لی هنگجی، ۶ ژوئن ۲۰۰۹
درود بر همه! (مریدان: درود استاد!)
شما واقعاً سخت کار کردهاید. از آخرین باری که فا را به شما آموزش دادم یا شخصاً شما را دیدم زمانی طولانی سپری شده است. بههر حال، میدانم که هر چه بیشتر آموزش دهم و هر چه بیشتر شما را به جلو هل بدهم، آزمونهای سختی که عوامل نیروهای کهن برای مریدان دافا ایجاد میکنند متعددتر و جدیتر میشوند. اما فا به شما داده شده است. تا وقتی که بر طبق کتاب فا تزکیه کنید و آن را مطالعه کنید، قادر خواهید بود هر چیزی را حل و فصل کنید و همه چیز را بهدست بیاورید. بنابراین در طول این دوره از زمان دربارهی مسائل عمداً بهتفصیل بیشتری صحبت نکردهام. بسیاری از چیزها واقعاً برای شما گذاشته شد که دربارهی آنها بیندیشید و به آنها پی ببرید. این دلیل آن است که چرا نزدیک یکسال است که نیامدهام با شما صحبت کنم.
هر مورد که باشد، پیشرفت اصلاح- فا بهسرعت درحال پیشروی است، و شما همگی میتوانید از اینکه چگونه وضعیتمان و خود زمان تغییر کرده است این را حس کنید، چراکه چیزها درحال حاضر به سرعت درحال رفتن میباشند-- بهطور غیر قابل درکی سریع. و برای بشریت، آنچه که در کیهان اتفاق افتاده نیز غیر قابل درک میباشد. در هر صورت، تزکیهی مریدان دافا و تمامی آنچه که در اصلاح- فا درحال انجام آن هستم، همانطور که آنها هستند و شکلی که تعیین شده است، طوری هستند که تغییر زیاد قابل ذکری نخواهد بود. و سرعت حرکت اصلاح- فا بسیار سریع است. اصلاح- فا با سریعترین زمان در کیهان درحال نزدیک شدن است، حتی بدون اینکه نیاز باشد من آن را جهتدهی کنم. با قضاوت براساس امور درحال حاضر، تغییرات بهسرعت در این دنیا نیز درحال آشکار شدن است، با افول اجتماع بشری که بهطور ویژهای قابل مشاهده است. در اجتماع چینی امروزی، اخلاقیات به میزان تقریباً غیرقابل باوری درحال افول است. بشریت در هیچ زمانی در تاریخ بشری، اینقدر بد نبوده است. هرگز در گذشته در هر زمانی-- از قبیل سقوط یک سلسله یا در آستانهی یک فاجعه-- چیزها به اندازهای که الان بد شدهاند بد نشدند، چراکه قبل از رسیدن به این نقطه انسان نابود میشد. اگر برای اصلاح- فا نبود، خدایان مدتها پیش ممنوع میکردند که مردم امروزی هستی داشته باشند. مخصوصاً برای چین اینگونه است. آن یک کانون فرهنگ اهدایی خداییگونهی بشریت است، و موج آن هزاران سال است که سراسر دنیا را متأثر کرده است. فرهنگ آن حتی تأثیر مهمی بر بعدهای دیگر داشته است. در گذشته هرگز اجازه نداشته به این درجهی کنونی فاسد شود، چراکه قبل از اینکه به اینجا برسد خدایان آن را نابود میکردند. درحال حاضر، آن [پیامد] به تأخیر افتاده است زیرا بسیاری از مریدان دافا هنوز مسیر تزکیهشان را تمام نکردهاند. من میدانم که تزکیه واقعاً فوقالعاده سخت است. و خود رخداد اصلاح- فا سخت است. این حقیقت که اجتماع بشری بسیار فاسد است تأثیر بسیار زیادی بر مردم دنیا، شامل مریدان دافا داشته است. مریدان دافا درحال تزکیه در این دنیای مادی هستند و با این شرایط پیچیده روبرو هستند، با جنبهی فاسد اجتماع که چنین جاذبهی قویای را به مردم عرضه میکند. پس دربارهی این چیزها چه کاری باید انجام شود؟ درحال حاضر نمیتوانیم بگوییم که الان زمان آن است که این افراد دور انداخته شوند، چراکه فرصتهای بیشتری برای نجات آنها خواهد بود. این یکی از دلایلی است که چرا پی در پی امور به تعویق انداخته میشوند.
هیچ یک از شما پی نمیبرید که مردم در دنیای امروزی پیشترها برای این امر چه چیزی از خودشان را دادند. و پی نمیبرید که پیشترها چه موجودات باشکوهی بودند، بیمهابا در چنین مکان خطرناکی شیرجه زدند، با خطر عظیمی روبرو شدند. این حقیقت بهتنهایی آنها را لایق این میسازد که نجاتشان دهید و آنها را بیرون بکشید. برای آنها، خطر دقیقاً در این نهفته است که محیطشان چقدر جذاب است. در طی این سختی عظیم، مریدان دافا واقعاً برخی سختیهای اضافه شده را برای آنها، برای موجودات ذیشعور، بهعهده گرفتهاند، اما هر چه که باشد، آنچه که انتظار مریدان دافا را میکشد بهترین چیزها است. با توجه به این، مریدان دافا باید بیشتر پی ببرند مسئولیتشان چقدر تاریخی و بهیادماندی است، و آن را بهدوش بکشند. شما اغلب دربارهی "به استاد کمک کنیم فا را اصلاح کند" صحبت میکنید و، هر مورد که باشد، من حس میکنم که آنها کلمات سنگینی هستند و امیدوارم که بتوانید آن را به انجام برسانید-- و تا بهترین حد تواناییتان آن را انجام دهید. من میدانم که انجام آن واقعاً سخت است. گرچه ممکن است آن کلمات را بگویید، اما خوب به انجام رساندن آن بهطور کامل، واقعاً آسان نیست. شما درحال نجات موجودات ذیشعور هستید و این مأموریت تاریخی را به دوش دارید، اما همزمان درحال تزکیهی خودتان نیز هستید، و گاهی اوقات وقتی با مشکل روبرو میشوید، آن را بهخوبی اداره نمیکنید یا بهخوبی با همدیگر کار نمیکنید. گفتهام که صحنهی تاریخ برای مریدان دافا چیده شده و به آنها داده شده است برای هدف اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذیشعور. با تمام [کارهایی] که انجام دادهاید، آینده، بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، چیزی باشکوه خواهد بود. امیدوارم که واقعاً قادر باشید بهتر عمل کنید، بهتر همکاری کنید، و بهتر با یکدیگر کار کنید.
آیا درنگ کردهاید [در این مورد] فکر کنید: آیا واقعاً چیزی وجود دارد که نتوانید رها کنید؟ در طول تاریخ طعم عزت و افتخار را چشیدید، و سختیهای عظیمی را تحمل کردید. در آن سالهای طولانیِ بهدرازا کشیده شدهی انتظار، از میان هر چیز ممکنی گذشتید تا به حال حاضر وارد شوید. و بدون شک باید قادر باشید که، در انتها، سفر را بهخوبی تمام کنید. اینکه آیا اعتباربخشی شما به فا خوب پیش میرود یا خیر اغلب فقط صرفاً اعمال خود شما است.
درحال گفتن این هستم که این صفحهی تاریخ برای مریدان دافا بهجا گذاشته شده [تا بنویسند]. توسط این واقعیت که تمامی قومیتها و ملیتهای سراسر دنیا، یا افراد طبقات مختلف اجتماع مشغول انجام کارهای خودشان هستند گول نخورید. این فقط شکل زندگی طبیعی بشریت و حالت ضروری هستی است، و امور باید اینگونه باشند. اینطور نمیتوانست باشد که مردم همگی ناگهان بهطور مستقیم برای فا اقدام کنند، چراکه آن به معنی این میبود که جادوی توهم شکسته میشد. با این همه، هستی مردم عیناً برای خاطر این فا است. ممکن است بهنظر برسد که اینکه آنها چه کسی هستند و آنچه که انجام میدهند با مریدان دافا مرتبط نیستند، اما در واقع، همگی آنها مرتبط هستند. ممکن است همگی تصادفی بهنظر برسند، اما درواقع، همه چیز بهخوبی منظم است. تمامی موجودات ذیشعور منتظر این هستند که نجات یابند، و من میتوانم به شما چیز مطمئنی بگویم. اگر مریدان دافا اقدام نکنند که آنها را نجات دهند، آن افراد، بدون توجه به اینکه ممکن است در کدام گوشه از دنیا باشند، هیچ امیدی ندارند جز اینکه شما بروید و آنها را نجات دهید. و این مخصوصاً برای افراد چینی مصداق دارد. همانطور که میدانید، قبلاً در اینباره با شما صحبت کردهام. بسیاری از پادشاهان از آسمانها، پادشاهان ملیتهای مختلف، و پادشاهان از دورههای مختلف تاریخ در آن مکان بازپیدا شدهاند. آنها درحال تحمل بزرگترین سختیها و فشار هستند، زیرا آنچه که درحال دست یافتن به آن هستند فقط کامل کردن خودشان نیست؛ بلکه، آنچه که درحال دست یافتن، بهدوش کشیدن، و وقت صرف کردن روی آن میباشند درحقیقت برای خاطر انبوهی از موجودات ذیشعورشان است. این دلیل آن است که چرا چنین سختیهای عظیمی دارند. آنچه که آنها انتخاب میکنند بهمنزلهی انتخاب مشترک موجودات ذیشعور در سیستمهای کیهانی عظیم است، و به این دلیل است که سختیهای آنها اینقدر عظیم میباشد. همین مسئله برای شما مصداق دارد، زیرا گرچه بهعنوان مریدان دافا، در نتیجهی رابطهی ازپیشتعیینشدهتان چنین مسئولیت باشکوهی را بهعهده گرفتهاید، اما فداکاریهایی که در تاریخ انجام دادهاید کمتر نیستند.
در این لحظه میخواهم دربارهی برخی مسائل خاص صحبت کنم. همانطور که مریدان دافا درحال حاضر به اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذیشعور میپردازند، هدف ابتکاراتشان روشن است، اما خود آن تلاشها، و اینکه چگونه کارها را به انجام میرسانید، باید برای مردم قابلدرک باشد. منظورم این است که برای موجودات بشری قابلدرک باشد، بهجای آنکه برای خدایان. مردم فقط به ظاهر چیزها نگاه میکنند، و میتوانند چیزها را فقط از ظاهر درک کنند، بنابراین شکل ظاهری که اعمال یا فعالیتهای شما به خود میگیرد باید با اجتماع عادی منطبق باشد. شما نباید در امور زیادهروی کنید، وگرنه مردم درک نخواهند کرد. اما در عین حال، اگر بهاندازهی کافی انجام ندهید از عهدهی این برنخواهید آمد که مردم را نجات دهید. عدم توانایی در بهخوبی متعادل کردن این دو چیز مشکل عمدهای است که پروژههای مریدان دافای ما مستعد آن هستند. اگر دربارهی آنچه که میگویید و انجام میدهید مراقب نباشید، باعث میشود مردم عادی نتوانند ما را درک کنند، که بهطور اشتباه فکر کنند که شما درحال درگیر شدن در امور سیاسی هستید، یا باور داشته باشند که انگیزههای نهانی دارید-- که تمام اینها بیجهت باعث میشوند که مأموریت باشکوه اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذیشعور مریدان دافای ما به انجام نرسد. وقتی این را مطرح میکنم، بهعنوان مریدان دافا همگی از نظر منطقی دربارهی این بسیار روشن هستید، اما وقتی سعی میکنید آن را به عمل بگذارید، گرایش دارید که آن را در نظر نگیرید و سردرگم شوید. شما باید به این دقت کنید و مطلقاً نباید برای خودتان مشکل درست کنید.
متلاشی شدن حکچ شرور را بهعنوان هدفتان درنظر نگیرید. حکچ چیزی نیست، و من هرگز آن را بهعنوان عامل نگرانی ندیدهام. آن فقط چیزی است که محض خاطر اصلاح- فا بهوجود آمد. ذاتاً مغایر کیهان است، و بنابراین نیروهای کل کیهان خواستهاند که آن را نابود کنند. این مسئله منجر به این شده است که یک نیروی کهنی وجود داشته باشد که مختص نگهداری آن باشد. از آن بیش از یکصد سال محافظت کرده و به آن رسیدگی کرد تا تجربه کسب کند که به آن اجازه دهد تا در مرحلهی پایانی، با تلاش مریدان دافا در نجات موجودات ذیشعور مخالفت کند؛ تا وقتی مریدان دافا قرار است در تزکیه موفق شوند بهعنوان آزمون سخت عمل کند؛ و وقتی میبایستی موجودات ذیشعور را نجات دهید بهعنوان یک اهریمنی که برای دنیا آشفتگی پدید میآورد عمل کند. آن فقط همین است، بنابراین به آن زیاد اهمیت ندهید یا نگذارید اهدافتان بر آن متمرکز باشد. ارزش آن را ندارد. آنچه که انجام میدهید برای نجات موجودات ذیشعور است. حکچ شرور درحقیقت توانایی تمام کارهایی که انجام داده است را ندارد. درواقع، موردی از این بوده که عوامل نیروهایی از کیهان کهن از آن استفاده میکنند که کارها را انجام دهد. پرسش آشکاری که باید پرسید این است که چرا از [حکچ] استفاده کرد و بهجای آن از برخی موجودات دیگر استفاده نکرد. آن انتخاب شد زیرا به آن اندازه بد است، و دقیقاً آنطور ساخته شد. اگر مریدان دافا واقعاً آنچه را که انجام میدهند بر خودِ این موجود متمرکز میکردند، آن فرو میریخت، که پس از آن عوامل نیروهای کیهان کهن آنگاه از چیز دیگری استفاده میکردند تا مشکل درست کنند. حکچ شرور صرفاً برای این یک منظور وجود دارد، و خواه بهدنبال آن بروید یا نروید، آن فرو خواهد ریخت. وقتی مریدان دافای ما کارهایی را که قرار است انجام دهند به اتمام برسانند، آن مطمئناً فرو خواهد ریخت. اما در این فاصله، همانطور که خوبی و اهریمنی با هم برخورد میکنند، انتخاب هر حیات درخصوص اینکه کجا میایستد، مسیری که هر یک انتخاب میکنند، و رفتار این موجودات ذیشعور تعیین خواهد کرد که در آینده به کجا رهسپار خواهند شد. تمام اینها اینگونه عمل میکنند.
