(Minghui.org) رویدادهای فالون دافا در سانفرانسیسکو، در روز چهارشنبه، با تمرین‌های گروهی صبحگاهی در چهار منطقه از این شهر، آغاز شد. اطلاعات درباره مزایای این تمرین و آزار و شکنجه در چین را می‌شد در بسیاری از قسمت‌های شهر مشاهده کرد.

تمرین‌کنندگانی از اقشار مختلف جامعه و از بسیاری از مناطق ایالات متحده امریکا، کانادا، آسیا و اروپا برای این رویداد سالانه ساحل غرب گردهم آمدند. داستان‌های‌شان  که در تضاد شدید با آزار و شکنجه در چین بود، خود گواه این واقعیت است که "فالون دافا خوب است."

تمرین‌های گروهی صبحگاهی به نشانه شروع رویدادهای فالون دافا در سان فرانسیسکو، چهارشنبه، ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴

مارک وولف که در طول این گردهمایی، به‌طور اتفاقی جلوی تالار شهر بود و بروشوری از فالون دافا را با علاقه زیاد می‌خواند، گفت: "از خواندن این اطلاعات شوکه شدم."

او گفت: "نمی‌دانستم که فالون گونگ (نام دیگر فالون دافا) چیست و هرگز درباره برداشت اعضای بدن نشنیده بودم. جای تعجب نیست. من ارتباط بین این دو (برداشت اعضای بدن و آزار و شکنجه فالون گونگ) را درک نمی‌کردم تا زمانی که این (بروشور فالون گونگ) را خواندم."

"زمانی که تقاضای شدیدی برای چیزی وجود دارد، افرادی که در مسند قدرتند، کارهای دیوانه‌واری انجام می‌دهند تا به هر قیمتی آن را به‌دست آورند، به‌ویژه زمانی که امکان سرکوب وجود دارد و آنها می‌توانند کارها را به روشی که می‌خواهند انجام دهند، بدون اینکه برای آن مسئول شناخته شوند... این وحشتناک است."

انریکه بارتو، بنرهای تمرین‌کنندگان را جلوی سیتی هال دید و گفت: "درباره وضعیت تبتی‌ها در چین می‌دانستم. حالا هم درباره فالون گونگ شنیدم. نمی‌دانستم که این (آزار و شکنجه) در چین رخ می‌دهد... سرکوب مذاهب، سرکوب عقاید-- آن اشتباه است، خیلی اشتباه است!"

آنجلا پان از سان فرانسیسکو گفت: "مردم مشتاقند که مطالب‌مان را بگیرند و کنجکاوند که بدانند این گردهمایی و راهپیمایی درباره چیست. مرد محترمی از ساکرامنتو گفت بیش از ۱۰ سال است که از فالون گونگ حمایت می‌کند. این حرف او برایم فوق‌العاده دلگرم‌کننده بود."

کامرون مولوینسکی، دانش‌آموزی ۱۵ ساله از فینیکس، آریزونا، با مادرش به سان فرانسیسکو آمده بود. او مجبور بود از مدرسه‌اش سه روز مرخصی بگیرد. وی گفت: "به معلمانم این ایمیل را زدم: 'من می‌خواهم به کنفرانس فالون دافا بروم؛ آن تمرین مدیتیشن آرامش‌بخشی است که در چین آزار و شکنجه می‌شود. سعی دارم آگاهی مردم را در این باره افزایش دهم.'" او بعد از بازگشت به خانه، در روز جمعه تکالیف هفتگی‌اش را انجام داد.

او گفت: "مادرم در اکتبر سال گذشته درباره این تمرین با من صحبت کرد. به هیچ چیزی شبیه آن باور نداشتم. من به همه علومی که در مدرسه یاد گرفته بودم، اعتقاد داشتم. فقط این امکان را فراهم می‌کردم تا مادرم تمرین کند و برای مدت زمانی طولانی خود را از این تمرین دور نگه ‌داشتم."

"بنابراین، تابستان امسال آن کتاب (جوآن فالون، کتاب اصلی فالون گونگ) را خواندم. با خواندن سخنرانی دوم، با خود گفتم: 'وای چیزهای بیشتری در این کتاب وجود دارد.' این فقط یک مذهب نیست، مانند چیزی که همیشه فکر می‌کردم."

"شروع به پرسیدن سؤالاتی از مادرم کردم. با خواندن فصل ششم، مطمئن شدم که فالون دافا مسیر درست و صالحی است. آن کامل بود... از همان شروع، این احساس را داشتم. نمی‌دانم که آن چه بود. اما آن چیزی بود... من احساس سبک‌‌تر بودن داشتم. همه چیز روشن‌تر شده بود. همه چیز آسان شده بود. زندگی واقعاً آسان‌تر بود.

"با خواندن آن، متوجه شدم آن فقط چیزی نیست که قبولش داشته باشم، بلکه شبیه... توضیحش سخت است. در روح و جان خود احساسی شبیه این داشتم: 'این باید خودش باشد. این درست است.'"

کامرون مولووینسکی، دانش‌آموزی ۱۵ ساله از فینیکس، آریزونا

دیانا، مادر کامرون، با دیگران همراه شد: "او در مدرسه خیلی خوب است، خیلی علم‌گرا است. بنابراین فالون دافا شامل این می‌شود که... پسرم با خواندن فصل دوم، به اتاقم آمد و گفت: 'مادر، چرا، چگونه، چه چیزی؟' فهمیدم آن را کسب کرده است."

