(Minghui.org) پاندمی ویروس کرونا در بیش از 190 کشور و سرزمین گسترش یافته، 335هزار نفر را آلوده کرده و تا 22مارس باعث مرگ 14.641 نفر شده است.
این پاتوژن بهخاطر مرکز شیوعش، ویروس ووهان نامیده شد. با گذشت زمان، افراد بیشتری متوجه شدند که چگونه مخفیکاری حزب کمونیست چین (حکچ) درباره اطلاعات ویروس کرونا منجر به پاندمی امروز شده است.
جاش روگین در واشنگتن پست نوست: «بگذارید فقط آن را "ویروس حکچ" بنامیم. این دقیقتر است و فقط آنهایی را ناراحت میکند که مستحقش هستند.»
این درست است که حکچ مسئول این فاجعه است، اما چگونگی رهایی از این هرج و مرج، مشکلی است که ما با آن روبرو هستیم. بسیاری از افراد در تلاش هستند تا راه حلی سریع برایش بیابند، اما افزایش سریع موارد آلودگی به این ویروس، این کار را وظیفهای هولناک ساخته است. درحالی که بسیاری از کشورها در تقلا هستند تا این ویروس را مهار کنند، این مسئله ارزشش را دارد که مکثی کرده و درباره آنچه در لایههای زیرین این پاندمی نهفته است، تعمقی کنیم.
آنهایی که به حکچ نزدیک هستند، سختترین ضربه را میخورند
این ویروس در خارج از چین، بیشترین تأثیر را بر ایتالیا گذاشته است و پس از آن ایالات متحده، اسپانیا، آلمان، ایران، فرانسه و کره جنوبی قرار گرفتهاند. مشخص شده است که همه این کشورها روابط نزدیکی با حکچ دارند.
ایتالیا
پس از آنکه رژیم چین در سال 2013 طرح ابتکاری کمربند و جاده (بیآرآی) خود را پیشنهاد داد، بسیاری آن را گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی چین از شرق آسیا به اروپا تلقی کردند. ایتالیا با نادیده گرفتن چنین نگرانیهایی مبنی بر اینکه بیآرای میتواند اسب تروایی برای توسعه منطقهای و گسترش ارتش چین برای رهبری چین باشد، به نخستین و تنها کشور گروه 7 تبدیل شد که در مارس2019 به این طرح پیوست.
براساس مقالهای تحت عنوان «معامله تجاری ایتالیا با چین بازی با آتش است» که در تاریخ 27مارس2019 درcityam.com منتشر شد، پس از اینکه 29 معاهده بین این دو کشور امضا شد، معاون نخستوزیر ایتالیا به سیاِنبیسی گفت: «هیچ چیزی برای نگرانی وجود ندارد.»
ایالات متحده
روابط ایالات متحده و چین هنوز درحال تحول است. به گفته نماینده تجاری آمریكا رابرت لایتیزر: «اجازه دادن به چین برای ورود به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 یك اشتباه تاریخی بود كه میلیونها شغل و تریلیونها دلار کسری تجاری انباشته برای آمریکا هزینه داشت.»
در مقاله وال استریت ژورنال تحت عنوان «وقتی جهان دروازههای چین را باز کرد» که در ژوئیه2018 منتشر شد، آمده است: «ایالات متحده اکنون درحال دور زدن قوانین سازمان تجارت جهانی است و با بستن تعرفه بر كالاهای وارداتی چین به ارزش بیش از 500میلیارد دلار، پکن را تهدید میکند.»
مقاله وال استریت ژورنال اظهار داشت که برخلاف آنچه مدافعان سازمان تجارت جهانی امیدوار بودند: «پکن با محدود کردن استفاده از اینترنت در تجارت، فناوری و رسانههای اجتماعی، خطر اینترنت را برای خود ازبین برد. آن ازطریق تهدید و گاهی زندانی كردن افرادی كه نظرات انتقادی داشتند، جلوی سازماندهیهای سیاسی را گرفت. بهتازگی نیز با استفاده از خود اینترنت برای شناسایی و ردیابی مخالفانش، آن را به ابزاری برای دولت تبدیل کرده است. جروم کوهن، استاد حقوق دانشگاه نیویورک و متخصص چین میگوید: "آن اورولی [صفات ویژه حکومتهای سرکوبگر مدرن که جرج اورول توصیف کرد] است."»
