(Minghui.org) در مقاله «رها کردن وابستگی به شهوت و خودخواهی– جذب شدن در فا» یک تمرینکننده غربی در ایالات متحده، به مسئله رها کردن وابستگی به شهوت اشاره میکند؛ مسئلهای که همتمرینکنندگان در تبادل تجربههای خود بهندرت درباره آن صحبت میکنند. اگرچه این موضوع برای برخی از تمرینکنندگان موضوع شرمآوری است، مسئلهای است که باید با آن روبرو شویم و به آن توجه کنیم. علاوه بر این، متوجه شدم که نیروهای کهنِ شیطانی سعی دارند طی این دوره تاریخیِ منحصربهفرد از شکافهای ما در این زمینه سوءاستفاده و ما را نابود کنند. احساس کردم که دیگر نمیتوانم سکوت اختیار کنم، بهویژه پس از خواندن سخنرانی استاد «آموزش و تشریح فا در کنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک».
بعد از خواندن این سخنرانی، چیزی بر قلبم سنگینی میکرد و عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته بودم. سرانجام تصمیم گرفتم درباره وضعیتم بنویسم تا ازاین طریق خودم را رشد دهم، وابستگیهایم را ازبین ببرم و عقاید و تصورات و رفتارهای ناپاک و فاسد را قاطعانه رها کنم؛ عقاید و تصورات و رفتارهایی که مایه خجالت و شرمساری برای استاد و دافا بوده و حتی برای افراد عادی نیز بد هستند. از سوی دیگر، امیدوارم بتوانم این مواد فاسدِ بد را از دیدگاه دیگری افشاء و تمرینکنندگان با مشکلات مشابه را بیدار کنم تا متوجه جدیت این مسئله شوند و این وابستگیها و مواد منحط شیطانی را کاملاً از بین ببرند.
از آنجا که قبل از تزکیه برای مدتی در شهوت و امیال جنسی غرق بودم، پس از کسب فا و شروع این تمرین، آن به یکی از بزرگترین موانعم تبدیل شد. در خصوص روابط بین زن و مرد خوب عمل نمیکردم. هر بار که نمیتوانستم اخلاقیاتم را حفظ کنم، بهطرز وحشتناکی پشیمان میشدم و فکر میکردم: «چگونه توانستم اینگونه عمل کنم؟» با این حال، دفعه بعد هنوز برایم سخت بود مطابق استاندارد دافا عمل کنم. گاهی دلسرد و ناامید میشدم، بنابراین سعی میکردم خودم را با عقاید و تصورات منحط بشری فریب دهم تا سرپوشی بر اشتباهاتم بگذارم. در حقیقت، درک این مسائل و وابستگیهایم برای مردم پیرامونم سخت بود، اما بهوضوح میدانستم که این افکار و رفتارها خیلی بد هستند و نمیتوانستم با استاد و موجودات الهی روبرو شوم.
بعداً بهتدریج از طریق تزکیه رشد کردم. آگاهی اصلیام بهطور مداوم تقویت و عزمم برای از بین بردن این وابستگیها قویتر شد. میتوانستم مداخلات را بهتر دفع کنم، اما هنوز میدانستم که آن کافی نیست و بعضی از دلایل پشت عدم تواناییام در حفظ اخلاقیات را یافتم. مطالب زیر برخی از وضعیتهایی هستند که از سطح خودم دیدم، اما آن درخصوص فعالیت جنسی عادی برای زوجهای متأهل و پدیدههای جسمی، زمانی که هیچ فکر شیطانی پشت آن وجود ندارد، صدق نمیکند. همتمرینکنندگان لطفاً موقرانه به هر چیز نامناسبی اشاره کنید.
استاد بیان کردند:
«از آنجا که شخص در بین مردم عادی گم شده است، اغلب در ذهنش افکاری در مورد شهرت، سود، شهوت، خشم و غیره را رشد میدهد. بهتدریج، این افکار بهصورت افکار کارمایی قدرتمندی درمیآیند. از آنجا که هر چیزی در بُعدهای دیگر دارای زندگی و هستی است، کارما نیز همینطور است.» (جوآن فالون).
