لیهنگجی، ۵ نوامبر ۲۰۰۵
( تشویقی خروشان. شاگردان میگویند ! “سلام استاد ! ”)
صبح بخیر! (تشویق. شاگردان: “لطفاً بنشینید استاد.”) اگر بایستم شما بهتر میتوانید مرا ببینید. شما به سختی كار كردهاید. (تشویق) من برای مدت نسبتاً زیادی در غرب نبودهام و در تمام مدت آرزو داشتم كه شما را ببینم. اكنون زمان اعتبار بخشی مریدان دافا به فا و نجات موجودات ذیشعور است و شما سخت تلاش كردهاید. اما صرف نظر از موقعیت، مریدان دافا اكنون بهطور کاملتری در حال بالغ شدن هستند. و همان طور كه روند كلی اصلاح- فا بطور پیوسته به جلو حركت میكند، موقعیت كلی به مقدار بسیار زیادی تغییر كرده است.
شما مشاهده كردهاید كه، با درنظر گرفتن نگرشهایی كه مردم در ارتباط با دافا و مریدان دافا دارند و نیز ظرفیت مردم برای دیدن اعمال شرمآور رسانههای دروغپرداز حزب كمونیست چین، همه چیز تغییر كرده است. در این شرایط، برای مریدان دافا بهمنزلهی این است كه تحت شرایط و موقعیتهای جدیدی مورد آزمون قرار گیرند. و بنابراین اینطور است كه هنگامی كه اوضاع راحتتر میشود فرد مستعد سست شدن است؛ هنگامی كه فشار كاهش مییابد منجر میشود به اینكه احساس آرامش كند و هر دقیقهای را بسان گذشته ارزش نگذارد. اما این قابل قبول نیست. واقعیت این است كه شما تزكیهكننده هستید و نمیتوانید صرفنظر از اینكه با چه شرایطی مواجه میشوید کوشا بودن را متوقف کنید. هر چه بیشتر سست شوید یا كارها راحتتر شوند، در حقیقت، آزمایشی كه با آن مواجه میشوید جدیتر است. صرفنظر از اینكه محیط چگونه ممكن است تغییر كند، شرایط تزكیه و حالت تزكیهی مورد نیاز برای شما تغییر نخواهد كرد، و بدین دلیل نمیتوانید متوقف شوید. علاوه بر این، همان طور كه مشاهده كردهاید با وجود اینكه وضعیت در حال تغییر است، روح اهریمنی هنوز بطور كامل پاك نشده است و در حال حاضر هنوز اثر منفی بسیاری دارد.
سان فرانسیسكو را به عنوان مثال در نظر بگیرید. من دریافتهام كه محیط در ناحیهی بخش مركزی شهر و سراسر ناحیهی بِی هنوز مناسب نیست؛ اینجا عوامل شیطانی هنوز فراوان هستند. واقعیت این است كه شما باید در این مكانها تمركز نمایید. باید به جاهایی كه افراد چینی زیادی وجود دارند بروید و حقیقت را آشكار كنید و آن اجتماع چینیها را كه بطور ناشایستهای مسموم شدهاند نجات دهید. شما همگی دیدهاید كه مكانهایی كه گروههای توریستی از سرزمین چین رفت و آمد میكنند جاهایی هستند كه آنها متمركز میشوند. افراد چینی بسیار زیادی نیز در بخشهای دیگری از ناحیهی بِی وجود دارند، اما آنها پراكنده هستند. هدف آشكار سازی حقیقت شما نجات موجودات ذیشعور تا حدی كه امكان پذیر است میباشد و كسانی كه به شدیدترین شكل مسموم شدهاند افرادی غیر از مردم چین نیستند. به بیان ظاهری، آنچه كه مریدان دافا در حال انجام آن هستند مقابله با آزار و شكنجه میباشد، اما در واقع بزرگترین وظیفهی شما نجات موجودات ذیشعور است و این مظهر حقیقی اعتبار بخشی به فا است. ارتكاب آزار و شكنجه علیه مریدان دافا و مردم چین توسط حزب پلید در سرزمین چین به راه انداخته شد و این بدین معنی است كه شما باید بر سرزمین چین تمركز نمایید، بر مردم سرزمین چین متمركز شوید. محلهی چینیها دقیقاً مكانی است كه مردم چین بیشتر از همه در آنجا در رفت و آمد هستند، بنابراین نمیتوانید سست شده و مکانی را که در آن مکان مریدان دافا بطور استواری اثر فوقالعادهای دارند، از دست بدهید. به این دلیل شما همه باید درنگ كرده و جداً از خود بپرسید: آیا این احساس را داشتهاید که آن مكانها کمی بیش از حد اهریمنی هستند و آیا شما کمی ترسیدید؟ اما دربارهاش فكر كنید- چه كسی در واقع باید از چه كسی بترسد؟
در زیر ظالمانهترین شكنجهها، مریدان دافای سرزمین چین نهراسیدهاند و از میان آن گذر كردهاند؛ در حقیقت، آنها حتی تا نقطهی بلوغ تزكیه كردهاند. اگر به امور در گذشته نگاهی بیندازید، در حقیقت هر چند در ظاهر، آزار و شكنجه هیچ نظم و ترتیبی با آن ندارد، آیا شما قبول ندارید كه تغییرات در وضعیت و نیز شرایط متفاوتی كه ظاهر شدند همگی منظوری دارند؟ اینكه [چیزهایی بهواسطهی] خواست استاد است یا كنترل نیروهای كهن، آیا هدف پشت آن تزكیهی موفقیتآمیز مریدان دافا و انهدام شیطان نیست؟ آیا این همه میتوانست بطور تصادفی اتفاق افتاده باشد؟ فقط این طور است كه افراد بد اجازه ندارند نظم و ترتیب پشت آن را ببینند. هر زمان كه رژیم پلید ح.ك.چ تصمیم گرفته است كه فردی را پایین بكشد، چه كسی قادر بوده است حتی برای فقط سه روز تاب آورد؟ با این حال شما شش یا هفت سال است که در آن کاملاً موفق بودهاید و این آن چیزی است كه آن حزب شیطانی هرگز آنرا امكانپذیر نمیدانست. آیا این چیزی است كه مردم عادی میتوانستند انجام دهند؟ آیا آنها میتوانستند تاب آورند؟ پس آیا چیزهایی كه ما با آن مواجه شدیم چیزهایی معمولی هستند؟ آیا آنها چیزهایی هستند كه مردم عادی بتوانند موجب آن شوند؟ فقط افرادی كه تزكیه میكنند، فقط كسانی كه توسط خدایان مراقبت میشوند، میتوانند در آن موفق شوند. آیا این حقیقت ندارد؟ از این رو برای مریدان دافا چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. و بویژه در مورد خارج چین بدین سان است- بطور نسبی بگوییم، آیا موقعیت مناسبتر نیست؟ پس چه چیزی برای ترسیدن وجود دارد؟ و مهمتر اینكه، شما حقیقتاً در حال نجات مردم هستید-- بطور آشكارا و با وقار دقیقاً وجودشان را نجات میدهید-- و آنها قادر خواهند بود كه آن را احساس كنند. علاوه بر آن، همان طور كه برای آشكار سازی حقیقت میروید، نیكخواهیای كه از شما تراوش میكند و افكار درستی كه بیرون میفرستید شیاطین را منهدم میكند، آن موجوداتی را كه نجات میدهید بیدار میكند و باعث میشود كه سرشت خودشان را بازیابند و این میتواند فرد را هدایت كند كه بطور حقیقی خودش این چیزها را بطور منطقی ببیند. و البته بهمحض اینكه یک شخص بیدار می شود بی درنگ همه چیز متفاوت خواهد بود.
همچنین شاگردانی هستند كه درك شایستهای از تغییرات در موقعیتی كه بهواسطهی اعتبار بخشی به فا پیش میآید ندارند و به مصداق یكسری شواهد، این پدیده در هر ناحیهای میتواند دیده شود. بدین صورت که هر زمان كه پیشرفت دافا به مرحلهی جدیدی وارد میشود، شاگردانی هستند كه تزكیهی دافا را با طرز تفكر بشری مورد ارزیابی قرار میدهند. مسیر تزكیهی مریدان دافا این چنین است كه تزكیهی شما مستلزم كندن از جهان دنیوی نمیشود، آن این نوع از مسیر میباشد. بنابراین، همانطور كه در اجتماع عادی مردم تزكیه میكنید، یا توسط اجتماع عادی آلوده میشوید یا اینكه در حال متحول كردن اجتماع عادی هستید. و مطمئناً اینطور است. از این رو، در سراسر روند اصلاح- فا، در حالیكه مریدان دافا در حال اعتباربخشی به فا، نجات موجودات ذیشعور و از بین بردن شیاطینی كه مریدان دافا را مورد شكنجه قرارمیدهند بودهاند، دافا در حال متحول كردن هر چیز با سرعت نور هست و بوده است. دگرگونی در وضعیت كلی بیوقفه ادامه دارد تا در دورههای زمانی مختلف در جهان بشری شرایط متفاوتی از امور را ببار آورد. این آن چیزی است كه شاگردان هنگامی كه دربارهی “پیشرفت اصلاح- فا” صحبت میکنند به آن اشاره میكنند. اما به مجرد اینكه تغییرات آشكاری در وضعیت امور پیش میآید، یكسری از شاگردان نمیتوانند ادامه دهند. و هرگاه نمیتوانند ادامه دهند با بهترین توجیه خود را كنار میكشند، “آیا ما در حال درگیرشدن در سیاست نیستیم؟ چگونه ما میتوانیم این چنین تزكیه كنیم؟” اما حقیقت این است كه در یك سطح بنیادین، آنهایی كه این را میگویند، بر اساس طرز تفكر بشری به تزكیه نگاه میكنند و خودشان را اداره میكنند. سرچشمهی نهایی آن ترس است که تسلط دارد.
همانطور كه قبلاً گفتم، این شكلی است كه تزكیهی مریدان دافای امروز برمیگزیند-- تزكیه در میان مردم معمولی انجام میشود و شما بدون اینكه از جهان مادی كنده شوید تزكیه میكنید. قبلاً در آموزش فا این موضوع را شرح دادم: دقیقاً بدین دلیل كه مریدان دافا بدین شیوه تزكیه میكنند است كه میتوانند چیزی را بدست آورند كه قبلاً هرگز در تاریخ مشاهده نشده است--الهی شدن یك بشر از طریق تزكیه. (دست میزنند) بهخاطر اینکه آن در میان واقعیات اجتماع بشری انجام میشود، حقیقتاً این خود تزكیهكننده است كه خودش را بخوبی در میان جاذبههای كسب دنیوی اداره میكند، كسی كه تحت فشار شدید وسوسههای دنیوی نظم و ترتیبی میدهد تا از تعلقات بشری رها شود و از تمامی انواع گرفتارییهایی كه از احساسات نشأت میگیرند خلاص شود. این شكل از تزكیه بطور مستقیم ذهن بشری را هدف قرار میدهد، بدین معنی كه آن سطحیترین برداشتهای حسی تزكیهكننده و افكارش را در واكنش نسبت به آنها، و نیز اعمال مستقیماش را مورد هدف قرار میدهد. پس در ارتباط با این فرد، اگر در تزكیه بتواند آن همه را دور بریزد، آیا او در حال تزكیهی خودش نیست؟ آیا او درحالیكه در میان تمایلات آنیِ واقعی قرار دارد جایگاه خودش را تعیین نمیكند؟ آیا مردم عادی میتوانند آن را انجام دهند؟ نمیتوانند. و آیا تزكیهكنندگان گذشته توانستند؟ آنها هم نتوانستند. بنابراین شیوههای تزكیه در گذشته، تمامی شیوههای مختلف تزكیهی بجای مانده از اجتماع بشری در تاریخ، برای تزكیه كردن، رویكرد ترك اجتماع را برگزیدند. آنها جرأت نمیکردند در جهان دنیوی تزكیه کنند و اعتقاد داشتند كه تزكیه در آنجا امكان پذیر نیست. آن بدین دلیل بود که آنها قانون بزرگ (دافا) را نداشتند-- آنها قانون برزگ را برای راهنمایی تزكیهشان نداشتند. امروز قانون بزرگ برای راهنمایی مردم وجود دارد. حالا شما میتوانید آن را به انجام برسانید و در واقع این چیزی است كه در عمل بكار برده و بهانجام رساندهاید. به عبارت دیگر، نه تنها این راه تزكیه روشن شده است، بلكه تجربیات واقعی شما به حد وافری حقانیت این راه و بلوغ مریدان دافا را به عنوان ثمرهای از مسیر تزكیه به اثبات رسانده است. اكنون شما در آخرین مرحلهی به سوی كمال به پیش میروید، و تمام مسیر، یكسره تا امروز، در حال انجام آن بدینسان به شیوهای مصممانه و منحصر به فرد بودهاید. حتی اگر نواقص، خودشان را به یك طریق یا راههای دیگر نشان دادهاند، حقیقت این است كه، آن برای هر شیوهی تزكیهای اینطور خواهد بود، زیرا در هر راه تزكیهای كسانی هستند كه در نیمهی راه با شكست مواجه میشوند-- تمام آن طبیعی است. تحت آزمونهایی كه ذهن بشری در معرض آنها قرار میگیرد، زمانی كه ادراكاتی بوجود آمده از هر دوی افكار الهی و بشری ظاهر میشوند و با هم تصادم پیدا میكنند، در تزكیهكننده حالتی بروز خواهد كرد. وقتی طرز تفكر بشری برتری مییابد، آن فرد در مسیر بشری قدم می گذارد؛ هنگامی كه طرز تفكر الهی و افكار درست یك فرد پیشی می گیرد، به سمت خدایی شدن گام برمیدارد.
اجازه دهید دربارهی آن بیندیشیم، در واقع: “سیاست” چیست؟ در ارتباط با برخی افراد، هر جا كه اعمالی را كه ما علیه آزار و شكنجه در پیش میگیریم درك نمیكنند، شروع میكنند بگویند كه ما در حال “درگیر شدن در امور سیاسی” هستیم. به شیوهای كه من میبینم، آن افراد خاص بین مریدان دافای ما [افرادی که این مسئله برای آنها مصداق دارد] در درونشان ترس دارند. بطور بنیادی، این ترس است كه باعث صدمه شده، منجر به دلنگرانی بشری میشود. اما در ارتباط با اینكه مردم عادی چگونه [به آنچه ما در حال انجام آن هستیم] نگاه میكنند، مریدان دافا لازم نیست دربارهی آن نگران باشند. مادامی كه شما، مریدان دافا كارها را بهدرستی انجام میدهید، محیط اطراف خود را دگرگون كرده و مردم را متحول خواهید كرد. احتیاجی ندارید دربارهی آن زیاد بگویید. دافای من به مریدان دافای امروز آموزش داده میشود، نه به مردم عادی، و شما نباید بیش از حد نگران آنچه كه مردم فكر میكنند شوید. تا زمانی كه شما راه تزكیهتان را اینجا در جهان بشری به طور مستقیم طی كنید، هر كسی شما را در جلوهی مثبتی خواهد دید.
“سیاست” چیست؟ حتی در بین مردم معمولی نگرشهای مختلفی دربارهی آن وجود دارد. به شما خواهم گفت مفهومی که مردم چینی از “سیاست” دارند شامل این است که تمام فعالیتهایی را كه مردم در پاسخ به شکل سیستم سیاسی انجام میدهند یا آنچه که ارتباطی با سیاستهای دولت دارد، [امور سیاسی] در نظر گرفته و آنرا “درگیر شدن در امور سیاسی” مینامند. در جامعهی غربی آن فرق میكند. وقتی که آنها دربارهی آن فكر میكنند، كارهایی كه مردم در گسترهی عمومی انجام میدهند، زمانی كه درگیر مسائل مالی و مذهبی نمیشوند، به عنوان امور سیاسی به حساب میآورند. اما بدون درنظر گرفتن اینكه چگونه این اصطلاح تعریف میشود یا به هر طریقی كه فهمیده شود، آنچه كه میخواهم بیان كنم این است كه شكلی كه تزكیه برمیگزیند در چارچوب محدویتهای مطلقی جای نمیگیرد. تزكیهای كه شما از تاریخ به آن آگاهی دارید شامل بودیسم، بودیسم اصلی، دائوئیسم و دائوئیسم اصلی و شكلهای تزكیهشان، همراه با كاتولیسم، مسیحیت و غیره، و روشهای مذهبیشان و نیز مذاهب كهن و شكلهای مختلفی از اعتقاد به خدا بوده است. ایمان مذهبی خودش شكلی از عمل تزكیه است و در روند اعتقاد داشتن، یك فرد میتواند قلمرو فكرش را ارتقاء دهد-- آن این نوع از تمرین است. خواه آنها در فرهنگ غرب مفهوم “تزكیه” را داشته باشند یا نداشته باشند، با این حال هنوز هم به عنوان تزكیه به حساب میآید و بطور مشابه لازم میدارد كه فرد خودش را ارتقاء دهد. آیا حركت یك موجود به سمت الوهیت تزكیه نیست؟ هر شكلی كه یك فرد انتخاب میكند، با وجود اینكه، هر كدام از آنها ممكن است در بین آنهایی باشد كه برای ما از گذشته بجای ماندند، به شما خواهم گفت، آنها تنها شیوههایی از تزكیه نیستند، و خیلی کمتر اینطور است که تمام موجودات در كیهان- بویژه نژاد بشری- مجبورند که از این چند شکل پیروی کنند. بنابراین آنها یگانه راههایی برای الهی شدن نیستد. آنها فقط یك تعدادی از شكلهای فرهنگ تزكیهی داده شده به بشر توسط خدایان بیشمار غیرقابل شمارش هستند، و بیشتر از آن نیستند. علاوه بر آن، آنها نمیتوانند حقیقتاً خود فرد، یا روح اصلیاش را قادر كنند كه برای الهی شدن تزكیه كند. در گذشته همیشه این روح ثانویه بود كه تزكیه میكرد. شخص حقیقی، بدون در نظر گرفتن اینكه با كدام روش تزكیه میكرد، روح اصلیاش جدا میشد و خود فرد در چرخهی تولد دوباره باقی میماند. بودا شاكیامونی بیان كرد كه ۸۴۰۰۰ شیوه برای تزكیهكردن وجود دارد، اما آن یك درك منتقل شده بر اساس قلمرو خودش و در میان حوزهای خاص بود. دائوئیستها عقیده دارند كه ۳۶۰۰ شیوه برای تزكیه كردن وجود دارد و این نیز دركی بر اساس قلمرو خاصشان میباشد. حقیقت این است كه، اصول فایی كه آنها آموزش دادند محدود بود. پس چه تعداد راه در كیهان وجود دارد كه میتواند موجودی را قادر به صعود كرده، به قلمرو بالاتری برگرداند؟ راههای بیشماری وجود دارد. هر تعداد موجود ذیشعور وجود دارد، به همان تعداد مسیر وجود دارد. اینقدر زیاد وجود دارند. پس، با وجود این همه شكلهای تزكیه، به طور حتم همهی آنها نمیتوانند به اجتماع انسانی آورده شوند. كیهان تعداد بوداهای بیشمار و غیرقابل شمارشی، خدایان بیشماری دارد، علاوه بر این، برای هر كدام از خدایان بیشمار، [اینطور] به نظر میرسد كه در جایگاه آنها كیهان، دیگر در نقطهی اوج خودش باشد، بدون وجود هیچ موجودی بالای آنها و هیچ چیزی بالای جایی كه آنها هستند وجود ندارد. اما در حقیقت، در قلمروهای بزرگتر هنوز قلمروهای گستردهتر و بالاتر بیاندازهای وجود دارند و حتی بوداها و خدایان بیشماری وجود دارند، و هنگامی كه به خدایان پایین مینگرند، آنها را به عنوان مردمی معمولی میبینند. پس دقیقاً چه تعداد مسیر وجود دارد؟ آنها نیز بیشمارند. شما میدانید كه بودا شاكیامونی به اصول تزكیهی خودش اعتبار بخشید و بصیرت یافت، كه در كلمات “ احكام، تمركز، خرد” خلاصه میشود؛ این مسیری است كه شاكیامونی به آن اعتبار بخشید و بصیرت یافت. در بدنهای كیهانی بوداهای بسیار زیادی وجود دارند، آنها كاملاً بیشمار و غیرقابل شمارش هستند، اما در كیهان، هیچ بودای دومی كه اعتبار بخشی و روشن بینیاش شامل “احكام، تمركز، خرد” باشد وجود ندارد. به عبارت دیگر، هر خدایی مسیر خودش را دارد، و سیستم هر خدایی برای موجودات ذیشعورش استانداردهای منحصر به فرد قلمرو خودش را دارد و ملاكهای خود را بر اساس قانون خود برای صعود یا سقوط یك موجود دارد. پس آیا شخص نمی تواند بگوید که راههای زیادی برای تزكیه كردن وجود دارند؟ تعداد بیشمار است.
با گفتن همهی اینها، باید به شما بگویم: از آنجایی كه در این كیهان شکلهای تزكیهی بسیار زیادی وجود دارد، یك فرد كه این موضوع را از زاویهی دید یك بشر در نظر بگیرد، [ممكن است بپرسد]، در اصلاح- فا، آیا هیچ شكل تزكیهای وجود دارد كه من نمیتوانستم بگذارم مریدان دافا از آن پیروی كرده و برای تزكیهكردن از آن استفاده كنند؟ دربارهی آن صریح باشیم، اگر من، استاد شما، نمیگذاشتم این مسیری را كه امروز در حال پیمودن آن هستید در پیش گیرید و در عوض یك شكل متفاوتی را بكار میبردید، پس هنوز میتوانستید به سمت كمال تزكیه نمایید. شما میدانید كه كیهان در حال گذر از اصلاح- فا میباشد و همه چیز درحال خلق شدن از نو است، و این معادل دوباره خلق كردن افلاك كیهانی، دوباره خلق كردن كیهان است. و اما در ارتباط با اینكه كیهان آینده یا موجودات آینده چه شکلی را در پیش میگیرند و به چه راه و رسمی هستی خواهند داشت، یا چه نوعی از فا، و چه شیوهای از نجات موجودات برای آینده بجای خواهد ماند-- این چیزی نیست كه موجودات گذشته بتوانند تعیین كنند و چیزی نیست كه هر موجودی بدون در نظر گرفتن اینكه سطحش چقدر ممكن است بالا باشد بتواند دقیقاً تعیین كند، چراکه این در مورد چیزی است كه آینده به آن نیاز دارد. از آنجا كه نیازهای آینده عامل تعیین كننده میباشد، دربارهاش فكر كنید، اگر استاد كاری میكرد كه شما در چارچوب امور سیاسی اجتماع تزكیه میكردید، آیا این امر عملی میبود؟ (دست میرنند) بله! مطمئناً عملی میبود، قطعاً عملی میبود. مادامی كه استانداردها و ملزومات فا را میداشت، مادامی كه موجودات میتوانستند ارتقاء یابند و تا زمانی كه موجودات قادر میبودند به قلمروهای بالا برسند، پس این قطعاً عملی میبود، چراکه آن، انتخاب آینده میبود، انتخاب كیهان آینده، انتخاب اینكه مریدان دافا از چه شكلی از تزكیه پیروی کنند. (دست میزنند) فقط این طور است كه استاد انتخاب نكرد كه شما آن مسیر را در پیش گیرید، مسیر تزكیه را بدان طریق بپیمایید. من شكل گستردهتری از تزكیه، ایدهآلترین آن را به شما منتقل كردهام، بخاطر اینكه، “راه بزرگ هیچ قالبی ندارد”! (دست میزنند) هر كدام از شما بخشی از اجتماع هستید، متعلق به قشر متفاوتی از جامعه هستید، هر كدام از شما شغل یا حرفهی خود را در جامعه دارید، و مهارت خودتان را كه کسب کردهاید دارید. در هر موقعیت خاص، تحت راهنمایی دافا و رها از قالب، همه قادرند كه تزكیه كنند؛ هیچ قاعده یا مقررات، هیچگونه آداب و رسوم مذهبی و هیچ احكامی، وجود ندارد. این چیزی است كه [حتی] یک موجود خدایی هم، در گذشته جرأت انجام دادن آنرا نداشت، اما امروز، مریدان دافا و من آنرا انجام دادهایم. (دست میزنند) چرا چنین است؟ زیرا این فا عظیم است و قانون بزرگ كیهان مستقیماً در حال نجات مریدان دافا است. تنها به این طریق آن میتوانست كسب گردد.
بگذارید در حقیقت یك گام جلوتر برویم. “درگیر شدن در امور سیاسی” به چه معنایی است و مفهوم “شکل تزكیه” چیست؟ این جایی است كه بیشتر مردم اشتباه میكنند. تصور كنید كه من، لی هنگجی، انتخاب كرده بودم كه در این زندگی یك امپراطور باشم و گروهی از شهروندان را برای تزكیه كردن رهبری كنم. آیا این عملی میبود؟ (دست میزنند) بله! قطعاً عملی میبود. تا زمانی كه فا درست میبود و میتوانست بطور حقیقی اطمینان دهد كه موجودات ارتقاء یابند، تا زمانی كه مسیر بطور شایستهای طی میشد، پس آن قطعاً عملی میبود! اگر واقعاً همانطور كه شرح دادم میشد، پس آن نیز بعنوان انتخاب آینده بهحساب میآمد و نیز نیاز كیهان آینده میبود. استاد [انتخاب نکرد] كه شما آن مسیر را در پیش گیرید، همهاش این است. هر چه كه انتخاب گردد و هر مسیری كه برگزیده شود، باید مرتبط باشد با آنچه كه آینده به آن نیاز دارد، و این چیزی است كه استاد به مریدان دافا میدهد. من بهترین شكل از تزكیه را انتخاب كردم تا به همهی شما دهم. ( دست میزنند) آنچه كه هم اکنون دربارهی آن صحبت كردم، اصول سطوح بالا بوده، [و] برای یك فرد عادی درك آن سخت خواهد بود. او بسادگی نمیتواند چنین چیزهایی را درك كند. من در حال آموزش فا به مریدان دافا هستم و شما كاملاً به آنچه مریدان دافا در حال انجام آن هستند روشن هستید. در گذشته در طول سالهایی كه استاد فا را اشاعه میداد، دربارهی چیزی صحبت كردم و آن چیزی است كه بسیاری از شاگردان قبلاً شنیدهاند. اینكه چگونه سیستمهای بودیستی و دائوئیستی در ارتباط با اینكه كدام چهرهی ظاهری را انتخاب میكردم- بودئیستی یا دائوئیستی- جدال داشتند. آنها در ارتباط با اینكه برای اشاعهی فا، شكل ظاهری كدام نوع از خدایان را به خود بگیرم لجوجانه بحث كردند، زیرا شكل ظاهری هر كدامیك از خدایی كه برگزیده میشد به خدایان آن گروه و آن موجودات عظمت و افتخار اعطاء میشد. همه دربارهاش فكر كنید، در آن زمان دائوئیستها از من خواستند كه برای اشاعهی فا از یك ظاهر دائوئیستی استفاده كنم و به این دلیل بود كه در ایام اخیر مذهب دائوئیست در چین ظاهر شد. در گذشته مذهب دائوئیست وجود نداشت. آن از یك استاد به یك مرید منفرد انتقال داده میشد و بطور خصوصی انجام میشد، بنابراین نمیتوانست موجودات ذیشعور را در یك گسترهی بزرگ نجات دهد، اینكه همه موجودات ذیشعور را نجات دهد، آن تعداد زیاد مریدان را تربیت كند، یا آن همه افراد زیاد را برای رسیدن به كمال داشته باشد. دلیل اینکه آنها مذهب دائوئیست را تأسیس كردند این بود. همهی اینها در [ارتباط با] گذشته است و اینها چیزهایی هستند كه قبلاً دربارهاش صحبت كردم، بنابراین چیزها را بیشتر تكرار نمیكنم. تمام اینها برای گفتن این است كه، برای تزکیهی مریدان دافا، كدام تئوری برای تزكیه، كدام شیوه برای به انجام رساندن آن و كدام شكل ظاهری اتخاذ میشد بسیار مهم بود، و اینکه چه روشی را استاد برمیگزید مخصوصاً مهم بود. زیرا در تاریخ آنها از قبل بخوبی آگاهی داشتند كه دافا اینجا در دنیای انسانی اشاعه مییافت و بنابراین نیروهای كهن از خیلی خیلی وقت پیش شروع كردند كه برای كارها برنامهریزی كنند. و در واقع، فقط نیروهای كهن نبودند كه برنامهریزیهایی از این نوع ترتیب دادند. با كیهانی چنین عظیم، بدون توجه به اینکه چگونه چیزها را برای شما شرح میدهم، آنرا در حیطهای انجام میدهم كه شما بتوانید درک کنید. بدون در نظر گرفتن اینكه چگونه این هستی مادی صعود میكند و به كدام قلمرو میرسد، آن فقط یك سیستم غولآسا میباشد و بطور كلی صحبت كنیم در ارتباط با این سیستم است كه چیزها را برایتان شرح میدهم. در حقیقت سیستم كیهانیای از این نوع، سیستمی بسیار عظیم، برای موجودات ذیشعور درون آن به نظر میرسد كه بیكران و بیانتهاست و حتی برای یك خدای عظیم، آن به نظر میرسد كه اینگونه باشد. اما در زمینهی بدن كیهانیای دورتر و باز هم عظیمتر، آن در واقع چیزی بجز ذرهای غبار نیست. و حتی در مكانهای دورتر بدنهای كیهانی بیشمار دیگری شبیه آن هنوز وجود دارند؛ و در مكانهای بسیار دور از دسترسی -- مكانهایی كه حتی خدایان نمیتوانند به آن برسند-- بدنهای كیهانی حتی عظیمتری هنوز وجود دارند. موجودات آنها شبیه چه هستند؟ آنها چگونه سطوح [موجودات] را تمیز میدهند و آن موجودات چگونه خودشان را رشد میدهند؟ خدایان در سیستمهای دیگر هیچ راهی برای درك آن ندارند و در واقع آن را درک نمیکنند. این چیزهایی كه در حال صحبتكردن دربارهی آن هستم برای خدایان كیهانهای دیگر غیرقابل فهم است.
