لی هنگجی
۵ سپتامبر ۲۰۱۰ ~ منهتن
عصر بخیر! ( تمامی مریدان دافا، "عصر بخیر استاد!" تشویق پرشور.) شما واقعاً سخت کار کردهاید! (مریدان پاسخ میدهند، "استاد سخت کار کردهاند!") یک گردهمایی در چنین مقیاسی نادر است، و این دفعه تعداد زیادی از شاگردان آمدهاند. شنیدم که دو سالن کنفرانس پر شده است. در یک چشم بههم زدن ده سال سپری شده است. هر آزار و اذیتی که مرتکب شده باشند، صرفاً در خدمت آبدیده کردن مریدان دافای ما تا مرحلهی بلوغ بوده است. مریدان دافا دستخوش به اصطلاح "آزمایشی" شدند که هم شیطانی و هم شدید بود، و از آن با موفقیت گذر کردهاند. بهطور پیوسته تلاش کردهاید بدون توجه به اینکه این آزار و شکنجه چقدر شیطانی بوده، حقیقت را روشن کنید، موجودات ذیشعور را نجات دهید و به فا اعتبار بخشید، درحالی که ذهنتان دربارهی اینکه درحال انجام چه کاری هستید بینهایت روشن است. مریدان دافای ما هرگز درگیر امور سیاسی مردم عادی نشدهاند، و هیچ علاقهای به قدرت سیاسی ندارند. ما فقط یک گروه تزکیهکننده هستیم. از سوی دیگر، عاملان آزار و شکنجه، برای اینکه فالون گونگ را و آن افرادی که جن، شن، رن را تزکیه میکنند مورد آزار و اذیت قرار دهند، هیچ تردید و دودلی نداشتهاند تا اخلاقیات بشری را نابود کنند و دروغ، شرارت، خشونت و چیزهای شهوتانگیز-- بدترین چیزهای شناخته شده توسط انسان-- را انتشار دهند تا درمقابل ما بایستند. بهعبارت دیگر، حتی با اینکه ما هیچ برنامهی سیاسی نداریم؛ مایل نیستیم قدرت سیاسی هیچ کسی را تصاحب کنیم؛ و صرفاً به محیطی نیاز داریم که بگذارد به تزکیهمان بپردازیم و آزاد باشیم به دافا عقیده داشته باشیم-- این کفایت میکرد-- اما اینطور نیست که عاملان آزار و شکنجه مطلقاً نمیدانند که در آزار و اذیتِ ما، درحال انجام چه کاری هستند. کاملاً آگاهند که این افراد مشتاق هستند که افراد خوبی باشند. رژیم حکچ شرور، نهادی نیست که مردم را به خوب بودن تشویق کند. درست از روزی که قدرت سیاسی را بهدست گرفت، دستهی تبهکارانی بودهاند که خودشان را تقویت کردهاند، و از آن زمان تاکنون، از فریب و دروغ استفاده کرده تا مردم را گول بزند، و از خشونت استفاده کرده تا حکومت استبدادی خود را تأسیس کند. اینها ویژگیهایی هستند که در بنیان این رژیم نهفته است. در تمام این مدت بر دروغهای بیرحمانه و سرکوب خشن تکیه کرده تا باقی بماند، و تقریباً هر وقت که تبلیغاتی را منتشر کرده و در ادامهی آن، از سرکوب خشن استفاده کرده، اینها برپایهی دروغهایی بودهاند. دستاوردهای سیاسی آن جعلی هستند، قهرمانانی که ستایش کرده جعلی هستند، تبهکارانی که شکست داده جعلی هستند، "نیروهای دشمن" که آن را بزرگنمایی میکند جعلی هستند، شخصیتهایی که بهعنوان الگو بنا نهاده جعلی هستند، و ظاهر بلندمرتبهی آن جعلی است. اما مردم در همه جا، و مخصوصاً در چین، بهتدریج درحال دیدن چهرهی واقعی آن هستند.
بنابراین، چیزی که این به ما میگوید این است که، درحالی که به آزار و اذیت فالون گونگ میپردازد، برای اینکه این گروه از افراد را مورد آزار و اذیت قرار دهد و فالون گونگ را پایین بکشد، چشم خود را بر این چیزهای شیطانی و رفتارهای مخرب بسته است بهطوری که به مقابله با ارزشهای جن، شن، رن بپردازد و اجتماع را با آن چیزهای بد غرق کند، تا مرحلهای که خارج از کنترل شوند. اما برعکس، حالا که این چیزهای بد به اندازهی کافی قدرت جمعآوری کردهاند تا نیرویی در سمت خودشان شوند، به خطری برای قدرت رژیم منجر شدهاند، و در این مرحله حتی اگر رژیم سعی هم میکرد قادر نمیبود افسار آنها را بکشد. بنابراین شعلهی آزار و اذیت فالون گونگ به سمت رژیم برگشته است، و ما حالا درحال مشاهدهی پایان این روندی هستیم که درحال اجرا است. در ابتدا چیزی گفتم، اینکه، پایان ننگینی که برای این حزب شرور در ذخیره است در دست مردم نخواهد بود، بلکه، زوال آن موردی از کیفر [اعمال] شیطانی آن است-- از درو کردن آنچه کاشت. آنگاه بهعنوان مریدان دافای ما، باید درخصوص تمامی این چیزها بینهایت آگاه باقی بمانید و دربارهی آنچه که درحال انجام آن هستید بینهایت روشن باشید. در هیچ مرحلهای از این سفر، هرگز اصولی که برای شما بهعنوان تزکیهکننده قرار داده شده را تغییر ندادهام، بنابراین آن افرادی در بین ما که ذهنشان مبهم است واقعاً نباید اینطور باشند، و نباید بگذارید وابستگیهای بشری، شما را تحریک کند تا خیالپردازی کنید.
کل شکلگیری سهقلمرو و خلق زمین برای این امر پایانی امروز بود. آنچه که بین انسانها نشان داده میشود گروهی از افراد خوب هستند که مردم دنیا را نجات میدهند و اجتماع را برای تغییر به سمت بهتر شدن راهنمایی میکنند، دنیا و بشریت را رهایی میبخشند. اما همانطور که از کیهان دیده میشود، این اصلاح- فا است که درحال وقوع است، و این شامل موجودات ذیشعور بیشمار و بیاندازه، دنیاهای بسیار عظیم، و بدنهای کیهانی بیشمار میشود. بنابراین آن چیزهای ناچیزی که اینجا در بین انسانها برای بدست آوردن وجود دارد، یا قدرت سیاسی، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. اما وقتی یک مرید دافا اینجا در بین انسانها برای این امر قرار دارد، اگر میخواهد درست را از اشتباه تشخیص دهد باید بر دافا تکیه کند. یک شخص بهمحض پیوستن به دنیای فناپذیرها، وارد توهم میشود، و بنابراین هیچ کسی نمیتواند حقیقت چیزها را بسیار روشن ببیند. درخصوص اینکه چگونه رفتار کنید، فقط از این فا میتوانید راهنمایی بگیرید. بنابراین، تجربهی واقعی این سالها نشان داده است که با خوب مطالعه کردن فا، یک مرید دافا میتواند از گم کردن مسیرش جلوگیری کند، و بدون توجه به اینکه این جامعه چقدر میتواند پیچیده باشد، یا مسائل چقدر میتوانند در تغییرات پیاپی باشند، اگر واقعاً از عهدهی این برآید که تزکیهی خود را با فا تنظیم و همتراز کند، او میتواند توسط ظواهر دروغین اینجا به گمراهی نرود-- همینطور توسط محدودهای از وابستگیها، افکار و وسوسههای بشری و چیزهایی که میتواند وابستگیها را تحریک کند و نیز انواع و اقسام چیزهای سطحی، که برای مداخله با تزکیهاش طرحریزی میکنند.
مریدان دافایم، سعی کنید بهطور واقعی به مسیری که این سالها پیمودید نگاه منطقی و آرامی بیندازید. درحالی که خیلی از چیزها ممکن است بهنظر برسند که هیچ توضیح منطقی نداشته باشند، اما همگی، ترتیب و نظمی داشتند و برای سود رساندن به شما، باعث شدند این فصل پایانی تاریخ که برای اصلاح- فا است ذره ذره به درازا کشیده شود. قبل از اینکه آزار و اذیت مریدان دافا شروع شود را بهخاطر میآورم، کنفرانس فای بزرگی اینجا برگزار شد. در آن زمان، بسیاری از شاگردان شرکت کردند، و حالا، آیا همگی شما دوباره اینجا برنگشتید؟ مردم این دنیا بهطور فزایندهای درحال دیدن ماهیت شیطان هستند. و بهطور مشابه، مردم همه جا بهطور فزایندهای درحال درک این هستند که دقیقاً چه چیزی مریدان دافا و فالون گونگ را چیزی که هستند ساخته است. چه کسی درست است و چه کسی شرور؛ چه کسی خوب است و چه کسی شیطانی؛ ادعاهای بیاساس؛ و تهمت و افترا-- مردم دنیا بهزودی تمامی این چیزها را کاملاً خواهند دید. آن رژیم شیطانیِ تبهکاران، هر کسی را که میخواسته پایین بکشد همیشه به او تهمتهای دروغین زده است، و مدتها این رویکردش بوده است. اما چنین چیزهایی حالا یکی یکی افشا میشوند. در مبارزات گوناگون حکچ، آن همیشه از طرفندهای مشابه و آنهایی که مانند [طرفندهای] تبهکاران هستند استفاده کرده است. یعنی، با ساختن شایعه دربارهی گروهی که میخواهد مورد آزار و اذیت قرار دهد شروع میکند، و کاری میکند که رسانههایش بهطور دستهجمعی هجوم بیاورند تا آن گروه را مورد نکوهش قرار دهند و احساسات عموم را نسبت به آن تحریک میکند، مردم را طوری فریب میدهد که بخشی از امور خودش شوند. سپس پیش میرود تا هر کسی را که هدف قرار داده پایین بکشد. بنابراین معنی واقعی اصطلاح "مبارزهی همگانی" این است. این بار این مؤثر نخواهد بود. مطمئناً، در اصلاح- فای کیهان، تمامی خدایان کیهان با دقت درحال مشاهده هستند و انبوهی از بوداها، دائوها و خدایان درحال مشارکت هستند. آیا یک دسته افراد شیطانی هنوز هم میتوانند این بار روش خود را داشته باشند؟ [آنچه که در این دنیا درحال روی دادن است] صرفاً نمونهای است از این که این حزب شیطانی متکبر وحشی مورد استفاده قرار میگیرد تا مریدان دافا را مورد استفاده قرار دهد و در مواجهه با مرگ، وابستگیهای مریدان دافا را از بین ببرد، و بدین شکل به سمت کمالهایشان ببرد و در عین حال آن افرادی که درخور این نیستند که مرید دافا باشند را غربال کند. تمام اینها صرفاً چنین روندی به حساب میآیند. فقط توسط بودن در بین توهم و گذر از این روند است که شخص میتواند بچشد که معنی واقعی "سختی" چیست. چیزی که الان گفتم برای این بود که به شما بگویم مریدان دافا برجسته هستند، و شما از آزار و اذیت با موفقیت گذر کردهاید. اما، برخی از افراد واقعاً نباید به شکلی که انجام دادند جهتشان را گم کنند. باید دربارهی اینکه برای چه اینجا هستید روشن باشید.
چیز دیگری است که مایلم دربارهی آن صحبت کنم. اینکه، در تمام این سالهای طولانی که مریدان دافای ما مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، تلاشهای ما برای پیوسته افشا کردن آزار و اذیت و توجه مردم به اینکه آنچه گفته شد فقط دروغهای متهمکننده و اتهامات دروغین هستند، در واقع برای نجات مردم دنیا بوده است. این بدیندلیل است که افرادی که واقعاً مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند مریدان دافا نیستند، بلکه مردم دنیا هستند. پیشتر گفتم که مریدان دافا، در بین تمام این فشارهای عظیم، و در بین آزمایشهای واقعی مرگ و زندگی، فقط در حال گذر از روند پیشرفتن بهسوی کمال هستند. آیا تمام آزار و اذیت گذشتهی عقاید راستین درحال انجام چنین کاری نبودند؟ قبلاً گفتم که بشریت بارها و بارها نتوانسته درسهای مثبت بگیرد؛ مردم همیشه توانستهاند درسهای منفی را بهیاد بسپارند. هر چقدر هم امور سخت شوند، مریدان دافا درحال نجات مردم دنیا هستند، و در هر یک از ابتکاراتی که بهعهده میگیرید، درحال انجام آنچه که توصیف کردم هستید. مریدان دافا ابتکارات بسیاری را برای روشنگری حقیقت و نجات مردم آغاز کردهاند، با این هدف که قادر باشند بهطور مؤثری موجودات ذیشعور را نجات دهند و آزار و اذیت شیطان را افشا کنند. برخی مقداری بزرگتر هستند، و برخی مقدرای کوچکتر؛ برخی نهادهای رسانهای هستند؛ دیگران درجستجوی این هستند که مسدود شدن اینترنت را برطرف کنند؛ و بعد تلاشهایی در تمامی زمینهها و در هر سطحی از اجتماع وجود دارد که شکلهای گوناگون زیادی را اختیار میکنند برای اینکه به فا اعتبار ببخشند و مردم را نجات دهند. تمامی آنچه که انجام دادهاید خارقالعاده هستند. تمامی این چیزها توسط خود شما آغاز شده و توسط مریدان دافا سازماندهی شدند به این امید که تأثیر بزرگتری داشته باشند؛ آنها تلاشهایی هستند که در نجات مردم مؤثر بودهاند. در این خصوص، استاد شما را تأیید میکند. تا وقتی استاد نگفته است که بهطور ضعیفی عمل کردید یا آنچه که انجام میدهید ضروری نیست، بروید و آن کار را انجام دهید، و آن را بهخوبی انجام دهید. تا وقتی آنچه که درحال انجام آن هستید بتواند مردم را نجات دهد، آنگاه آن را انجام دهید. شما نیاز ندارید استاد هر یک از کارهایی را که انجام میدهید تأیید کند.
در روزگاران قدیم، همانطور که میدانید، تزکیهکنندگان کمال شخصی خود را هدف اصلی در نظر میگرفتند. آیا چیزی به اهمیت تاریخیِ اشاعهی گستردهی دافا میتواند جزئی باشد؟ وقتی این فای کیهان است که به مردم ارائه و منتقل میشود، آیا شخصی که آن را تزکیه میکند میتواند صرفاً یک موجود بشری معمولی باشد؟ آنچه که شاکیامونی در گذشته زمانی که در قید حیات بود منتقل کرد فای آرهات بود. بودیسم ماهایانا چیزی بود که پس از اینکه شاکیامونی این دنیا را ترک کرده بود جمعآوری شده بود، و دقیقتر بگوییم، آن اشتقاقی از چیز اصلی است؛ یعنی آن دیگر توانایی این را نداشت که تزکیهی افراد را در مقایسه با چیز اصلی به ورای سطح آرهات ببرد. در مقابل، مریدان دافا پادشاهانی هستند که از آسمانهای بالا آمدند تا به استاد کمک کنند فا را اصلاح کند، و اساساً به خاطر این حقیقت که اصلاح- فای کیهان قرار بود اتفاق بیفتد است که مریدان دافا، بهرهمند شده از چنین بنیان معنوی شگرفی، پدیدار شدند. و موجودات ذیشعور اینجا در این دنیا که قرار است نجات یابند نیز بهسادگی آنچه ممکن است بهنظر برسند نیستند؛ یک موجود معمولی ارزش این را ندارد که توسط دافای کیهان یا یک مرید دافا نجات یابد. اکثریت مردم در این دنیا امروز حیاتهایی هستند که از آسمانها به اینجا پایین آمدند، موجود بشری شدند، و گروههای عظیمی از حیاتها پشت آنها قرار دارند و به آنها پیوند خوردهاند. بنابراین، با اموری که ایناندازه مهم هستند، [کارهایی که درحال انجام آنها هستید] اموری نیستند که یک تزکیهکنندهی عادی میتوانست انجام دهد، و مرتبهی آسمانی [که به آن نائل خواهید شد] نیز مرتبهای نیست که یک تزکیهکنندهی عادی میتوانست به آن نائل شود. حالا امور اصلاً به سادگی آنچه که مردم در روزگاران گذشته آنها را درک میکردند نیستند.
همانطور که گفتهام، تمرینهای مذهبی، بسیاری از عقاید، و روشهای تزکیهی مختلف گذشته صرفاً درحال بنا نهادن فرهنگی در این قلمروی بشری بودند که شامل تزکیه و آگاهی از موجودات خدایی میشد. اگر آن افراد و آن موجودات روشنبین نیامده بودند تا این فرهنگ را بنیان گذارند، مردم امروزه درک نمیکردند که منظور از "تزکیه" چیست، یا آن موجودات خدایی که در آسمانها مقیم هستند، و آنها شبیه چه هستند. بوداها، موجودات خدایی دائوئیستی، خدایانی که برای انسان شناخته شدهاند مانند مسیح و یهوه و البته بسیاری از موجودات خدایی بیشتری از همه نوع وجود دارند. آنها آگاهی از موجودات خدایی را که فرهنگ انسان در خود دارد بهوجود آوردند، و به مردم اجازه دادند تا در طول تاریخ دانشی غنی دربارهی مشخصات موجودات خدایی و چگونگی پرداختن به امور داشته باشند، همینطور دربارهی اینکه تزکیه چیست، شکلهای مختلف آن و چه چیزهایی برای انجام تزکیه مورد نیاز است. از آنجا که چنین چیزهایی در فرهنگ بشری بنیان گذاشته شد، برای من بسیار آسانتر است که امروز فا را معرفی کنم. نیازی ندارم بیشتر به شما آموزش دهم که موجودات خدایی چه هستند، تزکیه چیست، و رسیدن به قلمروهای خدایی شامل چه چیزهایی میشود. بنابراین نیازی نیست که خیلی از چیزهای بسیار سطحی را تشریح کنم، که درغیر اینصورت مجبور میبودم این کار را انجام دهم. بهعبارت دیگر، حالا مردم درک میکنند، و میدانند چراکه این قسمت از فرهنگ بشری بنیان گذاشته شده است. و این دلیل واقعی این بود که چرا آن موجودات روشنبین به این دنیا آمدند. امروز ماجرای متفاوتی است. امروز، مریدان دافا همزمان با اصلاح- فای کیهان اینجا هستند، و دقیقاً این مرحلهای که در آن وارد شدهایم بود که به مردم [دربارهی آن] گفته شد، که پیشگوییها توصیف کردند؛ و تا حدودی توسط افرادی با تواناییهای فوقطبیعی شناخته شد یا درک کرده شد. و این مرحله-- امور نهایی و پایانی-- دقیقاً چیزی است که مریدان دافا درحال اجرای آن هستند.
هر مرید دافایی قابلتوجه است. سطوحی که از آنجا پایین آمدهاند بههیچ وجه عادی نیستند، و آنها در طول پیشرفت تاریخ بشری فرهنگ انسان را پایهگذاری کردند. بسیاری از شخصیتهای تاریخیِ شناختهشده، دربین مریدان دافای ما هستند، و بدون توجه به اینکه ظاهر یک موجود روشنبین را به خود گرفت یا شاید ظاهر یک چهرهی مشهور فرهنگی، یک ژنرال مشهور، یا پادشاه یک کشور: هر شخصی که نامش برای آیندگان بهجای مانده خارقالعاده است. و چیزهای بسیار باشکوه بیشتری وجود دارند که در گذشته انجام شدند و بهنظر خارقالعاده میرسیدند اما ثبت نشدند و هیچ اثری بهجای نگذاشتند. این بدین دلیل بود که خدایان مایل نبودند آن چیزها بهجای گذاشته شوند. شخصی عادی ارزش این را ندارد که نامش برای آیندگان ثبت شود، چراکه تاریخ بشری ماهیتاً برای خدمت به اصلاح- فا و اعتباربخشی به فا شکل گرفت. اینکه چه قسمتی از فرهنگ انسان، یا میراث فکری اجازه مییابد باقی بماند چیزی جزئی نیست. و دلیل بودن بشریت و تاریخ واقعی آن نیز ساده نیست. تزکیهای که مریدان دافا انجام میدهند، و نجات مردم [توسط] آنها، بهطور ذاتی به اصلاح- فای کیهان گره خورده است.
همانطور که میدانید، از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ تا امروز شاهد این بودهایم که اجتماع و نیز قلب مردم ذره ذره درحال تغییر بوده است، درست همانطور که شاهد تغییرات در درک مردم از مریدان دافا و حکچ شرور و رویکردشان نسبت به اینها بودهایم. اگر در مواجهه با آن شرایط شیطانی اقدامی نمیکردید، هیچکسی به نیابت از طرف شما اقدامی نمیکرد، چراکه مردم همگی منتظر بودهاند تا شما آنها را نجات دهید. قربانی واقعی آزار و اذیت، مردم دنیا هستند، نه شما. درحالی که مردم دیدهاند که فالون گونگ درحال آزار و اذیت شدن است، و مریدان دافا درحال مقاومت دربرابر آن هستند، اقدامات ما در برابر آزار و اذیت صرفاً نمودی ظاهری هستند. واقعیت این است که شما درحال نجات مردم هستید و برای نجات مردم است که شیطان را افشا میکنید. حکچ شرور به مردم اجازه نمیدهد تا به الهیات باور داشته باشند، چراکه حزب متضاد الهیات است. خود الحاد گناه بسیار بدی است. وقتی یک شخص بهصورت خدایی خلق میشود اما برمیگردد و دقیقاً هستی خداییبودن را نفی میکند، هیچ راه دیگری برای او نیست جز اینکه توسط الهیات از بین برود. واقعاً برای من امیدوار کننده هست وقتی میبینم مریدان دافا چنین مقدار انرژی عظیمی را روی تمامی پروژههایشان میگذارند، سعی میکنند تأثیر بزرگتری در نجات مردم داشته باشند. آنگاه این بدین معنی است که درحالی که تحت آزار و شکنجه قرار دارید، درحال بنیانگذاشتن تقوای عظیم موجودات روشنبین هستند. آزار و اذیت کنندگان صرفاً تجلی شیطان هستند، همانطور که مریدان دافا روند رسیدن به کمال را طی میکنند. افرادی که واقعاً درحال آزار و اذیت شدن هستند مردم دنیا هستند.
