افرادی که تمرین‌‏کننده نیستند عبارت "گل‌‏های لوتوس بر زبان آوردن" را به صورت "بیان کردن عبارت‌‏های شوخ‌‏طبعانه" تعبیر می‌‏کنند. اما از نقطه نظر یک تزکیه‌‏کننده معنای درونی آن در حقیقت کاملاً متفاوت است.

 در این فکر هستم که آیا زمانی که ما از منظر فا صحبت می‌‏کنیم، هر کلمه‌‏ای که بر زبان می‌‏آوریم دست‌‏کم به پاکی گل لوتوس نیست؟ پس وقتی در مورد وابستگی به شهرت، علایق شخصی، و عواطف صحبت می‌‏کنیم چه چیزی در بعدهای دیگر ‌‏بیان می‌‏شود؟ بر طبق وابستگی‌‏های مختلف، آنها معادل علف‌‏های هرز، زباله، و آلودگی و کثیفی هستند.

از آنجایی که همه‌‏ی مخلوقات موجوداتی زنده هستند، پس آیا واژه‌‏های ما نیز موجودات زنده نیستند؟ در غیر این‌‏صورت چگونه می‌‏توانستیم در هنگام آشکارسازی حقیقت به مردم، چنان انرژی قدرتمندی تولید کنیم؟ حتی مردم عادی هم می‌‏گویند که “کلمات شرورانه می‌‏تواند صدمه برساند.” پس کلمات ما، چه مثبت چه منفی، واقعاً دارای تأثیری هستند. آنگاه آیا این روشن نیست که به جای بر زبان آوردن چیزهای آلوده، بیان‌‏مان باید گل‌‏های لوتوس باشد؟ اگر ما این اصل را درک می‌‏کردیم، آیا باز هم کلمات بدخواهانه بر زبان می‌‏آوردیم؟ آیا هنوز به خاطر خودنمایی کردن سخنوری می‌‏کردیم؟ آیا هنوز کلمات پلید بر زبان می‌‏آوردیم؟ آیا باز هم با دیگران بحث و جدل به راه می‌‏اندختیم؟ آیا ‌‏دیگران را سرزنش می‌‏کردیم؟ آیا هنوز هم لطیفه‌‏های کسل کننده تعریف می‌‏کردیم؟ آیا باز هم فریاد می‌‏زدیم و به صورت لفظی وابستگی‌‏هایمان را بیان کنیم؟ خیر، چنین کارهایی نمی‌‏کردیم. اگر مردمی که با ما صحبت می‌‏کنند ادر حیطه‌‏ی افکار و اعمال درست ما قرار بگیرند، آنگاه آیا ‌‏در حیطه‌‏ی میدان درست ما قرار نگرفته‌‏اند؟ وقتی ما در چنین فضایی روشنگری حقیقت می‌‏کنیم، چیزهای بد در بعدهای دیگر به آسانی از بین خواهند رفت. بدون مداخله‌‏ی اشباح پوسیده و ارواح شیطانیِ ‌‏بعدهای دیگر، مردم حقیقت را بسیار آسان‌‏تر درک خواهند کرد.

کلمات، مظهر افکار ما هستند. شخصی که پیاز، زنجبیل، و سیر خورده باشد وقتی دهان خود را باز می‌‏کند بوی نامطبوعی تولید می‌‏کند. اگر او نمی‌‏خواهد که این بو را ایجاد کند، نبایستی آن چیزها را بخورد. به عنوان تمرین‌‏کنندگان دوره‌‏ی اصلاح فا، اگر می‌‏خواهیم بی‌‏درنگ گلهای لوتوس بر زبان بیاوریم، آیا نباید وابستگی‌‏هایی را که در ‌‏افکارمان وجود دارند خارج کنیم؟ اگر خودمان را مجبور کنیم که کلمات بد بر زبان نیاوریم، آنگاه تنها مشکل را در سطح حل می‌‏کنیم. اگر می‌‏خواهیم که به‌‏طور اساسی مشکل را حل کنیم، باید وابستگی‌‏هایمان را ریشه‌‏کن کنیم. وقتی به حالتی برسیم که به زبان آوردن هر کلمه‌‏ای از منظر فا باشد، به کمال نزدیک شده‌‏ایم. در طی روند تزکیه، ‌‏باید در همه‌‏ی زمان‌‏ها از این آگاه باشیم و تمامی آن قصد و نیت‌‏های ناخوشایندمان را اصلاح کنیم.

اکثر مردم امروزه سریع، ناشکیبا و با صدای بلند صحبت می‌‏کنند. وقتی ما با نیک‌‏خواهی فراوان کلمات را به کار می‌‏گیریم و با لحنی مهربان و نیک‌‏خواهانه صحبت می‌‏کنیم، ‌‏واقعاً می‌‏توانیم انرژی قدرتمند ‌‏و عظیمی را ایجاد کنیم، که می‌‏تواند تمامی عناصر بد را فرو نشاند و فوراً آنها را متلاشی می‌‏کند.

تمرین‌‏کننده‌‏ای که در مسیر الهی قدم بر می‌‏دارد، باید خودش را از هر جنبه‌‏ای پاک کند. افکار او، زبانش، لحن صدایش، و هر چیزی که او پخش می‌‏کند باید بصورت فزاینده‌‏ای پاک شود. امیدوارم که در تزکیه‌‏ی گفتار بتوانیم بهتر عمل کنیم. بگذارید هر نشانی از  پلیدی و شرارت را تزکیه کنیم و زبان‌‏مان را به گذرگاهی که "حقیقت، نیک‌‏خواهی، بردباری" را متجلی می‌‏کند تبدیل سازیم، و اجرا کننده‌‏ی فا شویم. بیایید شگفتی تمرین‌‏کنندگان دافا را با زبان الهی‌‏مان متجلی کنیم.