(Minghui.org) فالون دافا که به‌عنوان فالون گونگ نیز شناخته می‌شود، یک روش تزکیۀ است. آقای لی هنگجی برای اولین بار آن را در 13مه1992 در شهر چانگچون، چین به جهان معرفی کردند.

فالون دافا در اوت سال 1994 به شهر یون‌نان معرفی شد و اولین مکان تمرین با حضور بیش از ده تمرین‌کننده، در مجاورت مرکز فرهنگی کارگران شهر کونمینگ دایر شد. یک ماه بعد، دومین مکان تمرین در 16سپتامبر1994در اداره جنگل استان یون‌نان راه‌اندازی شد. ظرف مدت کوتاهی، افراد حاضر در این مکان تمرین، به بیش از 100 تمرین‌کننده افزایش یافت.

اولین جلسه کلاسهای نُه روزۀ آموزش تصویری فالون دافا در ماه مه1995 برگزار شد. از آنجا که افراد زیادی ثبت نام کردند، این کلاس از مرکز فرهنگی کارگران شهر کونمینگ به استادیوم توئودونگ منتقل شد تا همه شرکت‌کنندگان در آن جای بگیرند. هنگام تماشای سخنرانی‌های استاد لی، چشم سوم بسیاری از تمرین‌کنندگان باز شد و مناظر زیبایی را در بعُدهای دیگر دیدند. بسیاری از تمرین‌کنندگان احساس کردند که یک فالون (چرخ قانون) در حال چرخش است و انرژی صلح‌آمیز و نیکخواهانه‌ای را از سوی دافا تجربه کردند.

پس از کلاس‌ها، بدن بسیاری از تمرین‌کنندگان پاک شده و خصوصیات اخلاقی‌شان نیز بهبود یافته و دیدگاه‌شان به زندگی تغییر کرده بود. فالون دافا سپس به‌سرعت از طریق دهان به دهان در یون‌نان گسترش یافت و مکانهای تمرین در سراسر پارک‌ها و روستاهای مسکونی کونمینگ پیوسته در حال رشد بودند.

تمرین‌کنندگان از اقشار مختلف جامعه بودند، ازجمله کارمندان دولت، اساتید دانشگاه، معلمان، دانش‌آموزان، کارگران کارخانه‌ها، کشاورزان، سربازان، پزشکان، کارآفرینان و غیره. فالون دافا به‌دلیل بهبود وضعیت سلامتی و ارتقاء اخلاقی افراد، مورد حمایت گسترده و تأیید سطوح مختلف دولت قرار گرفت.

تمرین‌کنندگان فالون دافا در یون‌نان

فالون دافا به تمرین‌کنندگان آموزش می‌دهد که افراد بهتری شوند

فالون دافا روش تزکیه سطح بالا است که هم ذهن و هم جسم را تزکیه می‌کند و اصول اصلی آن حقیقت، نیکخواهی، بردباری است. این روش باعث بهبود شخصیت افراد می‌شود. با پنج مجموعه تمرین، تمرین‌کنندگان آن می‌توانند به قلمروهای بالا دست یابند: فالون دافا تمرین‌کنندگان خود را ملزم می‌کند که وقتی به آنها توهین می‌شود یا ضربه‌ای زده می‌شود، تلافی نکنند، در هنگام مواجهه با اختلافات، به درون نگاه کنند و همیشه اول دیگران را در نظر بگیرند.

یک مقام رسمی محبوب

آقای کونگ چینگ‌هوانگ معاون بخشدار لین‌آن، شهرستان جیانشوی در یون‌نان بود. او در سال 1997 شروع به تمرین فالون دافا کرد و کوشید تا در جایگاهش شخص بهتری شود و از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی کند. از موقعیتش سوءاستفاده نكرد و هرگز در روزهای تعطیل از ماشین دولتی استفاده نكرده است. او رشوه نمی‌گیرد و به نام مکان تمرین محلی خود از دو دانش‌آموز فقیر حمایت مالی کرده و شهریه‌ مدرسه‌شان را پرداخت کرده است.

اما چنین مقام محبوبی، در سپتامبر سال 2000 به‌دلیل آزار و شکنجه شدید درگذشت.