وقتی مردم به شهوت و امیال جنسی وابستهاند، کارمای فکری مربوطه شکل میگیرد. هرچه شخص در شهوت بیشتر زیادهروی میکند، کارمای فکریِ مربوطه مخربتر میشود. در عین حال، جامعۀ فاسدِ بشری در این دوره پایان دارما، به آنها اجازه داده تا در امیال جنسی خود سست شوند و این سست شدن به این ماده در بُعد این سطح از جامعه بشری، انرژی بسیار زیادی میدهد. برای یک فرد، روابط جنسی نادرست، عادات بد جنسی شخصی و افکار بد درباره این موضوع همگی مربوط به این ماده هستند. برطبق آنچه دیدم، «شهوت و امیال جنسی» وقتی انرژیای قوی دارند، به شکل موجودات کثیف و سطح پایین در بُعد خاصی ظاهر میشود که در واقع همان مواد شیطانی منحط هستند و از اینجا به بعد، با کلمه شهوت به آن اشاره خواهم کرد. قبل از آنکه آن بهطور کامل از بین برود، مانع میشد فا را با ذهنی آرام مطالعه کنم، تمرینات را انجام دهم و افکار درست بفرستم. هر زمان که نمیتوانستم در برابر آن از خودم محافظت کنم، از من انرژی میگرفت تا هستیاش را طولانیتر کند.
با این حال، آیا درست نیست که بگوییم حتی اگرچه افکار و رفتارهای بد با این موادِ بَد در بُعدهای دیگر مرتبط هستند، هنوز برای آنها مسئول هستیم؟ استاد بیان کردند: «قانونی در این جهان وجود دارد که اگر شما چیزی را بخواهید هیچ کسی نمیتواند مانعتان شود.» (جوآن فالون). برای یک انسان، چه تمرینکننده باشد یا یک فرد عادی، اگر این چیزهای بد را از جامعه بپذیرد، مواد بد مربوطه وارد بدنش میشوند و کارمای فکری تولید شده از سوی او را کامل میکنند. پس این انواع افکار و اعمال بد اساساً از تمایل خود شخص به شهوت و زیادهروی در آن نشأت میگیرند، چراکه او خود را با آن استانداردهای اخلاقی که موجودات الهی برای بشر بنیان نهادهاند، منضبط نمیکند.
از سوی دیگر، این را نیز میتوانم ببینم که شیطان تلاش میکند وابستگیهای مریدان دافا را در این زمینه تقویت کند تا آنها را نابود کند. چند بار که در وضعیتی بودم که در آن خوب عمل نمیکردم، متوجه شدم که برخی از شیاطین در بُعدهای دیگر با من مداخله و سمت بشریِ غیرمنطقی و سردرگمم در این بُعد را تحریک میکنند. خطرناکترین چیز این است که با داشتن عقاید و تصورات منحط کنونی، معمولاً احساسات جسمی ناشی از چنین افکار و اعمالی در ما ظاهر میشوند، مانند حس «لذتبخش» بودن. بهعنوان تزکیهکنندگان حتی اگر فقط ذرهای از چنین عقاید و تصوراتی را داشته باشیم، به معنای رضایت ضمنی و موافقتمان برای انجام چنین اعمالی است، بنابراین با قادر نبودن به تشخیص آن، پیشاپیش در وضعیتی بهشدت خطرناک قرار داریم.
آنگاه چگونه میتوانیم از این افکار و اعمال کثیف رها شویم؟ به درک من مهمترین و کلیدیترین نکته این است که باید عزم راسخی برای رها کردن این وابستگیها داشته باشیم. «آیا واقعاً کسی میتواند شما را مجبور کند که ذهنتان را عوض کنید؟ خودتان باید خود را منضبط کنید.» (جوآن فالون). اگر عزم راسخی نداشته باشیم و حتی فقط ذرهای از حس اشتیاق، پذیرش و رضایت به شهوت در ما وجود داشته باشد، نمیتوانیم در طول سختیها خود را بهخوبی اداره کنیم.
