(Minghui.org) در طول سه سال فعالیتم در برنامه جهانی نجات از طریق تلفن، با انواع مختلفی از مردم روبرو شدهام. گاهی اوقات با عدم پذیرش روبرو میشدم و گاهی اوقات صرفنظراز اینکه چقدر تلاش میکردم، برخی از مردم گوش نمیکردند. با این حال، هر وقت در مشکلی گرفتار میشوم، همیشه بهیاد این آموزه استاد میافتم: «ما آنهایی راکه قادر به نجات هستند، نجات میدهیم» (آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن در سال 2003) سپس، افکار درستم را با مطالعه فا، حرکت رو به جلو و نگاه نکردن به عقب، تقویت میکنم.
در طول سال نو چینی امسال، هنگامی که شروع به شرکت در این پروژه کردم، پیشاپیش برای پاک کردن اهریمن، یاوران تاریک، شیاطین فاسد و پوسیده و همه عناصر شبح اهریمنی کمونیست، افکار درست فرستادم. برای نجات افرادی با رابطه تقدیری، از استاد کمک خواستم. دراین پروژه میزان موفقیت بسیار زیاد است. مردم واقعاً منتظر حقیقت هستند. سه تماس وجود داشت که بیش از 20 دقیقه طول کشید و همه مخاطبین موافقت کردند که ازحزب کمونیست چین (حکچ) و سازمانهای جوانان وابسته به آن خارج شوند.
افسر پلیس: «خواهر بزرگ، شما خیلی مهربان هستید. دوست دارم که به شما گوش دهم»
یکبار با مأمور پلیسی در پکن تماس گرفتم. با او بهمدت 37 دقیقه و پس از آن دوباره به مدت 10 دقیقه تلفنی صحبت کردم. بعد از فهمیدن حقیقت، موافقت کرد که از حکچ خارج شود و نام واقعیاش را به من گفت.
با این عبارت شروع کردم «سال نو مبارک». «به نظر میرسد که اپیدمی ووهان بهطور وسیعی گسترش یافته است. شما کجا هستید؟» او جواب داد که خوب است و کاملاً درامان به نظر میرسد. گفتم: آن را سبک نگیر! اقدامات احتیاطی را رعایت کن!» او گفت «بسیار خوب. متشکرم»
به بحث درباره وضعیت ادامه دادم. در شروع این بیماری همه گیر، حکچ سعی کرد تا حقیقت را مخفی کند تا جایی که دیگر نتوانست آن را پنهان کند. همچنین به جنبشهای سیاسی این حزب که به بسیاری از مردم آسیب رساند اشاره کردم و اینکه چگونه هر یک از آنها با دروغ و نفرتانگیزی شروع شد. حزب همین کار را نیز بهمنظور آزار و شکنجه فالون گونگ انجام داد.
بهعنوان مثال، درخصوص «حقه خودسوزی میدن تیانآنمن» صحبت کردم که برای نفرتپراکنی علیه فالون گونگ توسط حکومت طرحریزی شد. همچنین درباره برداشت اعضای بدن از تمرینکنندگان فالون گونگ توسط حکچ با او صحبت کردم.
گفتم که جیانگ زمین و دهها تَن از مقامات ارشد حکچ که در آزار و شکنجه فالون گونگ دست داشتهاند، به قتل، جنایات علیه بشریت و بیش از 30 روش شکنجه متهم شده و برخی از شکنجهگران حتی محکوم شدهاند.
به او اصل مجازات کارمایی را گفتم. بهعنوان مثال، چنمنگ و لوجینگ از تلویزیون سیسیتیوی در ساخت و انتشار حقه خودسوزی میدان تیانآنمن شرکت داشتند. آنها بعداً در میانسالی ازسرطان مردند. ژو یونگکانگ و بو شیلای برای حفظ مشاغل سیاسی خود، بهطور جدی در آزار و شکنجه فالون گونگ به جیانگ کمک کردند و بعداً به حبس ابد محکوم شدند.
یادآوری كردم كه عاملان این جنایات بهدليل مشارکت در نقض حقوق بشر ممكن است از ورود به ساير كشورها محروم شوند و حتي خانواده آنها نيز ممکن است درگير شوند.