به چه شکلی مردم دنیا مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند؟ هرچه باشد، وقتی ارزشهای اخلاقی اجتماع غرق شده باشد، بهنظر میرسد مردم کمی راحت، آزاد و با محدودیت کمتر زندگی را میگذرانند. اما همانطور که میدانید، اکثریت مردم روی این زمین از آسمانها به اینجا آمدند، بهطوری که بسیاری از آنها درواقع بهعنوان نمایندگان آن بدن کیهانی که از آنجا پایین آمدند به پایین فرستاده شدند، [بهعنوان نمایندگان] موجودات ذیشعور آن دنیا، بهطوری که هدف از آمدنشان این بود که نهایتاً نجات یابند. اینکه نجات یابند یا خیر به این بستگی دارد که درحالی که [شخص] در این دنیا است، وقتی دافا معرفی میشود این شخص چگونه پاسخ میدهد. این بدین خاطر است که، در جریان اصلاح- فا، اعمال یک شخص اینجا حالت موجودات ذیشعوردر بدن کیهانی که او نمایندهی آن است و پشت او قرار گرفته است را منعکس میکند. یک موجود بشری همان ظاهر یک موجود خدایی را ندارد. پس از آمدن به این قلمرو بشری و پایینتر شدن سطحش، فقط میتواند ظاهر یک موجود بشری را بگیرد. در این روز، همانطور که استاد فا را ارائه میکند، استاد نمیتواند شبیه یک موجود خدایی باشد. او صرفاً میتواند از زبان بشری برای آموزش دادن، و یک ظاهر بشری برای بودن در اینجا با شما، استفاده کند. بسیاری از افراد نمیتوانند این را متوجه شوند. مردم فکر میکنند که این فالون گونگ است که درحال آزار و اذیت شدن است، درصورتی که درواقع این مردم دنیا هستند که قربانی هستند. این را میگویم زیرا آنها دروغهایی که در جریان این آزار و اذیت گفته شد را باور کردهاند و از فالون گونگ متنفر شدهاند. اما "فالون گونگ" نامی است که قانون بزرگ کیهان اینجا در این دنیا به خود گرفته است. آنچه که مریدان دافا اینجا درحال انجام آن هستند اعتباربخشی به فا است و آنها مریدان فا هستند که درحال نجات موجودات ذیشعور میباشند، و مأموریتهای عظیمی دارند. به بیانی دیگر، آنان فرستادگان آسمان و ملکوت هستند. اگر ذهن یک شخص زمینی مملو از افکار منفی دربارهی دافا یا مریدان دافا باشد، یا اگر این شخص درخصوص حقیقت بنیادین فا که جن، شن، رن است بدگویی کرده باشد یا با آن همدل نباشد، آنگاه این شخص درنظر گرفته میشود که توسط نیروهای خدایی از بین برود، پاکسازی شود. و این مخصوصاً برای آنهایی که مستقیماً در آزار و اذیت مریدان دافا درگیر بودهاند، حرفهای بد علیه دافا گفتند، یا علیه آن کارهای بدی انجام دادهاند صحت دارد. بنابراین، وقتی درنظر بگیرید که مریدان دافا هر اندازه سخت مورد آزار و اذیت قرار بگیرند هنوز درحال پیمودن مسیر خدایی شدن هستند، و اینکه خواه زودتر یا دیر راهی شوند هنوز مطمئناً به کمال میرسند و برمیگردند، آیا درواقع اینطور نیست که این موجودات بشری هستند که قربانیان واقعی آزار و اذیت میباشند؟
این کیهان موجودات ذیشعور بیشمار و بیاندازهای دارد، همینطور خدایان بیشماری از انواع مختلف. کیهان پهناور بهطور غیر قابل ملاحظهای مقدس است، بهطوری که تعداد خدایان در آسمانها که سطحشان مشابه سطح شاکیامونی است آنقدر زیاد است که غیرقابل شمارش میباشد. شاکیامونی از عبارت "بهاندازهی شنهای رود گنگ، غیرقابل شمارش" استفاده کرد تا بزرگی این مقدار را توصیف کند، اما درواقع، اگر مجموع تمامی شنهای این زمین را اضافه کنید، هنوز هم بهعنوان یک استعاره برای تعداد موجودات خدایی در آن سطح کافی نیست. و آنچه درحال گفتگو دربارهی آن هستیم صرفاً استعارهای برای تعداد موجودات خدایی در فقط آن یک سطح است. پس بهطور مقایسه بیان کنیم، یک موجود بشری به چه حساب میآید؟ بهسختی ارزش این را دارد که نامی از او برده شود. بههر حال، گرچه سطح وجودش ممکن است پایین باشد، اما پشت او، متصل به او، حیاتهایی در سطوح بالاتر هستند. بسیاری از مردم در این دنیا درواقع نمایندگان گروهی از چنین حیاتهایی هستند. اما، تحت جادوی توهم، مردم از این چیزها ناآگاه باقی میمانند، و چه رسد به اینکه بدانند خودشان واقعاً چه کسانی هستند. اما پشت بسیاری از مردم دنیا، به نمایندگی آنها، درواقع حیاتهای سطوح بالاتر بیشمار و بیاندازهای وجود دارد. پس، از این نقطهنظر، آیا چنین فای بزرگ یا چنین مریدان دافای خارقالعادهای میآمدند تا صرفاً یک موجود بشری عادی معمولی را نجات دهند؟ آیا این میتوانست روی دهد؟ در حال حاضر، برای اکثریت مردم در این دنیا، دلایل عمیقتری برای بودنشان در اینجا وجود دارد. اگر یک شخص واقعاً نمایندهی سیستم کیهانی عظیمی باشد که به زمین فرستاده شده است، آنگاه آنچه او نمایندهی آن است یک دنیا است، لایهای از این کیهان، یا لایهای از یک بدن کیهانی است. از آنجا که یک بدن کیهانی یک موجودیت گردشی است، آنگاه هر سیستم کیهانی، بدون توجه به اندازهی آن، یک سیستم خودش را دارد، بهطوری که یک سیستمی در سطوح بالا و حتی بالاتری نیز وجود دارد، که متعلق به آن است. و هر چه سطح بالاتر باشد، آن بزرگتر است؛ تعداد غیرقابل شمارشی از موجودات ذیشعور بزرگتر هستند؛ و خدایان هم عظیمتر هستند، بهطوری که تعداد موجودات ذیشعور، کمتر تخمینپذیر هستند. بهطور کلی، عالم تا گسترهی فوقالعادهای عظیم است. وقتی یک مرید دافا یک شخص را نجات میدهد، بههیچ وجه صرفاً یک موجود بشری که ما میشناسیم نیست: در نتیجهی آن، بدن عظیمی از حیاتها نجات خواهند یافت. به بیانی دیگر، اینکه شخص چگونه به دافا و مریدان دافا واکنش نشان میدهد صرفاً رفتار یک بشر نیست. و البته، اگر لایهی سطحی خیلی آگاه و بیدار نباشد، مانعی برای نجات یافتن آن شخص و موجودات ذیشعوری که نمایندهی آنها است بهوجود خواهد آورد، بنابراین به این دلیل است که باید حقیقت را روشن کنیم.
آنچه که الان توضیح دادم چیزی بسیار بزرگ بود. افراد بسیاری امروز اینجا هستند که به فا گوش میدهند. گوش دادن به فا برای مریدان دافا مشکلی نخواهد بود، اما شاید اینجا برخی شاگردان جدیدتر یا حمایتکنندگان فالون گونگ یا اعضای خانواده باشند که در درک آن مشکل داشته باشند. اما از آنجا که هر چه باشد این یک کنفرانس فا است، من درحال آموزش فا هستم که برای مریدان دافا است که داشته باشند، و راه دیگری وجود ندارد جز اینکه اینگونه آموزش دهم. بنابراین، [موارد بالا] دلیل آن بود که چرا قانون بزرگ کیهان در دنیای بشری درحال اشاعه است. فقط موجوداتی شبیه [آنچه توصیف کردم] ارزش این را دارند که توسط مریدان دافا نجات یابند، و فقط چنین موجوداتی ارزش این را دارند که قانون بزرگ کیهان اینجا در این دنیا پخش شود-- اینقدر تاریخی و عظیم است. بنابراین، گرچه موجودی بشری اینجا [که] روی سطحی پایینتر [قرار دارد]، بدن عظیمی از حیاتها را پشت خود دارد، اما درحالی که او اینجا روی زمین قرار دارد، قرار است یک شخص عادی این قلمرو، این سطح، باشد. اینگونه است. گرچه شخص در پایینترین سطح قرار دارد، اگر علیه فای کیهان مرتکب گناهی شود، یا اگر نتواند با این فا که کیهان و موجودات ذیشعور بیشماری را خلق کرده همدل باشد، آنگاه پس از مخالفت با چنین چیزهایی کجا قرار است برود؟ مرگ، همانطور که مردم درکی از آن دارند، شامل رفتن به مکان خاصی میشود. اما چنین شخصی کجا خواهد رفت؟ حتی آن مادهای که در این عالم درنتیجهی مرگ نهایی چیزی میباشد توسط این فا خلق میشود، بنابراین اگر این شخص مخالف فا باشد، کجا باید برود؟ بهعنوان مثال، در کتاب مقدس، یهوه و مسیح هر دو اشاره کردند که حیات آنهایی که حواریون را آزار و شکنجه میکنند چگونه برای همیشه با عذاب و دوزخ ابدی مواجه میشود. این حتی تا وقتی که کیهان جدید خلق میشود صحت خواهد داشت، و در طول سالهای طولانی تاریخ، گناهکار بهطور بیوقفه جزای کارمای گناه خود را میپردازد. عجب، چقدر وحشتناک است! این رنج و عذاب، پایانی نخواهد داشت، چراکه وقتی کسی علیه قانون بزرگ کیهان مرتکب گناه شده باشد، کارمای گناه این اندازه بزرگ است. گرچه یک موجود بشری فقط یک بشر است، اما درواقع او یک نمایندهی سطوح بالاتر است. بنابراین، وقتی یک موجود بشری علیه دافا مرتکب گناه میشود، بدن حیاتهای پشت او که او نمایندهی آنها است، از بالا تا پایین، تمامی خدایان بیشمار و هر گونه موجودات آن را کاملاً منهدمشده خواهد دید، چراکه این اصلاح- فای کیهان است. رحمت قبل از اینکه فاجعهی بزرگ وارد شود تقدیم میشود، اما اصلاح- فا بهطور سخت و شدیدی جدی است.
فای من به مردم عادی آموزش داده نمیشود، بلکه به مریدان دافا آموزش داده میشود. مریدان دافا همگی درک میکنند این چیست. این بدین معنی است که افرادی که واقعاً مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند موجودات بشری هستند، و آنهایی که در صف ازبین برده شدن قرار گرفتهاند موجودات بشری هستند. درواقع هدف آزار و اذیت این بود که از یک سو مریدان دافا را مورد آزمایش قرار دهد، و از سوی دیگر، حیاتهای کهن در کیهان را پاکسازی کند، که انسان یکی از آنها است. نیروهای کهن تصمیم قاطع گرفته بودند که انسان نجات پیدا نکند، چراکه نیروهای کهن کیهان بر این باور بودند که دیگر نه کیهان و نه موجودات ذیشعور آن خوب هستند، و بنابراین همگی باید از بین بروند. در عین حال، تزکیهکنندگان دچار آزمونهای سخت و دشواری میشدند، بهطوری که هرکدام از مریدان دافا که نمیتوانستند بهخوبی تزکیه کنند از بین میرفتند. مردم دنیا و دیگر موجودات ذیشعور نگه داشته نمیشدند. احتمالاً پیشگوییهای زیادی بدین مضمون را دیدهاید، که برخی میزان مردمی که بهجای میمانند را یک در دههزار، یک در هزار، یا فقط یک نفر در ده خانوار عنوان کردهاند. به هر شکل، آنها میخواستند موجودات ذیشعور را در مقیاسی وسیع نابود کنند. اما، هدف اصلی اشاعهی گستردهی دافا در این دنیا، و نجات موجودات ذیشعور این است که هر چیزی را جبران کند و رهایی ببخشد-- تمامی موجودات ذیشعوری که قابلیت نجات یافتن دارند را نجات دهد. و این دلیل آن است که چرا تا حدی که میتوانیم، انجام دادهایم، بهترین سعی خود را کردهایم تا بیشتر نجات دهیم.
شرکت نیروهای کهن این کیهان در این امر اصلاح- فا ذاتاً بهعنوان یک شیطان برای دافا و اصلاح- فا عمل میکند. همانطور که آگاه هستید، اینجا در بین انسان ایجاد متقابل و بازداری متقابل مشغول کار است، یک مثبت در مقابل یک منفی. اجتماع بشری اینگونه است. مردم ذاتاً در محیطی زندگی میکنند که شرارت به همراه خوبی وجود دارد، و جوهر مادی انسان این دو جنبهی خوبی و شرارت را دارا میباشد. بنابراین، وقتی یک شخص کنترل خود را از دست میدهد و عصبانی میشود، غیر منطقی، بیرحم، نفرتانگیز میشود، یا سخت تحتتأثیر لذت قرار میگیرد، این سرشت اهریمنی است که مشغول کار است؛ درحالی که وقتی او منطقی، رحیم یا مهربان باشد، این سرشت بودایی، یا سرشت خوب او است که مشغول کار میباشد. و در این دنیا افراد خوب وجود دارند، افراد بد وجود دارند، آنهایی که مهربان هستند، آنهایی که شرور هستند، درست همانطور که در آسمانها بوداها وجود دارند-- که پادشاهان فا هستند-- همینطور پادشاهان اهریمن. البته تمامی اینها باهم جور در میآیند و این سازگاری و توافق تمام مسیر تا سطوح بسیار بالا میرود، با یک منفی در برابر یک مثبت. داشتن یک منفی برای یک مثبت، هر چیزی را در کیهان کهن در تعادل نگه میدارد. وقتی نیروهای کهن کیهان دیدند که این دافا که درحال اشاعه بود کاملاً مثبت بود، بلافاصله بسیاری از اهریمنان و سختیها را بهوجود آوردند. دقیقاً بدین شیوه چیزی را شکل دادند که برای این اصلاح- فا و برای دافای کیهان یک اهریمن بود. مسائل اینگونه روی دادند.
پس چیزی که میتوانیم بگوییم این است که، تمام کارهایی که مریدان دافا این سالها انجام دادهاند بهمنظور نجات مردم و روشنگری حقیقت بوده است. حتی گرچه بسیاری از مریدان دافا تا درجهی شدیدی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، تمامی آنها در مسیر خدایی شدن بهوقوع پیوستند؛ خواه شخص زود یا دیر راهی شود، هر یک باید به کمال برسند. درحالی که برعکس، مردم عادی چنین فرصتی ندارند. پس چه چیزی زندگی یک مرید دافا را اینقدر خاص میسازد؟ بنیان آن از ابتداییترین زمان در تاریخ درحال پایهگذاری بود، و بدین شیوه بود که مریدان دافا تا حال حاضر با موفقیت گذر کردهاند. در میان مرتبههای مریدان دافا، مریدان مسیح و نیز مریدان شاکیامونی، و البته موجودات خدایی دیگر که شما آنها و مریدانشان را نمیشناسید نیز وجود دارند. البته شما واقعاً مریدان آنها نیستید. شما مریدان دافا هستید، و صرفاً به انتظار این روز بودهاید. به عبارت دیگر، شما در ساختن فرهنگی برای بشریت به همراه آن چهرههای مقدس بودهاید، و امروز، آن فرهنگ دوباره مورد استفاده قرار میگیرد تا مردم را نجات دهد.
پس از کنفرانس فای اخیرمان در واشنگتن دیسی در پایتخت ایالات متحده، بسیاری از شاگردان شنیدند که استاد به جلسهی هر پروژه میرود و با آنها دیدار میکند، و بدین شکل، ناگهان هزاران نفر امروز آمدند. (خنده) تمامی پروژهها تعداد زیادی دعوتنامه برای من فرستادند، و هر یک، بزرگ یا کوچک، خواستند استاد با آنها جلسهای بگذارد. (خنده) استاد قادر نمیبود از عهدهی همگی آنها برآید. چیزی که الان گفتم درواقع برای این بود که به شما بگویم که همگی بسیار خوب عمل کردهاید، و نیازی ندارید که استاد هر یک از کارهایی را که انجام میدهید یا هر یک از شما را تأیید کند. با انجام آن تا امروز، و با شرکت در نجات موجودات ذیشعور، درحال روشن کردن مسیری برای خودتان، بنیان گذاشتن تقوای عظیم خودتان، و به انجام رساندن مأموریت تاریخی خود هستید. بسیاری از این چیزها توسط توهم پنهان میشوند، و حتی اگر استاد چیزی را به شما آموزش دهد، آن را با جزئیات تمام به شما نمیگوید. ( استاد میخندند) بنابراین میخواستم با شما درمیان بگذارم که نمیتوانستم از عهدهی این برآیم که [در تمامی جلسات شما] شرکت کنم، حتی با اینکه مرا دعوت کردید. (همه میخندند) اما حالا که آمدهام نمیخواهم ناامیدتان هم کنم. میدانم که همیشه میخواهید چیزهایی را با استاد درمیان بگذارید. (مریدان تشویق میکنند) اما اینجا افراد بسیار زیادی هستند، پس بگذارید برگههای پرسشها را بالا بفرستید و من برای شما پاسخ خواهم داد. اما اگر پرسشهای شما از نوع شخصی است، یا مرتبط با نجات موجودات ذیشعور یا کارهایی که مریدان دافا باید انجام دهند نیست، آنگاه آنها را بالا نفرستید. اگر برگهها بسیار زیاد باشد، و هر کسی یکی بنویسد، حتی تا فردا این ساعت هم تمام نخواهیم کرد. (همه میخندند) آنهایی که در سالن فرعی هستند نیز میتوانند برگههای پرسش را بفرستند. بسیار خوب، آنها را بیاورید-- شروع کنید و آنها را بیاورید.
مرید: در هنگیین جلد دوم، منظور از "چهار عنصر بزرگ [باگذر زمان] ازبین رفتهاند" چیست؟
استاد: میتوانم این را توضیح دهم، اما فکر میکنم این پرسش زیاد ارتباطی با کارهایمان که درحال حاضر باید برای نجات موجودات ذیشعور انجام دهیم ندارد. منظور شاکیامونی از "چهار عنصر بزرگ"، خاک، آب، آتش و باد بود -- عامل بنیادین ایجاد عالم در قلمرو خاصی درون یک بدن کیهانی. دقیقاً روشن ساختم که در یک قلمرو خاص بود که چهار عنصر بزرگ عامل بنیادین پشت خلق آن عالم بود. اما هنوز هم آن، [عامل] نهایی نبود، عامل بنیادین واقعی. درحالی که بدن کیهانی در طول زمانی طولانی درحال گذر از مراحل ایجاد، ایستایی و تباهی بوده و به مرحلهی تباهی رسیده، چنین بهنظر میرسد که در روند ازبین رفتن [درگذر زمان] باشد.
مرید: مریدان دافای اهل کره در سرزمین چین دلتنگ استاد هستند.
استاد: از همگی شما تشکر میکنم. نیازی نیست این چیزها را در برگههای پرسش بنویسید. میدانم که همگی شما دلتنگ استاد هستید و استاد دلتنگ شما! (همگی مریدان بلند تشویق میکنند)
مرید: مریدان دافای پکن هر چه انتها نزدیکتر میشود بیشتر دلتنگ استاد میشوند.
استاد: از خواندن اینگونه برگهها با صدای بلند رد میشوم. فقط برگههایی را برای خواندن انتخاب میکنم که پرسش داشته باشند.
مرید: مریدان دافا از دانشگاه کشاورزی پکن، دانشگاه زمینشناسی پکن، دانشگاه بیهانگ، دانشگاه جنگلداری پکن و ... به استاد درود میفرستند.
استاد: اجازه دهید درودهای بیشتری بالا نفرستید، چراکه خواندن آنها زمان میبرد. از همگی شما تشکر میکنم. (مریدان تشویق میکنند)
مرید: کل بدنهی مریدان دافا در نانچانگ، گوانگدونگ، هونان و شینینگ درودشان را به استاد باشکوه میرسانند.
استاد: از خواندن درودها رد میشوم، و به پاسخ پرسشها میپردازم. میخواهم با پرسشها شروع کنم-- پاسخ پرسشها.
مرید: کل بدنهی شاگردان تایلند درودشان را به استاد میرسانند.
استاد: درودی دیگر. از همگی شما تشکر میکنم.
مرید: ذییانگ، استان سیچوآن، چنگدو ... (همگی میخندند)
استاد: یکی دیگر.
