آموزش فا در كانادا، ۲۰۰۶

لی هنگجی، ۲۸ می ۲۰۰۶، تورنتو

شما همگی سخت كار كرده‌اید. (مریدان مشتاقانه دست می‌زنند و یك‌صدا پاسخ می دهند: درود استاد! استاد سخت كار كرده است!”)

این كنفرانس‌های گسترده‌ی فا، رویدادهای باشکوهی برای مریدان دافای خارج از چین هستند. تعداد زیادی از شاگردان جدید و شاگردانی از مسافت‌های دور، در هر كنفرانس گسترده‌ی فا شركت می‌كنند، بنابراین جدای‌ از برگزاری فعالیت‌های دیگر در هر كنفرانس فا، كنفرانس می‌بایستی حقیقتاً اثری واقعی بر تزکیه‌ی شما داشته باشد و به ارتقاء آن كمك كند. در آن‌صورت، سفر برای افرادی از شما كه شاگردان جدید هستید و كسانی كه از مسافتی بسیار دور سفر می‌كنید ارزشمند خواهد بود. بنابراین كنفرانس‌های فای مریدان دافا صرفاً تشریفاتی که در هر سال می‌بایستی به‌انجام برسند نیستند، بلكه واقعاً به‌خاطر تزكیه‌ی پویای حقیقی برگزار می‌شوند. آن‌ها همچنین فضایی هستند كه به شما داده‌ام، تنها محیطی كه مریدان دافا می‌توانند دور هم جمع شوند و از طریق تبادل نظر در یك گستره‌ی وسیع از یكدیگر یاد بگیرند. بنابراین باید مطمئن باشید كه این هدف حقیقتاً برآورده شود و آن‌ها را به‌طور حقیقی موجب رشدتان در تزکیه سازید. فقط در آن هنگام یك كنفرانس معنی‌دار است.

شما می‌دانید، اكنون مریدان دافا درباره‌ی این شیوه‌ی تزكیه‌ای‌ که امروز‌ ‌‌[داریم] بسیار روشن هستند. فكر می‌كنم كسانی كه این‌جا در جمع شنوندگان هستند، اکثراً قادر به برآورده‌كردن شرایط در ارتباط با این‌كه چگونه مریدان دافا تزكیه می‌كنند هستند. شکل تزكیه در دافا شکلی است كه در بین مردم معمولی انجام می‌شود و آن برای اولین بار تا این زمان، شكلی را پایه‌گذاری كرد كه در آن، افراد در اجتماع بشری تزكیه می‌كنند. این شیوه از روز نخستی كه انتقال فا را آغاز نمودم پایه‌گذاری شد. هرگز [چیزی شبیه] این قبلاً، از دوران كهن تا این زمان رخ نداده بود.

زمانی كه فا را آموزش می‌دهم، مجبورم از چیزهایی در سطح پایین‌تر شروع كنم و به سمت بالا پیش‌ببرم. از [چیزهای] ابتدایی شروع می‌كنم، كه آن‌را برای تعداد زیادی از مردم قابل فهم می‌كند. این دلیل آن است كه چرا در آغاز، چیزهایی را در سطح بالا آموزش ندادم. در حقیقت، آفرینش تمامی سه قلمرو به منظور اشاعه‌ی امروز دافا بود. در كیهانِ گذشته هیچ سه قلمرویی وجود نداشت و نوع بشر هستی نداشت. نوع بشر توسط خدایان خلق شد. این حقیقتی مسلم است. چرا موجودات فرا زمینی این‌قدر به‌طور پی در پی به زمین آمده‌اند؟ آن‌ها دلایل بسیاری داشته‌اند. و به غیر از آن، آن‌ها نسبت به بدن انسانی احساسی از بیم و احترام دارند، كه در آن چیزهای بسیار زیادی را دیده‌اند كه قبلاً هرگز ندیده بودند. دلیل آن این است كه در كیهان گذشته، در این محیط- یعنی، این بُعدها، مکانی که سه‌قلمرو اکنون وجود دارد- انواع متنوعی از مخلوقات سطح پایین، شامل آن‌چه كه ما امروز به عنوان موجودات فضایی به آن‌ها اشاره می‌كنیم، می‌زیستند. در حقیقت آن‌ها مخلوقات سطح پایینی هستند كه به مهارت‌های تكنولوژیكی خاصی دست یافته‌اند. [اما سپس] ناگهان این بدنِ كیهانی دست‌خوش تغییرات عظیمی شد، و موجودات انسانی همچنان كه کره‌ی زمین خلق شد موجودیت یافتند؛ موجودی مثل انسان پا به عرصه‌ی وجود گذاشت. آن موجودات [فضایی] فكر می‌كنند كه، از دیدگاه تكنولوژیكی آن‌ها، تركیب بدن انسانی، تمامی طراحی و عملكرد بدن انسانی، بسیار كامل است. البته چرا این طور است؟ زیرا آن توسط خدایان خلق شد. در مقایسه با آن مخلوقات ساده، آن موجودات سطح پایینی كه در یک زمانی در این بُعد می‌زیستند، بدن انسانی چیزی کاملاً‌ متفاوت است.

انسان توسط خدایان خلق شد، بنابراین ظاهر یك خدا و حتی ساختار درونیِ همانند خدایان را دارا می‌باشد؛ فقط این‌طور است كه فاقد قابلیت انجام كارها بسان خدایان است. همچنین، این بُعد باعث می‌شود كه موجودات قادر به مشاهده‌ی تصویر حقیقی چیزها نباشند و مخلوقاتی را در این بُعد در محیطی که به‌طور مشخصی مقرر و به‌طور ویژه‌ای ساخته شد دارد؛ این مكانی است ترکیب شده از خدایان بی‌شماری كه هستی موجودات انسانی را تضمین می‌كنند. این محیط سبب می‌شود كه موجودات انسانی در این بُعد فقط قادر به دیدن اشیاء در این بُعد باشند و نه اشیاء ورای این بُعد یا حتی اشیایی كه در این بُعد به شیوه‌ی خاصی هستی دارند- هر چند تعداد كمی از مردم با بنیان زیربنایی خوبی وجود دارند كه می‌توانند‌ چنین چیزهایی را ببینند یا با آن‌ها ارتباط برقرار كنند. این مسئله این باور اكثریت مردم را تقویت كرده است كه انسان، یگانه شکل حیات در كیهان است، و آن‌ها حتی فكر می‌كنند كه شرایط برای وجود حیات در این‌جا، یگانه شرایط لازمه برای وجود حیات برای هر چیز زنده در تمامی كیهان است. در نتیجه، نوع بشر خودش را حتی بیشتر مهر و موم كرده است. بنابراین مهم نیست كه نوع بشر چگونه به تحقیق چیزها می‌پردازد یا برای درك آن‌ها تلاش می‌كند، نمی‌تواند تصویر حقیقی كیهان را ببیند. این حالت از هستی در واقع طبیعی است، زیرا آن محدودیتی ایجاد شده توسط خدایان است. انسان در نظر گرفته شد كه در این سطح و در قلمرویی شبیه این زندگی كند. به عبارت دیگر مردم اگر فقط ابزارهای بشری را برای كشف کیهان به‌كار ببرند، هرگز به تصویر حقیقی آن دست نخواهند یافت، هرقدر هم كه تلاش كنند. آن نیز چیزی عرضه شده توسط خدایان است.

بنابراین هدف از همه‌ی این‌ها چه بود؟ برای این بود كه قبل از این‌كه دافا انتقال یابد، موجودات انسانی را در این حالت- یک حالت پایدار- نگه دارد و آن را در تمام مسیر تا روزی كه دافا قرار بود آموزش داده شود حفظ کند. این دلیل آن است كه چرا تمامی وقایعی كه در تاریخ جهان در طی روند دوره‌های تاریخی مختلف اتفاق افتاده است، و به عقب برویم تا زمان خلق سه قلمرو و نوع بشر - شامل وضعیت آغازین امور پس از این‌كه انسان نخستین بار پیدایش یافت و در امتداد تمام مسیر آن‌چه در طی چند هزار سال گذشته پس از ظاهر شدن فرهنگ متعارف بشر روی داد، به عنوان مثال، تمامی افراد مشهور و وقایع مهم در تاریخ - آن‌ها در حقیقت به‌منظور پایه‌گذاری یك فرهنگ، شیوه‌های تفكر و مفاهیم و ارزش‌های انسانی بودند به‌طوری‌كه زمانی كه دافا آموزش داده شود مردم قادر باشند فا و فرهنگ حقیقی تزكیه را تشخیص دهند. اگر همه‌ی این‌ها در تاریخ بنیان نهاده نشده بود، مریدان دافایی كه امروز این‌جا نشسته‌اند در حالتی بدوی می‌بودند، حالتی شبیه همان که موجودات انسانی پس از این‌كه خدایان آن‌ها را خلق كردند ‌آن‌گونه بودند، و آن‌ها قادر به درك هیچ چیزی نمی‌بودند. اگر وضعیت این‌گونه می‌بود، آموزش فا غیرممكن می‌بود، و برای مردم امكان‌پذیر نمی‌بود كه فا را درك كنند. “تزكیه چیست؟” - آن‌ها هیچ دیدگاهی نمی‌داشتند. با ساده‌ترین اصطلاح بیان كنیم، برای مردم امروز مثل این می‌بود كه دارای هیچ فرهنگی نیستند. پس، چگونه این فا امروز آموزش داده می‌شد؟ هیچ راهی نمی‌بود. بنابراین تمامی این چیزها، از زمان‌های كهن تا امروز؛ به‌عنوان یگانه هدف پایه‌گذاری فرهنگ مورد لزوم برای اشاعه‌ی دافا اتفاق افتادند.

من درحال انجام آن در دو مرحله بوده‌ام. اولین مرحله شامل اصلاح- فا می‌شود و مریدان دافایی كه از طریق تزكیه‌ی اصلاح- فا آن‌را با موفقیت طی می‌کنند مریدان دافای دوره‌ی اصلاح- فا هستند. در آینده تعداد بیشتری خواهد بود، یعنی تزكیه‌كنندگان دوره‌ای که فا، جهان بشری را اصلاح می‌كند، مرحله‌ی بعدی. در آن مرحله تمامی كیهان، به استثناء نوع بشر، از میان اصلاح- فا گذر کرد‌ه‌اند. اغلب درباره‌ی تداخل با اصلاح- فا از جانب عناصر كیهان كهن، نیروهای كهن، و تعداد متنوعی از موجودات بدِ سطوح بالا صحبت كرده‌ام. در آن زمان هیچ‌كدام از آن چیزها هستی نخواهند داشت، به‌جز آن‌هایی كه در یك سطح پایین هستند و به‌منظور كمك به رشد تزكیه‌كنندگان آینده به‌جای خواهند ماند. زمانی كه هیچ مداخله‌ای از طرف عوامل كهن سطح بالا وجود ندارد اصلاح دنیای بشری توسط فا شبیه چه خواهد بود؟ درباره‌اش بیندیشید، با نبود هیچ مقاومتی از طرف آن عناصر نیروی كهنِ سطوح بالای دارای قدرت، و با در نظر گرفتن این‌که موجودات بشری ذاتاً ضعیف هستند، و این‌كه موجوداتِ در بُعدهای پایین‌ترِ عالم و موجوداتِ در بُعدهای سه قلمرو هیچ توانایی‌ مهمی ندارند، در آن برهه از اصلاح دنیای بشری توسط فا، وضعیت مطمئناً متفاوت خواهد بود. درحال حاضر مردم می‌پرسند: وقتی حزب فرومایه از بین برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پس از آن، امور چگونه خواهد بود؟ حکومت آینده‌ی چین شبیه چه خواهد بود؟ هیچ نیازی به فکر کردن یا انجام کاری در این رابطه نیست. البته، همان‌طور که به فا اعتبار می‌بخشید و حقیقت را آشکار می‌کنید می‌توانید با درک فعلی‌تان به‌طور غیرمستقیم به چیزها اشاره کنید. انجام آن اشکالی ندارد، زیرا این اشکال ندارد که بر اساس منطق و درک طبیعی‌ای که فرد دارد به‌طور غیرمستقیم به چیزها اشاره کرد. اما درخصوص آن‌چه که واقعاً اتفاق خواهد افتاد، آن به موجودات انسانی بستگی ندارد، و شبیه آن‌گونه که مردم هم‌اکنون آن‌را تصور می‌کنند نخواهد بود. در آن زمان اجتماع بشری کاملاً دگرگون خواهد شد، وضعیت امور تماماً تغییر خواهد کرد و ساختار اجتماع در مجموع تغییر خواهد کرد.

بنابراین در طی این دوره، مخصوصاً از آن‌جا که این دوره‌ای است که مریدان دافا درحالی‌که اصلاح- فا درحال روی دادن است به فا اعتبار می‌بخشند، الزامات برای این گروه تزکیه‌کننده به‌طور خاصی بالا می‌باشد. از آن‌جا که این تزکیه‌کنندگان درحالی‌که اصلاح- فا درحال روی دادن است این‌جا هستند، مقدار زیادی به دوش می‌کشند و مسئولیت‌هایشان عظیم است. بدون توجه به این‌که استاد چه تعداد زیادی بدن قانون دارد یا قدرتش در کیهان چقدر عظیم است، [با وجود این] بدن اصلی او در میان لایه‌های جداسازی‌های کیهان قدیم است و هر چیزی در اصلاح- فا را، از این دنیا هدایت می‌کند. نوع بشر و سه قلمرو در درجه‌ی اول به خاطر نیازهای اصلاح- فا خلق شدند و بدن اصلی استاد این‌جا است، بنابراین نقطه‌ی كانونی مداخله‌ی شیطان نسبت به اصلاح فا نیز این‌جا است. مریدان دافا، این‌جا درحال اعتبار بخشی به فا، حفاظت از فا و در عین حال تزكیه‌ی خودشان هستند، بنابراین مسئولیت‌هایشان بدون شک عظیم است؛ و همچنین لازم است این‌جا موجودات ذی‌شعور را نجات دهند و این مسئولیت نیز برای مریدان دافا حیاتی است. این مسئله، مریدان دافای دوره‌ی اصلاح- فا را تماماً خارق‌العاده‌تر می‌کند.