در عین حال باید هر روز فا را مطالعه کنیم، تمرینات را انجام دهیم و افکار درست بفرستیم. مخصوصاً برای تمرینکنندگانی که در کنترل تمایلات جنسی خود بهخوبی عمل نکردهاند، انجام این سه کار اجباری است. مطالعه فا با ذهنی آرام تضمین بنیادینِ از بین بردن وابستگیهایمان است. از طریق مطالعه فا و انجام تمرینات و با ارتقاء سطحمان میتوانیم حتی بهطور واضحتری سرشت واقعیِ زشت و کثیف شهوت را ببینیم. فرستادن افکار درست، میتواند تمام شیاطینی را که سعی میکنند از وابستگیهای ما سوءاستفاده کنند، ازبین ببرد و دیگر به آنها اجازه ندهد که با ما مداخله کنند یا به تزکیه ما در دوره اصلاح فا آسیب برسانند. همزمان درحالی که «شهوت» تلاش میکند تا آخرین مبارزه و کشمکش را ایجاد و با ما مداخله کند، فوقالعاده مهم است که آن را با افکار درست قوی ناشی از آگاهی اصلیمان ازبین ببریم. درخصوص خودم، معمولاً در دورههایی که هر روز فا را با ذهنی آرام مطالعه نمیکردم، تمرینات را انجام نمیدادم و افکار درست نمیفرستادم بود که نمیتوانستم امیال جنسیام را بهاندازه کافی خوب اداره و کنترل کنم.
استاد بیان کردند:
«وقتی فرد شروع به تزکیه در یک راه درست میکند، باید کارمای خود را از بین ببرد. از بین بردن کارما این معنی را میدهد که آن را از ریشه از بین برده و به کلی تغییر داد. البته، کارما مقاومت خواهد کرد و بنابراین شخص درد و رنج و موانعی خواهد داشت. اما، کارمای فکری مستقیماً مزاحم ذهن فرد است. به همین جهت، ممکن است شخص بهطور ساکت معلم و دافا را ملامت و سرزنش کند و ممکن است به بعضی از افکار پلید و کلمات زشت فکر کند.» (جوآن فالون)
مایلم چیز دیگری را نیز به همتمرینکنندگان یادآوری کنم، اینکه بعضی از آنها درخواستهای نامناسبِ سایرین را بهطور کامل رد نمیکنند.اگرچه خودشان وابستگی زیادی به شهوت ندارند، اما ازآنجا که نتوانستند احساسات را رها کنند، با درخواست آنها موافقت کردند و درنتیجه مرتکب اشتباهاتی جدی شدند. این نیز قابلقبول نیست و موجودات الهی چنین چیزی را اجازه نمیدهند.
در نهایت، لطفاً اجازه دهید برخی از آموزههای استاد را با همتمرینکنندگان مرور کنم:
«در سراسر تاریخ، یا از نقطه نظر بُعدهای بالاتر، موضوع تمایل و شهوت انسان در تعیین اینکه آیا شخص میتواند تزکیه کند یا نه بسیار بحرانی بوده است. درنتیجه ما واقعاً باید با این مسائل با بیاعتنایی برخورد کنیم. به هرحال، در بین مردم عادی تزکیه میکنیم و از شما نمیخواهیم که کاملاً همه چیز را رها کنید. حداقل در مرحله حاضر، باید به آن اهمیت کمتری بدهید و آن را آنطور که در گذشته عمل میکردید بهکار نبرید. برای اینکه یک تمرینکننده باید اینگونه باشد. هر زمان در حین تزکیه هر نوع مداخلهای وجود داشته باشد، باید دنبال دلیل آن در درون خودتان باشید و آنچه را که هنوز نتوانستهاید رها کنید پیدا کنید.» (جوآن فالون)
«شما همگي ميدانيد كه غربيها درك نميكنند كه چرا چينيها هنوز وقتي روابط زن و مرد مطرح ميشود، بسيار محتاط هستند. بگذاريد به شما بگويم كه درواقع مردم بايد اينگونه باشند. آزاديهاي جنسي، كه نژادهاي بشر را با هم مخلوط و اخلاقيات بشر را تيره كرده است، از نظر خدايان مطلقاً ممنوع است. بنابراين بهعنوان تزكيهكننده، شما ابداً نبايد اينگونه كارها را انجام دهيد. شما ميتوانيد زن يا شوهر داشته باشيد. اين روش طبيعي زندگي موجودات انساني است. اما شما مرتكب گناه ميشويد اگر با كسي غير از همسر خود رابطۀ جنسي داشته باشيد. خدايان در تمام مذاهب راستين شرق و غرب بر اين نكته قوياً تأكيد كردهاند.» (آموزش فا در کنفرانس در اروپا، فرانکفورت، 1998)
