لی هنگجی، ۱۵ مه، بروکلین، نیویورک
درود بر همه! (همۀ مریدان با شور و اشتیاق تشویق میکنند: درود استاد!)
شما سخت کار کردهاید! (همۀ مریدان: استاد سخت کار میکنند!)
نجات موجودات ذیشعور [توسط] مریدان دافا موضوعی بیسابقه است، ازاینرو انجام آن قطعاً نیازمند سختکوشی است. تمام چیزها مرجعی دارند. مردم در سراسر تاریخ دربارۀ نجات موجودات ذیشعور صحبت کردهاند، اما چه کسی واقعاً موجودات ذیشعور را نجات داد؟ آنها فقط دانشی دربارۀ خدایان و فرهنگی برای تزکیه بنا نهادند و هیچ کسی موجودات ذیشعور را نجات نداد. آنها فقط فرهنگی بهجای گذاشتند، مذاهب را تأسیس کردند و شکل و قالب سازمانیِ جامعه را برقرار کردند. فرد باید منتظر مریدان دافای امروز بماند تا بهطور واقعی موجودات ذیشعور را نجات دهند، انجام واقعی آن هیچ مرجعی ندارد، هرگز مرجعی نداشته است. ازاینرو انواع و اقسام مسائلی که مریدان دافا با آنها مواجه شدهاند، شامل این رنج و سختی، بیسابقه هستند و میزان این پلیدی نیز بیسابقه است. پلیدیای که همگی از آن خبر دارید آشکار شده است و درواقع چیزهای بیشتری نیز وجود دارند که بیرحمانهتر هستند. بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، مریدان دافا از میان این مسئلۀ آزار و شکنجه و نجات موجودات ذیشعور گذشتهاند و حالا درحال رسیدن به انتها است. بهعبارت دیگر، بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، این امر درحال رسیدن به آخرین مرحله است.
دافا مدتهاست که وجود داشته و هیچ کسی نمیتواند آن را تباه کند. آنهایی که تحت آزار و شکنجه هستند فقط تزکیهکنندگان هستند- مریدان دافا، و آن موجودات ذیشعوری که به این دنیا آمدند تا فا را کسب کنند. گرچه این موجودات درحال تزکیه نیستند، اما درواقع آنها نیز مورد آزار و شکنجه قرار گرفتهاند. هدف از آمدنشان برای این بود که فا را کسب کنند و نجات یابند و نجاتیافتنشان بهشتهای اولیهشان و موجودات ذیشعوری که در ابتدا داشتند را کامل میکند. باور کردن دروغهای این شکنجهگران یا یاری رساندن به شیطان باعث میشود نتوانند فا را کسب کنند. آیا این آزار و شکنجهای نیست که میتواند تمام موجودات را نابود کند، آنها و موجوداتی که نمایندهشان هستند را نابود کند؟ تمام بشریت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتهاند. مریدان دافا هدف اصلی این آزار و شکنجه هستند، زیرا آنها مریدان دافا هستند و وظیفۀ نجات افراد دیگر را بر دوش دارند. به کلام نیروهای کهن، چین مکانی است که موجودات سطح بالای بسیاری، حتی موجودات سطح بالاتری متمرکز شدند، که همگی آنجا رفتند تا فا را کسب کنند. آنگاه آن مکان، مانند آنچه دائویستها بیان میکنند، کورۀ آبدیده کردن دَن است و آن آتش باید بیامان و شدید مشتعل شود. اگر بتوانید تحت آتش شدید واقعاً از آزمایش [سربلند] بیرون بیایید، و قادر باشید در این آزار و شکنجۀ بیرحمانه ثابتقدم باشید، یک تزکیهکننده خواهید بود، و در آسمانها بهرسمیت شناخته میشوید و قادرید به کمال برسید. اگر نتوانید بیرون بیایید چه؟ و این هدفشان است، و آبدیده کردن برای این است که ناخالصی ازبین برده شود و طلای ناب بدست آید. این روندی است که درحالی که در ظاهر بدون نظم است، اما خیلی منظم است. بینظمی آن بهطور خاص در این شعلۀ شدید آتش نمایان میشود، اما خیلی منظم است، بهطوری که تأثیرات مختلفی بر وابستگیهای مختلف داشته است و حالات مختلفِ متکی به وابستگیهای مختلف را منعکس کرده است. به همین دلیل است که میگویم بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، درگیر شدن و مشکل ایجاد کردن نیروهای کهن و نیز کل کارهایی که مریدان دافا درحال انجام آن هستند، همگی به آخرین مرحله رسیده است.
وضعیت در آسمانها مانند وضعیت در روی زمین است. همگی دیدهاید، خواه بهاصطلاح آزمایش بیرحمانۀ مریدان دافا باشد یا آزمایش موجودات ذیشعور، آیا آن در انتها به کمال رهنمون نمیکند؟ پس آزمایشی که بهمنظور تعیین این است که آیا یک فرد ارزش رسیدن به کمال را دارد، آیا چنین درجهای از پلیدی را لازم نمیداشت؟ یا آتشی که بهاندازۀ کافی شدید باشد؟ این آتش بهزودی خاموش میشود. افراد بدی که شیطان از آنها استفاده کرد درحال دستگیر شدن و پاکسازی هستند. همگی دربارهاش بیندیشید، وقتی همگی دستگیر شوند، آیا این آزمایش مریدان دافا نیز به پایان نخواهد رسید؟ آنهایی که میتوانند از آن با موفقیت بیرون بیایند و آنهایی که نمیتوانند، آیا آنها متمایز نشدهاند؟ این تعهد سپس به انتها خواهد رسید. اصلاح فای کیهان نیز به انتها خواهد رسید. وضعیت اینگونه است.
درخصوص مرحلۀ بعد، موضوعی مربوط به این است که فا دنیای بشری را اصلاح میکند. دیروز شاگردی پرسشی مطرح کرد، دربارۀ افرادی که فا را کسب نکردهاند. گفتم آن موضوعی مربوط به آینده است، وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند. بهعنوان مریدان دافا شما فقط درطول دورۀ اصلاح فا درحال انجام این کار هستید، بنابراین مریدان دافا در این دوره مسئولیت عظیمی به عهده دارند. چه مسئولیتی؟ همگی میدانید که دربارۀ این صحبت کردهام که این کیهان چقدر عظیم است و تعداد موجودات چقدر است- بیکران و نامحدود، بیشمار و بیاندازه. مولکولهای مشاهدهشده زیر یک میکروسکوپ که بزرگنمایی شده و روی یک صفحه نمایش داده میشوند، شبیه گستردن بدنهای کیهانی در کیهان بهنظر میرسند، و این ساختار مولکولی وقتی بزرگنمایی میشود، دقیقاً شبیه آسمانها بهنظر میرسد. اما یک مولکول کوچکترین ذره نیست. پایینتر از آن اتمها هستند که ذراتشان پس از بزرگنمایی، به همان شکلی وجود دارند که ستارهها در آسمان وجود دارند و آن، آسمان در آن سطح است. اتمها نیز کوچکترین نیستند- پایینتر از آنها بازهم ذرات ذرهبینیتری وجود دارند، و بازهم ذرهبینیتر و بازهم بیشتر ذرهبینی و حتی ذرهبینیتر. لایهلایۀ ذرات، لایهلایۀ آسمانها هستند، و هر چه ذره کوچکتر باشد، قویتر است. آنهایی که مطالعاتی در زمینۀ فیزیک دارند، میگویند که هر چه ذره کوچکتر و ذرهبینیتر باشد، تشعشع آن قویتر است، و قدرت و انرژی بیشتری دارد. بله آن ذره شبیه یک بدن آسمانی بهنظر میرسد- چه چیزی روی آن است؟ مردم میدانند که روی زمین، انسانها وجود دارند؛ درخصوص اینکه آیا موجوداتی روی سیارات دیگر وجود دارند یا خیر، آنها فقط سطح بُعدی که معادل بُعد بشری است را مطالعه میکنند و عقیده دارند که برخی سیارات موجوداتی دارند و برخی ندارند. اما اکثر موجودات در بُعد سطحی زندگی نمیکنند و بسیاری از موجودات در بعدهای سایر شکلها وجود دارند، ازاینرو نمیتوانید آنها را ببینید. علم بشریت خیلی محدود است. تمام بدنهای آسمانی، حیات و نیز شکلهای اجتماعی موجودات را دارند و حتی دنیاهای شکوفا و پر رونق بسیاری وجود دارد. تعداد موجودات آنجا چقدر است؟ آنچه گفتم این بود که یک ذره، وقتی بزرگنمایی شود، شبیه یک ستاره است، چه تعداد موجود در آنجا وجود دارد؟ اگر بیشتر به پایین ردیابی شود، لایهلایۀ ذرات، لایهلایۀ آسمانها را شکل میدهند- این کیهان وسیع چقدر عظیم است؟ تعداد موجودات آنجا چقدر است؟کل سطح بُعدهایی که بین ذرات وجود دارند و توسط ذرات ذرهبینیِ نامرئی شکل گرفتند، همگی زمین است. چقدر آن بزرگ است؟ چه تعداد لایۀ بُعدهایی مانند این وجود دارد؟ بینهایت پیچیده است. تمام لایهها شبیه آن هستند. نهایتاً حتی خدایان نمیتوانند بررسی کنند و بشمارند که تعداد موجودات چقدر است- همگی آنها برای بشر، خدایان هستند. این نشان میدهد که این تعداد چقدر عظیم است.
مریدان دافا خدایانی هستند که با مسئولیت یاری رساندن به استاد در نجات موجودات ذیشعور به این دنیا نزول کردهاند و مسئولیت نجات موجودات ذیشعور در این قلمروهای پایینتر را بر دوش دارند. ممکن است فکر کنید مهم نیست اگر شخصاً خوب تزکیه نکنید، گویی شبیه شکل تزکیه در گذشته بوده است. برخی از افراد خیلی کوشا نیستند، درحال تزکیه هستند اما واقعاً تزکیه نمیکنند. اما دربارۀ این فکر کردهاید؟ شما قبلاً یک پیمان با من امضاء کردید وقتی به این دنیا آمدید، عهد بستید که آن موجودات ذیشعور را نجات دهید. پس از آن توانستید یک مرید دافا شوید، و پس از آن میتوانستید این کار را انجام دهید، اما آن را به انجام نرساندید. بهطور کامل عهدتان را به انجام نرساندید، و حتی نمیتوانید آن موجوداتی که برای شما درنظر گرفته شده را نجات دهید، آنهایی که نجاتشان را بهعهده گرفتید، که در پشت آنان، موجودات ذیشعورِ بیشمار و گروه عظیمی از موجودات وجود دارند. آن چیست؟! آیا آن صرفاً موضوعی مربوط به این است که بهطور کوشا تزکیه نمیکنید؟ آن یک جنایت بینهایت جدی است! یک جنایت بیسابقه! میگویید که وقتی آن زمان فرا برسد صرفاً استاد را صدا میزنید و میگویید: «استاد، من بهخوبی تزکیه نکردم.» آیا این انتهای کار خواهد بود؟ چه کسی اجازه میدهد عبور کنید؟ آیا آن نیروهای کهن اجازه میدهند بگذرید؟ این موضوع چقدر مهم است!
اما برخی افراد صرفاً کوشا نیستند و وابستگیهایشان خیلی قوی است. مسائلی که با آنها مواجه میشوند با افکار و عقاید بشری ارزیابی میکنند و برخی حتی مسیر خود را در فا حفظ نمیکنند تا خودشان را بهعنوان مرید دافا درنظر بگیرند- مسئولیت عظیمشان را درنظر بگیرند. وقتی مسائل را درنظر میگیرند، نجات موجودات ذیشعور را در اولین موقعیت قرار نمیدهند، بلکه همیشه برای تفکر دربارۀ امور از افکار و عقاید بشری استفاده میکنند: خواه آن را دوست داشته باشید یا خیر، قلبتان مملو از خشم و برآشفتگی است، یا مسائل را به این یا آن شکل میخواهید- چگونه آن میتواند عملی باشد؟! آیا میشد خدایان مانند شما باشند؟ اگر همگی افراد در نجات موجودات ذیشعور مانند شما باشند، موجودات ذیشعور چگونه میتوانند نجات یابند؟ آنهایی را نجات میدهید که دوست دارید، و آنهایی که دوست ندارید را نجات نمیدهید- پس آیا میتوانید موجودات ذیشعور را نجات دهید؟
نوع رفاه و رونقی که در دنیای بشری امروزه داریم چیزی است که هرگز در تاریخ دیده نشده است. اول، برای این است که در این شرایط پر رونقی که وابستگیهای گوناگون مردم را برمیانگیزد آن موجودات ذیشعور را از کسب فا بازدارد. صرفاً به این شکل است و هر چیزی برای وابستگیهایتان جذاب است، صرفاً برای اینکه دیده شود آیا میتوانید فا را کسب کنید یا خیر. اگر بتوانید در این شرایط فا را کسب کنید، آنگاه بهرسمیت شناخته خواهید شد. اگر نتوانید فا را کسب کنید، بهخاطر این است که خود شما خوب نیستید. دوم، این جهان میبایست تاکنون نابود میشد و آن موجودات میبایست تاکنون ازبین برده میشدند. پیشاپیش میبایست اینگونه باشد، و اگر بتوانید فراتر از این بروید، در آسمان بهرسمیت شناخته خواهید شد. پس چه کسی میتواند فراتر برود؟ فرد میتواند! آیا دافا، دافای جهان که درحال اشاعه است وجود ندارد؟ دیگران آن را بدست آوردند، چرا شما نمیتوانید؟! دیگران میتوانند بهخوبی تزکیه کنند، چرا شما نمیتوانید؟! آیا این مشکل خود شما نیست؟ این در آسمانها منصفانه دیده میشود. آنها در اصل میبایست نابود میشدند، اما شما میخواهید آنها را نجات دهید، پس آن باید بدین شکل باشد. چرا او نمیتواند نجات یابد؟ چگونه میتواند به این راحتی انجام شود؟ اینقدر جدی است. اما در این محیط، در چنین دنیای هیجانانگیزی، بهاضافۀ آزار و شکنجۀ بیرحمانه، چه کسی هنوز مایل است تزکیه کند؟ بزرگترین مانع برای تزکیه، وابستگیهای بشری است. موجودات بشری وابستگیها و افکار و عقاید بشری بسیار زیادی دارند، و حتی برخی از مریدان دافایی که کوشا نیستند، از تزکیه دست کشیدهاند. عهدهای خودشان و احساس هیجانشان پس از کسب فا، همگی ناپدید شدهاند. شما مورد آزار و اذیت قرار گرفتید- چه کسی درحال آزار و اذیت شما است؟ آیا انسانها نیستند؟ آیا بسیاری از پیروان خدایان این را درطول تاریخ تجربه نکردهاند؟ چه چیزی را میخواهید کسب کنید؟ آیا این کمال در مسیر خداییشدن نیست؟ آزار و شکنجه چگونه میتواند آنهایی را که در مسیر خداییشدن گام برمیدارند، متزلزل کند؟ آیا آن نتیجهای از آشفته و پریشان شدن افکار و عقاید بشریتان و برانگیختهشدن وابستگیهایتان به شهرت، نفع شخصی و احساسات نیست؟
همگی دربارۀ این بیندیشید، بدون توجه به اینکه آزار و شکنجه در چه شکلی درحال انجام است، و این آزار و شکنجه چقدر شدید است، آیا این میتواند تصادفی باشد؟ از زمان قدیم تا امروز، این جهان، هرچیزی، چهرسد به بشریت- کل این جهان در راستای قوانینی حرکت میکند که از قبل نظم و ترتیب داده شد. این بهویژه برای بشریت صحت دارد. بشریت، هر پنجهزار سال با یک فاجعه پایان مییابد، و تمدنِ هر پنجهزار سال، از یک نمایشنامه پیروی میکند. بگذارید به همه بگویم، آن واقعاً یک نمایشنامه است. تقریباً هر پنجهزار سال، تاریخ بشری به انتها میرسد و بشریت نابود میشود؛ دلیل این نابودی، قانونِ شکلگیری، ثبات، فساد و انهدام جهان است. وقتی آن مرحله فرا میرسد، هر چیزی فاسد میشود، شامل اخلاقیات بشری و تمام مواد؛ آنها نابود خواهند شد. وقتی منش و اخلاقیات بشری، دیگر خوب نباشد، انسانها باید نابود شوند و قسمت خوبی که باقی میماند در نقش بذرهایی برای بشریت عمل خواهند کرد که دوباره از نو توسعه یابد. این نمایشنامه بازخوانی میشود، مرور میشود، و در توسعۀ تاریخی پنجهزار سال، هر قسمتی که رضایتبخش نباشد دستخوش بازبینی، بازبینی و بازبینی بیشتر خواهد شد. پس، آیا بسیاری از خدایان، فرزانگان در دنیای بشری و تزکیهکنندگان دائویستی نگفتند؟ آنها گفتند که بشریت تکراری و پیدرپی است و تاریخ بشری تکراری و پیدرپی است. در اجتماع تزکیهکنندگان این کلمات مکرراً گفته و شنیده میشود و مسائل اینگونه هستند.
این زمین تاریخ ۱۰۰ میلیونساله دارد. برخی از افراد میپرسند چگونه آن میتواند ۱۰۰ میلیون سال باشد؟ دانشمندان کشف کردهاند که آن بیشتر از دو یا چهار میلیارد سال است. زمین از هیچچیز ساخته نشد، بلکه از چیزهای برگرفته از قسمتهای مختلف جهان ساخته شد، یعنی، از خردهریزهای باقیمانده در جهان جمعآوری شد. آن چیزهای مفید و مورد نیاز زمین برگزیده شد، اما آن مواد در ابتدا وجود داشتند، و آنها زمین را شکل دادند. چگونه میتوانید آن را اندازهگیری کنید؟ وقتی آن را اندازهگیری میکنید، زمانهای گذشته را نشان میدهد. انسانها صرفاً انسان و همیشه محدود به آن افکار بشری هستند. عمر واقعی این زمین ۱۰۰ میلیون سال است و نمیتواند فراتر از ۱۰۰ میلیون سال برود. فراتر از ۱۰۰ میلیون سال، منابعاش همگی فاسد خواهد شد.
اما هنوز هم این ۱۰۰ میلیون سال زمان کوتاهی نیست. همه در این باره بیندیشید، در این ۱۰۰ میلیون سال چه تعداد پنجهزار سال وجود دارد؟ چه تعداد تمدن پنجهزارساله وجود داشته است؟ چند بار این نمایشنامه بازبینی شده است؟ چند بار فاجعۀ بشری خود را تکرار کرده است؟ دیروز در جلسۀ شن یون مطلبی به آنها گفتم. گفتم شوخی نمیکنم- ما حالا شرکت هنرهای نمایشی شن یون را داریم؛ آیا در گذشته شن یون وجود داشته است؟ بههرحال، رقص کلاسیک چینی وجود داشته اما آنهایی که رقص چینی یا رقص کلاسیک را اجرا میکردند الزاماً مردم شرقی نبودند. زیرا در منطقۀ چین، این همیشه چینیها نبودند که آن را اجرا میکردند. گروههای قومی مختلف، آن نقش را بهعهده گرفتند، نقش مردم چین در یک دورۀ خاص، مردم پادشاهی میانه[۱]. درطول دورۀ قبلی، مردمِ سفید بودند که آن را اجرا میکردند؛ این دورۀ آخر، مردم نژاد زرد آن را اجرا میکنند.
اغلب میگویم که بشریت مانند یک نمایش آشکار میشود، اما اینکه مردم در انتها بتوانند نجات یابند یا خیر، و اینکه آیا موجودات ذیشعور میتوانند در اصلاح فا نجات یابند، نامشخص است و در نمایشنامه نوشته نشده است. فرهنگ، تفکر و رفتار انسان... تمام این چیزها برای این موضوع مهم پایانی ساخته شد: در انتها چه تعداد موجود واقعاً میمانند؟ آن، نظم و ترتیب داده نشد. آن چنین زمانی طولانیای طول کشید، دو زمین به مدت ۲۰۰ میلیون سال، تا این امر نظم و ترتیب داده شود. بهعنوان مریدان دافا، بههیچوجه هیچ دلیلی ندارید تا مأموریت خود را به انجام نرسانید. وقتی اینجا مینشینید، و یک مرید دافا نامیده میشوید، خواه کوشا باشید یا نباشید، یک تمرینکننده جدید یا قدیمی باشید، صرفاً این مسئولیت را دارید. اگر این ازپیش مقدر نشده بود، مطلقاً نمیتوانستید اینجا بنشینید.