همان‌طور كه گفته‌ام، اگرچه در تاریخ شكل‌هایی از انواع مختلف تزكیه وجود داشتند، اما آن‌ها فقط فرهنگی را بنا نهادند. تزكیه چیست؟ فقط آن‌چه امروز [شما این‌جا دارید] تزكیه‌ی حقیقی موجودات انسانی است. (تشویق) فقط این قالبِ امروز توسط خدایان كیهان به عنوان تزكیه‌ی حقیقی تشخیص داده می‌شود. (تشویق) تمام آن چیزها در گذشته برای پایه‌گذاری یك فرهنگ بود. هیچ موجود بشری كه وارد سه قلمرو شده است تاكنون در خارج شدن از آن موفق نبوده است. هیچ موجودی كه از دنیای پهناورتری به این جهان بشری آمد از عهده‌ی آن برنیامده است تا به آسمان‌ها برگردد- این هرگز اتفاق نیفتاده است. علی‌رغم تمامی حرف‌هایی كه درباره‌ی تزكیه زده شده است. هیچ‌كسی هرگز در آن موفق نشده است. و هرچند آن‌ها درباره‌ی صعود به آسمان‌ها زیاد صحبت كردند، هیچ‌كسی هرگز در صعود به آن‌جا موفق نشده است. شما درباره‌ی روح كمكی می‌دانید. این روح‌های كمكی بوده‌اند كه پس از به‌كاربردن بدن انسانی به عنوان مَرکبی برای تزکیه، به آسمان‌ها صعود می‌كردند. پس از به‌كارگیری بدن انسانی به عنوان یك مَرکب، روح كمكی تصویر یك انسان را به خود می‌گرفت و این دلیل آن است كه چرا برخی از افراد مشاهده كرده‌اند که این یا آن شخص از طریق روش تزكیه‌ای مربوط به گذشته به آسمان‌ها عروج می‌کند. آن‌ها ممكن است بگویند كه عروج یك فرد را پس از مرگش به آسمان‌ها دیدند، اما كسی كه به آسمان‌ها صعود كرد نه روح اصلی فرد بود و نه حقیقتاً آن فرد. بنابراین هیچ‌یك از موجوداتی كه به سه قلمرو آمده‌اند هرگز در برگشتن موفق نشده‌اند. آن‌هایی كه موفق شدند همگی روح‌های كمكی بودند و آن‌چه بر سر بدن اصلی می‌آمد هرگز چیزی نبود كه روح كمكی آن‌را مهم درنظر بگیرد. موجودات انسانی هرگز توسط هیچ‌یك از خدایان، مهم درنظر گرفته نشده‌اند.

قبلاً گفته‌ام كه خدایان نیز، در دوره‌های زمانی مختلف خلق و برقرار شدند. خدایانی كه قادر به نزدیك‌شدن به این مكان بودند درباره‌ی تصویر حقیقی كیهان و حتی تاریخ سه قلمرو و دلایل هستی آن روشن نبودند. و به‌ویژه آن خدایانی كه قادر به تأثیرگذاری بر موجودات بشری هستند از سطح پایینی می‌باشند، و درباره‌ی این چیزها روشن نبودند. آن‌ها حتی نمی‌دانستند كه چرا موجودات بشری وجود داشتند و این دلیل آن است كه چرا موجودات بشری برای آنان اصلاً اهمیتی نداشتند. در گذشته وقتی درحال آموزش دافا بودم، تعداد زیادی از خدایان گفتند، “حتی زمانی كه موجودات بشری به این حد منحط شده‌اند درحال آموزش هستی و حتی درحال آموزش چنین فای عظیمی به آن‌ها هستی.” چگونه آن‌ها می‌توانستند از اهمیت حقیقی هستی بشر آگاه باشند؟ البته آن‌ها اكنون این را درك كرده و همگی می‌دانند. همان‌طور كه اصلاح- فا مرحله به مرحله پیشرفت می‌كند و حقیقت به‌طور بی‌وقفه‌‌ای ظاهر می‌شود، برخی از خدایانی كه نقشی منفی ایفا كردند به درك اشتباهات‌شان رسیده و به‌تدریج حقیقت را دیده‌اند و در نتیجه روشن شده‌اند. اما بنیادی‌ترین موضوع، که این واقعیت است كه نیروهای كهن در سطحی بنیادین تماماً بایستی انكار شوند، چیزی است كه آن‌ها هنوز نمی‌توانند نهایتاً و به‌طور کامل بپذیرند. آن‌ها هنوز نمی‌توانند این حقیقت را ببینند. هنگامی‌كه چیزها وارد مرحله‌ی پایانی شود و آن‌ها حقیقت را ببینند، خیلی دیر خواهد بود، و برای آن‌ها فاجعه به‌بار خواهد آورد.

از آن‌جا كه این در دو مرحله انجام می‌شود، هرچند اجتماع بشری با وجود مشاهده‌ی آزار و شكنجه‌ی مریدان دافا كاملاً بی‌تفاوت است، و شیوه‌های امور كه در اجتماع بشری هستند حكایت از این می‌كند كه هیچ تأثیر مهمی بر اجتماع بشری وجود ندارد - هرچه باشد، تمامی مشاغل به‌طور دقیق و منظم درحال اجرا هستند، و این ماشین اجتماع بشری هنوز مثل سابق عمل می‌کند و به‌طور عادی درحال کار کردن است- به خاطر این است كه امور مربوط به موجودات بشری تا زمانی كه فا دنیای بشری را اصلاح كند قرار نیست انجام ‌شود. درحال حاضر اصولاً هیچ کاری در ارتباط با موجودات بشری انجام نداده‌ام، و همان‌طور كه مردم دنیا را نجات می‌دهید درحال انجام هیچ کاری به‌جز بیدار كردن و ترغیب وجدان‌ها و خوبی‌ مادرزادی مردم نیستید. اهریمن، درحالی‌كه مریدان دافا را آزار و شكنجه می‌كند، برای این‌كه راهی برای موجه جلوه دادن خودش در آزار و شكنجه‌ی مریدان دافا داشته باشد، خواسته است که تمام مردم دنیا با مریدان دافا و دافا مخالفت كنند و هیچ موقعیت محكمی برای مریدان دافا در جهان بجا نگذارد. بنابراین در اجتماع انسانی انبوهی از دروغ‌ها را پرورانده و از تمامی ابزارهای تبلیغاتی چین استفاده كرده است تا بلوا ایجاد كند، تلاشی بیهوده می‌كند تا تمام مردم دنیا دروغ‌هایش را باور كرده و در آزار و شكنجه‌ی مریدان دافا شرکت کنند. به همین دلیل، بسیاری از موجودات ذی‌شعوری كه حقیقت را نمی‌دانستند، تعداد زیادی از مردم دنیا، مسموم شدند. بنابراین آنچه این بیان می‌كند [این است كه]، هدف از آشكارسازی حقیقت مریدان دافا در طی این دوره، نجات مردم و زدودن مسمومیت مردم توسط عوامل كهن و ارواح شیطانی حزب فرومایه می‌باشد. علت این است كه، در طی اصلاح- فا نیروهای كهن از بین می‌روند، حزب فرومایه و روح شیطانی نیز به‌طور حتم دور ریخته خواهند شد و تمامی آن‌هایی كه در آن‌چه آن‌ها انجام می‌دهند دستی دارند دور ریخته خواهند شد. این قانونی تعیین شده در طول اصلاح- فا است، و می‌بایستی بدین طریق انجام شود. اگر ما نرویم و فردی مثل آن را نجات ندهیم، او همراه با شیطان توسط تاریخ دور ریخته خواهد شد.

