لی هنگجی، ۲۶ فوریه ۲۰۰۵
(تشویق طولانی) عصر بخیر! شما سخت كار میكنید.
زمستان به پایان رسید و اینك بهار است. در طول روند طولانی تاریخ بشریت، دقیقاً همچون چرخه بهار، تابستان، پائیز و زمستان، تغییرات روی داده است، و انواع و اقسام چیزها بهطور پیوسته اتفاق افتاده است، که بدینطریق برای بشریت فرهنگی كه در این مرحله پایانی مورد نیاز بود بنیان گذاشته و خلق شده است. درطی اعصار، تزكیهكنندگان و شیوههای تزكیۀ بسیار زیادی بودهاند، اما در بین همه روشهای تزكیه، تفاوتهایی وجود دارد. در طی دوهزار سال گذشته یا بیشتر، برخی از مذاهب اعتقاد راستین بهوجود آمدند. اگرچه مردمِ آن مذاهب، به خدایان ایمان دارند، ولی شیوههای تزكیۀ مذاهب متفاوت است، و آنها حتی با مذاهب دیگر مخالفت كرده و آنها را قبول ندارند. البته، دلیلی برای مخالفت كردنشان با یکدیگر وجود دارد: برای این است كه بتوانند شكلهای مذهبی خود را ثابت و بدون تغییر نگه دارند. بهعبارت دیگر، اعتقاد راستین افراد به خدایان شكلهای مختلفی را به خود گرفته است. قبل از اینكه اصلاح فا در دنیای بشری آغاز شود، هیچ روش تزكیۀ منحصربهفردی در كیهان بهعنوان شیوۀ تعیین شدهای كه بهطور همگانی [تمرین شود]، بهطور ویژه طراحی نشد، روشی كه همه مردم دنیا كه به خدایان اعتقاد داشتند ملزم به پیروی از آن باشند. این چیزی است كه هرگز قبلاً روی نداده بود. همانطور كه متوجه شدهاید، روش تزكیهای كه مریدان دافا امروز تمرین میكنند نیز، متفاوت از شكل مذاهب و شیوههای تزكیه در سراسر هر دوره از تاریخ است. آن فقط متفاوت نیست: در حقیقت، وقتی توجه كنید، تفاوتها بسیار عظیم هستند. در گذشته خدایان همگی یك موضوع را دیدند، اینکه، آنها فکر میکردند موجودات بشری نمیتوانند بهطور موفقیتآمیزی تزكیه كنند مگر اینكه انتخاب كنند جامعۀ عادی را ترک کنند و در دنیای مادی تزكیه نكنند. هنگامی كه افراد با اموری مواجه میشوند كه با منافع شخصی و سود عملی آنها درگیر میشود، و هنگامیكه هر نوع فكری با یك تزكیهكننده در جهان «واقعی» تداخل پیدا میكند، برای تزكیهكنندگان واقعاً مشكل است كه خود را ارتقاء دهند، و این باعث میشود كسانی كه میخواهند آنها را نجات دهند برای تحقق آرمانشان در تنگنا قرار گیرند. به همین دلیل است که هیچكسی قبلاً جرأت برگزیدن این شیوه را نداشت. درخصوص نجات موجودات در مقیاسی وسیع و داشتن تعداد بسیار عظیمی از تزكیهكنندگان، آنها احساس كردند كه هیچ راهی برای اداره كردن تزكیهكنندگان یا نجات آنان، زمانی كه با اجتماع عادی آمیخته میشوند وجود ندارد. به همین دلیل است که با شیوههای تزكیه و راههای نجات در گذشته، هیچكسی حتی جرأت نكرد درباره آن فکر کند، چه رسد به اینكه بهطور واقعی کاری کند که تزكیهكنندگان، این امر را در جهان مادی به مرحله عمل برسانند.
مسیری كه مریدان دافا امروز درحال پیمودن آن هستند بیسابقه است. در فکر افراد زیادی این عقیده ثابت شكل گرفته است كه، وقتی فردی سرسپرده یك مذهب باشد یا یك تزكیهكننده باشد، كاركردی ندارد مگر اینكه از اجتماع كنارهگیری كرده و دنیای مادی را ترك كند. بنابراین مسیر تزكیه مریدان دافا، هیچ نمونه قبلی و هیچ الگویی ندارد. همیشه گفتهام كه مریدان دافا در تزكیه هیچ الگویی ندارند. و اینطور نیست كه فقط در تزكیه شخصیتان باید مسیر خودتان را بپیمایید- حتی شكل تزكیهای كه به شما منتقل كردهام نیز هیچ مثالی برای پیرویكردن ندارد. بنابراین شما قطعاً خودتان باید این مسیر را روشن كنید. و چرا اینطور است؟ شاید قبلاً از طریق تجربیات خودتان در تزكیه این را درك كردهاید، و من قبلاً در موقعیتهای مختلف درباره این فا صحبت كردهام: بهخاطر این است كه مسئولیت تاریخیای كه به مریدان دافا اعطاء شده بسیار عظیم است، تعداد بیشماری از موجودات ذیشعور را شامل میشود، و الزامات برای مریدان دافا فوقالعاده بالا است. بهعلاوه، در دنیای امروز كیفیت مادرزادی روح اصلی موجودات ذیشعور ارزشمند و مهم است. همانطور كه میدانید، شما مریدان دافا هستید، و شما بخشی از مریدان دافای دورۀ اصلاح فا هستید. مریدان دافای دورۀ اصلاح فا مسئولیتهای عظیمی دارند، و مفهوم این عنوان، بینهایت گسترده است. توانایی شما بهعنوان مریدان دافا برای كسب آن اندازه تقوای عظیم چیزی است كه بینظیر بودن راه تزكیهتان را مشخص کرد. اگر این شكل از تزكیه را برنمیگزیدید یا اگر هر یك از شیوههای تزكیه در گذشته را انتخاب میکردید، آنهنگام شما، مریدان دافای دوره اصلاح فا، نمیتوانستید به اهداف تزكیهتان نائل گردید، نمیتوانستید مسئولیت عظیم رسالتتان را به انجام برسانید، چه رسد به اینکه میتوانستید به سطوحی برسید كه مریدان دافا قرار است به آنها برسند، یا به مقامهای دستیابیای نائل شوید که قرار است به آنها نائل شوید.
بنابراین، این موضوعی را به همراه میآورد: برای یك فرد بسیار سخت است كه از جهان مادی رها شود، که در بین موجودات انسانی بهطور موفقیتآمیزی تزكیه كند. بهعلاوه، هیچ سرمشقی از تاریخ بهعنوان مرجع بهجا نمانده است، و تزكیه كردن با پیروی كردن از مذاهب گذشته یا دوره نوین، مؤثر نیست. مردم فهمیدهاند كه راهبان بودیستی چگونه تزكیه میكنند، مسیحیان و كاتولیكهای صومعهنشین چگونه تزكیه میكنند، و مردم دنیا چگونه باید به خدا(یان) ایمان داشته باشند. اما اعتقاد داشتن به خدا(یان) مسلماً از فردی كه خودش را تزكیه میكند متفاوت است، زیرا هنگامی كه شما [فقط] به خدا(یان) ایمان دارید، بهترین وضعیت این است كه خدا(یان) تا اندازهای شما را محافظت خواهند کرد و به شما رحمت عطا میكنند، یا در موارد مربوط به افرادی که بهطور استثنائی خوب هستند، آنها میتوانند به بهشت یك خدا صعود كرده و یك موجود عادی آنجا شوند. اما در تمام این وضعیتها هیچكسی به مقام دستیابی نمیرسد. از یك نظر، اعتقاد، با تزكیه كردن یكسان نیست، و از طریق تزكیه فرد میتواند به یک مقام دستیابی برسد. بهعبارت دیگر، فرد با یک مقام دستیابی، فقط یك موجود معمولی در آسمانها نخواهد بود- او موقعیتی الهی خواهد داشت. و درخصوص مریدان دافا، آنها لازم است كه به مقامهای دستیابی خارقالعادهای نائل گردند. از آنجاکه مسئولیت عظیم است، تزكیهكننده به آن سطح سوق داده میشود. او مجبور است آن اندازه مسئولیت را بپذیرد، بنایراین گسترۀ سختیای كه در این رابطه پیش میآید عظیم است. اینجا درباره درجه چالشهایی كه توسط نیروهای كهن بر شما تحمیل میشود صحبت نمیكنم، بلكه به بیان دقیق درباره سختیهایی كه توسط خود مسیر تزكیه ایجاد میشوند صحبت میکنم. شما سختیهایی را در رابطه با آن، و رنجهایی را که باید در این مسیر تزكیه تحمل شود و اینکه چهقدر دشوار است از بشر بودن فراتر رفت تجربه و احساس كردهاید. در طی مسیر تزكیهتان، شما انواع افكار بشری، هر نوع چیزی در رابطه با علائق شخصیتان، و همه نوع تصور و عقیدهای را كه از هر لحاظ [برای تعدیل كردن شما] به ذهن شما خطور میكند تجربه میكنید، و غیرمنطقی بودنی که توسط احساسات و توهم بهوجود میآید، و احساسی که وقتی ذهنتان درخصوص سخت بودن رها کردن وابستگیهای بشری مبهم است، چیزهایی هستند که با آن بههم پیچیده شده است. و شما در زندگی روزمرهتان، خانواده، جامعه، كار و تزكیه را برای اداره كردن دارید، به اضافۀ فشاری كه توسط آزار و اذیت بر شما بهعنوان مریدان دافا وارد میشود و چالشهایی که در هر موضوعی در ارتباط با آزار و اذیت وجود دارد. درحقیقت، همۀ آنها فقط بخشی هستند كه شما قادر به درك آن هستید- همچنین بخش دیگری است كه نمیتوانید احساس كنید. آنچه كه انجام میدهید معمولی بهنظر میرسد، و كارهایی را كه انجام میدهید بسیار شبیه آنچیزی به چشم میآیند كه مردم عادی با تحمل سختیها میتوانند انجام دهند. اما این فرق دارد. همان كار، هنگامیكه بهوسیله مریدان دافا انجام میشود متفاوت است از انجام آن توسط مردم معمولی. چون آنچه شما بر دوش میكشید و تحمل میكنید متفاوت است.
در لایه ظاهری اینگونه است كه وضعیتها یكسان بهنظر میآیند، اما در حقیقت آنها متفاوت هستند. و چرا اینطور است؟ یك مثال برایتان بیان میکنم. مسیحیانی در نقاط مختلف دنیا هستند که هرگاه هنگام سالگرد رنج و مرگ عیسی فرا میرسد، واقعهای را اجرا میكنند كه برخی از افراد واقعاً خودشان را به یک صلیب به میخ میكشند. شاید آنها این كار را انجام میدهند تا به خدایشان نشان دهند كه آنها نیز آن رنج را تجربه میكنند. اما آن از رنجی كه عیسی متحمل آن شد، قطعاً متفاوت است. چرا متفاوت است؟ هنگامیكه عیسی مصلوب شد، موجودات بشری نتوانستند ببینند كه او درحال پرداخت تاوان گناهان موجوات انسانی بود، و مقدار بسیار عظیمی از گناه و كارما از تعداد بسیار عظیمی از مردم درحال وارد آوردن فشار به او بود- تعداد و مقدار هر دو عظیم بودند، و آن بینهایت سنگین بود. این آن چیزی بود كه باعث چنین رنج عظیمی برای او شد. در آن زمان هم كه شكنجه نمیشد، هنوز قادر نبود با آرامش بایستد. بار سنگین او بهحدی عظیم بود كه حتی نفس كشیدن یك چالش بود. نوع رنجی كه از فشار و مقدار بسیار عظیمی از گناه و كارمای موجودات بشری بر او فرود آمد، ضربه روحی دهشتناك، و عكسالعملهای هر یك از سلولهای بدنش در مقابل آسیب اعمالشده- آنها اموری نیستند كه یك فرد عادی بتواند تحمل كند. آن، چیزی نیست كه مردم عادی بتوانند در مقابل آن تاب آورند. و تصور كنید علاوه بر چنین عذابی به صلیب کشیده شود، برای او نظیر چه چیزی بود. [برخی از چیزهایی كه به نظر میرسد] یكسان هستند، در حقیقت ورای آن چیزی هستند که مردم عادی بتوانند تصور کنند. [برخی چیزها ممكن است] بسیار شبیه امور مردم عادی به نظر آید، درحالی كه وضعیت پشت آنها كاملاً متفاوت است- آنها مثل شب و روز هستند.
حتی با اینکه استاد مقدار قابل توجهی از كارمایی را كه مریدان دافا در آغاز داشتند كم كرد، از آنجاكه مسئولیتهای بهدوش كشیده شدۀ مریدان دافا عظیم است، در طی تزكیه مریدان دافا، بهجز مشكلات پیشآمده توسط مقدار خاصی از كارما كه تحمل میكنند، اساساً همه رنجهایشان نتیجهی روند رشد شینشینگ آنها است. این آزار و شكنجه چیزی است كه توسط نیروهای كهن بر ما تحمیل شد، و چیزی نیست كه اصلاح فا به آن نیاز داشت. با وجود آن، شما آنرا با موفقیت تحمل كردید. مهم نیست كه سفر چقدر سخت و عذابآور بوده است، هنگامی كه با این مشكلات مواجه شدید توسط آنها متوقف نشدید، و به مسیر الهیتان ادامه دادهاید. البته، برخی از شما همانطور كه به پیش میروید میلغزید، پیاپی سقوط میكنید و میافتید. برخی كاملاً بهخوبی و منضبط به پیش رفتهاند. مهم نیست چه چیزی، با این حال، وضعیت كلی تزكیه مریدان دافا و موقعیت اعتباربخشی فای مریدان دافا پایدار و محکم بوده است. همانطور كه خدایان به آن مینگرند، میبینند كه وضعیت و روند تزكیه مریدان دافا نمیتواند نقش بر آب شود. بهعبارت دیگر، مهم نیست كه سفر چقدر سخت بوده است، با وجود اینكه هیچ روش تزكیهای شبیه این هرگز قبلاً وجود نداشته، مریدان دافا بهطور موفقیتآمیزی در میان چالشها مبارزه كردند. همانطور كه به فا اعتبار میبخشید بسیاری از چیزها با شكل امور مردم عادی، مشابه، یا همانند است. اما عوامل پشت آن امور، و نقطه شروع مریدان دافا برای انجام امور، مسئولیتهای به دوش كشیدهشده توسط مریدان دافا و اهدافشان، بهطور بنیادی از آن امور مربوط به افراد عادی متفاوت است.
درحال حاضر به علت جداسازی و مداخلهای که عوامل نیروهای كهن و عوامل كیهان قدیم در دنیای انسانی ایجاد کردهاند، خدایان نمیتوانند بهطور آشكاری اینجا ظاهر شوند، و اهریمنانِ مداخلهکننده و نحوۀ برچیده شدن و از بین رفتنشان نمیتواند به موجودات ذیشعور نشان داده شود. دیدن شکلهایی كه در آن، مریدان دافا كاملاً از مردم عادی متفاوت هستند، بهواسطه این جداسازی همیشه مسدود شده است. در طی این زمان، قبل از اینكه اصلاح دنیای بشری توسط فا وارد شود اهریمنان کارهای آسیبرسانندهای را انجام دادند. منظور از انجام اصلاح فا در این دنیای انسانی ابداً برای این نیست كه مریدان دافا یا اصلاح فا در توهم نهاده شوند. محیط سهقلمرو برای اصلاح فا آفریده شد، به این منظور که این مكان برای اصلاح فا ساخته شود و به قلمروهای خدایی آسیب رسانده نشود. به همین دلیل است که ما از این محیط و این رویكردهای انسانی برای اعتباربخشی به فا استفاده میكنیم. اما این بدین مفهوم نیست كه ما مداخله نیروهای كهن را در اصلاح فا تأیید میكنیم، بدین مفهوم نیست كه نظم و ترتیبهایشان را قبول داریم. اجتماع بشری در تصور باطل به سر میبرد، و مردم نمیتوانند ببینند كیهان بهطور حقیقی چگونه است یا وضعیت واقعی موجودات را ببینند. این چگونگیِ هستی موجودات در این سطح است، اما وضعیت در طی اصلاح فا توسط دافا اداره میشود و بر طبق آنچه كه لازم است، تغییر میكند بهطوری که دافا بتواند موجودات را نجات دهد. حقیقت این است كه، در این زمان مریدان دافا باید كارهایی الهی انجام دهند، زیرا برای مریدان دافا، دیگر تزكیه شخصیشان مقدمترین و مهمترین نیست. هدف، نجات موجودات و دوبارهسازی افلاك غولآسا در طی اصلاح فا است. شما باید كارهای اصلاح فا و كارهایی را برای نجات موجودات انجام دهید، بنابراین شما باید موانع پدیدار شده توسط این محیط را پاك كرده و به دافا اعتبار بخشید. در این موقعیت، كه در طول تزكیهتان تغییرات واقعی را در خودتان نمیتوانید بهطور کامل ببینید، همانطور که خدایان میتوانند ببینند؛ بلکه در بین مداخله و آزمایشاتی كه از طریق آنها وابستگیهایتان را بهطور دردناكی رها كردید، به افکار درستی که از مطالعه پیوسته فا نشأت میگیرد تکیه کردهاید، و شما درحال پیش رفتن بودهاید. واقعاً بدست آوردن آن مشكل است، اما مریدان دافا بهطور كلی آنرا بدست آوردند. این با وجود آزار و شكنجه چند سال گذشته علیه مریدان دافا كه توسط نیروهای كهن برنامهریزی شد، مخصوصاً باشكوه است. مریدان دافا بهعنوان یك كل، حقیقتاً از آن با موفقیت گذر کردند. بدون توجه به اینکه چه نوعی از چیزها در طی این دوره زمانی برایتان روی داد، و حتی اگرچه چیزهای خاصی كه واقعاً نمیبایستی اتفاق میافتادند، روی دادند و بسیاری از چیزهای ناخوشایند پیش آمد، بهطور كلی واقعاً خوب بوده است، و شما بهعنوان یك كل، حركت به سمت جلو را ادامه دادید.
سفر هنوز تمام نشده، و آزار و شكنجه هنوز به پایان نرسیده است، بنابراین شما باید راهتان را ادامه دهید. در ارتباط با باقیمانده سفر، فكر میكنم شما اكنون تا حدودی اطمینان دارید. اگرچه بیش از حد دیر شد، ولی موجودات اهریمنی بسیاری كه به مریدان دافا آزار و آسیب رساندند و با اصلاح فا تداخل ایجاد كردند هم اكنون بهطور عمیقی پشیمان هستند: «چرا ما در گذشته فالونگونگ را مورد آزار و شكنجه قرار دادیم؟ اگر فالونگونگ را مورد آزار و اذیت قرار نداده بودیم هرگز دچار این مخمصه وحشتناك نمیشدیم.» آنچه كه میگویم این است كه، آیندهای كه پیش روی مریدان دافا قرار دارد روشنتر و درخشانتر میشود، و شما همه میتوانید اكنون آنرا مشاهده كنید. وضعیت كلی اصلاح فا در كیهان بهطور سریعی دگرگون شده است، زیرا اصلاح فا با سرعتی كه از همه زمانها پیشی میگیرد به سمت جلو درحال پیشروی است. آن درحال نزدیكتر و نزدیكتر شدن به این بُعد «واقعی» است، و بهحدی نزدیكتر و نزدیكتر میشود كه با چشم بشری قابل رؤیت میشود. آن از سطح میكروسكوپی به لایه سطحی نزدیكتر میشود، و آن محدوده [از فضا] كه باقی مانده است هم اكنون بسیار اندك است. البته، اگر چه محدوده باقیمانده در لایه سطحیِ بُعد بشری هماكنون كوچكتر است، ولی همانطور كه میدانید، عوامل پایانی از سطوح بالاتر بوده، و اندازههای آن عوامل جداشده اكنون بزرگتر هستند. به همین دلیل است که اکنون کمبود شیطان بعد از كاهش ارواح سطح پایین و اهریمنان پلید، توسط عوامل جداشده درحال جبران است. اگر چه پیشروی درحال شتاب یافتن است، ولی هنوز موانع وجود دارند. اما علیرغم آن، هماكنون اینطور است كه گویی خوبی و اهریمن در دو کفۀ ترازو قرار دارند و اهریمن كاملاً تعادلی را [كه زمانی داشت] از دست داده است، درحالیكه کفۀ ترازو در سمت مریدان دافا تقریباً تا انتها سنگینی میكند. بهعبارت دیگر، موفقیت اصلاح فا و تزكیه مریدان دافا اكنون واقعیاتی اجتناب ناپذیر هستند. به هر حال کارِ ما هنوز كاملاً به انجام نرسیده و در ارتباط با تزكیه شخصی، هر مرحله در تعیین اینكه آیا مریدان دافا میتوانند به كمال برسند ممكن است حیاتی باشد. فكر میكنم مهم نیست كه چیزها در نهایت چقدر دور میروند، مداخله چقدر وحشتناك میشود، یا اگر اصلاح فا باعث شود كه شما كاملاً از همه چیز آگاه شوید، هنوز نیاز دارید كه به طریقی شرافتمندانه و درست تزكیه كنید، و توسط هر چیز مثبت یا منفی تحت تأثیر قرار نگیرید- مطمئن باشید كه توسط هیچ تغییرِ رضایتبخشِ وقایعِ ناشی شده از وضعیت، یا توسط هر نوع وضعیتی كه ممكن است پیش آید مورد مداخله قرار نگیرید.