شما میتوانید حکچ شرور را در تلاشهای رسانهایتان افشا کنید، اما آن باید بهمنظور پاکسازی چیزها برای موجودات ذیشعور انجام گیرد بهطوری که آنها نجات یابند. جلسهی امروز برای مریدان دافای سراسر دنیا که با انتیدیوی کار میکنند است. بنابراین بسیاری از شما که اینجا حضور دارید درگیر کار رسانه هستید، و در برخی موارد چندین نقش را بهعهده دارید. همانطور که مریدان دافا فروشگاههای رسانهای را اداره میکنند، تفکر شما درخصوص اینکه درحال انجام چه کاری هستید باید روشن باشد. البته نیازی نیست که من چیزی به شما بگویم تا [درخصوص اینکه درحال انجام چه کاری هستید] روشن شوید، اما وقتی با موضوعات واقعی حقیقی برخورد میکنید نباید نسنجیده و شتابزده عمل کنید. لحظهای که حس آرامش خود را از دست بدهید، زمانی است که محتمل است به انحراف بروید. در لحظات حیاتی باید بهخاطر داشته باشید که این کار را انجام میدهید تا موجودات ذیشعور را نجات دهید.
برای این ایستگاه آسان نبوده است که فقط در مدت کوتاه چند سال تا مرحلهی کنونی توسعه یابد. هر وقت که برنامههای پخش شده توسط انتیدیوی را مشاهده میکنم، حسی از تحسین نسبت به مریدان دافا دارم. مریدان دافا واقعاً خارقالعاده هستند. شما از مرحلهای که هیچچیزی نمیدانستید تا [مرحلهی] اداره کردن یک ایستگاه و انجام آن بهخوبی، با چنین برنامههای متنوعی گذر کردهاید. اگر بهخاطر این واقعیت که افراد پیشتر توسط شیطان فریب خوردند نبود، همه این تلویزیون را مشاهده میکردند و پی میبردند که آن برجسته و یک فعالیت چشمگیر است. گرچه آن درست روبروی چشمان آنان است، اما بسیاری از افراد در نتیجهی مداخله و عوامل شیطانی که درحال کنترل آنان است نمیتوانند در این زمان ببینند که این ایستگاه چقدر باشکوه است. با این حال، اشکالی ندارد. همانطور که اصلاح- فا به پیش میرود و همانطور که افکار درست مریدان دافا قویتر میشود، امور بهسرعت تغییر میکنند. انرژی ساطع شده توسط انتیدیوی بسیار قوی است، و دستگاههای تلویزیون که روی آن تنظیم شدهاند انرژی قدرتمندی دریافت میکنند، که عوامل شیطانی را ازبین میبرد. بنابراین از این نقطهنظر، این ایستگاه فقط نباید بهخوبی اداره شود، بلکه همچنین به روشی منظم و استاندارد اداره شود. وقتی شما بهعنوان مریدان دافا به کمال برسید، این ایستگاه را به دست افرادِ دورهای که فا دنیای بشری را اصلاح میکند خواهید سپرد، و آن قسمتی از فرهنگ بشریت آینده خواهد شد. بنابراین نیاز دارید که درخصوص آن بهخوبی عمل کنید.
اجازه دهید کمی دقیقتر بگویم. اگر شما بخواهید یک فروشگاه رسانهای را بهخوبی اداره کنید، باید در اجتماع یک جایپای خوبی داشته باشید. چیزهای عادی قرار نیست جادویی باشند، و عوامل نیروی کهن با نجات مردم مداخله میکنند. البته خودِ کار کردن در ایستگاه تلویزیونی تزکیه نیست، و آن ارتباط مستقیمی با دافا ندارد. ایستگاه توسط مریدان دافا اداره میشود، و آن بهمنظور اعتباربخشی به فا و نجات موجودات ذیشعور است. ارتباط آن این است. ایستگاه قسمتی از خود دافا نیست، بلکه آن ابزاری است که توسط مریدان دافا برای نجات موجودات ذیشعور استفاده میشود. از آنجا که آن باید جایپایی در اجتماع داشته باشد و شبیه یک ایستگاه عادی باشد، باید درخصوص مدیریت، رویکردهای عادی که در اجتماع بشری استفاده میشود را استفاده کنید. شرکتها در اجتماع عادی تجربههای زیادی از این نوع دارند. سیستم مدیریتی که آنها استفاده میکنند با شکل اجتماع منطبق است، و این دلیل آن است که چرا قادر بودند جایپایی در اجتماع بشری داشته باشند و در آن شکل بگیرند. به عبارت دیگر، آنچه که انسان در این خصوص انجام داده است منطبق با اصول در این سطح است، و بنابراین شما نیز وقتی ایستگاه تلویزیون خود را اداره میکنید باید تا حد امکان از روشهای عادی شبیه آنها پیروی کنید. اگر میخواهید آن را خوب اداره کنید، واقعاً باید پی ببرید که چگونه از شیوههای مدیریتی استاندارد اقتباس کنید و در چرخهی مثبتی قرار گیرید، و کمی دربارهی عملکرد کسبوکارتان فکر کنید.
واقعیت این است که هدف اولیهی ایستگاههای تلویزیونی عادی این است که پول دربیاورند. نقطهی شروع شما متفاوت است. برای نجات موجودات ذیشعور است. این باشکوه است، و چیزی که هیچ موجود بشری نمیتواند به انجام برساند. از آنجا که اینطور است، اگر ایستگاه بهطور ضعیفی مدیریت شود و بهواسطهی فقدان سرمایه نتواند ادامه یابد، شما یک واسطهی قدرتمند منتشر کردن حقایق را از دست خواهید داد. همگی مؤثر بودن و تأثیر آن را در سالهای اخیر دیدهاید، بنابراین، با این فرض، چرا آن را بهخوبی اداره نکنید؟
شما میدانید که حکچ رژیمی است که با دروغها نگه داشته شده است و آن به رسانه تکیه میکند تا مردم را فریب دهد. از روز اول عموم چین را فریب داده است و تا امروز، تا انتها، از رسانه استفاده کرده است تا به مردم چینی دروغ بگوید. حقیقت را مدفون کرده است و برای سالهای بسیار زیادی نقابی از دروغها را بالا نگه داشته است. مردم تحت دروغهای آن رشد کرده و بزرگ شدهاند. آنگاه آیا نمیگویید که مردم چینی که تمام زندگیشان را خوگرفته با آن نوع طرز برخورد با چیزها گذراندهاند قابل ترحم هستند؟ بسیاری از افراد چینی حتی پس از اینکه چین را ترک میکنند دنیای خارج را درک نمیکنند، چراکه در فرهنگ حکچ شرور رشد کردند و حتی فکر میکنند که کشورهای دیگر غیرعادی و نادان هستند. اینطور نیست که دنیای خارج غیرعادی است. بلکه، این اجتماعی عادی است، و این اجتماع چینی ادارهشده توسط حزب شرور است که اجتماعی منحرف میباشد. برای دهها سال حکچ شرور کاملاً از خودش راضی بوده، فکر میکرده که تبلیغات فریبندهاش یک موفقیت بوده است. آن به رسانه بهطور محکم چنگ زده است، اطمینان مییابد که به نمایندگی از طرف خود، تبلیغات بیرون میدهد تا کمک کند قدرتاش را نگه دارد. این را بیان میکنم که به شما بگویم که تبلیغات میتواند مردم را به عمل تحریک کند، و وقتی مردم به اطلاعات آن اعتماد کنند آن واقعاً میتواند تأثیری داشته باشد. برخی از افراد خودشان فکر نمیکنند، و به هرچه که به آنها گفته شود باور میآورند.
تفکر بشری یک ضعف دارد، و شما درطول این سالها درحالی که حقایق را روشن میکنید به آن پی بردهاید. یعنی، اولین نظری که پذیرفته شود متمایل است که بچسبد و گیر کند. (خنده) یکبار که شخص ایدهی خاصی را بپذیرد، آنگاه هرچه را که پس از آن میآید، با توجه به آن ارزیابی میکند. این یک نقص در طراحی انسان است، اما در این محیطِ اصول وارونه، این درواقع درخصوص ازبین بردن کارما از طریق سختیها و نهایتاً به حقیقت رسیدن، برای مردم سودمند است. اگر غیر از این میبود، برای مردم خیلی آسان میبود که فا را کسب کنند و به آسمانها برگردند. اگر اینطور میبود که مردم بدون توجه به اینکه دیگران ممکن است چه بگویند، از اصول صحیح استفاده میکردند تا بهدنبال چیزها باشند و مسائل را ارزیابی کنند، آنگاه این محیط بشری هرگز بد نمیبود و اجتماع بشری نمیبود. (خنده) اما در گذشته اصول صحیح قرار نبوده اینجا در دنیای بشری یافت شود. امپراتور بر سرزمین فرمانروایی میکرد، سربازان را میفرستاد تا بخشهایی از دنیا را تسخیر کنند؛ و پیروز امپراتور میشد، اجازه میداد شکستخوردگان فراری شوند. چنین اصولی هستند که بر این سطح بشری حکومت میکنند. چرا فای بوداها و خدایان با چنین موانع عظیمی روبرو میشد و چرا وقتی اینجا اشاعه مییافتند سختیها، حملات و طردکردنهای بسیار زیادی پدید میآمد؟ زیرا آنها اصول صحیحی بودند که درحال اشاعه میبودند، چیزی که درگذشته در این محیط وجود نداشت.
هر مورد که باشد، این تاریخ است و دورهای است که فرهنگ بشری از زمان شکلگیری دنیا گذرانده است. اما امروز چیزها متفاوت هستند. امروز سرانجام نهایی باشکوه تمام چیزهایی است که از زمان پیدایش دنیا روی دادهاند. از آنجا که دافا بهطور وسیعی اینجا پخش شده است، این محیط بهخوبی ممکن است برای همیشه برای بشریت باقی بماند. این برکتی است که بهعنوان قسمتی از اشاعهی باشکوه دافا و قسمتی از اصلاح- فای کیهان، دافا برای بشریت به ارمغان آورده است: یعنی، این واقعیت که این سطح این بعد ممکن است برای همیشه باقی بماند.
نمیخواهم زیاد بگویم. فکر میکنم برای یک جلسه اینجا هستید، و باید چیزهای زیادی برای بحث و گفتگو داشته باشید. نمیخواهم شما را خیلی زیاد نگه دارم، اما مایلم به شما کمی زمان بیشتری بدهم. اگر پرسشهای عمدهی مهم دارید میتوانید الان مطرح کنید و آنها را برای شما پاسخ میدهم. سپس زمان باقیمانده میتواند برای بحث و گفتگویتان استفاده شود. ( تشویق)
مرید: با این فرض که ما گزارشگر هستیم، پوشش خبری ما باید دقیق باشد. اما گاهی اوقات در مورد مسائل غلو میکنیم تا مردم را متقاعد کنیم که حقیقت هستند. احساس میکنم که باید از استاندارد وضع شده توسط رسانهی غربی پیروی کنیم و مسائل را بهطور دقیق گزارش کنیم.
استاد: با این نگرش موافق هستم. امور باید اینگونه انجام شوند. شبیه ابزار تبلیغات حزب شرور نباشید. وقتی که وقایع را توصیف میکنید نباید بهخاطر امید به دستیابی به تأثیراتی، از حقیقت دور شوید. فقط بگذارید آن قطعه به هر تأثیری که دست خواهد یافت برسد. بهطور آگاهانه حقیقت را تحریف نکنید. قابلیت اعتماد را از دست خواهید داد.
مرید: من یک گزارشگر هستم که وقایع اجتماعی را پوشش میدهم. از تزکیه آگاه هستم که هر کاری را باید بر طبق جن شن رن انجام دهم، و آگاه هستم که گزارشگری ما برای این است که دربارهی چیزهایی که حقیقی، مهربان و خوب هستند به مردم بگوییم. اما برخی از چیزها هستند که قادر نیستیم بهطور کامل از آنها سردرآوریم. برای مثال، مسائل در محلهی چینیها پیچیده هستند. برخی از افراد خیلی طرفدار حکچ هستند، بنابراین سعی میکنیم که دربارهی فعالیتهایی که آنها بانی آن هستند گزارش نکنیم یا تا حدی که میتوانیم کم گزارش کنیم. و وقتی آنها چیزهایی را به پیش میرانند که درست نیستند، ما میدانیم که مطلقاً نمیتوانیم آنها را گزارش کنیم. اما گاهی اوقات ارتباطاتی که آنها دارند خیلی ظریف هستند، و ما نگران این هستیم که تهیهی گزارش را بهخوبی اداره نکنیم و از این طریق به تبلیغات افراد بد کمک کنیم.
استاد: به خاطر میآورم که بعد از اینکه آزار و شکنجه شروع شد، شخصی از سرزمین چین نامهای به من نوشت و خود را بهصورت یک دانشجو جا زده بود. نامه دربارهی این صحبت میکرد که چگونه یک مسئلهی خاصی میتوانست بهتر انجام شود و مانند آن، اما من میدانستم که این شخص یک مأمور ویژه بود. برای اینکه هویت خود را تغییر دهد، نکتهای که اشاره کرده بود برای ما سودمند بود. بنابراین من از آن ایده اقتباس کردم. پس چرا من این را مطرح میکنم؟ تمام کاری که من انجام میدهم برای خاطر نجات موجودات ذیشعور است، و بدون توجه به اینکه شما چه کسی هستید، تا وقتی که بتوانید در نجات موجودات ذیشعور کمک کنید، [از آنچه که تقدیم کنید] استفاده خواهم کرد. تا وقتی که یک شخص عادی امروز زنده باشد، بدون توجه به اینکه چقدر ضعیف رفتار کند-- بهاستثنای افراد بسیار بد-- هنوز هم ممکن است امیدی برای او وجود داشته باشد. وقتی کسی که بهطور غیر فعالی کارهای بدی در آزار و اذیت انجام داده ذهنش روشن میشود، اگر پس از آن بتواند نقش مثبتی ایفا کند فرصتی خواهد داشت تا آنچه را که انجام داده جبران کند. برای مثال اگر چنین افرادی چیزهای مثبتی بگویند، میتوانید آنها را نقلقول کنید، اما هر چیز بدی را که ممکن است بگویند مطلقاً استفاده نکنید. بههر حال اگر کسی بد باشد و آنچه که میگوید تأثیر زیادی در نجات موجودات ذیشعور ندارد، آنگاه بهتر است [رخداد یا اظهارات او را] گزارش نکنیم، حتی اگر مردم آن را جالبتوجه درنظر بگیرند. این بدین خاطر است که هر گونه پوشش خبری، آن شخص را ترویج میدهد و سطح بهرسمیتشناسی او را افزایش خواهد داد. هیچ نیازی نیست که شرح حال یک شخص بد را تقویت کنیم. اگر آنچه میگوید به نجات موجودات ذیشعور کمک میکند، آنگاه گزارش کردن آن درواقع به او کمک میکند تقوا جمع کند.
