(Minghui.org) مایلم تبادل تجربهام را با نقل این فای استاد شروع کنم: «بهدست آوردن بدن انسانی بسیار سخت است! اگر فردی بتواند بهطور واقعی فا را کسب کند، این شخص بسیار خوشبخت است.» (سخنرانی دوم، جوآن فالون)
69 ساله هستم و تمرین دافا را در مارس2014، شروع کردم. بسیار خوش اقبالم که این فرصت تقدیری را دارم که در طول دوره اصلاح فا مرید دافا باشم. این فرصت را غنیمت خواهم شمرد و با جدیت و پشتکار دافا را تمرین خواهم کرد.
هر روز ساعت 3:10 بیدار میشوم، تمرینها را انجام میدهم، افکار درست میفرستم و در صبح فا را ازبر میکنم. بعدازظهر تا ساعت 3 برای روشنگری حقیقت بیرون میروم. بعد از برگشت به منزل، لیست اسامی افرادی را که موافقت کردند از حزب کمونیست چین (حکچ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند، مرتب میکنم. پس از آن مقالات تبادل تجربه سایر تمرینکنندگان را در وبسایت مینگهویی میخوانم. در شب، فا را مطالعه و ازبر میکنم. چهار بار در روز افکار درست میفرستم.
ازبر کردن فا و رشد در تزکیه
استاد بیان کردند:
«حفظ کردن جوآن فالون به پيشرفت شما کمک میکند، زيرا هم بخش ميکروسکوپی بدن شما و هم بخش بشری در بيرونیترين سطح با همديگر درحال ازبر کردن آن هستند.» (آموزش فا در کنفرانس سوئیس)
پیشتر یک سخنرانی از جوآن فالون را مطالعه میکردم. اما احساس میکردم که بهآهستگی پیشرفت میکنم. مقالات تبادل تجربه تمرینکنندگان بسیاری را در وبسایت مینگهویی درباره رشد سریع از طریق حفظ کردن فا خواندم، ازاینرو تصمیم گرفتم فا را حفظ کنم.
ازبر کردن فا یک روند ازبین بردن وابستگیها است.در ابتدا میخواستم حفظ کردنم را سرعت ببخشم. هر چه بیشتر دلواپس میشدم، کندتر ازبر میکردم. متوجه شدم که وابستگی به سرعت دارم. فراموش کرده بودم که دلیل اساسی ازبر کردن فا جذب شدن در فا است. فقط با ازبر کردن فا با تمام وجودم میتوانم در فا جذب شوم. بعد از اینکه متوجه آن شدم، اصول فا برایم آشکار شدند. هنگام ازبر کردن فا بهطور ناگهانی اصلی را درک میکنم.
استاد بیان کردند:
«شینشیگ چیست؟ آن شامل تقوا (که یک نوع ماده است)، بردباری، آگاه شدن به چیزها، فداکاری، رها کردن تمام امیال و وابستگیهای مردم عادی، توانایی تحمل سختیها و مانند آن است. آن دربرگیرنده بسیاری از چیزهای مختلف است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
وقتی فای مذکور را ازبر کردم، درک کردم که چرا استاد از ما خواستند تا فا را بیشتر مطالعه کنیم. همچنین درک کردم مادامیکه فا را مطالعه میکنیم، میتوانیم رشد کنیم.
گاهی احساس میکردم که هنگام ازبر کردن فا در میدانی از نیکخواهی احاطه شدم. همچنین جریان گرمی را حس میکردم که در سراسر بدنم پخش میشد. بهطور واقعی متوجه شدم که فا بسیار شگفتانگیز و عظیم است. شادتر شدم و ذهنم پاک و ساده شد. نیکخواهتر شدهام و هر چیزی را با فا میسنجم. افکار و رفتارم را مطابق با اصول فا اصلاح کردم. داشتن استاد بسیار عالی است. تزکیه کردن فوقالعاده است. ازبر کردن فا بسیار عالی است.