در واقع با بودن در میان این همه، شما اكنون كاملاً معقول هستید، و میتوانید به بسیاری از چیزها با افكار درست نگاه كنید و در پایان به آرامی درباره كارها بیندیشید. با تأثیر افكار درستتان، وضعیت كلی اعتباربخشی به فای مریدان دافا را بهطور مؤثری مستحكم كردهاید. از آنجاكه هماكنون بهبلوغ رسیدهاید چیزهای بسیاری را میفهمید. آن از اینکه هر موج تداخل بلوا ایجاد كند ممانعت میكند و هیچ شکافی برای عوامل شیطانی جهت بهرهبرداری بهجای نمیگذارد. هر گاه كه بین مریدان دافا افكار انسانی پدیدار میشود، چیزی است كه اهریمن از آن امتیاز میگیرد، و موجودات شیطانی از آن برای انجام اعمال بدی استفاده میكنند كه میخواهند انجامشان دهند. هنگامی كه افكار انسانی مریدان دافا حداقل میشود، وقتی افكار درستشان قوی میشود، وقتی كه معقول و استوار میشوند، اهریمن هیچ چیزی ندارد تا از آن سوءاستفاده کند و این باعث میشود موقعیت اعتباربخشی فای مریدان دافا پایدارتر شود. اخیراً، عدم ثبات كه از داخل میان مریدان دافا بهوجود بیاید نادر شده است. و من فقط در باره [مریدان دافای] خارج از سرزمین چین صحبت نمیكنم، این امر در ارتباط با مریدان دافای سرزمین چین نیز صدق میكند: آنها نیز استوارتر و استوارتر شدهاند.
البته، باتوجه به اینکه این تزكیه است، برخی از وابستگیها كه از افكار بشری سرچشمه میگیرند بهطور حتم متجلی میشوند، زیرا این تزكیه موجودات انسانی است، نه خدایان. بنابراین از آنجاكه آن تزكیۀ موجودات انسانی است، در طی تزكیه، طرز تفكر بشری، خود را نشان خواهد داد و به همین دلیل است که نمونههایی از افراد را خواهیم دید كه كوشا نیستند. برخی از شاگردان مستعدند طوری شوند كه از روی هوس کاری را انجام دهند، و برخی از شاگردان هستند كه افكار درست آنها كاملاً ضعیف است. آنها توسط نیروهای كهن برای انجام کارهای بد مورد استفاده قرار گرفتهاند. از میان این درسها، همه شما همانطور كه به فا اعتبار میبخشید به آن توجه خواهید كرد و در زمانی که پیش رو دارید توسط عوامل اهریمنی مورد استفاده قرار نخواهید گرفت. در ارتباط با آن شاگردانی كه فا را مطالعه نمیكنند، افرادی که افكار درستشان ضعیف است، آنهایی كه افكار بشری بیش از حدی دارند، و آنهایی که به انجام کارهای بد ادامه میدهند، بگذارید به شما بگویم: تعداد فرصتهایی كه برای شما باقی مانده رو به كاهش است. من میدانم حتی با اینکه کارهای زیادی را که لطمهای به دافا است انجام دادهاید، حقیقتاً نمیخواهید دافا را ترك كنید. وقتی همه آن چیزها به پایان برسد و هنگامی كه همه مریدان دافا درحال رسیدن به كمال باشند، با این حال، شما قصد دارید چهكار كنید؟ و قبل از اینكه آن اتفاق بیفتد، دور ریختن موجودات انسانی در گسترهای عظیم آشكار میشود. هنگامی كه این دور ریختن فرا میرسد، شما میخواهید چهكار كنید؟ استاد همه چیز را میداند، اما چیزی نخواهم گفت. به پیش بروید و نشان دهید كه چگونه هستید، خواه آن چیزی مثبت باشد یا منفی. شما میتوانید یك مرید دافای درستكار و شرافتمند باشید یا به بخش انسانیتان وابسته باشید. در دنیای عادی میتوانید برای هر آنچه كه مردم عادی بهدنبال آن هستند زندگی كنید، یا میتوانید از روی ترس، در اوهام یك حیات خفتبار را بهكندی بگذرانید، اما از آنجاكه نزدیك دافا آمدهاید، امیدوارم فرصتی برای نجات شما باشد، و به همین دلیل است که فرصتهایی را به شما میدهم. من همیشه فرصتهایی را به شما خواهم داد، اما اینكه بتوانید یك مرید دافا شوید، اینكه آن فرصتها را بخواهید، و اینكه بتوانید به خودتان بیایید و به شیوهای مسئولانه برای خودتان زندگی كنید... در این مرحله از زمان چیزها نمیتوانند بهكندی به جلورفتن ادامه دهند. حتی اگر شروع به جبران آن همه كنید و اكنون سعیكنید كه بفهمید، فرصتهای باقیمانده كم هستند. فكر میكنم كه پس از زمان كوتاهی حتی این فرصتهای اندک بهپایان خواهند رسید.
كارهایی كه هماكنون مریدان دافا در مخالفت با آزار و شكنجه درحال انجام آن هستند، مردم دنیا را شگفتزده كرده است. مردم استحكام، مهربانی و بردباری خارقالعاده و خردمند بودن مریدان دافا را دیدهاند، که وقتی مورد آماج حملات و سركوب عنانگسیخته بودند، به نمایش گذاشتهاند. بسیاری از مردم میگویند: «شاگردان فالونگونگ بسیار شگفتانگیز هستند. آنها چنین افراد مستحکمی هستند و در مقابل چنین شیطان بزرگی تاب آوردهاند.» تمامی دولت، كه توسط پلیدترین حزب بدنهاد كنترل میشود، با سركوبی تمام عیار، حملات و اختناق را هدایت كرده است، و سراسر ماشین تبلیغات كشور، در مقیاسی وسیع برای فریب مردم به جعل دروغها پرداخته است، باعث شده تقریباً تمام جمعیت در آزار و شكنجه شركت كنند. مریدان دافا از عهده تابآوردن و گذر از این بدنهادترین سركوب و چنین دوران وحشت كمونیستی ظالمانه، برآمدهاند. این حقیقتاً مردم دنیا را مبهوت ساخته است و آن باوجود این حقیقت است كه مردم دنیا فقط میتوانند قسمتی را كه برایشان ملموس و واقعی است ببینند. آنها نمیتوانند آنچه را که در درون مریدان دافا نهفته است یا مفهوم ژرف و عمیق دافا را درك كنند، و نمیتوانند وضعیت مریدان دافا را بهعنوان تزكیهكنندگان بفهمند، اما نمود ملموس آن، برای بیدار کردن آن مردمی كه با اهریمن همراه میشوند و به روشنی فكر نمیكنند كفایت میكند. مریدان دافا چگونه چنین برجسته عمل كردهاند؟ چگونه قادر بودهاند در بحبوحه این آزار و شكنجه، چنین مصممانه افكار درستشان را حفظ كنند؟ چگونه قادر بودهاند باعث شوند كه اهریمن درحالی كه مریدان دافا را شكنجه میكند توسط خودش سقوط كند؟ این بدین دلیل است که آنها موجوداتی از فای درست و روشنبینی درستی هستند كه توسط دافا ساخته و پرداخته میشوند و آنان مریدانی از دافا هستند كه بنیادهای فطری عظیمی (کیفیت مادرزادی فوقالعاده) دارند و كسانی هستند كه با مأموریتهایی اعطا شده، در سفر بهسوی خداشدن هستند. درحقیقت، در طی این زمان قبل از اینكه نیروی عظیم اصلاح فا وارد شود، آنها باعث دگرگونیهایی در اوضاع این جهان شدهاند. همچنین، هر كاری كه مریدان دافا از طریق افكار و اعمال درستشان به نمایش گذاشتهاند، هماكنون میدانی از دافا را در این بُعد مادی موجودات انسانی بهوجود آورده است، و این میدان تأثیری فوقالعاده و مثبت داشته است. همگی شما هنوز در روند تزكیه كردن هستید، [و اگر برای آن نبود،] اگر رویكرد دیگری اتخاذ میشد، نمود عینی این میدان تا حالا غالب میبود. اگر آن برای این حقیقت نمیبود كه مسیر تزكیهتان هنوز به پایان نرسیده است، این میدان درست دافا باعث از بین رفتن هر عامل پلید در این دنیا و همه عوامل منحرف گذشته میشد، آنها را پاك كرده، و مكانهای آنها را تخلیه میكرد. شما شاهد بودید كه قبلاً اهریمن در آزار و شكنجه فالونگونگ چقدر مهاجم و وحشی بود. چرا اكنون اینقدر بهطور متفاوتی عمل میکند؟ زیرا كارهای اهریمنی، عوامل متنوعی كه افراد بد را تغذیه میكرد، و میدانی كه در گذشته شكل داده بودند، از بین برده شدهاند و عوامل درست بیشماری از دافا، درحال مهار کردن و نابود کردن آن چیزهای شیطانی هستند. افراد پلید، نیروی محرك پشت خود را از دست دادهاند و حالا در یك شكست هستند.
به عبارت دیگر، افراد زیادی هستند كه با وجود دگرگونیهای عظیمی كه درحال رویدادن است، هنوز ذهنی تیره و مبهم دارند. زمان آن است كه بیدار شوند و به آنچه درحال انجام آن هستند آگاه شوند. حقایق و اصولی را كه من، لیهنگجی، آشكار کردهام، در طی هزاران سال، احتمالاً، میلیونها سال، هرگز آشکار نشدهاند، یا قبلاً توسط هیچ نجات دهندهای، بدون درنظر گرفتن اینكه چه كسانی بودند، توسط هیچ یك از موجودات روشنبینی كه به این دنیای انسانی قدم گذاشتند، بدون درنظر گرفتن اینكه چند نفر بودهاند، یا توسط هیچ یك از موجودات فناناپذیری كه به حقایق خاصی روشنبین شدند، بدون در نظر گرفتن اینكه چه تعداد بودهاند، آشکار نشدهاند. (تشویق) این چیزی نیست كه یك فرد عادی بتواند انجام دهد. و آنچه را كه مریدان دافا به نمایش گذاشتهاند، در طی روند تزكیهشان، در تزكیهشان نشان دادهاند، و آنچه كه قادر بودهاند به آن بصیرت یابند و اعتبار ببخشند همگی فراسوی آن چیزهایی هستند كه مردم عادی میتوانند درك كنند، و اینها نمیتوانند با وضعیتهای تزكیه در گذشته مقایسه شوند. بیشتر اینكه، درخصوص نجات موجودات در یك چنین گستره عظیمی، و این شكل تزکیه با سازماندهی آزاد- مخصوصاً اینکه افراد هنگامی كه تحت اینچنین مدیریت آزاد قرار دارند چگونه تزكیه میكنند- این چیزها نیز بیسابقه هستند. بهعبارت دیگر، بدون توجه به اینکه از چه زاویهای به آن نگاه میكنید، آن باید باعث شود كه خودتان به آرامی و بهطور واقعی چیزها را مورد تأمل قرار داده، و سعی كنید با ذهنی روشن این پدیده را كه دافا در گسترهای عظیم اشاعه مییابد درك كنید.
وضعیت از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ بهطور پیوسته تغییر كرده است. شما همگی دیدهاید كه وضعیت اصلاح فای دافا در كیهان سریعتر و سریعتر تغییر كرده است و بیشتر و بیشتر به شكلی كه برای موجودات انسانی اینجا ملموس باشد تجلی مییابد. اما همیشه شاگردان زیادی بودهاند- و البته آنچه كه اینجا درباره آن صحبت میكنم شاگردان داخل سرزمین چین را شامل میشود- كه میگویند، «ما میخواهیم همگام با پیشرفت اصلاح فا به پیش برویم، هرچه را كه استاد میگوید، انجام خواهیم داد.» اما درحقیقت هنگامی كه كارهایی واقعاً لازم است انجام شوند، ممكن است به شما صراحتاً نگویم كه این موقعیت تازهای است. شما همه میدانید كه در اعتباربخشی به فا وضعیت عوض میشود و این اجتنابناپذیر است. قطعاً بین این زمان كه استاد درحال انجام اصلاح فا است و زمان قبل كه استاد اصلاح فا را انجام داد تفاوتی وجود دارد. با هر كاری، قبل یا بعد از اینكه انجام میشود و حتی در طی روند انجام شدن آن، كارها بهتدریج تغییر مییابند. و زمانیكه چیزی یك حوزه وسیعی را در بر میگیرد، آن شامل تغییراتی در وضعیت میشود.
بنابراین هر كسی درباره پیش رفتن همگام با پیشرفت اصلاح فا صحبت میکند، اما هنگامی كه« نُه شرح و تفسیر» مطرح شد، بسیاری از شاگردان درک نکردند. سپس من دو مقاله كوچك شامل «چرخاندن چرخ به سوی دنیای بشری» را نوشتم. در آن مرحله بهنظر رسید كه هر كسی ناگهان فهمید: «اوه، استاد آنرا انجام داده است، بنابراین ما نیز باید آنرا انجام دهیم.» اما در واقع اگر مریدان دافا درباره آن به آرامی، معقولانه و بدون استفاده از افكار بشری، فكر كرده بودند، بلافاصله آنرا درك میكردند: آیا امكان دارد كه با وجود هر اعتقادی به حزب كمونیست چین بتوانید به كمال برسید یا این ایده كه حزب كمونیست چین، كه مریدان دافا را سركوب میكند، خوب است؟ این قطعاً غیرممكن است، مگرنه؟ مریدان دافای ما « نُه شرح و تفسیر» را خواندهاند و از آنجا كه آن حزب، آن ماهیت را دارد، درباره این بیندیشید كه چه تعداد از مردم دنیا توسط آن گمراه شدهاند و بدین ترتیب به خدایان اعتقاد ندارند و چه تعداد از مردم از آن پیروی كرده و مریدان دافا را شكنجه میكنند و علیه دافا مرتكب گناه میشوند. آیا میتوانیم آن مردم را نجات ندهیم؟ آیا میتوانیم موافق آن باشیم؟ بنابراین من توانستم ببینم كه برخی از شاگردان هنوز خود را توسط طرز تفكر بشریشان عقب نگاه میداشتند و برخی از آنها فاقد افكار درست بودند و فكر كردند كه آن درگیر امور سیاسی شدن است. به همین دلیل بود که آن دو مقالۀ كوچك را نوشتم. با این حال میدانم که در سرزمین چین هنوز گروهی از شاگردان هستند كه افكار بشریشان ایفای نقش میكند و نمیخواهند درک کنند. درحقیقت، آیا این ترس و وابستگی به منافع شخصی نیست كه باعث میشود آنرا رها نکنند؟ در نجات دادن، ما نمیتوانستیم کارها را از این راحتتر سازیم- آیا این گفته نشد كه افراد حتی میتوانند در اظهارنامههایشان از اسم مستعار استفاده كنند؟ مهم نیست كه از چه نامی استفاده میشود، آنچه كه خدایان به آن مینگرند قلب مردم است. خدایان میتوانند آنچه را كه مردم درحال فكر كردن به آن هستند و آنچه را كه درحال انجام آن هستند، ببینند. درخصوص افرادی با دلایلی كه خارج از كنترلشان است، آنها میتوانند از هر نامی استفاده كنند. اسامی افراد روی زمین بههیچوجه در آسمانها مورد استفاده قرار نمیگیرد. هنگامی كه مردم روی زمین به كسی نامی میدهند، آیا فكر میكنید كه خدایان پیروی كرده و او را به آن نام میخوانند؟ این كار را نمیكنند. بهعلاوه، تعداد زیادی از مردم با اسامی یكسان هستند. مردم روی زمین شمارهگذاریشده هستند و آنها با شماره به آنان اشاره میکنند. (حضار میخندند)
مطرح کردن این چیزها برای گفتن این نیست كه بسیاری از شاگردان نمیتوانند با امور به پیش بروند یا اینكه آنها دیرفهم هستند. آنچه که هست، این است كه طرز تفكر برخی از افراد توسط عوامل حزب درحال مورد تداخل قرار گرفتن است- عوامل اهریمنی حزب درحال تأثیرگذاری هستند. افكار افرادی كه آنها را قادر میساخت که بهطور آشكاری آنچه را كه هست ببینند، در میان فرهنگ حزب كه توسط اهریمن خلق شد، درهم و برهم شده است. آن فرهنگِ منحرف از طریق تزریق هدفمند، از دبستان، سپس دبیرستان، و تمام مسیر تا بزرگسالی در شما شکل گرفت و آن حتی از زمانی كه شروع به آموختن و بهخاطرآوردن چیزها كردید، شروع شد. بهعبارت دیگر، امروزه در سرزمین چین هر كسی به شیوه فرهنگ حزب شیطانی فكر میكند. البته، اگر در اصلاح فا این حزب بدنهاد فالون گونگ را مورد آزار و شكنجه قرار نداده بود، پس مسئلهای نمیبود، زیرا بسیاری از فرهنگها و ایدههای درهم و برهم، در اصلاح فا بهطور طبیعی اصلاح خواهند شد. تزكیهكنندگان نیازی نمیداشتند كه در این رابطه كاری انجام دهند، و روح اهریمنی آن حزب نیز اصلاح میشد و بدین ترتیب نجات مییافت. اما زمانی كه شروع به آزار و شكنجه فالون گونگ كرد، به اهریمنیترین روح تبدیل شد، زیرا این زمان هنگامی است كه مریدان دافا درحال اعتباربخشی به فا هستند و دافا اصلاح فا را به انجام میرساند. بنابراین مریدان دافا لازم است بهوضوح ببینند که آن چه چیزی است، و افرادی كه نمادی از آن هستند باید موضعشان را در خصوص اینکه آیا از آن شیطان بدنهاد پیروی خواهند كرد یا آنچه را كه درخشان و حیاتی جاودانه است برمیگزینند، بهطور واضح بیان كنند. آنها باید اكنون این موضوع را خردمندانه درك كنند. خدایان برای پاكسازی آن از [صحنه] بشریت مصمم هستند. و همچنین، آن واقعاً در طی این چند سال به شیوهای اهریمنی و وحشتناكی مریدان دافا را مورد آزار و شكنجه قرار داده و با اصلاح فا تداخل ایجاد کرده است. بنابراین چرا مردم دنیا لازم است موضع خود را بیان كنند؟ زیرا هر كسی [از سرزمین چین] چیزهایی در ارتباط با دنبالهروی از آن گفته است. هنگامی كه افراد همانطور که به عضویت حزب [كمونیست]، اتحادیه [جوانان كمونیست]، یا پیشاهنگان [جوان كمونیست]، درمیآمدند قسم خوردند، آنها همه مشت بالا بردند و سوگند یاد كردند كه برای تمام عمرشان برای خاطر كمونیست شیطانی مبارزه میکنند و حیاتشان را وقف حزب بدنهاد خواهند كرد. روح شیطانی حزب بدنهاد درحال بهره بردن از این مسئله و مورد آزار و شکنجه قرار دادن آن افراد تا سرحد مرگ است. روح شیطانی مدعی است كه آن افراد در گذشته عهد و پیمانی بستند که جانشان را برای آن میدهند، بنابراین از آن برای آزار و شكنجه افراد استفاده میكند. همچنین، عوامل حزب بدنهاد هنوز در افكار و جسم آنهایی وجود دارد كه بهوضوح ماهیت آن را نمیبینند. بنابراین چگونه میتوانید ماهیت آن را بهوضوح نبینید؟ و بعد از اینكه آن كار را انجام دادید، باید آنرا از بین ببرید.
البته، من قبلاً در ارتباط با مسئله حزب شیطانی خیلی صریح نبودم، و این بدین دلیل بود كه در آن زمان خواستم به دادن فرصتهایی به موجودات ذیشعور، شامل روح شیطانی تسخیرشدۀ حزب بدنهاد ادامه دهم. دلیل دیگر این است كه در آن زمان، عوامل اهریمنی بیرونیِ خیلی خیلی زیادی درحال شرکت در تداخل با دافا و آزار و شكنجه مریدان دافا بودند، بنابراین با آن انبوه عظیم موجودات شیطانی متنوعِ غولآسا كه به داخل سهقلمرو فشرده شدند و در مقابل ما قرار داشتند، بهترین رویكرد تمركز بر از بین بردن آنان بود. پس از اینكه از بین رفتند، نیاز داشتیم كسی را كه باعث شد كه آن شیاطین پلید در مرحله اول اینجا بیایند شناسایی كنیم. چه كسی آزار و شكنجه فالون گونگ را در دنیا آغاز كرد و در تمام مدت نقش راهنما را ایفاء كرد؟ آن حزب شیطانی و آن آدم رذل مضحك نوع بشر بود. آن سردسته اهریمنی مضحك، رئیس آن حزب بود، مگر نه؟ تحت هدایت حسادتش، انجام کارهای اهریمنی علیه مریدان دافا را در این دنیا رهبری كرد. آن چیز، كه بهوجودآمده از یك روح سطح پایین بازپیدا شده بهعنوان یك موجود انسانی است، بهخودی خودش هیچ چیزی نیست. حسادت او دقیقاً برای روح اهریمنی حزب بدنهاد كه از آن استفاده کند مناسب بود. بنابراین آن فرد بد و روح شیطانی در ارتكاب جرم شریك شدند. آن فرد بد رهبری كردن را پذیرفت، درحالی كه روح شیطانی حزب بدنهاد مجرم واقعی بوده است كه خودش را به بدنهای انسانی چسباند تا مریدان دافا را آزار و شكنجه كنند. و همه عوامل اهریمنی كه از فراسوی سهقلمرو پایین آمدند از روح شیطانی حزب بدنهاد استفاده میکردند تا با همدیگر، مریدان دافا را مورد آزار و شكنجه قرار دهند، و در آزار و شكنجه، همه شیاطین در آن درگیر شدهاند. شما این چیزها را كه درباره آنها صحبت میكنم میدانید. « نُه شرح و تفسیر» برای مدتی است كه چاپ شده است و شاگردان بسیاری هماكنون در ارتباط با آن بسیار روشن هستند.
