لی هنگجی، ۲۸ فوریه ۲۰۰۴، لس آنجلس
سلام! («سلام استاد!» تشویق) آزار و اذیت سالها طول کشیده است. از این رو، هنگامی که به موجودات پلید ارتباط پیدا میکند، محیط و فرصتها برای ادامۀ حیات کوچکتر و کوچکتر میشود و حیات برای آن افراد بد که آزار و اذیت را در جهان سازماندهی کردند بیشتر و بیشتر مشکل میشود. در ارتباط با موقعیت کلی اصلاح فا، اکنون هنگامی که به این آزار و اذیتی که تفالههای نوع انسان و افراد رذل سازمان دادند ارتباط پیدا میکند، مردم دنیا درحال آگاهتر شدن هستند و مردم سرزمین چین، بویژه، درحال بیدار شدن هستند- مردم، زشتی آزار و اذیت را دیدهاند و آمدهاند تا دلایل پشت آنرا بدانند. میتوانید بگویید که شرایط جاری برای مریدان دافا در ارتباط با روشنگری حقایق، نجات مردم دنیا و افشا کردن آزار و شکنجه، بیشتر و بیشتر مطلوب میشود. اکنون، به دلیل اینکه اکثریت مردم دنیا پس از برچیده شدن اهریمن توانستهاند آگاه شوند و به دلیل اینکه قادر شدهاند آزار و شکنجۀ فالون گونگ را با تفکر منطقی خود مورد بررسی قرار دهند، برای افراد بد ادامه دادن سرکوب شرارتآمیز سختتر میشود. از آنجایی که مردم دنیا درحال بیدار شدن هستند اهریمن کاملاً ترسیده است. مردم دنیا دیگر نمیخواهند سپر بلای آن شوند و عوامل اهریمنی و افراد پست حقیقتاً نمیتوانند آزار و اذیت شیطانی را پیش ببرند، اما بعد از اینکه خودشان را به گوشهای میبرند، برایشان عقبگرد سخت است. هنگامی که موجودات اهریمنی در حالتی جنونآمیز و غیرعقلانی هستند، آزار و شکنجه مرحله به مرحله تشدید میشود، اما به نظر میرسد که هیچچیز کارایی ندارد. بنابراین بسیار عنانگسیختهتر میشوند. از نظر من مثل این است که اکنون نمیتوانند گام دیگری بردارند، اما نمیتوانند عقبنشینی کنند؛ نمیتوانند عقبنشینی کنند اما پایگاه خودشان را از دست دادهاند. مردم دنیا از طریق سرکوب اهریمنی دقیقاً مشاهده کردهاند، اما آسیبی که این وحشیانهترین آزار و اذیت به مریدان دافا وارد کرده است عظیم است و در سراسر تاریخ آزار و اذیتی به این حد وحشیانه هرگز وجود نداشته است. از نقطهنظری دیگر، آنچه که آنها دربارۀ دافا و مریدان دافا انجام دادهاند معادل انجام آن با خودشان است، زیرا در آینده مجبورند به دفعات زیادی تاوان آنرا بپردازند.
در کیهان فضیلت و پلیدی، منفی و مثبت و خوب و بد وجود دارد و تمام اینها ایجاد متقابل و بازداری متقابل را در کیهان موجب میشود. درحقیقت مردم قادر به دیدن نیستند و افراد پست احتمالاً حتی کمتر دربارۀ آن فکر میکنند، این حقیقت که، از خیلی از ابتدا آزار و اذیت محکوم به شکست بود، اما روند آن مریدان دافا را قادر ساخته است که در تزکیهشان موفق شوند. به عبارت دیگر، نیت افراد شرور وقیحانه بود، اما دقیقاً محیطی را برای مریدان دافا تدارک دید تا خودشان را بهعنوان مریدان دافا به اثبات برسانند. البته، نمیخواستم این موقعیت فراهم شود و در حالی که مورد آزار و اذیت قرار میگیریم، مریدان دافا و من درحال متوقف کردن شیطان هستیم و نمیگذاریم موجودات علیه دافا گناه کنند. آن موجوداتی که ورای نجات دادن هستند به انجام اعمال شیطانی ادامه میدهند، اما این اصل را که مثبت و منفی همزمان از هر کلمه و هر عملی بوجود میآید درک نمیکنند. زیرا در این سطح از کیهان قدیم، اصل ایجاد متقابل و بازداری متقابل و دو عامل مثبت و منفی وجود دارد، چیزهای مثبت و منفی هر زمان که فرد کاری را انجام میدهد ایجاد میشود و آن شامل هرچیزی است که در جامعۀ انسانی انجام میشود- همه چیز به پدید آمدن این دو عامل منجر میشود. هنگامی که فرد چیزی میگوید، کاری انجام میدهد یا حتی فکری دارد شامل آن میشود- همۀ اینها به نمودی از دو عامل منتهی میشود. آن دقیقاً همانند آزار و اذیت است: همۀ شما میدانید که هدفش چیست و نقطۀ آغازش واقعاً شیطانی است، اما نتیجه این است که در روند انجام اعمال شیطانی، این امکان را برای مریدان دافا ایجاد کرده تا در [جریان] مخالفت با آزار و اذیت، تا نقطۀ بلوغ آبدیده شوند و هرچه آزار و اذیت دشوارتر باشد، بیشتر قادر است مریدان دافا را پابرجا کند. افراد پلید کلاً این اصل را درک نمیکنند. از دیدگاه من، بهعنوان استاد شما، در طی اصلاح فا مطلقاً استفاده از این آزار و اذیت اهریمنی را برای آزمودن مریدان دافا قبول نمیکنم و مریدان دافا نباید این عقیده اشتباه را داشته باشند که میتوانند با تحمل کردن آزار و شکنجه به [سطح] بالاتر تزکیه کنند. دافا و مریدانش با آزار و اذیت مخالفت میکنند و این وظیفۀ مریدان دافا است. اگر خودتان را براساس فا تزکیه نکنید، نمیتوانید فقط با تحمل کردن آزار و اذیت به بالاتر تزکیه کنید، کمتر اینکه [بتوانید] به استاندارد یک مرید دافا برسید. این به اصطلاح «محیط» را که نیروهای کهن فراهم کردهاند تصدیق نکنید، زیرا گذاشتهام که همۀ موجودات در طی اصلاح فا در دافا جذب شوند و لزومی ندارد مریدان دافا با آن نوع شرارت تعدیل شوند. اصلاح فا [حتماً] موفق خواهد شد و مریدان دافا [حتماً] موفق خواهند شد. مریدانم با انجام کارها بدین طریق موفق خواهند شد و مریدانم بدون انجام کارها بدین طریق موفق میشدند- فقط اینطور است که اهریمن بر انجام تمام این کارها که با اصلاح فا تداخل کرده است پافشاری کرد. این مسئله آنها را به ارتکاب گناهان در طی انجام اعمال اهریمنیشان سوق داده است و این باعث شد که موجودات و افراد زیادی، شامل خودشان، به دور ریخته شوند. در کیهان این عاملِ یک مثبت در مقابل یک منفی و یک موافق در مقابل یک مخالف دقیقاً متجلی شده است.
مردم نمیتوانند این اصل را به وضوح ببینند. هنگامی که یک فرد معمولی میخواهد کاری در جامعه انجام دهد، در واقع به مجرد اینکه فکرش هویدا میشود یا به محض اینکه کاری را انجام میدهد، دو تأثیر دارد. در گذشته تزکیهکنندگان گفتهای داشتند، «نتایج خوب و بد از یک فکر حاصل میشود.» لایۀ دیگری از مفهومی که آن کلمات دارند این است که در روند انجام کاری، واقعاً میتواند دو تأثیر باشد. با آزار و اذیت مریدان دافا، فکر نکردند که آن میتواند درانتها مریدان دافا را متعادل کند، آن چیزی است که نتوانستند درک کنند. در گذشته اصل کیهانی در ارتباط با اینکه یک منفی و یک مثبت در یک زمان متجلی میشود قطعی بود و این در ارتباط با جامعۀ انسانی که [آن] در هر چیزی نمایان میشود نیز به قوت خود باقی بود. هرچه که مردم عادی میخواهند انجام دهند باشد، یک مثبت در ازای یک منفی و یک خوب در ازای یک بد وجود دارد. به عنوان مثال، هنگامی که فردی به فردی دیگری که دوست ندارد ضربه میزند یا دشنام میدهد، درحالی که به او ضربه میزند و دشنام میدهد، به آن شخص تقوا میدهد و باید بعداً به طریقی ملموس به فرد دیگر باز بپردازد. دربارۀ حیطهای صحبت میکنم که مردم نمیتوانند ببینند. همین در ارتباط با چیزهایی که مردم میتوانند ببینند نیز صدق میکند. به عنوان مثال، مردم اغلب به کودکان خود یاد میدهند که افراد موفق سطح بالایی باشند، اما به ذهنشان خطور نمیکند که کودکانشان بیشتر و بیشتر از پاک و مهربان بودن دور میشوند، بیشتر و بیشتر از سرشت کیهان دور میشوند و بیشتر و بیشتر از خدایان دور میشوند. مردم میترسند کودکانشان آسیب ببینند، از این رو به آنها یاد میدهند که چگونه دست به اقدام متقابل بزنند، اما به خاطرشان نمیگذرد که وقتی شما به آنها میگویید که آن طور عمل کنند، در سطحی بنیادی به اصول اخلاقی انسانی و مهربانی صدمه میزنید. هرجا که مردم کاری را انجام میدهند آن [کار] آن دو اثر را بوجود میآورد.
در چند سال گذشته آزار و اذیت مریدان دافا بهطور کامل آن وضعیت را نشان داده است. چگونه یک رژیم سیاسی میتواند اعتقادات مردم را بگیرد؟ چگونه میتواند آزادی فکر مردم را بگیرد؟ آنچه که درحال انجام آن است بیسابقه است. چگونه میتوانست موفق شود؟ به منظور رسیدن به آن هدف حتی سعی کرده هزاران سال تمدن باستانی را بهطور کامل تخریب کند. چیزهایی که استانداردهای اخلاقی انسانی را برای هزاران سال زنده نگه داشته است به طور کامل انکار شده، بهطور کامل فروریخته شده است و حتی «زیر پا له کرده است» بهطوریکه «هرگز اجازه ندهد دوباره برخیزد.» اینکه آن به انجام رسیده است یا نه، برای آنچه انجام شده است بازپرداخت خواهد آورد- این چیزی است که به خاطرشان نمیگذرد. از آن نقطهنظر، چینیهایی که سیستمهای اعتقادیشان را از دست دادند استاندارد رفتار شرافتمندانه را از دست دادند. چنین افرادی جرأت میکنند هرکاری را انجام دهند و میتوانند هرنوع کار بدی را انجام دهند. هر جنبهای از جامعه فاسد است، دروغ مستقیماً بر روی زبان چینیهای امروزه میچرخد و دروغ گفتن همچون صحبت مختصر و غیرمهم، عادی به نظر میآید و آنها هرکار بدی را بدون شرم و حیا انجام خواهند داد. بنابراین آیا این گروه از مردم به رژیم سیاسی که این چیزها را فراهم کرد منفعت میرسانند؟ مردم هیچیک از اینها را پیشبینی نکردند.
موافق و مخالف با هم وجود دارند و اینکه کسی که سعی کند در جامعۀ عادی بهطور تصنعی به اهدافی برسد، کاملاً برای او غیرقابل انجام است. هرجا که جامعۀ انسانی از میان انواعی از دگرگونی گذر میکند یا نوعی جنبش وجود دارد، درواقع همه توسط خدایان کنترل میشود. فقط زمانی که خدایان مردم را برای انجام کاری راهنمایی میکنند و تحت تأثیر خدایان، شرایط مختلفی میتواند در جامعۀ انسانی فراهم شود. تلاش در انجام کاری از روی تمایل انسانی محض، عملی نخواهد بود و شیاطین فاسد و خدایان بُعدهای پایینتر نیز نمیتوانند اینگونه عمل کنند. فقط پلیدترین و بیشعورترین چیز میتواند این آزار و اذیت غیرعقلانی مردم خوب، تزکیهکنندگان را انجام دهد. در آینده مردم درک تازهای از تاریخ خواهند داشت، مخصوصاً تاریخ یکصد سال گذشته یا بیشتر و آن دوباره ارزیابی خواهد شد.
در هر موردی، در روند مخالفت با آزار و اذیت، دیدهاید که مریدان دافا درحال بالغ شدن هستند و مردم دنیا بیشتر و بیشتر بیدار میشوند. شیاطین و افراد شروری که آزار و اذیت را در این جهان سازماندهی کردند بیشتر و بیشتر افول میکنند. تمام قدرت سیاسی که آنها بهرهبرداری کردهاند و تمام روشهایی را که برای سلطه داشتن بهکار بردهاند، در طی آزار و اذیت شاگردان فالونگونگ، توسط تاریخ از بین خواهد رفت. شما دیدهاید که آن غیرقابل اجتناب است. پس، به عنوان مریدان دافا، در این موقعیت، اکنون روشنگری حقیقت برای مردم دنیا سخت نیست. این وضعیتی است که ما هماکنون مشاهده میکنیم و جلوتر که میرود حتی برای شما آسانتر خواهد بود که حقیقت را آشکار کنید. آن بدین دلیل است که مردم دنیا درحال روشنتر و روشنتر شدن هستند و خودشان نزد شما میآیند تا موقعیت حقیقی را بشنوند و خودشان برای یادگیری تمرینات به نزد شما میآیند. این [وضعیت] در شرف وقوع است و در سرزمین چین تمام جمعیت به پیش خواهند رفت تا با آزار و اذیت مخالفت کنند. (تشویق) هرچه که مردم انجام میدهند، نسبت به خودشان انجام میدهند و آزار و اذیت علیه مریدان دافا، درحقیقت به این شکل است که شکنجهگران خودشان را آزار و اذیت میکنند. آن چیزی است که توسط سرشت کیهان تعیین میشود. در ابتدا آزار و اذیت فالون گونگ جنبشی بود که همۀ جمعیت را بسیج کرد. در آن مثبت و منفی وجود دارد- فقط نگاهی به نتیجۀ نهایی بیندازید. این چیزی نیست که انسانها میتوانستند انجام دهند. مردم فکر میکنند که آنها قدرتمند هستند، اما هرقدر هم دستگاه تبلیغاتی شما وحشی میشود باز هم بینتیجه است. دروغ و حیلۀ آن دسته آدم رذل علیه تزکیهکنندگان، بیحاصل است. هنگامی که باعث جنجالی میشوید و عمداً کارهایی را انجام میدهید که خدایان جایز نمیدانند، پس از انجام دادن آن، خدایان میآیند و قضیه را با شما تسویه میکنند. چگونگی عمل آن اینگونه است.
به عنوان مریدان دافا باید معقولتر باشید و قبل از اینکه شیاطین بهطورکامل از بین بروند هنوز لازم است برای روشنگری حقیقت و نجات مردم دنیا تلاش کنید و در کارهایی که مریدان دافا باید انجام دهند بهخوبی عمل کنید. همۀ کارهایی را که مریدان دافا امروز انجام میدهند اعتباربخشی مریدان دافا به فا میباشد، همۀ آن این است که شما درحال گام برداشتن در یک مسیر خدایی هستید. نمیتوانید در این مراحل پایانی سستی کنید؛ بهخوبی انجام دادن آنچه را که باید انجام دهید ادامه دهید.
برخی از شاگردان باید اینجا توجه کنند: هر زمان که اشاره میکنم که اهریمن کوچکتر و کوچکتر میشود و کمتر و کمتر قادر است ادامۀ مسیر دهد، بسیاری از شاگردان فکر میکنند، «آهان، هر کار دیگری را رها خواهم کرد و فقط کار دافا را انجام میدهم.» این عملی نخواهد بود، بهعنوان مریدان دافا در هیچ چیزی نمیتوانید به افراط بروید. باید یک زندگی عادی را بگذرانید و بهطور عادی تزکیه کنید، درحالی که در همان زمان درحال انجام آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند هستید. درحال حاضر باید اینگونه باشد، هیج تفاوتی [نسبت به مردم عادی] در شکل وجود ندارد، در ظاهر همانند جامعۀ عادی به نظر میرسد، فقط شما یک تزکیهکننده هستید- این چگونگی آن است. آنچه را که امروز درحال انجام آن هستید بنیان گذاشتن کارها را برای آینده است و آنگونه باید در مسیرتان گام بردارید. این درستترین مسیر است و آنچه که تزکیهکنندگان آینده به آن رجوع خواهند کرد، بنابراین نمیتوانید هیچگونه رفتار افراطی را به نمایش بگذارید یا به هیچ افراطی کشیده شوید، چراکه آن بهطور تصنعی موانع و دردسر برای خودتان ایجاد خواهد کرد. تمام شیوههای تفکر افراطی و هر شکلی از آنها، از آنچه که من به شما گفتهام نیستند و میتوانند شکلهایی از وابستگیها باشند و بنابراین باعث دردسر میشوند؛ چیزهای زیادی شبیه آنرا تجربه کردهایم. فکر میکنم که به عنوان مریدان دافا درحالی که امروز تا اینجا آمدهاید، میتوانیم بگوییم که به خیلی از چیزها بسیار آگاه هستید و بیشتر و بیشتر منطقی میشوید و وقتی با مشکلات مواجه میشوید میدانید چه پیش خواهد آمد. بنابراین در این حوزهها میبایستی بسیار خوشفکر باشید و اکنون نمیتوانید توسط مسائل خاصی مورد تداخل قرار بگیرید.
نکته دیگر این است که هرکاری را که مریدان دافا درحال حاضر درحال انجام آن هستند اعتباربخشی به فا است، بنابراین ادراکات و رشد شما همه از فا نشأت میگیرد. پس البته به عنوان مریدان دافا باید به فا اعتبار ببخشید که نیازی به گفتن نیست. اما هر کاری که درحال اعتباربخشی به فا انجام میشود برای خودتان انجام میشود و یک کار هم برای من انجام نمیشود، شامل کارهایی که به شما گفتهام که انجام دهید. از آنجاکه هر مرید دافا باید تقوای عظیم خودش را در روند بهسوی کمال رفتن پایهگذاری کند، مخصوصاً چون موجوداتی [هستید] که توسط دافا ساخته و پرداخته شدید، اینها همه در اعتباربخشی شما به فا به نمایش گذاشته شده و همۀ آنچه که مریدان دافا انجام میدهند باشکوه است. آنچه که سادهترین چیز به نظر میرسد نیز شامل میشود، مثل دادن فلایر، روشنگری حقیقت برای مردم دنیا، فرستادن افکار درست در کنسولگریها و سفارتها، اعتباربخشی مریدان دافا به فا به شیوههای مختلف برای حکومت، جامعه و مردم و رسانههای گروهی و غیره- همۀ آنها تقوای عظیمی برایتان پایهگذاری میکنند و راهی است که به کمال نهایی ختم میشود. به عبارت دیگر، همۀ کارهایی که درحال انجام آن هستید، شامل کارهای کوچک و ناچیز، همۀ آنها برای خودتان انجام میشود و یک کار هم برای دافا انجام نمیشود و یک کار نیز برای من، استادتان انجام نمیشود. (تشویق)
درآینده همگی خواهید دید که بجز گفتن آنچه لازم است در کنفرانسهای فا گفته شود، معمولاً خیلی کم صحبت میکنم. زیرا هرکسی لازم است مسیر خودش را طی کند و هر کسی باید مسیر خودش را طی کند و فقط پس از آن، تقوای عظیم میتواند بنیان نهاده شود. بنابراین نمیتوانم هر دقیقه از هر روز و در هر موردی همانطور که قبلاً انجام شد شما را به سمت جلو هل بدهم. زمانِ فقط مطالعه کردن فا و تزکیۀ خود، گذشته است و زمان حال برای برای مریدان دافا است که آخرین موارد خود را به کمال برسانند، همۀ چیزهایی که لازم دارید. درظاهر به نظر میرسد که کارها را برای دافا انجام میدهید و برخی از مردم فکر میکنند، «من برای استاد کارها را انجام میدهم، زیرا استاد به من گفت.» (استاد میخندند) درحقیقت اینطور نیست. وقتی به شما میگویم کاری را انجام دهید، برای خودتان آنرا انجام میدهید.
دافا چیزی است که هیچ فردی نمیتواند به آن آسیب برساند و آن از قبل آورده شد و چیزی که درحال حاضر وجود دارد و آن دقیقاً برای همۀ موجودات اشاعه داده میشود و همۀ موجودات را نجات میدهد، اما چه تعداد از موجودات میتوانند شکلهای حقیقی و ویژۀ فا را که فا در آن تجلی مییابد ببینند؟ واقعاً مشکل است و نمیتوانند دیده شوند، بنابراین محتوای فا نمیتواند دیده شود. فالونی را که میبینید فقط یک شکل از گونگ است و برای موجودات معمولی سخت است که چرخی را که بهطور واقعی درحال تثبیت کردن فا است ببینند و آن حتی بوسیلۀ کسانی که در سطوح بالا هستند نمیتواند دیده شود. بنابراین چه کسی میتواند به فا حقیقتاً آسیب برساند؟ هیچکسی نمیتواند به آن آسیب برساند.
به شما گفتهام که نجات موجودات ذیشعور بسیار سخت است و [گفتهام] که برای اینکه به همۀ موجودات بهصورت یک کل و موجودات در سطوح مختلف امکان داده شود که فا را کسب کنند و نجات یابند، آموزش فا در این مکان انسانها، که موجودات پایینترین سطح کیهان هستند، مجبور بود انتخاب شود تا موجودات در هر سطحی بتوانند آنرا بشنوند. پس با آموزش فا در اینجا، چه کسی در بین مردم این دنیا اینجا [میبایستی] باشد تا به فا گوش کند؟ میبایست چنین موجوداتی باشند و چنین موجوداتی مریدان دافای امروز هستند. (تشویق) انتخاب مجبور بود [این طور] باشد که وقتی کیهان به مرحلۀ پایانی شکلگیری- سکون- انحطاط- انهدام رسید- به عبارت دیگر، به مشکلترین زمان رسید- اصلاح فا اتفاق بیفتد، بهطوریکه موجودات ذیشعور و تمام افلاک بتوانند نجات یابند. هدف از بوجود آوردن سهقلمرو در آن زمان، این بود که بگذارد آن توسط اصلاح فا در این مرحله مورد استفاده قرارگیرد. بنابراین چه کسانی موجودات ذیشعور سهقلمرو [میبایستی] باشند، چه نوع موجوداتی اینجا [میبایستی] باشند و چه نوع موجودات و شیوههای هستی برای موجودات لازم بود در آینده باشد، شامل شیوۀ تفکر موجودات، چگونه خودشان را اداره کنند، فرهنگشان و غیره، تمام این چیزها [میبایستی] در طول تاریخ رشد یابد. اما وقتی در طی اصلاح فا به آنها نگاه میکنیم، بهطور ضعیفی نظم و ترتیب داده شدند و علت آن این است که نیروهای کهن ظاهر شدند. اینطور است که بگوییم، اینجا بسیاری از وضعیتهای نوع انسان تصادفی نیست، آنها منظم هستند. دقیقاً بخاطر اینکه آنها کاملاً منظم هستند، به نظر میرسد که طبیعی باشند. اما وقتی به چیزهایی ارتباط پیدا میکند، مثل اینکه آیا یک مرید دافا میتواند زمانی که فا آموزش داده میشود وارد دروازۀ دافا شود یا نه، آیا هنگامی که از میان آزمایشی میگذرد به تزکیه ادامه خواهد داد یا نه، آیا میتواند به سمت کمال پیشرفت کند یا نه، آیا یک مرید دافا هنگامی که آزار و اذیت یا شکلهای دیگری از تداخل روی میدهد میتواند در اعتباربخشی به فا بخوبی عمل کند یا نه، این چیزها به خود فرد بستگی دارد. بنابراین درحالی که به فا اعتبار میبخشید، دیدهاید که یک مشکل وجود دارد، که ظهور نیروهای کهن بهطور جدی با اصلاح فا و مریدان دافا تداخل کرده است. اما مهم نیست که آنها چگونه مداخله میکنند و کارهایی را که انجام دادهاند چقدر شیطانی است، هنگامی که به گذشته نگاه میکنید خواهید دید که در واقع هیچ چیزی نمیتواند «از دست تاتاگاتا بگریزد.[۱]» (تشویق) مطمئناً اینطور است. مهم نیست که نیروهای کهن، شیاطین فاسد، یا موجودات انسانی پلید چه میخواهند انجام دهند، در پایان چیزها برطبق شرایط اصلاح فای من تکمیل خواهند شد. اینکه آن، انواع شکلهای اختلال است که در طی مسیر روی داد یا شکلهای مختلف رفتار و موقعیتهایی که شاگردان خاصی به نمایش گذاشتهاند، اینها چیزی بیشتر از حالتهای تجلییافته توسط موجودات کیهان قدیم در آخرین مرحلۀ شکلگیری- سکون- انحطاط- انهدام نیست و [چیزهایی بیشتر از] اختلالات خاص برای اصلاح فا نیستند. هیچکسی نمیتواند به خود دافا آسیب برساند. و مهم نیست که مریدان دافا از چه دردی زجر میکشند، در نهایت به سمت خدا بودن میروند.
همگی این اصل را از فا درک کردهاید: در این کیهان، هیچ موجودی از درد بیهوده رنج نخواهد برد. مخصوصاً کسی که دافا را تزکیه میکند و بیشتر اینکه او مرید دافای دوره اصلاح فا باشد- تا زمانی که هنوز در میان فا باشد، مهم نیست چگونه به پایان میرسد، آنچه که انتظار او را میکشد کمال است. به عبارت دیگر مهم نیست که اهریمن چگونه ما را شکنجه میکند، نمیتواند هدفش را به انجام برساند و در پایان، امور بر طبق نتیجۀ اجتنابناپذیر اصلاح فا هماهنگ میشود. این چگونگی آن است. هنگامیکه برای اصلاح فا اختلال وجود دارد، پس در طی اصلاح فا درحالی که از وضعیتِ اختلال استفاده میشود کارها انجام خواهد شد و در نهایت هدفی که برای اصلاح فا لازم است هنوز هم به انجام خواهد رسید و مطمئناً اینطور است.
در آینده، پس از اینکه مریدان دافا از عهدۀ آن برآمدند و نگاه به هر چیزی بیندازید، قطعاً خواهید دید که آن حقیقت دارد. وقتی یک خدا در کیهان دید که کیهان در طی روند صعود و سقوطش درحال پیشروی به آخرین مرحله از شکلگیری- سکون- انحطاط- انهدام بود، آنرا وحشتناک یافت. هیچکسی نمیخواهد که از بین برود، بنابراین میخواست خودش را نجات دهد. به خاطر اینکه خودشان را نجات دهند مجبور بودند تمام کیهان را نجات دهند و با این حال، پس از آزمودن همۀ ایدههایشان، هنوز هیچیک از موجودات نتوانستند به هدفشان برسند، بهویژه به دلیل اینکه ایدههایی که موجودات مطرح کردند و چیزهایی را که در آن زمان انجام دادند نمیتوانست خوب در نظر گرفته شود. بدون توجه به اینکه سطح یک موجود چقدر بالا بود، نمیتوانست کاملاً خوب یا کاملاً بینقص درنظر گرفته شود. این دلیل آن است که چرا آنها نتوانستند به هدفشان برسند. با این همه، موجودات کیهان پیامد هولناک نهایی را دیدند و خواستند که در مورد آن کاری انجام دهند و بدین ترتیب نیروهای کهن کیهان پدید آمدند.
از آنجاکه بهطور کلی اصلاح فا در کیهان امروز به این مرحله رسیده است، درحقیقت دیگر نمیتوانم با استفاده از زبان بشری آنرا بهطور ملموسی توصیف کنم، چراکه زبان بشری دیگر نمیتواند آن را شرح دهد. میتوانم چیزها را بهطور کلی شرح دهم. چیزهایی که از قبل طرحریزی شد همگی تکمیل شدهاند. درحقیقت کیهان خود ما کامل شده است. (تشویق) آنچه که باقی مانده است فقط آن عوامل پایانی هستند که برای بدنهای کیهانی غولآسا این امکان را فراهم میکنند تا به حیات خود ادامه دهند و تمام آن عوامل، چیزهایی هستند که بهطور بنیادی چیزها را از لایۀ سطحی بشری جدا میکنند.
درحال حاضر وضعیتی که در جامعۀ انسانی متجلی میشود بسیار شبیه موقعیت اصلاح فا در کیهان است. مسائل واضحتر و واضحتر میشوند و فکر میکنم که این وضعیت ممکن است حتی سریعتر تغییر کند. وقتی اصلاح فای دنیای بشری آغاز میشود، زمانی است که واقعاً موجودات انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد. در آغازِ اصلاح فا، این منطقۀ سهقلمرو قبلاً محصور شده بود. بنابراین سهقلمرو از بدن کیهانی اصلی جدا شد، موجودات بالا دیگر نتوانستند با موجودات زیرین ارتباط برقرار کنند و در آینده هنگامی که روی امور بشری کار میشود، به آنچه خارج سه قلمرو است وابسته نخواهد بود. در طی زمانهای اخیر، موجودات قلمرو بالا همۀ اینها را دیدند و قبل از اصلاح فا به تعداد بسیار زیادی به این دنیا پایین آمدند و باز پیدا شدند. بنابراین در نظر موجودات انسانی، آنها با همان پوستههای انسانی به نظر می آیند، اما در حقیقت اشخاص درون پوستههای بشری درحال حاضر متفاوت هستند. بسیاری از موجودات سطح بالا آمدند تا فا را کسب کنند و همچون موجودات انسانی باز پیدا شدند و برخی، موجوداتی از بدنهای کیهانی دورِ مختلفی هستند. در حقیقت درحالی که مریدان دافا در این زمان به فا اعتبار میبخشند، مردم بسیار زیادی قرار بود که فا را کسب کنند، اما به دلایل مختلفی، بوسیلۀ نیروهای کهن که به آنها اجازه ندادند فا را کسب کنند منفک شدند. در طی این آزار و اذیت موجودات زیادی حتی کارما ایجاد کردند و علیه مریدان دافا مرتکب گناه شدند- آنقدر زیاد که هرگز نمیتوانند تاوان آنرا بپردازند- و اکنون با انهدام مواجه هستند و موجودات زیادی هستند که علیه مریدان دافا مرتکب گناه نشدند اما نمیتوانند تزکیه کنند، آنها انسانهایی در دورۀ جدید خواهند بود. اینها همه موضوعات آینده هستند.
حالا از این فرصت استفاده کرده تا به مسئلهای اشاره کنم. اخیراً برخی از مریدان دافا کتابهایی نوشتهاند. تعدادی از آنها را بهطور مختصر نگاه کردهام. اهداف آنها کاملاً خوب است و بسیاری از کتابها دربارۀ تزکیه، آزار و اذیت شدن، مخالفت با آزار و اذیت هستند. با این وجود، نمیتوانند در بین مریدان دافا پخش شوند. نقطۀ آغاز تائید میشود- شما در قالب استفاده از این کتابها به فا اعتبار میبخشید، مردم را در این دنیا نجات میدهید و آنچه را که مریدان دافا باید انجام دهند انجام میدهید. اما همانطور که میدانید، مریدان دافا لازم است به کمال نائل شوند، بنابراین هیچ چیزی نباید با شکلی که مریدان دافای امروز به فا اعتبار میبخشند مداخله کند- این بینهایت حساس و مهم است. هیچ چیزی خارج از مطالعۀ فا را اضافه نکنید. بنابراین ابداً نمیتوانید چیزی را که بخشی از خود دافا نیست بین مریدان دافا پخش کنید، ابداً نمیتوانید باعث بوجود آمدن هیچ اختلالی برای مریدان دافا شوید.
دربارۀ این موضوعات قبلاً صحبت کردهام. در موقعیت ویژه و شرایط منحصر بفرد امروز و با رویدادِ وضعیت خاصِ مورد آزار و اذیت قرار گرفتن، آنرا دوباره مطرح کردم. آن کتابها میتوانند در جامعۀ عادی تبلیغ شوند، مریدان دافا میتوانند با استفاده از رسانهها که بوسیلۀ مریدان دافا برپا میشود به تبلیغ آنها کمک کنند و میتوانید آنها را بین اجتماع عادی پخش کنید، همۀ شما میتوانید در انجام آن کمک کنید و همۀ اینها خوب است اما نمیتوانید باعث هیچ اختلالی در بین مریدان دافا شوید. از حالا به بعد، بجز کتابهای دافا، در کنفرانسهای فا هر اطلاعاتی، یا هر چیز صوتی یا تصویری و غیره را که بخشی از خود دافا نیستند در معرض فروش نگذارید. حتی کمتر اینکه کنفرانسهای فا و شاگردان ما مشتریهای اولیه شما باشند. نمیتوانید از مریدان دافا پول کسب کنید، مطالب برای اشاعۀ فا، روشنگری حقیقت و امثال آن، باید اجتماع را هدف قرار دهد. آن اینگونه باید انجام شود.
حالا زمانی را صرف پاسخ به سؤالات شما خواهم کرد. (تشویق) میتوانید برگههای سؤال را بدهید. اجازه بدهید به آن بپردازیم.
پرسش: آیا میتوانیم برای رسیدگی به رفتار پلیس فرانسه از ابزارهای قانونی استفاده کنیم؟
معلم: هنگامی که رهبر چین از فرانسه دیدار میکرد، شما برای خوشامدگویی و دادخواهی به آنجا رفتید. در اصل این چیز خوبی بود. اما تعدادی از آن افراد اوباش متعلق به دستهای که فالون گونگ را آزار و شکنجه میکند، موجب برپا کردن فتنه شدند و این باعث شد پلیس فرانسه که از حقیقت آگاه نبود شاگردان را آزار دهد. این حادثه مسلماً کار شیطان بود، کار آن دستۀ تبهکاری بود که فالون گونگ را مورد آزار و شکنجه قرار میدهد. [پلیس فرانسه] عامل اجرای قانون در یک کشور دموکراتیک، بهطور کامل از دستورالعملهای یک کشور دیگر، که حکومتش بوسیله شیطان کنترل شده و حقوق بشر را نقض میکند، تبعیت کرد. فکر نمیکنم که این موضوع برای کشوری که حامی دموکراسی و حقوق بشر است، باعث افتخار باشد. استفاده از ابزارهای قانونی برای حل این مسئله کاملاً بجا و مناسب است.
پرسش: مریدان دافا در تایلند درودشان را به استاد میرسانند.
معلم: متشکرم (تشویق)
پرسش: هنگام روشنگری حقیقت، برخی شاگردان آرام و خونسرد نیستند و به شیوهای افراطی صحبت میکنند.
معلم: مریدان دافا باید هر چیزی را با افکار نیکخواهانه و آرام و خونسرد انجام دهند. چه آن روشنگری حقیقت برای مردم باشد چه شرکت در یک فعالیت، باید همیشه باعث شوید که مردم خوبی و مهربانیِ مریدان دافا را ببینند. مطلقاً هیچ کاری را به شکل افراطی انجام ندهید. زمانی که موجودات را نجات داده و حقیقت را روشن میکنید، اگر به شیوهای افراطی صحبت کنید، اثر مثبتی نخواهد داشت. آن به این خاطر است که وقتی نیکخواهی شما به حد کفایت نباشد [قادر نیستید] عناصر شیطانیِ موجود در ذهن آن مردمی که مسموم شدهاند را متلاشی کنید و نمیتوانید به اثر مثبتی دست پیدا کنید.
قبلاً به شما گفتم که نیکخواهی (شَن) چیزی نیست که بتوان به آن تظاهر کرد، همچنین حالتی نیست که آن را در سطح و ظاهر حفظ کرد. نیکخواهی حقیقتاً از درون میآید و فقط از طریق تزکیه نمایان شده و کسب میشود. وقتی شما روبروی موجودات ذیشعور قرار میگیرید، به محض اینکه کلمات از دهانتان خارج میشود و به محض اینکه افکارتان پدیدار میشوند، آنها قادرند عناصر بد و چیزهای بدی که مردم دنیا را مسموم کرده است و در ذهن مردم موجودیت دارد را متلاشی کنند. و آنگاه مردم به درک آن میرسند و شما خواهید توانست آنها را نجات دهید. بدون بهکار بردن قدرت عظیم نیکخواهی حقیقی، نمیتوانید آن چیزها را از بین ببرید. و در روشنگری حقیقت هیچ [نتیجهای] کسب نمیکنید. آنهایی که بهطور خاص، چیزها را به روش افراطی انجام میدهند، بگذارید به شما بگویم که مطلقاً هیچ اثر مثبتی نخواهد گذاشت. چراکه تواناییهایی که در تزکیه بدست آوردید، آشکار نخواهد شد، و [همچنین] نیکخواهیِ شما آشکار نخواهد شد. بنابراین در زمان انجام هر کاری، هیچ گونه افکار مبارزهجویانه نداشته باشید، این اشتباه است. به افراط نروید، حتی وقتی به کنسولگریها و سفارتخانهها میروید. باید با مردم مهربان باشید. اما در مواجهه با موجودات شیطانی، قضیه متفاوت است. وقتی افکار درست میفرستیم، ما شیطانی که به نوع بشر تعلق ندارد، اهریمنها، اشباح و موجودات پلیدی که در آزار و شکنجه شرکت داشتهاند را پاکسازی میکنیم. به هر طریقی که به [حساب] آن اهریمنهای پست و یاوران تاریک رسیدگی کنید، خوب است. اما باید با مردم نیکخواه باشید. آیا ما مردم را نجات نمیدهیم؟ از آنجاکه در حال نجات مردم دنیا هستیم، چگونه بدون اینکه با آنها نیکخواه باشید میتوانید آنها را نجات دهید؟
پرسش: همینطور که موجودات بیشتری خلق شدند، تعدادی از آنها خودخواهی را رشد دادند، و سقوط کردند. آیا این یکی از دلائل انحطاط کیهان است؟ آیا در آینده همین تعداد از موجودات وجود خواهند داشت؟
معلم: خودخواهی مشخصۀ بنیادین کیهان قدیم است. به خاطر وجود این خصوصیت [است که] شکلگیری- ثبات- انحطاط- نابودی و تولد- پیری- بیماری- مرگ اجتنابناپذیرند. در آینده، فا تماماً هماهنگ، کامل و عاری از خود[خواهی] است. تغییر در این مشخصه بنیادین کیهان منجر به تغییرات اساسی در پیشرفت کیهان و خصوصیات موجودات میشود. مشخصۀ بنیادین کیهان، حالت بنیادینی که کیهان در آن [حالت] است را تعیین کرده است. آلوده شدنِ موجودات و حتی سقوط رو به پایین آنهایی که بد شدند، به علت شکلگیری- ثبات- انحطاط- نابودی است. و شکلگیری- ثبات- انحطاط- نابودی نیز بهنوبهخود نتیجۀ ویژگی بنیادین کیهان است، اما به نظر نمیرسد مستقیماً به آن ویژگی بنیادین مربوط باشد.