آنچه میخواهم به همهی شما بگویم این است كه بسیاری از چیزها در جامعهی بشری نیز ساده نیستند. شما میدانید كه در اجتماع امروزی حقیقتاً مجموعهی حیرتآوری از حرفههای مختلف وجود دارد. به نظر میرسد كه این جامعهی نوین كاملاً شکوفا است و هر چیز و همه چیزی را دارد. چرا چنین است؟ چرا در جوامع كهن شبیه آن نبود؟ زیرا همان طور كه قبلاً گفتم، بسیاری از موجودات از بدنهای كیهانی بسیار دور چیزهایشان را اینجا به این جهان بشری آوردند. چرا آنها این كار را انجام دادند؟ هماکنون صحبت كردم كه چگونه استاد مجبور بود بین [تصویرهای] بودیستی و دائوئیستی انتخاب كند، حتی چگونه ظاهر بیرونی واقعاً مهم بود. خوب، چگونه آن میتوانست فقط به آن چیزها محدود شود؟ مسیرهای تزكیه، انواع مختلفی از شیوههای تزكیه كه در طول تاریخ برای نوع بشر خلق شد، و حتی شكلهای هستی بسیاری از نژادها و ویژگیهای فرهنگهای مختلف، همگی نتیجهای از آن خدایان بدنهای کیهانی دوردست بود که تمامی آنچه را که در مسیرشان شامل میشد در اثرشان قرار داده و به دافا عرضه کردند. هدف این بود که هر چیزی را که لی هنگجی مجبور میبود از آنها انتخاب کند به اینجا بیاورند، بهطوریکه برای همه منصفانه باشد. اجازه دهید چند مثال ساده ارائه دهم. همهی شما میدانید كه همراه با نقاشی، موسیقی و پیكرتراشی وجود دارد. آن چیزها و نیز علم و تكنولوژی نوین همگی مهارتهای مختلفی برای جنبههای متنوع حیات بشر هستند. این چنین به نظر میرسد كه موجودات بشری خودشان آن چیزها را خلق كردند و برای غنا بخشیدن به اجتماع انسانی چنین عمل كردند، اما در واقع ابداً اینطور نیست. پس علت واقعی چیست؟ بگذارید بگویم كه آنها در حقیقت [بخشهایی از] تزكیه و ویژگیهای منحصر به فردی از قلمروهای موجودات سیستمهای دوردست هستند. تعالی در آن نوع از قلمرو شامل تركیب كردن درك آن مهارتها با فا میباشد. آن به تعالی درك فرد، صعودی بیپایان احتیاج دارد. ذراتی كه بُعدهای سطح بالا را میسازند كوچكتر هستند و میدان صوتی آنجا نیز تركیبی از ذرات مادی عالم ذرهبینی است، بنابراین موسیقی برای شنیدن دلپذیرتر است و رنگها زیباتر هستند. تمام چنین مادهای از ذرات عالم ذرهبینی سطح بالا تشكیل میشود، كه نمیتواند توسط موجودات بُعدهای سطح پایین یافت شود. آثار و هنرهای آنجا پیشرفتهتر و سحرآمیز هستند و تعالی موجود به معنی تعالی دوگانهی قلمرو و مهارت، و رشد درك آن موجود در قلمروهای مختلف میباشد. به عبارت دیگر، اگر از مفاهیم مردم روی زمین برای توصیف آن استفاده كنم، هنگامی كه شما قادرید چیزهای خوبی را بیافرینید، به این دلیل است كه شما فرد خوبی هستید یا برای اینكه کاری خوب انجام دادهاید. برعكس، خدایان فقط هنگامی كه میبینند شما فرد خوبی هستید به شما خرد عطا خواهند كرد و میگذارند كه چیزهایی را بیافرینید. (دست میزنند) آیا جامعهی بشری توسط خدایان كنترل نمیشود؟ تمام این چیزها در حقیقت در خودشان عوامل فا را دارند. اگر میگذاشتم كه از آن روشها پیروی كنید، آیا هنوز قادر به تزكیه كردن میبودید؟ بله، دقیقاً به همانسان میتوانستید. فقط این طور است كه نگذاشتم چنین مسیرهایی را برگزینید. آنها شیوههایی اتخاذ شده توسط بدنهای كیهانی مختلف و موجودات مختلف هستند.
در روند اصلاحكردن فا موقعیتی خاص را كشف كردم. میپرسید چه موقعیتی؟ در یك بدن كیهانی عظیم كه بسیار دور است، تعالی موجودات آنجا بسیار متفاوت است از آنچه توسط موجودات در سیستم كیهانیای كه شما در آن هستید ادراك میشود. آنها توسط مهارتهایشان و رشد پیوستهی آن مهارتها دوام مییابند. سپس خدایان سطوح بالاتر، اینكه آیا موجودات در سطوح پایینتر میتوانند چیزهایی را ابداع کنند و اینکه آیا میتوانند چیزهایی را تولید کنند را به تعالی قلمرو آنها گره زدهاند. اگر قلمرو یك فرد ارتقا یابد، خرد وی باز میشود و مجاز خواهد بود چیزهایی را تولید کند، چیزهایی را خلق كند و صعود كند. پس از اینكه ارتقاء مییابد، دوباره و دوباره درك میكند كه فقط بهخاطر رشد اخلاقیاتش وی قادر است آن چیزها را به نتیجه برساند، و درك میكند كه میتواند ارتقاء یابد فقط به این دلیل كه قلمرو وی ترقی كرده است. تمامی آن سیستم عظیم غیرقابل قیاس شبیه این است، در حالی كه بدنبال انواع بسیار زیادی از مهارتهاست ارتقاء مییابد. این كاملاً از آنچه كه موجودات ذیشعور در این سیستم كیهانی، بخصوص در دورههای نوین، دربارهی تزكیه میفهمند متفاوت است. بنابراین، افلاك غولآسای عظیم در واقع بسیار عظیم، پیچیده و از روی نظم و ترتیب هستند. زمانی كه به آنچه به نوع بشر نشان داده میشود، آنچه كه نوع بشر مجاز به دانستن دربارهی آن است و حتی مهارتها و انواع مختلفی از فرهنگها و شیوههای متفاوتی از هستی نوع بشر میرسد، موجودات انسانی فكر میكنند كه این چیزها به این منظور است که اجتماع بشری شکوفا شود. موجودات انسانی دانش و انواع مهارتها را فقط بهعنوان چیزهایی میبینند كه از طریق اکتساب از راه تجربهی واقعی، زندگیشان را غنی کرده و فرهنگشان را خلق کرده است. هیچكدام آن حقیقت ندارد. موجودات انسانی هیچ چیزی را نیافریدند و قادر به خلق هیچ چیزی نیستند. اگر چیزی در كیهان وجود نداشته باشد، پس موجودات انسانی هیچگونه شانسی برای خلق آن ندارند. حتی بیارزشترین، پوسیدهترین چیز در اجتماع توسط انواعی از خدایان آورده شد. آن به انجام رسید زیرا اجتماع انسانی بر طبق اصل ایجاد متقابل و بازداری متقابل به جلو میرود، بنابراین به موازات خوبی، بدی داده میشود. اما بد بودن آن دلیل آوردن آن نیست. دلیل این است كه آن چیزها از ایدههای بشری متفاوت هستند و تفاوتها در شكلهای موجودات، بسیار بزرگ است و برخی از آنها كاملاً متضاد شكلهای درست هستند. البته بعضی از چیزها حتی پوسیدهتر شدهاند از زمانی که به اینجا بین انسانها آورده شدهاند، بخاطر اینكه در اجتماع انسانی مسئلهی احساسات وجود دارد و تحت تأثیر احساسات این چیزها حتی پستتر و حتی كثیفتر شدهاند. آنها از آنچه در ابتدا بودند بسیار بدتر شدهاند و این توسط خود نوع بشر سبب شده است.
هماکنون دربارهی سیاست و مفاهیم درگیر در امور سیاسیشدن صحبت كردیم و این استاد را به صحبت دربارهی آن چیزها سوق داد. آن برای كمك به این بود كه فكر شما رها شود تا اینكه بتوانید نگاهی به این كیهان كرده و بدانید كه چگونه به چیزهای مختلف نوع بشر نظری بیندازید. آنها آنطور كه نوع بشر تصور میكند كه هست، نیست، آنها به آن سادگی نیستند. شیوههای تزكیهی متفاوت بسیاری وجود دارد. این دافا كه به شما منتقل كردهام بسیار عظیم است، اما افراد اندكی هستند كه میتوانند دقیقاً گسترهی عظیم بودن آن، فوقالعاده بودن آن را درك كنند و اینكه واقعاً چقدر باشكوه است. فقط تزكیهكنندگان قلمروهای مختلف میتوانند تجربه كنند كه در آن قلمروها آن چقدر مقدس است و فقط آن مقدار کم. همانطور كه تزكیهكنندگان به سوی كمال حركت میكنند، بویژه پس از رسیدن به كمال، چیزهایی كه به تزكیهكنندگان نشان داده خواهد شد بهحدی شكوهمند، عالی و باورنكردنی هستند كه كاملاً غیرقابل توصیف میباشند. حتی خدایانی كه قادرند از میان اصلاح- فا با موفقیت بگذرند پس از دیدن تمامی آنها، با شگفتی بینظیری مبهوت خواهند شد. كیهان جدید بهطور غیر قابل توصیفی شكوهمند، عالی و مقدس است.
به عنوان تزكیهكنندگان، شما میتوانید آنچه را که هماینک گفتهام درك كرده و بفهمید. احتیاجی به گفتن این چیزها به مردم عادی نیست. وقتی كه آشكارسازی حقیقت را انجام میدهید دربارهی این چیزها صحبت نكنید. اگر درباهی این چیزها صحبت كنید، مردم را میترسانید و ذهن آنها را به آشفتگی میكشانید. برای آنها درك آن بسیار سخت خواهد بود. اگر زمانی كه حقیقت را آشكار میكنید دربارهی چیزها در سطحی فقط کمی بسیار بالا صحبت كنید، بگذارید به شما بگویم، شما نه تنها در حال نجات موجودات ذیشعور نیستید بلكه در عوض آنها را به پایین هل میدهید. شما نمیتوانید دربارهی چیزها در سطحی بسیار بالا صحبت نمایید. دربارهی چیزها در سطحی بالا یا پایین صحبت كردن موضوع سادهای نیست از اینكه آیا شما درحال بكارگیری قضاوت خوب هستید. آن مسئلهای است از اینكه آیا شما در حال نجات موجودات هستید یا از بین بردن آنها. بنابراین هنگامی كه حقیقت را آشكار میكنید ابداً نباید در سطحی بالا صحبت كنید. هم اكنون هنگامی كه حقیقت را آشكار میكنید لازم است دربارهی آزار و اذیت مریدان دافا صحبت كنید، چگونه حزب شیطانی در حال نقض حقوق بشر و آزادی عقیدهی مردم چین بوده است، حزب شیطانی چگونه در طول تاریخ مردم چین و مردم كشورهای متعلق به بلوك كمونیستی پلید را آزار و شكنجه كرده است و چگونه امروز در حال آزار و شكنجهی مریدان دافا به همان طریق است. و این كافی است. و اما در ارتباط با تزكیهی سطح بالا و خدایان، نباید دربارهی آن چیزها صحبت كنید. برای مردم عادی درك آن بسیار سخت است. شما میتوانید این چیزها را بفهمید، اما به خاطر بیاورید كه شما نیز به عنوان یك فرد عادی آغاز كردید و پس از تزكیهكردن گام به گام تا امروز، اصول فای سطح بالا را درك كرده و پذیرفتهاید. در آموزش فا، استاد نیز از ساده شروع كرد و به عمق پیش برد. اگر این چیزها را از همان ابتدا به شما گفته بودم، اگر این چیزها را شش یا هفت، یا هفت یا هشت سال پیش فوراً به شما آموزش داده بودم، قادر نمیبودید كه آنها را قبول كنید و حتی اگر میتوانستید آنها را بپذیرید، آنچه را كه در حال صحبت آن بودم بطور شفاف درك نمیكردید. حال که اینگونه است، شما نه نتها لازم است حقیقت را آشكار كنید، بلکه احتیاج دارید در حالی كه آن را انجام میدهید خردمند باشید. باید آنرا با خردمندی انجام دهید و دربارهی چیزها در سطحی بیش از حد بالا صحبت نكنید.
از زمانی كه آخرین بار اینجا آمدم مدت زمان طولانی گذشته است، بنابراین احتمالاً از من میخواهید كه كمی بیشتر صحبت كنم. (دست میزنند)
(تمرین كنندگان زیادی میگویند، “ استاد لطفاً بنشینید.”) بگذارید بدین شیوه، همانطور كه در گذشته انجام دادهایم عمل نماییم، شما میتوانید پرسشهایتان را بر روی ورقهی كاغذ نوشته و بالا بفرستید و سپس به آنها پاسخ خواهم داد. كلمات را بزرگ بنویسید. نهایت سعی را بكنید كه سؤالهایی را كه هیچ ربطی به تزكیه ندارند، سؤالهایی دربارهی چیزهایی كه خودتان در حالیكه تزكیه میكنید میتوانید حل كنید نپرسید، زیرا شما باید راهتان را خودتان طی كنید. برای هر شاگردی این چنین انتظار میرود. اگر بخاطر اینكه من شما را اینجا میآوردم [موفق میشدید]، پس مطلقاً به عنوان فردی كه تزكیه كرده در نظر گرفته نمیشدید و شما تزكیه نمیكردهاید. فقط زمانی كه بر تمامی آزمونها توسط خود شما غلبه شود آن فوقالعاده است. آیا بودا شاكیامونی به “احكام، تمركز، خرد” خاص خودش اعتبار نبخشید و روشبین نشد؟ او خودش در آن موفق شد. در ارتباط با شما به همین طریق است: شما همه باید مسیرهای خودتان را طی كنید. بسیار خوب، حالا میتوانید ورقههای سؤال خود را بالا بفرستید. (دست میزنند)
هیچ فرقی ندارد كه در عمل تزكیه زود شروع كردهاید یا دیر. هر كسی كه امروز اینجا نشسته بدون توجه به اینكه شما شاگردی جدید هستید یا قدیمی، وقتی به امر تزكیه ارتباط پیدا میكند با همهی شما بطور یكسان رفتار میشود. استاد با شما فقط به این دلیل كه شاگرد جدیدتری هستید برخورد متفاوتی نخواهد كرد، و با دیگران نیز به دلیل اینكه شاگردان قدیمی هستند رفتار متفاوتی نخواهد داشت. اما درحالی که مریدان دافا هستید، شما تزكیهكنندهاید. [و از آنجا که] تزكیه كننده هستید، مجبورید به خودی خود تزكیه كنید. البته در ارتباط با شاگردان جدیدتر همیشه روند درك امور وجود دارد و این مشکلی نیست. مادامی كه بتوانید بطور حقیقی بر اساس فا و مطالعهی پیوستهی فا تزكیه كنید، قادر خواهید بود بهسرعت عقب افتادگی را جبران نمایید.
اكنون میتوانید شروع كنید و برگههای سؤال را بالا بفرستید.
بدون توجه به اینکه استاد در اصلاح فا چقدر قدرت دارد، در لایهی سطحی، نیروهای كهن هنوز در حال ایجاد دیوارهای هستند و آن، قدرت عظیم استاد را از سطح ظاهری جدا كرده است. تحت شرایط عادی آن قادر نمیبود این مانع را ایجاد كند، اما آنها در حال استفاده از شیوهی به صف کشیدن کثرت بسیاری در یک جریان پیوسته میباشند و از تودهای عظیم و مكان- زمان طولانیِ به درازا کشیده شدهی جای گرفته در درون آن توده به عنوان یك دیواره استفاده میكنند. با نگاه به آن از ورای بدنهای كیهانی، فرد میتواند ببیند كه خیلی زود آن فراشکافته خواهد شد، اما وقتی كه با زمان بُعد بشری مقایسه شود به اندازهی چند سال احساس میشود. اما بهمحض اینكه آن فراشکافته شود، پس این اصلاح- فای تمامی كیهان كامل خواهد شد. بنابراین همانطور که روند برخورد در برابر آن را [به انجام میرسانم]، آنها کارهایی را علیه استاد انجام میدهند و بر بدن ظاهری استاد تأثیراتی میگذارند. از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ شیطان كارهای بد زیادی انجام داده است، اما دربارهی آن چیزها زیاد صحبت نخواهم كرد. برای استاد چنین مقدار بسیار زیادی از شیاطین وجود دارد که پاك كند و استاد مجبور است كارمای بسیاری از شاگردان را تحمل كند، بنابراین مقدار خاصی از آزار و اذیت انجام شده بر بدن سطحی [استاد] وجود دارد.
مرید میپرسد: مریدان دافای شهر چنگدو به استاد والامقامشان درود میفرستند!
معلم: متشكرم! استاد دربارهی همهی چیزهایی كه در چنگدو در حال روی دادن است آگاهی دارد.
مرید میپرسد: در شرح دادن "سه انصراف" [۱] به مردم عادی، اگر ما دربارهی پیشگوییها و بلاهای همهگیری صحبت كنیم آیا آنرا در سطحی بسیار بالا بیان نكردهایم؟
معلم: صحبت دربارهی پیشگوییها و بلاها فقط میتواند به عنوان یك مكمل در آشكارسازی حقیقت بكار رود، و فقط اشارهای به آنها بکنید و فراتر از آن نروید. آنها را به عنوان بخشی ضروری یا بخشی اصلی از آشكارسازی حقیقت در نظر نگیرید. اگر چنین كنید، [تلاشهایتان] از هدفتان و آنچه كه میخواهید انجام دهید، دور خواهد شد، و [شما] بیش از حد وابسته به آن پیشگوییها خواهید شد. آنها فقط میتوانند نقشی حمایتی برای شما داشته باشند. بیش از حد دربارهی آنها نگویید - میتوانید به آنها اشاره كنید و سپس در آن حد رهایش كنید. فقط با آشكارسازی حقیقت از روی خرد میتوانید مردم را نجات دهید.
همگی میدانید وقتی كه میگویم "شیطان پلید" به چه كسی اشاره میكنم. آن از طریق آزار و شكنجه مریدان دافای بسیاری را كشته است، و اینطور نیست كه خدایان و بوداها نمیخواهند آن را مجازات كنند. در حقیقت خدایان و بوداها، بدون استثنا، كاملاً از آن بیزارند. وقتی میگویم "كاملاً از آن بیزارند"، البته با استفاده از زبان بشری آن را شرح میدهم، به این معنی كه آن مورد انزجار همه میباشد. پس چرا انسان از دست آن خلاص نشده است؟ اگرچه سیستم نیروهای كهن پاک شده است، همانطور كه میدانید، مانع لایهی سطحی این جهان، شکسته نشده است. نیروهای كهن سالها پیش - دهها میلیون سال پیش - بسیاری از چیزها را برنامه ریزی كردند. چیزی كه آنها طراحی کردند مثل صفحهی نمره گیریی است که میچرخد. زمانی كه به وضعیت متفاوتی میرسد، پدیدهای آسمانی در جهان آشکار میشود، و به بدن انسانی وصل است. اگر چیزهایی را كه نیروهای كهن قبلاً طراحی کردند از بین نروند، آن به حركت كردن و عمل كردن ادامه خواهد داد. به همین دلیل است که هنوز نفس آخرینش را نکشیده و به جهنم نرفته است.
اما چرا اینگونه است؟ همانطور كه میدانید، هدف نیروهای كهن آزمودن مریدان دافا توسط این دلقكها كه این آزار و شكنجه را به نمایش میگذارند است، آیا اینطور نیست؟ آنها فكر میكنند، "آزمایش مریدان دافا هنوز تمام نشده است. آن شاگردانی كه هنوز قدم پیش نگذاشتهاند بایستی اینچنین پیوسته انجام دهند، و شما میگذارید آنهایی كه بخوبی عمل نكردهاند، بخوبی عمل كنند." اگر ما بخواهیم دربارهی مانع پیشرفت اصلاح- فا در این دنیا حرف بزنیم، خوب، این شاگردان واقعاً پیشرفت آن را کند میکنند. اگر [من] مراقب این افراد نباشم آنها از بین خواهند رفت و تماماً به پایان خواهند رسید، اما آنها در گذشته عهد و پیمان بستند، و یك موجود نمیتواند فقط بر اساس یك دورهی زندگی مورد قضاوت قرار گیرد، و در عوض بایستی بطور جامع بر اساس آنچه كه در طی زمان اتفاق افتاده است مورد قضاوت قرار گیرد. بنابراین آنها چگونه میتوانند مورد مراقبت قرار نگیرند؟
مرید میپرسد: مریدان دافا از چنگ دائو، سرزمین چین به استادشان درود میفرستند!
معلم: متشكرم. اهریمن مهاجم آنجا زمان زیادی برای باقی ماندن ندارد.
مرید میپرسد: آیا موسیقی در آینده بر اساس موسیقی سلسلهی تانگ توسعه خواهد یافت؟
معلم: اجتماع بشری به جایی كه امروز است رسیده است، و تلاش برای برگزیدن هر شكلی از تاریخ عملی نخواهد بود. روی هم رفته، با این همه، نوع بشر به مرحلهی كنونی رسیده است. اگر نوع بشر بخواهد به یك شیوهی بشری از زندگی یا به سبك زندگی در دوره های كهن بازگردد، خوب، در حال حاضر تغییر و تطابق بسیار سختی خواهد بود. حتی در طی دورهای كه فا جهان بشری را اصلاح میكند، آن فقط تصویر كامل و حقیقی جامعه خواهد بود كه نشان داده میشود. در آینده، فقط زمانی كه چرخهی بعدی نوع بشر آغاز میگردد، امكان آغازی نوین و بازگشت به مسیر بشری خواهد بود.
مرید میپرسد: تمامی مریدان شهر چنگدِ، استان هِبی، به استاد درود میفرستند! (معلم: متشكرم.) همهی مریدان دافا برای استاد بلندپایه دلتنگ هستند، مسیر نهایی اعتبار بخشیدن به فا را مصممانه گام برخواهند داشت، و بر طبق انتظار نجات کریمانهی استاد زندگی خواهیم کرد.
معلم: من میدانم كه مریدان دافا در سرزمین چین بخوبی كار میكنند، و همه دیدهاند که این در عمل به اجرا گذاشته شده است- [آنها] بطور فزایندهای بالغ شدهاند و بهتر و بهتر عمل كردهاند. تزكیه، همانطور كه قبلاً گفتهام، بسان امواج عظیمی است كه شن را جدا میكند - آنچه كه بجا میماند طلا خواهد بود، و طلا حقیقتاً طلا است.
مرید میپرسد: در خصوص کارما که هنگام فرستادن افکار درست، از بین میبریم, آیا در اصل به كارمای فكری اشاره میكند یا شامل تمامی كارمای درون بدن میشود؟
معلم: در فرستادن افكار درست, در طول زمانی كه شما بر روی خودتان متمركز میشوید, هدفش از بین بردن کارما نیست؛ آن برای از بین بردن عواملی است كه با افكار درست در ذهن شما تداخل میكنند. صریحاً گفته شود, در حقیقت, فرستادن افكار درست, تأكید چندانی بر خود كارما نمیكند, و حتی برای تزكیه كنندگان الزامی وجود ندارد كه مستقیماً برای كارما افكار درست بفرستند. تزكیه كنندگان كارمای خیلی كمی دارند, و مقداری از كارما در موقعیتهای حساس مختلف قرار داده میشود تا برای گذراندن آزمونها و رشد خودتان برای شما بكار برده شوند. فرستادن افكار درست در اصل برای از بین بردن مداخله در ذهنتان میباشد، برای اینكه شما را قادر كند تا عوامل آزار و شكنجه اهریمنی را با ذهنی روشن و افكار درست قدرتمندی مورد هدف قرار دهید، و آن ارواح پلید در بُعدهای دیگر را از بین ببرید. برای اینکه درکی در این باره [از آنچه که شما با آن مواجه هستید] به شما بدهم، پس از اینكه ارواح پلید حزب شرارت آمیز و اژدهاهای اهریمنی از بین رفته و تکه تکه میشوند، به موجودات اهریمنی تكه تكه شده و از شكل افتاده تبدیل میشوند. سپس پس از اینكه مقدار عظیمی از آن موجودات از بین میروند، مقدار بسیار كمی که باقی ماندهاند، با شیاطین فاسدی که کاملاً از بین برده نشدهاند و از بُعدهای مختلف به [این] پایین فشرده میشوند، یعنی چیزهای بدی که آن عوامل شریر به اینجا آوردهاند - آنچه که من "شیاطین فاسد"، مینامم، و حقیقتاً از شكل افتاده، و بسیار سطح پایین، و حتی موجودات بسیار کثیفی هستند- متحد میشوند و در آزار و شكنجهی مریدان دافا شركت كرده و با اصلاح- فا مداخله میكنند. بنابراین البته وقتی به موجودات اهریمنی بطور عموم اشاره میكنم، آن شامل خدایان نقضكنندهی فا كه دزدكی وارد سه قلمرو شدهاند، و خدایانی كه در حال تداخل با اصلاح- فا هستند و آنهایی كه بد شدهاند، نیروهای كهن، و بسیاری از عوامل تداخل كه نیروهای كهن برنامه ریزی كردند، میشود. در میان این بعد مادی، در ابتدا ارواح فاسد بسیاری نیز وجود داشتند كه با اصلاح- فا و مریدان دافا تداخل ایجاد میكردند، اگرچه تعداد كمی از آنها باقی ماندهاند اما هنوز هم همگی ایجاد اختلال میكنند. بدون توجه به اینكه اعمالشان چگونه متجلی میشود، اعم از اینكه موجودات بواسطهی تأیید اصول كیهان قدیم با اصلاح- فا مداخله میكنند یا صرفاً اهریمن هستند، تا زمانیكه در اصلاح- فا و نسبت به مریدان دافا نقشی منفی ایفا میكنند، همگی آنچه كه من "اهریمن" مینامم هستند. از آنجا كه كیهان در حال دگرگونی است و موجودات ذیشعور غیر قابل شمارشی در روند دگرگونی چنین بدن كیهانی عظیم نجات داده میشوند، هر موجودی كه اختلال ایجاد کند در حال ارتكاب گناهی فجیع و غیر قابل بخشش است.
مرید میپرسد: خواهش میكنم در ارتباط با تنبلی برخی از مریدان و تمنایشان برای زندگی خوب صحبت نمایید.
معلم: مردم عادی در این دنیا زندگیای را میخواهند كه سرشار از ثروت و قدرت باشد و برای اجدادشان افتخار بیاورد، بهطوری که بتوانند برجسته باشند و با غرور در اطراف بخرامند. این چیزی است كه انسانها به دنبال آن هستند. هنگامیكه میمیرند به خاطر كارمایی كه بوجود آوردند به جهنم سقوط میكنند، و این چرخهی جمع کردن كارما و بازپرداخت آن است که انسانها طی میکنند. به عنوان تزكیهكنندگان، شما به دنبال این چیزها نیستید. با این همه، به دنبال این چیزها نبودن مسئلهی سادهای نیست که همینطوری به زبان آورده شود و مثل تزکیه کردن به حساب آورده شود. شما باید بتوانید آن را در طول تزکیه به مرحلهی عمل در بیاورید. اگرچه قادر نباشید كاملاً در حال حاضر به آن نقطه برسید، لازم است در جهت آن تلاشی جدی بكنید و برای رشد بهترین سعیتان را انجام دهید. برخی از شاگردان از یاد میبرند كه تزكیهكننده هستند و به محض اینكه با هر چیز دشواری مواجه میگردند اندوهگین میشوند. برخی از شاگردان هر زمان كه با مداخلهها یا نابسامانیهای احساسی برخورد میكنند ناراحت میشوند. در این مورد، آیا شما هنوز در حال تزكیه هستید؟ تزكیهكنندگان به چیزها دقیقاً به شیوهای متضاد نگاه میكنند. آنها به مشقات و رنج كشیدن به عنوان فرصتهایی برای رشد نگاه میكنند. [برای تزكیهكنندگان] همهی اینها چیزهای خوبی هستند، و هرچه آنها بیشتر وجود داشته باشند و سریعتر بیایند، پیشرفت سریعتر است. برخی از تزكیهكنندگان میخواهند آنها را کنار زده و فكر میكنند، "نیا". هر جا كه [مداخلهها و اغتشاش] بالا میگیرد تصور میكنند كه دیگران با آنها مشكلی دارند و زمانی كه دیگران دربارهی آنها چیزی منفی میگویند نمیتوانند تحمل كنند. شما فقط میخواهید یك زندگی لذتبخشتری را داشته باشید، اما آیا این تزكیه است؟ آیا واقعاً میتوانید به آن شیوه تزكیه كنید؟ اگر هنوز تا امروز در این رابطه رشد نكردهاید، پس به عنوان استاد شما، نمیدانم كه اصلاً چگونه به سمت كمال حركت خواهید كرد. از آنجایی که به دنبال زندگی راحتی هستید، خوب، میتوانید با آن به پیش بروید. زمانی كه یك فرد عادی به دنبال یك زندگی راحت میرود استاد هیچ چیزی نخواهد گفت. زیرا هیچ كسی نمیتواند بگوید كه برای یك فرد عادی اشتباه است كه به دنبال زندگی راحت باشد؛ بشر زندگیاش را بر اساس چنین طلبهایی میگذارد. اجتماع بشری در حال حاضر بدین شکل است. در حال حاضر استاد نمیخواهد چیزی دربارهی امور مردم عادی بگوید. اما به عنوان تزكیه كنندگان، نمیتوانید چیزها را به آن شیوه ببینید.