برخی از افراد ممکن است بگویند تعدادی جاسوس نیز اینجا حضور دارند. بله! کاملاً از آن آگاهم، اما حتی آن جاسوس نیز اینجاست تا بتواند این فا را به این شیوه بشنود! آن نیز توسط خدایان نظم و ترتیب داده شد! شغل مردم بهحساب نمیآید؛ گسترش دافا شغل مردم را بهحساب نمیآورد، و هیچ گروهی را هدف قرار نمیدهد، فقط قلب مردم را هدف قرار میدهد! بدون توجه به اینکه چه کاری انجام میدهید، افکارتان متعلق به خودتان است، قلبتان متعلق به خودتان است، و انتخاب آینده به خودتان بستگی دارد. به تمام موجودات ذیشعور این فرصت داده میشود. رحمت چیست؟ نجات موجودات ذیشعور چیست؟ در دورۀ پایان دارما افرادی هستند که کار یک جاسوس را انجام میدهند؛ آیا قرار نیست آنها نجات پیدا کنند؟ او در این دورۀ زندگی یک جاسوس است، اما در زندگی گذشتهاش فرد قابلتوجهی بود، و زندگیاش در گذشته زندگی یک خدای بسیار بزرگ بود! در پروژههای دافا اگر احساس میکنید او کاملاً درست نیست، و صرفاً اجازه نمیدهید به جزئیات یک پروژه دسترسی پیدا کند، اشکالی ندارد، اما هنوز اجازه دارد که تزکیه کند. میتوانید بگذارید حقیقت را بهطور مستقیم روشن کند یا کارهای دیگری انجام دهد. در موارد مربوط به پروژه نگذارید کارهای خاصی که برنامهریزی شده را انجام دهد و آن اشکالی ندارد.
درخصوص برخی مسائل، نمیتوانید بهطور عقلانی فکر کنید. درخصوص کارهایی که باید انجام دهید، با وابستگیهای بشری بحث و دعوا میکنید، بدون اینکه اصلاً فکر کنید یک مرید دافا هستید! این مسئولیتی که بر دوش شماست چقدر عظیم است! هرگز مسائل را برپایۀ نجات موجودات ذیشعور درنظر نگرفتهاید، بلکه همیشه با افکار و عقاید بشری فکر میکنید! بهمحض اینکه با موضوعات خاصی مواجه میشوید وابستگیهای بشریتان جلو میآید! بهمحض اینکه با مسائل خاصی مواجه میشوید وابستگیهای بشریتان دوباره ظاهر میشوند! چگونه میتوانید با دافا بهصورت یک شوخی برخورد کنید؟ اگر واقعاً نتوانید مسائل را بهطور صحیحی درنظر بگیرید، مشکلات واقعاً ظاهر میشوند. آنها مشکلات کوچکی نیستند، چراکه نیروهای کهن به زندگیتان و ابدیت زندگیتان خاتمه خواهند داد.
مریدان دافا تنها افرادی نیستند که وقتی به این دنیا آمدند یک پیمان با استاد امضاء کردند؛ تمام مردم و موجوداتی که به این دنیا آمدند و خدایانی که از آسمان نزول کردند، با من عهدهایی امضاء کردند. این جهان بیشازحد عظیم است و تعداد موجودات بیشازحد زیاد است، زمین برای جا دادن اینهمه موجود بیشازحد کوچک است. آن موجوداتِ برگزیده همگی در مرحلهای عهدهایی بستند تا مرا در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور یاری رسانند، بنابراین توانستند روی زمین متولد شوند. صرفاً اینگونه است که، در تاریخ، برای مریدان دافا، ازقبل نظم و ترتیب دادم تا کارهای خاصی از این تعهد را به انجام برسانند. درخصوص گسترش فا بهصورت فرد به فرد، هر کسی مسئولیت دارد. این چیزی برای مردم عادی است.
نکتۀ کلیدی این است که مریدان دافا باید در کارهای مقرر شده بهخوبی عمل کنند. اما شما حتی بهطور کوشا تزکیه نمیکنید، بهطور جدی تزکیه نمیکنید، یا گهگاه تزکیه میکنید، یا بیاشتیاق تزکیه میکنید. درحالی که در پروژههای دافا که برای نجات مردم هستند مشغول هستید، افکار و عقاید بشریتان، وابستگیهایتان را بهبار میآورد، و همیشه احساس رنجش و ناخشنودی دارید. احساسی که دربارۀ بیانصافی دارید مربوط به چیست؟! آیا نمیدانید اینجا قرار است چه کاری انجام دهید؟! آیا نمیدانید مسئولیتتان چقدر عظیم است؟! آیا نمیدانید موجودات بیشماری در انتظار شما هستند که نجاتشان دهید؟ این مسئولیت شما است! این قول شما است! وقتی همگی با همدیگر کارهایی انجام میدهید تا موجودات ذیشعور را نجات دهید، این یک فرصت است و برای این است که شرایطی برای نجات موجودات ایجاد کند، اما از آن بهخوبی استفاده نمیکنید. آیا نمیدانید اگر کارهای مقرر شده برای مریدان دافا را بهخوبی انجام ندهید چه جرم خطیری مرتکب خواهید شد؟!
بهعنوان مریدان دافا، بسیاری از شما، در روشنگری حقیقت، آرزو دارید که دیگران بتوانند فا را کسب کنند و ملحق شوند. این نیت خوب است. اما اغلب وقتی حقیقت را روشن میکنید، اینکه دربارۀ شرارت ح.ک.چ پلید صحبت کنید، یا دربارۀ اینکه مریدان دافا چقدر خوب و درست هستند، اینها مطالبی هستند که مردم میتوانند بپذیرند. اما وقتی از آنها درخواست میکنید که تزکیه کنند، عمل نمیکند. چرا؟ البته عذر و بهانههایشان همگی شبیه این است: «باید پول دربیاورم، امور خانوادهام را بگذرانم؛ هنوز این یا آن کار را دارم که انجام دهم.» آنها صرفاً نمیتوانند وارد شوند، که در عدم تمایلشان به تزکیه کردن منعکس میشود. آیا میدانید این خدایان هستند که به او اجازه نمیدهند وارد شود؟ خدایان باعث میشوند از انواع و اقسام عذر و بهانه استفاده کند و انواع و اقسام افکار و عقاید بشریاش را کنترل میکنند تا از تزکیه اجتناب کند، زیرا او ارزش یک مرید دافا شدن را ندارد و به این دلیل که این مریدان دافا بهگونهای تاریخی تعیین شدند. برخی فا را زود کسب میکنند و برخی دیرتر، که اهمیتی ندارد؛ او یک مرید دافا است. اما برخی از افراد صرفاً نمیتوانند وارد شوند؛ زیرا او ارزش این را ندارد که این مسئولیت باشکوه را برعهده بگیرد.
این مانند هنرهای نمایشی شن یون است. ما میخواهیم کسی را با مهارتهای عالی استخدام کنیم، اما او تزکیه نمیکند. حتی اگر ازعهدۀ این برآییم تا او را به اینجا بیاوریم، با انواع و اقسام عذر و بهانهها این محل را ترک میکند. برخی از افراد تزکیه نمیکنند و میخواهند بمانند، اما خدایان او را وادار میکنند که برود. نیروهای کهن نیز به او اجازه نمیدهند اینجا بماند، زیرا آنها احساس میکنند که ارزش آن را ندارد. شن یون درحال نجات موجودات ذیشعور است، کاری که مریدان دافا انجام میدهند. زیرا هرچه باشد، شن یون یک شرکت هنرهای نمایشی است که مهارتهای سطح بالایی را نیاز دارد، اگر کسی مهارت داشته باشد و بتواند تزکیه نیز بکند، او میتواند واقعاً ملحق شود. اگر ثابت شود که او خوب است، پس اجازه دارد که بماند؛ وگرنه اجازه ندارد که وارد شود. حتی اگر وارد شود، اگر کارهایی که جنبۀ آگاهش قول داده، انجام ندهد، وادار خواهد شد که برود. زیرا این گروهی متشکل از افراد تزکیهکننده است، گروهی که موجودات ذی شعور را نجات میدهند. در جایگاه ارکستر و روی صحنۀ رقص، فقط افراد حضور ندارند، خدایان نیز آنجا هستند. اگر یک فرد عادی اینجا باشد- یک فرد عادی که کل بدنش کارما دارد و کسی که تزکیه نمیکند، چگونه میتواند مجاز باشد؟ درواقع وضعیت اینگونه است. بهعبارت دیگر، این گروه از مریدان دافا گروهی نیست که صرفاً هر کسی بتواند ملحق شود. همگی میدانید که خدایان درحال کمک هستند و همراه با مهارتها و تکنیکهای اجراگران، روی صحنه و خارج از صحنه، معجزات درحال وقوع هستند. صداهایی که از ارکستر ساطع میشود و جلوههای بصری که مردم میبینند، همگی توسط خدایان تقویت میشوند و قابلمقایسه با هیچ کسی نیستند. آنچه مردم میشنوند و میبینند از بشریت فراتر میرود. البته، هرچه مهارتهای یک فرد بهتر باشد، تأثیر بهتر است.
درخصوص سایر پروژههای مریدان دافا نیز اینگونه است. وقتی افرادِ با استعداد نداریم، در اجتماع بهدنبال آنها میگردیم؛ اما پس از جستجو در اینجا و آنجا، در انتها عملی نخواهد بود و شما هنوز مجبورید به خودتان متکی باشید. ازآنجا که مریدان دافا هستید، باید خودتان این کارها را انجام دهید؛ چرا به مردم عادی متکی هستید؟ چرا به راههایی نمیاندیشید که خودتان این موضوع را حل کنید و استعداد را توسعه دهید؟ همگی میخواهید که راهحل سریعی را پیدا کنید، مگرنه؟ شما بهدنبال نتایج سریعی هستید. این تفکر از فرهنگ حزب میآید که حزب اهریمنی در شما القاء کرده است. هرکاری که انجام میدهید، آن را بهخوبی انجام دهید. در روند انجام کارها، آنچه به آن نگریسته میشود قلب شما است، نه خود موفقیتتان. در روند انجام کارها میتوانید مردم را نجات دهید! روندی که کارها را انجام میدهید نیز روندی از این است که در تزکیه صعود میکنید، که همزمان، نقش نجات موجودات ذیشعور را ایفا میکند! اینگونه نیست که فقط اگر در انجام آن کار موفق شوید میتوانید نقش نجات موجودات ذیشعور را ایفا کنید.
موضوع دیگری وجود دارد که برای تمرینکنندگان اقشار مختلف جامعه روی میدهد، اینکه برخی از افراد از روی عادت، روی جزئیات کوچک تأکید میکنند. مواردی مانند: جزئیات اینکه چگونه کسی یکی از حرکات تمرینها را انجام میدهد، با چه سرعتی انجام میدهد، یا چگونه حرکات برخی کمی متفاوت است. و آنها نمیتوانند این افکار را رها کنند. درمیان افرادی از شما که اینجا نشستهاید، قبل از اینکه اینجا بیایید و یک انسان شوید، برخی از مدرسۀ بودا بودید، برخی از مدرسۀ دائو بودید و بسیاری، سایر گونههای گوناگون موجودات خدایی بودید. بگذارید به شما بگویم، این تمرینهای من شما را به کمال میرسانند بهطوری که به جایگاه اولیهتان برمیگردید. شما چیزهایی را دارید که در ابتدا داشتید. من هرگز بر جزئیاتی که چگونه [حرکاتتان] باید دقیق باشد تأکید نکردم، گویی همگی از یک قالب بیرون آمده باشید. این را نگفتم. تا وقتی که حرکات تمرین بهطور کلی صحیح باشند، آنها مؤثر خواهند بود. قلبتان را وسیع کنید، افکارتان را روی مسائل کوچک متمرکز نکنید و برای نگاه کردن به مسائل نباید از انواع و اقسام افکار و عقاید بشری استفاده کنید. این برای برخی افراد هنگامی که فا را مطالعه میکنند روی میدهد: افراد چه چیزی مطالعه کنند، در چه زمانی، چه مدت، یا کسی چگونه این را میخواند و آن را نمیخواند و مانند آن. بهعنوان مریدان دافا، هنگامی که وقت دارید باید فا را مطالعه کنید، زیرا یک تزکیهکننده هستید- اگر فا را مطالعه نکنید چه کار دیگری انجام میدهید؟ و سپس با وقت و زمانی که باقی مانده، اگر بتوانید افراد بیشتری را نجات دهید، خوب خواهد بود!
مطالعۀ گروهی فا چیزی است که برای همه بهجای گذاشتهام و تمرین گروهی چیزی است که برای همه بهجای گذاشتهام. بنابراین هر کسی که در خطر آزار و اذیت شدید نیست، مخصوصاً افرادی که هر جایی خارج از چین زندگی میکنند، باید به این شکل عمل کنند. هیچ دلیلی وجود ندارد این کار را انجام ندهید، چراکه آن به این موضوع مربوط است که انسانهای آینده فا را کسب کنند و تزکیه کنند. بنابراین، تمرین گروهی و مطالعۀ گروهی چیزهایی نیستند که بتوانید بدون آنها عمل کنید. جوآن فالون را متن اصلی مطالعۀ فای خود سازید. اگر وقت بیشتری دارید، سپس سخنرانیهای دیگر را بخوانید و این اشکالی ندارد؛ اما عمدتاً باید جوآن فالون را مطالعه کنید. اگر وقت گروهتان واقعاً فشرده است و وقت زیادی برای خواندن سایر سخنرانیها ندارید، پس باید خودتان وقت و زمانی را پیدا کنید تا سایر سخنرانیهای فای مرا مطالعه کنید. این صرفاً چنین موضوع سادهای است و هیچ الزام عمدی برای شما ندارم. برای شما قواعد خشکی ندارم، اما شما همچنان میخواهید قواعد سخت و خشکی برای خود وضع کنید!
اما موضوعی وجود دارد: گرچه چنین الزاماتی وجود ندارد، اما باید خود را یک تزکیهکننده درنظر بگیرید! باید درخصوص مطالعۀ فا بهطور کوشا عمل کنید! اگر فا را مطالعه نکنید، چگونه میتوانید کارهای مقرر را انجام دهید؟ ممکن است بگویید که میتوانید. اما اگر برای انجام کارها، به حیلهگری، تفکر بشری و زیرکی متکی باشید، تضمین میشود که نمیتوانید آنها را انجام دهید. چرا؟ میتوانید در کسب و کار یا کارکردن درمیان مردم عادی آنگونه عمل کنید، اما در کار نجات موجودات نمیتوانید آن را انجام دهید، زیرا کلماتی که میگویید انرژی ندارند و مطابق با فا نیستند. میخواهید او را نجات دهید، اما کلماتی که میگویید نمیتواند کارمایش را ازبین ببرد و وابستگیهایش را ازبین ببرد؛ چگونه میتوانید او را نجات دهید؟ اگر میخواهید او را نجات دهید، خود شما باید یک تزکیهکننده باشید، بهطوری که کلماتی که میگویید انرژی داشته باشد و بتواند پیشداوری و وابستگیهایش را ازبین ببرد؛ آن چنین تأثیری دارد و میتواند آن چیزهای بدی را که در آن زمان با افکارش مداخله میکند مهار کند؛ فقط آنگاه میتوانید او را نجات دهید. این شامل روشنگری حقیقت در محیطهای گوناگون است، آیا اینگونه نیست؟ افرادی نیز هستند که فکر میکنند: من یک تمرینکننده قدیمی هستم و اگر برای مدتی فا را مطالعه نکنم مشکلی نخواهد بود. بسیار خوب، بدون توجه به اینکه چقدر قدیمی هستید، آن یک مشکل هست، زیرا بخشی از شما که تزکیه شده هماکنون از شما جدا شده است. گونگتان که تا مرتبۀ آسمانی اولیهتان بالا برده شد، بدون افکار درستی که از فا توسعه دادید عمل نخواهد کرد. اگر فا را مطالعه نکنید یا اگر از فا فاصله گرفته باشید، قادر نخواهید بود به آن فرمان دهید، چراکه قدرت برای انجام آن، از فا میآید.
چگونه میتوانید با آن ترسها و افکار بشری گونگتان را فعال کنید؟ اگر کسی دافا را ترک کند، گونگاش سقوط میکند و چیزی باقی نمیماند. همیشه گفتهام که وقتی دافا را ترک میکنید دیگر درحال تزکیه نیستید. وقتی دافا را ترک میکنید هر کاری که انجام میدهید دیگر انجام کارِ یک مرید دافا نخواهد بود، بلکه، صرفاً اعمال خوب یک فرد عادی است. شما به کمال نخواهید رسید بلکه میتوانید فقط تقوا جمع کنید. و اگر فقط تقوا جمع کنید و گونگتان را ارتقاء ندهید، پس صرفاً در این مکان بشری میمانید. شما مانند یک مرید دافا درحال نجات موجوداتتان نیستید. تعداد بیشماری از موجودات منتظر شما هستند تا آنها را نجات دهید، اما قادر نیستید آن کار را انجام دهید، و گاهی مانند مردم عادی رفتار میکنید و شل میشوید. فکر میکنید که هر چیزی خیلی ساده است و احساس میکنید که هر حرکت و هر فکرتان همگی خیلی طبیعی و ساده هستند. «مسئلۀ مهمی نیست، مگرنه؟ چه چیز مهمی است؟» منظورتان از «موضوع مهمی نیست» چیست؟! مسئولیت شما عظیم است! چگونه میتواند موضوع مهمی نباشد؟! اگر صرفاً یک فرد خوب درمیان مردم عادی باشید و تزکیه نکنید، هنوز درحال ارتکاب جنایتی بینهایت عظیم هستید! زیرا درحال نجات موجودات ذیشعوری که قرار است نجات دهید نیستید!! شما درحال به انجام رساندن پیمانی که ماقبلتاریخ امضاء کردید نیستید!! آیا چنین موضوعی نیست؟! وقتی در گذشته فا را آموزش دادهام، هرگز از چنین لحنی برای صحبت با شما استفاده نکردهام. استاد نگران است، چراکه پایان، بهسرعت نزدیک میشود. اما برخی از افراد نگران نیستند. چه کار باید کرد؟! آن شاگردانی که بهواسطۀ وابستگیهای بشریتان توسط شما به کنار رانده شدند نیز قطعاً خودشان خوب عمل نکردهاند، و با رنجش و دلخوری جدا شدند. اگر آنها را پیدا نکنید و برنگردانید، شما نیز درحال ارتکاب جنایت هستید. آیا فکر میکنید این شبیه چیزی درمیان مردم عادی است، که وقتی تمام شده، تمام شده است؟ آیا به این سادگی است؟
موجودات در این جهان بیشمار هستند و همگی چشمی را به اینجا بیرون فرستادهاند، گویی با یک نخ متصل شده و یک کرۀ چشم در جلو قرار دارد. تمام موجودات بیشمار در این جهان چشمی را به اینجا بیرون فرستادهاند، و تکتک مریدان دافا را تماشا میکنند! آنها در هر سطحی هستند. و داخل چشمها در هر سطحی، چشمهایی وجود دارد. در بُعدهای ذرهبینیتر- که حتی خدایان در سطوح پایینتر نمیدانند- درون چشمهای ذرهبینیتر، چشمهایی وجود دارد که از بعدهای حتی ذرهبینیتر به بیرون فرستاده شدهاند، بهطوری که زمین را پر کردهاند، و هیچ فضای خالیای اطراف خود باقی نگذاشتهاند و همگی اینجا دربین انسانها همه چیز را تماشا میکنند. آنها تک تک کارها و هر یک از افکار و نیت شما را تماشا میکنند، زیرا شما آیندۀ حیاتشان را تعیین میکنید! چگونه میتوانند نگران نباشند؟! شما فکر میکنید مهم نیست و اینکه خوب یا ضعیف عمل کنید [نتیجه] یکسان است. اما اینگونه نیست. آیا متوجه میشوید که مسئولیتتان چقدر عظیم است؟ [مفهوم] یک مرید دافا چیست؟ آیا این نام همینطوری میتواند استفاده شود؟ این بزرگترین و مقدسترین عنوان است!