اسپانیا
اگرچه اسپانیا رسماً به بیآرآی ملحق نشده است، جوزپ بورل، وزیر سابق امور خارجه اسپانیا که هماکنون بهعنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی و معاون رئیس کمیسیون اروپا فعالیت میکند، قبل از حضور در نشست طرح ابتکاری کمربند و جاده در پکن در آوریل2019، گفت: «طرح [یک کمربند و یک جاده] گواهی است بر اینکه چین دیگر خود را گیرنده خالص نمیداند و شروع کرده است تا خودش را کشوری درنظر بگیرد که در امور جهان مشارکت میکند و این چیزی است که اسپانیا از آن استقبال میکند.»
شرکتهای چینی در سال 2016 دو شرکت مهندسی اسپانیایی به نامهای آریتکس و اپتیسا را بهعنوان بخشی از تلاش جهانی پکن برای تسلط بر بخشهای فناوری پیشرفته، مالک شدند. این اقدام در راستای برنامه صنعتی ملی آن، «ساختِ چین 2025»، انجام شد؛ برنامهای که بهعنوان نقشهای برای تبدیل شدن چین به یک نیروگاه تولید فناوری عمل میکند.
مادرید، پایتخت اسپانیا، دارای بزرگترین فروشگاه هوآوی در خارج از چین است. غول مخابراتی اسپانیایی تلفونیکا نیز در ژوئن2019 هوآوی را بهعنوان همکار مهمی برای استقرار شبکه جی5 خود انتخاب کرد.
آلمان
بیلد در مقالهای در تاریخ 12مارس تحت عنوان «اینگونه است که چین لبخندزنان به صورت جهان نگاه میکند و دروغ میگوید»، نوشت: «موفقیتآمیزترین دستاوردهای چین شامل ظروف چینی، کاغذ و فریب است.»
مقاله بیلد ادعا میکند که اتکای آلمان به چین باعث شده است که دروغهای حکچ درباره ویروس کرونا و بسیاری از چیزهای دیگر را باور کند. برای نمونه در این مقاله آمده است: «از آنجا که فولکسواگن سالانه میلیونها اتومبیل در چین به فروش میرساند، رئیس این شرکت نمیخواهد درباره اردوگاههای بازآموزی چین برای اویغورها و افرادی که ادعا میشود دردسرساز هستند، بداند.» و اینکه: «فقط یک چیز را در چین میتوان باور کرد: در مسیر ابرقدرت شدن، دروغهایش درباره کرونا آخرین فریب در جهان نبود. این به ما مربوط است که چگونه با دروغهایش برخورد کنیم.»
ایران
وبسایت Oilprice.com در مقالهای تحت عنوان «تبدیل شدن ایران به قطب اصلیِ طرح یک کمربندی و یک جادۀ چین» نوشت: «علاقه استراتژیک چین به ایران درحال افزایش است. تولیدکنندگان چینی به دنبال راهاندازی عملیات جدید در ایران هستند و تهران یک قطب حیاتی حملونقل و لجستیک تلقی میشود.»
وال استریت ژورنال در 11مارس2020 در مقالهای تحت عنوان «همکاری استراتژیک با چین، ریشه شیوع ویروس کرونا در ایران» نوشت: «مسیر دقیق این ویروس مشخص نیست. اما همکاری استراتژیک ایران با پکن صورتی از تماسهای بالقوه را ایجاد کرده است که به انتشار بیماری کووید19 کمک کرده است.»
