درود بر همه
مدتی گذشته است. از آنجا که در این کنفرانس فا تجربههای تزکیهتان را به اشتراک میگذارید، از آنجا که پیشرفت کلی دافا درحال حاضر کاملاً خوب است، و از آنجا که در طی اصلاح- فا هر کاری را با گامهایی استوار انجام میدهید، قصد نداشتم با شما دربارهی چیز خاصی صحبت کنم. چه رسد به اینکه خواسته باشم فایی آموزش دهم که از کاری که هم اکنون درحال انجام هستیم بسیار دور باشد. دلیل این است که، هر گاه چیزی هست که باید دربارهی آن با شما صحبت کنم و با شما دربارهی آن صحبت میکنم، آن به منزلهی این است که به شما میگویم چه کاری باید انجام دهید. این بار، از یک نظر، از آنجا که برای مدتی است شما را ندیدهام، آمدم تا شما را ببینم، و نیز فکر کردم که از این فرصت استفاده کنم تا بر اهمیت کارهایی که هم اکنون درحال انجام هستیم و وضعیت کلی تأکید کنم. نمیخواهم دربارهی چیزهای دیگر چیز زیادی بگویم، زیرا آن به آسانی میتواند با پیشرفت کلیمان هم اکنون در اصلاح- فا مداخله کند.
با قضاوت براساس شرایط جاری، شاگردان ما همگی قادرند که فا را از فا بفهمند، و در طی این دو سال و چندی، شما آبدیده شدهاید، شما را بیشتر و بیشتر معقول ساخته، بیشتر و بیشتر خوشفکرتر ساخته، و بیشتر و بیشتر قادر ساخته تا از فا آگاه شوید؛ و بهعنوان مریدان دافا، احساس هر شخص دربارهی مسئول بودن نسبت به خودش، به دافا، و به همهی موجودات ذیشعور واضحتر و واضحتر شده است. و با این، مریدان دافا همگی قادر بودهاند تا کار آشکارسازی حقیقت را حتی بهتر انجام دهند. در آنچه روی داده است، ما همچنین اینها را دیدهایم. در طی دورهی زمانی بعد از ۲۰ جولای ۱۹۹۹، احتمالاً هر شاگردی احساس کرد که شیطان به نظر میآمد که در همه چیز نفوذ کرده است، در همه جا وجود دارد. کل ماجرا واقعاً شبیه آنچه آن پیشگویان گفته بودند به نظر آمد-- شیطان به گونهای آمد که آسمان را میپوشاند و زمین را در بر میگرفت، و آن واقعاً مثل این بود که آسمانها فرو ریختهاند. شیطان همه جا بود. بدون توجه به اینکه که یک شخص یا یک موجود دیگر چقدر خوب بود، به احتمال زیاد توسط آن شیطان تحت تأثیر قرار گرفته بود. در آن زمان حتی هر یک از شاگردان دافا در این باره که این چه معنی برای آنها دارد اندیشیدند: آیا من باید این دافا را تزکیه کنم؟ آیا دافا واقعاً درست است، یا آن اشتباه است؟ در هر حال، لی هنگجی چگونه فردی است؟ بسیاری از شاگردان، پس از تأمل، ثابتقدم و استوار، از آن با موفقیت بیرون آمدند. حقیقتاً قابل توجه. شما قادر بودید در محیطی به آن دشواری و زیر فشاری به آن زیادی قدم پیش گذارید تا برای مردم آشکار سازید که ما در ارتباط با چه هستیم و به مردم بگویید که ما درحال شکنجه شدنیم، و اینکه تمامی شیوههای حمله که استفاده شده است ساختگی و افترا آمیز بوده و ماهیت آنها کاملاً ظلمآمیز است، و اینکه این شیطانیترین شکنجه و آزار است. بنابراین زمانی که مردم جهان حقیقت را دربارهی آزار و اذیت دریافتند، شوکه شدند.
از آنجا که شیطان بهگونهای آمد که انگار آسمان را میپوشاند و زمین را در برمیگرفت، کار آشکارسازی حقیقت ما را بهطرز وحشتناکی دشوار ساخت، و اینطور به نظر میآمد که مردم هیچ توجهی نمیکنند. آن در حقیقت این ماجرای شیطانی بود که مانع آنها میشد. پس از اینکه مردم به دروغهای یکطرفهی شیطان، که یگانه چیزی بودند که آنها میتوانستند بشنوند، گوش سپردند و آنها را باور کردند، افکار و تردیدهایی داشتند که نتیجهی باور کردن دروغها بود؛ آن، به همراه سوء استفاده شیطان از افکار غلط مردم، مردم را کمتر قادر میساخت که ما را بهطور درست و صحیح درک کنند، و همچنین آنها نمیتوانستند وضعیت حقیقی-- شکنجه و آزار-- را تشخیص دهند. در هر حال همانطور که پیشرفت کلی اصلاح- فا سرعت میگیرد، بهطور پیوسته به سمت بُعدهای حتی پهناورتری حرکت میکند، به بیانی دیگر، به سمت سطوح میکروسکپیتری حرکت میکند؛ بنیادیترین دلیل برای اصلاح- فای کیهان این است که موجودات بسیار عظیم در سطوح میکروسکوپیتر کیهان منحرف شدهاند. البته، بسیاری از آنها لزوماً عمداً برای آن ایجاد مانع نمیکنند. وجود آنها خودش مسئلهای بود که باید رسیدگی میشد، و هستی آنها عناصر کهن بود، بدنهای کیهانی بسیار عظیمی بود که لازم بود اصلاح شوند، و موجودات بسیار عظیمی که لازم بود نجات داده شوند. در طی اصلاح- فا، آنها بهوسیلهی نابود شدن در اصلاح- فا، [در محل جدید] قرار گرفتن، یا جذب شدن در جایی که قرار دارند، مورد رسیدگی قرار میگیرند. بنابراین تمام اینها نیازمند یک روند است، و این روند زمان میبرد. با صحبت دربارهی زمان، شما میدانید، از ۲۰ جولای دو سال سپری شده است. در آن روزها هر روز برای شما مثل یک سال احساس میشد، و حتی هر لحظه مثل یک سال احساس میشد. فشار عظیم بود. اما شما همگی زیر آن فشار عظیم پابرجا ماندید و به گونهای استوار و بهطور پیوسته انواع مختلف کارهایی برای افشاسازی آزار و شکنجهی شیطان انجام دادید. در ضمن، به این علت که شیطان بیشتر و بیشتری در اصلاح- فا ازبین برده میشود، افکار مردم جهان کمتر به گونهای شدید مهار شده است. بنابراین در این وضعیت، شما دریافتهاید که وقتی دوباره حقیقت را دربارهی آزار و شکنجه به مردم توضیح میدهید، آنها