البته بسیاری از مریدان دافا خیلی خوب عمل میکنند، گرچه تا درجات مختلفی لغزیدهاند. این مهم نیست، استاد دیده است که برخی سختیها چیزهایی نیستند که انسانها بتوانند تحمل کنند و آنها بهحساب نمیآیند. وقتی میافتید برخیزید و این قابلتوجه است. دوباره شروع کنید و بهخوبی عمل کنید! تا وقتی بتوانید سراسر این مسیر را با ذهنی شفاف بپیمایید و همیشه تزکیه کنید و امور مقرر برای یک مرید دافا را انجام دهید، شما قابلتوجه هستید و استاد شما را بهرسمیت میشناسد! امیدوارم همگی شما نیرویی تازه به خود بخشیده، وقت را غنیمت شمارید و بهخوبی عمل کنید. لطفاً این کلماتی که گفتم را به مریدان دافا در چین منتقل کنید. در وابستگیهای بشریتان، در مسائل کوچک و در جر و بحثهای بیپایان گیر نکنید. وضعیت دائماً درحال تغییر است. نباید وابستگیهای بشری بسیار زیاد داشته باشید.
شنیدهام که در برخی مکانها تمرینکنندگان بیرون میآیند تا تمرینها را انجام دهند. برخی شاگردان به بازداشتگاهها، ادارات پلیس و دفاتر دولتی میروند تا حقیقت را روشن کنند و برخی حتی خیلی خوب عمل کردهاند. شیطان در برخی مکانها واقعاً جرأت نمیکند مریدان دافا را دیگر به آن شدت مورد آزار و شکنجه قرار دهد. وضعیت درحال تغییر است و شیطان کمتر و کمتر شده است. در هر حالت، مردم به انتظار شما هستند تا آنها را نجات دهید، حتی برخی از اجراکنندگان آزار و شکنجه. البته برخی گناه بسیار عظیمی مرتکب شدهاند و شاید وقتی حقیقت را روشن میکنید گوش نکنند. اینگونه نیست که او گوش نمیکند: بلکه خدایان هستند که به او اجازه نمیدهند گوش کند. اما هر حالتی که باشد، مریدان دافا قرار نیست گزینشی عمل کنند و شما باید موجودات ذیشعوری که با آنها مواجه میشوید را نجات دهید.
وقتی متولد شدم، بسیاری از خدایان با من پایین آمدند. از آن زمان به بعد، هر سال این روی داد و خدایان بهطور پیوسته پایین میآمدند. زمانی که آموزش فا را شروع کردم، آن خدایان مانند دانههای برف پایین آمدند- این اندازه زیاد بود. الان سنشان را حساب کردم، و از وقتی گسترش این فا را شروع کردم تا الان، آنها باید افراد جوان ۲۵ ساله باشند، که بسیاری از آنان واقعاً نجات پیدا نکردهاند. همگی آنان خدایان بودند که به زمین پایین آمدند و در سراسر دنیا پخش شدند. از آنجا که آن تعداد بدن بشری وجود ندارد، برخی از آنها نتوانستند موجودات بشری شوند و ازاینرو حیوان یا گیاه شدند. چرا در سالهای اخیر مقررات حفاظت از حیوانات و گیاهان خیلی شدید شده است؟ مطمئناً دلایلی وجود دارد و خدایان این را هدایت کرده و نظم و ترتیب دادند. هیچ کسی نمیتواند ماهیت این مسائل را ببیند، اما هیچیک از آنها ساده نیستند.
دنیای بشری یک سردرگمی است. بهمحض اینکه کسی اینجا پایین میآید، او در معرض توهم و سردرگمی قرار میگیرد و همۀ آنچه را که زمانی میدانست فراموش میکند. بسیاری از افراد و نیز بسیاری از حکومتها و دانشمندان در سراسر دنیا میدانند که بشریت به انتهای خود رسیده و حالا هر روز امکان دارد تمام شود. آنها بهخوبی از این آگاه هستند. منابع طبیعی فاسد شدهاند و زمین بهسرعت درحال نابودی است، بهطوری که آب اولین چیزی است که تمام میشود. برخی از افراد میخواهند زندگی شاد و راحت و آسودهای را بگذرانند. من درحال اشاره به مردم عادی هستم. اما هر چه باشد، انسانها صرفاً انسان هستند، و بدون توجه به اینکه فرد از چه سطح بالایی آمده است، وقتی به این دنیای بشری میآید، وارد سردرگمی میشود و اجازه ندارد چیزهایی از گذشته را بهخاطر بیاورد. چه کار میتوان کرد؟ با شماست که بروید و آنها را نجات دهید. باید برپایۀ فا، دربارۀ اصول صحیح با آنها صحبت کنید و دربارۀ اینکه چرا ما مورد آزار و اذیت قرار گرفتهایم، و به آنها کمک کنید افکار خوبی داشته باشند و فقط به این شکل است که خدایان آن را بهعنوان نجات مردم بهرسمیت میشناسند. اگر معجزاتی را بهنمایش بگذارید، فقط وابستگیهای مردم به این قدرتها را قویتر میسازد و تزکیه را بهخاطر آن چیزها برمیگزینند، بهجای اینکه بهخاطر نجات روحشان برگزینند. آن بهرسمیت شناخته نمیشود. این نجات نیست، و وقتی مردم آن را میدیدند، هر موجودی، هر اندازه هم که بد باشد، میخواست که تزکیه کند. اگر آن رویکرد برگزیده میشد، آیا بهتر نمیبود که خودِ آفریدگار تواناییهای خود را به نمایش میگذاشت، بهجای اینکه شما آن چیزها را به مردم نشان دهید؟
برخی از افراد همیشه تصور میکنند که وقتی عیسی پایین آمد، وقتی خدایان میآیند، بهطور معجزهآسایی در آسمان ظاهر میشوند. و خود را در شکوه کامل نشان میدهند و مردم را در شگفتی و حیرت فرو خواهند برد. بگذارید به شما بگویم، در این حالت آنها اهریمن هستند. موجودات مرتکب گناه شدهاند و در روند شکلگیری، ثبات، فساد و انهدام، در شُرف نابودی هستند و از اینرو بود که به این دنیای توهم آمدند تا بهدنبال نجات باشند. باید قبل از اینکه بتوانند نجات پیدا کنند، در این سردرگمی، افکار خوب خود را شکل دهند و تقویت کنند. اگر یک خدا وقتی بیاید خود را در شکوه کامل نشان دهد، آنگاه همانطور که میتوانید تصور کنید، حتی بدترین افراد میآمدند تا تزکیه کنند. پس چه لزومی میداشت که خدایان در آسمانها به دنیای بشری بازپیدایی یابند؟ آفریدگار صرفاً میتوانست آنجا بایستد و بگوید: «همگی تغییر کنید و خوب شوید،» و استانداردها را به مردم ارائه دهد؛ فقط یک جمله، این کار را انجام میداد. چرا نیاز میبود که به دنیای بشری بیاید؟ آیا نکته این نیست؟ [آن به این شکل است] زیرا همگی از استانداردها منحرف شدهاند و درخصوص موجودات در کیهان، بهخاطر این است که موجودات مرتکب گناهانی شدهاند، بنابراین باید به این سردرگمی بیایند تا سختی و رنج بکشند. و در میان رنج و سختیِ اینجا اگر هنوز بتوانید به ارزش تزکیه پی ببرید و بتوانید افکار خوب را شکل دهید و تقویت کنید، آنگاه خدایان شما را قابلتوجه درنظر میگیرند و به شما اجازه میدهند تزکیه کنید و نجات پیدا کنید. اصل این است، مگرنه؟
واقعاً برخی خدایان بودند که وارد سهقلمرو شدند. آنها از آسمانها دیدند که پادشاه دنیایشان، لرد جهانشان که از بهشتشان به دنیای بشری پایین آمده بود، در دنیای بشری خیلی ضعیف عمل میکند و آنها بینهایت نگران شدند. حتی باوجود اینکه دافا در این دنیا آموزش داده میشد، آن لردشان هنوز از بیدار شدن امتناع میورزید و کارهای بدی انجام میداد. این خدایان دیدند که او دیگر قابلنجات نیست و بنابراین خودشان آمدند، خواستند او را بیدار کنند. اما ورود به سهقلمرو ممنوع است و اگر کسی به داخل آن راه یابد، نمیتواند آنجا را ترک کند؛ پس از ورود، فرد باید مانند یک موجود بشری شود. برخی از آنهایی که درواقع اینجا آمدند هنوز بالهایی داشتند و پرواز میکردند، اما بهتدریج تواناییشان را از دست دادند و نتوانستند پرواز کنند. در انتها این موجودات، اینجا درمیان انسانها مردند. واقعاً تعدادی بودند که وارد شدند. شکلهای دیگری نیز بودند، اما وقتی وارد شدند نتوانستند خارج شوند و مجبور شدند مانند انسانها باشند. آنها اینجا مردند. اینجا در دنیای بشری، درطول زمان اصلاح فا، جادوی توهم نمیتواند برداشته شود. اینکه به مردم اجازه داده شود تا ببینند، معادل ارتکاب جنایت است، چراکه این جادوی توهمِ اینجا را ازبین میبرد. بنابراین اجازه داده نمیشود. اما مردم برخی از آن را دیدند، بسیاری از افراد هماکنون این صحنهها را دیدهاند، اما آنها در اقلیت قرار دارند.
اما هرچه باشد، استاد این مسائل را در قالب اصول فا تشریح میکند. من نمیتوانم نمایش باشکوهی از تواناییها را ارائه دهم. البته برخی از افراد چیزهای خاصی را دیدهاند، پس بگذارید باشد. در آن حالتها، آنها چیزهایی را ورای آنچه در لایۀ سطحی بشری است دیدند. آن درنتیجۀ تواناییهایتان بود، و ازآنجا که در لایۀ سطحی نبود، بهمنزلۀ شکستن جادوی توهم محسوب نمیشود. آن چیزی بود که درنظر گرفته شده بود که ببینید. وقتی چیزی بهطور کامل در لایۀ سطحی بشری آشکار شود، توهم شکسته میشود. اما نکتهای است که میدانید، آنچه آموزش دادهام هرگز در گذشته آموزش داده نشده و چیزی نیست که هیچ فرد دیگری بتواند به مردم بگوید. آنچه در حافظۀ من است، محدود به هرچیزی از موجوداتِ سطوح بیشمار کیهان نیست، بلکه تا آیندۀ بشریت و گذشتهاش نیز گسترش مییابد- هر چیزی در من هست و من هر چیزی را میدانم، اما نمیتوانم به شما نشان دهم. درحقیقت، کمی نشان دادم. شنیدهاید که استاد به افراد، خوانندگی را آموزش میدهد. ( تشویق) آنهایی که در رقص متخصص هستند میدانند افرادی که در رقص خبره هستند به اندازۀ من نمیدانند، زیرا رقص ماقبلتاریخ، اثر من بود. ( تشویق پرشور) و البته اینها فقط چند نمونه هستند؛ آنها میگویند استاد ناگهان این همه چیزها را میداند. بسیار خوب، متأسفانه برخی از افراد مطابق انتظارات نیستند. آنها در ماقبلتاریخ سوگند خوردند که میآیند تا این کار را انجام دهند، اما نیامدند و هیچ کسی درحال انجام آن نیست، ازاینرو استاد خودش درحال انجام آن است.
همیشه میخواهم به شما بگویم، بهعنوان مریدان دافا، باید بدانید مسئولیتتان چقدر عظیم است و این بازیِ بچهگانه نیست. این تعهد اکنون به آخرین مرحله رسیده است و من بینهایت نگران هستم، اما شما هنوز آن را جدی نمیگیرید. اما درانتها حتی اگر گریه هم کنید خیلی دیر خواهد بود. هر چیزی در دنیای بشری بهطور هدفمند نظم و ترتیب داده شد تا وابستگیها را برانگیزاند؛ چیزهای بسیاری وجود دارند که شما را از نجات پیدا کردن بازمیدارد. و شما فراموش کردهاید که یک تزکیهکننده هستید و صرفاً همراه با آن چیزها میروید؟! شما امید تمام موجودات ذیشعور هستید و شما امید موجودات در منطقۀ خودتان هستید!
این آزار و شکنجه بیشازحد اهریمنی است و مسائلی که نیروهای کهن نظم و ترتیب دادند نیز بیش از حد اهریمنی است. هر چیزی که در ۲۰۰ میلیون سال بنیان گذاشتم توسط آنان نابود شد و مسائل را به چیزی که امروز هست تبدیل کردند. در ابتدا قصد داشتم هر چیزی بهطور نیکخواهانهای حل و فصل شود، اما حالا اینگونه شده است. آنچه میتوانیم انجام دهیم این است که آنها را در بازی خود مغلوب کنیم. دیگران میتوانند بهخوبی عمل کنند، چرا شما نمیتوانید؟! این نیز چیزی است که باید مدنظر قرار دهید. اگر وضعیت خاصی نباشد، پس باید قادر باشید بهخوبی عمل کنید.
مریدان دافایی که کارهای کنفرانس را بر عهده دارند، قادر نبودهاند هویت بسیاری از شاگردان که از سرزمین اصلی چین آمدهاند را مشخص کنند. هر ساله بسیار نگران هستند چراکه بسیاری از افراد هستند که از چین میآیند و نمیدانند که آیا مشکلاتی وجود خواهد داشت یا خیر. در انتها، به آنها گفتم که تمرینکنندگان از سرزمین اصلی چین مسافتی طولانی را طی کردهاند و این سفر برایشان راحت نبوده است، پس بگذارید وارد شوند. ( تشویق) و نگران این نباشید که عدهای دزدکی به داخل راه یابند. هر کسی که فا را میشنود چنین رابطۀ تقدیری دارد، چراکه آمده بودید تا فا را کسب کنید. اگر نتوانید یک مرید دافا باشید، هنوز هم باید سعی کنید افکار خوب در ذهنتان داشته باشید، و آماده باشید که بهخوبی عمل کنید و برای موجوداتی که نمایندۀ آنها هستید مسئول باشید.
بسیار خوب، از زمان باقیمانده برای پاسخ به پرسشهای همگی شما استفاده میکنم. ( تشویق پرشور) میتوانید برگههای پرسش را بنویسید و آنها را به افراد مسئول کنفرانس بدهید.
آنها را بالا بیاورید.
مرید: در سالهای اخیر بسیاری از شاگردان از سرزمین چین به خارج آمدهاند. اکثر آنان وقتی در سرزمین اصلی چین بودند واقعاً قدم پیش نگذاشتهاند، اما میگویند که استاد برایشان نظم و ترتیب دادهاند تا در محیط آسودۀ خارج، به فا اعتبار بخشند. پس از آمدن به خارج، مانع زبان دارند، اجتماع خارج را نمیشناسند و تمدن غرب را درک نمیکنند. بهعلاوه، مدتهاست که تحت تأثیر فرهنگ حزب قرار گرفتهاند، ازاینرو برای پروژههای مختلف مشکلات و حتی مداخله ایجاد کردهاند. بهعلاوه، افراد در برخی مناطق، رعایت هیچ اصلی درخصوص استفاده از مردم...
استاد: هماهنگکنندگان احساس میکنند که تمرینکنندگان قدیمی که مدتی اینجا بودهاند بهخوبی همکاری نمیکنند و راحتتر است که از افرادی که تازه از سرزمین اصلی چین بیرون آمدهاند استفاده کنند، چراکه مطیع و حرفشنو هستند. این بدین معنی است که توانایی شما در کار کردن [با افراد] واقعاً ضعیف است!
اینجا درحال انتقاد از شما نیستم، اما اکثر شاگردانی که از سرزمین اصلی چین میآیند، در چین بهخوبی عمل نکردند و در خارج از چین نیز بهخوبی عمل نمیکنند. حتی افرادی هستند که بهخاطر ترسی که در سرزمین اصلی چین رشد دادند، پس از اینکه بیرون میآیند جرأت نمیکنند شاگردان را ببینند، بلکه در برخی ایالات دوردست مخفی میشوند. چه کسی میداند درحال انجام چه کاری هستند. بیشتر اینکه، تأثیر طولانیمدت فرهنگ حزب واقعاً جدی بوده و باعث شده روش تفکر و رفتار این شاگردان در تناقض با شیوۀ تفکر و رفتار مردم این دنیا باشد.
شما [افرادی که از چین هستید] ممکن است فکر کنید آنچه انجام میدهید کاملاً طبیعی است، اما اینگونه نیست. چرا ح.ک.چ پلید فرهنگ چین را نابود میکند؟ زیرا این فرهنگ که درطول چنین زمانی طولانی بنیان گذاشته شد، به این منظور بود که مردم را قادر کند در انتها فا را کسب کنند! نیروهای کهن دیدند که بیشازحد راحت است که فا را کسب کرد، ازاینرو این فرهنگ را مختل، نابود و تباه کردند. هر یک از سلسلهمبارزات سیاسی در چین، در نگاه اول، برای این بود که به مخالفین ح.ک.چ پلید حمله کند، اما درواقع آنچه آنها ازبین بردند همۀ نخبگان فرهنگی چین بود! در ادامه، در انقلاب فرهنگی، بقایای فرهنگی نابود شد. پنجهزار سال شکوه، بقایای فرهنگی را در همه جا بهجای گذاشت؛ حتی آجری که از روی زمین برمیداشتید میتوانست تاریخی چندهزار ساله داشته باشد. خانههایی که افراد در آن سکونت داشتند، آجرها، کاشیها و مبلمان، قدمتی چندصد ساله داشتند. حزب پلید همه را نابود کرد. آنها سیستمی از جدال و کشمکش را بنیان گذاشتند، سیستمی که افراد با یکدیگر جنگ و دعوا میکردند و بیتمدنترین و رذلترین شیوۀ انجام کارها را بوجود آوردند. اما مردم در اجتماع سرزمین اصلی چین همگی بدینشکل زندگی کردهاند، و به این عادت کردهاند و احساس میکنند که هر چیزی اینگونه است. افراد جوان حتی احساس میکنند که انسانها باید اینگونه باشند. این نسل درحالی که در فرهنگ حزب پرورش یافته و بزرگ شده است، حتی احساس میکند که هیچ مشکلی درخصوص آن اجتماع وجود ندارد.
وقتی آنها به خارج میروند، ممکن است در نظرشان مردم کم و بیش یکسان باشند، همه یک سر و چهار دست و پا دارند، اما آنها یکسان نیستند. قبل از ورود ح.ک.چ پلید، مردم دنیا، از جمله مردم چین، به اصولِ جهانیِ دقیقاً یکسانی پایبند بودند. علیرغم تفاوت در رنگ پوست، ظاهر و رفتار، در استانداردهای پایهای خود برای تمدن، و معیار برای قضاوت اینکه چه چیزی خوب و چه چیزی بد است دقیقاً یکسان بودند. اصلاً تفاوتی وجود نداشت، چراکه خدای یکسانی آنها را سرپرستی میکرد! اما حالا، هر جا که مردم چین میروند، مردم در آن منطقه احساس آزردگی میکنند. شنیدم که گردشگردان چینی در سوئیس آنقدر برای مردم آنجا آزاردهنده بودند که قطار ویژهای فقط برای مسافرت چینیها اختصاص دادند.