او بعد از نیم ساعت گوش دادن تلفن را قطع کرد. برای نجاتش، دوباره به او زنگ زدم. او درحالی که هنوز در طرف دیگر روی خط درحال صحبت بود جواب داد. به او گفتم بعداً زنگ میزنم. او بهسرعت گفت: «مشکلی نیست. من تلفن دوستم را قطع خواهم کرد. دوست دارم به شما گوش کنم.»
به او گفتم که موجودات خدایی اکنون به روشهای مختلفی به مردم جهان هشدار میدهند، ازجمله از طریق سنگ باستانی کشف شده در چین که حروف چینی «حزب کمونیست چین نابود خواهد شد» روی آن حک شده است. گفتم افرادی که قسم میخورند تا جانشان را برای حزب فدا کنند، هنگامی که آسمان به جنایات حکچ رسیدگی میکند، در مخاطره قرار میگیرند.
پس از توضیح بیشتر، او موافقت كرد كه ازعضویت خود در حزب خارج شود و نام واقعیاش را به من گفت. او همچنین گفت: «خواهر بزرگ، شما خیلی مهربان هستید. بهنحوی، فقط دوست دارم به شما گوش دهم. اگر امروز این کار را نکنم تأسف خواهم خورد. لطفاً نگران نباشید! من قبلاً در آزار و شکنجه شرکت نکردهام و درآینده نیز این کار را نمیکنم.»
به او توصیه کردم که به خانواده و دوستان خود نیز کمک کند. او موافقت كرد و آدرس اينترنتی و شمارههای تلفني را كه دادم نوشت.
سپس ادامه دادم: «امروزه مردم به دنبال سود هستند. برای بدست آوردن سودی ناچیز، یک زوج به یکدیگر خیانت میکنند و خواهران و برادران با یکدیگر دعوا میکنند. دیگر چه کسی مانند تمرینکنندگان دافا خود را وقف نجات دیگران میکند؟ تمرینکنندگان دافا حتی زندگی خود را به خطر میاندازند تا به مردم درباره دافا و آزار و شکنجه بگویند.»
او گفت، «متشکرم! از اینکه امروز حقایق زیادی را به من گفتید متشکرم، آن را درک میکنم.»
شخصی که عمیقاً مسموم شده بود: «اکنون آن را میفهمم. متشکرم»
در پروژه تماس تلفنی با ووهان با ماجراهای بسیاری روبرو شدهام.
یک روز، تمام تماسهایی را که به من اختصاص داده شده بود انجام دادم. از صبح تا شب صحبت کردم و فقط یک استراحت کوتاه داشتم. میدانستم که مردم برای هزاران سال بارها و بارها باز پیدا شدهاند تا فقط بتوانند هماکنون این تماس تلفنی را بشنوند. تمرینکنندهای شماره تلفن اعضای خانوادهاش را که توسط حکچ مسموم شده بود و هنوز راجع به تمرینکنندگان پیشداوری و تعصب داشتند به من داد. به او زنگ زدم، او خیلی مؤدب نبود اما برایم مهم نبود. هر عضو خانواده تمرینکننده دافا یک رابطه تقدیری با دافا دارد، فکر کردم، آنها فقط به مقدار زیاد و به مدت طولانی توسط حکچ مسموم شدهاند.
او را «برادر بزرگ» صدا میکردم و با او طوری صحبت میکردم که انگار یکی از اعضای نزدیک خانوادهام است. در آغاز، او حاضر به گوش دادن به من نبود و این را در لحن خود نشان میداد. با آرامش و برای تمیز کردن ارواح پوسیده پشت او افکار درست فرستادم. به اهریمن پشت او گفتم که این شخص تحت کنترل آنها نیست بلکه تحت کنترل دافا است و آنها اجازه ندارند مانع من از نجات او شوند.
سپس به او گفتم که چگونه حکچ افرادی را که از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنند تحت آزار و شکنجه قرار داده است، دروغهایش را همه جا بهطور وسیعی پخش، خشونت را تحریک کرده و محیط زیست را نابود میکند. به این اشاره کردم که چطور مقامات ارشد دولتی ضمن تبدیل داراییهای دولتی به شرکتهای خصوصی، از امکانات ویژه بهرهمند شده و فرزندانشان را به خارج از کشور میفرستند. سپس گفتم که این درحالی است که پودر شیرهای آلوده، نوزادان را مسموم کرده واکسنهای تقلبی کودکان را میکشد و فساد باعث مشکلاتی در ایمنی مواد غذایی میشود.