مرید میپرسد: از زمان انتشار نه شرح و تفسیر یك سال گذشته است، اما فقط ۳/۵ میلیون نفر از حزب كمونیست بیرون آمدهاند. چگونه میتوانیم به مردم بیشتری در دنیا كمك كنیم تا از حزب بیرون بیایند؟
معلم: همگی دربارهاش بیندیشید، اگر شمار عظیمی از مردم حزب را ترك كنند چه اتفاقی میافتد؟ اگر ناگهان دهها میلیون نفر از مردم از حزب بیرون بیایند، آن حزب پلید قطعاً بسرعت از هستی باز میایستد. اما عوامل اهریمنی برنامهریزی شده توسط نیروهای كهن در حال مداخله هستند، و میخواهند موقعیتهای به اصطلاح آزمودن مریدان و دافا را حفظ کنند. آنها اجازه نخواهند داد كه تعداد زیادی از مردم همگی در یك زمان از حزب خارج شوند. در این امر مهم که مردم در حال انتخابی هستند که زنده ماندن یا نابودیشان را رقم میزند، اهریمن جرأت ندارد مداخله کند، اما عوامل شیطانی در حال مداخله با انتقال پیام و ظرفیت پذیرش هستند. به این معنی كه هر روز، اعم از اینكه وسیلهی ارتباطی تلفن، پست الکترونیکی باشد، یا اطلاعات منتقل شده توسط افرادی كه به خارج سفر كردهاند، فقط تعداد کمی از تقاضاهای انصراف از طریق كانالهای اطلاعاتی مختلف میتواند دریافت شود. و مشکل فقط كانالهای ارتباطی نیست. تعداد بسیار زیادی از مردم در سرزمین چین هستند كه میخواهند از حزب بیرون بیایند اما نمیتوانند وسیلهای برای انجام آن بیابند، و نمیتوانند افرادی را برای پر كردن تقاضاهایشان پیدا كنند. این دلیل آن است كه چرا تعداد افرادی كه هر روز، برای بیرون آمدن از سه سازمان كمونیستی تقاضا میكنند در این سطح حفظ میشود. در غیر این صورت، تعداد، بسیار زیاد خواهد بود و زمانی كه تعداد بسیار زیادی از مردم باشند [كه بیرون میآیند] تهدیدی بسیار جدی برای اهریمن ایجاد خواهد كرد.
همانطور كه میدانید، هجوم مردم برای خارج شدن از حزب از زمانی كه نه شرح و تفسیر به چاپ رسید موضوعی است كه مردم، آیندهشان را انتخاب میکنند، بنابراین هر كسی باید موضعش را انتخاب كند. شما از خود میپرسید، اگر مردم بیشتری از حزب خارج شوند چه اتفاقی میافتد؟ از آنجایی که نه شرح و تفسیر بطور گستردهای بیشتر و بیشتر پخش میشود، تأثیرش در حال توسعه است. به محض اینكه حزب اهریمنی شروع كرد به تداخل با اصلاح- فا و آزار و شكنجهی مریدان دافا، آسمان تصمیم به برچیدن حزب پلید گرفت. توافقی دسته جمعی ما بین هر دوی خدایانی كه نقشی مثبت ایفا میكنند و نیروهای كهن كه نقشی منفی ایفا میكنند وجود داشت. فقط اینطور بود که بعضی عوامل بد پافشاری كردند كه آن برای آزمودن مریدان دافا بكار برود، آنها مایل نبودند كه آن بلافاصله از بین رود؛ به هر حال، بطور حتم از بین خواهد رفت. در نهایت آن به منظور ایفای به اصطلاح نقش آزمودن مریدان دافا در طی روند از بین بردن آن بکار برده شد، ایده این بود كه به آن شاگردانی كه بخوبی عمل نكرده بودند فرصتی دیگر برای آبدیده شدن و رشدشان داده شود، و از نظر درک و فهم با موفقیت آنرا بگذرانند. اگر ارواح شیطانی بلافاصله از بین میرفتند، حزب پلید فوراً سقوط میكرد، و پس از آن چه كسی جرأت آزار و شكنجهی فالون گونگ را میداشت؟ چه كس دیگری چنین گستاخی و بیشرمی را دارد؟ ( استاد لبخند میزند) پس بنابراین آیا آن مریدان دافایی كه بخوبی عمل نكردهاند فرصتها را از دست نمیدادند؟ این حقیقت دارد كه استاد آزار و شكنجه را تأیید نمیكند، اما امور به جایی که امروز است رسیده است و هرچه باشد آزار و شكنجه اتفاق افتاده است. بعلاوه مریدان دافای بسیاری هستند كه خیلی خوب عمل كردهاند و بر آن غلبه کردهاند. اما در ارتباط با آنهایی كه به سمت مخالف رفتهاند و برای اهریمن چیزی را نوشتهاند، ما در ارتباط با این لكهی ننگ چه میتوانیم انجام دهیم؟ ما در ارتباط با آنهایی كه قبلاً از دافا نفع بردهاند و پس از آن در طی آزار و شكنجه به فا اعتبار نبخشیدهاند چه كاری میتوانیم انجام دهیم؟ باید به آنها فرصتی داده شود، درست است؟
افزایش پیوستهی تعداد افرادی كه از حزب خارج میشوند روند فروپاشی حزب شیطانی است. بزودی پدیدهای در جامعهی چین پدیدار خواهد شد: هنگامی كه گروهی از مردم در ادارهشان مینشینند، یا در كارخانه یا فروشگاهی هستند، یا دور میز شام مینشینند، یا حتی وقتی از دوستانشان در خانه پذیرایی میكنند، مكالماتشان چیزی میشود شبیه: "آیا شما انصراف دادهاید؟" (خندهی حضار) "بله، من مدتها پیش انصراف دادهام."، "اوه، چرا وقتی از حزب بیرون آمدی به من نگفتی؟" (خندهی حضار) همگی، دربارهی آن فكر كنید، زمانی كه جامعهی چین به این مرحله میرسد، آیا حزب شیطانی هنوز هستی خواهد داشت؟ افراد بد فكر میكنند كه از آنجا كه آنها علیالظاهر ابزارهای قدرتی در دست دارند كه همسو با دیكتاتوری است مشکلی نخواهند داشت. اهریمن آهسته به از بین رفتن ادامه خواهد داد، و حزب پلید در مواجهه با انتخاب مردم ناتوان خواهد بود. در واقع قبل از ۲۰ جولای ۱۹۹۹، در نامهی سرگشادهام به آنها گفتم كه آزار و شكنجه باعث میشود كه آنها اعتماد مردم را از دست بدهند. در حقیقت، زمانی كه تعداد افرادی كه از حزب خارج میشوند به پنج میلیون رسید، بنیاد حزب اهریمنی از ریشه كنده شد. بنابراین وقتی تعداد افراد خارج شده از حزب به پنج میلیون رسید، اعضا حكچ، از بالا تا پایین، دیگر اعتمادی به حزب پلید نداشتند. (تشویق حضار) زیرا آنها میدانند كه وقتی حزب پلید در بستر مرگش میباشد هیچ كسی قادر به احیای دوبارهی آن نیست. هیچ كسی راهی برای انجام آن ندارد. (تشویق حضار)
مرید میپرسد: مردم معمولی میگویند كه بازیهای المپیك به چین فرصتی برای درخشیدن در صحنهی جهانی میدهد، و پس از آن حزب اهریمنی از هم پاشیده خواهد شد. ما باید چه برداشتی داشته باشیم؟
معلم: مردم عادی هر چیزی را كه بخواهند میتوانند بگویند. خوب، بازیهای المپیك چند سال دیگر است، بنابراین، این سؤال باقی میماند كه آیا حزبِ شرور تا آن زمان باقی میماند. و اینکه فرصت درخشیدن داشته باشد یا نه به انسانها بستگی ندارد. اجتماع بشری برای آن خلق نشده بود. به هر حال، چه چیزی برای درخشیدن وجود دارد؟ شما میدانید، قبلاً افرادی بودند كه نگران این بودند چه اتفاقی برای چین خواهد افتاد اگر حزب اهریمنی سقوط كند- فكری مضحك که توسط فرهنگ حزب پوسیده القا شد. زمانی كه حكچ فاسد متلاشی شود، آیا چین هنوز چین نخواهد بود؟ البته، افراد بسیار اندكی هستند كه هنوز در حال حاضر آن طرز تلقی را دارند. مردم اكنون بطور فعالانه دربارهی چیزها میاندیشند و میدانند كه حزب اهریمنی محكوم به شكست است. مردم چین هماكنون در حال اندیشیدن دربارهی این هستند كه چگونه جامعهی چین را وقتی حزب اهریمنی سقوط میكند تثبیت كنند. این چیزی است كه مردم در حال حاضر میگویند. ذهنیت و شیوهی تفكر مردم در حال تغییر است. همگی دربارهاش بیندیشید. چین، چین است، و تمدنی به ارزش پنجهزار داشته است. هنگامیكه یك سلسله میرود، آیا لازم است نگران باشیم كه سلسلهی جدیدی جایگزین آن نخواهد شد؟ وقتی خدایان میخواهند كه چیزی به هرج و مرج بیفتد، مطمئناً چنین خواهد شد، بدون در نظر گرفتن اینكه [مردم در آن] آنرا بخواهند یا نه؛ وقتی كه خدایان نمیخواهند دچار اغتشاش شود، مطمئناً آشوبگونه نخواهد بود، حتی اگر [مردم در آن] بخواهند كه چنین باشد. (تشویق)
حزب پلید، خود را به نظام ایدئولوژیكی ملت چین، بدنهای انسانی، و فرهنگ چین میچسباند. همزمان، فرهنگ چین را بتدریج تضعیف كرده و مردم چین را آزار و شكنجه میكند. اگر حزب شیطانی متلاشی بشود و ارواح اهریمنی آن، همه ناگهان از بین بروند- بهطوری که در جهان بشری نیست شوند- آیا چین هنوز چین نخواهد بود؟ (تشویق) علاوه براین، اگر مردم چین و آنهایی كه در قدرت هستند بتوانند حقیقتاً شیطانیبودن حزب پلید را درك كنند و آنچه كه بهترین صلاح ملت است را، مورد توجه قرار دهند، آنگاه جامعه مطمئناً تحولی پایدار را ایجاد خواهد كرد. اما البته، اینها فقط جملات هستند، و اینكه چگونه قرار است به پیش برود، توسط ارادهی بشر هدایت و گردانده نخواهد شد - خدایان نظم و ترتیبهای خودشان را دارند.
مرید میپرسد: استاد محترم دربارهی هنرهای زیبا و موسیقی صحبت كردهاند، بنابراین آیا نمایشگاههای هنر حقیقت- نیكخواهی- بردباری و جشن سال نو از اهمیت ژرفی برخوردار هستند؟
معلم: مهم نیست كه مریدان دافا چه استعدادهایی دارند و مهم نیست كه اینها دربرگیرندهی چه جنبهای از فرهنگ در اجتماع بشری میباشند، اینها استعدادهایی هستند كه انسانها دارا هستند. این حداقل چیزی است كه باید در این لحظه درك شود. مریدان دافا در حال استفاده از تواناییهای منحصر به فرد خودشان در حالیكه به فا اعتبار میبخشند هستند. اینها چیزهایی هستند كه مریدان دافا میبایستی انجام دهند، و میتوان گفت كه آنها در حال بكاربردن حداكثر استعدادهایشان هستند تا آنچه را كه مریدان دافا باید انجام دهند انجام دهند، بنابراین این كاری عظیم است. در حقیقت، آیا این برای هركسی مصداق ندارد؟ آنهایی از شما كه در كار كامپیوتر ماهر هستید در حال غلبه بر مسدودسازی اینترنت و آشكارسازی از طریق اینترنت هستید، و البته كسانی با استعدادهای دیگر وجود دارند. همه همینطور است. آنهایی كه در واقع استعدادهای خاصی ندارند در خیابانها فلایر میدهند، و تقوای عظیم به یک اندازه است. اینطور نیست که کسی به دلیل اینكه آنچه را كه او انجام میدهد جامعه از نظر علمی یا تكنولوژیكی، پیشرفته در نظر نمیگیرد، نخواهد توانست در تزکیه به قلمروی والایی برسد. این غیر ممكن است. (تشویق)
مرید میپرسد: رسانههای ما پیشگوییهای كهن را كه گفته است حكچ در سال خروس سقوط میكند و چیزهایی شبیه آن را برجسته جلوه داده است. اما همه چیز در طی اصلاح- فا در حال دگرگونی است. اگر آنچه كه اتفاق میافتد با پیشگوییها جور در نیاید، آیا به شهرت رسانههای ما آسیب نمیرساند؟
معلم: در ارتباط با صدمه زدن به شهرت رسانههای ما، خوب، چیز زیادی برای صحبت دربارهی آن وجود ندارد. اما [میخواهم بگویم كه] رسانه فقط رسانه است، این چیزها نوعی از حقیقت نهایی نیستند، و مریدان دافا نباید بیش از حد به آنها وابسته شوند. بسیاری از افراد همیشه به آنچه پیشگوها گفتهاند و اینكه چرا بدان صورت اتفاق نیفتاد، وابسته هستند. آنها شروع كردهاند كه این چیزها را به عنوان فا در نظر بگیرند. فراموش نكنید كه از زمان آغاز اصلاح- فا همه چیز میبایستی به واسطهی نیازهای آینده تعیین میشد، شامل روندی كه خود اصلاح- فا از میان آن میگذرد. پیشگوییها فقط میتوانند زمانی مورد استفاده قرار گیرند كه موجب نجات مردم میشوند. همچنین افرادی هستند كه میگویند، "چیزی كه استاد گفت به نظر میرسد كه به چنین و چنان منتهی شود، اما وقتی كه زمانش رسید چرا اتفاق نیفتاد؟" [افرادی كه بدین طریق احساس میكنند] در واقع همه در حال گمانهزنی هستند. آیا وابسته بودن به زمان یك وابستگی نیست؟ فقط زمانی كه بدون هرگونه غفلت یا شكاف و رخنهای تزكیه میكنید بهترین تزكیه میباشد. مریدان دافا بطور آشكار و با اطمینان در حال انجام آنچه كه در نظر گرفته شده كه انجام دهند هستند. وقتی [قادر هستید كه آنرا انجام دهید] و هیچگونه افكاری مبنی بر وابسته بودن به افراد و چیزهای دیگر ندارید، اهریمن جرأت نمیکند از شكافها و رخنههای شما بهرهبرداری كند، و چیزهای نادرست بهمجرد دیدن شما پا به فرار میگذارند، زیرا شما هیچگونه غفلتی كه مورد بهرهبرداری قرار گیرد ندارید. زمانی كه اهریمن میتواند شاگردان را آزار و شكنجه كند، آیا به این دلیل نیست که اهریمن موفق میشود كه از شكافها و رخنههای شاگردان كه از وابستگیهایشان نشأت میگیرد، بهرهبرداری كند؟ آیا در درجهی اول این دلیل آن نیست که چرا اهریمن میتواند شاگردان را مورد شكنجه و آزار قرار دهد؟ این شامل بسیاری از شاگردان كه احساس ناراحتی جسمی میكنند، میشود، حتی تا مرحلهای كه بهنظر میرسد شرایط حادی دارند یا در بعضی موارد حتی نابهنگام در میگذرند. آنجا عواملی كه توسط نیروهای كهن نظم و ترتیب داده شدند دخیل هستند، اما همچنین عاملی وجود دارد مبنی بر اینكه شاگردان خودشان آنچنان درستكارانه در حال عمل كردن نیستند. اگر [شما] حقیقتاً به طریقی صالح عمل كنید، هیچكس جرأت نخواهد كرد یك انگشت علیه شما بلند كند. (تشویق) گفتن آن آسان است، اما برای تزكیهكنندگان، همانطور كه تزكیه میكنند انجام آن خیلی سخت است، و استاد آنرا میبیند. اما نكتهای است كه میخواهم بیان كنم: هرچه که باشد، افكار درستی داشته باشید و بطور درستكارانهای عمل نمایید، و هیچ آزمایشی وجود نخواهد داشت كه نتوانید از آن بگذرید. حتی اگر چیزها بسیار نگران كننده شوند، و ندانید كه مشكل خودتان كجا قرار دارد، نمیتوانید بدون افكار درست باشید. شرایط و وضعیت هر طور که باشد، ایمان بنیادین شما به دافا نمیتواند متزلزل شود، زیرا زمانی كه [ایمان شما قدرتمند باقی میماند]، حتی اگر نتوانید چیزی را كاملاً درك كنید، یا کاری را بخوبی انجام ندادهاید و از آزمایشی مهم موفق بیرون نیامدهاید، یا حتی اگر بدن انسانیتان را از دست دادید و این جهان را ترك كردید، با این وجود به كمال خواهید رسید. (تشویق) زیرا استاد این آزار و شكنجه را تأیید نمیكند، و آن كار به وسیلهی آزار و شكنجه بر شما انجام شد. بنابراین باید مطمئن شوید كه به آن توجه میكنید. در آن لحظه، اگر ناگهان مواضعتان را عوض کنید و در آن لحظه بد شوید، بنابراین، هر چیزی از شما ممكن است خاتمه یابد. افكار درست شما باید به حد كافی قوی باشد، و حتی زمانی كه آزمونی را بخوبی نگذراندهاید، نمیتوانید در ارتباط با بنیادیترین موضوع متزلزل شوید. مریدان دافا، بگذارید دربارهی یك اصل به شما بگویم. اگر یك فرد معمولی بتواند در طی این زمان، هنگامی كه مریدان دافا آزار و شكنجه میشوند، كارهای مریدان دافا را انجام دهد، این فرد بطور حتم موجودی خدایی خواهد شد، هر چند كه یك فرد عادی باشد كه تزكیه نكرده است. (تشویق) شما كار بسیار زیادی انجام دادهاید و اگر موضوع، غلبه نكردن بر یك یا دو امتحان یا تجربهی دشوارِ بزرگِ برنامهریزی شده توسط نیروهای كهن باشد- اگر همهاش همین باشد- این فقط مسئله ای مربوط به سطح كمال شما است، نه موضوع اینكه آیا درکل به كمال خواهید رسید. (تشویق)
مرید میپرسد: آیا لی فنگ [۲] محصول فرهنگ حزب اهریمنی نیست؟ آیا میتواند در جوآن فالون باقی بماند؟
معلم: حزب اهریمنی خودش را به ملت چین و بدنها و فرهنگ مردم چین چسبانده است. آن از ملت و فرهنگ چین استفاده میکند تا به مردم چین و فرهنگ چین صدمه بزند. لی فنگ در واقع یك روح كمكی دارد كه پراتییكابودا است (فرد خود بصیرت یافته). البته،این وضعیت موجودات الهی در كیهان قدیم است. تا جایی كه به موقعیت او در آینده مربوط میشود، چیزی متعلق به آینده است. اینكه ارتباط او تا چه گسترهای میرود و چه نوع روابط مستقیمی با حزب شیطانی دارد در آینده مشاهده خواهد شد.
مرید میپرسد: آیا ما میتونیم جوآن فالون را با صدای بلند خوانده و از طریق ایستگاه رادیویی پخش كنیم؟ به مدت پانزده دقیقه در هفته؟
معلم: این طور نیست كه نمیتوانید از طریق رادیو آنرا پخش كنید، اما به نظر میرسد كه هنوز زمانش كاملاً نرسیده است. لازم است برنامهریزی، بر اساس آنچه مخاطبین امروزی دوست دارند ببینند یا گوش كنند باشد، و [آنچه كه منظور نظر شما است] فقط زمانی قابل انجام شدن است كه مردم بطور گستردهای دافا را درك كردهاند. بطور متداول، فقط زمانی شنوندگان بیشتری خواهید داشت كه برنامههای شما متناسب با سلیقهی مخاطب باشد. و فقط پس از این اینکه آن رخ داد شما میتوانید به اثر آشكارسازی حقیقت و نجات موجودات ذیشعور دست یابید. اگر مضمون مربوط به دافا زمان زیادی را پر کند، مردم معمولی كه تزكیه نمیكنند آنرا جالب نخواهند یافت. مفهوم درونی دافا نمیتواند آنجا اینچنین بسیار سطحی برای مردم معمولی به کار برده شود، بنابراین پخش آن بدان شیوه نمیتواند موثر باشد. آیا نجات مردم نباید با خردمندی انجام شود؟ زمانی كه مردم سطح درک معینی را از دافا داشته باشند، شاید انجام آن قابل قبول باشد. در این مرحله، به نظر نمیرسد كه این زمان خیلی مناسب باشد.
مرید میپرسد: آیا اصلاح- فا از زمان بسیار دوری آغاز شد؟
معلم: آن دو سال قبل از اینكه آموزش فا را آغاز كنم شروع شد. اما برخی از شاگردان دیدهاند كه آن در گذشتههای دور، دهها هزار سال قبل، دهها میلیون سال پیش یا حتی فراتر از آن آغاز گشت. آیا اینطور است؟ بله. به خاطر اینكه زمان اینجا از زمان در آنجا متفاوت است، اینجا، اگر من چیزی را لحظهای پیش آغاز كرده باشم، در آنجا هم اكنون زمانی بسیار طولانی، شاید دههزار سال بوده است. تا به حال ما گذر شانزده سال را دیدهایم. در بسیاری از بُعدها میلیونها سال گذشته است. موضوع این است. این اختلاف زمانی وجود دارد.
مرید میپرسد: در حال حاضر بسیاری از شاگردان در واقع دربارهی رنگها آگاه هستند. استاد، لطفاً مقداری دربارهی رنگهای قرمز و سیاه صحبت كنید.
معلم: در كیهان، تیرگی و تاریکی بطور معمول اشاره بر موجودات و بُعدهای منفی میکند؛ به ویژه در بُعدهای سطح پایین یك ظاهر تیره عموماً دلالت بر موجودی منفی میكند. البته نه اینكه هر نمونهای اینگونه است. به عنوان مثال، بسیاری از دائوها لباس سیاه میپوشند. اگر چه حقیقت امر این است که موجودات منفی در واقع تیرگی را دوست دارند، و آنها بیقاعدهگی را هم دوست دارند. به هرحال، در ارتباط با موجودات منفی، قطع نظر از اینكه آنها از كدامیك از بُعدها هستند یا حتی اگر آنها شیاطین هستند، یا هر نوع از موجوداتی كه ممكن است باشند، اگر آنها درگیر آسیب رساندن به دافا نشوند و بر اصلاح- فا تأثیر نگذارند، موجوداتی نیستند كه در طی اصلاح- فا از میان برداشته میشوند.
موجودات منفی لازم است كه در كیهان هستی داشته باشند. اگر هر چیزی در كیهان مثبت و هر قلمروی مثبت میبود، بنابراین مثبت بودن از بین میرفت. البته، جایی كه بوداها هستند، قطعاً هیچگونه موجوداتی به كثیفی و بدی موجودات روی زمین وجود ندارند. هر دوی موجودات مثبت و منفی، خودشان را در قلمروهایشان به نمایش میگذارند، اما قلمروهای موجودات منفی نیز در همان سطح آنها میباشد. در سطوح پایین، موجودات نه چندان خوب حتی بدتر به نظر میرسند، در حالیكه موجودات خوب به خوبی آن موجودات سطوح بالاتر نیستند. این به واسطهی تفاوت در قلمروها ایجاد میشود. اگر هیچ موجودی منفی در كیهان وجود نداشت، همگی دربارهاش فكر كنید، اگر تمامی كیهان مثبت بود، سپس مثبت بودن به چه معنایی میبود؟ هیچكسی درك نمیكرد كه مثبت بودن به چه معنایی میبود، از آنجا كه هیچ چیزی برای مقایسهكردن نمیبود. اگر هر چیزی خوب بود، پس كجا بد را پیدا میكردید؟ به علت اینكه آنها چیزهای بد برای مقایسه با [خوبها] دارند، مردم میتوانند درك كنند كه خوبی چیست و بدی چیست. به خاطر شرور بودن اهریمنان، مردم توانستهاند درك کنند که نیكخواهی یك بودا چیست. همانطور كه قبلاً گفتم، مشقتها این حالت ذهنی را در موجودات به همراه میآورند: مردم فقط پس از صرف تلاشی بسیار زیاد است که دردهای لازم برای موفق شدن در چیزی را درك میكنند، در نتیجه از داشتن آن احساس شادمانی میكنند. و در طی این روند، سرزندگی و درخشش موجودات ذیشعور و كیهان تجلی خواهد یافت. چیزها حقیقتاً اینگونه هستند.
همچنین، همانطور كه همه میدانید، حزب شیطانی خودش را در دنیای انسانی تحت رنگ قرمز متجلی کرده است و رنگ قرمز را به عنوان نماد حزب شرور ارائه داده است. در آسمانها، تصویر اصلی آن، اژدهای سرخ شرور است. به این دلیل است كه چرا اینجا روی زمین درست از ابتدا آن شروع به پایهگذاری رژیمهای سرخ، انقلابات سرخ، ارتش سرخ، انقلابیهای سرخ در انقلاب فرهنگی، محافظین سرخ، بازوبندهای سرخ، پلاكهای گردن سرخ، پرچمهای سرخ، پنج ستارهی سرخ، چراغهای سرخ بزرگ، ستونهای سرخ بزرگ، دیوارهای سرخ، كرده است- در هر موردی، هر چیزی سرخرنگ است. حزب شیطانی آنرا یك "دنیای جدیدی سرشار از رنگ سرخ" مینامد. آن در واقع برای موجودات بشری ترسناك است- جهانی پر شده از رنگ سرخ. و حالا امروز زمانی كه حزب شیطانی به كلی در حال فروپاشی است، به آنچه حزب شیطانی به عنوان عملكردهایش در صحنهها در حال ارائه دادن است نگاه كنید: پردههای سرخ، چراغهای سرخ، لباسهای سرخ، دستههای سرخ- عجب، تمامی صحنه با رنگ سرخ پر میشود. اگر چراغهای بزرگ سرخ نیستند، پس پرچمهای سرخ در حال پركردن صحنه هستند. من عموماً به آن به عنوان "حزب سرخ شیطانی" اشاره میكنم. رنگ سرخِ روشن از نظر زیبایی شناسی یا از نقطه نظر آنچه بطور معمول در جامعه به آن دلالت میكند، میبایستی فقط به عنوان رنگ مكمل و تقویت كننده بكار رود، نه به عنوان یك رنگ اصلی. شما نمیتوانید یک قطعه بزرگ سرخ را بعنوان پسزمینه بكار ببرید، زیرا اگر چنین كنید، رنگهای دیگر نمیتوانند مشخص باشند. این دلیل آن است كه چرا رنگ سرخ باید فقط برای تكمیل و تقویت كردن بكار رود. پس چرا حزب شیطانی رنگ سرخ را چنین میستاید؟ آن در حقیقت انعكاسی از پرستشش از خون و نیازش به خوشنود کردن حس خونخوارگیاش میباشد. فرهنگ حزب شیطانی به طور آشكارا میپذیرد كه پرچم سرخ با خون رنگین شده است. حزب شیطانی آرزو میكند كه خیابانها از خون مردم لبریز شود. در واقع بسیاری از افراد از شیوهای که رنگ سرخ بكاربرده میشود متنفر هستند. برخی از شاگردانی كه اینجا در جمع حضار هستند لباس قرمز پوشیدهاند، اما البته، هیچ عنصری از حزب شیطانی در آن وجود ندارد چون شما مریدان دافا هستید. اكنون در پشت استفادهی حتی افراطیتر "حزب شیطانی سرخ" هدفی وجود دارد. در حال حاضر، شیوهای كه آن در فیلمها و صحنهها استفاده میشود، به سطح نامنسجم دیوانهواری رسیده است. اگر متوجه نشدهاید، نگاهی دقیقتر به برنامههایش بیندازید. آنها به این دلیل كه تعداد كمی از ارواح و موجودات اهریمنی باقی ماندهاند در حال انجام آن هستند و شیطان نزدیك به سقوط است، بنابراین در تلاش هستند تا صفهایشان را پر کرده و جرأتشان را تقویت کنند.
مرید میپرسد: من برخی از وابستگیهای اساسیام را در ارتباط با خیلی خودرأی بودن پیدا کرده ام، و آنها رشد مرا و نجات موجودات ذیشعور را تحت تأثیر قرار دادهاند، قلباً از استاد خواهش میكنم كه آن بخشهای خودرأی وجود مرا بردارد و آنها را دوباره خلق كند.