مریدان دافا [ی چینی] نیز باید توجه کنند. شنیدم وقتی در برخی مناطق مرفهنشین فلایرها را توزیع میکردند و میدیدند که چمنهای اطراف بسیار زیبا بوده، میگفتند: «بیایید اینجا مدیتیشن کنیم،» ( حضار میخندند ) آنجا مینشستند تا مدیتیشن کنند. با چنین رفتار شما، افراد محلی چگونه میتوانند تاب بیاورند؟ در این اجتماع، مفاهیم مردم متفاوت است و این چیزی است که هرگز ندیدهاند. دربارۀ رفتارهای غیرمتمدنانۀ دیگری نیز شنیدم. پیشنهاد میکنم آن تعداد از شما که به خارج آمدهاید، تا حد امکان[رفتار درست را] از مردم غربی بهسرعت یاد بگیرید، یا از چینیهایی که برای مدتی طولانی در ایالات متحده بودند. از آنها بپرسید چگونه باید با مردم تعامل کرد. دربارۀ چیزهایی که درک نمیکنید بیشتر بپرسید و روش تفکرتان را بهسرعت تغییر دهید. وگرنه، نمیتوانید در این مکان هیچ کاری انجام دهید، و اگر کاری انجام دهید که تأثیری منفی داشته باشد، معادل آسیب بهبار آوردن است. در شروع این آزار و شکنجه، در خارج از چین مریدان دافای زیادی در سراسر دنیا وجود نداشتند، اما آن مریدان توانستند واقعاً وضعیت را برگرداندند. حالا آمدهاید، و نقشی منفی ایفا میکنید. بهسرعت مسائل را برگردانید! بهعنوان مریدان دافا، اگر در هر کاری که انجام میدهید به افراط بروید، آن واقعاً عملی نخواهد بود.
آن اجتماع تحت [کنترل] ح.ک.چ پلید در هر کاری که انجام میدهد به افراط میرود! درحالی که در این اجتماع، وقتی مردم به انجام کاری میپردازند، شرایط را درنظر میگیرند و کارها را بر اساس شرایط واقعی انجام میدهند. ممکن است قادر نباشید آن را بپذیرید. اما باید آن را بپذیرید، باید آن را به این شکل انجام دهید. سرزمین اصلی چین واقعاً اینگونه است، مردم آنجا در انجام هر کاری به افراط میروند. حتی وقتی یک رستوران باز میکنند، آن را سلطنت پادشاهان، شاه شاهان، یا آسمان در آسمانها مینامند. (حضار میخندند) (استاد میخندند) منظورم این است که اگر بخواهید برای نجات مردم در خارج از چین بهخوبی عمل کنید، باید این ذهنیت را بهسرعت تغییر دهید.
مرید: در یک یا دو سال گذشته، بسیاری از شاگردان از مناطق مختلف، خانههایی نزدیک کوهستان خریدند. بسیاری از آنان برطبق مقررات ثبت نکردند و از دستورالعمل کارکنان محل تبلیغ نُه شرح و تفسیر نیز پیروی نکردند. آن محل از نیویورک خیلی دور است، و تعداد بسیار کمی پروژههای روشنگری حقیقت [در آنجا] وجود دارد، و علاوه بر آن، از نظر رفت و آمد راحت نیست. برخی از شاگردانی که انگلیسی نمیدانند و نمیتوانند رانندگی کنند، قادر نیستند در آنجا کاری انجام دهند.
استاد: واقعیت دارد. باید برای خرید خانه در ایالات متحده وضعیتی قانونی داشته باشید. اگر برای مدتی در ایالات متحده زندگی کرده باشید و این موضوع سایر پروژههایی که در آنها مشغول هستید را تحت تأثیر قرار ندهد، و بتوانید رانندگی کنید، اشکالی ندارد. اما اگر دربارۀ افرادی صحبت میکنیم که از سرزمین اصلی چین آمدهاند، چرا خود را در آن منطقه ساکن میکنید؟ اجازه ندارید به کوهستان بیایید، و نه میتوانید استاد را ببینید، چراکه استاد چنین امور اجرایی را اداره نمیکند؛ افرادی هستند که بهطور ویژهای مسئولیت این کارها را بهعهده دارند. شما بیرون آمدهاید، اما هنوز در آنچه باید انجام دهید بهخوبی عمل نمیکنید.
مرید: افراد مسئول یا هماهنگکنندگان پروژهها در برخی مناطق بهندرت با شاگردان گفتگو میکنند یا حتی گفتگو نمیکنند. برخی به نظرات و پیشنهادات افراد گوش نمیکنند و آنهایی را که حس میکنند نافرمان هستند نادیده میگیرند.
استاد: بگذارید به شما بگویم: اگر شما بهعنوان فردی مسئول یا هماهنگکنندۀ پروژه با کسی بهخوبی همکاری نکنید، آنگاه در تزکیهتان یک کوتاهی وجود دارد که باید به آن بپردازید. اگر نتوانید به آن بپردازید، آن یک کوتاهی است و مشکلی در مسیرتان بهسمت کمال خواهد بود. آیا این را باور نمیکنید؟ در تمام مدت تأکید کردهام که باید با یکدیگر بهخوبی همکاری کنید. بهعنوان فردی مسئول، چگونه میتوانید اینقدر ناکارآمد باشید؟ همیشه دیگران را طرد میکنید. آیا این اینقدر سخت است که با بردباری آنها را متقاعد کنید؟ آیا این بهخودی خود یک روند تزکیه نیست؟ اگر صرفاً آنچه را که راحت است بردارید، آیا آن تزکیه است؟ آیا اینقدر سخت است که با آرامش با منطق صحبت کنید و سایر شاگردان را همراه کنید؟ خیلی کارآمد نبودید و در بسیاری از کارها بهخوبی عمل نکردید و با این حال میخواهید خودنمایی کنید و نشان دهید چقدر خوب هستید. آیا این واقعاً ضروری است؟ آنچه خدایان به آن مینگرند ظاهر شما نیست، بلکه این است که چقدر قلبتان را روی کارها میگذارید! آنان به توانایی شما نمینگرند، بلکه به این مینگرند که آیا قلب کافی روی آن میگذارید و اینکه آیا قلبتان روی فا است. اگر منطبق با فا باشید، خدایان به شما کمک میکنند تا همکاری کنید. اگر قلبتان روی فا نباشد بلکه صرفاً روی انجام شدن کارها باشد، و هر کسی را که به شما گوش میدهد استفاده کنید و از کسانی که به شما گوش نمیدهند استفاده نکنید، آن افرادی که فرمانبردار هستند بعداً نافرمان میشوند. زیرا این آزمایش را نگذراندید. و اگر به حذف هر کسی که مطیع نیست ادامه دهید، در نهایت هیچ کسی باقی نخواهد ماند تا کنار برانید، چیزی نخواهد بود تا شما را قادر کند تزکیه کنید و در انتها شما تنها فردی خواهید بود که باقی میماند. چگونه میتوانید اینقدر ناکارآمد باشید؟ بهعنوان مریدان دافا، همانگونه که قبلاً گفتم، همگی پادشاهانی در آسمانها بودید؛ تواناییتان کجا رفت؟ به شما گفته میشود که از سطحی بالا آمدهاید، بنابراین باید برخی از آن عناصر را با خود داشته باشید و مقداری از آن خرد را داشته باشید. آن کیفیتها کجا رفت؟
مرید: در ترویج شن یون، مریدان در ایتالیا مطابق انتظار تزکیه نکردند و بدنی واحد را شکل ندادند.
استاد: ایتالیا، باید بگویم، خوب عمل کرد. اما فکر میکنم کارهای دافا که انجام میدهیم، خواه شن یون باشد یا کارهای دیگر، قرار نیست که آن کارها توسط تعداد کمی از افراد انجام شود. اگر منطقۀ خاصی فقط یک فرد داشته باشد، خدایان به او کمک میکنند آن کار را به انجام برساند. اگر افراد دیگری در آن منطقه باشند که کمترین تلاشی نمیکنند، آنگاه خدایان مطلقاً آن را جایز نمیدانند. بنابراین باید بروید و از سایرین بخواهید که همگی شرکت کنند. فرد مسئول کسی است که امور را هماهنگ میکند، و باید دیگران را بهخوبی هماهنگ کند و آنها را بهخوبی ترغیب کند و بگذارد همۀ گروه شرکت کنند. این کاری است که فردی در موقعیت مسئول بودن قرار است انجام دهد! فرض کنید بگویید: «من فرد مسئول هستم و مجبورم خودم آن را انجام دهم.» اما آن نقش بدین معنی نیست که شما کسی هستید که برای بهانجام رساندن آن کارها مسئول باشید. چنین مفهومی نیست. همانطور که همیشه گفتهام، از افراد مسئول میخواهم افراد را در آن منطقه بهخوبی هدایت و رهبری کنند. نگران نباشید که مشکلاتی درخصوص آنان وجود خواهد داشت. شاید در این لحظه هیچ تجربهای نداشته باشند، اما با گذشت زمان، از طریق انجام کارها تجربه کسب میکنند. نکتۀ کلیدی این است که آنان را رهبری کنید تا بهطور مکرر فا را مطالعه کنند و به آنان کمک کنید متوجه شوند مسئولیتشان چقدر عظیم است. بهتدریج قادر خواهند بود بهتر عمل کنند.
مرید: برخی از شاگردانی که بهخاطر کارمای بیماری از دنیا رفتند، کلماتی مرتبط با دافا روی سنگ قبرشان نوشته شده است. آیا این مناسب است؟ این در خارج و نیز در سرزمین اصلی چین روی داده است. حتی برخی هستند که کتابهای دافا را داخل تابوت خود قرار دادهاند.
استاد: از منظر مریدان دافا، نمیتوانید این کارها را انجام دهید تا دافا را خدشهدار کنید. در قلب مریدان دافا، دافا مقدس است، چگونه میتواند کتابها داخل تابوتهای مردگان قرار داده شود تا اجسادِ درحال پوسیدنشان را همراهی کند؟ آنچه در تابوت باقی میماند صرفاً بدن فیزیکی فرد است، درحالیکه آن بدن حقیقی که بهخوبی تزکیه شده، جدا شده و رفته است. اگر بدینگونه دافا را خدشهدار کنید، مانند این است که از جانب آن فردِ مرده گناه عظیمی مرتکب شده و آنجا گذاشته باشید، و خود شما نیز مرتکب گناه میشوید. باید هر چیزی را از منظر دافا درنظر بگیرید و فقط آن، یاری رساندن به استاد است.
مرید: در متقاعد کردن مردم برای انجام «سهکنارهگیری» در محلهای گردشگردی، با وضعیت زیر مواجه شدم: از او پرسیدم که آیا یک عضو حزب است، او گفت خیر. «آیا هرگز به لیگ جوانان پیوستهاید؟» او به علامت تأیید سر تکان داد. به او یک نام مستعار دادم تا از لیگ خارج شود و از او خواستم که نامی که برای «سهکنارهگیری» استفاده شده را بهخاطر داشته باشد. او گفت: «بسیار خوب» یا «متشکرم» یا «درک میکنم.» مایلم بپرسم، آیا این بهمنزلۀ خروج از حزب محسوب میشود؟
استاد: فکر میکنم در محلهای گردشگری، نباید خودِ خروج از حزب یا پیشگامان جوان یا «سهکنارهگیری» را هدف خود قرار دهید. همگی بهخاطر داشته باشید، قرار است روشن کردن حقیقت و نجات مردم را بهعنوان هدف خود در نظر داشته باشید! (تشویق پرشور) اگر احساس میکنید آن فرد میتواند نجات یابد، پس این خوب است. اگر احساس میکنید آن فرد فقط شما را از سر باز میکند، مانند این است که شما را فریب داده است. البته، اگر در ابتدا موافقت کند که خارج شود، این اولین قدم است. حقیقت را بیشتر برای او روشن کنید، بهطوری که بتواند واقعاً از آن آگاه شود و سپس آن میتواند انجامشده درنظر گرفته شود.
مرید: یک شرکت رسانهای که توسط شاگردان کانادایی اداره میشود، مدتهاست که از خانواده شاگردان پول قرض گرفته تا برای پروژه استفاده کند و مبلغ آن بسیار زیاد است. پس از سخنرانی استاد در غرب ایالات متحده در سال گذشته، برخی از شاگردان این تردید برایشان پیش آمد که آیا این کار، گردآوری اعانه است. فرد مسئول گفت که آنها بجای گردآوری اعانه درحال قرض کردن بودند و صداهای مخالف را بهعنوان یک سختی تلقی کرد.
استاد: درست است. درخصوص پروژههای مریدان دافا، یا هر کاری که مریدان دافا انجام میدهند، همگی باید بنیانی مقدس داشته باشند، حداقل باید رویکرد درستی را برگزینید و بتوانید مردم را نجات دهید، و فقط آنگاه این یک پروژۀ مریدان دافا است. اگر اساس کاری که انجام میدهید فریب باشد، آنگاه نقطهشروعتان اشتباه است، هرچند انگیزهتان این است که حقیقت را روشن کنید و پروژههای دافا را انجام دهید، که کارهای خوبی هستند. پس آیا این میتواند مجاز باشد؟ بدین معنی است که، از همان آغاز نیز رویکردتان خارج از مسیر بوده است.
آیا میدانید چرا ح.ک.چ پلید در آغاز با گروهی از اراذل بنا شد؟ برای این بود که مردم آگاه شوند آن اساساً اشتباه است و اساساً اهریمنی است، و خیلی نمیتواند دوام بیاورد.
درخصوص برخی از کارهایی که [درحال انجام آن هستید] باید واقعاً به آنها بیندیشید. وقتی نیاز دارید که کاری انجام شود، میآیید و مرا میبینید و به من توضیحاتی ارائه میدهید، و بعد از اینکه میروید سعی میکنید از شاگردان پول بگیرید. وقتی از آنان پول درخواست میکنید، میگویید دولت بعداً پول میدهد. این اشکالی نمیداشت اگر بعداً به آنها بازپرداخت میکردید. اما به آنها برنمیگردانید و عذر و بهانههای دیگری پیدا میکنید. در انتها چه اتفاقی میافتد؟ ممکن است عذر و بهانههای بیشتری داشته باشید. اگر آنهایی که درگیر هستند آن زمان که میخواستند جمع شوند تا پروژهای را انجام دهند از سرمایۀ خودشان استفاده میکردند، ماجرای دیگری میبود.
مرید: فیلم داوود و جالوت جوایزی دریافت کرد و باعث شد دهها هزار نفر از مردم جنایت برداشت اعضا، که در چین درحال روی دادن است را ببینند. تولیداتی در رسانهها که کیفیت بالایی دارند مقدار بسیار زیادی پول نیاز دارد، اما بهخاطر سرمایهگذاری دولت که برای آن اقدام کردیم [و جایزه دریافت کرد]، بخشی از آن وقتی پرداخت میشود که تولید به پایان برسد. برطبق نرخ بازار و با آگاهی کامل از شرایط وام، همچنین برنامهزمانی بازپرداخت و ضمانت و تحت این شرایط ما از تعداد کمی از شاگردانی که استطاعت دارند و نیز از مردم عادی که از ما حمایت میکنند پول قرض کردیم. اما برخی از شاگردان فکر میکنند که ما اعانه جمعآوری میکنیم.
استاد: درخصوص این موضوع، این پرسش را خواندم و پرسش قبلی را نیز خواندم. این دو بهنظر میرسد نظراتی از دو طرف را منعکس میکند. حالا که در اینجا دربارۀ مسئولیتهای مریدان دافا صحبت کردم، از شما میخواهم بیشتر دربارۀ این موضوعات فکر کنید. اگر فکر میکنید که آنچه انجام میدهید درست است، پس آن را انجام دهید و من مخالف آن نیستم؛ اما اگر فکر میکنید که درست نیست، پس باید اشتباهاتتان را اصلاح کنید.
مرید: ممکن است پرسشی از استاد بپرسم؟ کارهای خاصی هستند که در کوهستان انجام میشوند، مانند نخوردن کلم براکلی یا جوشاندن شیر قبل از مصرف آن. آیا لازم است که از آنها پیروی کنیم؟
استاد: چه کسی این را گفته است؟ (حضار میخندند) شایعات اینگونه پخش میشوند و واقعاً انواع و اقسام وابستگیها میتواند منعکس شود. هرگز چنین مقرارتی در کوهستان وضع نشده و چنین چیزی نیز گفته نشده است.
مرید: ممکن است از استاد دربارۀ منظورمان از منتشر کردن ۲۴ چهرۀ تاریخی بپرسم [که در نسخۀ چینی اپک تایمز انجام میشود]؟
استاد: فکر میکنم چنین چیزهایی واقعاً پرمعنی هستند. چرا؟ همه میدانند، آنچه ح.ک.چ پلید نابود میکند، فرهنگ سنتی چین است و ما درحال بازگرداندن و ترمیم آن هستیم، زدودن فرهنگ حزب. آیا درحال بازگرداندن فرهنگ سنتی نیستیم؟ درواقع چنین نقشی را ایفا میکند، بنابراین فکر میکنم چیز خوبی است.
مرید: وقتی شاگردانی که اخیراً از چین آمدهاند به محلۀ چینیهای اینجا میروند [تا حقایق را روشن کنند]، رسانههای ما پس از چند روز آنها را [برای همکاری] میبرند، درحالی که در محلهای گردشگری برای روشنگری حقیقت و «سهکنارهگیری» فقط یک یا دو نفر از شاگردان بودند. آن مکانهای روشنگری حقیقت به اجبار بسته شد.
استاد: هر پروژهای کمبود نیروی انسانی دارد و آنها هر جایی بهدنبال افراد هستند که آنها را جذب کنند، بدون اینکه وضعیت آن شاگرد را درنظر بگیرند، اینکه آیا توانایی دارد، و اینکه آیا این اجتماع را درک میکند یا خیر. شما فرد را به داخل میکشید و در انتها پی میبرید که مملو از فرهنگ حزب است، مملو از عادات بدی است که از فرهنگ حزب شکل گرفته، و مستعد این است که آن مشکلات بینفردی که در چین معمول و رایج است را داشته باشد، و او مملو از آن چیزها است. آیا آنچه گفتم درست است؟ همیشه اینگونه پیش میرود. و در انتها نزد من میآیید و شکایت میکنید.
مرید: محیط اهریمنی در هنگ کنگ هنوز اصلاح نشده است، آیا این بهخاطر این است که از بالا به پایین، بدنی واحد شکل ندادهایم...
استاد: وضعیت در هنگ کنگ بهخاطر این نیست که تمرینکنندگان خودشان را بهخوبی تزکیه نمیکنند. تمرینکنندگان در هنگ کنگ بهطور قابلتوجهی خوب عمل میکنند. شما در دهان ببر هستید! (همۀ مریدان تشویق میکنند) با تغییر کلی وضعیت در چین، وضعیت آن تغییر میکند و آن تغییر خواهد کرد. اصلاحاتی که درحال روی دادن است هنوز به آنجا نرسیده است. وقتی به آنجا برسد، وضعیت تغییر میکند. (تشویق) خیلی زود روی خواهد داد. (تشویق پرشور)
مرید: استاد در سال ۲۰۰۲ بیان کردند که آزار و شکنجه بیش از ده سال طول نمیکشد، روی وبسایت مینگهویی دو درک موجود است. یکی اینکه استاد این را بیان کردند تا امید را دربین مریدانی که فشار عظیمی را تجربه میکردند زنده نگاه دارند. درک دیگر این است که استاد زمان را تمدید کردهاند.
استاد: در آن زمان، نظم و ترتیب برای ده سال بود. ده سال برای اصلاح فا و ده سال دیگر برای اصلاح دنیای بشری توسط فا، در مجموع بیست سال. استاد بهطور نظاممندی تمام اینها را نظم و ترتیب داد. اما پس از اینکه نیروهای کهن مداخله کردند، کل این امر نابود شد. من واقعاً میتوانستم در همان ده سال به پایان برسانم. اگر تصمیم گرفته بودم که باید متوقف شود، متوقف میشد. اما مشکلی روی میداد. چه مشکلی؟ نیروهای کهن نیز این را دیدهاند، ازاینرو تعداد زیادی از تمرینکنندگان را مورد آزار و اذیت قرار دادند و باعث شدند وقتی نتوانستند تحمل کنند سقوط کنند و عقب بمانند؛ و بسیاری از موجوداتی که باید نجات مییافتند را نیز غیرقابل نجات کردند. این کار آنها است. پس به من بگویید، آیا استاد میبایست این را به پایان میرساند یا خیر؟ اگر میخواستم آن را به پایان برسانم، به پایان میرسید، و طبیعتاً باقیماندۀ جهان منفجر میشد. هدف نیروهای کهن این بود که از رویکردشان استفاده کنند و تا وقتی آخرین موجودات بدنهای کیهانی از میان اصلاح فا نگذشته باشند باز نایستند، و قصد نداشتند بگذارند در آن بازۀ زمانی امور را به پایان برسانم. پس آیا میبایست آن را بهپایان میرساندم یا خیر؟ نمیتوانستم به پایان برسانم، زیرا تعداد بسیار زیادی از مریدان دافا سقوط کرده و عقب مانده بودند، تعداد بسیار زیادی از موجودات از دست میرفتند، و تعداد بسیار زیادی از موجودات ذیشعور نمیتوانستند نجات یابند. این جهان خیلی کوچک و ناکامل و آسیبدیده میشد. آیا میبایست آن را به پایان میرساندم؟ به این دلیل است که در تمام مدت گفتهام که درحال شکست آنها در بازیشان هستم.
