(Minghui.org) دو روز پس از انتخابات ایالات متحده در 3نوامبر2020، در حین مدیتیشن یک کتاب آسمانی را دیدم که روی آن عبارت: «ترامپ در سال 2020 انتخاب شد» حک شده بود. (چشم سومم در طی تزکیه باز شده است.) همیشه اعتقاد داشتم که او رهبر واقعی ایالات متحده است.
اما بعد از کریسمس، بسیاری از تمرینکنندگان محلی ما درباره «عدم وابستگی به نتایج انتخابات» و غیره صحبتهای زیادی کردند. برخی از آنها در خصوص اینکه چه کسی ممکن است در آخر پیروز شود بیاعتنا بودند که این موضوع کمی گیجم کرد.
در ابتدا کمی به این تمرینکنندگان افکار منفی داشتم، اما طولی نکشید که فهمیدم افکار منفی خودم باعث شد در این مسئله گیر کنم. در هفتههای اخیر فکر میکردم: «چه اتفاقی قرار است بیفتد؟»
پس از بازگشت از سفرم به واشنگتن دی سی، هنگامی که آموزههای فا را مطالعه کردم، استاد دوباره مرا آگاه کردند:
«آن برای این است که به موجودات بشری در حالیکه در توهم قرار دارند، فرصتی برای برگشت و تزکیه بدهد. اگر انسانها در حالیکه قادر به دیدن تصویر حقیقی چیزها نیستند، هنوز هم بتوانند خوب عمل کنند و بالاتر از آن، بتوانند در تزکیه در میان رنج پایداری کنند، آنگاه آن کلید بازگشتشان است.» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۴ غرب آمریکا)
به این درک رسیدهام که ایده «غرق نشدن در نتایج انتخابات» در واقع بهمعنی در نظر نگرفتن مقام رسمی ریاست جمهوری بهعنوان نتیجه نهایی و بدبین یا افسرده نشدن به دلیل شکست موقت است. برعکس، پافشاری در دفاع از حقیقت در میان سختیها مهمتر است و درد و رنج فقط دستانداز جادهای است که به سوی حقیقت می رود.
شخصاً احساس میکنم این نسخه آمریکایی «20 ژوئیه» است. هنگامی که پلیس حامیان ترامپ را در 6 ژانویه به سمت ساختمان کنگره هدایت کرد، به نظر میرسید یک بازسازی تاریخی از واقعه «25 آوریل» برای تمرینکنندگان فالون دافا است.
در سطح زمین، شعلههای آتش کوره اهریمن بسیار زیاد است، اما در واقع آنها نیز در برنامه استاد هستند - ضرب و شتم اهریمن در بازی خود و استفاده از آتش برای آبدیده کردن و واقعیت بخشیدن به افراد خوبی است که جرئت ایستادگی و مبارزه برای حقیقت را دارند.
از آنجا که ایالات متحده چراغ راه آزادی در جهان و جنگجوی حقوق بشر جهانی است، سرانجام جنگ قرن بین خیر و شر نیز در اینجا برگزار خواهد شد.
وقتی کیهان کهن وارد مرحله نهایی نابودی میشود، همه موجودات باید خودشان انتخاب کنند و موقعیت خود را تعیین کنند. تنها کسانی میتوانند برای ورود به جهان جدید انتخاب شوند که با تلاش خستگیناپذیر در میان مشکلات بزرگ، برای دفاع از حقیقت ایستادگی کنند.
استاد بیان کردند:
«آن بدین علت است که خدایان، یک موجود را در سطحی بنیادین بیدار میکنند و در سطحی بنیادین به سرشت بودایی یک موجود روح تازه میدمند.» (آموزش فا در کنفرانس فای شیکاگو ۲۰۰۴)
من فهمیدم که روشنبینی فرد ناشی از اجبار یا دستور مقامات نیست. آن آمریکاییهایی که نبرد ایدئولوژی و جنبش معنوی را انجام میدهند افرادی هستند که تفکر مستقلی دارند و جرئت میکنند چارچوب نزاکت سیاسی را به چالش بکشند. آنها بیش از هر نظریه یا عقیده و تصور بشری بر اساس آنچه واقعاً هستند انتخاب میکنند. آنها موجوداتی هستند که واقعاً از سطح بنیادی بیدار شدهاند.
در همین حال، فروپاشی کیهان کهن و نابودی شیاطینی که در اصلاح فا مداخله کردند نیز در فروپاشی و شکست تشکیلات قدیمی در قلمرو بشری منعکس میشود.
در ایالات متحد، ما شاهد هستیم که بسیاری از آمریکاییها به رسانههای جریان اصلی یا مقامات متکی هستند تا به آنها بگویند که چگونه فکر کنند، نه اینکه به قضاوت خود اعتماد کنند، دقیقاً به همین دلیل است که بیدار کردن این افراد ازدست رفته بسیار دشوار است. وقتی شخص نمیتواند به وجدان خود وفادار باشد، آیا آن فرد از خود واقعیاش بیشتر و بیشتر فاصله نمیگیرد؟
«این پایان نیست. این فقط آغاز کار است.» در 6 ژانویه، در زیر باد سرد، وقتی صدای ترامپ را در راهپیمایی «نجات آمریکا» شنیدم، نمیتوانستم فریاد نزنم: «بله!» شجاعت و مقاومت او درخشید. و حتی وقتی او پس از رویداد کاپیتال هیل مورد حمله شدید قرار گرفت، هنوز هم گفت: «سفر شگفت انگیز تازه آغاز شده است.»
ترامپ از راه مهیج و تحمل عظیم خود برای تحقق نقش خود در این فصل از جنگ حماسی بین خیر و شر استفاده میکند. این انتخابات به آمریکاییان بیشتر اجازه داده است تا به شرارت کمونیسم پی ببرند و بنابراین پس از مشاهده فساد سیستم اداری، فروپاشی سیستم قضایی، دروغهای رسانههای جریان اصلی، قرار گرفتن افراد در دولت پنهان و سقوط نخبگان بیداری معنوی را آغاز کنند.
وقتی مردم احساس استرس و ناراحتی میكنند، این فرصتی نیز برای آنهاست كه به ایمان خود برگردند و در این آزمون اعتقاد بیشتری پیدا كنند.
کیهان کهن باید چرخه شکلگیری، ثبات، فساد و نابودی را به اتمام برساند و کسانی که بتوانند با موفقیت وارد آینده شوند دیدگاه جدیدی از درست و غلط، خوب و بد، راستی و شرارت خواهند داشت.
این یک درس جدی برای بشر برای سالهای طولانی خواهد بود که سیاستمداران طی دههها به تدریج قربانی اغوای کمونیسم شدهاند، در حالی که در راحتی و غرور غرق شدند، جسارت خود را برای حمایت از عدالت از دست دادند و حتی وجدان خود را به پول و قدرت فروختند.
بسیاری از افراد وقتی با این وضعیت به تدریج روبهزوال مواجه میشوند، به جای تلاش برای متوقف کردنش، به آن سوخت افزودند. این امر همچنین باعث شده است که انتخاب برای افراد امروزه که نجات یابند حتی با سختی بیشتری مواجه شود. اکنون، با وجود سیستم کاملاً پوسیدهای که در مقابلشان قرار دارد، آنها تنها موقعی نجات مییابند که بتوانند بالاتر و فراتر از آن بروند و با وجود همه ناامیدیها، انتخاب سختی را انجام دهند.