(Minghui.org) هنگامی که بنیانگذار فالون دافا مقاله «انسان چگونه پدید آمد» را منتشر کردند، احساس کردم باید باعجله افراد بیشتری را از حقایق آزار و شکنجه آگاه کنیم. جهان بهسرعت درحال تغییر است و مردم اخیراً فجایعی را تجربه کردهاند. بسیاری از مردم هنوز تهمتهای ح.ک.چ (حزب کمونیست چین) درباره فالون دافا را باور دارند. بیشتر آنها هنوز حقیقت فالون دافا را درک نکردهاند و ماهیت واقعی ح.ک.چ را نمیدانند. ما باید ترس خود را رها کنیم و با نیکخواهی و خرد، حقایق را درمورد فالون دافا و آزار و شکنجه برای مردم توضیح دهیم و آنها را متقاعد کنیم که از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
ما نباید با عقاید و تصورات بشری به مسائل نگاه کنیم. برخی از تمرینکنندگان محلی درمورد موضوع گفتن وضعیت واقعی به مردم اختلاف نظر داشتند. برای مثال، برخی از تمرینکنندگان میگفتند اگر هنگام خرید از اسکناسهایی استفاده کنند که اطلاعات مربوط به فالون دافا رویشان چاپ شده باشد، کافی است. آنها کار دیگری انجام نمیدادند. برخی میگفتند که نمیدانند چگونه حقیقت را بهصورت رو در رو روشن کنند. برخی دیگر حقیقت درباره فالون دافا را فقط به بستگان و دوستان خود میگفتند. برخی فقط با افرادی صحبت میکردند که مهربان بهنظر میرسیدند، بهخصوص افراد مسن و کودکان. درحالیکه برخی دیگر فقط مطالبی را پخش میکردند و جرئت نداشتند شخصاً حقیقت را روشن کنند. برخی نشان یادبود میدادند، اما جرئت نداشتند مطالب روشنگری حقیقت را ارائه دهند. سایرین فقط آموزهها را میخواندند، اما کاری برای بیدار کردن مردم انجام نمیدادند. برخی از تمرینکنندگان، ازجمله خودم، هنگام روشنگری حقیقت، افکار درست و قوی نداشتند. درواقع عقاید و تصورات بشری آنها مدام ظاهر میشد.
ذهنیت بیشتر تمرینکنندگان در نگرش و روشی که حقیقت را روشن میکنند تا مردم از آزار و شکنجه آگاه شوند، منعکس میشود. برخی از تمرینکنندگان هنگام روشنگری حقیقت برای مردم، دستگیر و بهطور غیرقانونی محکوم شدند. حقوق یا مستمری آنها قطع شد. مدتها در زندان رنج کشیدند و بستگان و دوستانشان در اضطراب بهسر بردند. اعضای خانوادهشان که فالون دافا را تمرین نمیکنند به آنها گفتند: «برای توزیع مطالب بیرون نرو. با مردم صحبت نکن و از آنها نخواه که ح.ک.چ را ترک کنند. فقط در خانه تمرین کن. بیرون نرو.» برخی از تمرینکنندگان تقریباً از انجام کارهایی بهمنظور آگاهسازی مردم درباره حقیقت آزار و شکنجه دست کشیدند. آنها فقط در خانه تمرینات را انجام میدادند و فا را مطالعه میکردند. برخی ترسیده بودند و جرئت نداشتند حقیقت را رو در رو برای مردم روشن کنند، اگرچه هنوز کارهایی برای نجات مردم انجام میدادند.
عدهای هرگز مورد آزار و شکنجه قرار نگرفتهاند. اما وقتی دیدند که سایر تمرینکنندگان تحت آزار و شکنجه قرار گرفتهاند، ترسیدند و جرئت نکردند بیرون بیایند تا با مردم حرف بزنند. آنها برای مدتی طولانی در این وضعیت بودند. در روند روشنگری حقیقت برای مردم، انواعواقسام وابستگیها در معرض دید قرار میگیرند تا معلوم شود که آیا ما نیکخواه و مهربان هستیم یا خیر. آیا ازخودگذشته شدهایم، و آیا اول به دیگران فکر میکنیم یا به خودمان؟ واقعاً باید به درون خودمان نگاه کنیم.