«میخواهم درباره موضوع دیگری صحبت کنم. تعداد زیادی مرید جوان در میان تمرینکنندگان وجود دارند. شما باید برای زندگی شخصی خود اهمیت قائل شوید. درباره موضوع روابط نامشروع، شما نباید با رفتار فاسدشدۀ جامعه بشری عادی همگام شوید. میتوانید زن یا شوهر داشته باشید- آن خوب و مناسب است. این مسئلهای نیست که تزکیه کنید در حالیکه تا بیشترین حد ممکن با جامعه مردم عادی مطابقت داشته باشید. برای شما زندگی به عنوان زن و شوهر خوب است، اما اگر زن و شوهر نیستید و روابط جنسی دارید، پس در حال انجام پلیدترین کار هستید. آن چیزی است که خدایان مطلقاً نمیتوانند بپذیرند- حتی یک خدا هم آن را قبول نمیکند. پس بسیار مطمئن شوید که به این موضوع توجه میکنید. دوره تزکیۀ یک شخص تاریخچۀ آن تزکیهکننده است. خدایان بیشمار، بیاندازه و غیرقابل شمارش در حال نظاره هر فکر و هر عمل مریدان دافا هستند. به عنوان تزکیهکنندگانی که مقرر شده به کمال برسند، چرا نمیتوانید این آزمایش را بگذرانید؟» (آموزش فا در کنفرانس فای شرق ایالات متحده)
«پرسش: تقریباً تعداد کمی از مریدان ساکن در آمریکای شمالی با شریک زندگی خود بدون ازدواج همخانه هستند. برخی حتی بچه دارند. آیا آنها باید گواهی ازدواج که شامل [موضوعی از] گذشته است را بگیرند؟
معلم: بله. به شما گفتهام که در تزکیه خود تا حداکثر ممکن با شیوه جامعه بشری عادی مطابقت داشته باشید. اجازه دهید به روشی دیگر بگوییم. در چین، وقتی مردم در گذشته ازدواج میکردند، به تأیید زمین و آسمان نیاز داشتند، به همین خاطر «تعظیم در برابر زمین و آسمان» وجود داشت. آنها باید تأیید والدین خود را میداشتند، بنابراین باید در مقابل والدین خود تعظیم میکردند. در جوامع غربی، مردم باید تأیید لرد یا خدایشان را میداشتند، برای همین باید به کلیسا میرفتند و در برابر لرد متعهد میشدند، و لرد یا خدا شاهد آنان میبود و وصلت آنها را تصدیق میکرد. در جوامع غربی امروزه این چیزها از همگسیخته شده است و [خیلی] از مردم دیگر هیچ تشریفاتی را انجام نمیدهند. دو نفر صرفاً بدون هیچ محدودیتی کنار هم قرار میگیرند؛ وقتی با هم شادند، کنار هم میمانند، و وقتی شاد نیستند، یک شریک زندگی دیگری پیدا میکنند. این غیرقابل قبول است. به عنوان شاگردان دافا، شما باید حداقل این اصول ابتدایی را بدانید. بیبندوباری در امور جنسی در غرب مقدار عظیمی کارما ایجاد کرده است. به نظر من مردم در شرق حتی بدتر هستند. شما باید به این چیزها توجه کنید. ما میگوییم که موجودات بشری فاسد شدهاند، و هنوز وقتی یک تزکیهکننده با خودش حتی بدتر از یک فرد عادی رفتار میکند، آیا آن یک مشکل نیست؟ البته ممکن است فکر کنید، "اگر چه ما کاغذبازی را انجام ندادهایم، در ذهن و رفتارمان درست مانند این است که ازدواج کردهایم. و اکنون که از هم بچه داریم، جدا شدن در این مرحله خیلی عملی نیست."اما شما از تشریفات مناسبی نگذشتهاید. اگر احساس میکنید که میتوانید در قبال یکدیگر مسئول باشید، میگویم که آن کاملاً خوب است، اما چرا تشریفات را انجام نمیدهید؟ حداقل این است که بگذارید جامعه مردم عادی شما را یک زن و شوهر قانونی بدانند. آیا نباید به این شکل باشد؟ به کلام دیگر، وقتی به این چیزها میرسد نباید خیلی غیررسمی باشید. زمان بیشتری را به این موضوع اختصاص نمیدهم. بدون توجه به اینکه در گذشته چه کار کردید، گذشتهها گذشته است. به جلو پیش بروید و آن را درست انجام دهید.» (آموزش فا در کنفرانس فای شرق ایالات متحده)