اما با قضاوت بر اساس شرایط جاری و مقداری که انجام دادهام، بر اساس وضعیت جاری، بهنظر میرسد نظم و ترتیبهای نیروهای کهن درحال پایان یافتن هستند، مگرنه؟ هر کسی متقاضی دستگیری آن جیانگ ابلیس است. بهمحض اینکه دستگیر شود، این امر به پایان میرسد و به این زودی است. (تشویق) به زودی خواهد بود، واقعاً به زودی خواهد بود، اما تأسفهای بسیاری باقی خواهد ماند.
مریدان دافا نباید دائماً وابستگی به زمان داشته باشند و نباید بهانجام رساندن کارهای مقرر شده را نادیده بگیرند. درحال تمدید کردن زمان برای شما هستم، تا فرصتی به شما بدهم که بهسرعت آن کارها را انجام دهید!
مرید: مریدان دافای نانجینگ از استاد میپرسند آیا هفتهنامۀ مینگهویی میتواند بهعنوان مطلب روشنگری حقیقت توزیع شود، یا فقط برای خواندن داخلی دربین شاگردان است؟
استاد: درخصوص هفتهنامۀ مینگهویی، توجه زیادی به این نکردهام. اگر مقالات تبادل تجربۀ داخلی درمیان مریدان دافا هستند، پس آنها را برای خواندن داخلی نگه دارید. اگر برای روشن کردن حقیقت و نجات مردم استفاده میشوند، پس آنها را توزیع کنید. دیروز کسی از من پرسید آیا مقالات تبادل تجربه مریدان دافا میتوانند روی وبسایتهای مردم عادی منتشر شوند. گفتم خیر، چراکه مردم عادی آن را نمیپذیرند و تأثیری منفی خواهد داشت. آنها مطالبی برای تزکیهکنندگان هستند و مردم عادی نمیتوانند آنها را درک کنند و ممکن است حتی آنها را غیرقابلباور درنظر بگیرند. چرا اینگونه است؟ گفتهام که حتی با دورۀ کوتاهی در تزکیه، مریدان دافا فاصلهای با مردم عادی خواهند داشت و روشی که مسائل را درک میکنید با روش مربوط به مردم عادی متفاوت است. کاملاً متفاوت است! تفاوت از صعود ذرهذرۀ شما ناشی میشود. شما آن را حس نمیکنید، اما برای یک فرد عادی، وقتی صحبتهای شما را میشنود، احساس میکند که با او فرق دارید. واقعاً اینگونه است! چرا اینگونه است که وقتی تزکیه را شروع میکنید، به خانه میروید و صحبت میکنید، اعضای خانوادهتان همگی احساس میکنند که بهگونهای تغییر کردهاید؟ آیا اغلب چنین چیزی روی نمیدهد؟ حقیقتاً یکسان نیست! بنابراین اگر تجربۀ تزکیهتان را روی وبسایت قرار دهید، چگونه انتظار دارید او آن را درک کند؟ وقتی مردم عادی نتوانند آن را درک کنند، آن را بهگونهای منفی مینگرند. مگرنه؟ اگر آن مطلبی برای روشنگری حقیقت باشد، آنگاه میتوانید آن را به مردم عادی ارائه دهید.
مرید: برخی از افراد لایق که سابقاً در ایستگاه تلویزیون بودند، مخصوصاً متخصصین فنی، بیرون انداخته شدند. استاد بیان کردند که باید برگردانده شوند. واقعاً امیدواریم در این آخرین لحظه بتوانیم مشارکت کنیم.
استاد: اگر میخواهید به ایستگاه تلویزیون برگردید، میتوانید بروید و از آنها درخواست کنید. آنچه گفتم این بود که، آن مریدان دافایی که سقوط کرده و پشت سر جا ماندهاند قرار است برگردانده شود. [اگر میخواهید به ایستگاه برگردید، پس] باید به آنچه باعث شد آنجا را ترک کنید، غلبه کنید و برگردید. اگر بهخوبی عمل کنید، ایستگاه تلویزیون مطمئناً خوشحال خواهد شد.
مرید: درحال حاضر برخی از وکلای حقوق بشر در سرزمین اصلی چین، درخصوص اخبار گزارششده در رسانههایی که توسط شاگردان اداره میشود شک و تردید دارند. آنها فکر میکنند پس از اینکه رهبری جدید قدرت را در دست گرفت، آزار و شکنجه مریدان دافا فقط افزایش یافت، اما رسانههای ما گزارش دادهاند...
استاد: آن را بیشتر نمیخوانم، همگی واضح شنیدید که اینجا منظور چیست. وقتی به رژیم فعلی میرسد، اصلی که باید پیروی کنید این است: «تحسین نکنید. محکوم نکنید.» زیرا آنها فالون گونگ را مورد آزار و اذیت قرار ندادند و قصدشان نیز این نیست که فالون گونگ را مورد آزار و اذیت قرار دهند. تمام موجودات افرادی هستند که قصد داریم نجات دهیم، پس چرا بخواهیم به شکل خاصی با آنها رفتار کنیم؟ پس به همین دلیل است که «نه تحسین و نه محکوم میکنیم.» و دقیقاً برعکسِ [آزار و اذیت کردن ما،] درحال دستگیر کردن آن مقامات فاسدی هستند که مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. ازاینرو هیچ دلیلی نداریم که بهطور منفی علیه آنها گزارش بنویسیم. مریدان دافا باید مردم را نجات دهند نه اینکه درگیر امور سیاسی شوند.
بیشتر اینکه، اگر آنها آن سردستههای دفاتر ۶۱۰ و آن افراد بد را دستگیر کرده باشند، چه رویکردی برای گزارش آن برمیگزینید؟ قطعاً یک لحن مثبت، و این مشکلی نیست. درواقع، همه میدانید قبل از اینکه رهبری فعلی بتواند کنترل کامل قدرت را بهدست گیرد، کارهای خاصی هست که امکانپذیر نیست در این زمان انجام دهد. آنهایی که فالون گونگ را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند همگی پیروان آن جیانگ ابلیس هستند و البته هنوز هم درحال آزار و اذیت فالون گونگ هستند. مردم خارج از چین میتوانند بهطور واضح این را ببینند.
در این زمان، باید ذهنی روشن را حفظ کنید، باید عقلانی باشید و توسط اهریمن که مسائل را آشفته میکند تا از شما سوءاستفاده کند، سردرگم نشوید. رسانههایی را که مریدان دافا اداره میکنند با استفاده از این رویکرد درحال انجام کارها هستند. حتی وقتی دربارۀ برخی از مسائل بدی که در چین روی میدهند گزارش میدهیم، به آنها گفتم که این را شفاف کنند که عناصر ح.ک.چ پلید باعث آن شدند و نتیجۀ آن چیزی است که افراد پلید در رژیم قبلی انجام دادند- بذرهای سختی و بلایی که کاشتند. وقتی رسانههایتان دربارۀ این مسائل گزارش میدهند، باید این کلمات را اضافه کنید یا این معنی را تأکید کنید و به رژیم فعلی حمله نکنید. گرچه این رژیم ح.ک.چ پلید است، اما آنچه میخواهیم نجات دهیم، افراد هستند.
مطلقاً ح.ک.چ پلید را تأیید نمیکنیم و مطلقاً آن را نمیپذیریم. (همۀ مریدان تشویق میکنند) آن برای آزار و اذیت فالون گونگ بوجود آمد، ازاینرو واضح است که آن را تأیید نمیکنیم! افشا کردن ح.ک.چ پلید چیزی است که درطول دورۀ بعدی نیز انجام میدهیم، نه فقط اکنون؛ حتی پس از اینکه آزار و اذیت به پایان برسد آن را رها نمیکنیم. آن به ارزشهای مردم عمیقاً آسیب رسانده است و اگر این چیزها را ازبین نبریم عملی نخواهد بود.
مرید: مریدان دافا در کره جنوبی به استاد درود میفرستند. برخی از مریدان دافا که از سرزمین اصلی چین به کره جنوبی آمدند در درخواست پناهندگیشان با موانعی روبرو شدند و سالهاست که وضعیت قانونی نداشتهاند. بیش از ده نفر از آنها یکی پس از دیگری به سرزمین اصلی چین بازگردانده شدهاند. برخی به مرکز پردازش مهاجرت برده میشوند و با بازگشت به وطن مواجه میشوند. آیا این پدیدهای است که بهخاطر موضوعاتی در تزکیۀ شخصی شاگردان بوجود آمده یا به خاطر این است که از نظر موقعیت جغرافیایی، کره جنوبی به ح.ک.چ پلید خیلی نزدیک است، ازاینرو نیروهای کهن این آزار و اذیت را تشدید کردند؟
استاد: «مرید دافا» یک عنوان باشکوهی است که تمام خدایان و تمام موجودات در آسمانها به شما غبطه میخورند. انسانها نمیتوانند این را بهطور واضح ببینند، اما خدایان میتوانند. هر کاری که مردم در این مکان بشری انجام میدهند توسط خدایان کنترل میشود. مگرنه؟ تمام مریدان دافای ما، وقتی با چنین مشکلاتی مواجه میشوند باید دربارۀ آن بیندیشند که چرا دیگران بازگردانده نشدهاند؟ باید اینگونه باشد که کوتاهیهایی دارید و بهخوبی عمل نکردهاید. بنابراین نیروهای کهن از آن بهرهبرداری کرده و شما را بازمیگردانند. میتواند این گونه باشد.
البته، ممکن است افرادی نیز باشند که کارشان در داخل چین تمام نشده است، یا آن را بهانجام نرساندهاند و آنهایی را که باید نجات میدادند نجات ندادند. این وضعیت نیز ممکن است باشد. اما بیشتر موارد، اکثر شما که بیرون آمدید و بازگردانده شدید باید برای دلیل آن به خودتان نگاه کنید. خوب عمل نکردید و کل انجمن دافا مجبور شد درگیر شود و همه نگران شما هستند.
مرید: شاگردان در رسانهها پرسیدند، درطول مطالعۀ گروهی هفتگی، اگر مطلب زیادی برای تبادل تجربه وجود نداشته باشد، آیا میتوانیم فا را بیشتر مطالعه کنیم؟ آنچه درحال حاضر روی میدهد این است که وقتی مطالعۀ فا تمام میشود، بلافاصله تعداد زیادی از افراد میروند. وقتی برخی از افراد تبادل تجربه میکنند، این پدیده بیشتر...
استاد: فکر میکنم خودتان باید روی جزئیات این برنامهریزیها کار کنید و دربارۀ آنها از استاد نپرسید، چراکه هر منطقه شرایط خود را دارد. اگر وقت دارید، پس میتوانید مقداری تبادل تجربه کنید. اگر وقت ندارید... برخی افراد واقعاً مشغول هستند، و مجبورند که [بعد از مطالعه] بلافاصله بروند. آنها در ابتدا نیز وقت نداشتند اما مقداری وقت جور کردند تا برای مطالعه فا کنار بگذارند و پس از مطالعه فا میروند. انواع و اقسام وضعیتها وجود دارد، بنابراین استاد نمیتواند در این خصوص صحبتی داشته باشد که به همه تعمیم داده شود. باید خودتان این مسائل خاص را حل و فصل کنید. البته افرادی نیز هستند که مطالعۀ فا را یک تشریفات درنظر میگیرند و وقتی مطالعه تمام شد میروند و آن را جدی نمیگیرند. چنین مواردی نیز وجود دارد.
مرید: امسال، مجدداً برخی از مریدان بهخاطر کارمای بیماری درگذشتند، شامل مریدان قدیمی که برای بیست سال تزکیه کرده بودند.
استاد: بگذارید آن را به اینصورت بیان کنم، استاد در سخنرانیهای فا گفته است که مریدان دافا وقتی به کمال برسند میتوانند در روشنایی روز پرواز کنند، مگرنه؟ نیروهای کهن گفتند: «ما ترجیح میدهیم بهطور کامل ازبین برویم بهجای اینکه قبول کنیم مریدان تو در دورۀ فعلی در روشنایی روز پرواز کنند.» حتی اگر بهطور کامل آنها را ازبین میبردم، آنها آن را نمیپذیرفتند. چرا؟ آنها گفتند اگر یک مرید داشته باشی که در روشنایی روز پرواز کند، جادوی توهم این دنیا برداشته میشد- «اوه، پس این واقعیت دارد!» سپس تمام بشریت میآمد تا فالون گونگ را یاد بگیرد.
آیا میدانید پرواز در روشنایی روز به چه معنی است؟ موسیقی آسمانی پخش میشد، جهان غرق در نور میشد، و درحالی که محافظانی والامقام خدایان را همراهمی میکردند، آنان در یک کالسکۀ خدایی پایین میآمدند تا افراد را بالا ببرند. (تمام مریدان تشویق میکنند) نیروهای کهن اجازه نمیدادند. آنچه استاد در ابتدا نظم و ترتیب داد این بود که وقتی بشریت بهسمت پایان گام برمیداشت و مریدان دافا به کمال میرسیدند این روی دهد. و [در آن مرحله] موضوعی از اینکه جادوی توهم برداشته شود وجود نمیداشت، چراکه قصد داشتم هر چیزی را به طور مرحمتآمیزی حل و فصل کنم و بنابراین اشکالی نداشت که آن را به این شکل انجام داد. «بهطور مرحمتآمیزی هر چیزی را حل و فصل کرد» یعنی چه؟ این جهان، دیگر خوب نیست- خوب نیست، یعنی همگی خوب نیستند، بنابراین باید نابود شود. مگرنه؟ او و شما قرضهای کارمایی دارید و او و دیگران نیز قرضهای کارمایی دارند. آن را فراموش کنید، بیایید قرضهای کارمایی همه را کنسل کنیم. اگر واقعاً قرضهایی هست که نمیتوان پرداخت، استاد آنها را برای شما میپردازد. همه شامل میشوند و هیچ کسی نباید بهدنبال بازپرداخت از سوی کسی دیگر باشد و هیچ کسی به کسی بدهکار نیست. آیا این بهترین نیست؟ اما نیروهای کهن این را نابود کردند، این طرح مرا کاملاً نابود کردند. آنها گفتند: «ما نمیدانیم آنچه را که گفتی چگونه انجام دهیم، و تمام چیزی که میدانیم صرفاً این است.» اگر نمیدانید چگونه، پس خودتان را درگیر این نکنید. اما آنها خواستند که درگیر شوند. آنها گفتند که هدف از درگیرشدنشان این است که از موفقیت اصلاح فا اطمینان حاصل کنند، چراکه این به موجودات ذیشعور در کل جهان مرتبط است. «ما به تو کمک میکنیم.» درنتیجه، این نحوۀ کمککردنشان است. حالا وارد جزئیات نمیشوم.
اگر مرگ و میری در میان مریدان دافا رخ نمیداد، آیا یک معجزه نمیبود؟ فقط تصور کنید اگر هیچ مرگ و میری درمیان مریدان دافا نبود چگونه میشد؟ همه میآمدند تا دافا را یاد بگیرند و جادوی توهم برداشته میشد. «در فالون گونگ مرگ و میری وجود ندارد!» این بزرگترین سپر محافظ برای بشریت میبود و همه میآمدند تا آن را یاد بگیرند. بنابراین نیروهای کهن اجازه نمیدهند و میخواهند این گروه از افراد در وضعیتی مانند افراد عادیِ معمولی باشند؛ میخواهند شما پیر شوید و کارمای بیماری نشان دهید.
مردم عادی آنچه را که الان میگویم باور نخواهند کرد. کیفیت ذهن من و تمام سیستمهای داخلی من بهطور خارقالعادهای جوان هستند. (تمام مریدان تشویق میکنند) نیروهای کهن برای اطمینان از اینکه من جادوی توهم را برنمیدارم، بهشدت به ظاهر من آسیب رساندند. دلیل اینکه آن امکانپذیر شد این است که نیروهای کهن بدن واقعی مرا از سطح بشری جدا کردند. قبلاً گفتم که آنها مرا نیز جدا کردهاند. چرا این توانایی را دارند که مرا جدا کنند؟ دلیل آن را تاکنون تشریح کردهام. همانطور که اصلاح فا در کیهان به پیش میرود، آن، زمان میبَرد و با تفاوتهای زمانی در بعدهای مختلف، کل جهان در دنیای بشری فشرده شده است، چراکه زمین مرکز همۀ اینها است. موجودات کل جهان همگی بخشی از خود را به اینجا چپاندهاند و آنچه را که در سطح ظاهری است از بدن خدایی جدا میکنند. وقتی رسیدگی به همۀ اینها را بهطور کامل به پایان برسانم، اصلاح فا نیز پایان میپذیرد، مگرنه؟ ممکن است بپرسید: «مگر شما نمیگویید که همه چیز با یک حرکت دست انجام میشود؟» این حرکت دست زمان میبرد. آن زمان میبرد و وقتی به همه چیز رسیدگی شود، امور احیاء میشوند. اما وقتی به همه این مسائل رسیدگی شود، اصلاح فا تمام خواهد شد، چراکه کل کیهان بخشی از خود را به اینجا چپانده است.
برخی از افراد ممکن است به این باور نداشته باشند، و بگویند که این مکان ما بیش از حد کوچک است که همه چیز را دربربگیرد. اما این طور که فکر میکنید نیست. ذرات بشری و بدن بشری خیلی بزرگ هستند، درحالی که بسیاری از خدایان از ذرات ریزی ساخته شدهاند اما قدرت عظیمی دارند، گرچه بینهایت کوچک هستند. آیا شاکیامونی نگفت: «کوچکی آن بهگونهای است که چیزی داخل آن نیست»؟ آنها میتوانند به خیلی بزرگ یا خیلی کوچک تغییر کنند. این جهان تعداد بسیار زیادی موجود دارد، آنقدر زیاد که بیشمار و بینهایت هستند. اگر به چیزی صاف و مسطح فشرده میشدند، میتوانست به نازکیِ یک برگ کاغذ شود، با دنیاهای بیشماری داخل آن. بهنظر میرسد درک این مفهوم برایتان سخت باشد، نه؟ افراد میپرسند فاصلۀ بین یک مولکول و یک اتم چقدر است؛ این برای ما مانند این است که سوار یک سفینه شد تا به ستارههای دیگر رفت. گرچه تمام چیزهای مادی و زمان- مکانِ بدنهای کیهانیِ فشرده؛ بهطور متناظر آب رفته و کوچک شدهاند، اما زمان و فاصلهشان تغییر نکرده است. بنابراین اصلاح فای جهان، اکنون درحال انجام است، با سرعتی بسیار سریع، از تمام زمانها فراتر میرود، و خارج از بزرگترین زمان این جهان درحال انجام است. این هماکنون بسیار سریع است.
طول عمر یک موجود بشری کوتاه است. تکمیل کردن کل جهان در چند دهه- این بینهایت سریع است. به شما، بهعنوان مریدان دافا، قبلاً گفتهام که حالا یک سال به اندازهای میگذرد که قبلاً یک دقیقه میگذشت. کل زمان سریعتر شده است. گرچه این زمانِ یک سال فشرده شده، اما تمام اشیای درمحدودۀ آن، برطبق آن فشرده شده، و به همین دلیل است که اصلاً آن را احساس نمیکنید. گاهی اوقات احساس میکنید که بدنتان از نظر فیزیکی نمیتواند پا به پای آن برود و احساس میکنید که قبل از اینکه هوا تاریک شود کار چندانی انجام ندادهاید. این احساس را خواهید داشت.