شما درباره امور موجودات الهی، با ذهنیتی بشری فکر میکنید. مانند چیزی که شما فکر میکنید نیست. تعداد موجودات در کیهان ثابت است، و هیچ ارتباطی با این ندارد که موجوداتی فاسد میشوند یا نمیشوند.
موجودات الهی همه جا حضور دارند، و موجودات همه جا هستند، و تعداد بسیار زیادی از آنها وجود دارند، بهطوریکه غیرقابل شمارش هستند. میدانید، در مورد هوا، آن از ذرات بسیاری تشکیل شده است. زمانی که چشم باز میکنیم هر چیزی که میبینیم از ذرات ذرهبینی و حتی ذرات ذرهبینیتری که ذرات لایۀ بزرگتر بعدی را شکل میدهد، ساخته شده است. در هر لایه از ذرات، موجودات وجود دارند، و در هر لایه از ذرات حتی گروههایی از موجودات غولپیکر وجود دارند. برخی از آنها در بُعدهای مختلف ظاهر میشوند. در حال حاضر نمیتوان آن را با روشهای علمی مشاهده کرد، اما آنها وجود دارند. اینگونه است که تعداد بیشماری از آنها وجود دارند- اگر یک ذرۀ غبار را بردارید، موجودات بیشماری در آن وجود دارد. و من اینجا به باکتری اشاره نمیکنم. اگر شما یک ذره را به اندازۀ کره زمین بزرگنمایی کنید و به آن نگاهی بیندازید، خواهید دید چه تعداد موجود روی آن وجود دارد. و آن ذرۀ کوچک غبار کوچکترین ذرۀ ذرهبینی نیست. ذرات ذرهبینیتری وجود دارد، و باز هم حتی ذراتی که ذرهبینیتری هستند، و آنهایی که تقریباً بینهایت ذرهبینی هستند. این در مورد چیزهای ذرهبینی است. اما درباره ذرات بزرگتر چطور؟ در عالمِ عظیم کیهانی، چه تعداد موجودات در بدنهای غولپیکر کیهانی وجود دارند که از مولکولها بزرگترند، و هنوز هم بزرگتر، و باز هم بزرگتر؟ رویهمرفته چه تعداد از موجودات باید در آنجا وجود داشته باشند؟! کیهان از نظر تنوع غنی است و بهطور باورنکردنی عظیم است. هر چیزی زنده است و هر چیزی یک موجود است. موجودات بسیار زیادی وجود دارند که همه جا هستند. موجودات چه خوب باشند یا نباشند، این ربطی به تعداد آنها ندارد. طولعمر تمام موجودات زنده بوسیله سرشت کیهان کهن تعیین شد؛ در گذشته قانون شکلگیری- ثبات- انحطاط- نابودی موجب آن شد. در آینده فا تماماً هماهنگ و کامل خواهد بود.
پرسش: آیا چهره ظاهرِی حال حاضر ما همانند ظاهر روح اصلی ما و ظاهرمان بعد از رسیدن به کمال است؟
معلم: قبلاً در این مورد صحبت کردهام. هر چه بالاتر بروید شگفتانگیزتر و جوانتر به نظر میرسید، و همچنان شبیه خودتان خواهید بود. خواه در حال حاضر پیر، میانسال یا جوان باشید روحتان ممکن است آن طور نباشد. اما همینطور که بالاتر میروید مطمئناً جوانتر و شگفتانگیزتر خواهید بود. پس، ازآنجا که آن شگفتانگیز است، آن شگفتانگیز بودن، زیبایی را هم شامل میشود. بنابراین وقتی به سطوح بسیار بالا برسید، درواقع زمانی که تا نقطه بخصوصی تزکیه کرده باشید، خواهید دید که آنقدر زیبا هستید که شبیه [چهره] اکنونتان نیستید، و اصلاً شباهتی به افراد روی زمین ندارید. آن تجلی قلمرویی است که در نتیجۀ فراتر رفتن از بشربودن و صعود به آنجا حاصل میشود.
پرسش: در کجای بدن انرژی بهطور خاص قوی است؟ (خنده حاضرین)
معلم: این سؤال یک شاگرد جدید است. فرقی نمی کند کجا باشد، قدرت همه جا یکسان است. فقط اینطور است که بخشهای مختلف بدنتان حساس هستند. شما میخواهید بدانید کجا حساس است و کجا بهطور خاص قوی است؟ تحت تأثیر گونگ، تغییرات در تمام بدن یکسان است.
پرسش: در سرزمین اصلی چین شاگردانی هستند که به خاطر ترس قدم پیش نمیگذارند. آیندۀ آنها چگونه خواهد بود؟
معلم: در حال حاضر نمیخواهم چیزی قطعی دراین باره بگویم. در واقع همۀ شما دربارۀ این موضوع بهخوبی آگاه هستید: وقتی شخصی از دافا سود میبرد، و با این حال وقتی دافا با مشکلی مواجه میشود برای حفاظت از خود درباره حقیقت امور چیزی نگوید، آیا این شخص مستحق نجات است؟ بگذارید با مثال سادهای توضیح دهم. فردی میبیند شخص دیگری در خطر است و جانش را نجات میدهد. سپس شخص نجات پیدا کرده میبیند که ناجیِ او در دردسر بزرگی افتاده است، اما او را نادیده میگیرد. آیا او شخص خوبی است؟ شما موجودی هستید که توسط دافا خلق شده، و دافا زندگیِ جدیدی به شما بخشیده است، پس وقتی شرایطی بوجود میآید که طی آن، مریدان دافا تحت شکنجه قرار میگیرند و دافا مورد صدمه واقع میشود، و شما هنوز هم نمیتوانید از دافا حمایت کنید، آیا همچنان مرید دافا هستید؟ در ابتداییترین معنا حتی نمیتوان شما را فردی خوب نامید. از آن گذشته، شما حقیقتاً [از دافا] سود بردهاید، از نظر موجودات الهی، شما بدترین موجود هستید، حتی بدتر از آنهایی که مستقیماً فا را مورد آزار و شکنجه قرار دادهاند. چراکه آن آزاردهندگان از فا سود نبردهاند. بنابراین چنین شخصی حتی بدتر از آن افراد فرومایه است. و بیشتر اینکه، این قانون بزرگ است که تمام زندگی در کیهان را خلق کرد. اینکه با این افراد چگونه برخورد میشود، فا استانداردهای خودش را دارد.
پرسش: آیا «افکار افراطی » در «تمام افکار افراطی از بین رفته // تزکیه تا بودا شدن سخت نیست[۲]» به کارمای فکری اشاره میکند؟
معلم: بله درست است. کارمای فکری بیشتر اینطور تجلی مییابد که فرد دچار پروازِ خیال یا زیادهروی در تصورات لگامگسیخته میشود، که همگی آنها وابستگیهای بشری هستند. بیشتر اوقات، آنها همان افکار لگامگسیختۀ تمنای کسب آنچه فرد آرزو میکند هستند، چیزهایی که فرد میخواهد اما نمیتواند بدست بیاورد. به همین خاطر است که «افکار افراطی» نامیده میشوند، افکاری که پوچ و بیهوده هستند. (استاد لبخند میزنند) معنایش این است.
پرسش: حین گزارش اخبار از تایوان، بهمنظور مشخص کردن تقابل بین دو طرف تنگه از چه زاویهای باید نگاه کنیم؟
معلم: «حین گزارش اخبار از تایوان، برای مشخص کردنِ تقابل بین هر دو طرف تنگه، از چه زاویهای باید نگاه کنیم؟» این سؤال واضح نوشته نشده است. چیزی که درواقع میخواهید بگویید این است که آنها در رابطه با فالون گونگ نگرشهای متفاوتی دارند. چگونه این تمایز را نشان دهیم؟ نگرشهایی که هر دو طرفِ تنگه دارند، بهخودی خود تمایز را ایجاد میکند. فرهنگ و تبارِ هر دو یکی است، اما همچنان این دو مکان دو نگرش متفاوت درباره دافا دارند. آیا این خودش یک تمایز نیست؟ در مقالات روشنگری حقیقت میتوانید آنها را با هم مقایسه کرده و کمک کنید تا مردم دنیا آن را ببینند.
پرسش: چگونه برای شرکتهای بزرگ حقیقت را روشن کنیم؟
معلم: در این مرحله هیچ تمایزی بین کوچک و یا بزرگ بودن شرکت قائل نمیشوم. مهم نیست چه باشد. ما باید تمام آنهایی که میبایست نجات پیدا کنند را نجات دهیم. شما باید هر کاری را که لازم است انجام دهید، هر کسی که میتواند نجات یابد را نجات دهید، و هر کاری از دستتان برمیآید انجام دهید. اینکه مردم بخواهند نجات یابند مسئلهای مربوط به خود آنهاست.
پرسش: یک مرید دافا در منطقه ما تمام مدت مشغول انجام کارهای دافا است بهطوریکه درمسئولیتهایی که در قبال خانوادهاش باید انجام دهد، کوتاهی میکند.
معلم: شاگردی که این سؤال را بالا فرستاده نیز به نظر میرسد یک وابستگی دارد. از زبان استاد [برای انتقاد از دیگران] استفاده نکنید. چیزی که به شما گفتهام این است که هر جایی که هستید باید فرد خوبی باشید طوری که دیگران بگویند شما یک مرید دافا هستید. باید امور خانواده و محل کارتان را بهخوبی اداره کنید. بهعنوان مریدان دافا، اینکه چقدر بهخوبی تزکیه کردهاید کاملاً در این محیطها، در جلوی چشم مردم دنیا، منعکس میشود. ممکن است بگویید: «من خوب تزکیه کردهام، من یک مرید دافا هستم.» اما هنوز هم در برخورد با مردم دنیا در آن محیطها رفتار خوبی نداشته باشید. آنگاه چگونه میتوانید نشان دهید که بهخوبی تزکیه کردهاید؟ (استاد به آرامی میخندند) درست؟ البته تعدادی از مریدان دافایمان بهخوبی تزکیه کردهاند فقط اینطور است که آن مسائل را نادیده گرفتهاند. اما حالتِ بهخوبی تزکیه کردن، چیزی نیست که بتوان نمایش داد، آن صرفاً حالتی است که یک تزکیهکننده [آنطور] هست.
پرسش: آن سردسته اهریمن در چین که توسط نیروهای کهن انتخاب شده است باید گذشته شرمآوری داشته باشد. آیا استاد میتوانند درباره پیشینۀ آن به ما بگویند؟
معلم: در واقع پیشینۀ زیادی وجود ندارد. آن پفی(فوت) از هوایی شیطانی است که توسط جسد تجزیه شدهای که هزاران سال عمر داشت، بیرون وزید، و تبدیل به جنینِ وزغی شد که نیروهای کهن انتخابش کردند. آن مستعد حسادت بود، [حسادتی] که ریشه در تندخو و ناچیز بودن او داشت، و از طریق زد و بند در چرخه اداری، با آسیب رساندن به دیگران راهش را برای پیشرفت به جلو باز کرد، دستههایی شکل داد، آرمانهای اصیلی نداشت، تملقگویی میکرد، و کارهای کاملاً بیشرمانهای انجام میداد. نیروهای کهن دیدند که آن برای تفاله بشریت بودن، استاندارد لازم را دارد- حتی بیشتر از حد مورد نیاز هم دارد- و انواع و اقسام شرارت را [با خود] دارد. نیروهای کهن بهطور باورنکردنی به آن علاقهمند شدند و میدانستند که مطمئناً هنگامی که زمانش برسد میتواند کاملاً به دردشان بخورد. نیروهای کهن آن را انتخاب کردند و بهطور حسابشدهای [شخصیتش را] شکل دادند. در آن زمان وقتی آنها درحال انجام انتخابشان بودند به دنبال چیزی بودند که شیطانی و احمق باشد. به همین علت است که آن کاملاً به این شکل رفتار میکند.
پرسش: لطفاً درباره اهمیت فرستادن افکار درست و دادخواهی در مقابل کنسولگریها و سفارتخانهها بگویید. ما هر روز زیر باران و آفتاب، جلوی آنها تمرین میکنیم. با اینکه شرایط خوب نیست اما ما کاملاً استوار هستیم.
معلم: کنسولگریها و سفارتخانهها در کشورهای مختلف مکانهایی هستند که چینیهای خارج از کشور میتوانند به آنجا رفته و نظراتشان را ابراز کنند. البته شما هم میتوانید به آنجا بروید. در آنجا هم افرادی هستند که میتوانند نجات پیدا کنند. پس بسیار اهمیت دارد. همچنین کارهایی که آنجا انجام میدهید، میتواند بوسیله مردم دنیا دیده شود. اما برای مریدان دافا این واقعاً طاقتفرسا است. در شمال زمستان بسیار سرد است، با بادهایی بیاندازه سرد که تا مغز استخوان را منجمد میکند، مریدان دافا هنوز به تلاشهایشان ادامه میدهند. آنها فوقالعادهاند، حقیقتاً فوقالعادهاند! هر کسی در اعتباربخشی به فا مسیر خودش را طی میکند. آن شاگردان نیز مسیر خودشان را در جهت اعتبار دادن به فا میپیمایند.
پرسش: شما اغلب درباره تقوای عظیم مریدان دافا صحبت میکنید. البته من به هر چه که میگویید باور دارم. اما برایم سخت است که نیروی عظیم کارهای کوچکی که انجام میدهم را ببینم. آنها تنها چند قطره آب در رودخانهای خروشان هستند. بهطور مستمر فا را مطالعه خواهم کرد و چیزها از طریق فا [برایم] آشکار خواهد شد.
معلم: بله اینطور احساس میشود چراکه اساساً تمام موجودات در جامعه بشری در توهم زندگی میکنند، و موجودات انسانی بیشتر از همه فریب خوردهاند. درباره هدف آن به شما گفتهام. آن برای این است که به موجودات بشری در حالیکه در توهم قرار دارند، فرصتی برای برگشت و تزکیه بدهد. اگر انسانها در حالیکه قادر به دیدن تصویر حقیقی چیزها نیستند، هنوز هم بتوانند خوب عمل کنند و بالاتر از آن، بتوانند در تزکیه در میان رنج پایداری کنند، آنگاه آن کلید بازگشتشان است. اگر تمام مردم میتوانستند تصویر حقیقیِ کیهان و وجود موجودات الهی را ببینند، آن وقت همه، کارهای خوب انجام میدادند. هیچ نیازی نمیبود تا دربارۀ دادنِ فرصت به موجودات بشری حرفی زده شود و نجات انسانها ضروری نمیبود. همه سعی میکردند کارهای خوب انجام دهند. آنگاه کسی نمیخواست هیچ کار دیگری انجام دهد، و هیچ چیز دیگری نبود که بخواهند- همگی [فقط] میخواستند خود را تزکیه کنند. در آن صورت آیا آن تزکیه به حساب میآمد؟ حتی اگر قادر به تزکیه میبودند، فکر میکنم قطعاً تزکیهشان بسیار کند پیش میرفت چراکه تصویر واقعی چیزها را دیده بودند- «موجودات الهی آنجا هستند. مقصدمان آنجاست. بیایید برویم، و تا زمانی که به آنجا نرسیدیم متوقف نخواهیم شد.» اما زمانی که در این توهم هستید نمیتوانید انتهای آن را بببینید، و نمیتوانید مقصدتان را ببینید. و حتی نمیتوانید اثرات حقیقیِ کارهای باشکوهی که انجام میدهید را ببینید. دقیقاً در چنین محیطی، اگر بتوانید در تزکیه موفق شوید و از آن بیرون بیایید، موجودات الهی همگی، شما را تأیید خواهند کرد. فکر خواهند کرد که پس از گذر از چنین سختیهایی، بودن در چنین توهمی و چنین محیطی که انواع و اقسام مداخلات در آن وجود دارد، و مقاومت در برابر انواع و اقسام وسوسههای مادی مانند شهرت، نفع شخصی، و احساسات، شما توانستید که از حالت بشر بودن جدا شده و خارج شوید. تنها آن هنگام خواهد بود که نظر آنها را به خود جلب خواهید کرد. تنها آن هنگام آنها میفهمند که شما برجسته هستید و ارزش این را دارید که موجودی الهی شوید. این است تقوای عظیم. اگر تمام آن به این صورت نبود، سهقلمرو و بشریت همانند سطوح دیگر کیهان میبود، به حالتی که تصویر حقیقی برای هر یک از سطوح نمایان میبود. آنگاه نوع بشر وجود نمیداشت و اینجا دنیای موجودات الهی میبود. دست کم در آن صورت میتوانستیم بگوییم که آنها موجودات الهی در پایینترین سطح هستند بجای اینکه موجودات بشری در پایینترین سطح باشند. اینگونه مسائل به هم ارتباط پیدا میکنند. وقتی که مریدان دافای امروز بتوانند بهخوبی از عهده آنچه که باید انجام دهند، برآیند، و طی این سالهای کمی که پر از سختیها و مشقات بوده است، آن را انجام دهند، در آینده همه چیز را خواهید دید. آن را گرامی بدارید. آن را گرامی بدارید! شما باید بخشی از سفرتان را که در حال حاضر کامل کردهاید گرامی بدارید، و برای آن مقداری که پیش رو باقی دارید نیز باید بهخوبی عمل کنید. (تشویق)
پرسش: ما چگونه حرف چینیِ «بِی» را در واژۀ «سی بِی» (به معنی لطف و رحمت) درک کنیم؟
معلم: من دافا را منتقل نمیکنم تا کلمات را توضیح دهم، زیرا این چیزها بسیار بیاهمیت هستند، آنقدر ناچیزند که ارزشی ندارند. اجازه دهید دو جمله به شما ارائه دهم: «بدونِ «هیچ»، آن یک احساسِ بشری است. اگر آن یک احساس بشری باشد، پس بِی (رحمت) نیست.»[۳]
در جامعه بشری، طی زمانی بسیار طولانی- همانطور که قبلاً گفتم- چین صحنه بزرگ نمایشِ تاریخ بوده است. برای هزاران سال بهطور پیوسته اساس و پایه هر چیزی برای موجودات بشری بنا گذاشته شد، به این منظور که وقتی زمان کسب فا فرا میرسد، آنها فرهنگ، طرز فکر، رفتار، شیوه زندگی درست و قدرت شناخت و درک فا را داشته باشند. همچنین آن شامل این است که چگونه در میان توهم، مردم تحت تأثیر وابستگیها قادر به دیدن وضعیت حقیقی نیستند، و هنوز در همان حال، تا آنجایی که افکار درستشان را از طریق مطالعه فا گسترش میدهند، میتوانند از آن رها شوند. این دقیقاً چنین محیطی است که خلق شد. واقعاً تلاش بسیاری برای آن بکار برده شد، و انسانِ امروزی بوجود آمد. اما بهعلت مداخلۀ نیروهای کهن، شرایط اینجا دیگر بهترین نیست، و من خردمندانه از آن بهره میبرم. تعداد زیادی شاگرد سفیدپوست، سیاهپوست و شاگردانی از سایر قومیتها وجود دارند. امروز شما در مکان سرزمین اصلی چین نیستید، اما بگذارید بگویم، در طول تاریخ تقریباً هر کسی در دنیا از سرزمین اصلی چین بیرون آمده است. (تشویق) طرز فکر شما با چینیهای امروز فرق میکند. اما زمانی در تاریخ گذشته؛ پایه و اساس آن نوع طرز تفکر را بنانهادید. در عمق وجودتان شما [آن را] درک میکنید. به عبارت دیگر شما فایی که امروز اشاعه میدهم را میفهمید. شکل ظاهری کلمات [در هر زبانی] متفاوت است، اما محتوای درونی آنها یکی است. شما میتوانید محتوای فا را بشناسید و آن را تجربه و حس کنید. به همین علت تزکیهتان تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
بنابراین، [مفهوم] سی بِی زمانی که فرهنگ برای بشر ساخته شد، بوجود آمد. سی بِی حالتی را توصیف میکند که در آن یک احساس خدایی نمایش داده میشود، احساسی که از [سطح] موجودات بشری فراتر میرود. البته این اصطلاح دو واژهایِ سی بِی اکنون در جامعه بشری عادی هم استفاده میشود، اما قطعاً چیزی نیست که موجودات بشری بتوانند به آن دست پیدا کنند. چراکه فرهنگ امروزی مغشوش شده است. مردم دیگر به موجودات الهی اعتقادی ندارند، و دیگر نمیدانند که باید تزکیه کنند. انسانها جرأت این را پیدا کردهاند که علیه بوداها، علیه فا، و علیه خدایان کفرگویی کنند و اصطلاحات تزکیه را در میان مردم عادی بکار ببرند. انسانها تمام این کارها را انجام دادهاند. اما آنها اصطلاحات مردم عادی نیستند، فقط اینطور است که مردم عادی آنها را برداشته و استفاده کردهاند.