هنگامی كه یك حیات حقیقتاً از بین می‌رود بسیار هولناك است. نوع مرگی که برای مردم قابل رؤیت است هولناك نیست، زیرا آن، مرگِ وجود حقیقیِ فرد نیست. وقتی یك انسان می‌میرد، او فقط پوسته‌ای را كه [از چیزهایی در] سطحی‌ترین بُعد مادی ساخته می‌شود درمی‌آورد، دقیقاً همانند درآوردن یك تكه لباس؛ در صورتی كه حیات واقعی مجدداً وارد چرخه‌ی بازپیدایی شده است. البته برخی از تزكیه‌كنندگان پیشین كه به‌خوبی تزكیه كردند در پایان زندگی‌شان یک روح كمكی از آن‌ها بلند شد و ترک کرد، اما آن خود فرد نبود. این چیزی است كه پس از این‌كه فرد می‌میرد اتفاق می‌افتد. فقط تزكیه‌ی بنیان نهاده شده توسط دافا می‌تواند حقیقتاً برای فرد موفقیت را به ارمغان آورد. در تمامی تاریخ هیچ‌كسی از این‌كه چرا انسان به این‌جا آمد و از جایگاه انسان در جهان آگاهی نداشته است. و دقیقاً به‌خاطر این‌كه این‌ها رموز و اسرار هستند، هیچ خدایی از پاسخ آن آگاهی نداشته است- موقعیتی كه به‌طور مؤثری ثبات نوع بشر، ثبات سه قلمرو، و ایمنی موجودات بشری را تضمین كرده است.

این رموز و اسرار اكنون به‌تدریج آشكار می‌شوند، و خدایان و موجودات در آسمان‌ها نیز به‌تدریج درحال پی بردن به حقیقت و آگاه شدن از آن هستند. پاسخ‌ها به سؤالاتی از قبیل “چرا دافا آموزش داده شده است؟ چرا چنین فای عظیمی به نوع بشر آموزش داده شده است؟ چرا موجودات انسانی این‌قدر خوش‌بخت هستند؟” [برای آن‌ها درحال واضح شدن است.] آن خدایان اغلب به من می‌گفتند، “فقط موجودات انسانی برای تو مهم هستند.” آن‌ها تلویحاً درحال گفتن این بودند که “ما برای تو مهم نیستیم. در اصلاح- فا با ما بسیار سخت‌گیر هستی و با این وجود با موجودات انسانی بسیار ملایم هستی.” اكنون آن‌ها دیگر این را نمی‌گویند. هیچ‌كسی آن‌را دیگر نمی‌گوید. به عبارت دیگر، سه قلمرو، جهان بشری، و نوع بشر- كل این چیزها تمامی كیهان را تحت تأثیر قرار می‌دهند، و با نجات موجوداتِ بی‌شمارِ بی‌کران در تمامی كیهان ارتباط دارند. در میان آن‌ها، موجودات سطح بالای بی‌شمارِ بی‌کران و موجودات بی‌نهایت سطح بالا وجود دارند. آیا این چیزی حیاتی نیست؟ اما یک موجود انسانی كه در زمانی طولانی در حالتی از توهم بوده است نمی‌تواند از داخل سه قلمرو تصویر حقیقی چیزها را ببیند. با توجه به این‌كه موجودات انسانی نمی‌توانند آن‌چه را كه حقیقی است ببینند، در سه قلمرو بایستی موقعیتی برای‌شان فراهم می‌شد که با آن بتوانند یك شیوه‌ی زندگی بشری را حفظ کنند. و موجودات انسانی با بودن در حالت توهم، بی‌گمان در دام آن وضعیت گرفتار می‌شوند، در نتیجه به‌خاطر زنده‌ماندن، به یکدیگر آسیب می‌رسانند و برای چیزها رقابت و ‌جنگ می‌کنند. بدون درنظر گرفتن این‌كه آن‌چه انجام می‌دهند آرام یا پرتنش به نظر می‌رسد، تمامی آن به‌خاطر نفع شخصی و از روی انگیزه‌های خودخواهانه است. اما در هر موردی، از آن‌جا كه این وضعیت برای موجودات انسانی برنامه‌ریزی شد، تا زمانی كه در میان محدوده‌های برنامه‌ریزی‌شده‌ی آن وضعیت عمل كنند به‌عنوان خطا‌كار بودن آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. با توجه به این‌که انسان‌ها برای مدتی طولانی در این محیط و این وضعیت توهم بوده‌اند، از زمانی‌كه دافا اشاعه یافتن را آغاز کرد، مسئله این شد كه آیا افراد می‌تواند ببینند كه ماهیت این فا چیست و آیا آن‌ها می‌توانند پوسته‌ای را كه مدت زمان طولانی در آن مهر و موم شده بودند بشكافند. برای موجودات انسانی این مسئله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شده است. ممکن است این برای موجودات انسانی غیرمنصفانه به نظر برسد، اما در حقیقت منصفانه است.

بنابراین زمانی كه موجودات انسانی به این‌جا آمده‌اند و بین دیگر موجودات بشری هستند، هر كسی این‌جا، در این محیط به فراسوی حد و مرزهای تعیین شده‌ی این وضعیت برود و در طول دوره‌ی حیاتش به انجام آسیب‌های جدی نسبت به دیگران و انجام کارهای بد ادامه دهد، این فرد درحال فاسد كردن این محیط و خراب‌كردن این وضعیتی است كه موجودات انسانی قرار است داشته باشند، و درحال ارتكاب گناه علیه خودِ این قضیه‌ی بسیار مهم است. بنابراین درحالی‌كه دافا درحال اشاعه است و در طول دوره‌ی تزكیه‌ی مریدان دافا، وقتی به این مسئله می‌رسد ‌كه آیا مردم می‌توانند فا را كسب كنند و آیا قادر به تزكیه تا پایان هستند، مقدار كارمایی كه در تاریخ به‌وجود آوردند قطعاً برای‌ آن‌ها به‌عنوان موجودات انسانی یا به‌عنوان تزكیه‌كنندگان، باعث به‌وجود آوردن درجات متفاوتی از چالش‌ها می‌شود. به بیانی صریح‌تر، وقتی به این پرسش‌ها می‌رسد كه آیا فردی می‌تواند فا را به‌دست آورد و این‌که آیا فرد می‌تواند تمام مسیر تزكیه ‌كند، شكل‌های متفاوتی از مداخلات و مزاحمت‌ها برای افراد مختلف وجود خواهد داشت. تمامی آن مشكلات از اعمال گذشته‌ی خود فرد ناشی می‌شود، بنابراین هیچ‌كسی نباید شکایت کند. چه كسی می‌تواند فا را كسب كند؟ چه كسی می‌تواند این پوسته را بشكافد و بیرون بیاید؟ و چه كسی می‌تواند به‌طور حقیقی، به‌طور خردمندانه‌ای ماهیت این فا را ببیند؟ با نگاه از این منظر، چیزها در واقع برای موجودات ذی‌شعور منصفانه است.

برای موجودات انسانی، نگرشی كه در برابر چیزی به این مهمی دارند بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین این وضعیت توهم دارای اثری بر موجودات بشری است: وقتی به این مسئله می‌رسد كه آیا می‌توانید تزكیه كنید، آیا می‌توانید حقیقت را ببینید، آیا می‌توانید تصویر حقیقی چیزها را ببینید، و آیا می‌توانید با این فا به‌طور اتفاقی آشنا شوید، این حقیقت كه موجودات در وضعیت توهم هستند باعث می‌شود امور برای آن‌ها به‌طور وحشتناكی سخت شود. این دلیل آن است كه چرا تمام نژاد بشر، جزء مریدان دافایی كه ما داریم و امروز این‌جا نشسته‌اند نیستند. البته، همان‌طور كه گفته‌ام، اشاعه‌ی دافا برای تمام موجودات منصفانه بوده است. مقام یا موقعیت اجتماعی فرد مهم نیست- فقط قلب فرد و نگرش نسبت به دافا اهمیت دارد. در حقیقت، كل اصلاح- فا با این باگذشت‌‌ترین، بخشنده‌ترین شیوه انجام شده است. اشتباهاتی كه موجودات در تاریخ انجام دادند علیه آنان به حساب نمی‌آید. مهم نیست در طول تاریخ گناهی به چه بزرگی مرتكب شدید یا چه اشتباهات بزرگی انجام دادید، هیچ‌یك از آن‌ها علیه شما منظور نمی‌شود: تنها نگرش امروز شما نسبت به اصلاح- فا و درك شما از دافا مهم است. این تنها چیزی است كه به حساب می‌آید. اگر نتوانید حتی دافا را بپذیرید، پس فرصت‌تان را از دست می‌دهید. اگر بگویید، “من دافا را تأیید نمی‌كنم،” بسیار خوب، اگر دافا را تصدیق نكنید، درحال تأیید نكردن آینده هستید، چرا‌كه آینده توسط این فا ساخته می‌شود.

تقریباً تمام كل كیهان در اصلاح- فا كامل شده است. قبلاً آن را به‌صورت کفه‌ی ترازو توصیف کردم. میان كیهان قدیم و جدید، كیهان جدید دائماً درحال سنگین‌تر شدن بود، و بخشی كه از میان اصلاح- فا گذر كرده بود دائماً درحال افزایش یافتن بود، و آن قسمت گویی روی کفه‌ی ترازو درحال فشار دادن به پایین بود. اكنون آن دیگر موضوعی نیست، زیرا شكل‌گیری كیهان جدید اساساً به‌طور كامل انجام ‌شده است. (تشویقی گرم) آن‌چه باقی می‌ماند عوامل پایانی هستند. و زمانی كه تمامی آن چیزها حل و فصل شوند، مرحله‌ی‌ نهایی اصلاح- فا به پایان خواهد رسید. پس از این‌كه اصلاح- فا به پایان برسد، عصر كیهان جدید آغاز می‌شود. و در انتها فقط دنیای بشری برای اصلاح شدن باقی خواهد ماند. پهنه‌ی این زمین و سه قلمروی نوع بشر احاطه و مهر و موم خواهد شد و از كیهان جدید و بزرگ‌تر جدا خواهد شد. آیا دانشمندان امروزی كشف نكرده‌اند كه راه شیری درحال بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شدن و دور شدن بیشتر از جهان است و با شتابی سریع درحال دور شدن از آن است؟ این در واقع یك روند ترک کردن است. بعد از این‌كه اصلاح- فا در كیهان جدید تمام شود، تأثیری كه تمامی موجودات سه قلمرو بر كیهان جدید خواهند داشت آلوده‌كردن خواهد بود، و این دلیل آن است که چرا سه قلمرو لازم است جدا شود، مهر و موم شود و در انزوا به آن رسیدگی شود و آن [مرحله‌ی] اصلاح دنیای بشری توسط فا است.

مریدان دافا در این دوره درحال تزكیه‌كردن هستند و مسؤلیت‌هایی كه بر دوش می‌كشند تا این حد عظیم و سنگین هستند. اكنون شما این را به وضوح شنیده و آن را درك كرده‌اید- بنابراین منظور از هستی بشر و حالت تزكیه‌ای كه مریدان دافا دارند این است. بدین ترتیب شما باید درباره‌ی قالب تزكیه‌كردن در این جهان روشن‌تر از همیشه باشید، زیرا فقط این تزكیه است و فقط این به‌طور حقیقی تزكیه‌ی ترتیب‌داده شده برای موجودات درون سه قلمرو است. هر چیزی كه در گذشته ظاهر شد به‌منظور بنیان نهادن یك فرهنگ برای نوع بشر بود، در صورتی كه این آن نقطه‌ی شروع نهایی‌ است که به‌وسیله‌ی آن موجودات انسانی قرار است به‌طور حقیقی دوباره صعود كنند و این دلیل آن است که چرا الزامات برای تزكیه‌كنندگانی كه درحال انجام این تزكیه هستند متفاوت است. سه كاری را كه استاد در فا به شما آموخته است كه به‌خوبی انجام دهید ساده به نظر می‌رسند، اما [چیزهایی از قبیل] این‌كه آیا كوشا هستید و مقام باروری كه به آن نائل خواهید شد به آن پیوند خورده است. دافا در اجتماع بشری پایه‌گذاری شده است و شكل تزكیه‌ی‌ شما باعث شده تا بیشترین حد، با اجتماع بشری هم‌ساز باشید. بسیاری از افراد فكر می‌كنند كه آن درخصوص آسان‌گیری در تزکیه و راحت کردن چیزها برای تزکیه‌مان است، اما شاگردان ساعی آن‌را بدین طریق نمی‌بینند. بلکه آن، مسیری است كه مریدان دافا درحالی‌كه تزكیه می‌كنند باید در پیش گیرند. بنابراین هر كاری كه انجام می‌دهید، خواه به‌خوبی متعادل كردن روابط خانوادگی‌تان درحالی‌كه در بین مردم معمولی زندگی می‌كنید باشد، به‌خوبی هماهنگ كردن روابط‌تان در اجتماع باشد، چگونه در محل كارتان عمل می‌كنید، چگونه در اجتماع رفتار می‌كنید و غیره، هیچ‌یك از این‌ها چیزی نیستند كه شما بتوانید فقط ماشین‌وار و بدون اشتیاق انجام دهید. تمامی این چیزها بخشی از شیوه‌ی تزكیه‌ی شما و مسائل جدی و مهمی هستند.

بسیاری از شاگردان درك می‌كنند كه فقط انجام تمرینات و مطالعه‌ی فا تزكیه‌كردن است. بله، با آن‌ها شما مستقیماً با فا سروکار پیدا می‌کنید. اما همان‌طور كه در زندگی روزانه‌تان به‌طور حقیقی به تزكیه‌‌ی خودتان می‌پردازید، اجتماعی كه با آن در تماس هستید، محیط تزكیه‌ی شما است. محیط‌های كار و خانواده‌ كه اوقاتی را در آن می‌گذرانید هر دو فضایی هستند كه قرار است خودتان را در آن‌ مکان‌ها تزكیه كنید، بخشی از مسیری هستند كه شما باید طی كنید، چیزهایی هستند كه شما باید اداره كنید، و آن‌ها را به‌درستی اداره كنید. هیچ‌یك از این‌ها نمی‌بایستی نادیده گرفته و سرپوش گذاشته شوند. زمانی كه تا به آخر موفق شدید، [سؤال این خواهد بود]: مسیری را كه استاد برای‌تان نظم و ترتیب داد چگونه طی كردید؟ وقتی همه چیز گفته و انجام شد، این چیزها ‌بایستی به حساب آورده شوند. و در مسیر تزكیه‌تان نیز این چیزها می‌بایستی مورد توجه قرار گیرند. بنابراین نباید هیچ چیزی را نادیده بگیرید. تا جایی‌که به راحتی مربوط می‌شود، [در دافا] یك فرد می‌تواند بدون این‌كه مجبور باشد که وارد یك صومعه شود، به كوهستانی دور افتاده برود، یا جهان مادی را ترك كند، تزكیه كند. اما از زاویه‌ا‌ی دیگر، تمام این‌ها لایه‌ای از سختی را اضافه می‌كنند: اگر قرار است آن‌را با موفقیت بگذرانید، باید در خصوص چیزهایی مثل تمامی موارد فوق به‌خوبی عمل نمایید، و در هر جنبه‌ای از زندگی‌تان به‌خوبی عمل كنید.

با بیان این‌ موارد، افراد مختلف فا را در سطوح مختلف درك می‌كنند، و شاگردان جدیدتر وجود دارند. برخی از افراد شاید تصور كنند، “وقتی من از امور خانوادگی مراقبت می‌كنم درحال تزكیه‌كردن هستم. به حد كافی خوب است اگر من روابط نزدیك‌تری با والدین و خواهران و برادرانم ایجاد كنم.” آن وقت وابستگی جدیدی را پرورانده‌اید و به افراط رفته‌اید. شما ‌باید هر کاری را به‌خوبی انجام دهید، اما نمی‌توانید زیاده‌روی کنید؛ زمانی كه زیاده‌روی می‌کنید، این وابستگی دیگری است. هم‌چنین لازم است نگرش درستی نسبت به دافا داشته باشید و حقیقتاً خودتان را به عنوان یك تزكیه‌كننده در نظر بگیرید. برای مصمم بودن چگونه تلاش می‌كنید، فا را چگونه درنظر می‌گیرید، و چگونه تزكیه می‌كنید- شامل طول مدت و الویت دادن به مطالعه‌ی فای‌‌تان- نمی‌توانید هیچ‌یك از این‌ها را نادیده بگیرید، و آن‌ها در واقع مهم‌تر هستند، زیرا این مسیر تزكیه‌ی شما است، مسیری كه‌ باید آن‌را طی‌كنید. شما دقیقاً باید از میان اجتماع بشری تزكیه‌كنید، و شما دقیقاً قرار است به موازات اصلاح- فا درحالی‌كه درحال پیشرفت است وجود داشته باشید و نسبت به موجودات ذی‌شعور مسئول باشید. این دلیل آن است كه چرا باید بدین شیوه تزكیه كنید.

قبلاً گفته‌ام كه اگر همه‌ی شما برای تزكیه‌كردن به كوه‌های دور از دسترس، یا صومعه‌ها می‌رفتید، آن‌گاه با اجتماع تماسی نمی‌داشتید و قادر نبودید به‌طور مؤثری به نجات موجودات به این گستردگی بپردازید، درست است؟ بنابراین این‌که به شما توصیه شد كه كارها را همان‌طور كه اكنون درحال انجام آن هستید انجام دهید دلیلی برای آن وجود نداشت؟ انجام آن به این شیوه، شرایط مناسبِ بهتری برای نجات موجودات برای شما فراهم می‌كند، آیا این‌طور نیست؟ البته همان‌طور كه به تزكیه می‌پردازید، شما - كه تزكیه‌كننده هستید- مطمئناً با آزمون‌ها مواجه می‌شوید، زیرا لازم است صعود كنید. زمانی كه فردی امور را به‌خوبی اداره نمی‌كند، دردسر و دشواری‌ها به‌طور پیوسته به‌وجود خواهد آمد. اما كسانی كه كارها را به‌خوبی اداره می‌كنند، همان‌طور كه تزكیه می‌كنند به‌طور پیوسته با آزمون‌ها مواجه می‌شوند. اگر به‌طور مطلق همه‌ی آن‌ها را به‌عنوان مداخله درنظر بگیرید و دردسر و دشواری‌ها را فقط به‌خاطر حل و فصل کردن آن‌ها حل و فصل كنید، پس قادر به حل و فصل کردن آن‌ها نخواهید بود، زیرا آن‌ها به خاطر رشد شما اتفاق می‌افتند. باید به آن‌ها با افكار درست نگاه كنید، [از خودتان بپرسید،] “با این مشکلی که روبرو هستم، راه درست مواجه شدن با تمام چیزهایی که در ارتباط با این مزاحمت و مداخله است چیست، و در برابر هدف نجات موجودات ذی‌شعور چگونه باید آن‌را بسنجم؟ و چگونه باید در مسیری مسئولانه برای نجات موجودات ذی‌شعور به آن بپردازم، و وقوع این چیزها را به‌عنوان زمینه‌های خوبی برای آشكار‌سازی حقیقت، یا به عنوان فرصت‌هایی برای آشكار‌سازی حقیقت در نظر بگیرم؟” تحت شرایط عادی شاید دلیلی برای نزدیك شدن به مردم و آشكارسازی حقیقت برای آن‌ها نداشته باشید، و اگر بدون مقدمه چنین كنید ممكن است مایل نباشند با شما روبرو شوند. آیا تداخل و مزاحمت به شما فرصتی برای تماس با مردم نمی‌دهد؟ آیا نباید فرصت را غنیمت شمرده و حقیقت را برای آن‌ها آشكار كنید؟ بزرگترین مسئولیتی كه مریدان دافا دارند، جدای از تزكیه‌ی خودشان، نجات موجودات است. بنابراین آیا می‌توانید آن‌را انجام ندهید؟ و چطور می‌توانید آن‌را به‌خوبی انجام ندهید؟ بنابراین نباید وقوع هر مشکلی را كه با آن روبرو می‌شوید به‌عنوان مزاحمتی برای وظایف درست‌تان، مطالعه‌ی فا، یا آشكارسازی حقیقت‌تان در نظر بگیرید. مسئله بدین صورت نیست. زمانی كه مشكلی به‌وجود می‌آید، فرصتی برای آشكار‌سازی حقیقت برای شما مهیا می‌كند.

آیا نگفته‌ام زمانی كه در سه قلمرو به چیزها نگاه می‌كنید، امور برعكس هستند؟ بسیاری از چیزهایی كه نوع بشر بد درنظر می‌گیرد خوب هستند. و بسیاری از چیزهایی كه نوع بشر خوب درنظر می‌گیرد بد هستند. آیا پنداشت همگانی در جهان بشری وارونه نیست؟ موجودات انسانی فكر می‌كنند كه این چیز بدی است که سختی‌هایی کشید. اما رنج بردن از سختی‌ها می‌تواند كارما و گناهان فردی معمولی را كاهش ‌دهد. هنگامی كه فردی در طول حیاتش مقداری سختی را تحمل می‌كند، در زندگی بعدی‌اش رحمت دریافت خواهد كرد. هنگامی‌كه فردی در زندگی بعدی‌اش ثروت دارد یا از یك مقام بالا بهره‌مند می‌شود، آن مرهون انجام اعمال خوب و جمع‌كردن رحمت و تقوی در زندگی قبلی‌اش می‌باشد. اگر فردی به انجام اعمال بد ادامه دهد، حتی یك ذره رحمت یا تقوای بجا‌ی‌مانده نداشته باشد، و مقدار زیادی كارما جمع‌ كرده باشد، پس در زندگی‌بعدی‌اش نه تنها هیچ رحمت و تقوایی ندارد، و از هیچ نیک‌بختی‌ای بهره نخواهد برد، بلكه مجبور خواهد بود برای كل آن كارما تاوان نیز بپردازد. بنابراین در كل زندگی‌اش گرفتار فقر خواهد بود و توسط دیگران پست شمرده خواهد شد. او ممكن است حتی فكر كند كه دنیا در تمام اَشکال نسبت به او بی‌انصاف است، درحالی‌كه تماماً به‌خاطر این است که او درحال بازپرداخت قرض‌هایی است كه در زندگی قبلی‌اش جمع كرده است. این صحبتی است در ارتباط با موجودات بشری. پس برای تزكیه‌كنندگان، آیا این محیط دقیقاً فرصت‌هایی برای رشد فرد فراهم نمی‌كند؟ مریدان دافا همگی می‌دانند كه تحمل سختی‌ها كارما را از بین می‌برد، و این‌كه علاوه بر آن، فرصت‌هایی را برای رشد فرد تدارك می‌‌بیند. آن‌ها قادرند آن‌را به درستی ببینند، و همراه با بازپرداخت كارمای‌شان قادرند فرصت را غنیمت شمرده و در ارتباط با کارهایی كه باید انجام دهند به‌خوبی عمل کنند. اگرچه آن سخت است، اما آن‌ها آزمون‌هایی هستند كه باید بر آن‌ها غلبه كنند. وقتی بتوانید درست به موضوع نگاه کنید، مشكل را در جای درست خودش قرار داده و آن‌را از طریق درستی حل کنید، از این آزمایش پیروز بیرون می‌آیید، سطح شما ترقی كرده، قلمرو شما ارتقاء ‌یافته و گونگ‌تان افزایش ‌می‌یابد، درست است؟ آیا كل روند تزكیه‌ی اصلاح- فا این‌گونه عمل نمی‌کند؟

به‌خاطر بسپارید، آنچه برای موجودات بشری پنداشت همگانی است وارونه می‌باشد. بنابراین وقتی همان‌طور‌كه تزكیه می‌كنید با چیزهای پردردسر مواجه می‌شوید، همه‌ی آن‌ها را به‌عنوان مشكلات، به‌عنوان مداخله در وظایف درست‌تان، یا به‌عنوان حملاتی علیه آن وظایف درنظر ‌نگیرید، یا این‌که فكر كنید، “این كار كه درحال انجام آن هستم بیشترین اهمیت را دارد، آن كار كه درحال انجام آن هستم دارای حداكثر اهمیت است...” درواقع، بسیاری از چیزها ممكن است واقعاً آن‌طور‌ كه شما می‌بینید نباشند. رشد حقیقی شما همیشه اولین و مهمترین خواهد بود، و كمال تزكیه‌ی شما همیشه اولین و مهمترین است. اما نمی‌توانید فكر كنید كه، “از آن‌جا كه شما بیان کردید رشد و تزكیه‌ی من بیشترین اهمیت را دارد، هیچ‌كسی نباید با آن مداخله كند.” شما دوباره در اشتباه خواهید بود. آیا مداخله و مزاحمت، فرصت‌هایی را برای رشد فرد فراهم نمی‌كند؟ از دیدگاه من، به‌عنوان استاد شما، فكر می‌كنم كه رشد شما مهمترین چیز است، اما به این معنی نیست كه همان‌طور كه رشد می‌كنید مسیری هموار در انتظار شما است. تصور كنید كه با مقدار زیادی كارما به بهشت می‌رفتید و درحال کشیدن چمدان سنگینی می‌بودید (خنده‌ی حضار)، چگونه آن می‌توانست مجاز باشد؟ من مجبورم امتحان‌های خاصی را برای شما برنامه‌ریزی كنم و کاری کنم كه از آن وابستگی‌های خودتان رها شوید، کاری کنم كه از تمام آن کوله‌بار رهایی یابید. همان‌طور‌كه از میان امتحانی پس از دیگری گذر می‌كنید، باید به‌طور پیوسته وابستگی‌ها و افكار بشری را بیرون بریزید، و شما قادر نخواهید بود که آن چیزها را به امتحان‌های دیگر ببرید [و هنوز هم آن‌ها را بگذرانید]. بنابراین هنگامی كه یك آزمون فرا می‌رسد، شما می‌گویید، “این دردسر است،” و برخی از افراد حتی به هر جایی برای پیدا كردن استاد می‌روند و می‌پرسند، “اوه، چگونه آن را برطرف كنم؟” خوب، چگونه می‌توانستم آن‌را برایتان حل كنم؟ اگر می‌شد که من آن‌را برطرف‌ می‌كردم، شما نمی‌توانستید آن امتحان را بگذرانید. اگر آزمون‌ها را از میان برمی‌داشتیم، آیا قرار است درحالی‌كه بار سنگینی از اسباب و اثاثیه با خود می‌كشید به جلو بروید؟ بنابراین من نمی‌توانم آن امتحان را برای شما از میان بردارم. ( استاد می‌خندد) آیا این معنی می‌دهد؟ این دلیل آن است كه چرا می‌گویم هنگامی كه به تزكیه می‌رسد، حقیقتاً باید پی ببرید که تزكیه چیست، به‌طور حقیقی و خردمندانه‌ای در برابر تزكیه‌ی خودتان مسئول باشید، هر چیزی که با آن مواجه می‌شوید به‌طور واقعی با افكار درست اداره كنید، و افكار درست قوی داشته باشید.