مرید: در ترویج شن یون و روشنگری حقیقت برای بخشهای حکومت، باید به ظاهرمان توجه کنیم. اما برخی از همتزکیهکنندگان سالخورده مرتب و آراسته نیستند و تصویر خوبی ندارند. آیا این مناسب است؟
استاد: بسیار خوب، همانطور که گفتهام، شن یون جریان اصلی اجتماع را هدف قرار میدهد. آیا همگی میدانید جریان اصلی اجتماع چیست؟ به قسمت نخبگان اجتماع اشاره میکند، آنهایی که در سطح متوسط به بالا هستند. این افراد همگی تحصیلکرده، متمدن و سطح بالا هستند و ستون تمدن اجتماع را شکل میدهند. رفتار با این افراد، نمیتواند مشابه رفتار با عدهای شاگرد باشد، یا مشابه رفتاری باشد که با طبقۀ یقهآبی دارید که مهم نیست با آنها کمی معمولی باشید، بتوانید هر چیزی بگویید، و رفتارتان بتواند حسابشده نباشد. برای افراد در جریان اصلی اجتماع این عمل نخواهد کرد، با آنها باید رفتار خوبی داشته باشید، بهطور مناسب صحبت کنید، و خوشرفتار باشید. درواقع این کلمات به شاگردان از سرزمین اصلی چین اشاره میکند، که باید بیشتر یاد بگیرند.
مرید: همتزکیهکنندگانی که در ایالات متحده در رسانهها کار میکنند میگویند که استاد از ما خواستهاند فا را بهصورت رو در رو مطالعه کنیم، ازاینرو چند ماه قبل، شروع کردند که از یک روز کامل در آخر هفته برای مطالعۀ ۹ سخنرانی جوآن فالون استفاده کنند.
استاد: به افراط نروید. از شما خواستم بهصورت حضوری مطالعه فا داشته باشید، اما از شما نخواستم که کل روز را مطالعه کنید. هنگامی که وقت اضافی دارید باید آن را برای پروژهها صرف کنید تا مردم را نجات دهید. درخصوص این شیوۀ مطالعۀ گروهی فا که استاد برای شما بهجای گذاشته است، باید وقت را بهخوبی برنامهریزی کنید، و وقتی مطالعه انجام شد، باید سایر کارها را انجام دهید. اگر صرفاً فا را مطالعه کنید عملی نخواهد بود.
مرید: اگر کسی در روشنگری حقیقت روی اینترنت، از کلمات استاد بهعنوان کلمات خودش استفاده کند، آیا بهمنزلۀ دزدیدن فا محسوب میشود؟
استاد: اگر از من نقل قول میکنید نمیتوانید صرفاً آن کلمات را بگویید و به همین جا خاتمه دهید. وقتی با همتزکیهکنندگان صحبت میکنید باید اضافه کنید: «استاد این را بیان کردند.» وقتی حقیقت را برای مردم عادی روشن میکنید، میتوانید از خردی که از فا کسب کردهاید استفاده کنید و آن را در کلامتان بگویید. همیشه باید این دو را از هم تشخیص دهید، مگرنه؟
مرید: برخی از افراد در تایوان آنچه را که در مکانهای گردشگری انجام میدهیم به اشتباه درگیر شدن در امور سیاسی درک میکنند.
استاد: این ح.ک.چ پلید بود که در پشت صحنه آن را انجام داد. آیا یک فرد برای اینکه «غیرسیاسی» درنظر گرفته شود باید مانند یک تکه گوشت روی تخته زیر ساطور باشد و بگذارد مردم هر کاری میخواهند با او بکنند و هیچ صدایی از او در نیاید؟ این منطق ح.ک.چ پلید است. اگر در برابر حزب مقاومت کنید، برچسب «سیاسی» میخورید. باید آنچه را که انجام میدهید برای مردم عادی تشریح کنید؛ اگر افراد خوبی باشند، میتوانید کمی مسائل را تشریح کنید، اما برای آنهایی که انگیزههای دیگری دارند، نیاز ندارید به آنها اعتنا کنید.
مرید: پرسشی از سوی شاگردان روسی: استاد گرامی، چاپ جوآن فالون در روسیه ممنوع شده است و این مسئله شرایط جاری برای نجات موجودات ذیشعور را پیچیده کرده است.
استاد: دیروز کسی موضوعی درخصوص مذهب مطرح کرد و گفتم که نباید هیچ کاری انجام دهیم که سایر مذاهب را برانگیخته کند. چرا؟ زیرا آنها اموری هستند که وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند به آنها پرداخته میشود. برخی از پیروان مذهبی، افراطی و پرشور و حرارت هستند و نمیتوانند بهطور عقلانی به حقیقت گوش کنند، چراکه احساسات بشریشان جایگزین منطقشان شده است. چه کاری باید انجام داد؟ برای نجات آنها، باید واقعاً حقیقت را به آنها نشان دهید و بگذارید ببینند، آنگاه میتوانند آن را قبول کنند. جهان از میان اصلاح فا میگذرد و الان زمان آن نیست. اما وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند، آن قابل انجام است. از آنجا که آنها به آن حد بالا تزکیه نمیکنند، بسیاری از مسائل مرتبط با آنها؛ موضوعات کیهانی نیستند.
مرید: برخی از زوجها که هر دو تزکیهکنندهاند، طلاق گرفتند و سپس با سایر تزکیهکنندگان دوباره ازدواج کردند؛ برخی پس از طلاق دوباره با هم زندگی میکنند. درک نمیکنم آیا بهعنوان تزکیهکننده انجام این کار مناسب است؟
استاد: اگر یک تزکیهکننده بهخاطر تغییر در احساسات طلاق بگیرد و دوباره ازدواج کند، آن کار مایۀ ننگی برای عنوان «مرید دافا» است و آیا فکر میکنید نیروهای کهن شما را رها میکنند؟ ازدواج بین یک مرد و یک زن توسط خدایان وضع شد و آن شامل شکل هستی و سبکزندگی بشریت میشود. اگر بدون اینکه ازدواج کنید با هم زندگی کنید، البته که منطبق با اخلاقیات نیست، یا از منظر تزکیهکنندگان، این همراستا با استاندارد برای یک تزکیهکننده نیست.
مرید: استاد گرامی، پروژه ما برخی کارهای مهم دارد که نیاز است انجام شود و ما بر این باوریم که تجربه و مهارتهای لازم را داریم. اما مدیرمان رویکرد ما را دوست ندارد و بهدنبال سایر همتزکیهکنندگان یا مردم عادی است که آن را انجام دهند. به این وابسته نیستم که چه کسی آن را انجام میدهد، اما نگرانم که این پروژه چندین سال است که پیشرفتی نداشته و همراه با وضعیت اصلاح فا پیش نرفته است.
استاد: درست، درخصوص برخی کارهای خاص مانند این، اگر نمیتوانید منظورتان را برسانید، سعی کنید بیشتر توضیح دهید. اگر باز هم مؤثر نبود، بروید و از افراد مسئول در انجمن دافا بپرسید که چه کاری باید انجام شود. برخی از افراد مسئول پروژهها ذهن کوچکی دارند و خیلی کارآمد نیستند و نمیتوانند همه را کنار هم بیاورند. در ظاهر بهگونهای بهنظر میرسد که هر کسی در گروه تفکر متفاوتی دارد، اما میتوانید سعی کنید از استاد یاد بگیرید. شن یون شرکتی بزرگ است و نقطهنظرات بسیار متفاوت در میان اعضای آن وجود دارد و من ایدهها و نگرشهای بسیار متنوعی را میشنوم. آیا آنها را بهخوبی رهبری نکردهام؟ (مریدان تشویق میکنند)
مرید: آیا برش و ویرایش موسیقی تمرین، حق مؤلف را نقض میکند؟
استاد: اگر برای نجات مردم باشد، انجام این کار اشکالی ندارد. اگر برای نجات مردم نباشد، یا اگر برای کارهایی باشد که بیمعنی هستند، سعی کنید آن را انجام ندهید. برای مریدان دافا، استاد مسئلهای با شما درخصوص حق مؤلف ندارد. اما باید از منظر تزکیهکنندگان بهطور آگاهانه از فا محافظت کنید. اما موسیقی مردم عادی نباید همینطوری مورد استفاده قرار گیرد، چراکه آنها کارما و موضوع حق مؤلف دارند و نمیتوانند مردم را نجات دهند.
مرید: دو پرسش بهم پیوسته دارم. اول، وقتی مردم را متقاعد میکنیم که «سه کنارهگیری» را انجام دهند، برخی از همتزکیه کنندگان میگویند تا وقتی که مردم خارج شوند، خوب است و توضیح بیشتر مورد نیاز نیست.
استاد: همانطور که الان گفتم، «سه کنارهگیری» هدف نیست، روشنگری حقیقت برای نجات مردم هدف است.
مرید: دوم، در فرستادن افکار درست، درخصوص فکر قبل از فرمولها، افراد درکهای متفاوتی دارند. برخی میگویند...
استاد: در هر کاری، افرادی هستند که مسائل را آشفته میکنند- این مرا متحیر میکند. این درواقع بهوسیلۀ افکار و عقاید بشری و وابستگیها بوجود میآید و عادات بدی که برخی افراد در ذهنشان رشد دادهاند، نقشی منفی ایفا میکند. به خودتان نگاهی بیندازید! آیا مسائلِ مربوط به فرستادن افکار درست بهطور واضح تشریح نشدهاند؟
یکی این است که مواد بد خود را پاکسازی کنید، که شامل هر چیزی میشود- تمام چیزهای بد در ذهنتان را شامل میشوند و آنها بسیار زیاد هستند. تعداد زیادی از موجودات بد به فضای بُعدی بدن بشری شما راه یافتهاند. بسیاری از چیزهای بد میتوانند وارد شوند! بدن بشری بسیار باز است، اگر آن را با یک میکروسکوپ قوی مشاهده میکردید، پی میبردید که فاصلۀ بین یک ذره و ذرۀ بعدی مانند فاصلۀ بین دانههای شن و ماسه است. اگر بزرگنمایی را افزایش میدادید، فاصلۀ بین آنها مانند فاصلۀ بین سیارات در کیهان است. اشیای میکروسکوپی و میکروسکوپیتر میتوانند از میان بدن عبور کنند؛ موجودات در آن سطوح میتوانند آزادانه عبور کنند. در واقع، مدرسۀ دائو میگوید که بدن بشری یک جهان کوچک است و وقتی بسوی بدن خود افکار درست میفرستید و این چیزهای بد را پاکسازی میکنید، آیا این موضوع کوچکی است؟
بهعلاوه، چیزهای بد بسیار زیاد هستند و در شرایط عادی نیازی ندارید چیزهای خاصی را هدف قرار دهید؛ فقط تحت شرایط خاص نیاز دارید که آن چیزهای بدی که میخواهید ازبین ببرید را هدف قرار دهید. همین و بس. چرا اینگونه است؟ زیرا دافا استاندارد خود را دارد و قدرتی که فرستاده میشود از جن، شن، رن ترکیب شده است، بنابراین آن میداند که چه چیزی منطبق نیست و چه چیزی منطبق است! وقتی به بیرون برمیگردانید تا محیط بیرونی را پاکسازی کنید و جهان بیرون را پاکسازی کنید، مانند پاکسازی دنیای درونی است.
مرید: یک شاگرد قدیمی سقوط کرده و در عقب جا مانده است، اما این را نمیداند. او انتقادات دیگران را نمیپذیرد و تزکیۀ اصلاح فا را درک نمیکند. چه کاری باید انجام داد؟
استاد: اگر تزکیه نکند چه کاری میتوانید انجام دهید؟ بسیار خوب، او باید تزکیه کند! او را ترغیب کنید به راههایی فکر کند که واقعاً تزکیه کند. آیا از استاد درخواست میکنید که به شما راهحلی جادویی بدهد؟ (استاد میخندند) مسائلی که با آنها مواجه میشوید، دقیقاً مسائلی برای شما هستند که از طریق تزکیه حل و فصل کنید.
مرید: امسال بسیاری از تمرینکنندگان از چین به تایوان آمدند تا نمایش شن یون را ببینند و بسیاری از تمرینکنندگان بلیتهایشان را به آنها دادند. مایلم از استاد بپرسم که آیا انجام این کار درست بود؟
استاد: از من میخواهید که شاگردان تایوان را تحسین کنم. این کار خوبی بود. (مریدان تشویق میکنند)
مرید: نزدیک به ده هزار مرید دافا از پنجاه و سه کشور و منطقه به استاد گرانقدر درود میفرستند.
استاد: از همگی تشکر میکنم. (تشویق پرشور)
استاد: این برگۀ پرسش از وبسایت مینگهویی است و پرسشهایی از تمرینکنندگان در چین دارد.
مرید: ما در چین هماهنگکننده هستیم. پرسشی که برخی از ما داریم این است که، پس از اینکه در آموزش فای ارائهشده در سال ۲۰۱۵ دربارۀ مطالعۀ فا صحبت کردید، آنچه سابقاً در جلسه مطالعه فا و تبادل تجربه هماهنگکنندگان داشتیم به مطالعۀ فای آموزشهای ارائهشده در سالهای اخیر در مکانهای مختلف تغییر کرد و ...
استاد: درخصوص موضوع مطالعۀ فا، باید اینگونه باشد: باید عمدتاً جوآن فالون را مطالعه کنید. اگر وقت داشته باشید میتوانید بیشتر مطالعه کنید، پس از مطالعۀ جوآن فالون میتوانید مطالب دیگر را مطالعه کنید. اگر وقت دارید میتوانید سخنرانیهای دیگر را مطالعه کنید. اگر وقت ندارید، پس عمدتاً جوآن فالون را مطالعه کنید و میتوانید خودتان وقت و زمانی را پیدا کنید تا سخنرانیهای دیگرِ من در مناطق مختلف را مطالعه کنید. هیچ مقررات ویژهای وجود ندارد و از تفکر بشری خود برای تحریف کردن صحبتهای استاد استفاده نکنید.
مرید: بسیاری از مریدان جوان دافا در چین زمان زیادی را صرف بازی با گوشیهای همراهشان میکنند و از ویچت استفاده کرده و ویدئوهایی را تماشا میکنند، مخصوصاً ویدئوهای حیوانات بانمک. وقتی به آنها گوشزد میکنیم که اینها کارهای خوبی نیستند، آنها گوش نمیدهند و ما خیلی نگران هستیم.
استاد: همانطور که الان میگفتم، هر چیزی در این دنیا شما را به خود جذب میکند، تا شما را از کسب فا بازدارد. و نه تنها شما، بلکه تمام والدین و حکومتها در دنیا، از این وضعیت آگاه هستند، اما هیچ کسی نمیتواند کاری انجام دهد! و فقط موضوع این نیست که مردم را از کسب فا بازمیدارند: مردم بهقدری تحت تأثیر قرار گرفتهاند که نمیتوانند کارشان را بهخوبی انجام دهند، نمیتوانند روی مطالعاتشان تمرکز کنند و زمان بسیار زیادی را صرف کامپیوتر و وسایل الکترونیکی میکنند. این چیزها شما را وسوسه میکنند تا آنها را تماشا کنید و با آنها بازی کنید. این دیگر یک وضعیت بشری نیست. از زمان باستان تا امروز انسانها چنین وضعیتی را نداشتهاند. آن چیزها فناوریهای موجودات فضایی هستند و اهریمنها آنها را استفاده میکنند تا شما را اغوا کنند و باعث میشوند از هر چه دارید دست بکشید و خودتان را وقف آنها کنید. شما زندگیتان را با آنها تلف میکنید، اما هنوز مایل نیستید آنها را رها کنید! این حتی در شأن یک انسان عادی نیست، چه رسد به یک تزکیهکننده.
مرید: از ماه مه ۲۰۱۵ که اقامه دعوی علیه آن ابلیس را شروع کردیم تا الان، آن دادگاه عالی خلق درخصوص شکایاتی که مریدان دافا برای ثبت آنها زندگی خود را بهخطر انداختهاند، هیچ اقدامی نکرده است. آیا میتوانیم توجه همۀ افراد محلی را به آن شکایاتی جلب کنیم که همتمرینکنندگانی که بهشدت مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند علیه جیانگ ثبت کردهاند؟
استاد: اگر این رویکردتان برای نجات مردم مفید است، پس میتوانید آن را برگزینید. اما آن را با ذهنیت انتقام یا جنگیدن با مردم انجام ندهید- اصلاً نباید اینگونه باشد. اگر افکار درست شما قوی باشد، موجودات خدایی به شما کمک میکنند. اما اگر افکارتان درست نباشد، نمیتوانید کار زیادی از پیش ببرید.
مرید: از زمانی که آزار و شکنجه شروع شد، ما تمرینکنندگان در چین بهطور بیصدا دیویدی و سیدیهای روشنگری حقیقت و نیز بروشورهایی دربارۀ حقیقتِ دافا و انواع و اقسام مطالبی را که به مردم کمک میکنند تا از حقیقت آگاه شوند، درست کرده و به مردم دادهایم تا آنها را نجات دهیم. برخی از تمرینکنندگان اخیراً پوسترهایی درباره اقامه دعوی علیه جیانگ و نیز دربارۀ گسترش دافا را از وبسایت مینگهویی دانلود میکنند یا بنرهای خود را که حاوی «فالون دافا خوب است» یا اقامه دعوی علیه جیانگ است درست کردهاند. در برخی مناطق آنها علاوه بر توزیع مطالب روشنگری حقیقت که درست کردهاند، این بنرها را در معرض دید عموم قرار میدهند و بدین وسیله شیطان در آن مناطق را ترساندهاند... آیا مریدان در چین باید روی این پروژه بیشتر تمرکز کنند؟
استاد: (استاد میخندند) آنچه را که مریدان دافا باید انجام دهند، انجام دهید. اگر کاری شیطان را میترساند، شیطان را پاکسازی میکند و مردم را آگاه میکند، پس پیش بروید و انجام دهید و مشکلی نیست. و این بنرهایی که قرار داده میشوند و آگاهی مردم را افزایش میدهند، درواقع تأثیری داشتهاند.
مرید: درحال حاضر، در اعتباربخشی به فا، برخی از تمرینکنندگان کاملاً آگاهند که وقت تنگ است و بهطور جدی و کوشا به نجات مردم میپردازند. اما سایرین توجهشان بر خانواده و شغل و محل کار است و برخی بهخاطر مسائلی مانند شهرت، منصب، چیزهای مادی، علاقۀ شخصی و احساسات سقوط کردهاند و نمیتوانند خودشان را بیرون بکشند؛ برخی حتی تزکیه را فراموش کردهاند.
استاد: همین الان در این باره صحبت کردم؛ همین وضعیتی است که الان دربارهاش صحبت کردم. تمرینکنندگان اطراف آنان باید به آنان کمک کنند تا بیدار شوند.
مرید: مریدان دافا از شهر چیفنگ از استاد پرسشی دارند. در منطقۀ ما فردی هست که چشم سومش باز است و قادر است بخشی از آنچه را که استاد میخواهند در آموزش عمومی بعدی ارائه کنند پیشگویی کند. برخی از تمرینکنندگان خیلی بهدنبال او میروند و شروع کردند تملق او را بگویند و به او احترام بگذارند، حتی عکس او را کنار عکس استاد قرار دادهاند.
استاد: هرجا افرادی هستند که به این چیزها وابستهاند، این نوع از مسائل مختلکنندۀ فا ظاهر میشوند. در طول این سالها نمونههای بسیار زیادی شبیه این روی دادهاند و بدون توجه به اینکه آزار و شکنجه چقدر شدید بوده است، این مسائل هرگز در طول این سالها ناپدید نشدهاند. چرا اینگونه است؟ آیا به خاطر این نیست که درمیان تمرینکنندگان، افرادی هستند که چنین وابستگیهایی دارند؟ افرادی که به این چیزها وابستهاند و این چیزها را دوست دارند؟ دقیقاً بهخاطر وجود آن وابستگیها، نیروهای کهن چنین افرادی را تحریک میکنند تا وابستگیهایتان را از ریشه در آورید و آنها را در معرض دید دیگران قرار دهید.
