(Minghui.org) من یک تمرین‌کننده جدید در کره جنوبی هستم. یکسال و نیم پیش تمرین فالون دافا را شروع کردم. از آنجایی که درک خوبی از فا نداشتم، نیروهای اهریمنی از کاستی‌هایم سوء‌استفاده کردند. من از طرف افرادی که عمداً فا را مختل می‌کردند، جادو شده و پیرو آنها شدم. به جای کمک به استاد در اصلاح فا، در تزکیه هم‌تمرین‌کنندگان دخالت می‌کردم، فا را تضعیف می‌کردم و به شهرت فالون دافا لطمه می‌زدم. من استاد و هم‌تمرین‌کنندگان را ناامید کردم.

دو نفری که عمداً فا را مختل کردند، نام‌های خانوادگی پارک و کیم را دارند. آنها هر دو چینی هستند و من نام کوچک آنها را نمی‌دانم. [یادداشت ویراستار: نویسنده جنسیت پارک و کیم را مشخص نکرده است و برای سهولت ترجمه از این پس هر دو به‌عنوان مرد نامیده می‌شوند.]

استاد بیان کردند:

« تعدادی از افراد همراه او رفته‌اند و مانند او در درک‌شان از آموزه‌ها به انحراف رفته‌اند. در میان آنان برخی هستند که قدرت‌های فوق‌طبیعی را تحسین می‌کنند و توسط او اغوا شده‌اند.» («بیدار شوید»)

یکی از آن دو اغلب درباره آنچه در بُعدهای دیگر دیده بود صحبت می‌کرد. او به سایر تمرین‌کنندگان چیزهایی گفت مانند «سطح شما در حال کاهش است» یا «شما در مسیری که از طرف نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده است حرکت می‌کنید. آنها همیشه درباره سطوح تزکیه و توانایی‌های فوق‌طبیعی صحبت می‌کردند. هنگامی که درکشان را به‌اشتراک می‌گذاشتند، فقط درباره احساسات و درکشان صحبت می‌کردند، بدون اینکه هرگز به فای استاد اشاره کنند. من شیفته رفتار آنها شدم. به آنها اعتماد کردم و به‌تدریج توانایی‌های فوق طبیعی را دنبال کردم.

در آن زمان نمی‌دانستم چگونه وابستگی‌هایم را از بین ببرم. صرفاً آنها را سرکوب می‌کردم. ذهنم مشغول چیزی بود که آنها گفته بودند و معتقد بودم که اینگونه باید تزکیه کنیم. در نتیجه آنها را برای روشن‌بینی در مسیری انحرافی دنبال کردم. نیروهای اهریمنی از وابستگی من به میانبرها در تزکیه سوءاستفاده کردند.

به تمرین‌کنندگان گفتند که نیازی به خواندن جوآن فالون نیست، فقط می‌توانند به سخنرانی‌های استاد گوش دهند یا آنها را تماشا کنند و فقط باید مقالات جدید استاد را بخوانند. این دو اخلالگر، تمرین‌کنندگان جدید را ترغیب کردند تا روشنگری حقیقت را بدون مطالعه فا انجام دهند. در نتیجه، تمرین‌کنندگان جدید نمی‌توانستند درخصوص این دو اخلالگر بر اساس فا قضاوت کنند.

پارک و کیم گفتند که باید به دنبال راه‌حل‌های نیک‌خواهانه با اجدادمان، هم‌تمرین‌کنندگانی که فوت کرده‌اند، دوستان و اعضای خانواده که درگذشته‌اند و همه مرده‌هایی که در گورستان‌هایی که بازدید کرده‌ایم دفن شده‌اند، باشیم. در آن زمان، فکر می‌کردم آنها درک بالاتری از فا دارند، بنابراین توصیه‌های آنها را دنبال کردم.

به هم‌تمرین‌کنندگان گفتم روشی که افکار درست می‌فرستادم بسیار مؤثر بود و احساس کردم بدنم بعد از آن شناور است. از آنها خواستم که مانندمن افکار درست بفرستند، که به طور جدی با تزکیه آنها مداخله و فا را مختل کرد.

کیم کلمات را از جوآن فالون و آموزه‌های دیگر به سطوح مختلف تقسیم کرد. او همچنین تمرین‌کنندگان را به شاگردان، مریدان، مریدان دافا و مریدان دوره اصلاح فا تقسیم کرد. او سخنان استاد را اشتباه تعبیر کرد.

مدت کوتاهی پس از شروع تمرین دافا، با آنها در میان گذاشتم که گاهی وقتی افکار درست می فرستم نفسم را حبس می‌کنم. کیم گفت که حبس کردن نفسم در شکل‌گیری دن اختلال ایجاد می‌کند. بسیار شگفت‌زده شدم زیرا می‌دانستم که ما قرار بود فالون را تزکیه کنیم نه دن را. با این حال، من به این فکر نکردم و حتی بیشتر از فا دور شدم. تازه الان متوجه اشتباهی شدم که مرتکب شده بودم.