مرید: چگونه میتوانیم افکار و عقاید و وابستگیهایی که توسط زندگی درمیان مردم عادی شکل گرفتهاند را در سریعترین زمان ممکن از بین ببریم؟
استاد: (خنده) در بین چالشها، یا وقتی مسائل نمیتوانند حل و فصل شوند، مردم همیشه سعی میکنند به برخی از تاکتیکها برای استفاده فکر کنند. اما درواقع هیچ میانبری وجود ندارد: شما مجبورید بهطور واقعی تزکیه را به عمل بگذارید و همسو با قانون بزرگ تزکیه کنید. اگر یک شخص بخواهد بهسوی خدا شدن حرکت کند، و هنوز فکر کند، "بگذار ببینم آیا میتوانیم نوع خاصی میانبر پیدا کنیم" (خنده)، آیا او واقعاً میتواند توسط انجام تزکیهی واقعی و استوار درحال رشد باشد؟ این عملی نیست. اگر میخواهید بالاتر بروید مجبورید بهطور واقعی و استوار تزکیه کنید.
مرید: پس از اینکه استاد دفعهی پیش در کنفرانس فای واشنگتندیسی فا را آموزش داد، بسیاری از مریدان در سرزمین چین پی بردند که آنها نیز باید بدون قید و شرط با هماهنگکنندگان همکاری کنند. تا آنجا پیش رفتند که دنبال دستیاران و هماهنگکنندگان پیشین محل [تمرین] رفتند تا از آنها بخواهند حالا بهعنوان هماهنگکنندگان کلی باشند، علیرغم این حقیقت که این دستیاران و هماهنگکنندگان پیشین محل [تمرین] در بسیاری از موارد هرگز بهطور واقعی قدم پیش نگذاشتهاند.
استاد: قبلاً، در سرزمین چین، آن مریدان دافایی که در موقعیتهای مسئولیتی در محلهای تمرین کار میکردند به خاطر اینکه بهخوبی تزکیه کرده بودند در آن موقعیتها نبودند، بلکه، بهخاطر این بود که آنها توانایی به انجام رساندن چنین کاری را داشتند و میل انجام چنین کاری را داشتند. این باید تزکیهکنندگان باشند که امور تزکیهکنندگان را اداره میکنند. فقط کافی نیست که در نظر داشت شخص در ادارهی امور چقدر خوب است؛ اینکه آیا او قادر است تزکیه کند نیز باید در نظر گرفته شود. این چیزی است که هرگز نمیتواند تغییر کند.
وقتی دفعهی پیش فا را آموزش دادم، صراحتاً یک سطر در این باره اضافه کردم که، "این مربوط به مریدان دافای خارج از سرزمین چین میباشد." شرایط در سرزمین چین متفاوت است، بنابراین به افراد آنجا اشاره نمیکردم.
مرید: شاگردانی در سرزمین چین که کوشا هستند مشغول روشنگری حقیقت و نجات مردم هستند، و زمان کافی برای مطالعهی فا یا انجام تمرینها را ندارند، که منجر به این میشود که مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. از سوی دیگر، برخی از شاگردان مقدار زیادی از وقت خود را صرف مطالعهی فا و تمرینها میکنند و بهندرت حقیقت را روشن میکنند. بسیاری شبیه این هستند. در این وضعیت، چه مقدار طول خواهد کشید قبل از اینکه بتوانیم مردم را به میزان کافی نجات دهیم؟
استاد: اصولاً این را میگویید که برخی فقط روشنگری حقیقت میکنند اما فا را مطالعه نمیکنند درحالی که دیگران فقط فا را مطالعه میکنند اما حقیقت را روشن نمیکنند. (خندهی حضار) این دقیقاً عذر و بهانهای است که نیروهای کهن استفاده میکنند تا مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار دهند. [این چیزی است که روی میدهد] اگر نتوانید بهطور واقعی این دو چیز را متعادل کنید، چراکه نجات مردم توسط دافا چیزی نیست که یک شخص عادی بتواند به انجام برساند. باید یک تزکیهکننده باشد. بنابراین، باید فا را مطالعه کنید، تزکیه کنید و یک تزکیهکننده باشید. وقتی یک فرد عادی آن را انجام میدهد به حساب نمیآید و او آن مقدار تقوای عظیم را بهدست نمیآورد. پس اگر شما، بهعنوان یک تزکیهکننده، نتوانید این کار را به انجام برسانید و فقط فا را مطالعه کنید، آیا اینطور نیست که هدف از مطالعهی فا را در نظر نگرفتهاید؟ این برای موفقیت خود شما و نیز نجات موجودات ذیشعور است. توسط مطالعهی فا خودتان فا را بهدست میآورید، اما آیا فقط میخواهید بهدست بیاورید-- مزایایی از دافا بهدست بیاورید؟ بهعبارت دیگر، اگر درحالی که مریدان دافا مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و دافا مورد تهمت و افترا قرار میگیرد، شما برنخیزید و برای حمایت چیزی نگویید، آیا ارزش بهدست آوردن فا را دارید؟ موضوع این است.
مرید: برخی از شاگردان غربی در اروپای شمالی درخواست کردهاند که افراد رویکرد مبتنی بر تقویم برای مطالعهی جوآن فالون داشته باشند، و ...
استاد: نباید چنین چیزی باشد. بهترین چیز برای شما این است که زمان مقرری برای مطالعهی فا داشته باشید. مطالعهی فا با همدیگر شکلی است که به شما دادهام. اما باید درخصوص مطالعهی فا کوشا باشید و مرتباً مطالعه کنید، و فقط آنگاه میتوانید جهتها را گم نکنید، میتوانید مسیرتان را بهدرستی بپیمایید، و آنچه را که باید انجام دهید بهخوبی انجام دهید. روش مطالعهی فا را تغییر ندهید. بسادگی آن را از اول تا آخر بخوانید. نروید که چیزی متفاوت را شروع کنید که سعی کنید جدید باشید. فکر میکنم این تفکری بشری است که مردم را به این سمت میبرد که انتخاب کنند که کدام قسمت از فا را مطالعه کنند یا برای مطالعهی فا به رویکردی جدید دست پیدا کنند.
مرید: در منطقهی ما یک هماهنگکنندهی تبلیغ شن یون وجود دارد که به دلایل گوناگونی دیگر بیرون نمیآید و نسبتاً افسرده است. ممکن است استاد چند کلمه بیان کنند؟
استاد: ترجیح میدهم حکم صادر نکنم. (خندهی حضار) تا وقتی که این امر به پایان نرسیده است، مریدان دافا هنوز در میان تزکیهکردن خودشان و گذر از آزمایشها هستند و اینکه شخص الزامات را داشته باشد یا خیر درحال مشاهده شدن است. نمیخواهم مسیر او را مسدود کنم. هر شخصی درحال رسیدن به بینشهای خودش است، و هر یک درحال تزکیه میباشند. درحالی که آنچه شما میبینید این است که او امروز بیرون نمیآید، باید بدانید که او درحال گذر از زمانهای سخت و در میان یک آزمایش است. همه درطول آزمایشهایشان از میان آن خواهند گذشت. چیز حیاتی این است که شخص چگونه خود را اداره میکند.
مرید: یک همتزکیهکننده گفت که عدم اعتماد به بالاترین شخص مسئول معادل عدم اعتماد به استاد است. آیا این درست است؟
استاد: مایلم دوباره دربارهی این با همگی شما صحبت کنم. آنچه که دربارهاش صحبت کردم شخص اصلی مسئول هر پروژه یا شخص اصلی مسئول انجمن دافای یک منطقه است. این خیلی مهم است. درخصوص افراد مسئول در سطوح زیرین، یا مسئول ناحیهی خاص یا دپارتمانهای خاصی درون یک پروژهی خاص، این آنقدر حیاتی نیست. بههر حال، بهعنوان مریدان دافای ما، از آنجا که استاد از شما درخواست کرد که وضعیتتان را تغییر دهید، آنگاه باید همانطور که توصیف کردم عمل کنید و به مدیرتان گوش کنید، و از دستورات آنها پیروی کنید، چراکه هر چه باشد اینکه هر دپارتمان امور را چگونه انجام میدهد نهایتاً از دستورات شخص اصلی مسئول میآید. بگذارید یکبار دیگر تکرار کنم چگونه است: من به اشخاص اصلی مسئول-- اشخاص مسئول پروژهها و ابتکارات مهم، و بالاترین شخص در هر انجمن دافا-- اشاره کردم، نه دپارتمانهای گوناگون زیر آنها، یا هماهنگکنندگان مطالعهی فا و محلهای تمرین مختلف تحت انجمن یک منطقهی خاص. اینها افرادی نیستند که به آنها اشاره کردم. آنها عهدهدار مسئولیت کل پروژه نیستند. اما با اینکه این را گفتم، هنوز هم باید در به انجام رساندن آنچه که اشخاص مسئول ناحیههای مختلف و دپارتمانها یا بخشهای گوناگون درون یک پروژه میگویند پیروی کنید و خوب عمل کنید، چراکه از خیلی از آنها توسط بالاترین شخص مسئول خواسته شده که آن رویکردی که انتخاب میکنند را انتخاب کنند. بههر حال اگر مشکلاتی جدی وجود داشته باشد همیشه میتوانید مطابق معمول آنها را گزارش کنید. اما، درطول این سالها، عادتی را شکل دادهاید که درخصوص برخی از افراد بهطور بدی فکر میکنید، و نتوانستهاید به آن وابستگی خاتمه دهید چراکه به نگاه کردن به بیرون عادت کردهاید. میخواهم این وضعیت را برگردانم، و آن ماده را برای شما از بین ببرم. نمیتوانید به این صورت ادامه دهید. وقت برای آن گذشته است.
پس چرا قبلاً چیزی نگفتم؟ بسیار خوب، درنظر بگیرید اگر آنچه را که [الان] از شما درخواست میکنم درست از روز اول انجام داده بودید، وضعیتتان چگونه میشد. اگر فقط هرچه شخص مسئول میگفت انجام میدادید، مسیر خودتان را نمیرفتید. بیشتر اینکه، اگر شخص مسئول شما را به خارج از مسیر راهنمایی میکرد، متوجه آن نمیشدید. و اگر شخص مسئول خودش هیچ سختی نمیداشت که از آن عبور کند، او نمیتوانست تزکیه کند. آیا منظور مرا متوجه میشوید؟ این دلیل آن است که چرا در طول سالهای قبل اینگونه آموزش دادم، و این موضوع را مطرح نکردم. اما حالا افراد مسئول از میان ده سال سختی و آزمون و آن روند تزکیه گذر کردهاند، و از آزمونهای زیادی عبور کردند و مسیر خودشان را پیمودند. اکثریت زیادی میدانند چگونه امور را اداره کنند. حالا نیاز داریم که آن وضعیتتان را تغییر دهیم. و با این کار، این وابستگی شما که از روی عادت به بیرون نگاه میکنید، در بیرون جستجو میکنید و هر زمان که مشکلاتی بروز میکند به شخص مسئول نگاه میکنید را از بین ببریم. قبلاً عادت داشتید که به بیرون نگاه کنید و همیشه با فرد مسئول مخالفت کنید، و حتی تا امروز، هنوز هم با او موافقت نمیکنید. (خندهی حضار) این خوب نیست. باید او را بپذیرید. حالا، درخصوص افراد مسئول، برخی واقعاً ضعیف عمل کردهاند. درحالی که برخی ضعیف عمل کردهاند، اکثریت خوب عمل کردهاند. بنابراین استاد هنوز با دقت مراقب امور است.
مرید: برخی از همتزکیهکنندگان اشاره کردهاند که درحالی که مشغول کار برای یکی از رسانههایمان هستیم، همچنین موافقت کنیم که برنامههایی را برای همتزکیهکنندگان در رسانههای دیگر انجام دهیم. آیا این بدین معنی است که بر انجام یک کار بهخوبی متمرکز نیستیم؟
استاد: مریدان دافای ما همزمان درحال به دوش کشیدن بسیاری از کارها هستند. اگر بتوانید یک کار را بهخوبی انجام دهید، درحالی که از عهدهی این برآیید تا همزمان کار دیگری را بهخوبی انجام دهید، آنگاه به آن بپردازید. اما اگر نمیتوانید یک کار را کامل کنید و با این حال کاری دیگری را به عهده میگیرید، آنگاه هیچ یک را بهخوبی انجام نخواهید داد. بنابراین باید پی ببرید که چگونه این چیزها را متعادل کنید. در شمالشرق چین عبارتی است که، "یک خرس کور بلال میچیند." (خندهی حضار) منظور شمالشرقیها از "خرس کور" یک خرس است، بنابراین، یک خرس چگونه بلال میچیند؟ یک بلال میکَنَد و زیر بغلش میگذارد، سپس سعی میکند یکی دیگر زیر همان بغلش بگذارد، سپس دیگری را برمیدارد و سعی میکند این را هم دوباره زیر همان بغلش جای دهد، اما در آخر فقط یک بلال برایش میماند (خندهی حضار)
مرید: اخیراً در سرزمین چین، یک تزکیهکنندهی عالی که در محل خاصی یک هماهنگکننده بود ناگهان چیزی که شکل کارمای بیماری به خود گرفته بود را تجربه کرد و درگذشت و بسیاری را متأثر کرد. تزکیهکنندگانی که نزدیک وی بودند به این فکر میکنند که چه قسمتی مربوط به آنها بوده یا آیا دلایل دیگری وجود دارد؟
استاد: پس از گذر از این مقدار آزار و اذیت و پیمودن این اندازه از مسیرتان، باید همگی آگاه باشید که این مسائل چگونه پدید میآیند. میتوانید از همتزکیهکنندگانتان بپرسید و در خصوص مسائل روشن شوید.
بسیاری از نظم و ترتیبهایی شبیه این توسط نیروهای کهن ساخته شد. البته، وقتی نظم و ترتیبها درحال ساخته شدن بودند، شاگردان از این آگاه نبودند که این نیروهای کهن هستند که درحال انجام چنین کاری هستند. در آن زمان، استاد هنوز آنها را بهعنوان نیروهای کهن مشخص نکرده بود. بنابراین شاگردان با این نظم و ترتیبها موافقت کردند، و به این شکل چسبانیده شدند. در آن زمان، برخی بر این باور بودند که این همانطوری است که امور باید انجام شوند، و بنابراین چیزهای خاصی را امضاء کردند. و وقتی زمان مقرر فرا رسید، نیروهای کهن دستاویزی داشتند، میتوان گفت، برای اینکه به آن بچسبند و او را آزار و اذیت کنند. سناریوهای دیگری نیز بوده است. برای مثال، بسیاری از افراد تزکیهشان را از طریق مشاهدهی دیگران و صرفاً پیروی از دیگران انجام دادهاند بهجای اینکه مسیر خودشان را بپیمایند. بنابراین نیروهای کهن کاری میکنند که این شخص زودتر ترک کند، و از این موقعیت استفاده میکنند تا ببینند افراد چگونه واکنش نشان میدهند و ببینند آیا میتوانند به تزکیه ادامه دهند. از آنجا که تزکیه چیزی است که باید از روی اراده و خواست خودتان و بهصورت فعال و کنشگرایانهای انجام دهید، وقتی با نفع و سود مورد وسوسه قرار میگیرید، یا وقتی در ارتباط با شهرت و احساساتتان از درد شدیدی زجر میکشید، باید واقعاً قادر باشید بهآسانی از آن چیزها دست بکشید، و فقط آنگاه چیزها برای شما کامل خواهند شد. بنابراین، وقتی بعد از اینکه میبینید شخصی دیگر خوب عمل میکند، همگی خوب عمل میکنید، یا بعد از اینکه میبینید او خوب عمل نمیکند خوب عمل نمیکنید، و همگی اینگونه هستید، آنگاه مثل این است که آن شخص را به سمت خطر هل میدهید. در این حالت، وابستگی بشری شما، رفتن این شخص را تسریع بخشیده است. از این رو، نیروهای کهن از این سوء استفاده میکنند و نمیگذارند وی زنده بماند، چراکه نظر آنها این است که او افراد بسیاری را که به او نگاه میکردند و واقعاً تزکیه نمیکردند تحت تأثیر قرار داده است. آیا واقعاً آن افراد درحال گذر از سختی و آزمایشها بودند؟ آیا واقعاً میتوانستند تزکیه کنند؟ آیا تزکیهشان واقعی بود یا خیر؟ فقط وقتی یک شخص تزکیهی خودش را انجام دهد بهحساب میآید. بنابراین، آنها از این دستاویز استفاده میکنند و برای استاد سخت است که کاری در اینباره انجام دهد. این بدین خاطر است که آنها از یک اصل سوء استفاده میکنند و میگویند، "به همگی آن افراد نگاه کن-- چه کسی در بین آنها واقعاً درحال تزکیه کردن است؟ ما باید این شخص را از سر راه برداریم." این دلیل آن است که چرا این واجب و ضروری است که شما در تزکیه مسیر خودتان را بپیمایید. قطعاً باید خودتان را تزکیه کنید.
البته بیشتر از این دو سناریو وجود دارد. برخی از افراد برای مدتی طولانی وابستگی به بیماری را در خود پروراندهاند، که این هم خطرناک است. این بدین دلیل است که برخی از افراد فکر میکنند که بیماریهایشان توسط تمرین دافا از بین خواهد رفت، و اینکه یک سپر دفاعی روی آنها خواهد بود-- "تا وقتی به ردهی مریدان دافا ملحق شوم بیماری نخواهم داشت، و چیزی برای ترسیدن نخواهم داشت." چه وابستگی بشری قدرتمندی! اما آیا آنگاه این شخص تزکیهی واقعی را به انجام رسانده است؟ یا اینکه با دافا بهعنوان یک سپر دفاعی برخورد کرده است؟ حتی اگر این چیزی نباشد که شخص در ابتدا اینگونه فکر میکرد، اما هنوز هم آن یک وابستگی است.
اما آیا نباید ما رها از تمام کوتاهیها باشیم اگر قرار است تا مرحلهی کمال تزکیه کنیم؟ نمیتوانیم درخصوص وابستگیهای بشری هیچ کوتاهی داشته باشیم. هر وابستگی بشری یک مشکل است. همگی باید بروند. هر یک از آنها میتوانند به این منجر شوند که یک شاگرد با چیزهای ناخوشایندی مواجه شود. مطمئن هستم که بسیاری از شاگردان، درحالی که از میان این همه سختیهایی که دارند گذر کردهاند، از این بهخوبی آگاه هستند. نیازی نیست بیشتر توضیح دهم. این مسائل همگی چیزهایی هستند که در مسیرتان بر آنها غلبه کردهاید.
مرید: برخی از مریدان دافا در چین پس از اینکه مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند قدم پیش نمیگذارند، اما داشتن مریدانی که عقب افتادهاند باعث به تعویق افتادن روند اصلاح- فا میشود. ممکن است استاد در این خصوص ما را روشن کنند؟
استاد: آنها آن را به تأخیر نمیاندازند، چراکه هرچه باشد زمان منتظر کسی نمیماند. فقط اینطور است که استاد درحال ادامه دادن به ارائهی فرصتهایی است، و ما میتوانیم در طول این روند در این بین منتظر شما باشیم. بههر حال، لحظهی پایانی عظیم واقعی نمیتواند به تأخیر بیفتد.
مرید: در این مرحله در اصلاح- فا، مریدان دافا در سرزمین چین چگونه میتوانند بهتر عمل کنند؟ آنها از من میخواهند از طرف آنها درودشان را به استاد محترم برسانم.
استاد: موجودات ذیشعور را نجات دهید، حقیقت را روشن کنید، آنچه را که مریدان دافا قرار است انجام دهند انجام دهید، و خودتان را بهخوبی تزکیه کنید. نروید بهدنبال برخی رویکردهای عجیب باشید. با آن شیوههای درجه پایین و نامرغوب وقتتان را تلف نکنید. فقط با اطمینان و وقار سه کار را انجام دهید. برای درود از شما تشکر میکنم. ( تشویق)
مرید: ممکن است لطفاً استاد اصول فا دربارهی جمع نکردن پول را صراحتاً دوباره آموزش دهند. برای مثال، برخی از پروژههای خارج از چین به سرمایه نیاز دارند، و برخی از شاگردان پول ارائه میکنند و برخی با نیروی کار کمک میکنند. آیا این جمع کردن پول بهحساب میآید؟
استاد: وقتی دربارهی جمعکردن پول صحبت میکنم، درواقع عمدتاً به وضعیت در سرزمین چین اشاره میکنم. خارج از چین مشکلات نادر هستند، گرچه در تایوان چندین مورد استثناء وجود داشته است که افراد از شکافهای مریدان دافا سوء استفاده کردهاند. اما در سرزمین چین، افراد کلاهبردار مانند آن بسیار هستند، و بنابراین عمدتاً به وضعیت امور در سرزمین چین اشاره میکردم. بنابراین در مناطق دیگر، چنین مشکلاتی زیاد رایج نیستند. برخی از مریدان دافا دور هم جمع شدند و سرمایه ارائه کردند تا پروژهی خاصی را شروع کنند، اما آن بهمنزلهی جمعآوری پول نیست؛ آنها از افراد دیگر درخواست پول نکردهاند. بنابراین این بهحساب نمیآید. البته برخی از مریدان دافا که صاحب کسبوکار هستند و برخی که از نظر مالی خیلی باثبات هستند، مقداری از پولشان را برای حمایت از پروژههای دافا دادهاند و این هم دوباره متفاوت از جمعآوری پول است. در این موارد شخص قلباً و بهصورت خودجوش این کار را انجام میدهد و این کار چیزی را متأثر نمیکند چراکه وضعیت مالی او باثبات است. بنابراین بهمنزلهی یک مشکل بهحساب نمیآید. عضویت را شروع نکنید و نروید که از شاگردانمان درخواست کمک مالی کنید. هر کسی این کار را انجام دهد درحال انجام کاری اشتباه است.