به بیتفاوتی گذشته نیستند و برای پذیرش آن خرسند هستند، گویی هرگز دربارهی شکنجه شدن مریدان دافا نشنیده بودند. و بهطور فزایندهای، مردم جهان میخواهند دربارهی حقیقت بدانند. از آنجا که اصلاح- فا بهطور پیوسته به جلو حرکت میکند، و از آنجا که مریدان دافا بهطور پیوسته افکار درست میفرستند، موجودات شیطانی حتی کمتر شدهاند. در حقیقت، شیطان تنها در این روند موقتی، قبل از آنکه اصلاح- فا برسد و قبل از آنکه هر آنچه که جدید است ساخته شود کارهای بد انجام میدهد. تمام [اعمال] شیطانی در اینجا رخ میدهند و تمام شیطان اینجا شیطنت میکند و در طی این دوره از زمان است که شیطان میتواند چیزها را به آشفتگی بکشاند. آن نمیتواند فا را به آشفتگی بکشاند، و برای آن غیرممکن است که کیهان جدید را به آشفتگی بکشاند. این -- در این دوره از زمان قبل از اینکه فا اصلاح شود-- درحال به نمایش گذاشتن هر چیزی از موجودات کهن بعد از فسادشان است و این بهطرزی وحشتناک شیطانی به نظر میآید. مریدان دافا در دنیای بشری میتوانند فشار بسیار زیادی را در این محیط احساس کنند-- آنها حقیقتاً فشار زیادی را احساس میکنند. اما شما میدانید، زمان در بُعدهای مختلف، متفاوت است، بنابراین اگر از یک میدان زمانی خیلی بزرگ به این نگاه کنید، درخواهید یافت که این دو سال تنها یک لحظه است، خیلی کوتاه است. هنگامی که ما در میان آن هستیم، درحالی که شکنجه و آزار را تجربه میکنیم، همگی احساس میکنیم که روزها به اندازهی سالها به درازا کشیده میشوند. اما اکنون شما از آن با موفقیت بیرون آمدهاید، و اگر نگاهی به عقب بیندازید درخواهید یافت که این دو سال چیزی بیش از یک لحظه در کیهان نبوده است. اما این دو سال موجودات روشنبین حقیقتاً باشکوه بسیار زیادی را شکل دادهاست؛ در طی این دو سال، تعداد بسیار زیادی از شاگردانمان آبدیده و بالغ شدهاند؛ و در طی این دو سال، شما قادر بودهاید تعداد بسیار زیادی از افکار افراد عادی را که در گذشته نمیتوانستید از آنها رها شوید، به همراه وابستگیهایی که نمیتوانستید آنها را تشخیص دهید، به وضوح ببینید و از آنها رها شوید. تحت شرایط معمولی دستیابی به این سخت میبود. البته، من تمامی نظم و ترتیبهایی را که آنها انجام دادهاند رد میکنم، آنها را تصدیق نمیکنم. اما حقیقتاً، در میان این نمایش شیطانی، مریدان دافا آبدیده شدهاند و بیشتر و بیشتر خارقالعاده شدهاند. هنگامی که ما به این دو سال نظری میاندازیم، آیا آن فقط یک لحظه نیست؟ بیش از دو سال گذشته است، اما این دوره از زمان، دافا و مریدان دافایمان را قادر ساخت هر چیزی را که ابدیترین و پرشکوهترین است، همراه با پرشکوهترین تقوای عظیم بنا نهند.
البته، قادر بودن در خوب انجام دادن همهی این کارها، از هر یک از ما، از تزکیه و رشد خود هر مرید دافا جداییناپذیر است. و این دلیل آن است که چرا بدون توجه به اینکه چگونه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتهاید، در شرایط دشوار هنوز هم قادر بودهاید در تزکیه پشتکار داشته باشید، در مطالعهی فا پشتکار داشته باشید، و ذهنی شفاف را حفظ کنید. هنگامی که ذهن یک تزکیه کننده از فا جدا میشود، شیطان راه ورودش را به داخل خواهد یافت. آنطور که با چشم بشری دیده میشود، مردم و هرچیز دیگری در جهان بشری سه بُعدی هستند. اما در حقیقت، تمامی ماده در سرتاسر بُعد بشریت-- شامل گلها، علف، درختان، موجودات بشری، هوا و غیره-- هر چیزی از ذراتی در آن اندازه (مولکولها) ساخته میشود. و در این لایه از ذرات، همه چیز، شامل بدن انسان، به هم متصل هستند. هنگامی که شخصی خودش افکار درست نداشته باشد، تمامی چیزهای بد در کیهان، یا در سهقلمرو، بهطور پیوسته به درون بدن بشری جاری میشوند، و حتی زمانیکه آنها آنجا میمانند، شخص به آن پی نمیبرد. این چگونگی کنترل شدن مردم است؛ به بیانی دیگر، آنها هنگامی مردم را کنترل میکنند که این ذرات قادر باشند به یکدیگر متصل شوند. بنابراین در طی دو سال شکنجه و آزار که شما از میان آن گذشتهاید، قادر بودهاید که در تزکیهتان پشتکار داشته باشید، خودتان را بیشتر و بیشتر خوشفکر ساختهاید، و شیطانی بودن این شکنجه را حتی واضحتر تشخیص میدهید. بنابراین به بیان دیگر، حقیقتاً مطالعهی فا برای یک مرید دافا، یک تزکیهکننده بینهایت مهم است. بدون توجه به اینکه محیطتان چقدر دشوار است، بدون توجه به اینکه چگونه مشغول میشوید، نمیتوانید مطالعهی فا را فراموش کنید. شما باید فا را مطالعه کنید، زیرا آن اساسیترین تضمین مطلق رشدتان است. نمیتوانم با همهی شاگردان ملاقات کنم، مخصوصاً با شرایط جاری در سرزمین چین. و تحت این شرایط که شاگردانمان قادر به دیدن من نیستند، نمیتوانند هرگاه که موضوعی وجود دارد بیایند استاد را پیدا کنند، بنابراین آنها فقط میتوانند فا را بهعنوان استاد درنظر بگیرند. و برای اینکه شما را قادر کنم عمل تزکیه را انجام داده و رشد کنید، از هر نظر، هر عنصری را كه بتواند یك شخص را قادر كند تا رشد كند و از طریق تزكیه صعود كند، در این فا دمیده و القا كردهام. تا وقتیكه مطالعه كنید، هر مشكلی میتواند حل شود. تا وقتیكه تزكیه كنید و تا وقتیكه قادر باشید فا را از فا بفهمید، چیزی وجود ندارد كه نتوانید به آن دست یابید.
