(Minghui.org) دکتر حقوق، نگوین دوی هونگ، چند سال پیش از ویتنام به استرالیا مهاجرت کرد. در آغاز سال 2010 که او در اوج حرفه‌ و زندگی خود بود، یک عمل پزشکی تقریباً فلجش کرد. یکی از دوستانش فالون دافا را به او معرفی کرد و او با این تمرین سلامتی‌اش را به دست آورد. در این فصلِ قدردانی، نگوین دوی هونگ می‌خواهد به استاد لی هنگجی بگوید: «از اینکه من و خانواده‌ام را در مسیر بازگشت به خود واقعی‌مان راهنمایی کردید متشکرم. استاد، بابت نیک‌خواهی‌تان و نجاتی که به ما ارزانی داشتید سپاسگزارم.»

نگوین دوی هونگ از استاد لی بابت نیک‌خواهی‌شان و نجاتی که ارزانی داشتند سپاسگزار است.

لیزردرمانی تنیس‌باز را تقریباً فلج کرد

آقای نگوین در یکی از دانشگاه‌های معروف ویتنام حقوق تدریس می‌کرد. او در دهه 1980 مدرک دکترای حقوق را در اتحاد جماهیر شورویِ وقت گرفت و تا سال 2010 نزدیک به 20 سال رئیس دانشکده حقوق بود.

وضعیت سلامتی خوبی داشت و به‌ندرت بیمار می‌شد. او گفت: «خوب تنیس بازی می‌کردم. سریع‌ترین و آماده‌ترین بازیکن تیم بودم.»

در اوایل فوریه2010، باید بیش از 1000 امتحان را بررسی می‌کرد. او به‌صورت شبانه‌روزی کار می‌کرد تا آنها را به‌موقع تکمیل کند. براثر ساعت‌ها نشستن، پای چپش بی‌حس شد.

او درباره این بی‌حسی و گزگزشدن به خانواده‌اش گفت. همسرش به او پیشنهاد داد به پزشک مراجعه کند، بنابراین در 8فوریه بعد از کار به کلینیکی مراجعه کرد. خواهرش چند ماه قبل برای درد دیسک مهره‌هایش در این کلینیک لیزردرمانی کرده بود.

آقای نگوین در آنجا اِم‌آرآی انجام داد. پزشک گفت که باید 30‌دقیقه‌ای لیزردرمانی شود، در غیر این صورت احتمال دارد هر دو پایش فلج شود. او بعداً متوجه شد وضعیت آنقدرها هم که پزشک می‌گفت جدی نبود.

آقای نگوین نگران بود، اما پزشک به او اطمینان داد که درمان ساده است و فقط 30 دقیقه طول می‌کشد. او می‌توانست 30 روز پس از درمان به زمین تنیس بازگردد. درنتیجه موافقت کرد و روز بعد به درمانگاه بازگشت.

لیزر به ستون فقراتش آسیب زد. او اظهار کرد: «بعد از آن مجبور شدم در تخت دراز بکشم. فقط می‌توانستم حداکثر 30 دقیقه بنشینم و سپس مجبور می‌شدم دوباره دراز بکشم.»

هم‌تیمی‌های تنیسش بسیار متعجب شدند زیرا او قبلاً بسیار قوی و خوش‌اندام بود.

هدیه‌ای گرانبها امید را به ارمغان می‌آورد

آقای نگوین افسرده و اندوهگین، از فساد اخلاقی سیستم پزشکی و در کل جامعه متنفر بود.

یک روز دوستی که در زمان تحصیل در خارج از کشور با او آشنا شده بود با آقای نگوین تماس گرفت. آن دوست وقتی درباره وضعیت آقای نگوین شنید، گفت که روز بعد به دیدارش خواهد آمد و هدیه ویژه‌ای برایش خواهد آورد.

او کتاب جوآن فالون را برای آقای نگوین آورد و گفت که این گنجی باارزش است.

آقای نگوین این‌طور به خاطر آورد: «بعد از رفتن دوستم، در تخت دراز کشیدم و شروع کردم از صفحه اول، "درباره دافا"، بخوانم، کلمه به کلمه، خط به خط. محتوای کتاب شوکه‌ام کرد. نمی‌خواستم آن را زمین بگذارم. آنقدر خواندم که چشمانم خسته شد و دیگر نمی‌توانستم بخوانم. در ساعات اولیه صبح خوابم برد.»

وقتی از خواب بیدار شد، دید که کتاب روی سینه‌اش است. پس به خواندنش ادامه داد. بعد از خواندن کامل کتاب، با دوستش تماس گرفت و از او تشکر کرد. گفت که آموزه‌ها همان چیزی است که در تمام زندگی خود به دنبال آن بوده است.

آقای نگوین هنوز واکنشش را پس از اولین باری که جوآن فالون را خواند، به‌وضوح به یاد می‌آورد: «فردی صادق بودم و هرگز دروغ نمی‌گفتم. همیشه با دیگران مهربانانه رفتار می‌کنم. وقتی این کتاب را خواندم، احساس کردم که به‌طور خاصی برای من نوشته شده است!»