وضعیت در طول اصلاح فا مسلماً بهطور پیوسته تغییر میكند. فردی زمانی از من پرسید: «استاد، هماكنون به چه مرحلهای باید رسیده باشیم؟» و من گفتم: «فقط كاری را كه درحال حاضر باید مشغول انجام آن باشید انجام دهید.» اصلاح فا در كیهان لحظه به لحظه، همانطور كه صحبت میكنیم تغییر نمیكند. (حضار میخندند) وقتی در اصلاح فا لازم است برخی از انواع دگرگونی اتفاق بیفتد، یك موقعیت بهطور حتم ظاهر میشود، اما پیدایش وضعیت جدید، وابستگیهای خاصی را برمیانگیزد كه از افكار بشری نشأت میگیرد. زیرا این تزكیه انسانها است، وابستگیهایی كه هنوز وجود دارند تأثیری خواهند داشت. این دلیل آن است كه چرا یك احساسی كه درست نیست در درون برخی از افراد برخواهد خاست، و آنها حتی دارای ذهنی تیره و مبهم میشوند و چیزها را همانطور كه یك فرد عادی درك میكند میفهمند. بعد از اینكه « نُه شرح و تفسیر» منتشر شد، در مرحلهای برخی از شاگردان كه درك نكردند، دربارۀ چیزهایی شبیه اینكه آیا ما درحال سیاسی شدن هستیم درحال صحبت بودند. درحقیقت، افراد بدی كه شما را مورد آزار و شكنجه قرار میدهند میتوانند به هر كاری كه انجام میدهید برچسب «سیاسیشدن» بزنند و هر کاری که انجام میدهید میتواند تحریف شود، زیرا آنها برای آزار و شكنجه شما مصممانه کوشش میکنند، آنها مصمم هستند كه کارهای كثیفی را در حق شما انجام دهند. بنابراین از هر چیزی كه میگویید استفاده خواهند كرد و آنرا تغییر میدهند تا به شما تهمت بزنند، و بدون توجه به اینکه آنچه انجام میدهید چقدر خوب است، آنها میگویند كه شما كار بدی انجام دادهاید. هنگامی كه آزار و شكنجه توسط آنها را افشاء میكنید آنها خواهند گفت كه شما درحال «درگیر شدن در امور سیاسی» هستید و از آن برای عصبی كردن مردم استفاده كرده و سعی در توجیه آزار و شکنجه خودشان میكنند. اجازه ندهید آنچه كه آن افراد بد میگویند شما را تحت تأثیر قرار دهد. مردم عادی نمیتوانند تزكیهكنندگان را تحت تأثیر قرار دهند. تزكیهكنندگان نمیتوانند توسط مردم عادی تحت تأثیر قرار گیرند. با گذر از میان این همه، شما واقعاً منطقیتر شدهاید. فكر میكنم از حالا به بعد هیچیك از عواملی كه میخواهند با دافا تداخل كنند و موقعیتی را كه در آن، مریدان دافا به فا اعتبار میبخشند و موجودات را نجات میدهند مختل كنند، قادر نخواهد بود مریدان دافا را آشفته سازند. اخیراً، من در بسیاری از كارهایی كه مریدان دافا درحال انجام آن هستند اصولاً درگیر نشدم و درباره آنها خیلی كم صحبت کردهام، زیرا شما همگی میدانید كه اكنون چه كاری باید انجام دهید. كارها را برطبق نحوۀ پیشرفت اصلاح فا انجام دهید.
هر فردی برای اعتباربخشی به فا سفر خودش را دارد. بسیاری از شاگردان گرد هم آمدهاند و رسانههای مختلفی را تأسیس كردهاند، و بسیاری از شاگردان شیوههای مختلفی را برای اعتباربخشی به فا و نیز شیوههای مختلفی برای روشنگری حقیقت و متوقف كردن آزار و شكنجه یافتهاند. این خوب است كه جلو رفته و آن كارها را انجام دهید. من میدانم كه اخیراً واقعاً بهخوبی كار كردهاید، و درحال بهتر و بهتر شدن هستید. استاد حقیقتاً خوشحال است. گاهی اوقات كه نگاهی به اینترنت میكنم، روزنامهها را ورق میزنم یا برنامههای تلویزیون را تماشا میكنم، همانطور كه به كارهایی كه درحال انجام آن هستید گوش میكنم و آنها را میبینم، کاملاً تحت تأثیر قرار میگیرم. قبلاً بهندرت این گونه احساس میکردم. اكنون وضعیت خیلی سریع درحال دگرگونشدن است، و مریدان دافا بهبلوغ رسیدهاند. درستیای كه آنها به نمایش گذاشتهاند واقعاً فوقالعاده است. شاگردانی كه در منهتن درحال روشنگری حقیقت هستند، بهویژه... در هوای یخبندان، تحت شرایط دشوار، زمانی كه پسانداز و پول بسیار اندك است... آن مریدان دافا بر انواع و اقسام چالشها غلبه كرده و برای روشنگری حقیقت درحال فعالیت هستند، موجودات ذیشعور را نجات میدهند و به فا اعتبار میبخشند. عزم راسخی را كه نشان دادهاند آسمان و زمین را به لرزه درآورده است. همهی خدایان آنرا دیدهاند. آن فوقالعاده است، حقیقتاً فوقالعاده. البته، همین در برنامهریزیهای دیگر نیز صدق میكند. [بهعنوان مثال] كسانی هستند كه روشنگری حقیقت و اعتباربخشی به فا را در كنسولگریها و سفارتخانهها یا تحت شرایط مختلف ادامه دادهاند. بدون توجه به اینکه كجا هستند، مریدان دافا سرشار از نوری درخشان هستند و درحال انجام اعتباربخشی به فا هستند.
همینجا به صحبتهایم خاتمه میدهم. در مدت زمان باقیمانده، اگر میخواهید درباره چیزی بپرسید، بگذارید طبق معمول آنرا انجام دهیم (تشویق)- میتوانید پرسشهای خود را روی یك برگه كاغذ نوشته و بالا بفرستید، آنرا جواب میدهم. به برخی از پرسشهایی که [درحال حاضر] بر اساس موقعیت كنونی دارید پاسخ میدهم. اگر پرسشهایی دارید، میتوانید برگه پرسشتان را بدهید.
مرید: استاد محترم، لطفاً «پادشاه مقدسی که چرخ را میچرخاند» را تشریح کنید. (حضار میخندند و تشویق میکنند)
معلم: آن شاگردانمان که متون شاکیامونی را خواندهاند میدانند که در گذشته وقتی شاکیامونی فا را آموزش داد، درباره «پادشاه مقدس چرخ قانون» صحبت کرد، بهصورت « پادشاه مقدسی که چرخ را میچرخاند» نیز شناخته میشود. نام پادشاه مقدس که چرخ را میچرخاند اغلب در دنیای بشری استفاده شد درحالی که پادشاه مقدس چرخ قانون، عنوانی است که در آسمانها بهکار میرود.
زمانی بودا شاکیامونی گفت که پادشاه مقدس چرخ قانون تواناترین و قدرتمندترین تاتاگاتا در جهان است. یک بودا تاتاگاتا پادشاه قانون[۱] است. پادشاه یک بهشت بودا یک تاتاگاتا است. ما برمبنای باورهایی در تزکیه و روشنبینی، آن را «تاتاگاتا» مینامیم. «تاتاگاتا»[۲] به این معنی است که بودا با حقیقت و قدرت انجام هر کاری که بخواهد، آمده است. به همین دلیل مردم دنیا پادشاهان قانون را «تاتاگاتاها» مینامند، که راه صحیح دیگری برای درک آن است، چراکه آنها [تاتاگاتاها] درک حقایق در آن سطح را بهدست میآورند، و درمیان تمام موجودات قلمروی خودشان، آنها بالاترین هستند و بالاترین حقایق آن سطوح را میفهمند. به همین دلیل است که آنها پادشاه قانون هستند، یعنی پادشاهانِ موجودات در سطحی خاص یا آن گروه از موجودات. البته نسبت به انسانها، موجودات بیشماری وجود دارند که تاتاگاتا هستند، که یکی از آنها پادشاه مقدس چرخ قانون است. چرا بودا شاکیامونی بهطور خاص نام پادشاه مقدس چرخ قانون را آورده است؟ به این علت که پادشاه مقدس چرخ قانون قرار بوده به دنیای بشری پایین بیاید تا فا را آموزش داده و مردم را نجات دهد. البته ممکن است شنیده باشید که بودا شاکیامونی همچنین گفت مایتریا به دنیای بشری میآید و مردم را نجات میدهد. درواقع «مایتریا» یک اسم است، و «پادشاه مقدس که چرخ را میچرخاند» یک عنوان است- عنوان یک پادشاه- که اگر با اصطلاحات بشری بگویم، خوب، یک عنوان شغلی است. (معلم میخندند) (تشویق)
همانطور که قبلاً توضیح دادم، خدایانی که در سطوح نزدیک به سهقلمرو هستند بعد از دورۀ زمانی مشخصی باید جایگزین شوند. این عمل جایگزینی باعث ایجاد مشکلی میشود، بدینگونه که موجودات ذیشعور در قلمروهای پایینتر، قرار است مفهومی ابدی درخصوص خدایان داشته باشند، اما اگر فرض کنیم یک خدا [مکان خود را] ترک کند و برود و مردم نفهمند کجا رفته است، اگر کسی نمیدانست، آنگاه این جایگزینی مداوم، موجودات ذیشعور در سهقلمرو را در وضعیتی آشفته قرار میداد. موجودات ذیشعورِ قلمروهای پایین، احساسات (چینگ) دارند، پس سردرگم میشدند. موجودات فکر میکردند: «برای خدایی که به او ایمان دارم، چه اتفاقی افتاده است؟ اوه نه، او رفته است. اکنون در غیبت او چه کسی مراقب من است؟» این مشکلی است که ظاهر میشد. بنابراین خدایی که جایگزین شده به مراقبت از افرادی که قرار بود توسط خدای قبلی نجات داده شوند، ادامه میدهد. و به خاطر اینکه او جایگزین خدای قبلی شده، او نیز همزمان عنوان خدای قبلی و حتی تصویر او را به خود میگیرد. تصویر آنها یکسان نیست، ولی اصولاً یکسان هستند، آنها کاملاً شبیه و همانند هستند. بهطور بنیادی بگوییم، چیزی که جایگزین شده، عنوان آن خدا یا بودا است. همه بودیساتوا گوآنیین را میشناسند. خوب آیا میدانید چند بودیساتوا گوآنیین وجود داشته است؟ اگر آنها کنار هم مینشستند جمعیت زیادی میشد. اوه... احتمالاً زمانی طول میکشید تا آنها را شمرد! و بودا شاکیامونی چطور؟ - چند عدد از او وجود داشته؟ آن نیز رقم قابل توجهی است. در طول ۲۵۰۰ سال گذشته هزاران عدد از او وجود داشته است. چند بودا آمیتابا وجود داشته؟ چند عیسی وجود داشته؟ چند مریم مقدس وجود داشته؟ چند موجود خدایی محترم سرمنشأ وجود داشته؟ آنها نیز از نظر تعداد، جمعیت زیادی هستند. و من در مورد چیزی شبیه بدنهای قانون آنها صحبت نمیکنم یا درباره اینکه آنها مانند خودشان را میسازند [صحبت نمیکنم.] ازآنجاکه بسیار به سهقلمرو نزدیک هستند- و وقتی کسی به سهقلمرو نزدیک باشد، احساسات درون سهقلمرو، رفتارهایی که موجودات در سهقلمرو بروز میدهند، و عواملی که از افکار و عقاید افرادِ مادی میآید، مستقیماً دیده میشود و مستقیماً به جایی که او قرار دارد منعکس میشود- این چیزها با آن خدایان مداخله میکنند. آنها خدایانی خارج از سهقلمرو هستند و از موجودات ذیشعورِ داخل سهقلمرو متفاوتند، اما هنوز هم، وقتی مسائل برای مدتزمانی طولانی ادامه مییابد برای آنها بهمنزلۀ مداخله است.
میدانید، قبلاً اصلی را به شما گفتم: فرد هر چه را ببیند داخل مغزش ریخته میشود. وقتی چیزهای خوب زیادی وارد شود، او شخص خوبی خواهد بود. و وقتی با چیزهای بد زیادی پر شود، شخص بدی خواهد بود. زمانیکه یک مرید دافا بهطور مستمر کتابهای دافا را میخواند، او موجودی از فای درست است، و زمانی که او بهسوی خدا شدن تزکیه میکند پادشاه قانون خواهد شد. خدایان رفتار موجودات ذیشعور در سهقلمرو را از مکانهای بالا مشاهده میکنند. و اگرچه آنها خدا هستند، اما در طول زمان، آنها نیز بهطور مشابه تحت تأثیر قرار میگیرند. موجودات در سهقلمرو، هر چند بسیار با خدایان متفاوتند، اما هنوز میتوانند آنها را تحت تأثیر قرار دهند. به همین علت است که در زمانی مشخص خدایان نزدیک سهقلمرو باید جایگزین شوند. آنها مجبورند که جایگاه خود را ترک کنند و بروند. وقتی آنها جایگاهشان را ترک میکنند، آن مردمی در پایین که آنها سعی داشتند نجاتشان دهند، هنوز نام مسیح، بودا شاکیامونی، بودیساتوا گوآنیین، [یا هر کسی که هست] را صدا میزنند. پس بعد از ترک آن خدا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه کسی مراقب آنها خواهد بود؟ وقتی یک خدا جایگاهش را ترک میکند از اداره کردنِ هر چه که قبلاً اداره میکرد دست میکشد. بنابراین قبل از اینکه ترک کند، شخصی را نجات میدهد و او را بالا میبرد و برای اینکه جایگزین او شود، به او همان قدرت فا را میدهد، و میگذارد که آن فردِ نجاتیافته تصویری همانند او را تزکیه کند، که یک بدنی الهی است؛ و در پایان تصویر آنها شبیه هم خواهد شد. بهخاطر اینکه خدای قبلی اجازه داده او تصویر خدای قبلی را تزکیه کند، او بسیار به خدای قبلی شباهت دارد. اما عوامل خود او نیز [با آن تصویر] ترکیب میشود، بنابراین اگرچه شباهتها بسیار زیاد است اما یک تفاوتی در ظاهر وجود دارد. و تقوای عظیم، برکت، و قدرتهای الهی آنها تقریباً یکسان هستند. زیرا فردی که جایگزین میشود قبل از اینکه بتواند آن کار را انجام دهد باید به آن سطح برسد. اینگونه نیست که بگوییم نام شما الف است و نام او ب و وقتی شما به آن بالا برسید و کسی از شما بپرسد که چه کسی هستید، بگویید من الف هستم و ب نیستم. به این شکل نمیشود. باید بودیساتوا گوآنیین باشید، باید عیسی باشید، و باید بودا شاکیامونی باشید، و باید موجود خدایی محترم سرمنشأ باشید و غیره. نامهای زمینی شما دیگر نمیتواند استفاده شود. پس تمام اینها برای آن است که بگوییم بعد از گذشت مدتزمان مشخصی، خدایان جایگزین میشوند، هر چند جایگاه الهی، عنوان الهی، و تقوای عظیم آن خدا تغییر نمیکنند.
درباره بودا مایتریا، میدانید، در دنیای بشری تعداد زیادی بودهاند که از عهدۀ آن برآمدند تا از طریق تزکیه، بودا مایتریا شوند. برای نمونه، «راهب [با] کیسه پارچهای» وجود داشت که تا بودا [مقام] مایتریا تزکیه کرد. وقتی در این دنیای بشری بود، همیشه یک کیسهی پارچهای با خود بهدوش میکشید. وقتی برای صدقه گدایی میکرد، غذاهایی را که دریافت میکرد در کیسه میریخت و آن را بر پشتش حمل میکرد. راهب کیسه پارچهای اغلب در ناحیهی هانگجو بود. در منطقه جنوبِ رودخانه یانگتسه در تابستان هوا تقریباً گرم میشود، ازاینرو او دکمههای پیراهنش را باز میگذاشت، و شکمش معلوم میشد؛ و او تا حدودی چاق بود. بنابراین از آن به بعد، بودا مایتریا در منطقه هان در چین به این شکل بهتصویر در آمده است. [آنها آن ارتباط را درست کردند] زیرا وقتی به پارینیروانا رسید [و در آستانۀ ترک کردن این زمین بود]، شعری به جای گذاشت که نشان میداد او مایتریا است، [در آن] گفته است «مایتریا، مایتریا، مایتریای حقیقی.» راهبان و دیگران در آن زمان معنی آن را نفهمیدند. آنها فکر کردند او بازپیدا شدۀ مایتریا بود. فکر کردند: «اوه پس راهب کیسه پارچهای واقعاً بازپیدا شدۀ مایتریا بود.» اما در حقیقت، او بازپیدا شدۀ مایتریا نبود. او بهسوی مایتریا شدن تزکیه کرده بود. و به همین خاطر در بودیسم تبتی، راهبان بهسوی یک بودای منتخب تزکیه میکنند. آنها بهروشنی نمیدانند که دلیل اصلی آن چیست. اما در حقیقت هدف این است. وقتی شخص تزکیه خود را تمام کند، جایگزین خدای قبلی میشود. اما همیشه این روح کمکی است که تزکیه کرده و جایگزین میشود.
افراد زیادی در طول تاریخ بهسوی بودا مایتریا شدن تزکیه کردهاند. هر یک در حقیقت از یک بهشت آسمانی انتخاب و به پایین فرستاده شدند تا تزکیه کنند. مایتریا جایگاه یک بودا است، و نامِ فا [برای] یک بودا است. در زمان بودا شاکیامونی، یکی از مریدانش قرار بود بهسوی مایتریا شدن تزکیه کند، بنابراین بودا شاکیامونی درباره این صحبت کرد که بودا مایتریا در زمان پایان دارما به دنیای بشری پایین میآید. اما درواقع او درباره مایتریای آن زمان صحبت نمیکرد. او درمورد عنوان یک بودا سخن میگفت و اینکه چگونه در آینده یک بودا مایتریا به دنیای بشری پایین خواهد آمد. به عبارت دیگر از آنجاکه آن عنوان یک بودا است، اینکه آن خدای بعدی چه کسی است چیزی نبود که برای مردم دنیا افشاء شود، و نام اصلی او دیگر مهم نمیبود. اما امروز با رسیدن به این مرحله از تاریخ، موجودات ذیشعور به این آگاه شدهاند که پادشاه مقدس چرخ قانون و بودا مایتریا قرار بوده به دنیای بشری پایین بیایند و بنابراین ارتباط دقیق بین این دو مهم شده است. اینکه بودا مایتریایی که در این زمان میآید چه کسی است، چیزی است که موجودات ذیشعور به آن اهمیت میدهند. در گذشته انسانها اجازه نداشتند درباره جایگزینیِ عنوان بودا بدانند، چه رسد به اینکه بتوانند بدانند خدایی که آن جایگاه را میگیرد چه کسی است. اما صحبت درباره آن در محیط موجودات آسمانی، در میان مریدان دافا، اشکالی ندارد.
پس به عبارت دیگر، مایتریایی که شاکیامونی دربارهاش صحبت کرد در حقیقت آن بودا مایتریایی است که به این دنیا پایین میآید تا در دوره آخر جهان، در روزهای آخر بشر، مردم را نجات دهد. در واقع برخی در دنیای بشری میدانستند- و این به مردم مشرقزمین محدود نیست، چراکه برخی در جوامع غربی نیز میدانستند- که آن کسی که واقعاً میآید مایتریا است. خدایی که آن عنوان بودا را دارد تنها نجاتدهندۀ موجودات ذیشعور در کیهان است، عالیترین پادشاهِ پادشاهان در آسمان است، و تحت نام بودا مایتریا، موجودات ذیشعور کیهان را نجات میدهد. بنابراین، با توجه به اینکه او عنوان بودا مایتریا را استفاده میکند، قبل از اینکه به دنیای بشری پایین بیاید چه کسی بوده است؟ او از مکانی حتی بالاتر آمد، در سطوح مختلف بسیاری بازپیدا شد، و همانطور که پایین میآمد، سطح به سطح، در سطوح مختلف خدایان مختلفی بود و وقتی از سطوح مختلف میگذشت عنوانِ فا در هر یک از آن سطوح را به خود میگرفت. و وقتی هنگام پایین آمدن به قلمروی فا رسید، پادشاه مقدس چرخ قانون بود، که بهصورت پادشاه مقدسی که چرخ را میچرخاند نیز شناخته میشود. (تشویق)
تحت شرایط عادی، اینکه کسی از سطحی بالا پایین بیاید و مستقیماً جایگزین یک خدای معین شود بسیار نادر است. و اینکه یک خدا در همان سطح مستقیماً جانشین [خدای دیگر] شود نیز بهندرت اتفاق میافتد. اما اینکه خدایانی یکی پس از دیگری در همان سطح خلق شوند اتفاقی معمول است. اینطور نیست که حتماً همۀ خدایان باید از پایین بهسوی آنجا تزکیه کنند. بهعبارت دیگر، بسیاری [از خدایان] در روندی طبیعی، در قلمروهای بالاتر خلق میشوند. و از زمان آفرینش سهقلمرو، تعداد آنهایی که به پایین فرستاده شدهاند و آنهایی که بعداً تزکیه کرده و به بالا برگشتند کم نبوده است. به همین دلیل است که بعدها این عملِ کسب جایگزینیِ عنوان یک بودا یا خدا خیلی معمول شد. پادشاه مقدس چرخ قانون، همان مایتریایی است که در این دوره از زمان پایین میآمد تا مردم را نجات دهد. و «مایتریا» یک عنوانِ بودا شد. شاکیامونی گفت که آن مایتریا که در میان مریدانش بود مقام دستیابیِ بودیساتوا را کسب کرد. بنابراین در ذهن مردم، مخصوصاً در میان [معتقدین] مذهبی، این باور شکل گرفت که قبل از اینکه مایتریا به دنیای بشری پایین بیاید به مقام دستیابیِ «بودیساتوا» میرسد، و وقتی به دنیای بشری بیاید و وظیفه نجات مردم را به انجام برساند، به مقام دستیابیِ تاتاگاتا اعتبار میبخشد، یعنی مقام دستیابیِ «بودا». بودا شاکیامونی درباره اصلی کلی صحبت میکرد که تحت شرایط عادی اتفاق میافتد، بهجای اینکه کل ماجرای مایتریا، یا یک مایتریای بخصوص را بگوید. به هرحال، بودا شاکیامونی درباره پادشاه مقدس چرخ قانون با جزئیات زیادی سخن گفت و درباره او بسیار صحبت کرد. همانطور که میدانید، متون بودیستی ۵۰۰ سال بعد از اینکه بودا شاکیامونی دنیای بشری را ترک کرد گردآوری شد. بنابراین همانطور که نسلهای بعدی آنها را منتقل میکردند، کم کم خیلی از چیزهایی که بودا در آن زمان گفته بود را از دست دادند. زمانی که متون بودیستی نوشته میشدند، بیشتر چیزهای ثبتشده کلمات اصلی بودا شاکیامونی نبودند. علاوه بر آن، متون کاملاً شرایط و مقتضیات، زمانها، یا مکانهای آموزش فای بودا شاکیامونی و اینکه او دقیقاً به چه چیزی اشاره میکرد را حفظ نکردند. بنابراین گفتههای او درباره پادشاه مقدس چرخ قانون که به دنیای بشری پایین میآید بهطور کامل ثبت نشده است.
