(Minghui.org) ما در خانوادهمان پنج تمرینکننده داریم. درحالیکه تلاش میکنیم عهدهای خود را به انجام برسانیم و در پروژههای مختلف شرکت کنیم، به دوستان و آشنایان خود و همچنین به هر کسی که در راه با او برخورد میکنیم درباره این تمرین و آزار و شکنجه آن میگوییم. اغلب اوقات افراد عادی بلافاصله حقیقت را درک میکنند و گاهی اشک در چشمانشان حلقه میزند.
این موضوع درمورد بستگانم صدق نمیکند. سه نفر از اعضای خانواده ما که فالون دافا را تمرین میکردند، فوت کردند و این بر نگرش مثبت بستگانمان نسبت به دافا تأثیر گذاشت. تلاش کردیم برایشان توضیح دهیم که فالون دافا یک مسیر الهی است و الزامات برای تمرینکنندگان بسیار بالاست. توضیح دادیم که یکی از خویشاوندان که فوت کرده بود برای رهایی از یک بیماری لاعلاج به دافا روی آورد، اما نتوانست ترس خود را رها کند یا فکر بیماری را از ذهنش بیرون کند. دو نفر دیگر برای نزدیکی به همسرانشان که تمرین میکردند، شروع به تمرین دافا کردند، اما مانند افراد عادی از دنیا رفتند و غیره. اما بستگانمان به صحبتهای ما گوش نمیدادند.
برای بستگانمان، مقالاتی درباره وجود آفریدگار و قلمروهای دیگر ارسال کردیم، زیرا بسیاری از آنها به آفریدگار باور نداشتند، اما فایدهای نداشت. سپس تصمیم گرفتیم از ابزار جادویی، فرستادن افکار درست، استفاده کنیم. برای کمک به یک نفر یا یک خانواده کوچک مشخص از بستگان افکار درست فرستادیم تا عوامل منفیای را که باعث میشد آنها درباره فالون دافا بد فکر کنند، از بین ببریم.
چند شب پیش، ناگهان از خواب بیدار شدم و نمیتوانستم بخوابم. وقتی چنین وضعیتی پیش میآید، شروع به خواندن کتاب «جوآن فالون» میکنم. درحین مطالعه، افکار قویای ظاهر شد، گویی کسی مرا وادار میکرد که بهطور جدی این مسئله را بررسی کنم: درحالیکه میخواهیم فقط به خویشاوندان خاصی کمک کنیم، آیا این طریقه فرستادن افکار درست برای بستگانمان، روش درستی است.
صبح شنیدم که استاد مقاله جدیدی با عنوان «زمانهای بحرانی قلب فرد را آشکار میکند» منتشر کردهاند. با خواندن آن، بلافاصله جملاتی را یافتم که گویا برای من نوشته شده بودند! چقدر شگفتانگیز بود.
«اگر در لحظات حساس اجازه دهید هرگونه فکر یا انگیزۀ خودخواهانه به ذهنتان راه یابد، در واقع در حال اجرای خواستههای اهریمن هستید.» («زمانهای بحرانی قلب فرد را آشکار میکند»)
برایم روشن شد که حتی در چنین کار مقدسی، خودخواهی و احساسات خویشاوندی ما نمایان شد. برای مثال، برخی از ما برای کمک به خواهرمان، افکار درست میفرستادیم، برخی دیگر برای خانواده یک خواهرزاده محبوب، و غیره. ما میدانهای بُعدی آنها را از مواد منفیای که مانع باورشان به فالون دافا میشد، پاک میکردیم. مانند تمرینکنندگان واقعی رفتار نمیکردیم، بلکه فقط تأثیرات منفی شیطانیای را که مانع باور فرد به دافا میشد در میدان بُعدی بستگانی که بیشتر دوستشان داشتیم از بین میبردیم. آیا این میتوانست به آنها کمک کند یا آنها را نجات دهد؟
استاد به ما آموختند:
«موجوداتی که به این دنیا آمدهاند، [شامل آنهایی که] نتوانستند موجودات انسانی شوند و حیوان یا گیاه شدند- همگی آنها در انتظار مریدان دافا هستند تا نجاتشان دهند. اگر بهخوبی عمل نکنید، صرفاً موضوعی از این نیست که خود شما بهخوبی عمل نمیکنید- موجوداتی که عهد بستید نجات دهید فرصتشان را از دست خواهند داد. مسئولیت شما عظیم است. آینده در انتظار شما است و موجودات بیشماری در این کیهان در انتظار شما هستند.» («آموزش فای ارائهشده در کنفرانس فای 2014 سان فرانسیسکو»)
با درک همهچیز از دیدگاه فا، متوجه شدیم که نمیتوانیم موجوداتی را که مسئول آنها هستیم فراموش کنیم. این گروه، البته شامل همه بستگان و دوستانمان نیز میشود.
تصمیم گرفتیم مانند قبل، در زمانهای معین، جدا از چهار زمان اصلی جهانی، افکار درست بفرستیم. بدون شک، این فقط بخش کوچکی از چیزی است که توانستم از مقاله جدید استاد درک کنم. اما بار دیگر بهوضوح دریافتم که چقدر مهم است که همه کارهایی را که انجام میدهیم با فا بسنجیم، ازجمله آنچه درموردش فکر میکنیم و نحوه فرستادن افکار درست.
استاد، بابت اینکه دائماً به فکر ما هستید و بابت رحمت بزرگتان برای همه موجودات زنده، متشکرم!
این درک من در سطح کنونیام است.
مقالاتی که در آنها تزکیهکنندگان درک خود را به اشتراک میگذارند، معمولاً براساس وضعیت تزکیهشان، ادراک یک فرد را در زمانی مشخص منعکس میکنند، و با هدف امکان ارتقای متقابل ارائه میشوند.