البته، با سخنی دربارهی مطالعهی فا، در واقع در آن پشتكار داشتهاید. اما از آنجا كه درحال حاضر با كار آشكارسازی حقیقت خیلی مشغول هستید-- برخی از شما مقالههایی مینویسید، برخی از شما كارهایی در شكل رسانههای خبری انجام میدهید، برخی از شما در خیابان فلایر پخش میكنید و افراد دیگری نیز هستند كه انواع و اقسام كارهای مرتبط با آشكارسازی حقیقت را انجام میدهند، مردم دنیا را كه با دروغها مسموم شدهاند نجات میدهند-- گاهی اوقات هنگامی كه فا را مطالعه میكنید قادر نیستید ذهنتان را آرام كنید. این مشكلی واقعاً، واقعاً جدی است.
همگی شما میدانید که شخص در چه حالت ذهنی باید باشد تا اصول فا را ببیند. بدون اینکه مجبور باشم زیاد بگویم آن را میدانید. هنگامی که چشمانتان فا را میخواند اما ذهنتان روی فا نیست، دربارهی آن بیندیشید، آیا خواندن شما بیهوده نیست؟ برای چه کسی میخوانید؟ در آن هنگام، خود شما واقعاً درحال مطالعهی فا نیستید. آیا به شما نگفتهام كه مطمئن باشید خود شما حقیقتاً گونگ را بدست میآورید؟ پس در هنگامی كه فا را مطالعه میكنید اگر ذهنتان روی فا نباشد، برای چه كسی آن را مطالعه میکنید؟ این برای نكوهش کردن شما نیست-- فقط به شما میگویم كه این وضعیتی واقعاً بحرانی است. بنابراین، بدون توجه به اینکه چگونه مشغول میشوید، هنگامی كه فا را مطالعه میكنید باید تمام افكار دیگر را كنار بگذارید-- دربارهی چیزهای دیگر اصلاً فكر نكنید، فقط فا را مطالعه كنید. شاید همانطور كه فا را مطالعه میكنید، موضوعاتی كه دربارهی آنها فكر میكردهاید حل و فصل شوند، چراكه پشت هر کلمه بوداها، دائوها و خدایان هستند. چگونه امکان دارد آنها دقیقاً ندانند که چه چیزی را میخواهید حل كنید و در آن زمان نگران انجام شدن چه کاری هستید؟ پس آنها چگونه میتوانند به شما نگویند؟ اما یك چیز وجود دارد: باید به حالت مطالعهی فا بدون هیچ در طلببودنی دست یابید. این را مدتها پیش فهمیدید-- نمیتوانید فا را با یک وابستگی به حل كردن مشكلاتتان بخوانید. فقط با آرامش بخوانید و تأثیر مطمئناً عالی خواهد بود. پس هنگامیكه فا را مطالعه میكنید، فقط از روی عادت و رفع تکلیف آن را انجام ندهید. باید هنگامیكه آن را میخوانید ذهنتان را آرام كنید و به طور واقعی آن را مطالعه كنید. اجازه ندهید ذهنتان دزدكی از شما دور شود. بهمحض این كه ذهنتان گمراه و گم شود، مطالعهی شما بیهوده خواهد بود. اگر از زوایهی دیگر به آن نگاه كنیم، هنگامی كه فا را مطالعه میكنید و ذهنتان روی فا نیست، این فقط مشكلی دربارهی سرسری و سطحی انجام دادن نیست، بلكه همچنین درباره این است كه شخصی كه فا را مطالعه میكند در واقع نسبت به فا خیلی با احترام و مؤدب نیست. پس، چگونه فا میتواند خودش را آشکار سازد؟ بنابراین از این زاویه، فكر میكنم هنگامیكه فا را مطالعه میكنید باید ذهنتان را آرام كنید، و زمانی كه مشغول و گرفتار هستید بهخاطر داشته باشید که در حین مطالعهی فا ذهنتان را ثابت و بیحرکت نگه دارید.