هرگز چیزهایی را که متعلق به شما نیست برندارید

یک تمرین‌کننده فالون دافا از شرکت فولاد کونمینگ، عضو لیگ جوانان حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) در طول انقلاب فرهنگی بود و وقتی اعضای لیگ جوانان به یک معبد حمله کردند، او ارزشمندترین گلدان را به خانه برد.

او پس از یادگیری فالون دافا، رابطه بین ازدست‌دادن و به‌دست‌آوردن را فهمید و تصمیم گرفت آنچه را به او تعلق نداشت، برگرداند و گلدان را به معبد برگرداند.

رهاکردن منفعت شخصی

آقای چن صاحب یک شرکت سنگ معدن بود برخی از مشتریانش به او میلیون‌ها یوان بدهکار بودند. او نگران پس گرفتن پولش بود و نمی‌توانست آرام بگیرد. بعد از اینکه در سال 1996 تمرین فالون دافا را آغاز کرد، از آنجا که دربارۀ از دست دادن و به‌دست آوردن و روابط تقدیری با افراد آگاه شد، منفعت شخصی‌ و وابستگی به پول را رها کرد.

اندکی پس از شروع آزار و شکنجه، او به‌خاطر ایمانش به زندان محکوم شد. اما در دافا ثابت قدم ماند و در زندان حقایق مربوط به فالون دافا را به افراد گفت.

حفظ استانداردهای اخلاقی

آگووی کشاورز بود. برای اینکه از فروش سبزیجاتش درآمد بیشتری کسب کند، همیشه سبزیجات را در آب خیس می‌کرد تا سنگین‌تر شوند که باعث می‌شد سود بیشتری کسب کند. پس از شروع تمرین فالون دافا، دیگر مشتری‌هایش را فریب نداد.

درآمد غیرشفاف بیشتری نمی‌خواهم

شیائوانگ کارمند بود و در غرفه‌های عوارض بزرگراه کار می‌کرد. او غالباً سهمش را از مبلغ اضافه غیرشفافیی در محل کار، دریافت می‌کرد. اگرچه مبلغ خوبی برای او بود، اما پس از شروع تمرین فالون دافا فهمید که نباید این پول را دریافت کند. بدین ترتیب او پول کمتری به خانه آورد، اما ذهنش آسوده بود.

هرگز زیرمیزی به‌عنوان حق‌العمل دریافت نمی‌‌کنم

شیائوچینگ، مدیر دفتر و مسئول خرید لوازم مورد نیاز شرکتش است و هر سال با بیش از 100هزار یوان سروکار دارد.

او خود را طبق استانداردهای یک تمرین‌کننده فالون دافا اداره می‌کند و از عرضه‌کنندگان کالا هیچ زیرمیزی‌ بابت حق‌‌العملش نمی‌پذیرد.

یک بار صاحب کارخانه‌ای می‌خواست مبلغ زیادی زیرمیزی بابت حق‌العمل به او بدهد. صاحب کارخانه به او گفت که همۀ برگه‌های اداری بدون هیچ‌گونه اثری از نام او تهیه شده است و او فقط باید پول را بگیرد. او به صاحب کارخانه گفت که اگر به این کار اصرار داشته باشد، او پول را به اداره حسابداری می‌دهد.

صاحب کارخانه متعجب شد: «همه از من درخواست حق‌العمل می‌کنند، اما شما آن را رد کردید. تمرین‌کنندگان فالون دافا واقعاً افراد خوبی هستند. آیا کتاب فالون دافا را به من قرض می‌دهید که بخوانم؟»

تغییر شخصیت

شیائولیان درباره تحولش پس از تمرین فالون دافا صحبت کرد:

او گفت:‌ «در خانواده‌ام هشت بچه هستیم. چون من تنها دختر خانواده هستم، پدر و مادرم و هفت برادرم مرا لوس کردند. من شخصی سرسخت، اما بداخلاق بودم و به راحتی با دیگران درگیر می‌شدم. در خانوادۀ پرجمعیتم، همیشه من تصمیم می‌گرفتم و وقتی که نوبت به منافع شخصی می‌رسید با دیگران دعوا می‌کردم. یک بار برای منفعت شخصی جزئی، با عروسمان دعوا کردم و چنان ضربه‌ای به انگشتش زدم که شکست. همه از من می‌ترسیدند.»