کامرون ادامه داد: "مدرسه خیلی آسان‌‌تر شده است. دیگر مشکلات شخصی‌ام واقعاً خیلی مهم نیستند. آنها چیزی نیستند که باید درباره‌شان نگران باشم. دوستانم را می‎بینم که با احساسات و تکالیف مدرسه خود درگیرند. اکنون این چیز مهمی برای من نیست. می‌دانم که مهم‌ترین چیز تزکیه است. زندگی بدون آن استرس‌ها، برایم خیلی آسان‌تر است." او جوآن‌ فالون را در مدرسه، در طول زنگ تفریح‌ها می‌خواند.

او گفت: "فکر کردن درباره تزکیه آسان‌تر است از اینکه درباره مسائل احساسی شخصی‌ام فکر کنم. آن استرس را کاهش می‌دهد." دیانا آن را به‌عنوان یکی از "مهم‌ترین تغییرهای" پسرش توصیف کرد که از دیدن آن خیلی خوشحال بود.

جان پروئت، یکی از سربازان سابق نیروی دریایی از سن دیگو، در سال ۲۰۰۱ با فالون گونگ آشنا شد. یکی از دوستانش در نیروی دریایی که از علاقه‌ جان پروئت به فلسفه‌های شرقی آگاهی داشت، سه کتاب به وی داده که یکی از آنها جوآن فالون بود.

جان از میان آن سه، آخرین کتابی که خواند جوآن فالون بود، اما فهمید که فالون دافا آن چیزی است که در جستجویش بوده است.

او گفت: "این کتاب مستقیماً با قلبم صحبت کرد. بسیاری از سؤالاتم را پاسخ داد و بسیاری از افکارم را دوباره مطرح کرد." جان مثالی زد: "می‌دانستم که جنگ و مبارزه بد و اشتباه است. همیشه احساس شکست می‌کردم، حتی اگرچه این‌طور به‌نظر می‌رسید که در حال برنده شدنم. بنابراین زمانی که فصل چهارم، 'تبدیل کارما'، را خواندم، آن را درک کردم."

جان پروئت، سرباز سابق نیروی دریایی از سن دیگو

تنها یک مشکل وجود داشت: او نمی‌دانست که آیا برای تزکیه، مجبور است نیروی دریایی را ترک کند یا خیر. در آن زمان، وی در پیاده‌نظامی در اردوگاه پندلتون بود که نزدیک سن دیگو مستقر بود و در نهایت خواهان حق خودداری از انجام خدمت نظامی شد، یعنی می‌خواست به‌ دلایل اخلاقی از خدمت در ارتش خودداری کند.

او به دفتر شرکت منتقل شد و درحالی‌که منتظر پاسخی برای درخواستش بود، کارهای اداری انجام می‌داد. آنجا متوجه شد نکته مهم این است که با همه با نیک‌خواهی رفتار کند. موضوع جنگیدن یا نجنگیدن نبود. او مجبور نبود برای تمرین کردن فالون دافا، نیروی دریایی را ترک کند. به محض اینکه متوجه این مطلب شد، با درخواستش موافقت نشد و ارتقاء رتبه نیز یافت. او نیروی دریایی را در سال ۲۰۰۳، بعد از خدمت در دوره وظیفه‌اش، ترک کرد.

خانم کارول ویکنکامپ از ایالت واشنگتن در پایان سال ۱۹۹۹، این تمرین را شروع کرد. او تزکیه دافا را اینچنین توصیف می‌کند: "آن بخشی از کل زندگی‌ شماست" و "به زندگی‌تان نفوذ می‌کند. شما در فروشگاه مواد غذایی، وقتی کسی با چرخ خود، روی پای‌تان می‌‌رود، در حال تمرین دافا هستید. در کارهای روزمره، عادی و خیلی آرام، شما می‌توانید دافا را تمرین کنید."

او گفت: "آزار و شکنجه فالون گونگ در چین، احتمالاً بدترین شرارتی است که بشریت تاکنون تجربه کرده است، چراکه حالا همه‌ چیز خیلی جهانی است. حتی اگرچه بخش عمده آزار و شکنجه در چین اتفاق می‌افتد، آن همچنان در سراسر جهان طنین‌انداز شده است. دولت‌ها وانمود می‌کنند که چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد، چراکه نمی‌خواهند دولت چین از دست آنها عصبانی شود."

"مردم باید آگاه باشند که چنین اعمال شرارت‌باری درحال رخ دادنند. بسیاری از مردم خیلی ازخودراضی هستند و حتی دیگر به وجود شیطان باور ندارند. فکر می‌کنم که هر شخصی، زمانی در زندگی‌اش، مجبور می‌شود بین خوب و بد، بین درست و اشتباه، دست به انتخاب بزند. فکر می‌کنم این بزرگ‌ترین اشتباهی است که در دنیای امروز درحال رخ دادن است و آن باعث می‌شود تا مردم درباره آن فکر کنند."

سانفرانسیسکو در ۱۵ اکتبر، دو راهپیمایی و دو گردهمایی را به خود دید، یکی نزدیک مرکز شهر و محله چینی‌ها و دیگری نزدیک کنسولگری چین در سیتی هال. کنفرانس تبادل تجربه تزکیه فالون دافای ساحل غربی ۲۰۱۴، در روز پنجشنبه برگزار ‌شد. تجمعات، راهپیمایی‌ها و سایر تمرین‌های گروهی برای بخش‌های مختلف شهر برای روز جمعه برنامه‌ریزی شدند.