(Minghui.org) به‌عنوان تزکیه‌کننده، اعتقاد واقعی به استاد و فا در زمان تزکیه مسئله‌ای اساسی است و مستقیماً به این موضوع مربوط می‌شود که آیا می‌توانیم به کمال برسیم یا نه و اینکه آیا در مواجهه با سختی‌ها می‌توانیم آزمون‌ها را بگذرانیم یا نه.

اگر نتوانیم واقعاً به استاد و فا باور داشته باشیم، نمی‌توانیم حتی تزکیه کنیم، چه رسد که به کمال برسیم.

برخی ممکن است داستان تزکیه میلرپا را شنیده باشید و اینکه چقدر به استادش باور راسخ داشت.

روزی استادش  از او خواست که روی کوه خانه‌ای بنا کند. وقتی خانه به پایان رسید، استاد به او گفت آن را خراب کن و دوباره از نو بساز. وقتی خانه را از نو ساخت، به میلرپا گفت که مجدداً آن را خراب کند و در جای دیگری آن را بسازد. این خانه نیز دوباره خراب و سپس از نو ساخته شد. این کار چند بار تکرار شد.

میلرپا مجبور بود همۀ مصالح را تا بالای کوه حمل کند. به‌خاطر حمل مواد سنگین پوست پشتش خراشیده شده بود و خونریزی داشت. اگر چه این آزمونِ دشوار باعث شد که او آرزوی مرگ کند اما هرگز به استادش شک نکرد و باز هم به کارش ادامه داد.

فکر می‌کنم دلیل اینکه میلرپا در تزکیه موفق شد، این بود که ایمانش به استاد هرگز متزلزل نشد و او دقیقاً همان کاری را انجام داد که استادش خواسته بود.

برخی از تمرین‌کنندگان ممکن است بگویند که به استاد و دافا باور دارند و به همین دلیل همچنان استاد را دنبال می‌کنند. اما آنها واقعاً چه مقدار به استاد اعتقاد دارند؟ آیا فقط حرفش را می‌زنند؟ تزکیه‌کنندگان در حالی که محنت‌ها را پشت سر می‌گذارند آیا  بین باور و شک متزلزل می‌شوند؟ یا صددرصد به استاد اعتقاد دارند؟ تفاوت عظیمی وجود دارد.

من همیشه فکر می‌کردم که به‌طور پایدار و راسخ به استاد و فا باور دارم، بنابراین زمانی که محنت‌هایی را تجربه کردم آزمون‌هایی را نیز گذراندم. اما سه کاری را که استاد از ما خواسته‌اند به‌خوبی انجام ندادم و این از الزامات استاد فاصله زیادی داشت.

من واقعاً به استاد و فا اعتماد نداشتم. به‌غیر از باور به استاد و فا، تمرین‌کنندگان باید دقیقاً کاری را انجام دهند که استاد از ما می‌خواهند و آنها را به‌خوبی بر طبق الزامات استاد انجام دهند. آن باور واقعی است و تنها پس از آن می‌توان به کمال دست یافت.

استاد بیان کردند:

«اگر یک‌ تمرین‌کننده‌ی حقیقی باشید، فالون‌ ما از شما حفاظت‌ می‌کند. ریشۀ‌ من‌ در جهان‌ است‌. اگر کسی‌ بتواند به‌ شما آزار برساند، قادر است به‌ من‌ آزار برساند. به‌عبارتی‌ ساده، آن‌ شخص‌ می‌تواند به‌ این جهان‌ صدمه‌ بزند.» (جوآن فالون)

برخی از ما برای مدت طولانی تزکیه کرده‌ایم و از اینکه استاد‌مان چقدر بزرگ هستند، تجارب دست اولی داریم.

پس چرا هنوزهم رنج‌های بسیاری را تجربه می‌کنیم؟ چرا برخی از تمرین‌کنندگان دچار رنج و محنت شده‌اند و نمی‌توانند از آنها خارج شوند؟ برای برخی از تمرین‌کنندگان، رنج‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند تا جایی که زندگی‌شان را از دست می‌دهند. آیا استاد مراقبت ما نیستند؟ آیا استاد توانایی محافظت از ما را ندارند؟

فکر می‌کنم ما در ایمان‌مان به استاد و فا ثابت قدم نیستیم. عقاید و تصورات بشری بسیاری داریم و نمی‌توانیم از منیت رها شویم و به‌درون نگاه کنیم. زمانی که سختی را تجریه می‌کنیم ایمان درست به استاد نداریم.

یک بار استاد بیان کردند:

«اگر افکار درست مریدان قوی باشد،
استاد قدرت تغییر اوضاع را دارند.» (هنگ یین ۲)

نمی‌دانم که آیا تمرین‌کنندگان در روند عبور از سختی‌های‌شان، قدرت بی‌نهایت دافا و قدرت مطلق استاد را در نظر می‌گیرند یا نه.

برخی در زمان  تجربه محنت و سختی فاقد ایمان درست هستند و معتقدند که نمی‌توانند کاری در آن خصوص انجام دهند. آنها فقط تحمل می‌کنند، تحمل و تحمل. معتقدم به این دلیل است که رنج و محنت آنها ادامه پیدا می‌کند.

اخیراً وب سایت مینگهویی گزارش داد که ۱۳۰۰تمرین‌کننده در ماه سپتامبر بازداشت و ۶۰ تن محکوم شدند. پس از خواندن آن،  بسیار ناراحت شدم.

فکر می‌کنم که باید از این فرصت استفاده کنیم و به درون نگاه کنیم تا ببینیم که چه عقاید و تصورات بشری را نمی‌توانیم رها کنیم. هنگام تشکیل پرونده شکایت کیفری علیه جیانگ زمین، فکراولیۀ ما چه بود؟ آیا ما می‌ترسیدیم که از روند اصلاح فا عقب بمانیم؟ یا می‌ترسیدیم که اگر شکایت نکنیم از دست‌یابی به کمال باز بمانیم؟

تزکیه موضوعی جدی است و هر عقیده و تصور بشری می‌تواند توسط نیروهای کهن به‌عنوان بهانه‌ای برای  آزار و شکنجۀ ما استفاده شود.

در حالی که رنج‌هایی را تجربه می‌کنیم، اول باید به قدرت دافا و نیک‌خواهی بیکران استاد فکر کنیم.

بدون توجه به اینکه شیطان در ظاهر چقدر قدرتمند به‌نظر می‌رسد، هیچ کسی نمی‌تواند از استاد و دافا فراتر برود. آنها در برابر مریدان دافا هیچ‌چیزی نیستند. هدف از اقدامات شیطانی این است که این عقاید و تصورات بشری را در ما هدف بگیرد.

یک تمرین‌کننده به استاد و دافا باور دارد

می‌خواهم ماجرایی را مطرح کنم دربارۀ اینکه چگونه یک هم‌تمرین‌کننده با باور به استاد و دافا بر محنت‌های پیش رویش غلبه کرد.

این بانوی ۶۰ ساله قبل از تمرین فالون گونگ دچار بیماری‌های بسیاری بود. یک تومور فیبروئیدی در بدنش آنقدر بزرگ شده بود که به‌نظر می‌رسید باردار است. دکتر عمل جراحی را توصیه کرد که او استطاعت انجامش را نداشت. هنگامی که تمام امیدش را از دست داد، دربارۀ فالون گونگ شنید و شروع به تمرین کرد.

طولی نکشید پس از آغاز  تمرین، دردی در پایین شکمش شروع شد و خون تیره‌رنگی بیرون ریخت. او به مدت هفت روز درد غیرقابل تحملی را تجربه کرد. خانواده‌اش می‌خواستند که او را به بیمارستان ببرند، اما او امتناع کرد. باورش این بودکه استاد در حال پاکسازی بدنش هستند.

یک هفته بعد از شدت درد کاسته شد، اما این درد یک هفته دیگر نیز ادامه داشت. علائم مشابهی دو بار دیگر ظاهر شد. او سرانجام با ایمان راسخ و قوی به استاد و فا بر این محنت غلبه کرد.

پس از شروع  آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹ بازداشت  و به سه سال حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم شد.

روزی که وارد اردوگاه کار اجباری شد، با فریاد خطاب به همه تمرین‌کنندگان گفت: «باور خود را نفی نکنید. این اشتباه است که به خودتان اجازه دهید «تبدیل» شوید. اگر این کار را انجام دهید، استاد و دافا را رها کرده‌اید.» در این زمان مأموران با مشت و لگد او را کتک زدند و یک کهنه کثیف به داخل دهانش چپاندند تا نتواند صحبت کند و او را به داخل سلول تاریکی پرت کردند. او مجبور بود دو هفته روی زمین بتنی بخوابد.

هیچ کسی در اردوگاه نتوانست او را وادار کند که باورش را نفی کند. طولی نکشید مسئول اردوگاه کار اجباری با او ملاقات کرد.

او فکر کرد که  این فرصت خوبی است تا با این شخص دربارۀ فالون گونگ صحبت کند. این مقام پس از گوش دادن به او همۀ صحبت‌هایش را پذیرفت. او به مأموران گفت که رفتار ملایم‌تری با این تمرین‌کننده داشته باشند.

شش ماه بعد، علائم کارمای بیماری در او ظاهر و از آنجا آزاد شد. با باور به استاد و دافا، او از اردوگاه کار اجباری بیرون آمد.

هنگامی که ما دچار محنتی می‌شویم ابتدا باید ببینیم که در رابطه با خود ما چه چیزی اشتباه است و آن را پیدا کنیم و از بین ببریم. باید به قدرت استاد و دافا باور داشته باشیم. مطمئن هستم که می‌توانیم بر سختی غلبه کنیم و آشکارا و با عزت در مسیری که  استاد برای ما نظم و ترتیب داده‌اند پیش برویم.

این صرفاً درک من است. لطفاً هر مطلب نادرستی را تذکر دهید.

http://en.minghui.org/html/articles/2015/12/6/153974.html