(Minghui.org) ادامه قسمت چهارم
همه تمرینکنندگان فالون گونگ (یا همان فالون دافا) از مزایای جسمی و روانی این تمرینِ تزکیۀ شخصی بهرهمند شدهاند. آنهایی که آن را تمرین میکنند، از سلامتی و دیدگاهی مثبت برخوردار هستند.
استاد لی هنگجی، بنیانگذار این تمرین، بیان کردند:
«در تمام مدتي كه آموزشها و تمرينها را منتقل ميكردهام، نسبت به جامعه و شاگردان مسئول بودهام. نتايج خوب بوده و تأثير خوبي هم روي اجتماع گذاشته است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
این گزارش بر ماجرای دو تن از افرادی متمرکز است که بعد از شروع تمرین فالون دافا زندگیشان بهتر شد. امیدواریم ماجرای آنها به روشن کردن حقایق این تمرین و مزایای آن برای خوانندگان کمک کنند.
درمان بیماریهای کارآگاه سیاِسآی و متحول شدن زندگیاش
خانم لیانگ یائومین سرپرست پلیس کلاس 3 و کارآگاه سابق تحقیقات صحنه جرم (سیاِسآی) در اداره پلیس شهر هاییانگ در استان شاندونگ است.
خانم لیانگ در سال 1978 در کالج پلیس جناییِ استان شاندونگ پذیرفته شد که سابقاً به مدرسه پلیس استان شاندونگ معروف بود. او پس از فارغالتحصیلی در سال 1980، به تیم تحقیقات صحنه جرمِ بخش جنایی اداره پلیس شهر هاییانگ پیوست. مهارتشهای نقش مهمی در حل بسیاری از پروندههای افراد معروف ایفاء کرد. او یکی از معدود کارآگاهان زن سیاِسآی در استان شاندونگ بود.
برای کسی در موقعیت او هیچ زمان کاریِ مشخصی وجود نداشت و او اغلب مجبور بود در تمام شبانهروز کار کند و فقط برای صرف یک وعده غذا در روز وقت داشت. این کار خستهکننده به قیمت از دست دادن سلامتیاش تمام شد. او دچار مشکلات جسمی جدیای شامل بیماری قلبی، گاستریت اتروفیک (بیماری دستگاه گوارشی)، ورم کیسه صفرا، پانکراتیت، سردردهای نوروپاتیک، التهاب مفصل و هایپرپلازی استخوان گردن شد. در نهایت حتی نمیتوانست به نیازهای اولیه خود رسیدگی کند. در اواخر سال 1995 پزشکان در بیمارستان یوهوانگدینگِ شهر یانتای و بیمارستانِ دانشگاه استان شاندونگ در شهر چینگدائو به این نتیجه رسیدند که نمیتوان ازنظر پزشکی کمکی به او کرد.
در 20 ژانویه 1996 که یکی از دوستان خانم لیانگ اطلاعاتی درباره فالون گونگ برایش آورد، زندگیاش بهتر شد. پس از خواندن کتاب جوآن فالون و انجام تمرینات بهمدت دو هفته، بهتدریج حالش بهتر شد. در عرض یک ماه، همه بیماریهایش از بین رفتند و توانست به سر کار بازگردد. طی بیش از 20 سال گذشته هرگز بیماریهایش عود نکردند و دچار هیچ بیماری دیگری نیز نشد.
خبر بهبودی معجزهآسای او در سیستم پلیس و در سراسر شهر هاییانگ پخش شد. بسیاری از مردم، شامل شهردار و خویشاوندان سایر مسئولین دولتی، به خانه او رفتند و از او خواستند که فالون گونگ را به آنها آموزش دهد. رئیس پلیس به او اجازه داد تا از اتاق کنفرانس اداره پلیس برای نشان دادن فیلمهای فالون گونگ استفاده کند. خانم لیانگ بهخاطر تجربهاش، فوقالعاده به این کار تمایل داشت. وقتی سایر تمرینکنندگان از او خواستند هماهنگکننده محلی فالون گونگ شود، او بسیار خوشحال شد که این مسئولیتِ بدون دستمزد را برعهده بگیرد.
