فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ در زندان فانجیاتای

26 نوامبر 2024 |   همکار مینگهویی در استان هوبی (چین)

(Minghui.org) زندان فانجیاتای در شهرستان شایانگ (استان هوبی)، از سال 1999 فعالانه در آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ مشارکت داشته است.

شعار آن‌ها داشتن «فرهنگ درست» است و زندان از همه زندانیان می‌خواهد که فرهنگ سنتی مانند «دی زی گویی» (معیارهای دانش‌آموز و کودک خوب بودن) را از بر کنند. اما درواقع زندان از روش‌های خشونت‌آمیز مختلفی استفاده می‌کند، ازجمله تلاش برای مجبور کردن تمرین‌کنندگان به نفی و محکوم کردن فالون گونگ.

نمونه‌ای از تلاش‌های نگهبانان برای تبدیل تمرین‌کنندگان، زمانی است که آن‌ها آقای هونگ کایهوا را مجبور کردند روی عکس بنیان‌گذار فالون گونگ پا بگذارد و سپس آن عکس را نزدیک بالش سایر تمرین‌کنندگان قرار دادند. نگهبانان همچنین تمرین‌کنندگان را از ملاقات با خانواده محروم و از بدرفتاری بدنی استفاده می‌کردند تا آن‌ها را مجبور کنند به خواسته‌هایشان تن دهند.

تمرین‌کنندگانی که بر ایمان خود ثابت‌قدم می‌مانند، تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار می‌گیرند و برخی حتی تا سرحد مرگ شکنجه شده‌اند.

آقای لی دایائو، ساکن شهر جیانلی در استان هوبی، در 30نوامبر2019، دوازده روز پس از آزادی مشروط پزشکی‌اش از زندان فانجیاتای، در بیمارستان خلق شماره 1 شهر جیانلی درگذشت. خانواده‌اش بعداً متوجه شدند که دهان وی با لوله‌های لاستیکی پر شده بود و تمام دندان‌هایش کنده شده بودند، که توضیح می‌داد چرا وی در آخرین روزهای زندگی‌اش، نمی‌توانست حرف بزند، اما گریه می‌کرد.

آقای لیو دیو به‌مدت 15 روز، به پنجره‌ مشبک بسته شد، درحالی‌که پاهایش از زمین بلند شده بود. او در مارس2024، در زندان درگذشت، یعنی کمتر از یک سال پس از پذیرشش در زندان. زندان ادعا کرد که او براثر بیماری فوت کرده است.

تمرین‌کننده دیگری، آقای وانگ بانگجی، از شهر تونگشان، اندکی پس از آزادی‌اش درگذشت.

روش‌های شکنجه مورداستفاده‌

روش‌های شکنجه مورداستفاده در زندان فانجیاتای، برای آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ، در زیر فهرست شده است. این زندان نه‌تنها تمرین‌کنندگان را شکنجه می‌کند، بلکه آن‌ها را از ارائه درخواست تجدیدنظر درخصوص محکومیتشان منع، و از حق ارتباط با خانواده‌شان محروم می‌کند.

تنبیه بدنی

همه تمرین‌کنندگان تحت تنبیه بدنی قرار می‌گیرند و مجبور می‌شوند هر روز برای مدتی طولانی در وضعیت‌های خاصی بایستند، بنشینند یا چمباتمه بزنند، به‌جز زمانی که درحال غذا خوردن یا استفاده از توالت هستند. این شکنجه شدید باعث می‌شود بسیاری از تمرین‌کنندگان دچار تورم پا و چرک شدن باسن‌ شوند و مجبور باشند هنگام راه رفتن، پاهایشان را روی زمین بکشند.

آقای لی گوانگ‌چینگ 70ساله مجبور شد بیش از یک سال، هر روز بایستد. ساق پاهایش به اندازه ران‌هایش بزرگ شد، دیگر نمی‌توانست کفش‌های معمولی بپوشد و پاهایش فقط در دمپایی جا می‌شد.

اسپری‌ کردن آب فلفل قرمز

به چشم و صورت بسیاری از تمرین‌کنندگان، آب فلفل قرمز اسپری می‌شود. نگهبانان یک بار آقای لی گوانگ‌چینگ را بستند و آب فلفل به او اسپری کردند که باعث شد چشم و صورتش برای مدتی طولانی قرمز و متورم شود.

خوراندن اجباری و تزریق با داروهای نامعلوم

تمرین‌کنندگانی که از تبدیل شدن خودداری می‌کنند، تحت خوراندن اجباری و تزریق داروهای نامعلوم قرار می‌گیرند. آقای ژانگ‌چینگ یوان، قهرمان سابق دوومیدانی پارالمپیک از شهر ووهان، نه‌تنها مورد تنبیه بدنی و آزار خشونت‌آمیز قرار گرفت، بلکه تحت خوراندن اجباری قرار گرفت و داروهای نامعلومی به او تزریق شد. او قبلاً مجبور شده بود به‌مدت 17 سال دور از خانه زندگی کند و سپس در سال 2023، دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شد.

تصویر شکنجه: خوراندن اجباری

محرومیت از استفاده از سرویس بهداشتی

آقای چن چوانلونگ از شهر گوانگشویی مجبور شد برای مدتی طولانی چمباتمه بزند و اجازه استفاده از سرویس بهداشتی را نداشت که باعث شد شلوارش را خیس کند.

مجبور شدن به کار بدون دستمزد

یکی از روش‌های رایج شکنجه، مجبور کردن تمرین‌کنندگان به انجام کارهای یدی و شدید برای ساعات طولانی، بدون دستمزد است. تمرین‌کنندگان اگر نتوانند سهمیه کاری‌شان را به پایان برسانند، مورد آزار کلامی قرار می‌گیرند، از خواب محروم می‌شوند یا تحت مدیریت سختگیرانه قرار می‌گیرند. یک تمرین‌کننده سالخورده به نام آقای ما، اهل استان هنان، اغلب مجبور می‌شد بایستد و اجازه نداشت بخوابد، زیرا نمی‌توانست کار خود را به پایان برساند.

سوءرفتار خشونت‌آمیز

آقای شان فورونگ از شهر شیانگ‌یانگ از زندان شیانگ‌نان به زندان فانجیاتای منتقل شد. چشمانش براثر شکنجه نابینا شد و نمی‌توانست از خودش مراقبت کند. همچنین مرتباً با کفش به صورتش سیلی می‌زدند و مچ دستش را می‌پیچاندند.