(Minghui.org) همسرم، مادرشوهرم و من همگی فالون دافا را تمرین می‌کنیم. مادرشوهرم هر روز تمرین‌ها را انجام می‌دهد. شنوایی و بینایی‌اش هر دو خوب هستند. برای مطالعه نیازی به عینک ندارد. از لحاظ جسمی و روانی سالم است. او هر روز برای کمک به ما به فروشگاه می‌آید. همسایگان حسادت می‌کنند و به او می‌گویند: «تو خیلی خوشبختی. همیشه سلامتی و پسر خوبی داری و عروست مانند فرزندت است.»

آب‌مراوارید «ناپدید شد»

در آوریل2016 پزشکانی از بیمارستان برای مشاورۀ رایگان به شهر آمدند. دکتر پس از اینکه چشمان مادرشوهرم را معاینه کرد، حیرت‌زده شد و گفت که او مبتلا به آب‌مروارید شدید است.

مادرشوهرم گفت: «چشمانم خوب هستند. در تماشای تلویزیون، خیاطی و حتی نخ کردن سوزن مشکلی ندارم.»

پزشک گفت: «باورنکردنی است. چطور با چنین آب‌مرواریدی می‌توانی این‌قدر خوب ببینی؟ باید فوراً تحت عمل جراحی قرار بگیری.»

مادرشوهرم پاسخ داد: «چرا باید عمل کنم؟ چشمانم سالم و خوب هستند.» او به من گفت: «من هر روز تمرین‌ها را انجام می‌دهم و استاد از من مراقبت کرده‌اند.»

می‌دانستم که او تحت مراقبت استاد لی (بنیانگذار) است. استاد، سپاسگزارم!

«سقوط همسرم»

صبح روز 17اوت2016 همسرم در حیاط کار می‌کرد. در ارتفاع سه متری از روی یک نردبان آهنی سه و نیم متری به زمین افتاد.

مادرشوهرم با عجله سمتش رفت. همسرم گفت: «مشکلی نیست. من از مراقبت استاد برخوردار هستم، حالم خوب است.»

او نردبان را که رویش افتاده بود کنار زد و به‌آرامی بلند شد. تنها آسیبی که دیده بود خراش‌هایی روی بازوانش بود.

وقتی به خانه رسیدم، ماجرا را برایم تعریف کرد. گفتم: «متشکرم استاد.»

واقعاً لازم است خوب تمرین کنیم و تمام کارها را براساس حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری انجام دهیم.

استاد به‌خاطر نیک‌خواهی عظیم‌تان متشکرم.