مرید: اگر قرار است انتیدیتیوی، یک ایستگاه تلویزیونی را بهخوبی اداره کنیم، چه کار باید بکنیم؟ در منطقهی ما شاگردانی که در فروش شرکت میکنند میگویند که قبل از اینکه به انتیدیتیوی پرداخته شود، باید درخصوص اپک تایمز به خوبی انجام شود.
استاد: نیازی نیست که دربارهی این چیزها از من بپرسید. اگر شخصی میگوید که ابتدا برای اپک تایمز کار میکند، آنگاه البته که باید بر اپک تایمز تمرکز کند پس از آن به انتیدیتیوی کمک کند. اگر کسی میگوید که او ابتدا برای انتیدیتیوی کار میکند، آنگاه باید بر انتیدیتیوی تمرکز کند، و فقط پس از اینکه کارش را تمام کرد به رسانههای دیگر کمک کند. اینها همگی در محدودهی وظایف شما بهعنوان مریدان دافا جای میگیرند، بنابراین به اندازهای که میتوانید در حد توان خود انجام دهید. تمام رسانههایی که اداره میکنید تأثیر نجات موجودات ذیشعور را دارند، و صداهایی که از این رسانهها بیرون میآید تقوای عظیم هر یک از افرادی که شرکت کردهاند را با خود حمل میکند، مطمئناً اینطور است.
مرید: انتیدیتیوی بسیار کمبود پول دارد، و بخش بازاریابی برای اینکه تبلیغات را جذب کند-- جذب برخی واقعاً سخت است-- گزارشگران را میفرستد تا فیلمهای تبلیغاتی رایگان زیادی تهیه کنند، که گاهی اوقات افراط میشود. آیا این رویکرد درستی است؟
استاد: اگر آن به افراط میرود پس درست نیست. در ابتدا احتمالاً کارها بهخوبی اداره نشدند، چراکه هر کسی در این روندِ گذر از ندانستن اینکه چهکار کند به دانستن آن قرار دارد. امیدوارم که بهتدریج بیایید بهخوبی عمل نمایید، باتجربهتر شوید و مشکلات را با خردمندی بیشتر و بیشتری اداره کنید، بهطوری که بتوانید کلاً آنها را خودتان اداره کنید.
مرید: از وقتی که انتیدیتیوی ابتدا در سال ۲۰۰۸ در کانادا پخش شد چندین ماه گذشته است. بههر حال، همانطور که سعی میکردیم پایهی اشتراک را وسیعتر کنیم، متوجه شدیم که میزان موافقت در اجتماعات کاملاً کم بود.
استاد: تاریخی که هماکنون درحال آشکار شدن است برای مریدان دافا تخصیص داده شده است، اما هیچ کسی قرار نیست بهطور پویایی از شما دعوت کند تا کاری انجام دهید، چراکه مردم تحت جادوی توهم قرار دارند. تمام اینها برای شما قرار داده شدهاند-- شامل تمامی چیزهایی که درست و اشتباه، یا خوب و اهریمنی هستند-- و تمامی این چیزها با هم مخلوط شدهاند. بنابراین واقعاً برای شما سخت است که کارها را انجام دهید. حتی با این که اینطور است، هیچ موجودی در کیهان با شما قابل مقایسه نیست. خدایان مخصوصاً برای کارهایی که درحال اداره هستند آنچه را که توصیف کردم درنظر گرفتند، اما فقط وقتی بهخوبی عمل کنید چیزها در این دنیا تغییر خواهند کرد. خوب عمل کردن، بهخوبی با هم کار کردن، و مؤثر بودن واقعاً به خود شما بستگی دارند. ممکن است بپرسید، "آیا نوعی از سلاح جادویی وجود دارد که بتوانیم استفاده کنیم؟ آیا میتوانیم نوعی روش خاص اختراع کنیم؟" چیزی که به شما داده شده است درستترین مسیر است، اما مسیری باریک است. وقتی نیت شما اشتباه باشد یا مسائلی درخصوص اینکه چگونه به امور میپردازید وجود داشته باشد، مسیر مشکل خواهد بود. مسیر بسیار باریک است، و ممکن است بهنظر برسد که نمیتواند پیموده شود. اما درواقع، شما میتوانید آن را بپیمایید.
مرید: قواعد نه مسابقهی ترتیبدادهشده توسط انتیدیتیوی بارها تغییر داده شده است. شخصاً احساس میکنم که درخصوص اینکه افرادی که برای مسابقات ثبتنام کردهاند چگونه ما را درنظر میگیرند، خیلی خوب نیست و بدیهی است که این خیلی حرفهای نیست. مایلم از استاد بپرسم که آیا این عقیده و تصور من است یا اینطور است که میتوانیم بهتر از این عمل کنیم؟
استاد: میدانم که تغییراتی وجود داشته است، و اکثراً بهواسطهی بیتجربگی و سعی در بهتر جور کردن نیازهای مسابقات بوده است. درست است، این خیلی خوب نیست که تغییرات زیادی داشته باشیم. اما درواقع، برای شرکتکنندگان در مسابقات، هرچه قواعد روشنتر باشد بهتر است. هماهنگکنندگان فاقد تجربه بودند، بنابراین در هر مرحله از راه درحال کسب تجربه بودند. وقتی پی برده میشود که چیزها صحیح نیستند، باید تصحیح شوند. فکر میکنم در آینده مسائل بهتر خواهد شد چراکه پس از آن تجربهی بیشتری خواهند داشت.
مرید: من یک روزنامهنگار از تایوان هستم. مریدان دافا در تایوان درحال تهیهی گزارشات خبری زیادی هستند تا کارهای بدی را که حکچ انجام میدهد افشا کنند، و با این حال، پی میبرند که جمعآوری مدرک و شاهد دست اول در صحنه چالشبرانگیز است. ممکن است بپرسم چگونه این مشکل باید حل شود؟ پرسش دوم من این است، حکومت فعلی و برخی از تاجران در تایوان بهطور فزایندهای درحال طرفدار کمونیست شدن هستند. اگر به اشتباهاتشان در گزارشهایمان اشاره کنیم، آیا آنها را مخالف خودمان نخواهیم کرد؟
استاد: چیزهایی که توسط خود حزب شیطانی و دیگر رسانههای آنلاین مهم منتشر میشود بیش از حد کفایت است و میتوانید استفاده کنید. میتوانید هر کدام از آنها را دوباره چاپ کنید. بهتر میبود اگر میتوانستید خبرهای دست اول را مستقیماً از سرزمین چین بگیرید، اما فقط اگر بستگانی آنجا داشته باشید که کاملاً امن و بیخطر باشند.
درخصوص اینکه حکومت خاص یا این و آن چگونه درحال عمل کردن است، یک تزکیهکننده نباید بههر حال فکر خود را مشغول آن کند. هیچ به آن فکر نکنید و توجهی نداشته باشید. فقط فکر کنید، "من آمدم تا موجودات ذیشعور را نجات دهم، و همهاش همین است." یک نفر ممکن است امروز در قدرت باشد، و فردا ممکن است شخصی دیگر، اما هر کسی که میخواهد در قدرت باشد، بگذارید باشد. آن توسط خدایان برنامهریزی میشود، بنابراین این همانگونه که هست میباشد. اگر توجهتان را روی این متمرکز کنید، به این معنی است که تفکر شما خارج از مسیر رفته است. لحظهای که اینگونه فکر کنید، این یک انحراف است. توجه خودتان را روی این چیزها نگذارید، و فقط کاری را که باید [انجام دهید]، انجام دهید. چیزی که معمولاً اتفاق میافتد این است که هرچه بیشتر به چیزی وابسته شوید، احتمال اینکه آن مشکلات ناشی شوند و به چیزی شبیه یک آزمایش برای شینشینگتان تبدیل شوند بیشتر خواهد بود. هرچه بیشتر این چیزها را نادیده بگیرید بهتر است. شما مسیر خود را دارید، درحالی که موجودات بشری امور خود را دارند. شما کارهایی را دارید که باید انجام دهید. به مسائل سیاسی یا آنچه که بین احزاب اتفاق میافتد هیچ توجه و اعتنایی نکنید. البته رسانههای ما واقعاً انتخابی دربارهی گزارش دادن آنها ندارند، چراکه آن چیزها احتمالاً مسائلی هستند که مردم عادی به آنها علاقه دارند. در آن حالت میتوانید همانطور که دیگران گزارش میدهند، گزارش دهید، و مقالات [حاوی] نقطهنظرات ننویسید. فقط میتوانید گزارشات دیگران را منتقل کنید. و ما مقالات [حاوی] نظرات دربارهی مشاجرات بینحزبی را نمینویسیم. بنابراین این رویکردی است که درخصوص اخباری که مورد علاقهی مردم است میتوانید برگزینید، تا زمانی که آزار و شکنجه به پایان برسد و رسانههای اداره شده توسط مریدان دافا بهطور کامل یک بخش عادی جامعه شود.
مرید: استاد، لطفاً برای مریدان تشریح کنید که مسابقهی طراحی لباس هان چه تأثیری در اینکه مردم دنیا چگونه لباس میپوشد میگذارد، و لطفاً بگویید که چرا پوشش هان برای مدتهای زیادی بعد از سلسلهی هان از دست رفت.
استاد: (میخندند) جمع شدن امروز برای صحبت دربارهی کارهای انتیدیتیوی است، نه طراحی لباس هان. اجازه دهید این پرسش را برای زمان دیگری بگذاریم.
مرید: من پرسشی دربارهی مدیریت دارم. وقتی همه بااستعداد و کوتهفکر هستند، پی بردهام که اگر من بهعنوان یک هماهنگکننده، رهنمود بدهم یا سعی کنم بهنحوی نظرات مختلف را آشتی بدهم، همیشه کسی خواهد بود که به من بگوید به درون نگاه کنم. البته از نقطهنظر تزکیه میتوانم وقتی منزل بروم به درون نگاه کنم. اما وقتی درخصوص مواجه شدن با مشکل خاصی باشد یا تصمیمگیری در مورد اینکه چگونه کاری انجام شود، چگونه باید بهعنوان یک هماهنگکننده با آن برخورد کنم؟
استاد: میدانم منظورتان چیست. (حضار میخندند) معمولاً مریدان دافا برای اینکه به فا اعتبار ببخشند واقعاً از خواب و خوراک میگذرند-- " بدون توجه به اینکه چقدر خسته هستیم، آن را انجام خواهیم داد." اما درخصوص مدیریت امور و انجام آنها به شیوهای استاندارد؛ سرپرستی و نظارت بر یکدیگر؛ یا سعی در بنیان گذاشتن قواعد و رویههای خاصی، بلافاصله از پیروی از آنها امتناع میورزید. (حضار میخندند) آیا درنظر گرفتهاید که فقط به آن شکل آنچه انجام میدهید قدرتمندتر و روشمندتر خواهد بود، و فقط آنگاه جای پای خوبی در اجتماع بشری پیدا خواهید کرد و نقش حتی قویتری ایفا خواهید کرد؟ شما یک ایستگاه تلویزیونی برپا میکنید تا به فا اعتبار بخشید. فکر اولیهی شما برای افشا کردن شیطان بود، و گسترهی آن این بود. اما استاد الان به شما گفت که هرچه که انجام میدهید، باید بهخوبی انجام دهید. و بیشتر اینکه، آنچه که درحال حاضر درحال انجام آن هستید محتمل است که برای فرهنگ آینده بهجای بماند. بههر حال، اگر حتی قواعد و مقرراتی وجود نداشته باشد، آنگاه چگونه میتواند به آینده داده شود؟ پس در آینده مردم از چه چیزی یاد خواهند گرفت؟ بدون هیچگونه معیار و قاعدهای، آنها از چه چیزی یاد خواهند گرفت؟-- فقط از شوق و اشتیاق مریدان دافا؟ (استاد میخندند) (حضار میخندند) این دلیل آن است که چرا میگویم که بدون توجه به اینکه چه پادشاهی را یکبار فرمانروایی کردید یا الان درگیر چه پروژهای هستید، کسی که قرار است شما را سرپرستی و مدیریت کند هرکسی میخواهد باشد، به او اجازه دهید. فکر نکنید که مردم نمیتوانند شما را مدیریت کنند. فراموش نکنید که موجودات بشری در توهم هستند، و شکل تزکیهی شما باعث شده است که دربین مردم عادی تمرین کنید. شاید مریدان دافایی که شما را مدیریت میکنند از سطحی که به بلندی سطح شما نیست آمدند، یا ممکن است حتی اینطور باشد که به بلندی شما تزکیه نکرده باشد. اما این مهم نیست. این درخصوص همکاریای است که برپایهی افکار درست است و این به منظور نجات موجودات ذیشعور است. مطمئن باشید که با هم بهخوبی کار میکنید. آیا من خودم [این را] روشن و شفاف نکردم؟ ( تشویق) بسیاری از شاگردان درواقع این را با من مطرح کردهاند. امروز این فرصت را داشتم تا آن را بهطور واضح برای شما توضیح بدهم. (حضار میخندند، تشویق)
مرید: دو پرسش دارم. اولین پرسش این است، از آنجا که بسیاری از شاگردانی که کار رسانه را انجام میدهند چندین نقش دارند-- و این مخصوصاً وقتی که زمان تبلیغ نمایش شن یون باشد اینگونه است-- هیچ کسی روی آگهیهایی که متصدیان فروش ما میآورند کار نمیکند، یا اینکه آنهایی که در بخش فروش هستند میروند تا بلیتها را بفروشند. چگونه باید بین این چیزها تعادل برقرار کنیم؟