بگذارید دربارهی موضوع دیگری صحبت کنم. یعنی، همانطور که میدانید، ما درحال از بین بردن شیطان در زمانهای معینی هستیم، به بیان دیگر، درحال فرستادن افکار درست هستیم. آن قبلاً "فرستادن افکار درست" نامیده نمیشد، آن "قدرتهای خدایی" بود-- استفاده از قدرتهای خدایی، قدرتهای خدایی فای بودا. مردم عادی به آن بهعنوان "تواناییهای فوق طبیعی" اشاره کردهاند. پس چرا من آن را فرستادن افکار درست مینامم؟ از آنجا که شما تزکیهی دافا را انجام میدهید، هر چیزی باید باشکوهترین و خالصترین باشد. هیچ یک از کارهایی که ما انجام میدهیم فقط دربارهی تزکیهی شخصیتان نیست. ما باید فا را نیز در نظر داشته باشیم، و باید موجودات جدید آینده را در نظر داشته باشیم، و همزمان، باید شکل موجودات در آینده را در نظر داشته باشیم. بهخاطر اینکه شما درحال بنا نهادن بنیانی برای آنها هستید، مسیری که برمیگزینیم باید درست باشد. هرآنچه که امروز انجام میدهید، مردم آینده آنها را مورد ملاحظه قرار خواهند داد، "مریدان دافا قبلاً آن را اینگونه انجام دادند،" بنابراین میتوانیم ببینیم که بسیاری از چیزها مهم و اساسی هستند. این دلیل آن است که چرا باید هنگامی که افکار درست میفرستیم خالص باشیم. درحال حاضر، خواه در سطح میکروسکوپیِ اجتماع بشری باشد یا در بُعدهای دیگر، اصلاح- فا در سرتاسر کل کیهان درحال انجام است، هیچچیز را از قلم نمیاندازد-- آن در پایین پوستهی اجتماع بشری نیز درحال انجام است.
امروزه در اجتماع انسانی تعداد بسیار زیادی از پدیدههای بد، افراد بد و رفتارهای بد وجود دارند، كه از آنچه انسانی است كاملاً دور هستند، حتی تا نقطهای که برخی از افراد نه تنها ذهنیتهای منحرف دارند، بلكه سرشت اهریمنی عظیمی نیز دارند. پس ما دربارهی این وضعیت باید چه كاری انجام دهیم؟ به شما خواهم گفت: هیچ كار. چرا؟ شكوه مریدان دافا به اصلاح- فای کیهان متصل است و بزرگترین مأموریت شما محافظت از فا است. بگذارید آنهایی که به دافا آسیب نمیرسانند فقط باشند. اگر كسی به دافا آسیب میرساند، باید حقیقت را برای او آشكار كنید، شیطان را مهار كنید، شیطان را از بین ببرید، و مردم را نجات دهید. بنابراین به عبارت دیگر، درحال حاضر ما هیچ كاری دربارهی بسیاری از پدیدههای بد در اجتماع انسانی امروزه انجام نمیدهیم، زیرا آنها چیزهایی هستند كه وقتی فا دنیای انسانی را اصلاح میكند اداره میشوند. و کارهایی كه وقتی فا دنیای انسانی را اصلاح میكند، انجام میشوند هیچ ارتباطی با مریدان دافا ندارند، زیرا قرار است شما به كمال برسید. شكوه مریدان دافا به اصلاح- فا متصل است، و این متفاوت از شكل تزكیهی شخصی است كه بشریت در گذشته داشت-- این قطعاً چیز یكسانی نیست. بنابراین به عبارت دیگر، فرستادن افكار درست ما برای این است كه شیطان را كه دافا را مورد شکنجه و آزار قرار میدهد و با آن تداخل ایجاد میكند و مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، از بین ببریم و برای این است كه تمام عواملی كه فا را مورد آزار و اذیت قرار میدهند از بین ببریم. بنابراین، فرستادن مداوم افكار درست توسط مریدان ما، واقعاً تأثیری عظیم داشته است. در طول این دورهی زمانی كه جریان عظیم و بهطور فراگیر قدرتمندِ اصلاح- فای اصلاحِ دنیای بشری توسط فا، هنوز در دنیای بشری وارد نشده است، یعنی، در طول این زمان قبل از اینكه اصلاح- فا به اینجا رسیده باشد، مریدان دافا هنگامی که افكار درست میفرستند، چیزهای بد بسیار زیادی را حقیقتاً از بین بردهاند. و تمام آن چیزهای بد، چیزهایی بودند كه به فا آسیب میرساندند و مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. تعدادی كه از بین برده شدهاند عظیم است. ممكن است به خاطر بیاورید كه در گذشته هنگامی كه شاگردانمان اوایل افكار درست میفرستادند، آن متفاوت بود. در آن هنگام هر وقت دستتان را در مقابل سینه عمود نگه میداشتید، شیطان در آرایش جنگی صف میكشید، انگار قصد انجام نبرد داشت، و بهصورت دستههای بیشمار میآمد. بعداً، پس از اینكه شاگردانمان بهطور پیوسته افكار درست فرستاده بودند كه آن موجودات شیطانی را كه به دافا آسیب میرساندند و آن موجودات شیطانی را كه مردم را دستكاری و كنترل میكردند از بین برد، قسمت عظیمی از آنها از بین برده شدند و تعداد خیلی كمی باقی ماند. انجام آن بیرحمی نیست. چگونه [ما] میتوانیم [بگذاریم] كه فای كیهان و مریدان دافا توسط آن موجودات شیطانی مورد آزار و شکنجه قرار گیرند؟ این دلیل آن است كه چرا فای "ورای مرزهای بردباری" را آموزش دادم. اکنون، هنگامیكه افكار درست میفرستید، هر وقت كه دستتان را در مقابل سینه عمود نگه میدارید، موجودات شیطانی فوراً پا به فرار میگذارند. گونگی كه بیرون میفرستید حتی باید دنبال آن موجودات شیطانی بگردد، آن همه جای بالا و پائین را به دنبال آنها میگردد، و هر جا كه یافت میشوند آنها را از بین میبرد. درحال حاضر شیطان جرأت نمیكند حتی خود را نشان دهد و دیگر توانایی آن را ندارد كه موجودات شیطانی را سازماندهی كند تا در مقیاسی وسیع دست به حملاتی علیه مریدان دافا بزند. این مریدان دافا هستند كه اکنون کنترل را در دست دارند؛ هنگامی كه افكار درست میفرستند، آنها را همه جا از بین میبرند، تا آنكه همگی از بین برده شوند.
