(Minghui.org) درود استاد محترم و هم تمرینکنندگان:
با نگاهی به 20 سال گذشته از تزکیهام، گرچه فا را مطالعه کردم، تمرینها را انجام دادم، افکار درست فرستادم و موجودات ذیشعور را نجات دادم، اما درحالی که درگیر پروژههای رسانهای بودم، اخیراً چند مورد را تجربه کردم که مرا وادار کرد بهطور جدی فکر کنم و درک تازهای را از ایمان به استاد و فا داشته باشم. فهمیدم که همه چیز در تزکیه درباره داشتن ایمان است. شخص نهتنها نیاز به داشتن افکار درست دارد، بلکه لازم است ایمان به استاد و فا را نیز بهبود بخشد.
تمرینکننده دیگری اخیراً کارمای بیماری را تجربه کرد. او افکار درست قوی داشت و به کارش ادامه داد و موجودات ذیشعور را نجات داد. او یکبار با ما تبادل تجربه کرد که هر چه را که استاد از او بخواهند انجام دهد، انجام خواهد داد. او پیشرفت سریعی داشت، بهویژه وقتی که ایمان به استاد و فا وجود دارد. تبادل تجربهاش بسیار مرا تکان داد. از خودم پرسیدم آیا میتوانم کاری را که استاد از من خواستهاند انجام دهم یا خیر و جواب مثبت بود.
هنگامیکه تازه تمرین فالون دافا را شروع کردم، ماجرایی را درباره ایمان شنیده بودم و هنوز آن را بهوضوح به یاد میآورم که گویی همین امروز بود. در این ماجرا، استادی از سه مریدش میخواهد که برای تزکیه به جنگل بروند و به آنها قول میدهد که او نیز بعداً به آنجا خواهد آمد. یک سال گذشت، یک مرید دید که استاد نیامد. بنابراین، او آن مکان را ترک کرد. یک سال دیگر گذشت و مرید دیگر نیز آن مکان را ترک کرد. آخرین مرید محکم و استوار به سخنان استادش ایمان داشت و مصمم بود که تزکیه کند. نهایتاً، استاد بازگشت. او به آخرین مریدش گفت که هر روز تزکیه آنها را تماشا میکرده است.
تمرینکننده دیگری که در رسانهمان درگیر کار بود نیز کارمای بیماری را گذراند. از زمانیکه درباره وضعیتش چیزهایی شنیدم، تصمیم گرفتم برایش افکار درست بفرستم. از آن به بعد، هر روز صبح در مسیرم به محل کار برایش افکار درست میفرستادم تا روزی که او درگذشت.
از میان روند فرستادن افکار درست و مطالعه فا، درک بهتری از فای استاد بهدست آوردم. نیروهای کهن همیشه ما را آزمایش میکنند که آیا به استاد و فا ایمان داریم یا نه. ما باید ظاهر کاذب بیماریها و شکلهای دیگری را که نیروهای کهن ساختهاند تا در تزکیهمان و نجات موجودات ذیشعور مداخله کنند، تشخیص دهیم. برای افرادی از ما که تزکیه را قبل از آزار و شکنجه در سال 1999 شروع کردند، استاد قبلاً به ما در رسیدن به وضعیت لازم کمک کردند. تا زمانی که بهوضوح اصول فا را درک کنیم و به استاد و فا ایمان داشته باشیم، میتوانیم مانع مداخله نیروهای کهن شده و آن را انکار کنیم.
از حدود دو ماه پیش، هنگامیکه درباره درد و رنج بیماری این همتمرینکننده مطلع شدم، ایمان کافی به استاد و فا نداشتم. اما از طریق ارتباط عمیق با همتمرینکنندگان، ایمانم به استاد و فا بسیار بهبود یافته است. در حال حاضر وقتی صحبت از دافا یا استاد است دیگر هیچ شکی ندارم.