او ادامه داد: «اما، پس از شروع تمرین فالون دافا، کاملاً تغییر کردم. وقتی دیگران به من توهین می‌کردند، لبخند می‌زدم. یک بار یکی از عروس‌های خانواده با لحن تندی مرا مسخره کرد. دیگران احساس کردند که او از حد خودش فراتر رفته است. اما با او مجادله نکردم بعد از اینکه حرفهایش تمام شد، با آرامش به او گفتم که دیگر با مردم دعوا یا مشاجره نمی‌کنم، زیرا اکنون فالون دافا را تمرین می‌کنم.

خانواده‌ام پس از مشاهده تغییرات من، باور کردند که فالون دافا خوب است.

ترک اعتیادم به قمار

شیائوهوی گفت که او با جریان جامعه پیش می‌رفت. با مصرف سیگار و الکل و قمارکردن از زندگی‌اش لذت می‌برد و او در خانواده‌اش مثل یک ملکه بود. او گفت: «من به خانواده یا فرزندم اهمیتی نمی‌دادم و هیچ‌کسی در خانواده‌ام نمی‌توانست مرا کنترل کند. هر سال 10 هزار تا 20 هزار یوان در قمار می‌باختم، بعضی اوقات این رقم حتی به 70 هزار تا80 هزار یوان هم می‌رسید. اما شاد نبودم. دوستانم از من اجتناب می‌کردند. دچار بیماری‌های متعدد از جمله، شانۀ یخ‌زده، بیماری‌های معده و زنان و فیبروم‌های رحمی شدم.

می‌دانستم که این عادت‌ها خوب نیستند و می‌خواستم آنها را کنار بگذارم. اما نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. برعکس، اعتیادم بدتر شد.

اما شروع به تمرین فالون دافا کردم که به من قدرت اراده داد تا اعتیاد و همه عادات بدم را ترک کنم و بیماریهایم بهبود یافتند. اخلاقم تغییر کرد، شوهر و دخترم و همه نزدیکانم به من گفتند که من شخص خوبی شده‌ام.

همسر، دختر و برادرم نیز همگی تمرین فالون دافا را شروع کردند.

قدرت فالون دافا برای درمان بیماریها

قبل از شروع آزار و شکنجۀ فالون دافا در سال 1999، نظرسنجی‌هایی در گوانگژو و ووهان در بین تمرین‌کنندگان فالون دافا انجام شد. نتایج نشان داد ۹۸درصد از تمرین‌کنندگان  بیماری‌هایشان بهبود یافته، حتی بیماری‌های بدخیمی مانند سرطان، سرطان خون، نارسایی مزمن کلیه، لوپوس اریتماتوسوس (که نوعی بیماری خودایمنی است)، بیماری التهاب مفاصل و افسردگی. فالون دافا به تمرین‌کنندگان کمک کرده تا اعتیادشان به مواد مخدر را نیز ترک کنند. زندگی بسیاری از تمرین‌کنندگان تجدید شده است.

کشاورزی فلج دوباره راه می‌رود

لی، کشاورزی اهل شهرستان جیانشوی چند سال فلج بود و حتی نمی‌توانست کارهای شخصی‌اش را انجام دهد، چه رسد به کارهای خانواده‌اش.

همسرش تمرین فالون دافا را در سال 1997 آغاز کرد. او که شاهد تغییرات همسرش بود نیز تمرین را شروع کرد. از آنجا که فلج بود، فقط فیلم‌های سخنرانی استاد لی هنگجی را تماشا می‌کرد و جوآن فالون، کتاب اصلی دافا را مطالعه می‌کرد.

معجزه‌ای رخ داد. او توانست بایستد، قدم بردارد و سپس به‌طور کامل بهبود یافت. او توانست در زمین کشاورزی دوباره کار کند و خانواده‌اش را بار دیگر شاد کرد.

ترمیم پا

برادر تمرین‌کننده‌ای اهل نانشی، یون‌نان در سال 1998 دچار سانحه رانندگی شد. تراکتور او حفاظ پلی را شکست و به داخل رودخانه افتاد. او نجات یافت. گرچه هیچ علامتی از آسیب‌دیدگی جسمی نداشت، اما پاهایش دچار مشکل شدند. او نمی‌توانست راه برود و پای راستش حدود دو سانتی‌متر کوتاهتر از پای چپش شد.

