(Minghui.org) تمرینکننده فالون گونگ خانم یو شیویینگ، 72 ساله، بخاطر انتقال اطلاعات مربوط به آزار و شکنجه فالون گونگ توسط پلیس شانگهای در 26 اوت 2016 دستگیر و در 19 مه ۲۰۱۷ به یک سال زندان محکوم شد.
مقامات به تازگی به خانوادهاش اطلاع دادهاند، چون او هنوز از رها کردن تمرین فالون گونگ امتناع میورزد، اداره 610 قصد دارد برای «بازآموزی بیشتر» او را به مرکز شستشوی مغزی شانگهای منتقل کند.
مرکز شستشوی مغزی شانگهای که بهعنوان «مدرسه آموزش حقوق شانگهای» نیز معروف است، بازداشتگاه محرمانه اداره 610 است که در آن تمرینکنندگان با استفاده از شستشوی مغزی اجباری تحت فشار قرار داده میشوند تا باور خود به دافا را رها کنند.
طبق اطلاعات جمعآوری شده توسط وب سایت مینگهویی، از زمان آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ در سال 1999، حداقل 279 تمرینکننده در مرکز شستشوی مغزی شانگهای محبوس و 28 نفر از آنها چندین بار حبس شدهاند.
تعدادی از حبسهای مربوط به روند آزار و شکنجه
شکل1- توزیع سالانه بازداشتگاه شستشوی مغزی در شانگهای
بهطور مشخص، توزیع سالانه تمرینکنندگان بازداشت شده در مرکز شستشوی مغزی شانگهای در سال 2001 با 33 تمرینکننده بالاترین نرخ بازداشت و در سال 2009 با 27 بازداشت و در سال 2014 با 20 مورد بالاترین نرخبازداشت را داشته است.
اوج آن در سال 2001 ممکن است بهدلیل حقه خودسوزی در میدان تیانآنمن در ژانویه سال 2001 باشد. تبلیغات نمایشی صحنهسازی شده در سراسر چین عرضه شد، زیرا رژیم کمونیست تلاش میکرد توجیهی برای ادامه آزار و شکنجه پیدا کند. این همچنین به تشدید آزار و شکنجه فالون گونگ اشاره میکند.
این اوج در سال 2009 میتواند به المپیک 2008 پکن نیز مربوط باشد که مقامات همه مخالفان را سرکوب میکردند. تعداد تمرینکنندگان بازداشت شده در مرکز شستشوی مغزی از 12 نفر در سال 2007 به 25 نفر در سال 2008 افزایش یافت و در سال 2009 به 27 تن افزایش یافت. در سال 2010، زمانی که شانگهای میزبان نمایشگاه جهانی بود، 21 نفر بازداشت شدند. پس از پایان رویدادهای بزرگ، تعداد بازداشتها در سال 2011 به 14 مورد کاهش یافت.
در سال 2014، تعداد تمرینکنندگان در مرکز شستشوی مغزی دوباره به 20 نفر رسید. این ممکن است به تعطیلی اردوگاههای کار اجباری در سال 2013 مربوط باشد که تمرینکنندگان فالون گونگ را از اردوگاهها به مراکز شستشوی مغز منتقل کردند.
تمرینکنندگان فالون گونگ محبوس در مرکز شستشوی مغزی شانگهای (پیدیاف)
در میان تمرینکنندگانی که در این مرکز شستشوی مغزی بازداشت شدهاند، تعدادی بهوسیله کارمندان پلیس و کمیته مسکونی فریب خورده یا مجبور به شرکت در این جلسات شدهاند، در حالی که دیگران مستقیماً از زندانها، اردوگاههای کار یا بازداشتگاهها بعد از پایان دوره محکومیتشان، منتقل شدهاند.
اعضای کمیته مسکونی برخی از تمرینکنندگان را برای رفتن به مرکز شستشوی مغزی با این وعده فریب داد که آنها ظرف چند روز آزاد خواهند شد. به بعضی از آنها گفته شد که به اداره پلیس یا کمیته محله بروند و از آنجا به مرکز شستشوی مغزی منتقل شدند.
مقامات گاهی اوقات تمرینکنندگان را به قطع شدن حقوق یا حتی اخراج از مشاغلشان تهدید میکردند تا آنها را به رفتن به این جلسات وادار کنند.
در بعضی موارد، پلیس تمرینکنندگان را دستگیر میکند و آنها را به مرکز شستشوی مغزی میفرستد.
پیش از شانزدهمین کنگره حزب کمونیست رژیم کمونیست در سال 2002، مأمور پلیسی به منزل تمرینکننده، خانم شیا هایژن رفت و تلاش کرد تا او را با فریب به مرکز شستشوی مغزی بفرستد. هنگامی که خانم شیا از پذیرش امتناع کرد، چندین مأمور به خانهاش هجوم بردند، او را بیرون آوردند و مستقیماً به مرکز شستشوی مغزی بردند.
جیانگ چیچیونگ، رئیس مرکز شستشوی مغزی شانگهای، فردی با سابقه در روانشناسی و رئیس سابق اردوگاه کار اجباری شانگهای است. این مرکز برای شستشوی مغزی تمرینکنندگان و اجبار آنها به رها کردن تمرین فالون گونگ مجموعه روشهای ویژهای دارد.
هر تمرینکننده در یک اتاق جداگانه بازداشت میشود. آنها اجازه ندارند بدون اجازه از اتاق خود خارج شوند یا با سایر تمرینکنندگان بازداشت شده صحبت کنند. دو نفر از کارکنان شبانهروز بر آنها نظارت میکنند و همه کارهایی را که برای انجام برنامههای شخصی شستشوی مغزی باید انجام دهند را ثبت میکنند. کارکنان همچنین تعیین میکنند که آیا تمرینکنندگان اجازه دارند با خانوادههایشان تماس بگیرند یا نه، بسته به اینکه فکر کنند تماس یا قطع تماس باعث افزایش موفقیت شستشوی مغز میشود.
برای افزایش استرس روانی تمرینکنندگان به آنها گفته نمیشود که چه مدت در بازداشت خواهند ماند. بر اساس این که به چه میزان «تبدیل شدهاند،» مرکز شستشوی مغزی تعیین میکند که آیا آنها «واجد شرایط برای خارج شدن از مرکز» هستند یا خیر.
برخلاف زندانها و اردوگاههای کار، شرایط زندگی و غذا در مرکز شستشوی مغزی عالی است و هدف اصلی از جریانات داخل مجموعه را پنهان میکنند. برخی از تمرینکنندگان با برخورداری از چنین راحتی، حفاظ خود را پایین میآورند و با شستشوی مغزی همکاری میکنند.
هنگامی که در مرکز شستشوی مغزی پذیرش میشوید، به هر تمرینکننده گفته میشود که فرمی را پر کند. این نخستین آزمونی است که به کارکنان سرنخی میدهد راجع به اینکه آیا فرد میتواند با موفقیت تحت شستشوی مغزی قرار بگیرد یا خیر.
در جلسات روزانه شستشوی مغزی، تمرینکنندگان باید قانون اساسی، قوانین کیفری و سایر مقررات را بهشدت مطالعه کنند، که تلاشی برای وادار کردن آنها به این تفکر است که با تمرین فالون گونگ این قوانین را نقض کردهاند.
در پایان هر جلسه، آنها باید آنچه را که آموختهاند، بنویسند. گاهی اوقات لازم است که آنها به سؤالاتی درباره خودشان پاسخ دهند. پاسخها توسط کارکنان مورد استفاده قرار میگیرند تا به دنبال ضعفهایی باشند که بتوانند هدف شستشوی مغزی قرار بگیرند.
هنگامی که کارکنان احساس میکنند که تمرینکننده شروع به پذیرش این موضوع کرده که با تمرین فالون گونگ قانون را نقض کرده است، گام بعدی را برمیدارند، اینکه تمرینکنندگان فکر کنند که این تقصیر فالون گونگ است که آنها را به نقض قانون وادار کرده و تحت آزار و شکنجه قرار داده است.
اگر تمرینکننده همچنان به همراه شدن با شستشوی مغزی ادامه دهد، کارکنان به آنها این تفکر را القاء میکنند كه فالون گونگ خوب نیست و نباید آن را تمرین كنند.
در مرحله نهایی، کارکنان مرکز شستشوی مغزی به تمرینکنندگان میگویند که آنها تنها افرادی هستند که واقعاً مراقبشان هستند. در آن زمان، آنها تمرینکنندگان را متقاعد میکنند تا اظهارنامه تهیه شده درارتباط با نفی فالون گونگ را امضاء کنند. هنگامی که تمرینکننده آن را امضاء میکند، شستشوی مغزی موفقیتآمیز محسوب میشود.
قبل از اینکه تمرینکنندگان از مرکز شستشوی مغزی آزاد شوند، آنها باید در جلسهای با حضور نمایندگان مرکز شستشوی مغزی، اداره 610 و کمیته مسکونی محل خود شرکت کنند که نشان دهند که آنها «با موفقیت» تبدیل شدهاند.
پس از اینکه تمرینکنندگان آزاد شدند، کارکنان مرکز شستشوی مغزی پیگیریهای منظمی را بهصورت تلفنی یا دیدار در خانه انجام میدهند که راهی برای تقویت «نتایج شستشوی مغزی» است.
برای بسیاری از تمرینکنندگان، شدت شستشوی مغزی و ارعاب در محیط جدا از مرکز شستشوی مغزی، بیش از حدِ تحمل بود، که گاهی اوقات باعث فروپاشی ذهنی یا بدتر شدن وضعیت سلامتیشان میشد.
یو جینگ یان به مرکز شستشوی مغزی منتقل شد و در اوت 2012 تحت شستشوی مغزی شدید قرار گرفت. در اواخر سال 2012 پس از آزادی، علائم سکته مغزی در او پدیدار شد. او مدت دو هفته در بیمارستان بستری بود و اکنون یک طرف بدنش دچار فلج شده است.