همهگیری کووید شدید بود و هزاران نفر جان باختند. تمرینکنندگان فوریت نجات مردم را میدانند. برخی از تمرینکنندگان در منطقه ما بسیار خوب عمل کردهاند. آنها اغلب بیرون میروند تا حقیقت را برای مردم روشن کنند. به بازار و حومه شهر میروند تا حقیقت فالون دافا را به مردم بگویند. بهاینترتیب بسیاری از مردم را بیدار کردهاند.
من اغلب برای روشنگری حقیقت و کمک به مردم برای خروج از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن بیرون میروم و در روستاها بروشور، تقویم روشنگری حقیقت و نشان یادبود پخش میکنم.
یک تمرینکننده محلی اغلب با موتورسیکلت به مناطق دیگر میرود تا حقایق آزار و شکنجه را به مردم بگوید. او معمولاً به بیش از 300 نفر در سال کمک میکند از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. او اغلب تمرینکنندگان دیگری را با خود همراه میکند. من هم برای روشنگری حقیقت با او به روستاها میرفتم. هر بار به 20 تا 30 نفر کمک میکردیم از ح.ک.چ خارج شوند.
در اواخر اکتبر و اوایل نوامبر سال گذشته هوا سرد بود و زمین یخ زده بود. من و این تمرینکننده ساعت 7 صبح حرکت کردیم و برای توزیع تقویمهای سال 2023 به روستایی رفتیم. دو کیف بزرگ پر از تقویم داشتیم. هوا خیلی سرد بود و باد شدیدی میوزید. دستهایم بیحس شده بود و درد میکرد. بااینحال وقتی مردم را در خیابان میدیدم، از آن تمرینکننده میخواستم بایستد و میرفتم تا حقیقت را روشن کنم و به آنها تقویم بدهم. ما دو روز به روستا رفتیم و به بیش از 70 نفر کمک کردیم از ح.ک.چ خارج شوند.
اکنون صبحها با تمرینکننده دیگری در گروه مطالعه فایمان، آموزهها را میخوانم و پس از فرستادن افکار درست، بهمنظور روشنگری حقیقت برای مردم بیرون میروم. تقریباً هر روز میتوانیم به چند نفر کمک کنیم از ح.ک.چ خارج شوند. حتی اگر مردم با خروج از ح.ک.چ موافق نباشند، حداقل حقیقت را برای آنها روشن و آنها را از ماهیت واقعی ح.ک.چ آگاه میکنیم و به آنها میفهمانیم که «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است».
اما کارها همیشه بهآرامی پیش نمیرفت. گاهی اوقات با افرادی ملاقات میکردم که حقیقت را نمیپذیرفتند. حتی برخی تهدید میکردند که مرا به پلیس گزارش میدهند و جلو رفتنم را میگرفتند.
روزی مردی شصتساله جلو مرا گرفت. او نمیگذاشت بروم. گفت که من مخالف ح.ک.چ هستم و تهدید کرد که مرا به پلیس معرفی خواهد کرد. همچنین تهدید کرد که از من عکس میگیرد و گفت: «نمیگذارم بروی. تو را به اداره پلیس میبرم.» یک کولهپشتی پر از مطالب روشنگری حقیقت با خود داشتم. سعی کرد آن را بگیرد. اما محکم نگهش داشتم، طوریکه نتوانست آن را بگیرد. اما بندش را دور مچش پیچید. با آرامش حقیقت را برایش روشن کردم و گفتم: «تو فکر میکنی ح.ک.چ خوب است و میخواهی از آن دفاع کنی. از نظر تو اشتباه نیست، اما باید با هم حرف بزنیم. برویم داخل. لطفاً عصبانی نباش. من از تو متنفر نیستم، چون همدیگر را نمیشناسیم. من هیچ کار بدی نکردهام. استاد ما (بنیانگذار فالون دافا) از ما میخواهند که با پیروی از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری، افراد خوبی باشیم. اگر مرا به پلیس گزارش دهی و بعد اتفاق بدی برایم بیفتد، احساس گناه خواهی کرد. درست است؟ میبینم که آدم بدی نیستی. اگر با تمرینکنندگان فالون دافا با مهربانی رفتار کنی، برکت خواهی یافت.» بالاخره اجازه داد بروم.
کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. بازنشر غیرتجاری این مطالب باید با ذکر منبع باشد. (مانند: «همانطور که وبسایت مینگهویی گزارش کرده است، ...») و لینکی به مقالۀ اصلی ارائه شود. در صورت استفاده تجاری، برای دریافت مجوز با بخش تحریریۀ ما تماس بگیرید.