من نمیگویم که متون بودیستیِ شاکیامونی خوب نیستند. در گذشته مردم میتوانستند با متون او تزکیه کنند، و بوداهایی بودند که از امور مراقبت میکردند. اما از آنجاکه دنیای بشری دنیایی فاسد و پر از خباثت است، قلمروهای بالاتر اینطور مقرر کردند که هر فایی که برای مردم دنیا بهجای گذاشته میشود نمیتواند کاملاً صحیح باشد. به همین علت است که بیشتر کلمات اصلی بودا شاکیامونی نتوانست در آن زمان حفظ شود. آنطور که انسانها بیان میکنند، آن «ارادۀ آسمان» بود. آنطور که خدایان میبینند آن از ملزوماتِ اصلاح فا بود. چرا اینگونه بود که کلمات اصلیِ عیسی نیز به همین شکل توسط کسانی که بعداً آمدند از حافظهها گردآوری شد؟ چرا لائوذی بعد از یک عمر آموزش دائو فقط ۵۰۰۰ کلمه باقی گذاشت؟ دقیقاً به این دلیل که متونِ کامل و درست نمیتوانست برای این دنیای فاسد بماند؛ خدایان بالاتر ممنوع کردند که متون کامل و صحیح برای انسانها باقی بماند. در واقع، متون صحیح برای بشر باقی نمیماند، زیرا اولاً اجتماع بشری اجتماع خدایان نیست و سهقلمرو قرار است دنیایی باشد که اصول در آنجا وارونه باشند. باقی گذاشتنِ متون حقیقی و درست در اینجا توهینی به خدایان است. تنها قلمروی فا و قلمروهای بالاتر از آن، جهانهای خدایان و بوداها هستند که فای صحیح و متون صحیح را دارند. علت دیگر این است که خدایان هرگز کاری را فقط برای صرفاً یک هدف انجام نمیدهند و درنتیجه عوامل بسیار زیادی دخیل هستند. آنها میدانستند که علت نهایی برای آفرینش و وجود سهقلمرو و نژاد بشر این بود که در نهایت، در اصلاح فا از آن استفاده کرد. آنها نخواستند فایی که آموزش داده بودند برای بشر باقی بماند و بعدها با فای بزرگ اصلیِ کیهان که در طول اصلاح فا و در پایان آموزش داده میشود، مداخله کند. این دلیل اصلی است. وقتی بعد از آن مردم چیزهای خاصی را دوباره به خاطر آوردند و متون را جمعآوری کردند موضوعی از این بود که افراد میخواستند کاری خوب انجام دهند و در جستجوی خدایان باشند، و آن کاملاً متفاوت است. (تشویق)
شاگرد میپرسد: آیا الزاماتی که در جوآن فالون درباره نخوردن الکل بیان کردهاید شامل تمام مشروبات و غذاهایی است که حاوی الکل است؟ برای مثال، خوردن آبجو بههمراه غذا (حاضرین میخندند)، خوردن یک کاسه فرنی از برنج تخمیرشده برای صبحانه، یا گاهی خوردن یک تکه شکلاتی که با الکل پر شده در زندگی روزمرهمان (حاضرین میخندند). آیا این چیزها قانون نخوردن الکل را نقض میکند؟
معلم: اگر واقعاً درک کرده باشید که تزکیه برای چیست، تمام این چیزها را درک خواهید کرد. اما جامعه امروزه هر چیزی را به آشفتگی کشانده است. حتی وقتی شما الکل نمینوشید چیزهای الکلی وجود دارند که با غذایی که میخورید مخلوط میشود. بنابراین حتی وقتی هیچ الکلی ننوشیدهاید هنوز در شکمتان الکل دارید. حال که جامعه اینگونه است، برای اینکه تماماً از آن جلوگیری کنید مجبورید خوردن آن را متوقف کنید، آیا اینطور نیست؟ همچنین، در اجتماع غربی مسئلۀ رسم و عرف وجود دارد: آنها (مخصوصاً فرانسویها) نوشیدنیهای الکلی با غذایشان میخورند، این بخشی از عادت غذایی آنها است. بنابراین وقتی همه این کار را میکنند و شما انجام نمیدهید، خانوادهتان ممکن است فکر کند شما کمی عجیب هستید. به همین دلیل است که در گذشته وقتی اشاعه فا را آغاز کردم گفتم که شرایط به این شکل باشد، پس برای شاگردان جدید نوشیدن یک گیلاس کوچک از آن مسئلۀ مهمی نیست. در تزکیه چیزی که اهمیت دارد قلب و ذهنتان است. اما درحالی که یک تزکیهکننده هستید، اگر بخواهید کوشا باشید، تزکیه را بسیار جدی در نظر خواهید گرفت. اگر شخص بتواند حقیقتاً استاندارد بالایی برای خودش قائل شود، سعی خواهد کرد درخصوص این مسائل بهتر عمل کند. اما برعکس، اگر فکر کند که این چیزها مهم نیستند، با خودش سستتر و شلتر خواهد شد، و اینگونه [نتایج] متفاوتی دریافت میکنید.
حالا که در این موضوع هستیم، کمی درباره خودم صحبت میکنم. میدانید، چند سال پیش استاد بهندرت مدتی طولانی در یک مکان میماند. زیرا در میان آزار و شکنجه، دستههایی از موجودات اهریمنی در بعدهای دیگر همه جا به دنبال من بودند. عوامل شیطانی بسیاری در آن زمان تمام بعدهای سهقلمرو را پر کرده بودند. و آنها افراد بد را به جستجوی من فرستاده بودند تا تمرکز من بر انجام اصلاح فا و ازبین بردن موجودات شیطانی را مختل کنند. به همین دلیل است که بهطور مستمر در حرکت بودم. در آن زمان اصولاً تمام ساعات روز در ماشین بودم، و روزانه سفر میکردم. در سطری از یکی از شعرهایم نوشتم: «هزاران مایل سفر با ماشین»، در واقع توصیفی است از آن موقعیت. با حرکت مداوم، و با حمایت خدایان و گونگ نیرومند، چیزها از نظر شیاطین مخفی ماند، و آنها مکان مرا پیدا نکردند. تقریباً هیچ کسی نمیدانست کجا هستم. قصد داشتم بهسرعت عوامل اهریمنی را پاکسازی کرده و پیشرویِ اصلاح فا را تسریع کنم، و باید از مداخله با بسیاری از مسائل اصلاح فا جلوگیری میکردم. همزمان با انجام این کار در حال نظاره شاگردان نیز بودم که چگونه عمل میکنند. این باعث ایجاد مشکلاتی در غذا خوردن شده بود. در همۀ جاهایی که میرفتم رستوران چینی وجود نداشت (همه میخندند)، بنابراین بسیاری از اوقات غذاهای آمریکایی، ژاپنی، کرهای، یا اروپایی میخوردم. تمام غذاها برای من خوب هستند. اما در خیلی از رستورانها وقتی داخل میشوید و بدون سفارش چیزی برای نوشیدن صرفاً غذا میخورید، صاحب آنجا دلخور میشود (معلم میخندند)، مخصوصاً وقتی صفی طولانی برای نشستن باشد؛ بسیاری از رستورانها بیشتر سودشان از فروش نوشیدنی است. پس راهحلی یافتم. امروزه آبجوی بدون الکل وجود دارد، بنابراین برای حل این مسئله آبجوی بدون الکل سفارش میدادم. اکنون که این را گفتم، منظورم این نیست که از مثال من پیروی کنید.
صحبت در این باره چیزی را به خاطرم آورد. در تمام این سالها جنبهای از فا هست که برای شما مطرح نکردم. در سال ۲۰۰۰ زمانی که آزار و شکنجه واقعاً شدید بود، شاگردان در سرزمین اصلی چین درحال افشای تبلیغات افتراآمیزی بودند که شیطان علیه استاد ساخته بود، و چیزی که یکی از شاگردان گفت در ذهن من مانده است. و این نگرشی است که باید تصحیح شود. آن سردستۀ شیطان و ح.ک.چ دروغهایی ساختند و به شاگردانمان گفتند که معلمشان بسیار ثروتمند بوده، و چگونه چنین و چنان آپارتمانهای مجللی در پکن و چانگچون داشته، و اینکه چه سبک ِزندگیِ پرتجملی داشته است. زمانی که در چین فا را آموزش میدادم سبک زندگیِ من در حقیقت کاملاً ساده بود. خوب، یک شاگرد در سرزمین اصلی چین گفت: «استاد ما بهترین است و او اینگونه نبوده است. اگر استادمان اینگونه بود من از ایشان پیروی نمیکردم.» از [شنیدن] آن غمگین شدم، و بیشتر از هر زمانی درک کردم موجودات الهی پیشین که برای نجات مردم پایین آمده بودند چه سختیها و دردهایی را متحمل شدند. تزکیه درباره تزکیه خود فرد است- چرا به دیگران نگاه میکنید؟
من به شما تزکیه را آموزش دادهام، اما به این معنی نیست که من نیز مانند شما درحال تزکیه هستم. اگر اینگونه میبود، و اگر ما بد شده بودیم، آنگاه شما از تزکیه دست میکشیدید؟ آیا به این شکل عملی میبود؟ در هیچ کجای فایی که آموزش دادم نیامده است که استاد باید مانند تزکیهکنندگان از میان تزکیۀ طاقتفرسا عبور کند. شیطان مرا مورد حمله قرار داده است زیرا من بهجای موجودات ذیشعور رنج میکشم. و وقتی این تزکیۀ دافا است- که تزکیۀ افراد مستلزم ترک کردن دنیای مادی نیست و مریدان از انواع و اقسام اقشار هستند- چگونه استاد میتواند مانند همۀ مریدانش باشد؟ و چرا باید مانند آن شاگردانش که بیشترین کارما یا بیشترین سختی را دارند زندگی کند؟ اگر اینطور پیش آید که استادتان کارها را متفاوت از شما انجام دهد و شما احساس کنید که آن خوشایند شما نیست، آنگاه قصد دارید از تزکیه کردن دست بکشید؟ آیا این [تصور و عقیدۀ شما که] استادی که شما را نجات میدهد باید مانند مریدانش باشد، نتیجۀ مسموم شدن با فرهنگ حزب ح.ک.چ نیست؟ آیا موجودات بشری واقعاً میخواهند استادشان، کسی که رستگاری را به مردم عرضه کرده، همراه آنها از میان رنج بشری بگذرد؟ و فقط آنگاه او را تایید میکنند؟ در حقیقت چیزی که میخواهم بنا بگذارم و مسائلی که قصد دارم در طول اصلاح فا حلشان کنم شامل این است که دیگر، موجودات الهی که برای نجات مردم پایین میآیند توسط موجودات ذیشعور در سهقلمرو آزار و شکنجه نشوند. موجودات الهی که مردم را نجات میدهند پایین آمدهاند تا مردم را برهانند، بنابراین نمیتوانند مانند موجودات بشری باشند. در گذشته آنها مانند چیزی که موجودات بشری تجربه میکنند از میان رنج بسیار گذر میکردند یا حتی بدتر از انسانها عذاب میکشیدند، چراکه نجات مردم سخت بود و آن موجودات الهی کارمای انسانها را بهدوش کشیده و تحمل میکردند. همچنین به این خاطر بود که الگوی خودشان را برای بشر بهجای بگذارند تا انسانها از آن بیاموزند. آنها با خواست قلبی خود برای خاطر موجودات بشری از میان آن میگذشتند تا به آنها بیاموزند که چگونه بهدرستی زندگی کنند. بنابراین آیا موجودات الهی که کارمایی ندارند مجبورند که حتی یک ذره زجر بکشند؟ این کارمای موجودات بشری بود که به آنها فشار میآورد.
موجودات الهی که مردم را نجات میدهند واقعاً نمیتوانند با موجوداتی که درحال نجات یافتن هستند یکی درنظر گرفته شوند. فرض کنید کسی درون گودالی از گل و لجن افتاده است: آیا این معقول است که او پیشنهاد مرا برای اینکه او را بیرون بکشم رد کند و بگوید: «شما باید درون گودال بپری و مثل من باشی قبل از اینکه به تو اجازه دهم مرا نجات دهی؟» چنین چیزی نیست. در طول این آزار و شکنجۀ شیطانی، [فکر کنید] چه تعداد از شاگردان بعد از دیدن، خواندن، یا شنیدن تبلیغات افتراآمیز علیه استاد، سقوط کردند. در گذشته وقتی فا را آموزش میدادم اصلی را توضیح دادم. برای اینکه مسئله را روشن کنم [مثالی میزنم]، یک چیزی که در فرهنگ حزب ح.ک.چ میگویند این است که: «قبل از اینکه دیگران را نصیحت کنید که خوب عمل کنند، باید اول خودتان بهخوبی عمل کنید.» بنابراین بعد از اینکه برخی کار بدی انجام داده باشند و دیگران آن را به آنها گوشزد کنند، آنها میگویند: «تو خودت بهخوبی عمل نکردهای. به من نگو چه کنم. اگر میخواهی به من بگویی که چه کار کنم، خودت اول باید بتوانی بهخوبی عمل کنی.» دقیقاً مانند عقیده و تصوری که در بالا آوردم، منطق آنها در اینجا به انحراف رفته است. چنین موضوعی وجود ندارد که استادی که مردم را نجات میدهد خودش را بهخوبی اداره نمیکند. آن یک باوری نادرست است که از فرهنگ منحرف حزب بدنهاد زاده شده است. بهعبارت دیگر، این عقیده که یک موجود الهی، بدون توجه به اینکه چه رویکردی برای نجات مردم برمیگزیند، باید با موجودات بشری یکسان باشد، بههیچوجه درست نیست. موجودات الهی میتوانند انتخاب کنند که به مردم با کلامشان آموزش دهند یا با الگو بودن، اما آن عملشان نتیجۀ بخشندگی و رحمت آنها است، اما مطلقاً بهخاطر این نیست که مجبور به آن باشند. باید در این مورد روشن باشید. (تشویق) زمانی که شاکیامونی و عیسی بر روی زمین بودند، برای موجودات بشری بسیار رنج کشیدند. اما حقیقت این است که اصلاً مجبور نبودند این کار را بکنند. آن بهعلت کارمای عظیمی بود که آنها بهجای موجودات بشری تحمل کردند، و بهعلت این حقیقت که چیزهای مرتبطی وجود داشت که بهوسیلۀ فای قبلی کیهان نمیتوانست هماهنگ شود. آن دربرگیرندۀ این بود که در میان انسانها برای صدقه گدایی کنند و مورد بدرفتاری و آسیب آنها قرار بگیرند، حتی تا حدی که کل زندگیشان سخت بود. همۀ شما باید در این باره روشن باشید.
برگردیم به چیزی که اول میگفتم، اگر چیزی الکلی در غذایتان یا در یک تکه شکلات باشد، موضوع مهمی نیست. اما اگر استاندارد بالایی برای خود در نظر داشته باشید در موقعیتهای اینچنینی بهتر عمل خواهید کرد. اینطور نیست که شاگردان جدید و شاگردانی که فا را زیاد مطالعه نکردهاند فقط بهخاطر این چیزها خوب در نظر گرفته نشوند. خودتان آن را بسنجید. فا درباره این موضوع آموزش داده شده است، و استاد به شما آموخته است که در تزکیه تا حد امکان با جامعه مردم عادی تطابق داشته باشید. هر چند، مثل همیشه کسانی هستند که [برای خود] تعیین کردهاند که کوشاتر [از سایرین] باشند و استانداردهای بالاتری برای خودشان قائل باشند. این چیزی است که تفاوتهای [بین افراد] محسوب میشود. اگر شما بهعنوان یک تزکیهکنندۀ دافا، بگویید که مجبورید الکل بنوشید، پس یک وابستگی دارید.
شاگرد: اصلاحِ فای هر چیزی در کیهان به مرحله آخر رسیده و تاریخ در حال وارد شدن به دورهای جدید است، اما حالت احترام گذاردنِ ما به استاد یکدست نشده است. (حاضرین میخندند)
معلم: منظورتان نحوۀ احترام به استاد است؟ درواقع از همان ابتدا که آموزش فا را شروع کردم این موضوع را روشن ساختم که مردم به هر شکلی میتوانند مرا مورد خطاب قرار دهند: شما میتوانید مرا به نامم صدا بزنید، به من بگویید معلم، مرا استاد بنامید- همه خوب است. استاد برای این چیزها سختگیر نیست. اما اگر شما یک مرید حقیقی دافا هستید، نمیتوانید مستقیماً مرا با نامم مورد خطاب قرار دهید. اگر مردم عادی مرا به نامم صدا بزنند اشکالی ندارد- آنها میتوانند هرطور که بخواهند مرا صدا بزنند. اما مریدان دافا باید مرا «استاد» یا «معلم»، و غیره بنامند. این به خودتان بستگی دارد، و هرطور که بخواهید میتوانید مرا مورد خطاب قرار دهید. اما مطمئن شوید که مرا «بودا» مورد خطاب قرار نمیدهید. چراکه هر چه باشد، استاد با بدنی بشری درحال آموزش فا است و با استفاده از شکلی بشری شما را نجات میدهد، او در این دنیا با بدنی بشری ظاهر شده است. یک بدن بشری نمیتواند یک بودا نامیده شود. بودا نامیدن یک بدن بشری بیحرمتی به بوداها است. آنگاه برخی از شاگردان ممکن است فکر کنند: «من در قلبم میدانم شما چه کسی هستید.» خوب، پس این دانستن شما در قلبتان است (حاضرین میخندند، تشویق میکنند)، و در قلبتان هر چه بخواهید مرا صدا بزنید اشکالی ندارد.
مرید: مریدان دافا از چنگدو و نانچونگِ استان سیچوآن بالاترین درودشان را میفرستند و مایلند سلام و احترامشان را به استاد برسانند. استاد، برای آن مردمی که در مناطق کوهستانی دور هستند و دسترسی به اطلاعات ندارند باید چه کار کنیم؟
معلم: از مریدان دافا از نانچونگ سپاسگزارم. آن مسئلهای نیست. بیایید فراموش نکنیم در مورد بسیاری از چیزها، آیا بدنهای قانون استاد وجود ندارند؟ و بسیاری از خدایان نیز هستند که در حال ایفای نقشی مثبت و کمک کردن هستند. بیشتر اینکه مریدان دافای زیادی در سرزمین اصلی چین وجود دارند، و آنها کارهای زیادی انجام خواهند داد. حتی اگر آن افراد واقعاً به اطلاعات دسترسی نداشته باشند، هنوز راههایی برای اداره کردن مسائل وجود دارد. و اگر آنها واقعاً از قلم بیفتند، آنگاه راههایی هست که به آن رسیدگی شود. اما در حقیقت آنها از قلم نخواهند افتاد. آیا میدانستید بعد از اینکه نه شرح و تفسیر بیرون آمد، تنها در عرض یک ماه تمام چین در مورد آن مطلع شد؟ از آنجاکه آنها برای تمام مردم هستند- مخصوصاً مردم چین- هر کسی مطمئناً یک فرصت خواهد داشت. (تشویق) برخی از روستاهای دور وجود دارد که واقعاً جداافتاده هستند، اما خدایان به توزیع آنها کمک میکنند. و همانطور که آنها پخش میشوند مردم بهسرعت از آنها آگاه میشوند، زیرا در این زمان بسیار حساس هر کسی باید موضع خود را مشخص کند.
مرید: برای بسیاری از مردم در سرزمین اصلی چین، مخصوصاً ۶۰ میلیون عضو ح.ک.چ، بهطور آشکار دیدنِ سرشت شرور حزب شیطانی و خروج کامل از آن، مدتزمانی طول میکشد. وقتی زمان ملغی شدن و محو شدن حزب بدنهاد شروع شود، چه بر سر مردمی میآید که اَنگ آن جانور بر پیشانیشان است؟
معلم: وقتی خدایان شروع به انجام کاری میکنند قطعاً همه چیز را در نظر میگیرند، و به همه فرصتی برابر داده خواهد شد. همانطور که در آینده میبینید، غیرممکن است که شخصی برود بدون اینکه درطول این دورۀ اصلاح فا و در این زمان که دافا بهطور عمومی اشاعه مییابد، درباره این [دافا] نشنود. وقتی مردم دنیا سعی میکنند از مورد آزار و اذیت واقعشدن اجتناب کنند و میگویند هرگز درباره دافا نشنیدهاند، این حقیقت ندارد. البته این دوره زمانی که مریدان دافا در حین اعتبار بخشی به فا تزکیه میکنند، متفاوت است، و اینطور نیست که همه بتوانند مرید دافا شوند. اما این امری مهم است که شامل دقیقاً هستیِ موجودات ذیشعور میشود؛ حتی هستیِ سهقلمرو بهخاطر اصلاح فا است. اگر نجات تمام موجودات- چیزی به این مهمی- به تکتک افراد روی زمین اطلاع داده نشود، اگر پس از اینکه هر چیزی گفته و انجام شد، به موجودات ذیشعور اطلاع داده نشود، آنگاه من، یعنی کسی که اصلاح فا را اداره میکند، قطعاً نمیگذارم از زیر مسئولیت شانه خالی کنند. (تشویق) همۀ مردم در این باره آگاه خواهند شد، حتی یک فرد نیز از قلم نخواهد افتاد. و بنابراین انتخاب در دستان خود آنها است، و موضوع حیاتی، این است. تمام سهقلمرو، سالهای بسیار طولانی تاریخ و موجودات ذیشعور درون سهقلمرو همگی برای این خلق شدند، بنابراین مردم امروزه چگونه میتوانند جا بمانند؟ آن غیرممکن است. فکر نمیکنم [چیزی که توصیف کردید] مسئلهای باشد.