آن دوست پرسید که آیا می‌خواهد تمرینات را یاد بگیرد؟ آقای نگوین پاسخ داد که هنوز نمی‌تواند بنشیند. دوستش گفت که وقتی برای یادگیری تمرینات آماده بود با او تماس بگیرد تا بتوانند به سایرین در پارک بپیوندند و تمرینات را با هم انجام دهند.

به‌دست‌آوردن سلامتی پس از خواندن جوآن فالون

پس از اینکه آقای نگوین دومین بار جوآن فالون را خواند، متوجه شد این کتاب درباره تمرین تزکیه است.

بعد از اینکه سومین بار کتاب را با دقت خواند، ناگهان متوجه شد که می‌تواند بدون هیچ دارو و درمانی بایستد و راه برود. بلافاصله به دوستش زنگ زد و گفت: «آماده‌ام که تمرینات را یاد بگیرم!»

او گفت: «به‌یاد‌ماندنی‌ترین چیز این است که روزی که دوستم مرا برای یادگیری تمرین‌ها به پارک برد، 20ژوئیه بود. آن تاریخ برای همه تمرین‌کنندگان فالون دافا خاطره‌انگیز است. در 20ژوئیه1999، حزب کمونیست چین آزار و شکنجه هم‌تمرین‌کنندگان را در چین آغاز کرد. هر بار که به آزار و شکنجه ظالمانه‌ای که آنها متحمل شده‌اند فکر می‌کنم، نمی‌توانم جلوی گریه‌ام را بگیرم.»

همسرش اکنون از فالون دافا حمایت می‌کند

او اولین روز پس از شروع تمرین فالون دافا، با آزمونی شین‌شینگی روبرو شد. به‌محض ورود به خانه، همسرش آنقدر حرف آزاردهنده‌ای زد که او از کوره در رفت و با او دعوا کرد.

درست همانطور که استاد در کتاب بیان کرده‌اند: «شايد به‌محض اينكه وارد منزل شويد، همسرتان درست جلوی روی شما از شدت خشم منفجر شود. اگر بتوانيد آن ‌را تحمل كنيد تمرين‌های امروز بيهوده نبوده است.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)

او گفت: «بعد از آن خیلی شرمنده شدم، در اولین آزمون قبول نشدم. خوشبختانه استاد بلافاصله آزمون دیگری را برایم ترتیب دادند. بار دوم بعد از اینکه تمرینات را در پارک انجام دادم و به خانه برگشتم، همسرم حتی بیشتر عصبانی شد و درخواست طلاق کرد! شاید چون در امتحان اول قبول نشدم، امتحان دوم خیلی شدید بود.»

«گرچه همسرم این بار عصبانی‌تر بود، اما قلبم به‌طرز شگفت‌انگیزی آرام بود. فکر کردم: «آیا می‌خواهد از تزکیه دست بکشم؟»

«در آن زمان فقط گفتم: "هر کاری می‌خواهی بکن." اما برایش متأسف شدم. می‌دانستم از زمانی که تمرین تزکیه را شروع کرده‌ام، او درحال تحمل کارما است. استاد بیان کردند: "زيرا هر كسی كه كارما به‌دست می‌آورد، كسی است كه احساس ناراحتی می‌كند. قطعاً به اين شكل است." (سخنرانی چهارم، جوآن فالون

او به یاد آورد: «به خودم گفتم هیچ‌کس نمی‌تواند مجبورم کند این تمرین را کنار بگذارم. بنابراین بدون توجه به اینکه همسرم چه می‌گفت، آن را به دل نمی‌گرفتم.»

 به‌طرز شگفت‌انگیزی روز بعد، گویا هیچ اتفاقی نیفتاده بود، فضای شاد و آرام دوباره برقرار شد. آنها ترتیبی دادند که تمام خانواده به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ در زادگاهشان بروند. همه خیلی خوشحال بودند.

وقتی همسرش تغییرات مثبت او را دید، فهمید که دافا خوب است، و از آن زمان تاکنون از تزکیه او بسیار حمایت کرده است.

کلام آخر

آقای نگوین گفت که در کشوری کمونیستی که غرق در الحاد و تبلیغات است بزرگ شده است. او تحصیلاتی را دریافت کرد که پر از فرهنگ حزب کمونیست بود و حتی به‌عنوان دبیر حزب در دانشکده حقوقش خدمت کرد. او معتقد است این یک معجزه بود که توانست تمرین فالون دافا را آغاز کند.

او لبخندی زد و گفت: «اکنون می‌توانم هر روز جوآن فالون را به زبان چینی و همراه تمرین‌کنندگان چینی بخوانم، احساس می‌کنم این معجزه دیگری است!»

آقای نگوین در انتها گفت: «استاد نیک‌خواه و بزرگ متشکرم که وقتی در بدترین مرحله از زندگی‌ام بودم، کمکم کردید و دستم را گرفتید. فقط با تمرین مجدانه و انجام مأموریت مریدان دافا می‌توانم رحمت استاد را جبران کنم!»

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.