از شر شهرتطلبی خلاص شدن
همیشه فکر میکردم که علاقه چندانی به شهرت ندارم و برای ارتقاء در محافل رسمی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) از چاپلوسی و رشوه خشمگین میشدم. به همین دلیل چین را برای تحصیل در ایالات متحده ترک کردم.
در سال 2018 مدیریت اشتراک و توزیع اپکتایمز انگلیسی به من اختصاص داده شد. در سال گذشته، اپکتایمز انگلیسی بهسرعت گسترش یافته و نقش مهمی در نجات موجودات ذیشعور ایفاء میکند.
استاد بیان کردند:
«بهخوبی آگاه هستید که فعالیتهای رسانهای که انجام میدهید برای نجات موجودات است، برای روشن کردن حقیقت است و برای توقف آزار و شکنجه است. اما هدف نهایی آن چیست؟ هر یک از شما که در زمینه رسانه فعالیت میکنید در روند تزکیه خودتان هستید و این کاری که انجام میدهید بخشی از آن است. مطمئناً اینگونه است. و بدون توجه به نقشی که در این رسانه ایفاء میکنید یا چه کاری به شما محول شده، این مسیر تزکیه شما است. ازاینرو برای اینکه این مسیر را بهخوبی بپیمایید، باید قلبتان را روی تزکیه شخصی بگذارید و نمیتوانید در هیچ زمانی سست شوید، چراکه نهایتاً باید به کمال برسید.» («کنفرانس فای انتیدی و اپک تایمز ۲۰۱۸ »)
کار کردن تزکیه نیست، اما کارمان بازتابی از وضعیت تزکیهمان است. روزی، دو عضو تیم مشغول کار روی یک پروژه بودند، اما به من و مدیر دیگر اطلاع ندادند. آنها فکر میکردند درحال انجام یک پروژه بازاریابی هستند که شامل من نمیشود. احساس کردم به من بیاحترامی شده است. چگونه باید تیمی مانند این را مدیریت کنم؟
بار دیگر، شرکت ما خدمات اشتراک آنلاین را ارتقاء داد. از من دعوت نشده بود تا در بحث پیرامون ارتقاء تولید، ارائه خدمات به مشتری و ترتیب عملکرد آن شرکت کنم. بعد از اینکه اشتراک آنلاین در بازار بود، مدیر آمد تا از من سؤال کند که چه کسی روی خدمات مشتری کار میکند. در آن زمان خوشحال نبودم. چگونه می توان قبل از تنظیم خدمات مشتری، یک محصول را به بازار عرضه کرد؟ بعداً فهمیدم یک سری اشتباه در ارتباطات پیش آمده و ضعف مدیریت وجود دارد. با این حال، از همه مهمتر، دریافتم که وابستگی قویای به شهرت دارم. من مدیر گروه هستم، بنابراین انتظار داشتم این تیم درباره خدمات مشتری با من ارتباط برقرار کند. درباره نجات موجودات ذیشعور به بهترین نحو فکر نمیکردم. اگر دعوت نمیشدم، باید بهخوبی همکاری کرده و بی سر و صدا آن را تکمیل میکردم. تا زمانی که بتوانیم پروژهمان را به خوبی انجام دهیم، فرقی نمیکند چه کسی روی آن کار میکند. نباید به قدر و منزلت خود بیش از حد وابسته شوم. حتی اگر در ارتباطات و مدیریت مسائلی وجود دارد، باید نگرشم را اصلاح کنم و در کل با تیممان همکاری کنم.
استاد بیان کردند: «نگرانی برای شهرت مانعی بزرگ است که شما را از رسیدن به کمال باز میدارد.» (آموزش فا در کنفرانس فای دستیاران در چانگ چون)
باید از وابستگی به شهرت خلاص شوم. استاد از ما خواستند که از روحیه کاری که در پروژه شنیون وجود دارد یاد بگیریم، زیرا هنرمندان شنیون موجودات ذیشعور را با شفقت خالصشان نجات میدهند. و همینطور با زیبایی هنرشان. ما تمرینکنندگانی که در رسانه کار میکنیم نیز باید چنین قلبهای پاکی برای نجات مردم داشته باشیم.