مرید: استاد محترم، اخیراً برخی از شاگردان موادی را از بعدهای دیگر احساس کردهاند که بهسختی آنها را تحت فشار قرار داده است. آیا این مربوط به وضعیت اصلاح فا است؟
معلم: چندی پیش تعدادی از شاگردان سرفه میکردند، و برخی از شاگردان واکنشهای غیرعادی خاصی داشتهاند، بهخصوص در دوره بعد از انتشار نه شرح و تفسیر. آن کارِ عواملی است که در بدنهای مردم منزل کرده و متعلق به روح شیطانیِ حزب بدنهاد است. زمانی که افکار درست میفرستید باید آنها را ازبین ببرید. آنها نمیتوانند بیشتر از این تأثیری بر مریدان دافا بگذارند، اما مداخله میکنند. اساساً تمام مداخلات اخیر، شامل انواع دیگری از مداخلات، نتیجۀ کار آن عوامل شیطانی است.
عوامل شیطانی که در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ از خارج به درون سهقلمرو بهپایین فشرده شدند، تا درجهای پاکسازی شدهاند که اصولاً مقدار کمی باقی مانده است. قبل از اینکه نیروی عظیم اصلاح فا به این بُعد سطحی برسد، هنوز عواملی اینجا خواهد بود که از قبل توسط نیروهای کهن بهوجود آمده، همراه با عواملی از روح شیطانی حزب پلید، کارهای شیطانی انجام میدهند. اما از آنجاکه در این بعد، گونگی وجود دارد که پیش از این بهجای گذاشتم، و برخی خدایان صالح وجود دارند، همراه با مریدان دافا و عوامل خوبشان، آنها اکنون عوامل شیطانیای که مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار میدهند تا مرحلهای پاکسازی کردهاند که حتی یک بخش از ۱۰۰ میلیون بخش نیز باقی نمانده است- تعداد زیادی از شیاطین نابود شدهاند. چیزی که اکنون در بعد سطحی باقی مانده تنها هشت یا نُه درصد از چیزی است که قبلاً اینجا وجود داشت. (تشویق) و عوامل روح شیطانی حزب بدنهاد در سطح وسیعی درحال نابودن شدن هستند و اخیراً بهطور خاص بهسرعت پاکسازی شدهاند. آنها در بُعدهای دیگری که اصلاح فا در آنجا کامل شده است، پاکسازی شدهاند. [چیز باقیمانده] در بُعد سطحی اکنون حتی یک دههزارم کل مقداری که قبلاً وجود داشتند هم نیست، و آن تنها حدود هفت درصد از ُبعد سطحی بهحساب میآید. میدانی که دافا در این دنیا به وجود آورده چهلوپنج درصد از چیزی است که باید این بُعد را پر کند. اگر به تناسب آن نگاهی بیندازید [خواهید دید که] عواملی که بهوسیلۀ نیروهای کهن در بعد سطحی باقیمانده، اهریمنان فاسد، و روح شیطانی حزب بدنهاد در مجموع پانزده درصد محسوب میشود، درحالی که میدانی که دافا در این بعد بنیان نهاده، چهلوپنج درصد را پر میکند- و حتی تأثیر خود مریدان دافا در آن محسوب نشده است. وقتی تمام عوامل شیطانی که مریدان دافا را مورد آزار و اذیت قرار میدهند با هم جمع کردم، آنها فقط پانزده درصد هستند. این به ما میگوید که در طول این زمان، قبل از اینکه نیروی عظیم اصلاح فا وارد سطح شود، عوامل دافا چهلوپنج درصد از میدان بعدی این سطح را پر میکند، یعنی جایی که موجودات بشری هستند، و آن حتی شامل خود مریدان دافا نمیشود.
مرید: لطفاً درباره چگونگی ایجاد تمایز بین تزکیهمان و شغلمان صحبت کنید. بسیاری از پروژههای ما هم اکنون در اداره خود با چالشهایی مواجه هستند.
معلم: اگر آن چیزی باشد که شامل کار مریدان بر روی اعتباربخشی به فا است، پس آن [روند] بهخودی خود تزکیه است. اما شما نمیتوانید مطالعه فا را با کار دافا جایگزین کنید- اینگونه نمیتواند انجام شود. آیا به شما نگفتم که باید سه کار را انجام دهید و همگی آنها را بهخوبی انجام دهید؟
خارج از سرزمین اصلی چین برخی شاگردان، رسانهها و نهادهای شرکتمانندی برپا کردهاند که هدفش اعتباربخشی به فا است و آنها را به شیوهای مدیریت میکنند که شرکتهای عادی اداره میشوند. و هیچ مشکلی در این رابطه وجود ندارد، فکر نکنید که این اشتباه است. اگر چیزی نتواند به شیوهای عادی اداره شود پس شاید آن برای اعتباربخشی به دافا خوب نباشد. اداره کردن یک رسانه، برپا کردن یک شرکت و غیره- این شکلها در اجتماع بشری وجود دارد. موجودات بشری رویکردی اسلوبدار برای مدیریت امور برمیگزینند و مریدان دافا میتوانند از آن یاد بگیرند، و شما نمیتوانید بگویید این اشتباه است. اما برای یک دوره زمانی خاص قبل از اینکه شرکت بهطور کامل بتواند به شکلی عادی عمل کند، چالشهایی وجود خواهد داشت. اما بهتدریج باید به مرحلهای برسید که آن واقعاً به شکل یک شرکت اداره شود، و به این شیوه میتواند نقش مؤثرتری بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در اعتباربخشی به فا ایفا کند. بنابراین فکر میکنم باید بهترین سعی خود را بکنید تا با دیگران همکاری کرده و امور را بهخوبی هماهنگ کنید. وقتی چیزی به اعتباربخشی مریدان دافا به فا منفعت میرساند، باید بهترین سعی خود را بکنید تا آن را بهخوبی انجام دهید.
مرید: تعدادی از افراد خانواده من که تزکیه نمیکنند نمیتوانند درک کنند چرا نه شرح و تفسیر منتشر شده است. این کوتاهیهایی در تزکیه من، مریدتان، در گذشته را منعکس میکند. چگونه میتوانم این نوع از مداخله را پاک کنم؟
معلم: حتی اگر اعضای خانواده شما قبلاً چیزها را درک کردند، آن در سطحی ظاهری بود. شما به آنها کمک نکردید تا واقعاً حقیقت را درک کنند.
از زمانی که نه شرح و تفسیر منتشر شد، یک موضوعی که اتفاق افتاد این بود که [برخی از شاگردان] بیانیۀ کنارهگیری از حزب را از جانب اعضای خانوادهشان صادر کردند. وقتی تعدادی از اعضای خانواده امتناع کردند، [این شاگردان میگفتند:] «تو نمیتوانی امتناع کنی! قصد دارم که نماینده تو باشم و تو را از حزب خارج کنم.» (حضار میخندند) در حقیقت، اگر آنها از این کار امتناع کنند آن واقعاً به حساب نمیآید. شما میتوانید از جانب دیگران این کار را انجام دهید، اما آنها باید موافق آن باشند و اگر راضی به این کار نباشند آن به حساب نمیآید. حتی خدایان باید به انتخابهای یک شخص نگاه کنند. این نشان میدهد که خیلی از شاگردان بهخوبی عمل نکردهاند، بهطور کافی انجام ندادهاند یا اینکه در روشنگری حقیقت برای خانوادهشان موفق نبودند. آیا میدانید بزرگترین دلیل آن چیست؟ آن به این خاطر است که شما آنها را خانواده خود میبینید بهجای اینکه آنها را عضوی از موجودات ذیشعور ببینید یا صرفاً مانند همۀ موجودات مستقل دیگر. شما باید بهطور جدی و با دقت حقیقت را برای اعضای خانوادهتان روشن کنید، همانگونه که برای سایر مردم دنیا این کار را انجام میدهید. وقتی آنها را بهعنوان اعضاء خانواده درنظر میگیرید و آن را جدی نمیگیرید نتایج آنقدرها خوب نخواهد بود. یا اگر فکر کنید: «او عضو خانوادهام است، پس من میتوانم نماینده او باشم،» اینگونه عملی نیست. حتی شکلگیری سهقلمرو برای اصلاح فای امروز بوده است، بنابراین مردم نمیتوانند چیزی به این عظمت را سرسری بگیرند. آیا هر موجودی اینقدر ساده است؟ در لحظه بحرانی، آیا هیچ موجودی هست که بتواند کاملاً نمایندۀ فرد دیگری باشد؟ آیا هیچ موجودی هست که بتوان او را از فرصت انتخاب آینده خودش منع کرد؟ در آن لحظه بحرانی، تمام موجودات باید تصدیق کنند که چگونه هستند. بنابراین اگر در خانوادهتان چنین سناریویی دارید [که تشریح کردید]، بنابراین باید با دقت حقیقت را روشن کنید. شما میتوانید به نمایندگی از اعضاء خانوادهتان بهجای آنها هر کار معمولی را انجام دهید، اما وقتی نوبت به چیزی میرسد که شامل آینده یک موجود است- چیزی اینقدر مهم- هیچ کسی نمیتواند دیگری را نمایندگی کند. اگر واقعاً میخواهید اعضاء خانواده خود را نجات دهید، پس حقیقت را همانطور که برای مردم دیگر روشن میکنید برای آنها روشن کنید. زیرا جنبۀ آگاهشان همه چیز را میداند، «در این زندگی شما عضو خانواده من هستی، اما در زندگی بعدی چه کسی میداند ما با چه کسانی نسبت خواهیم داشت. تنها در این دوره زندگی، رابطه ما با هم مقدر شده است.» درست مانند اقامت در یک مسافرخانه است: شما بهطور موقت برای یک شب آنجا منزل میکنید و روز بعد راهتان از هم جدا میشود. چه کسی میتواند جای دیگری را بگیرد؟ واقعاً به این صورت است.
مرید: چگونه میتوانیم در آفریقا به دادخواهی علیه افراد شرور کمک کنیم تا به سمت بهتر شدن حرکت کنیم؟ هم اکنون مداخله مداومی وجود دارد. در اصلاح فا، نقش دادخواهی علیه جیانگ در آفریقا چیست؟
معلم: تمام این کارهایی که انجام دادهاید را تأیید میکنم و شما کار بزرگی انجام دادهاید. میگویم که کارهای باشکوه زیادی در آفریقا انجام دادید که موجب غافلگیری و ترسیدن شیطان و افراد بد شده است، به مردم دنیا کمک کرد تا سرشت شیطان را ببینند و اثر خوبی بر نجات موجودات ذیشعور داشت. آنها کارهایی هستند که باید انجام شوند، و شما آنها را بیهوده انجام ندادهاید. اینکه چگونه کارها را حتی بهتر انجام داده و چگونه کارها را به پیش برد، آن هنوز به شما بستگی دارد. و آن میزانی که کارها را انجام میدهید نیز به شما بستگی دارد. درواقع، تاجایی که به هر تزکیه کننده مربوط میشود، شما همگی در مسیری قدم بر میدارید که باید خودتان آن را برگزینید. و شما آن کارها را بسیار خوب انجام دادهاید. بعضی اوقات وقتی به چیزهایی که انجام دادهاید نگاه میکنم حقیقتاً میخواهم بگویم «آفرین!»
مرید: یکی از اقوام من عضو حزب [کمونیست] است و در سرزمین اصلی چین زندگی میکند. او نمیخواهد از حزب بیرون بیاید. بارها تلاش کردهام او را متقاعد کنم اما او از گوش کردن امتناع میورزد. زمانی که پاکسازی صورت گیرد، آیا او زندگیاش را از دست میدهد؟ (حضار میخندند)
معلم: (معلم میخندند) اینکه کسی پاکسازی شود یا نشود، نگه داشته شود یا نشود، این چیزها متعلق به مرحله بعد است. در حال حاضر ما باید فقط به نجات مردم فکر کنیم. وابسته بودن به چیزی که در آینده اتفاق میافتد خوب نیست، چراکه وقتی اصلاح فا به اینجا برسد آن استانداردهای خودش را [برای قضاوت] دارد. اما مطمئناً یک چیز هست: مهم نیست ما چه کار میکنیم، بخش بزرگی از مردم دیگر قابل نجات نیستند. در میان آنها ممکن است کسانی باشند که نمیخواهند به حقیقت گوش کنند، کسانی که وقتی حقیقت گفته میشود از شنیدن امتناع میورزند، و کسانی که نمیخواهند نُه شرح و تفسیر را بخوانند. این انتخاب آنها است. شما کاری که باید انجام دهید را انجام دادهاید. مریدان دافا درحالی که در معرض شیطانیترین آزار و شکنجه هستند، هنوز درحال نجات موجودات ذیشعور هستند و بر انواع و اقسام چالشها فائق میآیند تا به مردم درباره حقایق بگویند. اما برخی از افراد نمیخواهند گوش دهند. و بیشتر اینکه، مریدان دافا درحال نجات مردم هستند درحالی که تحت آزار و شکنجه قرار دارند. خوب، عدم تمایل مردم به گوش دادن یا خواندن [درباره حقیقت] نیز راهی است که بدینوسیله مردم انتخاب خود را انجام میدهند. اگر آنها نخواهند نجات یابند پس ما انتخاب دیگری نداریم به جز اینکه بگذاریم با حزب بدنهاد بروند.
مرید: من قبل از اینکه تزکیه را شروع کنم شغلی نداشتم و از آن زمان کار نکردهام. از زمانی که تزکیه را شروع کردم اوقات فراغت زیادی داشتم تا فا را اشاعه دهم. آیا این مطابق با روش تزکیه ما که باید در هماهنگی با جامعه عادی باشد، هست؟ آیا من باید به دنبال یک شغل باشم؟
معلم: اگر خانواده شما هیچ مشکل مالی ندارد و سختیهای دیگری هم ندارد پس آن به خودتان بستگی دارد که کار کنید یا نکنید. و آن هیچ ربطی به این ندارد که شما از راه تزکیهمان خارج باشید. میدانم که تعدادی از شاگردان پول زیادی قرض کردهاند و هنوز هم سر کار نمیروند، میگویند «آنقدر در اعتباربخشی به فا مشغول هستند» که نمیتوانند کار کنند. آنها توانایی بازپرداخت پولی که قرض کردهاند را ندارند، و هم چنان به قرض کردن بیشتر ادامه میدهند. این یک مشکل است. آیا به این اصل فا که استاد درباره التزام به بازپرداخت بدهیها آموزش دادهاند، فکر کردهاید؟ اگر شما تزکیه را برگزیده باشید یا به کمال رسیده باشید، اما وقتی میخواستید ترک کنید یا به کمال برسید و یک خدا شوید هنوز قرضهایتان را نپرداخته بودید، چه کسی آن را میپرداخت؟ حتی اگر به یک مرید دافا بدهکار باشید، هنوز هم غیرقابل قبول است. البته وقتی برخی شاگردان میگویند: «من نمیخواهم آن را برگردانید. آن هدیه به شما باشد،» آن موضوع دیگری است. پس آن یک هدیه است، و آن متفاوت از مفهوم بدهکارشدن است. شما نمیتوانید به افراط بروید. شاید فکر کنید: «از آنجاکه اعتباربخشی به فا بههرحال بهزودی پایان خواهد یافت نیازی نیست قرضی که به شما بدهکارم را بپردازم، زمانی که وقتش فرا برسد همه چیز تمام خواهد شد. و همه چیز به سرانجام خواهد رسید.» (حضار میخندند) چگونه میتواند به این شکل باشد. آیا این فکر درست است؟ این بیمسئولیتی است. آیا نگفتم که یک مرید دافا باید شخص خوبی باشد، در هر شرایطی باید شخص خوبی باشد. بیشتر مریدان دافا هم شغلشان را انجام میدهند و هم به فا اعتبار میبخشند. البته اگر نیازی ندارید کار کنید، مشکلات مالی ندارید، و نگرانی ندارید که وقتی کارها را انجام میدهید خانوادهتان سخت تحت تأثیر قرار گیرند، پس آن متفاوت است. هر کسی خانواده و محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی دارد، و هر کسی درحال تزکیه خود در این اجتماع بشری است و درحال اعتباربخشی به فا در این دنیای مادی است. چرا باید شما [که قرضهایتان را نمیپردازید] کاری انجام دهید که از الزامات فا دور شوید. البته اگر کسانی که شما به آنها بدهکار هستید بگویند که به پولشان نیازی ندارند یا خانوادهتان محتاج کار کردن شما نباشند، پس آن موضوع دیگری است و البته مشکلی نیست.
مرید: استاد لطفاً برایمان معنی عمیقتر «چرخاندن چرخ بهسوی دنیای بشری» را شرح دهید.
معلم: «چرخاندن چرخ بهسوی دنیای بشری»- پس آن کدام چرخ است که چرخانده میشود؟ البته آن چرخ قانون (فالون) است. (تشویق) آیا چرخاندن چرخ قانون بهسوی دنیای بشری، انجام اصلاح فا بهسوی دنیای بشری نیست؟ معنای آن این است. (تشویق)
مرید: از زمانی که این متن استاد «چرخاندن چرخ بهسوی دنیای بشری» منتشر شد، برخی از مریدان فکر کردهاند که این متن برای مریدان است که بخوانند، درحالی که دیگران فکر کردند آن باید در روزنامهها پخش شود تا اینکه مردم عادی نیز بتوانند آن را بخوانند. من مطمئن نیستم چگونه آن را باید اداره کرد.
معلم: این اشکالی ندارد که اجازه دهیم مردم عادی نیز آن را بخوانند. در میان مردم عادی، کسانی هستند که آگاهند و کسانی که میتوانند آن را درک کنند. اما قطعاً در میان آنان مردم سرگردانی نیز هستند که نمیتوانند آن را درک کنند. بنابراین ممکن است اثر منفی داشته باشد. جامعه بشری اکنون اینگونه است. بنابراین وقتی به مسائل خاصی میرسد، در میان خودتان درباره آنها بحث و گفتگو کنید. آن مانند چاپ عکس استاد در روزنامه است: ازآنجاکه معلم گفت میتوانید آن کار را انجام دهید، آن کار را انجام دادید، و مسئلهای نبود. اما نمیتوانید نوشتهها و آنچه را که گفتهام بر روی فلایرها چاپ کرده و آنها را توزیع کنید. شما باید این کارها را تا آنجاکه امکان دارد خردمندانه انجام دهید. مسئول بودن نسبت به فا و نجات موجودات ذیشعور، مسئول بودن نسبت به خودتان است.
مرید: در اجتماع غربی بعضی مردم عادی وجود دارند، مخصوصاً پروفسورها و اساتید دانشگاهها، که بهشدت به مطالعه کمونیسم شیطانی و مارکسیسم- لنینیسم شیطانی علاقه دارند. اما این مردم عضو حزب بدنهاد در چین نیستند. استاد لطفاً به ما بگویید چگونه باید به این مردم عادی کمک کنیم.
معلم: نه شرح و تفسیر را به آنها نشان دهید و بپرسید: «چگونه مطالعه ما از مطالعه و تحقیق شما پیشی گرفته است؟» (تشویق) مگرنه؟ ما از آن جامعه آمدهایم و این مطالعه و تحقیق ما است، که برآمده از تجربیاتی دست اول است. بیایید ببینیم تحقیق چه کسی کاملتر و دقیقتر است، و بهتفصیل دربارۀ آن صحبت کنیم. (استاد میخندند) (تشویق)
مرید: من ماه مه گذشته فا را کسب کردم. استاد متشکرم که با رحمت مرا نجات دادید. پس از اینکه فا را کسب کردم خیلی زود در کار دافا شرکت کردم، و بعضی اوقات آنقدر مشغولم که هیچ زمانی برای انجام تمرینها پیدا نمیکنم. خیلی بابت این ناراحت هستم. استاد، لطفاً دوباره به ما بگویید چگونه یک شاگرد جدید میتواند مسیر تزکیه خودش و اعتباربخشی به فا را بهخوبی طی کند.
معلم: هیچ راه میانبری برای هیچ یک از شاگردان در تزکیه وجود ندارد، و آن برای شاگردان جدید نیز صدق میکند. تنها محکم و استوار تزکیه کنید و سه کاری که مریدان دافا باید انجام دهند را بهخوبی انجام دهید. آن چیزها شاید معمولی به نظر بیایند، اما تمام تقوای عظیم شما، و هر چیزی که مریدان دافا در آینده کامل خواهند کرد، از این کارها میآیند. نگران نباشید، به افراط نروید. همه چیز را بهطور معمولی و خردمندانه انجام دهید. به این شکل است که باید تزکیه کنید. «هرجا ارادهای وجود داشته باشد، راهی وجود دارد. [خواستن توانستن است.]»
مرید: شاگردان غربی چگونه باید به کنارهگیری از حزب نگاه کنند. آیا شاگردان غربی که قبلاً در سرزمین اصلی زندگی میکردند توسط روح شیطانی حزب کمونیست تحت تأثیر قرار گرفتند؟
معلم: بعضیها بله و بعضیها خیر. زمانی که غربیها به چین میروند خیلی از آنها لزوماً عضوی از حلقههای مردم چین نمیشوند، بنابراین بسیاری از آنها تحت تأثیر قرار نمیگیرند. اما تعداد بسیار کمی هستند که سعی کردهاند به درون حزب بدنهاد راه یابند. اما در ارتباط با مریدان دافا، [روح شیطانی حزب] آنها را تحت تاثیر قرار نمیدهد، هرجا که باشند.
مرید: درود استاد! من هم اکنون از حزب بیرون آمدهام. اما شهریۀ حزب بهطور خودکار از حقوق ماهیانهام کسر میشود. درباره آن باید چه کار کنم؟ (حضار میخندند)
معلم: آن را دزدیِ فرقۀ شیطانی در نظر بگیرید. (حضار میخندند و تشویق میکنند) این مسئلهای نیست.