پرسش: «تمام ملت رودرروی آن میایستد.» لطفاً آن را بیشتر شرح دهید؟
معلم: اسرار آسمان پیش از رسیدن موعدش نمیتواند افشا شود. (استاد به آرامی لبخند میزنند) (حاضرین میخندند و تشویق میکنند) همانطور که قبلاً به شما گفتم آزار و شکنجه فالون گونگ باعث شده است که مردم چین درک صحیحی از فالون گونگ نداشته باشند، بنابراین، گرچه خیلی از مردم با فالون گونگ آشنا نیستند، اما همگی آن سردسته شرور را محکوم میکنند. آیا الان چنین نیست؟ (تشویق)
پرسش: من اخیراً در حال مبارزه با عاملی قدرتمند بودهام. احساس میکنم ممکن است نتوانم به همین ترتیب ادامه دهم، و [تا به حال] هرگز به این اندازه از لحاظ ذهنی و جسمی احساس خستگی نکردهام.
معلم: افکار درست بفرستید تا یاوران تاریک را پاک کنید. در حال حاضر، هرگاه مریدان دافا به هنگام اعتباربخشی به فا دچار مداخلهای سرسختانه و غیرطبیعی میشوند، پس حتماً آن کار یاوران تاریک است. وقتی آنها را پاک میکنید، مطمئن شوید که کاملاً محو شده و از بین میروند. اما آن شاگردانی که دیرتر فا را کسب کردهاند یا شاگردانی که دیرتر قدم پیش گذاشتهاند، تزکیه و اعتباربخشیتان به فا، همزمان به هم گره خورده است و این موجب خواهد شد فشار روی شما حتی شدیدتر جلوه کند. البته این تزکیه است، و تا وقتی افکار درست قوی داشته باشید مطمئناً خواهید توانست بر آنها غلبه کنید. وجود سختیها مسلم است. [چراکه] موجودات بشری قبل از شروع تزکیه کارما دارند، آنها باید در طول تزکیه کارما را از بین ببرند، و وقتی که در حال ازبین بردن کارما هستند، رنج میکشند. این کارمایی است که از قبل بدهکار هستید، و استاد نمیتواند تمام آن را برایتان پاک کند. اگر اینگونه میبود که بدون پرداخت بدهی کارمایی موجودی الهی شوید، موجودات الهی حضورتان را اسباب مزاحمت میدیدند: «چگونه میتوانی بین ما باشی؟ آیا آن بدهیهایت را پرداخت کردهای؟ تمام آنها توسط استادت برداشته شده و پرداخت شدهاند. از چه زمانی اینگونه شده است؟» البته اینگونه نمیشود، به همین خاطر شما باید در تزکیه مقدار معینی رنج را تحمل کنید.
با این حال بهطور نسبی بخواهم بگویم، برای شاگردان خارج از سرزمین اصلی چین، رنجهایی که تحمل میکنید فرسنگها از رنجهایی که تزکیهکنندگان در گذشته تحمل میکردند فاصله دارد. در آن زمان چقدرسخت بود! امروز آنقدرها سخت نیست. میدانید امروزه سختیها کجا هستند؟ در گذشته مردم، هم ذهنی و هم جسمی زجر میکشیدند، و امروز شما فقط زمانی که نمیتوانید از وابستگیهایتان دست بکشید رنج میبرید. زجرهای شما فقط از رها نکردنِ وابستگیهایتان میآید- «ای وای! چرا اینقدر احساس بدی دارم! چرا بعضیها همیشه با من بدرفتاری میکنند؟ چرا بدنم همیشه در حال ازبین بردن کارماست؟» موجودات بشری نمیتوانند این چیزها را رها کنند. حداکثر چیزی که میتوانید رها کنید چیست؟ آیا افکارتان میتواند درست باشد و آیا شما میتوانید مانند یک مرید واقعیِ دافا باشید؟ درستکار، باوقار و با اعتماد به نفس باشید و خود را یک مرید دافا در نظر بگیرید. اگر تحت هر شرایطی بهطور واقعی از وابستگیهایتان دست بکشید، و با خود مانند یک مرید دافا رفتار کنید که با مردم عادی متفاوت است، باور دارم که همه چیز تغییر خواهد کرد. شاگردان قدیمی با گذر از تمام آنها، این را عمیقاً تجربه کردهاند. بنابراین شاگردان جدیدتر باید در این زمینه اغلب از شاگردان قدیمی بپرسند و مشورت بگیرند، و زمان بیشتری برای مطالعه فایی که قبلاً آموزش دادم، بگذارند. این سؤالها تا حدودی توضیح داده شدهاند. چیز دیگر این است که اخیراً خدایان بد (یاوران تاریک) که وارد سهقلمرو شدهاند نیز مستقیماً در آزار و شکنجه مریدان دافا شرکت کردهاند. در بیشتر مواقع آنها هستند که کارهایی را انجام میدهند. وقتی افکار درست میفرستید، آنها را نابود کرده و مداخلات را محو کنید.
پرسش: من از استاد بسیار سپاسگزارم که نجاتم دادند. اما از نظر مالی شدیداً مقروض هستم، و انواع و اقسام افکار و وابستگیهای بشری را دارم. بسیار نگرانم. استاد محترم لطفاً کمکم کنید.
معلم: من میتوانم شما را نجات دهم، اما درخصوص آن دلائلی که گفتید نمیتوانم به شما کمک کنم. (حاضرین میخندند) فقط میتوانم به شما بگویم تزکیه کنید. اگر بگویید که «اکنون پول زیادی بدهکار هستم، نمیتوانم ذهنم را آرام کرده و تزکیه کنم. معلم کمک کنید پول به دست بیاورم و بدهکاریام را بپردازم که بتوانم بدون نگرانی تزکیه کنم»، بگذارید به شما بگویم، این تزکیه نیست. من نمیخواهم شما بدین صورت تزکیه کنید. چراکه تمام موجودات بشری قرضهایی برای پرداخت دارند، [چیزهایی که] اینجا و آنجا بدهکار شدند، و هرکسی رنجی دارد که باید از آن بگذرد، و دقیقاً در میان چنین مشکلاتی است که شما نشان میدهید آیا میتوانید تزکیه کنید یا خیر. اگر بتوانید، آنگاه همه چیز ممکن است تغییر کند. اما تزکیهتان باید استوار، واقعی و برآمده از اراده و اشتیاق خودتان باشد. اگر بگویید «من تزکیه میکنم. و هر روز تمرینها را انجام میدهم»، اما در اعماق وجودتان فکر کنید «تا وقتی تمرین کنم استاد گفتند که تمام آن مشکلاتم برداشته خواهد شد و تغییر خواهد کرد،» پس اگر چنین افکاری داشته باشید، چیزها تغییر نمیکنند. زیرا در این صورت شما یک شکافی دارید و بر روی وابستگی خود سرپوش میگذارید. شاید خودتان را گول بزنید، اما موجودات الهی را نمیتوانید گول بزنید. وقتی که بهطور واقعی یک تزکیهکننده شوید، و آشکارا و شرافتمندانه یک مرید دافا شوید، هر چیزی تغییر خواهد کرد.
با این وجود، مواردی هستند که یاوران تاریک مداخله میکنند. شما باید بهطور جدی مداخلات را با افکار درستتان پاک کنید.
در ادامه نکته دیگری را ذکر میکنم. اخیراً بسیاری از مریدان دیدند که تعداد کمی از شاگردان نسبت به استاد محترمانه رفتار نمیکنند. حقیقت این است که، من تمام آنها را میبخشم اما دقت کنید: عوامل مختلف نیروهای کهن و آن موجودات در کیهان که توسط فا اصلاح نشدهاند، نمیبخشند. آنها این را تقبیح کرده و هر کاری بخواهند با شما میکنند. زمانی که در گذشته فا را در سرزمین اصلی اشاعه میدادم، چنین مسئلهای تقریباً اغلب اوقات اتفاق میافتاد. وقتی یکبار کسی به استاد بیاحترامی کند، قطعاً آنها او را به سمت مقابل هل میدهند. تمام موجودات برای فا آمدهاند، تا نقشی مثبت یا منفی ایفا کنند. آنهایی که نقش منفی ایفا میکنند در انتها نابود خواهند شد. بنابراین وقتی آنها میبینند یک شاگرد آنگونه عمل میکند قطعاً آن شخص را به سمت دیگر پرت میکنند و [باعث میشوند] از آن به بعد هر چقدر که بتواند کارهای بد انجام دهد.
خیلی خطرناک است. پس وقتی چنین چیزی اتفاق بیفتد، نیروهای کهن فوراً این کار را خواهند کرد زیرا آنها دلیل و بهانهای برای انجام آن پیدا کردهاند. آنها خواهند گفت بدهکاریِ عظیم آن شخص توسط استادش پاک شده و استاد به خاطر او آن را تحمل کرده است، استاد کسی مثل او را- که مستحق جهنم بود- نجات داده، و اجازه داده تا موجودی الهی شود، و به او چیزهای بسیاری داده است. اگرچه او آن چیزها را نمیبیند، اما تمام آنها واقعی هستند و حقیقتاً به او داده شدهاند. آنها فکر خواهند کرد «او چگونه جرأت میکند با استادش به این شکل رفتار کند؟» و بنابراین با اصرار او را به سمت دیگر پرت کرده و او را مجبور به انجام کارهای بد میکنند تا اینکه عاقبت نابود شود.
البته، من این نظم و ترتیبهای نیروهای کهن را تأیید نمیکنم، و به آنها اجازه نمیدهم آن کارها را انجام دهند. و به همین خاطر تمام سعیام را میکنم که شاگردان، خودشان این چیزها را دریابند. اما اگر شاگردانمان به اینها توجه نکنند، خلاص شدن از این نوع محنت سخت خواهد بود. این مسئله چند لحظه پیش به ذهنم رسید. باید این را جدی بگیرید- تمام راههای منحرف، مملو از خطر و تله هستند.
پرسش: فقط هفت ماه است که فا را کسب کردهام. آیا یک مرید دورۀ اصلاح فا محسوب میشوم؟ آیا زمانی که فا دنیای بشری را اصلاح میکند من هم بازخواهم گشت؟
معلم: نمیتوانم بگویم پرسشتان اشتباه است. اما آنجا شما یک وابستگی دارید. چه شاگرد جدید یا قدیمی باشید، مهم نیست در کدام دسته از شاگردان قرار دارید، حالا که از در تزکیۀ دافا وارد شدید- حالا که وارد درِ تزکیۀ حقیقی شدهاید- به هیچ چیزی وابستگی نداشته باشید. تنها یک فکر بشری میتواند تبدیل به مانعی در راه پیشرفتتان باشد. به همین خاطر گفتهای در تزکیه وجود دارد، «داشتن آرزوی تزکیه، بدون آرزوی بدست آوردن گونگ.» شما میتوانید تزکیه کنید اما نمیتوانید وابسته باشید. وقتی که هیچ آرزوی بشری نداشته باشید و به هیچ چیزی وابستگی نداشته باشید، تزکیهتان سریع پیش میرود، بهسرعت پیشرفت میکنید، و امتحانهای سختِ کمتری خواهید داشت. هرگاه وابستگی [به چیزی] داشته باشید تزکیهتان کند خواهد بود.
نگران این نباشید که مرید دورۀ اصلاح فا هستید یا جزو مریدان آیندهاید. اکنون که راه تزکیه را در پیش گرفتهاید، هم اکنون موجودی هستید که موجودات بیشمار دیگر به شما غبطه میخورند. پس در مسیرتان بخوبی گام بردارید. یک موجود هر کاری که در کیهان انجام دهد، بازخورد آن را دریافت میکند. برای انجام کارهای خوب و انجام کارهای بد بازپرداخت وجود دارد. البته در ازای تزکیه نیز بازپرداختی وجود دارد- از آنجاکه به مقام دستیابیِ خود اعتبار بخشیدهاید، بازپرداخت خوب آن رسیدن به مقام دستیابی است. این یک حقیقت مطلق در کیهان است. زیاد [به آن] فکر نکنید، و نگران این نشوید که وضعیتتان چگونه است. اگر میتوانید آنچه را که لازم است انجام داده و تزکیه کنید، پس پیش رفته و تزکیه کنید.
پرسش: معلم لطفاً «راهحلهای نیکخواهانه » را توضیح دهید.
معلم: با گفتنِ «راهحلهای نیکخواهانه» منظورم راهی است که از طریق آن، موجودات در کیهان، طی اصلاح فا در فا جذب میشوند. بعضی از موجودات مستحق راهحلهای نیکخواهانه نیستند، در اینصورت آنچه باید، انجام میشود. برای موجوداتی که علیه اصلاح فا مرتکب گناه شدهاند، آنها حتی کمتر شایسته راهحلهای نیکخواهانه هستند. وقتی اصلاح فا میآید، آنها پاکسازی میشوند. موجوداتی که با راهحلهای نیکخواهانه مورد رسیدگی قرار میگیرند به بهترین شیوه در فا جذب میشوند. و مریدان دافا چیزی حتی بهتر از راهحل نیکخواهانه دریافت میکنند، زیرا مریدان دافا فعالانه تزکیه میکنند، و به سوی آینده در حال تزکیه خود هستند، پس این با ارزشتر از آن است که نیکخواهانه حل و فصل شود.
پرسش: تمام مریدان دافا در فرانسه بهترین درودهایشان را به استاد میفرستند.
معلم: متشکرم. (تشویق)
پرسش: در فرانسه مرید دافایی هست که مشکلات ذهنی دارد. یکبار که در حال دادن فلایر به گردشگران چینی بود کنترل خود را از دست داد و جلوی گردشگرها شروع به داد و فریاد کرد، که اثری منفی داشت. وقتی جلوی سفارت افکار درست میفرستد نمیتواند آرام بماند، و دورتا دور سفارتخانه چیزهایی مینویسد.
معلم: وقتی به این چیزها میرسد، بهعنوان مریدان دافا باید بهخوبی آنها را اداره کنید. آن شاگرد، اگر یک مرید دافا باشد، نمیتواند آن کارها را انجام دهد. ما تنها با رحمت میتوانیم موجودات را نجات دهیم. انجام کارها به شکل غیرمعقول اثرات منفی به بار میآورد.
وقتی تعداد اندکی از شاگردان نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند، شاگردان دیگر باید آنها را متوقف کنند. مریدان دافا یکی هستند، و شما باید با هم همکاری کنید و اجازه ندهید دیگر چنین چیزهایی اتفاق بیفتند- وقتی این چیزها پیش آید باید بهطور مناسبی حلشان کنید. اگر آن شخص واقعاً مشکلات ذهنی دارد، پس فکر میکنم باید آن شاگرد را ترغیب کنیم در خانه تمرین کند؛ استاد در آن صورت نیز از او مراقبت خواهد کرد و نیازی نیست که او بیرون و در اجتماع برود. اگر مسئله مشکلات ذهنی نباشد پس باید به او کمک کنید.
پرسش: هر چیزی در کیهان تقدیر مشخصی برای خود دارد. بعضی موجودات محکوم به نابودی هستند. چه چیزی این تقدیر را برای آن نوع موجود تعیین میکند؟
معلم: «هر چیزی در کیهان تقدیر مشخصی برای خود دارد» به کل کیهان اشاره میکند. برای مثال حقیقت فای قدیمی، این واقعیت را از قبل تعیین کرده است که کیهان از میان شکل گیری- ایستایی- فساد- نابودی میگذرد. این وسعتِ خردِ فای کهن است. اگرچه تقدیر کیهان به این شکل تعیین شده است، و با اینکه ریشههای آن موجودات خاص، درون کیهان، به لحاظ تاریخی به کیهان پیوند خورده است، اما برای هر کاری که یک موجود بهطور مشخص انجام میدهد و میزان کارمایی که دارد، او باید برای تمام آن تاوان بدهد، و اگر کارمایش بزرگتر شود نابود خواهد شد. اینها موضوعاتی هستند که به خود آن موجود بستگی دارد. و همچنین اینکه یک موجود خودش چه جهتی را برمیگزیند، اساساً ثابت و پایدار نیست. اما از طریق عملکرد یک موجود، دیگران میبینند که در کیهان، بَعداً و سپس پس از آن، و سپس پس از آن، چه اتفاقی برای او خواهد افتاد. به عبارتی دیگر جدا از ساختار زمانی این بُعدِ ما، در ساختار زمانیِ دیگر، کارهایی که او انجام خواهد داد و ادامه وضعیت کنونیاش را میبینید. اگر حالت او در زمان حال ناگهان تغییر کند، پس حالتش در مرحلۀ بَعدی نیز تغییر خواهد کرد، بنابراین این چیزها ثابت نیستند. اما کل شکلگیری- ثبات- فسادِ مقدرشده برای کیهان ثابت است.