مرید: اخیراً در برخی از مناطق شاگردان تقریباً دچار کارمای بیماری شدیدی شدهاند. برخی از شاگردان این ایده را مطرح کردهاند که همه افکار درست بفرستند و با موجوداتی که عامل کارمای بیماری هستند به راهحل نیکخواهانهای برسند. آیا این درک "راهحل نیکخواهانه" و این رویکرد نسبت به آن صحیح است؟
استاد: مریدان دافا بخشنده هستند و بدنهای قانون استاد بهطور نیکخواهانهای درحال حل و فصل کردن بسیاری از پیوندهای کارمایی مثبت و منفی شما هستند. این نوع از تفکر اشتباه نیست، اما شخص باید در نظر بگیرد که آیا این وضعیت واقعاً طوری است که میبینید، یا اینکه بهخاطر اینکه انتخاب بهتری ندارید و با افکار درست ناکافی درحال انجام این هستید.
برخی از افراد که قبلاً بیماری داشتند بهمحض اینکه تزکیهی دافا را شروع کردند بهبود یافتند و واقعاً معالجه شدند. اما نیروهای کهن برای اینکه وابستگیهای شما را بردارند و آزمایش کنند که آیا الزامات را دارا هستید یا خیر، باعث شدند که هر جایی که نقطهی اصلی بیماری پیشینتان بود درد داشته باشد، یا بیماری دوباره برگردد، بهطوری که علائم دقیقاً مشابه باشند، همگی برای اینکه ببینند آیا شما به دافا ایمان دارید. وقتی این اتفاق بیفتد چگونه قرار است خود را اداره کنید؟ بشری یا خدایی-- تفاوت فقط در یک فکر نهفته است. اگر آنچه بروز کند یک فکرِ درست باشد، و شما این حالت را بگیرید که تمامی اینها دروغین هستند، که این نیروهای کهن هستند که مداخله میکنند، و به خودتان یادآوری کنید که چه مدت است که دافا را تزکیه کردهاید و اینکه چنین چیزی ممکن نیست، اگر این فکر واقعاً از درون بیاید، بلافاصله مشکل ناپدید میشود. اما این صرفاً چیزی نیست که شما بگویید و بعد قادر باشید به آن برسید. آن نوع فکرِ درستِ استوار از درون شما میآید و این چیزی سطحی یا اینکه فقط به زبان بگویید نیست. فرض کنید برخی از افراد فکر کنند، "اوه، استاد به ما گفت چه بگوییم، پس این چیزی است که خواهم گفت،" اما قلب شما ناپایدار باشد، یا فقط این کار را انجام دهید برای اینکه استاد ببیند، و هنوز به آن قلمرو نرسیده باشید. در این حالت، وقتی این فکر شما بیرون بیاید، قادر نیست آنها را تکان دهد و این قدرت را ندارد که چیزهای نیروهای کهن را شکست دهد. بنابراین مؤثر نخواهد بود. فقط با یک فکر درست ایجادشده توسط تزکیه، آن به موفقیت میرسد.
دقیقاً بهخاطر اینکه بتوانید این چیزها را بهخوبی اداره کنید، هرگز گفتن این به شما که صادقانه فا را مطالعه کنید و تزکیهی واقعی انجام دهید را متوقف نکردهام، چراکه وقتی افکار درست قوی باشند، واقعاً قدرت خداییگونه خواهید داشت بهطوری که یک کوه را به دو نیم کند-- فقط با یک فکر آن را به دو نیم کنید. فقط ببینید که آیا نیروهای کهن آنوقت جرأت میکنند مداخله کنند. وقتی افکار درست شما ظاهر شود، هیچ چیز نمیتواند مسیرتان را مسدود کند. بنابراین شاگردانی که بیشتر مورد تداخل قرار گرفتهاند و بدتر از همه مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، عمدتاً شاگردانی هستند که خیلی کوشا نبودهاند، که فا را پیاپی مطالعه نمیکنند، یا هنگام مطالعهی فا ذهنشان جای دیگری است. همیشه اینگونه است. بههر حال، مریدان دافایی که بهخوبی تزکیه کردهاند، واقعاً نمیتوانند مورد مداخله-- حتی کمترین مداخلهای-- قرار بگیرند. بیشتر اینکه افکار درست آنها قوی است و همزمان درحال کمک به دیگران هستند. آنها بهطور واقعی درحال کمک به استاد هستند فا را اصلاح کند.
مرید: بسیاری از شاگردان در سرزمین چین چیز [زیورآلات] محافظی که "فالون دافا هائو" روی آنها مزین شده است را بهعنوان مطالب اساسی برای روشنگری حقیقت درنظر میگیرند و اولین کاری که پس از دیدن شخصی انجام میدهند این است که اینها را به او میدهند. اما حقیقت را بهطور عمیق روشن نمیکنند.
استاد: مسلم است که انجام این کار درست نیست. شما درحال توزیع این چیزها هستید درحالی که نمیدانید این شخص درصدد انجام چه کاری است-- "اینجا میروی، یکی بگیر!" (خندهی حضار) شاید آن شخصی که آن را به او دادید یک دقیقه قبل در اردوگاه کار مشغول آزار و اذیت مریدان دافا بوده، پس چرا به او یکی بدهید؟ برای چه او را محافظت میکنید؟ برای اینکه او را ایمن نگه دارید بهطوریکه بتواند آزار و اذیت مریدان دافا را به انجام برساند؟ آنچه که نیاز دارید انجام دهید این است که حقیقت را برای او روشن کنید، کاری کنید که او درک کند، و انجام کارهای بد را متوقف کند. وقتی او را بهطور واقعی نجات دادهاید آنگاه به او یک چیز [زیورآلات محافط] بدهید. این باید عمیق و بهطور جدی انجام شود. نجات مردم معادل توزیع کردن فلایرها نیست، درحالی که هر فلایری که بیرون دادهاید بهحساب میآید.
مرید: وقتی شاگردان در سرزمین چین فردی از دوستان یا خانواده را میبینند که دچار بیماری وخیمی شده است، به آن شخص میگویند که "فالون دفا هائو" را تکرار کند و به او اطمینان میدهند که معالجه خواهد شد.
استاد: درخصوص شرایط حال حاضر در سرزمین چین صحبت کنیم، اگر شخصی که [به او گفته میشود] واقعاً جرأت این را دارد که در آن موقعیت شیطانی آن را تکرار کند-- و حتی آن را بلند تکرار کند-- آنگاه آن شخص معالجه خواهد شد. ( تشویق حضار) اما هیچ تضمینی نیست که اگر یک شخص آن را در موقعیتی که کمتر سخت باشد تکرار کند مؤثر باشد. دلیل این است که وقتی کسی این شجاعت را دارد که بیرون بیاید و در [موقعیتی] که فشار از طرف شیطان وجود دارد دربارهی دافا خوب بگوید، متفاوت از این است که در امریکا صرفاً بگردد و همان چیز را بگوید. اگر اینجا بیرون بروید و فریاد بزنید، "فالون دافا هائو!"، حتی پلیس هم ممکن است با آن همراه شود و دستی هم به نشانهی حمایت از شما، تکان دهد (خندهی حضار) چراکه هیچ فشاری موجود نیست. اما با این وجود نیز، اگر وقتی شخص میگوید "دافا هائو"، آن از قلب او بیرون بیاید، آنگاه تأثیری خواهد داشت. بنابراین، چه نوع نتیجهای داشته باشد، بستگی به نیت شخص و آنچه که فکر میکند و نیز محیط پیرامون دارد. اگر شرایط خوب باشد، مسائل راحت و آرام باشد و فشاری نباشد، آنگاه آن به وضعیت بستگی دارد. این جایی است که قلب شخص عامل تعیینکنندهای است.
مرید: برخی از چینیهای سرزمین چین که هرگز فالون گونگ را تمرین نکردهاند به امید بهدست آوردن اقامت، چین را ترک میکنند. آنها به محلهای تمرین ما میآیند تا تمرینها را یاد بگیرند و در تمام فعالیتها عکس میگیرند. وقتی برای پناهندگی اقدام میکنند به حکومت دروغ میگویند. همچنین برخی از مریدان دافای ما برای اعضای خانوادهشان توصیهنامه تهیه کردند [تا برای پناهندگی اقدام کنند]. آیا انجام چنین کاری مطابق الزامات فا است؟
استاد: وقتی آزار و شکنجه در ابتدا شروع شد مریدان دافا درخصوص این مسائل بحث و گفتگوهای زیادی کردند. من آنرا اینگونه میبینم. [پی بردن به اینکه] آیا شخص، واقعی است امور مربوط به حکومت است و ما بهعنوان مریدان دافا در این خصوص هیچ قدرت اجرایی نداریم. اگر شخص بخواهد یاد بگیرد، و بخواهد که تمرینها را انجام دهد، آیا از آموزش دادن به وی امتناع میورزید؟ هنوز هم باید به او آموزش دهید. نکتهی کلیدی این است که درطول این راه، حقیقت را برای او روشن میکنید. کمک به وی برای اینکه درخصوص مسائل روشن شود نکتهی کلیدی است.
بهطور کلی، مریدان دافا مهربان هستند، بنابراین، اگر آن شخص بخواهد عکس بگیرد، بگذارید بگیرد و همینطور اگر میخواهد یاد بگیرد. واقعاً. گرچه اگر در این حالت از فالون گونگ استفاده کند تا پناهندگی سیاسی بگیرد، پس از آن به فالون گونگ مدیون میشود، و از آن روز به بعد نباید هیچ کاری بدی نسبت به فالون گونگ انجام دهد. اگر انجام دهد، بلافاصله کیفر و مجازات میگیرد. مجبور خواهد بود تا قرض را بپردازد، و به اندازهی مساوی بپردازد. او توانست توسط استفاده از فالون گونگ از چین بیرون بیاید و به ایالات متحده بیاید و بنابراین مجبور خواهد بود عیناً همان اندازه بپردازد. شاید برخی قوانین را نقض کند و به کشورش برگردانده شود، یا بهاندازهی برابر مجازات دریافت کند. درحال حاضر، برخی از وکلا کلاسهایی برای یادگیری فالون گونگ برگزار میکنند و حتی به مردم میگویند که جوآن فالون را مطالعه کنند تا شانسشان برای دریافت پناهندگی را بیشتر کنند. انگیزهی این وکیل هر چه که باشد، او بدهی سنگینی نسبت به فالون گونگ پیدا میکند. اما با نگاه از زاویهی دیگر، اینکه مردم را به یادگیری دافا کشاند کار بدی نیست. گرچه این [جویندگان پناهندگی] چین را ترک کردند تا پول بهدست بیاورند و یک زندگی سر و سامان دهند، و سود بردن اولویت اول آنها است، حتی آنگاه نیز، در طول [انجام این کارهای فریبنده] مطمئناً به درکی از فالون گونگ میرسند و برای این دلیل اصولاً زیاد نگران نیستیم. هرچه باشد این نقش حکومت است که نگران چنین چیزهایی باشد نه ما. بنابراین، بهترین سعیتان را بکنید تا درگیر [کار] این افراد نشوید و پیوندهای کارمایی منفی با این افراد شکل ندهید.
مرید: استاد، مایلم بپرسم، وقتی دربارهی تبلیغ شن یون تبادل تجربه میکنیم، آیا باید موضوع رشد شینشینگ را مطرح کنیم بهجای اینکه فقط دربارهی کار بحث و گفتگو کنیم؟
استاد: درست است. درخصوص هر کاری که ممکن است باشد، اگر مریدان دافا از عهدهی این برآیند تا افکار درست قویتری داشته باشند، امور بهتر پیش خواهد رفت. البته این بدین معنی نیست که این درست باشد که کار فوری را رها کرده فقط بر مطالعهی فا تمرکز کرد. اگر این کار را انجام میدادید یک مشکل میبود و وقتی مطالعه را تمام میکردید، شخصی که نیاز داشتید با او صحبت کنید رفته بود و کاری که در دست بود نمیتوانست انجام شود. نباید دربارهی هر چیز بیش از حد متعصب باشید. فا چیزی است که قطعاً باید مطالعه کنید، در موقعیت مناسب و زمان مناسب، و این چیزی است که باید بهطور مناسب به آن بپردازید.
مرید: آیا افکار و شخصیتی که در طول زمان در ما شکل گرفت، نظم و ترتیبهای نیروهای کهن هستند؟ اگر آن مداخلهی قابلملاحظهای برای مطالعهی فای شخص ایجاد کند، چگونه شخص باید بهطور کامل از آن رها شود؟
استاد: افکار و ایدهها، یا عقاید و تصورات گوناگون که در مغز شما شکل میگیرند، همگی در طول بازپیداییهای شما و مواجه شدنتان [با چیزها] در دنیا شکل گرفتند. و هر چه شخص مسنتر باشد، بیشتر گردآوری کرده است. در سرزمین چین، پدیدههای بد بیشتر و بیشتری وجود دارند و بهطور فزایندهای ظاهر میشوند. مردم متوجه شدهاند که بچههای چینیِ سرزمین چین بهطور تکاندهندهای از بچههای خارج متفاوت هستند. بچههایی که از چین هستند دربارهی همه چیز میدانند و بسیار حیلهگر هستند. واقعاً. چیزهای بد از هر نوعی در آن اجتماع درحال ظاهر شدن هستند و هیچ خط مرزی برای هیچ چیزی وجود ندارد-- خواه روزنامهها باشد، رسانه، رفتار مردم، یا چیزهایی که مردم میگویند. سر بچههای کوچک با چیزهای نادرست پر میشود، بیشتر از بچههایی که خارج از چین زنندگی میکنند، و از اینرو از این نظر بیشتر شبیه بزرگسالان هستند.
هرچه که وارد ذهن یک شخص میشود آنجا میماند. موجودات بشری حافظه دارند. درحالی که آن را "حافظه" مینامیم، و بهنظر میرسد چیزی مفهومی باشد، اما اینطور است که درواقع حقیقتاً و بهطور واقعی چیزی مادی است. وقتی مردم چیزهایی میگویند، یا وقتی کسی چیزی را برای شما توضیح میدهد، یا سعی میکند شما را نسبت به چیزی متقاعد کند، "فلان، فلان، فلان"-- جریان مداومی [از چیزها] به داخل سر شما میریزد. مواد واقعی واقعاً بهسمت شما پرتاب میشوند. وقتی برخی افراد واقعاً برآشفته میشوند و به مشاجره ادامه میدهند، درواقع درحال پس زدن تمامی آن چیزها هستند. البته آنچه که مریدان دافا انجام میدهند برای مردم، خوب است و سخنان ما از افکار درست نشأت میگیرد، بنابراین وقتی ما صحبت میکنیم آنچه که از دهان ما بیرون میآید گلهای نیلوفر آبی هستند. برعکس، هیچیک از چیزهایی که درون مردم عادی دربین اجتماع شکل میگیرند بهطور کلی خوب نیستند، و پس از اینکه آن چیزها وارد بدن شخص میشوند درواقع بر او تسلط پیدا میکنند. ممکن است مردم بگویند که مهم نیست چه چیزی با چشمان خود میبینند، و اگر دیگر نخواهند چیزی را ببینند صرفاً میتوانند نگاه کردن به آنرا متوقف کنند. اما این صحت ندارد. وقتی بینایی شما با چیزی تماس پیدا کرد، آن چیز وارد شده است. این بدین دلیل است که هر چیزی میتواند خودش را در بعدهای دیگر تکثیر کند، بنابراین هر چه به چیزی طولانیتر نگاه کنید، بیشتر وارد میشود. بدون توجه به اینکه چه چیزی است، خواه در تلویزیون باشد یا روی کامپیوتر، بهمحض اینکه به آن نگاه کنید وارد میشود. همانطور که این چیزهای بد در مغز و بدنتان بیشتر انبار میشوند، درنهایت بر اعمال شما مسلط میشوند. گفتار شما، طرز تفکر شما، چشمانداز شما از چیزها-- همگی تحت تأثیر قرار میگیرند.
مردم محصول محیطشان هستند. این بدون استثناء درست است. و این چیزی نیست که فقط تزکیهکنندگان درک میکنند، چراکه نسلهای قدیمیتر مردم عادی نیز در زمانی این را متوجه شدند. در تزکیهی شخص، چیزهای انباشته شده بهتدریج از بین میروند. اما اگر میخواهید پس از شروع تزکیه همگی آنها را یکدفعه از بین ببرید، بهطورکلی بگوییم، امکانپذیر نیست. دلیل این است که بیشتر از یک شب سرد طول میکشد تا قطعه یخی بهضخامت یک متر شکل بگیرد: سخت است چیزهایی که شکل گرفتند در یک مرتبه از بین بروند، چراکه حرارت کافی را ندارید و به مرحلهای نرسیدهاید که قادر باشید آن را ذوب کنید. بنابراین قبل از اینکه بتوانید آن را ذوب کنید و ازبین ببرید باید کوشش زیادی صرف کنید. اگر امروز بهخوبی تزکیه کنید، این اندازه [از یخ] ذوب میشود؛ فردا خوب تزکیه کنید، و آن اندازه بیشتر ذوب خواهد شد؛ روز بعد خوب تزکیه کنید، و آن اندازه بیشتر ذوب خواهد شد. و ذره ذره ادامه مییابد تا مرحلهای که افکار درست شما بهطور واقعی کافی باشد. در آن مرحله مقدار حرارتی که تولید میکنید افزایش خواهد یافت، و قادر خواهید بود تا بهطور کامل آن را ذوب کرده و ازبین ببرید.
پس چگونه است که پس از اینکه شخص ظاهراً تمام این چیزها را ازبین برد بهنظر میرسد افکار بد دوباره در او ظاهر میشود. و بیشتر اینکه، هر روز افکار درست میفرستد تا آن چیزها را پاکسازی کند، اما به ظاهر شدن ادامه میدهند-- چرا هرگز ازبین نمیروند؟ حقیقتاً. آن چیزها صرفاً در یک روز وارد نشدهاند ( استاد میخندند)، و در یک لحظه نیز شکل نگرفتهاند. این دلیل آن است. برخی افراد ممکن است به ذهنشان برسد که در این حالت، شاید اگر برای کمک از استاد درخواست کنند، استاد تمام آنها را برایشان از بین میبرد. اما آیا آنگاه درحال کمک خواستن از استاد نیستید که بهجای شما تزکیه کند؟ در انتها، بهعنوان تزکیهی شما به حساب نمیآید. و هرچه که بهعنوان تزکیهی شما به حساب نیاید بهمعنی این است که شما آن را تزکیه نکردید، بنابراین کوتاهیهایی در تزکیهی شما خواهد بود. بنابراین پس از بازگشت شما به آسمانها، شمار عظیمی از خدایان پس از مشاهدهی تزکیهی شما چگونه عکسالعمل نشان میدهند؟ در بسیاری از موارد، اگر چیزی را از طریق تزکیهی خودتان اداره نکنید، اگر آن تقوای عظیم را بهدست نیاورید، و اگر سختیهایی را [که همراه با تزکیه است] تحمل نکنید، بهطوری که استاد در هر قدم از مسیر چیزها را برای شما پاکسازی کند، آنگاه آسمانها پذیرای شما نخواهند بود. اگر هنوز هم بدهیهای پرداخت نشده داشته باشید قابلقبول نخواهد بود. آنچه که بدهکاری است باید پرداخت شود-- این قانون این کیهان است. استاد میتواند بخشی را برای شما بپردازد، و میتواند آنچه را که باید پاکسازی شود از ذهنتان پاکسازی کند، اما، خود شما باید آن قسمتی که در روند تزکیه برای شما در نظرگرفتهشده را تزکیه کنید و آن قسمت کمی را که قرار است تحمل کنید، تحمل کنید. آن خطری برای شما فراهم نمیکند، اما باید درک کنید که تزکیه چیست و چگونه به آن بپردازید. فقط وقتی به بینشهای جدید برسید و رشد کنید است که تزکیه بهحساب میآید.
مرید: ممکن از استاد بخواهم لطفاً در مورد اهمیت نمایش هنر حقیقت، نیکخواهی، بردباری صحبت کنند؟
استاد: اهمیت نمایش مشابه اهمیت پروژههای دیگر است، چراکه همگی تلاشهایی هستند که توسط مریدان دافا برای روشن کردن حقیقت و نجات مردم انجام میشوند. به همین خاطر، شبیه پروژههای دیگر است.
مرید: استاد محترم، من مرید شما، کار رسانه انجام میدهم. پرسش من دربارهی جزئیات طرحریزیهایمان است. برای مثال، وقتی طراحی برنامههای تلویزیونی را انجام میدهیم، بسیاری از چیزها به روش سنتی انجام نمیشوند و خیلی تجاری بهنظر میرسند. آنها چیزی نیستند که در زمانهای گذشته وجود داشتند. چگونه باید نیاز به پیمودن مسیر مریدان دافا و نیاز به حرفهای بودن را درکنار هم قرار دهیم؟
استاد: درخصوص کارهای عادی فقط به انجام آنها اهمیت بدهید. روشی که کارها درحال حاضر در اجتماع انجام میشوند مسلماً بازتابی از زمانهی ما است. اما اگر تصمیم بگیرید که چیزهایی را بسازید که کاملاً بر طبق [چیزهای] قدیمی باشند بدلیل اینکه در گذشته هیچ چیز مدرنی در اجتماع وجود نداشته، آنگاه پی خواهید برد که هیچ کسی چیزهای شما را نمیخرد. (خندهی حضار) هرچه باشد شرایط برای آن را ندارید. امروز جامعه اینگونه که هست میباشد. فقط به روشی معمول به امور بپردازید و این تقصیر شما بهحساب نمیآید. نیازی نیست که مریدان دافا بهطور فعالی [چیزهای قدیمی] را تبلیغ کنند. برای شما این کافی است که فقط نقش مثبتی ایفا کنید. میتوانید در هر موقعیتی تزکیه کنید، بهخاطر داشته باشید، و چیزی که تزکیه میکنید خودتان است. وقتی توسط سود و منفعت مورد وسوسه قرار میگیرید، وقتی با انتخاب بین خوبی و شرارت مواجه میشوید، یا انتخاب درست و اشتباه، و وقتی با تصمیمگیری بین آنچه باید و نباید انجام دهید مواجه میشوید، همیشه این موضوعی است از اینکه خودتان را کجا قرار میدهید. فقط خود را درگیر انجام تمرین و تزکیه کنید. درحالی که کتاب را میخوانید و فا را مطالعه میکنید، و درحالی که به تزکیه و مطالعهی فا بدون کند شدن میپردازید، حالا فقط موضوع این است که آیا میتوانید خودتان را بیرون در جامعه خوب اداره کنید.