«بعضی افراد هستند که هنوز مرتکب برخی کارهای کثیف و شرمآور میشوند، کارهایی ناسزاوار برای دافا و کارهایی ناسزاوار برای عنوان مرید دافا. من با هیچ یک از شما بهطور متفاوت رفتار نکردهام. در پایان، موقعیکه نتوانید بهسوی کمال پیش بروید، خود شما باید مسئولیت آن را به دوش بکشید! استاد سعی نمیکند کسی را بترساند. هر کسی که این موقعیت تاریخی را از دست بدهد، هر کسی که این فرصت را از دست بدهد، وقتی به آنچه که از دست دادهاید پی ببرید، حتی نخواهید خواست که زندگی کنید حتی اگر به شما اجازه داده شود! فکر نکنید که چون استاد همواره مهربان است، میتوانید رحمت استاد را حق خود بدانید! استانداردهایی برای مریدان دافا وجود دارد، و فا استانداردهایی دارد. اینگونه نیست که همه بتوانند با هم اوقات خود را به بطالت بگذرانند و واجد شرایط باشند. روح هر شخصی به فکر افتاده است، هرشخصی خودش را بهطور واقعی تزکیه میکند و هر شخصی درباره این فکر میکند که چگونه در برابر وجودش مسئول باشد. چرا برخی از شما قادر به انجام این کار نیستید؟ با نگاه کردن به شما استاد خیلی نگران است! با نگاه به شما استاد خیلی نگران است! امروز شاید کلمات استاد خشن بوده باشد، اما شاید نمیتوانست کارگر باشد، اگر یک پتک سنگینی را بهکار نمیبردم. اگر قادر به نجات شما نباشم، بزرگترین تأسف من خواهد بود. اگر میتوانستید به اندازه من نگران باشید عالی میبود.» (آموزش و تشریح فا در کنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک)
«پرسش: اخیراً مورد(هایی) در اطراف ما بوده که یک مرد و یک زن با هم رابطهای داشتند....
معلم: فکر میکنم همین الان درباره آن صحبت کردم، پیش از این درباره این موضوع صحبت کردهام. چیزهایی که افراد معینی انجام دادهاند آنها را حتی برای عنوان "شاگرد دافا" نالایق میکند! آنها حتی لایق این نیستند که "موجودات انسانی" نامیده شوند، و با این حال هنوز هم خود را "مریدان دافا" مینامند؟! من منتظر شما هستم-- آیا متوجه این نیستید؟!
گاهی اوقات وقتی کارهایی را که شما انجام میدهید میبینم واقعاً مرا غمگین میکند. با این حال اگر از شما واقعاً دست میکشیدم، این نیز واقعاً مرا رنج میداد. واقعاً نمیخواهم شما را به آن شکل ترک کنم. اما شما تلاش نمیکنید که رشد کنید! شما با شایستگی عمل نمیکنید! و حتی خوشنامی دافا را لکهدار میکنید و کارهایی انجام میدهید که حتی لیاقت نام "انسان" را ندارد، با این حال هنوز خودتان را یک مرید دافا میخوانید! بگذارید آن را اینگونه بیان کنم، آنچه که کمی پیش گفتم برای تمام آنهایی است که کارهایی انجام دادهاند که شایسته مقام مریدان دافا نیست. بهتر است که آشکارا درباره آن مسائل به مردم بگویید. به این شکل، بسیاری از چیزهای شما از بین خواهند رفت، و درعین حال شما را وادار خواهد کرد که واقعاً عزم خود را [برای اصلاح رفتارتان] جزم کنید. به شما میگویم که اکنون وقت برای شما واقعاً محدود است. برای تمام شمایی که آن کارهای بد را انجام دادهاید-- و مقصودم آنهایی که پیش از این خود را اصلاح کردهاند نیست، درباره آنهایی صحبت میکنم که هنوز در حال انجام کارهای بد هستند، و آنهایی که در حال آماده کردن اطلاعات برای دار و دسته اراذل کمونیست شیطانی چین هستند-- لحظهای که حقیقتاً از شما دست بکشم لحظهای است که به جهنم میافتید! واقعاً سعی نمیکنم صرفاً شما را بترسانم. بهخاطر اینکه هنوز به پایان نرسیده است این هنوز برای تمام موجودات یک فرصت است. استاد بارها و بارها منتظر شما مانده است!»(آموزش و تشریح فا در کنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک)