(Minghui.org) بعد از آزاد شدن از اردوگاه کار اجباری، با مطالعه فا و انجام تمرین‌ها بهبود یافتم و سالم شدم. اما شکم و پاهایم درد می‌کرد. فکر می‌کردم دلیل آن ساعت‌های طولانی کار اجباری، هنگام زندانی بودن در اردوگاه کار اجباری بوده است.

درسال2018 وقتی خانه‌ای خریدم و آن را بازسازی کردم، درد در ناحیه شکم و پاهایم بیشتر شد. در راه رفتن مشکل داشتم و به فکر تهیه یک عصا افتادم. نمی‌توانستم در رختخواب صاف دراز بکشم. وقتی دراز می‌کشیدم به شکمم فشار می‌آمد و درد می‌گرفت. باسنم بقدری درد داشت که برای راه رفتن به‌سختی تلاش می‌کردم. می‌دانستم دلیل این کار این است که به شهرت، علائق شخصی و احساسات وابسته‌ام. به‌درون نگاه کردم اما علت دقیق آنرا پیدا نکردم.

وقتی دو هفته قبل، تمرین مدیتیشن نشسته را انجام می‌دادم، استاد به من اشاره کردند که کمرم را صاف نگهدارم. ناگهان به‌خاطر آوردم که استاد دو سال قبل نیز همین نکته را به من تذکر دادند. آن را فهمیدم اما به‌خوبی انجام ندادم. مدتی کمرم را صاف نگهداشتم و بعد به‌تدریج دوباره کمرم را خم کردم.

فکر کردم: «این‌ بار، من باید کمرم را تا پایان مدیتیشن به‌حالت صاف نگهدارم.» نهایتاً، قبل از اینکه مدیتیشن را تمام کنم بدنم به‌تدریج احساس گرما کرد و بعد از آن، هنگام راه رفتن دیگر باسنم درد نمی‌کرد.

بعد از آن، هنگامی‌که فا را مطالعه یا ازبر می‌کردم، مطمئن می‌شدم که بدنم را صاف نگه‌داشته‌ام. وقتی نمی‌توانستم صاف نگهدارم، ماهیچه ساق‌پایم را با دستهایم می‌گرفتم و کمی به عقب خم می‌شدم تا جلوی خم شدن خودم را بگیرم.

دفعه بعد که فا را می‌خواندم، صداهای عجیبی از شکمم به گوش می‌رسید. پس از اجابت مزاج، توانستم به‌راحتی کمرم را صاف کنم. هر چه بیشتر بتوانم کمرم را صاف نگهدارم، تأثیر آن بهتر خواهد بود.