استاد: این یک مشکل است. این دلیل آن است که چرا هر بار که یک تور شن یون شروع میشود، من میخواهم که بگذاریم دنیا در اسرع وقت دربارهی شن یون آگاه شود. من لازم میدانم که شرکتهای تور در هر منطقه برای مدتی طولانی اقامت نکنند، زیرا اگر این کار را میکردند، واقعاً برای تمرینکنندگان محلی سخت میبود و پروژههای دیگر را تحت تأثیر قرار میداد. مشکلی که [مطرح کردید] درواقع مدتها پیش به فکر من خطور کرد. در گذشته در روزهایی که نمایش هنرهای شن یون درحال تأسیس بود، فکر کردم و تصمیم گرفتم که از مریدان دافای جوان برای این کار استفاده کنم، بهطوری که روی پروژههای دیگر مریدان دافا تأثیر نگذارد. اما هنوز هم تعداد بسیار زیادی از مریدان بودند که درگیر فروش بلیتها بودند و کارهای سخت زیادی برای آنها بود، بنابراین پروژههای دیگر نهایتاً تحت تأثیر قرار میگرفت. بنابراین چیزی که فکر کردم این بود: یکبار که درجهی خاصی از معروفیت را بهدست بیاوریم یا اگر شن یون بهسرعت مشهور شود، میتوانیم کاری کنیم که مردم عادی کل نمایش را رزرو کنند و آنگاه هیچ نیازی نخواهد بود که شما روی فروش بلیتها کار کنید. همانطور که آن به انجام میرسد، شن یون درحال حاضر بهترین نمایش منحصر بهفرد در کل دنیا را به صحنه میآورد. هیچ کسی بهتر نیست. ( تشویق) اما درحال حاضر، حکچ شرور با نجات مردم دنیا مداخله ایجاد میکند. درحال حاضر شن یون بهطور وسیعی پرنفوذ است، گرچه به آن سریعی که برایش طرحریزی شد توسعه نیافته است. یکبار که معروفیت آن بهطور وسیعی گسترش یابد، هیچ نیازی نخواهد بود که اینقدر برای فروش بلیتها تلاش صرف کنید. در آن زمان فقط نیاز خواهیم داشت که یک آگهی بگذاریم و بگوییم که شن یون اینجا است و در فلان مکان اجرا خواهد داشت، و این آن را به انجام خواهند رساند-- مردم خواهد آمد. فکر میکنم که مریدان دافا آنگاه مجبور نخواهند بود اینقدر انرژی و وقت برای آن صرف کنند، و پروژههای دیگر تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. بنابراین این چیزی است که به سمت آن حرکت کردهام. در انجام آن به این شکل، من تصریح کردم که ما از کیفیت برنامه و اینکه اجرا کامل است اطمینان حاصل میکنیم، که از بهترین نتایج اطمینان حاصل میکنیم، و اینکه در هیچ مرحلهای در بین راه هیچگونه لغزش یا مشکلاتی وجود ندارد. وقتی بهطور واقعی به آن برسیم، نفوذ نمایش مطمئناً گسترش مییابد. من هیچ چیزی را تضمین نخواهم کرد، اما احساس میکنم که آن روز زیاد دور نیست. ( تشویق) در آن زمان، تمام آنچه که باید انجام دهید اجرا و آگهی است. (حضار میخندند) یا شاید رسانههای شما همین شکل از نفوذ را کسب کنند، بنابراین حتی نیازی به آگهی نخواهد بود. فقط کافی خواهد بود که دربارهی آن گزارش دهید. ( استاد میخندند)
مرید: آیا ممکن است استاد لطفاً در مورد اهمیت و مسئولیت برنامهسازی انتیدیتیوی چند زبانه در ارتباط با نجات موجودات ذیشعور صحبت کنند؟
استاد: مطمئناً اگربتواند برنامهها به زبانهای بیشتری باشد بهتر خواهد بود. و اگر این ایستگاه بتواند بهطور واقعی جای پای محکمی در اجتماع عادی کسب کند، در چرخهای مثبت بیفتد، و به رونق و شکوفایی برسد، آن عالی خواهد بود. بههر حال، در داشتن برنامهها به زبانهای دیگر متوقف نشوید. شما واقعاً بهخوبی درحال عمل کردن خواهید بود وقتی از عهدهی این برآمده باشید که برنامهها را به همهی زبانها تولید کنید، و هیچ قومیتی را از قلم نیندازید. این بدین دلیل است که کسانی که در مقابل شما قرار دارند و کسانی که باید آنها را نجات دهید همگی مردم دنیا هستند. اما میدانم که درخصوص منابع انسانی و مادی، یا آنچه که میتوانیم درحال حاضر استفاده کنیم، از انجام آن واقعاً فاصله داریم. اما در هر حالت، برای اکنون بیایید از پایهها شروع کنیم. اگر بهخوبی عمل کنیم، نه تنها تأثیر عظیمی خواهد داشت، بلکه افراد با استعداد و مستعد نیز یکی پس از دیگری فا را کسب خواهند کرد؛ و از آنجا که این دو به هم مرتبط هستند، آنها به صحنه خواهند آمد و نیازهایی که دارید را پوشش خواهند داد. حتی امکان دارد که هر جنبه از شرکتتان رشد کند، شامل منابع مالی. اما اگر حالت فعلیتان بهطور بنیادی تغییر نکند، هیچیک از آن تغییرات بهوقوع نخواهند پیوست. بنابراین باید واقعاً توجه زیادی را به این معطوف دارید که چگونه جای پایی در اجتماع عادی پیدا کنید و در چرخهای مثبت قرار گیرید. بیایید روی آن سخت کار کنیم.
مرید: هماکنون یک شاگرد کانادایی بود که پرسشی دربارهی کانادا مطرح کرد. درواقع من نیز کمی گیج شدم. از سپتامبر سال گذشته که انتیدیتیوی فعالیت خود را در تورنتو آغاز کرد بیش از نیمسال گذشته است، و هنوز هم ما بینندگان کافی نداریم. دربارهی این فکر میکنم که چگونه میتوانیم این چالشهایی که با آنها مواجه هستیم را پشت سر بگذاریم. آیا موفقیت در کسبوکار مسئولیت بزرگی است که مدیریت دارد؟
استاد: اینکه بهخوبی همکاری کنید در دست فقط یک یا دو نفر نیست. این بار بیایید همه در مسیر خطوط یکسانی فکر کنیم و ببینیم آیا راهحل خوبی وجود دارد. حداقل، با انجام این کار میتوانید یاد بگیرید که در آینده چگونه به امور بپردازید و چگونه کارها را بهصورت محکم و پایداری انجام دهید. اگر هنوز هم آن مؤثر نباشد، آنگاه احتمالاً به این معنی است که شرایط هنوز مساعد نیست. ولی اگر تلاشهایتان خوب پیشبرود، و مسائل حل و فصل شود، آنگاه به این معنی است که بهخوبی همکاری کردهاید.
مرید: با عرض پوزش از وقفه، ولی ما متوجه شدیم که افرادی یادداشت برمیدارند. یادداشت برداری مطلقاً ممنوع است و ضبط کردن هم مجاز نیست.
استاد: اینطور نیست که ما نگران این هستیم که افراد یادداشت بردارند. بلکه، وقتی با آنچه که نوشتید اینجا را ترک کنید، همانی که در ابتدا منظورم بود نخواهد بود. و علاوه بر آن، شما قادر نیستید همه چیز را یادداشت کنید، بنابراین آنچه که با شتاب نوشتید به منزلهی نقل قول کردن بدون درنظر گرفتن متن خواهد بود. آنچه که درحال انجام آن هستید انتخاب کردن چیزی است که دوست دارید و فکر میکنید برای گفتن به دیگران مفید است. شما خود را تزکیه نمیکنید، و بهجای آن میخواهید از کلمات من برای درست کردن دیگران استفاده کنید. (حضار میخندند) بنابراین بهتر است که یادداشت برندارید. مدتها پیش به شما گفتم که این مجاز نیست، مایلم ببینم که مسیرتان را بهدرستی بپیمایید. باید یادداشتهایی را که برداشتید از بین ببرید.
مرید: شن یون سراسر دنیا اجرا شده است، اما نه در هنگ کنک.
استاد: میدانم. بهطور فزایندهای بهنظر میرسد که حکچ شرور بهطور بیشرمانهای کنترل کاملی را روی هنگ کنک به اجرا می گذارد. چه اتفاقی برای آن "یک کشور، دو سیستم" افتاد؟ بهنظر من اینطور میرسد که گویی [حکچ] کاملاً بدون شرم است، و هماکنون درخور این گفته است، "یک خوک مرده از آب جوش نمیترسد." (حضار میخندند) از هیچ چیز حذر نمیکند و انزجار دنیا از آن روز به روز عمیقتر میشود. بیشتر و بیشتر باعث میشود مردم دنیا ماهیت آن را بهوضوح بیشتری ببینند. بهطور مستقیم حکومت هنگ کنگ را دستکاری و کنترل میکند، و تئاترهای آنجا همگی اموال حکومت هستند. اما هیچ یک از اینها مهم نیستند، و جای نگرانی نیست. آیا میدانید به چه فکر میکنم؟ من درحال آمادهسازی برای اجرای شن یون در سرزمین چین هستم. ( تشویق پرشور) فقط بلند فکر نمیکنم. شیطان ممکن است فکر کند قدرتمند است، اما بگذارید ببینیم تاریخ چه چیزی در ذخیره دارد. ( استاد میخندند) این به آنها بستگی ندارد. هر سلسلهای زمانی پر سر و صدا بود، در انتها فقط تا اندازهی یک ناله و زوزه کاهش یافت. ( استاد میخندند) (حضار میخندند)
مرید: من همراه با بخش بازاریابی دفاتر مرکزی انتیدیتیوی در نیویورک هستم. میخواستم دربارهی همکاری بین تیمهای اخبار و تیمهای تولید بپرسم. ما هر روز برای تهیه گزارش وقایع بیرون میرویم و با تعداد زیادی از کارتهای ویزیت برمیگردیم. بسیاری از افراد به ما علاقمند هستند. یک چیز که مرا نگران کرده این است که حالا زمان هر روز چگونه سریعتر و سریعتر میگذرد، و نگران هستم. اگرچه این کار را تمام وقت انجام نمیدهم، اما امیدوارم بتوانم با تک تک آن افراد تماس برقرار کنم. اما هر روز فقط زمان کافی برای انجام کار خیلی کمی موجود است.
استاد: صحیح است، آنهایی که واقعاً کارها را انجام میدهند احساس خواهند کرد که زمان کافی موجود نیست. این دلیل آن است که چرا امیدوارم افراد بیشتری را در بازاریابی درگیر کنید، و بنابراین زیاد احساس مشغول بودن نخواهید کرد و قادر خواهید بود راه را بپیمایید و وارد چرخهی مثتبی شوید. ( تشویق) درخصوص بازاریابی، باید همانطور که با مردم رابطه برقرار میکنید حقایق را روشن کنید، و این نیز روشی از نجات موجودات ذیشعور خواهد بود. و شما درحال انجام [کار بازاریابی] هستید تا کمک کنید که این ایستگاه بهصورت یک کل خوب عمل کند، بنابراین این برجسته است. فکر نکنید که صرفاً انجام کارهایی که از نوع خطمقدم هستند، مانند نوشتن مقالات، نجات مردم به حساب میآیند. این درست نیست. همه درحال استفاده از گزارشات این ایستگاه هستند تا مردم را نجات دهند.
مرید: دو پرسش دارم. یکی اینکه، انتیدیتیوی مدت هفت یا هشت سال است که وجود دارد. با این حال، بسیاری از شاگردان مهارتهایشان را تا حد رضایتبخشی بهبود ندادهاند. خود آنها میگویند که اینطور است. پرسش دوم این است که، بسیاری از شاگردان بیشتر مایل هستند فلایرها را بدهند بهجای اینکه روی اخبار انتیدیتیوی کار کنند.
استاد: ( استاد میخندند) تفاوتهایی بین شما وجود دارد، اما هر حلقهای در این زنجیر مهم است. اگر حالت افرادی را در نظر بگیرید که کمی مسنتر هستند و آنهایی که تحصیلات زیادی ندارند، یا آنهایی که نمیدانند چگونه کار دیگری انجام دهند، مؤثرترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که فلایرها را بدهند. اما برای آنهایی از شما که تحصیلات بالایی دارید و در نوشتن ماهر هستید، میتوانید توانانیتان را بهکار ببندید و بنویسید. البته حقیقت این است که نهایتاً همهی این کارها مشابه هم هستند. اگر هر کاری که درحال انجام آن هستید مردم را نجات دهد، هر شکلی که ممکن است به خود بگیرد، باشکوه است. ( تشویق) ( استاد میخندند)
مرید: انتیدیتیوی خیلی سریع رشد کرده است و برنامههای آن متعددتر میشود، اما هنوز هم در برخی مناطق کمبود نیروی انسانی داریم. وقتی با کار غرق میشویم، برخی از همتزکیهکنندگان میگویند که باید از کمیت خاصی اطمینان حاصل کنیم و سعی کنیم بیشتر انجام دهیم. درعین حال دیگران میگویند که از آنجا که هماکنون مشغول هستیم، اگر از کمیت نتواند اطمینان حاصل شود باید کمتر انجام دهیم. بنابراین درحالی که در مسیر حرفهایتر شدن هستیم، چگونه باید این را اداره کنیم؟
استاد: من میبینم که واقعاً سخت کار کردهاید، و همه بهترین سعیشان را میکنند تا بهتر و بیشتر انجام دهند. البته هرچه کیفیت بهتر باشد و برنامههای بیشتری را داشته باشید بهتر است. من اینطور فکر میکنم. اما وقتی میبینم که همگی شما اینقدر سخت کار میکنید، نمیخواهم چیز بیشتری بگویم. ( استاد میخندند) (حضار میخندند) بههر حال، این چیزی است که هر کسی میخواهد. اگر بتوانید بهتر با هم کار کنید و نیروی انسانی بیشتری را اضافه کنید، شاید وضعیت بهطور شگرفی تغییر کند. چالشهای آنیای را که با آنها مواجه هستید را میبینم. راهحل ویژهای وجود ندارد. ( استاد میخندند) استاد نمیتواند روش ویژهای به شما ارائه کند، چراکه نیاز دارید مسیر خودتان را بپیمایید.
مرید: برخی میگویند که برنامهها نیاز دارند که مهمانانی را دعوت کنند. یک نقطهنظر این است که تا وقتی که نظراتی داشته باشند که کمک کند حکچ افشا شود، میتوانیم آنها را به برنامههایمان دعوت کنیم. اما گاهی اوقات بهخوبی به سابقهی آنها نگاه نکردهایم. نقطهنظر دیگر این است که باید بهترین سعیمان را کنیم تا مفسران خودمان را دعوت کنیم.