آنچه که در مدارس امروزه مطالعه میشود چنین چیزهایی هستند، و اینها همان چیزهایی هستند که شخص در موقعیت محل کارش انجام میدهد. بنابراین این موضوعی نیست. این اجتماع چیزی میباشد که هست، بنابراین تمام کاری که میتوانید انجام دهید این است که به بهترین شکل ممکن به امور بپردازید. وگرنه، اگر کار نکنید و از خانوادهی خود حمایت نکنید، آنوقت چه؟ اگر صرفاً امرار معاش یک موضوعی شود چه؟ تصور کنید اگر به همگی شما گفته بودم که حالا بروید و لباسهای قدیمی بپوشید و به روشهای باستانی کارها را انجام دهید. (خندهی حضار) این چیزی نیست که از شما خواستم انجام دهید. زمانه اینگونه است. در آینده به آن چیزی که سنتی بود باز خواهد گشت، مطمئناً، بهطور قطع. اما حالا این عملی نخواهد بود. و این مخصوصاً وقتی مردم را نجات میدهید صحت دارد. باید مطابق اجتماع باشید برای اینکه مردم را نجات دهید، یا اینکه در این کار موفق نمیشوید. اگر برخی رویکردهای عجیب و غریب را برگزینید، مردم فکر میکنند شما عجیب هستید و اگر هیچ کسی درک نکند چه میگویید، چگونه مردم را نجات خواهید داد؟
مرید: برای اینکه شن یون را در طبقات بالاتر جامعه مشهور سازیم و نتایج بهتری بگیریم باید چهکار کنیم؟
استاد: خودتان باید سعی کنید و ببینید همانطور که کارهای واقعی را انجام میدهید چه چیزهایی مؤثر هستند. وضعیت هر منطقه متفاوت است، و هر قومیتی متفاوت است. برخی کشورهایی هستند که قبلاً کمونیست بودند، برخی همیشه جوامعی عادی داشتهاند، برخی مناطقی با اقتصاد موفق هستند، و برخی وضعیت اقتصادی ضعیفی دارند. همچنین، هر گروهی از مردم درحالی که در اجتماع زندگی میکنند عقاید و تصورات شرطیشدهی فرهنگی متفاوتی را شکل میدهند. بنابراین، مریدان دافا در هر منطقه باید خودشان امور را اداره کنند. آوردن شن یون برای اجرا چیزی نیست که برای شما اجباری ساخته باشم، چرا که این نیز فقط یک پروژه برای نجات مردم است. منابع مریدان دافا محدود است، و بنابراین اگر این کاری است که میخواهید انجام دهید، قطعاً باید آن را بهخوبی انجام دهید-- درغیر اینصورت آن را انجام ندهید. من درخواست نمیکنم که هر شهر دنیا شن یون را برگزار کند. چیزی که میگویم این است که، اگر این کاری است که واقعاً میخواهید انجام دهید، آنگاه باید آن را خوب انجام دهید. درغیر اینصورت آن را انجام ندهید.
برخی از افراد فکر میکنند امسال درخصوص شن یون نسبتاً خوب عمل کردیم چراکه پول از دست ندادیم. آنها واقعاً درخصوص آن خوشحال هستند، اما شن یون درنهایت پول از دست داد. آیا میدانید میلیونها دلاری که لازم است تا شن یون هر سال برگزار شود از کجا میآید؟ مریدان دافا همگی میدانند که آوردن شن یون میتواند مردم را نجات دهد، که میتواند به این برسد، اما اگر نسبت به شن یون مسئولانه عمل نکنید، آنگاه این یک مشکل است. شن یون در هر منطقهای که میرود برای مریدان دافا تغییراتی در شرایط بهوجود میآورد، و در عامل نجات مردم پیشرفت ایجاد میکند، اما شما هم درعوض باید شرایطی را که نیاز دارد فراهم کنید. اگر تصمیم میگیرید که شن یون را بیاورید، آنگاه واقعاً مطمئن شوید که آن را بهخوبی انجام میدهید. و از آنجا که این استاد است که شخصاً شن یون را هدایت میکند، اگر منطقهتان آن را بهخوبی انجام ندهد، آن بهسرعت به من برخواهد گشت.
مرید: درحال حاضر، فرزندان بسیاری از مریدان دفا درگیر امور عادی میشوند. چه کاری باید انجام دهیم؟
استاد: حقیقتاً. اجتماع بشری یک خم رنگرزی بزرگ است. اجتماع بر سر مردم با مریدان دافا درحال رقابت است. و این حتی برای فرزندان مریدان دافا که در این موقعیت زندگی میکنند نیز صحت دارد: چیزهای بد سعی میکنند آنها را پایین بکشند. اگر فرزند تزکیه نکند، یا محیط خوبی نداشته باشد، آنگاه واقعاً قادر نخواهد بود آن چیزها را از خود دور کند. اما مسئولیتهای یک مرید دافا عظیم هستند و بنابراین باید نه تنها مردم دنیا را نجات دهیم بلکه آن افرادی که نزدیک ما هستند را نیز نجات دهیم.
مرید: آیا ممکن است لطفاً استاد در مورد ارتباط "صدای امید" با دیگر رسانهها صحبت کنند؟
استاد: چیز خاصی درخصوص این ارتباط وجود ندارد، چراکه در هر مورد موضوعی از این است که مریدان دافا پروژهای را راهاندازی میکنند و کار میکنند تا به هدف مشترکی برسند-- تا موجودات ذیشعور را نجات دهند. آن را از صمیم قلب انجام دهید. اگر آن را میخواهید انجام دهید، بهخوبی انجام دهید. درغیر اینصورت آن را انجام ندهید. اگر آن را ضعیف انجام دهید، شیطان به شما میخندد، به نیکنامی مریدان دافا صدمه میخورد، و عواقب نامطلوبی خواهد داشت. بنابراین، هر کاری باشد که انجام میدهید، واقعاً باید آن را با تمام جدیت انجام دهید.
تمام مسیرهایی که درطول اعتباربخشی به فا طی میکنید، هر یک کار و همهی آنها در کتاب تاریخ ثبت میشود. کارهایی که به انجام میرسانید توسط خدایان و بدنهای قانون استاد مورد ارزیابی نهایی قرار میگیرند. و خالصترین چیزها بین آنها، دقیقاً چیزی است که مسیر شما را بنیان مینهد، و آنها تقوای عظیم شما هستند، آنچه که استفاده کردهاید تا بهشت خود را بنیان گذارید. آنچه که شاکیامونی از طریق کاوش و بررسی به آن روشنبین شد، "احکام، تمرکز، خرد" بود. همانطور که میدانید، آن روش تزکیهی وی بود، و آن دربرگیرندهی چیزی است که در طول اشاعهی دارمای خودش برای چهل و نه سال به آن رسید. هر خدا چیزهای خودش را که توسط کاوش و بررسی به آن روشنبین شده، که از قانون بزرگ کیهان به آنها رسیده، دارد و از طریق آنها است که خودش را کامل میسازد و بهشت خود را ایجاد میکند. تمام کارهایی که هر یک از مریدان دافا انجام میدهند توسط خدایان مورد توجه قرار میگیرند و هر یک خدایانی دارند که ارزیابی نهایی را ارائه میدهند.
مرید: افراد فروش تبلیغات در دفتر مرکزی انتیدیتیوی لازم دارند که گزارشگران برای شرکتهای خاصی برنامههای خبری تجاری و صنعتی رایگان تهیه کنند.
استاد: [پس این درخصوص] تهیه برنامههای خبری خاص بهصورت رایگان است. اگر میخواهید رابطهی خوبی ایجاد کنید، یا اگر نوعی معاملهی تجاری وجود دارد که برای دو طرف سودمند است، آنگاه اشکال ندارد که آن را انجام دهید. اما اگر اینطور نیست، آنگاه ارزش ندارد که بهطور رایگان آن را انجام داد. اگر در طول انجام این برنامهی خبری خاص [بهطور رایگان] مردم نجات پیدا کنند، آنگاه مخالفتی ندارم. در غیر اینصورت اگر نمیتواند به این هدف برسد، چرا انجام بدهید؟ از آنجا که این برگهی پرسش اینگونه نوشته شده باید به همراه این سطرها پاسخ دهم.
مرید: مرید شما نمیتواند این را درک کند. آیا این چهرهی حرفهای انتیدیتیوی را مخدوش نمیکند یا گزارشگران باید با این وجود نیز صرفاً به بهترین وجه همکاری کنند و به تیم فروش کمک کنند تا این رویکرد را برای جذب مشتریان بالقوه استفاده کنند؟ آیا تیم فروش باید سعی کنند در سریعترین زمان ممکن استناندارد حرفهای خودشان را بالا ببرند بهطوری که بتوانند در فروش تبلیغات مستقل باشند؟
استاد: واقعاً چیزهای زیادی وجود دارند که انتیدیتیوی باید درخصوص آنها بهتر عمل کند. نگاه کنید امور در شن یون چگونه اداره میشوند، و میتوانید ببینید که افراد نمیتوانند صرفاً هر کاری را که میخواهند، انجام دهند. این یک مشکل است اگر جلسات شما نمیتواند موضوعات واقعی را حل و فصل کند. اما واقعاً ترجیح میدهم هیچ کاری درخصوص این نوع موضوعات خاص انجام ندهم، چراکه اینها چیزهایی در مسیر تزکیهی شما هستند که باید آنها را بهخوبی اداره کنید. بههر حال، اگر آنها را بهخوبی اداره نکنید، واقعاً تأثیر بزرگ منفی بر نجات موجودات ذیشعور مریدان دافا خواهد داشت.
مرید: پروژهای که تیم من روی آن کار میکند هرگز از استاد نظرخواهی نکرده است. پروژهی ما درحال حاضر در موقعیت بحرانی قرار دارد اما هماهنگکنندگان نمیتوانند به توافق برسند و تضادها شدید هستند، باعث میشوند پروژه متوقف شود.
استاد: پس فقط کارها را بر طبق خواست بالاترین فرد مسئول انجام دهید. قبلاً این مشکل را بارها دیدهام، بهطوری که به این شیوه میلغزید و یکی پس از دیگری میافتید. اما امید دارم که پس از اینکه افتادید، چیز خوبی از آن یاد بگیرید. همیشه از تجربیاتتان چیزهای بد را برندارید. وقتی چیزهای بد یاد بگیرید، درواقع از تفکر بشری استفاده میکنید تا مسائل را درنظر بگیرید، و زیرکتر و مکارتر میشوید که بدین معنی است که درحال بدتر شدن هستید. قبلاً دربارهی اینکه یک شخص بد چیست با شما صحبت کردهام: او کسی است که مکار است. درحالی که کسی که خوشقلب باشد و تفکر او آنقدر پیچیده نباشد شخص خوبی است. باید دربارهی مسائل به شکلی سازنده فکر کنید، و وقتی میلغزید مانند یک تزکیهکننده بهدنبال دلیل باشید، بپرسید، "کجا اشتباه کردم؟" فقط با ارزیابی مسائل با فا است که قادر خواهید بود از تجربهتان چیزهای خوبی یاد بگیرید. اگر واقعاً بتوانید از عهدهی این برآیید که این کار را انجام دهید، مسائل قطعاً خوب پیش خواهند رفت. و اگر همگی شما بتوانید این کار را انجام دهید، باور ندارم پروژهتان بتواند خراب شود. فقط اینطور است که به درون نگاه نکردهاید یا چیزهای خوب یاد نگرفتهاید. یا بهعبارت دیگر، دربارهی امور به شیوهای که مریدان دافا باید صحبت کنند، صحبت نکردهاید.
مرید: هنگام انتخاب پروژههای دافا، آیا این اشتباه است که این را درنظر بگیریم که کدامیک اجازه میدهد شخص آنچه را که خوب یاد گرفته مورد استفاده قرار دهد یا کدامیک برای پیشرفت شخص مفیدترین خواهند بود، برعکسِ اینکه توسط سرپرست آن پروژه متقاعد شود [که به پروژه بپیوندد]؟ این را میپرسم زیرا آنها میخواهند مریدان مستعد را پیدا کنند تا بهطور تماموقت کار کنند، درحالی که عقیدهی من این است که بهترین راه برای تعامل با جریان اصلی اجتماع و افراد عادی پرنفوذ آن این است که شغلی عادی داشت. آیا ممکن است لطفاً استاد کمک کنند در این خصوص توضیح دهند؟
استاد: با نگاه از زاویهی کار عینی نجات مردم، این اشتباه نیست که "این را درنظر داشت که کدامیک اجازه میدهد شخص چیزهایی که خوب یاد گرفته را مورد استفاده قرار دهد...در انتخاب پروژههای دافا." فرض کنید تخصص شما کامپیوتر است، و بیرون میروید تا تبلیغات [برای رسانهمان] جمعآوری کنید. البته اگر بدانید که این نیز چیزی است که در انجام آن توانا هستید، آنگاه خوب است. بهعبارت دیگر، هر چیزی که یاد گرفتهایم و مورد استفاده قرار میدهیم که میتواند نقش قابلتوجهی در نجات مردم ایفا کند قطعاً بسیار خوب است. اما اگر نتیجه بگیرید که درحالی که در شغلی عادی هستید میتوانید تأثیر بزرگتری در نجات مردم داشته باشید، آنگاه قطعاً با این شکل فکر کردن چیز اشتباهی وجود ندارد. درواقع این چیزها ساده هستند. هرچه که تصمیم میگیرید انجام دهید، آن را بهخوبی انجام دهید. اشخاص مسئول برخی از پروژهها واقعاً بیرون میروند تا نیروی کار بگیرند چراکه کمبود شدید نیروی انسانی دارند. "چه اهمیتی دارد در چه چیزی خوب هستید، تا وقتی که بتوانید قرارداد ببنیدید و کار کنید عالی است!" (خندهی حضار) مسیرتان برای شما است که بپیمایید. حتی وقتی میلغزید از صحبت کردن خودداری میکنم. وقتی بهطور واقعی خود شما میدانید چهکار کنید عالی خواهد بود.
مرید: بهخاطر کمبود نیروی انسانی، پروژههای مختلف بر سر تعداد محدود کارکنان رقابت و دعوا میکنند، بهجای اینکه همکاری بین آنها را بهبود بخشند.
استاد: وقتی بهطور شدیدی نیاز دارید تا فرد مناسبی را پیدا کنید، اما نمیتوانید، گرایش دارید که عجله کنید و کسی را بگیرید تا کار را شروع کند. متوجه هستم که این چالشی هست که هماکنون با آن مواجه هستید. درحال مشاهدهی این تضادها هستم.
مرید: ممکن است از استاد محترممان بپرسم که با توجه به رژیم سیاسی فعلی ویتنام، آیا [افرادی که آنجا زندگی میکنند] باید هنوز هم روی روشنگری حقیقت برای سرزمین چین کار کنند؟
استاد: وقتی مریدان دافا تحت شرایط سیاسی استثنایی زندگی میکنند، برای آنها کافی است که درخصوص امور محلی خوب عمل کنند. وقتی شرایط و موقعیتهای مناسب وجود ندارد، امور را به زور انجام ندهید. البته، گفتهام که بسیاری از مردم در سرزمین چین قابلتوجه هستند، چراکه پادشاهان ملیتهای گوناگون از دورههای مختلف گذشته، به همراه حیاتهایی از سطوح بالا که برای شکل دادن پیوندهای تقدیری آمدند، آنجا بازپیدا شدهاند. علیرغم اینکه مردم چینیِ امروزه بهطور غیرقابل تشخیصی تباه شدهاند-- بهطوری که رفتار، تفکر و روش آنها برای انجام کارها همگی بهطور وحشتناکی زشت و زننده شده است-- اما اصل و مبدأ آنها بههیچ وجه پست و حقیر نیست و بسیار محتمل است که پادشاه هر قومیتی دربین شما درحال زندگی در آنجا باشد. و مریدان دافا در سرزمین چین درحال استفاده از تمام قدرت خود هستند تا روی این مسائل کار کنند. اگر فکر میکنید که شرایط مورد نیاز برای کار کردن روی آنها را نیز دارید، آنگاه این اشکالی ندارد. اگر ندارید، پس نگران نباشید. تمام مریدان دافای دنیا، شامل مریدان دافا در هر منطقه در سراسر چین، درحال کار کردن روی آنها هستند.
مرید: چه پروژهای برای نجات موجودات ذیشعور در افریقا مناسبترین است؟ شن یون؟ تلویزیون سلسلهی تانگ جدید؟ یا اپک تایمز؟
استاد: (خنده) هر کدام که بهبلوغ رسیده است را استفاده کنید. اگر احساس میکنید که انتیدیتیوی بهبلوغ رسیده است، پس آن رویکرد را استفاده کنید. اما اگر شرایط مناسب را ندارید، آنگاه آن به انجام نخواهد رسید. اگر این اپک تایمز باشد که بهبلوغ رسیده است، پس اپک تایمز را آنجا راه بیندازید. موضوع این نیست که کدام پروژه بهتر مناسب است. بلکه باید اول درنظر بگیرید که آیا شرایط مناسب برای آن وجود دارد یا خیر، و دوم اینکه، بهعنوان مریدان دافا باید برای خاطر موجودات ذیشعور، بهروشی عملی دربارهی مسائل بهطور کامل فکر کنید.
مرید: منابع دافا باارزش هستند، چهکاری باید انجام دهیم که کل بدنهی مریدان دافا قدر منابع دافا را بدانند؟
استاد: حقیقتاً. شاگردان زیادی هستند که در بهدست آوردن پول ناتوان هستند، اما در خرج کردن آن اصلاً مشکلی ندارند. (خندهی حضار) هرچهقدر زیاد هم باشد، هیچ دودلی برای خرج کردن آن ندارند، و کل آن را بهسرعت مصرف میکنند، بهطوری که دربارهی این فکر نمیکنند که این کار چه نتایجی خواهد داشت، دربارهی اینکه از کجا آمده است، یا پس از اینکه [پول خرج شد] شرایط ما چگونه خواهد بود. آنان هیچ حس مسئولیتی ندارند. خدایان همگی با نگاه خشمآلودی درحال مشاهدهی افرادی که اینگونه عمل میکنند هستند. تلف کردن منابع دافا معادل مداخله با دافا و آسیب رساندن به آن است. شما منابع محدودی که داریم را هدر دادهاید، برای وقتی که زمانی میرسد که واقعاً مردم را نجات داد چیزی باقی نگذاشتهاید.
مرید: اصلاح- فا هماکنون به انتها رسیده است، اما کشورها در جنوبشرق آسیا هنوز از عهدهی این برنیامدهاند تا میزبان اجرای شن یون باشند. در اینباره بسیار نگران هستیم. مایلم از استاد درخواست کنم لطفاً ما را نیرو ببخشند بهطوری که امیدوار بمانیم.
استاد: درواقع، شن یون مجبور نیست که ضرورتاً به آنجا برود. اگر رسانههای ما مانند اپک تایمز و انتیدیتیوی [آنجا] بهخوبی عمل میکنند، تأثیر روشنگری حقیقت آنها مشابه خواهد بود. و اینکه، پروژههای دیگر نیز میتوانند عالی باشند. تمام مریدان دافا باید قادر باشند نقشی را که برای آنها درنظر گرفته شده ایفا کنند، چراکه فکر میکنم این با خوب انجام دادن کارها توسط شما ارتباط دارد. اینطور نیست که اگر فقط شن یون بیاید میتوانید موجودات ذیشعور را نجات دهید. شن یون فقط یکی از ابتکارات است. فقط اینطور است که من درحال ادارهی آن هستم چراکه الزامات حرفهای بالا است و اگر یک شرکت بینالمللیِ اجرای هنرها شبیه این نمیتوانست به استاندارد هنری در سطح جهانی دست یابد عملی نمیبود.
مرید: در سرزمین چین، مردم از طبقهی پایینتر و بالاتر درک خوبی از فالون گونگ دارند، اما طبقهی متوسط اغلب از آن اجتناب میکنند و به آن توجهی نمیکنند. چگونه باید به این افراد دسترسی داشته باشیم؟
استاد: آنچه که درحال حاضر در سرزمین چین بهعنوان "طبقهی متوسط" تصور میشود بههیچ شکلی جریان اصلی جامعه نیست؛ بلکه یک طبقهی دارای امتیاز است. در گذشته قبل از اینکه آزار و اذیت فالون گونگ شروع شود، بیش از نیمی از طبقهی متوسط به بالای واقعی جریان اصلی جامعهی چین فالون گونگ را پذیرفته بودند. حزب شرور پس از آن، این افراد، جریان اصلی، را به سمت دیگر راند و از آن هنگام طبقهی فاسدی را ایجاد کرده که بهعنوان هستهی اصلی جامعه عمل میکنند. و از اینرو اینگونه است که اجتماع چینی تا حد غیرقابل اصلاحی فاسد شده است. البته، آن افرادی که به آن طبقه تعلق دارند شخصاً هنوز هم میتوانند نجات یابند. آنچه که حیاتی میباشد این است که آنها مایل باشند به حقیقت گوش کنند.
