(Minghui.org) طی بیش از ده سال گذشته که فالون دافا را تمرین کردهام، اغلب توسط استاد لی هنگجی، بنیانگذار این تمرین، محافظت شدهام، که به من کمک کرد تقدس و شگفتانگیز بودن این تمرین تزکیه را درک کنم.
درواقع تا زمانی که ما تمرینکنندگان افکار درستی قوی داشته باشیم، ممکن است معجزات زیادی را در فالون دافا تجربه کنیم. در زیر دو نمونه در این خصوص را میخوانیم.
من در تابستان 2022 دستگیر شدم، زیرا فالون دافا را تمرین میکنم. گرچه تسلیم خواستههای پلیس مبنی بر رها کردن ایمانم نشدم، اما نسبت به مأموران نیکخواهی نداشتم و حقایق دافا را برایشان توضیح ندادم. درنتیجه آنها سعی کردند مرا مجبور کنند اظهاریهای مبنی بر انکار فالون دافا بنویسم و مرا تحت معاینه جسمی قرار دادند. وقتی سعی کردند قبل از فرستادن من به بازداشتگاه، اثر انگشتم را بگیرند، تصمیم گرفتم همکاری نکنم.
در آن زمان مطمئن نبودم چه اتفاقی خواهد افتاد. وقتی دو مأمور مرا به زیرزمین بردند، یک اسکنر و یک صفحه کامپیوتر دیدم. درحالیکه یکی از مأموران درحال تنظیم کامپیوتر بود، دیگری به من گفت که کنار دستگاه بایستم.
گفتم: «من انگشتنگاری نمیکنم.» مأمور با تعجب به من خیره شد و گفت: «به تو ربطی ندارد. این اجباری است.»
پیوسته افکار درست میفرستادم و چیز دیگری نگفتم. مأمور سعی کرد برای انجام انگشتنگاری دستانم را بگیرد، اما دستانم را عقب کشیدم. مأمور دیگر چند حرف زشت به من زد و خواستار همکاری شد.
گرچه تا حدودی مضطرب بودم، به این فکر میکردم که چگونه این وضعیت را اداره کنم. با نگاه به تابلوی دستورالعمل روی دیوار، با عنوان «مراحل ورود اثر انگشت برای مظنونین جنایی»، ایدهای به ذهنم رسید که میدانستم از جانب استاد لی است. قاطعانه گفتم: «من مظنون جنایی نیستم و جرمی مرتکب نشدهام. بنابراین نباید از من انگشتنگاری شود.» آن دو مأمور کمتر مطمئن به نظر میرسیدند که چهکاری باید انجام دهند. یکی از آنها بیرون رفت تا تلفنی با یک مقام بالاتر مشورت کند.
او پس از بازگشت، به مأمور دیگر گفت: «بیا سوابقش را بررسی کنیم. او قبلاً در زندان بود، بنابراین اثر انگشتش باید در پایگاه دادهها باشد.» فکر کردم: «آنها را پیدا نخواهید کرد.» آنها مدت زیادی را صرف جستجو کردند، اما نتوانستند سوابقم را پیدا کنند. درنهایت چارهای نداشتند، جز اینکه مرا به اداره لیس بازگردانند.
تمرینکنندگان محلی اخیراً مشکلاتی را برای غلبه بر مسدودیت اینترنت و آنلاین شدن تجربه کرده بودند. دو نفر از آنها فکر میکردند این مشکل مربوط به کامپیوتر است و سیستم عامل را دوباره نصب کردند. گرچه میتوانستم هر روز به وبسایت مینگهویی دسترسی داشته باشم، هنوز هم گاهی مشکلاتی داشتم.
پس از دانلود فیلم ما زمانی موجودات الهی بودیم، دسترسی به اینترنت بهطور فزایندهای دشوار شد. بهسختی میتوانستم صفحه اول وبسایت مینگهویی را باز کنم، چه رسد به اینکه به سیستم ایمیل دسترسی داشته باشم. بهمدت دو روز، اصلاً به اینترنت خارج از چین دسترسی نداشتم. درمورد این سیر تغییرات بسیار نگران بودم. بعد از اینهمه سال، اولین بار بود که با این مشکل روبرو میشدم، بنابراین از خودم پرسیدم که چرا چنین چیزی رخ داده است.
