(Minghui.org) من 55 ساله هستم و 24 سال است که فالون دافا را تمرین‌کرده‌ام. خجالت می‌کشم بگویم که در ازبین بردن بسیاری از وابستگی‌ها خیلی کند بودم. عقاید و تصورات بشری قوی‌ای دارم، ازاینرو تزکیه‌ام خیلی به‌آهستگی بهبود یافته است. یک بار تقریباً زندگی‌ام را ازدست دادم، زیرا نیروهای کهن از این شکاف‌ها سوءاستفاده کردند.

استاد بیان کردند:

«فا را مطالعه کنید، فا را کسب کنید
بر چگونگی مطالعه و تزکیۀ خود تمرکز کنید
تک تک کارها را  با فا بسنجید
فقط این‌گونه عمل کردن تزکیۀ واقعی است»
(تزکیه راسخ، هنگ یین)

ازآنجاکه مخصوصاً در خانه بی‌دقت، بدخلق، شلخته و سربه‌هوا بودم، حتی باوجودی‌که گاهی تلاش می‌کردم خوب کار کنم، نتیجه خوب نبود. از دست خودم عصبانی و متعجب بودم که چرا نمی‌توانم عادت‌های بدم را تغییر دهم. وقتی در منزل بودم، به‌اندازه کافی نیک‌خواه نبودم و معمولاً تضادها را به‌خوبی اداره نمی‌کردم. گاهی اعتمادبه‌نفسم را ازدست می‌دادم، بااین‌حال فکر می‌کردم: «باید اعتمادبه‌نفس داشته باشم. من، استاد و فا را دارم. باید یک مرید دافای واقعی باشم.» مایلم به‌اشتراک بگذارم که چگونه این عادات بد را با تزکیه گفتار و اعمالم اصلاح کرده‌ام.

 واقعاً با مادرشوهرم خوب رفتار می‌کنم

وقتی مادر شوهر 89 ساله‌ام از شهر دیگری برگشت که با ما بماند، تلاش کردم به گرمی با او رفتار کنم طوری‌که او احساس راحتی کند. وقتی سرِ کار می‌رفتم، از پسرم می‌خواستم تا مادربزرگش را به گردش ببرد و بیشتر مراقبش باشد. همچنین از او می‌خواستم حین راه ‌رفتن دستش را بگیرد و سریال‌های تلویزیونی را که او دوست دارد، پیدا کند. اگر احساس تنهایی می‌کرد، از او می‌خواستم  او را سرگرم کند، زیرا می‌دانستم که او از تنهایی می‌ترسد.

شوهرم کوچکترین فرزند خانواده‌اش است، او یک خواهر و سه برادر بزرگتر از خود دارد. او از کودکی لوس بود و اغلب سرِ مادرش فریاد می‌زد. علاوه‌براین رفتارش خوب نبود و همیشه گله و شکایت می‌کرد. او به این روش عادت کرده بود و متوجه نبود که مشکلی دارد. اغلب با او صحبت می‌کردم که صبورتر باشد و رفتارش را تغییر دهد. اکنون او برای مادرش غذاهای خوشمزه آماده می‌کند.

اگرچه او نمی‌توانست زیاد غذا بخورد، بازهم سعی می‌کردیم خوراکی‌های مغذی برای او بپزیم. باوجودی‌که او مسن است، نسبت به او کم‌تحمل نیستیم. برعکس، خوشحال هستیم که او می‌تواند از محیط خانوادگی لذت ببرد و در دوران پیری شاد باشد.

به‌عنوان یک عروس، همیشه فکر می‌کردم که باید بهتر عمل کنم. در گذشته وقتی مادرشوهرم پیش ما می‌آمد، شوهرم عصبانی می‌شد و حتی گاهی به من توهین می‌کرد. احساس می‌کردم که وجهه‌ام را ازدست داده‌ام بنابراین با او دعوا می‌کردم، اما هرگز درباره احساسات مادرشوهرم فکر نمی‌کردم. مادرشوهرم با ‌دیدن دعوای ما فقط چند روز پس از آمدنش می‌خواست برود، هرچند او را متقاعد می‌کردیم که بماند. من از طریق مطالعه فا به درون نگاه کردم و متوجه مشکلم شدم. اگرچه من سرِش داد نمی‌زدم، اما او از ماندن در منزل‌مان احساس راحتی نمی‌کرد. آیا غیرمستقیم او را از خود دور نمی‌کردم؟ او پیر بود، بنابراین از خودم ‌پرسیدم چگونه می‌توانم احترام بیشتری برای او قائل شوم.

