(Minghui.org) استاد بیان کردند:

«کارهایی که مریدان دافا در سراسر دنیا انجام داده‌اند پرشور و الهام‌بخش هستند، فقط این‌طور است که در این دنیا تبدیل به فیلم نشده‌اند. اما در کیهان فیلم‌هایی از شما وجود دارد. ( تشویق) حتی یک کار خوبی که انجام داده‌اید فراموش نشده‌ است-- تمامی آن‌ها ضبط تصویری شده است. واقعاً ضبط‌های ویدئویی وجود دارد. تمامی آن چیزها درحال ضبط شدن هستند، چراکه آن‌ها مسیری که شما پیموده‌اید را شکل می‌دهند و افتخار شما هستند.» (آموزش فا در کنفرانس نیویورک 2008)

استاد به عنوان تشویق نظم و ترتیبی دادند تا فیلمی از اعتبار بخشی‌ام به فا را مشاهده کنم.

فیلم‌هایی از مسیر تزکیه‌ام

چند روز پیش فیلمی از مسیر تزکیه‌ام دیدم. موجودی الهی ظاهر شد و گفت: «تمام کارهایی که برای اعتبار بخشی به فا انجام داده‌ای ضبط شده است.» و پرسید چه دوره‌ زمانی را می‌خواهی ببینی و من انتخاب را به او واگذار کردم.

این فیلم‌ها دوره‌های زمانی مختلفی را نشان می‌دادند. موجودات الهی بسیاری به من ملحق شدند و از ساعت 4 تا 6 بعدازظهر به آنها نگاه کردیم.

چشم‌های بی‌شماری هر فکری را نگاه می‌کنند

در خیابان راه می‌رفتم که ناگهان احساس کردم پاهایم تغییر سایز داده و شروع کردم به لنگیدن. فوراً نظم و ترتیب نیروهای کهن را نفی کردم.

فکر کردم: «من تمرین‌کننده فالون دافا هستم. هیچ کسی حق ندارد مرا تحت آزار و شکنجه قرار دهد. وجود نیروهای کهن را تأیید نمی‌کنم. مسیر من توسط استاد نظم و ترتیب داده شده است و هیچ کسی اجازه مداخله ندارد.»

سعی کردم این حس ناراحتی را از بین ببرم و به پاهایم گفتم: «طبق معمول راه بروید. از نظم و ترتیب نیروهای کهن پیروی نکنید. به خودآگاه اصلی‌ام گوش دهید و عادی عمل کنید.» حدود 50 متر راه رفتم که صدایی از پاهایم شنیدم انگار که استخوان‌هایم به جای اصلی‌شان بازگشتند و پاهایم به اندازه طبیعی خودش بازگشت.»

در زمان تماشای فیلم بسیار آرام بودم. آنجا نشان داده شد که اگر فکر نادرستی داشتم، ممکن بودم چلاق شوم. در آن لحظه دیدم که چشم‌های بی‌شماری در حال مشاهده من و افکارم هستند.

افکار درست نتیجه را تعیین می‌کند

در راه کمک به تمرین‌کننده‌ای بودم که با یک خودرو تصادف کردم. از صدای برخورد خودرو و دوچرخه‌ام صدای «بنگ» بلندی شنیدم و احساس کردم باتوم چوبی قطوری به استخوان‌های پای راستم ضربه زد. از دوچرخه‌ام پیاده شدم و سعی کردم با راننده صحبت کنم اما او رفت. به رغم دردی که داشتم دوباره سوار دوچرخه شدم.

فکر کردم: «چیز مهمی نیست. من خوبم و استاد از من محافظت می‌کنند. موجودات شیطانی نمی‌توانند مرا تحت تأثیر قرار دهند.» به خانه آن تمرین‌کننده رسیدم و چون به او کمک کردم افکار درست بفرستیم، استاد را در وضعیت نشسته روی اریکه لوتوس‌شان دیدم.

شدیداً زخمی شدم و اعضای داخلی‌ام صدمه دیده بود. استاد لایه‌ای از بدنم را برداشتند و آن را چندین بار در رودخانه‌ای آسمانی شستشو داده و ترمیم کردند.

صورتم پوشیده از اشک بود. استاد آن لایه را به بدنم بازگرداندند و با نیک‌خواهی نگاهم کردند. سپس در حالی که موجودات الهی زیادی به‌دنبال‌شان بودند، آنجا را ترک کردند.

در فیلم دیدم که موجودی الهی از دنیای کهن به همراه دستیارانش مرا با باتومی آهنی زدند. تمام بدنم آسیب دیده بود که استاد در بعدهای زیادی آن را ترمیم کردند. موجود الهی که این فیلم را نشانم داد گفت: «اگر یک فکر نادرست داشتی، ممکن بود فلج شوی.»

