(Minghui.org) ازآنجا‌که حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) در سال ۱۹۹۹ اقدام به راه‌اندازی کمپینی سراسری علیه فالون گونگ کرد، به‌منظور گسترش دروغ ها و شایعات بیش‌از‌حدش برای بدنام کردن فالون گونگ، با هدف ریشه‌کن‌کردن کامل آن در چین، دستگاه‌های تبلیغاتی تحت کنترل دولت را به کار گرفته است.

برای خنثی‌کردن دروغ‌های ح‌ک‌چ و اجرای عدالت، تمرین‌کنندگان فالون گونگ برای افشای ماهیت فریبنده ح‌ک‌چ و همچنین جنایات فجیع آن علیه بشریت روش‌های مختلفی را ارائه داده‌اند. برخی از روش‌های خلاقانه آنها شامل چاپ پیام‌های فالون گونگ روی اسکناس و به‌گردش درآوردن این پول‌ها از طریق انجام خریدهای روزمره و همچنین تولید و توزیع انواع مطالب چاپ‌شده با پیام‌های فالون گونگ است.

حتی افرادی که فالون گونگ را تمرین نمی‌کنند، اما تمرین‌کنندگان را مورد حمایت و پشتیبانی قرار می‌دهند، با استفاده داوطلبانه از اسکناس‌های حاوی پیام‌های فالون گونگ، به عموم در درک حقیقت کمک می‌کنند.

خواستن توانستن است

در شهرستانی دوردست زندگی می‌کنم و تمرین‌کنندگان فالون گونگ چندانی در این منطقه وجود ندارند. با وجود داشتن کاری تمام‌وقت، برای کمک به مردم محلی در درک فالون گونگ، سرگرشته بودم و نمی‌دانستم چه کاری می‌توانستم انجام دهم. آرزو می‌کردم که تمرین‌کنندگان دیگری نیز در این منطقه حضور می‌داشتند تا در این زمینه همکاری کنند.

چند سال پیش، ‌هم‌تمرین‌کنندگان در یکی از شهرهای مجاور، مقداری پد جوهر و مُهرهایی را که می‌ساختند به من می‌دادند که دارای پیام‌هایی مانند «فالون دافا خوب است؛ حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» بودند. آنها به من گفتند که این پیام‌ها را روی اسکناس‌ها چاپ می‌کنند تا بین مردم توزیع شوند. پیام‌ها همه مختصر و کوتاه بودند و ازسوی سایر تمرین‌کنندگان به‌دقت انتخاب می‌شدند. پول به‌طور مکرر دست‌به‌دست مبادله می‌شد، بنابراین این پیام‌ها طی زمانی کوتاه به دست تعداد بیشتری از افراد می‌رسید. من هم الهام گرفتم که همین کار را انجام دهم.

هم‌تمرین‌کنندگان در شهر مجاور، پس از آگاهی از برنامه‌ام، برای شروع پروژه مقدار زیادی اسکناس با پیام‌های فالون گونگ به من دادند و همچنین به من آموختند که چگونه مُهر  تهیه کنم.

مشارکت مبتنی‌بر اعتماد

یک بازار عمده‌فروشی در شهری حدوداً ۲۰ کیلومتر دورتر وجود داشت. بیشتر فروشندگان در آنجا محصولات محلی را به فروش می‌رساندند و تعداد زیادی مشتری از شهرهای اطراف را جذب می‌کرد. متوجه شدم که می‌توانم این خدمات را به فروشندگان بازار ارائه دهم که نیاز به معامله با اسکناس‌هایی به‌ مبلغ کوچک‌تر داشتند یا اینکه نیاز داشتند پول نقدشان را با اسکناس‌های درشت‌تر معاوضه کنند. بنابراین در طول استراحت ناهار سوار بر موتور برقی‌ام در بازار می‌چرخیدم، با فروشندگان پول مبادله می‌کردم و پس از آن مستقیماً به محل کارم بازمی‌گشتم بدون اینکه زمانی برای خوردن ناهار داشته باشم. با گذشت زمان، بسیاری از فروشندگان با من همکاری کردند و ما مرتباً با هم پول مبادله می‌کردیم.

‌روزی یک فروشنده خانم آمد تا مبلغ زیادی پول را با من معاوضه کند. دوبار با او به‌دقت بررسی کردم تا مطمئن شوم که می‌داند پول‌های من حاوی پیام‌های فالون گونگ هستند. او پاسخ داد:«من می‌دانم، اما آیا نمی‌خواهی پول‌هایت را بین افراد بیشتری توزیع کنی؟ می‌توانم در این زمینه به شما کمک کنم.»

