(Minghui.org) مهندس سابق ۴۸ ساله، به‌خاطر حمایت از ایمانش به فالون گونگ، ‌طی ۲۱ سال گذشته بیشتر طول زندگی‌اش را که باید بهترین سال‌های زندگی‌اش می‌بود، پشت میله‌های زندان گذراند یا در‌حال فرار بوده  است.

آقای وانگ فنگ‌چیانگ متحمل آزار و اذیت مداوم، دستگیری، بازداشت ، هجوم به خانه و شکنجه شد. او از کلیه حقوق خود، ازجمله حق کار، اداره خانواده و مراقبت از دخترش محروم شد. همسرش به‌خاطر فشار ناشی از آزار و اذیت از او طلاق گرفت. او پس از تحمل دهه‌ها آزار و اذیت و زندگی تحت شرایطی حاکی از فروپاشی ذهنی شدید، در ۳۱اکتبر۲۰۲۰ درگذشت.

آقای وانگ فنگ‌چیانگ در یک عکس بدون تاریخ

حرفه‌ای درحال رونق قبل از آزار و شکنجه

آقای وانگ در ۸اکتبر۱۹۷۳ در روستایی در شهر جین‌لینگ، شهر ژائویوان، استان شاندونگ متولد شد. او کوچکترین فرزند پدر و مادرش بود که دارای دو پسر و دو دختر دیگر نیز بودند.

در سال ۱۹۹۳، آقای وانگ در رشته مهندسی برق در دانشگاه صنعتی شاندونگ پذیرفته شد. هر ساله به او جایزه دانشجویی «سه ممتاز» اعطا می‌شد، جایزه‌ای برتر که هرساله برای دانشجویان ممتاز به‌خاطر سطح علمی، تربیت بدنی و رفتار اخلاقی در نظر گرفته می‌شد.

به دلیل مطالعه سخت، دچار مشکلات میگرن، کبد و قلب شد. در مارس۱۹۹۶، با فالون گونگ آشنا شد که تمرینی باستانی برای پرورش ذهن و بدن است و به آن فالون دافا نیز گفته می‌شود. اندکی بعد وضعیت حاکی از مشکلاتش از بین رفت و دوباره سرشار از انرژی شد. در سال ۱۹۹۷، به‌عنوان یکی از دانشجویان برتر کلاسش فارغ التحصیل شد.

به‌دلیل اینکه یکی از معدود افرادی از زادگاهش در حومه شهر بود  که برای تحصیل در کالج شرکت کرد و با عملکرد علمی درجه یک فارغ التحصیل شد، پدر و مادرش به او بسیار افتخار می‌کردند.

پس از فارغ التحصیلی، در امتحان استخدامی قبول و کارمند دولت شد، موقعیتی که به‌عنوان «کاسه برنج آهنین» در چین یا «شغل مادام‌العمر» در غرب محسوب می‌شود. او در اولین زندان استان شاندونگ واقع در شهر جینان به کار مشغول شد. برای کمک به مدیریت زندان و همچنین کار در نیروگاهی که مسئول طراحی ژنراتورهای زندان است، به او نقش مدیر اجرائی داده شد.

او در اوقات فراغتش به ترجمه مشخصات فنی و کتابچه راهنمای فناوری‌ها و ژنراتورهای وارداتی کمک می‌کرد. بسیاری از همکارانش او را جوانی سخت‌کوش، فروتن‌، آسان‌گیر و فداکار توصیف کردند.

دستگیری، شکنجه و اردوگاه کار سخت

هنگامی که حزب کمونیست چین ناگهان دستور آزار و شکنجه فالون گونگ را در سال ۱۹۹۹ صادر کرد، یعنی زمانی که او ۲۶ ساله بود، زندگی آقای وانگ به یک‌باره دگرگون شد.