فرانسه
جوناتان هولسلاگ، استاد سیاست بینالملل در دانشگاه آزاد بروکسل و مشاور ویژه معاون اول رئیس کمیسیون اروپا، در ژانویه سال 2020 به دیپلمات گفت: «در جلسات پشت درهای بسته، مقامهای دولتی عضو، درباره چین ابراز ناامیدی میکنند، اما در انتهای روز، فرصتطلبی کوتاهمدت پیروز میشود.»
هولسلاگ گفت که وقتی رهبر چین، شی جینپینگ، در مارس گذشته به فرانسه سفر کرد: «یک روز امانوئل مکرون [رئیسجمهور فرانسه] با آنجلا مرکل [صدراعظم آلمان] و رئیس کمیسیون [اتحادیه اروپا] برای دیدار دستهجمعی با رئیسجمهور شی جین پینگ در پاریس، تماس میگیرد. روز بعد ناامیدانه سعی میکند هواپیماهای ایرباس را [به چین] بفروشد.» مکرون یک بار اظهار کرد: «من مائوئیست هستم... یک برنامه سیاسی خوب چیزی است که کار میکند.»
کره جنوبی
در آسیا، کره جنوبی بیشترین موارد تأییدشده را دارا است. در 20فوریه2020، کانگ سئونگسئوک- سرکنسولگر تازهمنصوبشده کره جنوبی در مرکز شیوع ویروس کرونای چین، ووهان- با کمکهای اهدایی کشورش از این شهر دیدار کرد.
به نقل از پیپلز دیلی، روزنامه سخنگوی حزب کمونیست چین، کانگ به محض رسیدن، به رسانههای چین گفت: «برای دولت کره جنوبی بسیار پرمعنا است که در این دوره بسیار دشوار مرا به ووهان اعزام کند.»
شی جینپینگ، رهبر چین، نیز در همان روز با مون جه- این، رئیسجمهور کره جنوبی، گفتگویی تلفنی داشت. رسانههای دولتی چین اعلام کردند که مون «بهطور ویژه برای ابراز تسلیت و پشتیبانیاش تماس گرفته بود،» که «دوستی چین و کره جنوبی را نشان میداد، درحالی که این همسایگانِ نزدیک به فکر هم هستند و فراز و نشیبهای زندگی را با هم درمیان میگذارند.»
تایوان و هنگ کنگ
تایوان و هنگ کنگ با وجود نزدیکی جغرافیایی خود با چین، موارد آلودگی نسبتاً کمی دارند. تایوان طی سالهای گذشته موضع سختی علیه حکچ اتخاذ کرده است. پیروزی قدرتمندانه رئیسجمهور تسای اینگون نیز عزم تایوانیها را برای حمایت از دموکراسی و مخالفت با تهدیدات تهاجمی حکچ تأیید میکند. ساکنان هنگ کنگ نیز همانطور که در تظاهراتهای گسترده ماههای اخیر نشان داده شد، حکچ را طرد کردهاند.
چشماندازهایی از تاریخ
بنابراین چگونه میتوانیم این مشاهدات را بهطور منطقی توجیه کنیم؟ مشاهداتی حاکی از اینکه همکاری نزدیک با رژیم چین با تعداد بالای موارد عفونت ارتباط دارد. چین بهعنوان یک کشور کمونیستی و دومین اقتصاد بزرگ جهان اگر بیشترین موارد نقض حقوق بشر را نداشته باشد، موارد بسیاری در این زمینه دارد- از جمله آزار و شکنجه بسیاری از اعتقادات مذهبی.
از بلایا در دوران باستان، چه در چین و چه در غرب، چیزهای زیادی میتوان آموخت. برای نمونه، در دوره سلسله مینگ، در سال 1580 طاعونی شیوع یافت و بیش از نیمی از خانوادهها را در داتونگ (استان شانشی امروز) آلوده کرد و بعداً به پکن و نیز جنوب چین انتشار پیدا کرد. در سال 1633 که این طاعون دوباره در استان شانشی شیوع یافت، بسیاری از مردم گریختند و در برخی از خانوادهها هیچ فردی زنده نماند. جریان سریع دیگری از شیوع طاعون در سال 1641، سه سال قبل از پایان این سلسله، بخش چشمگیری از جمعیت چین را نابود کرد.