بگذارید به شما بگویم، تمام آنهایی كه باقی میمانند و اینکه میتوانند دافا و مریدان دافا را مورد شکنجه و آزار قرار دهند، به علت خود شاگردانمان است. شاگردانی كه فرستادن افكار درست را جدی نگرفتهاند: شیطان در بُعدهایی كه شما قرار است مسئولیت آن را به دوش بكشید و برای آن مسئول باشید از بین نرفته است. اینطور است. بنابراین شما باید فرستادن افكار درست را جدی بگیرید. بدون توجه به اینكه فكر میكنید توانایی دارید یا نه، باید آن را انجام دهید. آنچه كه از ذهن خودتان از بین میبرید آنهایی هستند كه درون محدودهی بدن خودتان تأثیری را دارا هستند؛ همزمان، شما باید آن بیرونیها را، كه بهطور مستقیم به بُعدهایی كه شما در آن هستید ارتباط دارند، از بین ببرید. اگر آنها را از بین نبرید، آنگاه نه تنها شما را شکنجه میکنند و مهارتان میكنند، بلكه شاگردان دیگر و مریدان دافای دیگر را نیز شکنجه میکنند. همانطور كه میدانید، شکنجهای كه مریدان دافا در سرزمین چین از آن رنج میبرند كاملاً شدید است، بنابراین هر شاگردی باید بهدرستی و بهطور شفاف درك كند كه مسئولیت او چیست و هنگامی كه افكار درست میفرستد باید قادر باشد بهطور واقعی ذهنش را آرام كند و بهطور واقعی تأثیر افكار درست را تولید كند. بنابراین این چیزی بینهایت حیاتی و بینهایت مهم است. پس اگر هر شاگرد بتواند آن را انجام دهد، میتوانم به شما بگویم، با پنج دقیقه فرستادن افكار درست با همدیگر، شیطان در سهقلمرو هرگز دوباره وجود نخواهد داشت-- آن اینقدر مهم است. اما از زمانی كه شروع به فرستادن افكار درست كردهاید مدت زیادی گذشته است. موجودات شیطانی كه از بین برده شدهاند واقعاً زیاد هستند. از نقطه نظر دیگر، از آنجا كه چگونه خوب عمل کردن هر شخصی در روند تزكیهی خود، رشد خود و فهم و درك خود و چگونه خوب عمل کردن او در اصلاح- فا، بهطور مستقیم به تزكیهی خودش مربوط میشود و همچنین مستقیماً به سطحی كه تا آن [سطح] صعود كرده است مربوط میشود، استاد نمیتواند بیش از حد [شما را ملزم کند و] از شما بخواهد. فقط درحال گفتن اهمیت آن به شما هستم. تا كجا یك شخص میخواهد تزكیه كند و یك شخص به چه قلمرویی میخواهد برسد، مسئلهی مربوط به خودش است. استاد فقط میتواند اهمیت فرستادن افكار درست را به شما بگوید.
موضوع دیگری وجود دارد. در طی زمان بعد از ۲۰ جولای ۱۹۹۹، هنگامی که آنها شروع به آزار و شکنجهی ما کردند، ما موفق شدهایم به مردم سراسر جهان کمک کنیم تا بهوضوح ببینند فالون گونگ چیست. همهی آنها میدانند که ما خوب هستیم. خواه آن دولتهای کشورهای مختلف باشد یا مردمشان، شامل آن کشورهایی که رابطهی واقعاً خوبی با دولت چین دارند، آنها همگی خیلی خوب میدانند که ما دربارهی چه هستیم و شیطانی که درحال آزار و شکنجهی دافا است دربارهی چیست. به عبارت دیگر، تواناییمان در انجام دادن این کار، از تلاش گروهی هر یک از شما مریدان جداییناپذیر است. یعنی، درحالی که حقیقت را آشکار میکنید قادر بودهاید بهطور واقعی نسبت به دافا مسئول باشید، و قادر بودهاید افکار درستتان را در مواجهه با فشار، پولادین کنید. هر مرید دافا شغل و خانوادهای دارد، بنابراین، با در نظر گرفتن اینکه وقت شما در هر زمینهای تنگ است، این قابلتوجه است که در تمام مدت در اعمالتان به دافا اولویت دادهاید. بهواسطهی تلاشهای گروهی مریدان دافا، وضعیت درحال حاضر متفاوت است. شیطان منزوی است، و حتی داخل چین یک گرایش بهتدریج شکل گرفته است: مردم شروع کردهاند بیدار شوند. همانطور که میدانید، در آغاز، در طی دورهی بعد از ۲۰ جولای ۱۹۹۹، در داخل چین شکنجه و آزار بهطرز وحشتناکی شدید بود، و هیچ کسی جرأت نمیکرد حتی یک کلمهی خوب دربارهی ما بگوید. اما اکنون شاگردان فالون گونگ جرأت میکنند به دیدن افرادی که مستقیماً مسئول شکنجه و آزار هستند بروند، و جرأت میکنند مستقیماً به دیدن افراد از درجات مختلف بروند. "تو من را شکنجه میکنی، بنابراین من آمدم تا به تو دربارهی حقیقت بگویم." مریدان دافا حتی بهطور قابل ملاحظهای در مناطق وسیعی، در بسیاری از مناطق، فا را اصلاح کردهاند. به بیان دیگر، کل وضعیت درحال تغییر است، و مردم درحال آگاه شدن از این آزار و شکنجهی شیطانی هستند. بنابراین به بیان دیگر، آشکارسازی حقیقت بینهایت مهم است، و هر شاگردی باید این را جدی بگیرد. بگذارید به شما این را بگویم: در کنار تزکیهی خودتان، درحال حاضر مهمترین چیز آشکارسازی حقیقت است، زیرا این مستقیماً موجودات ذیشعور را نجات میدهد، مستقیماً مردم آینده را نجات میدهد، و همچنین شکوه دافا و مریدان دافا را به نمایش میگذارد-- در محیطی به این دشواری هنوز هم از عهدهی این برمیآیید که موجودات ذیشعور را نجات دهید.