دو فروشنده دیگر هم می‌خواستند با من پول مبادله کنند، بنابراین هر هفته اقدام به تحویل پول به خانه‌های آنها می‌کردم. آنها افراد بسیار مهربانی بودند و مشاغل‌شان رونق خوبی داشت. درباره حقایق فالون گونگ با آنها گفتگو کردم و به آنها و خانواده‌هایشان کمک کردم تا از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند.

روابط ما برپایه اعتماد استوار بود. وقتی پول نقد آنها کم بود، پولم  را بدون درخواست رسید در اختیارشان می‌گذاشتم. آنها نام خانوادگی یا محل زندگی‌ام را نمی‌دانستند، اما در اصالت و درستکاری‌ام شکی نداشتند، زیرا اطمینان حاصل کردند که منافع آنها را در مقایسه با منافع خودم در اولویت قرار می‌دهم. آنها می‌توانستند صداقت، مهربانی و درستکاری‌ام را احساس کنند.

فروشنده خانم درباره اتفاقی که برایش افتاد به من گفت. او کیفش را که حاوی ده‌هزار یوآن بود گم کرده بود. ساعت‌ها طول کشید تا سرانجام مرحله به مرحله تمام مکان‌هایی را که رفته بود ردیابی کند تا به نقطه‌ای برگردد که کیفش را در آنجا گم کرده بود و با کمال تعجب متوجه شد شخصی که آن را پیدا کرده بود، در تمام این مدت منتظرش بوده است! به او گفتم:«شما به خاطر کارهای نیکی که انجام دادید برکت داده شدید!»

دریافت کمک از افراد غیرتمرین‌کننده

از طریق یک تمرین‌کننده دریافتم که مردم در منطقه‌اش مدت‌ها است که مطالب فالون گونگ را دریافت کرده بودند و اکنون هر سال سراغش می‌آمدند تا تقویم رومیزی فالون گونگ درخواست کنند.

گرچه برای تهیه مطالب برای همه مردمِ شهرها و روستاهای مجاور به اندازه کافی نیروی انسانی نداشتیم، اما باور دارم که می‌توانیم تقویم‌های رومیزی را برای مردم توزیع کنیم. تقویم‌های رومیزی نفیس حاوی حقایق درباره فالون گونگ برای پذیرش افراد آسان است و بیشتر آنها تقویم‌ها را حداقل برای یک سال نگه می‌دارند. بستگان و دوستان‌شان نیز آنها را می‌دیدند. بنابراین از تمرین‌کنندگان درخواست کردم که اگر می‌توانند مقداری برای ما تهیه کنند؟ آنها سخاوتمندانه موافقت کردند و حتی آنها را به ما تحویل دادند.

تصمیم گرفتم تقویم‌ها را در بازار توزیع کنم زیرا این کارآمدترین روش برایم بود تا به افراد بیشتری در یک مکان نزدیک شوم. یک زوج جوان که صاحب مغازه‌ای در نزدیکی بازار بودند به‌آسانی موافقت کردند که تقویم‌های رومیزی را در انبارشان نگه دارم. آنها همچنین چند سال با من پول مبادله کرده بودند. در آنجا بعد از مبادله پول، تقویم ها را بین مردم در بازار توزیع می‌کردم. به كسانی كه تقویم‌ها را می‌پذیرفتند می‌گفتم كه آنها را گرامی بدارند و آنها را تشویق می‌كردم كه تعدادی اضافه برای خانواده، دوستان و مشتریان‌شان ‌ بردارند.

هنگامی که اپیدمی ویروس کرونا در چین شدت گرفت، نتوانستم آخرین دسته از اسکناس‌های دارای پیام‌های فالون گونگ را توزیع کنم، زیرا دولت به‌تازگی اقدام به قرنطینه سختگیرانه در سراسر کشور کرده بود. هرکسی که قرنطینه را نقض می‌کرد دستگیر می‌شد. اما همچنان موفق شدم خودم را به بازار برسانم تا شرایط را با این زوج جوان بررسی کنم. آنها گفتند که هیچ‌کسی برای تبادل پول نیامده است و آنها به‌ندرت از اسکناس استفاده می‌کردند زیرا بیشتر مردم ترجیح می‌دادند به‌صورت الکترونیکی پرداخت کنند.

این زوج موقتاً به فروش میوه و سبزیجات روی آورده بودند، زیرا تنها کالاهای قابل‌فروش مجاز ازسوی دولت بودند. و این بدان معنی بود که آنها هنوز مشتریان‌شان را به‌خوبی نمی‌شناختند. اگر از آنها بخواهیم که مبالغی پول حاوی پیام‌های فالون گونگ را با مشتریان جدید‌شان مبادله کنند، احتمالاً آنها را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهد. علاوه‌بر این، آنها هر روز صبح فقط بین دو تا سه ساعت با مشتریان ارتباط داشتند زیرا نمی‌خواستند با نقض محدودیت‌های قرنطینه، گرفتار شوند.

بعد از در نظر گرفتن همه احتمالات، یک‌بار دیگر برگشتم تا به زوج مزبور بگویم که می‌توانم خودم این کار را انجام دهم. اما آنها گفتند که من اجازه ورود به بازار عمده‌فروشی را ندارم. وقتی واقعاً هیچ گزینه دیگری باقی نماند، پرسیدم که آیا آنها می‌توانند کمک کنند یا خیر و آنها سخاوتمندانه موافقت کردند. به‌عنوان هدیه به آنها هزار یوآن دادم تا قدردانی‌ام را نشان دهم، اما آنها حاضر نشدند آن را بپذیرند و به من اطمینان دادند که نهایت سعی‌شان را خواهند کرد.

هنگامی که به‌تدریج قرنطینه در ماه مارس برداشته شد، دوباره به مغازه آنها برگشتم و فهمیدم که تقریباً تمام ۴۰هزار یوآنی را که به آنها داده بودم قبلاً نقد شدند. وقتی مبلغ ۴۰هزار یوآن معاوضه‌شده را‌ به من تحویل دادند، من ده اسکناس ۱۰۰ یوآنی را برداشتم و از آنها خواستم که آن را بپذیرند. آنها همچنان از قبول پول از من خودداری کردند. همسر گفت: «همه‌چیز به انجام کارهای نیک مربوط می‌شود.» واقعاً تحت‌تأثیر قرار گرفتم. این زوج جوان واقعاً شگفت‌انگیز بودند. می‌دانم که مهربانی‌شان پاداش خواهد گرفت.

درست‌کردن مطالب فالون گونگ

وقتی کشور قرنطینه شد، تمرین‌کننده‌ای که سابقاً برای ما مطالب روشنگری حقیقت می‌آورد، نمی‌توانست نزد ما بیاید و ما مطالب برای توزیع را تمام کرده بودیم. بنابراین شروع به چاپ بروشورهای فالون گونگ با دستگاهی کردم که برای چاپ پیام‌های فالون گونگ روی اسکناس‌ها از آن استفاده می‌کردم، اما طولی نکشید که این دستگاه خراب شد.

از تمرین‌کنندگان در شهری بزرگ که بیش از ۹۶ مایل دورتر بود خواستم تا به ما کمک کنند. آنها طی چند روز، نه تنها دو پرینتر، کامپیوتر و سایر لوازم را برای ما خریداری کردند، بلکه از من نیز دعوت کردند که به آنجا بروم تا آموزش ببینم. درنهایت، تمرین‌کننده‌ای که به من آموزش داده بود نیز مرا با تمام تجهیزات به منزلم رساند و تا زمانی که از نصب و راه‌اندازی همه چیز مطمئن نشد، مرا ترک نکرد. اکنون توانستیم خودمان، جزوات، برچسب‌ها، و نشان‌های یابود تهیه کنیم و مطالب مورد نیاز برای توزیع در منطقه‌مان را در اختیار داشته باشیم. همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاد. انگار رؤیایی بود که به حقیقت پیوست!

استاد بیان کردند:

«عمل تزکیه به تلاش خود فرد بستگی دارد، درحالی‌که گونگ به استاد شخص مربوط است. اگر آن آرزو را داشته باشید کافی است. این استاد است که درواقع این کار را انجام می‌دهد.» (سخنرانی دوم، جوآن فالون)

می‌دانم که استاد این افراد غیرتمرین‌کننده را برای کمک به من نظم‌وترتیب دادند و در هر قدم از مسیر ما را مورد محافظت قرار می‌دهند و برایم این امکان را فراهم کردند که کارهایی را انجام دهم که غیرممکن بودند. در آخرین مرحله از اصلاح فا، باید  خودم را به‌خوبی تزکیه کنم، به افراد بیشتری کمک کنم تا به حقیقت آگاه شوند و با استاد به خانه برگردم.