مرید: برخی از شاگردان میخواهند به خویشاوندان یا اعضای خانوادهشان که درگذشتهاند کمک کنند که از حزب بیرون بیایند آیا ضرورتی به انجام این کار هست؟
معلم: اشکالی ندارد. مشکلی در آن مورد وجود ندارد، چراکه از این دنیا رفتهاند و نمیتوانند بیایند و از اپک تایمز بخواهند تا اظهاریه آنها را چاپ و منتشر کنند یا به صورت آنلاین منتشر کنند، مگرنه؟ (حضار میخندند) (تشویق) پس بله میتوانید این کار را انجام دهید. و آیا این تفاوتی ایجاد میکند؟ بله میکند. (تشویق)
مرید: برخی از مریدان خارج از چین برای خروج از حزب از نام مستعار استفاده میکنند آیا آن مشابه وقتی است که از نام اصلی خود استفاده میکنند، یعنی، درخصوص باور درستشان، افکار درستشان و اعمال درستشان؟
معلم: مشابه هم هستند. همانطور که قبلاً گفتم، استفاده از نام مستعار اشکالی ندارد، چراکه خدایان به قلب مردم نگاه میکنند. اما انجام آن بهصورت رسمی [کنارهگیری علنی] میتواند در جامعه بشری الهامبخش مردم باشد و برای نجات مردم الزامی است.
مرید: چگونه باید خرد خود را بهکار گیرم و از رسانه تلویزیون یا سینما استفاده کنم تا بتوانیم بهتر راه خود را در میان جریان اصلی جامعه باز کنیم؟
معلم: اگر چنین مهارتهایی دارید پس بروید آن را انجام دهید. استفاده از چنین رویکردهایی برای اعتباربخشی به فا، افشاء کردن آزار و شکنجه و نجات موجودات ذیشعور البته که بهتر است. شما در صورتی میتوانید راه خود را در جریان اصلی اجتماع باز کنید که یک مسئله را حل کرده باشید، و آن این است که حقیقتاً بتوانید کارهای خوب تولید کنید. اما محدودیتهای مالی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. همین امر برای نهادهای رسانهای نیز صدق میکند. اگر آنها را واقعاً بهخوبی اداره کنید، قطعاً راهشان را به جریان اصلی اجتماع باز خواهند کرد و به طبقه جریان اصلی رسانه میپیوندند. البته آن عالی خواهد بود. میدانم که روی بسیاری از امور بهسختی کار میکنید و آنها را خوب انجام خواهید داد. بر این باورم که با گذشت زمان، آن روز فرا میرسد، قطعاً آن روز خواهد آمد. (تشویق) چیزی را که قبلاً گفتم تکرار میکنم: آنها نهتنها بهخوبی اداره خواهند شد، بلکه در آینده بهطور قطع درجه یک خواهند بود و رسانه اصلی خواهند بود. (تشویق) زمانی که نژاد بشر به درک تمام این مسائل برسد فکر نمیکنم دیگر علاقهای به چیزهای دیگر داشته باشد، و امکانِ شنیدن اطلاعات دافا و انتخاب یک آینده فوقالعاده برای خود، اولین و مهمترین مسئله برایشان خواهد بود. (تشویق)
مرید: وقتی که محصولات ساخت چین در آمریکا فروخته میشود، پول حاصل از آن به چین سرازیر خواهد شد و برای آزار و شکنجه شاگردان فالون گونگ مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین من دیگر محصولات ساخت چین را خریداری نمیکنم. آیا این طرز فکر من درست است؟
معلم: البته چیز اشتباهی در این مورد وجود ندارد. آیا بسیاری از شاگردان ما نیز [خرید یا تجارت] با آنها را تحریم نکردند؟ (معلم میخندند) اما بهنظر میرسد که وقتی فقط شاگردان ما آنها را تحریم کنند، تأثیر آن خیلی بزرگ نباشد. (معلم میخندند) و اگر این مسئله برایتان سختیهای مالی بهوجود میآورد آن را انجام ندهید. اگر برای تأمین کالاهای ضروری زندگی، آنها را میخرید پس مسئلهای نیست. اما اگر تمام مردم در کل دنیا میتوانستند به چیزی که اشاره کردید پی ببرند، برای شیطان ترسناک میبود.
مرید: اگر یک شخص عادی نگرشی مثبت در مورد دافا داشته باشد اما همچنان درک درستی از حزب شیطانی و روح شیطانی آن نداشته باشد، چه اتفاقی برایش خواهد افتاد؟
معلم: آن بستگی به شرایط خاص خود او دارد، چراکه نگرش شخص در مورد دافا اولین و مهمترین چیز است. اما اگر او با اطمینان کامل از حزب شیطانی حمایت و آن حزب شیطانی را بهرسمیت بشناسد پس در خطر بزرگی است.
مرید: شاگردان در سرزمین اصلی چین میخواهند از استاد بپرسند: بسیاری از مردم عادی در مرحلهای عضو گاردهای کوچک قرمز [کمونیست] و لیگ جوانان [کمونیست] بودند. لطفاً به ما بگویید آیا آنها نیز باید همچنان [از آن سازمانها] کنارهگیری کنند؟
معلم: پاک کردن علامت بهجای مانده از شیطان ضروری است. گرچه اعلام کنارهگیری یک تشریفات است، اما اگر یک شخص بتواند قدم پیش گذارد و آن را اعلام کند، یعنی اگر بتواند آن قدم را بردارد، آنگاه از طریق آن روند تفکرش تغییر کرده و بدنش از عوامل مسموم پاک میشود. برخی از افراد گفتهاند: «نیازی نیست که آن را بنویسم. من در قلبم کنارهگیری کردهام.» ممکن است آن واقعاً در پاکسازی آن عوامل مسموم در بدن مؤثر نباشد. و خدایان درحال نظارۀ این هستند که آیا افراد محکم و استوارند یا خیر. از آنجاکه انگیزههای ژرفتر در پشت افکار یک شخص پیچیده است، اعمال شخص است که وضعیت درستِ او را نشان میدهد.
مرید: بسیاری از مردم عادی میگویند: «من پرداخت شهریه به لیگ [جوانان] را خیلی پیش از این متوقف کردهام. از خیلی پیش از این دیگر عضو حزب نیستم. نیازی نیست که تشریفات کنارهگیری از حزب را انجام دهم.» ما چگونه باید به این نگاه کنیم؟
معلم: این نیز همان موضوع است. مسئله تنها تشریفاتِ عضویت در حزب نیست. [این حزب] بهطور حقیقی مردم را با نشان فرقۀ شیطانی خود علامتگذاری کرده است و مردم را وادار ساخته تا به دستۀ خودش ملحق شوند. این علامت باید پاک شود. این علامت در دنیای بشری آشکار نیست، و آنچه درحال عمل کردن هستند شامل آن عوامل [حزب] که درون بدن مردم هستند نیز میشود. مردم در مقابل پرچم سرخ خونین آن با جان خود سوگند خوردند و قول دادند که حتی جانشان را برای آن فدا کنند، پس آیا میگویید تنها فکر کردن در درون قلبتان، بهجای اعلام آشکار آن، میتواند کار را انجام دهد؟ درواقع اکنون که بر سر این موضوع هستیم، [میگویم] این حزب بدنهاد تا منتهای درجه بهطور واقعی شیطانی است. از مردم میخواهد در مقابل پرچم سرخ خونین خود با جان خود سوگند بخورند، و زندگیشان را به حزب شیطانی تقدیم کنند، و تمام زندگیشان را برای انجام امر آنها تقدیم کنند. از زمانهای گذشته تاکنون، حتی یک حزب سیاسی یا سازمان بشری اینقدر فاسد و وحشی نبوده است.
مرید: برخی از شاگردان غربی فکر میکنند که لحن نه شرح و تفسیر طوری است که قبول آن برای جامعه غربی سخت است. وقتی نه شرح و تفسیر را به اجتماع غربی معرفی میکنیم به چه چیزی باید توجه کنیم؟
معلم: آن این گونه نیست. همانطور که انجام دادهاید خوب است. بر آن چیزها تأکید نکنید. مطمئناً تفاوتهایی بین شیوه تفکر غربی و شرقی وجود دارد، اما در پشت نه شرح و تفسیر عوامل الهی وجود دارد، و آنها اثر مثبتی بر مردم خواهند داشت، چه غربی باشند و چه شرقی. در برخی از موارد مربوط به افراد، عوامل بهجای مانده از نیروهای کهن مانع آنها میشود تا در حال حاضر با دافا سر و کاری داشته باشند- ممکن است مانع او شوند. به شرایط خاصی بستگی دارد. بسیاری از غربیها توسط سم حزب بدنهاد مسموم نشدهاند، و در آن موارد وقتی شخص با آن مواجه میشود ممکن است کمی بیتفاوت باشد. آن مسئلهای نیست. درخصوص نه شرح و تفسیر، در این زمان آنها یک گام مهم در نجات بشریت هستند. شاید، در مرحله بعدی، هر شخصی بر روی زمین به زودی باید جایگاه خود را تعیین کند که آیا حزب شیطانی را میخواهد یا نه. هر شخصی باید آینده خود را انتخاب کند. در کشورهایی که توسط حزب شیطانی اداره نمیشوند، در عمل، چیزهای کمونیستی هنوز اجرا میشود. آیا یک پیشگویی نگفته است که *** دنیا را اداره خواهد کرد؟
بعضی از افراد گفتهاند که نه شرح و تفسیر بسیار طولانی است و درخواست کردهاند که آیا آن میتواند مختصر و مفیدتر شود. جواب خیر هست. در طول بیش از صد سال پیش، گروه کمونیستیِ شبیه تبهکاران بهطور پیوسته با دنیای آزاد در جنگ بوده است، اما هیچ کسی قادر نبوده تا کامل توضیح دهد که این حزب بدنهاد واقعاً چیست. جمهوری چین [تایوان] بهمدت دهها سال با ح.ک.چ مبارزه کرده است، و مقالههایی درباره ح.ک.چ یکی پس از دیگری نوشته شده است. اما آنها نیز واقعاً در توضیح کامل اینکه حزب بدنهاد چیست، موفق نبودند. ما توانستهایم بهطور کامل آن را توضیح دهیم، و آن اولین بار است. چگونه آن میتواند مختصر شود؟ آیا آن باید تبدیل به یک مقاله کوتاه بیخاصیت شود، آنطور که قبلاً انجام شده است؟ آیا چنین چیزی میتوانست مسئولیت عظیمی [که باید داشته باشد] را به عهده گیرد و وظیفه تاریخیای که به او سپرده شده را به انجام برساند؟ هدف ما از توضیح و شرح کامل حزب بدنهاد این است که سرشت فاسد و شرور آن را نشان داده و به مردم کمک کنیم، تا ماهیت آن را ببینند، درنتیجه مردم دنیا را نجات دهیم. همچنین این کار انجام میشود تا به مردم دنیا کمک کنیم که درک کنند چرا مریدان دافا را بهطور وحشیانهای مورد آزار و شکنجه قرار داده است. ما «سیاسی بازی» نمیکنیم. و این چیزی نیست که امور سیاسی بتواند آن را اداره کند. در قلب من یک آرزوی بزرگ برای نجات موجودات ذیشعور هست. ما نیازی نداریم به موجوداتی که افکار نادرست دارند تعهدی بدهیم. تاریخ همه چیز را ثابت خواهد کرد. من به آن حزب بدنهاد فرصتهای زیادی دادهام، و زمانی که شیطانی بودن آن اوج گرفت بارها و بارها به او اخطار دادم و گفتم: «من، لی هنگجی، همه چیز را میدانم و میتوانم همه چیز را توضیح دهم.» اما شیطان آنقدر وحشی شده است که منطق خود را از دست داده است. حتی امروز نیز هنوز مریدان دافا را بهطور احمقانهای مورد آزار و شکنجه قرار میدهد. بگذارید ببینیم چه بر سر او خواهد آمد.
مرید: برخی از مردم عادی فکر میکنند که نه شرح و تفسیر عالی است، اما آنها دافا را قبول نمیکنند؟
معلم: بسیاری از افکاری که مردم عادی دارند نتیجۀ عقاید و تصوراتشان است که تأثیر میگذارد، و آنها چیزهایی میگویند بدون اینکه ابتدا به آن فکر کنند. اغلب چیزهایی میگویند که واقعاً منظورشان آن نیست و چیزهایی میگویند که منظورشان چیز دیگری است. وقتی اینگونه است، باید به آنها کمک کنید تا معقول شوند. منظورتان از اینکه «دافا را قبول نمیکنند» چیست؟ اینکه آنها نمیخواهند آن را یاد بگیرند؟ اگر آن را یاد نگیرند اشکالی ندارد. کسی آنها را مجبور نمیکند آن را یاد بگیرند. تنها یک فرقۀ شیطانی کسی را مجبور به یاد گرفتن چیزهای خود میکند، و نمیگذارد مردم از آن بیرون بروند حتی اگر بخواهند. اما در دافا، ما در آن مسائل وارد نمیشویم. اگر میخواهید آن را یاد بگیرید، به پیش بروید. اگر نمیخواهید یاد بگیرید، اشکالی ندارد. چیزی که امروز به مردم میگویم برای این است که مردم از حقیقت آگاه شوند: میخواهم مردم بدانند دافا چیست و چرا حزب بدنهاد آن را مورد آزار و شکنجه قرار داده است، و این کار را میکنم تا به مردم کمک کنم ذهنشان را از آن عوامل مسموم خلاص کنند. اینکه آیا مردم بخواهند آن را یاد بگیرند یا خیر، آن به خودشان بستگی دارد. اگر آنها واقعاً دافا را تصدیق نکنند، پس آیندهشان را انتخاب کردهاند.
مرید: از وقتی که نه شرح و تفسیر منتشر شده است بسیار مشغول نوشتن مقالههایی هستم که حزب شیطانی را افشاء میکند، اما در مطالعه فا شل شدهام، چگونه باید بین مسائل تعادل برقرار کنم؟
معلم: این لزوماً مداخله نیست. صرفاً باید برای مطالعه فا زمان پیدا کنید. فا را بهطور پایدار و استوار مطالعه کنید، و صرفاً از روی رفعتکلیف این کار را انجام ندهید. باید هر سه کار انجام دهید. نوشتن مقالهها بخشی از اعتباربخشی شما به فا است، اما نمیتواند جایگزین دو کار دیگر شود.
مرید: برخی از همتمرینکنندگان در سرزمین اصلی چین فکر میکنند برخی از سرمقالههای مینگهویی با روح دافا در تضاد است. چگونه میتوانیم حمایت آن همتزکیهکنندگان در سرزمین اصلی چین را جلب کنیم؟
معلم: آن مسئلهای نیست. زمانی که شخصی میگوید مشکلی دربارۀ مینگهویی وجود دارد، آیا آن برای تزکیۀ مریدان دافا در مینگهویی مفید نیست؟ آن میتواند اثری مثبت داشته باشد. اگر چنین چیزی پیش آید، آنها باید صرفاً خودشان را بیشتر تزکیه کنند، و اگر اشتباه کرده باشند باید خودشان را اصلاح کنند. اگر اشتباه نکرده باشند، پس باید استوار باشند و توسط آن شاگردانی که افکار بشری دارند تحت تأثیر قرار نگیرند. البته همیشه اینگونه نیست که آن شاگردانی [که به مینگهویی اعتراض میکنند] افکار بشری دارند. ممکن است آنها رویکردهای بهتری درخصوص امور بلد باشند. در مجموع، با گذشت زمان مینگهویی بهخوبی رشد کرده و در مسیر خوبی قرار دارد. شرایط در سرزمین اصلی چین حقیقتاً پیچیده است. برخی شاگردان هستند، که درنتیجۀ افکار بشری، وابستگیهای بسیار قوی دارند، و عوامل حزب بدنهاد نیز در کار است و مداخله میکند. و همچنین برخی افراد بد هستند که خود را بهعنوان شاگرد جا میزنند. اما ما هیچ نگرانی دراین باره نداریم، چراکه آنان دیگر نمیتوانند با مینگهویی مداخله کنند.
مرید: وقتی استاد در روزهای اولیه فا را آموزش میدادند گفتند که نجات راهبان و راهبهها در آخر اتفاق میافتد. پس آیا روشنگری حقیقت برای آنها از اولویت پایینتری برخوردار است؟
معلم: درست است، نجات افرادی که در مذاهب هستند برای آخر برنامهریزی شد، و اینکه در مرحلۀ بعد انجام شود. برخی افراد گفتهاند: «چرا مریدان دافا این قدر ویژه هستند، حتی بیشتر از کسانی که در مذاهب هستند؟ چرا شما ابتدا آن سایرین را نجات ندادید و کاری کنید که آنها مریدان دافا شوند، بلکه بهجای آن، اکنون این افراد را نجات میدهید و کاری کردید که مریدان دافا شوند؟» وقتی موجودات بشری به مردم نگاه میکنند تنها این دورۀ زندگی را میبینند. اما در حقیقت، در میان مردم امروزه در اینجا، بسیاری از آنها، در تاریخ، جزو اولین گروه مریدان مذاهب اصلی و درست، در شرق و غرب بودند- افرادی که شخصاً آموزشهای عیسی و شاکیامونی درباره قانون را شنیدند. مریدان دافا معتقدین حقیقی و با باوری درست و استوار هستند. (تشویق) مقدسین، راهبان، دائوییستها و مسیحیان مشهور در تاریخ، همگی اینجا در میان مریدان دافا هستند. (تشویق)
مرید: برخی از بودیستها ماجرای بودا شاکیامونی که استاد در سخنرانی هفتم از جوآن فالون بیان کردهاند را درک نمیکنند. آنها گفتند که تمامی تریپیتاکا را نگاه کرده اما آن را پیدا نکردند. این موضوع درک آنها از دافا را تحت تأثیر قرار داده است.
معلم: درست است. من میتوانم درباره هرچیزی در فا به مردم بگویم. میتوانم درباره هر چیزی از تمام بوداها و خدایان در آسمانها به مردم بگویم. و میتوانم درباره گذشته، حال و آینده بودا شاکیامونی به مردم بگویم. هیچیک از آنها در هیچ متنی آورده نشده است. و میتوانم به مردم درباره گذشته، حال و آینده کیهان و درباره تمام چیزها و تمام موجودات بگویم. میتوانم درباره خدایانی که بودا شاکیامونی هرگز نام نبرده است، و حتی دربارۀ اینکه چگونه پدید آمدند و کل تاریخچه آنها به مردم بگویم. میتوانم به مردم درباره کیهان بزرگتر تا بزرگترین گسترۀ آن بگویم، درباره اینکه سطوح مختلف آسمان به چه شکلی هستند- و البته سطوح مختلف آسمانها نیز خدایان هستند- درباره اینکه بدنهای کیهانی سطوح مختلف چگونه شکل گرفتند... درباره اساس هر چیزی و همه چیز. و تنها من میتوانم به مردم درباره این چیزها بگویم. (تشویق) آنچه که میتوانم به مردم بگویم شامل هر چیزی از تاریخ بشر در سهقلمرو، از کوچکترین تا بزرگترین اتفاقات تاریخ است. آیا متون بودیستی میتوانستند تمام آنها را ثبت و ضبط کنند؟ آن متون، حتی آنچه که بودا شاکیامونی در زمان حیاتش بر روی زمین گفت را ثبت نکردند. بودا شاکیامونی برای چهلونه سال فا را آموزش داد- آیا آنچه را که صرفاً در آن چند کتاب است آموزش داد؟ آن غیرممکن است، مگرنه؟ موجودات بشری... آنها همیشه با افکار و عقاید بشری برای خود مانع درست میکنند. نگران آن چیزهایی که مردم عادی میگویند نباشید. افرادی که درحال تزکیهاند چه کسانی هستند؟ افرادی که بهطور حقیقی در راه خدا شدن گام برمیدارند چه کسانی هستند؟ افرادی که میتوانند واقعاً در تزکیه موفق شوند چه کسانی هستند؟ درتمام طول تاریخ، از گذشته تا حال، تنها شما آن را انجام دادهاید! (تشویق)
همانطور که قبلاً گفتهام تزکیههای انجامشده در گذشته، مذاهب گذشته، و خدایان گذشته که برای نجات مردم به این دنیا پایین آمدند- آیا بهطور واقعی مردم را نجات دادند؟ کاری که حقیقتاً انجام دادند درواقع بنا گذاشتن فرهنگی برای سهقلمرو و بشریت بود، تا راه را برای اصلاح فای نهایی کیهان هموار سازد. و بیشتر اینکه، آن موجوداتی که نجات یافتند روح کمکی (فو یوآنشن) افراد بود، بهجای اینکه خود واقعی آنها باشد. با این حال نیز، آن روحهای کمکی که نجات مییافتند، موجوداتی برگزیدهشده بودند که به اینجا پایین فرستاده میشدند. دلیل آن این بود که، پس از آفرینش سهقلمرو برخی از بدنهای کیهانی بسیار به سهقلمرو نزدیک بودند، و خدایان نزدیک به سهقلمرو، سهقلمرو را میدیدند و حتی در معرض سهقلمرو بودند، بنابراین آن خدایان در معرض آلوده شدن و در نتیجه سقوط بودند. در سهقلمرو احساسات وجود دارد، اصول موجودات ذیشعور معکوس است، محیط سخت و خشن است، و مردم وابستگیهای قوی دارند. از سوی دیگر، خدایان راستین نیکخواه هستند، و مستعد این هستند که توسط موجودات ذیشعوری که در محیط سخت سهقلمرو هستند مورد مداخله قرار گیرند. به همین علت است که خدایان نزدیک به سهقلمرو نیاز داشتند که بهطور متناوب جایگزین شوند. به زمان موجودات بشری، آنها مجبور بودند هر ده سال جایگزین شوند. این مسئلهای بود که بهوجود آمد. در عین حال، این ماجرا پدید آمد که افراد از شکل این اجتماع عادی در سهقلمرو استفاده میکردند تا با مشقت به تزکیه خود بپردازند و پس از اینکه به کمال میرسیدند روح کمکی آنها جایگزین آن خدایی میشد که میبایست جایگزین شود. برخی موجودات از بهشتهای خدایان بالا، پایین فرستاده شدند، و درنظر گرفته شدند در این دنیا بهعنوان روح کمکی انسانها تزکیه کنند. و برخی درواقع بهصورت شکلهای دیگری از حیات بازپیدا شدند، و پس از اینکه به کمال رسیدند بازمیگشتند و تبدیل به خدایی میشدند که میبایست جایگزین آن شوند. این ماجرا فقط پس از پدید آمدن سهقلمرو بهوجود آمد. قبل از آن، چیزی بهعنوان جایگزینشدن خدایان وجود نداشت. در هر حال، این هدف آفرینش سهقلمرو نبود. این پدیدهای بود که پس از آفرینش سهقلمرو بهوجود آمد، و شیوهای برای حلوفصل مسئلۀ مورد تداخل قرار گرفتن خدایان بود. واقعاً برای اصلاح فا بود که سهقلمرو آفریده شد. در طول آن دورۀ اولیه، هر کاری که خدایان در ارتباط با سهقلمرو انجام دادند، و هر چیزی که در دنیا ظاهر شد، بخشی از روند ساختن یک فرهنگ برای بشریت بود و برای پایهگذاری بنیانی برای مردم بود تا بعدها فا را درک کنند.
