فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

کرواسی: برگزاری کنفرانس تبادل تجربه تزکیه فالون دافا در زاگرب

9 دسامبر 2024 |   تمرین‌کننده فالون دافا در کرواسی

(Minghui.org) کنفرانس سالانه تبادل تجربه تزکیه فالون دافا در کرواسی در ۱۶‌نوامبر‌۲۰۲۴، در زاگرب، پایتخت این کشور، برگزار شد. تمرین‌کنندگان از کرواسی، صربستان، مونته‌نگرو، اسلوونی و اسلواکی گرد هم آمدند تا تجربیات تزکیه خود را به اشتراک بگذارند. هفده تمرین‌کننده تجربیاتشان را درخصوص تمرین فالون دافا، نگاه به درون، تزکیه نیک‌خواهی و رفتار مهربانانه با مردم بیان کردند.‌ ‌آن‌ها ‌‌درمورد غنیمت شمردن زمان برای روشنگری حقیقت و انجام مأموریت‌‌هایشان گفتند.

کنفرانس تجربه فالون دافای کرواسی ۲۰۲۴ در هتل آنتونوویک در زاگرب برگزار شد.

به‌یاد آوردن قدرت دافا در مواجهه با مشکلات

دژان اهل صربستان تجربه خود را از بازداشت غیرقانونی توسط پلیس، زمانی که رهبر حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در ماه مه ‌امسال از صربستان بازدید کرد، به اشتراک گذاشت. در ۷مه، پلیس صربستان او را در خانه‌اش دستگیر کرد و به مقر پلیس برد. رئیس پلیس با اکراه توضیح داد که اگرچه می‌دانست تمرین‌کنندگان فالون دافا درستکار هستند، حکم بازداشت از سوی دادستانی محلی صادر شد و دژان باید منتظر دستورات خاص باشد.

زمانی که دژان در اداره پلیس بود، حقیقت را ‌‌درمورد دافا به پلیس گفت و تمرینات فالون دافا را به نمایش گذاشت. او متوجه شد که چند تمرین‌کننده دیگر و برادر غیرتمرین‌کننده‌اش و شوهر هم‌تمرین‌کننده‌اش نیز دستگیر شده‌اند. بعداً او را به سلولی بردند، جایی که چراغ‌ها تمام شب روشن بود. آن پنجره‌ای نداشت و فقط یک توالت فرنگی در آن بود.

او ‌‌درمورد وضعیتش فکر کرد. نمی‌دانست تا چه زمانی قرار است در بازداشت باشد و با دیدن وکیلش، ابراز نارضایتی کرد: «چطور جرئت می‌کنی برادر غیرتمرین‌کننده من و آن افراد مسن را بازداشت کنی؟ آیا برای این کشور کار می‌کنی یا برای چین کمونیستی؟»

وقتی آرام شد، به تمرین‌کنندگان فالون دافا که به‌طور غیرقانونی در چین بازداشت شده بودند فکر کرد.‌ ‌آن‌ها در محیطی حتی بی‌رحمانه‌تر می‌توانستند افکار درستشان را حفظ کنند. او متوجه شد که نمی‌تواند منفعلانه منتظر بماند. بازیگر اصلی پلیس یا دفتر دادستانی محلی نیست، بلکه تمرین‌کنندگان فالون دافا هستند. او باید در هر شرایطی پیشقدم شود و به افراد بیشتری، ازجمله پلیس، حقیقت را ‌‌درمورد آزار و شکنجه فالون دافا توسط ح.ک.چ بگوید.

شب بعد، دژان و سایر تمرین‌کنندگانی که دستگیر شده بودند آزاد شدند. طی روزهای بعد، بسیاری از رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی داخلی و خارجی با آن‌ها مصاحبه‌ کردند و برخی رسانه‌های جهان از این واقعه خبر دادند.

پس از این اتفاق، آزار و اذیت تمرین‌کنندگان فالون دافا در کشورهای دیگر توسط ح.ک.چ در معرض دید جهانیان قرار گرفت و بسیاری از افرادی که هرگز نام فالون دافا و آزار و شکنجه را نشنیده بودند، حمایت خود را از دافا و تمرین‌کنندگان اعلام کردند. بستگان و دوستان دژان خواستند فالون دافا را یاد بگیرند. او گفت که از محافظت نیک‌خواهانه استاد بسیار سپاسگزار است و درک می‌کند که ما باید از مهربانی‌ای که دافا به ما داده است برای مقابله با مشکلاتی که با آن مواجه می‌شویم استفاده کنیم.

رهایی از یک ذهنیت مبارزه‌طلبی قوی

فیلیپ، تمرین‌کننده کروات، گفت که مدت‌ها طول کشید تا متوجه شود ذهنیت مبارزه‌طلبی قوی‌ای دارد. او نمی‌دانست که چرا او و همسرش اغلب تعارض‌های شدید داشتند. تا اینکه همسرش دچار حمله آسم شد و ‌‌به‌دلیل خودخواهی و تکبر وی نزدیک بود بمیرد؛ در آن زمان، او متوجه جدیت مشکل شد و شروع کرد به بررسی خودش.

فیلیپ متوجه شد که وقتی هر چیز با درک، خواسته‌ها و منافع او مطابقت ندارد، یا وقتی کسی با علایقش مداخله و او را عصبانی می‌کند، نمی‌تواند خودش را کنترل کند. در چنین لحظاتی، احساس می‌کرد که مانند یک تمرین‌کننده رفتار نمی‌کند. پرخاشگری و نیاز او به محافظت از خودش، باعث رنج همسرش نیز می‌شد.

فیلیپ پس از فرستادن افکار درست برای پاکسازی خود، متوجه شد که استاد بارها به او اشاراتی برای تغییر ذهنیت مبارزه‌طلبی‌اش کرده‌اند، اما او‌ ‌آن‌ها را نادیده گرفته بود. ‌‌به‌عنوان مثال، خودرو او دو سال متوالی در معاینه فنی رد شد. در ظاهر، به این دلیل بود که ترمزهای خودرو به اندازه کافی خوب نبود.

او بعداً متوجه شد که وقتی با مشکلاتی روبرو می‌شود نمی‌تواند «ترمز کند» و یک قدم به عقب بر دارد و به این فکر ‌کند که آیا ممکن است حرف‌هایش به کسی آسیب برساند یا خیر. او گفت که اشاره استاد همچنین به او نشان داد که وی اغلب در خواب‌هایش با مردم می‌جنگید و‌ ‌آن‌ها را تهدید می‌کرد و حاضر به عقب‌نشینی نبود. او متوجه شد که یک تمرین‌کننده نباید اینگونه باشد.

«این جلوه‌ای از محافظت از خود و یک ذهنیت مبارزه‌طلبی است، زیرا من اول به خودم فکر می‌کنم، فکر می‌کنم افکارم درست است و به‌جای اینکه سعی کنم خودم را در موقعیت طرف مقابل قرار دهم، راحتی و علایقم را در اولویت قرار می‌دهم. فهمیدم تا وقتی سعی نکنم طرف مقابل را درک کنم، تزکیه نیک‌خواهی واقعی ممکن نیست.»

هیچ‌چیز در تزکیه بی‌اهمیت نیست

گوردانا اهل صربستان متوجه شد که دوست دارد با اطرافیان شوخی کند. وقتی او ‌‌به‌طور جدی به این موضوع فکر کرد، متوجه شد که ریشه این جوک گفتن، حاوی نگرانی‌های زیادی است که به تجربه خودش ‌‌درمورد کم‌ارزش بودن و به حاشیه رانده شدن در دوران کودکی برمی‌گردد، بنابراین یاد گرفت که چگونه درحین بزرگ شدنش، با جوک گفتن به چشم دیگران بیاید. او گفت: «وقتی شوخی می‌کنی، آرام و بامزه به نظر می‌رسی و نشان می‌دهی که باهوش هستی.»

حالا گوردانا متوجه می‌شود که هیچ‌چیز بی‌اهمیتی در تمرین تزکیه وجود ندارد، و در شوخی و گفتن جوک، «اضطراب، ترس، حسادت، غم و وابستگی‌‌های دیگر پنهان است» و این شوخی کردن‌ها به مکانیزم دفاعی برای محافظت از خود تبدیل شد. شوخی او را مغرور و بی‌ادب می‌کرد. دلیل اینکه او مدتی طولانی اراده کافی برای رویارویی و حل این مشکل را نداشت این بود که می‌ترسید این روشِ محافظت از خود را از دست بدهد. این رویکرد با آنچه که تمرین‌کنندگان می‌خواهند فاصله زیادی دارد.

ازسرگیری تزکیه و استفاده از زمان برای روشنگری حقیقت

سون از کرواسی امسال ۱۸ساله است. او از سن کم گاهی اوقات پدرش را برای تمرین فالون دافا دنبال می‌کرد. او در نوجوانی، با بچه‌‌های همسایه معاشرت می‌کرد و عادت‌‌های بدی مانند گوش دادن به آهنگ‌‌های بلند، تراشیدن سر و پوشیدن لباس سیاه پیدا کرد. پس از طلاق والدینش، دوستان بدی دور او را گرفتند، شروع به نوشیدن مشروبات الکلی و مصرف سیگار کرد، اغلب تمام شب را بیرون ماند و دیدگاه‌‌های افراطی پیدا کرد.

با وجود این، او گفت: «مهم نیست که چقدر کارهای بد انجام دادم و چقدر افکار شیطانی داشتم، همیشه یک فکر داشتم که تغییر نمی‌کرد، یعنی: "فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است." نظرم درباره دافا هرگز تغییر نکرد. بدون توجه به اینکه چه کاری می‌کنم، همیشه به پرتره استاد احترام می‌گذارم و به ایشان ادای احترام می‌کنم. هر زمان که فرصت داشته باشم، چیزهای خوبی درباره دافا می‌گویم.»

در سپتامبر۲۰۲۳، سون پس از خواندن مقاله جدید استاد «تزکیه در دافا جدی است»، عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفت. او متوجه شد که اکنون زمان چقدر ارزشمند است و تزکیه باید جدی باشد. او شروع به خواندن کتاب اصلی فالون دافا جوآن فالون کرد و از هر لحظه برای گوش دادن به سخنرانی‌های شنیداری استاد و انجام تمرین‌ها استفاده کرد.

پس از خواندن کل کتاب، متوجه شد که در طول این سال‌ها، چه چیزهایی را از دست داده و چگونه خود را در خیالات گم کرده و عادت‌های مضری را در پیش گرفته است. گاهی که به این موضوع و نیک‌خواهی زیاد استاد فکر می‌کرد، اشک در چشمانش جمع می‌شد. او می‌دانست باید چه‌کار کند. از هر فرصتی برای روشنگری حقیقت برای معلمان و همکلاسی‌‌هایش در مدرسه استفاده می‌کرد و به‌دنبال فرصتی برای پخش فیلم‌‌های روشنگری حقیقت بود.

سون گفت: «باید به‌خاطر داشته باشم که تمرین‌کننده هستم. وقتی با مشکلاتی مواجه می‌شوم، باید ببینم در کدام زمینه‌ها باید پیشرفت کنم و به این فکر کنم که چرا با این موقعیت مواجه شدم.»