سلسله مینگ علاوه بر طاعونها، با تهدیدهای دیگری مانند نیروهای شورشیِ لی زیچنگ (که به پادشاه داشینگ معروف است) روبرو بود. اگرچه این طاعونها در ظاهر فقط سربازان سلسله مینگ را آلوده میکردند، نه سربازان لی زیچنگ یا مانچوهای مهاجم را. علاوه بر این، این طاعون پس از آلوده ساختن چین بهمدت چند دهه و تضعیف نیروهای مینگ، در سال 1644- پس از اینکه مانچو سلسله چینگ را تأسیس کرد- فروکش کرد. بهنظر میرسید که این طاعون تا حدودی کاتالیزوری برای گذر از سلسلهها است.
در غرب، طاعونها در امپراتوری روم نیز معروف است. بعد از اینکه نرون آزار و شکنجه مسیحیان را آغاز کرد، چند طاعون بزرگ اتفاق افتاد: طاعون پاییزی در سال 65 پس از میلاد، طاعون آنتونین (180-165) ، طاعون قبرسیان (270-250) و طاعون ژوستینین (542-541).
برای نمونه، در طول طاعون آنتونین، روزانه بیش از 2،000 نفر در رم جان خود را ازدست میدادند. با نرخ مرگومیر حدود 25درصد، تعداد کل مرگومیرها پنج میلیون نفر برآورد شد. این بیماری جان حدود یک سوم از جمعیت در برخی مناطق را گرفت و ارتش روم را ضعیف کرد و یک دوره نسبتاً صلحآمیز از تاریخ روم را به دنبال داشت.
این طاعونها پس از اینکه مردم در سال 680 بیدار شدند و کمکم درباره ظلم و ستم علیه مسیحیان و نیز انحطاط کلی اخلاقی جامعه تأمل کردند، بهطرز معجزهآسایی متوقف شدند. در سال 680 ، شهروندان رومی درحالی که استخوانهای سنت سباستین (288-256 که در طول آزار و شکنجه بهدست دیوکلتیاین کشته شد) را حمل میکردند، در خیابانها راهپیمایی کردند. درحالی که مردم از اعمال بد خود توبه میکردند، طاعون در رم ناپدید شد.
مردم مناطق دیگر این امپراتوری نیز از آنها الگوبرداری کردند و درحالی که استخوانهای سنت سباستین را حمل میکردند، توبه و درخواست بخشش کردند. در سال 1575 که طاعونی در ونیز رخ داد، حدود 50هزار نفر جان باختند. بهطور مشابه، طاعونی در سال 1599 در لیسبون شیوع یافت. در هر دو مورد، مردم با توبه و پشیمانی، با استخوانهای افراد مقدس راهپیمایی کردند و طاعونها به پایان رسیدند.
در هوانگدی نیجینگ (کلاسیک درونی امپراتور زرد)، یکی از معتبرترین کتابهای طب چینی، آمده است: «با درستی در درون فرد، هیچ شرارتی قادر به حمله به او نیست.» این عبارت ارتباط وجدان، ایمنی و اپیدمیها را توضیح میدهد.
سرطان حکچ
همانطور که در وبسایت مینگهویی در مقاله نگاهی اجمالی به سهماهه اخیر از این شیوع، توضیح داده شده است، حکچ در دسامبر2019 از انتقال ویروس کرونا از انسانی به انسان دیگر مطلع شد، اما خارج از ارتش چین، دست به هیچگونه اقدامات پیشگیرانه نزد. چند پزشک و سایر افشاگران بهدلیل صحبت درباره این شیوع احتمالی مجازات شدند.