حتی حالا نیز چنین وابستگیهایی وجود دارند. هر منطقهای که چنین افرادی دارد، آن منطقه چنین مسائلی دارد. حقیقت این است که تمرینکنندگانی با چنین وابستگیهایی هستند که آنها را بسوی خود میآورند! شما خودتان این مشکلات را برای خود درست کردید. اگر بهخاطر آن وابستگیها نبود، آن افراد بد پدیدار نمیشدند و نیروهای کهن نیز رویدادن چنین مسائلی را نظم و ترتیب نمیدادند. به این واضحی است. اگر چنین وابستگیهایی را نداشته باشید، چرا آنها این را نظم و ترتیب دهند؟ برای آنان بهمنزلۀ حرکتی غیرضروری میبود و به من دلیلی برای مجازات کردن آنها میداد.
مرید: تزکیه رو به اتمام است، اما هنوز تا قلمرویی تزکیه نکردهام که به دیگران بیندیشم. حتی بیشتر و بیشتر پی بردهام که تمام افکارم ریشه در خودخواهی دارند.
استاد: شما به این پی بردهاید و این خارقالعاده است. از این آگاه هستید و این به خودی خود خارقالعاده است. یک غیرتمرینکننده اصلاً نمیتواند درباره این مسائل تعمق کند و برخی اصلاً از این آگاه نیستند. فقط یک تزکیهکننده میتواند این مسائل را ببیند. بنابراین حالا که آن را دیدهاید، باید سعی کنید بهتر عمل کنید، و این اولین قدم است. نهایت سعیتان را بکنید. البته ممکن است در زمینههای دیگر خیلی خوب تزکیه کرده باشید، اما این زمینه خودش را نشان داده است. پس صرفاً باید بیشتر به آن توجه کنید و سختتر روی آن کار کنید و سعی کنید آن را تزکیه و ازبین ببرید.
مرید: پس از سالها پی بردهام که به درستی رفتار نکردهام، حتی درخصوص رابطهام با استاد، درخصوص فا و درخصوص رابطهام با همتزکیهکنندگان. خیلی احساس شرمندگی میکنم اما نمیدانم چگونه باید از این مرحله بگذرم.
استاد: درواقع، حالا که به آن پی بردهاید و از عهدۀ این برآمدهاید که اشتباه خود را ببینید، آیا پیشرفت نکردهاید؟ صرفاً سعی کنید آنچه را که درست است انجام دهید، فا را بیشتر مطالعه کنید و بهطور طبیعی بهخوبی عمل خواهید کرد. بهتدریج اینها عادات شما خواهد شد و مشکلی نخواهد بود.
مرید: وقتی در ژاپن درحال جمعآوری امضاء در حمایت از اقامه دعوی علیه جیانگ بودم، بهخاطر مشکلات زبان و محدودیت زمانی، اغلب نمیتوانستم به مردم کمک کنم تا حقیقت را بهطور کامل درک کنند. اما گاهی اوقات بهمحض اینکه گرفتن امضاء را مطرح میکردم، مردم مایل بودند امضاء کنند. و گاهی اوقات افرادی خارجی بودند که انگلیسی صحبت نمیکردند، اما پس از اینکه با آنها صحبت میکردم، آنها نیز میخواستند امضاء کنند.
استاد: بسیاری از افراد خوشقلب هستند، برخلاف مردم چین که بهواسطۀ فرهنگ مسموم حزب خیلی حسابگر هستند. وقتی از افرادی که از سرزمین اصلی چین هستند درخواست میکنید کاری انجام دهند، پاسخ متفاوتی دریافت میکنید. اما خارج از چین مردم اینگونه نیستند. بسیاری از افراد خوشقلب احساس میکنند که حق با شماست و آن را انجام میدهند. اما فکر میکنم در جمعآوری امضاء به این شکل، باید بهترین سعی خود را کنیم تا مردم درک کنند که درحال انجام چه کاری هستیم. برخی افراد صرفاً بر اساس حس شهودی خود اعتماد و امضاء میکنند، که در این حالت جنبۀ آگاهشان آنها را به انجام این کار هدایت میکند.
مرید: بسیاری از تمرینکنندگان نسخههای الکترونیکی کتابهای دافا را از وبسایت مینگهویی درخواست میکنند و درک نمیکنند که چرا کتابهای الکترونیکی ارائه نمیشوند.
استاد: کامپیوترها در اجتماع آینده وجود نخواهند داشت و در جوامع گذشته نیز هرگز وجود نداشتهاند. این در زمانهای اخیر پدیدار شد و محصولی از این دوره است. در آینده وجود نخواهد داشت، چراکه رفتار و تفکر مردم را نابود کردهاند؛ هرچیزی تغییر کرده است. میدانید، در گذشته یک منطقه هر اندازه فاسد بود، مناطقی که در فاصلۀ دوری از آن قرار داشتند تحت تأثیر قرار نمیگرفتند. اما با کامپیوترها و تلویزیونهای امروزه، مردم در هر گوشه و کنار جهان میتوانند همان اخبار را ببینند و بشنوند. اگر فردی چیز بدی را قرار دهد، مردم در هر جای جهان میتوانند آن را بخوانند یا ببینند. تمام بشریت با آن فاسد شده است. مردم فکر میکنند این فناوریها خیلی راحت [در دسترس] هستند، اما درواقع تباهی بهبار آوردهاند. در سبک زندگی سنتی گذشته، که موجودات خدایی آن را نظم و ترتیب دادند، هر چیزی بخشی از چرخهای مثبت بود.
درواقع، حس رضایتی که مردم از چیزهایی مانند زیبایی، خوبی و راحتی میگیرند، در هر جامعهای اصولاً یکسان است. در اجتماع باستان، اگر فردی اسب خوبی برای سوارشدن میداشت، که به زین زیبایی تجیهز شده بود، خیلی احساس غرور و رضایت میکرد. آن را به دیگران نشان میداد: «نگاه کنید اسب من چقدر زیبا است، چه اسب خوبی!» مردم آن را میدیدند و با تحسین و شگفتی میگفتند: «اوه، چه اسب خوبی.» دیگران از آن تعریف میکردند و او خیلی محظوظ میشد. امروزه اگر کسی سوار یک ب.ام.و[۲] شود، فکر میکند: «اوه، به این ب.ام.و من نگاه کنید، مدل ماشین مسابقه است، سری ۵ است، چقدر زیباست.» این حسی که بهنمایش گذاشته میشود و آن حس رضایت، مشابه هم هستند. این حس رضایت، در هر سبکزندگی یکسان است. اما در هر سبکزندگی خاصی، هیچ انتهایی برای رقابت و بیشتر خواستن مردم وجود ندارد. سبکزندگی بشریت هراندازه هم پیشرفت کند، مردم ارضاء نخواهند شد و باز هم در جستجوی چیزی هستند که فکر میکنند بهتر است. اما اگر بشریت از چیزی که خدایان نظم و ترتیب دادهاند منحرف شود، خطرناک است، چراکه امیال بشری گودالی بیانتها است! مردم را به وضعیتی میبرد که مناسب موجودات بشری نیست.
جوامع باستان، جوامع واقعی بشری بودند و درواقع دوران بسیار زیبایی بود. نمایشهای شن یون ما را دیدهاید و آنچه به نمایش میگذارند تاریخ و فرهنگ سنتی هستند و وقتی مردم معاصر آن را میبینند، همه احساس میکنند که خیلی زیبا است. حالا مردم به وضع امروز درآمدهاند. درحالی که وابستگیها و امیالشان تغییر نکرده است- آنها هنوز همانها هستند- ارزشهای بشری تا مرحلۀ بیبازگشتی لغزیده است. و مشکلاتی که بهحدی بزرگ هستند که غیرقابل حل و فصل کردن هستند، در این دنیا ظاهر شده است؛ صرفاً خارج از کنترل شده است. برای خدایان و این جهان، قوانینی وجود دارد؛ و برای انسان قواعد و چارچوب وجود دارد. اما اگر انسان از این چارچوب خارج شود، آنچه با آن مواجه میشود نابودی بهدست خدایان است، چراکه آنها نژاد بشریِ فاسد را نابود میکنند، مطمئناً اینگونه است. الان درباره این میگفتم که تاریخ بشریت برطبق یک نمایشنامه اجرا شده است و بشریت بارها دستخوش نابودی شده است. آیا باستانشناسان پی نبردهاند که دهها هزار سال پیش تجهیزات موتوری وجود داشتند و هواپیماها وجود داشتند- هواپیماهایی که کم و بیش شبیه هواپیماهای امروزی بودند؟ بشریت آمده و رفته است، دستهای پس از دستهای دیگر، و هر بار که ارزشهای اخلاقیاش دیگر خوب نبود و از نمایشنامه منحرف میشد نابود میشد. انسان فکر میکند شیوهای که زندگی میکند خوب است، اما خدایان اینگونه فکر نمیکنند.
مرید: استاد آموزش دادهاند که مریدان قبل از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ همگی به موقعیتهای خود هل داده شدند. اما برخی از آن مریدان قدر فرصت تزکیۀ شخصی را ندانستهاند و فکر میکنند که ارزشِ آن شکوه خاص را ندارند. و از آن افرادی که آن زمان را با موفقیت سپری کردهاند، برخی شل شدهاند.
استاد: در واقع من هر تزکیهکنندهای را به موقعیت خود به بالا هل دادم. این صحت دارد. افراد میتوانستند آن را در آن زمان احساس کنند و برخی توانستند آن را ببینند. و چرا این کار را انجام دادم؟ اگر به موقعیتتان هل داده نمیشدید، و اگر انرژی لازم برای تقبل آنچه باید در کمک به استاد تقبل میکردید را نداشتید، قادر نمیبودید دربرابر شیطان ایستادگی کنید. شما را به بالا تا موقعیتتان هل دادم و این کار را برای تمام مریدان دافا در دنیا انجام دادهام، بهطوری که قادر باشید افرادی را که از سطوح بسیار بالایی میآیند نجات دهید. با افکار درست کافی، کلامتان قدرت این را دارد تا بر آنها فایق آید، چراکه کلامتان حقیقت سطوح بالاتر را با خود حمل میکند. در این سطوح بالاتر، گونگتان در سطحِ جایگاهی که استاد قبلاً شما را تا آنجا هل داد، قادر است تأثیری داشته باشد. گرچه [وقتی حقیقت را روشن میکنید] آنچه میگویید کلمات بشری هستند، اما وقتی ورای بُعد بشری میروند، کلماتی در سطوح مختلف میشوند. اگر تا موقعیتِ خودتان هل داده نمیشدید، کلماتی که هنگام صحبت استفاده میکردید قادر نمیبود موجودات ذیشعور را نجات دهد. حتی با اینکه همه شما تا موقعیت خود هل داده شدید، اما اگر شینشینگتان در آن جایگاه نباشد، هنوز هم نمیتوانید آن گونگ را به حرکت درآورید.
اما وقتی با وضعیتهای مختلف مواجه میشوید و وقتی تقوا و شینشینگتان بسوی کمال پیشرفت میکنند، باید بهطور واقعی شینشینگ خود را رشد دهید و فقط آنگاه عمل خواهد کرد. در تزکیه، هنوز هم وابستگیهای بسیار زیادی دارید که باید ازبین برده شوند. در بهانجام رساندن عهد خود و مواجهه با آزار و شکنجه، اگر قادر باشید از آن چیزهای بد رها شوید، و بتوانید در محیطی دشوار حقیقت را روشن کنید و کارهای مقررشده برای مریدان دافا را انجام دهید، آنگاه آن گونگ سقوط نمیکند و تقوا و شینشینگتان همگی رشد میکنند. وقتی انجام آن را متوقف کنید یا نخواهید آن را بهخوبی انجام دهید، آن گونگ شروع به سقوط میکند. وقتی دوباره بهخوبی عمل کنید، کمی بالا میآید؛ وقتی بهخوبی عمل نمیکنید، کمی سقوط میکند. تزکیهتان دقیقاً دربارۀ تزکیۀ شینشینگ است.
برخی از مریدان از ردۀ مریدان دافا خارج شدند و وقتی برمیگردند نباید آنها را شاگردان قدیمی درنظر بگیرید- قطعاً نباید! زیرا در زمان بازگشتشان قطعاً مانند یک فرد عادی شده بودند و نمیتوانستند هیچ فایی را که قبلاً یاد گرفته بودند بهیاد آورند و اصلاً نمیدانستند یک مرید دافا قرار است در چه حالتی باشد. مطمئن باشید که چنین فردی را بهعنوان یک تمرینکننده قدیمی درنظر نگیرید. باید او را مانند یک تمرینکننده جدید درنظر بگیرید، و این تنها راهی است که بتواند بر چالشهایش غلبه کند. وگرنه اگر با او مانند یک تمرینکننده قدیمی رفتار کنید، دوباره او را بیرون میرانید، چراکه نمیتواند [کارهایی را که انجام میدهید یا چیزهایی را که میگویید] تحمل کند یا آنها را بپذیرد. او صرفاً یک تمرینکننده جدید است.
مرید: در هنگیین ۳ و هنگیین ۴ استاد متن بسیاری از سروده را منتشر کردند. آیا میتوانم از طریق ویچت آنها را با دوستان و بستگان به اشتراک بگذارم؟
استاد: اشکالی ندارد که آنها را برای دوستان و بستگان ارسال کنید، اما بهتر است از برنامههای شبکههای اجتماعی مردم عادی استفاده نکنید.
با صحبتی که در این زمینه پیش آمد، بگذارید به شما بگویم که برخی از افراد بدون اجازه، از اجراهای شن یون و کلاسهای رقص آکادمی فی تیان فیلم گرفتند و آنها را بهصورت آنلاین [روی اینترنت] قرار دادند. اما میدانید چرا اجازه نمیدهم دیویدیهای شن یون برای عموم توزیع شود یا بهصورت آنلاین گذاشته شود؟ این اجتماع درحال حاضر یک آشفتگی است و الان اینترنت یک چیز درهم و برهمی از انواع و اقسام مطالب بد است- واقعاً مانند یک اهریمن است و آن مطالب مانند یک گرداب است، هر چیزی که وارد میشود با آن درهم آمیخته میشود و با هر چیز دیگر مخلوط میشود. آن تهدیدی برای اجتماع و نیز برای ذهن، اخلاقیات و سنتهای مردم است و وضعیت زندگی مردم را تغییر میدهد- خوب و بد همگی درهم مخلوط شدهاند. من نمیخواهم آن مطالب مقدسمان را در آن لانۀ شیطان قرار دهم. هر کسی که چنین کاری را انجام داده است باید آن مطالب را از روی اینترنت حذف کند. البته این مسئله، تبلیغات برای شن یون یا مطالبی که شن یون یا کالج فی تیان هدفمندانه روی اینترنت قرار دادهاند را شامل نمیشود. در آینده آنها برای نمایش بیرون آورده میشوند و آن بهترین خواهد بود.
مرید: من مریدی از آلمان هستم. دو پرسش دارم. اول، شن یون نتوانست در کره جنوبی اجرا داشته باشد، آیا به این معنی است که موجوداتی که قرار بود توسط شن یون نجات یابند، نتوانستند نجات یابند؟
استاد: برخی از کارها چیزهایی هستند که مریدان دافا میتوانند انجام دهند، درحالی که سایر کارها چیزهایی هستند که مریدان دافا نمیتوانند انجام دهند. زیرا خواست مردم اول از همه بهحساب میآید و باید اینگونه باشد که آنها بخواهند که نجات یابند، فقط آنگاه میتوانید آنها را نجات دهید. اگر آگاه نباشند، میتوانید درباره حقیقت با آنها صحبت کنید و ببینید پس از آن، چه کاری میخواهند انجام دهند. اینگونه عمل میکند. اما همانطور که میدانید، درسهای مرتبط بسیاری از گذشته بوده است.
بگذارید دربارۀ نمونههای گذشتههای دور صحبت نکنیم، بگذارید درباره نمونههای اخیر صحبت کنیم. هنرهای نمایشی شن یون در یونان با چنین تجربهای مواجه شد: پس از اینکه شن یون به آنجا رسید به آن اجازه داده نشد وارد سالن شود تا اجرا کند. هم حکومت و هم سالن چنین تصمیمی گرفتند و بهطور فاحشی قرارداد را نقض کردند. سال بعد، کل اقتصاد یونان فرو ریخت. مگرنه؟ سال گذشته شن یون به اکوادر رفت تا اجرا کند، اما آن کشور اجازۀ اجرا نداد و حتی برای حمل و نقل محمولهمان به هنگام خروج مشکل ایجاد کردند و نزدیک بود روی اجرای بعدی تور تأثیر بگذارد. بسیار اهریمنی بود. گرچه ح.ک.چ پلید در پشت صحنه درحال ایجاد مشکل بود، اما حکومت آن تصمیم را گرفت. سال بعد، همانطور که همگی دیدید، زلزلهای کل آن کشور را لرزاند و تقریباً کشور را نابود کرد و این همه مردم ازبین رفتند! و میدانید نمونههای بیشتری نیز بوده است، مگرنه؟ چرا اینگونه بود؟ آیا میدانید؟ خدایان بر این باورند که مدتهاست که دیگر بشریت خوب نیست و باید نابود میشد. در ابتدا قرار نبود بشریت تا سال ۱۹۹۹ زنده بماند. علت اینکه زمان برای بشریت تمدید شد این بود که دافا قرار بود موجودات ذیشعور را نجات دهد. بهعبارت دیگر، هدف از نگه داشتن بشریت این است که دیده شود آیا میتواند نجات یابد- تا اجازه داد آنهایی که باید نجات یابند، نجات یابند. نیروهای کهن نیز اینگونه میخواستند، اما آنها مایل بودند از رویکرد خودشان استفاده کنند. اما آنها نیز هدف مشابهی داشتند، گرچه نمیتوانند کمک کنند تا افراد بیشتری نجات یابند. من برای هیچ کسی نظم و ترتیب ندادهام که نابود شود، اما نظم و ترتیبهای نیروهای کهن اینگونه است: اگر نمیخواهید نجات یابید، آن برکتی که قرار بود نصیبتان شود پسگرفته خواهد شد و منطقهتان دیگر منطقهای نخواهد بود که نجات یابد. و وقتی آنها پسگرفته شود، هر چیزی میتواند روی دهد- هر فاجعهای میتواند برایتان نازل شود. و وقتی اقتصاد نابود شود هر چیزی میتواند پس از آن روی دهد. مسائل اینگونه وضع شدند.
من اینجا مسائل را هیجانانگیز نمیکنم، اما چرا چنین رویدادهایی متقارن شدند؟ تمام مناطقی که نجات موجودات را مسدود کردند مشکلاتی را تجربه کردند. به گونهای بود که انگار آن مناطق درحال گفتن این بودند که: «ما نمیخواهیم توسط شما نجات یابیم.» این موضوع سادهای نیست. دلیل اینکه به انسانها اجازه داده شد تا امروز زنده بمانند این بود که نجات یابند، اما حالا اجازه نمیدهید مردمتان نجات یابند، مگرنه؟ اگر اینگونه باشد، پس اگر نمیخواهید نجات یابید، دیگر بهحساب نمیآیید- آیا به این معنی نیست؟ مناطق دیگری نیز هستند که نمیخواهم ذکر کنم و همگی آنها چنین چیزهایی را تجربه کردند.
مرید: آزار و اذیت وحشیانه هنوز درحال اجرا است و بیش از هشتاد درصد از موجودات ذیشعور در چین نجات پیدا نکردهاند. اما بسیاری از مریدان دافا خودشان را مشغول زندگی شخصی و راحتی کردهاند و حس کوشا بودن را ازدست دادهاند.
استاد: درست است. همین الان درباره این موضوع صحبت میکردم و این مسئله حالا خیلی جدی شده است. اگر واقعاً درحال انجام کارهای مقرر شده برای یک مرید دافا نیستید، این قابل قبول نیست، چراکه شما یک مرید دافا هستید و زندگیتان توسط دافا شکل گرفته و آفریده شده است.
مرید: من یک مرید دافا از آلمان هستم. برخی از تمرینکنندگان غربی برخی از گزارشهای اپک تایمز را درک نمیکنند، مانند آن قسمتهایی که رهبر فعلی چین را بهخاطر کارهای خاصی که انجام داده تحسین میکنند.
استاد: اگر او را برای بازداشت آن مقامات فاسد تحسین میکنند، نباید مشکلی باشد. درخصوص کارهای دیگری که انجام داده، نباید آنها را همینطوری تحسین کنید و نباید همینطوری به آنها اشاره کنید.