افکار درست مانع افشای هویتم شد

در ساختمانی در حال توزیع فلایرهای روشنگری حقیقت بودم و افکار می‌فرستادم: «در این لحظه هیچ کسی نباید از خانه‌اش بیرون بیاید تا کارم تمام شود، آنوقت می‌توانید بیرون بیایید و فلایرها را بردارید.» متوجه شدم که افکارم ساکنین آن ساختمان را به نحوی کنترل کرد که آن عده‌ای که می‌خواستند بیرون بیایند ناگهان متوقف شدند.

افکار درست مانع اخراجم می‌شود

رئیسم از من خواست تا مدارک اداره 610 را امضاء کنم و مرا تهدید کرد اگر این کار را انجام ندهم اخراج می‌شوم. من مخالفت کرده و از دفترش خارج شدم.

فکر کردم: «همه چیز بر اساس نظم و ترتیب استاد خواهد بود. هیچ کسی نمی‌تواند مداخله کند. من عوامل شیطانی که او را کنترل می‌کنند پاک خواهم کرد.»

با اینکه در آن هنگام رئیسم خشمگین به‌نظر می رسید، ولی مرا اخراج نگرد.

تحسین موجودات الهی

پس از اینکه مورد پرخاش یکی از تمرین‌کنندگان محلی قرار گرفتم، برای پاک کردن عواملی که با او مداخله می‌کردند، برایش افکار درست فرستادم. در فیلم دیدم که تمام موجودات الهی در کیهان به دیده تحسین به من نگاه می‌کردند.

جشن فاهویی

استاد با نشان دادن این فیلم‌ها به من، مرا تشویق کردند. موجودات الهی که این فیلم‌ها را به من نشان داده بودند قول دادند که در چند روز آینده تصاویر ضبط شده بیشتری نشانم دهند. این سؤال برایم پیش آمد: «آن فیلم‌ها مال چه کسانی خواهند بود؟»

به‌خاطر باز بودن چشم سومم، موجودات الهی را می‌دیدم که برای جشن صحنه‌آرائی می‌کردند. آنها با هیجان با یکدیگر حرف می‌زدند. می‌شنیدم که می‌گفتند خیلی عالی برگزار خواهد شد.

چند روز بعد وارد سایت مینگهویی شدم و دیدم مقاله مربوط به سیزدهمین کنفرانس فای چین در سایت منتشر شده بود. آنها را به دقت خواندم و تحت تأثیر جدیت تمرین‌کنندگان و پیشرفت راسخ‌شان قرار گرفتم. در عین حال غفلت و کوتاهی‌های بسیاری را نیز دیدم.

به یک تمرین‌کننده محلی گفتم: «احساس می‌کنم حقیقتاً تزکیه نکرده‌ام.» همیشه روی وابستگی‌های دیگران تمرکز می‌کنم به جای اینکه روی خودم متمرکز شوم. به حد کافی نیک‌خواهی ندارم و باید گفتارم را تزکیه کنم. هنوز ردپای آموزش‌های حزب کمونیست چین را در افکار و حتی بعضی از اعمالم می‌توانم ببینم. باید حقیقتاً در مسیر تزکیه‌ام ارتقاء یابم.»

آن تمرین‌کننده گفت: «این خیلی خوب است که به غفلت‌های خودت آگاهی. فقط سعی کن بهتر عمل کنی.» گفتم که این کار را می‌کنم اما از او خواستم به من یادآوری کند.

فیلم‌هایی از مسیر تزکیه هم‌تمرین‌کنندگان

مقالات فاهویی چنان مرا تحت تأثیر قرار داد که در کمال تعجب فیلم‌های آن مقالات را دیدم.

بهبودی معجزه‌آسا ی نوه خانم ما ژونگ‌بو، چطور یک تمرین‌کننده با نوشتن مقاله‌ در طول 15 سال گذشته به فا اعتبار بخشیده بود. ماجراهای باورنکردنی «قدرت فوق طبیعی فالون دافا» پیشرفت‌هایی که یک تمرین‌کننده در یک دوره‌50 روزه حاصل کرده بود. چطور یک تمرین‌کننده در دوران زندان ده ساله‌اش به فا اعتبار بخشیده بود. مسیر تزکیه بی‌نظیری که یک پزشک زنان و زایمان طی کرده بود. و ماجرای یک تمرین‌کننده 81 ساله.

من تمام این ماجراهای فوق‌العاده را به وضوح تماشا کردم. این تصاویر حقیقی ضبط شده توسط موجودات الهی از اعتبار بخشی تمرین‌کنندگان به فا است.

پزشک زنان و زایمان: قابل احترام نزد بیماران

پزشک معجزه‌های زیادی را که اتفاق افتاده بود بازگو کرد. خانمی که کودکی با بزرگی غیرمعمول را به دنیا آورد اذعان داشت که همسایه‌اش به او گفته بود به دنبال «پزشک فالون گونگ» بگرد چراکه «فقط او می‌تواند به تو در زایمان طبیعی کمک کند.» من بسیار تحت تأثیر حرف آن خانم قرار گرفتم. با اعتماد به تمرین‌کننده و ایمانی که که این تمرین‌کننده به استاد داشت، این معجزه روی داد.