او با بیمارستانی در كونمینگ مشورت كرد و به او گفته شد كه باید تحت عمل جراحی پیچیده‌ای قرار بگیرد. او تصمیم گرفت این كار را نكند.

بعد از این که این تمرین‌کننده دربارۀ وضعیت برادرش شنید، فایل‌های صوتی و فیلم‌های ویدئویی سخنرانی‌های استاد لی، کتاب جوآن فالون و فیلم آموزشی تمرینات فالون دافا را برای برادرش برد، او شروع به تمرین کرد و بعد از ده روز توانست دوباره راه برود و عصایش را کنار بگذارد و پاهایش ترمیم و یک‌اندازه شدند.

هنگامی که برادرش برای معاینه مجدد به بیمارستان رفت، از شکستگی‌اش که با عکس اشعه ایکس مشخص شده بود دیگر خبری نبود. دکتر معالجش، نمی‌توانست بهبودی‌اش را باور کند و از قدرت فالون دافا شگفت‌زده شد.

مطالعه جوآن فالون معتاد به مواد مخدر را درمان می‌کند

پس از شروع آزار و شکنجه فالون دافا در ژوئیه1999، رسانه‌های دولتی چین، تلویزیون، روزنامه و رادیو، همگی برنامه‌های تهاجمی برای بدنام کردن فالون دافا نشان می‌دادند. جوآن فالون به کتابی ممنوع تبدیل شد.

در آن دوره روزی مرد جوانی که معتاد به مواد مخدر بود، برای خرید به داروخانه مراجعه کرد. او دید که تمرین‌کننده‌ای که در داروخانه کار می‌کرد، مشغول خواندن جوآن فالون است. پس از اینکه او تأیید کرد که کتاب جوآن فالون است، از آن خانم پرسید که آیا او هم می‌تواند آن را بخواند. آن خانم غافلگیر شد و گفت: «شما جرئت خواندن آن را دارید؟» او پاسخ داد: «چرا که نه؟ فکر کنم آنچه ح‌ک‌چ دوست ندارد، باید خوب باشد.»

هنگامی که شروع به خواندن آن کرد، نتوانست کتاب را کنار بگذارد. وقتی خواست برود، درخواست کرد که کتاب را به امانت بگیرد.

این جوان چند روز بعد به داروخانه بازگشت و به تمرین‌کننده گفت: «من طی چند روز گذشته در خانه ماندم تا جوآن فالون را بخوانم. این کتابی عالی است. از روزی که این کتاب را از شما قرض گرفتم، هیچ مواد مخدری مصرف نکرده‌ام. اعتیادم از بین رفته است. می‌خواهم فالون دافا را تمرین کنم. آیا می‌توانید به من یاد دهید؟»

او برای یادگیری فا هر روز به فروشگاه می‌آمد و تمرینات را با تمرین‌کننده انجام می‌داد و او یک تمرین‌کننده واقعی شد. والدینش که به‌خاطر اعتیاد فرزندشان به مواد مخدر دورۀ سختی را گذرانده بودند، به‌رغم آزار و شکنجه مداوم از او حمایت کردند تا فالون دافا را تمرین کند.

بیماری خودایمنی اس‌ال‌ای از بین رفت

روزی در سال 1998، زوج میانسالی به محل تمرین فالون دافا آمدند. زن دچار بیماری سیستمیک لوپوس اریتماتوسوس بود، (اس‌ال‌ای، نوعی بیماری خودایمنی مزمن است). او به‌دلیل عوارض ناشی از مصرف طولانی هورمون‌ها بسیار ضعیف شده بود.

در ضمن یادگیری تمرینات احساس کرد که فالون در تمام بدنش می‌چرخد. او باور داشت که استاد لی در حال پاکسازی بدنش است. روز سوم، تصمیم گرفت هورمون مصرف نکند، اگرچه می‌دانست وضعیت سلامتی‌اش می‌تواند رو به نزول برود و زندگی‌اش می‌تواند به خطر بیفتد. اما او روز‌به‌روز بهتر می‌شد.

یک ماه بعد به‌طور کامل بهبود یافت و شوهرش که او را تا محل تمرین همراهی می‌کرد، از بهبودی او شگفت‌زده شد و او نیز شروع به تمرین فالون دافا کرد.