خانواده در ازبین بردن وابستگیها به من کمک کرد
ازآنجاکه بازنشسته هستم، خانوادهام محیط تزکیهام هستند. همچنین فهمیدم نظم و ترتیب داده شده است که محیط خانوادگیام در رشد شینشینگم به من کمک کند.
استاد بیان کردند:
«حقیقتی را به شما میگویم. تمام روند تزکیه روند دائمی رها کردن وابستگیهای بشری است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
قبل از تزکیه زن سلطهجویی بودم. همیشه به شوهرم به دیده حقارت نگاه میکردم. در خانوادهای روشنفکر به دنیا آمدم. عنوان شغلی و حقوقم بالاتر از شوهرم بود، در محل کارم موفق بودم. در منزل به احساسات شوهرم توجهی نمیکردم. سالهای زیادی در خانوادهمان مشاجره داشتیم.
استاد بیان کردند:
«زنان قوی و زیرک هستند
عجول، بدزبان و سلطهگر
(«یین و یانگ برعکس شدند» از هنگ یین 3)
پیش از شروع تزکیه در این وضعیت بودم. پس از تمرین دافا فهمیدم بدون توجه به اینکه در منزل یا در جامعه باشم، باید مطابق با استاندارد حقیقت، نیکخواهی، بردباری رفتار کنم و تمرینکنندهای حقیقی باشم. یاد گرفتم که به درون نگاه کنم.
شروع به مراقبت از شوهرم کردم، به فکرش بودم و به او احترام میگذاشتم. شوهرم نیز پس از بهبودیام تغییر کرد. بعد از اینکه تصمیم گرفتم همسر بهتری باشم، فهمیدم که او تواناییهای زیادی دارد. متوجه شدم که او مهربان و صادق است. زمانیکه فرصت داشت هر کاری را در منزل انجام میداد. او منفعت شخصی را سبک میگرفت. هر روز بعد از اینکه افکار درست میفرستم صبحانه را آماده میکند.
شوهرم گاهی اوقات بهخاطر چیزهای جزئی سرزنشم میکرد. بهعنوان مثال، میگفت نباید غذای داغ را در یخچال بگذارم، یا هنگام آشپزی روغن زیادی استفاده کنم. گاهی جوابش را میدادم. گاهی سکوت میکردم اما هنوز احساس ناراحتی میکردم.
استاد بیان کردند:
«بهعنوان یک تزکیهکننده
فرد همیشه باید بهدنبال اشتباهات خود باشد
این مؤثرترین راه برای رها شدن از وابستگیها است
[در طول یک تضاد، اگر بتوانید به یاد بیاورید:]
«حق با اوست،
و من اشتباه میکنم،»
چه چیزی برای جر و بحث وجود دارد؟»
(«حق با چه کسی است، چه کسی اشتباه میکند» از هنگ یین 3)
متوجه شدم تمام این مسائل برای من نظم و ترتیب داده شده بودند تا خودم را رشد دهم. وقتی به درون نگاه نمیکردم، فرصت رشد را ازدست میدادم. متوجه شدم رقابتجو هستم و وابستگی به حفظ وجهه دارم. فقط میخواستم دیگران تحسینم کنند و به دیده حقارت به آنها نگاه میکردم. فهمیدم اگر این وابستگیها را رها نکنم رشد نخواهم کرد.
پس از درک این مطلب، هر وقت شوهرم به کاری متهمم میکرد، اولین واکنشم نگاه به درون بود. گاهی میخواستم توضیح دهم، اما فوراً جلوی خودم را میگرفتم و از او قدردانی میکردم که فرصتی برای رشد به من داد. به این طریق، پیوسته وابستگیها را ازبین میبردم، خودم را رشد میدادم و دفعه بعد بیشتر توجه و بهتر عمل میکردم. وقتی از دافا برای راهنمایی خودم استفاده کردم، خانوادهام بیشتر و بیشتر هماهنگ شد.