سرپرستش دائماً درباره انصراف از اعتقادش با او صحبت می‌کرد. هنگامی که حاضر به انصراف از فالون گونگ نشد، مقامات آقای وانگ را در بازداشت نگه داشتند، او را به یک مرکز شستشوی مغزی فرستادند و جریمه سنگینی را به او تحمیل کردند. وقتی همچنان در ایمانش ثابت‌قدم ماند، سرپرستش او را اخراج کرد.

او در سال ۲۰۰۱، دستگیر و در یک مرکز شستشوی مغزی نگهداری شد. پس از آزادی در دسامبر۲۰۰۱، نزد یک تمرین‌کننده ماند زیرا در آن زمان هیچ مسکنی در جینان نداشت. پلیس خیلی زود او را پیدا و دوباره دستگیر کرد. هنگام دستگیری‌اش، یک مأمور او را با کیف مورد ضرب‌و‌شتم قرار داد و روی زمین کوبید. یکی دیگر از پشت او را لگد زد و باعث شد دچار درد کمر و مشکل ادراری به مدت طولانی شد.

پلیس خانواده‌اش را از دستگیری او مطلع نکرد. چند روز بعد، ۳۷ روز تحت بازداشت قرار گرفت و به بازداشتگاه شهر جینان منتقل شد. مادر پیر و شوهرخواهر دوم او پس از قطع ارتباط با او، بیش از ۳۳۰ مایل از ژائویوان تا جینان را طی کردند تا به دنبالش بروند.

در بازداشتگاه، زندانیان اغلب آقای وانگ را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. وضعیت زندگی‌اش بسیار نامناسب بود. او تحت فشار روحی و جسمی بسیار عظیمی قرار داشت.

در ۵فوریه‌۲۰۰۲، آقای وانگ به سه سال حبس در اردوگاه کار اجباری لیوچانگشان محکوم شد، که در آنجا تحت شستشوی مغزی قرار گرفت و همچنین مجبور به ساخت چوب‌های غذاخوری، تاکردن کاغذ‌های چاپی و ساخت کاردستی شد.

در‌حالی‌که هنوز در اردوگاه کار بود، مادرزنش، خانم جیا شیوفن، همچنین به خاطر تمرین فالون گونگ در اکتبر۲۰۰۲ بازداشت شد. اگرچه بعداً فرار كرد و زندگی مخفی را در پیش گرفت اما ازسوی پلیس در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت.

پس از آزادی، با سفارش معتبر و باپشتوانه محکم همکار سابقش به عنوان پیمانکار تولید و فروش تلویزیون در زندان اول استان شاندونگ استخدام شد.

پلیس همسرش، خانم جیا یون و مادرزنش را در ۲۲فوریه۲۰۰۵ دستگیر کرد. ازآنجاکه خانم جیا یون به‌خاطر اینکه دخترش تازه متولد شده بود و هنوز  به نوزادش شیر می داد، طولی نکشید که آزاد شد، اما خانم مسن جیا شیوفن برای آزار و اذیت بیشتر به یک مرکز محلی شستشوی مغزی فرستاده شد. شوهرش پس از اینکه اجازه ملاقات با او را در مرکز شستشوی مغزی نداشت، به شدت افسرده شد و اندکی بعد از دنیا رفت.

آقای وانگ پس از پیدا شدن به‌دست پرسنل امنیتی به‌خاطر توزیع مطالب اطلاع‌رسانی فالون گونگ در یک میدان، دوباره در ۲۳اوت۲۰۰۶ دستگیر شد. غروب او را به یک مرکز شستشوی مغزی منتقل کردند و طولی نکشید که در آنجا به سل مبتلا شد.

اگرچه پلیس او را برای معالجه پزشکی به بیمارستان اعزام کرد، اما همچنین به مأموران دستور دادند تا به‌طور شبانه‌روزی او را تحت نظر بگیرند.