تولدی دوباره شخصی در آستانه مرگ

آقای ژانگ دربارۀ تجربه تولد دوباره‌اش در آستانۀ مرگ گفت:

من 86 ساله هستم و در سال 1998 با فالون دافا آشنا شدم، اما واقعاً تزکیه نمی‌کردم.

بیماریهای قدیمی‌ام در سال 2001 عود کرد، از جمله روماتیسم، التهاب مفاصل، سکتۀ مغزی، ورم معدۀ مزمن و مواردی دیگر.  برای معالجه به‌دنبال داروهای غربی و چینی رفتم، اما شانس بهبود نداشتم. بعداً دچار التهاب حاد آپاندیس شدم که تحت عمل جراحی قرار گرفتم، اما به‌دلیل عفونت، کاملاً بهبود نیافتم و همین باعث شد که نتوانم راه بروم و در بستر بیماری افتادم. سپس در وضعیتی نزدیک به زندگی نباتی بودم و نمی‌توانستم حرکت یا صحبت کنم.

بعد از گذشت دو هفته بدون خوردن غذا و نوشیدنی، فقط تنفس می‌کردم و همسرم مجبور شد تمام اقوام را جمع کند تا آماده خداحافظی از من شوند.

این وضعیت ادامه داشت تا اینکه تمرین‌کننده‌ای به دیدنم آمد. او گفت: «انرژی‌ات را جمع کن. هنوز کار ناتمام داری. باید قوی باشی تا استاد بتوانند کمکت کنند.» او برایم شروع به خواندن جوآن فالون کرد. روزهای بعد تمرین‌کنندگان بیشتری آمدند و به‌نوبت کتاب را برایم می‌خواندند. یک ماه بعد بهتر شدم و بهبود یافتم.

الان پر از انرژی هستم و هنوز هم فروشگاه خودم را اداره می‌کنم، هر روز سوار دوچرخه برقی‌ام به سر کار می‌روم.

بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته بهبود یافت

شیائوچیان ماجرایش را اینگونه به اشتراک گذاشت:

من در نوامبر2010 برای معاینه به بیمارستان رفتم، زیرا احساس سرگیجه داشتم و خون در ادرار و مدفوعم وجود داشت. نتیجه  آزمایشاتم، من و خانواده‌ام را شوکه کرد، دچار سرطان روده بزرگ در مراحل میانی تا پیشرفته شده بودم و نیاز به جراحی داشتم.

چون کشاورز بودم، خانواده‌ام پولی برای انجام جراحی نداشتند و شوهرم مجبور شد از دوستان و نزدیکان پول قرض بگیرد، بنابراین در دسامبر2010 عمل جراحی انجام دادم. یک ماه بعد از بیمارستان مرخص شدم، سپس شیمی درمانی را شروع کردم.

در طول درمان، شش جلسه شیمی درمانی و در بین آنها دو عمل برای پولیپ‌هایم انجام دادم و در نهایت بسیار ضعیف شدم و فقط حدود ۴۰ کیلو شده بودم. من در 41 سالگی شبیه مادربزرگ‌ها بودم.

زمانی که برای پیگیری درمانم در نوامبر2013، به بیمارستان مراجعه کردم، در قفسه سینه‌ام درد داشتم و برآمدگی احساس می‌کردم، فهمیدم که سرطان به ریه‌هایم گسترش یافته است و به شیمی درمانی بیشتری نیاز دارم.

بیش از 100هزار یوان برای معالجه‌ام هزینه کردم و مبلغ زیادی بدهی برای شوهرم بر جای گذاشتم، برای معالجه بیشتر پول نداشتم. در این زمان که ناامید بودم، همسایه‌ام که تمرین‌کننده فالون دافا است این روش را به من معرفی کرد. بلافاصله تمرین دافا را شروع کردم.

وقتی برای بهبودم از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی کردم، بدنم شروع به تغییر کرد. موهای خاکستری‌ام سیاه شد، معده و شکمم بهتر و حرکات روده‌ام منظم شد. سه ماه بعد، توده‌های قفسه سینه‌ام از بین رفتند. دوباره توانم را به دست آوردم و وزنم به حالت طبیعی برگشت.

کاملاً بهبود یافتم. دافا زندگی دیگری به من بخشید.

(ادامه دارد)