برای من آسان است که این چیزها را امروز بگویم، و برای شما هم آسان است که آنها بشنوید، درک کنید، و آنها را بفهمید. زمان، فضا، تاریخ، همه چیزها، آسمان و زمین، همه موجودات، تمام اتفاقات، تزکیه، یین و یانگ، سختی و خوشی، انسان و خدایان- صحبت کردن درباره این چیزها برای من زحمتی ندارد. اما آیا میدانستید که مفهوم و معنی هر کلمه طی هزاران سال تاریخ زندگیشدۀ واقعی توسعه یافته و به شکلی رسیده است که امروز هست و درطول تاریخ معانی لغات ساخته شدند و توسعه یافتند؟ اساساً در مورد زبان چینی صحبت میکنم. تمام چیزها و هر اتفاقی که بشریت درک میکند میتواند با لغات و زبان بشری پوشش داده شود، توضیح داده شود و تشریح شود. این چیزی نیست که بتوانید تنها با اختراع یک زبان انجام دهید. باید چیزی عمیقاً ریشهدار باشد، چیزی که مردم واقعاً حس کنند، مستقیماً تجربه کرده، و با آن زندگی کنند- یک روند خلقشده برای مردم که ریشه در تجربه واقعی دارد که اثری عمیق از خود بهجای میگذارد. فقط آنگاه است که مردم میتوانند معنی منتقلشده بهوسیلۀ یک حرف، یک کلمه یا یک اصطلاح را درک کنند. شما میتوانید فایی را که امروز آموزش میدهم حتی بدون کوچکترین تأخیری درک کنید، اما بدون آن روند تاریخی شاید هیچ ایدهای نمیداشتید که امروز درباره چه چیزی صحبت میکنم.
«تزکیه» چیست؟ تزکیه چه معنایی میدهد؟ چگونه یک فرد تزکیه میکند؟ تزکیه شبیه چیست؟ تزکیهکنندگان چگونه هستند؟ اگر مردم تمام اینها را درک نمیکردند آن یک مشکل میبود. پس آنهایی که مشابه بودا شاکیامونی، لائوذی و عیسی بودند، باید به این دنیا پایین میآمدند و تمام این چیزها باید بهصورت واقعیت زنده توسعه مییافت تا برای بشریت این فرهنگ را بهجای گذارد، به مردم آموزش دهد که آن چه معنایی میدهد، و آنها را قادر کند که درک کنند آن چیست. و چیزی که درباره آن صحبت میکنم، روندی که تزکیهکنندگان متحمل شدند و بدینوسیله، تزکیه سخت آنها و باور راستینشان آنها را به کمال منجر کرد، و نیز مسائل مشابه آنها را هم دربرمیگیرد. بوداها، دائوها و خدایان روند پیشرفت رسیدن به مقام دستیابی از طریق باور راستین و تزکیه حقیقی را بهجای گذاشتند، و مردم به درکی از اینکه اینها چه هستند رسیدهاند. اما با اینکه اینها گفته شد، تمام آنها هنوز از شکل تزکیهای که مریدان دافا امروزه تمرین میکنند متفاوت است. و به همین دلیل است که میگویم هیچ الگویی برای تزکیه مریدان دافا وجود ندارد- شما باید به مسیر خود نور بتابانید و آن را روشن کنید.
مرید: در روند تلاش برای نجات یتیمان و در روشنگری حقیقت، تیم نجاتدهنده متوجه شد با این کار میتوانند حقایق را برای تمام بخشهای جامعه بیشتر روشن کنند، مانند بخشهای مالی و حکومتی. همچنین متوجه شدیم که آن روندی است از تلاش برای همکاری و بهتر کار کردن با سایر تیمهای روشنگری حقیقت. استاد، لطفاً ما را راهنمایی کنید که چگونه میتوانیم تلاشهایمان را مضاعف کنیم و در بهکارگیری منابع محدود دافا که درحال حاضر در اختیار داریم، بهتر عمل کرده و یتیمان را بخوبی نجات دهیم.
معلم: [بسیاری از] شما درحال فکر کردن و برنامهریزی درباره چیزی هستید که توصیف کردید. آن در روند پیشرفت است. این کار درستی برای انجام دادن است، و باید انجام شود. ازآنجاکه این چیزها جنبههای بسیار زیادی از جامعه را دربرمیگیرد، شامل حکومت ایالات متحده، فقط اگر بهطور استوار آنها را انجام دهید تأثیر دلخواه شما را خواهند داشت. بهتر است که وارد موضوعات خاصِ کارها نشوم، زیرا شما کسانی هستید که باید جزئیات را اداره کنید. اما این ابتکارعمل باید انجام شود. ما نمیتوانیم مراقب فرزندان مریدان دافا نباشیم- فرزندانی که خانوادۀ خود را از دست دادهاند. آنها مریدان کوچک من هستند و همتزکیهکنندگان کوچک شما. بهعنوان استادشان، در تمام این مدت به این مسئله فکر کردهام. خواهان این بودهام که آنها را به کوهستان بیاورم، و کنار هم جمع کنم و یک مدرسه برای آنها بنا کنیم که با هم رشد کنند. (تشویق)
مرید: هم اکنون برخی از شاگردان هنوز فکر میکنند که وقتی به لحاظ فیزیکی از میان پاکسازی کارما میگذرند و نمیتوانند از بستر بلند شوند آن نتیجه کارمای خودشان است، و به خاطر این که وارد مرحله نهایی شدهایم کارما باید ازبین برود. آیا این شیوه تفکر درست است؟
معلم: نه کاملاً. این اتفاق میافتد زیرا یک شخص در طول زندگی کارما ایجاد میکند. وقتی شما تزکیه میکنید، این [ازبین رفتن کارمای بیماری]، در میان چیزهای دیگر، روندی است که بهطور پیوسته کارمای شما ازبین میرود. تا زمانی که یک شخص در این دنیا زندگی میکند کارما بهوجود میآورد. بنابراین، در طول دوره تزکیهتان، کارما بهطور مستمر کاهش یافته و ازبین میرود. اما مریدان دافا درحال انجام تزکیۀ اصلاح فا هستند و ازاینرو کارمای آنها بسیار کمتر از کارمای مردم عادی است، و پاکسازی آن نوع کارما نباید آنقدرها برای آنها سخت باشد. آیا به شما نگفتم که این چیزها در هر قدمتان در این مسیر، برای شما تزکیهکنندگان، نظم و ترتیب داده شده است؟ بنابراین [پاکسازی کارمایتان] قدم به قدم، دقیقاً تا به امروز، نظم و ترتیب داده شده است. شما حتماً مقدار کمی کارما نیز دارید که بهتازگی بهوجود آمده است، اما وقتی مریدان دافا به چنین چیزهایی بهطور صحیحی نگاه کنند و آنها را بهدرستی اداره کنند، این چیزها میتوانند نقشی مثبت ایفا کنند، و مقدار آنها آنقدر نیست که بتوانند با اعتباربخشی مریدان دافا به فا مداخله کنند. در مرحلهای که اکنون در آن هستیم، چیزهایی از این نوع، اصولاً به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است، چراکه قرار نیست با اعتباربخشی مریدان دافا به فا مداخله کنند.
پس چرا حوادثی تقریباً جدی پیش آمده است؟ همانطور که به شما گفتم، انواع و اقسام عوامل شیطانی از شکافهایی که مریدان دافا دارند، وقتی که هنوز وابستگی یا افکار بشریای دارند که هنوز پیدا نکردهاند، سوء استفاده میکنند. در حال حاضر بزرگترین، و واضحترین نوع مداخله، در کار بودن روح شیطانیِ حزب بدنهاد است. مخصوصاً اکنون، که وقتی سایر عوامل شیطانی تا درجهای پاک شدهاند که تعداد کمی مانده است، آنچه هنوز باقی است کار عوامل شیطانی حزب پلید است. انواع مداخله و آزار و شکنجهای که امروز اتفاق میافتد ریشه در آن دارد. پس باید آنها را بشناسید و بهطور جدی هدف قرار دهید و آنها را ازبین ببرید. مردم عادی باور نمیکنند که حزب بدنهاد یک روح شیطانی و اهریمنهای فاسد دارد، اما مریدان دافا آن را باور دارند. آن میدانِ روح شیطانی است که حزب بدنهاد را قادر میسازد ریشهای در این دنیا داشته باشد. در مدت بیش از صدسال، از زمان کمون پاریس، روح شیطانی میدان بزرگی در این بعد بشری شکل داده است. تراکم این میدان قبلاً خیلی زیاد بود. گرچه غرب علیه حزب و تعالیم شرورانه آن است، اما درواقع خود غرب نیز روش کمونیسم اهریمنیِ روح شیطانیِ حزب بدنهاد را به اجرا درآورده است. مالیاتهای بالا و سطح بالای رفاه اجتماعی که در جامعه غربی به اجرا درمیآید، دقیقاً چیزی است که حزب شیطانی در ابتدا حامی آن بود. فقط اینطور است که حزب شیطانی از خشونت استفاده کرده تا به زور چیزهایی را از مردم تصاحب کند، درحالی که در غرب آن از طریق ابزار قانونی انجام میشود. در اصل، همگی آنها چیزهای کمونیسم شیطانی را اجرا میکنند، بهجای آنکه به گونهای عمل کنند که یک اجتماع بشریِ واقعی باید انجام دهد. چرا علیرغم اینکه اجتماع غرب مخالف تعالیم شرورانه کمونیسم است، این پدیده اتفاق افتاده است؟ دقیقاً به این خاطر که عوامل شیطانی در بعدهای دیگر در کار هستند. در چین، آنها کمونیسم شیطانی را در شکل و ظاهر به اجرا درمیآورند، درحالی که در اصل، آنها دستهای اراذل و اوباش و یک فرقه هستند که در هم پیچیده شده و یکی شدند. در غرب، در ظاهر آنها مخالف کمونیسم شیطانی هستند، اما در اصل، آن را اجرا میکنند.
مرید: اخیراً اپک تایمز پیشگوییهای زیادی درباره سقوط حزب شیطانی منتشر کرده است. استاد، ممکن است لطفاً در رابطه با این موضوع کمی ما را راهنمایی فرمایید؟
معلم: آنها برای مردم عادی بهجای ماندند که آنها بخوانند، و خدایان در سطوح مختلف که به این دنیا پایین آمده بودند این کار را انجام دادند. مریدان دافا صرفاً باید به پیمودن مسیرشان در اعتباربخشی به فا تمرکز کنند.
مرید: شما در این باره صحبت کردهاید که چگونه کهکشان راه شیری از کیهان جدا میشود تا سهقلمرو پاکسازی شود. آیا این معنی را میدهد که سهقلمرو، کهکشان راه شیری است و نه منظومه شمسی؟
معلم: بله، قبلاً آن را گفتهام، مگرنه؟ خوب درحقیقت مکان دقیق سهقلمرو چیزی نیست که بتوان با [مفهوم] بشریِ یک گسترۀ ثابت درک کرد. اگر از منظر انسان امروزیِ مادهگرا دیده شود، منظومه شمسی محدودۀ سهقلمرو در این سطح است. اما اجزاء دیگری که چشم بشر نمیتواند ببیند، اجزایی که توسط ذرات ذرهبینی مختلف شکل گرفتهاند، مرتبط با بُعدهای مختلف و حتی پهناورتری هستند. در سطح ظاهری جاییکه موجودات بشری هستند، آن مرتبط با منظومه شمسی است؛ گسترۀ یک سطح ذرهبینی خاص، مرتبط با کهکشان راه شیری است؛ و سطوح ذرهبینیتر، مرتبط با گسترههای وسیعتر هستند. سهقلمرو بهوسیله ترکیب ذرات بیشماری شکل گرفته است، ذراتی که از نظر اندازه، از ذرهبینی تا ذرات بزرگتر گسترده هستند. ذرات مختلف، قلمروهای مختلف و گسترههای مختلفی را شکل میدهند. درحقیقت این صرفاً چیزی است که میتوان با فکر بشری و زبان بشری توصیف کرد. و این فقط برای توصیف گسترههایی است که چشم بشری میتواند ببیند، و میتواند توصیف شود و [گسترههای] بُعدهای مختلفِ شکلگرفته بهوسیلۀ ذرات مرتبط با آن. درحقیقت، گسترۀ حتی بزرگتری از سهقلمرو، مرتبط با کل جهانِ کوچک است. آن «آسمان و زمین» که [خدایی بهنام] پَنگو آفرید، همانطور که در افسانه آمده است، در حقیقت این گستره بود. اما توصیف این محدوده به این شکل نیز دقیق نیست، چراکه [برخی از چیزهای] درون این محدوده نیز مرتبط با قلمروهایی هستند که اجزاء داخلیشان خارج از سهقلمرو است. زبان بشری محدود است، و آموزش فا بهصورتی که در هماهنگی با تفکر بشری باشد غیرممکن میسازد که فا را با واژههایی بیان کرد که نظرات و تفکراتی را دربربگیرد که شامل همۀ جنبهها و اصول تمام سطوح باشد. وقتی راه شیری از بقیه بدن کیهانی جدا میشود، بهنظر میرسد که این گستره جدا شده است، و بهنظر میرسد که شما دیگر ورای این راه شیری، بدن کیهانی را نمیبینید؛ بدون توجه به اینکه چشمان بشری یا تلسکوپهای موجودات بشری چقدر توانا باشند، آنها دیگر نمیتوانند آن را ببینند. اما درواقع، در قلمروهای مختلفی که سهقلمرو را شکل میدهند وضعیت متفاوت است. بههرجهت این فا به موجودات بشری که در روند تزکیه هستند آموزش داده میشود. زبان سخت و پیچیده میتواند تزکیه کردن را برای بسیاری از افراد سخت کند. فقط وقتی یک شخص بهطور حقیقی در تزکیه موفق میشود و به کمال دست پیدا میکند میتواند ببیند که کیهان بهطور حقیقی چگونه است. زمین و سهقلمرو فقط پس از مدتزمانی که فا دنیای بشری را اصلاح میکند و پاکسازی کامل هر دو تمام شده باشد میتوانند [به جایگاه خود] بازگردند.
مرید: متوجه شدم که وقتی کارهای خاصی که بهخوبی انجام داده نشده بودند، بعداً مورد رسیدگی قرار گرفتند، وضعیت کلی اصلاح فای ما با سرعت بیشتری به پیش میرود. بنابراین وقتی مریدان در مناطق مشخصی بهخوبی عمل نمیکنند، آیا آن پیشرفت کلی اصلاح فا را تحت تأثیر قرار میدهد؟
معلم: پیشرفت اصلاح فا تحت تأثیر قرار نمیگیرد، اما اعتباربخشی مریدان دافا به فا میتواند تحت تأثیر قرار گیرد، میتواند برای امور مانع ایجاد کند. علت این است که در آن موارد، سایر مکانها بهطور کامل پاکسازی شدند درحالی که در آن مکان [که عقب مانده] شیطان هنوز اثرگذار است، آزار و شکنجه نمیتواند پایان یابد، و شیطان نمیتواند پاکسازی شود. میدانید، امروزه مردم با شتاب بیشتر و بیشتری بهسوی انحطاط سقوط میکنند، و اخلاقیات مردم امروزه بهطور وحشتناکی تنزل کرده است. اگر آن متوقف نمیشد موجودات بشری واقعاً نمیتوانستند بیش از این نگهداشته شوند، علیرغم هر آرزویی هم که یک فرد داشته باشد.
مرید: اپک تایمز یک شرکت رسانهای است که برای عامه مردم در نظر گرفته شده است. اکنون تعداد کمی از شاگردان مشغول فروش آگهیها هستند. اخیراً یک هماهنگکننده در انجمن [فالون دافا] بهطور فعالانهای در این زمینه شروع به کمک کرده است، اما برخی از شاگردان آن را درک نمیکنند. استاد لطفاً به ما بگویید چگونه میتوانیم شاگردان بیشتری را در آن درگیر کنیم.
معلم: بله، این خوب است که یک هماهنگکننده بخواهد در کارهای اپک تایمز کمک کند. فردی که یک موقعیت مسئولیتی دارد درحقیقت یک هماهنگکننده است، و چیزی که کلیدی است درگیر کردن تعداد بیشتری از افراد توانمند است. هر یک از اشخاص بهصورت واحد نقشی به چه بزرگی را میتوانند ایفا کنند؟ فقط وقتی که گروه بهطور یک واحد کامل نقش خود را ایفا میکند، هماهنگکننده خوب انجام داده است. وقتی که یک هماهنگکننده خودش خوب عمل میکند، خوب، اگر شما تنها کسی هستید که خوب عمل میکنید، پس در آن صورت باید فقط یک شاگرد متوسط باشید. نکته کلیدی این است که باید نقش یک هماهنگکننده را ایفا کرده و وظایف یک هماهنگکننده را انجام دهید. و چیز دیگری را ذکر میکنم. هماهنگکنندگان در تمامی مناطق باید این رویکرد کنترل همۀ امور بزرگ و کوچک را کنار بگذارند. هر منطقه باید آزادی عمل به شاگردان در آن محل بدهد، و وقتی برای اعتباربخشی به فا ابتکار عمل دارند از آنها حمایت کنند. مانع آنها نشوند، مگر آنهایی که اغلب به افراط میروند. مریدان قدیمی دافا اکنون بهبلوغ رسیدهاند و درحال پیمودن مسیرشان بهسوی کمال هستند. باید در این مورد روشن باشید.
مرید: آیا شاگردان اروپای شرقی باید از حزب [کمونیست] و لیگ جوانان کنارهگیری کنند؟
معلم: هر شخصی بر روی این زمین باید موضع خود را در این خصوص برگزیند، اما درحال حاضر [چیزی که گفتید] مهمترین چیز نیست. هرچه باشد، حزب بدنهاد در اروپای شرقی از هم فروپاشیده است. اگر هنوز افرادی در آنجا هستند که وفادارانه به آن باور دارند و از پیروان آن حزب پلید هستند، پس آنها نیز مانند دیگران ازبین خواهند رفت. ح.ک.چ آخرین نهاد مهم روح شیطانی حزب بدنهاد است، و برای نجات مردم چین [ما باید] روح شیطانی حزب بدنهاد را متلاشی کنیم.
مرید: فکر میکنم که شاگردان غربی ُنه شرح و تفسیر را مسئلهای مربوط به شاگردان چینیمان در نظر میگیرند. ممکن است کمی در این باره ما را راهنمایی فرمایید؟
معلم: اساساً بیشتر مربوط به شاگردان چینی است. آن مسئلهای نیست. اما هر کسی در دنیا باید موضع خود را مشخص کند، و بسیاری از مردم حتی در غرب نیز ماهیت ح.ک.چ پلید را نمیبینند.
وقتی که مردم میگویند فالون گونگ عالی است، معانی گوناگونی از آن وجود دارد. یکی این است که، بیش از صد سال مبارزهای بیوقفه بین بلوک کمونیست و دنیای آزاد وجود داشته است، و واقعاً سخت و شدید بوده است؛ درطول جنگ سرد اینطور بهنظر میرسید که مردم همیشه در تهدید جنگ هستهای بودند. اما هنوز، هیچ کسی از عهدۀ این برنیامده است که توضیح دهد حزب پلید چیست. آیا کسی تمام آن را گفته است؟ آنها صرفاً به یکدیگر ناسزا پرتاب کردند. بسیاری ازمردم و مؤسسات درباره حزب بدنهاد تحقیق میکردند، ولی همچنان هیچ کسی آن را درک نکرد. حزب ملیگرا (کومینتانگ) برای چند دهه با ح.ک.چ مبارزه کرده است، و هنوز هم آنها نتوانستند تشریح کنند که ح.ک.چ بدنهاد چیست. درعین حال، فالون گونگ از عهدۀ این برآمده تا بهروشنی و بهطور کامل حزب بدنهاد را توصیف کند. آیا این فوقالعاده نیست؟ آیا آن به این منجر نشد که دنیا نگاه تازهای به فالون گونگ بیندازد؟ چرا بسیاری از مردم در اجتماع عادی مریدان دافا را تحسین میکنند؟ مردم عادی نمیتوانند بسیاری از امور بشریت را توضیح دهند، اما مریدان دافا میتوانند آنها را بهوضوح شرح دهند، و آن فوقالعاده است.
فقط غرب نیست- تمام بشریت در دیدن ماهیت این حزب شرور درمانده است. اکنون چیزی که باید فوراً انجام دهید این است که آن افراد چینی که به بدترین شکل مسموم شدهاند را نجات دهید و کمک کنید افراد چینی ماهیت ح.ک.چ بدنهاد را بهوضوح ببینند. اما خیلیها در غرب نیز، حزب شرور را بهوضوح نمیبینند، و تعداد اندکی حتی از آن حزب پلید حمایت میکنند. بنابراین آیا آنها در خطر نیستند؟ فقط اینگونه است که درحال حاضر آنچه ضروری است حل کردن این مشکلِ بسیاری از مردم در چین است که بهوسیله آن مسموم شدهاند؛ به همین دلیل است که آن ملتهایی که به آن شدت مسوم نشدهاند را در اولویت قرار ندادهایم. در سایر مناطق [خارج از سرزمین اصلی چین]، تا این لحظه تعداد افرادی که مسموم شدهاند بسیار اندک است. بسیاری از مردم به تعالیم حزب کمونیست بدنهاد باور ندارند، و حتی آنها را ناپسند میشمرند. اما مردم چین متفاوت هستند. درحالی که چندین دهه در فرهنگ حزب پلید آموزش دیدهاند، چه تعداد از مردم چین هنوز میتوانند ماهیت حزب بدنهاد را ببینند؟ قبل از انتشار ُنه شرح و تفسیر، هیچ فرد چینی نمیتوانست حزب بدنهاد را بشناسد یا آن را بهوضوح تشریح کند. حتی وقتی آنها از حزب انتقاد میکنند، نمیتوانند آن را خارج از محدودۀ آن فرهنگ مهندسیشدۀ حزب انجام دهند. آنقدر مسمومیت توسط آن عمیق بوده است که دیگر ذهن صاف و روشنی ندارند. حتی در اظهارنامه خود برای کنارهگیری از حزب، از اصطلاحاتی استفاده میکنند که توسط حزب شیطانی اختراع شده است. مانند، «من در چین "جدید" به دنیا آمدم،» «من عضو نسلی هستم که زیر پرچم سرخ رشد کردهام،» «تمام زندگیام را برای "حزب" کار کردهام» و مانند آن.