خلاص شدن از خودخواهی و گرامی داشتن این فرصت برای نجات مردم
از سال 2000 برای اپکتایمز کار کردهام. از روزنامه نگاری در اجتماع گرفته تا تنظیم روزنامهها، توزیع، فروش، بازاریابی و مدیریت، هر مرحله از پیشرفت را در اپکتایمز تجربه کردهام.
همیشه فکر میکردم که هیچ وابستگیای به غرور ندارم، زیرا افرادی را که مغرور، پرمدعا هستند و فروتن نیستند دوست ندارم. با این حال، در کمال تعجب، متوجه شدم که نَفس بسیار قویای دارم. وقتی درمورد مسئله غرورم با یک همتمرینکننده صحبت میکردم، او به من گفت که فرد بسیار مغروری هستم. از او صمیمانه قدردانی کردم که با من رو راست بوده است. گفتههایش مرا بیدار کرد. شخصی که نفس قویای دارد بهنظر میرسد، بسیار سرسخت است، تمایلی به تغییر ندارد، حالت دفاعی بخود میگیرد، اجازه نمیدهد مورد انتقاد قرار گیرد و نامهربان است. من نیز به تمرینکنندگان خارج از رسانه اجازه نمیدادم از ما انتقاد کنند.
استاد بیان کردند:
« هر نوع شکل حیاتی که تفکرتان با آن همسو باشد، آن شکل حیات بلافاصله تأثیری روی شما خواهد داشت.» («مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند - آموزش فای ارائه شده در کنفرانسفای منطقهی شهری واشنگتن دیسی ۲۰۱۱»)
یک منیت قوی باعث می شود که فرد منفی فکر کرده، خشمگین و آزرده شود. اگر نتوانیم تفاوت بین خود واقعی و منیتمان را تشخیص دهیم و بگذاریم منیتمان بر خود واقعیمان مسلط شود، افکار نادرست بسیاری خواهیم داشت. وقتی شخص درگیر مصائب میشود، افکار بشری بسیاری با او مداخله میکنند. وقتی مصائب بسیار بزرگ میشدند، فکر میکردم که از رسانه خارج شوم، به پروژه دیگری ملحق شوم یا یک کار عادی پیدا کنم.
با برخی از تمرینکنندگانی که دارای منیت قوی بودند ملاقات کردهام. وقتی ایدههایشان پذیرفته نمیشد، درباره چیزهایی قضاوت میکردند، یا ناراحت میشدند. بهتدریج، آنها رفتن به مطالعه گروهی فا را متوقف کردند. وقتی با مشکلاتی مواجه میشدند، امید به ادامه کار را در رسانهها از دست میدادند و آنجا را ترک میکردند. تمرینکنندهای که رسانه را ترک کرده بود به من گفت که شاهد پیشرفت سریع رسانهمان پیشرفت بوده و از خودش سؤال کرده که چرا تا این حد سرسخت بوده و آرزو میکرد که کاش در آنجا میماند. خوشبختانه، من فا را بهطور کوشایی مطالعه میکنم و به کار در پروژههای رسانه ادامه دادم. واقعاً امیدوارم که همتمرینکنندگان در رسانههایمان بتوانند از خودخواهی رها شوند و در کنارهم این فرصت را برای تزکیه و نجات افراد گرامی دارند.
نهایتاً: داشتن ایمان به استاد و فا در زندگی روزمره دخیل است. این پایه و اساس همه چیز است. ما فقط میتوانیم صد در صد به استاد و فا ایمان داشته باشیم. بیایید تمام وابستگیهایمان را کنار بگذاریم، خود واقعیمان را از نفسمان تمیز دهیم و واقعاً سه کار را بهخوبی انجام دهیم.
(ارائه شده در کنفرانس فای 2019 انتیدی و اپکتایمز)