خانم لیانگ متوجه شد که باید خود را بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری اداره کند. سابقاً که دوستان و بستگانش برای کمک گرفتن در پرونده جنایی خاصی از او، نزدش میآمدند و برای این منظور به او پول میدادند، آن را میپذیرفت. شوهرش نیز در زمینه کاری خود بهعنوان بخشی از رهبری کمیته زیرساخت آن شهرستان، زیرمیزی میگرفت. او پس از شروع تمرین فالون گونگ متوجه شد که پذیرش این پولها کار درستی نیست و پس از صحبت درباره این موضوع با شوهرش تصمیم گرفت بیش از صد هزار یوآن از این پولها را بازگرداند. طی سالهای پس از آن، آنها هرگز رشوه دیگری را نپذیرفتند.
خانم لیانگ قبل از تمرین فالون گونگ، اغلب بهخاطر شغل طاقتفرسایش اختلافاتی با خانواده شوهرش داشت و همیشه بهجای در نظر گرفتن احساسات و دیدگاههای آنها، به مقابله متوسل میشد. تمرین فالون گونگ رنجش او از خانواده شوهرش را ازبین برد. درعوض خود را براساس این آموزه که «وقتي مورد حمله قرار ميگيريد تلافي نکنيد، وقتي توهين ميشويد جوابش را ندهيد.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون) اداره و با آنها با نیکخواهی رفتار میکرد. بهتدریج، رفتارش اثر متحولکنندهای بر خانوادهاش گذاشت و حالا آنها بهخوبی با هم سازگار و هماهنگ هستند.
خانواده ناسازگار دانشجوی کالج متحول میشود
خانم ژائو لی از شهر لانژو، استان گانسو و فارغالتحصیل دانشگاه طب سنتی پکن است.
تولد و بزرگ شدن در فقر
وقتی خانم ژائو فقط یک سال داشت، پدرش زندانی شد و مادرش بهقدری بههم ریخت که قادر نبود از هر سه فرزندش مراقبت کند. برادران دوقلوی بزرگتر خانم ژائو برای زندگی نزد مادربزرگشان فرستاده شدند، در حالی که در مدرسه، خانم ژائو را بهخاطر نداشتن پدر مسخره و از او دوری میکردند. دوران کودکی او به تنهایی و سختی سپری شد.
وقتی 12 ساله بود، پدرش آزاد شد و مادرش درگذشت. برادرانش به خانه بازگشتند و خانواده دوباره متحد شدند، اما پس از گذر از تمام آن سختیها، پذیرش پدرش برای او دشوار بود. او را «پدر» صدا نمیکرد یا اجازه نمیداد همکلاسیهایش متوجه شوند که پدرش از زندان آزاد شده است تا مانع تحقیر از سوی آنها شود. علاوه بر این، این پنج عضو خانواده پس از سالهای بسیار زیاد جدایی از هم نمیتوانستند با هم سازگار شوند و همیشه با هم بحث و جدل داشتند که حتی گاهی منجر به خشونت فیزیکی میشد. او اغلب بعد از مدرسه، تمایلی به رفتن به خانهاش نداشت و دم در منزلشان که میرسید تردید داشت وارد شود یا خیر.
خانم ژائو برای فرار از درد و رنجهای گذشته، به امید آیندهای بهتر بر تحصیلاتش متمرکز شد. پس از مدت کوتاهی جزء یکی از دانشآموزان برتر شد، اما فقری که در دوران کودکی با آن زندگی کرده و جنگ و ستیزهایی که مجبور به تحملشان شده بود، اغلب سبب میشدند درباره هدف زندگی و علت درد و رنجهایش گیج باشد. او کتابهای بودیستی را میخواند و به بازپیدایی و این اصل که خوبی پاداش داده میشود، در حالی که شرارت با مجازات روبرو میشود، باور داشت. نمیدانست که چگونه میتواند نجات یابد و به این فکر میکرد که راهبه شود، اما نمیدانست از کجا شروع کند.
11 سال حبس سخت پدرش پشت میلههای زندان و احساسات بد فرزندانش درباره او منجر به عواقبی جدی بر وضعیت سلامتیاش شده بود. به گفته خودش، هیچ یک از اعضای بدنش بهطور طبیعی و خوب کار نمیکردند. وقتی درد به سراغش میآمد، بهندرت نزد پزشک میرفت، چراکه از عهده پرداخت هزینههایش برنمیآمد. وقتی به حبس محکوم شد، کارفرمایش او را اخراج کرد، بنابراین برای تهیه غذا و هزینههای تحصیل فرزندانش مجبور بود با سهچرخه جنس به این طرف و آن طرف حمل کند.