بیدار کردن وجدان مردم در طول پاندمی
ویروس حکچ (ویروس کرونا) بهطور ناگهانی در آستانه سال نوی چینی امسال شیوع یافت. ابتدا نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم.
استاد بیان کردند:
«مهم نیست که چه چیزهای بزرگی درحال روی دادن است، وانمود کنید که هیچ اتفاقی نیفتاده و فقط طبق معمول، مشغول آنچه که یک مرید دافا باید انجام دهد، باشید. این مسیری است که شما امروز درحال برگزیدن آن هستید و این [آن میراث] تقوای عظیم شماست که درحال بهجای گذاشتن [آن] هستید. راهی که شما، مریدان دافا، برمیگزینید، اینگونه است که باید همانطور که توسط شیوه تزکیۀ ما دیکته شد، تزکیه کنید و مطلقاً نمیتواند با تغییرات در دنیای عادی، تغییر کند.» (آموزش فا در کنفرانس فای 2004 واشنگتن دی سی)
ویروس حکچ آزمون دیگری برای همه تمرینکنندگان دافا است. ما باید سه کار را مطابق با خواست استاد بهخوبی انجام دهیم. ازاینرو من هنوز بعدازظهر برای روشنگری حقیقت به مردم بیرون میروم. هر روز بیرون میروم حتی یک روز هم این کار را متوقف نکردهام. پیش از بیرون رفتن از استاد درخواست میکردم محافظتم کنند و افرادی را که میتوانند نجات یابند پیدا کنم. ازآنجاکه افکارم درست بودند، استاد کمکم کردهاند.
چند عابر پیاده در خیابان بودند. وقتی کسی را میدیدم، سلام و حقیقت را روشن میکردم. برخی میپرسیدند که چرا در طی پاندمی بیرون هستم. به آنها میگفتم بیرون هستم تا به مردم بگویم که در طی این فاجعه چگونه ایمن بمانند. بسیاری از افراد از من تشکر میکردند.
بعدازظهر شنبه، خانمی را در تقاطعی دیدم که به تلفنش پاسخ میداد. او دنبال آدرسی بود و مسیر را در تلفنش دنبال میکرد، اما او گم شده بود. به او نزدیک شدم و گفتم میتوانم کمکش کنم. تلفنش را به من داد، آدرس را پیدا کردم و سپس با او راه رفتم. در طول مسیر، درباره فالون دافا به او گفتم و از او خواستم از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شود. قبول کرد با نام مستعار «شاد» خارج شود.
اکنون مردم حقیقت را بیشتر و بیشتر درک میکنند. یک روز خانمی پذیرفت از حکچ کنارهگیری کند و گفت: «فالون دافا خوب است. فقط دولت چین اجازه نمیدهد که مردم آن را تمرین کنند.» گفتم اگر فالون دافا به گسترش در چین ادامه داده بود، اینقدر فساد و بسیاری از پدیدههای بد اجتماعی وجود نمیداشت. زیرا دافا میتواند در حفظ استانداردهای اخلاقی جامعه کمک کند. بروشوری به او دادم و از او خواستم این مطالب را با اعضای خانوادهاش در میان بگذارد.
یک بار به خانمی درباره دافا گفتم درحالیکه با رعایت فاصله اجتماعی گوش میداد، لبخند زد و تشکر کرد. از حکچ خارج شد، از من خواست برای محافظت از خودم در میان آزار و شکنجه صدایم را پایین بیاورم.
وقتی به روند تزکیهام در طول چند سال گذشته نگاه میکنم، تجربههای بسیار زیادی دارم که با شما بهاشتراک بگذارم. خوش اقبالم که امروز تحت محافظت استاد مسیر تزکیهام را میپیمایم.کلمات قادر به قدردانیام از استاد نیستند. هر قدم از رشدم تحت راهنمایی استاد صورت گرفته و هر روشنبینی را استاد به من عطا کردند.
نیکخواهی استاد را گرامی میدارم. خوبی فالون دافا را گرامی میدارم. داشتن استاد بسیار عالی است! تزکیه کردن فوقالعاده است.