استاد: درخصوص دعوت کردن مفسران، البته بهترین چیز این است که آنهایی را که وضعیت مناسبی دارند دعوت کنیم. اما اگر مفسران قوی و مرتب خودتان را دارید که معروف هستند، این نیز خوب است، اما این بدان معنی است که ایستگاه شما نیاز به کارشناسان خود دارد. گرچه این را گفتم، گاهی اوقات نیاز است که برای یک برنامه افراد مناسبی را از خارج دعوت کنیم. آنها بهعنوان یک کارشناس یا دارای صلاحیت خاصی، از زاویهی طرف سوم صحبت میکنند، و آن نیز مورد نیاز است. اما سخت است که نظراتی که برخی از افراد دارند را سنجید، بنابراین نیاز دارید که از قبل، کمی پی ببرید. موضوع و حال و هوای یک برنامه معمولاً مشخص است، بنابراین [وقتی با او مصاحبه میکنید] میتوانید صحبتها را پیرامون آن موضوع بچرخانید. نظرات خودتان را به شخص بگویید، و اگر موافق شما بود، آنگاه با آن ادامه دهید؛ اگر نبود، پس ادامه ندهید. اگر شخص واقعاً کسی از حکچ باشد، آنگاه آیا این هنوز هم خوب نیست اگر او از طریق نظرات خود ماهیت حکچ شرور را بهطور علنی افشا کند؟ (حضار میخندند) ( استاد میخندند) باید گشاده ذهن و بردبار باشید. (حضار میخندند) ( استاد میخندند) اگر بلندهمت باشید امور خوب پیش خواهند رفت.
مرید: در حین مصاحبهها، برخی از افراد از سرزمین چین که مسائل را درک میکنند درخواست کردند که وقتی شما را ببینم درودشان را برسانم. ( استاد: از آنها تشکر میکنم) ( تشویق حضار) برخی از وکلای حقوق آنجا میپرسند که آیا میتوانند در چین بهعنوان گزارشگر انتیدیتیوی کار کنند.
استاد: برای آنها بسیار خطرناک است. باید تا حد امکان به ایمنی آنها توجه داشته باشید. اگر از عهدهی این برآیند که اطلاعات ارائه کنند، نباید هویت منبع را فاش کنید؛ و باید مخصوصاً مراقب ایمنی آنها باشید. فاش کردن هویت آنان واقعاً برایشان زیانآور است. باید این چیزها را مدنظر قرار دهید.
اجازه دهید دربارهی چیز دیگری صحبت کنم. در سرزمین چین، برخی از شاگردان درطول آزار و شکنجه سردرگم شدهاند. با این حال، وقتی دربارهی مسائل روشن شوند، یا وقتی خودشان را در موقعیت جدیدی بیابند، قادر هستند که درست و اشتباه را از هم تشخیص دهند. آنها قطعاً تعمداً به سمت شیطان نمیروند، مطمئناً. وقتی شما کسی را ارزیابی میکنید، اغلب میگویید، "این یا آن شخص در سرزمین چین "متحول شد"". اما نتوانستن در گذراندن آزمایشها صرفاً قسمتی از روند تزکیه است. تزکیه بعد از آن تمام نمیشود، و آن شخص هنوز درحال تزکیه است. بنابراین، نباید او را بهعنوان شخصی که دیگر واقعاً خوب نیست درنظر بگیرید. البته، برخی از افراد درطول آن مرحله وقتی که بهاصطلاح "درحال متحول شدن" بودند کارهای بدی انجام دادند، اما اگر هنوز قادر باشند که پس از آن همانطور که تزکیه میکنند جبران کنند، باید به آنها فرصتهایی داده شود. با این حال، امیدوارم که این افراد این نگرش را داشته باشند که بخواهند شروع تازهای کنند؛ وقتی طوری رفتار میکنید که اهمیتی به آنچه اتفاق افتاده نمیدهید، مورد تحقیر قرار خواهید گرفت. البته، مریدان دافایی که "متحول نشدند" و علیرغم شیطان با موفقیت به انجام رساندند واقعاً باشکوه هستند، و سزاوار احترام. ( تشویق)
نکتهای که میخواهم بگویم این است که، نباید همتزکیهکنندگانتان را کنار برانید. آنها همتزکیهکنندگان هستند و باید بهترین سعیتان را بکنید که همان گرمیای را که مریدان دافا با هم در ارتباط هستند را احساس کنند. اگر نگرانی شما این است که آنها را به اندزهی کافی خوب نمیشناسید، آنگاه میتوانید سعی کنید از مریدان دافایی که با چین در تماس هستند دربارهی آنها بیشتر جویا شوید. اگر شخص واقعاً یک مرید دافا باشد، آنگاه او را روی صحنهی [پروژهیتان] بیاورید. یا اگر فرد دیگری او را با اطمینان نمیشناسد، آنگاه کمی صبر کنید. اگر این کار حس خوبی ندارد، آنگاه به او بگویید که برود اول فلایر بدهد. اما اگر مطمئن شدید که او در چین واقعاً یک مرید دافا بوده، آنگاه فکر میکنم مشکلی نباشد. حتی اگر یک مأمور ویژه باشد، درنظر بگیرید که هر کسی میتواند ببیند که حکچ در آستانهی سقوط است. مسئولان عالیرتبهی چین در مقیاس وسیعی درحال انتقال سرمایهی خود به خارج هستند، درحال آماده کردن راه گریزی برای خود هستند و پاسپورتهای خارجی میخرند، در این فکر هستند که چگونه فرار کنند. چه کسی درواقع خودش را وقف آن رژیم میکند؟ بله، واقعاً برخی از افراد کودن وجود دارند (همه میخندند)، برخی از افراد بیمغز. آن افراد تا مرحلهای مورد تلقین قرار گرفتهاند که واقعاً نیتوانند درست را از اشتباه تشخیص دهند. چنین افرادی را بهمحض اینکه آنها را ملاقات کنید تشخیص خواهید داد، اما هر چه باشد آنها در اقلیت هستند. مردم دنیا منتظر شما هستند که آنها را نجات دهید. شما باید قلب خود را باز کنید و همتزکیهکنندگان خود را محروم نکنید. اگر نتوانید این کار را انجام دهید، درحال مسدود و متوقف کردن خودتان هستید.
مرید: من با اجتماع در فلاشینگ مصاحبه انجام میدهم. برخی از افراد، همانطور که افراد عادی بیان میکنند، صرفاً [دیگران را] به مخالفت با فالون گونگ تحریک میکنند. آیا باید به آنها اجازه دهم که جلوی دوربین قرار گیرند؟ افراد دیگری وجود دارند که معمولاً تصویر کاملی از آنها نمیگیریم، و ممکن است فقط یکی از دستها یا کسی در صحنه ظاهر شود. اما بینندگان عادی دربارهی این اعتراض کردهاند. همچنین، آیا ما باید دربارهی فعالیتهایی که گروههای مذهبی برگزار میکنند گزارش تهیه کنیم؟
استاد: باید خودتان تصمیم بگیرید. اگر احساس میکنید که میخواهید به شخص فرصت دیگری بدهید، آنگاه پیش بروید، آن را انجام دهید. اما اگر این مورد مربوط به کسی است که تا اعماق وجود پوسیده است، و بهواسطهی او بسیاری از موجودات ذیشعور ممکن است پس از آن از بین بروند یا فرصتشان را از دست بدهند، پس بگذارید به او اجازه ندهیم که جلوی دوربین ظاهر شود. تصمیم آن با شما است. اگر بهجای آن، حضور یا کلمات شخصی برای نجات موجودات ذیشعور خوب باشد، آنگاه هر کسی که باشد، میتواند استفاده شود. و اگر چیز مفیدی وجود ندارد، پس آن را استفاده نکنید. برخی از مطالب خبری مهم نیستند و ارتباطی با تلاشهای شما برای نجات مردم ندارند، بنابراین به آن چیزها توجهی نکنید.
مرید: برنامههای سفری روش خوبی برای ما است تا وارد بازار جدیدی شویم و آن را گسترش دهیم، بنابراین مایلم چنین برنامهای را تولید کنم. برنامههایی که درحال حاضر پخش میکنیم همگی نوارهایی هستند که بهصورت خارجی دریافت میکنیم، درحالی که اگر میتوانستیم برنامههای خودمان را تولید کنیم میتوانستیم بعداً آنها را بفرشیم. (استاد: این خوب میبود) اما، وقتی چیزهایی که برای این کار مورد نیاز است را با مدیریت مطرح کردم، آنها احساس کردند که فعلاً ما زیاد خوب نیستیم و نمیتوانیم چیزهایی را به خوبی دیگران تولید کنیم. (استاد: بسیار خوب، ممکن است درست بگویند.) (همه میخندند) وقتی که فا را مطالعه میکردم این به ذهن من آمد که ممکن است زیاد پافشاری میکنم، و ازآنجا که هر چه باشد یک تزکیهکننده هستم، این ایده را رها کردم. (همه میخندند) اما برخی از همتزکیهکنندگان اعتقاد دارند که ایدهی من خیلی خوب بود، و مرا ترغیب کردهاند که آن را به انجام برسانم. درحال حاضر نمیتوانم پی ببرم که آیا واقعاً اینطور است که من وابستگی دارم یا اینکه برعکس میتوانیم درحال حاضر برنامهای بهخوبی آنچه که مردم عادی تولید میکنند بسازیم. شخصاً مطمئن هستم که میتوانیم.
استاد: پس میتوانید با جزئیات بیشتری درخصوص اینکه چه قدمهایی را برمیدارید و چگونه به انجام میرسانید به مدیریت ایستگاه تفکر خود را توضیح دهید. اگر قادر باشید از طریق گفتگو دربارهی آن اطمینان خود را در آنها القا کنید، پس فکر میکنم دیگر مسئلهای نباشد. (همه میخندند، تشویق)
مرید: درحال حاضر در تولید برنامههای موسیقی برای ایستگاه درگیر هستم. پی بردهایم که مهارتهای فنی مورد نیاز برای تولید صدا بسیار بالا است، و مطمئن نیستم چه مقدار زمان باید برای چیزی مانند این اختصاص دهم. آیا لازم است که تلاش ویژهای بکنم فقط برای یادگیری این، و شاید دربارهی آن مطالعه کنم؟ این را میپرسم زیرا این بسیار زمان میبرد.
استاد: چیزها باید در ایستگاه بهخوبی انجام شوند، و این بدین معنی است که باید استانداردهایی وجود داشته باشد و حرفهایگرایی وجود داشته باشد. اگر نمیتوانید کاری را انجام دهید، باید آن را یاد بگیرید. (خنده) درخصوص مشخصات اینکه چگونه آن کار را انجام دهید، این با شما است.
مرید: هربار وقتی میشنوم استاد فا را آموزش میدهد، همیشه شاگردانی در منطقهیمان هستند که واقعاً از ما میخواهند که بهمحض اینکه برگشتیم دربارهی آن با آنها صحبت کنیم. چیزی که پس از آن اتفاق میافتد این است که یک شخص کمی را بهخاطر میآورد و آن شخص کمی را از حافظهاش بهخاطر میآورد. این کار به نظر من زیاد درست نمیآید.
استاد: پس از اینکه برگشتید وقتی گفتگو میکنید، باید اضافه کنید، "چیزی که درمیان میگذارم فقط ایدهی کلی است، و نه کلمات اصلی استاد." اگر افراد صرفاً سعی میکنند که یاد بگیرند، اشکالی ندارد. اما با این حال اگر کسی یادداشت بردارد و از روی آنها بخواند، آنگاه این موردی از غلط جلوه دادن استاد است.
مرید: درگذشته از شخصی که مسئول برنامهریزی کلی بود دربارهی برنامهریزی برای تولید برنامه پرسیدم. او گفت که در بسیاری از موارد پی بردند که وقتی ایستگاه دستور داد که یک برنامه به پیش برود، و برای مثال گفت که در چه مسیری برود، اینطور بود که برای تمرینکنندگان خیلی سخت بود که به آن ادامه دهند. در مقابل، وقتی بهجای آن، آن افرادی که درگیر بودند میخواستند از روی ابتکار خودشان برنامهای تولید کنند، معمولاً میتوانستند ادامه دهند. یک نتیجهی مستقیم آن این بوده است که ایستگاه واقعاً در برنامههایی که جاذبهی عمومی دارند کمبود دارد. بنابراین مایلم بپرسم چگونه بین نسبت برنامههای مردمی و آنهایی که حقیقت را روشن میکنند بهتر تعادل برقرار کنیم.
استاد: اگر در یک شرکت عادی کار میکردید و رئیس شما میگفت که کاری را انجام دهید، آیا به او میگفتید که صرفاً میخواهید هرکاری که انجام آن را دوست دارید انجام دهید؟ بنابراین، چرا نمیتوانید وقتی به فا اعتبار میبخشید بهخوبی همکاری کنید؟ چرا نمیتوانید این را بهخوبی اداره کنید؟ چرا میتوانید کاری را بهخوبی انجام دهید فقط اگر آن برای شما جذابیت دارد؟ اینها دقیقاً مشکلات هماهنگی و همکاری هستند. این یک آرمان مشترک بود که شما را برای این ابتکار و نوآوری با هم آورد، اما وقتی هریک به نظرات خود اصرار میورزید، و فقط آنچه که خوشایندتان است را انجام میدهید، چگونه آن میتواند همکاری بهحساب بیاید؟ اگر هریک از پنج انگشت من اینجا بخواهند باز شوند، یک مشت نمیتواند شکل بگیرد و هیچ ضربهی مشتی نخواهد بود که پرتاب شود (خنده). اینطور آن ضعیف است. بنابراین باید بهخوبی با هم کار کنید.
مرید: درحال حاضر قول و قرارهای زیادی بین تایوان و چین موجود است. اگر قرار باشد همانطور که رسانههای عادی دربارهی آن گزارش میدهند گزارش دهیم، سخت خواهد بود که از اینکه حکچ شرور را بهتر از آنچه که هست جلوه دهیم اجتناب کنیم.
استاد: این واقعاً چیزی است که باید دربارهی آن با احتیاط باشید. درخصوص مشخصات چیزها، این هنوز هم چیزی است که با شما است که پی ببرید. اما باید متن گزارشهای تهیه شده توسط رسانههای عادی را اگر شامل چیزهایی است که بهطور عمدی به حزب شرور جلوهی بهتری میدهد تعدیل کنید.
مرید: اگر ما قرار است از نوشتن شرح و تفاسیر اجتناب کنیم، پس آیا میتوانیم مردم عادی را برای انجام این کار پیدا کنیم؟
استاد: اگر کاری کنید که مردم عادی این کار را انجام دهند، هنوز هم برگهی شما است که شرح و تفسیر را چاپ میکنند. خوانندگان بین اینکه نویسنده قسمتی از پرسنل شما است یا خیر تمایزی قائل نخواهند شد. در امور مردم عادی درگیر نشوید، و در امور سیاسی مردم عادی شریک نشوید. این را روشن ساختهام.
