(Minghui.org) از نیکخواهی و نجات استاد سپاسگزارم. در پایان دوره اصلاح فا، استاد به من نیرو و امید دادهاند.
مستعد مجروحشدن
والدینم به من گفتند وقتی به دنیا آمدم، رنگ بدن و صورتم تیره بود و بسیار ناسالم بهنظر میرسیدم. آنها سخنرانیهای استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) را پخش کردند و افکار درست فرستادند. بعد از چند روز رنگ پوستم طبیعی شد. پدرم گفت که
بایستی مقدار زیادی کارما از زندگی قبلی خود داشته باشم.
همینطور که بزرگ میشدم، اغلب مجروح بودم و زخمهای کوچکی روی دست و بازوهایم به چشم میخورد. بعضی اوقات نمیدانستم چگونه آنها ایجاد شدند و چند بار بهشدت مجروح شدم. بهعنوان مثال، هنگامیکه یکی دو ساله بودم، بازوی چپم با آب جوش سوخت. بیش از نیمی از پوست داخل بازویم سوخت و جدا شد. از گهواره نیز با سر به داخل سطل پر از آب افتادم و نزدیک بود غرق شوم.
وقتی هفت یا هشت ساله بودم، روی یدککش پشت تراکتور نشسته بودم. ناگهان احساس سرگیجه کردم، زمین خوردم و سرم به زمین سیمانی برخورد کرد. پدرم از من میخواست که عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است،» را تکرار کنم. این کار را کردم و درد سرم بعد از مدتی کوتاهی از بین رفت.
در سال سوم راهنمایی مچ پایم با میله فولادی برید. جراحت عمیق بود و دچار خونریزی شدیدی شد. ابتدا به بیمارستان بخش رفتم، اما آنها مرا به بیمارستان شهرستان معرفی کردند. برای بستن زخم به هشت بخیه نیاز بود. از زمانی که مچ پایم برید تا زمانی که بهبود یافت، هرگز درد نداشت. میدانستم استاد مراقبم هستند.
پدرم خارج از منطقه محل سکونتمان کار میکرد و فقط هر چند ماه یکبار به خانه برمیگشت. وقتی خانه بود، همیشه از من میخواست که هنگ یین را بخوانم، و تحت نظارت او، هنگ یین ۲ و هنگ یین ۳ را از بر کردم.
گمشدن در جامعه
وقتی پدرم در خانه نبود، بهخوبی تزکیه نمیکردم. زمانی که در مقطع راهنمایی بودم، در خوابگاه مدرسه زندگی میکردم و بهتدریج با جریان زندگی افراد عادی همراه شدم. شیفتۀ خواندن رمانهای آنلاین شدم و به موسیقیهای عامهپسند گوش میدادم و حتی مطالب پورنوگرافی را نیز نگاه میکردم. هرازگاهی تلاش میکردم و بارها قربانی افکار شهوانیام شدم.
جامعه امروز بسیار مادیگرایانه است و همه از فرهنگ حزب کمونیست چین (حکچ) در همه جا تغذیه میکنند. به همین دلیل، سایر دانشآموزان بسیار فحاشی میکردند، با سایر دانشآموزان قرار عاشقانه میگذاشتند، چیزهای زشت را زیبا میپنداشتند و غیره. رفتار آنها با من مداخله زیادی داشت و من تمرین فالون دافا را متوقف کردم.
«میخواهم تزکیه کنم!»
در سال سوم راهنمایی به تمرین دافا بازگشتم. شبی در خواب دیدم که در خیابان نزدیک خانهام تنها قدم میزنم. آن مکان فضای خاصی داشت و محیطی عجیب بود.
خورشید بزرگی در آسمان بود، اما گرمای آن را احساس نمیکردم. نهر کوچک در کنار خیابان پوشیده از گیاهانی بود که فقط در تابستان در آب رشد میکنند. اما درختان سپیدار کنار آنها عریان بودند، انگار زمستان بود.
وقتی در خیابان راه میرفتم هیچکسی را نمیدیدم و در خانهها بسته بود - انگار هیچکسی آنجا زندگی نمیکرد. گلی را در کنار جاده دیدم و فکر کردم: «این یک گل هفت رنگ است که هفت گلبرگ دارد. هنگامیکه این گل شکوفا شود، فاجعه بزرگ میآید.» بهنظر میرسید سه یا چهار گلبرگ قبلاً شکفته بود. اگر یک گلبرگ به معنای یک سال باشد، گل در سال 2019 شکوفا میشد، زمانی که ویروس حکچ (ویروس کرونا) شیوع پیدا کرد.
آن رؤیا هنوز در ذهن من تا امروز زنده است. پس از آن، مطالعه فا را شروع کردم. من دهها شعر هنگ یین و چند آموزۀ نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر را در دفترچهای رونویسی کرده و آن را در جیبم گذاشته بودم و هر روز آنها را میخواندم.
دیری نگذشت که من در اولین و سپس دومین سال دبیرستان بودم. اگرچه من هنگ یین را از بر کرده بودم و فا را میخواندم، اما واقعاً فا را درک نمیکردم. احساس میکردم که واقعاً تزکیه نمیکنم.
با شیوع ویروس حکچ، زمان بیشتری را در خانه میگذراندم. یک روز نرم افزار فیلترشکن را دانلود کردم و شروع به مرور وبسایت مینگهویی کردم. در آن مدت، خیلی چیزها را درک کردم و فکری در ذهنم نقش بست: «میخواهم تزکیه کنم!»
من فا را مطالعه کردم، تمرینات را انجام دادم، افکار درست فرستادم و حقیقت را برای همکلاسیهایم روشن کردم. سرانجام من فای راستین را پیدا کردم و واقعاً وارد تزکیه دافا شدم.
کسب فا برای یک موجود آسان نیست. آیا صدماتی که در سن کم متحمل شدم برای این بود که کارمایم را جبران کنم و بتوانم در این زندگی وارد مسیر تزکیه شوم؟
مرحله پایانی سفر را بهخوبی طی کنید
مقدمه اصلاح فا فرا رسیده است و استاد هر دقیقه و هر ثانیه را به ما اعطا میکنند. اگر نتوانیم فرصت را غنیمت شمرده و از آن استفاده کنیم و همچنان در جستجوی شهرت و ثروت در این جهان گم شویم، با ندامتی بیپایان روبرو خواهیم شد.
استاد بیان کردند:
«مریدان دافا خدایانی هستند که با مسئولیت یاری رساندن به استاد در نجات موجودات ذیشعور به این دنیا نزول کردهاند و مسئولیت نجات موجودات ذیشعور در این قلمروهای پایینتر را بر دوش دارند. ممکن است فکر کنید مهم نیست اگر شخصاً خوب تزکیه نکنید، گویی شبیه شکل تزکیه در گذشته بوده است. برخی از افراد خیلی کوشا نیستند، درحال تزکیه هستند اما واقعاً تزکیه نمیکنند.اما دربارۀ این فکر کردهاید؟ شما قبلاً پیمانی را با من امضاء کردید وقتی به این دنیا آمدید، عهد بستید که آن موجودات ذیشعور را نجات دهید. پس از آن توانستید یک مرید دافا شوید، و پس از آن میتوانستید این کار را انجام دهید،اما آن را به انجام نرساندید. بهطور کامل عهدتان را به انجام نرساندید، و حتی نمیتوانید آن موجوداتی که برای شما درنظر گرفته شده را نجات دهید، آنهایی که نجاتشان را بهعهده گرفتید، که در پشت آنان، موجودات ذیشعورِ بیشمار و گروه عظیمی از موجودات وجود دارند. آن چیست؟! آیا آن صرفاً موضوعی مربوط به این است که بهطور کوشا تزکیه نمیکنید؟ آن یک جنایت بینهایت جدی است!» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک 2016)
من در حال حاضر در مدرسه زندگی میکنم و حجم کارهایم زیاد است. در این شرایط، نمیتوانم تمرینات را انجام دهم. فقط میتوانم به برنامههای مینگهویی گوش دهم و فا را بخوانم که قبلاً در تلفن همراه دانلود کردهام. در فرصت برای صرف ناهار، معمولاً از تلفنم برای رونویسی فا استفاده میکنم. رونویسی هنگ یین ۵ را به پایان رساندهام و اکنون در حال رونویسی سخنرانی هفتم جوآن فالون هستم.
هنگام رونویسی فا، اغلب موجی از جریان گرم را در بدنم احساس کردهام، که تأثیر خوبی بر تزکیه من داشت. گاهی اوقات، ساعت سه یا چهار صبح، روی تخت مینشینم و مدیتیشن نشسته را انجام میدهم.اما بهدلیل وابستگی به راحتطلبی به ندرت تمرینات دیگر را انجام میدهم.
من از بر کردن جوآن فالون را شروع کردم اما به آرامیدر حال پیشرفت هستم. من همچنین یکبار در روز «دربارۀ دافا» و یک مقاله کوتاه دیگر از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر را میخوانم.
در طول این روند با مداخله روبرو شدهام، اما توانستهام از طریق مطالعه فا بر آن غلبه کنم. در نتیجه، نمرات من نیز بهبود یافته است.
بهعنوان یک تمرینکننده جدید که فقط کمتر از دو سال است تزکیه واقعی دافا را شروع کرده، زیبایی و تقدس دافا را مشاهده و بهتدریج جدیت تزکیه را درک کردهام.
در این دوران زودگذر و بزرگ، آشنایی با دافا خوشاقبالی میخواهد و در عین حال دشوار است. استاد بیان کردند:
«تزکيه روندي است که يک موجود انساني را قادر ميکند تا به آسمان صعود کند و يک خدا شود، پس چگونه ميتواند سخت نباشد؟ مذهب بوديسم دربارۀ «ترکۀ بيدار شو» صحبت میکرد، پس بگذاريد يک نمونه «ترکۀ بيدار شو»ام را به آنهايي بدهم که از عهده برنميآيند و خودشان را در آستانۀ خطر قرار دادهاند.» (نمونه «ترکه بیدار شو»ی من. نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر۳)
همانطور که شینشینگ خود را تزکیه میکنم ، اهمیت تزکیه واقعی را درک میکنم.امیدوارم تجربه من بتواند برای سایر تمرینکنندگان جوان مفید باشد.
من باید باجدیت تزکیه کنم و سه کار را بهخوبی انجام دهم. سپاسگزارم استاد!
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.