سخت است که مردم امروز را نجات داد. گاهی اوقات بهشوخی به شما میگویم: وقتی به آنها میگویید دافا خوب است، پس از اینکه برای مدتی با آنها صحبت کردید، آنها میگویند "بله، دافا خوب است، میدانم. اما حزب X به من پول میدهد، بنابراین من علیه آنها هم نیستم." آنچه تلویحاً میگویند این است: "اگرچه شما خوب هستید، من علیه حکچ نیستم." این بهوسیلهی تبلیغات شیطان در آزار و شکنجهی دافا بهوجود آمده است، و این ابزاری است که برای فریب دادن مردم دنیا اغلب استفاده کردهاند. ما هرگز نگفتهایم که ما علیه حکچ هستیم. این سردستهی بدبخت شیطان است که یاوههایی پخش میکند که حزبش باید "فالون گونگ را شکست دهد." او درحال گمراه کردن مردم است. ما اصلاً در سیاست درگیر نمیشویم. به بیان دیگر، وقتی حقیقت را آشکار میکنیم تا آنها را نجات دهیم، باید آن را مناسب ذهنیتی که مردم مدرن دارند سازیم. این بدلیل این است که حدی که مردم معاصر به خدایان باور دارند بسیار محدود است، حداقل سطح اخلاقیات قابل قبول برای آنها نیز بسیار پایین است، و حتی وقتی کاملاً بهخوبی میدانند که چیزی بد است، هنوز هم آن را انجام میدهند. البته، درهرحال، ما هر تعدادی را که بتوانیم، نجات خواهیم داد، و بهترین سعیمان را خواهیم کرد تا حقیقت را آشکار کنیم. دلیل این است که، در آینده هنوز هم باید فا در این سطح بشری باشد، و هنوز هم باید موجودات در این سطح باشند-- آن نمیتواند درست اینجا پایان یابد. بهعلاوه، از آنجا که دافا بهطور وسیعی در این دنیا منتشر شده است، بشریت آینده باید بسیار خوشبخت باشد. گناهانی که آن افراد مسموم در چین علیه دافا مرتکب شدهاند نتیجهای از آزار و شکنجهی نیروهای شیطانی است، و این گناهان مردم-- بهخصوص افراد چینی-- را بیکران ساختهاست؛ آن باعث این شده که آنها مستقیماً با فای کیهان، که تمام حیات را خلق کرده است مخالفت کنند. بنابراین آنچه این افراد با آن روبرو میشوند نابودی است-- آنها در بزرگترین خطر هستند. بنابراین اکنون، تا زمانیکه افکار بد در سرشان نسبت به دافا از بین برده شود، خوب است. اگر شما علیه حکچ نیستید، اشکالی ندارد، اگر علیه این و آن نیستید، اشکالی ندارد، اما به شما این را خواهم گفت: علیه دافا نباشید. چرا؟ به شما وضعیت حقیقی را خواهم گفت ... این دلیل آن است که چرا درخصوص افرادی که با دافا ضدیت ندارند و با این حال افراد خوبی هم نیستند، بسیار محتمل است که در از بین برده شدن نهایی شکنجهی دافا، حداقل بلافاصله دور ریخته نخواهند شد. و اگر دور ریخته نشوند، آنگاه ممکن است برای آنها امیدی باشد. آن بعداً به خودشان بستگی خواهد داشت-- آن به این بستگی خواهد داشت که وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند چگونه عمل میکنند. از طریق اینکه مریدان دافا هر آنچه داشتند در آشکارسازی حقیقت گذاشتهاند، افراد بسیاری حقیقتاً آمدهاند تا همهی این را ببیند، و آنها افکار درست بسیار زیادی دارند. پس فکر میکنم برای این افراد این فقط یک موضوع عادی دربارهی دیدن اینکه دافا چیست نمیباشد-- آنها همچنین ممکن است بیایند چیزهای خوبی درباره ی دافا بگویند، و سپس در همان حال درحقیقت برای خودشان بنیانی عالی برای وجودشان درآینده بنا نهادهاند.
در گذشته، مردم دربارهی "نجات تمام موجودات ذیشعور" صحبت کردند. شما میدانید، خواه آن در طی دوران شاکیامونی بود یا دوران مسیح، یا حتی در مورد لائوذی و برخی از خدایان دیگر که برای نجات مردم آمدند، "نجات تمام موجودات ذیشعور" که در موردش صحبت کردند بسیار متفاوت از آنچه شما انجام میدهید بود. در آن روزها، بالاترین موجود در دنیا انسان بود-- انسان معمولی و عادی این دنیا. انسانهای واقعی محصولی از سهقلمرو هستند و با مادهی درون سهقلمرو ساخته شدهاند. آن موجودات بسیار متفاوت از خدایان هستند، و برای آنها سخت است که موجودات بالاتر را درک کنند. بنابراین آنها حتی از خدایان میترسند و واقعاً سخت است که آنها را نجات داد. این دلیل آن است که چرا شاکیامونی فای آرهات را آموزش داد، و چرا فقط توانست مردم را تا ثمرهی دستیابی آرهات نجات دهد. این واقعیت دارد که انسانها قادر نیستند تا [سطح] بسیار بالا تزکیه کنند. اما امروزه، موجودات ذیشعوری که مریدان دافا با آنها روبرو میشوند چه هستند؟ این دلیل آن است که چرا گفتهام مریدان دافا باشکوه هستند؛ شما به اندازهی کافی خوشبخت بودهاید که با این دورهی زمانیِ باشکوه برخورد کنید، و آنچه بر عهدهی شما گذاشته شده است نیز باشکوه است. آن به این خاطر است که اکنون نود درصد از موجودات بشری آنهایی هستند که از سطوح بالا آمدهاند. به بیان دیگر، آنچه داخل این پوستهی انسانی است دیگر انسان گذشته نیست-- این پوست بشری بهوسیلهی موجوداتی که از سطوح بسیار بالا آمدهاند کسب و اشغال شده است. و این به انسانها محدود نمیشود. این اصلاح- فا در زمانی به قدمت هنگام زمین قبلی نظم و ترتیب داده شد، و قبلاً یکبار بهصورت آزمایشی اجرا شد. به بیان دیگر، حتی از زمانی به آن دوری بهطور نظاممندی نظم و ترتیب داده شد. پس دربارهی آن بیندیشید: آیا اجتماع بشری، و هر آنچه که ما میتوانیم ببینیم، میتواند تصادفی وجود داشته باشد؟ حتی هر حرکت، هر عمل، هر کلمهی هر یک از مریدان دافا، و حتی سؤالاتی که مورد تفکر قرار میدهید، هیچ یک از آنها به آن سادگی نیست. در آینده خواهید دید که هر چیزی بسیار با دقت نظم و ترتیب داده شده بود. اما من نیستم که این را نظم و ترتیب داد، نیروهای کهن بودند که این کار را انجام دادند. در واقع، آنها جرأت نمیکردند، و نمیخواهند که تمام این را نابود کنند. دلیل این است که، اگر تمام این را نابود میکردند، کارشان تمام میبود-- اگر این اصلاح- فا واقعاً نابود میشد، همه چیز کاملاً به پایان میرسید. آنها تنها میخواهند که آن را به طریق خودشان انجام دهند، اما این قابل قبول نیست چراکه استاندارد را برآورده نمیساخت. چگونه امکان دارد موجوداتی که باید دور انداخته شوند آینده را کنترل کنند؟ چگونه امکان دارد آنها تصمیم بگیرند که آینده چه خواهد بود؟ آنها صرفاً سعی میکنند در طی این دوره از زمان، قبل از رسیدن اصلاح- فا، چیزها را به هرج و مرج بکشانند-- همهاش همین است. آنها خودشان را خدایان در نظر میگیرند، بنابراین انسانها را مستقیماً مورد آزار و شکنجه قرار نمیدهند، و آن ارواح سطح پایین را کنترل میکنند تا مردم را مورد آزار و شکنجه قرار دهند. این چگونگی ارتباط آن است.
هنگامی که گفتم مریدان دافا باشکوه هستند، مقصودم این بود که اگر انسانها از سطوح بسیار بالا آمدهاند، دربارهی آن بیندیشید، آیا کاری که درحال انجام آن هستید نجات معمولی است؟ نه، اینطور نیست. پادشاهان، و لردها از بسیاری از جهانها، و حتی موجوداتی که عظیم هستند، یا از سطوح حتی بالاتری هستند، آمدهاند و به صورت انسان بازپیدا شدهاند. اما وقتی به صورت انسان اینجا بازپیدا شدهاند، دیگر هیچ چیز نمیدانند و همانند انسانها هستند. البته، چیز عمدهای که موجودات امروز را متمایز میکند این است که آنها محکمتر از انسانهای گذشته هستند. آن انسانها هنگامی که آسیب میدیدند به آسانی میمردند، اما انسانهای امروز سرسخت هستند؛ به بیان دیگر، موجودات آنها اکنون متفاوت هستند. اما با این حال، وقتی آنها وارد این سردرگمی شوند، هیچ چیز نمیدانند. در میان این یورش تبلیغات شیطانی، آنها نیز به همان شکل مورد آزار و شکنجه قرار گرفتهاند، و بعضی از آنها حتی مرکز و هسته شدهاند، دافا و مریدان دافا را مورد آزار و شکنجه قرار میدهند. اما بدون توجه به این که آنها چه کسی هستند، و بدون توجه به این که چه چیزی هستند، هر نوع گناهی که مرتکب شدهاند، آن هنوز همان گناه است. یکبار که دافا را مورد آزار و شکنجه قرار دادهاید، [اینکه] از کجا آمدید هیچ معنی ندارد. اما از سوی دیگر، رحمت مریدان دافا میتواند به این موجودات عظیمترین فرصت نجات یافتن را بدهد. پس آیا شما فقط یک موجود بشری عادی را نجات میدهید؟ اگر آنکه او را نجات دادهاید یک لرد یا یک پادشاه باشد، دربارهی این بیندیشید که آن چه اندازه تقوای عظیم است. و اگر حقیقتاً افراد بسیاری را نجات دادهاید، دربارهی این بیندیشید که آن چه اندازه تقوای عظیم است. فرض کنید یک فرد عادی و معمولی که یک مرید دافا نیست به فرد عادی دیگری بگوید: "فالون گونگ را شکنجه نکن"، و به او بگوید که فالون گونگ چگونه خوب است، و از آن لحظه به بعد، فرد دیگر واقعاً شکنجه کردن فالون گونگ را متوقف کند؛ پس از آنکه او آنچه را که انجام داد جبران کند، کاملاً ممکن است که وارد آینده شود، و ممکن است وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند فا را کسب کند؛ و از آنجا که وجود او از مکانی بالا آمده قادر خواهد بود به سرعت تزکیه کند، بنابراین به دلیل این که کمال او بهطور مستقیم به آن شخصی که در آن زمان به او دربارهی حقیقت گفت مربوط میشود، حتی آن فرد عادی و معمولی، فکر میکنم به کمال خواهد رسید. منظور را متوجه میشوید، درست؟ پس در مورد نجات مردم در مقیاسی وسیع توسط مریدان دافایمان همانند این، همانطور که حقیقت را آشکار میکنند، آیا حتی بیشتر اینطور نیست؟ بنابراین این چیزی باشکوه است. هیچ کسی نمیداند پشت پوستهی بشری آن فرد عادی چه کسی است. بنابراین باید این چیزها را بسیار جدی بگیرید، و باید این کارها را بهخوبی انجام دهید. آشکارسازی حقیقت چیزی است که باید هماکنون انجام دهیم. آن را در مقیاسی وسیع انجام دهید، آن را با همهی خردمندیای که میتوانید انجام دهید، و تا زمانیکه کاری میتواند مردم را نجات دهد، بروید و آن را انجام دهید. مهم نیست اگر آنچه انجام میدهید افشا کردن شیطان باشد، یا اگر از انواع و اقسام شیوهها استفاده کنید، چه مستقیم باشند، غیرمستقیم یا از زوایای مختلف باشند-- تا زمانیکه بتوانید کاری کنید که مردم این آزار و شکنجه را تشخیص دهند، درحال نجات آنها هستید، و خارقالعاده هستید.