به درون نگاه کردم و متوجه شدم که اغلب چنین چیزهایی به او می‌گفتم: «پسرتان خیلی خودخواه است. او با افراد فامیلم به‌خوبی رفتار نمی‌کند و به اهالی روستا احترام نمی‌گذارد...» مادرشوهرم سعی می‌کرد از پسرش دفاع کند، اما من همچنان ادامه می‌دادم. با نگاه به گذشته، متوجه ‌شدم که مانند یک تمرین‌کننده رفتار نکردم. وقتی چنین چیزهایی می‌گفتم، چگونه مادرشوهرم می‌توانست احساس خوبی داشته باشد؟ ظاهراً با مادرشوهرم خوب رفتار می‌کردم، اما همچنان این افکار منفی را در سر داشتم. آیا یک تزکیه‌کنندۀ واقعی بودم؟ من حتی فرد خوبی نبودم چه رسد به اینکه یک تزکیه‌کننده باشم. از خودم خجالت ‌کشیدم.

بنابراین به‌تدریج خودم را اصلاح کردم. گفتم: «مادر، لطفاً بمانید. شما باید اینجا احساس راحتی کنید.» دیگر دربارۀ شوهرم حرف بدی نمی‌زنم. در مقابل مادرشوهرم دیگر عصبانی نمی‌شوم و با او دعوا نمی‌کنم. پس از سال‌ها، سرانجام رنجشم از شوهرم ر‌ا رها کردم. به نقاط‌ قوتش بیشتر آگاه هستم و بیشتر به او اهمیت می‌دهم. هنگام انجام دادن کارهای خانه راحت هستم و تلاش می‌کنم مادر و همسر خوبی باشم. من و شوهرم مرتباً صحبت می‌کنیم و می‌خندیم. مادرشوهرم از دیدن ما خیلی خوشحال می‌شود.

اختلافات احتمالی بسیاری وجود دارد که می‌تواند بین مادرشوهر و عروس رخ دهد و دلیلش این است که ذهن‌مان درست نیست. به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، آنچه را تزکیه می‌کنم ذهنم است. وقتی ذهنم درست باشد، با همه چیز می‌توانم به‌خوبی کنار بیایم. مادرشوهرم مسن است و در هر کاری که انجام می‌دهد دوست دارد مانند یک کودک زیاد صحبت کند، که ممکن است برخی از افراد را خیلی عصبانی کند. من اصلاً عصبانی نمی‌شوم. در عوض نشان می‌دهم که درک می‌کنم. نسبت به او نیک‌خواه و مراقبش هستم و اطمینان حاصل می‌کنم که او خوشحال است، بنابراین هیچ اختلافی بین ما نیست.

میدان انرژی مثبتی پیرامون تزکیه‌کنندگان وجود دارد. گفته‌ای قدیمی وجود دارد: «در بین همه تقواها، فرزندسالاری مهم‌ترین است.» ما باید در ذهن‌مان این ارزش چینی را زنده نگه‌داریم. اگر تزکیه‌کننده‌ای به‌خوبی عمل کند، او درحال اعتباربخشی به فا است. همه فامیل شوهرم می‌گویند من خوب هستم و به دافا احترام می‌گذارند.

رها کردن رنجش و گذراندن یک آزمون بیماری

ازآنجاکه من و شوهرم سال‌های زیادی اختلاف داشتیم، رنجش زیادی در من ایجاد شد و نهایتاً بیمار شدم. در سال 2016، وقتی از مسافرتی برگشتم، شکمم شروع به بزرگ شدن کرد. در آن موقع به درون نگاه نکردم و دلیل اصلی را پیدا نکردم، بنابراین شکمم همچنان متورم شد.