این پزشک زنان نزد بسیاری از بیمارانش محترم بود چرا که از محیط کارش برای تزکیه استفاده می‌کرد. او راه بی‌نظیر خودش در اعتبار بخشی به فا را بنا نهاده بود.

درست مانند آن چیزی که این خانم در ابتدای مقاله‌اش گفته بود: «تمرین‌کنندگان فالون دافا در طول دوران سخت اصلاح فا از پستی و بلند‌های فراوانی عبور کرده‌اند، اما هر تمرین‌کننده ماجراهای فراموش نشدنی برای به اشتراک گذاشتن دارد.»

خانم ما ژونگ‌بو

این اولین باری نبود که می‌خواندم چطور فالون دافا نوه خانم ما را از یک آسیب مغزی نجات داده بود. بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. او و نوه‌اش شاید موجوداتی از سطوح بالا بودند که با هم قرار گذاشته بودند با هم برای فا بیایند. آنها باهم به عهدشان عمل کردند و این ماجرای زیبا را به جای گذاشتند تا مردم در آینده آن را بخوانند.

ردپاهای طلائی به مسیری طلائی رهنمون می‌شود

تمام تمرین‌کنندگان، تصاویرشان، سختی‌ها و کوشش‌هایشان، تجربه‌ها و پیشرفت‌هایشان توسط موجودات الهی در این فیلم‌ها ثبت شده بود. من دیدم که رد پاهای طلائی که آنها به جا گذاشته بودند، هر کدام به مسیری طلائی برای اعتبار بخشی به فا رهنمون می‌شد.

با دیدن همه اینها صورتم پوشیده از اشک بود. در حالی که اشک‌هایم را پاک می‌کردم متوجه شدم بسیاری از موجودات الهی که با من در حال تماشا بودند نیز گریه کرده بودند.

الهام برای بهتر شدن

حالا که می‌توانیم نور انتهای مسیر را ببینیم آیا هنوز به این باور داریم که: «همیشه طوری تزکیه کردن که انگار تازه شروع کرده‌اید مطمئناً به رسیدن به نهایت‌ِ مرتبه‌تان منجر می‌شود»؟ («آموزش فا در کنفرانس فای بین‌المللی نیویورک بزرگ 2009 ») یا عزم مان را از دست داده و در تزکیه‌مان شل شده‌ایم؟ در یکی از مقالات فاهویی یک از تمرین‌کنندگان گفته بود: «من در سال 2002 فا را کسب کردم و این فرصت را نیافتم تا شاهد اشاعه فا قبل از شروع آزار و شکنجه باشم.» من همیشه به کسانی که پیش از سال 1999 فا را کسب کردند غبطه می‌خورم. باور دارم که همگی آنها بسیار راسخ هستند.» وقتی این بخش را خواندم، احساس شرمساری کردم چراکه من مانند تمرین‌کنندگان قدیمی راسخ نبوده‌ام.

این تمرین‌کننده اینطور ادامه داد: «تقریباً 14 سال است که تمرین را انجام می‌دهم. دست کم یک سخنرانی در روز می‌خوانم و بارها جوآن فالون را از بر کرده‌ام.» چنان خجالت‌زده شدم که تصمیم گرفتم از وابستگی‌هایم به راحت‌طلبی، شوق و اشتیاق بیش از حد و ذهنیت خودنمایی و سایر افکار و عقاید بشری رها شوم.

فاهویی: تعامل و تزکیه راسخ

استاد بیان کردند: «یک کنفرانس فا به‌منظور تزکیه است. آنچه یک تزکیه‌کننده تزکیه می‌کند چیزی بجز تزکیۀ خودش نیست.» («پیام تبریک به کنفرانس فای اروپا»)

فاهویی سالانه چین فرصت خیلی خوبی برای تمرین‌کنندگان چینی است تا تجربه‌هایشان را به اشتراک بگذارند. نوشته‌ها و تبادل تجربه‌هایشان عملی عاری از خودخواهی و منیت است که در تزکیه‌مان ضروری است. تمام موجودات الهی در آسمان‌ها به این رویدادها توجه می‌کنند.

کسانی که مقاله‌شان را در فاهویی منتشر می‌کنند، گفتار و اعمال و سخت‌کوشی‌شان توسط موجودات الهی و مردم عادی مشابه تحسین می‌شود. تجربه‌های آنها به من کمک کرد تا ببینم کجا کوتاهی کردم. پس از خواندن این مقالات تنها به تحسین آنها بسنده نمی‌کنم. خودم را به آنها می‌رسانم و با جدیت تزکیه می‌کنم.