مرید: درنتیجه، برخی از تمرینکنندگان غربی به صحت گزارشهای اپک تایمز شک کردهاند.
استاد: همانطور که الان گفتم، ما اینجا هستیم تا مردم را نجات دهیم و نه اینکه درگیر امور سیاسی شویم. خواه رهبران چین باشد یا افراد دیگر، درست نیست که به همگی آنها حمله کنید، چراکه اینجا هستیم تا مردم را نجات دهیم. آنها فالون گونگ را مورد آزار و اذیت قرار ندادهاند، بلکه برعکس، بازآموزی ازطریق اردوگاه کار اجباری را ازمیان برداشتند. و آن اردوگاههای کار اجباری چه مکانهایی بودند؟ مشخصاً برای آزار و شکنجۀ مریدان دافا بودند. و آنها حتی سردستۀ اداره ۶۱۰ را بازداشت کردند. بله، قطعاً به اتهام فساد بازداشت شد، اما هر دلیلی هم که استفاده کردند، کار خوبی انجام دادند، حتی اگر برای فالون گونگ انجام نشد. نیروهای کهن گفتند که، اگر این کارها به اسم فالون گونگ انجام میشد، آیا این امر به پایان نمیرسید؟ آیا این امر متوقف نمیشد؟ وقتی متوقف میشد، آیا انتهای آن نمیبود؟ بله. انجام آن به این شکل میتواند مردم را بیدار کند، و همچنین میتواند به مردم کمک کند تا آن را بهصورت کیفری برای آزار و اذیت فالون گونگ ببینند، و به مریدان دافا کمک میکند حقیقت را روشن کنند. بنابراین کاری انجام دادهاند که برای دافا و نیز نجات مردم سودمند است. نباید به افرادی که مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار ندادهاند حمله کنید. (حضار تشویق میکنند)
مرید: الان چهار سال است که وبسایت زبان تایلندی بهندرت بهروزرسانی شده است، بهعنوان مثال، لونیو جدید هنوز قرار داده نشده است. اما تمرینکنندگان تایلند آموزشهای جدید استاد را به روشی مناسب ترجمه کردهاند. آیا آن افرادی که درگیر [کارهای وبسایت] هستند میتوانند این را جدیتر بگیرند و کارها را بهتر هماهنگ کنند؟
استاد: بله. مریدان دافا باید به کارهایی که انجام میدهند بیشتر توجه کنند. اگر قصد دارید کاری انجام دهید، پس به شکلی که باید انجام شود، انجامشان دهید.
مرید: اخیراً تمرینکنندهای از تایوان به تایلند آمد و پیشنهاد کرد که تمرینکنندگان تایلندی وقتی حقایق را روشن میکنند باید دربارۀ آفریدگار صحبت کنند.
استاد: دوباره نسنجیده عمل میشود. در نحوۀ روشنگری حقیقت هیچ تغییری صورت نگرفته است!
مرید: من فا را در آلمان کسب کردم و به ترکیه آمدم. در ترکیه، پس از مطالعۀ فا درک خود را به اشتراک نمیگذارند و گفته میشود که فرد باید خودش به مسائل آگاه شود. احساس میکنم بدنی واحد نشدهاند. در آلمان، همه بهطور باز درک خود را به اشتراک میگذاشتند.
استاد: بله، اگر مشکلی میبینید در اسرع وقت به آنها بگویید. مریدان دافا بدون توجه به اینکه کجای این دنیا هستند، باید بدنی واحد باشند و باید درک خود را با همدیگر به اشتراک بگذارند. مطابق آنچه برای شما مقرر کردم کارها را انجام دهید و آنچه را که فا شما را به آن ملزم میکند انجام دهید و باید اینگونه باشد. کارها را به خواست خود به شیوهای متفاوت؛ انجام ندهید.
مرید: تعداد تمرینکنندگان تایوانی که بهصورت آنلاین حقیقت را روشن میکنند بهطور پیوسته درحال کاهش بوده است، درحالی که تعداد کاربران اینترنت در چین تا حدود ۷۰۰ میلیون نفر افزایش یافته است. چگونه میتوانیم پیشرفت داشته باشیم؟
استاد: درست است. تمرینکنندگان تایوانی برای انجام پروژهها درخصوص تخصیص منابع خیلی خوب هستند، بنابراین سعی کنید بهخوبی عمل کنید. باید حتی بهتر عمل کنید. میتوانم به شما بگویم که مریدان دافای تایوان در طول این آزار و اذیت نقشی عالی ایفا کردهاند- بسیار عالی. (تشویق پرشور) تمایز در وضعیت مردم چین در دو طرف تنگۀ تایوان بهخودی خود خیلی گویا است.
مرید: در میان مریدان دافا پدیدۀ رایجی است، اینکه از دافا برای ارزیابی دیگران و اجتماع استفاده میکنند، بهجای اینکه برای ارزیابی خودشان استفاده کنند.
استاد: تزکیه دربارۀ تزکیۀ خودتان است. اما برخی از افراد همیشه به بیرون نگاه میکنند، چنین چیزهایی میگویند: «آنچه درحال انجام آن هستی مطابق با فا نیست» یا «آنچه آن شخص انجام میدهد همسو با فا نیست.» وقتی میبینید کسی کاری انجام میدهد که درست نیست، با حسننیت به او بگویید: «شاید این باید به شکل دیگری اداره شود، که ما... ما تزکیهکننده هستیم...» فکر میکنم آن فرد پذیرا خواهد بود. همیشه به افراد نگویید: «نمیتوانی آن را به این شکل انجام دهی.» اگر میبینید چیزی درست نیست، باید اول به خودتان نگاه کنید و بپرسید چرا این را مشاهده میکنید و آیا بهخاطر این است که خود شما مشکلی دارید. آنچه تزکیه میکنید خودتان است. وقتی میبینید چیزی درست نیست، اگر نظرتان شنیده نمیشود، پس با هماهنگکنندهای صحبت کنید، به هماهنگکنندهای بگویید. اما تزکیۀ خودتان اولین اولویت است. اگر دیگران همگی بهخوبی تزکیه کرده باشند و شما به دیگران کمک کنید خوب تزکیه کنند، اما خود شما بهخوبی تزکیه نکرده باشید، پس چه فایدهای دارد؟
مرید: بسیاری از تمرینکنندگان بهطور اساسی نمیدانند که بین کمک مریدان دافا به استاد در اصلاح فا، و مشارکت نیروهای کهن در اصلاح فا چه تفاوتی است.
استاد: همانطور که الان میگفتم، تفاوت در این است: استاد میخواهد بهطور مرحمتآمیزی هر چیزی را حل و فصل کند، درحالی که آنها میخواهند با همان شیوۀ قدیمی خودشان انجام دهند. و این آزار و اذیت نظم و ترتیب نیروهای کهن بود. ماجرای پشت آن این است.
مرید: اخیراً درحالی که در گروههای اینترنتی در چین حقایق را روشن میکردم، برخی از افراد ابراز امیدواری کردند که بتوانیم ویدئوی آموزش تمرین استاد را در آن گروه پخش کنیم و آموزشهای استاد را بهصورت رایگان برای دانلود ارائه دهیم.
استاد: این کار مجاز نیست. هیچ کسی اجازه ندارد سخنرانیهای مرا روی اینترنت قرار دهد. هر کسی این کار را انجام داده باید آنها را بردارد! شما درحال ارتکاب گناه هستید و در حال خدشهدار کردن دافا هستید! نمیتوانید بدون اجازه، هیچ چیزی از دافا را روی اینترنت قرار دهید. همانطور که الان گفتم، آن شبیه گردابی است که اهریمنان شکل دادند تا مردم را سردرگم کند و در این دنیا هرج و مرج ایجاد کند. میخواهد همۀ بشریت را به داخل فروبکشد، تا بشریت را نابود کند!
مرید: همانطور که اصلاح فا به پیش میرود، تعداد مردم دنیا که میخواهند فالون گونگ را یاد بگیرند درحال افزایش است. اما در میان ما برخی از تمرینکنندگان هستند که تمرینها را دقیق انجام نمیدهند و ...
استاد: اگر درحالی که تمرینها را آموزش میدهید حرکات کاملاً اشتباه هستند، باید بیشتر توجه کنید. اما تا وقتی که بهطور کلی صحیح باشد، به اندازه کافی خوب است.
مرید: ممکن است از استاد بخواهم درباره موضوع امنیت تلفن همراه بیشتر صحبت کنند.
استاد: چیز زیادی برای گفتن نیست. با خودتان یک ابزار استراق سمع حمل میکنید. هر کسی میتواند به میل خود شما را رصد کند، نه فقط جاسوسان و حکومتها. انجام آن بسیار راحت است. به این شکل است و فرقی نمیکند که آن را روشن یا خاموش نگه دارید- فرقی نمیکند. همانطور که الان اینجا درحال صحبت هستم، ح.ک.چ پلید در آنجا نیز درحال گوش کردن است، میدانید.
مرید: در طول این سالهایی که فا را کسب کردهام و حقیقت را روشن کردهام موضوعی را متوجه شدهام. اینکه در گزارشهای وبسایتهای اپک تایمز و انتیدی همیشه میبینم که گردشگردانی از چین مورد انتقاد و توهین قرار میگیرند.
استاد: گزارشها باید با نیتی خوب تهیه شوند، و به این نکته اشاره کنند که چرا دنیای خارج از چین [رفتار این گردشگردان] را غیرقابل قبول درنظر میگیرند.
وقتی افراد از چین، که حزب پلید فرهنگ سنتیشان را نابوده کرده، به خارج میروند، تأثیر بدی ایجاد میکنند و این واقعاً بد است. عکسی روی اینترنت دیدم که ورودیِ یک فروشگاه بسیار شیک زنجیرهای بِربِری در لندن را نشان میداد که بیرون فروشگاه بسیار تمیز بود. یک گردشگر چینی خانم [بهجای بردن فرزندش به توالت] او را درست در قسمت ورودی فروشگاه نگه داشته بود تا کارش را انجام دهد. چینیها هر جا میروند بلند صحبت میکنند و سر و صدا ایجاد میکنند، چراکه در چین اینگونه عادت کردهاند. اما سایر قسمتهای دنیا آن را نمیپذیرند. این باید تغییر کند. اما این واقعاً برداشتی است که مردم چین برای دنیا بوجود آوردهاند. واقعاً برای چینیهای خارج خجالتآور و مایۀ آبروریزی است. اما میدانید، ح.ک.چ پلید این مسائل را به مردم چین نمیگوید؛ آنچه درست است را به آنها نمیآموزد. و در پشتِ اینکه میگذارد مردم دنیا ببینند چینیها اینگونه رفتار میکنند، انگیزهای نهفته است: میخواهند تصویر شما را خراب کنند، تا شأن شما را نابود کنند. اما سخت است که خود مردم به این پی ببرند. اما فکر میکنم حالا مردم چین ممکن است فرصتهای بیشتری برای آمدن به بیرون از چین داشته باشند و بهتدریج به این پی خواهند برد که دنیای خارج متفاوت است. و همانطور که آگاهیشان بهتدریج افزایش مییابد، مسائل بهتر میشود. واقعاً سخت است که از عادات قدیمی رها شد. فرهنگ حزب، با آموزههایش مبنی بر جنگ و «کشمکشِ» مردم علیه همدیگر، شخصیت مردم آنجا را به گونهای تغییر داده است که فقط وقتی احساس خوشحالی میکنند که ناگهان عصبانی و منفجر شوند. اگر این چیزهایی که ح.ک.چ پلید به آنها آموزش داده تغییر نکند، واقعاً عملی نخواهد بود.
مرید: تعدادی از مریدان دافا از چین هر روز برنامههای انتیدی را تماشا میکنند و وقتی همدیگر را میبینند دربارۀ آنچه دیدند صحبت میکنند. آنها میگویند این کار بهخاطر این است که «همگام با اوضاع و پیشرفتهای جاری باشند.» فکر میکنم مریدان دافا اگر شرایط اجازه میدهد باید بیشتر وقت خود را صرف خواندن وبسایت مینگهویی کنند و انتیدی اصولاً برای بینندگان عادی است. آیا تفکر من درست است؟
استاد: بله. اشکالی ندارد که انتیدی را تماشا کرد تا دربارۀ امور جاری و آنچه در دنیا روی میدهد آگاه شد. درخصوص تبادل نظر مریدان دافا... فکر میکنم بهتر این است که آن افراد باید بیشتر مقالات وبسایتهایی را بخوانند که تبادل تجربههای مریدان دافا را دارند. این درست است که برخی از افراد به اندازه کافی به وبسایت مینگهویی ارزش نمیگذارند. تمرینکنندگان قدیمی ممکن است وقت برای آن نداشته باشند، اما فکر میکنم برای تمرینکنندگان جدیدتر بسیار مفید است که بهطور منظم مقالات مینگهویی را بخوانند! برای مقالات تبادل تجربه یا برای یاد گرفتن مطالبی درباره دافا، آنجا بروید و بخوانید- جامعترین است.
مرید: برخی از تمرینکنندگان در بهاصطلاح «شبکه حمایت مالی متقابل» مشارکت کردند که روزانه یکدرصد سود میدهد. در واقع آن یک کلاهبرداری و به هدف فریب دادن مردم است. آنها پیوسته در آن مشارکت...
استاد: هر چیزی درحال وسوسۀ مردم است. کل این جامعه یک وسوسۀ بزرگ است! هدف از وسوسۀ مردم این نیست که صرفاً آنها را از کسب فا بازدارد، بلکه برای نابودی اجتماع بشری نیز هست. امروزه مردم در سراسر جامعه کاملاً درست نیستند و هیچ چیزی عملکرد خوبی ندارد. درحال حاضر بازیهای کامپیوتری دردسر بزرگی برای بسیاری از شرکتهای بزرگ شده است و همین امر برای بسیاری از مدارس مصداق دارد. اگر مردم به همین شکل ادامه دهند سرنوشتشان چه خواهد شد؟ اما هیچ کسی نمیتواند کاری در این باره انجام دهد. بهعنوان تزکیهکننده شما باید در این خصوص ذهنتان روشن باشد، آگاه باشید، انضباط نفس داشته باشید و در ذهنتان باشد که اینها چیزهایی هستند که باید از آنها رها شوید. علاوه بر آن، قرار است به مردم عادی کمک کنید و آنها را نجات دهید. اما اگر برعکس، در آن چیزها درگیر شوید، آنوقت چه؟ آن چیزها واقعاً میتوانند مردم را کنترل کنند. نمونههای بسیاری وجود داشته است.
برای امروز همهاش همین است. مریدان دافایی که به سازماندهی این کنفرانس کمک کردند ارسال برگهها به بالا را متوقف کردند، چراکه این مقدار صحبت کردهام. (حضار میخندند) به تمام پرسشهایی که آورده شد پاسخ دادم، بنابراین همین اندازه میگویم. (تمام مریدان برمیخیزند و بهطور پیوسته تشویق میکنند) مریدان دافا، گرچه امروز با لحنی کمی شدید صحبت کردم، برای این بود که به شما جانی تازه ببخشد، چراکه شما امید بشریت هستید! امید موجودات کیهان! و امید استاد هستید!
نه تنها مریدان دافا بلکه نژاد فعلی بشریت، این گروه فعلی انسانها، همگی مرحلۀ بعد را خواهند دید. بهزودی همه چیز از هم متمایز میشود. بشریت به این مرحله رسیده است و هیچ حکومتی نمیتواند کاری برای نجات بشریت انجام دهد. فکر میکنم درباره یک موضوع میاندیشند. و درباره چه چیزی فکر میکنند؟ میاندیشند که اگر بتوانند به مردم کمک کنند تا بدون هرج و مرج و بهآرامی از میان روزهای پایانی بگذرند، به اندازه کافی خوب خواهد بود. فکر میکنم چنین چیزی در ذهنشان است، چراکه قدرت این را ندارند که مشکلات را حل کنند.
امروزه کشفیات و درک دانشمندان از جهان شوکهکننده است. اما در مقابل، انسان امروزی که توسط افکار و رفتار مدرن بهپیش رانده میشود، قادر نیست این مسائل را ببیند و به آنها اهمیتی نمیدهد. اجتماع بشری درحال حاضر در خطری مهلک است. اینجا جنجالبرانگیزی نمیکنم. قبلاً دربارۀ این مسائل صحبت نکردهام. مریدان دافا باید حس اضطرار داشته باشند. باید ثابت کنید که ارزش عنوانتان را دارید. باید عهدهایی که بستید را در ذهن داشته باشید. هر کسی که به این زمین آمده- نه فقط شما که مریدان دافا هستید- یک عهدی امضاء کرده است. در بُعدهای دیگر، تغییرات کیهانی آشکار میشود. اما اینجا در قلمرو بشری بهگونهای است که انگار همه خواب هستند.
آنها را بیدار کنید- این مسئولیت شما است. آنها را نجات دهید- این مسئولیت شما است. این کاری است که شن یون انجام میدهد، و این کاری است که پروژههای مریدان دافای ما انجام میدهند. هر مرید دافا که در هیچ پروژهای درگیر نیست باید آن را انجام دهد- سعی کنید وقت پیدا کنید تا خود را در کار نجات مردم غوطهور سازید. آنچه باید انجام دهید را بهخوبی انجام دهید و همراه با آن، وقت پیدا کنید تا خودتان را بهخوبی تزکیه کنید.
نباید از فا جدا شوید، چراکه اگر از فا جدا شوید یک فرد عادی میشوید. آنگاه حتی اگر کارهای دافا را انجام دهید، یک موجود بشری خواهید بود که درحال انجام آنها است، نه اینکه یک مرید دافا درحال انجام آنها باشد. ازاینرو باید تزکیه کنید. فقط ازطریق تزکیه است که توانایی و انرژی لازم برای مواجهه با چالشها را خواهید داشت. روشنگری حقیقت به این محدود نیست که صرفاً برای مردم دلیل و منطق بیاورید. آیا متوجه این موضوعی که میخواهم بگویم شدهاید؟ اینکه وقتی مردم عادی برای یکدیگر دلیل و منطق میآورند، اغلب اینگونه نیست که از طریق اینکه یک فرد، فرد دیگر را با منطق متقاعد کند مسائل حل و فصل میشوند. بلکه، اینگونه است که وقتی یکی از آنها صحبت میکند، چیزی به سمت فرد دیگر میفرستد، که افکار او را سرکوب میکند. درنتیجه آن فردِ دیگر به آنچه میگوید گوش میکند و باور میآورد. بسیاری از افراد قادر هستند که آن ماده را ببینند. بنابراین وقتی حقیقت را برای مردم عادی روشن میکنید، انرژی شما میتواند آن پیشداوری آنها را درهم شکند و آن چیزهای بد در ذهنشان را متلاشی کند. پس آیا این کار بهخودی خود نجات آنها نیست؟ اما اگر تزکیه نکنید، چگونه میتوانید آن توانایی را داشته باشید؟ وقتی به مسائل تزکیه مربوط میشود، برخی ممکن است چنین چیزی بگویند: «او دوست من است. اگر با او صحبت کنم تمام است.» اما حتی اگر با او صحبت هم کند، اصلاً اثر نمیکند. درخصوص مسائل کوچک یا مسائل بشری، ممکن است آن عملی باشد. اما این چیزی است که جوهر و اساس زندگی را شامل میشود و با شیوههای بشری عملی نخواهد بود. به همین دلیل است که بهعنوان مرید دافا، باید تلاش بیشتری صرف بهبود خودتان کنید.
شما امید بشریت هستید. باید بهخوبی عمل کنید. باید مسئولیت خود را بهدوش بگیرید. باید سعی کنید تمام موجودات را نجات دهید. و فقط با انجام آن است که خودتان را به کمال میرسانید و مطمئن میسازید که تمام این کارها بیهوده نبوده است! برای امروز همین مقدار میگویم. از همگی متشکرم! (تمام حضار تشویقی طولانی میکنند، استاد پس از دریافت دسته گل به تریبون بازمیگردند)
پس از هر کنفرانس فا، همیشه منتظر شنیدن و دیدن خبرهایی از عملکرد بهتر شما بعد از کنفرانس فا هستم. (تمام حضار بهطور پرشور تشویق میکنند)