معلم: استاد در واقع از همه چیز محافظت میكند. اگر شما در برابر آن ایستادگی نکنید و كارها را با افكار درست اداره نكنید، اما در عوض بگذارید وابستگیها رفتار شما را هدایت كنند، پس آن تزكیه نیست. این چگونه میتواند درست باشد كه از استاد بخواهید همهی کارها را انجام دهد! اگر من دوباره شما را خلق میکردم، شما واقعاً دوباره بوجود میآمدید و آن كاملاً شما نمیبودید. این دلیل آن است كه چرا شما باید خودتان را تزكیه كنید. اصول فا تماماً آنجا در دسترس است. چرا اینطور است كه دیگران میتوانند آنرا بدست آورند، اما شما نمیتوانید؟ فا را بیشتر مطالعه كنید و نگاهی به برخی از مقالات Clearwisdom بیندازید كه شاگردان برای تبادل تجربه با یكدیگر نوشتند. آنها حقیقتاً فوقالعاده و در واقع با پختگی نوشته شدهاند. برخی از مقالات واقعاً خوب نوشته شدهاند. خودتان را با آنها مقایسه كنید و ببینید كه اشكالتان كجاست. شما باید مسیر خودتان را بپیمایید. وگرنه، هنگامی كه به آسمانها صعود كنید، دیگران از شما سؤال خواهند كرد، میگویند، "شما چگونه به اینجا صعود كردهاید؟ كدام قسمت حاصل روشنبینی خودتان است؟ حتی قادر به غلبهكردن بر یك چنین مسئلهی مهمی نبودید، و فقط پس از اینكه استادتان آنرا برداشت از آن گذر كردید. نمیتوانید بگویید كه درحال تزكیه بودید. شما مسیرتان را به اینجا به سمت بالا تزكیه نكردید. مگر اینطور نیست؟" با ماندن در آنجا احساس راحتی نخواهید داشت و پایین میآیید. (استاد میخندد) و آیا فكر میكنید زمانی كه به پایین برگردید میتوانید دوباره تزكیه كنید؟ این فرصت تقدیری را از دست ندهید. چه چیزی در ارتباط با آن اینقدر سخت میباشد؟ دربارهاش فكر كنید، [و خواهید دید كه] این دربارهی است که به حد كافی برای این فرصت تقدیری برای تزکیهتان ارزش قایل نشدهاید، دربارهی این است که به حد کافی برای فا ارزش قایل نشدهاید، و به حد کافی برای زندگی خودتان ارزش قایل نشدهاید. وقتی حقیقتاً این چیزها را درك كنید، بخوبی عمل خواهید كرد.
مرید میپرسد: مریدان دافای خارج چین دافا را در خارج كسب كردند زیرا آنها مأموریت خاص خودشان را دارند. در حال حاضر كه همهی مریدان در كار رسانهها درگیر میشوند، آیا این حقیقت دارد كه مریدان دافای بیشتری باید بیایند و به كار رسانهها ملحق شوند؟ بر طبق درك من، مریدان خارج باید همگی در حال انجام كار رسانهها باشند.
معلم: چه كسی این را به شما گفت؟ (خندهی حضار) آنچه كه اکنون در حال صحبت دربارهی آن بودم این بود كه چگونه مریدان دافا همگی در حال اعتباربخشی به فا بر طبق تواناییهای خودشان هستند. هنگامی كه به كار رسانهها ارتباط پیدا میكند، اگر میتوانید بنویسید، میدانید رسانهها چگونه كار میكنند، یا میتوانید تبلیغات بفروشید، یا كارهای تكمیلی دیگری برای نمایندگیهای رسانهها میتوانید انجام دهید، به معنی این است كه شما مهارت درست را برای انجام كار رسانه دارید و میتوانید پیشقدم شوید. آیا هر كسی در حال ارائهی تواناییهای خودش برای بكاربردن و پیدا کردن جای درست برای اعتبار بخشی به فا نیست؟ شما همگی کار مشابهی را انجام نمیدهید. هماکنون دربارهی آن صحبت کردم، درست است؟ [آیا نگفتم] كه راه بزرگ هیچ شكلی ندارد، و هركسی بطور فعالانه و موثری در میان طبقهی اجتماعی و حرفهی خود با استفاده از تواناییهای منحصر به فرد خودش در حال اعتباربخشی به فا است؟
مرید میپرسد: هنگامی كه فا را با مریدان خردسال میخوانیم، آیا درست است كه از کلمه هایی که نمیتوانند تشخیص دهند صرفنظر كنیم؟
معلم: آنها میتوانند دربارهی کلمه هایی که نمیدانند بپرسند و همدیگر را آگاه كنند. اگر هیچیك از كودكان كلمه را تشخیص نمیدهد آنوقت مسئلهای نیست كه از آن رد شوید- آنها بعداً میتوانند آنرا از بزرگترها بپرسند، و روندی را طی میکند. هنگامیكه با كلمهای مواجه میشوند كه آنرا تشخیص نمیدهند، اگر آنوقت مطالعه را برای آن روز متوقف كنند و منتظر بمانند تا بپرسند و پیدا کنند که آن كلمه چیست، [که باز مطالعه کنند]، این عملی نخواهد بود.
مرید میپرسد: آیا روح شیطانی حزب پلید در زمین گذشته وجود داشت؟
معلم: خیر، این فقط محصولی جدید از این زمین است. نیروهای كهن احساس میكنند كه کار بسیار بزرگی را انجام داده اند که توانستهاند حزب پلید را بیش از صد سال از بوجود آمدنش سرپا نگه دارند. به این دلیل که آن علیه كیهان است، و موجودات در سراسر كیهان دشمنان آن هستند و میخواهند آنرا از میان بردارند. برخی از افراد فكر میكنند كه ایالات متحده و جامعهی غرب میخواهند كه حزب شیطانی را شکست دهند. این انسانها نیستند که میخواهند حزب پلید را شکست دهند: این نیروهای كیهانی هستند كه در بُعد بشری در حال متجلی شدن میباشند. هرچند، موجودات بشری خودشان نیز مخالف چیزهایی از قبیل انقلاب خشونتبار و جدال طبقاتی كه حزب شیطانی از آن حمایت میكند هستند.
مرید میپرسد: بُعدهای دیگرِ متعلق به مردم معمولی غیر تزكیهكننده شبیه چه چیزی هستند؟
معلم: چرا شما دربارهی وضعیت فرد معمولی غیره تزكیهكننده دلواپسی دارید؟ مشکل است گفته شود که حتی آیا آنها بُعدهای دیگری دارند. تعدادی از افراد هنگامی که در حال انجام کارهای بدی بودند آنها را از بین بردند. برخی از آنها دارند، و برخی دیگر آن را ندارند.
مرید میپرسد: من یك مرید دافای تایوانی در شمال امریكا هستم. مریدان دافای تایوان برای استاد گرانقدر درود میفرستند.
معلم: از همهی شما تشكر میكنم.(تشویق)
مرید میپرسد: آیا شاگردانی كه در سانفرانسیسكو در جلوی كنسولگری دادخواهی میکنند میتوانند نه شرح و تفسیر را بین مردم، چینی و غیر چینی، که به كنسولگری رفت و آمد میکنند توزیع كنند؟
معلم: مطمئناً میتوانند. همانطوركه در حال صحبت دربارهی نُه شرح و تفسیر هستیم، میخواهم با شما دربارهی آن كمی بیشتر صحبت نمایم. هنگامیكه نه شرح و تفسیر منتشر شد، بسیاری از افراد گفتند كه شما در امور سیاسی درگیر شدید، برخی از شاگردانی كه ترس ذهنشان را عاجز کرده بود همان نقطه نظر را داشتند. اما چه چیزی برای ترسیدن وجود دارد؟ اگر نه شرح و تفسیر چیزی نبود كه استاد خواست انجام شود، آیا مریدان دافا میتوانستند آنرا انجام دهند؟
شما هدف از انتشار نه شرح و تفسیر را میدانید، درست؟ از روزی كه آزار و شكنجه آغاز گردید، مریدان دافا در سراسر جهان، شامل افرادی در سرزمین چین، نوشتن به حكومت مركزیِ آن حزب شیطانی را پیگیری کردند. هر یك از هفت عضو كمیتهی مقاومت پولیتبورو، شامل آن شیطان شرور، تعداد بسیار عظیمی از نامهها را هر روز میسوزاندهاند. شیطان شرور هر روز سطلی از نامهها را سوزانده است. ما حقیقت را برایش آشكار كردیم و از آن خواستیم كه آزار و شكنجه را متوقف نماید، اما آن بر ادامهی آزار و شكنجه پافشاری كرد. در نهایت، در ۲۰ جولای ۱۹۹۹ کاملاً آن را عملی كرد. حتی با وجود آن، هنوز فرصتهایی به آن دادم. ما حقیقت را دوباره برایش آشكار كردیم، و در حالی كه شكنجه میشدیم، سال دیگری را به آن دادیم. نامهها به تأثیری كه آزار و شكنجه بر خود [شیطان پلید]، ملت، و حتی بر حزب شیطانی خواهد گذاشت اشاره كردند. چیزها بسیار آشكارا شرح داده شدند، اما هنوز دست از آزار و شكنجه برنداشت. به عبارت دیگر، آزار و شكنجه حتی پس از یكسال آزار و اذیت متوقف نشد. هنوز به آزار و شكنجه ادامه داد. سپس مریدان دافا به مردم دنیا گفتند كه آن شیطانِ پلید بوده كه مصممانه، با سماجت از قدرتِ حزب فرومایه در جهت آزار و شكنجهی شاگردان فالونگونگ استفاده كرد. آن دلقك در واقع تصور كرد كه امپراطور بود. حسادت، قالب ذهنی منحرف، و خشم غیرمنطقی او به این آزار و شكنجه منتهی شد. ما سپس آن را در مقابل مردمِ تمامی دنیا افشا كردیم و گذاشتیم تمامی مردم دنیا دربارهی آن دلقك كه قوهی تفكر خود را از دست دادهبود آگاه شوند. زمانی كه آزار و شكنجه هنوز ادامه داشت، ما دور دنیا دادخواهیها را علیه آن آوردیم. هرچند بسیار وحشی است، در واقع خیلی ترسو است. زمانی كه دید فاجعهها درست در مقابلش نمایان میشوند، تا حد مرگ ترسید. اما روح شیطانی حزبِفرومایه و ارواح و موجودات پوسیدهی آشفته این دلقك را كنترل كردند، كه در موقعیتی بود كه بازگشتی باوقار برایش غیرممكن بود. آنها از افكار شیطانیاش برای تداومبخشیدن به آزار و شكنجهی شاگردان فالونگونگ، امتیاز گرفتند و آزار و شكنجه هنوز متوقف نشد. سپس مریدان دافا آن را بیشتر افشا كردند و در یك گسترهی وسیعتر در تمام دنیا آن را تحت پیگرد قانونی قرار دادند. پس از آن دیگر نتوانست چهرهاش را نشان دهد. هیچ رهبر كشوری در هیچ كجای دنیا به این حد رسوا نبودهاست. در تاریخ چین، هرگز امپراطوری نبوده است كه اعمالش توسط مردم اینطور تمام و كمال در طول حكومتش افشا شود. اعمال نشات گرفته از آن ذهن پیچ و تابخورده در واقع مردم دنیارا بیزار كرده است. علیرغم اینكه اولین امپراطورِ كین چقدر پلید بوده است، مردم فقط پس از اینكه وی درگذشت دربارهی او صحبت كرده و او را مورد قضاوت قرار دادند. هیچ امپراطوری كاملاٌ مثل این در حالی كه هنوز بر سر قدرت باشد رسوا نشدهاست _ رسوا، یعنی به حدی که متعفن و کثیف شده است. رهبران در بسیاری از كشورها درحال صحبت دربارهی آن هستند، معتقدند كه آن از نظر روانی بیمار و غیرمنطقی است، یك ابله معیوب از نظر روانی.
تزكیهكنندگان در سفر بسوی الهیت هستند. آنها هیچیك از موجودات بشری را به عنوان دشمنشان در نظر نمیگیرند، و نهایت سعیشان را در نجات تمامی موجودات ذیشعور میكنند. حتی اگر فردی به حدی بد شود كه دیگر نتواند نجات دادهشود، با این وجود ما نمیگذاریم كه انجام دادن آزار و شكنجه را ادامه دهد. همانطور كه همه میدانید، آن در طی جایگزینی دورهای مقامات حكومتی از قدرت بركنار شد. حقیقت این است كه آن بسیار دیوانه و غیرقابل كنترل شده بود، و نیروهای كهن باعث بركناری آن شدند. نیروهای كهن میدانند كه آن از پاسخگوبودن در قبال كارهای بدی كه در حال انجام آن بود ترسید، و از این رو افرادش را در سطوح بالای حزب شیطانی جای داد. نیروهای كهن فکر كردند كه كه بدین طریق آنها توانستند به هر صورت قدرت را به تعادل برسانند. بعلاوه، یك چنین نظم و ترتیبی، گذاشت كه عوامل شیطانی حزب به سطح بیایند. این [دوچیز] با این همه، پیوسته در حال استفاده از یكدیگر بودهاند. با این وجود، مریدان دافا حزب شیطانی را افشا میكنند، به همه كمك میكنند تا مورد بررسی قرار دهند كه چرا حزب شیطانی خواسته است كه فالونگونگ را آزار و شكنجه كند، حزب شیطانی چیست، و فالونگونگ چیست. در تمام مدت مریدان دافا در حال توضیح دربارهی اینكه فالون گونگ چیست بودهاند، و اكنون شما اینكه حزب شیطانی چیست را هم توضیح خواهید داد.
منظور مریدان دافا برای انجام این كار براندازی حزب شیطانی نیست، و چه رسد به اینكه نقشهای برای چنگانداختن به قدرت باشد. مریدان دافا آن را افشا میكنند تا به مردم كمك كنند كه ماهیت حقیقی آن را به وضوح ببینند، همكاری با آن را در زمینهی آزار و شكنجهی فالونگونگ متوقف كنند (تشویق). این هدف ماست. قانون بودا چیزی جدی است، به هر حال؛ زمانی كه تصمیمی اتخاذ میشود، زمانی كه كاری شروع میشود، باید به اتمام برسد. بنابراین، وقتی نه شرح و تفسیر منتشر شد، زمانی كه تصویر حقیقی به مردم دنیا و مردم چین نشان داده شد، من دانستم که ح ك چ شیطانی بطور حتم متلاشی خواهد شد. با این همه، قدرت قانون بودا دست اندر كار است. البته، من قبلاٌ گفتم، و شوخی نبود: اگر نه شرح و تفسیر موثر واقع نشود، ما شیوههای دیگری داریم. (تشویق) ما به خشونت متوسل نخواهیم شد، و استفاده از هر شیوهی صلحآمیزی كه برای پایان دادن به آزار و شكنجه وجود دارد را در معرض نمایش قرار میدهیم. به قول معروف، "قانون بودا بیكران است." اگر به آن ایمان ندارید، فقط منتظر باشید و ببینید. (تشویق)
البته نه شرح و تفسیر بیش از حد کفایت است. (معلم میخندد) از آنجا که خدایان لحظهای که حزب شیطانی آزار و شکنجهی فالون گونگ را آغاز کردند، تصمیم به از بین بردن آن گرفتند، ایمان هر فرد چینی به حزب شیطانی یا فقدان آن مسئلهای شده است در تعیین اینکه آیا درآینده آنها دور ریخته خواهند شد. این نقشی است که نه شرح و تفسیر در آشکارسازی حقیقت ایفا میکند. خدایان آن را دیدهاند، و آن دلیل این است که چرا تمامی موجودات بالاتر، به همین طریق هر دوی خدایان مثبت و منفی، قطع نظر از مبدأ و هدفشان، همگی در حال استفاده از مردم عادی برای حمایت از نه شرح و تفسیر در چین هستند. بخش کردن نه شرح و تفسیر در چین محدود به مریدان دافا نیست؛ مردم عادی نیز، در حال آوردن نه شرح و تفسیر در تعداد بسیار زیاد، حتی توسط کانتینرهای حمل بار بودهاند. همچنین، تعدادی از مردم عادی نه شرح و تفسیر را در موسسات چاپ، تدوین و چاپ میکنند، تمامی خدایان در حال انجام این کارها هستند. این میرساندکه مریدان دافا تنها افرادی نیستند که این نقش را در نجات موجودات ایفا میکنند. حتی مردم عادی و تعداد بسیار زیادی از مردم معمولی در حال انجام آن هستند. حزب شیطانی در حال آزار و شکنجهی مردم چین در طول سالهای بسیار زیادی بوده است. در طول مدتی که در جامعهی چینی بوده است، درست از زمان تاسیس آن، در تعدادی از جریانات سیاسی، به بیش از دو سوم مردم چین آسیب رسانده است، و تعداد زیادی از مردم از حزب شیطانی نفرت دارند. برای تعدادی در چین آن در واقع انزجاری شدید است. آن مردم این کار را میکنند. خدایان در حال استفاده از هر فرصتی برای حمایت از نه شرح و تفسیر هستند. خواهید دید، بزودی آن برای حزب شیطانی پایانی خواهد بود. (تشویق) این چیزها اتفاق میافتند زیرا این مسئله که انسانها باقی بمانند یا از بین بروند به اینکه آیا موجودات در سطوح بالا میتوانند باقی بمانند ارتباط دارد، و آنها شامل گروههای بسیاری از موجودات هستند. بعلاوه ، تقریبا آن با تمامی موجودات آسمانی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم ، رابطه دارد.
برخی از مردم سوال کردهاند، " آیا مردمی از کشورهای دیگر احتیاج دارند که انصرافشان از حزب را اعلان کنند؟ " آن موضوع مهمی برای کشورهای دیگر نیست. حزب اهریمنی در اروپای شرقی سقوط کرد ، زیرا مردم مخالف آن بودند . مردم آنجا هر چه را که باید انجام شود در حال حاضر انجام دادند، مردم چین آن را انجام ندادهاند. مردم چین باید اظهاریه بنویسند. به هر طریقی که باشد، شما باید بطور علنی اعلان کنید که از حزب شیطانی کنارهگیری میکنید . زیرا برای مردم چین ، تمام مسیر با شروع به عنوان یک پیشاهنگ جوان در مدرسهی ابتدایی تا عضوی از لیگ جوانان شدن و سپس عضوی از حزب شدن ، پیمانهایی را در مقابل پرچم خونین بستهاید . عهد و پیمانهایی که بستهاید مسائل سادهای نیستند . خدایان آنها را سوگندهایی خونین در نظر میگیرند. این دلیل آن است که چرا مردم چین باید انصراف خود را آشکارا بیان کنند. در غیر این صورت آن به حساب نمیآید . ممکن است بگویید که در حال حاضر در ذهنتان از مدتها پیش از آن انصراف دادهاید و دیگر مقرری حزب را نمیپردازید. خیر، این به حساب نمیآید. وقتی در مقابل پرچم خونین آن سوگند خونین در آسمانها را خوردید، عملی که خدایان در آسمانها به طور مستقیم شاهد آن بودند، شما گفتید که تمامی زندگیتان و هستیتان را برای حزب فرومایه وقف میکنید. با بیان آن جملات و با خوردن یک چنین سوگند خونین حساسی، اکنون میخواهید آن را بسیار سطحی و برای حفظ ظاهر انجام دهید؟ این قابل قبول نیست. بنابراین اگر آنها میخواهند آن را در مرحله بعدی پشت سر بگذارند، باید آشکارا استعفایشان از حزب را اعلان کنند. باید برای اعلان این خبر دست به عمل بزنند ، این قابل قبول نیست که بدون هیچ عملی قدمی برداشته نشود.
مرید میپرسد : ما شاگردان ویتنامی در حال ترجمه جوآن فالون هستیم. ما همیشه احساس میکنیم که ترجمهی ما دقیق نیست، و این بالغ بر دو سال ادامه داشته است، استاد ، لطفا ما را راهنمایی کنید.
معلم: تا جایی که به ترجمهی جوآن فالون مربوط میشود، با شاگردانی که این کار را به زبانهای دیگری انجام دادند صحبت کنید و شاید به این درک برسید که ترجمهی دقیق و بدون نقص غیر ممکن است. البته، اگر از ویتنامی اصلیِ کهن استفاده میکردید، تقریبا نیازی به ترجمهی آن نمیبود زیرا یک زمانی لغات چینی در تقریباً تمامی قسمتهای آسیا استفاده میشد. اما بعداً زمانی که فرانسه آن لغات را برای ویتنامیها به وجود آورد، طرز تفکر معاصر ویتنامی را از فرهنگ باستانیاش جدا کرد. مردم ویتنامی عصر جدید در واقع در رابطه با طرز تفکرشان تحت تاثیر قرار گرفتهاند. تقریبا در زبان ویتنامی معاصر هیچ مفهوم درونی وجود ندارد، و این دلیل آن است که ترجمهی آن به طور دقیق بسیار مشکل است. بنابراین باید فقط شیوهی ترجمهی استفاده شده توسط انگلیسی و زبانهای دیگر را مد نظر قرار دهید. نهایت سعیتان را در شرح معنی ظاهری آن به وضوح بکنید، و این کافی خواهد بود. احتیاجی نیست که اصول دافا را در سطوح بالاتری ترجمه کنید. فا معنی درونی سطح بالاتر را نشان میدهد، و این تجلی مفهوم درونی فا در قلمروهای مختلف است.
مرید میپرسد: ما موضوع سرمایهگذاری در بازار بورس را چگونه باید اداره کنیم؟ من در کارم با این مسئله مواجه میشوم.
معلم: اگر شما در حال اشاره به این موضوع به عنوان یک حرفه در اجتماع بشری هستید، چیزی نیست که بتوانید آن را قسمتی از تزکیه بدانید. اگر چه شما یک مرید دافا هستید، کار شما در اجتماع تزکیه نیست، اما تزکیهی شما در اجتماع در کارتان منعکس خواهد شد. این چگونگی ارتباط آنها با هم است. حرفهی شما در اجتماع معمولی هر چه که باشد، باید آن را بر طبق قوانین و قالبهای اجتماع بشری انجام دهید. این چگونگی عملکرد آن است. اما در ارتباط با تفاوت مابین بورسبازی و سرمایهگذاری، این مسئلهای از وضعیت جامعه است. شاگردان ما باید نهایت سعیشان را بکنند تا بخوبی خودشان را اداره کنند. اگر احساس میکنید که یک دور نمای تجاری، یک فرصت، وجود دارد، پس بروید و انجامش دهید. فرصت سرمایه گذاری ضرورتاً همان بورس بازی نیست، آن لزوما در زمرهی بورسبازی قرار نمیگیرد. زیرا همانطور که مشاغل در جامعه توسعه پیدا کردهاند، به نظر میرسد که تمامی بخشها، به خصوص در دورههای اخیر اشباع شدهاند. بنابراین تازهواردها درمییابند که برایشان سخت است جای پایی بنا کنند، و هنگامی که فردی فرصتی را پیدا میکند، آن یک فرصت شغلی است. اگر شما درک واضحی از موضوعاتی شبیه این داشتهباشید، امور خوب از کار در میآیند. کار خودش به تنهایی تزکیه نیست.
مرید میپرسد: من نمیتوانم همگام با پیشرفت اصلاح - فا به پیش بروم و، در ارتباط با سه کار، در آشکارسازی حقیقت بخوبی عمل نکردهام. واقعاً دربارهی این مسئله نگران هستم. هرچند در مطالعهی فا و حفظ کردن فا به شدت در حال کار کردن هستم. آیا قادر خواهم بود پیشرفتی سریع داشته باشم؟ از طرف مریدان دافا از منطقهی فنگتای پکن به استاد درود میفرستم!
معلم: از همه تشکر میکنم! اگر بخوبی عمل نکردهاید، سعی کنید که بتدریج رشد کنید. این خوب است که میدانید لازم است بر آن تمرکز کنید. نگران شدن فایدهای ندارد، و یک وابستگی است. نگران نباشید و فقط آنچه مریدان دافا باید انجام دهند انجام دهید. نگاه کنید دیگران چگونه در حال انجام آن هستند و آنها را سرمشق قرار دهید. بتدریج راه خودتان را روشن خواهید کرد، و بتدریج قادر خواهید بود آنرا در مسیرتان انجام دهید.
مرید میپرسد: شاگردان پرویی و اسپانیایی به استاد گرانقدر درود میفرستند!
معلم: متشکرم! (تشویق) اکنون تعداد شاگردان شمال امریکا بتدریج در حال افزایش است و شاگردان قدیمیتر در حال بالغشدن هستند. اینها پیشرفتهای بزرگی هستند. هنوز مریدان دافا تقریباً تنها امید بشریت در تعدادی از مناطق شدهاند. حتی اگرچه در ظاهر جامعه در حال فعالیت است و به نظر میرسد که مریدان دافا عملا توسط بخشهای صنعتی و تخصصی مورد توجه قرار نمیگیرند، واقعیت این نیست. موجودات خدایی و تمامی موجودات ذیشعور کیهان در حال تماشاکردن هستند. موقعیتی که مریدان دافا در آن هستند و نقشهایی را که در حال ایفای آن هستند هر دو با نجات موجودات ارتباط تنگاتنگ دارند.
مرید میپرسد: در افشای شرارت ح ک چ، رسانههای ما چگونه میتوانند امور را بخوبی اداره کنند تا اینکه مردم عادی بتوانند به پذیرش و حمایت از ما ادامه دهند؟
معلم: شما باید به خاطر بسپارید که افکار درست شما میتواند مردم عادی را تغییر دهد و اینکه شما توسط آنها هدایت نمیشوید. اگر مردم عادی چیزی میگویند و با شما تداخل میکنند، به دل نگیرید، و فقط آنچه لازم است انجام شوند انجام دهید. منشا افکار انسانها بسیار پیچیده هستند، و در موارد بسیار زیادی این تصورات و عقاید مردم است که در حال حرف زدن است، نه افکار حقیقی یا وجود واقعی آنها. بنابراین چیزهایی را که میگویند ظاهری است نه آنچه منظور آنها است. آنها چیزهایی را که الآن گفتند پس از گفتن آن را فراموش میکنند. آنها حتی اظهارات خودشان را جدی در نظر نمیگیرند، بنابراین چرا شما [در نظر بگیرید]؟ دربارهی آنچه آنها میگویند نگران نباشید، [اما] هر جملهای که شما میگویید برای آنها همانند رعدی است.
مرید میپرسد: تعداد بسیار معدودی از شاگردان با سابقه برای مدتی در حال انجام کار دافا بودهاند بدون اینکه فا را مطالعه کرده یا تمرینها را انجام دهند. اگر این امر مدت زیادی طول بکشد، آیا آنها در حال تزکیه کردن هستند؟
معلم: این مشکل واقعاً وجود دارد. بسیاری از مریدان دافا در حال بهدوش کشیدن چندین پروژه در ارتباط با دافا هستند، و چیزهایی که به فا اعتبار میبخشند لازم است انجام شوند، بنابراین آنها برای مطالعهی فا وقت ندارند یا وقت کمی برای مطالعهی فا و انجام تمرینها دارند. آنها در واقع نمیتوانند این کار را برای مدت زیادی ادامه دهند. زیرا ما همه میدانیم که، مخصوصاً وقتی به شاگردان سرزمین چین ارتباط پیدا میکند، اینکه یک شاگرد میتواند تحت آن شرایط مسیر را بدرستی و بخوبی بپیماید تماماً وابسته به مطالعهی فا بخوبی است. اگر فا را بخوبی مطالعه نکنید افکار درست شما قوی نخواهد بود؛ اگر فا را بخوبی مطالعه نکنید تغییرات در لایهی ظاهری برای شما کند خواهد بود و نقش شما در بازداشتن شیطان در جامعه ضعیف خواهد بود.
مرید میپرسد: وضعیت نیروهای کهن اکنون شبیه چیست؟ آیا هستی آنها فقط بخاطر تزکیهی مریدان و اینکه موجودات ذیشعور موقعیت خودشان را بدرستی تعیین کنند است؟
معلم: به بیانی ساده، آنها بخاطر هستی خودشان وجود دارند. هرچیزی را که انجام میدهند بخاطر هستی خودشان است. اگر آنها در اداره کردن مریدان دافا موفق میشدند، این کیهان به پایان میرسید گویی هیچ چیزی دگرگون نشده و همانند گذشته باقی میماند. وضعیت این است. اما اینگونه نخواهد بود. آینده هیچ چیزی از نیروهای کهن را قبول نخواهد کرد، و تغییر اجتنابناپذیر است. نظام کلی نیروهای کهن قبلا متلاشی شدهاست، زیرا اصلاح _ فا آن را در بالاترین مکان از بین بردهاست. فقط اینطور است که چیزهایی را که نیروهای کهن در گذشته در این جهان بجای گذاشتند هنوز در حال داشتن اثری ظاهری است؛ چیزهایی که از بین نرفتهاند هنوز در حال عملکردن هستند. اما در ارتباط با آنچه برای موجودات ذیشعور اتفاق خواهد افتاد، علیالخصوص موجودات بشری، نیروهای کهن نسبت به آن کاملا بیتفاوت هستند.
مرید میپرسد: موجودات و انسانهایی که هنوز بیدار نشدهاند دور ریخته خواهند شد. آیا آنها در آینده فرصتهایی برای نجات خواهند داشت؟
معلم: موجوداتی که به هر حال آگاه نشدهاند هنوز هم وقت دارند که هماکنون آن را انجام دهند، آیا ندارند؟ و اما در ارتباط با آینده، ما هیچ تصمیم قطعی نگرفتهایم. مریدان دافا فقط باید به جلو بروند و کارهای مریدان دافا را انجام دهند. اگر موجوداتی که حقیقتاً نمیتوانند نجات یابند دور ریخته شوند، خوب، این چیزی نیست که در ارتباط با آن یک وابستگی را شکل دهید و این چیزی است که اصلاح – فا لازم دارد. هنگامی که نیروی بیکران اصلاح – فا میآید، هیچ جوش و خروشی برای این یا آن نخواهد بود. اینگونه خواهد بود که چیزهایی نیست و نابود خواهند شد، و در یک لحظه به پایان خواهند رسید.