مرید: آیا وضعیت جاری امور در تایوان چیزی است که وابستگیهای مریدان دافا بهبار آورده یا آن نظم و ترتیب نیروی کهن است؟
استاد: من اینگونه بیان میکنم. نیروهای کهن واقعاً نظم و ترتیبهای خود را آنجا عمل کردهاند، اما اگر مریدان دافا نتوانند بهخوبی عمل کنند، آنگاه برای شما بهعنوان افراد، آن مسئلهای از تزکیه میشود. و اگر مریدان دافای یک منطقه نتوانند بهخوبی عمل کنند، آنگاه آن منطقه مشکلاتی را تجربه خواهد کرد که توسط وابستگیهای بشری بهبار آمده است-- مشکلات زاده شده از وابستگیهایی که بین شاگردانمان یافت میشوند. بنابراین، اگر درخصوص موضوع خاصی هنوز هم بیشتر مریدان دافای تایوانی بهخوبی عمل نکرده باشند، آنگاه آن واقعاً بر وضعیت امور آن منطقه اثر خواهد گذاشت. البته، نمیگویم که مریدان دافای تایوانی خوب عمل نکردهاند؛ برخی چیزها مداخلهی نیروی کهن هستند. برای مثال، اگر مریدان دافای ما قبلاً وابستگیهای بشریای که باعث شد همراه با خطوط حزب سیاسی آبی- سبز بهطور تفرقهافکنانهای فکر کنند را نمیداشتند، وضعیت امروز بهتر میبود. من این را از هم زمان شروع مکرراً مطرح کردم، چراکه میدیدم که نتایج چه خواهد بود. اما، برخی از شاگردان به رابطههای سیاسی بیشتر از تزکیه بها دادند. واقعاً سخت است که وابستگیهای بشری را از بین برد.
مرید: مایلم از استاد درخواست کنم که درخصوص مورد زیر کمک کنند روشن شویم: اخیراً بسیاری از فعالیتهای دافا در مالزی با انواع و اقسام مزاحمتها مواجه شده است. آیا این بهخاطر وجود کوتاهیهایی در تزکیهی ما است، بهخاطر اینکه خوب همکاری نکردهایم، یا بهخاطر موضوعات دیگر است؟
استاد: دلایل بیرونی وجود دارد، یعنی، مزاحمت از طرف دستهی حکچ. میتوانید مطمئن باشید. اما درخصوص امریکای شمالی، دیگر نمیتواند برای اجراهای شن یون مزاحمت ایجاد کند، چراکه تئاترها یکدیگر را از مسائل آگاه میکنند. وقتی سعی میکند مزاحمت ایجاد کند، شاگردانمان میروند به آنها کمک کنند نسبت به مسائل روشن شوند. و خود تئاتر به تئاتر قبلی [تور ما] زنگ میزند و میپرسد که اجراها آنجا چگونه بودند، و برنامه چگونه بود. سپس تئاتر قبلی به آنها میگوید که اینها فوقالعاده بودند، و برنامه را برای آنها توصیف میکند. آنها میپرسند که چگونه یک مقام رسمی از کنسولگری چین به آنها زنگ زده و سعی کرده دخالت کند. و میخواهند بدانند چرا ایمیلهای جعلی با این یا آن اسم دریافت کردند و تلفنهای ناشناس به همراه نامهها، انواع و اقسام چیزهای منفی میگویند. سپس پی میبرند که تئاتر قبلی همین چیزها را دریافت کرده است. به این شکل، تئاتر قبلی و نیز تئاتر فعلی همگی دربارهی مأموران مخفی حکچ و کارهای کنسولگری چین آگاهی پیدا میکنند.
اما درخصوص مناطق دیگر [غیر از امریکای شمالی]، باید بپرسم که آیا آنجا مریدان دافای ما که میزبان شن یون هستند واقعاً سعی و کوشش زیادی برای آن صرف کردهاند؟ و این مخصوصاً برای اروپا صحت دارد. هر سال زمانهی سختی دارید که حتی سود و مخارج را برابر کنید، و حالا درحال فکر کردن دربارهی این هستم که آیا شرکت باید به آنجا برود. نمیتوانید به این شکل ادامه دهید. باید این وضعیت را بهطور جدی اداره کنید. منابع انسانی، مادی و مالی عظیمی مصرف میشود، بنابراین چرا آن را خوب انجام نمیدهید؟ اگر نتوانید آن را خوب انجام دهید، شاید باید متوقف کنید و بهجای آن، پروژههای دیگر را انجام دهید، که اینقدر پرمسئولیت نخواهند بود.
مرید: پس از اجراهای شن یون، تعداد افراد عادی که مایل هستند فالون گونگ را یاد بگیرند زیاد میشوند. آیا باید برای اشاعهی فا جلسات تمرین بیرون بیشتر و فعالیتهای بیشتری را سازماندهی کنیم؟
استاد: اگر مردم درحال آمدن هستند تا آن را یاد بگیرند، آنگاه آن فعالیتها را سازماندهی کنید. آیا همهی کارهایی که مریدان دافا درحال انجام آنها هستند برای نجات مردم نیست؟
مرید: در محل ما، یکبار پس از اینکه یک فیلم روشنگری حقیقت پخش شد، یکی از هماهنگکنندگان یک صندوق جمعآوری را چرخاند و شاگردان را یکی یکی ترغیب کرد تا کمک مالی ارائه دهند.
استاد: آن شخصی که به آن اشاره میکردید هر کسی که بود، هر کسی که جمعآوری را به عهده گرفت و افراد را یکی یکی ترغیب کرد تا کمک کنند، باید آن پول را برگرداند.
مرید: برخی از شاگردان احساس کردند که این رویکرد آموزشهای فای استاد دربارهی جمعآوری پول را نقض میکرد، و از بخشش امتناع ورزیدند. اما، شاگردانی بودند که مشارکت کردند و ظاهراً بلافاصله بیش از چهار هزار دلار جمعآوری کردند. اما حتی پس از این، شاگردان هنوز در حال بحث و گفتگو در این خصوص هستند و نمیتوانند به یک جمعبندی برسند. صادقانه از استاد درخواست میکنم این موضوع را روشن کنند.
استاد: پاسخ من برای شما این است: هر کسی که آن را جمعآوری کرده باید برگرداند.
مرید: برای تبلیغ شن یون، انجمن دافای سیدنی در یکی از جلسات مطالعهی گروهی آنلاین که کل استرالیا را دربرمیگیرد، از همه درخواست کرد که پول ببخشند تا کمک کند هزینههای شاگردان تایوان که به استرالیا میآمدند تا آموزش برگزار کنند را جبران کند. آیا این درست بود؟
استاد: اگر استاد چنین کارهایی را انجام نمیدهد، شما هم نباید [انجام دهید]. چیزهای زیادی هستند که واقعاً باید درنگ کنید و دربارهی آن بیندیشید.
مرید: برخی از قضات خارج از چین همسو با عدالت رای میدهند، اما پس از آن توسط شیطان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، که منجر به نتیجهای منفی شد. آیا این به وابستگیهای خاصی که بین مریدان یافت میشود ارتباط دارد؟ چگونه میتوانیم بهتر عمل کنیم؟
استاد: مریدان دافا آنچه را که قرار بوده، انجام دادند. نیروهای کهن دیدند که تأثیر آن درحال افزایش بود، و تأثیری که روی شیطان داشت طوری بود که به نفع شما میشد، بنابراین اقدام کردند تا مشکل درست کنند. اما بسیاری از چیزها اینقدر ساده نیستند. وقتی مریدان دافا پر از افکار درست باشند، یا درحال انجام کاری باشیم که واقعاً برای انجام آن فراخوانده شده باشیم، آن گاه خدایان مشارکت خواهند کرد و کمک ارائه خواهند کرد. هر دو سناریو وجود دارند.
مرید: چگونه بین همتزکیهکنندگان دستهبندی بهوجود میآید؟ و چه کاری باید انجام دهیم تا آنها را ازبین ببریم؟
استاد: وقتی وابستگیهای بشری بههم برخورد کنند، و افراد از نگاه کردن به درون امتناع ورزند، بهطوری که هر یک چیزها را با تفکر بشری نگاه کنند و دیگران را حقیر بشمرند، درطول زمان دستهبندیهایی شکل خواهد گرفت. و شبیه مردم عادی، از موافقت با یکدیگر دست میکشند. بهجای آن، به مسائل با افکار مثبت نگاه کنید، و اگر هر دو طرف بتوانند از عهدهی این برآیند تا بهدنبال کوتاهیهای خودشان باشند، و هر دو طرف بهطور واقعی بهتر عمل کنند، آنگاه خواهید دید که طرف دیگر تغییر میکند و آن شخص بهدنبال کوتاهیهای خودش خواهد بود. اگر بتوانید این کار را انجام دهید، هیچگونه دستهبندی بهوجود نخواهد آمد. از بین بردن دستهبندیها تفاوتی ندارد. شما هر دو یک فا را تزکیه میکنید، و هر دو یک تقدیر را دارید. بنابراین اگر چیزی وجود دارد که صرفاً نمیتوانید بر آن فایق آیید، آنگاه با شخص دیگر گفتگویی رو در رو داشته باشید و واقعاً مایل باشید هر کوتاهی از طرف خودتان که او ممکن است اشاره کند را بپذیرید. آنگاه آیا مشکل حل نخواهد شد؟
مرید: مایلم از استاد بپرسم: بین تبلیغ رسانهها مانند انتیدیتیوی و اپک تایمز، و روشنگری حقیقت دربارهی فالون گونگ، چگونه باید بهترین تعادل را بین این دو برقرار کنیم؟
استاد: خود تبلیغ اپک تایمز و انتیدیتیوی بهعنوان روشنگری حقیقت عمل میکند و افرادی که هنگام تبلیغ این رسانهها با آنها برخورد میکنید دقیقاً افرادی هستند که برای آنها حقیقت را روشن کنید. یعنی، در تعامل با افراد میتوانید حقیقت را برای آنها روشن کنید. درخصوص اینکه این چیزها را در شرایط خاص چگونه اداره کنید، درطول کارتان تجربه بهدست خواهید آورد. فقط با شخص صحبت کنید و برطبق هر چیزی که فکر میکنید مناسب آن شخص است رویکردتان را تعدیل کنید.
مرید: در منطقهی ما فقط دو یا سه تمرینکننده وجود دارد. درحالی که بحث میکردیم که آیا میزبان شن یون باشیم، به این نتیجه رسیدیم که نیروی انسانی بسیار کمی داریم، و بنابراین نگرانیهایی داشتیم. مایلم بپرسم که آیا این موردی از این است که افکار درست کافی نداریم؟
استاد: اگر فقط دو یا سه تمرینکننده دارید، آنگاه مسلم است که نیروی انسانی کافی ندارید؛ گرچه افراد میتوانند باعث شوند چیزهایی اتفاق بیفتند. اینکه فکر کنید افراد خیلی کمی دارید مشکلی از افکار درست نیست. اما در برخی از مناطق فقط دو تمرینکننده بودند، اما دو اجرا در تئاتری برگزار کردند که بیش از دو هزار صندلی داشت، و تمام صندلیها پر شدند. و در این سالها تعداد قابلتوجهی از این موارد شبیه این واقعاً وجود داشته است. در برخی موقعیتها تماماً به این بستگی دارد که چگونه به امور میپردازید. اگر واقعاً قصد دارید آن را انجام دهید، و میخواهید آن را انجام دهید، آنگاه با کمال خلوص انجام دهید. در برخی از موارد دیگر، افراد احساس کردند که تعداد کافی ندارند، و بنابراین در جستجوی کمک از طرف مردم عادی بودند یا شرکتی عادی پیدا کردند تا بهعنوان نمایندهی آنها عمل کند. این یک مشکل است. آنهایی که این کار را کردند، با آن رویکرد، عدم موفقیت را تجربه کردند، و دچار ضررهای مالی شدند. دلیل این است که اعتباربخشی به فا و روشنگری حقیقت کارهایی هستند که مریدان دافا قرار است انجام دهند، و کار مردم عادی نیست. آنها چنین تقوای عظیمی ندارند، و هر چهقدر هم آن شرکت بزرگ باشد، اهمیتی ندارد. اگر مطمئن نیستید که چگونه کارها را انجام دهید، میتوانید از این شرکتها درخواست کنید که مشورتهای حرفهای به شما ارائه دهند یا مقداری تبلیغات انجام دهند. این اشکالی ندارد. مسائل فقط وقتی به انجام میرسند که شما افرادی باشید که نقش اصلی را ایفا میکنید.
مرید: هنگام تعامل با همتزکیهکنندگانی که گرایش دارند افکار درست کمتری بفرستند یا از میان سختیهایی گذر میکنند، بدنم احساس ناخوشایندی دارد، و گاهی اوقات حالتم زیاد خوب نیست.
استاد: برخی از احساسها درواقع ممکن است واقعی نباشد. برای مثال، یک مرید دافا ممکن است بسیار عالی تزکیه کرده باشد، اما بدون توجه به اینکه چگونه بهخوبی تزکیه میکند، هنوز هم یک موجودی بشری است که تزکیه میکند، و تا وقتی که به کمال نرسیده باشد، ترکیبی از هر چه که یک بدن بشری را در تمام سطوح میسازد خواهد بود، و کارما در بدنش وجود خواهد داشت. اگر هنگامی که در روند صعود یا ریختن کارما، یا ریختن این چیزها قرار دارد با او برخورد کنید، ممکن است فکر کنید، "اوه، بدن او مملو از چی سرد است" یا "چی سیاه" و اینکه "او واقعاً بهطور ضعیفی تزکیه کرده است." اما اینطور نیست. وقتی یک تزکیهکننده کارما میریزد، آن درحال تبدیل میباشد، و تمام چیزی که یک ناظر میتواند حس کند میدان [این کارما] است. اما هیچ تأثیر زیانباری بر دیگران ندارد. شخصی که درحال ریختن کارما است در روند صعود قرار دارد، و بیشتر اینکه، این روی میدهد دقیقاً بهخاطر اینکه او خوب تزکیه است.
درحال حاضر تمام چیزهایی که برخی از افراد میتوانند ببینند چیزهایی از سطوح بینهایت پایین هستند. هیچکسی نمیتواند تصویر واقعی چیزها را ببیند، یا ببیند که یک شخص چهقدر خوب تزکیه کرده است. تمام چیزی که میتواند مشاهده شود جنبهای است که بهطور کامل از اصلاح- فا گذر نکرده است یا تزکیه را کامل نکرده است. شبیه چیزی است که یک لحظه پیش گفتم. آنچه که شاکیامونی درک کرد که بالاترین شکل کیهان است چهار عنصر بزرگ بود-- یعنی خاک، آب، آتش و باد. اما چه چیزی این چهار عنصر بزرگ از شکل میدهد؟ و بنیاد نهایی خاک، آب، آتش و باد چیست؟ عالم در هیچ زمینهای دیگر خوب نبود و شروع کرده بود تا منحط و فرسوده شود. آنچه که دیده شد درواقع چیزی نبود که برای کیهان بزرگتر بنیادی باشد، بلکه فقط چیزی بود که برای سیستم کیهانی کوچک منفردی در سطح کوچک خاصی بود. اما کیهان اینقدر بزرگ است که غیرقابل مقایسه میباشد، و سیستمهای بیشماری شبیه این وجود دارد. چه کسی میتوانست بداند که سرنوشت بزرگترین کیهان چه میبود؟ چه کسی میتواند بداند که نتیجهی تمام کارهایی که مریدان دافا درحال انجام آن هستند چه خواهد بود؟ چه کسی میتواند از وضعیتهای حقیقی اما مهر و موم شدهی مریدان دافا که خوب تزکیه کردهاند آگاه باشد. حتی وقتی استاد کارما را برای موجودات ذیشعور ازبین میبرد زجر میکشد، و بدنش همه نوع [حالات] را خواهد داشت. پس آیا آن افرادی که سطحشان بسیار محدود است، و افرادی که نمیتوانند تصویر واقعی چیزها را مشاهده کنند نیز میخواهند فکر کنند که استاد مشکلاتی دارد؟ و در آن اوقات من برای موجودات ذیشعور درحال تحمل کارمای گناه هستم، که در بین آنها افرادی هستند که نمیتوانند تصویر واقعی چیزها را مشاهد کنند، گرچه این توانایی را دارند که ببینند.
چشم سوم برخی از افراد باز است، اما درواقع این مسئله تزکیهی آنها را سختتر ساخته است. وقتی چشم سومشان باز باشد نیروهای کهن سختیها و آزمایشهایی را برای آنها برنامهریزی میکنند. و این برای آنهایی که به خود اجازه دادند توسط مسیرهای کوچکتر مورد مداخله قرار گیرند و فکر میکنند که چیزی خاص هستند مخصوصاً صحت دارد. اما هیچ همچو چیزی نیست. آنها کاملاً فریب خورده و در آن فرو افتادند، غیرمنطقی و عجیب و غریب رفتار میکنند. اما وضعیت واقعی امور چیزی است که تزکیهکنندگان مطلقاً از دیدن آنها ممنوع شدند. و بهویژه این برای افرادی که در وضعیت قفلنشده و باز تزکیه میکنند اینچنین است. به آنها فقط اجازه داده شده چیزهایی که برایشان درنظر گرفته شده و چیزهایی که برای خاطر آنها نظم و ترتیب داده شده را ببینند؛ اجازه ندارند چیزهایی که برای چشمهایشان درنظر گرفته نشده را ببینند، چراکه هنوز درحال تزکیه هستند. اگر تزکیهکننده واقعاً تزکیه کردن را متوقف کند، آنگاه کاملاً سناریوی متفاوتی است.
بارها و بارها شرح دادم که هیچ کسی نمیتواند وضعیت واقعی چیزها را ببیند، چراکه آن شبیه چیزی نیست که اینجا در این کیهان کهن متجلی میشود درحالی که هنوز درمیان روند تاریخ قرار دارد. هیچ یک از آنها دیگر وجود ندارند. همانطور که میدانید، در گذشته هر جهانی که بد میشد-- بدون توجه به سطحی که در آن بود-- تا وقتی که دیگر خوب نبود، از بین میرفت، بهطوری که فاجعههای بزرگ و کوچکی برای آن اتفاق میافتاد. اما تمام چنین اتفاقاتی بخشی از کیهان کهن بود، چراکه در زمان خلق این کیهان، چیزها از آغاز تا پایان در یک زمان و همزمان بنا نهاده شدند، بهطوری که همگی بهطور همزمان بهوجود آمدند، گذاشتند موجودات ذیشعور، درون آن محدوده، آن را زندگی کنند. یک زندگی قرار است یک مسیر را بپیماید، مسیری که پیشاپیش بهوجود آمده بود، از آغاز تا پایان. دقیقاً مانند متن یک نمایش، تمام آن را دارد، بهطوری که مردم از ابتدا تا پایان فقط سهم خود را اجرا میکنند. فقط اینطور است که در کیهان عظیم زمانها و بعدهای مختلفی وجود دارد. وقتی شخصی که بدنش در یک بعد آهسته قرار دارد قادر است زندگی و دورهی زندگی موجودی در بعد سریع را ببیند، تمام زمانی که طول میکشد کسری از ثانیه است-- و حتی کل دورهی آن هستی جهان [بعد سریع] ممکن است دیده شود، چراکه آن بهطور همزمان در آن فضا وجود دارد. تمام اینها در همان زمان وجود دارد. این، زمان است که آن را به زمان- مکانها و زمان- محیطهای مختلف تقسیم کرده است. اما درحال حاضر، دیگر چیزها اینطور نیستند. این بدین دلیل است که کیهان درحال گذر از اصلاح- فا است. هیچ چیزی بههیچ وجه دیگر بهاندازهی کافی خوب نیست، تمام اینها کارشان تمام است. آنچه که در گذشته خوب بود هماهنگ و دوبارهساخته شده است، درحالی که آنچه که بد بود برداشته شده است. درخصوص کیهان کهن و حیاتهای آن، هر چیزی که کاملاً جدید است مطلقاً هیچ ارتباط و پیوستگی با آنها ندارد. حیاتهایی در کیهان کهن که حیاتهایی در کیهان جدید نخواهند شد هرگز نخواهند دانست کیهان جدید شبیه چیست. بهعبارت دیگر، تا وقتی که در کیهان کهن هستید، هرگز نمیدانید کیهان جدید چه شکلی است. بدون توجه به اینکه سطح یک خد در دنیای امروز چهقدر بالا است، تا وقتی که از میان اصلاح- فا گذر نکرده باشد، از [کیهان جدید] آگاه نخواهد بود. هیچ کسی ارزش آگاهی از آن را ندارد، بهجز کسی که آن را اصلاح میکند، چراکه حتی بالاترین خدایان در کیهان درحال مواجه شدن با اصلاح- فا هستند و درحال آزمایش هستند که آیا میتوانند موفق شوند و بمانند. پس، از این منظر، آنهایی که در سطوح پایین درحال تزکیه هستند اما چشم سومشان باز است واقعاً چیزی نیستند. یکبار که وابستگیهای بشری فعال شود، باعث میشود افراد غیرمنطقی رفتار کنند و فراموش کنند چه کسی هستند.