به گفته مدافعان حقوق بشر چین، یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن دیسی، مقامات چینی بین 22 تا 28ژانویه دستکم 325 نفر را دستگیر کردند. بیشتر آنها به «انتشار شایعات»، «ایجاد وحشت» یا «تلاش برای برهم زدن نظم اجتماعی» متهم و با بازداشت، جریمه یا آموزش انضباطی مجازات شدند.
فنگ بن، ساکن ووهان، ویدئوهایی از اپیدمی ویروس کرونا تهیه کرد و در 25ژانویه2020، دو روز پس از قرنطینه شدن این شهر، آنها را در یوتیوب منتشر کرد. در اول فوریه، ویدئوهایی را از پنج بیمارستان تهیه کرد، از جمله از بیمارستانی که در 5 دقیقه 8 جسد را بیرون داد و دوباره آن را در یوتیوب منتشر کرد. فنگ بعداً دستگیر شد و محل حبسش از تاریخ 10فوریه مشخص نیست.
حکچ یک کارگروه کنترل ویروس کرونا را در 26ژانویه2020 راهاندازی کرد که همه اعضای آن از دفتر مرکزی تبلیغات و وزارت امنیت عمومی انتخاب شده بودند. از هیچ یک از کارشناسان پزشکیِ کمیسیون بهداشت ملی برای پیوستن به این کارگروه دعوت نشد.
این کارگروه در روز اول، سیاست خود را اتخاذ و کارکنان پزشکی را از صحبت درباره این اپیدمی در خانه یا سایر مکانها از طریق گفتگوی حضوری، پیامک، تماس تلفنی، پستهای ویچت، وبلاگهای ویبو یا ایمیل منع کرد. این سیاست برای کلیه اطلاعات مربوط به ویروس کرونا، از جمله موارد جدید ابتلا، برنامههای درمانی، کنترل و پیشگیری اعمال میشود. هر فردی که این سیاست را نقض کند، ممکن است به 3 الی 7 سال زندان محکوم شود.
وقتی معاون نخستوزیر، سان چونلان، و سایر مقامات در 5مارس منطقهای مسکونی در ووهان را بازرسی میکردند، یکی از ساکنین محلی گفت که هر آنچه مقامات در طول این تور بازرسی کوتاه میبینند، «جعلی» است. مقامات برای مردم ترتیبی نیز دادند تا وانمود كنند كه درحال تحویل دادن غذا به ساكنان آنجا هستند. در این حین زنی با عصبانیت از ساختمانش فریاد زد: «این جعلی است، همه چیز جعلی است!» پس از مدت کوتاهی بسیاری از افراد دیگر نیز به او پیوستند.
آلكساندر سولژنیتسین، نویسنده مجمعالجزایر گولاگ، یك بار نوشت: «ما میدانیم كه آنها دروغ میگویند، آنها میدانند كه دروغ میگویند. آنها میدانند که ما میدانیم که دروغ میگویند، ما میدانیم که آنها میدانند که ما میدانیم که آنها دروغ میگویند. با وجود این، آنها همچنان به دروغ گفتن ادامه میدهند.»
در «نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست» آمده است: «از ابتدای تأسیس حکچ تاکنون، بقا بزرگترین علاقه حکچ بوده است. این میل به بقا توانست بر ترس پنهانشده در زیر ظاهرِ همیشه درحال تغییرش، غلبه کند. حکچ مانند سرطانی است که در سراسر بدن پخش میشود و به همه قسمتهای بدن نفوذ میکند، سلولهای عادی اطرافش را میکُشد و بدخیم و خارج از کنترل میشود.»
وقتی اصول نادیده گرفته میشوند، مشکلات ظاهر میشوند
ایلیا سومین، استاد حقوق در دانشگاه جرج میسون، در مقالهای تحت عنوان «درسهایی از یک قرن کمونیسم» که در سال 2017 در واشنگتن پست منتشر شد، نوشت: «درحالی که تاریخنویسان و سایرین تعداد بیشماری از قساوتهای حکچ را مستند کردهاند، بسیاری از مردم از وسعت گسترده آنها بیاطلاع هستند.»