مرید: درود به استاد از طرف مریدان بلغارستان. ما در حال ترجمۀ جوآن فالون به زبان بلغاری هستیم. ممکن است برای راهنمایی ما چند کلمه بفرمایید؟
معلم: (معلم لبخند میزنند) اینکه بتوانید کتابهای دافا را بهخوبی ترجمه کنید درواقع شامل روندی از تزکیۀ خودتان است. برای انجام ترجمه، بهطور کامل از درکهای سطح بالای یک تزکیهکننده استفاده نکنید، چراکه سطح تزکیۀ هریک از شما متفاوت است و درک هر شخص از حتی یک جمله از فا متفاوت است و به همین دلیل است که شما بحثهایی دارید که حلنشده باقی میمانند. تا جایی که معانی کلمات و جملهها در حد معانی ظاهری که در فرهنگ بشر است، حفظ شود، خوب است. از آنجاکه معانی سطح بالا چیزی است که بهوسیلۀ فا آشکار میشود، معانی درونی نمیتواند در ترجمه لحاظ شود. طرز فکر مردم در شرق و غرب تفاوتهایی دارد، بنابراین در مرحلۀ ابتداییِ درک فا، ارتباط برقرار کردن با آن کمی سخت است. اما اگر یک شخص بهطور واقعی سعی کند که آن را یاد بگیرد و آن را بخواند، پس آن او را تحت تاثیر قرار نخواهد داد، چراکه خدایان در کارند.
مرید: آیا منشاء کمونیسم شیطانی متفاوت از حزب بدنهاد است؟
معلم: کمونیسم شیطانی صرفاً چیزی است که برای حزب بدنهاد ساخته شد تا مردم را گمراه کند. واقعاً تفاوتی ندارند، آنها یک چیز هستند. یک عضو حزب بدنهاد، یک شخص منفرد است، و دستهای از اعضاء حزب، یک جمعی از حزب است. این جمعِ حزب ایدهای از خود ساخت تا مردم را فریب دهد: آنها گفتند که «پادشاهی آسمان بر روی زمین» را بهوجود میآورند، که همان بهاصطلاح کمونیسم شرورِ است. چگونه زمین میتواند تبدیل به پادشاهی آسمان شود؟ وقتی خدایان سهقلمرو را آفریدند بههیچوجه قصد نداشتند تا آن را به پادشاهی آسمان تبدیل کنند. بلکه به این منظور بود که برای اصلاح فا مورد استفاده قرار گیرد. (معلم میخندند) وقتی در آینده سهقلمرو به هستی خود ادامه دهد، شکل اجتماع بشری برای همیشه بهصورت اجتماع بشری خواهد بود، چراکه آن چیزی است که کیهان به آن نیاز دارد. تبدیل کردن آن به «پادشاهی آسمان»؟؟ پادشاهیهای آسمانی در سرتاسر کیهان به تعداد فراوانی وجود دارد- آنها بسیار بیشتر از [دنیاهای] بشری هستند. هر چیزی فراتر از بعد سطحی، جهانی از خدایان آسمانی است، و پادشاهیهای آسمانی در همه جای کیهان هستند.
مرید: سونامی عظیم در جنوب آسیا برای چه بود؟
معلم: وقتی که کارمای بشریت به میزان بسیار زیادی میرسد مشکلات پدیدار میشود. اما از بسیاری از چیزها میتوانید ببینید که اکثر آنچه امروزه آشکار میشود و بشریت را گرفتار میکند عملکرد عوامل نیروهای کهن است، و آن چیزها هیچ کار مثبتی برای مردم انجام نمیدهند. وقتی چیزی برای بشریت روی میدهد، باید کمک کند تا درسی مثبت از آن گرفته شود، فقط آنگاه است که آن میتواند به این منجر شود که مردم واقعاً ببینند که خدایان مردم را تنبیه میکنند تا افرادی بیشتری را نجات دهند. اما وقتی این تنبیه فقط بهمنظور تنبیه کردن مردم انجام شود، فقط ایمان مردم به خدایان را ضعیف میکند. آن کارهایی که عوامل نیروهای کهن انجام میدهند هیچ کار مثبتی برای بشریت انجام نمیدهند؛ وقتی مردم بد میشوند آنها صرفاً مردم را دور میریزند. وقوع سونامی در این زمان یک هشدار به مردم بود- سیصدهزار نفر در عرض چند ثانیه از بین رفتند. قبلاً وقتی زمینلرزۀ بزرگ تانگشان چین را لرزاند، آیا صدهاهزار نفر در یک لحظه از بین نرفتند؟ ح.ک.چ ادعا میکند که دارای ارتشی است که قدرت میلیونی دارد. اگر آنها خیلی بد شوند، شاید همگی آنها نیز در یک لحظه نابود شوند. (معلم میخندند) (حضار تشویق میکنند) عوامل نیروهای کهن حتی یک ذره هم به موجودات بشری اهمیت نمیدهند. فقط مریدان دافا درحال نجات مردم هستند.
مرید: تعدادی از شاگردان قدیمی در سرزمین اصلی چین از آخرین فرصتها برای قدم پیش گذاشتن و اعتباربخشی به فا استفاده میکنند و تعدادی از آنها برای کنارهگیری از حزب از نام حقیقی خود استفاده کردند. آنها از ما خواستند تا درودشان را به استاد ارجمندمان برسانیم. مریدان دافا که در سرزمین اصلی چین در ادارات دولتی کار میکنند سلام و درودشان را به استاد محترم میرسانند.
معلم: از همگی متشکرم. (تشویق) شاگردانی که توسط شیطان با بیشترین شدت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند، به سبب وابستگیهایشان [به این شکل رنج کشیدند]. و به خاطر وابستگیهایشان عقب و جلو رفتهاند: یک روز زیر فشار «اظهاریۀ ندامت» مینویسند، سپس وقتی بیرون میروند تأسف میخورند و یک اظهاریه مینویسند [تا آن ندامت را باطل اعلام کنند]؛ سپس روزی دیگر توسط شیطان بازداشت میشوند، کمبود افکار درست منجر به این میشود که بهشدت تحت آزار و شکنجه قرار گیرند، و سپس باز هم «اظهاریۀ ندامت» دیگری مینویسند و وقتی بیرون بیایند اظهاریه جدید دیگری مینویسند. آن شاگردان کسانی هستند که تحت بیشترین آزار و شکنجه قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، برخی از شاگردان افکار درست بسیار قوی دارند و واقعاً بهطور باشکوهی عمل کردهاند. ازآنجاکه گزارشات مینگهویی اساساً به هدف افشاء کردن آزار و شکنجه است، جمعآوری ماجراهای آن مریدان دافایی که بسیار خوب عمل کردهاند در اولویت قرار نگرفته است. در حقیقت، شاگردان بسیار زیادی خود را بهخوبی اداره کردهاند.
شاگرد: چگونه یک شاگرد جدید که تازه چند ماه است که دافا را کسب کرده است زمانش را بین مطالعه جوآن فالون، نوشتههای جدید استاد، و نوشتههای قدیمی زیادی که وجود دارد، تقسیم کند؟ ما فا را در دوره اصلاح فا کسب کردیم، بنابراین مایلم دراین باره روشن شوم که اولویت با چیست؟
معلم: شاگردان جدید ابتدا باید جوآن فالون را مطالعه کنند و سایر کتابهای دافا را بهعنوان مکمل بخوانند. زمانیکه وقت دارید میتوانید نوشتههای دیگر از هر زمانی را بخوانید، شامل نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر. اما فکر نکنید که وقت تنگ است و شما هنوز باید همه چیز را بخوانید. اینگونه نیست. وقتی شاگردان جدید بتوانند کارهای مقررشده برای مریدان دافا را انجام دهند، آن واقعاً خارقالعاده است. خواندن جوآن فالون مهمترین است. سایر نوشتهها را بهعنوان مطالب تکمیلی بخوانید. زمانیکه وقت دارید آنها را بخوانید، و زمانیکه وقت ندارید فقط جوآن فالون را بخوانید.
مرید: ممکن است لطفاً درباره اهمیت اجراهای ما صحبت کنید.
معلم: شما در درست کردن و آماده شدن برای گالای سال جدید [چینی] سخت کار کردهاید. آن برنامه بهخوبی انجام شد، اما پس از تنها یک نمایش به پایان رسید و واقعاً احساس میشد که سخت است به همین جا ختم شود. و از آن گذشته، آن میتواند اثری عالی و مثبت بگذارد، پس چرا آن را به مردم بیشتری عرضه نکنیم؟ میتوانستید آن را به تعدادی از شهرهای مهم ببرید و از مکانی به مکان دیگر اجرایش کنید تا مردم بیشتری امکان دیدن آن را داشته باشند. آیا آن عالی نمیبود؟ اما باید یک نکته را در ذهنتان میداشتید: آن تنها باید توسط کسانی انجام شود که توانایی و شرایط انجام آن را دارند؛ هیچ کسی نمیتواند به افراط برود، و هیچ کسی نباید شکلی که تزکیهاش دارد یا شرایط ایجاب میکند را مختل کند. من گفتم: «کسانی که توانایی و شرایط انجام آن را دارند،» پس آنهایی که ندارند، نمیتوانند [در این تور شرکت کنند]. نمیتوانید بهخاطر آن، مدرسه رفتن را متوقف کرده یا از مدرسه غیبت طولانی داشته باشید. یا اگر کسی استطاعت مالی ندارد اما شغل خود را ترک کند تا یک اجراکننده [در تور] باشد، آن نیز عملی نخواهد بود. از آن گذشته، آن باید در حوالی سال جدید باشد، بنابراین مدتش زیاد نخواهد بود. مدرسه رفتن را متوقف نکنید و از شغل خود خارج نشوید. به افراط نروید. این کار باعث ایجاد مشکلات بسیاری میشود.
مرید: زمانی که فا دنیای بشری را اصلاح میکند، ح.ک.چ بهطور کامل در دنیای بشری از هم پاشیده میشود، بلای عظیمی منتشر خواهد شد، جامعه به هرج و مرج کشیده میشود، و مانند آن. کدامیک از این موارد بیشتر از همه مهم خواهد بود؟
معلم: هیچ آشفتگی و هرج و مرجی نخواهد بود، مگرنه؟ جامعه بشری توسط خدایان کنترل میشود. وقتی خدایان بخواهند جامعه بشری آشفته باشد، گزینۀ عدم آشفتگی وجود ندارد. و زمانیکه خدایان بخواهند آن ثبات داشته باشد، هیچ انتخاب دیگری به جز ثبات وجود ندارد. مگرنه؟ و بعد این حقیقت وجود دارد که چیزی به این مهمی برای اصلاح فا نظم و ترتیب داده شده است، پس چگونه چیزها میتوانند تحت کنترل نباشند؟
مرید: میخواهم پروژه جدیدی در بین مریدان سازماندهی کنم، مریدانی که درمنطقه تایوان معلم هستند، آن شامل گردآوری یک سری از کتب درسی چینی برای کلاس اول تا دوازدهم میشود. ازآنجاکه این پروژه کار بسیار زیادی را میطلبد، نمیدانم آیا آن کارهای اعتباربخشی به فا که مهمتر است را تحت تأثیر قرار میدهد؟
معلم: اگر آن در ارتباط با اعتباربخشی به فا است، پس به پیش بروید. اگر هیچ ارتباطی به اعتباربخشی به فا ندارد، پس نمیتوانید انرژی شاگردان [دافا] را مصرف کنید. اگر به احیای ارزشهای اخلاقی بشریت کمکی میکند نیز خوب است. پس میتوانید آن را امتحان کنید.
مرید: برخی از شاگردان در کسبوکار هستند اما کالاهایشان از سرزمین اصلی چین میآید. آیا آنها باید آن نوع کسبوکار را انجام دهند؟
معلم: وقتی سندیکاهای بینالمللی مالی و پولی به حمایت از بقای [ح.ک.چ] ادامه میدهند، آن کسبوکار کوچکی که انجام میدهید قابل اغماض است. شاگردان ما باید امرار معاش کنند، به فا اعتبار بخشند و برای اعتباربخشی به فا شرایطی داشته باشند، پس آن برای ما مسئله بزرگی به حساب نمیآید. و علاوه بر آن، اگر آن سندیکاهای مالی بزرگ کاری که انجام میدهند را متوقف میکردند، آن کسبوکار کوچکی که شما انجام میدهید بههرحال نمیتوانست موجب ادامه حیات ح.ک.چ شود. همچنین، با هر کاری که مریدان دافا انجام میدهند عناصری از اعتباربخشی مریدان دافا به فا درگیر هستند.
مرید: در سرزمین اصلی چین پس از اینکه برخی از افراد با استفاده از نام مستعار از حزب کنارهگیری کردند، ح.ک.چ تصمیم گرفت تا مطالعه ایدئولوژی خود را تقویت کند و اعضاء حزب را ملزم کرد تا آن را مطالعه کرده و یادداشت بردارند. اگر کسانی که از حزب با اسم مستعار کنارهگیری کردند مجبور شوند تا در آن جلسات مطالعه شرکت کنند، آیا باز هم توسط آن جانور علامتگذاری میشوند؟
معلم: یکبار که شخص کنارهگیری کند، آن تمام است. او در اعماق درون خود درک میکند. و یکبار که کنارهگیریاش را اظهار کند، موجودات خاصی مراقب او خواهند بود. (تشویق)
مرید: مریدانی هستند که در کازینوها کار مرتبط با ورق [و قمار] را انجام میدهند. آیا آن کارمایشان را افزایش میدهد؟ آیا آنها باید چنان شغلی را نداشته باشند؟
معلم: یک شغل، یک شغل است. اکنون که جامعه بشری به جایی که هست رسیده، اگر بگویید که کار در کازینو بد است، خوب، این روزها کدامیک از شغلهای اجتماع درواقع شغل واقعی بشری است؟ با شکلی که اجتماع امروزه دارد، هر چیزی همراه با تغییر جامعه درحال تغییر است. بنابراین آن شغل، یک شغل است. اگر شغلهای دیگری در دسترس باشد پس میتوانید سعی کنید یکی از آن شغلها را برگزینید. اگر نباشد، پس به پیش بروید و آن شغلی که دارید را انجام دهید، چراکه اکنون جامعه به این شکل هست.
اکنون که به این موضوع رسیدیم میخواهم چیز دیگری را ذکر کنم. اغلب وقتی غربیها به کازینو میروند در حقیقت برای تفریح و سرگرمی آنجا هستند. اما چینیها، و آسیاییها از سایر کشورها، آنجا میروند تا واقعاً قمار کنند و حتی پول زیادی را قمار میکنند. علت رفتن آنها به آنجا با هم متفاوت است.
مرید: شما بیان کردید که مریدان دافا وقتی که مقروض باشند نمیتوانند به کمال برسند، اما من خانهای خریدم با رهن ۵۰ هزار دلار، و بازپرداخت آن ۳۰ سال طول خواهد کشید. (حضار میخندند) چگونه باید این را اداره کنم؟
معلم: هیچ چیز در میان موجودات بشری اتفاقی نیست. اگر شما یک وامی از بانک گرفته باشید و چند دهه طول بکشد تا آن را بازبپردازید، اما مریدان دافا همگی باید به کمال برسند، پس نمیتوانید دههها منتظر بمانید، مگرنه؟ پس این مسائل چگونه اداره خواهد شد؟ خوب، این چیزها شامل مرحلۀ بعدی بشریت است. و در آن صورت، در طول مرحلۀ بعدی بشریت، ساختار اجتماع بشری و چگونگی جامعه تغییر خواهد کرد. همچنین، وقتی مریدان دافا واقعاً نزدیک به رسیدن به کمال باشند، استاد باید برای شما هر چیزی را حلوفصل و از آن مراقبت کند. در حقیقت، در آن زمان شما خودتان این توانایی را دارید که این چیزها را اداره کنید. (تشویق) این موضوع با آنچه که پیشتر گفتم فرق میکند، چراکه این چیزی است که در طول دوره طبیعی زندگی یک شخص اتفاق میافتد. [مشکل وقتی است که] برخی از شاگردان فکر میکنند: «میتوانم پول قرض بگیرم بدون اینکه آن را باز بپردازم. صرفاً ترک خواهم کرد و آن پایان آن خواهد بود.» (حضار میخندند) آن نقطۀ شروع عملی نیست. نمیتوانید انگیزهای اشتباه داشته باشید.
مرید: (پرسش ترجمهشده) یک سال و نیم است که تمرین کردهام و از جنبههای بسیار زیادی، بسیار بهره بردهام. از اعماق قلبم از شما سپاسگزارم.
معلم: آن چیزها همگی چیزهایی هستند که شما به آنها اعتبار بخشیده و به آن آگاه شدهاید. استاد صرفاً در این مسیر درحال کمک به شما است. اگر بتوانید بهطور استوار تا انتها با موفقیت به انجام برسانید و متزلزل نشوید، و اگر علیرغم شکلهای مختلف مداخله که با آنها روبرو میشوید، بتوانید بهطور حقیقی و استوار ادامه دهید، آنگاه نیازی ندارید از من تشکر کنید- تمام خدایان کیهان شما را تحسین خواهند کرد. (تشویق)
مرید: مریدان دافا از ۲۱ کشور و ۶ منطقه درودهایشان را به استاد ارجمند میرسانند- شاندونگ، شهر چانگشا در استان هونان، هنگیانگ، شهر فوشان در استان گوآنگدونگ، هییوآن، گوآنگجو، مائومینگ، شهر ژونگشان، دونگگوآن، شنژن، هاینان، شانجی، چنگدو، لوژو، گویییانگ، جیامیوسی، فوشان، تاییوآن، آنشان، پکن، منطقه فنگتای و منطقه چونگون پکن، دانشگاه پکن، دانشگاه چینگهوآ، تانگشان، شیجیاژوآنگ، چنگده، تیانجین، ژانجیانگ، دالیان، یانتای، بنشی، چینهوآنگدائو، شانگهای، کانمینگ، شینجیانگ، فوژو، هوبی، هونان، هفی، هاربین، کایان، شانجی، یوشانجیگ، نانجین، لیائونینگ، مغولستان داخلی، هوهوت (حضار میخندند)، هلند، ژاپن، نیوزلند، فرانسه، آلمان، اندوزی، سنگاپور، انگلیس، استرالیا، دانمارک، نپال، تای یوآن، ماکائو، سوئد، تورنتو، سانفرانسیسکو در کالیفرنیا، اوکلند، سنخوزه، کوپرتینو، مالزی، آرژانتین، هنگ کنگ، هند، ترکیه، کاراییب، ویتنام.
معلم: از همگی سپاسگزارم. (تشویق پرشور)
من به تمامی پرسشها پاسخ دادهام. بدون توجه به اینکه چقدر میگویم، هنوز هم خودتان باید مسیر تزکیه را بپیمایید. خوب پیمودن این مسیر و تا انتها پیشرفت کردن- چیزی شگفتانگیزتر از آن نیست. این را میگویم، زیرا درطول این سفر، سختیها، همه نوع آزمایش، امتحانات سخت غیرقابلپیشبینی خواهید داشت، و مداخلات غیرمنتظره از انواع و اقسام وابستگیها و احساسات خواهید داشت. مداخلات از جانب خانواده، اجتماع، دوستان خوب و حتی همتزکیهکنندگان خواهد آمد. و همراه با این، مداخلاتی ناشی از تغییرات در وضعیت جامعه بشری و افکار و عقاید بشریِ شکلگرفته در این جامعه وجود دارد. تمام آن چیزها میتوانند شما را عقب بکشانند تا مانند یک شخص عادی شوید. اما اگر بتوانید از میان تمام اینها بگذرید، میتوانید بهسوی خداشدن پیشرفت کنید. بنابراین بهعنوان یک تزکیهکننده، چیزی که واقعاً برجسته هست، وقتی است که بتوانید استوار باشید و چنان افکار درست مستحکمی داشته باشید که هیچ چیز نتواند شما را به نوسان درآورد. محکم و استوار باشید مانند الماس، یا گرانیت، آنگاه هیچ چیز نمیتواند شما را تحت تأثیر قرار دهد- شیطان صرفاً با دیدن شما خواهد ترسید. اگر هنگام مواجهه با شرایط دشوار، فکر شما بتواند حقیقتاً درست باشد، آنگاه وقتی با آزار و شکنجۀ شیطان مواجه شوید و وقتی با مداخله روبرو شوید، صرفاً یک جمله از شما که با افکار درست و استوارتان تقویت شده باشد میتواند فوراً شیطان را متلاشی کند (تشویق)، و باعث میشود کسانی که توسط شیطان مورد استفاده قرار میگیرند، برگردند و بگریزند. باعث میشود آن آزار و شکنجۀ شیطان [که] برای شما [برنامهریزیشده] متلاشی شود، و باعث میشود آن مداخلۀ شیطان با شما، بدون باقی ماندن اثری از آن، ناپدید شود. یک فکر بهوجود آمده از باور درست، تمام این کار را انجام خواهد داد. و هر کسی بتواند آن افکار درست را بهطور مستحکم نگه دارد و این مسافت را طی کند، تبدیل به خدای باشکوهی میشود که توسط دافا ساخته شده است. (تشویق طولانی)
منتظر شنیدن چیزهای خوب بیشتری از شما هستم. (تشویق پرشور)