گفتم درحالی که مردم مناطق فقیر نمیتوانند به مدرسه بروند یا به پزشک رجوع کنند، مبالغ زیادی به کشورهای دیگر داده میشود. همچنین به او درباره چند نمونه از افرادی که در یک زمینلرزه بزرگ با خواندن عبارت «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است»، نجات پیدا کردند، گفتم. به او گفتم که بهترین انتخاب برای یک شخص این است که از حکچ خارج شود.
او 16 دقیقه به من گوش کرد و سرانجام تغییر کرد. او موافقت کرد که از حزب خارج شود و از من برای اینکه با او گفتگو کردم تشکرکرد. به او گفتم: «اعضای خانواده شما که فالون گونگ را تمرین میکنند در اشتباه نیستند. چه اشکالی دارد که فرد انسان خوبی باشد و بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری زندگی کند؟»
او را تشویق کردم که با اطمینان از اعضای خانواده خود پشتیبانی کند و با حکچ همدستی نکند. او گفت «بسیار خوب، متوجه هستم. از شما متشکرم.»
شهروند ووهان «متشکرم که به من خبرهای خوب زیادی دادید!»
به یکی از شهروندان ووهان زنگ زدم و 15 دقیقه با هم صحبت کردیم. همسرش در قرنطینه بود اما او مبتلا نشده بود. به او گفتم که نباید ناامید شود، چراکه آسمان همیشه یک در را باز میگذارد. گفتم: «یک راه خوب برای نجات زندگی شخص وجود دارد بدون اینکه نیازی باشد پولی بپردازید.» «بسیاری از مردم ووهان این کار را امتحان کرده و بهبود یافتهاند.» او با عجله سؤال کرد که آن راه چیست؟
درباره تجربیات معجزهآسایی که مردم بعد از درک و حمایت از دافا داشتهاند و همچنین وحشیانه بودن آزار و شکنجه در 20 سال گذشته، به او گفتم. گفتم که حکچ سنت چینی را نابود کرد و درعوض با ترس و خشونت حکمرانی کرده است و اینکه چگونه مبارزات این سازمان منجر به مرگ بیش از صدمیلیون نفر شده است. به این باور سنتی اشاره کردم که خوبی پاداش داده میشود و بدی مجازات میشود.
در پایان، او با محبت من نرم شد و موافقت کرد که تحت نام مستعار از حکچ خارج شود. شماره تلفنم را به او دادم و گفتم که در صورت لزوم میتواند با من تماس بگیرد یا برایم پیام ارسال کند. همچنین به او گفتم برای دیدن اطلاعات بیشتر، لینکی را برایش خواهم فرستاد تا بتواند از سد سانسور اینترنت چین عبور کند. او گفت: «بسیار خوب. از شما متشکرم که خبرهای خیلی خوبی به من دادید.»
گفتم: «برادر بزرگ، بهخاطر مهربانی شما، امیدوارم که موجودات خدایی این فرصت نجاتبخش زندگی را به شما اعطا کنند. لطفاً چیزهایی را که گفتم به همسرتان اطلاع دهید واز او بخواهید که همین کار را انجام دهد. اگر صادقانه و با صمیمیت این عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کنید، این بیماری مسری شما را رها میکند.» او پاسخ داد: «بسیار خوب. از شما بسیار متشکرم!»
استاد بیان کردند:
«روشنگری حقایق و نجات موجودات ذیشعور کارهایی هستند که باید به انجام برسانید. چیز دیگری برای شما وجود ندارد که به انجام برسانید. چیز دیگری در این دنیا نیست که نیاز باشد به انجام برسانید.» (آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فای 2015 نیویورک)
آموزههای استاد را به ذهنم میسپارم. مهمترین نکته پرورش خود و روشنگری حقیقت برای نجات موجودات ذیشعور است. این ماموریت ما است!