خانم ژو شیانوِن در طول 18 سال گذشته چهار بار به مرکز شستشوی مغزی برده شده است. بعد از 24 روز حبس در مرکز شستشوی مغزی، در ماه اکتبر 2012 دچار ناراحتی قلبی شد. او در ماه نوامبر 2012 آزاد شد.
وانگ یجیین همچنین در طی اقامت 87 روزه در مرکز شستشوی مغزی در سال 2014، دچار حمله قلبی شد.
اگر تمرینکنندگان در برابر شستشوی مغزی مقاومت کنند، کارکنان از داروهای روانپزشکی یا شکنجه فیزیکی برای «تبدیل» آنها استفاده می کنند.
وو لییو در سال 2012 به مرکز شستشوی مغزی منتقل شد. کارکنان سموم آسیبرساننده به عصب را به مواد غذاییاش اضافه میکردند تا به حافظهاش آسیب برسانند و او را متقاعد کنند که تمرین فالون گونگ را رها کند. سرپرست اداره 610 محلی با آقای وو صحبت کرد و متوجه شد که هنوز اعتقادش را حفظ کرده است، ازاینرو دوز دارو را افزایش دادند.
زمانی که آقای وو یک ماه بعد آزاد شد، علائم آلزایمر را بروز داد و خانوادهاش متوجه شدند که حافظه او شدیداً آسیب دیده است. تمام بدنش دچار خارش و قرمز شده بود.
آقای دو ژیلونگ ۷۴ ساله در سال 2014 در مرکز شستشوی مغزی محبوس شد. وقتی ابتدا وارد شد، وضعیت سلامتیاش خوب بود، اما یک ماه بعد حافظه، شنوایی و بینایی او بهطور قابل توجهی بدتر شد. او دیگر نمیتواند مکالمه کند و تفکر برایش دشوار شده است. تصور میشود که به او داروهای سموم آسیبرساننده به عصب داده شده است.
علاوه بر این، پنج تمرینکنندۀ خانم نیز علائم فروپاشی روانی، زوال عقل و تشنج را نشان میدهند و پس از تزریق داروهای روانپزشکی در سال 2005، قادر به صحبت کردن نیستند.
لین مینگلی در سال 2001 پس از دستگیری بخاطر داشتن مطالب فالون گونگ، به مرکز شستشوی مغزی منتقل شد. در ابتدا به او گفته شد که بهمدت یک ماه آنجا خواهد ماند، اما مقامات دو بار به مدت دو سال دوره محکومیتش را تمدید کردند؛ زیرا او از رها کردن تمرین فالون گونگ خودداری میکرد.
هنگامی که آقای لین در اعتراض به بازداشتش به اعتصاب غذا ادامه داد، مرکز شستشوی مغزی او را تحت خوراندن اجباری قرار داد. آنها مکرراً لوله را وارد و از معدهاش خارج میکردند تا درد و رنجش را افزایش دهند. آنها چندین بار این کار را انجام دادند، تا زمانی که مریاش دچار پارگی شد. او در هنگام خوراندن اجباری از شدت درد میلرزید. لوله از خون پوشیده شده بود و دهانش نیز خونی بود. سپس او را برای درمان فوری به بیمارستان منتقل کردند.
هنگامی که تمرینکنندگان فالون گونگ در مراکز شستشوی مغزی تحت آزار و شکنجه قرار میگیرند، آنها تنها قربانیان نیستند. اعضای خانواده آنها نیز از استرس آزار و شکنجه و نگرانی مداوم درخصوص ایمنی عزیزانشان در رنج و عذاب هستند.
در بعضی موارد، مقامات بعد از اینکه آنها را به مرکز شستشوی مغزی بردند، به خانوادههای تمرینکنندگان اطلاع نمیدهند و این باعث میشود که آنها همه جا را جستجو کنند.
برخی از تمرینکنندگان تنها نانآوران خانه هستند، بنابراین غیبت آنها باعث فشار زیادی برای خانوادههایشان میشود.
گزارشهای پیشین به زبان انگلیسی:
تهدید ادارۀ 610 شانگهای به فرستادن خانم 73 ساله به مرکز شستشوی مغزی
بازداشت مجدد معلم اهل شانگهای، بدون ارائه اطلاعاتی درباره محل حبسش
دادن سموم عصبی به معلم اهل شانگهای در مرکز شستشوی مغزی فنگشیان
کسب آزادی پس از اینکه توسط کانادا نجات یافت: تبادل تجربه آقای لین مینگلی درباره آزار و شکنجه در چین
وانگ ییجین از شانگهای در معرض آزار و شکنجه در مرکز شستشوی مغزی چینگپو
«مدرسه آموزش حقوق» شهر شانگهای: زندانی جداگانه مورد استفاده برای شکنجه و شستشوی مغزی تمرینکنندگان فالون گونگ