(Minghui.org) گردشگران از سراسر جهان، در اکتبر۲۰۲۴ در پاریس بودند و به بسیاری از جاذبههای گردشگری و همچنین سوپرمارکتها، فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید در سراسر شهر میرفتند. من و چند تمرینکننده در میان جمعیت حرکت میکردیم، درباره فالون دافا و آزار و شکنجه برای گردشگران چینی صحبت و به آنها کمک میکردیم تا از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و یا سازمانهای جوانان وابسته به حزب خارج شوند.
استاد اخیراً سه مقاله جدید منتشر کردند: «انسان چگونه پدید آمد»، «چرا آفریدگار بهدنبال نجات همۀ موجودات است» و «چرا این جهان قلمرویی از سردرگمی است». احساس میکنم که این شروع اصلاح فا در دنیای بشری است، زیرا استاد اسرار آسمانی و حقیقت را برای همه موجودات ذیشعور در سراسر جهان آشکار کردند. بهعنوان یک تمرینکننده دافا، باید با روند اصلاح فا همراه باشم، سه کار را بهخوبی انجام دهم و به افراد بیشتری کمک کنم اسرار آسمان را بدانند، حقیقت را درک کنند و توسط دافا نجات پیدا کنند.
چند سال پیش، روشنگری حقیقت برای گردشگران چینی دشوار بود. شما باید اطلاعات تاریخی زیادی را به مردم چین میگفتید. گاهی اوقات آنها سؤالات زیادی میپرسیدند و قبل از اینکه بتوانید آنها را متقاعد کنید که از ح.ک.چ خارج شوند باید برای مدتی طولانی، با آنها صحبت میکردید.
این روزها آن راحتتر شده است. شما به چینیها میگویید که خروج از ح.ک.چ میتواند آنها را ایمن نگه دارد. آنها در دوران دبستان، شال قرمز (بهعنوان عضوی از پیشگامان جوان، وابسته به ح.ک.چ) به گردن میآویختند، در دبیرستان به پیشگامان جوان میپیوستند و بعداً به حزب کمونیست پیوستند و سوگند یاد کردند که در طول زندگی خود برای کمونیسم مبارزه و جان خود را فدای حزب کنند. شما به آنها میگویید که کمونیسم توسط مارکس، شیطانپرست آلمانی، خلق شده است. چگونه میتوانستند برای چنین شخصی بجنگند؟ علاوهبر این، مردم چین میدانند که بهراحتی نمیتوان قسم خورد، و قسم خوردن الزامآور است. ما از نوادگان یان و هوانگ هستیم، نه از نوادگان مارکس و لنین. آیا نباید این سوگند را پاک کنیم و در امان باشیم؟ اکثر مردم چین پس از گوش دادن به این نکات کلیدی میتوانند حقیقت را دراینباره تصدیق و با خروج از ح.ک.چ موافقت کنند.
یک روز بهسمت گروهی متشکل از بیش از ۳۰ گردشگر چینی رفتم که بهتازگی از اتوبوس تورشان پیاده شده بودند. نکات بالا را به آنها گفتم و اکثریت آنها با خروج از حزب موافقت کردند. به برخی که جرئت خروج از حزب را نداشتند، اطلاعات بیشتری دادم و آنها هم از حزب خارج شدند.
نسخهای از نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و ویژهنامه اپک تایمز را به مردی دادم و به او گفتم که این ویژهنامه سه مقاله جدید از استاد لی دارد و میتواند آنها را به خانه ببرد و بخواند. او سریع آنها را در کیفش گذاشت.
همانطور که آنها به مسیرشان ادامه میدادند، اضافه کردم که باید حقیقت را به دوستان و خانوادهشان بگویند و اینکه تکرار عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» میتواند آنها را ایمن نگه دارد. بسیاری از اعضای گروه موافقت کردند: «بسیار خوب، متشکرم!»
یک بار حقیقت را برای یک گروه ۹نفره که خویشاوند بودند روشن کردم. دیدم عجله ندارند و بهدقت گوش میدهند، خواستم بیشتر صحبت کنم. مردی گفت: «خواهر، نیازی نیست بیشتر بگویی. ما یک خانواده ۹نفره هستیم، سه نفر از اعضای حزب و شش نفر دیگر از اعضای لیگ جوانان و پیشگامان جوان هستیم. لطفاً به ما کمک کن همه از حزب خارج شویم.»