وقتی آقای وانگ در اعتراض به آزار و شکنجه در بیمارستان اعتصاب غذا کرد، ژانگ ونیوان، رئیس اداره ۶۱۰ محلی، سازمانی غیرقانونی که به‌ویژه برای آزار و شکنجه فالون گونگ تأسیس شده بود، سه بار به صورت او سیلی زد و باعث خونریزی دهانش شد و عینکش را تکه تکه روی زمین ریخت. ژانگ همچنین با یک چهارپایه کوچک او را مورد ضرب‌وشتم قرار داد، اما وقتی سایر بیماران و خانواده‌هایشان او را تماشا می‌کردند این کار را متوقف کرد. ژانگ او را تهدید کرد: «من اهمیتی نمی‌دهم که اکنون در اعتصاب غذا باشی. بیا ببینیم که بعداً وقتی تمام توان خودت را از دست می‌دهی چگونه به حسابت می‌رسم.»

آقای وانگ در طی معاینه بدنی در تاریخ ۳۰اوت۲۰۰۶، فرار کرد و زندگی مخفی در پیش گرفت. دخترش در آن زمان فقط دو سال داشت.

یک دهه آوارگی

آقای وانگ که قادر به دریافت درمان پزشکی نبود، مرتباً سرفه می‌کرد، گاهی اوقات سرفه‌هایش خونی بود. وضعیت جسمی ضعیف و آزار و اذیت او را از یافتن شغلی برای تأمین هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌اش باز داشت.

همسرش که تاب تحمل آزار و شکنجه را نداشت، از او طلاق گرفت.

آقای وانگ بعداً به ژائویوان بازگشت و در مکانی نزدیک به پدر و مادرش پنهان شد. بیماری سل و سرفه‌اش وخیم‌تر می‌شد و هر روز سرفه‌های خونی داشت. نفس کشیدن برای او دشوارتر شد. لاغر و نحیف شده بود و زندگی‌اش به مویی بند بود.

در ۸اکتبر۲۰۱۲، گروهی از مأموران پلیس به خانه پدر و مادر آقای وانگ در ژائویوان رفتند و پدرش را فریب دادند تا محل اختفای او را فاش کند. پلیس آقای وانگ را پیدا و او را دستگیر کرد. آنها همچنین به محل سکونتش یورش بردند و بسیاری از وسایل شخصی‌اش از‌جمله لپ‌تاپ‌، چاپگر و بسیاری دیگر از لوازم اداری را توقیف کردند که برای تولید مطالب اطلاع‌رسانی فالون گونگ از آنها استفاده می‌کرد. مادرش که برحسب اتفاق ً وقتی پلیس آمده بود در کنارش حضور داشت، دچار سکته قلبی شد و هشیاری‌اش را از دست داد.

پلیس او را به اداره پلیس شهر جین‌لینگ برد. او حوالی ظهر از آنجا فرار کرد و دوباره مخفی شد.

پلیس در بهار سال ۲۰۱۵ خانه پدر و مادرش را مورد یورش و غارت قرار داد تا به دنبال او بگردند. آنها كه نتوانستند او را بیابند، خانه‌های همسایگانش جستجو كردند تا سرنخی را پیدا کنند.

در اواخر سال ۲۰۱۹ و اوایل سال ۲۰۲۰، هر دو والدین او درگذشتند. در سال‌های آخر زندگی‌اش، پدرش سکته کرده و در بستر بیماری افتاده بود و مادرش به بیماری آلزایمر مبتلا شد.

چند ماه بعد، آقای وانگ نیز در معرض فرسودگی جسمی قرار گرفت و در اواخر اکتبر ۲۰۲۰ از دنیا رفت.

برخی از دوستانش گفتند که نمی‌توانند تصور کنند که او در آن سال‌ها چه رنج‌هایی را متحمل شد. مکانی که در آن اقامت داشت در زمستان دارای هیچ‌گونه امکانات گرمایشی نبود. او همیشه وعده‌های غذایی بسیار ساده‌ای صرف می‌کرد و از سوءتغذیه شدید رنج می‌برد.

مقاله مرتبط به زبان چینی:山东法轮功学员王风强在迫害中离世