پدر با فالون گونگ آشنا میشود
تمرینهای چیگونگ در آن زمان در چین درحال رونق گرفتن بودند. پدر او روشهای مختلفی را امتحان کرد، اما سلامتیاش هرگز بهبود نیافت. سپس شروع به استفاده از چیگونگ برای درمان بیماریهای سایرین کرد که سبب شد وضعیت سلامتیاش حتی بیشتر رو به وخامت بگذارد.
در سال 1997 کتابهای جوآن فالون و راه بزرگ کمال معنوی و نوار موسیقی تمرینات به دستش رسید. پس از خواندن جوآن فالون، این واقعیت که این تمرین بهصورت رایگان آموزش داده میشود، یادگیری آن نیاز به هیچ شهریهای ندارد، اینکه آن هدف تزکیه شخصی و نحوه انجام آن را به او آموخت و به تعداد بسیار زیادی از سؤالاتش درباره زندگی پاسخ داد، او را تحت تأثیر قرار داد. از طریق انجام تمرینات، وضعیت سلامتیاش بهسرعت بهبود یافت و نیازی به مصرف دارو نداشت. او توانست تا بیش از 60 سالگی به کار بدنی ادامه دهد.
یک روز او کنار دخترش خانم ژائو نشست و به او اطمینان داد: «آن 11 سال زندان، زندگیام را ویران کرد. سابقاً از افرادی که برایم پاپوش درست و متهمم کرده بودند، متنفر بودم و قصد داشتم از آنها انتقام بگیرم. اگر بهخاطر فالون گونگ نبود، به آنها آسیب رسانده بودم. باید از استاد [لی هنگجی] و فالون گونگ تشکر کنم که دیگر اینطور فکر نمیکنم. بسیاری از افرادی که با من زندانی بودند، مرتکب جرم و جنایاتی شده بودند. اگرچه آنها بهخاطر خوشرفتاری بهصورت مشروط و زودتر آزاد شدند، پس از آزادی، دوباره شروع به کارهای بد کردند. بهاصطلاح "بازآموزی از طریق کار اجباری" هیچ تأثیری بر قلب مردم ندارد. کاش وقتی جوان بودم، با فالون گونگ آشنا شده بودم تا کارهایی که انجام دادم را انجام نمیدادم.» خانم ژائو تحت تأثیر حرفهای پدرش قرار گرفت و خیلی احساس خوشاقبالی کرد که پدرش دیگر در پی انتقام نیست و فالون گونگ پدر و خانوادهاش را نجات داده است.
خانم ژائو تمرین فالون گونگ را آغاز کرد
خانم ژائو با دیدن تغییرات چشمگیر پدرش، از او پرسید که چه نوع تمرین چیگونگی چنین قدرتی دارد. او پس از خواندن جوآن فالون متوجه شد که فالون گونگ یک تزکیه مدرسه بودا است و به مردم میآموزد که تلاش کنند خوب و عاری از خودخواهی باشند و به سایرین نسبت به خودشان اولویت دهند.
بعد از اینکه شروع به تمرین دافا کرد، متوجه شد که سختیها و درد و رنج از کارمای شخص میآیند و فرد میتواند از طریق تزکیه کارمای خود را بازپرداخت کند و به وضعیت رهایی از بیماریها برسد. همچنین یاد گرفت که هدف از زندگی، تزکیه و بازگشت به خود واقعی است. با کمال شگفتیِ او، جوآن فالون، به زبانی ساده و با استفاده از مفاهیم علم مدرن، اصولی را بیان میکند که قبلاً ورای درک و فهم مردم عادی درنظر گرفته میشد. شخص در عین حال که شغلی عادی دارد و بخشی از خانوادهای عادی است، میتواند فالون گونگ را تمرین کند، بدون اینکه نیاز باشد راهب یا راهبه شود و قلبش مملو از نور و امید میشود.
او بهتدریج وابستگیهایش، مانند لجاجت و خودخواهی، سرسختی و رقابتجویی و حسادت را رها کرد. همچنین از رفتار گذشتهاش با خانوادهاش پشیمان شد. از برادرانش عذرخواهی کرد که بهسرعت منجر به بهبود روابطش با آنها شد. از تحول خودش در چنین زمان کوتاهی شگفتزده شد. او توانست رنجشش از والدین و خانوادهاش و آنهایی که در کودکی به او آسیب زده بوند را رها کند و درعوض توانست نسبت به آنها نیکخواهی داشته باشد.