او افزود: «میدانم همه چیزهایی که میگویی حقیقت است، بنابراین میتوانی در وقتت برای صحبت با دیگران صرفهجویی کنی. کسانی که در چین سرکوب میشوند جرئت نمیکنند حرف بزنند، اما من جرئت میکنم وقتی در خارج از کشور هستم صحبت کنم. خواهر، ما میدانیم که باید به تبلیغات حزب برعکس روشی که آن ارائه میشود نگاه کرد. هر چیزی که حزب کمونیست آن را بهعنوان خوب تبلیغ میکند، باید بد و غیراخلاقی باشد. اگر بخواهد چیزی را نقد یا کوچک کند، آن باید چیز خوبی باشد. چرا؟ زیرا حزب کمونیست با دروغ گفتن و جعل هر آنچه که قرار بود درموردش صحبت کند، موفق شد. حزب موجود بد شماره یک، بزرگترین گانگستر و بزرگترین شیطان است. مردم چین توسط حزب شیطان شکنجه شدهاند و بهطرز وحشتناکی در رنج هستند. ما مردم همهچیز را میدانیم. نیازی به گفتن بیشتر نیست.»
به او اطمینان دادم که حق با اوست و به او یادآوری کردم که به سایر دوستان و بستگانش کمک کند تا حقیقت را بیاموزند. یک نسخه از نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و یک نسخه از ویژهنامه اپکتایمز را به او دادم. چشمانش گرد شد و با خوشحالی گفت: «وای! استاد لی یک شخصیت جهانی هستند. خیلی خوششانس هستم که مقالات ایشان را میخوانم. حتماً آنها را بهخانه میبرم و بهدقت میخوانم.»
وقتی آن گروه خویشاوندن درحال ترک آنجا بودند، بهسمت یک گروه حدوداً ۲۰نفره از جوانان چینی برگشتم. با آنها قدم زدم و حقیقت را برایشان روشن کردم. بیش از ده نفر از حزب خارج شدند. دو نفر از آنها نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را پذیرفتند. به آنها گفتم که یک برچسب روی جلد با آدرس وبسایتی که میتواند از فایروال بزرگ (فایروال اینترنتی ح.ک.چ) رد بشود وجود دارد. افرادی که جلو آنها بودند این را شنیدند و بلافاصله برگشتند و با موبایل خود از این برچسب عکس گرفتند.
به آن جوانان گفتم: «به بستگان و دوستان خود بگویید که در سکوت، عبارات "فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است." را تکرار کنند. این به آنها کمک میکند از بلایای طبیعی، بلایای انسانی و بیماریها دوری کنند. اگر در میان کسانی نباشند که آسمان آنها را هلاک میکند، این برخورداری از برکت و موهبت است.»
دختری لبخند زد و به من گفت: «خاله، با این دو جملهای که گفتی موافقم. همچنین میخواهم فالون گونگ را تحسین کنم!» چند جوان صدای او را شنیدند و با صدای بلند گفتند: «خاله، من هم میخواهم فالون گونگ را تحسین کنم!»
گفتم: «متشکرم، جوانان. خدایان و بوداها از مردم مهربان محافظت خواهند کرد. آینده چین به شما نیاز دارد!» آن جوانان دست تکان دادند و از من تشکر کردند.
مردم درحال بیدار شدن هستند. استاد بزرگ و نیکخواه ما در را باز و زمان را برای نجات موجودات ذیشعور طولانی کردهاند. ایشان فطرت خوب را در مردم بیدار کردهاند.
بهعنوان مریدان دافا، ما باید مهربانی خود را حفظ کنیم، هرگز مأموریت خود را فراموش نکنیم، و در میان فراز و نشیبها، در ایمان خود ثابتقدم بمانیم. ما باید سه کار را بهخوبی انجام دهیم، موجودات ذیشعور را نجات دهیم و در اصلاح فا به استاد کمک کنیم.