همه همکارانم درباره آن صحبت می‌کردند. نگران بودم و برای سونوگرافی مراجعه کردم که نشان داد فیبرم بسیار بزرگ رحمی دارم. پزشک بلافاصله عمل جراحی را توصیه کرد، که باعث شد احساس کنم تحت فشار شدیدی هستم. هم‌تمرین‌کنندگان توجه زیادی به من نشان دادند. برخی گفتند باید اقدام کنم و آن را بردارم، درحالی‌که برخی دیگر گفتند باید خودم را براساس فا اصلاح کنم و هیچ نیازی به عمل جراحی نیست.

از طریق مطالعه فا آگاه شدم که یک تزکیه‌کننده هیچ وضعیت غیرعادی ندارد، بنابراین نمی‌خواستم به بیمارستان مراجعه کنم. تصمیم گرفتم خودم را تزکیه کنم. بااین‌حال آن ازبین نرفت. همکاران و سرپرستم همه تلاش ‌کردند مرا متقاعد کنند عمل کنم. تحت تأثیر قرار نگرفتم و توضیحی هم ندادم. اطمینان داشتم که دافا فوق‌العاده است و می‌‌خواستم به‌آرامی خودم را تزکیه کنم.

در سال 2020، برای بررسی سالانه رفتم. فیبرم رحم هنوز 17 سانتیمتر طول داشت، بسیاری از متخصصان مراقبت‌های بهداشتی  تلاش کردند مرا متقاعد کنند که آن را بردارند. سرانجام متوجه شدم که رنجش شدیدی نسبت به شوهرم دارم. سال‌های زیادی آن را رها نکردم. گاهی هنوز هم از او عصبانی می‌شدم، بنابراین فیبرم مدام رشد می‌کرد.

احساس ‌کردم که دلیل اصلی را پیدا کرده‌ام. مشکل بزرگ این بود که مرتباً عصبانی می‌شدم. من یک تزکیه‌کننده هستم و باید نیک‌خواه باشم. رنجش می‌تواند باعث شود که تزکیه‌کننده زندگی‌اش را ازدست بدهد. آن قطعاً موضوع بی‌اهمیتی نیست. تصمیم گرفتم وابستگی‌ام را کاملاً ازبین ببرم، شین‌شینگم را ارتقا دهم و همواره به مسائل به‌طور مثبت نگاه کنم. اکنون با شوهرم به‌خوبی رفتار می‌کنم، بحث نمی‌کنم و افکارم را کنترل می‌کنم.

مارس امسال، متوجه شدم که شکمم خیلی کوچک‌تر شد و ‌توانستم لباس‌های قدیمی‌ام را بپوشم. همکارانم متوجه شدند و پرسیدند که چه اتفاقی افتاده است. به آنها گفتم، ازآنجاکه عصبانی نمی‌شوم و رنجش را رها کردم، پس از انجام تمرینات و دنبال کردن اصول دافا بهبود یافتم. آنها وقتی آن را شنیدند، به دافا معتقد شدند.

در سال 2021، معاینۀ سالیانه‌ام نشان داد که فشار خون بالا و قند خون دارم. اعضای خانواده‌ام از من خواستند دارو مصرف کنم، اما قبول نکردم. می‌دانستم که تزکیه‌کنندگان بیماری ندارند. آن فقط یک آزمون بود. پس از پنج ماه، حالم خوب بود و هیچ ناراحتی احساس نمی‌کردم. فا را مطالعه کردم و هر روز تمرینات را انجام دادم. همکارانم فکر می‌کردند که بدون دارو بهبود نخواهم یافت، اما اکنون حالم خوب است.

می‌دانم که استاد هستند که از من محافظت می‌کنند. باوجود انواع فشارها، به بیمارستان نرفتم، شکمم خیلی کوچک‌تر شد. به همین دلیل است که می‌گوییم وقتی یک تزکیه‌کننده به‌خوبی تزکیه کند، به فا اعتبار می‌بخشد.

دافا فوق‌العاده است و استاندارد برای همه یکسان است. بااین‌حال، چیزهای شگفت‌انگیز فقط زمانی رخ می‌دهند که شخص به‌طور واقعی دافا را تزکیه کند، اگر استاندارد را رعایت نکند این اتفاق نمی‌افتد. نمی‌توانیم در طول تزکیه‌مان سست شویم. افکارمان باید درست باشد. درغیراین‌صورت، بسیار خطرناک خواهد بود.

مصمم هستم مرید واقعی استاد باشم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید