(Minghui.org) در جامعه انواع و اقسام شخصیت‌ها وجود دارند. اما تجربه به من نشان داده که هر شخصی در عمق درون خود می‌خواهد مهربان و درستکار باشد. 

خانه قبلی‌ام برای مدتی طولانی بدون سکنه بود. روزی به آنجا رفتم. متوجه شدم که چند قطعه فلزی در حیاط ناپدید شده و تعداد کمی گلابی روی درخت باقی مانده است. ناگهان با خودم فکر کردم: «شاید دزد آمده باشد»، اما خیلی درباره آن فکر نکردم.

چند روز بعد به آنجا بازگشتم. این بار دیدم که در به زور باز شده و تمام وسایل فلزی و برخی از اثاث خانه نیز ناپدید شده‌اند. بسیار متعجب و بُهت‌زده شدم. چند شاخۀ درخت گلابی نیز شکسته بود.

کاملاً مشخص بود که آن دزد بازگشته، وسایل فلزی را برداشته تا با فروش آنها برای بازیافت، پول به‌دست آورد و چند گلابی نیز خورده است. با خودم فکر کردم: «آیا این شخص به کمک احتیاج دارد؟»

به‌عنوان یک تمرین‌کننده فالون دافا می‌دانستم که اول باید دیگران را درنظر بگیرم و ازطرفی نمی‌دانستم چگونه می‌توانم به او کمک کنم؟

تکه کاغذی پیدا کردم و روی آن این جملات را نوشتم:

«دوست من، اگر برای پرداخت مخارج پزشکی یا برای پرداخت شهریۀ مدرسه فرزندت، به پول نیاز داری، لطفاً بگو و من نهایت تلاشم را خواهم کرد تا کمک کنم. فالون دافا به ما می‌آموزد که انسان‌های خوبی باشیم.

لطفاً به‌خاطر داشته باش که "فالون دافا خوب است" و "حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است" و آینده روشن‌تری خواهی داشت.

لطفاً هرآنچه را نیاز داری، روی کاغذ بنویس. کمی پول هم برایت گذاشتم. لطفاً پاکت را بردار.»

۱۳۰ یوآن در پاکت گذاشته و کاغذ و پاکت را نزدیک جایی گذاشتم که وی از آنجا به زور وارد خانه شده بود. یک فلایر معرفی فالون دافا و یک نشان یادبود فالون دافا را نیز زیر کاغذ قرار دادم.

هفته بعد به آن خانه بازگشتم. پاکت در آنجا نبود، اما هیچ پیغامی هم نگذاشته بود.

آن خانه پنج سال بدون تغییر باقی ماند و دیگر چیزی از آن برداشته نشد. فکر می‌کنم سرشت مهربان آن شخص بیدار شد و تصمیم گرفت انسان خوبی باشد و دست از دزدی بردارد.

به زندگی خودم فکر کردم و از اینکه فالون دافا را تمرین می‌کنم، احساس خوشبختی کردم. نیمه اول زندگی‌ام کشمکشی برای زنده ماندن بود، اما پس از ملاقات با استاد لی (بنیان‌گذار فالون دافا) زندگی‌ام به‌طور کامل تغییر کرد و تمرین فالون دافا را شروع کردم.

چند بار اولی که جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا را خواندم، فکر می‌کردم آن به مردم می‌آموزد که مهربان و درستکار باشند، اما توجهی به تغییر و بهبود رفتارم نداشتم. واقعاً خواندن جوآن فالون را دوست داشتم و بارها و بارها آن را می‌خواندم.

به‌تدریج، دریافتم که چگونه انسان خوبی باشم. وضعیت سلامتی‌ام نیز بهبود یافت. آنفولانزا و میگرن‌های دائمی که درگیرشان بودم، ناپدید شدند. دیگر هیچ دارویی گوشه میزم دیده نمی‌شد.

شغل من تخلیه و بارگیری کامیون‌ها در یک انبار است. رانندگی در مسیرهای طولانی برای رانندگان، خطرناک و طاقت‌فرسا است. تمام تلاشم را می‌کردم تا کارشان را راحت‌تر کنم. وقتی اسنادشان آماده می‌شد، فوراً تخلیه و بارگیری را انجام می‌دادم تا مجبور نشوند منتظر بمانند. سعی می‌کردم خدمات خوبی به آنها ارائه دهم تا کارشان راحت‌تر و سفرشان امن‌تر باشد.

وقتی رانندگان متوجه می‌شدند که سعی می‌کنم کمکشان کنم، به من سیگار، پول یا نوشیدنی غیرالکلی تعارف می‌کردند، اما همیشه هدایایشان را رد می‌کردم.

برخی از رانندگان متوجه دلیل این کار من نمی‌شدند. برایشان توضیح می‌دادم که فالون دافا به من آموخته تا فرد خوبی باشم. شغلم تخلیه و بارگیری است، بنابراین باید این کار را به‌خوبی انجام دهم و انتظار دریافت پاداشی ندارم.

اغلب به آنها اطلاعاتی درباره فالون دافا می‌دهم و می‎گویم عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت- نیک‌خواهی- بردباری خوب است» را به‌خاطر بسپارند تا سفر بی‌خطری داشته باشند.

در اوایل کارم، همکارانم فکر می‌کردند احمق هستم یا نقش بازی می‌کنم. به‌همین خاطر با آنها درباره فالون دافا، عقوبت کارمایی و اهمیت ارزش‌های اخلاقی و تقوا صحبت کردم.

پس از مدتی، همکارانم متوجه شدند که تمرین‌کنندگان فالون دافا استاندارد اخلاقی بالاتری دارند. رفتار درست من و انرژی مثبت فالون دافا، محیط کاری‌مان را نیز بهبود بخشید. دیگر به‌ندرت کسی از الفاظ بد استفاده می‌کند یا رفتار نامناسبی از خود بروز می‌دهد.

پس از ۱۲ سال تمرین فالون دافا، از بسیاری از همسن‌های خودم جوان‌تر به نظر می‌آیم. دوازده سال است که حتی یک قرص هم مصرف نکرده‌ام یا یک ریال هم صرف مخارج پزشکی نکرده‌ام. دوستانم فکر می‌کنند این شگفت‌انگیز است!

ناگهان متوجه این مطلب شدم که وقتی انتخاب می‌کنیم فالون دافا را تمرین کنیم، سلامتی، زیبایی و استاندارد اخلاقی بالایی را برای خود برمی‌گزینیم.

http://en.minghui.org/html/articles/2016/1/18/154844.html