او نوشت: «دولتهای کمونیستی در مجموع حدود 100میلیون نفر را کشتند. بیشترین تعداد تلفات جانی، مربوط به تلاشهای کمونیست برای اشتراکی کردن کشاورزی و از بین بردن دهقانانِ مستقل صاحب اراضی است. فقط در چین، جنبش گامی بزرگ روبه جلوی مائو زدانگ به یک قحطیِ ساختِ دست بشر منجر شد كه در آن 45میلیون نفر از بین رفتند– تنها و بزرگترین رویداد كشتار جمعی در تمام تاریخ جهان.»
دیوید ساتر، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی، با این نظر موافق است. او در مقالهای تحت عنوان «100 سال کمونیسم و 100میلیون کشته» که در سال 2017 در وال استریت ژورنال منتشر شد، نوشت: «اگر فهرست مرگومیرهای ناشی از رژیمهای کمونیستی را که اتحاد جماهیر شوروی مسببشان بوده و از آنها پشتیبانی کرده است (از جمله در اروپای شرقی، چین، کوبا، کره شمالی، ویتنام و کامبوج)، به این فهرست اضافه کنیم، تعداد قربانیان نزدیک به 100میلیون نفر خواهد شد. این جریان، کمونیسم را به بزرگترین فاجعه تاریخ بشر تبدیل میکند.»
این رقم بهطور متوسط معادل یکمیلیون بار در سال یا بیش از 2700 بار در روز است، درحالی که از اوج مرگومیر ناشی از طاعون آنتونین فراتر میرود، اما تفاوت این است که این تراژدی 100 سال ادامه داشته و کاملاً ساخت دست بشر است. آیا این اتفاقی است یا اینکه برخی از مقامات کمونیست بهاشتباه آن را ایجاد کردند؟ به گفته سومین اینگونه نیست. او نوشت: «مانند هر پیشرفت تاریخی بزرگ، شکستهای کمونیسم نمیتواند فقط به یک دلیل واحد تقلیل داده شود، اما آنها در کل ذاتی بودند.»
آزادی باور و دموکراسی از اصول بنیادی آمریکا است که اساساً با دیکتاتوری و الحاد حکچ تفاوت دارد، اما از زمان دولت نیکسون، ایالات متحده هشیاری خود را در برابر خطر کمونیسم کم کرده است. پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی سابق در دسامبر1991، بسیاری از کشورهای غربی امیدوار بودند که چین با حمایت آنها و سیاستهای اقتصادیِ درِ باز خود، به کشوری دموکراتیک تبدیل شود.
اما این به یک آرزو تبدیل شد. همکاری و مساعدت کشورهای غربی بهعنوان تلاشی برای «تحول مسالمتآمیز» درنظر گرفته میشد، درحالی که حکچ آن را «بزرگترین تهدید برای تداوم حکومتش» میدید. در 26اکتبر2010، آثار منتخب دنگ شیائوپینگ تحت عنوان «ما باید به سوسیالیسم پایبند باشیم و از پیشروی مسالمتآمیز به سمت سرمایهداری جلوگیری کنیم»، در چاینا دیلی منتشر شد. دنگ این قطعه را در 23نوامبر1989، تقریباً شش ماه پس از صدور دستور قتلعام تیانآنمن نوشت.
جانشینان دنگ، جیانگ زمین و سایرین، به پیروی از دستورالعمل او برای پایبندی به سوسیالیسم و جلوگیری از سرمایهداری ادامه دادند. آنها از یک سو، ایالات متحده را به عنوان «نیروهای ضد چینی» به تصویر کشیدند و ایدئولوژی کمونیستی را تقویت کردند و از سوی دیگر با ایجاد یک زنجیره تأمین جهانی ازطریق فروش محصولات و نیروی کار ارزانقیمت، برای منافع اقتصادی با کشورهای غربی همکاری کردند.
