(Minghui.org) من در یک منطقه روستایی در شمال چین بزرگ شدم و فردی شرور بودم. اما پس از شروع تمرین فالون دافا در سال 1995، زندگیام دستخوش تحول چشمگیری شد. در سالهای بعد، نیکخواهی و محافظت استاد لی مرا در سفری متحولکننده راهنمایی کرد. اجازه دهید تجربیات تزکیهام را با شما به اشتراک بگذارم.
گذشته تاریکم
وقتی کودک بودم، حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) پدرم را بهعنوان یک ضدانقلاب، هدف قرار داد. اغلب بهمنظور انتقاد و تحقیر کردنش، به او طناب میبستند و در انظار عمومی او را مجبور به رژه رفتن میکردند. به کل خانواده ما نگاه تحقیرآمیزی داشتند، به دید افراد پست به ما نگاه میکردند و اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگرفتیم. از اینکه در چنین خانوادهای به دنیا آمده بودم خیلی احساس بدبختی میکردم و تمام اتفاقاتی که برایمان رخ میداد عمیقاً به من آسیب میزد.
وقتی بزرگ شدم تصمیم گرفتم با سرنوشت مبارزه کنم. از دوران دبستان، در مقابل هر کسی که مرا مورد آزار و اذیت قرار میداد به خشونت متوسل میشدم. گرچه از نظر تحصیلی عالی بودم، اما در کلاس هفتم مدرسه را رها کردم.
بعد از آن، با هرکسی که خانوادهام را مورد آزار و اذیت قرار میداد مقابله میکردم و فردی بدخلق شدم و بهراحتی عصبانی میشدم. پدر و مادرم دیگر نمیتوانستند مرا مهار کنند. وقتی بیباکتر شدم، همیشه دعوا میکردم و گروههای تبهکار معروف و دیگر اراذل را کتک میزدم. در منطقه بدنام بودم. بعداً عادات بد زیادی ازجمله سیگار کشیدن، نوشیدن مشروبات الکلی و قمار را نیز در پیش گرفتم که برای خانوادهام دردسر ایجاد میکرد و به آنها صدمه میزد.
تحول ازطریق تمرین فالون دافا
در سال 1995، درباره فالون دافا شنیدم و از تأثیرات معجزهآسای آن بر سلامت و بهبود خصوصیات اخلاقی مطلع شدم. وقتی فهمیدم پسرعمویم در شهر شروع به تمرین دافا کرده است، به دیدنش رفتم و دیدم ویدئویی از سخنرانی استاد لی، بنیانگذار دافا، درمورد فا را با سایرین تماشا میکند. بلافاصله با بقیه به تماشا نشستم. اصول عمیق دافا مرا کاملاً بیدار کرد و به تمام سؤالاتی که درمورد زندگی داشتم پاسخ داده شد. احساس خوشبختی و هیجان داشتم که بالاخره بعد از سالها جستجو، استاد را پیدا کردم. مصمم شدم با پیروی از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری، گذشتهام را کنار بگذارم و تمرینکنندهای واقعی باشم.
بعد از اینکه شروع به مطالعه آموزههای فالون دافا کردم و تمرینات را بهطور مداوم انجام دادم، زندگیام دستخوش تحول چشمگیری شد. سلامتیام را به دست آوردم، عادات بدم را کنار گذاشتم و رفتار گستاخانه و پرخاشگرانهام با رفتاری مهربان جایگزین شد. کشاورزی را از سر گرفتم و به زندگی عادی برگشتم. رابطهام با همسرم نیز بهتر و هماهنگ شد و بهگفته اهالی روستایمان، فردی جدید شدم.
همچنین وابستگی شدیدم به شهرت و کسب درآمد را رها کردم. یک بار کیفی، حاوی بیش از 3000 یوان (حدود 421 دلار آمریکا) پول نقد، در جاده پیدا کردم و منتظر ماندم تا صاحبش بهدنبالش بیاید. بار دیگر در یک فروشگاه، صندوقدار 80 یوان (حدود 11 دلار آمریکا) از من کم گرفت. بلافاصله مابهالتفاوت را به او دادم. از این دست برخوردهای مشابه زیاد داشتم و قلبم تحت تأثیر قرار نگرفت.
یک روز وقتی سنگ بزرگی را در جاده دیدم که خطر بزرگی برای تردد داشت، ماشینم را متوقف کردم و با تلاش زیاد سنگ را جابجا کردم. عاشق این بودم که وقتی مردم درحال هیچهایکینگ بودند، بدون توجه به اینکه چقدر پیر یا جوان بودند، آنها را سوار کنم.
هر بار که مردم از من برای کمک تشکر میکردند، به آنها میگفتم تمرینکننده فالون دافا هستم و خوبی این تمرین را با آنها در میان میگذاشتم. اغلب مردم را تشویق میکردم تبلیغات ح.ک.چ را که در اخبار میدیدند، باور نکنند و بدانند رژیم چقدر وحشتناک است. بسیاری از مردم، پس از اطلاع از حقیقت، تصمیم گرفتند از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
سفر من شاهدی است بر اینکه فالون دافا واقعاً چقدر شگفتانگیز است.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه