(Minghui.org) هرگاه گزارشهایی در مینگهویی درباره ضرب و شتم، شکنجه یا آزار و شکنجه همتمرینکنندگان تا حد مرگ میخوانم، قلبم میشکند. در بسیاری از موارد، همتمرینکنندگان فقط آزار و شکنجه را منفعلانه تحمل میکنند. استاد از مدتها قبل دربارۀ قدرتهای فوقطبیعی صحبت کردهاند و باید یاد بگیریم که از آنها برای محافظت از خود در هنگام خطر استفاده کنیم.
استاد به ما آموزش دادند:
«هنگاميکه مريدان دافا افکار درست نيرومندي دارند و ترسي ندارند، ميتوانند از افکار درست استفاده کنند تا اوضاع را عليه بدکاران معکوس کنند. خواه هنگامي باشد که مأموران شرور پليس در حال استفاده از باطومهاي برقی هستند يا هنگاميکه افراد بد در حال تزريق داروهايي براي آزار و اذيت شما باشند، ميتوانيد از افکار درستتان استفاده کنيد که باعث تغییر جهت جريان الکتريکي يا داروها به سمت فردي شوید که در حال انجام عمل خشونتآميز عليه شما است. ميتوانيد با يا بدون عمود نگه داشتن دستتان آنرا انجام دهيد– بهمحض اينکه افکار درستتان پديدار شود، عمل خواهد کرد. («اعمال شیطان را با افکار درست متوقف کنید»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر۳)
استاد نیز در همین مقاله بیان کردند:
«وقتيکه به هر شکلي مورد آزار و اذيت قرار ميگيريد، ميتوانيد از افکار درستتان استفاده کنيد تا اوضاع را عليه افراد بد معکوس و آزار و اذيت را متوقف کنيد. و اين، شامل آن افرادي نیز میشود که شاگردان را با مشت و لگد مورد ضرب و شتم قرار ميدهند: افکار درست نيرومند ميتواند باعث شود که مشت و لگد روي خود او فرود آيد يا باعث شود که مأموران شرور پليس و مردم بد عليه يکديگر بتازند و ميتواند تمام درد و جراحات را به مردم شرور يا مأموران پليسي منتقل کند که شما را مورد ضرب و شتم قرار ميدهند. اما فرض بر اين است که افکارِ درست نيرومندي داشته باشيد، ترس نداشته باشيد و هيچ وابستگي انساني، دلواپسي يا نفرت نداشته باشيد؛ فقط هنگاميکه در اين حالت باشيد مؤثر خواهد بود. به محض اينکه افکار درستتان پديدار شود، اثر خواهد کرد. هنگاميکه افکار درست ميفرستيد دستپاچه و هراسان نشويد و تا هنگاميکه آن شخص شرور به خشونت خود ادامه ميدهد، به فرستادن افکار درست ادامه دهيد.»
در مقالات تبادل تجربه در مینگهویی، ممکن است این احساس مشترک وجود داشته باشد که فقط چیزهایی که با چشمان آسمانی دیده میشوند، مظاهر قدرت فوقطبیعی هستند، اما فکر میکنم قدرتهای فوقطبیعی فراتر از آن هستند. در بسیاری از مقالات تبادل تجربه، تمرینکنندگان دربارۀ قدرتهای فوقطبیعی متعددی که دارند، تبادل تجربه کردهاند، برخی به عمد استفاده شدند و برخی نه. برخی بزرگ، برخی کوچک؛ و انواع مختلفی وجود دارند.
در یک مقاله، تمرینکنندهای که خانم مسن بود به اشتراک گذاشت که پس از چرخاندن بازویش توسط یک مأمور پلیس، احساس کرد که نباید درد را تحمل کند، بنابراین درد خود را به مأمور منتقل کرد. کمی بعد مأمور بازویش را گرفت و بیرون دوید و فریاد زد: «درد میکند!»