مرید: ممکن است بپرسم که آیا گروه موسیقی سرزمین خدایی در اروپا مهم است؟
استاد: تا وقتی که برای نجات مردم مورد نیاز میباشد، آنگاه مهم است. وقتی مورد نیاز نباشد، آن با اهمیت نیست. گروه موسیقی سرزمین خدایی وقتی برای اجرای نقش در روند نجات مردم مورد نیاز است مهم میباشد. با اینحال، در تفکرتان به افراط و تفریط نروید. اگر حالا که شنیدید استاد گفت که این گروه برای نجات مردم مهم است بروید و هر روز تمام وقت ترومپت تمرین کنید، پس این خوب نیست. مریدان دافای من، وقتی چیزهایی مورد نیاز هستند، بروید و آنها را انجام دهید. وقتی مورد نیاز نیستند، و پروژههای دیگر نیازمند هستند، آنگاه بروید و روی آن پروژههای دیگر کار کنید. من اینگونه به آن مینگرم.
مرید: آیا میتوانیم قبل از یک اجرای شن یون گروه موسیقی سرزمین خدایی را به یک شهر ببریم، بهطوری که مردم آنجا همگی دربارهی فالون گونگ مطلع شوند؟
استاد: در اجتماع غربی نباید این کار را انجام دهید. من درحال معرفی شن یون بهصورت یک شرکت اجرای هنری مستقل و در سطح جهانی هستم، بنابراین مطلقاً نباید بروید و آن را به چیزی شبیه محصولات ارزان که مردم در بازار جار میزنند تبدیل کنید. من نیازی ندارم که قبل از نمایش به خطوط مقدم پیش بروید، چراکه خودم مسائل در بعدهای دیگر را اداره خواهم کرد. ( تشویق)
البته در اینکه میخواهید در آن منطقه آگاهی دربارهی فالون گونگ را بالا ببرید چیز اشتباهی وجود ندارد، اما نمیتوانید آنچه را که توصیف کردید انجام دهید. نیازی ندارید که اصرار داشته باشید به مردم بگویید که شن یون با فالون گونگ ارتباط دارد و برای آن هیاهویی برپا کنید. من این ارتباط را پنهان نمیکنم، اما عمداً هم بهدنبال این نیستم. میدانید، با نگاه به سه یا پنج دههی گذشته، هشتاد درصد مردم دنیا یا بیش از آن، اعتقادات مذهبی داشتند، بهطوری که تقریباً تمام اعضای برخی از شرکتهای نمایشی اشخاصی با اعتقادات کاتولیک یا مسیحی بودند. اما هرگز نمیشنیدید که قبل از اجراهایشان اعلام کنند، "ما مسیحیانی هستیم که آمدهایم تا اجرا داشته باشیم" یا "ما کاتولیکهایی هستیم که آمدهایم تا اجرا داشته باشیم." آیا هیچ کسی چنین چیزهایی میگفت؟ حتی گروههای اجرا که از جانب رژیم حزب شیطانی اهریمنی اداره میشوند، که تمام دنیا میدانند که درحال انجام این کار هستند، قبل از نمایش وابستگی خود به حزب را افشا نمیکنند. پس چرا ما باید اینقدر خودمان را برای انجام این کار مجبور کنیم؟ آیا این تحمیل استاندار مضاعف [بر خودمان] نیست؟ بله، مشکلِ تحت آزار و اذیت بودن فالون گونگ وجود دارد. اما درحالی که از این موضوع اجتناب نمیکنم، در عین حال بهصورت فعالانهای نیز دربارهی آن صحبت نمیکنم. به خودتان اجازه ندهید توسط افرادی که نیروهای کهن کنترلشان میکنند نوسان پیدا کنید. روشی که من امور را اداره میکنم شبیه طوری که شما اداره میکنید نیست، که بهراحتی نوسان پیدا کنم.
مرید: دقیقاً چگونه باید رابطهی بین سه رسانهی عمدهمان و انجمن دافا را اداره کنیم؟ و همانطور که به کارمان میپردازیم چگونه باید این را بهطور درستی اداره کنیم؟
استاد: اگر شما در یکی از سه رسانهی عمده یا در پروژهی دیگری هستید، تا وقتی که شاگردی در انجمن دافای آن محل هستید، باید رابطهی همکاری خوبی با انجمن داشته باشید. اگر انجمن یک برنامه، یک گروه بزرگ مطالعه، یا هر چه که ممکن است باشد را ترتیب دهد، و از شما درخواست کند که بخشی از آن باشید، پس تا وقتی که گرفتار نباشید باید بروید و شرکت کنید. اگر فکر میکنید که واقعاً خیلی گرفتار هستید، پس البته قابل درک است و مشکلی نیست. اما بهعنوان شاگردی از دافا، هرچه باشد شاگردی از آن منطقه هستید. رسانههای ما با ابتکارات خود شاگردان ما برپا شدند، و حتی من نمیتوانم بگویم که آنها باید تحت حوزهی آن انجمن باشند، چراکه انجمن فقط مراقب تزکیه است. حالا درخصوص شما بهصورت انفرادی، یک تزکیهکننده هستید، و بنابراین ضرورتاً تحت تصدی هماهنگی انجمن دافا در محل خودتان هستید. این شبیه رابطهی من با شما است: آیا میتوان گفت چون هر مرید دافا پروژهای دارد که به آن گره خورده است، که متعلق به آن پروژه است، و نیازی نیست که من، استادش، دیگر مراقب او باشم؟ خیر، اینگونه نیست. هنوز درحال تزکیه کردن هستید و بنابراین استاد هنوز هم باید مراقب شما باشد. این چیزها اینگونه به هم ربط دارند.
مرید: شاگردان دافا در تایوان مطالعهی گروهی فا را یک "مجلس خواندن" مینامند. آیا این مناسب است؟
استاد: خیر، زیاد مناسب نیست. باید با جدیت کامل با تزکیهی دافا برخورد کنید. سعی نکنید متفاوت باشید و اصطلاحات جدیدی مانند آن درست کنید. اصطلاحاتی که توسط من استفاده نشده را در فا مخلوط نکنید، مخصوصاً چیزهایی از مذاهب گذشته یا افراد عادی دیگر. همچنین نباید از روی بیفکری چیزهای کسب شده از دیگر شکلهای تزکیه را به دافا بیاورید. برخی از چیزها هنوز پیامهایی را حمل میکنند و اینها میتوانند بهآسانی توسط چیزهای بد مورد استفاده قرار گیرند.
مرید: پس از اینکه استاد دربارهی همکاری با هماهنگکنندگان صحبت کردند، برخی از شاگردان این معنی را گرفتند که آنها باید فقط برطبق طرحهای هماهنگکننده عمل کنند و فکر میکنند که اگر فقط منتظر بمانند تا هماهنگکننده امور را سازماندهی کند همه چیز خوب است. و وقتی برای آنها کاری سازماندهی نشده که انجام دهند، بهطور فعالانهای بهدنبال کارهایی که میتوانند انجام دهند نمیروند و درخصوص نجات موجودات ذیشعور فعالانه عمل نمیکنند.
استاد: هماهنگکنندگان فقط کارها را برطبق نیاز برنامهریزی میکنند. آنها نمیتوانند تک تک روزها برای شما طرحریزی کنند. البته وقتی هیچ فعالیتهای گروهی ترتیبداده شده وجود ندارد باید بهطور فعال و داوطلبانه کارهایی که مریدان دافا انجام میدهند تا موجودات ذیشعور را نجات دهند انجام دهید. آنها چیزهایی نیستند که بتوانید منتظر یک هماهنگکننده بمانید تا نظم و ترتیب دهد. فقط در مورد رابطهی بین هماهنگکننده و شاگردانمان درحال صحبت هستم.
مرید: من شاگردی هستم که حقیقت را در محلهی چینیهای شیکاگو روشن میکنم. مایلم از استاد محترم بپرسم که آیا درست است که در مکانهایی که حقیقت را روشن میکنیم روزنامهی اپک تایمز را توزیع کنیم و مردم را برای خروج از حزب ترغیب کنیم؟
استاد: برخی از رسانهها[ی ما] به کاری که درحال انجام آن هستند هیچ فکر نمیکنند و همیشه فالون گونگ را در جلو قرار میدهند، "اپک تایمز فالون گونگ،" "انتیدیتیوی فالون گونگ" این چیز فالون گونگ، آن چیز فالون گونگ. برخی از شاگردان فقط بر انجام این کار اصرار میورزند، درصورتی که درواقع نیازی نیست این کار را انجام دهند. و درواقع، حتی اگر این را نمیگفتید، هنوز هم مردم میدانستند. بسیاری از افراد میدانند که اپک تایمز توسط شاگردان فالون گونگ اداره میشود. اما آیا متوجه میشوید که تمام آن گفتهها دربارهی اینکه افراد فرضاً بگویند که اگر فالون گونگ را پیش نکشید این یا آن مسئله را خواهید داشت، درواقع چیزی بود که توسط مأموران مخفی حزب شرور مطرح شد؟ با این حال چرا همیشه این کلمات را بیان میکنید؟ آیا تابهحال دربارهی آن نیندیشیدهاید؟ با نگاه به چندین دهه پیش، بسیاری از سازمانهای رسانهای، از شخصِ در رأس گرفته تا پرسنل، همگی از افراد مسیحی تشکیل شده بودند. اما هیچ کسی به آنها نمیگفت که همیشه با مطرح کردن این جمله شروع کنند که "ما مسیحی هستیم" این چیز و آن چیز، "ما کاتولیک هسیتم" و چنین و چنان روزنامهای هستیم. (خندهی حضار) آیا هرگز چنین کاری میکردند؟ آیا این عجیب نمیبود؟ چرا این را عجیب نمییابید؟
البته، دربارهی این شاگرد که این پرسش را مطرح کرد صحبت نمیکنم. چیزی که میگویم این است که، درحال حاضر نیروی انسانی ما محدود است، بنابراین وقتی میخواهید به این شخص یک روزنامه بدهید به همراه [مجموعهای از مطالب دیگر]، و درعین حال مردم را به خروج از حزب ترغیب کنید، و حقیقت را روشن کنید، این مشکلی را بهوجود میآورد. نمیتوانم بگویم که این درست است که این کار را انجام دهید یا خیر، اما میتوانم شما را ترغیب کنم که سعی کنید این را بهخوبی اداره کنید. معمولاً مناسبتر است که روزنامه را در یک سوپرمارکت بگذارید، و سپس فقط مطالب روشنگری حقیقت را به خود ببرید وقتی میخواهید بروید تا بیرون آمدن از حزب را ترویج دهید. شاگردانی که این رسانهها را اداره میکنند باید دربارهی این فکر کنند که چگونه موقعیت رسانههای اداره شده توسط مریدان دافا بهعنوان بخشی از اجتماع و رسانهی عادی در اجتماع عادی شدن را بهخوبی بههم پیوند دهند. اگر رسانههایی که مریدان دافای ما اداره میکنند از دید مردم بسیار معتبر شود، قدرت بسیار بیشتری در روشنگری حقیقت خواهند داشت. اما اگر همیشه رویکردهای نامناسب را استفاده کنید، ممکن است در مردم این برداشت را ایجاد کنید که غیرحرفهای هستید. روزنامه بهدلیل ماهیت خود رویکرد دیگری را برای روشنگری حقیقت برمیگزیند، و مانند روشنگری حقیقت بهطور مستقیم نیست. بنابراین، باید این را بهخوبی اداره کنید.
مرید: دوستان عادی به من گفتند که از وقتی که به ایالات متحده آمدند، با مریدان دافا برخورد کردهاند که در خیابان سعی میکنند حقیقت را برای آنها روشن کنند و یکراست به آنها میگویند که "آسمان میخواهد حکچ را ازبین ببرد" و چیزهایی شبیه این. نه تنها پذیرش این برای آنها سخت است، بلکه حسی منفی در آنها برمیانگیزد. پس از آن، وقتی حقیقت به آنها معرفی میشود این برای آنها مانعی میشود. نمیدانم آیا افراد ما میتوانند رویکردشان را تغییر دهند، و کارها را پله پلهای انجام دهند، بهجای اینکه کارها را بدون اینکه دربارهی آنها فکر کنند انجام دهند؟
استاد: درست میگویید. مریدان دافا باید مواظب رویکردی که هنگام روشنگری حقیقت برمیگزینند باشند، چراکه افراد همه نوع قالب ذهنی را دارند. و این مخصوصاً درخصوص افراد چینی مهم است، که سرشان با طرز تفکر، واژهها و رفتار فرهنگ حزب شیطانی پر شده است و در حصارهای فرهنگ حزب شرور به دام افتادهاند. حتی وقتی برخی از افراد چینی به حزب شرور دشنام میدهند، در بافت و فحوای خود [حزب] این کار را میکنند، بدون اینکه هرگز ماهیت حزب شرور را درک کنند. بنابراین میگویم که نیاز دارید بهطور منطقی به امور بپردازید، و فقط کارها را سطحی انجام ندهید. اگر میخواهید مردم را نجات دهید، آنگاه باید بیشتر برای آن صرف کنید و فقط کارها را سطحی انجام ندهید.
گفتن اینکه، "آسمان میخواهد حکچ را ازبین ببرد،" نتیجهی نهاییای است که تزکیهکنندگان به درکی از آن رسیدهاند. وقتی حقیقت را روشن میکنید این را جملهی آغازین خود نسازید. اما اگر واقعاً مسائل را برای مردم توضیح دادهاید و پس از آن به این بپردازید که این حزب چهقدر شیطانی است و آسمان میخواهد آن را ازبین ببرد، آنگاه این اشکالی ندارد. اما وقتی هنوز حقیقت را برای آن شخص روشن نکردهاید و به این میپردازید که "آسمان میخواهد حکچ را ازبین ببرد،" و این شخص واقعاً به درکی از مسائل نرسیده است، آنگاه آنها فکر میکنند که شما درحال "سیاسی شدن" هستید.
مرید: آکادمی هنرهای فی تیان درحال تأسیس یک شعبه در تایوان است. برخی از شاگردان عقیده دارند که فرزندان مریدان دافا باید افرادی باشند که در عضوگیری هدف قرار میدهیم. مایلم از استاد محترممان بپرسم که هدف از تأسیس یک شعبه از آکادمی هنرهای فی تیان در تایوان چیست؟
استاد: داشتن یک مدرسه در ایالات متحده به این معنی است که برای مریدان دافا به میزان کافی است؛ نیازی نیست که مدرسههای بیشتری داشته باشیم که برای مریدان دافا باشند. درواقع نیازی ندارید که اسم "فی تیان" را استفاده کنید. از آنجا که کاملاً مریدان هستند که درحال انجام این کار هستند، چرا اجتماع عادی را هدف قرار ندهیم، پسران و دختران مردم عادی را بپذیرید و حقیقت را برای آنها روشن کنید، و آنها را نجات دهید، کانالهای بیشتری را باز کنید [تا مردم حقیقت را دریافت کنند]. به این شکل، منابع دافا را مصرف نمیکند. بنابراین، امیدوارم هر منطقه که یک مدرسه تأسیس میکند آن را به شکل درست و مناسبی در اجتماع عادی تأسیس کند، بدین صورت که تعامل بیشتری با اجتماع عادی ایجاد کند و اجازه دهد مردم بیشتری را نجات دهیم. بیایید مدارس برای مریدان دافا را شروع نکنیم.
مرید: در منطقهی ما ناسازگاریهای بیپایانی بین شاگردان دربارهی چگونگی متعادل کردن نیاز برای تبلیغ حرفهایتر شن یون و نیاز برای داشتن افکار درست وجود دارد. آیا ممکن است از استاد درخواست کنم مجدداً روشن کنند که چگونه این دو موضوع باید هریک نسبت به دیگری درنظر گرفته شود.
استاد: بین این دو تضادی وجود ندارد. این دربارهی این است که تزکیهکنندگان نیاز دارند که حرفهایتر شوند، و دربارهی این نیست که مردم عادی کار مریدان دافا را برای آنها انجام دهند. نکتهی کلیدی نگرشی است که هنگام انجام کارها دارید-- چیزی که شما را هدایت میکند تا آنها را انجام دهید. هر کسی که وقتی دربارهی کارها بحث و گفتگو میکنید همواره دربارهی این چیز و آن چیز ایراد میگیرد، درحال بهتأخیر انداختن کارتان است و مشکلاتی دارد. و فقط منظورم تبلیغات شن یون نیست. دربارهی چیزهای دیگر هم اینطور است. چه چیزی برای ایراد گرفتن وجود دارد؟ فقط بروید و آن را انجام دهید-- واقعاً و حقیقتاً بهطور کامل به انجام کارها بپردازید. بهعنوان یک مرید دافا، اگر روی چیزی که خوب انجام نشده است انگشت میگذارید، پس درخصوص بهتر ساختن چیزها پیشقدم باشید. وقتی در جلسات دربارهی مسائل صحبت میکنید، هر کسی که همیشه با دیگران وارد مشاجره میشود، درستی ایدههای دیگران را مورد بررسی و پرسش قرار میدهد، یا به تصویر کلی نگاه نمیکند، که پس از آن باعث میشود کل پروژه به بیثمری ختم شود-- آن شخص مشکل دارد. نیازی نیست همه چیز تا نقطهی کمال مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. گاهی اوقات فقط نیاز دارید که اقدام کنید، و در روند [انجام کارها] کارها را خوب انجام دهید. حتی اگر فکر کنید که ایدهی شما عالی است، و میتواند صد نفر را نجات دهد، اگر آن را به انجام نرسانید بیفایده است. در عین حال، اگر چیزی بتواند فقط یک شخص را نجات دهد، پس هر کسی که آن را انجام دهد به آن اندازه تقوای عظیم برای آن بهدست میآورد.
مرید: مایلم از استاد بپرسم، درحال حاضر، وقتی رسانههای ما نیاز به پول دارند، آیا میتوانیم به مقدار کمی از مردم عادی کمک درخواست کنیم تا فعالیتهای تجاریمان را حمایت کنند؟
استاد: مشکلی در درخواست کمک برای یک شرکت رسانهای نیست، چراکه این یک مرید دافا یا انجمن دافا نیست که درخواست کمک میکند، و آن برای امور تزکیه نیز مورد استفاده قرار نمیگیرد. همانطور که میدانید، تزکیه متضمن هیچ هزینهای نمیشود. اما نهاد رسانهای یک شرکتی است که ذاتاً در اجتماع عادی بشری تأسیس میشود. شرکتهای رسانهای که شما اداره میکنید رسانههایی نیستند که توسط دافا برپا شدند. این چیزی است که مدتها قبل به شما گفتم. آنها رسانههایی هستند که توسط مریدان دافا بنیان گذاشته شدند و به این هدف که در اجتماع عادی ریشه کنند. دافا هیچ رسانهای ندارد؛ دافا صرفاً تزکیه است. از آنجا که اینها رسانههای اجتماع عادی هستند، و شکلی که میگیرند مانند شرکتهای عادی است، آنگاه [در کمک خواستن] چه مشکلی است؟ هیچ [مشکلی] نیست، و میتوانید در این خصوص بهترین سعیتان را بکنید. دقیقاً مانند کسب و کارهای عادی که ممکن است کمک نیاز داشته باشند، میتوانید به همین شکل درخواست حمایت کنید. در انجام این کار چیز اشتباهی وجود ندارد. اما نمیتوانید در بین شاگردان ما درخواست حمایت کنید.
مرید: شن یون در سه شهر در منطقهی خلیج سان فرانسیسکو اجرا داشت، و فقط در سان فرانسیسکو بود که نتیجهی مالی زیاد خوب نبود. دفعهی بعد هنگامی که تور به سان فرانسیسکو میآید، و فشار مالی نسبتاً بیشتر شود درک ما این است که باید موفقیت این اجراها را در سان فرانسیسکو در اولویت قرار دهیم و بهطور موقت کارهایمان در شهرهای مجاور را کنار بگذاریم. مایلم از استاد محترممان بپرسم که آیا این درک درست است؟
استاد: چیزهای خاص مانند اینها برای شماست که دربارهی آنها بیندیشید. استاد مخالف داشتن اجرا در هیچ منطقهی خاصی نیست، تا جایی که هیچ ضرر مالی نباشد. برخی از افراد میگویند، "از آنجا که حالا طبقهی بالای اجتماع را هدف قرار میدهیم، بیایید بیشتر برای تبلیغات خرج کنیم." وقتی قیمت بلیتها بالا میرود، ضرورتاً به این معنی نیست که هزینههای تبلیغات شما باید به همان نسبت بالا برود. اینطور نیست. نباید برای اینکه درصد خاصی از ارزش بلیت یا درآمد کل را تطبیق دهید بهطور افراطی خرج کنید. صرفاً مانند گذشته عمل کنید و این باید خوب باشد. رویکرد مبتنی بر درصد، که مردم عادی بهکار میبرند برای ما کار نمیکند. کاری که ما درحال انجام آن هستیم نجات مردم است و خدایان درحال مشارکت هستند، بنابراین حالتهای تزکیهی مریدان دافا خیلی مهم است. به انجام رساندن اجراهای [شن یون] نیز تزکیه است، و باید با همدیگر بهخوبی همکاری کنید. باید حقیقت را برای مردمی که با آنها در تعامل هستید روشن کنید، چراکه تمام موجودات ذیشعور درحال انتظار برای نجات یافتن هستند.