او سابقاً معدهدردهای جدی و قاعدگیهای دردناکی داشت و مجبور بود توجه زیادی به هر آنچه میخورد و مینوشد، داشته باشد. خوردن هرچیز سردی منجر به معدهدردِ شدید و اسهالش در چند روز بعد میشد. در دوران عادت ماهانهاش، این وضعیت بدتر میشد. درد معدهاش اغلب طاقتفرسا بود و بهطور جدی با تحصیلاتش در کالج و زندگی روزمرهاش مداخله میکرد. او انواعواقسام داروهای غربی و سنتی چینی را امتحان میکرد، اما هیچ اثری نداشتند. تمرین فالون گونگ بدون اینکه متوجه شود، همه بیماریهایش را بهبود بخشید.
در 18 سالگی، در سال 1998 در دانشگاه طب سنتیِ پکن پذیرفته شد. مکانهای تمرین گروهی فالون گونگ در محوطه همه دانشگاههای پکن و در تمام پارکها وجود داشتند. او به مکان تمرین در محوطه دانشگاهش پیوست. گرچه همتمرینکنندگان در این گروه همدیگر را نمیشناختند، همگی خود را براساس اصول یکسانی اداره میکردند. اگر کسی به کمک نیاز داشت یا مشکلی داشت، سایرین مشتاق کمک به او بودند. بهتدریج شخصیت منزوی و محتاط خانم ژائو تغییر کرد. او فردی اجتماعی، گرم، مهربان و مملو از شادی شد.
یک روز همراه هماتاقیهایش به یک کتابفروشی در آن نزدیکی رفت و چند کتاب خرید. پس از اینکه با اتوبوس که حدود 2 ساعت طول کشید، به محوطه دانشگاه برگشت، متوجه شد که کارمند کتابفروشی به اشتباه ده یوآن اضافه به او داده است. او برای بازگرداندن پول با اتوبوس به آنجا برگشت.
یک روز دیگر، برای گردش سوار دوچرخههایشان شدند. وقتی به محوطه دانشگاه بازگشتند، یک کیف تلفن همراه را یافت که روی دسته دوچرخهاش آویزان بود و تلفن زیبایی در آن بود. برای خانم ژائو که فقیر بود و هرگز تلفن همراهی نداشت، آن وسوسه بزرگی بود، اما بهیاد آورد که تمرینکنندگان باید در همه چیز ملاحظه سایرین را بکنند و میدانست فردی که گوشی را گم کرده باید نگران و مضطرب باشد.
او یک شماره تلفن منزل در تلفن یافت و از تلفنی عمومی با آنجا تماس گرفت. مادِر خانه پاسخ داد و به خانم ژائو گفت که فرزندش گوشیاش را در راه خانه گم کرده است. خانم ژائو با دوچرخهاش به محلی که برای دیدار تعیین کرده بودند، رفت. مادر او بهعنوان پاداش 100 یوآن به او پیشنهاد داد، اما او آن را نپذیرفت و گفت که تمرینکنندگان فالون گونگ نسبت به سایرین باملاحظه هستند و او فقط کاری را که باید انجام میداد، انجام داده است. هم مادر و هم فرزند بسیار تشکر کردند.
فالون گونگ واقعاً خانم ژائو، پدرش و خانوادهاش را تغییر داده است. علاوه بر بهبود وضعیت سلامتی آنها، دیدگاهشان درباره زندگی نیز بهطور کامل تغییر کرده است. خانوادهای با تضاد و اختلافات زیاد و ناراحتی به جایی تبدیل شده است که هماهنگی و صلح در آن حاکم است. فالون گونگ واقعاً خانوادهاش را مورد برکت قرار داده است.
* * *
فالون گونگ را آقای لی هنگجی در سال 1992 به عموم معرفی کردند. زندگی براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری و انجام پنج تمرینی که یادگیریشان آسان است، سلامت جسمانی و ارزشهای فرد را بهبود میبخشد. قبل از اینکه حزب کمونیست چین در سال 1999 این تمرین را سرکوب کند، حدود 100 میلیون نفر فالون گونگ را تمرین میکردند.
طی بیش از 19 سال آزار و شکنجۀ فالون گونگ، بجای اینکه این تمرین نابود شود، در بیش از 100 کشور شکوفا شده و رونق گرفته است. تعالیم فالون گونگ به 39 زبان ترجمه شده است. گروههایی که تمرینات فالون گونگ را انجام میدهند، میتوانند در تقریباً همه کشورهای بزرگ سراسر دنیا دیده شوند.
ادامه در قسمت ششم