این دو نفر همچنین سعی کردند با تشویق هم‌تمرین‌کنندگان برای ثبت یک سازمان فالون دافا به‌عنوان یک باشگاه تمرین جدا از انجمن فعلی فالون دافای کره، جناح‌شان را تشکیل دهند.

پارک و کیم اغلب از تمرین‌کنندگان جدید دعوت می‌کنند تا در خوابگاه آنها بمانند. آنها گفتند: «آیا می‌خواهی به خانه‌مان در آسمان برگردی یا خانه‌مان در زمین؟» برخی از تمرین‌کنندگان جدید برای مدتی طولانی در خوابگاه‌شان ماندند. در این مدت، آنها به تمرین‌کنندگان جدید ایده‌های خود را تلقین کردند و آنها را به بیراهه کشاندند.

آنها همچنین به تمرین‌کنندگان جدیدی که در خوابگاه‌شان نمی‌ماندند توصیه کردند که از سایر تمرین‌کنندگان دوری کنند. آنها به تمرین‌کنندگان جدید گفتند که تماس داشتن با سایر تمرین‌کنندگان باعث دعوت از تسخیر روح می‌شود. به تدریج، تمرین‌کنندگان جدید از سایر تمرین‌کنندگان منزوی شدند و دیگر قادر به تشخیص اینکه رفتارشان غیرعادی است، نبودند.

آنها سعی کردند من و مادرم را از شرکت در کنفرانس فای کره درسال2020 باز دارند. آنها ادعا کردند که کسانی که در کنفرانس فا شرکت می‌کردند، دارای تسخیر روح بودند و سطح آنها از سطح مادرم یا من پایین‌تر بود. آنها به ما گفتند که با آن تمرین‌کنندگان تماس نداشته باشیم. هنگامی که آنها متوجه شدند که ما به کنفرانس فا رفتیم، کیم ما را سرزنش کرد و به ما گفت که افکار درست بفرستیم تا از تسخیر روحی که از شرکت در کنفرانس به دست آوردیم خلاص شویم. از آنجایی که درک عمیقی از فا نداشتم، به کیم اجازه دادم مرا گول بزند.

پارک به مناطق مختلف کره جنوبی رفت و سعی کرد ایده خود را در مورد تزکیهبه سایر تمرین‌کنندگان تلقین کند. او بیشتر در مورد ارواح مختلف با آن تمرین‌کنندگان صحبت می‌کرد. او ادعا کرد که سطح تزکیه کلی تمرین‌کنندگان کره‌ای بسیار پایین است و باید به آنها کمک کند. او همچنین ادعا کرد که تنها تعداد انگشت‌شماری از تمرین‌کنندگان در کره وجود دارند که می‌توانند به کمال برسند. همه اینها از درک او سرچشمه می‌گرفت؛ او از فا استفاده نکرد. او تمرین‌کنندگان را به دنبال توانایی‌های فوق‌طبیعی بودن و سطوح تزکیه تشویق کرد.

در یک مورد، پس از اینکه آنها درک خود را با یک تمرین‌کننده درمیان گذاشتند، از او خواستند مدتی در خوابگاه آنها بماند. در طول اقامتش مدام به او می‌گفتند که تسخیر روح را از بین ببرد.

آنها از اعتماد بین تمرین‌کنندگان استفاده کردند و اختلال خود را در بین تمرین‌کنندگان به‌طور جداگانه گسترش دادند. آنها از وابستگی تمرین‌کنندگان به کمال استفاده کردند و قول دادند به تمرین‌کنندگان کمک کنند تا به‌سرعت سطوح تزکیه‌شان را بالا ببرند.

آنها گفتند که شخص می‌تواند با رها کردن وابستگی‌ها سطح‌اش را بالا ببرد و نیازی به خواندن کتاب‌های دافا نیست. من آنها را دنبال کردم و به دیگر تمرین‌کنندگان گفتم که کتاب‌های دافا را مطالعه نکنند. من خودم نیز مدت زیادی فا را مطالعه نکرده بودم.

پرتره‌ای از استاد با ردا روی دیوارم نصب بود. وقتی کیم به خانه من آمد، به من گفت که این عکس جعلی است و به من پیشنهاد داد که آن را بسوزانم. من به حرفش گوش کردم. بعداً به برخی از تمرین‌کنندگان پیوستم تا صحت عکس استاد در کتاب‌های دافا را زیر سؤال ببرم. فکر می‌کردم که به فا اعتبار می‌بخشم. حتی پیشنهاد کردم که سایر تمرین‌کنندگان در این مورد به تمرین‌کنندگان کشورهای دیگر ایمیل بزنند، به این امید که تمرین‌کنندگان در کشورهای دیگر توجه کنند و صحت عکس را نیز زیر سوال ببرند.