مرید میپرسد: از زمانی که نه شرح و تفسیر منتشر شدهاست تقریبا یک سال گذشته است، و تعداد افرادی که از حزب بیرون میآیند به ۲۰۰۰۰ نفر در روز تثبیت شده است. اگر حزب کمونیست فرومایه سقوط کند، آیا به این معنی است که زمان اصلاح دنیای بشری توسط فا رسیده است؟
معلم: چیزی را که شما میپرسید در واقع دو سؤال است. [ شما میگویید که] آمار روزانهی بیرون آمدن مردم از حزب همیشه ۲۰۰۰۰ میباشد، [و متعجب هستی که] آن میتواند به شمار یکصد هزار یا دهمیلیون نفر در روز برسد. به این سؤال قبلا اشاره کردم.
شما میپرسید، اگر حزب فرومایه سقوط کند، آیا زمان آن است که فا دنیای بشری را اصلاح میکند؟ این در حال حاضر ناشناخته است. اگر قبل از اینکه اصلاح – فای دنیای بشری آغاز شود، حزب فرومایه سقوط کند، آن در واقع منجر به دورهای از جامعهی نوین خواهد شد که حزب فرومایه وجود ندارد. و در خصوص چین بویژه، این موضوعات خاصی را برای جامعهای رها شده از حزب پلید به ارمغان خواهدآورد. زمانی که اصلاح – فای دنیای بشری وارد شود، ما شاهد شیوهای از زندگی مرحلهی بعدی بشریت خواهیم بود. شما در حال حاضر نباید دربارهی هیچ یک از آنها فکر کنید، و نه اینکه آن چیزی برای مردم است که درگیر آن شوند. آن وضعیت کاملاً متفاوتی از اجتماع بشری خواهد بود. آن را از زاویهی دیگری شرح میدهم: این یک عمل حاکی از نیکخواهی مریدان دافا برای نجات تمامی موجودات است، و شما در حال نجات تعداد زیادی از موجودات ذیشعور تا جایی که ممکن است هستید. اگر شما قادر باشید نیمی از موجودات بشری را نجات دهید، سپس استاد حقیقتا برای شما خوشحال خواهد بود!
مرید میپرسد: استاد، من یک سؤال دارم. تعدادی از مردم معمولی در منطقهی بِی وجود دارند که عملاً دافا را تضعیف کرده و مخالف دافا هستند، که روی مردم معمولی دیگر کمی بطور منفی تأثیر گذاشته است. این ناشی از بخوبی عمل نکردن مریدان دافای منطقهی ما میباشد. چگونه میتوانیم بهتر عمل کنیم؟
معلم: زمانی که افکار درست مریدان دافا کمی قویتر است، هر چیزی توسط مریدان دافا متحول خواهد شد و شیاطین از بین خواهند رفت. پس آن مردم بد نهاد به چه کار میآیند؟ آیا این تعدادِ کمِ مردمِ بد این کارها را تحت کنترل اهریمن نمیکنند؟ زمانی که شیاطین از بین میروند و شما در مقابل آن فرد میایستید، آیا او جرأت گفتن یک جملهی منفی [دربارهی دافا] به شما را خواهد داشت؟ در مقابل یک خدا این جرات را نخواهد کرد. (تشویق)
مرید میپرسد: استاد، لطفا دربارهی ارتباط بین سطوح و بُعدها توضیح دهید.
معلم: نفوذ کردن در سطوح را که دربارهاش صحبت میکنم نفوذ کردن در بُعدها هستند. هر سطح یک بعد است. اصل این است.
مرید میپرسد: گروه ما همیشه دربارهی اینکه چه شیوهی عملکردی اتخاذ شود بحثهای بیپایانی داشتهاند. یک تمرینکننده فکر میکند که شیوهی فعلی آیندهای ندارد و پر از نواقص است، در حالیکه شیوه عمل وی بهتر است، فواید درازمدتی دارد، و انسانها را نجات داده و ذخایر مادی را ذخیره خواهد کرد. آیا میتوانیم از استاد بخواهیم که دربارهی این با اصول فا ما را روشن کند؟
معلم: اگر دستورالعملهای استاد برای چیزهای خاصی که مریدان دافا در حال انجام آن هستند، الزامی است، آیا مثل این نیست که من خودم آنها را انجام میدهم؟ سپس شما بیشتر از یکی از دستهای من نخواهید بود، مگر نه؟ من میخواهم که شما فکر خودتان و جسم خودتان را داشته باشید، و یک موجود خدایی کامل باشید، شما باید کاری را که انجام آن الزامی است انجام دهید، و وقتی به این چیزها میرسد، لازم است که آنها را اداره کنید، دربارهی آنها نظر دهید، و خودتان آنها را هماهنگ کنید. من مطمئن هستم که آنها را بخوبی انجام خواهید داد.
مرید میپرسد: مریدان دافا از مکانهای ذیل سلام و درودشان را به استاد میفرستند: منطقهی فنگ تای پکن؛ شهر جیان مِن از استان گوآندونگ؛ شهر چونگکینگ؛ دالیان؛ شنیانگ؛ جنجو از استان هنان؛ استان شانگزی؛ استان یانان؛ استان گوییژو؛ پکن؛ استان جیانگزی؛ شهر سیآن؛ شهر نانینگ از استان گوآنگزی؛ شهر شِنجِن؛ استان هونان؛ دانشگاه لانجو؛ شهر گوآنگجو؛ شانگهای؛ شهر شیهان از استان هوبی؛ شهر تانگشان؛ آریزونا؛ ونکوور؛ ویتنام؛ ساندییگو؛ شهر هاربین از استان هیلونگجیانگ؛ شهر چیچیهار؛ داچینگ؛ مودانگجیانگ؛ استان سینجیانگ؛ شهر تیانجین؛ شیجیاجوآنگ؛ چینگدائو از استان شاندونگ؛ و شهر آنشان از استان لیائونینگ.
معلم: متشکرم. (تشویق) اخیراً برخی از مریدان دافا از سرزمین چین به خارج آمدهاند و استاد در این باره میداند. من امیدوارم که با توجه به محیط جدیدتان، در ارتباط با آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند، باز هم کاری خوب انجام دهید. مهم نیست کجا هستید، شما همیشه یک مرید دافا هستید. (تشویق)
مرید میپرسد: من وابستگیهایی از قبیل خودپسندی و حسادت را در خودم تشخیص دادهام، بنابراین چرا حتی پس از یک زمان طولانی قادر نبودهام که از آنها رهایی یابم؟
معلم: اگر حقیقتا این چیزها را جدی در نظر بگیرید، قادر به مهار کردن آنها خواهید بود. سپس قادر خواهید بود آنها را ضعیف کنید و بتدریج کاملاً از آنها رهایی یابید. اگر آن موضوعی است که شما دربارهی آن آگاهید و در ارتباط با آن احساس نگرانی میکنید، اما در عمل حقیقتاً آن را مهار و خاموش نمیکنید، پس در واقع شما فقط از طریق فعالیت فکری دیدن و احساس کردنِ چیزی در حال متوقف کردن آن هستید، اما برای فرونشاندن آن چیز تن به هیچ عملی ندادهاید. به عبارت دیگر، شما فقط دربارهی آن فکر کردهاید اما در واقع تزکیه نکردهاید و آنرا به مرحلهی عمل در نیاوردهاید. وضعیت دیگر این است که ممکن است بگویید، " من با تمام وجود تزکیه کردهام و از میان فعالیتهای عینی آنرا به مرحلهی عمل درآوردهام، اما این [مشکل] هنوز در حال روی دادن است." آن [اتفاق میافتد] زیرا چیزهای توسعهیافته در مدت زمانی طولانی توسط عوامل چپاندهشده به اینجا از طرف موجودات کیهان قدیم، به لایههایی تفکیک شدند. بنابراین هر زمان که یک لایه آشکار میشود؛ آن لایه از میان برداشته میشود؛ سپس لایهی دیگری آشکار شده و نیست و نابود میشود؛ و دیگری آشکار شده و محو میشود. بدین طریق، آنها ضعیفتر و ضعیفتر میشوند، و تعداد کمتر و کمتری از آنها خواهند بود. آنها یکدفعه تمام نمیشوند، و این چیزی است که باعث میشود [آن احساسی را که دارید] تجربه کنید. همین در بسیاری از وابستگیهای بشری بکار میرود، در ارتباط با آنها همین امر اتفاق میافتد.
مرید میپرسد: استاد ممکن است لطفاً درباره فرق بین در حالتی که ذهن تحت تاثیر قرار نمیگیرد و حالتی که در بیتفاوتی است مرا راهنمایی کنید، حالتهایی که آنها را هر از گاهی تجربه کردهام.
معلم: در تزکیه حالتهای متفاوتی تجلی مییابند، و گاهی اوقات واقعاً تمایز بین آنها برای شما کاملا سخت است. اما معمولا حالت یک ذهن آرام چنین است که هنگام مواجهشدن با تعداد زیادی از مداخلات کاملاً آرام است، و توسط احساسات بشر عادی از قبیل به هیجانآمدن، احساس نامطلوب داشتن، و غیره تحت تأثیر قرار نمیگیرد. خیلی آرام است، و کارهایی را که مریدان دافا میبایستی انجام دهند بطور منفی تحت تأثیر قرار نمیدهد. قطعاً تفاوتی بین آن و حالت احساس درماندگی انسان، تمایل به انجام کاری نداشتن، پس از دیدن چیزی به دفعات زیاد نسبت به آن بیحس شدن وجود دارد.
مرید میپرسد: برخی از شاگردان در منطقهی ما در کار اموال غیرمنقول در حال سرمایهگذاری بودهاند، و این کار را با نگرشهای خوبی انجام میدهند، اما من اغلب در اینباره احساس ناخوشایندی داشتهام، ناراحت بودهام از اینکه خرید ملک اکنون و قبل از فروش به انتظار افزایش قیمت ماندن شبیه قمار کردن است.
معلم: این به آن حادی نیست. کار تجارت فقط تجارت کردن است، و این برای مریدان دافا خوب است که بروند و آنرا بخوبی انجام دهند. در حالیکه به موضوع قمار کردن میپردازم، میخواهم دربارهی موضوع سرمایهگذاری در اوراق بهادار با شما صحبت کنم. انواع مختلف اوراق بهادار وجود دارد. فرض کنید که من تعدادی سهم میخرم یا در یک شرکت مبلغ خاصی سرمایهگذاری میکنم. گرفتن این سهام در یک شرکت فقط شکلی طبیعی از سرمایهگذاری است. هر ماه ممکن است من مبلغی خاص از سود آن را دریافت کنم و در حال ایجاد سرمایهگذاری سوداگرانه بر اساس صعود و نزول قیمت آن نبودهام. آن نوعی سرمایهی ناشی از خرید و فروش سهام که قبلا دربارهاش حرف زدم نیست. آنچه که دربارهاش صحبت کردهام "بورسبازی" در سهام است- شما همه باید این را بخاطر بسپارید- آن "بورسبازی" در ارتباط با سهام است، به این معنی که شما هر روز صعود و نزول قیمت را تماشا میکنید و قلب شما همگام با قیمت بالا و پایین میشود. (خندهی حضار) پس از آن شما چگونه میتوانید تزکیه کنید؟ نمیتوانید. زمانی که ذهن شما کاملا بر روی سهامتان متمرکز میشود چگونه میتوانید تزکیه کنید؟ وابستگی شما بهحدی قوی خواهد بود که حتی معمولیتر از مردم عادی میشوید. سپس چگونه میتوانید یک تزکیهکننده نامیده شوید. قطعاً بعد از آن نمیتوانید تزکیه کنید، و آنچه من به آن اشاره کردم این بود. اگر هر یک از شما سهمی در یک شرکت داشتید و مجبور به انجام هیچ کاری بجز دریافت پول از آن هر ماه نبودید، و بعد زمان زیادی را برای انجام کارهایی که مریدان دافا برای اعتباربخشی به فا انجام میدهند ذخیره کنید، من خیلی خوشحال خواهم بود! (تشویق) این آنچه که زمانی به عنوان بازی بورس در سرمایه اشاره کردم نیست. آنچه که دقیقا دربارهاش صحبت کردم شامل سرمایهگذاری در اموال غیرمنقول، نیز میشود. اگر شما موقعیتی دارید، پس به پیش بروید، و مشکلی نیست. البته شما باید قبل از فروش تا افزایش قیمت صبر کنید. به هر حال، گاهی اوقات شاید بدرستی قادر به تعیین دقیق آن نباشید. پس، اگر شکست بخورید چه؟ اینها همه امور مردم عادی هستند. آن دربارهی این است که شما چگونه میتوانید آن را به نحو شایستهای اداره کنید. اینها مسائل کاری در اجتماع بشری هستند و کار، تزکیه نیست، اما تزکیهی شما در کارتان متجلی خواهد شد.
مرید میپرسد: استاد، لطفا دربارهی اینکه چگونه روی دادن بلایای طبیعی مختلف در جهان امروز به پیشرفت اصلاح – فا ارتباط دارد صحبت نمایید.
معلم: صحبت کردن دربارهی چنین موضوعاتی برای اجتماع بشری کاری حساس است، بنابراین بهترین کار این است که دربارهی آنها صحبت نکنم؛ هیچ منفعتی در انجام آن نخواهد بود. با این همه، همگی نگاهی به آن بیندازیم. اجتماع کنونی بسیار پیچیده است، قلبها و افکار مردم بسیار بد شدهاست، و اخلاقیات و رفتار نوع بشر بسیار فاسد هستند - فاجعهها چگونه میتوانند نباشند؟ قطعاً فاجعهها خواهند بود. اما آنها کاملاً کسانی را که در آزار و شکنجهی مریدان دافا مرتکب گناه میشوند هدف قرار نمیدهد، زیرا کارمای نوع بشر خودش براحتی در حال عظیمتر و عظیمتر شدن است. البته، اینجا همچنین عواملی مرتبط با نگرشهای مردم نسبت به دافا دخیل هستند. بعلاوه، مناطقی که فاجعهها اتفاق افتاده است مکانهایی هستند که مریدان دافایی وجود ندارد، و در سرزمین چین در مناطقی روی دادهاست که در آنجا آزار و شکنجهی مریدان دافا بسیار شدید است.
مرید میپرسد: میخواهم بپرسم که رسانههای سازماندهیشده توسط ما شاگردان در ایالات متحدهی غربی چگونه باید به فا اعتبار ببخشند و نقشی عظیمتر را ایفا کنند؟
معلم: این سؤال خیلی کلی است. مریدان دافا: در ارتباط با آن چیزهایی که باید انجام دهید بخوبی عمل کنید. هر شاگرد درگیر در آن در ارتباط با آنچه باید انجام دهد این توانایی را دارد که بطور مبتکرانهای بخوبی عمل کند؛ از این رو، داشتن تشریک مساعی و همکاری خوب به منظور ایجاد اثری عظیمتر و داشتن نتایجی بزرگتر حیاتی است. [رسانهای را که شما سازماندهی میکنید] زمانی که بتواند بطور حقیقی نقشی اساسی در نجات موجودات ایفا کند موفق خواهد شد.
مرید میپرسد: مریدان دافا از تایوان به استاد سلام و درود میفرستند.
معلم: از همهی شما تشکر میکنم. (تشویق)
مرید میپرسد: مریدان دافای تایوان شمالی در حال مهیا شدن برای گالای سال نوی ۲۰۰۶ سلسلهی تانگ جدید هستند، که علاقهی بسیار زیادی را در بخش جامعهی تایوانی NTDTV برانگیخته است. ممکن است از استاد بپرسم که آیا تأسیس NTDTV در تایوان یک برنامهریزی از طرف موجودات الهی است؟ همچنین، میخواهم از استاد خواهش کنم که دربارهی اصول بالاترِ دخیل در شکست ح ک چ در واقعه یوتِلسَت توضیح دهند.
معلم: اینها همه مسائل تلویزیون سلسلهی تانگ جدید هستند و کاربرد گستردهتری ندارند. این چیزها فوقالعاده هستند. همانطور که اصلاح – فا به این مرحله رسیدهاست بگذارید به شما بگویم که در سمت استاد و سمت مریدان دافا تعداد زیادی خدایان صالح هستند، و یک جریان پایدار از خدایان در حال شکلگیری است، که به این معنی است که آنها متحول شدهاند و اکنون نگرشی مثبت به سمت اصلاح – فا و مریدان دافا دارند. آنها میخواهند کاملاً برگردند و به ایفای یک نقش مثبت کمک کنند، و این امر بطور پیوسته نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.
رویداد یوتِلسَت با صرف یک چنین زمانی طولانی به پایان رسیدهاست، بنابراین دربارهی آن صحبت نخواهم کرد. وقتی به ح ک چ پلید ارتباط پیدا میکند یک چیز حتمی است: مهم نیست که ح ک چ فرومایه در آزار و شکنجهی فالون گونگ چه میکند، به محض اینکه کاری انجام میدهد، آن کار به یک رسوایی و شکست تبدیل خواهد شد. این توسط خدایان در سنگ حک شده است. (تشویق) زیرا تاریخ به خاطر آن پدید نمیآید، نیروهای کهن گذاشتند که آن فقط نقشی در آزمودن شاگردان ایفا کند، و تاریخ کنونی به ویژه برای اصلاح – فا بهوجود آمد و به خاطر مریدان دافا در حال پدیدار شدن است.
مرید میپرسد: آیا این درست است که فروش تبلیغات برای اپک تایمز به عنوان یک شغل در نظر گرفته شود؟
معلم: اگر با فروش تبلیغات میتوانید یک زندگی واقعی را برقرار کنید، پس بروید و آنرا انجام دهید. آن یک شغل است، و در انجام آن هیچ مشکلی نیست. [من میگویم که] به خاطر اینکه رسانههای خارج که شاگردان در اپک تایمز اداره میکنند خودش تزکیه نیست، آن چیزی است که به خودش متکی است و شغلی معمولی است. همین امر در ارتباط با شرکتهایی که شما سازماندهی میکنید صدق میکند. یا بگذارید بگویم که شما در حال ادارهکردن شرکت فرد دیگری هستید، آیا کارکردن در شرکت فرد دیگر همانند کارکردن در شرکت خودتان نیست؟ اصل این است. به هر حال، تزکیهی شما در کارتان متجلی خواهد شد. در رأس آن، رسانهای را که شما در حال سازماندهی آن هستید توسط مریدان دافا برای اعتبار بخشی به فا پایهگذاری شد، بنابراین البته این مخصوصا کاری خوب است. اگر شما در حال تهیهی تبلیغات برای آن هستید پس آن استمرار خواهد یافت، بنابراین آیا شما در حال انجام بخش خودتان برای اعتباربخشی به فای مریدان دافا نیستید؟ برخی از افراد میگویند، "من میتوانم به واسطهی آشکارسازی حقیقت مردم را مستقیماً نجات دهم. امروز من از طریق آشکار سازی حقایق فردی را در رابطه با موقعیت واقعی متقاعد کردم. خیلی خوشحال هستم که این فرد نجات یافته است." خوب تا آنجا که رسانه پیش میرود، آنجا شما نیز سهمی در ایفای نقش آن در آشکارسازی حقیقت خواهید داشت. بگذارید بگویم که یکصد نفر مشغول کار رسانهها هستند، بنابراین اگر رسانهها یکصد نفر را در روز نجات دهند، یکی از آنها قطعاً توسط شما نجات پیدا کرد. روزنامهها هر روز توزیع میشوند، بنابراین قطعاً بیش از یکصد نفر هستند [که نجات مییابند]، درست است؟ بنابراین آیا شما در هر روز فردی را نجات ندادهاید؟ این دقیقا اصلی است که در اینجا دخیل است، زیرا شما با یکدیگر در ادارهی روزنامه کار کردهاید، که به این معنیاست که شما با یکدیگر حقیقت را آشکار میکنید.
مرید میپرسد: تعدادی از طرفداران دمکراسی خارج از کشور به ویژه از من خواستند که سلام و درودشان را به استاد گرانقدر برسانم.
معلم: من هم از همهی آنها تشکر میکنم. (تشویق)
مرید میپرسد: آنها برای دافا و مریدان دافا تحسینشان را ابراز کردند.
معلم: بله، موجودات ذیشعور، مهم نیست که امروز در حال انجام چه کاری هستید، آیا همگی شما به خاطر فا نیامدید؟
مرید میپرسد: من احساس میکنم که نیروهای کهن مقدار بسیار بدی از عوامل را در دانشگاهی خاص نظم و ترتیب دادند، و گاهی اوقات حس میکنم که انگار واقعا امور مشکل هستند. آیا این به این دلیل است که من خودم را بخوبی تزکیه نکردهام، یا این احتمالاً یک احساس صِرف است؟
معلم: همیشه علت ضرورتاً این نیست. بگذارید برای لحظهای نیروهای کهن را فراموش کنیم. اجتماع بشری که شما با آن سر و کار دارید پس از گذر از روندی پیچیده در طول مسیر تاریخ به مرحلهی کنونی رسیدهاست. شیوههای تفکر پیچیده هستند، وضعیت اجتماع پیچیده است، و بسیاری چیزها – شامل درستی و پلیدی، خوبی و زشتی – همگی با هم مخلوط هستند. در مواجهه با این نوع از اجتماع و مردم، مریدان دافا لازم است خودشان را تزکیه کنند و موجودات را نجات دهند، زیرا آنچه با آن مواجه میشوید و آنچه در مقابل شما قرار میگیرد فقط چیزهای سخت هستند. آنها آنچه شما امروز میبینید هستند.
مرید میپرسد: آیا بخشهای صنعتی و تجاری در ایالات متحده هنوز توسط نیروهای کهن کنترل میشوند؟
معلم: میدانم به چه چیزی اشاره میکنید، شما در حال صحبت دربارهی این هستید که آنها چگونه به چین میروند و به سرمایهگذاری ادامه میدهند و به ح ک چ فرومایه کمک میکنند. میخواهم به همهی شما بگویم که استاد مخالف ثروتمندشدن و قدرتمندشدن ملت چین نیست. امیدوارم که مردم آنجا [در ارتباط با چگونگی ادارهی امور] پررونق و متمدنتر شوند. آنچه که مخالف آن هستم فرستادن مقادیر بسیار زیادی پول توسط نیروهای کهن به آنجا در طی آزار و شکنجهی فالون گونگ است و شیطان در حال استفاده از آن پول در آزار و شکنجهی مریدان دافا است. آنچه که مخالف آن هستم ایجاد یک فرصت توسط آنهاست تا این اتفاق بیفتد. در گذشته زمانی که من اشاعهی فا را آغاز کردم تصمیم گرفتم که چین میبایستی رو به ترقی برود. در طی سالها زمانی که در حال اشاعهی فا بودم، نیروهای کهن بر سر راه ایستادند و نگذاشتند که آن اتفاق بیفتد. زمانی که آزار و شکنجهی دافا شروع شد، آنها شروع به فرستادن پول در مقادیر بسیار زیادی، به آنجا کردند. وقتی من آنچه را در حال انجام آن بودند تأیید نکردم، آنها گفتند، "آیا شما نمیخواستید که آن پررونق شود؟" آنها در حال بهرهبرداری از روزنههایی در اصلاح – فا بودند، و درواقع، در حال انجام هر کاری که میخواستند بودند. با این همه، مریدان دافا از میان آن موفق شدند. عوامل مثبت در حال ایفای نقشی قاطعانه هستند و توبرهی حقههای شیاطین دیگر کارایی ندارند. همگی، دربارهاش فکر کنید. حزب فرومایه سقوط میکند، و اگر اقتصاد چین در امتداد با آن سقوط کند، آیا این [نیروهای کهن] نخواهند بود که دوباره در حال انجام کاری بد هستند؟ آنها دوباره از رخنهها بهرهبرداری خواهند کرد، درست است؟ اینها چیزهایی هستند که آنها درحال انجام آن هستند ولی، اکنون دربارهی آن نگران نباشید. زمانی که حزب پلید از بین برود، مردم چین به حیاتشان ادامه خواهند داد.
مرید میپرسد: رسانههای چینی و انگلیسی در خارج چگونه با یکدیگر میتوانند بخوبی همکاری کنند؟
معلم: رسانههای چینی خارج در حال حاضر برای یک چنین زمانی طولانی در حال عملکردن بودهاند، بنابراین رسانههای خارجی به زبان انگلیسی و زبانهای دیگر میتوانند از تجربیاتشان کمک بگیرند. در حقیقت، رسانههای انگلیسی در حال انجام کاری هستند تا حضورشان هم اکنون احساس شود. تا اینجا وضعیت در ارتباط با روزنامه بسیار خوب است. بطور حتم، مشکلاتی وجود دارد، اما امور بهتدریج بهتر و بهتر خواهد شد. یک هماهنگی خوب داشتن خیلی مهم است. شاگردانی که روزنامهها را پخش میکنند [مثلاً]، میتوانند هردوی روزنامهها را تحویل دهند. مثال دیگر به اشتراک گذاشتن تمامی منابع خبری مریدان دافا است. اینها هردو مثالهای بسیار خوبی از شکلهای همکاری هستند. شما باید به ارتقاء هماهنگی داشتن و همکاری کردن به شیوههای دیگر بخوبی تداوم ببخشید.
مرید میپرسد: افرادی در میان مردم معمولی هستند که درک کردهاند که اشاعهی نه شرح و تفسیر بطور گسترده میتواند ح ک چ را از بین ببرد، اما هم اکنون میزان انصراف روزانه از حزب هنوز حدود ۲۰۰۰۰ نفر است. مریدان دافا برای توسعهی آن چه باید بکنند؟ ما در ارتباط با انصراف از حزب چگونه میتوانیم تأثیری فراگیر داشته باشیم؟
معلم: من فکر نمیکنم که آن برای همیشه بدین طریق باقی بماند. همانطور که مشکلاتمان حل میشوند و همانطور که تأثیر نه شرح و تفسیر افزایش مییابد، تغییرات فرا میرسند. در حقیقت، افراد شیطانی و بد اکنون اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. ح ک چ همانند چیزی پوسیده است که در شرف دورانداخته شدن از چین است – آن هماکنون بعد از تیپا خوردن در هوا است، از ریشه کنده شده و در راه بیرون انداختهشدن است. تمامی این چیزها همراه با اوضاع و احوال تغییر خواهد کرد.
مرید میپرسد: ما چه کاری انجام دهیم تا شاگردان اهمیت پخش صدای امید را در داخل چین درک کنند؟
معلم: ح ک چ پلید صدای امید، تلویزیون سلسلهی تانگ جدید، و اپک تایمز را به عنوان بزرگترین مسئلهاش در نظر میگیرد. این دلیل آن است که چرا آنها میگویند فالون گونگ سه گروه رسانهی اصلی دارد. آنها به صدای امید، NTDTV، و اپک تایمز اشاره میکنند. میتوانید بگویید که شیطان از فالون گونگ تا سرحد مرگ میترسد. در واقع، آن از ایالات متحده و بخصوص اروپا نمیترسد. آن از فالون گونگ میترسد زیرا فالون گونگ همه چیز را دربارهی آن میداند، بطور آشکارتری دسیسههایش را تشخیص میدهد، و میداند چگونه باعث فروپاشی آن شود. (تشویق) تا زمانی که آزار و شکنجه را متوقف نکند، ما تا فروپاشی آن ادامه خواهیم داد. در حقیقت، تمامی مردم چین میدانند که ح ک چ چگونه است، و آن رهبران حزب که توسط شیطان مورد بهرهبرداری قرار میگیرند چگونه فکر میکنند. اما مردمی که در دنیای غرب زندگی میکنند و قالب ذهنی طبیعی دارند دربارهی آن چیزها آگاه نیستند. آنها هیچ نگرشی دربارهی اینکه فرهنگ حزب شیطانی تماماً چیست ندارند. این دلیل آن است که میگویم اگر روزی حزب شیطانی ناگهان از چین محو شود یا سقوط کند، حکومتهای دیگر در اینکه آن چگونه اتفاق افتاد ناآگاه خواهند بود. برای درک اینکه ح ک چ شیطانی چیست، شما ابتدا باید بدانید که آن چگونه به موضوعات نگاه میکند، چگونه فکر میکند، و چگونه دروغ میگوید. اگر شما هیچ درکی حتی از آن اساسیترین چیزها ندارید، تمامی فراستی را که به دست میآورید اشتباه خواهد بود.
مرید میپرسد: استاد، لطفاً آن شاگردانی که در اپک تایمز انگلیسی کار میکنند را مخاطب قرار داده و به ما بگویید که چگونه بهتر به جلو گام برداریم.