حکچ با کماهمیت جلوه دادن اختلافات ایدئولوژیکی، بازارهای جهانی و «جامعه با سرنوشت مشترک» را بهشدت ترویج میدهد. واشنگتن فری بیکن در مقالهای تحت عنوان «دگراندیش و مخالف، طرحهای مخفیانه اطلاعات چین را که آمریکا را هدف قرار میدهد، افشا میکند» که در تاریخ 9اکتبر2017 منتشر کرد، نوشت: «چین در کمپین سهجانبه براندازی در ایالات متحده موسوم به "آبی-طلایی- زرد" درگیر است.» آبی نشانگر عملیات سایبری و اینترنتی چین در مقیاس بزرگ است، طلا تجلی پول و قدرت مالی است، در حالی که رنگ زرد به فساد از طریق رابطه جنسی اشاره دارد.
اتان اپستین نوشت: «اکونومیست، در عین حال تخمین میزند که چین از طریق تلاشهایی مانند جشنوارههای فرهنگی، رسانههای خارجی (به آنهایی فکر کنید که چاینا دیلی درج کرده و واشنگتن پست منتشر میکند) و مبادلات آموزشی، سالانه 10میلیارد دلار را صرف ترویج وجهه خود در خارج از کشور میکند. مؤسسات کنفوسیوس بخش مهمی از این مأموریت هستند.»
حکچ همراه با تبلیغات سنگین، انتقادهای جامعه غربی را درخصوص قتلعام تیانآنمن و سرکوب فالون گونگ، اویغورها، جنبش دموکراتیک هنگ کنگ و سایرین تقریباً خاموش کرده است. آزار و شکنجه فالون گونگ بهتنهایی بر دهها میلیون تمرینکننده و خانوادههای آنها تأثیر منفی گذاشته است. تعداد زیادی از تمرینکنندگان بهدلیل اعتقادشان بازداشت، زندانی و شکنجه شدهاند. برخی از آنها تحت آزار روانی قرار گرفتند یا قربانی برداشت اجباری اعضای بدن شدند.
همانطور که توماس جفرسون توضیح داد: «همه آنچه یک حکومت استبدادی نیاز دارد تا پایگاهی بهدست آورد، این است که افراد باوجدان ساکت بمانند.»
تلاش برای مهار ویروس حکچ
از زمان انتشار نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست در اپک تایمز در سال 2004، بیش از 352میلیون چینی از عضویت خود در حکچ و سازمانهای جوانان آن، یعنی لیگ جوانان کمونیست و پیشگامان جوان کنارهگیری کردهاند.
پاندمی ویروس کرونا بسیاری از چینیها- از جمله روزنامهنگاران را که سخت تلاش میکنند صدای خود را به گوش سایرین برسانند- بیشتر بیدار کرده است؛ از جمله جیکوب وانگ، روزنامهنگار یک روزنامه دولتی در چین را. نیویورک تایمز در 14مارس2020، در مقالهای تحت عنوان «درحالی که چین درخصوص مخفیکاری درباره ویروس کرونا سخت تلاش میکند، روزنامهنگاران مقابلهبهمثل میکنند» گزارش داد: درحالی که حکچ ادعا میکرد زندگی در ووهان به حالت عادی برمیگردد، «او میدانست که ووهان هنوز در بحران است- او به آنجا سفر کرده بود تا ناتوانیهای دولت را بهصورت دست اول و به ترتیب تاریخی شرح دهد. او ماه گذشته ازطریق رسانههای اجتماعی یافتههای خود را بهطور مستقیم ارائه داد و پُستی برای تقاضای کمک منتشر کرد درباره بیمارانی که در تقلا هستند تا در میان یک بوروکراسی ناکارآمد به مراقبتهای پزشکی دست یابند.»
آقای وانگ در مصاحبهای گفت: «مردم تنها گذاشته شدند تا بمیرند و من از این موضوع بسیار عصبانی هستم. من یک روزنامهنگار هستم، اما یک انسان عادی نیز هستم.» او و سایر روزنامهنگاران با نوشتن مقالاتی پرده از مخفیکاری دولت چین برداشتند و از طریق رسانههای اجتماعی خواستار آزادی مطبوعات شدند.
در چنین وضعیت دشوار و نادری برای حزب کمونیست حاکم، این روزنامهنگاران گاهی بهشدت تحت فشار سانسور و نیز مرگ و ناامیدی ناشی از این اپیدمی قرار دارند. وانگ با اشاره به گزارش خود درباره قرنطینه ووهان گفت: «درحالی که تمام این ماجراهای وحشتناک را میدیدید، واقعاً نمیتوانستید شبها بخوابید. واقعاً ناراحتکننده بود.»
تنی هوانگ، خبرنگار یک انتشارات دولتی، نیز چند هفته را در ووهان گذراند. «همه در حالتی از احساس محدودشدگی و مورد بیانصافی قرار گرفتن هستند. بیان آزاد، راهی برای ما برای مقابلهبهمثل است.»
هوانگ گفت با افزایش شدت سانسور، او و سایر روزنامهنگاران به رسانههای اجتماعی روی آوردند. او اظهار داشت: «حقایق مانند هیزم هستند. هرچه بیشتر روی هم تلنبار شوند، وقتی درنهایت جرقهای روشن شود، شعله آتشینتر میشود.»
«تاریخ حکچ روندی است از انباشتن تدریجی هر نوع شرارت داخلی و خارجی. حکچ 9 صفت خود را که از کمونیسم به ارث برده است، به كمال رسانده و به آنها «خصوصیات چینی» نام داده است: شرارت، فریب، تحریک، رها كردن تفالههای جامعه، جاسوسی، دزدی، جنگجویی و حذف و كنترل. حکچ در واکنش به بحرانهای مداوم، ابزار و وسعتی را که این خصوصیات بد از آنها استفاده میکنند، محکم و تقویت کرده است.»
ماریون اسمیت، مدیر اجرایی بنای یادبود قربانیان کمونیسم، در اوت2019 در مقالهای در وال استریت ژورنال نوشت: «اکثر باورها از طرفداران خود میخواهند تا از چیزهای این دنیا بگذرند و آنها را رها کنند. در کمونیسم، این جهان همه چیزی است که وجود دارد- دنیایی از بهرهوری و کالاهای مادی، نه هیچ چیز دیگری. بنابراین رژیمهایی که تحت اسم کمونیسم حکومت میکنند، در جستجوی نابودی روح و نفی آزادی وجدان هستند.»
آلبرت انیشتین یک بار گفت: «اگر ساکت میماندم، به همدستی متهم میشدم.» ویروس کرونا میتواند زنگ بیدارشویی برای مردم باشد تا خطر فوری کمونیسم را کاملاً درک کنند.
میخائیل گورباچف، رهبر پیشین اتحاد جماهیر شوروی، گفت که چرنوبیل را یکی از مهمترین میخ به تابوت اتحاد جماهیر شوروی میدانست که سرانجام در سال 1991 ازهم فروپاشید. او گفت که وقتی جوان بود، به کمونیسم خیلی علاقه داشت، چراکه ادعای «عدالت» و «برابری» داشت.
او توضیح داد: «اما در واقعیت، این آزمایش وحشتناک کمونیستی موجب سرکوب کرامت انسانی شد. برای تحمیل آن الگو به جامعه از خشونت استفاده شد. ما به اسم کمونیسم ارزشهای بنیادین انسانی را رها کردیم. بنابراین وقتی در روسیه به قدرت رسیدم، شروع کردم آن ارزشها را احیا کنم؛ ارزشهای "شفافیت" و آزادی.»
اکنون نوبت ماست که مأموریت خود را به انجام برسانیم و دست به اقدامات لازم بزنیم تا قبل از اینکه بیشازحد دیر شود، به سمت آیندهای روشنتر برای بشریت، حرکت کنیم.