استاد بیان کردند:

«و نیز آنهایی که تمرین‌کنندگانی را دنبال می‌کنند که در درک خود از فا به انحراف رفته‌اند یا مأموران مخفی ح‌ک‌چ را دنبال می‌کنند که وانمود می‌کنند تمرین‌کننده هستند و مداخلۀ شدیدی برای تمرین‌کنندگان ایجاد کرده‌اند؛ برای همۀ آنها متناسب با عهد و پیمان‌هایی که بسته‌اند تبعاتی خواهد بود.» («بیدار شوید»)

در طی جلسه‌ای که پارک تلاش کرد انجمن فالون دافای دیگری را ثبت کند، بسیاری از تمرین‌کنندگان شرکت‌کننده به کووید19 مبتلا شدند. از آنجا که ما سعی می‌کردیم بدون اجازه استاد از انجمن موجود جدا شویم، فا را تضعیف می‌کردیم و شیطان از آنها سوء‌استفاده می‌کرد. اما در آن زمان بسیاری از ما معتقد بودیم که با دخالت نیروهای کهن مواجه هستیم و این یک آزمون است. با فکر کردن به گذشته، آن افکاری نامعقول و مزخرف بود.

استاد همچنین بیان کردند:

«به‌عنوان نمونه، در خصوص آن زن که از سنگاپور به ژاپن فرار کرد، حتی با اینکه درباره‌اش صحبت کردم برخی افراد هنوز هم به خود نیامده‌اند. در آن زمان اسمی از او نبردم چرا که لایق آن نبود. طوری عمل می‌کند که انگار کوشا است، وانمود می‌کند که سربراه و آرام است، و به‌راحتی افراد را فریب می‌دهد. تعدادی از افراد، همراه او رفته‌اند و مانند او در درکشان از آموزه‌ها به انحراف رفته‌اند. در میان آنان برخی هستند که به‌اصطلاح قدرت‌های فوق‌طبیعی‌اش را تحسین می‌کنند و توسط او اغوا شده‌اند.» («بیدار شوید»)

این دو نفر طوری رفتار می‌کنند که انگار مشتاق و کوشا هستند. کسانی که از آنها پیروی می‌کنند مطیع هستند و به آنها اعتماد کامل دارند. من هم قبلاً اینطور بودم و فکر می‌کردم درک آنها در سطح بالایی است. همچنین از سایر تمرین‌کنندگان خواستم که آنها را دنبال کنند. خوشحالم که هم‌تمرین‌کنندگان من را با فا بیدار کردند تا بتوانم این فرصت را داشته باشم که رفتارهای مخرب  آنها را افشا کنم و اشتباهاتم را جبران کنم.

گاهی اوقات وقتی سایر تمرین‌کنندگان سؤالاتی از پارک و کیم می‌پرسیدند، پارک از من می‌خواست که به آنها پاسخ دهم. فکر می‌کردم به این دلیل است که او به من اعتماد کرده و مرا تصدیق کرده است. من از نظر عاطفی تحت تأثیر آن قرار گرفتم و حتی بیشتر به آنها اعتماد کردم. معتقد بودم که آنها به من در تزکیه کمک کرده‌اند. من نزد همه از آنها تعریف کردم. متوجه نشدم که مرا از صخره به پایین هل داده‌اند. به دلیل احساسات شخصی‌ام، کورکورانه به آنها اعتماد کردم و از فا منحرف شدم. تقریباً خودم و سایر تمرین‌کنندگان را نابود کردم.

هم‌تمرین‌کنندگان، از جمله مادرم را ناامید کردم. به مادرم گفتم که به‌جای مطالعه فا، از زمان خود به‌خوبی استفاده کند و وابستگی‌ها را از بین ببرد. به جای اینکه به استاد و فا ایمان داشته باشم، به این دو مزاحم تکیه کردم و امیدوار بودم که به مادرم کمک کنند تا بر مصیبت بیماری‌اش غلبه کند.

سال‌هاست که پارک و کیم در کره فا را مختل می‌کنند. غیر از آنچه در اینجا نوشتم، رفتارهای مخرب دیگری نیز وجود دارد. من امروز آنها را افشا می‌کنم. امیدوارم سایر تمرین‌کنندگان از ماجرای من به عنوان یک هشدار استفاده کنند. در درک فا اشتباه نکنید. فا را مختل نکنید. تمام تلاشم را می‌کنم تا اشتباهاتم را جبران کنم.

بدینوسیله اعلام می‌کنم که هر چیزی را که با فا هماهنگ نیست رد می‌کنم. می‌خواهم هر کاری را که در حین شرکت در فعالیت‌های آن‌ها انجام داده‌ام، گفته‌ام و فکر کرده‌ام باطل کنم. می‌خواهم در تزکیه خود از نو شروع کنم و از استاد لی هنگجی پیروی کنم.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.