معلم: هر کاری که انجام میدهید، در آغاز همیشه فشار و کمبود را در سه زمینه منابع انسانی، منابع مطالب و اطلاعات، و منابع مالی تجربه میکنید. با وجود این، شما به رغم همه چیز مریدان دافا هستید، و چیزی را به انجام رساندید که مردم عادی نتوانستند. از زمانی که شما [این پروژه را] شروع کردهاید، من ایمان دارم که بدون شک، مسلماً، آنرا بخوبی انجام خواهید داد. و اما در ارتباط با بهتر عمل کردن، شما لازم است فکرهایتان را روی هم بگذارید و راه پیشرفت خودتان را باز کنید. من منتظر دیدن کارهای خوبی [از پیشرفتتان] هستم. (تشویق)
مرید میپرسد: از زمانی که اپک تایمز تریبون و تسهیلکنندهی نه شرح و تفسیر شد، من اهمیت چشمگیر اداره کردن بخوبی رسانههای خارج را بطور عمیقتری حتی احساس کردهام. اپک تایمز تنها با بنیانی عملیاتی صدای قویتری خواهد داشت. امروز، وقتی که از استاد شنیدم که دربارهی اینکه چه تعداد اشکال مختلف تزکیه وجود دارد صحبت میکند، احساس کردم که رشد مهارتهای حرفهای ما به رشدمان در تزکیه ارتباط دارد. آن در نوشتن اخبار، صفحهبندی، ادارهی مسائل حسابداری و غیره بکار میرود. ممکن است از استاد بخواهم که دربارهی چگونگی ادارهکردن رسانهها و انجام بهتر آن راهنمایی بیشتری به ما بکنید؟
معلم: دقیقاً همانطور که قبلاً گفتم، اگر بخواهید بهتر کار کنید، لازم است بخوبی همکاری و هماهنگی کنید، هر وظیفهای را مسئولانه و با توجه کامل انجام دهید، و از میان تلاش گروهیتان باعث برجستهشدن رسانههای خارجیتان شوید. اگر همگی شما بخوبی عمل کنید، رسانههای خارجی مسلماً بخوبی کار میکنند، و در نجات موجودات ذیشعور تأثیر عظیمتری خواهند داشت. هر تعداد از افرادی را که نجات میدهد، شما در آن سهمی دارید زیرا آن زبان مشترک شما است، بلندگوی هر کسی در ادارهی روزنامه دخیل است.
مرید میپرسد: سلام و درود از طرف مریدان دافا در استان یوآنان سرزمین چین!
معلم: تشکر میکنم. (تشویق)
مرید میپرسد: من در یک پروژهی رسانهای درگیر هستم، و اغلب میبینم که ما فاقد ذخایری از قبیل نقص در شیوههای عملی استاندارد یا کمبود بودجه، و عدم توانایی در ارتباطبرقرار کردن با شاگردان بیشتر برای ملحق شدن مردم بیشتری به آن، هستیم. ما در سطح کاری کارگاهی میمانیم [نه یک وظیفهی مهم]. چگونه بر این مشکل غلبه نماییم؟
معلم: این واقعاً موقعیتی است که در حال حاضر در مقابل آن ایستادهاید. اگر افکار درست قوی داشته باشید، و بخوبی همکاری و هماهنگی کنید، و مسیرتان را بدرستی بپیمایید، همه چیز بهتر خواهد شد. شاگردان سرزمین چین در واقع زمان دشوارتری دارند. مکانهای تهیهی مطالبشان اساساً در یک سطح خانگی است، و هرجایی شکل میگیرند. به عبارت دیگر، افراد مسیرهای خودشان را میپیمایند. هر فرد، یا تعداد کمی که در حال همکاری با هم در یک مقیاس کوچک هستند، در حال طی کردن مسیر خودشان هستند. آیا پیش از این نگفتم که تا جایی که به شکل تزکیهی ما مربوط میشود، راه بزرگ هیچ قالبی ندارد؟ این موضوع در کارهای شما برای آشکارسازی حقیقت بکار میرود. این از نوع آن وضعیتی نیست که افراد میروند و کارهایی را تحت نظارت و تأکید تعدادی دستیار مرکزی انجام میدهند، نه ابداً. بجز مواردی که تحت شرایط خاص لازم است با یکدیگر روی چیزی با هم با کمک دراختیار نهاده شدهی متمرکز مرکز دستیاری انجام دهید، هر فردی باید ابتکار عمل داشته باشد و مسیر خودش را بپیماید. اگر هر چیزی متمرکز شود و با یکدیگر انجام شود، اگر هر چیزی بوسیلهی دستیار مرکزی تصمیم گرفته شده و همگی از او پیروی کرده و همان کار را انجام میدادند، پس، هرچه دستیار مرکزی تزکیه کرده است، شما بیشتر از اینکه یکی از موجودات ذیشعور دنیایش شوید نبودید. من این را برای شما نمیخواهم. من میخواهم هر مرید دافا یک پادشاه بشود. هر فردی باید راه خودش را باز کند، و هر فردی باید به ثمرهی باروری خودش اعتبار ببخشد و دست یابد. (تشویق)
با بیان این، میخواهم به شما خاطرنشان کنم، این به این معنی نیست که شما نباید اکنون به هیچ وجه به هیچکسی گوش کنید چرا که استاد به شما گفتهاست که باید راه خودتان را بپیمایید. زمانی که همکاری جمعی لازم است، شما باید بخوبی همکاری کنید. بنابراین، افراد مسئول در مناطق مختلف لازم است نقش خودشان را خوشفکرانه و بطور منطقی ایفا کنند. هر جا که ضروری است، همگی شما باید با هماهنگکنندهها بخوبی کار کنید.
مرید میپرسد: من، در یک رستوران کار میکنم و بطور کلی وقت کمی برای آشکارسازی حقیقت صرف میکنم. من فقط در تعطیلات آخر هفتهها به تمرین میروم و به اپک تایمز کمک میکنم. آیا من بعنوان یک مرید تزکیهکنندهی حقیقی در نظر گرفته میشوم؟
معلم: اگر روزانه از موقعیتهای بدست آمده بهرهبرداری کنید، یا وقتی که با مردم دنیا در تماس هستید هنوز آشکارسازی حقیقت را بیاد بیاورید و موجودات ذیشعور را نجات دهید، و آنچه را که برای یک مرید دافا درنظر گرفته شده انجام دهید – اگر با همهی این احوال فا را مطالعه کرده و تمامی سه کار را انجام دهید، شما یک مرید دافا هستید. (تشویق)
مرید میپرسد: اخیراً چند شاگرد قدیمیتر در منطقهی بِی یکی پس از دیگری فوت کردند، و آنرا تا پایان از پیش نبردند. موقعیتی که آنها به آن باز خواهند گشت چیست؟
معلم: در واقع خیلی پیش از این در این باره، در جوآن فالون، صحبت کردم. برخی از شاگردان کوشا نیستند، اما زمانی را که برای یادگرفتن دافا گذاشتند بیهوده نخواهد بود، و نه زمانی را که برای انجام کارهای دافا صرف کردند. هرچه بیشتر انجام دادند، همان مقدار دریافت خواهند کرد. استثناء برای کسانی است که دافا را ترک میکنند، به ویژه آنهایی که دافا را زمانی که مورد آزار و شکنجه قرار میگیرد ترک میکنند؛ اگر آنها فوت شوند، [ آنچه را که شرح دادم] در مورد آنها بکار نمیرود. آنجا هیچ امیدی نیست.
مرید میپرسد: من احساس میکنم صحبت دربارهی حقایق مربوط به نه شرح و تفسیر و انصراف از ح ک چ سختتر است از زمانهای پیش از این که ما دربارهی دافا آشکارسازی کردیم. من اغلب میترسم که دربارهی این دو چیز در یک زمان صحبت کنم. من نمیدانم کجا گیر کردم.
معلم: شما به علت درک خودتان گیر افتادید. شما خودتان درک نکردهاید که چرا ما در حال انجام نه شرح و تفسیر هستیم، یا حداقل اینکه آنرا بطور روشنی درک نکردهاید. (معلم میخندد) چرا مریدان دافا نه شرح و تفسیر را پخش میکنند؟ شما فکر میکنید که صحبت دربارهی نه شرح و تفسیر مثل درگیر شدن در سیاست است، و اینکه فقط صحبت دربارهی حقایق دیگری در خصوص مورد آزار و شکنجه قرارگرفتن دافا در واقع به چیزی مربوط به دافا توجه دارد. در حقیقت، قبلاً، زمانی که شما [فقط] با آزار و شکنجه مخالفت میکردید و دربارهی حقیقت دافا صحبت میکردید، آیا تعدادی از افراد نبودند که میگفتند که شما درگیر امور سیاسی هستید؟ منظور از پخش کردن نه شرح و تفسیر افشای حزب و پایان دادن به آزار و شکنجه توسط آن است، تا به پایین کشیدن آن حزب پلید. مادامیکه آزار و شکنجه تداوم دارد، مریدان دافا پخشکردن نه شرح و تفسیر را ادامه خواهند داد، تا در نهایت ح ک چ شیطانی متلاشی شده و آزار و شکنجه متوقف شود. آیا این به شما انگیزهی قطعی و اعتمادی کامل [برای] انجام آن نمیدهد؟
مرید میپرسد: مریدان دافای شانگهای سلام و درودشان را به استاد میرسانند.
معلم: از همه تشکر میکنم. (تشویق) وقتی مریدان دافای شانگهای به استادشان سلام میرسانند، آن شیطان پلید چمباتمهزده در مخفیگاهش در شانگهای به وحشت میافتد.
مرید میپرسد: مریدان دافا دربارهی چگونگی صرف هزینه مالی شرکتها برای تبلیغات درک خیلی ضعیفی دارند. آیا این امر به اهریمن بهانهای برای بلوکهکردن درآمدمان میدهد؟
معلم: نه، اینطور نیست. بگذارید به شما بگویم، اپک تایمز در حال حاضر یک رسانهی خارجی قدرتمندی در ایالات متحده است. هرکسی، مهم نیست چه کسی، و مخصوصاً افراد چینی میخواهند دربارهی اپک تایمز بدانند، و به اخبار درجشدهی آن آگاهی یابند. البته، در طول مسیر افرادی خواهند بود که در برابر آن مقاومت میکنند، اما همانطور که ما حقیقت را بیشتر آشکار میکنیم و همچنین آنرا با عمق بیشتری انجام میدهیم، افراد زیادی متحول میشوند. رسانهی که اپک تایمز است تنها روزنامهی چند ملیتی است که سراسر کرهی زمین را در بر میگیرد. اکنون واقعیت این است.
مرید میپرسد: من بیشتر و بیشتر احساس میکنم که زمان کافی نیست. استاد گرامی، ما چگونه با استفاده از افکار درست با این مسئله برخورد نماییم؟ آیا میتوانیم برای طولانیشدن زمان افکار درست بفرستیم؟ (خندهی حضار)
معلم: انجام آن مشکل است، و شما هنوز قادر به انجام آن نیستید. زیرا همانطور که اصلاح – فا سریعتر به پیش میرود، زمان نیز سریعتر میگذرد. به عبارت دیگر، همانطور که اصلاح – فا با سرعت بیشتری به سمت جلو میرود، همانطور که بر روی تمامی کیهان اعمال میشود؛ بدنهای کیهانی مطابق با آن سریعتر حرکت کرده و شکل داده میشوند. به این دلیل آن است که چرا این امر در یک چنین گسترهی عظیمی در حال روی دادن است. اما با وجود این، به علت اینکه اصلاح – فا هم آنرا قبلاً به حساب آورده است، تمام آنچه مریدان دافا میتوانند انجام دهند این است که بهترین سعیشان را بکنند. این حقیقت دارد که شما احساس خواهید کرد که زمان خیلی کوتاه است. گاهی اوقات، صبح بلند میشوید، و با به اطراف رفتن مشغول انجام چند کار میشوید، و قبل از اینکه بدانید هوا تاریک میشود. [تعجب میکنید،] چطور است که وقت بسیار کم است؟ این در واقع حقیقت دارد. انسانها توانایی رسیدن به آنرا ندارند زیرا اصلاح – فا با سرعتی بسیار بالا در حال روی دادن است. بسیاری از ما بیاد میآوریم که در گذشته، همیشه احساس میکردیم که روز خیلی طولانی بود. زمانی که من کوچک بودم، اغلب میشنیدم که دیگران میگویند، چطور است که هوا هنوز تاریک نیست؟ مردم پس از کار در تمام طول روز خسته بودند، و احساس میکردند که روز بسیار طولانی بود و آنها تمام روز را کار کردند. اکنون آن فرق میکند، امروزه، مردم میگویند که قبل از اینکه فرصتی برای انجام کاری داشته باشند هوا تاریک میشود. این بزرگترین تفاوتی است که موجودات بشری میتوانند احساس کنند.
مرید میپرسد: من در سال ۱۹۹۸ فا را کسب کردم، و این اولین بار برای من است که در یک کنفرانس تبادل تجربه از استاد سوالی میپرسم. استاد، در طول چند سال گذشته تقریباًً تعدادی کار را انجام دادهام، اما وقتی هر کسی تجربیاتش را به اشتراک میگذارد احساس میکنم که انگار چیزی برای گفتن ندارم. آیا به این دلیل است که فا را بخوبی مطالعه نکردهام یا افکار درست من بحد کافی خوب نیست؟
معلم: شاید این چیزی شخصیتی است. اگر چیزی برای گفتن ندارید، پس وقت بیشتری برای شنیدن بگذارید. ببینید که آیا شکافی بین شما و دیگران وجود دارد و کمی مقایسه بکنید. تبادل تجربه با یکدیگر محیطی را فراهم میکند که در آن مریدان دافا به جلو حرکت میکنند و با یکدیگر رشد میکنند. این مقدار کم زمان تنها زمانی است [که به این منظور گذاشته شد] در حالی که شما در دنیای بشری در حال تزکیه هستید، و آن محیطی است که مریدان دافا دور هم جمع میشوند، یک محیط تزکیه. شما وقت بیشتری را در اجتماع مردم عادی سپری میکنید و در دنیای بشری تزکیه میکنید، و خودتان را از جهان مادی جدا نمیکنید. به این دلیل است که آن مقدار کم زمان برای مریدان دافا بسیار باارزش و محدود است.
مرید میپرسد: ارسال مقاله از طریق اینترنت توسط اهریمن در حال بلوکهشدن است، و آنها [راه دسترسی به] وبسایتها را کنترل میکنند. آیا میتوانیم وبسایتهای دیگری را در ایالات متحده مهیا کنیم؟ استاد، لطفاً در ارتباط با انجام آن قدری ما را راهنمایی نمایید، مخصوصاً در ارتباط با ایدهی استفاده از آنها برای مقالاتی از نه شرح و تفسیر که به زبانهای مختلفی ترجمه شده است.
معلم: بله، مطمئناً میتوانید. شما باید به شیوههایی برای حل این مسئله فکر کنید. وبسایتهای دیگری خارج از اینجا امروز وجود دارند، و مریدان دافا تعداد نسبتاً زیادی را اداره میکنند. آنها همگی مؤثر هستند.
مرید میپرسد: بعد از اینکه نه شرح و تفسیر چاپ شد من برای پخش آن نهایت سعی را کردم. در طی آن همسرم مقداری مشکل برای من به وجود آورد. من در سطحم سقوط کرده و قدری کارمای بیماری نسبتاً شدیدی داشتم. اکنون هر از گاهی بازگشت جدی [کارمای بیماری] به من دست میدهد، و تحمل مشقاتی را که همسرم ببار میآورد واقعاً برای من سخت است. میخواهم براین مشکل با حداکثر سرعت ممکنه غلبه نمایم.
معلم: با هر چیزی که مواجه میشوید به عنوان یک تزکیهکننده برخورد بکنید، در نتیجه قادر خواهید بود بر هر چیزی غلبه نمایید. (تشویق) شما باید از خودتان بپرسید: اگر یک موجود خدایی با این مشکل مواجه میشد، آن را چگونه اداره میکرد؟ وقتی نتوانید از میان آن بگذرید این چیزی است که باید به آن فکر کنید. فقط سعی کنید که آن را گذرانده و بدین شیوه آنرا اداره کنید، و ببینید که چه اتفاقی میافتد.
مرید میپرسد: آیا شاگردان غربی که در ایالات متحده زندگی میکنند لازم است از حزب انصراف دهند؟
معلم: این مسئلهی مهمی نیست. بطور حتم تعداد زیادی از شاگردان در حال کنارهگیری هستند، از قبیل افرادی از کشورهای اروپای شرقی سابق. از آنجا که آنها اکنون مریدان دافا هستند، چه انصراف بدهند یا نه به خودی خود و برای خودش رویداد مهمی نیست، اما تاثیر روانی کنارهگیری آنها بر روی ح ک چ کاملاً چشمگیر است.
مرید میپرسد: شما فقط اشاره کردید که در طی آشکارسازی حقیقت بیش از حد سطح بالا صحبت نشود. آیا به این معنی است که در گزارشات رسانههای ما، باید از بکاربردن اصطلاحاتی مثل "روح شیطانی کمونیسم" و "خدایان میخواهند ح ک چ را از میان بردارند" اجتناب کنیم؟
معلم: این مسئلهای نیست، آن چیزها بیش از حد سطح بالا نیستند. اشاره به "روح شیطانی کمونیسم" بیش از حد سطح بالا نیست. من آن را آشکار کرده و بتدریج تعریف کاملی از موضوع ارائه دادهام. نه شرح و تفسیر نیز به آن اشاره میکند. صحبت دربارهی "خدایان میخواهند ح ک چ را از بین ببرند" نیز واقعی و بر مبنای حقیقت است. وقتی دربارهی آن حرف میزنید، مردم قادر خواهند بود آن را احساس کنند، زیرا دارای بخش ادراکی هستند. وقتی من اشاره کردم که اگر بیش از حد سطح بالا حرف بزنید مردم قادر به درک آن نخواهند بود، داشتم شما را به چیزهایی در ارتباط با تزکیه ارجاع میدادم، زیرا اصول تزکیه متضاد با اصول موجودات انسانی است. در حالیکه مردم احساس میکنند که یک زندگی آسوده و راحت خوب است، تزکیهکنندگان معتقدند که، برعکس آن، برای رشد خودشان، چیز خوبی است. آیا این یک نمونه حاکی از وجود اصول راستین در کنار نوع متضاد آن نیست؟
مرید میپرسد: ما چگونه دربارهی عهد و پیمان تاریخی عظیممان آگاهی یابیم؟ زمانی که جوآن فالون را میخوانم و فا را مطالعه میکنم، میتوانم [آنچه را مطالعه میکنم] بخاطر بیاورم، اما زمانی که به این ور و آن ور میروم و فردی عادی میشوم، آنرا فراموش میکنم.
معلم: وقتی یک فرد معمولی میشوید، البته که امکانش هست که به فا آگاه نباشید. شما در عوض باید بگویید که زمانی که با اجتماع معمولی ارتباط برقرار میکنید، فراموش میکنید که یک تزکیهکننده هستید. این احتمالاً به فقدان افکار درست ارتباط دارد. لزومی ندارد که دربارهی عهد و پیمان بزرگی که ممکن است در گذشته بسته باشید بطور آشکارا بدانید، نه اینکه باید نگران آن شوید. امروز شما کسی هستید که فا را به دست آورده، و یک تزکیهکننده میشود، شما فقط باید آنچه را که ملزومات تزکیه کنندگان است انجام دهید. گفتید که نمیتوانید فایی را که مطالعه کردید بیاد بیاورید – این درست است. بگذارید بگویم که شما پس از اولین بار خواندن آن را بخاطر نمیآورید . پس از دومین بار هنوز آن را بیاد نمیآورید، پس قلبتان را بر سر مطالعهی فا بگذارید و قطعاً بر آن غلبه خواهید کرد. اگر حقیقتاً نهایت سعیتان را بکنید و هنوز نتوانید آنرا بخاطر بیاورید، پس آن آزمایشی است که در مقابل شما قرار گرفته است. اگر علت این نیست و دلیل بخاطر نیاوردن شما ناشی از عدم توجه کافی است، پس مسئلهی مهم برای شما این است که بیشتر کوشا شوید.
مرید میپرسد: مریدان دافای شهر شنیانگ صمیمانهترین درودهایشان را برای استاد میفرستند. (معلم: از همه تشکر میکنم.) استاد در جوآن فالون گفتند که از هر مریدی مراقبت میکنند تا زمانی که مرید توانایی مراقبت کردن از خودش را داشته باشد. به هر حال، تعدادی از مریدان با این همه سفری را که استاد برنامه ریزی کرد به پایان نرساندند، و بواسطهی آزار و شکنجهی شیطان کشته شدند. آیا تزکیهی آنهایی که درگذشتند بیهوده بود؟
معلم: اگر هر مرید دافا بتواند بدرستی فکر کرده و عمل نماید همانطور که به امور میپردازد و بتواند تحت هر شرایطی به چیزها با افکار درست نگاه کند، هیچیک از شما هنگام رویارویی با آزار وشکنجه نخواهید ترسید. اگر حال شما اینگونه باشد، چه کسی جرأت آزار و شکنجهی شما را خواهد داشت! اگر فردی کاملاً در فا باشد هیچکسی نمیتواند به او آسیب برساند. آیا این داشتن توانایی حفاظت از خودتان نیست؟ در حقیقت، در خصوص شاگردان قدیمی که قبل از آزار و شکنجه [شروع کردند]، من همهی شما را در موقعیتهایتان بالا بردم. تا زمانی که میتوانید با افکار و اعمال درست به امور بپردازید میتوانید از خودتان کاملاً بخوبی مراقبت نمایید، و این برای شاگردان جدید که بعداً ملحق شدند نیز بکار میرود. فقط این طور است که تعدادی از شاگردان اصلاً افکار درست ندارند. آنها همهی چیزهای لازم را دارند، و با این حال وقتی آزار و شکنجه را تجربه میکنند باز با ذهنیت بشری به چیزها نگاه میکنند و همیشه توده بزرگی از وابستگیها دارند. استاد برای انجام چه کاری است؟ آیا من باید مسئولیت هر چیزی را که قرار است شما در اعتبار بخشی به فا انجام دهید به عهده بگیرم؟ پس آیا این شما خواهید بود که تزکیه میکنید یا استاد؟ بگذارید تکرار کنم: این مریدان دافا هستند نه مردم عادی، که استاد درحال مراقبت کردن از آنها در میان آزار و شکنجه است.
در چندین کنفرانس فا دربارهیاین چیزها به وضوح توضیح دادهام. اگر شما شاگردی هستید که از سرزمین چین آمدید، در جستجوی فایی باشید که در چند سال گذشته آموزش دادهام و آن را بخوانید، زیرا توضیح آن با تمام جزئیاتش زمان زیادی طول میکشد. تعدادی از امور کاملاً پیچیده هستند. عواملی از گذشتهی هر فرد، همانند عوامل برنامهریزی شده توسط نیروهایکهن، در اینجا مطرح هستند.
قبلاً با شما در این باره یک شوخی کردهام و گفتهام که تمامی افراد مشهور و سرشناس در گذشته مریدان دافا بودند. مریدان دافا وقتی آنرا شنیدند بسیار خوشحال بودند، میاندیشند، "تمامی آن افراد مشهور تاریخ ما بودیم!" بسیاری از آن چهرههای تاریخی موجودات زیادی را از بین بردند. برخی از مریدان دافا در تاریخ دزد و راهزن بودند، و برخی حتی جنایات وحشتناکی را مرتکب شدند. البته، مریدان دافا، از آنجایی که شما اکنون در حال تزکیهکردن هستید، استاد میتواند آن چیزها را هماهنگ کرده و بطور نیکخواهانهای آنها را حل و فصل نماید، و تمامی آنها را به عهده خواهم گرفت. اما تزکیه مقدس است، و جدی است. استاد آن چیزها را نیکخواهانه حل خواهد کرد و در واقع بسیاری از قرضهای شما را برایتان پرداخت خواهد کرد؛ معهذا، با یک چنین مسئلهی بزرگی، در یک آزمایش مرگ و زندگی، آیا تزکیهکنندگان میتوانند استانداردهای بالا را حفظ کنند؟ آن شاگردانی که کوشا نیستند دورهی سختی برای گذراندن آن خواهند داشت. با داشتن چنین قرضهای بزرگی، در لحظات مرگ و زندگی آیا میتواند به شما اجازه داده شود که بدون افکار درست از آن بگذرید! وقتی تعدادی از شما شاگردان سرزمین اصلی بشدت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتید به نقطهای رسیدید که دیگر خودتان را به عنوان مریدان دافا در نظر نگرفتید. سر شما پر از افکار بشر عادی بود. در حالیکه شکنجه میشدید، به زندگی راحت یک فرد معمولی وابسته بودید. پس با شما چگونه به عنوان یک موجود خدایی میتواند رفتار شود؟ آن قرضهای گذشته چگونه میتواند پرداخت شود. آیا توانستید از طریق آزمونها آنرا بسیار به آسانی بگذرانید؟ بنابراین دلایل مختلف بسیار و عوامل متفاوتی وجود دارند که شما نمیتوانید به شیوهای بشری نگاه کنید. به چیزهایی فکر کنید از قبیل، "آنها برای چنین مدت طولانی تزکیه کردند، و اکنون آیا تماماً بیهوده تزکیه نکردهاند؟ آنها بواسطهی آزار و شکنجه کشته شدند، دقیقاً بدین طریق؟ آیا قرار نیست که استاد از مریدان دافا حفاظت کند؟ حفاظت کجا بود؟" بله، من از مریدان دافا مراقبت میکنم. اما، حتی وقتی که در آستانهی مرگ آنها نه خودشان را به عنوان مریدان دافا در نظر گرفتند نه به خاطر آوردند که هنوز من، استادشان، را داشتند. آنچه در مغزشان بود این بود: "اگر من درست اینجا بمیرم، زندگی من به چه ارزشی خواهد بود؟ چه کسی از فرزندان من مراقبت خواهد کرد؟ آیا زنم دوباره ازدواج خواهد کرد؟" وقتی آنها بشدت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند، استاد را صدا نزدند، در عوض مادرشان را صدا زدند، یا حتی به سوی آسمان و زمین فریاد زدند. وقتی من تلاش کردم آزار و شکنجه را متوقف کنم، نیروهای کهن و خدایان کیهان همگی گفتند: "وقتی در حال اصلاح کردن فا هستید باید در ارتباط با موضوعات اصلی جدی باشید. چه فایی را اصلاح میکنید؟ آیا شما قصد دارید چیزهای نادرست را انتخاب کرده و آنها را به عنوان فای درست در نظر بگیرید؟ آیا آنجا آن مرید شماست؟ به او نگاه کنید، آیا او شما را به عنوان استادش در نظر میگیرد؟" فرد هرچه شدیدتر شکنجه شود، وابستگیهای بشریاش بیشتر رشد میکند، بجای اینکه همانطور که از میان آزار و شکنجه میگذرد محکمتر شود و برای مقابله با آزار و شکنجه افکار درست قوی و قویتری داشته باشد. شما به من بگویید، چه کاری میتوان انجام داد؟ در تمام مسیر تا زمانی که در اثر شکنجه کشته شد، هرگز خودش را به عنوان یک مرید دافا در نظر نگرفت.
خوشبختانه، استاد آنچه را مریدان دافا انجام دادهاند را درک میکند. پس از اینکه او به واسطهی آزار و شکنجه کشته شد، من این حقیقت را درک میکنم که به علت اینکه او در دافا تزکیه کرد توسط آزار و شکنجه کشته شد. علیرغم این حقیقت که او در غلبه کردن بر آن رنج ویژه بخوبی عمل نکرد، نمیگذارم تزکیهاش بینتیجه شود. (تشویق) به این دلیل است که گفتهام آنچه به انتظار مریدان دافا است، مهم نیست چه، همیشه درخشانترین و بهترین آینده است. (تشویق) آنچه را در آزار و شکنجه تحمل کردید به هیچوجه با آنچه در آینده به شما داده خواهد شدقابل قیاس نیست. و این حقیقت دارد که نیروهای کهن از شکافهای تعدادی از شاگردان واقعاً خوب بهرهبرداری کرده و باعث کشتهشدن آنها از طریق آزار و شکنجه شدند. این همچنین در ناحیهی بِی اتفاق افتاد، و سخت قلب استاد را به درد میآورد.
البته، در این موضوع عوامل مختلف بسیاری وجود دارند. مادامیکه فرد میتواند بهعنوان موجودی خدایی عمل کند، هیچ چیزی جرأت کشتن او را از طریق آزار و شکنجه نخواهد داشت.
مرید میپرسد: هدیه دادن به رئیس نگهبان زندان به منظور کاهش رنج وابستگان زندانی شده برای تمرین فالون گونگ را چگونه باید در نظر بگیریم؟
معلم: آن نمیتواند نوعی اشتباه مهم نامیده شود. فقط اینطور است که شما باید نهایت تلاشتان را بکنید تا کمی بدرستی عمل کرده و قدری بهتر انجام دهید. اگر بتوانید با افکار درست بسیار قوی برای آن نگهبان زندان حقیقت را آشکار نمایید و پیام را به او بفهانید، بهتر از هدیه دادن به او خواهد بود. اما این فقط در حد صحبت کردن است، اگر در آن نوع از محیط در حال انجام آن بدین صورت باشید... سؤال این است، آیا شما میخواهید افکار درست قدرتمندی داشته باشید؟ آیا قادر هستید واقعاً افکار درست قدرتمندی داشته باشید زمانی که توسط شیطان تحت فشار قرار میگیرید؟ این سؤال مهمی است. آن خیلی سخت است، اما وقتی حول آن بگردید و دربارهی آن فکر بکنید، آیا تاریخ بشر بخاطر آن خلق نشد؟ آیا هرچیزی که مریدان دافا لازم است ایجاد کنند دقیقاً در ارتباط با ساختن آن از میان این همه نیست؟ بنابراین برای رفتن از موجودی بشری به سوی موجودی الهی، آیا لازم نیست آن را از طریق این مسیر کسب کنید؟ (تشویق)
مرید میپرسد: مایلم از طرف مریدان دافای بند هشتم زندان زنان در استان لیائونینگ به استاد درود و سلام برسانم.
معلم: متشکرم! جملات اینطور به نظر میرسند که مریدان دافا از بند هشتم آن زندان هستند، درست است؟ شما باید بگویید، "مریدان دافایی که توسط بند هشتم زندان آزار و شکنجه میشوند."، "آن بند هشتم ما نیست." مریدان دافا هر چیزی را که توسط نیروهای کهن برنامهریزی شد تأیید نمیکنند، و مخصوصاً آنها آزار و شکنجهی حزب فرومایه را نیز تصدیق نمیکنند.
مرید میپرسد: در پنجم ژوئن امسال، چندین اظهاریه از تعداد زیادی از مریدان در زندان خواندم، که در حال بیان این هستند که بطور محکمی در دافا تزکیه کرده و تا پایان استاد را همراهی خواهند کرد. استاد لطفاً خیالتان آسوده باشد.
معلم: اگر این جملات سه یا چهار سال پیش گفته شده بود، من واقعاً قادر نبودهام که آسودهخاطر بوده باشم، اما اکنون میتوانم. (تشویق) در گذشته معلوم نبود که آیا مریدان دافا قادر به گذراندن آن در طی این آزار و شکنجه خواهند بود، و مشخص نبود که چه تعداد قادر به گذراندن آن خواهند بود. حتی اگرچه خدایان در حال حمایت از آنان بودند و استاد در حال تماشای آنان و مراقبت کردن از آنان بود، درحالیکه آزار و شکنجه میشدند آیا مریدان دافا میتوانستند حقیقتاً همانند خدایان افکار و اعمال درست داشته باشند؟ سپری کردن آن تا پایان به افکار درست و تزلزلناپذیر و ایمان راسخ فرد بستگی دارد. استاد میتواند رنج کشیدن را برای شما بردارد، و من حتی میتوانم بجای شما درد را تحمل کنم، اما آیا شما میتوانید وقتی تحت چنین فشار سخت و ظالمانهای هستید ذهنتان را در یک مسیر درست قرار دهید؟ آیا شما با خودتان به عنوان یک خدا رفتار میکنید یا یک موجود بشری؟ آیا بحد کافی افکار درست دارید؟ تمامی این چیزها به شما، خود شما بستگی دارد.
مرید میپرسد: استاد، جریانی وجود دارد که به موجب آن تفاوتهایی مابین سطوح شاگردان در حال افزایش یافتن است، و تعدادی از شاگردان مکرراً در حال مورد تداخل قرار گرفتن با کارمای بیماری هستند و در طی یک دورهی طولانی از زمان قادر به سپری کردن آن نبودهاند. ما چگونه میتوانیم به عنوان یک کل بهتر رشد نماییم؟
معلم: دربارهی این موضوع چندین بار قبلاً صحبت کردهام، و بسیاری از شاگردان اکنون آن را واقعاً درک کردهاند. زمانی که شاگردان کارمای بیماری سختی را نشان میدهند، بدون تردید دو هدف را در بر دارد. یکی این است که آن فرد چنین وضعیتی را از خود نشان دهد و دیده شود که چگونه افراد پیرامونش به آن نگاه میکنند. دیده شود که چگونه و آیا ذهن شما بواسطهی آن تکان خواهد خورد. آیا علت این نیست؟ اگر هر فردی برانگیخته شود و بیندیشد، "واو، او بسیار بخوبی تزکیه میکند، چگونه میتواند اینگونه باشد؟" سپس در سرش وابستگیها پرورانده شده و افکار بشری ظاهر میشوند. تعدادی از افراد فکر میکنند، "اگر حتی او اینگونه شدهاست، آیا من قادر به گذراندن آن خواهم بود؟" تمامی افکار بشری به این نحو ظاهر میشوند. سپس نیروهای کهن میگویند، درست بود که من باعث انجام این شدم، مگر نه؟ دلیل اینکه گذاشتم کارمای بیماری آن فرد به این حد شدت پیدا کند آزمودن آنها بود که آیا افکار درست دارند یا افکار بشری. ما کار درستی انجام دادیم، مگر نه؟ نگاه کنید، آن افکار بشری مریدان شما دوباره آشکار نشد؟ افکار بشری بسیار زیادی دوباره ظاهر شده است، بنابراین ما ضروری میدانیم آن افکار بشری را هدف قرار دهیم. از این رو ما قصد داریم کارمای بیماری آن شاگرد را افزایش دهیم و ببینیم که آیا همهی شما هنوز تزکیه میکنید"
مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، هیچکسی نباید دروناٌ تحت تاثیر قرار بگیرد. هر شاگردی باید فقط به کمک کردن به عنوان یک مرید دافا مادامی که قادر به انجام آن است فکر کند و هیچ چیزی برای نگران شدن وجود ندارد. حتی اگر نتوانید به آن فرد کمک کنید باید با این موضوع با افکار درست مواجه شوید. به انجام هر آنچه که قرار بود انجام شوند ادامه دهید. با نگاه به آن به شیوهای بشری وابسته نشوید، این مشکلات را در ذهنتان بدتر نکنید، بدرستی نگاه کنید که چگونه آن به هر چیز دیگری ارتباط دارد و دربارهی آن بعنوان "چیز خیلی مهمی" فکر نکنید و بسیار آرام باشید. نیروهای کهن سپس علاقهی خود را از دست خواهند داد، میاندیشند، " این افراد برانگیخته نشدند، اگر هیچیک از آنها تحریک نشوند، فایده چیست؟" سپس آنها مسئله را رها خواهند کرد و کارمای بیماری آن فرد فوراٌ ناپدید خواهد شد. این یکی از موارد است.
هدف دیگر در مورد آن فرد خودش بکار میرود: فردی که کارمای بیماری را به نمایش میگذارد چقدر خوب تزکیه کرده است؟ آیا او درحالیکه در چنین وضعیتی است قادر به سپری کردن آن تا پایان با افکار درست قوی میباشد؟ آیا او حقیقتاً با خودش به عنوان یک خدا رفتار میکند و اصلاً هیچ توجهی به هیچیک از آن میکند؟ امروز من گزارشی از سایت مینگهویی خواندم. یک شاگرد به طرز بدی کتک زده شد بهحدی که ساقهایش شکسته و چند تکه شده بودند و قبل از اینکه پاها را گچگیری کنند آنها را جا نینداخته بودند. حتی به فکر این شاگرد هم خطور نکرد که به خاطر این ماجرا معلول شود. او ابداً هیچ توجهی به آن نکرد. فقط هر روز فا را مطالعه کرد و افکار درستش بسیار قوی بود. زمانی که توانست کمی راست بنشیند، شروع به انجام تمرینها میکند. پزشکان به او گفتند که استخوانهایش خرد شده و در چند نقطه شکسته شده بود، و اینکه قالب گچی قبل از جااندازی استخوانها گرفته شد. تمام آنها توسط افرادی که در بیمارستانِ زندان کار میکردند انجام شد. او هیچ توجهی به آن نکرد و فقط به خودش گفت،" من میخواهم پاهایم را ضربدر بگذارم و تمرینات را انجام دهم." او به خودش فشار آورد و آنرا انجام داد هرچند انجام آن بینهایت دردناک بود. بعد از گذشت مدتی، دیگر وقتی پاهایش را ضربدر میگذاشت هیچ دردی نداشت. نتیجهی نهایی این بود که او بهبود یافت. اکنون میتواند بدون هیچ مشکلی به بالا و پایین بپرد و دقیقاً مثل یک فرد کاملاً طبیعی است. ( تشویق) اگر هریک از شما بتوانید خودتان را این گونه اداره کنید، نیروهای کهن ابداً جرات دست زدن به شما را نخواهند داشت. هرکسی که بتواند این چنین باشد هنگامی که با آزمونها مواجه میشود قادر به گذراندن آن خواهد بود. " افکار درست" دربارهی چه هستند؟ این چیزی است که افکار درست درباره آن است.
مرید میپرسد: برخی از دوستان تمرینکننده میگویند که نه شرح و تفسیر قدرت فا را حمل میکند. آیا این حقیقت دارد؟
معلم: درست است. در ارتباط با نه شرح و تفسیر، خوب، هر کسی دربارهی آشکارسازی حقیقت، نجات موجودات ذیشعور، و فروپاشی روح شیطانی حزب فاسد آگاهی دارد - آیا اینها چیزهایی نیستند که لازم است مریدان دافا درحالیکه به فا اعتبار میبخشند انجام دهند، و چیزهایی که لازم است توسط مریدان دافا در طی اصلاح- فا انجام شوند؟ البته که آن قدرت فا را منتقل میکند. اما شما نباید آنرا مثل اینکه فا میباشد مطالعه کنید. (خندهی حضار) باید بهعنوان مطالبی تلقی گردد که به فرد در درک حزب شیطانی کمک میکند. اما آن شاگردانی که در این زمینه سردرگم هستند باید آن را بیشتر بخوانند، زیرا سودمند خواهد بود. وضعیت در رابطه با آن این است.
مرید می پرسد: برخی از افرادی که از سرزمین چین میآیند نسبت به فالون گونگ بسیار همدل و حمایتگر هستند، اما به کنارهگیری از حزب شیطانی مشتاق نیستند. برای کمک مؤثرتری به آنها به غیر از دادن نه شرح و تفسیر، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
معلم: برخی از مردم ورای کمک هستند. من اندکی پیش چیزی گفتم: اگر شما قادر به نجات نیمی از مردم باشید، آن موفقیتی بزرگ خواهد بود. به عبارت دیگر، مردم زیادی وجود دارند که شما نمیتوانید نجاتشان دهید، تعدادی که نمیتوانند نجات داده شوند. این حقیقت دارد. اما شما نباید فقط به خاطر آنهایی که دیگر نمیتوانند نجات داده شوند انجام کارها برای نجات موجودات را متوقف کنید. باید به انجام دادن آن کارها ادامه دهید. همچنین، این کار هنوز به پایان نرسیده است، و نمیتوان هیچ نتیجهای را به تصویر کشید. هنوز معلوم نیست که آیا یک موجود معین دارای فرصتهای بیشتری هست یا نه. همانطور که وضعیت کلی تغییر میکند، او ممکن است همراه با آن متحول شود. هماکنون این چیزها فقط تجلی آنچه که در این روند در حال رویدادن است، میباشند.
مرید میپرسد: به دلیل وابستگیهایم، توسط نیروهای کهن و روح پلید حزب شیطانی، مورد بهرهبرداری قرار گرفته و به مدت یک یا دو سال از مرتبهی [مریدان دافا] پایین آمدم. نیروهای کهن باعث بیاثرشدن انجام تمریناتم شدند، و در تمام این مدت من گرفتار آن بودم. فکر میکنم که از طریق مطالعهی فالون گونگ، و انجام سه کار بخوبی که استاد انجام آن را به ما سپرده است، و ادامه دادن با اصلاح فای استاد، قطعاً قادر به گذرکردن از آن خواهم بود.
معلم: بله، این مسیر درستی است. افکار درست نباید صرفاً ورد زبان باشد. در عوض، افکار درست، اعمال درست، و مصمم بودن، به ترتیب هستند. برای مدت یک یا دوسال از موقعیت کنار بودن زمان کوتاهی نیست. اما، به رغم همه چیز، از آنجا که آزار و شکنجه به پایان نرسیدهاست، کسانی که قدم پیش نگذاشتهاند یا با پیشرفت اصلاح- فا عقبافتادگی خود را جبران نکردهاند هماکنون فرصتهای زیادی دارند. تا حدی که امکان توانایی آن را دارید، انجام دهید. این چیزی است که باید انجام دهید. لازم است روز را غنیمت بشمارید.
مرید میپرسد: آیا برای مریدان دافای کوچک خواندن نه شرح و تفسیر مهم است؟
معلم: برای مریدان دافای کوچک در ایالات متحده، مطالعهی فا هنوز مهمتر است زیرا آنها توسط حزب پلید مسموم نشده و آسیب ندیدهاند. در چین این فرق میکند- افراد سرزمین چین متفاوت هستند. برای آنهایی که در ایالات متحده هستند خوب است که فقط فا را بیشتر مطالعه کنند.
مرید میپرسد: برخی از مریدان دافا خیلی به مهارتهای معمولی وابسته هستند. استاد، لطفاً به ما بگویید که چگونه از وابستگی به آن مهارتها رهایی یابیم.
معلم: اگر آن در ارتباط با کسی است که میخواهد شغلش را بخوبی انجام دهد، پس نباید به عنوان یک مشکل در نظر گرفته شود. اما اگر آن اعتباربخشی به فای مریدان دافا را تحت تأثیر قرار میدهد، آنگاه ضررهای آن بیشتر از منافع آن است. این فقط موضوعی است از اینکه امور را در چشمانداز درست خود قرار داد بهطوری که در کارتان بخوبی عمل کنید، اما اجازه ندهید آن بطور منفی کارهایی را که مریدان دافا انجام میدهند تحت تأثیر قرار دهد.
مرید میپرسد: یکی از بیتهای تمرین، کلمات "میمون طلایی بدنش را به دو نیم میکند" را دارد. آیا آن معنای عمیق درونی دارد؟ آیا آن هشداری است که مریدان دافا باید توانایی تشخیص شیطان پنهانی را داشته باشند؟ مریدان دافا در شهر گوانگجو میخواهند که من سلام و درودشان را به استاد برسانم!
معلم: متشکرم! (تشویق) هیچ چیزی در دافا ساده و صاف و پوستکنده نیست. هر چیزی معنای درونی عمیق خودش را دارد، و هر چیزی میتواند به عنوان یک هشدار و شیوهای برای کمک به مریدان دافا در درک فا بطور عمیقتری بکار رود.
مرید میپرسد: بسیاری از شاگردان اخیراً تجارت را پیشه کردند. استاد، چنانچه نیازی ضروری برای انجام آن وجود دارد، آیا میتوانید به ما بگویید که چگونه باید این نوع از امور را [درمقابل آنچه به عنوان مریدان دافا انجام میدهیم] به تعادل برسانیم؟
معلم: اگر فردی در مواجه با مایحتاج یک زندگی معمولی مشکلی دارد و برای حل مشکل اینجا و آنجا میرود، پس هیچ چیزی در رابطه با آن نباید نادرست باشد. اما علیرغم همه چیز، فرد نباید فراموش کند که یک مرید دافا است یا انجام کارهایی را که مریدان دافا باید انجام دهند را از یاد ببرد. در واقع این موضوع بسیار ساده است.
مرید میپرسد: من دوست دارم متن جدیدی را که شما در حال ارائهی آن هستید ضبط کرده و خودم به آن گوش کنم، آیا این درست است؟ آیا میتوانم آنرا روی سیدی پیاده کرده و بگذارم شاگردان دیگری به آن گوش کنند؟
معلم: خیر، نمیتوانید. حتی فقط ضبطکردن و گوش کردن به آن توسط خودتان هم مجاز نیست. من به دفعات زیادی در بارهی این موضوع صحبت کردهام. هیچکسی نمیتواند بنا به میل خود ضبط خودش را تهیه کند، چه رسد به پخشکردن آن. این دلیل آن است که چرا هر وقت صحبتی میکنم [نسخهی تهیهشدهی آن را] بعداً اصلاح کرده و سپس به کتاب تبدیل میکنم، و آن به این دلیل است. من این کار را انجام میدهم زیرا آنچه را که در وضعیتی معین میگویم برای شاگردان آن محیط در نظر گرفته میشود، و هیچ ارتباط مستقیمی با مناطق دیگر ندارد. بههر حال، پس از اینکه اصلاح شده و به کتاب تبدیل میشود، این موضوع متفاوتی است زیرا بعداً کاربردهای گستردهای دارد. از این رو من لازم میبینم دستنویس را اصلاح کنم. زمانی که به عنوان یک کتاب چاپ میشود، هرگونه اختلافی که بین جاهای اصلاحشده و ضبط صوتی/ تصویری اصلی آن وجود داشته باشد فا را تضعیف خواهد کرد. و آنهایی از شما که فا را تضعیف میکنید: خدایان در حال تماشای هر عمل شما هستند. هر چه زودتر، باید آن چیزها، شامل نوارهای ویدئویی را به اعضای گردانندهی کنفرانس برگردانید. شما نباید چنین کارهایی را انجام دهید، و باید به آن توجه کنید! مردم معمولی نمیتوانند فا را تضعیف کنند. من گفتهام که فقط زمانی که مریدان دافا خودشان بخوبی عمل نمیکنند آسیب میتواند اتفاق بیفتد. برخی از افراد میگویند، "من نواری از سخنرانی فای استاد را در مکانی خاص دارم که هیچکس دیگری آن را ندارد- فقط من یک کپی از آن را دارم." او بسیار از خودش راضی است، و این حالت ذهنی بسیار بدی میباشد. آن استفاده از طرز تفکر بشری در نگاه به موضوعات تزکیه میباشد، و در حقیقت فا را تضعیف میکند. این اولین نشانهی مبنی بر تضعیف فا توسط یک فرد است. زمانی که این مورد ظاهر میشود، فا را تضعیف خواهد کرد، هرچند آن سخنرانی ارائهشده توسط استاد باشد. شما دربارهی چگونگی استفاده از تکنولوژی امروزی میدانید که هرچیزی میتواند مونتاژ شود، بخشهایی میتوانند جابجا شوند، و چیزهایی مثل صداهای ضبطشده میتوانند به هم چسبانده شوند و کنار هم قرار داده شوند. آیا حزب اهریمنی چنین کارهایی را به منظور آزار و شکنجهی فالون گونگ انجام نداده است؟ آیا فکر میکنید آنچه دارید قابل اطمینان هستند؟ فقط صحبتهایی که بطور رسمی در سایت Clearwisdom چاپ شدهاند یا رسماً به عنوان کتاب منتشر شدهاند میتوانند مورد تأیید باشند؛ هیچکسی نمیتواند آنها را تحریف کند. نیروهای کهن هنوز شما را تعقیب نکردهاند، اما هنگامی که به کمال نزدیک میشوید و به مرحلهی پایانی میرسید، آنها قطعاً شما را به این دلیل متوقف خواهند کرد. در آن زمان برای افسوس خوردن خیلی دیر خواهد بود.
مرید میپرسد: حکچ شیطانی در پایینترین بُعد به عنوان یک اژدهای سرخ متجلی میشود. آیا آن به چهرهی یک اژدهای آسیایی است یا یک اژدهای غربی؟
معلم: آن به شکل یک اژدهای آسیایی است، اما گاهی اوقات تصویر یک اژدها در غرب بکار میرود و میتواند توسط غربیها درک شود. این یک موضوع فرهنگی است و هیچ چیزی را بطور بنیادی تحت تأثیر قرار نمیدهد.
مرید میپرسد: بعضی از شاگردان تماماً خودشان را وقف انجام کارهایی برای دافا میکنند. برخی با خطرات تهدیدکنندهی زندگی مواجه شدهاند. این ممکن است به علت این باشد که آنها تزکیهی خودشان را نادیده گرفته و آزمایشات خاصی را بخوبی نگذراندند. اما دقیقاً بخاطر اینکه آنها هنوز تزکیهکننده بودند، احتمالاً نتوانستند هر آزمایش واحدی را بخوبی بگذرانند. چرا دافا نتوانست از آنها حفاظت کند؟
معلم: به نظر میرسد که شما میخواهید بدانید که چرا دافا از آنها حفاظت نکرد. موقعیت هر فردی بسیار پیچیده است، و اینطور نیست که یک فرد با فقط همان مقدار کم افکار درست بتواند هر آزمونی را پشت سر بگذارد. برخی برای گذراندن، مقدار بسیار عظیمی از افکار درست را لازم دارند؛ برخی فقط پس از اینکه وابستگی به زندگی رها میشود میتوانند گذرانده شوند. تزکیه چیست؟ آن رفتن بسوی خداشدن است! [آیا عملی میبود اگر] استاد هرچیزی را برای شما تحمل میکرد، بدون توجه به اینکه با چه خطری مواجه میشدید دافا از شما حمایت میکرد، و شما یک چتر ایمنی بر روی سرتان میداشتید؟ اگر ابداً هیچ مشقتی وجود نداشت، آن نوع تزکیهکردن چقدر راحت میبود- چه کسی تزکیه نمیکرد؟ درواقع امور بسیار پیچیده هستند. برخی از شاگردان با نیروهای کهن توافقهایی داشتند که برمیگردد به دورههای ماقبل تاریخ، و در این حالت اگر او مجبور باشد در زمانی خاص رحلت کند چه میتوان کرد؟ برخی از شاگردان هرگز وابستگیهای بنیادیشان را از بین نبردند، و این موضوعی است از این که آیا آنها در یک سطح بنیادین حقیقتاً مریدان دافا هستند یا نه. مردم معمولی نیز میتوانند کارهایی را انجام دهند که مریدان دافا انجام میدهند، اما آنها نمیتوانند به عنوان مریدان دافا مورد مراقبت قرار گیرند. شکافهای برخی از شاگردان توسط نیروهای کهن مورد بهرهبرداری قرار گرفت و آنها تمایلی به رها کردن وابستگیهایشان نداشتند، اما آزمونهایی که با آن مواجه شدند چه بسا آزمونی بزرگ از مرگ و زندگی بوده است. و در آن صورت چه کاری میتوان انجام داد؟ بهعنوان چند نمونه، برخی از شاگردان به انتهای طول عمرشان رسیده بودند اما کوشا نبودند، و در حالتهای بسیار نادری [شاگردان] مجبور بودند کمی زودتر از موعد رحلت کنند. شما ابداً نباید با ذهنیتی بشری به تزکیه نگاه کنید!
من چند لحظه پیش گفتم که اصول تزکیهکنندگان و اصول مردم معمولی متضاد هستند. موجودات بشری معتقدند که یک زندگی راحت چیز خوبی است، در حالیکه مریدان دافا عقیده دارند که وقتی به رشدشان ارتباط پیدا میکند، اینکه هر چیزی آسان باشد چیز بدی است، و اینکه رنج و سختی موجب رشد است. (تشویق) آیا ترتیبی دادهاید که مفاهیم بنیادیتان را بچرخانید؟ زمانی که با کمی سختی مواجه میشوید یا اینجا و آنجا با چیزی اندک روبرو میشوید، نمیتوانید از میان آن بگذرید. و در نهایت وقتی به مقدار بسیار بزرگی جمع میشود، آزمون بزرگی میشود، و آن امتحانی است که نمیتوانید آن را بدون رها کردن [وابستگیتان به] زندگی بگذرانید. آنگاه چه کاری میتواند انجام شود؟ مشقات حتی به حدی توانستند بزرگ شوند که شما به رغم اینکه [آن وابستگیتان به] زندگی را رها کردید نتوانستید امور را به تعادل برسانید. نیروهای کهن اجازه ندادند از آن بگذرید و افکار درست شما به حد کافی قوی نبود. شما به من بگویید چه کاری میتوانست انجام شود. میخواهید استاد چهکار کند؟ استاد بدون هیچ قید و شرطی در حال حمایت از شما بوده است، اما شما کوشا نیستید، حتی به حدی که شبیه یک فرد عادی میشوید! میگویید، "من یک مرید دافا هستم،" اما افکار و رفتار شما مانند یک فرد معمولی است. این مریدان دافا هستند که من امروز نجاتشان میدهم، و نمیتوانم بروم و بیجهت از یک فرد معمولی حفاظت کنم. "تولد، پیری، بیماری و مرگ" که یک فرد عادی با آن مواجه میشود قانونی تعیینشده توسط آسمانها میباشد، و نمیتواند بدون هیچ علتی مورد مداخله قرار گیرد. آیا میدانید که استاد امروز درحال انجام چه کاری است؟ من درحال اصلاح فای کیهان هستم. چگونه درحال اصلاح آن هستم؟ با استفاده از چه چیزی درحال اصلاح آن هستم؟ آیا میتوانم به شیوهای نادرست فای کیهان را اصلاح کنم؟ حفاظتِ بدون قید و شرط از یک تمرینکنندهی بیصلاحیت - آیا این مسئولبودن در قبال شما است؟ آیا این اصلاحکردن فای کیهان است؟ چرا مریدان دافا باید تزکیه کنند، آزمونها را بگذرانند، افکار درست قوی داشته باشند، و از میان رنج و سختی عبور کنند؟ فقط آن کارها میتوانند تزکیه درنظر گرفته شوند. در حقیقت، تزکیه دربارهی آمدن به اینجا برای رنجبردن است، نه آمدن به اینجا برای مورد حفاظت قرارگرفتن در دنیای بشری. هنگامی که فردی دافا را مطالعه میکند، مورد حمایت قرار خواهد گرفت، اما تزکیهی دافا همچنین لازم میداند فرد رنج و سختی را تحمل کند. برخی از شاگردان میگویند، "هنگامی که ما با خطر مواجه میشویم، استاد از ما حفاظت خواهد کرد." و بله، این حقیقت دارد! زمانی که یک فرد دارای افکار و اعمال درست است بطور حتم حفاظت وجود خواهد داشت.
مرید میپرسد: امروز یک دقیقه قبل از دیدن استاد محترم، ناگهان فکری در سرم ظاهر شد، "استاد آمده است و روی سِن میباشد." سپس شما را دیدم، و خیلی هیجانزده بودم. مادر پیر من که ۹۵ ساله و بیسواد است هرروز تکرار میکند، "فالون دافا خوب است"، "حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است"، و "استاد خوب است." او برای استاد بسیار دلتنگ است.
معلم: نگرشهایی را که موجودات ذیشعور نسبت به دافا دارند به ابهت نگرشهای تزکیهکنندگان نمیباشد. به عبارت دیگر، آنچه هماکنون گفتم بسیار جدی است. شما تزکیهکننده هستید، بنابراین وقتی هنوز این بنیادیترین موضوعات را بوضوح نمیبینید، من مجبورم امور را برای شما به شکل جدی بگویم. برای مردم معمولی این ضروری نیست. آنها فقط موجودات ذیشعور قابل ترحم هستند و باید نجات داده شوند. شما باید دیگران را نجات دهید، و عملی نیست اگر خود شما نتوانید بهخوبی انجام دهید. در اینصورت قادر به نجات دیگران نخواهید بود و حتی نمیتوانید خودتان را نجات دهید.
مرید میپرسد: مریدان دافا از منطقهی غرب عمیقاً سپاسگزارند که استاد گرانقدر به کنفرانس فا آمد و سخنرانی ایراد کرد.
معلم: از همه تشکر میکنم! (تشویق)
مرید میپرسد: شاگردانی که در نیویورک بودهاند احساس میکنند که جریان حرکت فعالیتهایی که مریدان دافا در کالیفرنیا برای اعتباربخشی به فا برگزار میکنند به حد کافی سریع نیست، اما مریدان کالیفرنیا بسیار توانمند هستند و از نظر مالی روبراه میباشند. مریدان دافای خارج از غرب چگونه میتوانند از حداکثر قدرتشان استفاده کرده و در اعتباربخشی به فا مؤثر باشند؟
معلم: چند لحظه پیش شاگردان دربارهی این صحبت کردند که مردم روزنامههای ما را میدزدند، دربارهی اینکه نیروهای اهریمنی چقدر واقعاً قوی هستند، و دربارهی اینکه چگونه برخی از افراد به فا آسیب میرساندهاند. اما من متوجه شدهام که در تلاشهایتان برای آشکارسازی حقیقت و اعتباربخشی به فا، منطقهی محلهی چینیها مکانی خالی است. و با این حال آن مهمترین، مهمترین مکان در منطقهی شما در خارج از غرب است. عمدتاً توجه زیادی به آن نکردید. من اطراف منطقه قدم زدم و حتی یک کپی از اپکتایمز پیدا نکردم. با مواردی مثل این، همگی شما باید در ارتباط با آنچه مریدان دافا قرار است درحال انجام آن باشند روشن باشید.
مرید میپرسد: آیا هرزمان که یک مقام رسمی ردهبالای چینی، از کشورهای دیگر دیدن میکند، برای ما فرصت خوبی برای آشکارسازی حقیقت است؟
معلم: بله، مریدان دافا همچنان که شرایط اجازه داده است کارها را انجام دادهاند، و شما باید برطبق شرایط موجود عمل نمایید.
مرید میپرسد: وقتی که مقامات رسمی چین از ایالات متحده دیدن میکنند، ما برای دادخواهی از آنها تا چه مرحلهای باید برویم؟
معلم: در ارتباط با آن افرادی که بهشدت فالونگونگ را مورد آزار و شکنجه قرار دادهاند و کسانی که هیچ ابراز پشیمانی نمیکنند، زمانی که شواهدی دارید میتوانید بروید و دادخواهی کنید. هرچند، درواقع، موضوع اصلی دادخواهی از این افراد نیست. دادخواهی از این افراد به این منظور انجام میشود تا آنها درک کنند که آزار و شکنجهای را که انجام میدهند [صرفاً] رفتار ناشایستی نیست که وقتی انجام شد خاتمه یابد: تسویهحسابی وجود خواهد داشت، و آزار و شکنجهی شیطانی باید متوقف شود. آن برای این است که آنها درک کنند نباید به آزار و شکنجه بپیوندند. شما باید دراین مورد روشن باشید.
مرید میپرسد: استاد لطفاً کمی دربارهی موضوع نجات کودکان بیسرپرست صحبت کنید.
معلم: نجات کودکان بیسرپرست چیزی نیست که باید توسط شاگردان ما انجام شود، زیرا این مسئله به دخالت دولت ایالات متحده نیاز دارد. نباید انرژی یا منابع بیشتری را صرف کند. اما نجات کودکان بیسرپرست یکی از تعداد زیاد کارهایی است که مریدان دافا برای آشکارسازی حقیقت، متوقفکردن آزار و شکنجه، و نجات موجودات ذیشعور در حال انجام آن هستند، و بزرگترین کار نیست. هماکنون شاگردانی هستند که با دولت ایالات متحده روی آن کار میکنند.