تمرینکننده دیگری به اشتراک گذاشت که به مأمور پلیسی که او را دستگیر کرد، گفت: «پایت درد نمیکند؟» پای مأمور واقعاً برای مدت طولانی درد میکرد. او متوجه شد که در حال دریافت عقوبت کارمایی است و تمرینکننده را آزاد کرد. سپس درد پایش ناپدید شد. درکم این است که وقتی مأمور پلیس تمرینکننده را دستگیر کرد، کارما تولید کرد که ممکن است از طریق بیماری، از دست دادن پول یا وقوع بدبختی دیگری جبران شود. معتقدم که افکار درست تمرینکننده کمک کرد تا مأمور فوراً به شکل پادرد تاوان دهد، که به مأمور کمک کرد تا خطایش را اصلاح کند. به عبارت دیگر، تمرینکننده به انتقال «عقوبت آیندۀ» مأمور به زمان حال کمک کرد.
در هر دو مورد، معتقدم که از قدرت فوقطبیعی جابجا کردن اجسام از راه دور استفاده شد. قبلاً فکر میکردم که این توانایی محدود به حرکتدادن اجسام متحرک است، اما اکنون متوجه شدهام که ممکن است از آن برای جابجایی هر چیزی در جهان از جمله درد، بیماری یا حتی زمان استفاده کنیم.
استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«نور خدایی همه جا را روشن و همه چیز را هماهنگ میکند.»
اگر قدرتهای فوقطبیعی ما کار نکنند، آیا ممکن است میدان ما به اندازه کافی قوی یا خالص نباشد، یا آنقدر نیکخواه نبودیم که بتوانیم از قدرت خود استفاده کنیم؟
استاد همچنین در جوآن فالون بیان کردند: «ماده و ذهن یکی هستند.» نیروهای فوقطبیعی از ماده تشکیل شدهاند، مانند کمربند انرژی که در مدار آسمانی شکل میگیرد. اگر چنین است، آیا افکار درست مریدان دافا نیز از ماده در بُعدهای دیگر ساخته نشده است؟ افکار درست و قدرتهای فوقطبیعی، تبادلپذیر و بهشدت مرتبط هستند. وقتی افکار ما به اندازه کافی خالص و درست باشد، بدون اینکه ما عمداً دربارۀ آن فکر کنیم، قدرت الهی را به همراه خواهند داشت.
بهعلاوه، باید همچنان به مأموران پلیسی که ما را مورد آزار و اذیت قرار میدهند، نیکخواه باشیم. آنها نیز زمانی موجودات الهی بودند که با ایمان راستین به دافا به سه قلمرو فرود آمدند. آنها همچنین نمایندۀ بدنهای کیهانی بیشمار و موجودات بیشماری هستند که به دنبال نجات از طریق دافا هستند. اگر آنها را نتوان نجات داد، واقعاً حسرتی بزرگ است.
وبسایت مینگهویی گزارش داد که بیش از 20هزار نفر متحمل عقوبت کارمایی شدهاند و برخی از اعضای خانواده آنها نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. معتقدم که برخی از آنها نیز روابط از پیش تعیین شدهای با دافا دارند و باید نجات مییافتند.
اما عقوبت برای بدکار آن چیزی نیست که ما میخواهیم.آنچه ما میخواهیم این است که افراد بیشتری را بیدار کنیم و نجات دهیم. با استفاده از قدرتهای فوقطبیعی برای از بین بردن شرارت، میتوانیم مردم شریر را منصرف کنیم، مانع تولید کارمایشان شویم و آزار و شکنجه را متوقف کنیم. هدف از استفاده از قدرتهای فوقطبیعی نیز اعتبار بخشیدن به خود یا خودنمایی نیست، بلکه اعتباربخشی به دافا و نجات همه موجودات ذیشعور است.
این درکم در سطح خودم است. لطفاً به هر مطلب نامناسب اشاره کنید.
یادداشت سردبیر: این مقاله فقط بیانگر درک فعلی نویسنده است که با تمرینکنندگان به اشتراک گذاشته شده است تا بتوانیم «مطالعه و تزکیه خود را با یکدیگر مقایسه کنیم.» («تزکیه راسخ»، هنگ یین)
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.