مرید: مایلم یک پرسش تکمیلی را بپرسم. درحال حاضر قول و قرار بسیاری بین تایوان و چین وجود دارد، و حکچ بسیاری از رسانه، کسب و کار، و ابزارهای اقتصادی را بهکار برده است تا به تایوان یورش ببرد. آیا باید به دنبال یک جنبه از این باشیم تا بر آن تمرکز کنیم و افشا کنیم؟
استاد: باید درنظر بگیرید که آیا این چیزها به نجات موجودات ذیشعور کمک میکنند. اگر کمک نمیکنند، پس آن را انجام ندهید. اگر کمک میکنند پس حقیقت را برملا کنید. اما توجهی به این نکنید که آیا [حکچ] یورش برده است یا خیر. هر چه بیشتر دربارهی آن فکر کنید، بیشتر یورش خواهد برد، با این نکتهی موجود که ببیند شما چه کار خواهید کرد. به آن توجهی نکنید. وقتی موجودات ذیشعور را نجات میدهید، میخواهید که تلاشهایتان متوجه مردم باشد-- نه اینکه امور چگونه در اجتماع شکل میگیرند. بر ذهن و قلب مردم تمرکز کنید، و نه بر طبقهی اجتماعی خاصی یا یک سازمان یا مؤسسه.
مرید: وقتی دربارهی اتفاقات خارج از چین گزارش میدهیم، پی بردهام که گاهی اوقات چیزی که در سرزمین چین گزارش میشود اخباری است که پیش از آن در خارج منتشر شده است، و اینکه آنچه ما گزارش میدهیم میتواند نقطهی مقابلی قوی نسبت به حکچ باشد؛ برای مثال، ما میتوانیم چگونگی برخورد با موضوع خاصی را توسط حکومتهای دموکراتیک در دنیای آزاد و حکچ باهم مقایسه کنیم. مایلم بپرسم که وقتی ما اخبار اتفاقات خارج از چین را پخش میکنیم، آیا برای ما مهم است که به اخبار گزارش داده شده توسط چین بهعنوان یک مرجع نگاه کنیم و از طریق ترسیم این تضاد حکچ را افشا کنیم؟
استاد: خیر، مهم نیست. هیچ تاکتیک تعیینشدهای وجود ندارد. فقط کارها را بهطور معقولی انجام دهید. بدون توجه به اینکه چگونه حکچ سعی میکند چیزها را مهر و موم کند، بدون توجه به اینکه چگونه سعی میکند اطلاعات دربارهی آزار و شکنجهی فالون گونگ را کنترل کند، هر چه که انجام میدهد بههرحال برای اجتماع افشا خواهد شد؛ مردم در انتها پی خواهند برد و آن اطلاعات بهطور بینالمللی گزارش خواهد شد. شما میتوانید گزارشها از جای دیگر را مجدداً چاپ کنید و، بهطور همزمان، از طریق کانالهایتان پی ببرید که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است، و پس از آن گزارش کنید. بنابراین نیازی نیست که چیزهای [حزب شرور] را بردارید و وارونه گزارش کنید. البته، برای رسانههایی که از نقطهنظرهای خاصی گزارش میدهند چیزها متفاوت هستند؛ آنها در کالبدشکافی کردن حزب شرور متخصص هستند. (همه میخندند)
مرید: من مریدی از لس آنجلس هستم، و مایلم دربارهی استراتژیهای تبلیغ شن یون بپرسم. ما در ماه ژانویهی امسال هشت اجرا داشتیم، اما بهخاطر اینکه طرح اولیهی بازاریابی ما خیلی مؤثر نبود، در مراحل اولیه در انتقال بلیتها خوب عمل نکردیم. سپس امیدوار بودیم که از تعطیلات شکرگزاری استفاده کنیم که زمان از دسترفته را جبران کنیم و طرحریزی کردیم، وقتی تمرینکنندگان نتوانستند روی مسائل توافق کنند و جر و بحثهای بزرگی پیش آمد آن عملی نشد. سپس در انتها بدترین حالت اتفاق افتاد: وقتی اجراها در آستانهی شروع بودند، ما برگههای تخفیف منتشر کردیم.
استاد: مشکلاتی که درخصوص فروش بلیتهای شن یون تجربه میکنید درحقیقت بازتابی از حالت تزکیهی شاگردان در آن منطقه است. این برای من بینهایت روشن است. بدون توجه به اینکه کدام شاگرد یا کدام مکان باشد، حالتتان هرچه باشد قطعاً در چگونگی فروشهای بلیت منعکس خواهد شد. من نمیگویم که خوب تزکیه نکردهاید، بلکه، میگویم که این یک تجلی این است که چگونه بهطور موفقیتآمیزی همکاری میکنید. این در چگونگی پیشرفت فروشهای بلیت شن یون خیلی آشکار است. در برخی از مکانها شاگران بینهایت خوب با هم همکاری کردند، و در برخی از مکانها فقط تنی چند از شاگردان روی چیزها کار کردند، اما آنچه که انجام دهند، علیرغم داشتن افراد کم، بسیار مؤثر بود.
مشاهده کردهام که در سان فرانسیسکو برخی از شاگردانی هستند که برای مدتی قدم پیشنگذاشتهاند. نمیخواهم آنها را از دست بدهم. مایلم ببینم که این گروه بیرون بیایند و بهعنوان شروع برخی کارهای ساده انجام دهند، که اول از همه قدم پیش گذارند، و دوم اینکه فرصتی داشته باشند که مقدار مشخصی تقوای عظیم بنیان گذارند. در غیر اینصورت، برای آنها در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مریدان دافای دیگر بسیار مشغول هستند، و انرژی اضافهای ندارند که کارهای دیگری را بردارند. این صحت دارد که برخی از شاگردانی که قبلاً بیرون نیامدهاند از عهدهی این برآمدهاند که بیرون بیایند، و این عالی است.
مرید: انتیدیتیوی اروپا یک برنامهی مشخص بهنام "آن سوی اروپا" دارد که هر دو هفته یکبار پخش میشود. حتی پر کردن پانزده دقیقه یک چالش است. من واقعاً نگران هستم که انتیدیتیوی اروپا را اینگونه میبینم. انتیدیتیوی اروپا باید چهکار کند تا بهتر عمل کند؟ بهنظر میرسد افراد کمی آنجا باشند که درگیر انتیدیتیوی هستند.
استاد: ( آه میکشند) شما اصولاً درحال پرسیدن از من هستید که چگونه بهتر تزکیه کنید (همه میخندند) و بهتر همکاری کنید. وقتی امور خوب پیش نمیروند، هر کسی بخشی از آن مسئولیت را بهعهده دارد، مطمئناً. شما میخواستید که این مسیر را برگزینید، که روی صحنه بیایید و بخشی از این پروژه باشید بهطوری که به استاد کمک کنید فا را اصلاح کند. پس باید بپرسیم، آیا به استاد کمک کردهاید فا را اصلاح کند؟ یا اینکه اینطور است که صرفاً درحال ارضا کردن وابستگیهای خود در این روند هستید؟ همانطور که میبینم این آن مشکل است. من به صرفاً مشکل تولید آن پانزده دقیقهها که توصیف کردید اشاره نمیکنم. اگر نتوانید بهخوبی با هم کار کنید، تمام آن برنامههایی که ایستگاه نیاز دارد تولید کند چگونه قرار است ساخته شود؟ شما باید پی ببرید مسئولیتتان چیست. دهها یا صدها میلیون سال، یا دو زمین، گذشته است، که تمامی آنها برای درست این امر پایانی بود. در این پایانیترین، چگونه میتوانید بهخوبی عمل نکنید؟ بله اینجا یک مکان فریبآمیز است، اما چگونه برخی از افراد از عهدهی این برمیآیند که خوب عمل کنند؟ چرا اینطور است که دیگران میتوانند از عهدهی این برآیند که خوب همکاری کنند؟ در تزکیه، سختی بزرگترین چالش نیست. سختی پس از زمان کوتاهی میگذرد، و اگر خوب اداره نشود بههر حال بعداً شخص دربارهی مسائل روشن خواهد شد. آنچه که سختترین است این است که وقتی ظاهراً هیچ امیدی نیست بهطور پیوسته منضبط ماند-- این سختترین چیز است. مریدان دافا، پس از هزاران-- یا دهها هزار-- سال، آنچه که بهدنبال آن بودید وارد شده است. اگر در آن بهخوبی عمل نکنید، در مقابل تمام این چگونه یک روز خواهید ایستاد؟
آیا دربارهی رستاخیز عظیم شنیدهاید؟ در یک زمان خدا(یان) یک سطح بسیار بالا برنامهریزی کرد که در انتهای اصلاح- فا یک داوری عمدهای وجود داشته باشد. آن طرح قرار بود شامل تمامی آنهایی که از دنیا رفته بودند و نیز تمام آنهایی که به جهنم رفته بودند باشد، بهطوری که آنها برای داوری زنده میشدند؛ موجود زنده نیز مورد داوری قرار میگرفت؛ همینطور تمامی خدایان کل عالم. همگی یکی یکی مورد داوری قرار میگرفتند. درواقع این نظر رستاخیز بزرگ در غرب نیز منتقل شده است. اینطور نمیبود که فقط آنهایی که کارهای اشتباه انجام داده بودند داوری شوند، بلکه آن افراد و خدایانی که نقش مثبتی داشتند نیز داوری میشدند، شامل مریدان دافا-- آنها نیز درمعرض داوری قرار میداشتند. هر حیاتی مجبور میشد که برای تک تک اعمالش در تاریخ مسئول باشد. و این مخصوصاً برای در طول زمان اصلاح- فای عالم صحیح میبود، که یک شخص برای هر چیزی پاسخگو میبود-- خواه آن انگیزههای شخص، آنچه که شخص انجام داد، یا حتی چیزهای کوچک باشد؛ و این معین شد که خدایان، آنهایی که در اصلاح- فا سهم هردوی منفی و مثبت ایفا کرده بودند، همچنین اهریمنان و حتی شکلهای حیات بسیار کوچک، همگی در معرض داوری قرار میگرفتند. حتی آنهایی که تأثیر مثبتی داشتند دقیقاً به همان شکل داوری میشدند، که در آن حالت پرسیده میشد که چه تعداد موجودات ذیشعور بهواسطهی عدم توانایی شما در خوب عمل کردن در طی آنچه که درحال انجام آن بودید نتوانستند نجات یابند؟ و در حالت مربوط به یک مرید دافا، پرسیده میشد که چه تعداد از عهد و پیمانهای شما به انجام نرسیده ماندند؟ قصور در انجام آنها فقط یک جنبهی آن میبود، چراکه وقتی کاری را انجام ندهید یا خوب انجام ندهید، تبعاتی تا درجات متفاوت وجود خواهد داشت، و شما برای تمامی این چیزها مسئول شناخته میشدید. آیا این عملی میبود اگر برای شرمی که اعمال شما ممکن بود برای دافا بهبار بیاورد یا برای فریب دادن خداوندگار مسئول شناخته نمیشدید؟ من قبلاً دربارهی هیچ یک از این چیزها صحبت نکردهام. نمیخواستم این چیزها را ذکر کنم. اما واقعاً باید بهطور حقیقی بیدار شوید. آیا نمیدانید هنوز آن چه زمانی است؟
مرید: شن یون یک روز به چین خواهد رفت تا اجرا داشته باشد. دورنمای آیندهی انتیدیتیوی در سرزمین چین چه خواهد بود؟
استاد: (خنده) (همه میخندند) بسیار خوب، این شوخی نیست. همانطور که دیدهاید، اینجا، در طول این لحظهی حساس در تاریخ، انتیدیتیوی از عهدهی این برآمده تا بهطور فراگیر و مؤثری نقش مثبتی در کمک به استاد برای اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور داشته باشد. آن سخنگوی حکچ شرور، آن فاجعهی یک ایستگاه تلویزیونی (صدای خنده)، درواقع لانهی شیاطین است. آن یک باند افراد اوباشصفتی است که دروغ و کذب میبافند، صرفاً یک ابزار حزب شرور است که کار میکند تا مردم را گول بزند. در آینده آیا هنوز هم جایی برای آن خواهد بود تا حتی بهاندازهی یک صدا بهزبان بیاورد؟ نخواهد بود، میتوانید مطمئن باشید. حالا البته انتیدیتیوی در مقابل جامعه مسئول بوده است، بیاناتش را برای من ارائه میدهد، و چه چیز اشتباهی درخصوص بردن آن به مکان مختلفی خواهد بود؟ (همه میخندند، تشویق) گرچه این را گفتم، فالون گونگ به دنبال این نیست که هیچ چیزی از آنچه که مردم عادی دارند را بهدست بیاورد، اما، حقیقت این است که انتیدیتیوی شرکتی است که در اجتماع بشری عادی تأسیس شد. به آنچه میگویم توجه کنید: شکوه نجات موجودات ذیشعور شما طوری است که مردم آینده واقعاً شأن و اعتبار بالایی برای شما قائل خواهند شد، و تمام آنچه که مریدان دافای ما عهدهدار شدهاند را ادامه خواهند داد.
مرید: [بهکار انداختن] یک اجرا توسط شن یون واقعاً شاگردان زیادی را جذب خواهد کرد، که بسیاری از پروژهها را تحت تأثیر قرار میدهد. اما مریدان در تایوان بهخوبی میدانند که شن یون موضوعی است از اینکه استاد درحال اصلاح فا است، بنابراین همه دقیقاً در یک صفحه هستیم. با این حال، درخصوص مسابقات انتیدیتیوی افراد درکهای متفاوتی دارند.
استاد: سری مسابقات انتیدیتیوی تاکنون تأثیر نسبتاً بزرگی داشته است و نقش و اثری روی مردم ایجاد کرده است. مسابقات، فرهنگ بشری را اعاده میکند. از یک جهت، آنها میتوانند اسم و رسم ایستگاه را افزایش دهند و تأثیر مشهور کردن انتیدیتیوی را داشته باشند. اگر برنامهها بهصورت جالبتوجه ساخته شوند، میتواند بینندگانی از قسمتهای مختلف جامعه را جذب کند. حداقل، این نگاه به ظاهر آن است. گرچه درواقع این موضوعی است درخصوص نجات مردم از طریق کار تلویزیون. گرچه این را گفتم، بعد از اینکه مسابقات تمام شد، قبل از اینکه کارها را دوباره شروع کنید تا سال بعد صبر کنید؛ در این بین به تبلیغ آنها ادامه ندهید. اگر تبلیغ آنها را بیشتر ادامه دهید، بهمنزلهی تبلیغ صرفاً چیزهای بشری عادی خواهد بود. اولویت یک مرید دافا این است که مردم را نجات دهد، بنابراین باید امور را در منظر درستی نگه دارید. مسابقات میتوانند کمک کنند که ایستگاه مشهور شود، و کمک میکنند که میراث فرهنگی درست بشر بازیابی شود. اما وقتی آنها انجام شدند، انجام شدهاند، و نمیتوانند با هزینه کردن نجات موجودات ذیشعور، که مسئولیت اصلی شما است، منحصراً به تبلیغ فرهنگ بشری ادامه دهید. بالاترین اولویت شما درحال حاضر این است که موجودات ذیشعور را نجات دهید.
مرید: درحالی که روی عملکرد تجاری انتیدیتیوی کار میکنیم با چالشهایی روبرو شدهایم. یکی این است که در بین شاگردانمان تعداد زیادی نیستند که کار فروش را انجام میدهند. دیگری این است که افراد احساس میکنند که کار کردن روی فروش برای اپک تایمز نسبتاً آسانتر است، درحالی که درخصوص انتیدیتیوی مشکل است، و آنها عدم اعتماد دارند. واقعاً موضوعاتی وجود دارد که در تولید آگهی با آنها مواجه میشویم، چراکه الزامات بالا است. چگونه باید به این مشکلات نگاه کنیم؟
استاد: چیزی که من فکر میکنم این است، [این دو رسانه] درحال مواجه شدن با انواع مختلف کسبوکار هستند. اگر یک کسبوکار نسبتاً بزرگ باشد، مطمئناً به تبلیغات تلویزیونی علاقمند خواهد بود. اما اگر آن کوچکتر باشد، امکان دارد فقط به تبلیغات در رسانههای نوشتاری علاقمند باشد. این باید کاملاً روشن باشد. اگر برای مثال یک رستوران از تبلیغات تلویزیونی استفاده میکرد، ممکن بود احساس کنند که شبیه این است که توپخانهی بزرگی را بیاورند تا یک پشه را بکشند. (همه میخندند) از سوی دیگر شرکتهای بزرگتر محدودهی کسبوکار بزرگتری دارند، و تأثیری که تبلیغات تلویزیونی دارند مناسب آنها است. بنابراین، وقتی کار تبلیغات را انجام میدهید باید کمی دربارهی این فکر کنید که چه نوع نهاد تجاری مناسب رسانهی شما است.
مرید: من تهیهی گزارش به زبانهای مختلف دربارهی شن یون را هماهنگی میکنم. متوجه شدهام که گاهی اوقات وقتی افراد درحال آمادهسازی گزارشها به زبان چینی هستند در اداره کردن اسامی مصاحبهشوندگان غربی کمی بیدقت هستند، اما در روزنامهنگاری نام شخص خیلی مهم است. چیز دیگر این است که، یک آگهی تلویزیونی شن یون بود که قرار بود به زبانهای مختلفی ترجمه شود، اما کیفیت ویراستاری آن خوب نبود. فکر کردم که فقط نصف روز زمان میبرد تا آن را کامل کرد، اما یکی از سرپرستان به من گفت که آن زمان زیادی را میبرد و ما فقط باید بهسرعت آن را عرضه کنیم. احساس میکنم که آن رویکرد درست نبود. آیا میتوانستم بحث و گفتگویی با او داشته باشم؟
استاد: مطمئناً میتوانستید، اما به این معنی نیست که میبایستی آن را مطابق میل خود تغییر دهید و روزها یا حتی بیشتر طول دهید. در روزنامهنگاری کیفیت مهم است. اگر مشکلاتی که درخصوص اشتباه نوشتن یا اشتباه تایپ شدن اسامی ذکر کردید واقعاً وجود داشته باشد، آنگاه همگی باید به چنین چیزهایی که پیش میآید دقت کنید.
اجازه دهید در ادامه چند کلمهای دربارهی کلیپهای تصویری تبلیغاتی بگویم. نظرات مختلفی وجود داشته که دربارهی ویدئو(ها)ی تبلیغاتی شن یون بیان شده است. دربارهی آن از دو زاویه صحبت میکنم. از یک سو، این امکان دارد که واقعاً قطعه فیلم و جنبههای خلاقانه، انتظارات شما را برآورده نکرده باشد. هر کسی هنوز درحال یادگیری است، و مطمئناً در کارهای افراد نقاطضعفی خواهد بود. اما هر یک بهترین تلاش خود را میکنند. و با گذشت زمان هر یک بهتر و بهتر انجام خواهند داد. این چیزی است که برای آنها لازم میدانم، و افرادی که درگیر آن هستند سخت روی آن کار خواهند کرد. با این حال، عامل دیگری درخصوص این وجود دارد. همانطور که میدانید، مردم عادی شبیه تزکیهکنندگان نیستند، و وقتی چیزی را ارزیابی میکنند که آیا زیبا یا خوب است، آنچه که به دوستداشتنشان مربوط است برطبق استانداردهای سنتی درست برای این چیزها، همانطور که توسط فرهنگ عرضهشدهی خداییگونه بیان شده، نخواهد بود، چراکه آن استاندارد را از دست دادهاند. محدودهی وسیعی از افکار و نظراتی که مردم پس از تولد در دنیا شکل میدهند افکار و اعمالشان را تعیین میکند، و این دلیل آن است که چرا برخی از افرادی را دارید که میگویند یک چیز خوب است و دیگران میگویند چیز دیگری خوب است، یا یک شخص میگوید کاری که انجام دادهاید یک مشکل و مسئله است درحالی که دیگری پی میبرد که آن اشکالی ندارد.
بسیاری از تولیدات در اجتماع غربی، همانطور که ممکن است بدانید، از تبلیغات زیادی استفاده نمیکنند-- برخی حتی کلاً از هیچ تبلیغ تلویزیونی استفاده نمیکنند. آنها در نسخهی آگهیشان توضیح روشنی از اینکه اجرا شامل چه چیزهایی است ارائه نمیدهند، و حتی فقط چند کلمه مینویسند، شاید چند تصویر مبهم اضافه کنند، و گرچه این نوع از آگهی است اما مؤثر است. آنگاه درمقایسه با آن، آگهیهای شن یون واقعاً [اطلاعات] بسیار زیادی را بیان میکنند، آیا درست نیست؟ همانطور که بهخوبی میدانید، این صحت دارد. هیچ نمایش دیگری چنین جزئیات و ارائهی دقیقی را بهکار نمیبرد، و با این حال برخی از شاگردانمان هنوز فکر میکنند که کافی نیست؛ برخی حتی فکر میکنند که باید در یک آگهی کل تولید را به تصویر بکشید تا مؤثر باشد. این ممکن نیست. و این برای آگهیها برای فیلمها نیز صحت دارد. اگر خیلی با جزئیات آن را درست کنید، مردم نخواهند آمد ببینند، چراکه فکر خواهند کرد که هماکنون همهی آن را میدانند. در رابطه با بسیاری از افراد، فقط زمانی یک تجربهی نو و تازهای خواهند داشت که در چیزی شرکت کنند که هیچچیزی دربارهی آن نمیدانند، و فقط آنگاه آن جالبتوجه است، و فقط آنگاه شیفتهی آن میشوند. بنابراین اگر آگهیهای شما خیلی با جزئیات باشد درواقع اثر بدی خواهد داشت. این برخلاف چیزی است که شما فکر میکنید-- اینکه فقط اگر کل شکوه آن را بهتصویر بکشید مردم خواهند آمد. اگر مردم هماکنون دربارهی تمام آن آگاه باشند، درواقع نخواهند آمد که ببینند.
آنگاه تمامی سختیهایی که برای فروش بلیتها داشتید به چه حساب میآید؟ این فقط موضوعی از مطالب تبلیغاتی شما نیست. پس موضوع چیست؟ این باید همراه با بنیانهای فرهنگی بلندمدتی که مردم دارند، همینطور درجهی آشنایی آنها با فرهنگ دیگر انجام شود. هر شرکت رقص باله در ایالات متحده، یا شرکت رقص بالهی هر مکانی در غرب، یا هر شرکت نمایشی را درنظر بگیرید، و [خواهید دید که] اکثریت امریکاییها آن را میشناسند، حتی بسیاری میدانند که اجراکنندگان اصلی چه کسانی هستند. آنها حتی میدانند در چه مناسبتی چه کسی اجرا خواهد داشت. تمام کاری که نیاز است انجام دهند این است که آگهی سادهای منتشر کنند و مردم خواهند آمد-- فقط یک آگهی ساده. این چیزی نیست که شن یون بتواند درحال حاضر انجام دهد، چراکه بسیاری از افراد هنوز نمیدانند شن یون چه کسی است. ما میدانیم که اجرای ما بهترین است، اما مردم عادی نمیدانند. علاوه بر آن، مدتی طولانی است که حکچ شرور بهطور سازماندادهشدهای فرهنگ چین را نابود کرده است و تقریباً هر شرکتی که از سرزمین چین به غرب میآید تا اجرا داشته باشد یک چیز درهم و برهم بوده است. افراد سرزمین چین، با فرهنگ ناقص شدهشان، به اشتباه فکر میکنند که غربیها فقط اگر مخلوط بزرگی از همه چیز را ارائه دهید میخواهند اجرای شما را ببینند. چیزی که مردم چینی درک نمیکنند، درحالی که زیربار فرهنگ حکچ بودهاند، این است که روح شیطانی حکچ با قصد و نیت، درحال کنترل مردم چینی است و باعث میشود که فرهنگ خودشان را خراب کنند، از مردم چینی استفاده میکند تا بهطور بینالمللی تصویر چینیها را خراب کنند. بنابراین چیزی که آنها ارائه میکنند واقعاً ضعیف است. برای مثال، در رقصشان همه چیز را با هم مخلوط میکنند، مانند رقص باله، رقص چینی، رقص مدرن، و رقص معاصر، مخلوط درهم بزرگی میسازند. در اجتماع غربی مردم واقعاً تحمل کمی برای این چیزها دارند. و سپس این واقعیت وجود دارد که برخی تکنیکهای بیان احساسات را یاد میگیرند که توسط تفکر مدرنیست در غرب تولید شدند، و با این حال آنها نمیتوانند واجد شرایط اجراها یا انگیزههایی باشند که آن هنرمندان غیرطبیعی در غرب دارند. و این هنرمندانی که سعی میکنند از طریق "مدرن" شدن محبوب شوند، نمیدانند که در اجتماع غربی، آن چیزهای مدرنیست جریان اصلی نیستند. این باعث شده است که غربیها هرگز تأثیر خوبی از اجراهای چینی نداشته باشند، و این یک مانعی برای شن یون ایجاد میکند.
بنابراین اینطور نیست که شما مطالب تبلیغاتی را به میزان کافی ارائه و منتشر نکردهاید. درنظر بگیرید که سال گذشته در منطقهی متروپولیتن نیویورک، مردم، شامل افرادی که در مجاورت نیوجرسی و کنیکتیکوت بودند، هر یک حداقل پنج بار مطالب تبلیغاتی شما را دیدند. آنگاه چرا افرادی بیشتری نیامدند تا اجراهای شما را ببینند؟ مردم نمیدانستند چه چیزی را اجرا میکنید. آنها آگاه شدند که شرکت شما درحال آمدن بود، و دربارهی نمایش آگاه بودند، اما، نمیدانستند چه چیزی را میخواستید اجرا کنید یا کیفیت آن چگونه بود. پس فقط یک راهحل برای ما وجود دارد، یعنی، ازطریق ارائهی نمایشی که کیفیت آن بالا باشد و محتوای آن هر سال فقط بهتر شود در بازار نفوذ کنیم. درواقع، نمایشها درحال حاضر تأثیری روی اجتماع داشته است، و بهطور پیوسته علاقمندی درحال ظهور بوده است؛ پس از اینکه کسی آن را میبیند و از آن خوشش میآید، همه جا با مردم دربارهی آن صحبت میکند. اما، بهخاطر اینکه شن یون فقط در این اواخر پدیدار شده است، و بهخاطر اینکه آنچه که در مقابل ما قرار دارد دنیایی است با میلیاردها نفر، اگر بخواهیم تأثیر آن را بهطور وسیعی بیشتر سازیم، به روندی نیاز خواهد داشت. بههر حال، قدرت اجراهای درخشان شن یون درحال حاضر قابلتوجه است، و تأثیر آن عظیم است. روزی چیزها آسانتر خواهد بود، و روزی نیاز نخواهیم داشت که تلاش زیادی را صرف آگهی یا کلیپهای ویدئویی تبلیغاتی کنیم. در آن زمان فقط چند کلمه مورد نیاز خواهد بود-- شن یون درحال آمدن است"-- و مردم خواهند آمد. ( همه میخندند، تشویق) قطعاً اینطور خواهد بود. اما، درحالی که ما هنوز در روند رسیدن به آن مرحله هستیم، شما نمیتوانید کیفیت در مطالب و آگهیهایتان را نادیده بگیرید. آن را نادیده نگیرید-- خواه یک ویدئوی تبلیغاتی باشد، نوشتهی شما باشد و غیره. مبادرت به کار جدید کردن همیشه سخت است. بدون توجه به اینکه چه چیزی است، اولین قدمها همیشه سخت است. مطمئن باشید که آنها را باهم بهخوبی بپیمایید.
مرید: درخصوص اینکه رسانههای ما دربارهی اموری که جاذبهی وسیع دارند گزارش تهیه میکنند، آیا چیزی که در ذهن دارید آن نوعی از چیزها است که همراه با وابستگیهای مردم عادی میروند و برای افرادی که ارزشهای اخلاقی آنها افول کرده است جاذبه دارند؟ یا به نوعی از چیزها اشاره میکردید که واقعاً باید لذت ببرند...؟
استاد: استاندارد تعیین شدهای برای اینکه مردم چه چیزی را دوست دارند وجود ندارد. وقتی هر کاری خوب انجام شود، مردم آن را دوست دارند. آن به کیفیت مربوط میشود. برخی از افراد چیزهای تند را دوست دارند، برخی تلخ، برخی شیرین، و برخی ترش، چراکه ذائقههای متفاوتی دارند. وقتی مردم برای مدتی طولانی در اجتماع زندگی میکنند، نگرشهای خود نسبت به مسائل و آنچه که دوست دارند را شکل میدهند و هر کسی ذائقهی متفاوتی دارد. اما نگذارید این واقعیت شما را تحت تأثیر قرار دهد. شما میدانید که آنچه که اجرای شن یون دربردارد واقعاً مهم است، بنابراین مردم به من میگویند، "چرا شیائوپین [نمایشهای کوتاه] را شامل نمیکنید؟" "چرا شیانگشنگ [گفتگوی کمدی] را ندارید؟" "چرا آوازهای مردمی را شامل نمیکنید؟" "چرا اکروباتیک را ندارید؟" "چرا این را ندارید، چرا آن را ندارید...؟" یک چیز هست که بینهایت دربارهی آن روشن هستم، و این است که، هر کاری که انجام میدهید، اگر خوب انجام دهید، مردم آن را دوست خواهند داشت. وقتی انتخاب میکنید از چه چیزی استفاده کنید، مخاطبتان را درنظر بگیرید و بپرسید که آیا یک شکل هنری مشخص درجهی اول است یا چیزی خام است. چرا من از آواز و رقص استفاده کردهام؟ زیرا آواز و رقص مانع زبانی ندارند، و موانع فرهنگی یا قومی ندارند، و هر کسی میتواند آن را درک کند. آنگاه درنظر بگیرید قرار بود ما از نمایش کوتاه شیائوپین استفاده کنیم، تمام آن گروههایی که چینی را نمیفهمند چه میشنیدند؟ بسیاری از انواع هنرها ذاتاً به جاذبهی آنها محدود میشود. فقط آواز و رقص چیزی هستند که هر کسی میتواند بپذیرد و آن را قابل فهم بیابد.