پرسش: اینکه کسی بتواند یک مرید دافا باشد تا حد زیادی بستگی به رابطه تقدیری هر شخص دارد. پس علت اصلی روابط تقدیری چیست؟
معلم: من درباره روابط تقدیری در جوآن فالون و در بسیاری از دیگر سخنرانیهای فا صحبت کردهام. بهطور خاص در مورد روابط تقدیری مریدان دافا گفتهام. سه نوع وجود دارد، مریدان دافا در سه حالت قرار دارند. فکر نمیکنم تکرار آن در اینجا لزومی داشته باشد زیرا وقت زیادی نداریم. شاید نرسم تمام سؤالات را جواب دهم. (استاد به آرامی میخندند). در آموزشهای قبلی فا به دنبال آن بگردید.
پرسش: بسیاری از همتزکیه کنندگان درباره اینکه چگونه باید فا را در این سطح بشری کامل و بینقص[۴] کنیم، نظرات مختلفی دارند.
معلم: کامل و بینقص کردنِ این سطح بشری؟ این گفتهای نادرست است. اگر کاری را بهخوبی انجام ندهید، این مسئلهای مربوط به تزکیه است، و موضوعی از «کامل و بینقص کردن» نیست.
پرسش: چگونه شخص میتواند بر بنیانِ خود[۵] و محدودیتهایی که آن برایش ایجاد میکند غلبه کند؟
معلم: در تزکیه نباید به این چیزها وابسته باشید. آن نامربوط است. نگران نباشید که بنیان شما چیست. وقتی موجودی امروز از عهده آن برآمده که واردِ دافا شود، بنیاناش بد نیست. به مردم دنیا نگاه کنید- بیش از ۷ میلیارد نفر در جهان زندگی میکنند، و چه تعداد مرید دافای دوره اصلاح فا وجود دارد؟ با این حال شما یکی از آنها هستید. بنابراین چرا هنوز باید در مورد بنیانتان صحبت کنید؟ (تشویق)
پرسش: زمانی که عضوی از یک گروه هستیم، و هماهنگکنندگانِ تعدادی از پروژهها افکار بشری قوی دارند، چگونه میتوانیم بهخوبی با هم کار کنیم؟
معلم: هر مرید دافایی درحال تزکیه است، هر شخصی مسیر خود را طی میکند، و همه آنها هنوز وابستگیهای بشری دارند، به همین خاطر است که هنوز هم میتوانید تزکیه کنید. آنگاه، وابستگیهای بشری نمایان میشوند. زمانی که ناسازگاری یا اختلافنظر وجود دارد برای همکاری با دیگر شاگردان بیمیل نشوید. این را در ذهنتان نگه دارید که تمام شما در حال گذر از آن وضعیت هستید، و همه در زمانهای مختلف آن وضعیت را تجربه میکنند. باید دیگران را ببخشید و آنها را درک کنید، و به هم کمک کنید تا بتوانید با هم همکاری کرده و کارهایی که یک مرید دافا برای اعتباربخشی به فا باید انجام دهد را بهخوبی انجام دهید- اکنون این کاری است که باید انجام دهید.
پرسش: چه اتفاقی برای کشورهایی میافتد که مرید دافایی ندارند؟ ما چگونه باید فا را در آن مناطق دور اشاعه داده و حقیقت را روشن کنیم؟
معلم: مریدان دافا کارهایی را که برای یک مرید دافا مقرر شده انجام میدهند. اگر میتوانید، بروید و آن کارها را انجام دهید. میتوانید بروید و فا را در مناطقی که مرید دافایی در آنجا وجود ندارد، اشاعه دهید. اما وقتی به مکانهایی میرسد که سخت است یا مناطقی که در رابطهای نزدیک با آن دستۀ اوباش در چین هستند که مریدان دافا را مورد آزار و شکنجه قرار میدهند، در حال حاضر نباید به آنجا بروید. زیرا کارهایی هستند که باید در مرحلۀ بعد انجام شوند.
پرسش: اگر در آینده موجودات دوباره دچار فساد شوند آیا باز هم اصلاح فا ضروری خواهد بود؟
معلم: این چیزی است که قبلاً هرگز اتفاق نیفتاده است و احتمالاً هرگز دوباره اتفاق نخواهد افتاد.
اگر موجودات در کیهان حتی بیشتر فاسد شده بودند، آنگاه اصلاح فا نمیتوانست انجام شود. اصلاح فا اتفاق افتاد، این کار دقیقاً زمانی شروع شد که موجودات در کیهان و نوع بشر دیگر به حد کافی خوب نبودند و نزدیک بود دور ریخته شوند، اما به نقطهای نرسیده بودند که قابل نجات نباشند. آنگاه بود که فا اشاعه یافت. اگر حقیقتاً آنها به اندازهای بد شوند که به جهنم بروند، آنگاه در آن نقطه آنها دیگر ارزش نجات را ندارند، گرچه مطمئناً میتوانم همه کار و هر کاری را انجام دهم و میتوانستم آنها را نجات دهم.
پرسش: وقتی یک موشک به خارج از محدودۀ ۹سیاره سفر کند، آیا از سهقلمرو بیرون رفته است؟
معلم: آن، صرفاً محدودهای است که از لایۀ ذرات مولکولی ساخته شده است. برای تشریح محدوده سهقلمرو واقعاً استفاده از زبان بشری سخت است. الان وقتی درباره وسعت سهقلمرو به شما میگویم، از مفاهیمی که از ادراکات بصری و جسمانی بشری و ذراتی که در همان سطح هستند استفاده میکنم. عمدهترین تفاوت بین چگونگی دیدِ موجودات خدایی و بشری نسبت به کیهان این است که موجودات خدایی بر اساس ساختارِ این یک لایه از ذرات به چیزها نگاه نمیکنند. آنها بهطور همزمان از تمام جهات و بصورت سهبعدی به چیزها نگاه میکنند، برمبنای ساختارهای ترکیبیِ کیهان در لایههای ذرات مختلفِ پایینتر از آن و لایههای ذرات مختلفِ بالاتر از آن نگاه میکنند. آنها میتوانند نمودِ ساختاریِ کاملِ چیزها را در سطوح مختلف کیهان ببینند، و میتوانند ببینند آنها در سطحی بنیادین چه شکلی دارند. از سوی دیگر، موجودات بشری فقط میتوانند این دنیا را ببینند که از لایۀ ذرات مولکولی ساخته شده است؛ آنها تنها میتوانند چیزهایی را ببینند که از این لایه ذرات درست شدهاند. اما کیهان فقط از این لایه ذرات تشکیل نشده است. موجودات انسانی قادر نیستند تصویر واقعی را ببینند؛ موجودات انسانی فقط میتوانند این یک لایه را ببینند. این در نتیجۀ جداسازی و محدودیتی است که بهخاطر عوامل مختلفی وجود دارد، و در نتیجۀ محدودیتهای ساختار چشم انسان است، که تمام اینها به این منظور هستند که این تصویر دروغین را برای بشر بوجود بیاورند. درواقع انسانها اجازه ندارند تصویر واقعی را ببینند. به بیان دیگر، حتی در مورد چیزهایی که از این لایه ذرات درست شده نیز انسانها اجازه ندارند تصویر کاملی ببینند، و دقیقاً به موجودات انسانی این نوع چشم داده شد تا درکشان را از کیهان محدود کند، که برای این فرهنگ اینجا ساخته شد. هر چیزی با هدف خاصی خلق شده است.
میدانید، فراتر از نور مادون قرمز و ماوراء بنفش، انواع دیگری از نورها هستند که قابل رؤیت نیستند و صداهایی که قابل شنیدن نیستند، اما قطعاً وجود دارند. وسایل و ابزار علمی امروزه میتواند آنها را کشف کند و فهمیده است که آنها وجود دارند اما چشم بشر نمیتواند آنها را ببیند. به عبارت دیگر، چشمان بشر حتی اجازه ندارد که تمام چیزهایی که در این سطح دنیای انسانی هستند را ببیند. این نوع دنیایی که انسان اجازه دارد ببیند عمداً طوری طراحی شده که ادراک موجودات بشری در این حالت ثابت بماند. اما در واقع بهطور مطلق ثابت و غیرقابل نفوذ نیست- از طریق تزکیه فرد میتواند بر آن غلبه کند. اما اینکه شخص تا چه اندازه میتواند بر آن غلبه کند و چقدر از حقایق کیهان را ببیند، بستگی به سطح تزکیهکننده دارد. برعکس، هر چه شخص مادیگراتر باشد بیشتر در دام این سردرگمی گیر میافتد. هر چه مادیگراتر باشد، افکار و درکهایش بیشتر در دامِ این «واقعیت» [این بعد] میافتد و بیشتر در میانِ این «واقعیت» قرار میگیرد.
خطوط مرزیِ بزرگتر سهقلمرو، به اندازه جهانِ کوچک است. در حقیقت خطوط مرزی سهقلمرو در عالَم ذرهبینی، یعنی وقتی در سطح ذرهبینی به آن نگاه میکنید، اگر بگویم «چند اینچ فاصله» [دارد] مبالغه کردهام. میدانید، ذرات ذرهبینی ذراتِ یک سطح بالاتر را ساختهاند. پس به عبارت دیگر، ذرات در سطوح مختلف از ذرات کوچکترِ یک سطح زیر [آن] تشکیل شدهاند. میتوان گفت مرزهای سهقلمرو درست همین جا قرار دارد، درست در میان همه چیز، در عالم ذرهبینیِ همه چیز. به شیوهای که مردم مدرن فکر میکنند و آن را میفهمند هیچ فاصلهای وجود ندارد- تقریباً نمیتوانید این فاصله را اندازه بگیرید. اما ذرات سطوح مختلف که سهقلمرو را تشکیل میدهند مرزهای خود را در سطوح مختلف دارند. یعنی وقتی از صفحههای مختلف به آنها نگاه میکنید، سطوح گوناگون، مرزها و فواصل خود را دارند. کیهان موجودیتِ بسیار پیچیدهای دارد. سهقلمرویی که ما دربارهاش صحبت میکنیم محدودهای است که برای اصلاح فایی که قرار بود اتفاق بیفتد، انتخاب شد. اما ذرات مشابهی در حالتهای یکسانی وجود دارند که هم راستا با سهقلمرو وجود دارند و به حوزه حتی گستردهتری متصل هستند. و بسیاری از موجودات الهی در سطوح بسیار بالا بهطور کلی به آن نیز بهعنوان «پایینترین سطح» اشاره میکنند. به هر جهت سهقلمرویی که ما میگوییم، این محدودهای است که بهطور خاص انتخاب شده است. محدودۀ آن بُعدهای دیگری که از ذرات همسطح با سهقلمرو تشکیل شدهاند بهطور باورنکردنی بیکران هستند.
پرسش: چرا مریدان دافا شما را لرد بوداها مینامند؟ چرا اینطور است که شما از مکان بالاتر و دورتری آمدید؟
معلم: (استاد به آرامی میخندند) درواقع من هیچ عنوانی ندارم. فقط چون در یکی از نوشتههایم آوردم «رحمتِ لردِ بوداها...» شاگردان اینطور برداشت کردند: آیا استاد لرد بوداها است؟ حقیقت این است که مردم هر چه مرا صدا بزنند، نادرست است. زندگی هر شخص سرچشمهای دارد و آن مکانی در کیهان است و همزمان عوامل دورتر و دیرینهتری دارد، و این شامل موجودات در پایینترین سطح نیز میشود- حتی علفهای روی زمین سرچشمه و عوامل دورتری دارند. در دورههای تاریخی مختلف گیاهان گوناگونی وجود داشتند، و طی دوره پیچیده و طولانی تاریخ کیهان، سیارات و ذرات مدام از هم پاشیده و سپس دوباره به دنیا میآمدند، متلاشی شده، دوباره به دنیا میآمدند، بهطور مستمر نو میشدهاند. و مقدار زیادی غبار در کیهان احتمالاً عوامل موجوداتی هستند که در زمان خیلی خیلی قبل متلاشی شدند. مقدار زیادی خاک و غبار که روی زمین مینشیند میتواند موادی از گذشتۀ بسیار بسیار دور باشد. سپس علفها مواد داخل آن خاک و غبار را جذب میکنند، و شاید آن علف نیز عوامل گوناگونی از گذشتههای دور را با خود دارد. این، صحبت کردن درخصوص آن از نظر سطحِ ظاهریِ مواد است. هر چیزی زنده است- تا وقتی چیزی وجود داشته باشد، زنده است.
از دیدگاهی دیگر، انجیل میگوید یهوه انسان را از خاک رس آفرید. در حقیقت، چیزی که یهوه خلق کرد یک گونه از انسانهای سفیدپوست بود، نه تمام سفیدپوستان. تمام سفیدپوستان به یک گونه تعلق ندارند- آنها توسط خدایان متعددی بوجود آمدند. زردپوستان نیز توسط خدایان مختلف بوجود آمدند. و مردمان دیگر، مثلاً هندیها، مصریان باستان و غیره همگی توسط خدایان مختلف خلق شدند. مردم معتقدند خدا انسان را شبیه خودش خلق کرد، درحالیکه در حقیقت این چگونگیِ عملکرد تواناییِ یک خداست- انسانی که او خلق کرد در پایینترین قسمت خود او و در پایینترین سطح ذرات او محصور است، اینگونه است. ساده بگویم، آن ذرهای در کف پای آن خداست؛ شما میتوانید آن را یک سلول بنامید. قبلاً در سخنرانیهای فا گفتهام که تکتک سلولهای یک موجود- انسانها، حیوانات، گیاهان و غیره- به شکل بدن اصلی است.
زمانی که در گذشته هر جزء موجودات بشری خلق شد، شامل تمام چیزهایی که روح و جوهر آنها را تشکیل میدهد، از مواد و عناصر درون سهقلمرو بوجود آمد. البته خدایانی که مردم مختلف را خلق کرده بودند از مردمان خودشان مراقبت میکردند. این ادامه داشت تا زمان اخیر که زمان اشاعه فا نزدیک بود، که در آن مرحله بسیاری از روحهای درون پوستههای بشری از موجوداتی بودند که از سطوح بالا آمده بودند، و جایگزین روحهای انسانهای قبل شدند. چیز دیگری که باید روشن شود این است که هر چیزی که از لایه ذرات سطح ظاهری انسان ساخته شده، پوسته بشری نامیده میشود. و آن شامل استخوانها، اندامهای داخلی و پوست شخص میشود. این پوسته ظاهری بشری بعد از پیری میمیرد، اما خیلی از چیزهایی که این لایه در طول عمر خود دریافت کرده است به نسل بعد منتقل میشود. در طی سالهای سال، نسلی بعد از نسل دیگر، انسانها در حال منتقل کردن محتوای فرهنگی بودند که خدایان برای انسان خلق کردند. در سطحِ شناختی، موجودات بشری درمورد اینها چیزی نمیدانند اما آنها دروناً جزئی از وجود انسانها است. وقتی به زمان اخیر میرسد، درحالیکه خیلی از موجودات که برای فا آمدند به شکل انسان بازپیدا شدند، روحهای انسانهایی که توسط خدایان خلق شده بودند در جهان مردگان ماندند، و موجودات الهی که از سطوح بالا و فراتر از سهقلمرو آمدند به عنوان انسان بازپیدا شدند و آن لباس [پوسته بشری] را پوشیدند. پس به بیانی دیگر، پوسته بشری که در گذشته توسط آن موجود خدایی خلق شده بود توسط موجود خدایی دیگری بر تن کرده و پوشیده شد.
پس چیز دیگری اینجا باید روشن شود: آن موجود خدایی متفاوت، ممکن است پایینتر از آن خدایی که موجود انسانی را خلق کرد نباشد؛ ممکن است بالاتر، یا البته پایینتر، یا در یک سطح باشد. او آمد و [پوسته] بشری را بدست آورد که موجودی خدایی خلقش کرده بود، و آن به این معنی است که یک موجود خدایی دیگر، وارد حد و مرزهای آن موجود خداییای که در ابتدا بشر را خلق کرد، شده است. اغلب میگویم که مردم امروز پیشزمینهای قابل توجه دارند- اگر از مردم دنیا کسی باشد که روحی که خدایان در ابتدا خلق کردند را داشته باشند، تعدادشان اندک است. بدون توجه به اینکه چه کسی باشد، وقتی وارد این دنیای توهم میشود، با هر چه که تماس داشته باشد و هر چه با چشمهایش ببیند، به همین شکل است، از لحظهای که از شکم مادر متولد میشود اینگونه دنیا را میبیند. و در این اجتماع توهم، او نیز مانند هر فرد دیگری کارما بوجود خواهد آورد. بیشتر اینکه، نوع بشر امروزه فرهنگی درست کرده است که باعث میشود مردم حتی بیشتر در این جامعه گم شوند، تا بتوانند خود را در این فرهنگ مادهگرایی بالا بکشند. برای موجودات بشری اینجا بینهایت سخت است که طرز فکرشان صعود کند- برای یک شخص فهمیدنِ اینکه چه چیزهایی فراتر از همه اینها است، فقط از طریق تزکیه بدست میآید.
پدیده دیگری نیز وجود دارد. خدایان مختلف مردمان گوناگونی را خلق کردند، اما طی چند هزار سال گذشته، ادیان مختلف در خارج از منطقه یا گروه قومی خود اشاعه پیدا کردهاند. در نتیجه برخی از مردم به خدایانِ دیگری ایمان پیدا کردند. و این باعث ناراحتیِ خدایانی شد که آنها را خلق کرده بودند. و بیشتر اینکه، آن موجود خدایی که فرد هماکنون به آن اعتقاد دارد، نمیتواند مردمی را نجات دهد که توسط خدای دیگری خلق شدهاند. و گروههای قومی بسیاری، دیگر نمیدانند خدای حقیقیشان کیست. این وضعیت اغلب در تاریخ اتفاق افتاده است، در نتیجه چارهای برای آن موجود خدایی که آن انسانها را خلق کرد باقی نمیگذارد جز اینکه آن انسانهایی که خلق کرده است را رها کند. یکبار که این اتفاق بیفتد، خیلی از گروههای قومی تبدیل به مردمی میشوند که ریشهای ندارند و هیچیک ازموجودات خدایی از آنها مراقبت نمیکنند. چیزهایی مثل آشفتگی اجتماعی، از دست دادنِ عقلانیت و بیحرمتی به موجودات خدایی، اکثراً از این مردم سر میزند. این افراد و گروههای قومی همگی ضعیف و ناتوان هستند.