هیچچیزی در مسیر تزکیه ما تصادفی نیست، بنابراین به درون نگاه کردم و برخی وابستگیها، ازجمله سستی و توجه به اخبار عادی را تشخیص دادم. وابستگیهای دیگری نیز وجود داشت، از راحتطلبی، خودنمایی، و ذهنیت رقابتجویی گرفته تا حسادت و شکایت از سایر تمرینکنندگان. اما مشکل اینترنت ادامه داشت و احساس میکردم دلیل دیگری هم برای رخ دادن چنین چیزی وجود دارد. پس آن چه بود؟
یک روز وقتی سعی کردم به اینترنت وصل شوم، پیام «مسدودیت شدید اینترنت» ظاهر شد. همانطور که نگاهی به کادر گفتگو میانداختم، به درون نگاه کردم تا ببینم در چه زمینهای از دافا منحرف شدهام. ناگهان فکری به ذهنم خطور کرد: «تصدیق نظم و ترتیبات نیروهای کهن.» متوجه شدم که واقعاً چنین است؛ نیروهای کهن مانع دسترسی تمرینکنندگان به وبسایت مینگهویی میشدند و مانع از این میشدند که مردم عادی از حقایق مطلع شوند. چگونه میتوانستیم با درماندگی این را تصدیق کنیم؟
به اهمیت نفی نظم و ترتیبات نیروهای کهن آگاه بودم، اما درکم سطحی بود. تمرینکنندهای پرسیده بود که چگونه این مشکل را برطرف کنم، و من در پاسخ گفته بودم: «همه ما این مشکل را داریم. این روزها فقط من و تو نیستیم که نمیتوانیم به مینگهویی دسترسی داشته باشیم.» وقتی این را گفتم، آیا نیروهای کهن را تصدیق نکردم؟ آیا سایر تمرینکنندگان را درمورد این موضوع گمراه نکردم؟ وقتی آنچه را که اتفاق میافتاد پذیرفتم، نیروهای کهن بهانهای برای مداخله داشتند. با درک این مشکل، بلافاصله افکارم را اصلاح کردم و افکار درستی قوی فرستادم: «من مرید دافا هستم و هیچیک از نظم و ترتیبات نیروهای کهن را تصدیق نمیکنم.»
استاد درخصوص درهم شکستن مسدودیت اینترنت گفتند:
«باید بگذاریم مردم دنیا سرشت بد آنها را ببینند، اعمال پلید را ببینند، و حقیقت را ببینند! پس باید آن را درهم بشکنیم. در بین مریدان دافا تعداد خیلی زیادی دانشمند تراز اول وجود دارد. توان درهم شکستنش را داریم. آنها هرگز نتوانستهاند وبسایت مینگهویی را مسدود کنند!» (آموزش فا طی جشن فانوس سال 2003 در کنفرانس فای غرب ایالات متحده)
افکار درست فرستادم تا مسدودیت اینترنت را از بین ببرم و عناصر شیطانی پشت آن را نابود کنم. اندکی بعد توانستم به مینگهویی دسترسی داشته باشم و از آن زمان به بعد، وضعیت پایدار و بدون مشکل بوده است. میتوانم کاری را که هر روز باید انجام دهم به انجام برسانم. اما با نگاهی به اطراف، متوجه شدم که برخی از تمرینکنندگان هنوز هم این مشکل را دارند: تصدیق نظم و ترتیبات نیروهای کهن و احساس درماندگی.
میخواهم به همه یادآوری کنم که با مداخله نیروهای کهن، ازجمله مسدودیت اینترنت، مقابله کنند. ما میتوانیم این کار را با فرستادن افکار درست قوی انجام دهیم تا عوامل شیطانی ایجادکننده مشکل را از بین ببریم. اینکه بتوانیم به مینگهویی دسترسی داشته باشیم، فقط بهخاطر خودمان نیست، بلکه همچنین به مردم عادی فرصتهایی میدهیم تا از حقایق فالون دافا آگاه شوند و نجات یابند.