مرید: درحال حاضر، گروه موسیقی سرزمین خدایی در نیویورک درحال مطالعهی مقدار زیادی تئوری موسیقی هستند، بهطوری که حتی افراد امتحان میگیرند. آیا این اتلاف وقت نیست؟
استاد: شما این را میگویید که مقدار زیادی تئوری موسیقی وجود دارد که از آنها خواسته میشود مطالعه کنند؟ آیا واقعاً اینطور است؟ درحال حاضر این امکانپذیر نیست که سعی کنید افراد حرفهای شوید. کارهای زیادی وجود دارند که نیاز است برای اعتباربخشی به فا انجام شوند. تا وقتی که روشن هستید [که چگونه موسیقی اجرا کنید]، به اندازهی کافی خوب است؛ نیازی ندارید که عضوی در حد حرفهای در گروه موسیقی سرزمین خدایی شوید. مریدان دافا همزمان درحال بهدوش گرفتن مأموریتهای بسیار زیادی هستند. این قابل درک است که همگی میخواهید هر یک از کارهایی که درحال انجام آنها هستید را بهتر انجام دهید، اما واقعاً باید اولویتهایتان را بهدقت سبک و سنگین کنید.
مرید: کنفرانسهای فا و جلسات کوچک قرار نیست که ضبط شوند، اما شاگردانی از سیدنی که روی شن یون کار میکردند ضبط میکردند، و بهطور مکرر آنها را به تمرینکنندگان دیگر دادند.
استاد: از هیچ کسی خواسته نشد که در جلسات ملاقاتی که من داشتم ضبط انجام دهد. هر کسی که چنین ضبطهایی تهیه کرده درحال انجام کاری بوده که به فا آسیب میرساند. چگونه میتوانید چنین کاری انجام دهید؟ آیا به این چیزها مدتها پیش اشاره نشد؟ هر کسی که این کار را انجام داده باید ضبط(ها) را به انجمن دافای محلی برگرداند.
مرید: مریدان دافا در اندونزی با همدیگر خوب همکاری نکردهاند. مایلم از استاد درخواست کنم ما را راهنمایی کنند.
استاد: فکر میکنم که درواقع بسیاری از کارها خوب انجام شده است. گرچه ممکن است همکاری در برخی از موارد خوب نبوده باشد، اما ایمان دارم که در طول تزکیه بهتدریج به همکاری خوبی میرسید.
مرید: مایلم از استاد محترممان بپرسم که، همانطور که اخبار عادی را پوشش میدهیم و روزانه با آن آلوده میشویم، آیا برای ما ضروری است که سعی کنیم هر روز با افکارمان آن آلودگی را پس بزنیم؟ آیا این کار آلودگی را به حداقل میرساند؟
استاد: خیر، نیازی ندارید که این کار را انجام دهید. به هر چیزی که نظر بیندازید آلوده کننده است. فقط نیاز دارید که مطالعهی فای خود را افزایش دهید و این خوب خواهد بود. و همراه با این، باید هر روز با مدتزمان معمول، تمرینها را انجام دهید و وقتی فا را مطالعه میکنید، نیاز دارید که مطمئن شوید که ذهنتان متمرکز است. اگر تزکیهتان را واقعاً خوب به انجام برسانید هر مشکلی میتواند حل و فصل شود.
مرید: وقتی برخی از مردم به مریدان دافا میگویند که با بیرون آمدن از حزب و سازمانهای آن موافق هستند، اینطور است که همینطوری و بدون فکر چیزی گفته میشود، بهخاطر اینکه بد بهنظر نرسند، و از اینکه واقعاً ماهیت حزب شرور را ببینند نمیآید. در این موارد آیا این شخص واقعاً نجات یافته است؟
استاد: وقتی فکر شخص از درون بیاید، آنگاه او میتواند نجات یابد. وقتی مردم همینطوری چیزی میگویند فقط برای اینکه بد بهنظر نرسند، آنگاه بستگی به شرایط دارد. با داشتن شجاعت اینکه بگویند [بیرون میآیند]، حداقل بدین معنی است که دربارهی دافا فکرهای بدی را در سر نمیپرورانند و با داشتن شجاعت برای بیرون آمدن، حداقل بدین معنی است که نسبت به حزب شرور حس خوبی ندارند. البته اگر درحال گفتن یک چیز باشند درحالی که دروناً افکار خصمانهای داشته باشند، کاملاً ماجرای دیگری است. خدایان میتوانند چنین چیزی را ببینند. اما بهعنوان مریدان دافا، یک چیز این است که، باید کارها را محکمتر انجام دهید. صرفاً کارها را سطحی انجام ندهید. نباید سعی کنید مردم را از این طریق که [اگر بیرون نیایند] احساس شرمندگی کنند، مجبور به موافقت کنید. اما میدانم که در اکثریت وسیعی از موارد که مردم بیرون آمدهاند، اینطور نیست که فقط برای حفظ آبرو این کار را کردند. و بیشتر اینکه، با نگاه به وضعیت اصلاح- فا و تغییرات در بشریت درحال حاضر، [میتوان گفت که] دگرگونیهای عمده رخ دادهاند. تغییرات در مردم در سرزمین چین بیشتر از تغییرات در چینیهای خارج از سرزمین چین بوده است، چراکه آنهایی که خارج هستند درواقع از کنسولگریها میترسند و واقعاً مرعوب آن مأموران ویژهی ناچیز شدهاند. مردم در سرزمین چین نمایش بزرگی از ناسزا گفتن به حکچ شرور را نشان میدهند و از انجام این کار ترسی ندارند. یکوقت شما در سرزمین چین زندگی میکنید و حزب شرور شما کنترل میکند و از آن میترسید، اما وقتی خارج زندگی میکنید، خارج از کنترل آن، اگر هنوز هم بترسید... آیا هیچ دل و جرأتی ندارید؟ آیا این ذهنیت این افراد کمی عجیب نیست؟
مرید: اخیراً استاد مکرراً از همه درخواست کردهاند که از تمرینهای مدیریتی مردم عادی یاد بگیرند و از تجربیاتشان استفاده کنند و شرکتها را اداره کنند. درحال حاضر مدیریت این را در نظر میگیرد که آیا رویکردهای مدیریتی خاصی را بهکار ببرند، اما برخی از همتزکیهکنندگان هنوز در این خصوص بیمیل هستند و اظهار میدارند که، "اداره کردن از طریق انجام هیچ کار، بالاترین قلمرو است." (خندهی حضار)
استاد: هیچ عذر و بهانهای نیست که برخی از افراد به آن نیندیشند. (خندهی حضار) چه شرکتی "توسط انجام هیچ کار اداره میکند؟" اگر میگویید شرکتهای اداره شده توسط مریدان دافا متفاوت هستند و میتوانند "از طریق انجام هیچ کار اداره کنند،" آنگاه حرفتان را باور ندارم. اگر هیچ وابستگی بشری نداشته باشید، آنگاه یک خدا هستید. اما آیا هنوز یک موجود بشری نیستید که تزکیه میکند. پس درحالی که این هنوز موجودات بشری هستند که تزکیه میکنند، آیا بخش بشری شما که هنوز تزکیه را کامل نکرده شبیه یک موجود بشری عادی نیست؟ شما هنوز وابستگیهایی دارید که برداشته نشدهاند، فقط شما، بهعنوان یک تزکیهکننده، شخص خوبی هستید و سطح شما بالاتر است. اگر با مدیر تضادهایی نمیداشتید، وابستگیهایی که باعث میشوند برای نقش اول با آنها مبارزه کنید یا نمونههایی از همکاری بد [نمیداشتید]، و همگی بهطور واقعی از عهدهی این برآیید که به درون نگاه کنید، و درون خودتان را جستجو کنید، آنگاه حقیقتاً رویکردی به مدیریت خواهید داشت که بهتر از [رویکرد] رسانههای عادی است، و بهرهوری شما برجسته خواهد بود. اما قادر نیستید هماکنون به آن برسید، و این دقیقاً توسط همان وابستگیهای بشری خودتان سبب میشود. درعوض، بهرهوری شما نشان میدهد که پایین است.
مرید: مریدان دافا در سرزمین چین، مریدان دافا در هر یک از مناطق خارج از چین، و مریدان دافا در هر یک از پروژههای بسیار زیاد روشنگری حقیقت در خارج از چین همگی مایلند از این فرصت در این کنفرانس استفاده کرده تا درودشان را به استاد بخشنده، باشکوه و محترممان برسانند.
استاد: از همگی تشکر میکنم. ( تشویق) بسیاری از برگههایی که درود به استاد میرسانند را نخواندم و تعداد بیشتری نیز بودند که توسط برگزارکنندگان کنفرانس برداشته شدند و به من داده نشدند. اما در هر مورد، استاد از قلب شما آگاه است، و بسیار دلتنگ مریدان دافا در سرزمین چین است، همینطور آنهایی که در هر منطقه از دنیا قرار دارند. (مریدان تشویق میکنند) اصلاح- فا قطعاً موفق خواهد شد. این هماکنون یک واقعیت مسلم است. (مریدان تشویق میکنند) وقتی در ابتدا این تعهد را آغاز کردم، آن خدایان به من گفتند،"در آینده بشریت قادر خواهد بود تمام کارهایی که انجام میدادهای را ببینند." پرسیدم چگونه. پاسخ دادند که مردم متلاشی شدن ستارهها و تغییرات در بدنهای آسمانی را میبینند و مردم میبینند که این چیزها به تو مرتبط بودند. این تغییرات، ذره ذره، بسیار نزدیکتر میشوند. بدنهای آسمانی هرگز چنین تغییرات چشمگیری را قبلاً نشان ندادهاند. اما حالا به سمت این مکان پیش میآیند و حتی یک نفر میتواند با یک تلسکوپ عادی تغییراتی که بدنهای آسمانی دستخوش آنها هستند را درک کند. و وضعیت بشریت نیز درحال تغییر میباشد. درک مردم از دافا نیز درحال تغییر است، تقریباً انگار ذهن مردم بهتدریج روشنتر میشود. این تغییر مانند یخی است که آب میشود. در آیندهی نزدیک، مردم واقعاً فالون گونگ و مریدان دافا را با نگرشی کاملاً جدید میبینند و حقیقت امور، درست در مقابل دیدگان انسانها قرار خواهد گرفت. در آن زمان مردم متوجه خواهند شد که مریدان دافا یگانه امید آنان برای نجات هستند. بنابراین، مریدان دافا باید خوب عمل کنند. واقعاً مأموریتی بر دوش شما است، و واقعاً چنین مسئولیت تاریخی را بهعهده دارید. و به این دلیل است که میگویم باید خوب عمل کنید.
همانطور که میدانید، همیشه این پرسش بوده است که چرا از وقتی که آزار و اذیت شروع شد چنین تعداد کمی مریدان دافای جدید وجود داشتهاند. دقیقاً بهخاطر این است که نیروهای کهن ورود را مسدود کردند و بنابراین هیچ کسی نمیتوانست وارد شود بهجز آنهایی که شرایطی استثنایی داشتند یا من مشخصاً به آنها نیاز داشتم. این بدین دلیل است که برطبق منطق نیروهای کهن، آزمایش هماکنون به انتهای خود رسیده است و سختترین دوره سپری شده است؛ و درحالی که مراحل پایانی آزار و اذیت وارد شده است، شیطانیترین و خیانتآمیزترین محیط ایجاد شده توسط این آزمایش سپری شده است، و بسیاری از افراد شیطانی که در جایی قرار داده شده بودند مردهاند. در حالی که دیگر آن نوع از محیط شیطانی وجود ندارد، آنهایی که اخیراً وارد دافا شدهاند زمان سختی برای بنیان گذاشتن تقوای عظیمی که یک مرید دافا قرار است داشته باشد دارند، و بنابراین [نیروهای کهن] نهایت کوشش خود را برای کنترل [افرادی که وارد میشوند] صرف میکنند. میدانید، در مرحلهی قبل، وقتی آزار و شکنجه انجام میشد، افراد بهدلیل داشتن ترس یا درک اشتباهی دربارهی دافا نمیتوانستند وارد شوند. بنابراین حالا که آزار و اذیت بهطور گستردهای افشاء شده است و حقیقت کاملاً مشخص شده است و حال و هوا کمتر سخت و شدید است، چرا هنوز هم برای مردم سخت است که وارد شوند؟ حالا میدانید چرا.
کار نجات موجودات ذیشعور باید توسط شما انجام شود. و نه تنها باید انجام شود، بلکه باید خوب انجام شود. اما این برای استاد انجام نمیشود. گرچه این را "نجات موجودات ذیشعور" مینامیم، اما این کاملاً برای آنها نیز انجام نمیشود. این نیز برای خاطر خودتان انجام میشود. این بدین دلیل است که موجودات ذیشعوری که نجات میدهید، که شامل افرادی که حقیقت را برای آنها روشن میکنید میشود، به احتمال زیاد یک روز بخشی از موجودات ذیشعور در کیهان پهناورتان خواهند بود. شما درحال تکمیل کردن و کامل ساختن خودتان هستید، از طریق موفقیتتان درحال نائل شدن به آنچه که باید شوید هستید و بدون اینها نمیتوانستید آنجا بهعنوان پادشاه باشید و نه میتوانستید مأموریتتان را کامل کنید و تقوای عظیم باشکوه مورد نیاز را بنیان گذارید. امور اینگونه هستند و از اینرو قطعاً باید در این خصوص خوب عمل کنید. به خودتان اجازه ندهید در وضعیتی گیر کنید که مدام بهطور بیپایانی جر و بحث میکنید، بلکه درعوض، بیشتر شبیه مرید دافا باشید و با جدیت، متواضعانه و بهطور استوار تلاش کنید تا آنچه را که قرار است انجام دهید، به انجام برسانید. هر پروژه یا هر کار را، اگر تصمیم میگیرید که انجام ندهید، پس آن را انجام ندهید؛ و اگر تصمیم میگیرید که آن را انجام دهید، آنگاه قطعاً مجبورید آن را بهخوبی انجام دهید و آن را تا انتها به انجام برسانید. اگر غیر اینصورت عمل کنید، چگونه میتواند وقت و زمانی که تلف کردید در کتابچهی تاریخ ثبت شود؟ هر چیزی که به سرانجام رسانده نشود بهمنزلهی شکست است. اما اینطور نیست که بگوییم یک کار بهخصوص باید برطبق ایدههای شما انجام شود و فقط اگر آن موفق شد، شما تقوای عظیم بنیان خواهید گذاشت. بلکه، این عمل همکاری شما و افکاری که همراهی میکنند و چگونگی پرداختن شما به امور در روند همکاری است که روند تزکیه بهحساب میآید. اگر در کارتان افکار شما بتواند درست باشد و در ذهنتان باشد که تزکیهکننده هستید، هرگز مأموریت و مسئولیت خود را فراموش نکنید، و آن بخشی از کارها که شما قرار است اداره کنید را به سرانجام برسانید، آنگاه درحال بنیان گذاشتن تقوای عظیم خود هستید، که روند تزکیهی شما است، و آن روند به انجام رساندن مأموریت تاریخیتان بهعنوان یک مرید دافا است. بسیاری از کارها توسط مریدان دافا درحالی که با همدیگر خوب همکاری میکنند به سرانجام رسیدهاند، و بسیاری از کارها توسط مریدان دافا درحالی که مستقلاً کار کردهاند به سرانجام رسیدهاند. هیچ یک از چیزهایی که با آنها مواجه میشوید تصادفی نیستند، و به احتمال زیاد تک تک کارها نظم و ترتیب داده شدند چراکه در تاریخ هستند. بنابراین، هر کاری که انجام میدهید یا هر چیزی که روی آن کار میکنید را دست کم نگیرید. هر چیزی ممکن است کاملاً عادی باشد، و بهنظر نرسد که اهمیت خاصی داشته باشد، اما، در بعدهای دیگر تغییرات عظیمی را سبب میشود.
اما، دقیقاً بهخاطر اینکه در این مکان توهم هستید، و نه حقیقت چیزها را میتوانید ببینید و نه مقدس بودن تمام کارهایی که انجام دادهاید، و از آنجا که هر یک از شما یک جنبهی بشری دارد، سخت است که چنین افکار درستی بنیان گذاشته شود و از اینرو حسی از هیجان را تجربه نمیکنید، و باید از عهدهی این برآیید که در حین زمانهای سخت بهخوبی عمل کنید. فقط با گذر کردن تحت این شرایط است که خارقالعاده بهحساب میآید. اگر مردم میتوانستند از این شکوه یا از خارقالعاده بودن آنچه که درحال انجام آن هستید آگاه شوند، هیچ کسی هیچ دودلی نمیداشت که این کارها را انجام دهد. اگر هر کسی میتوانست موجودی خدایی را در مقابل خود ببیند، با ظاهری کاملاً واضح، آنگاه هیچ چیز دیگری مهم نمیبود و همه چیز را مهیا میکرد تا از هر چه که آن موجود خدایی میگوید پیروی کند. همه همین کار را میکردند، و هیچ تقوای عظیمی برای دراختیار داشتن نمیبود، چراکه آن تزکیه نمیبود. این جادوی توهم شکسته میشد و بنابراین هیچ چیزی بهحساب نمیآمد. اما، دقیقاً بهخاطر اینکه شخص در میان موقعیت توهم است، نمیتواند حقیقت چیزها را درک کند، و بنابراین میتواند دیده شود که آیا میتوانید از عهدهی این برآیید تا تزکیه کنید، آیا میتوانید از عهدهی این برآیید تا به آخر با موفقیت به انجام برسانید، و آیا میتوانید در تزکیه موفق شوید. بیاندازه سخت است که یک موجود بشری روی این زمین یک خدا شود، و برای او بسیار سخت است که به آسمانها صعود کند.
گرچه بسیاری از افراد در تاریخ تزکیه کردهاند، درواقع هیچ یک در تمرینشان موفق نشدهاند. همانطور که قبلاً توضیح دادهام، همیشه روح کمکی بود [که موفق میشد]، درحالی که روح اصلی واقعی شخص در قلمرو بشری ادامه میداد و بازپیدا میشد. و این برای بدن بشری شاکیامونی، لائو ذی و مسیح نیز صحت دارد، که همهی آنها حالا دربین مریدان دافا هستند. تقوای عظیمی که جمعآوری کردند برای بهکمال رسیدن آنها کافی بود، و این برای مریدان دافا نیز صحت دارد-- به اندازهی کافی زیاد هست که به کمال برسند-- و از اینرو است که گفتهام کمال شما موضوعی نیست. موضوع، [به انجام رساندن] مأموریت عظیم نجات موجودات ذیشعور است. فقط این موضوع که از عهدهی این برآیید تا این مأموریت را به انجام برسانید است که چیزی حیاتی بهحساب میآید. به کمال رسیدن خودتان هدف نیست. تاکنون این اندازه تقوای عظیم در گذشته بنیان گذاشتید، و بهخاطر این چیزها است که ارزش یک مرید دافا بودن را دارید.
استاد مایل نیست که بیشتر بگوید. متوجه هستم که درحالی که برخی از مشکلات را ذکر میکردم لحن من کمی شدید بود، اما در این موارد همیشه اینطور است که مایلم آنها را متوجه شوید. گرچه لحن کمی سنگین بود، اما میدانم که هر چه باشد دافا را چند لحظه پیش شروع نکردید و بنیانی قویتر از این چیزها دارید، بنابراین، کمی محکمتر صحبت کردن ممکن است درخصوص برخی از چالشهای خاصی که با آنها مواجه هستید به شما کمک کند. البته، ممکن است پرسشهای بسیار دیگری وجود داشته باشند که مطرح نشدند. با این همه افراد، فقط مقدار بهخصوصی از برگههای پرسش میتواند فرستاده شود. اگر موقعیت پیش آید، بعداً بیشتر صحبت خواهم کرد. برای امروز همهاش همین است. ( تمام مریدان به گرمی تشویق میکنند)
زمینههای زیادی را امروز مطرح کردم، مطمئن نیستم که چهقدر خوب جذب کردهاید. و چیزهای زیادی بودند که خیلی کامل به آنها نپرداختم. بسیاری از افرادی که در این کنفرانس تبادل تجربه شرکت کردند واقعاً بهخوبی تزکیه کردهاند، و همگی بهخوبی سعی خواهید کرد که نگاه کنید و متمرکز شوید بر اینکه دیگران چگونه خوب تزکیه کردهاند، شکاف بین شما و آنها در کجا قرار دارد، و چگونه میتوانید از این کنفرانس باشکوه استفاده کنید تا خودتان را به رشد ترغیب کنید و آن را به یک نیروی انگیزشی تبدیل کنید. کنفرانسهای فای ما نباید بیهوده برگزار شوند. همانطور که میدانید هزینهی پرواز بالغ بر ۱۰ میلیون دلار میشود وقتی این همه مرید دافا از سراسر دنیا به این شکل اینجا جمع میشوند. ما این همه پول نداریم همینطوری و بدون فکر بههدر دهیم، بنابراین ضروری است که این کنفرانس فا برای ما مفید باشد. باید بهطور واقعی و حقیقی برای تزکیه تلاش کنید، و به حالت فقط انجام دادن آن بهطور سطحی، نلغزیم؛ نباید وابستگیهای بشری بسیار زیادی داشته باشید. همانطور که استاد میبیند، هر یک از افکار شما و هر یک عمل شما این که قلبتان چگونه است را برای من آشکار میکند. آنچه که کمتر از همه دوست دارم افرادی هستند که تماماً صحبت میکنند و هیچ عملی انجام نمیدهند. و آنهایی که حیلهگری میکنند را نیز دوست ندارم. چیزی که دوست دارم افرادی هستند که صادق و ساده، بیریا و کارکن هستند. همچنین امیدوارم که همگی بتوانید پس از اینهمه سال تزکیه کردن بهطور مثبتی در خرد رشد کنید و نه رشد بسیار زیادی درخصوص آگاهی از این که چگونه به موضوعات دنیایی پرداخت یا چگونه بهعنوان یک موجود بشری که به زندگی دنیایی میپردازد رفتار کنید.
از همگی تشکر میکنم. برای امروز همهاش همین بود. ( تمامی مریدان به گرمی تشویق میکنند)