(Minghui.org) یو وی خانوداده‌‌ شادی داشت. او و شوهرش عاشق یکدیگر بودند و کودکی دوست‌داشتنی داشتند. همه چیز بر وقف مرادش بود بجز وضعیت سلامتی‌اش. دردی که مجبور بود تحمل کند، هر چیزی را تحت‌الشعاع قرار داده بود.

یو وی از فتق جدی دیسک در رنج بود. نمی‌توانست به‌درستی روی زمین بنشیند یا دراز بکشد. روی صندلی نیز باعذاب می‌نشست. اگر به‌مدت پنج دقیقه می‌نشست، احساسی مانند این داشت که سوزن به تنش فرو می‌کنند. نمی‌توانست در شب به پشت یا پهلویش دراز کشیده و بخوابد. فقط روی شکم می‌خوابید و مدتی طولانی از بی‌خوابی رنج می‌برد. یک خواب خوب در شب، نعمت کمیابی برایش بود.

یان لین، پسر یو وی، به‌یاد می‌آورد: «از طبقه اول تا طبقه دوم منزل ما ۱۸ پله داشت، برای مادرم پنج دقیقه طول می‌کشید تا پله‌ها را بالا برود، زیرا مجبور بود هر چند پله را که بالا می‌رفت، توقف کند.»

یو وی زمانی با فالون دافا آشنا شد که کاملاً ناامید شده بود. بدین ترتیب زندگی جدیدی به او عطا شد.

یو وی به‌یاد می‌آورد: «همه نوع مشکلی داشتم. علاوه‌بر فتق دیسک، زانوها، مچ‌ها و آرنج‌ها‌یم درد می‌کردند. از آلرژی نیز در رنج بودم.»

«پزشکان زیادی را دیدم و چندین روش چی‌گونگ را امتحان کردم. باوجودی‌که آنها کمی کمک کردند، نتوانستند درد ناشی از فتق دیسک را ازبین ببرند. به آینده‌ا‌م امیدی نداشتم.»

در سال ۲۰۰۰، برادرشوهرش که پزشک بود، تمرین فالون دافا را شروع کرد. سپس آن را به یو وی توصیه کرد.

برادرشوهرش کتاب جوآن فالون را برای او فرستاد. اولین فکرش این بود: «پزشکان نتوانستند مرا درمان کنند، یک کتاب چگونه می‌تواند؟» به‌مدت شش ماه، آن را گوشه‌ای گذاشت و نخواند.

روزی کتاب را برداشت و به تختش تکیه داد. از ابتدا تا انتهایش را خواند. ناگهان احساس کرد که مایل است تمرین فالون دافا را یاد بگیرد.

«یک دوره نه روزه سخنرانی‌های فالون دافا به‌تازگی در محله ما شروع شده بود و من به‌طور اتفاقی درباره آن شنیدم. به‌نظر می‌رسید که همه چیز برایم نظم و ترتیب داده شده بود و فرصت تقدیری‌ام فرارسیده بود.»

یو وی ابتدا نمی‌توانست در حالت لوتوس بنشیند، اما سرانجام توانست مدیتیشن نشسته را به‌مدت نیم ساعت انجام دهد.

چند ماه بعد، روزی متوجه شد: «دیگر دردی ندارم!»

او به یاد می‌آورد: «آن شگفت‌انگیز بود! معجزه‌ای واقعی.»

اکنون می‌تواند تمام روز را بنشیند. مشکل بی‌خوابی‌اش ازبین رفته و می‌تواند عمیق بخوابد.

پسرش، یان لین، شاهد تغییراتی در سطح انرژی مادرش بوده است: «او فقط شبی چهار ساعت می‌خوابد، اما می‌تواند تمام روز را کار کند.»

یو وی گفت: «دافا زندگی جدیدی به من بخشید!» زندگی‌اش بسیار تغییر کرده است و احساس قدردانی می‌کند.

«فالون گونگ تمرین بسیار خوبی است و من از آن بهره بسیار زیادی برده‌ام. اما سال‌های بسیار زیادی است که در چین سرکوب شده و به‌شدت آزار و شکنجه می‌شود. اطلاعات در این خصوص، به‌شدت محدود است و فقط آنهایی که به خارج از چین سفر می‌کنند، شانس آگاهی از حقیقت را دارند.»

یو وی به هنگ کنگ و به دریاچه سان مون تایوان رفت تا داستانش را برای مردم آنجا تعریف ‌کند و آنها نیز بتوانند از فالون دافا بهره‌مند شوند. او امیدوار است افراد بیشتری حقیقت را درک کنند و بیشتر از این فریب حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را نخورند.

یو وی که اکنون ۶۲ ساله است، هر روز درباره حقایق فالون دافا با تعداد بسیاری از گردشگران صحبت می‌کند. از طلوع تا غروب آفتاب، درباره آزار و شکنجه فالون دافا به آنها می‌گوید. وقتی مردم می‌بینند که او چقدر قوی و نیرومند است، نمی‌توانند تصور کنند که ۱۶ سال قبل، چه وضعیتی داشت؛ اینکه  آنقدر درد داشت و تقریباً دیگر مایل به ادامه زندگی نبود.

یو وی (وسط) درباره فالون دافا به گردشگران می‌گوید.

تابلوهای نمایشی فالون گونگ