(Minghui.org) در طول تعطیلات سال نوی 1998 دچار یک سانحه شدم. در بزرگراه اتوموبیلم واژگون و بازوی راستم شکست.

پزشکان عمل جراحی را توصیه کردند، اما من می‌ترسیدم. با یکی از خویشاوندان که پزشک بود مشاوره کردم. او پیشنهاد کرد به جای اینکه تحت عمل جراحی قرار بگیرم، محل شکستگی را یک ماه به‌وسیلۀ یک محافظ بی‌حرکت نگه دارم و من نیز به توصیه‌اش عمل کردم.

در طول آن یک ماه با وجود دردی غیر قابل توصیف، مجبور بودم در وضعیت نشسته بخوابم و تمام مدت ظاهری خسته و نزار داشتم.

وقتی بعد از یک ماه دستم را از محافظ خارج کردم، نه می‌توانستم آن را حرکت دهم و نه چیزی احساس می‌کردم. نمی‌توانستم غذا بخورم، لباس بپوشم یا موهایم را شانه بزنم. با ترس و ناراحتی به شدت نگران آینده‌ام بودم.

بهبودی بدون در طلب بودن

در آن زمان مادر و خواهرم تمرین فالون دافا را انجام می‌دادند. آنها مرا آرام کردند و پیشنهاد دادند: «فقط تمرین دافا را انجام بده. فقط با تمرین دافا بازویت بهبود می‌یابد.» اما نباید در طلب نتیجه باشی.

اولین روز مشاهدۀ سخنرانی استاد: دستم بسیار درد داشت. هم‌تمرین‌کنندگان گفتند: «این نشانه خوبی است. استاد از تو مراقبت می‌کنند.»

بعضی از تمرین‌کنندگانی که چشم سومشان باز بود، روی بازوی راستم فالون‌های چرخان می‌دیدند.

چند روز بعد قادر بودم به آرامی دستم را بلند کنم. به‌تدریج توانستم غذا بخورم، لباش بشویم و کارهای معمول خانه را انجام دهم. بازویم به وضعیت عادی بازگشت. بهبودی به نحوی شگفت‌انگیز انجام شده بود.

تحول با دافا

بنیانگذار دافا، استاد لی به مردم می‌آموزند تا ضمن مورد ملاحظه قرار دادن دیگران، شین‌شینگ خود را ارتقاء دهند. پیش از اینکه تمرین‌کننده شوم، اغلب به مجالس رقص و قمار می‌رفتم. والدینم بسیار ناامید بودند و تمایلی به صحبت با من نداشتند.

پس از شروع تمرین فالون دافا خیلی تغییر کرده‌ام. از اصول «حقیقت‌، نیک‌خواهی‌، بردباری» دافا پیروی می‌کنم. روابطم با مادر شوهرم خوب شده و زندگی خانوادگی آرامی دارم.