فکر میکنم این سه کار همهی آنچه هستند که دربارهی آن صحبت خواهم کرد. یکی مطالعهی فا است، یکی فرستادن افکار درست است، و دیگری دربارهی این است که چگونه آشکارسازی حقیقت بینهایت مهم است. درحقیقت، هماکنون از آن با موفقیت بیرون آمدهاید و همهی این کارهای باشکوه را انجام دادهاید، و هماکنون این نوع از تقوای عظیم را بنیان نهادهاید. اما باید کارها را حتی بهتر انجام دهید، و باید ادامه دهید تا اینکه شیطان کاملاً از بین برده شود. وقتی کاری کنید که همهی مردم جهان، و همهی مردم چین ماهیت این نمایش شیطانی را ببینند، آیا شیطان هنوز میتواند هیچ تأثیری داشته باشد؟ آن فرو خواهد ریخت. ما به قدرت سیاسی علاقه نداریم، و ما نمیخواهیم حکچ شما را سرنگون کنیم. آن سردستهی نگونبخت شیطان در دنیای بشری بود که درحالی که از حکچ در این آزار و شکنجه استفاده میکرد خودش حکچ را به زیر آورد. با نگاهی به عقب، آیا آن درست نیست؟ این ما نبودیم که به آن حمله کردیم، آن خودش را نابود کرد. او درحال استفاده از حکچ، استفاده از کشور، و استفاده از دولت است تا فالون گونگ را مورد آزار و شکنجه قرار دهد. خدایان این را اجازه نمیدهند. شما گفتید که آن حزب باید فالون گونگ را مغلوب سازد. اما چطور خدایان میتوانند به این اجازه دهند؟ چگونه حکچ میتواند فای کیهان را مغلوب سازد؟ اگر با آن بجنگید، سرنگون خواهید شد. آن اینگونه عمل میکند، آیا اینطور نیست؟ فقط اینطور است که هماکنون نیروهای شیطانی کهن فکر میکنند که مریدان دافا هنوز بهطور کامل آبدیده و بالغ نشدهاند، و باید بیشتر آبدیده شوند، و فکر میکنند که هنوز هم نیاز است که شیطان را نگه دارند. البته، نیروهای شیطانی کهن میخواهند این کار را انجام دهند، اما من این چیزها را ذرهای بهرسمیت نمیشناسم. تنها قبل از رسیدن اصلاح- فای من است که آنها میتوانند آنگونه که انجام میدهند عمل کنند. اگر آن به گونهای دیگر بود، هنگامیکه فا دنیای بشری را اصلاح میکند، آرام میبود-- این نمایش شیطانی وجود نمیداشت، مردم همگی درحال مطالعهی فا میبودند، اخلاقیات بشریت بالا میرفت، و هنگامیکه نیروی اصلاح- فا میآمد هنوز هم صلحآمیز میبود.
این تمام آن چیزی است که خواهم گفت. باید سؤالات بسیار زیادی داشته باشید. فکر میکنم که از طریق مطالعهی فا قادر خواهید بود همهی آنها را حل کنید. بسیاری ازسؤالات و مشکلات خاص تا زمانیکه فا را مطالعه میکنید میتوانند حل شوند. همچنین، باید به یک موضوع توجه داشته باشید: شما مریدان دافا هستید، بنابراین هرگاه با مشکلی روبرو میشوید همواره باید به درون نگاه کنید-- تضمین میشود که بسیاری از مشکلات، مشکلات شما هستند، خواه بخواهید به خودتان نگاه کنید یا نه، یا دربارهی آنها بیندیشید یا نه. در آینده، هنگامی که حقیقت را بینید، پی خواهید برد که هر چیزی دلیلی داشت. مریدان دافا اغلب دربارهی کارهای مربوط به اشاعهی فا (هُنگ- فا) و اصلاح- فا بحثهایی با یکدیگر دارند. فکر میکنم این طبیعی است. اما اگر بهطور بیپایان بحث کنید، و از کوتاه آمدن اجتناب کنید، پس مشکلی وجود دارد. چرا اینگونه است؟ تضمین میشود که خودتان را مورد بررسی قرار ندادهاید. داشتن بحث طبیعی است، اما بهطور بیپایان بحث کردن و اجتناب از کوتاه آمدن، و بدین وسیله کارهای دافا را تحت تأثیر قرار دادن، طبیعی نیست. اگر آن را باور ندارید، دربارهی آن فکر کنید و نظری بیندازید. تک تک اشخاص مسئول ما باید تأکید ویژهای روی مطالعهی فا داشته باشند. بدون توجه به اینکه کارهایی که یک شخص مسئول بر دوش دارد چقدر عظیم یا چه اندازه خارقالعاده هستند، او نمیتواند فراموش کند که خود را تزکیه کند. بدون توجه به اینکه چه اندازه کار انجام میدهید، باید یک مرید دافا که کارهای دافا را انجام میدهد باشید و نه یک فرد عادی که کارهای دافا را انجام میدهد. بناباین باید فا را مطالعه کنید. یک شخص مسئول نیز درواقع یک مرید معمولی است. هر شخص، بدون توجه به اینکه چه کاری انجام میدهد، باید خود را بهعنوان یکی از مریدان ببیند-- باید خود را بهعنوان یکی از مریدان ببینید. دافا تنها یک استاد دارد، من، و خود دافا هیچ "اشخاص مسئول" ندارد. شما فقط فرد مسئول در میان این شکل اصلاح- فا و شکل ضد آزار و شکنجه هستید. دافا هیچ شخص مسئولی ندارد. هر کسی یک مرید تزکیه کننده است. مطمئن باشید که اینها را بهخاطر میسپارید.
این تمام آن چیزی است که خواهم گفت. من مقداری از وقت شما را گرفتم.
لی هنگجی
۲۹ دسامبر، ۲۰۰۱