مرید میپرسد: اخیراً افرادی توسط انجمن بودیست چین، مقالاتی را در اطراف پخش کردند که دافا را مورد انتقاد و توهین قرار میدهد. ما این موضوع را چگونه اداره کنیم؟
معلم: شما باید انواع زیادی از رویکردها را در ارتباط با رفتار با این افراد بهکار ببرید. از فرستادن افکار درست برای ازبینبردن اهریمن پشتشان شروع کنید، زیرا افرادی از مذهب بودیست که علیه دافا هستند، همانند دیگران، توسط عوامل شیطانی که آنها را به ارتکاب عمل وامیدارند کنترل میشوند. در بین افرادی از مذهب بودیست، واقعاً اهریمنانی وجود دارند که اینجا بازپیدایی یافتند تا در آزار و شکنجه نقشی را بازی کنند، و اثر خیلی بدی داشتهاند. آنها در آینده ازبین خواهند رفت. برای خنثیکردن [آنچه آنها درحال انجام آن هستند] از شیوههای مثبت استفاده کنید- اول بصورت جدی با آنها صحبت کنید، و سپس با توضیح و اثبات امور برای آنها به جلو بروید.
مرید میپرسد: به عنوان یک پزشک، با تقاضای سقط عمدی چگونه باید برخورد کنم؟ آیا این چیزی است که من میتوانم برای مردم معمولی انجام دهم؟
معلم: این نکته را قبلاً بطور کامل در جوآن فالون روشن کردهام: این کشتن است.
مرید میپرسد: چگونه میتوانیم به همشاگردان [دافا] کمک کنیم تا بیشتر مؤثر واقع شده و ابتکار عمل را بدست گیرند؟ اکنون گاهی اوقات تعدادی از شاگردان عمدتاً بر مراکز دستیاری و دستیاران تکیه میکنند تا آنها را در اعتباربخشی به فا سازماندهی کنند. گرایش آنها به اتکای بیش از حد، بسیار قوی است.
معلم: واقعاً. بهواسطهی خواندن این ورقهی سؤال توسط من شاگردان ما باید پی ببرند: مریدان دافا همگی باید راه خودشان را طی کنند. هر فردی باید بطور مبتکرانهای نقش خودش را ایفا کند، کارهایی را برای انجامدادن پیدا کند، و مردمی را که باید نجات دهد جستجو کند و نجات دهد، نمیتوانید بر دستیاران تکیه کرده تا به شما بگویند که چکار کنید. در اکثریت موارد، درحال حاضر دستیاران امور را سازماندهی نمیکنند مگر اینکه فعالیتهایی در گسترهای بزرگ باشند، بنابراین آیا شما قصد ندارید که بجز آن موقعیتها به فا اعتبار ببخشید؟ بنابراین در اکثریت مواقع مریدان دافا خودشان در حال انجام امور هستند.
مرید میپرسد: میخواهم بپرسم، پس از سقوط حزب پلید، آیا برای مردم چین هنوز فرصتی برای اعلان انصراف از حزب خواهد بود؟
معلم: پس از اینکه آن سقوط کرده باشد خارج شدن از آن چه معنایی خواهد داشت؟ در حقیقت اکنون زمانی است که موجودات خودشان جایگاه خودشان را معین میکنند، بنابراین پس از اینکه حزب شیطانی سقوط کند، چگونه هنوز فرصتهایی برای انجام آن میتواند وجود داشته باشد؟
مرید میپرسد: به نظر میرسد که روزنامهی اپک تایمز تقریباً انتشار نه شرح و تفسیر را متوقف کردهاست. آیا چاپهای به زبان چینی و انگلیسی باید اهمیت آنرا بالا برده، و کار بیوقفهی نه شرح و تفسیر را اداره کنند؟ مریدان دافای لسآنجلس به استاد درود میفرستند.
معلم: اپک تایمز باید این سؤال را جدی درنظر بگیرد. آن متفاوت از تلویزیون سلسلهی تانگ جدید نیست که آنرا بدون کاستی پخش کرده و بر آن تأکید میکند. نه شرح و تفسیر درحال نجات مردم است. خودتان را بر انجام این کار متمرکز کنید؛ مردم از آن خسته نخواهند شد.
مرید میپرسد: هرچند نه شرح و تفسیر برای مدتی طولانی منتشر شدهاست، هنوز تعداد کمی از شاگردان قدیمی هستند که برای رهایی از پوستهی روح شیطانی کاری انجام ندادهاند، و آنها حتی معتقدند که حزب فرومایه قبل از کسب قدرت سیاسی خوب بوده، و اینکه بعداً بد شد.
معلم: آن حتی زمانی که قدرت را بدست آورد پلید بود. نه شرح و تفسیر تاریخ منحوس آنرا افشا کردهاست. در گذشته، زمانی که از روی منفعتطلبی نسبت به کسانی که تصویر حقیقی آنرا درک نکردند کمی بهتر عمل کرد، آن فقط فراهم کردن زمینهای برای پیوستن افراد بیشتری به جوخههایش بود. هنگامی که به قدرت رسید در طی دورهی کمون پاریس اوباشی نفرتانگیز بودند. در آن سالها، آشوب کمون پاریس فرهنگ باشکوهی را که خدایان خواهان آن بودند که برای مردم این دوره از تمدن باقی بماند نابود کردند. شما در پاریس مجسمههایی را در مسیر خیابانها و نقاشیهایی را که درامان ماندند دیدهاید، درست است؟ به شما میگویم که آنها بیشتر از دهدرصد از آنچه زمانی پاریس داشت نیستند، زیرا تعداد بسیار زیادی از مکانهای فرهنگی- تاریخی، و عالیترین آثار هنری، بوسیلهی کمون پاریس تخریب شدند. آن بطور وحشتناکی مخرب بود. در آن زمان پاریس سرشار از آثار هنری بود، و خدایان با ستایش آن افسوس خوردند. چنین شهر زیبایی اینچنین ویران شد.
مرید میپرسد: تزکیهی ما درحال حاضر تزکیه بهخاطر دیگران است، تزکیه بهخاطر نجات موجودات ذیشعور است. آیا این شیوهای درست برای بیان آن است؟
معلم: خیر، اینطور نیست. بهخاطر خودتان است که تزکیه میکنید. موجودات ذیشعوری را که نجاتمیدهید بواسطهی تزکیهای که انجاممیدهید دربر گرفته میشوند، با این حال که هنوز هم هدف [تزکیه] به کمالرساندن دنیای خودتان است. قبلاً گفتهام که تعداد زیادی هماکنون به قلمرو کمال رسیدهاند. این را قطعاً سرسری نمیگویم. درگذشته وقتی آن را گفتم، نود درصد از شاگردانمان به موقعیتهایشان بالا آورده شده بودند، و موقعیتهای مریدان دافا چیزهایی معمولی نیستند، آن یک مقام دستیابی عادی نیست. آن مقام دستیابی، از طریق تزکیهی شخصی به تنهایی قابل حصول نیست، آن با شیوههای تزکیهی معمولی در طول هشت، ده، یا حتی بیش از یکصد دورهی زندگی نمیتواند کسب شود! (تشویق) زیرا ۱) شما موجوداتی نجاتیافته توسط قانون بزرگ هستید؛ ۲) شما مریدان دافا در طول دورهی اصلاح- فای کیهان هستید؛ و ۳) شما مأموریت عظیم نجاتدادن موجودات ذیشعور را دارید. موجوداتی را که نجات میدهید نیز معمولی نیستند: تعداد زیادی از موجودات، همچون شما، از سطوح بالایی آمدهاند. مریدان دافا یک چنین مأموریت عظیمی را دارند، و این دلیل آن است که چرا شما میتوانید به چنین ارتفاعی تزکیه کنید، به مقام دستیابی بسیار عظیمی اعتبار بخشید، و چنین دستاوردهای باشکوهی را داشته باشید. (تشویق)
مرید میپرسد: شوهر من یک غربی است که تزکیه نمیکند. در طول این سالهای اصلاح- فا خیلی تحمل کرد. او کارهایی را که من انجام میدهم درک نمیکند، و اکنون دارد تقاضای طلاق میدهد. مرید شما برای متقاعدکردن وی با سختکوشی تلاش کرده، اما تأثیری نداشته است. آیا این بواسطهی این که مرید شما در زمینههایی بیش از حد ضعیف عمل کرده پدید آمد؟
معلم: هر زمان که چیزهای از این نوع پیش میآید، استاد میتواند فقط در ارتباط با نمونههایی صحبت کند. اما اغلب وقتی مثالهایی را ارائه میدهم، شما برداشت میکنید که آن به شما اشاره میکند. موضوع این نیست. بگذارید موضوع خانوادگی را در نظر بگیریم، یا دلبستگی بین زن و شوهر، یا هر تعدادی از چیزهای دیگر را. آیا شما به این چیزها براساس فا نگاه کردهاید؟ آیا شما به عنوان فردی نیکخواه نسبت به موجودی ذیشعور، با وی رفتار کردهاید؟ اگر واقعاً آنطور رفتار کرده بودید، شاید امور آنطور که امروز هستند نمیبودند. اگر در خانه رفتار شما کاملاً شبیه رفتار یک فرد معمولی به نظر میرسد، پس امکان مواجهشدن شما با این نوع از امور خواهد بود. هیچ چیزی ساده نیست. اگر شما حقیقتاً بتوانید وابستگیهایتان را رها کنید، و اگر وابستگیها بر شما تأثیری نداشته باشند، پس مداخلات همانند رشتهای از دود ناپدید خواهند شد.
مرید میپرسد: فردی است که در ارتباط با فعالیتهای دافا بسیار پر اشتیاق است، به حدی که از یک مکان به مکان دیگر میرود تا به مردم بگوید که دافا خوب است. با این همه، بسیاری از افراد معمولی در اثر ارتباط با او احساسی منفی از دافا دارند. شاگردان سالها حداکثر سعی خود را در کمک به او کردهاند، اما هیچ تأثیری نداشته است. این شخص وابستگی خودنمایی، درگیری، طمعورزی، و بهنمایشگذاشتن قدرتهای فوقطبیعی دارد، و زمانی که تمرین انجام میدهد یا افکار درست میفرستد، اوضاع کاملاً غیرعادی به نظر میرسند. این موضوع به مرحلهای میرسد که افراد غیرتمرینکننده از ما پرسیدهاند، "چرا به او اجازه میدهید که یکی از شما باشد؟"
معلم: شبیه این در میان شاگردان ما واقعاً وجود دارند. هرچه زمان به پایان نزدیکتر و نزدیکتر میشود، آنها میبایستی منطقیتر شوند. اما هنوز مطابق استاندارد نیستند، و مجذوب آن تواناییها و مهارتهای ناچیزی که دارند میشوند، دودستی به آن کارهای کوچک خودشان میچسبند و قادر به پیشرفت نیستند. چند دقیقه قبل من دربارهی اوج مقامهای دستیابی مریدان دافا صحبت کردم، و تعداد زیادی از شاگردان ما قادر به درک آن بودند، در حالیکه این افراد بطور متعصبانهای به آن چیزهای اندکی که میتوانند ببینند وابسته میشوند و نمیتوانند پیشرفت کنند، و حتی کاملاً از خودشان خوشنود هستند. این نوع از وضعیت ذهنی یک چنین وابستگی عظیمی است- بزرگترین اندازه. آنها توسط آن انواع و اقسام عوامل، غیر منطقی عمل میکنند، و هنوز فکر میکنند که کاملا منطقی هستند.
مرید میپرسد: شما قبلاً گفتید که زمانی که مریدان دافا با هم کار میکنند و در یک راستا حرکت میکنند، قدرت فایی که تجلی مییابد عظیم است. اما زمانی که برخی از شاگردان درمییابند که آنها با عقایدی متفاوت از دیگران هستند، با صدای بلند در ملاء عام گروه دیگر را مورد نکوهش قرار داده، باعث میشود مردم عادی جمع شوند و تماشا کنند. برخی از شاگردان میگویند که این تأثیر بدی دارد.
معلم: مایلم به این مسئله از دو زاویه نگاه شود. شاگردان ما از اینکه مردم جمع شوند و تماشا کنند میترسند. اگر در سمت شما یک وابستگی نگرانی در ارتباط با حفظ آبرو باشد، امکان این هست که در آن زمان از دهان فردی دیگر استفاده شود تا واقعهای را بهراه اندازد و تماشاگران را جذب کند تا شما وابستگی خود را ببینید. هرچه باشد این تزکیه است، بنابراین انواع شیوهها برای افشاکردن وابستگیهای شما به کار گرفته خواهد شد. البته، وقتی نمیتوانید آنچه را که دست اندرکار است ببنید، خواهید گفت، "تأثیر آن بد است." اما شاید آن افراد معمولی واقعاً چیزی را ندیده یا نشنیدند، و حتی شاید در ارتباط با اینکه چه اتفاقی درحال روی دادن است سردرگم باشند. بنابراین این یک جنبه از آن است. دیگری این است که برخی از شاگردان ابداً توجهی نمیکنند که آن ممکن است تأثیری بر دافا داشته باشد. وضعیت هرچه که باشد، آنها به وجههی دافا اهمیتی نمیدهند، متعصبانه بر کارهای خودشان اصرار میکنند، و عقیدهی خود را اولین و مهمترین درنظر میگیرند. بنابراین آیا این یک وابستگی وحشتناک نیست؟ هرکسی که بر ادامهی این کارِ بیثمر اصرار ورزد و نتواند وابستگیهایش را ببیند، شکافهای آن فرد توسط اهریمنان و شیاطین برملامیشوند؛ وابستگیهایش گسترش مییابند، تقویتمیشوند، و افزایش مییابند، و هرچه بیشتر باور در ذهنش باور دارد که در مورد موضوع حق با او است، بیشتر درانجام آنچه که انجام میدهد احساس موجه بودن میکند. هر وابستگی بشری [که او دارد] توسط اهریمنان توسعه مییابد. او درواقع نمیتواند در آن زمان از عهدهی این بربیاید که به خودش بیاید. اما میخواهم به شما بگویم، و این برای این است که مانع اتفاقافتادن این نوع از چیزها شود: حتماً به تصویر مریدان دافا توجه داشته باشید. اگر شما شبیه آن [فردی که در سؤال توصیف شده] باشید، چگونه میتوانید مردم را نجات دهید؟ افکار درست شما لازم است قوی باشد. به شیطان اجازه ندهید تا به آن گونه از شکافهای شما بهرهبرداری کند.
مرید میپرسد: آیا استاد میتواند لطفاً برای مریدانش توضیح دهند معنی "با اهداف مشترک به زمین آمدید/ و با کسب فا طلایهدار بودن را انتخاب کردید" چیست؟
معلم: بطور حتم. برخی از شاگردان بخوبی تزکیهکردهاند و درواقع در ابتدا فا را کسب کردند، و بنابراین افکار و اعمال درستی داشتهاند، همیشه در دافا پایدار هستند. برخی از افراد زودتر از دیگران در فا جذب شدند، در حالیکه دیگران یادگیری فا را تا اواخر شروع نکرده بودند- این به پیشتازبودن در خصوص درپیشگرفتن شکل آن اشاره میکند.
مرید میپرسد: برخی از شاگردان بطور مرتب به کلیسا میروند، آن را بعنوان مکانی برای معاشرت با مردم در نظر میگیرند. آیا این درست است؟
معلم: آنها فا را بطور عمیق نیاموختهاند. درواقع ما افرادی را داریم که یک پا در روش ما دارند و یک پا در بیرون. اگر میخواهید یک فرد عادی باشید، پس پیش بروید- من نگفتهام که مردم معمولی نمیتوانند از مکانهای خاصی دیدن کنند. اگر میخواهید در دافا تزکیه کنید، پس با کمال میل اجازه میدهیم اینگونه عمل نمایید، و اگر مایل به تزکیهکردن نیستید، پس انجام ندهید. اما در ارتباط با آنهایی که حقیقتاً تزکیه میکنند، لازم است "فقط یک روش تزکیه" را رعایت کنند. برخی از مردم بخاطر اینکه میخواهند حقیقت را در آنجا آشکار کنند [به کلیسا] میروند، اما وقتی فا را اشاعه میدهید، نباید بطور اختصاصی گروههای مذهبی را یک هدف قرار دهید. من، استاد شما، حتی این کار را نکردم، زیرا آن چیزی مربوط به مرحلهی بعدی است. اکنون زمانی است که همانطور که حقیقت را آشکار میکنیم، تمامی مردم دنیا- و مخصوصاً چینیها را- هدف قرار میدهیم.
مرید میپرسد: شاگردی قدیمی است که پسرش کارهای زیادی انجام داده که برای دافا آسیب ببار آورده است. میخواهم بپرسم، آیا او میتواند بین خودش و پسرش یک مرزبندی مشخصی قائل شود؟ ما به این موضوع چگونه باید نگاه کنیم؟
معلم: هر کسی مسئول خودش در انجام هر کاری است، و هیچ کسی نمیتواند جای کسی دیگر را بگیرد. نیازی نیست که یک خط مرزی بین خودتان و او بکشید، زیرا در هر حال آنها کارهایی هستند که او انجام داده است، نه شما. اگر، زمانی که حقیقت را آشکار میکنید، شما و دیگران بطور موفقیتآمیزی او را متوقف نکردهاید، یا او را قادر نکردهاید که در ارتباط با آنچه در معرض خطر است و پیامدهای آن آگاه شود، سپس آن دلالت بر وجود مشکل در سمت او دارد. اگر شما واقعاً به او بسیار گفتید و او هنوز به انجام دادن آن کارها ادامه میدهد، پس این مشکل اوست و شما میتوانید بگذارید برود. هیچکسی نمیتواند دافا را از بین ببرد. لازم نیست نگران باشید، آسمان به زمین نمیافتد یا چیزی دیگر. آنچه او نابود میکند خودش است.
مرید میپرسد: شاگردانی در منطقهی ما هستند که فا را مطالعه کردهاند و برای سالها تزکیه کردهاند اما اغلب به شیوههایی افراطی رفتار میکنند. از این گذشته، منش آنها خوب نیست. این بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار داده است. برخی از همتزکیهکنندگان فکر میکنند که افرادی شبیه این در واقع شاگردان ما نیستند، و باید رانده شوند.
معلم: نیروهای کهن برای برخی افراد در میان شاگردان ما نظم و ترتیبی دادند تا مداخلاتی ایجاد کنند. هدفشان این است که اطمینان حاصل کنند محیطی که مریدان دافا دارند بسیار در آرامش نیست، و بدین طریق باعث به سطح آمدن وابستگیهای بشری شاگردان شوند. بنابراین آنها به دنبال برانگیختن و آشفته کردن هستند، و نیروهای کهن در میان پدیدآمدن اغتشاش بهرهبرداری میکنند. بنابراین در ارتباط با این افراد، شما اکنون [به دافا] وارد شدهاید، و به عنوان استاد شما، من شما را به عنوان مریدانم درنظر میگیرم، اینکه شما بخواهید خودتان را به عنوان مریدانم درنظر بگیرید چیزی است که باید واقعاً دوباره به دقت دربارهی آن تعمق نمایید. پس از اینکه ذهنتان را درست کردید، سپس کارها را در مسیر الزامات مریدان دافا، در مسیر شرایط من، لیهنگجی انجام دهید، و دارای ذهنی آشفته نشوید و کارهای غیرمنطقی انجام ندهید، همانطور که نیروهایکهن برای شما تدارک دیدند، و در نهایت، باعث فروافکندن خودتان میشوند.
مرید میپرسد: چینیهای زیادی در منطقهی چینی سانفرانسیسکو هستند. بخشی از مردم آنجا مایل به قبول مطالب آشکارسازی حقیقت ما نیستند و وقتی با آنها صحبت میکنیم، گوش نمیهند. این مردم را چگونه راهنمایی کنیم؟
معلم: امور درحال حاضر از سالهای قبل متفاوت هستند، و این سال با سال گذشته فرق دارد. و هماکنون حتی از نیمهی اول سال متفاوت است. سعی خودتان را بکنید و ببینید، که آیا آن هنوز مثل قبل است؟ حتی اگر هست، شما باید از طریق قدرت افکار درستتان فضایی بدست آورید، درست؟ (تشویق)
مرید میپرسد: در سرزمین چین موقعیتهایی وجود دارد که صرفاً با ذکر "فالون گونگ" یا "نه شرح و تفسیر" مردم جرأت شنیدن آن را ندارند.
معلم: همه نوع افرادی آنجا وجود دارند، تعداد زیادی از مردم هستند که توسط حزب پلید حسابی ترسانده شدهاند. حزب فرومایه برای سالها اعمال شیطانی انجام داده است. مسئلهی کلیدی برای مریدان دافا استفاده از افکار درست برای ریشه کن کردن ارواح شیطانی که مردم را کنترل میکنند، و سپس آشکارسازی حقیقتِ دوباره به آنها میباشد. با خردمندی به پیش بروید. به رغم همه چیز، شما در حال نجات مردم هستید.
مرید میپرسد: من اغلب چیزهای آشفته و مبهم را که به سرم فشار میآورند، احساس میکنم، مخصوصاً زمانی که آرام هستم. نمیدانم که آیا این چیزی خوب است یا تداخل روحی شیطانی با من است.
معلم: اگر مریدان دافا بتوانند کارها را بدرستی انجام دهند و ترتیبی بدهند که وابستگیهای قوی یا چیزهایی را که در یک سطح بنیادین به آن وابسته هستند نداشته باشند، پس هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت. برخی میگویند که هنگام مطالعهی فا با چنین و چنان مسائلی مواجه میشوند. این چیزی است که من اغلب میگویم: زمانی که دافا را در پیش میگیرید، با هرچیزی که مواجه میشوید- خوب یا بد- آن چیز خوبی است. ( تشویق) زیرا آن فقط به خاطراینکه شما در دافا تزکیه میکنید پیش آمد. برخی از شاگردان پس از اینکه دافا را در پیش میگیرند تمامی انواع مشقات را تجربه میکنند. اگر تزکیه نمیکردید، آن رنجها به نابودی شما منتهی میشدند. اما دقیقاً به خاطر اینکه در دافا تزکیه میکنید، گرچه فشاری که با آن مواجه میشوید وقتی مشقات زودتر از زمانی که میبایست برای شما میآمد بر شما فرود آیند، عظیم است، و گذراندن آزمایشها برای شینشینگ شما دشوار هستند- و گاهی اوقات ممکن است آزمونها عظیم باشند- با این همه، تمام آن سختیها چیزهایی هستند که باید بر آنها فائق آیید، آنها حسابهایی هستند که لازم است تسویه کنید، هزینههایی هستند که باید پرداخت کنید. ( خنده حضار) پس آیا اینها چیزهای بزرگی نیستند؟ بنابراین آنچه با آن مواجه میشوید خواه چیزهایی خوب باشند یا بد، مادامی که در دافا تزکیه میکنید، آنها مثبت هستند، مطمئن باشید. ( تشویق)
این همهی آن چیزی است که میخواستم برای امروز به شما بگویم. ( تشویق) کنفرانس ما باید ادامه پیدا کند. استاد برخی از چیزها را با اصطلاحات نسبتاً سنگینی ارائه داد، برخی کمی غیرمستقیم بیان شدند، و برخی دیگر، در حالی که به مسائلی جدی اشاره میشدند، نسبتاً با ملایمت بیان شدند، اما وضعیت هرچه که باشد، به عنوان مریدان دافا باید آنچه را که مریدان دافا باید انجام دهند، بر اساس فا، انجام دهید. تعدادی از افراد به من میگویند،" معلم ، چرا من این روزها بسیار به کندی رشد میکنم؟" که من جواب میدهم: این کافی نیست اگر شما فقط کتابها را مطالعه کنید، زیرا برای مریدان دافا انجام سه کار بخوبی ضروری است، و شما فقط یکی از آنها را انجام دادهاید، بنابراین هیچ رشدی را احساس نمیکنید. اگر بتوانید همهی آن سه وظیفه را انجام دهید و آنها را بسیار به خوبی انجام دهید، خودتان را درحال پیشرفت احساس خواهیدکرد؛ این کاملاً از گذشته، مرحلهی تزکیهی شخصی و مطالعهی فا متفاوت است. آنچه دست اندر کار است این است. وضعیت امور از ۲۰ جولای، ۱۹۹۹ از قبل از ۲۰ جولای ۱۹۹۹ کاملاً متفاوت بوده است. علت این است که انجامِ سهکار بخوبی، تزکیهکردن است، درحالیکه انجام فقط یکی از آن سهتا تزکیهکردن نیست- آن اینگونه است، شما قادر نخواهید بود بهآنطریق پیشرفت نمایید. بنابراین مریدان دافا باید آنها را بخوبی انجام دهند. البته، تعدادی از شما که امروز اینجا حضور دارید شاگردان جدید هستید و آن الزامات در مورد شما بکار نمیرود. درحال حاضر مادامیکه بتوانید فا را بخوبی مطالعه کنید و بر اساس فا تزکیه نمایید، در مرحلهی کنونی فوقالعاده است. اما برای شاگردان قدیمی، شما زمانی طولانی داشتهاید، بنابراین هیچ چارهای بجز انجام کارها براساس فا ندارید. این بدین دلیل است که روندی از درک امور وجود دارد که شاگردان جدید از میان آن میگذرند، و هرچند ممکن است دربارهی مفهوم "بلادرنگ یک بودا شدن" صحبت کنید، آن فقط یک توصیف است [که نباید واقعی تلقی شود]. آیا یک فرد مثل آن میتواند بدون ازبینبردن کارما، رشد در درک و فهم، یا صعود در قلمروها، به یک بودا تبدیل شود؟ آن چه نوع بودایی خواهد بود؟ این فقط یک توصیف میباشد. از آنجا که شما مریدان دافا هستید، از طریق شرکت در این کنفرانس فا یا شنیدن صحبتهای استاد چیزی را کسب خواهید کرد، و باید حتی بهتر عمل نمایید.
وقت واقعاً بسیار تنگ است. شما همگی مشاهده کردهاید که تغییرات در این جهان، همانند آن وضعیتهای اعتباربخشی به فای مریدان دافا سریع در حال رویدادن است. بنابراین همانطور که زمان به دگرگونشدن ادامه میدهد، آیا شما هنوز زمان برای انجام آنچه مریدان دافا باید انجام دهند خواهید داشت؟ پس، چرا از حداکثر وقتتان استفاده نمیکنید؟ مریدان دافا به سختیها بهعنوان چیزهای خوب، بهعنوان فرصتهایی برای رشد مینگرند، و همانطور که محیط بیشتر و بیشتر رشد میکند، سختیها حتی کمتر خواهند شد. وقتیکه شما دیگر احتیاجی به آشکارسازی حقیقت ندارید و مردم در حال بدستگرفتن ابتکار عمل برای شنیدن حقایق از شما هستند یا برای آموختن تمرین به جستجوی شما میآیند، آیا شما فرصت پایهگذاری تقوای عظیم را از دست نخواهید داد؟ شاید فکر میکنید، "این فوقالعاده است، آنها میتوانند برای یادگیری بیایند، و مرا از دشواریهایی نجات میدهد." اما در آن هنگام شما موقعیتهایی را برای رشد خودتان نخواهید داشت، درست است؟ بنابراین آنچه من فکر میکنم این است که، علیرغم همهچیز، باید این دوره از زمان را ارج بگذارید، زیرا در یک چشم بههمزدن خواهد رفت.
انسانهایی که در محدودهی این زمان هستند، آگاهی زیادی دربارهی خودِ زمان ندارند. شخص شاید در مدت یک ثانیه از میان یک دورهی زندگی گذر کند. در آن یک ثانیه، آنچه شخص ممکن است احساس کند، گذر یک سال است، و برای آن شخص همان احساس وجود دارد که یک سال طول کشیده است که از میان آن سال گذشته است. به همان ترتیب، هیچ احساسی از چیزی غیرمعمول وجود ندارد، زیرا یک موجود، در حالی که تحت تأثیر زمان قرار میگیرد، نمیتواند احساس کند که زمان با چه سرعتی میگذرد. کیهان ترکیبی از زمانهای مختلفی از این قبیل است و این انسانها هستند که احساس میکنند که هنوز زمانِ باقیمانده وجود دارد. از نقطه نظر بالاترین نقطهی کیهان، آن فقط یک لحظه است، فقط اینطور است که درخصوص زمان، شما به وضعیت موجودات بشری محدود شدهاید. بدون توجه به اینکه تاریخ کیهان چقدر زیاد طولانی بوده است، بدون توجه به اینکه نظم و ترتیبهای تاریخ برای اصلاح- فا چقدر زیاد طولانی بوده است، و بدون درنظر گرفتن اینکه سه قلمرو چه مدتی از زمان را بهبار آورده است، همهی اینها با گذر زمان سپری خواهند شد، تمامی آنچه جدید است بلادرنگ پدید خواهند آمد. شاگردان زیادی مشتاقانه به انتظار آن هستند، اما زمانیکه آن واقعاً پدیدار شود، تزکیهی شما به پایان خواهد رسید. در آن لحظه در هر سطحی که هستید، آن سطح شما خواهد بود، و البته اگر شما یک انسان باشید پس آن یک انسان است، همه چیز پایان یافته خواهد بود.
برای اکنون همین مقدار میگویم. امیدوارم حتی بهتر عمل کنید، بیشتر کوشا باشید، و اینگونه باشید که وقتی دوباره شما را ببینم، تغییرات حتی عظیمتر باشند. از همه تشکر میکنم. ( تشویق)