گاهی اوقات نمیتوانم کاری کنم جز اینکه مشاهده کنم چگونه هر روز افرادی پیرامون من وجود دارند که نگرشهای خود را بیان میکنند، این را اظهار میدارند، سپس آن، بعد این ... در آن زمانها فکر میکنم: شاید من تنها کسی باشم که میتواند تمام اینها را اداره کند، من میدانم که درحال انجام چه کاری هستم و همچنین آینده چه چیزی را ادامه میدهد (همه میخندند)، و اگر هر کسی جای من بود یک آشفتگی میبود، چراکه نمیتوانستند تمام اینها را اداره کنند. (همه می خندند، تشویق)
آن مرا به یاد رسانهای که مریدان دافا درحال ادارهی آن هستند میاندازد. وقتی مریدان دافا درحال انجام کاری هستند، مطمئناً همیشه افراد زیادی بغل گوش آنها هستند که نظراتشان را بیان میکنند، تودهی بزرگی از پیشنهادات را مطرح میکنند-- "آن را به این یا آن شکل، به آن یا این شکل انجام دهید..." ( استاد میخندند، بقیه میخندند) آنهایی که درگیر پروژههای [رسانه] هستند همیشه فکر میکنند که مدیریت مشکلاتی دارد، درحالی که آنهایی که درگیر مدیریت هستند همیشه فکر میکنند که دیگران خیلی همکاری نمیکنند. اما درواقع، مریدان دافا باید ابتدا بدون توجه به موقعیت، دیگران را درنظر بگیرند، و خود را جای آن شخص دیگر بگذارند، و به تصویر کلی نگاه کنند. آنگاه خواهید دانست چهکار کنید. دربارهی این فکر کنید که شخص دیگر ممکن است از کجا آمده باشد، ببینید آیا میتوانید به تصویر کلی نگاه کنید، و آنگاه خواهید دانست که چهکار کنید.
مرید: آیا اجرای شن یون میتواند در هنگ کنک بهصورت فیلم به نمایش دربیاید؟ همچنین، آیا در تایوان انتیدیتیوی میتواند روی این کار کند که یک ایستگاه تلویزیونی عمومی شود.
استاد: خیر، اجرای شن یون نمیتواند بهصورت فیلم نمایش داده شود. به شکلی که در صحنه جلب توجه میکند نمیبود، و در نجات مردم آنقدر مؤثر نمیبود. درخصوص این پرسش که ایستگاه باید چهکار کند، این با خود شما است که تصمیم بگیرید. وقتی شنیدم که مریدان دافای تایوان یک ایستگاه را راهاندازی کردهاند و اینکه منابع از اینجا در ایالات متحده بهتر است خوشحال شدم. اما بعد از آن شنیدم که نخواستید دیگر آن را انجام دهید. از آنجا که هر چه باشد این اعتباربخشی شما به فا است، آن برای شما گذاشته شده است که اگر میخواهید انجام دهید، و اگر نمیخواهید، مجبور نیستید. هرچه باشد این چیزی بود که در ابتدا میخواستید انجام دهید. اما فکر میکنم نباید عزمتان خیلی کم باشد. چه چیزی است که باعث میشود فکر کنید نمیتوانید بهخوبی انجام دهید یا خوب همکاری کنید؟ چرا نمیتوانید سخت کار کنید تا اطمینان حاصل کنید که از نظر مالی ایستگاه بهاندازهی کافی استوار است که به اجرا ادامه دهد؟ در اجتماع غربی مریدان دافای چینی ما درحال حاضر محروم و بیبهره هستند [و با این حال هنوز کارها را به انجام میرسانند]، بنابراین چگونه میتواند اینگونه باشد که شما نتوانید در حیاطخلوت خودتان بهخوبی انجام دهید؟ مردم عادی میتوانند یک ایستگاه را بهخوبی اداره کنند، اما شما فکر میکنید که نمیتوانید؟ چیزهایی که شما پخش میکنید برای مردم عادی جاذبه دارد، چیزهایی هستند که دیگران بهاندازهی کافی شهامت ندارند گزارش کنند، و مورد پسند افرادی که آنها را میبینند است، بنابراین چه چیزی در مورد آن وجود دارد که خوب نباشد؟ البته وقتی بهدنبال راهحل میگردید تغییر مسیر ندهید. وقتی در مورد مسائل کاملاً فکر کردهاید و به این نتیجه رسیدهاید که میخواهید کاری انجام دهید، پس به پیش بروید و آن را انجام دهید. و اگر واقعاً نمیتوانید آن را به انجام برسانید، آنگاه رویکرد دیگری را امتحان کنید. این خوب است. فکر میکنم که وقتی مریدان دافا کاری را انجام میدهند باید آن را تا پایان به انجام برسانند. اگر نیمی از توان خود را صرف کنید، یا نیمی از مسیر تزکیهی خود را بپیمایید، و پس از آن برگردید و دوباره از اول شروع کنید، آنگاه این واقعاً یک هدر رفتن بوده است. زمان محدود است.
مرید: مریدان جوان زیادی در بین افرادی که کار رسانه را انجام میدهند وجود دارند. بهخاطر اینکه به درجهی مناسب نزدیکی و دوستی بین مردان و زنان پی نبردهاند، این مسئله تزکیهی خودشان و چیزهای پیرامون آنها را بسیار بیثبات ساخته است.
استاد: این واقعاً چیزی است باید مواظب آن بود. اگر مریدان دافا در این خصوص خوب عمل نکنند، اگر نتوانند این آزمون را بگذرانند، یا اگر مسیرشان را بهخوبی نپیمایند، آنگاه خودشان و مریدان دافا بهصورت کل را بدنام کردهاند. نمیخواهم زیاد در اینباره بگویم؛ تاکنون بیش از حد کفایت قبلاً گفتهام. به این توجه کنید. رسانهها در سرزمین چین دوست دارند که این نوع چیز ننگین را مورد توجه همگان قرار دهند، چراکه شیطان میخواهد مردم چین را فاسد کند و آنها را غیرقابل نجات سازد. هدف شیطان کاملاً روشن است: اینکه ببینند آیا خدایان هنوز خود را به زحمت میاندازند چنین افرادی را نجات دهند. پس شما، بهعنوان مریدان دافا، چگونه قرار است باعث شوید مردم دیگر خوب عمل کنند اگر خودتان از عهدهی این برنیایید که خوب عمل کنید؟ چگونه قرار است آنها را نجات دهید؟
مرید: بسیاری از ما که درگیر کار رسانه هستیم مجبوریم که در شغل عادی، بهخوبی شرکت کنیم، که برای ما سخت میسازد که تمام تلاشمان را روی چرخاندن رسانه بگذاریم.
استاد: این وضعیتِ تقریباً هر کسی که اینجا نشسته است میباشد. هر کسی درحال انجام آن به این شکل است. این فقط موضوعی است از اینکه از وقتتان بهخوبی استفاده کنید، از اینکه آن را بهخوبی مدیریت کنید. این شرایطی است که در مقابل ما قرار دارد، مگر اینکه راهی داشته باشید که مشکل امرار معاش را حل کند یا کارمند تماموقت شوید. درواقع به ایستگاه گفتهام که آن افرادی که تماموقت روی فروش آگهی کار میکنند میتوانند دستمزد منظم داشته باشند. یعنی، ما آن را از طریق درنظر گرفتن آن بهعنوان یک شغل رسمی انجام میدهیم، اجازه میدهیم افراد بدون نگرانی این کار را انجام دهند-- مجبوریم این مسیر را به یک واقعیت تبدیل کنیم. دیگر ابتکارات میتوانند همینطور باشند اگر شرایط اجازه دهد. اما اگر اجازه ندهد، آنگاه نمیتوانید آن را انجام دهید.
شما همگی از تأثیری که اجرای هنرهای شن یون درحال حاضر دارد آگاه هستید، و آن را دیدهاید؛ حتی اگر هزاران نفر باشند که شرکت میکنند، وقتی ترک میکنند، تغییر کردهاند. این نوع از نیتجهی فوری چیزی نیست که تلاشهای دیگرمان در روشنگری حقیقت بتواند تحت شرایط عادی به آن برسد؛ حداقل درحال حاضر به این سطح نرسیدهاند، چه رسد درمقایسه با اندازهی حضار شن یون. اما نمایشی که توسط یک شرکت اجرای هنرها به صحنه آورده میشود میتواند. یک شرکت اجرای هنرها میتواند آن تأثیر بزرگ را داشته باشد، اما، البته برای اینکه آن انجام شود بسیاری از چیزها اول باید خوب انجام شوند. این باعث شده است که برخی از افراد نتیجهگیری کنند که پس ما باید فقط روی راهاندازی شرکتهای جدیدِ بیشتری تمرکز کنیم-- "بیایید همگی روی این کار کنیم." اما این عملی نیست. همانطور که میتوانید تصور کنید، این باعث مشکلاتی درخصوص منابع مالی، مادی، و انسانی میشود. اجرا کنندگان [شن یون] را میبینید، آن افراد جوان، شرایط بسیار زیادی برای این دارند، و مهارتهای هنریشان به میزان شگفتانگیزی بهتر میشود. شاگردان فی تیان نیز در درسهای دانشگاهی خودشان واقعاً خوب عمل کردهاند-- در منطقهی بخش شمالی نیویورک، در آزمونهای استاندارد شده، نمرههایشان در بین برترینها بود. ( تشویق) و این فقط مطالعات آکادمیک آنها نیست که در آنها سرآمد بودهاند. آنها در هنرشان بسیار سخت آموزش میبینند، و مهارتهایشان خیلی سریع رشد کرده است؛ درحال حاضر [مهارتهای] آنان بهتر از [مهارتهای] حرفهایهای متوسط است. و در مدت زمان کوتاهی به آن نائل شدهاند. بنابراین، آن چه چیزی میگوید؟ از یک سو، آنان مریدان دافا هستند. دوم اینکه آنان اساتید ممتاز هستند-- خواه اساتید آکادمیک باشند، اساتید رقص، یا اساتید موسیقی باشند. این اساتید بهطور کامل از مشاغل خود بیرون آمدهاند فقط برای اینکه آنجا کار کنند، و هر روزه در تمام مدت روز آموزش میدهند. اگر این مریدان دافا برای مدت زمانی طولانی اینگونه ادامه دهند، عملی نخواهد بود، چراکه آنان زندگی و خانواده دارند. همانطور که میدانید، پروژههای دیگر، در وقت فراغت شخص انجام میشوند، که شخص قادر است وظایف خود در منزل را به انجام برساند و همزمان فعالیتهای دافا را به انجام برساند، و چیزی تحت تأثیر قرار نمیگیرد. اما برای این افرد اینطور نیست. بنابراین، نیاز دارند که حقوق رسمی دریافت کنند. اگر اجرا کنندگان جوان را در تصویر شامل کنیم، هزینهها زیاد هستند. با این حالت که هزینههای هر اجرا آنچه که هست باشد، و با افرادی که درحال حاضر درگیر هستند که به صدها میرسد، اگر میخواستیم سعی کنیم تا حقوق بپردازیم ابزار را نداشتیم. بنابراین مایلیم حمایت بیرونی بگیریم، و برای این تأثیر یک دفتر شن یون تأسیس کردهایم که میتواند بهطور مشخص از شرکتها و مؤسسات حکومتی درخواست کمک کند، چراکه این کاری است که شرکتهای دیگرِ اجرا انجام میدهند. واقعاً راحت نیست که آن را به انجام رساند. هیچ دربارهی این واقعیت که افراد درحال دیدن ذرهای سود هستند فکر نکنید. این هنوز از حد کفایت بسیار دور است.
مرید: یک شخص عادی بود که پس از دیدن اجرای شن یون مطالب تبلیغاتی شرکت را با خود به سرزمین چین برد. چند روز پیش از چین برگشت و گفت که بیش از چهل چیز دربارهی فالون گونگ را پخش کرده است. از من خواست که درودش را به استاد برسانم.
استاد: همانطور که عوامل شیطانی بهطور فزایندهای درحال از بین رفتن هستند، مردم بهطور فزایندهای رها میشوند. مردم پس از اینکه بیدار میشوند خودشان مسائل را تحلیل میکنند، و ماهیت آزار و شکنجه و حزب شرور را خواهند دید. بلافاصله قادر خواهند بود که بگویند کدامیک خوب و کدامیک بد است. هر چهقدر ارزشهای اخلاقی مردم ممکن است فرو رفته باشد، هنوز هم هرچه باشد قدرت استدلال و تفکر را دارند، و هنوز قادر هستند خوب را از بد تشخیص دهند. مردم بهتدریج بیدار خواهند شد.
مرید: هماکنون اظهار شده است که اپک تایمز از نظر مالی سربهسر شده است. بنابراین درخصوص جنبهی تجاری انتیدیتیوی، مریدان دافا در ایستگاه چگونه باید اهداف خود را ترسیم کنند؟
استاد: جزئیات، هنوز چیزهایی هستند که خود شما باید روی آنها کار کنید. چیزهایی که خیلی خاص هستند را از استاد نپرسید. بهخوبی با هم کار کنید. من با هماهنگکنندگان نیز صحبت کردهام، بنابراین آنها میدانند که باید چه کاری انجام شود.
فکر می کنم که بیشتر نخواهم گفت. مایلم که وقت را برای بحث و گفتگو به شما بدهم. هرچه باشد، امروز یک کنفرانس فا نیست. (همه میخندند) اینجا هستم تا برخی از پرسشهای فوریای که ممکن است داشته باشید را رفع کنم. این تمام چیزی است که خواهم گفت. از همگی شما تشکر میکنم! ( تشویق پرشور)