در آخرین كنفرانس فای كرانه‌ی غربی‌، آیا درباره‌ی این‌كه چگونه بسیاری از تمرین‌كنندگان دافا قادر به پذیرش انتقاد نیستند صحبت نكردم؟ آن‌ها از مورد انتقاد واقع ‌شدن اجتناب می‌كنند. به‌محض این‌كه دیگران چیزی می‌گویند آن‌ها منفجر می‌شوند، ناراحت می‌شوند، یا شروع به مجادله با کسی می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند فقط چیزهای خوشایند بشنوند. بنابراین شما فقط می‌خواهید مسیری هموار را طی كنید، آیا این‌طور نیست؟ آیا می‌خواهید با کوله‌باری از بار سنگین به آسمان‌ها بروید؟ آیا کاری كه می‌خواهید انجام دهید در اصل این نیست؟ شما باید از تمامی افكار بد بشری و هر نوع از وابستگی كه دارید رها شوید. آیا عدم تمایل به شنیدن انتقاد، یك وابستگی نیست؟ شما فقط می‌خواهید چیزهای خوشایند بشنوید، اما چگونه می‌تواند بدین‌صورت باشد؟ [برنامه‌ریزی‌هایی ترتیب داده می‌شوند] که دقیقاً دیگران چیزهای ناخوشایندی بگویند و ببینیم كه آیا تكان می‌خورید. یك خدا هیچ توجهی به آن‌چه یك موجود بشری درباره‌ی او می‌گوید نمی‌كند - شما نمی‌‌توانید تأثیری بر او بگذارید. او کمترین تلاشی نمی‌كند پی ببرد کاری که شما انجام می‌دهید چگونه به او ارتباط پیدا می‌کند. ابداً هیچ توجهی نمی‌كند، زیرا شما نمی‌توانید بر او تأثیر بگذارید. خدایان می‌توانند فكر بشر را كنترل كرده و انسان‌ها را برای انجام کارهای خاصی هدایت كنند، نه برعكس. چگونه ممكن است موجودات بشری بتوانند خدایان را تحت تأثیر قرار دهند؟ بنابراین اگر مایلید كه موجودی خدایی شوید، آیا خود شما نباید بدان شکل باشید؟ آیا نباید از آن وابستگی‌ها رهایی یابید؟ و آیا نباید از آن احساسات‌تان كه می‌تواند توسط موجودات بشری برانگیخته شود رها شوید؟

حتی هنگامی‌كه مشكل توسط یك مرید دافا ایجاد می‌شود همین مصداق دارد. ممكن است بگویید، “این مشكلی به‌وجود آمده توسط مردم عادی نیست، بنابراین غلبه بر آن سخت است.” مطمئناً این‌طور است. مریدان دافایی كه درحال تزكیه ‌كردن هستند خدایان نیستند، بلكه آن‌ها نیز موجودات انسانی‌اند. و وقتی این، موجودات انسانی هستند كه تزكیه می‌كنند، همه نوع وابستگی‌ بشری ظاهر می‌شود. بنابراین در این محیطِ تزكیه‌ی مریدان دافا، تنها می‌توان گفت كه موجودات دائماً به سمت بالا در حركت هستند؛ محیط نمی‌تواند به خلوص [محیط] خدایان ساخته شود. اما این محیط بسیار بهتر از محیط مردم عادی است. این تنها شیوه‌ای است كه می‌تواند باشد، و همواره بهتر خواهد شد. این دلیل آن است كه چرا در این محیطِ مریدان دافا، همه نوع وابستگی‌ بشری به نمایش درآمده‌اند و حتی رفتارهای بسیار بدی روی داده است. آیا در مسیری كه سفر كرده‌اید شاهد تمامی آن‌ها نبوده‌اید؟ این قابل انتظار است.

بله، تعداد زیادی از افراد هنگامی‌كه دافا به‌طور منفی تحت تأثیر قرار می‌گیرد بسیار نگران هستند، و فكر می‌كنند، “چگونه این فرد تزكیه‌كننده توانست به این بدی عمل كند؟” بله، اگر هر كسی بدان شیوه فكر كند، شما قادر خواهید بود از این محیط حفاظت كرده و به‌طور پیوسته خلوص آن‌را ارتقاء دهید. اما مشكلات هنوز هم اتفاق خواهد افتاد، و وابستگی‌های بشری هنوز هم خودشان را نشان خواهند داد. من ناظر وضعیت كلی امور بوده‌ام، و می‌دانستم كه این چیزها به‌‌طور حتم در محیط تزكیه پدیدار خواهند شد، اما هم‌چنین می‌دانم كه این چیزها مسلماً در طی روند تزكیه‌تان به‌تدریج برداشته خواهند شد. از آن‌جا که درحال تزكیه‌كردن هستید، در نهایت همه رشد خواهند كرد، و این را نیز می‌دانم. زمانی كه مردم در این محیط تزكیه می‌كنند آن این‌گونه است. اما وقتی می‌بینید كه دیگران نام دافا را لكه‌دار می‌كنند هیچ‌یك از شما باید نه سست شوید و نه بی‌اعتنا باشید - این یک الزام برای شما است. با وجود مرید دافا بودن، آیا قرار نیست همه‌ی شما از فا حفاظت کرده و به آن اعتبار بخشید؟ این مسئولیت شماست. بنابراین درحالی‌كه به تزكیه می‌پردازید، مسائل صرفاً به شکلی كه شما آن‌ها را تصور می‌كنید نیستند. هر چند باید تزكیه را به‌عنوان مهمترین چیز درنظر بگیرید، اما نمی‌توانید فكر كنید كه هیچ‌یک از چیزهای دیگر، مهم نیستند، فكر كنید که خانواده‌ شما بی‌اهمیت است، اجتماع بی‌اهمیت است و غیره، و هیچ چیز دیگر، مهم نیست. به‌خوبی متعادل كردن تمام بخش‌های زندگی‌تان، مسیری است كه باید طی كنید. گفته‌ام كه در تزكیه‌ باید تا بیشترین حدی كه ممكن است با روش جامعه‌ی معمولی مطابقت داشته باشید. البته، همه نوع افرادی وجود دارند. آن‌هایی كه سعی می‌كنند به دافا آسیب برسانند در آن اردوگاه‌های كار كه سعی می‌كنند شاگردان را “تغییر” دهند حتی چیزی گفتند، مبنی این‌كه، “آیا استاد نگفته‌ است كه درحالی‌كه تزكیه می‌كنید باید تا بیشترین حدی كه ممكن است با اجتماع عادی مطابقت داشته باشید؟ شما باید برگردید تا فردی عادی باشید و مطالعه‌ی [دافا] را متوقف كنید. كتاب‌هایتان را تحویل دهید.” بله، همه نوعی افرادی وجود دارند. اما البته، آیا شما، در یك سطح بنیادین، یك تزكیه‌كننده هستید؟ اگر خودتان را حتی از فا جدا كنید، چگونه قرار است تزكیه كنید؟ بسیاری از افراد عادی مرا استاد صدا می‌كنند، اما آن‌ها تزكیه‌كننده نیستند. به عبارت دیگر این‌طور نیست که هر كسی كه مرا استاد می‌نامد به‌عنوان یك تزكیه‌كننده به حساب می‌آید. شما باید خودتان را به‌طور حقیقی در زندگی روزمره‌تان تزكیه كنید، و حقیقتاً خودتان را به عنوان یك تزكیه‌كننده در نظر بگیرید.

هم‌اکنون مواردی را مطرح کردم. كنفرانس فای شما لازم است به نتایج واقعی دست یابد. به سخنان شاگردان گوش کردم. كنفرانس شما كاملاً پرشور بوده است، و این كاملاً عالی است. بنابراین خوشحالم. وقت بیشتری از شما نمی‌گیرم. فقط آمدم تا شما را ببینم. هرگاه كه می‌آیم، اولاً، برای اشاره‌كردن به موضوعاتی است، و ثانیاً، برای دیدن همه است. آیا برخی افراد نگفته‌اند كه شما استاد را این‌جا و فا را این‌جا دارید؟ خوب، پس تلاش كنید تا تمامی آن چیزهایی را كه باید انجام دهید به‌خوبی انجام دهید. ( تشویقی پرشور طولانی)