در مورد اینکه چرا استاد از مکانی دورتر و بالاتر آمده است، درواقع شاید خیلی از مریدان دافای حاضر در اینجا نیز از مکانهایی بالاتر و دورتر آمده باشند. (تشویق به آرامی شروع میشود و سپس اوج میگیرد) فقط اینطور است که من از مکانی کمی دورتر آمدم، و به همین خاطر در طول اصلاح فا میتوانم همه را نجات دهم. در این مورد که از کجا آمدم، برای موجودات در کیهان، اینکه از سطحی پایین یا بالا آمده باشم اکنون موضوعی بیربط است- موضوعِ بسیار مهمتر این است که به سمت چیزی که بالاترین و نهاییترین است میروم. برای شما این کافی است که بدانید من برای اشاعه این دافا و گسترش آن آمدم.
پرسش: برخی از شاگردان دافا بر این باورند که بهطور برنامهریزی شده روشنگری حقیقت برای وکلا، یادگیری قانون با جزئیات، و بهدنبال کسب نتایج دلخواه بودن، بیاحترامی به وکلا است. ممکن است دراینباره استاد چند کلمهای بگویند؟
معلم: اجتماع بشر امروزه توسط خود او در چهارچوبِ فضایی تنگ محصور شده است. خِرد انسان محدود است، و محدودیتهای زیادی بشر را در قالب خود اسیر کرده است. حل کردنِ بسیاری از مسائل واقعاً سخت است، و نجات مردم مشکل است. این چیزها را با خِرد اداره کنید. در این مورد که چه کار باید کرد، البته این موضوعی از روشنگری حقیقت نیست. برطبق شرایط خاصتان عمل کنید. هیچ یک از چیزهایی که در جریانِ اعتباربخشی به فا به آنها برمیخورید یکسان نیستند، پس برای من غیرممکن است بتوانم بهطور جامع همه چیز را پوشش دهم یا درباره این موارد خاص در اینجا صحبت کنم، بنابراین شما هنوز هم خودتان باید چیزهایی که با آنها روبرو میشوید را اداره کنید. فهمیدن اینکه چگونه کارها را بهخوبی انجام دهید بخشی از اعتباربخشی شما به فا و پیمودن مسیر خودتان است.
پرسش: آیا نمایش تمرینها برای مردم، از جمله برای توریستهای چینی، روشنگری حقیقت محسوب میشود؟
معلم: نمایش دادن تمرینها میتواند اثر مشخصی داشته باشد. هر کاری که انجام میدهید به تأثیرِ مثبت معینی میرسد. اما اگر درباره حقایق صحبت نکنید، وارد جزئیات نشوید و فقط تمرینها را انجام دهید، پس در حال حاضر نخواهید توانست مسائل پیچیده بسیاری که در حال حاضر در ذهن مردم است را حل کنید.
پرسش: مریدان دافا از شیشوآنگ بانا استان یوننان، دانشگاه چینگهوآ در پکن، جیایوگوآن در استان گانسو، استان هِبِئی، استان گوآنگ دونگ، نیوزلند، پرو، شهر تیانجین، مونترال کانادا، شهر چانگچون، پکن، شهر شِنیانگ، شهر هاربین، لشانِ استان سیچوآن، کوه اِمِی، گوآنگجو، شهر جِنگجو و مودیان جیانگ درودشان را به استاد میفرستند.
معلم: از همه سپاسگزارم. (تشویق)
پرسش:اگر همتزکیهکنندگان به اشتباه کسی را جاسوس قلمداد کنند آن شخص چه باید بکند؟
معلم: اجازه دهید کمی درباره مسئله جاسوسان صحبت کنم. (استاد به آرامی میخندند) (حاضرین میخندند) آیا میدانید درواقع استاد چگونه به این مسائل از مَنظری دیگر نگاه میکند؟ مطمئناً آن چیزهایی که نیروهای کهن درست کردند آزمایشاتی هستند که مریدان دافا را هدف قرار داده است، اما در حقیقت میگویم که آنها توهین به فا هستند، آنها موجب شرمساریِ بشر هستند، آنها به فا بیاحترامی میکنند، آنها مداخلهگران در اصلاح فا هستند، و نباید اتفاق میافتادند. اما دقیقاً به دلیل اینکه موجودات، دیگر در حد انتظار نبودند اصلاح فا ضروری شد. به رغم همه اینها، چنین شغلی در بین انسانها پدید آمد. پس آیا اینگونه است که فقط پستترین و بدترین مردم برای جاسوس بودن انتخاب شدند؟ خیر. کاری که یک شخص انجام میدهد تا حد زیادی بوسیله ترجیح خود او تعیین میشود، اما کسانی هم هستند که به اکراه و بر اساس اقتضای شرایط یک شغل را انجام میدهند، و کسانی هستند که به دلیل اینکه باهوش قلمداد شده و قادر به انجام شغلهای خاصی هستند، انتخاب میشوند. به عبارت دیگر انتخاب شغل یک فرد توسط خوب یا بد بودن سرشت او تعیین نمیشود. آیا افراد خوب در بین جاسوسان هستند؟ قطعاً. شغلهای مختلف در جامعه بشری به ما نمیگویند که شخصی خوب یا بد است، یا اینکه آیا آن موجود میتواند نجات یابد یا خیر.
من این مسئله را دیدم، بنابراین از زمان شروع آموزش فا گفتهام- و براساس همان [تا به اینجا] این کار را انجام دادهام- هیچ شغل یا جایگاه اجتماعی را از قلم نمیاندازم؛ بدون توجه به اینکه کارتان چیست شما را نجات خواهم داد. این در بهطور گستردهای باز است، کاملاً باز است، آنقدر باز که در حقیقت دیگر دری وجود ندارد- تا زمانی که بخواهید تزکیه کنید، میتوانید داخل شوید. هر کسی را نجات میدهم، مهم نیست شغلتان چه باشد. اما اینکه شخص وارد شود یا نشود به خودش بستگی دارد، و اینکه بتواند فا را کسب کند مسئلهای مربوط به خود اوست. برای مردم امروزی سخت است کاری را انجام دهند که باب میلشان است- چطور ممکن است شخص برود و هر کاری میخواهد در زندگیاش انجام دهد؟ چگونه میتواند اینقدر ساده باشد؟ واقعاً مشکل است. به عبارت دیگر، شخص که در این دنیا زندگی میکند نمیتواند هر شغلی که میخواهد را انتخاب کند. من این را دیدم، و علاوه بر آن، تمام موجودات بشری برای فا آمدهاند، پس اهمیتی ندارد چه کاری انجام میدهید و شغلتان چیست، میتوانم شما را نجات دهم. اما اینکه بتوانید در تزکیه بهخوبی پایدار باشید، و همچنین اینکه بخواهید تزکیه کنید یا نکنید به خودتان بستگی دارد.
من دراین باره صریح بودهام و آن را عملی کردهام. اما طی این سالها بسیاری از شاگردانمان هنوز حقیقتاً مقصودِ پشت کلمات استاد را درک نمیکنند. من کاملاً این در را گشودهام، و اجازه دادم مردم از هر شغل و هر بخش جامعه داخل شوند. پس چرا شما هنوز بهطور غیرضروری بر خطکشی و تمایز ایجاد کردن اصرار میورزید؟ (تشویق) این بدین دلیل است که موجودات بشری در حال تزکیه هستند، نه موجودات خدایی. زمانی که انسانها تزکیه میکنند، افکار بشری دارند و این افکار بشری شامل عادات و وابستگیها و تمایلاتِ حرفهای هم میشود که نتیجه شغلشان است و ناآگاهانه تأثیر خود را میگذارند. وقتی فرد بهخوبی تزکیه نمیکند، وابستگیهای عادی و همیشگیِ او که در شغلش شکل گرفتهاند، نمایان میشوند. بنابراین مطمئناً گرایشات یک شخص بهعنوان جاسوس یا مأمور ویژه نیز نمایان میشوند، و آن فرد زمانی که نمیتواند یک آزمایش را بگذراند، ممکن است حتی کارهایی را اشتباه انجام دهد. مخصوصاً در این زمانی که مریدان دافا در حال آزار و شکنجه شدن هستند، زمانی که او نتواند یک امتحان خاص را بگذراند؛ در لحظهای از گیجی و سردرگمی، اطلاعاتی را گزارش خواهد کرد. اما در سطحی بنیادی، اینکه او فردی بد یا قابل نجات است فقط در آن یک لحظه تعیین نمیشود. باید به او اجازه دهید اشتباه کند و به او فرصت دهید اعمالش را تصحیح کند- به همین خاطر این فای ما شکوهمند است. (تشویق)
قبلاً گفتهام که هیچ کسی نمیتواند به دافا آسیب بزند، و فقط هنگامی که مریدان دافا بهخوبی عمل نمیکنند به دافا آسیب میزنند. بنابراین در طی این آزار و شکنجه، آن دسته اراذل میخواهند از مریدان دافا استفاده کنند تا به دافا آسیب بزنند، اما در حقیقت یک ذره هم نمیتوانند صدمه بزنند. چیزی که گفتم بر این اساس است که، یک مرید دافا بهطور حقیقی درحال تزکیه است، اما در طول تزکیهاش اصول فا را آنقدرها عمیق و کامل درک نمیکند، و در مسیرش بهخوبی پیش نمیرود، و اثری بد میگذارد. درواقع او فقط میتواند اینجا در بین انسانها اثری بگذارد- هیچ کسی نمیتواند تأثیری بر جوهر و ماهیت دافا داشته باشد. در مورد آنهایی که در طول آزار و شکنجه به سمت مقابل رفتهاند، آنها دیگر مریدان دافا نیستند، اما آنهایی که برمیگردند، این موضوعی متفاوت است. وقتی که آنها دیگر مرید دافا نباشند، در اصل جزئی از آن دستۀ اهریمنیِ شکنجهگران شدهاند، عمداً کارهای بد انجام میدهند، دانسته چیزها را خراب میکنند، حقیقت را وارونه جلوه میدهند، و دروغ را به جای راست جا میزنند. آن نمیتواند به دافا صدمه بزند، و تنها به مریدان دافا کمک میکند که بیشتر و بیشتر منطقی شوند، و افکارشان بیشتر و بیشتر درست شود، و باعث میشود که آنها آگاهتر و هشیارتر شوند. آیا این همان نتیجۀ آزار و شکنجه نیست؟ آیا همگیِ شما بالغ و کامل نشدهاید؟ چیزی که میگویم این است که فقط وقتی مریدان دافا خودشان بهخوبی عمل نمیکنند اثر و نتیجهای بد در دنیا خواهند گذاشت. اگر یک مرید دافا ذهنیت یک بشر عادی را داشته باشد و بهخوبی عمل نکند، یا قبلاً جاسوس بوده، یا بهدلیل اینکه یک شاگرد نتوانسته است امتحانی را بگذراند کار اشتباهی انجام دهد، و به این ترتیب همه او را بیرون کنند یا جور دیگری با او رفتار کنند، واقعاً باعث شود فرصت تقدیریِ هزاران سالۀ او از بین برود، و سبب شود او به سمت مقابل برود، آن وقت بگذارید به شما بگویم، این حقیقتاً انجام دادنِ کاری بد است. (تشویق)
فقط وقتی قادر باشیم که ببخشیم، میتوانیم مردم را نجات دهیم. اگر هر کدام از مریدان دافا میتوانست اینگونه فکر کند، پس در این باره بیندیشید، با آن قدرت برآمده از رحمت، آیا هیچ فضایی برای وجود عوامل بد باقی میماند؟ حال که به اینجا رسید بگذارید به شما بگویم، جاسوسان حرفهای نمیتوانند وارد شوند. [جاسوسانی که میان ما هستند] شاگردان [دافا] هستند که سابقاً پیش از ۱۹۹۹ در آن شغل بودند و بهخوبی تزکیه نکردند، یا شاگردانی که در مرحلهای از روی ترس تسلیم شیطان شدند و بهخوبی عمل نکردند. اگر به آنها بگویید که واقعاً به فا آسیب بزنند، آنها این کار را نمیکنند. صرفاً اینطور است که در زمان خاصی سردرگم شدند، خوب عمل نکردند و نتوانستند امتحان را بگذرانند، و در آن مرحله مسیر اشتباهی را برگزیدند. همچنین تعدادی از مریدان دافا هستند که به چیزهای کمی که دارند وابستهاند، و برخی فقط میخواستند تا حدی کاری انجام دهند که آن عوامل رذلِ جاسوس دست از سرشان بردارند. حقیقت این است که غیرممکن است کسی واقعاً [بتواند] به دافا آسیب بزند.
بنابراین دقیقاً این اتفاق زمانی میافتد که برخی از شاگردان هنوز وابستگیهای بشری دارند و هنوز در بعضی جنبهها بهخوبی عمل نمیکنند. درمورد این نظر که جاسوسان واقعاً در بین ما پنهانی وارد شده و نفوذ میکنند، به شما میگویم، این غیرممکن است، چون کاری که ما انجام میدهیم تزکیه است. آنها میخواهند از شاگردان استفاده کنند تا به آنها بهاصطلاح «اطلاعات» بدهند و آنها بتوانند اهدافشان را پیدا کنند. اما تمام اینها بیفایده است، و آنها خودشان را فریب میدهند. آن عوامل جاسوسی کاملاً بهخوبی میدانند که فالون گونگ هرگز هیچ رازی ندارد، و خیلی خوب میدانند فالون گونگ گروهی از مردم خوب هستند که فقط مخالف آزار و شکنجهاند. آنها خودشان این را میدانند. یکی از روشهای نادرستی که بهکار میبرند این است که جَوی درست میکنند که به مردم فشار بیاورد و آنها را تحریک کند- در چین از آنها استفاده میکردند تا این کمپینها را بوجود بیاورند. این تمام چیزی است که آنها برای انجام امور میدانند، و چیزهای خاصی را بزرگنمایی میکنند تا مردم را تحت تأثیر قرار دهند. آیا این روی تزکیهکنندگان کار میکند؟ چندین سال گذشته است، و آیا مریدان دافا پابرجاتر و منطقیتر نشدهاند؟ (تشویق) آیا کسی از این ترسیده است؟ هیچ کسی نترسیده. آیا هیچیک از مریدان دافا در سرزمین اصلی چین، تحت چنین آزار و شکنجه شرورانهای ترسیده است؟ البته کسانی هستند که نتوانستند آن را پشت سر بگذرانند، اما ورودِ آنهایی که نتوانستند، عمداً توسط نیروهای کهن برنامهریزی شد. گفتهام که تمام موجودات برای فا آمدهاند، اما همه آنها برای ایفای نقشی مثبت نیامدهاند. هدف نیروهای کهن این بود که این نوع موجود نقشی منفی را ایفا کند تا مریدان دافا بتوانند آبدیده شوند. به این صورت است؛ اینگونه نیست که افراد فرومایه بتوانند هر کاری انجام دهند. انسانها نمیتوانند این چیزها را بهطور واضح ببینند، و انسانها فقط به کارهایی که دوست دارند انجام دهند وابستهاند. اما هر کاری که انسانها انجام میدهند باید برایش بپردازند. این قطعی است. (تشویق)
همچنین میدانم واقعاً مأمورانِ ویژهای هستند که از شکافهای شاگردانی که وابستگیهایی دارند، استفاده بردهاند. آن به خاطر شاگردانی است که بهخوبی عمل نکرده و بسیار وابستهاند. آن تعداد اندکِ شاگردانی که هشیار نیستند باید به این توجه کنند.
هماکنون این فا را از زاویهای مثبت آموزش دادم. اما این را نیز میدانم که وقتی استاد بارها و بارها فرصت دوباره میدهد هنوز هم تعداد کمی هستند که آن را درک نمیکنند و بخشندگیِ مداوم استاد را جدی نمیگیرند و به کار کثیف جاسوسی مشغول هستند، به وجدان خودشان و به مریدان دافا خیانت میکنند. آنها مکرراً برای شیطان، بهاصطلاح «اطلاعات» تأمین میکنند، و در چشم خدایان، اثرات منفی که اعمال آنها برای دافا دربردارد اکنون فراتر از آن است که بتوانند بپردازند. این نوع مداخله و مزاحمت برای اصلاح فا در حقیقت مستقیماً شرکت در آزار و شکنجه است، و پیامدهایش همانند جزای آن دسته اراذل در چین خواهد بود که مریدان دافا را شکنجه میکنند. بیشتر از این حرفی برای گفتن به این افراد ندارم، و چیزی که کمی پیش گفتم برای چنین شخصی مصداق ندارد. همین که به این نقطه رسیدم، یک موجود خدایی گفت: «به نظر میرسد تنها فرصتی که برایشان باقی مانده این است که برای مراسم تدفینشان برنامهریزی کنند.»
پرسش: شما گفتید که با خوب انجام دادن سه کار، همه چیز دربرگرفته خواهد شد. آیا این بدان معنا است که تمام وابستگیهای شخص و تضادهایی که داشته، با نیکخواهی حل و فصل خواهد شد؟ صمیمانه از استاد درخواست میکنم مرا دراین باره آگاه کنند.
معلم: (استاد به آرامی میخندند) اگر یک شخص نتواند آن مشکلات اساسی را در تزکیهاش حل کند، پس نمیتوانید بگویید که او در حال تزکیه است. تزکیه چیست؟ هدف نهایی تزکیه چیست؟ آن برای این است که از مردم عادی فراتر روید. وقتی که دیگر یکی از آنها نباشید، آیا تضادها، وابستگیهای گوناگون و عوامل مختلفِ مردم عادی هنوز تأثیری بر شما دارند؟ قطعاً خیر. اما اینکه بتوانید از آن بیرون بیایید و به سوی خارج از آن تزکیه کنید، اینکه بتوانید با پشتکار به پیش بروید، در تزکیه بهسرعت یا بهکندی پیشرفت کنید- تمام آن به خودِ شما بستگی دارد. من بهعنوان استادتان قطعاً در قبال شما مسئول هستم. اما اینکه بتوانید با پشتکار رو بهجلو حرکت کنید هنوز به شما بستگی دارد. آیا یک موجود خدایی میتواند با هر نوع از وابستگیهای بشری به نوسان درآید؟ ابداً، ممکن نیست. بنایراین هر چیزی قابل حل و فصل است. فقط اینکه به چگونگیِ تزکیه خودتان بستگی دارد. اگر صرفاً با ذهنی که بر حل این مسئله متمرکز است در حال تزکیه هستید، پس بهطور حقیقی تزکیه نمیکنید. تزکیه باید کاملاً بدون قید و شرط باشد.
پرسش: آن سطحی از کیهان که توسط یک مرید دافا بوجود میآید زیاد دوام نمیآورد. استاد لطفاً اگر امکان دارد این را روشن کنید؟
معلم: من به شما نگفتم که دوامی ندارد. در حال حاضر شما انسانها با ذهنیت بشری فکر میکنید. (استاد به آرامی میخندند) یک فکر بشری... از آنجاییکه انسانها هیچ قدرتی ندارند، چیزی که بیرون میفرستند مثل حبابی از هوا است، ریز است، و در زمانی اندک از هم میپاشد. اما چیزهایی که از افکار یک مرید دافا برمیخیزد نیرومند است، و هر چه سطح مرید بالاتر باشد، آن چیزهایی که از افکارش بیرون میآید بزرگتر و قویتر است، و دوام بیشتری دارد. برای یک موجود خدایی غولپیکر، یک فکرش میتواند عوالم و بدنهای کیهانی را خلق کند. درواقع، عوامل بنیادینِ بیشتری دخیل هستند. فا تماماً دربرگیرنده و تماماً کاملکننده است، و تمام عوامل ناکامل در کیهان کهن اکنون به شکلی عالی در اصلاح فا حل شدهاند. پس ازآنجا که آن فایی تماماً دربرگیرنده و تماماً کاملکننده است، حتی سرشت بنیادینِ کیهان یعنی شکلگیری- ثبات- فساد تغییر کرده است، و مفهوم زمانِ آن نمیتواند توسط ذهنی بشری درک شود.
پرسش: اخیراً همتزکیه کنندگان اغلب از نرمافزارهای الکترونیکی برای به اشتراک گذاشتنِ درکهایشان و مطالعه فا استفاده میکنند، و حتی شدیداً از بکار بردنِ آن حمایت میکنند. در نتیجه افراد فرصت کمتری برای بهاشتراک گذاشتنِ افکار و مطالعه فا بهصورت حضوری دارند.
معلم: حقیقتاً آن درست نیست. بجز عده کمی از مریدان، شما نباید این کار را بکنید. اما این به معنیِ ممنوع کردنِ استفاده گاه به گاهِ آن در زمانهایی که خیلی مشغول هستید نیست، فقط به آن عادت نکنید. این چیزی نیست که بخواهم بهجای بگذارم. اشکالی ندارد که خودتان به شکل یک گروه، فا را مطالعه کنید، و شخصاً فا را مطالعه کنید و تبادل اندیشه کنید. وقتی که مشغول هستید میتوانید از [چنین نرم افزاری] بهره ببرید، اما همه شما نمیتوانید، و بهطور مکرر نمیتوانید از آن استفاده کنید.
پرسش: من تفاوت بین چیزهایی که ناپاک هستند و چیزهایی که منحرف شدهاند را درک نمیکنم، استاد ممکن است لطفاً آن را تشریح کنید؟
معلم: ناپاکی و انحرافِ چیزها دلیل اصلیِ سقوط کیهان قدیم است، و آن به خاطر سرشت کیهان قدیم است. شکلگیری- ثبات-فساد- نابودی نهایت خردِ فا در گذشته بود، و آن راهی برای پاکسازیِ دورهایِ قلمروهای خاصِ مختلف بود، اما وقتی همه چیز به آن مرحله رسید، به انتهایش رسیده است. تا جایی که به ناپاکی و انحراف مواد مربوط میشود، اگر از جنبۀ اجتماع بشری به آن نگاه کنید، ناپاکی بوجود آمده توسط علم نوین در هوا، خاک، فلز، آب و عناصر شیمیایی دیگر نمیتواند توسط بشر حل و فصل شود. از دید موجودات خدایی، تفکر نوع بشر بسیار منحرف شده است بهطوریکه آنها دیگر بشر نیستند. همه چیز در کیهان بهصورت چرخهای است، بنابراین وقتی آن چیزها توسط موجودات سطوح بالاتر استخراج و بیرون کشیده میشوند، باعث خواهند شد عناصر و موجودات در بُعدهای بالاتر آلوده شوند. بیان آن به شکلی ساده اینگونه است. به صحبتهایم در چند سخنرانی فا در گذشته نظری بیندازید.
پرسش: درمورد نقش وبسایت مینگهویی در روشنگری حقیقت، شاگردان خارج از کشور چگونه باید با هم کار کرده و کمک کنند؟
معلم: نقش وبسایت مینگهویی در روشنگری حقیقت قابل جایگزین شدن نیست. آن مهمترین پنجرهای است که از آن طریق حقیقت در مورد آزار و شکنجه و وضعیت کلیِ دافا و اعتباربخشیِ مریدان دافا به فا را درمییابیم. وقتی به موضوعات مربوط به مریدان دافا میرسد، همیشه باید با هم همکاری کرده و بهخوبی کار کنید.
پرسش: اخیراً با شاگردی برخورد کردم که ادعا میکند به کمال رسیده است و اکنون میتواند در روش دیگری تزکیه کند. میتوانم بپرسم آیا او در راهی شیطانی روشنبین شده یا فقط اجازه داده تصوراتش لگام گسیخته شوند؟
معلم: میگویم او دچار تب شده است، (حاضرین میخندند) و آن تب او را گیج و آشفته کرده است. درواقع، هر کسی که آن را بگوید در خطر است. افرادی که خردمند نیستند، افکار درست ندارند و هشیار نیستند کسانی هستند که موجودات خدایی بیشتر از همه آنها را حقیر میشمرند.
پرسش: آیا برای رسانهها مناسب است که عکس استاد را منتشر کنند؟
معلم: فکر میکنم خوب است و مشکلی ندارد، چراکه من روشهای خود را دارم. (استاد به آرامی میخندند) (تشویق)
پرسش: استاد در سفر به آمریکای شمالی برای آموزش فا بیان کردند، «من خودم هم نمیدانم چه کسی هستم.» این را خوب درک نمیکنم.
معلم: درکِ چه چیز آن سخت است؟ چیزی که گذشته است گذشته، و اکنون من برای تمام موجودات یک معما هستم، و در آینده کسی نخواهد فهمید که من کجا هستم. من تماماً قادر هستم، و هیچ چیزی نمیتواند مانع من شود. مرا هر چه که بنامید دقیق نیست. در آینده موجودات مختلف مرا در تصویرِ گروهِ قومیِ خود خواهند دید. همه چیز توسط من پدید آمد، و با این حال من در میان هیچ چیزی نیستم- معنایش این است. (حاضرین میخندند و تشویق میکنند)
پرسش: بیماریهایی که از حیوانات به انسان منتقل میشوند مانند آنفلوآنزای مرغی و جنون گاوی به تازگی در سراسر دنیا ظاهر شدهاند. میتوانم از استاد محترم بپرسم، این پدیده چگونه به پیشرویِ اصلاح فا مربوط است؟
معلم: نوع بشر کارمای بسیار زیادی دارد. آن به این خاطر است که موجودات بشری هم اکنون از هر نظر به جایگاهِ خطرناکی سقوط کردهاند، کارمای آنها بزرگتر و بزرگتر میشود، و فراتر از آن، طرز نگرش آنها به دافا... بیشترِ آن بوسیله خود انسان ایجاد شده است. این ظاهراً بهطور مستقیم به اصلاح فا ربطی ندارد، اما همه چیز حول محور دافا میچرخد، و هیچ چیز تصادفی اتفاق نمیافتد. با این چیزها به مردم هشدار داده میشود.
پرسش: چرا آنهایی که به کار جاسوسی بین شاگردان مشغولاند هنوز بیدار نشدهاند؟ اگر هویت آنها را درست در مقابلشان آشکار کنیم، آیا آن برخلاف نیکخواهی است؟
معلم: انجام آن برای محافظت از فا نمیتواند بر خلاف نیکخواهی تلقی شود. پس چرا آنها را بیدار و هشیار نکنید، یا اگر میخواهید، میتوانید آنها را افشاء کنید. بهتر این است اگر میتوانیم آنها را نجات دهیم، اما اگر قابل نجات نیستند این انتخاب خودِ آنهاست.
پرسش: بعضی از مریدان دافا مقالاتی را در اینترنت درباره معجزاتِ مربوط به دافا گذاشتهاند، و این باعث شده تا تعدادی از خوانندگان اینترنتی، دافا را درست درک نکنند.
معلم: بحث حولِ این موضوع بهطور مسئولانه مشکلی ندارد. نگران سوءتفاهمها نباشید، اما چیزها را به شکلی عجیب و دور از فهم انجام ندهید. اگر اعتباربخشی به فا را بزرگوارانه و خرمندانه انجام دهید، مشکلی وجود نخواهد داشت. در نهایت، مریدان دافا تزکیهکننده هستند؛ ما جزئی از گروه سیاسیِ مردم عادی در جامعه نیستیم، ما گروهی از تزکیهکنندگان هستیم، و بسوی الوهیت تزکیه میکنیم، بنابراین البته که معجزات حقیقتاً رخ میدهند. (تشویق)
پرسش: شما گفتهاید که اگر شخص نتواند تمایلات و جاذبههای جنسی را ترک کند، نمیتواند مطلقاً به کمال برسد. اخیراً هنوز هم خیلی از مریدان هستند که از تمایلات و جاذبههای جنسی دست نکشیدهاند. لطفاً به من بگویید واحد سنجش کمال چیست؟ آیا این واحد سنجش توسط ذرات برآورد میشود؟
معلم: هیچ کسی تا بهحال چنین چیزی نگفته است- آیا این از افکار لگامگسیخته شما آمد؟ هرگز به شما چنین نگفتهام که رابطهای بین کمال و چیزی مانندِ واحد سنجش وجود دارد. مریدان دافا: خیلی وقت پیش به شما گفتم که جاذبهها و تمایلات جنسی موانعی مهلک در مسیر هستند که یک تزکیهکننده حتماً باید بر آنها غلبه کند. [آن افراد] بیش از حد توسط احساسات و هیجانات انسانی هدایت میشوند. اگر حتی نتوانند خودشان را از چیزی به این کوچکی بیرون بکشند، به نظر میرسد که در گذشته در آن زمان نیروهای کهن باید برایشان نظم و ترتیب داده باشند که آنها را پشت دیوارهای زندان در سرزمین اصلی چین قرار دهند، چراکه فقط تحت چنان اوضاعی آن مشکل را حل میکردند، مگرنه؟ نمیدانم در چنان محیط سختی، چگونه رفتار میکردید. آیا به خاطر اینکه زندگیتان بسیار راحت است به این شکل درآمدید؟ تمام کسانی که این وابستگی را از بین نبردهاند و برای این رفتارشان بهانه میتراشند خودشان را فریب میدهند و سعی میکنند دیگران را فریب دهند- به این شکل نیست که من نظم و ترتیب خاصی برایتان برنامهریزی کرده باشم.
پرسش: آیا این حقیقت دارد که نیازی نیست در زمانهای تعیین شده افکار درست بفرستیم؟
معلم: آیا وبسایت مینگهویی اعلام نکرد که تمام مریدان دافا در سراسر دنیا باید بهعنوان یک گروه در زمانهای مشخص افکار درست بفرستند؟ فکر میکنم که این ایده خیلی خوبی است، بنابراین چرا شما این کار را نمیکنید. در مورد سایر موضوعات خاص، میتوانید کارها را بر طبق شرایط مختلف در مناطق مختلف انجام دهید.
پرسش: هرگاه که استاد را میبینم تمام سؤالهایم ناپدید میشود. با وجود معلم در اینجا، و فا در اینجا، هیچ چیزی نیست که حل نشود. ما واقعاً باید قدر این زمان را بدانیم.
معلم: با افکار درست قوی، در حقیقت هر چیزی حل میشود. و با افکار درست قوی، هر چیزی شفاف میشود. وقتی کسی افکار خالص ندارد، همیشه زمانی است که وابستگیهایی دارد که نمیتواند رها کند. وقتی دروناً احساس راحتی ندارد شفاف و خالص فکر نمیکند.
پرسش: لطفاً میتوانید به ما بگویید در رابطه با اعتبار بخشیمان به فا آیا نمایشهای جادویی در کنسرتهای مریدان دافا مناسب است؟
معلم: در واقع فکر نمیکنم چیز اشتباهی در آن مورد وجود داشته باشد. از نظر من شکلهای اجراهای هنری، شکلهای اجراهای هنری هستند. اگر آن چیزی است که مردم از تماشایش لذت میبرند و دوست دارند، و رنگ و بوی بدی ندارد، پس فکر میکنم خوب است.
پرسش: دافا از طریق مکانیزمهایش مطمئن میسازد که موجودات در آینده وابستگی یا خودخواهی رشد ندهند حتی بعد از اینکه آنها در کیهان از دوره زمانی بسیار طولانی عبور کنند، و بنابراین کیهان کامل و هماهنگ خواهد بود و هرگز نابود نخواهد شد.
معلم: خیر اینگونه نیست. این درک درست نیست، و مقصود این نیست. دافا کامل و هماهنگ است، و سرشت بنیادین کیهان عاری از خودخواهی است. وقتی یک موجود تزکیه کرده و به آن قلمرو میرسد، او نیز به آن صورت خواهد شد. فا، هستی را برای تمام موجودات فراهم کرده، فا برای تمام موجودات، مکانیزمهای کیهان و تنوع غنیای در کیهان آفریده، و فا تمام موجودات را خلق کرده است، تمام چیزهای بیشمار، آسمان و زمینها، انسانها، و موجودات خدایی را خلق کرده است. اما اینکه موجودات چگونه خودشان رفتار میکنند تا حدود مشخصی انتخاب خود آنهاست.
پرسش: درود به استاد از سوی مریدان دافا در ییچانگ و گجوبا در استان هوبِی، سه گردنه، ملبورن، استان هایبان، نونگان، کایان، و شهر جیلین از استان جیلین، هِز از استان شاندونگ، استان هیلونگجیانگ، ناحیه دروازه شمالی معبد آسمان از پکن، استان سیچوآن و زیانگ از شهر چنگدو.
معلم: از همگی متشکرم! (تشویق)
پرسش: در کتابتان گفتهاید که وقتی دیگران بهطور بدی با شما رفتار میکنند، به شما تقوا میدهند و باید به خاطر آن خوشحال باشید. اما اگر به خاطر آن خوشحال باشیم، آیا به اندازه کافی نیکخواه هستیم؟
معلم: (حاضرین میخندند) این نداشتن نیکخواهی نیست. زمانی که پای احساسات و نفع شخصی در میان است تنها تزکیهکنندگان حقیقی و مریدان دافا قادرند تکاننخورده باقی بمانند. در مورد اینکه شخص حملهکننده به شخص ضربهخورده تقوا میدهد، آن نتیجه سرشت کیهان است؛ آن چیزی نیست که فقط با خوشحال بودن بتوانید بگیرید. وقتی کسی که ضربه خورده در حالی که درد را تجربه میکند هیچ خشم و نفرتی نداشته باشد و آن را با لبخند جواب دهد، آیا این نیکخواهی نیست؟ از دیدگاه انسانی، هیچ کسی نخواهد گفت او نیکخواه نبوده است- وقتی کسی به او ضربه میزند، او با لبخند جواب داده و هیچ تنفری ندارد. البته یک تزکیهکننده نباید مانند یک فرد عادی که چیزی بدست آورده لبخند زده یا بخندد (حاضرین میخندند)؛ باید احساس راحتی داشته باشید، و همه خواهند گفت شما فرد خوبی هستید. وقتی کسی به شما بدی میکند، میتوانید به او توصیه کنید کارهای خوب انجام دهد تا تقوا از دست ندهد، و این نیکخواهیِ شما نسبت به اوست. اگر او گوش نکند و هنوز بخواهد بدجنسی کند، پس درنتیجه عملِ زشتش جزا خواهد دید. درست همانند آن پلیسهای فرومایه و افراد بد در اردوگاههای کار در چین، این آنها هستند که میخواهند کارهای شیطانی انجام دهند و وقتی آنها را ترغیب میکنید دست بردارند، از شنیدن امتناع میکنند. در این صورت ما کاری نمیتوانیم انجام دهیم؛ آنها بر کتک زدن مردم اصرار میورزند و هر چه هم بشود دست برنمیدارند. آنگاه بعد از انجام ضرب و شتمها، وقتی زمانش برسد به جهنم میروند. این عدم نیکخواهیِ مریدان دافا نیست.
هر بعدی حقیقت فای همان بُعد را دارد. اگرچه حقایق در سطوح بالاتر، عالیتر میشوند، در هر بُعد معین، اگر یک موجود بتواند از حقایق آن بُعد پیروی کند، پس او در آن بُعد موجود خوبی است. اگر بتوانید از آن حقایق فراتر روید، از موجودات آن بُعد بالاتر میروید. هیچ کسی از ضربه خوردن خوشحال نمیشود، موجودات انسانی وقتی رنج میکشند خوشحال نیستند- موجودات انسانی در این بُعد به این صورت هستند. هیچ شخص عادی نمیگوید، «مهم نیست کسی با من بدرفتاری کند، به هر حال خوشحال خواهم بود.» فقط تزکیهکنندگان میتوانند آن را انجام دهند، و آن، بودن در قلمرویی بالاتر از مردم عادی است. اینکه وقتی که درد فیزیکی را تحمل میکنید قادر باشید شینشینگ خود را حفظ کنید، نیکخواهیِ یک تزکیهکننده است. در مورد اینکه بقیه به ما تقوا میدهند، اینطور نیست که مریدان دافا آن را از دیگران میگیرند، اینطور نیست که مردم هرگاه بخواهند میتوانند آن را بدهند، و اینطور نیست که هرگاه کسی بخواهد بتواند آن را بگیرد. این مکانیزم کیهان است که این انتقال را انجام میدهد، این سرشت کیهان است که در حال عمل کردن است. کاری که من به عنوان استادتان انجام دادهام آموزش حقایق فا به تمام موجودات است.
پرسش: از آنجاییکه مریدان باردار جوهر بدن بشری ندارند، چگونه میتوانند بدنشان را تزکیه کنند؟
معلم: چه کسی میگوید مریدان باردار جوهر بدن بشری ندارند؟ هیچ چیز نمیتواند با تزکیه دافا مداخله کند. کاملاً برعکس، برای بچه هم خوب است.
پرسش: شوهر من [اسم حذف شده است]، به تازگی آزاد شده، ولی هنوز در سرزمین اصلی چین است. او فهمید که من به این کنفرانس فا آمدهام و از من خواست تا به شما بگویم بسیار دلتنگ استاد ارجمند است.
معلم: متشکرم. (تشویق) به عنوان استادشان، حتی یک نفر از مریدان دافا در سرزمین اصلی چین را پشت سر جا نمیگذارم، به جز آنهایی که به طرف مقابل رفتهاند و دیگر قابل نجات نیستند. (تشویق) به همگی آنها فکر میکنم.
پرسش: اخیراً حس کردهام که زمان بسیار سریعتر میگذرد. آیا زمان در سهقلمرو اکنون تغییر کرده است؟
معلم: بله، زمان بسیار سریع میگذرد. قبل از اینکه اصلاح فای دنیای بشری به این بُعدِ مردم عادی برسد، زمان در این مکان بشری بهطور کامل آهسته نخواهد شد.
پرسش: در نظامِ کیهان کهن، یک فکر اشتباه موجودی در سطوح بالا موجب میشود موجودات بیشماری به انحراف بروند. اما در کیهان جدید این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. آیا به این دلیل است که مکانیزم کیهان جدید کاملتر است؟
معلم: این درک درست نیست، زیرا آن میتواند در کیهان جدید نیز اتفاق بیفتد. چرا من میگویم که هم اصلاح فا و هم تزکیه [شما] هر دو باید در حد استاندارد باشد؟ چه آنهایی که جذب شدهاند یا چه آنهایی که در طول اصلاح فا توسط فا اصلاح شدهاند، همگی باید کاملاً در حد استاندارد باشند. مریدان دافا، اگر به سطوح بالا تزکیه کنید و بر بدن کیهانی سطح بالایی حکمرانی کنید، تنها یک فکر شما در بدن کیهانی خودتان تماماً قدرتمند خواهد بود. این قطعی است. به این خاطر است که مریدان دافا باید بهخوبی تزکیه کنند و بوسیله تزکیه درستکار شوند. البته تزکیه خودتان فقط بخشی از آن است. علاوه بر آن در طول اصلاح فا استاد به شما کمک میکند تا چیزهای کوچک ناخالصتان را که در سطح بنیادین هستند، حل کنید. بنابراین در آینده قطعاً بسیار صالح خواهید شد.
اهمیتی ندارد که چه مدت را در دنیای بشری گذراندهاید، حتی اگر دهها هزار سال هم باشد، وقتی که بازشدن گونگ اتفاق میافتد تمام آن در حقیقت برای شما مثل یک رؤیا خواهد بود. آنقدر مبهم خواهد بود که شبیه رؤیا به نظر میرسد، و به تدریج مانند این خواهد بود که انگار فراموشش کردهاید. دیگر ساختار فکری بشری نخواهید داشت یا با ذهنیت بشری به نوع بشر فکر نمیکنید، افکارِ این چنینی نخواهید داشت، و ساختار ذهنیتان مانند یک موجود خدایی خواهد بود. قبلاً گفتم که یک تاتاگاتا حتی افکار اسبها و گاوها را میداند، اما هرگز از روش آنها برای فکر کردن استفاده نمیکند.
پرسش: گهگاه قسمتهایی از اشعار استاد به ذهنم خطور میکند. آیا میتوانم آنها را بلند بگویم؟ اگر میتوانم، آیا باید کل شعر را بخوانم؟ اگر فقط دو خط بخوانم باید حتماً منبع را ذکر کرده و نام استاد را اضافه کنم؟
معلم: خیر، زمانی که فقط آنها را بلند میخوانید، لازم نیست. اما اگر آنها را مینویسید یا بصورت ویدئو یا صوتی ضبط میکنید، آنگاه قضیه متفاوت است. بسیاری از شعرهایی که نوشتهام در واقع به تزکیه دافا مربوط است، به این معنی که آنها نیز بخشی از فا هستند. پس نمیتواند به دلخواه توسط شخص دیگری به عنوان شعر خود او استفاده شود. زمانی که آنها را برای دیگران ذکر میکنید یا در مقاله نقل قول میکنید، این را در نظر داشته باشید.
پرسش: مریدان دافا در روسیه، و تمام مریدان دافای روسی زبان در جهان، مریدان دافا در ونکوور کانادا، یوجیاویر، تایوان، کره، ژاپن، شهر نان جینگِ استان جیانگ سو، تگزاس آمریکا، شانگهای، مریدان جوان ونکوور کانادا، آنشان در استان لیائونینگ، و چائویانگ در استان لیائونینگ درودشان را به استاد میفرستند.
معلم: از همگی متشکرم! (تشویق)
پرسش: مریدان دافایی که مهارتهای فنی دارند، به خصوص آنهایی که در میان مردم عادی سرشناس هستند، واقعاً به همدیگر حسادت کرده و بسیار مغرورند. استاد، لطفاً در این مورد کمی راهنمایی کنید.
معلم: آنقدرها جدی نیست، هست؟ اما من ظهور وابستگیهای پاک نشده را غیرمحتمل نمیدانم. اگر خودتان را بهخوبی تزکیه نکرده و آن نوع وابستگیها را داشته باشید، باید از دست آنها خلاص شوید. مهم نیست چه مهارت ویژهای دارید نباید مغرور شوید. آیا میدانید که من، لی هنگجی، تنها کسی هستم که بهطور کامل میتواند کل عالم و تمام نوع بشر را توضیح دهد؟ هیچ موجود دیگری امکان انجام آن را ندارد. (تشویق) اما هرگز به شما فخر نفروختهام. بنابراین مریدان دافا، شما نباید به خاطر اینکه کمی مهارتهای کوچک بشری کسب میکنید به خود مغرور شوید. چیزی برای غرور داشتن وجود ندارد. حقیقت این است که چیزی که یاد گرفتید را باید یاد میگرفتید چراکه آن خواسته را داشتید و بر طبق آن در گذشته برای شما نظم و ترتیبهایی چیده شد و در اعتباربخشی به فا به آن نیاز بود، تمامش همین است.
پرسش: احساس میکنم اکنون مثل اینکه زمان هر روز با سرعت میگذرد و خیلی چیزها هستند که قادر نبودم به موقع و بهخوبی انجام دهم. در یک تبادل تجربه در مینگهویی، یک شاگرد گفته بود که وقتی در وضعیت بسیار خوبی است میتواند کاری را بهخوبی در زمانی اندک انجام دهد. آیا ممکن است استاد درباره مسئله زمان صحبت کنند؟
معلم: این چیزی است که هنوز به آن فکر میکنم: این صحیح است که مریدان دافای ما وابستگیهای بشری دارند، اما آنچه کلیدی است این است که چگونه موفق میشوید که افکار درست خود را بنا سازید. اگر افکار درست شما قوی باشد و در هر لحظه مانند یک تزکیهکننده باشید- یا به جای گفتن «هر لحظه»، اجازه دهید بگوییم وقتی به چیزهای خاصی برمیخورید، بتوانید مانند یک مرید دافا عمل کنید- آنگاه میدانید مسائل را اداره کنید، باعث میشوید معجزات رخ دهند، فوق عادی بودن را بهنمایش خواهید آورد، قادر میشوید درست را از اشتباه تشخیص دهید، و خواهید توانست هر کاری را بهخوبی انجام دهید. (تشویق) بعد از همه اینها، شما تزکیهکننده هستید. با مردم عادی تفاوت دارید. اگرچه همگی در توهم تزکیه میکنید و این سخت است که بسیاری از چیزهای مریدان دافا آشکار شوند، واقعاً به این معنا نیست که چیزی را نمیدانید. اگر افکار درستتان قوی باشد چیزهای فوقطبیعی حتماً نشان داده میشوند.
پرسش: چند تن از دوستانم را بههمراه کودکانشان با خودم به اینجا آوردهام. با اینکه شما را میبینند اما نمیفهمند شما چه میگویید. آیا روح اصلی آنها در حال شنیدن است؟ آیا آنها میتوانند به خانههای خود بازگردند؟
معلم: باید این را بدانید که من در حال آموزش فا به مریدان دافا هستم. (استاد به آرامی میخندند) اگر امروز یک فرد عادی بیاید، او نخواهد فهمید من درباره چه چیزی صحبت میکنم، و برای کودکان حتی سختتر است. اما تمام موجودات انسانی جنبهای دارند که آگاه است؛ آن جنبۀ آنها خواهد فهمید و از آن سود خواهد برد. اما خیلی روی این چیزها تمرکز نکنید. برای شخصی که غیرقابل نجات است، آن فایدهای ندارد حتی با اینکه آن جنبه دیگرش آگاه است.
پرسش: وقتی موضوعِ مطالب روشنگری حقیقت در سطحی وسیع در چین مطرح میشود، برخی از شاگردان باور دارند که «تزکیه را ما اداره میکنیم، گونگ را استاد»، بنابراین انتخاب محتوا مهم نیست.
معلم: پس آنها به افراطی دیگر رفتهاند. در اعتباربخشی به فا شما باید خردمند باشید. نحوه انتخاب و انجام بهتر کارها، اعتبار دادن شما به فا است و روشن کردنِ راه خودتان بهطور صحیح است. اگر هرکاری توسط من انجام میشد، شما تبدیل به یک ماشین تحریر میشدید، آنوقت چرا باید شما را مریدان دافا میکردم؟ شاید خوب میبود به عنوان یک ماشین تحریر بازپیدا میشدید، درست؟ (حاضرین میخندند)
پرسش: مردمی هستند که در آینده فا را بدست میآورند و تزکیه میکنند، لطفاً به ما بگویید آیا مریدان دافا که در طول دوره اصلاح فا بهخوبی عمل نکردهاند جزو آنها خواهند بود؟
معلم: نه جزو آنها نخواهند بود. در این مورد میتوانم جوابی قطعی به شما بدهم. برای این دسته، این گروه- اینگونه خواهد بود.
پرسش: اکنون مریدان، با کارهای دافایشان بسیار مشغول هستند. آیا لازم است مریدانی وقتشان را بگذارند تا مقالاتِ مردم عادی بنویسند تا در روزنامهای که توسط مریدان دافا اداره میشود، بکار رود؟ یا باید بهترین تلاشمان را بکنیم تا از مقالاتی استفاده کنیم که در حال حاضر توسط مردم عادی نوشته شده است؟
معلم: فکر میکنم بستگی به نیازتان دارد. هر گونه آن را اداره کنید خوب است. فکر نکنید نوشتن مقالههای مردم عادی موجودات را نجات نمیدهد. شما در نجات موجودات سهم دارید که نتیجه تلاشهای جمعیِ همه در آن رسانه است، حتی با اینکه آنچه مینویسید مقالات مردم عادی است. (تشویق) البته شما همیشه مقالات مردم عادی نخواهید نوشت، کارهای دیگری را هم که یک مرید دافا باید انجام دهد، انجام میدهید. مگرنه؟
پرسش: مریدان دافا در شمال و جنوب کالیفرنیا درودشان را به استاد میفرستند. استاد محترم، برخی از شاگردان قدیمی به دنبال تواناییهای فوقطبیعی، انرژی و غیره هستند، و دوست دارند خودنمایی کنند. و یک نفر هست که موقع انجام تمرینها و فرستادن افکار درست به خواب میرود، در عین حال وقتی با نیت خوب به او گوشزد میکردیم عصبانی میشد. نمیدانیم با او چه کنیم.
معلم: اگر او عصبانی میشود، پس بگذارید بشود. اگر عصبانی میشود به این معنی است که مشکلی در تزکیهاش وجود دارد. چرا وقتی کاری را اشتباه انجام داده باید عصبانی شود؟ حتی اگر به عصبانی شدن ادامه میدهد، هنوز هم باید به او گوشزد کنید با این نیت که در مقابل او مسئول هستید، در این صورت، نگران نباشید که عصبانی میشود. (تشویق)
بهرخ کشیدن تواناییهای فوقطبیعی به مریدان دافا به چه منظور است؟ چه چیزی برای خودنمایی وجود دارد؟ چرا آنها را بهرخ یاوران تاریکِ شرور نمیکشید؟ آیا آن بهتر نیست؟ آیا در واقع تمام این تواناییها برای اینکه در دافا تزکیه میکنید به شما داده نشده است؟ نروید این چیزها را به رخ سایر شاگردان بکشید، ازخودراضی نشوید و فکرنکنید خیلی توانا هستید- به هر حال آن تواناییهای کوچک شما چه کار میتوانند بکنند؟ استاد را وادار نکنید که در این موارد دوباره شما را سرزنش کند- حداقل باید کمی مناعت طبع داشته باشید. آنقدر توسط وابستگیها کنترل شدهاید که دیگر درست درک نمیکنید. به جز تعداد کمی از افراد که از روی وابستگی، هنگامی که خودنمایی میکنید به شما گوش میکنند، میدانید شاگردان دیگر چگونه شما را میبینند؟
به محض اینکه آنها را نمایش میدهید، هیچ میشوند. به این چیزها وابسته نباشید، چه رسد به اینکه با وابستگیهای بشری آنچه را که دیدهاید بین شاگردانمان پخش کنید. در حقیقت، اینطور نیست که در مورد این چیزها نمیتوان بین تزکیهکنندگان صحبت کرد، و این طور نیست که شما نمیتوانید تواناییهای فوقطبیعی داشته باشید. نکته کلیدی این است که قصد و نیت پشت آن چیست. اگر آن به روشی مثبت استفاده شود به مریدان دافا سود خواهد رساند؛ اگر برای خودنمایی باشد، با آنها مداخله خواهید کرد.
امروز مریدان دافا در حالی که به فا اعتبار میبخشند در حال به کمال رساندنِ افتخار بلند غیرقابل قیاس و شکوه و همچنین مقام دستیابی خود هستند. هیچ چیز نمیتواند مانع شود- هر کسی در این راه مداخله کند مرتکب گناه شده و این مطلقاً ممنوع است. اگر وقتی یکی دو بار اتفاق میافتد از گوش دادن به دیگران امتناع کنید، و برای مدت طولانی ادامه دهید، پس حتماً به این دلیل آن را انجام میدهید که نیروهای کهن میخواهند شما را به سمت دیگر هل دهند- آن نقشی است که شما ایفا میکنید. اگر واقعاً به آن نقطه برسید، غیرقابل نجات درنظر گرفته خواهید شد. من نظم و ترتیبهای نیروهای کهن را تأیید نمیکنم. استاد در حال نجات و رهایی شماست و به شما فرصت دوباره میدهد. بهطور مکرر به این صورت نباشید. اگر وقتی حقایق را آشکار میکنید، موجودات را نجات میدهید و با آزار و شکنجه مقابله میکنید، قدرتهای الهی خود را بهدرستی به روشی عالی نشان دهید، آنگاه من و تمام مریدان دافا شما را تمجید خواهیم کرد، آیا اینطور نیست؟
بدن کیهانی بسیار بیکران است طوری که ورای توصیف است. خیلی چیزها هستند که به شما نمیگویم. چیزی که شما میدانید بسیار ناچیز است. وقتی یک موجود خدایی بسیار سطح بالا وسعت و عظمت بدن کیهانی بزرگتری را میبیند، شوکه شده و زبانش بند میآید؛ میدانید، حتی یک موجود خدایی اینطور است. بنابراین وقتی یک موجود بشری چیزهای خیلی کمی درباره یک بُعد بزرگتر یاد میگیرد، البته که بههم میریزد. اما مریدان دافا باید خردمند باشند.
پرسش: رسانههایی که توسط مریدان دافا اداره میشوند در خارج قدرتمند و مؤثر هستند. در این آخرین مرحله از اصلاح فا، آیا این رسانهها باید در مقیاسی وسیع و از طریق کانالهای جاری روشنگری حقیقت، مانند اینترنت، پست، و غیره وارد سرزمین اصلی چین شوند؟ همچنین، آیا باید سطحی که در آن، مردم سرزمین اصلی چین چیزها را درک و قبول میکنند، در نظر بگیریم؟ این را میپرسم زیرا مردم در سرزمین اصلی چین با مردم خارج متفاوت هستند. آنها بهشدت با دروغ مسموم شدهاند.
معلم: گفتهام که کارهایی که در حال حاضر انجام میدهیم تا حد زیادی به شیوهای منطقی در حال انجام است. چه مردم در داخل سرزمین اصلی چین و چه چینیهای خارج از سرزمین اصلی آن را میفهمند. فکر میکنم شیوهای که مراکز رسانهای اداره میشوند خوب است. به لحاظ چگونگی گزارش چیزها و نوشتن مقالاتی برای روشنگری حقیقت، مردم در سرزمین اصلی چین کاملاً قادر به درک و قبولِ آن هستند.
اکنون کاملاً امکان پذیر نیست که سرزمین اصلی چین را هدف قرار دهیم. در آینده روزنامههایی که توسط مریدان دافا اداره میشوند بزرگترین روزنامههای کل جهان خواهد بود، (تشویق) زیرا تمام آن رسانههایی که دروغ پخش کردند مرتکب گناه شدند، و آن افراد باید برای آن بپردازند، همانطور که رسانههایشان هم تاوان میدهند.
[خوب به نظر میرسد] باز هم تمام سؤالهایتان را پاسخ دادم. (تشویق) جامعه بشری از میان روندی ۱۰۰ میلیون ساله گذشته است. و همه موجودات برای فا آمدهاند- تمام موجودات در سهقلمرو برای فا آمدهاند، برای فا خلق شدهاند و برای فا شکل گرفتهاند. آن شامل چیزهای بیشماری است. و هر چیزی در دنیای بشری حول دافا میچرخد، چه مردم عادی آن را حس کنند و چه نکنند؛ چه شما فکر کنید آنها از آن آگاه هستند یا نه؛ همه چیز حول دافا میگردد. آن شامل تمام مردم در دنیای امروزی میشود، بدون توجه به اینکه آنها در مورد آزار و شکنجه بیتفاوت به نظر میآیند یا به آن اهمیت میدهند- آنها حول دافا میچرخند. اصلاح فا نیاز دارد که تعدادی از افراد در وضعیت خاصی باشند، مهر و موم شوند و آنجا نگهداشته شوند تا گروه بعدی افراد بتوانند تزکیه کنند. بهعبارت دیگر اگرچه همه چیز بینظم و ترتیب بهنظر میآید، در حقیقت منظم است، و همه چیز به دقت به اصلاح فا پیوند دارد.
هر کاری که انجام میدهیم باشکوه است. هر کاری که مریدان دافا انجام میدهند نجات موجودات است. و هر کاری که مریدان دافا انجام میدهند واقعاً بینظیر است. باشکوه است چراکه از دافا است، باشکوه است چراکه دافا این گروه از تزکیه کنندگان را بنا نهاده است، و همچنین به این دلیل که دافا در سهقلمرو و در دنیای بشری اشاعه مییابد و در عین حال این زمین کوچک درحقیقت اثری بر بدنهای کیهانی بسیار بزرگ میگذارد. چیزها به نظر معمولی میآیند، و انگار خیلی تفاوتی با امور مردم عادی ندارند، اما تقوای عظیم، منطبق با بزرگترین بدن کیهانی است.
مریدان دافا هم اکنون از میان چنین زمان سختی عبور کردهاند. آرزو میکنم که همه شما آخرین قدم سفرتان را بهخوبی بردارید و این سفر را که در حال حاضر تمام کردهاید، گرامی بدارید. نحوه اعتباربخشی شما به فا، آیندهتان را نشان خواهد داد. (حاضرین تقریباً یک دقیقه تشویق میکنند)
[۱] یادداشت مترجم: این عبارتی است که بطور معمول حاکی از آن است که شخص چیزی را در کنترل کامل دارد، بدون توجه به اینکه چگونه دیگران ممکن است تلاش کنند که چیزها را تغییر دهند یا چگونه چیزها ممکن است به نظر برسند که باشند.
[۲] یادداشت مترجم: این ترجمه دو خط از هنگ یین، کتاب شعر استاد لی هنگجی است.
[۳] یادداشت مترجم: این دو جمله نوعی بازی با کلمات است. حرف چینیِ «بِی» از دو قسمت تشکیل شده، یکی از آنها به معنای «هیچ» درک میشود و دیگری به معنای «احساس».
[۴] یادداشت مترجم: اصطلاح چینی که اینجا «کامل و بینقص کردن» ترجمه شده، گاهی اوقات «هماهنگ کردن» هم معنی میشود.
[۵] یادداشت مترجم: اصطلاحی که اینجا «بنیان» ترجمه شده گاهی «کیفیت مادرزادی» هم معنی میشود.