(Minghui.org) از سال 1998 تمرین‌کننده کوشای فالون دافا بوده‌ام و همچنین تلاش کرده‌ام که شین‌شینگ خود را رشد دهم. درنتیجه، ازنظر جسمی و روحی از مزایای تمرین دافا بهره‌مند شده‌ام و تمام بیماری‌هایم بهبود یافته‌اند. خانواده‌ام در هماهنگی بسیاری با یکدیگر زندگی می‌کنند.

از سال 1999 به‌دلیل آزار و شکنجه فالون دافا، حقایق را درباره این تمرین تزکیه برای مردم روشن کرده‌ام. به آنها گفتم که چگونه از مزایای این تمرین بهره برده‌ام، اینکه استاد لی هنگجی مظلوم واقع شده‌اند و فالون دافا شگفت‌انگیز است.

اما، آنقدر مشغول کمک به بالا بردن سطح آگاهی عموم مردم بودم که از روشنگری حقایق برای خانواده‌ام غافل شدم.

تغییر رفتار همسرم نسبت به دافا

همسرم مأمور پلیس است. او فریب تبلیغات حزب کمونیست چین را خورده و همچنین از آنها ترسیده بود. می‌ترسید که شغلش را از دست بدهد، او در دستگیری تمرین‌کنندگان شرکت می‌کرد.

وقتی متوجه این موضوع شدم، ناراحت شدم و هر روز با او جر و بحث می‌کردم که رفتارش را نسبت به باورم بدتر می‌کرد. وابستگی‌هایم به از دست دادن وجهه‌ام و ترس، همچنین نگرانی‌ام برای هم‌تمرین‌کنندگانم، مرا وادار می‌کردند با او بجنگم. رنجشم کارها را بدتر کرد چون او به دستگیری تمرین‌کنندگان ادامه ‌داد. در حقیقت، افکار منفی‌اش درباره دافا بدتر می‌شد.

قلبم به‌درد آمده بود، درحالی‌که اهمیت روشنگری حقیقت را درک کرده بودم، هنوز نزدیک‌ترین عضو خانواده‌ام فریب ح.ک.چ را خورده بود و گناهانی علیه دافا مرتکب می‌شد.

سرانجام آرام شدم، فا را مطالعه و اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را دنبال کردم و پیوسته به‌درون نگاه می‌کردم تا وابستگی‌هایم را پیدا کنم.

دریافتم که تعدادی وابستگی دارم، از جمله ذهنیت رقابت‌جویی، رنجش، ترس از دست دادن آبرو و احساسات عاطفی به همسرم. بنابراین، شروع به فرستادن افکار درست کردم تا هرچیزی را که با من مداخله می‌کرد و همسرم را تحت‌ فشار قرار می‌داد که در آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان شرکت کند، ازبین ببرم. همچنین از استاد خواستم به من قدرت دهند.

به روشنگری حقایق برای همسرم ادامه دادم تا واقعاً به او بفهمانم که به‌خاطر شرکت در آزار و شکنجه چه زیان‌هایی برای خودش ایجاد کرده است. با گذشت زمان نگرش خود را تغییر داد. پس از آن به موقعیت شغلی دیگری منتقل شد و نه‌تنها آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان را متوقف کرد، بلکه آنها را به‌طور نامحسوس نیز حمایت می‌کرد.

مواظبت از خانواده‌ام

دریافتم که از خانواده‌ام به‌خوبی مواظبت نکرده‌ام. نگرشم را تغییر دادم، با همسرم با مهربانی رفتار و به‌خوبی از او مراقبت می‌کردم، و تمام کارهای خانه را انجام می‌دادم. همچنین از هر فرصتی برای توضیح حقایق به او استفاده می‌کردم. وقتی کمی با بی‌حوصلگی با من رفتار می‌کرد، با او بحث نمی‌کردم. او به‌تدریج از پذیرا نبودن به فردی آرام تغییر کرد و عقایدش را بیان کرد و سرانجام خوبی‌های دافا را درک کرد.

با قلبی آکنده از خیرخواهی برایش صحبت کردم، بیشتر درباره دافا گفتم و اینکه چرا فرد لازم است از ح.ک.چ خارج شود و چگونه همدستان جیانگ به سزای اعمال‌شان رسیدند. همچنین فای استاد را برایش خواندم.

استاد بیان کردند:

«پس به چه چیزی نگریسته می‌شود؟ تمرکز بر این است که آیا وقتی به شخصی نجات عرضه می‌شود، قادر است این فا را که این‌جا است تا او را نجات دهد تشخیص دهد! به‌خاطر این‌که هر چیزی از آینده توسط این فا خلق می‌شود، موجودات در آینده در محیط زندگی‌ای که این فا برای آن‌ها فراهم می‌کند وجود خواهند داشت. هر کسی قادر باشد با موفقیت وارد آینده شود،‌ فقط پس از این‌که توسط این فا پاک شده و جذب فا شده، چنین کرده است. اگر حتی نتوانید این فا را تشخیص دهید، پس البته نمی‌توانید بمانید. اگر قرار باشد بمانید کجا خواهید رفت؟ کیهان آینده توسط این فا خلق می‌شود، بنابراین جایی برای شما نخواهد بود و شما دیگر وجود نخواهید داشت.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک 2007»)

پس از اینکه به فای استاد گوش داد، موافقت کرد که از ح.ک.چ و سازمان‌های جوانان آن خارج شود. آنگاه گفت: «تاکنون می‌بایست جیانگ را به پای میز محاکمه آورده باشیم.» پس از آن او موافقت کرد که اعلامیه‌ای رسمی بنویسد مبنی بر اینکه متأسف است که به تمرین‌کنندگان دافا آسیب رسانده است