لی هنگجی، ۷ ژوئن ۲۰۰۹
صبح بخیر! (مریدان: صبح بخیر، استاد!)
شما سخت کار کردهاید! (مریدان: استاد سخت کار کرده است!)
بسیار خوشحال هستم که همگی شما را میبینم، چراکه همدیگر را بیش از یکسال ندیدهایم. ( تشویق گرم) من از اینکه خیلی زیاد سخنرانی کنم عمداً اجتناب کردهام، زیرا آگاه هستم که هر چه بیشتر دربارهی چیزی صحبت کنم، سختی بیشتری برای تزکیهتان خواهد آورد و عناصر نیروهای کهن دردسر بیشتری درست خواهند کرد. فا آموزش داده شده است، و استاد به شما گفته است که تا وقتیکه با این فا در تزکیه ثابتقدم باشید، همه چیز متعلق به شما خواهد بود. این قطعاً اینطور است، بنابراین تا وقتیکه بهطور جدی آنرا مطالعه کنید، مانند این است که بهطور مستقیم آموزش دهم. بنابراین با سبک و سنگین کردن این موضوع، تصمیم گرفتم که بهتر است با تکرار کمتری صحبت کنم، برای شما فرصتهای بیشتری برای رشد بگذارم، تا به بینشهای خودتان برسید، و مسیر خودتان را بپیمایید. وقتی فا را بهطور غیرمکرری آموزش میدهم، آنچه که مرا بیش از همه نگران میکند سختیها یا آزمونهای سختی که با آنها مواجه میشوید و آگاه هستید که کاملاً سخت میباشد نیست. آنها سختترین چیز نیستند؛ هرچه باشد، هرچهقدر سختیِ دشواری باشد، پس از اینکه به پایان آن برسید تمام میشود، و در آن مرحله مسائل برای شما روشن هستند. بلکه، بهطور آرام تزکیه کردن در تنهاییِ خالی از امید، قادر نبودن به دیدن امید، از همه سختتر است. انجام هر شکلِ تزکیه، مستلزم گذر از آزمایشی مانند این و مسیری با این ویژگیها است. فقط اگر شخص بتواند ثبات قدم داشته باشد و بهطور پیوسته بهپیش برود، به منزلهی کوشا بودن واقعی است. راحت است که دربارهی آن صحبت کرد، اما به عمل گذاشتن آن فوقالعاده سخت است. این دلیل آن است که چرا گفته میشود همیشه طوری تزکیه کردن که انگار تازه شروع کردهاید مطمئناً به رسیدن به نهایتِ مرتبهتان منجر میشود.
شما همگی دیدهاید که در اجتماع امروزی چیزهای منفی فراوان هستند، و آنها وابستگیهای افراد را تحریک میکنند و بر ذهن و روح آنها تأثیر میگذارند، بهطور پیوسته مردم دنیا را به سمت پایین میکشند. این وحشتناک است. مریدان دافا موجودات بشریِ تزکیهکننده هستند، نه خدایانی که تزکیه میکنند، و بنابراین بهعنوان افرادی که تزکیه میکنند، تا حدودی مورد تداخل قرار میگیرند. اگر نتوانند خود را بهخوبی اداره کنند، آنگاه دقیقاً مردم عادی هستند؛ و وقتی مورد تداخل قرار بگیرند، رفتارشان بیشتر شبیه رفتار مردم عادی خواهد بود. برخی از شاگردان زیاد با آزمونهای سخت مواجه نشدهاند و بهتدریج شل شدهاند. این بدین معنی است که وابستگیهایی به وسوسههای گوناگون اجتماع عادی شکل دادهاند، و توسط دام و اغوای آن پایین کشیده شدهاند. البته افراد مختلف همانطور که تزکیه میکنند افکار بشری مختلفی دارند و کیفیت مادرزادی آنها مختلف است، درست همانطور که نگرش آنها به تزکیه، طبیعتاً، متفاوت است. باارزشترین چیز این است که درحالی که در این شرایط طاقتفرسا هستید، تحت فشار هستید و قادر نیستید امیدی ببینید، از عهدهی آن برآیید تا بهطور پیوسته پیشرفت کنید. این باارزشترین و بزرگترین چیز است.
من پی بردهام که بسیاری از شاگردان، در این دورهی زمانی که نتوانستند مرا ببینند، نسبتاً شل شدند و با خودشان جدی نبودند. تزکیه واقعاً چیزی باوقار است. از زمان خلق دنیا دو زمین گذشته است، و این تاریخ بسیار طولانی کهن تماماً وجود داشته تا چشم بهراه لحظهی پایانی که امروز است باشد. همانطور که خدایان آن را میبینند، این زمان، درحقیقت، چیزی نیست جز یک چشم بههم زدن یا یک حرکت دست. اما در این بُعد انسان، آن روندی لازم دارد که زمان میبُرد. هر اندازه که چیزی در بُعد بشری زمان ببرد، هنوز هم برای خدایان چیزی جز یک چشم بههم زدن نیست. سالهای زیادی نیاز است تا در این مکان بشری سپری شود، و همانطور که زمان طولانی میشود، برخی از شاگردان مستعد این هستند که کمتر کوشا شوند و کمی شل شوند. شما باید درخصوص این مشکل مراقب باشید. فکر میکنم تا وقتی که از این پس به آن توجه کنید خوب خواهید بود. با نگاه از زاویهای دیگر، مسیری که پیمودهاید و تمام چیزهایی که با آنها مواجه شدهاید و از میان آنها گذشتهاید، درخصوص گسترش وسیع دافا و اعمال تزکیهکنندگانمان-- هیچیک از آنها بهصورت تصادفی ممکن نیست. مردم عادی هرگز شانس این را نداشتند که تمام چیزهایی که شما از میان آنها گذشتهاید را تجربه کنند. آشکار شدن رخدادی به این عظمت در دنیای بشری بههیچ شکلی نمیتوانست تصادفی باشد. کمی دربارهی این بیندیشید و خواهید دید که آن واقعاً عادی نیست. از آنجا که در طول سالهای زیادی با موفقیت به انجام رساندهاید، چرا نمیتوانید در آخرین قدم سفر بهخوبی عمل کنید؟ اینکه نتوانید در تزکیه کوشا باشید درواقع چیزی بیاهمیت نیست. لحظهای که شل شوید، توسط تفکر بشری بهسوی دیگری هدایت میشوید و یک پسروی، یا مسیر غیرمستقیم را برمیگزینید و همانطور که به فا اعتبار میبخشید و حقایق را روشن میکنید، بهطور ضعیفی با یکدیگر همکاری میکنید.
هریک از پروژههای مریدان دافا که حقایق را روشن میکنند و مردم را نجات میدهند داوطلبانه و خودسازماندهی شده بوده و برای اعتباربخشی به فا میباشند، و آنچه را که به انجام رساندهاید را دیدهاید. نهادهای رسانهای و شبکههایی که مریدان دافا ساختهاند، و تمام چیزهایی که به انجام رساندهاید، ترس بر عناصر شیطانی وارد میسازد. حکچ شرور کل دستگاه حکومت چین را بسیج کرده است -- نه تنها سازمانهای تبلیغاتی خود را -- و در نتیجه، تمامی ابتکارات روابط برونمرزی در خارج از کشور راکد شده است. آن صرفاً برای آزار و شکنجهی فالون گونگ وجود دارد. همانطور که مریدان دافا حقایق را روشن میکنند، آنها واقعاً طوری به آن میپردازند که یک نفر مقابل صد نفر یا حتی یک نفر مقابل هزار نفر قرار دارد، و این رنج و سختی را که شیطان ایجاد کرده و مریدان دافا را هدف قرار داده، بهطور مؤثری افشا میکنند. در چند دههی اخیر، حکچ شرور همیشه یک نظم و آرامش و رونق و شکوفایی ظاهری و ساختگی درست کرده تا دنیا را وادار کند به اینکه مشروعیت حکومت حزب شرور را بهرسمیت بشناسند. درحال حاضر، شیطان در بُعدهای دیگر بهطور بدی لت و پار شده است و توانایی آن در کنترل کردن مردم ضعیف شده است. بنابراین، برای مریدان دافا، بهطور کلی امور حتی آسانتر و راحتتر شده است. اما همانطور که امور راحتتر میشود، فشار کاهش مییابد؛ و وقتی فشار کاهش مییابد، گرایش این وجود دارد که به میلی برای راحتی منجر شود، به خواستن کمی سهولت بیشتر، به کمی شل شدن، و در طلب مقداری آرامش بودن. اما حقیقت این است که، زندگی هر مرید دافا، شبیه حلقههای یک زنجیر، بهطور محکمی به تزکیهاش پیوند خورده است. بنابراین وقتی خودتان را شل کنید، بهمنزلهی شل شدن در تزکیهتان است.
برخی از مریدان دافا درحال کار کردن روی پروژههایی بهمنظور نجات مردم هستند، و آنها مشغول بوده و بهسختی کار میکنند. از همهی اینها آگاه هستم. و میدانم برخی از مریدان دافا وقت کمی برای استراحت دارند، و با چالشهای فراوانی مواجه هستند. اما هرچه باشد، آیا امروز آن چیزی نیست که به انتظار آن بودهاید؟ خواه در تاریخ پیمانی بسته باشید یا مشخصاً برای این امر آمده باشید، آنچه که در این لحظه، امروز، مقابل ما قرار دارد چیزی است که مریدان دافا قرار است انجام دهند و مدتها به انتظار آن بودهاند. با اینکه آنچه درحال انجام آن هستید نجات مردم است، اما بههرحال درحال تزکیهی خودتان نیز میباشید، و ازاینرو آنچه که در این محیط بشری متجلی میشود بهطور کامل خداییگونه نخواهد بود. اگر مردم دنیا میتوانستند ظاهر خدایی شما و شگفتیهای آنچه که انجام میدهید را ببینند، جادوی توهمی را که، این را مکان بشریِ عادی میسازد، میشکست. در این حالت چنین چیزی که مریدان دافا تزکیه کنند یا مردم را نجات دهند وجود نمیداشت، و سختیها ناپدید میشد. و بدون آن چیزها، تزکیهی شما کمتر مقدس میشد. بنابراین برای این دلیل است که شما اینطور بهنظر میرسید که موجودات بشری عادی باشید. و چیزی بیشتر از این نکته نیز وجود دارد. همانطور که گفتم، این نوع محیط تزکیه، که شخص نمیتواند ببیند که چه چیزی پیش روی او قرار دارد و شخص در تنهاییِ بهدرازا کشیدهشدهای غرق شده است، سختترین چیز برای تحمل کردن است، و بیشترین احتمال وجود دارد که منجر به شل شدن شخص شود. این بزرگترین آزمایش در تزکیه است.
البته عوامل شیطانی در سرزمین چین هنوز هم در برخی از مناطق کاملاً لگامگسیخته هستند. گرچه اکثریت عوامل بد پاکسازی شدهاند، اما در برخی از مناطق و در حالتهای خاصی، آنها هنوز هم میتوانند از عهدهی این برآیند که افراد بد را کنترل کنند و به روشهای شرارتآمیزی عمل کنند. بنابراین، بخشی از شاگردانمان وقتی شروع به انجام کارهایی میکنند، واقعاً مقدار زیادی فشار احساس میکنند. این در خارج از چین نیز صحت دارد؛ یعنی، آن افرادی که واقعاً در خط مقدم کارها قرار دارند این فشار را احساس خواهند کرد. بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، و بدون توجه به اینکه در چه نوع محیطی هستند، تمامی مریدان دافا نیاز دارند که بهخوبی عمل کنند.
دیروز، با مریدان دافایمان از انتیدیتیوی درخصوص برخی از وضعیتهای قریبالوقوع صحبت کردم. درحال حاضر چیز دیگری که همگی از آن آگاه هستید، این است که شاگردانی که کوشا نبودهاند-- افرادی که برای مدتزمانی طولانی قدم پیش نگذاشتند و خیلی عقب افتادند-- همانطور که شرایط تغییر کرده است، شروع کردهاند که بهطور پیوسته قدم پیش گذارند. در سرزمین چین، تعدادی از مریدان دافا از مناطقی که شدت فشار زیاد بوده و شدیدترین آزار و شکنجه را داشتند، پس از اینکه مدت زمان زیادی نتوانستند قدم پیش گذارند، قدم پیش گذاشتهاند. برخی از افرادی نیز هستند که از چین به اینجا آمدهاند، و زمانیکه سعی کردند با مریدان دافای خارج از چین باهم کار کنند تضادها پدیدار شده است. این باعث شده است که مریدان دافای سراسر دنیا احساس کنند که امور پیچیدهتر شدهاند. بههر حال دلیل اصلی این مسئله چیزی بهجز حالت تزکیهشان میباشد.
افکار و تصوراتی که افراد سرزمین چین دارند تحت تأثیر فرهنگ حکچ شرور شکل گرفته است. مفاهیم آنها، ذهنیت، روش زندگی و رفتار روزانهشان همگی تحت چنین شرایطی شکل گرفته اند. مردم در اجتماع غربی یا افراد در جوامعی که توسط حزب کمونیست شرور حکومت نمیشوند به شکلی بشری که طبیعی است زندگی میکنند، به حالتی که تفاوت بین افراد فقط [تفاوت] فرهنگی است. در یک جامعهی طبیعی مانند این، مردم روش عادی زندگی را دارند که به حفظ آرامش، مهربان و گشادهفکر بودن و گارد نگرفتن در مقابل افراد دیگر ارزش میگذارند. این عادی است، و قبل از پدیدار شدن حزب شرور، مردم چین نیز اینگونه بودند. اما در اجتماع چین امروزه، حکچ شرور بهطور پیوسته از دروغ، کینه و "کشمکش و مبارزه" استفاده میکند تا مردم را از تولد تا بزرگسالی آموزش دهد. بهطور بیپایانی اصول اشتباه را بهکار میبرد تا مردم را تعلیم دهد، و همیشه این کار را براساس نیازهایش انجام میدهد، به این منجر میشود که همانطور که رفتار روزانهی مردم بیشتر جایگزین میشود، رفتار آنها بیشتر و بیشتر همسو با آنچه که آن میخواهد شود. برخی از افراد در سرزمین چین هنوز دربارهی سنتهای قدما صحبت میکنند، و تعدادی کمی نیز هنوز ارزشهای سنتی را دارا هستند. وجود چنین افرادی آن چیزی بود که به انقلاب فرهنگی منجر شد، و این دلیل آن است که چرا آنجا همه نوع جنبشهای سیاسی وجود داشته، تا بهطور پیوسته سنتهای مردم چین را بکوبانند و نابود کنند. جوانان امروزی فقط در میان فرهنگ حزب و دروغها رشد کردهاند، و ذهنیتی که در میان آن دروغها شکل دادهاند، همینطور رفتارشان و چگونگی پرداختن به امور، در تضادی آشکار با ذهنیت و رفتار افرادی از ملیتهای دیگر میباشند. در جوامع دیگر، وقتی دو نفر به هم میرسند، میتوانند بهطوری باز در مورد هر چیزی با هم صحبت کنند، و حتی اگر قبلاً یکدیگر را نشناخته باشند، قادرند صادقانه و صمیمی صحبت کنند. این برای افراد در سرزمین چین غیرممکن است. بنابراین، شاگردانی که از سرزمین چین آمدهاند نسبت به افراد خارج از چین بهطور متفاوتی کارها را انجام میدهند و با دیگران تعامل میکنند. شاگردان خارج از چین شاگردان آنجا را درک نمیکنند، و نمیتوانند آنچه را که میگویند و انجام میدهند درک کنند، متعجب میشوند، "چطور میتوانند کارها را به این شکل انجام دهند؟ چرا این شخص اینقدر عجیب و غریب است؟" واقعیت این است که مردم چین که در مبارزات سیاسی متعدد توسط حزب شرور وادار شدند در مقابل هم "کشمکش و مبارزه" کنند و یکدیگر را متهم کنند، پس از تجربهی چنین آزار و شکنجهای، به زورِ عادت خود را بستهاند؛ و مخصوصاً درطول آزار و شکنجهی مریدان دافا اینگونه بوده است. درهر حال، مریدان دافا باید همدیگر را درک کنند، و برعکس، چینیها، درحالی که این نوع از ذهنیت را در چین شکل دادهاند، نمیتوانند مردم خارج را درک کنند، و متعجب میشوند، "چگونه این خارجیها میتوانند اینقدر کودن باشند؟" و چینیهایی که مدتی طولانی خارج از چین بودهاند را نیز نمیتوانند درک کنند، و از خود میپرسند، "چرا آنها کارها را اینطوری انجام میدهند؟" درواقع، هرکسی درحالی که یک موجود بشری است، باید واقعاً بهطور عادی رفتار کند. این جایی است که نیاز دارید یکدیگر را درک کنید و بهخوبیهمکاری کنید.
بهخاطر ذهنیت متفاوتی که شاگردان سرزمین چین دارند، بهخاطر همکاری ناموفق، شیوهی غیرعادی نگاه کردن آنها به امور، همیشه با افراد اختلاف داشتنشان، و بستن خودشان، برخی از مریدان دافای خارج از چین شک میکنند که ممکن است شاگردان از سرزمین چین جاسوس باشند. در بسیاری از مکانها، این سبب برانگیخته شدن مسائل شده و برخی اختلالات را بهوجود آورده است. فکر میکنم که از چیزی که قبلاً گفتم آگاه هستید، که، من جاسوسان را نیز نجات خواهم داد. او ممکن است در این زندگی یک جاسوس باشد، اما در زندگیهای گذشتهاش برجسته بوده باشد. و آنها همگی برای این فا آمدند. بنابراین چرا او را بر اساس صرفاً این دورهی زندگی قضاوت کنیم؟ در این حالت، آیا نباید دیگر او را نجات دهیم؟ او صرفاً حرفهی متفاوتی دارد، همهاش همین است. البته، آنچه که در راستای کارش انجام میدهد میتواند واقعاً صدمه برساند و به معنی این است که علیه دافا مرتکب گناهانی شده است. اما فکر میکنم که این فا عظیم است و اینکه هرچه باشد، این قانون بزرگ کیهان است، بنابراین میتواند هر چیزی را حل و فصل کند. تا وقتی که بتوانید قلبتان را باز کنید و بردبار باشید، فکر میکنم هر چیزی میتواند تغییر کند. در گذشته وقتی درحال اشاعهی فا در چین بودم، شاگردان بسیاری وجود داشتند که اعضای حزب شرور بودند و کادرهای پیشین ارتش سرخ بودند، بسیاری از دبیران حزب وجود داشتند، بسیاری از شاگردان از ادارات امنیت عمومی و دولت بودند، و بسیاری از شاگردان از ارتش بودند-- حتی اعضایی از سومین یا دومین مقام مدیریت اداره اطلاعات ستاد کل ارتش. اینطور نیست که درطول آزار و شکنجه واقعاً به سمت دیگر رفتند، بلکه، در مواجهه با فشار ترسیدند یا سردرگم شدند. بههر حال، شخص یک موجود بشری است، و تحت فشار مستعد انجام هرکاری میباشد. یکبار که ذهن او روشن شود، قطعاً بازخواهد گشت. فقط موضوعی درخصوص زمان است.
نجات مردم دقیقاً این است، نجات مردم، و اینکه دستچین میکردیم و انتخاب میکردیم مرحمتآمیز نمیبود. این مسئله بهویژه درحال حاضر صحت دارد، وقتی که اجتماع بشری به این مرحله رسیده و هر چیزی درحال فروریختن است. درحال حاضر تنها معیار، چیزی است که خود شخص میخواهد. من در این خصوص دیروز صحبت کردم. گفتم که تاریخ هرگز دورهای را که در آن مردم، اینقدر بد شده باشند، مانند طوری که امروزه هستند، ندیده است. و این مخصوصاً برای افرادی که در سرزمین چین هستند اینچنین است، افرادی که سطح اخلاقیشان بهطور بیسابقهای به پایین سقوط کرده است. اگر در خیابان قدم بزنید و افکار مردم را مشاهده کنید، تعداد کمی از آنها چیزهای خوبی در ذهن دارند، بسیاری هر لحظه دربارهی چیزهای بد فکر میکنند، و آنچه انجام میدهند اکثراً بد میباشد. اجتماع بهصورت کل درحال پیش راندن این چیزها است، و حزب شرور درحال پایین کشیدن مردم است. بنابراین برای مریدان دافا، این آزار و شکنجه به آنها اجازه خواهد داد تا، هرچه که باشد -- بدون توجه به اینکه سبب چقدر رنج فیزیکی یا عذاب ذهنی برای آنها میشود، و بدون توجه به اینکه آزار و شکنجه چقدر شدید باشد-- کارمای آنها را از بین برود و بهسوی کمال پیش بروند. آنچه که انتظار مریدان دافا را میکشد تماماً چیزهای خوب است. آیا این هدف تزکیهی شما نیست؟ بههر حال، طبق نظم و ترتیبهای شیطانی نیروهای کهن، این آزار و شکنجهی انجام شده توسط حزب شرور علیه دنیا-- و مخصوصاً علیه مردم چین-- که توسط نیروهای کهن شکل داده شد تا ظاهراً "به مریدان دافا کمک کند به کمال برسند"، در شدت خود بینظیر است. با فاسد کردن مردم و وادار کردن آنها به ارتکاب گناهانی علیه دافا، آیا این هل دادن مردم چین بهسوی نابودی نیست؟ حتی با اینکه این نیروهای کهن بودند که این آزار و شکنجهی خبیثانه را برنامهریزی کردند، اما بههر حال بهخاطر مریدان دافا است که مردم چین چنین ننگ و رنجی را متحمل شدهاند. بنابراین از این زاویه، آیا نباید بروید و آنها را نجات دهید؟ آیا مریدان دافا نباید قلبشان را بهطور وسیعی باز کنند؟ آیا حتی آنهایی که آزار و شکنجه را به اجرا میگذارند، بهاستثنای آن سردستهی اهریمن، خودشان هدف آزار و شکنجه واقع نشدند؟
بنابراین میخواستم به این اشاره کنم که درحال حاضر، وقتی بسیاری از پروژههای مختلف شما کمبود نیروی انسانی دارد، برخی از مریدان دافایی که از چین آمدهاند هنوز هیچ جایی در یک پروژه ندارند. میگویم که نباید دربارهی اینکه آیا آنها "اصلاح" شدهاند یا نه نگران باشید. تا وقتی که شخص آن محیط شیطانی را ترک کرده باشد، او شفافیت و روشنی خود را دوباره بهدست خواهد آورد و احساس ندامت خواهد کرد. حتی با وجود اینکه این یک ننگ بود، اما باید به شخص فرصت دیگری داده شود تا برگردد. هرچه باشد، تزکیهکنندگان برای اینکه تزکیه کنند باید افکار بشری داشته باشند. نکات دردآور چنین شخصی وقتی به آنها اشاره شود حساس خواهد بود، و گاهی اوقات شخص حتی توسط برخی از اشکال جر و بحث، از ترس تحقیر شدن، از خودش دفاع خواهد کرد. بنابراین بدون توجه به اینکه چگونه از آنجا خارج شد، باید هنوز قادر باشد وارد این محیط مریدان دافا شود. شما نمیتوانید این افراد را به کنار برانید. بلکه باید به آنها نزدیک شوید و به آنها گرمی و صمیمیت نشان دهید. بدون توجه به اینکه آنها چه فکری میکنند یا چه کاری انجام میدهند، و بدون توجه به اینکه ذهنیتشان ممکن است چگونه متفاوت باشد، بهتدریج آگاه خواهند شد و اینکه مردم در کشورهای دیگر چگونه زندگیشان را میگذرانند را درک خواهند کرد. قلب و ذهنتان را مقداری وسیع کنید، چراکه آنها هممریدان شما، مریدان دافای استاد هستند. باید نسبت به آنها بردباری داشته باشید. اگر برای اینکه چنین کسی را روی پروژهی خاصی بگمارید یا برای اینکه از او بخواهید که کارهای خاصی را انجام دهد واقعاً احساس ناراحتی دارید، آنگاه میتوانید درخصوص شرایط خاص وی، از مریدان دافای در محل او در چین استعلام کنید. تا وقتی که در ابتدا یک مرید دافا بوده باشد، آنگاه فکر نمیکنم درگیر کردن او مشکلی ایجاد کند. دافا میتواند حتی الماس را محکمتر کند، بنابراین آیا میتواند اینطور باشد که ما نتوانیم به چنین شخصی کمک کنیم که رشد کند؟ هیچ محیطی نمیتواند با محیط مریدان دافا مقایسه شود. تا وقتی که افکار درست شما، بهعنوان مریدان دافا، کمی قویتر شود و با تضاد کمتر کمی بهتر با هم همکاری کنید، قدرت تلاشهای شما برای نجات مردم عظیمتر خواهد بود.
درحال حاضر برخی از پروژههای شما کار سخت زیادی نیاز دارد. چیز مخصوصاً قابل توجه، پروژههای رسانهای هستند، که تعداد نسبتاً زیادی از افراد را لازم دارند. برای یک نهاد رسانهای که واقعاً تأثیر نجات موجودات ذیشعور را داشته باشد و واقعاً تواناییهای یک رسانه را مهیا سازید، باید موقعیت و جاپای محکمی در اجتماع عادی داشته باشید. داشتن جاپای محکم در اجتماع عادی چیزی نیست که فقط به زبان بگویید. بلکه، چیزی است که باید بهطور واقعی روی آن کار کنید. اگر میخواهید جاپای محکمی در اجتماع عادی داشته باشید، باید آن نهاد را خوب اداره کنید. هدف نهایی و نقطهی شروع هر شرکتی در اجتماع عادی این است که کسب و کار کند و درآمد داشته باشد. با اینکه نقطهی شروع شما نجات مردم است، اما هنوز هم باید در اجتماع، خوب پایهگذاری شوید، به گردش مالی خوبی برسید، و روشهای مدیریتی اجتماع را تا حد امکان رعایت کنید. اگر چیزی برای اجتماع بشری کاملاً درست نمیبود، مطمئناً بهطور وسیعی اتخاذ نمیشد. بنابراین، وقتی روشهای مدیریتی خاصی را همه استفاده میکنند، به معنی این است که آنها مناسب نیازهای مردم هستند و اینکه خدایان به چنین روشی در اجتماع اجازه میدهند. در یک یا دو صدهی اخیر، شیوهای که شرکتها کار میکنند ثابت کرده است که دوامپذیر باشد، و میتوانید بگویید که این نتیجهی چیزی است که مردم عادی از طریق تجربه فراگرفتهاند. پس چرا وقتی ما [شرکتهای] خودمان را اداره میکنیم نمیتوانیم از آن رسوم پیروی کنیم؟
مریدان دافا همگی این فکر را در ذهن دارند، "ما همگی به خطوط مقدم میشتابیم، بدون توجه به اینکه آن ممکن است چهقدر سخت یا خستهکننده باشد یا اگر این به معنی شبهای زیادی بیخوابی باشد-- ما میتوانیم، و هرکاری لازم داشته باشد انجام خواهیم داد." اما، وقتی به مدیریت میرسد، آنها متزلزل میشوند. آیا شما نگفتید که میتوانید هر کاری که لازم باشد را انجام دهید؟ (حضار میخندند) آیا همگی شما از ندانستن چگونگی انجام کاری به دانستن آن گذر نکردید؟ پس چرا اینطور است که نمیتوانید این بخش را بهخوبی انجام دهید؟ فقط با خوب اداره کردن یک نهاد رسانهای است که آن میتواند قویتر شود و تأثیر مطلوب بیشتری داشته باشد. درحال حاضر چه مقدار زمان هدر میرود تا پی ببرید چگونه به حرکت آن ادامه دهید و با زحمت پول گردآوری میکنید تا آن را برپا نگه دارید-- چقدر این سخت بوده است! اگر واقعاً مقداری فکر و تلاش برای اینکار صرف کنید، آنگاه فکر میکنم نتیجه عالی خواهد بود. خواه درجستجوی بانی و اسپانسر شدن باشد یا گرفتن تبلیغات، همگی آن کارهایی که پشت صحنه انجام میشوند تا برای شرکتهای رسانهای سرمایه کسب کنند، همانند کارهای آن افرادی است که بهعنوان نمای آشکار شرکت کار میکنند-- تقوای عظیم دقیقاً یکسان است. نمیتواند اینطور باشد که تقوای عظیم شخصی بیشتر باشد فقط بهخاطر اینکه مقالههایی مینویسد، بهعنوان یک ویراستار کار میکند، در نقش یک مترجم خدمت میکند، اغلب در آن رسانه ظاهر میشود، یا بهخاطر اینکه مسئولیتهای خاصی دارد. همگی شما که در آن نهاد رسانهای شرکت میکنید، بهعنوان مریدان دافا، بدون توجه به اینکه چه کاری انجام میدهید، یکسان هستید.
اما وقتی با این موضوع که مدت زیادی است شما را سردرگم کرده برخورد میکنید، پس از دیدن چالشهای پیش رو، که کاملاً از آنها آگاه هستید، بهجای اینکه به پیش بروید عقبنشینی میکنید، و نمیخواهید آن را انجام دهید. میخواهم اینجا، بهعنوان استاد، به شما بگویم، که من از خوب مدیریت کردن شرکتهای رسانهای حمایت میکنم. به افراد مسئول در نهادهای رسانهای گفتهام که آنها باید درخصوص این موضوع تلاشهایی را صرف کنند. اما افراد بیشتری هستند که درخصوص این موضوع روشن نیستند، و شما این تفکر کوتاهمدت را دارید که، "وقتی اصلاح- فا چیزی را لازم داشته باشد، آنرا انجام خواهیم داد. وقتی آن انجام شد، کار ما تمام شده است." اما این آنطوری نیست که امور عملی باشند. وقتی مریدان دافا کاری انجام میدهند، هرگز فقط برای آن یک کار نیست. درخصوص هر کاری که انجام میدهید، باید حال و نیز آینده را درنظر بگیرید، و باید خودِ کار و نیز هر چیزِ مرتبط با آنرا درنظر بگیرید. درحال حاضر این قالب فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد تا مردم را نجات دهد و به فا اعتبار بخشد، اما آیا قرار نیست این قالب برای آینده بهجای بماند؟ آیا قرار نیست به مردم آینده داده شود تا پیروی کنند؟
سپس موضوع دیگری از مدیریت، در ارتباط با اینکه چگونه یک شرکت رسانهای را اداره میکنید وجود دارد. شما همگی این نگرش را دارید، "اگر بخواهم کاری انجام دهم، آنرا انجام خواهم داد. اما وقتی کسی به من بگوید که چه کاری انجام دهم، آنرا دوست ندارم." چگونه این میتواند عملی باشد؟ شما مریدان دافا هستید. وقتی در یک شرکت عادی کار میکنید، هرچه که رئیستان به شما بگوید انجام میدهید. پس چرا در ارتباط با یک پروژهی دافا، وقتی کاری برای دافا انجام میدهید، وقتی کسی چیزی میگوید، به شما میگوید کاری انجام دهید، یا کاری را برای شما مشخص میکند که انجام دهید، گوش نمیکنید؟ فقط دربارهی این بیندیشید: آیا این درست است؟ اگر ما بخواهیم در اجتماع جاپایی بهدست بیاوریم و کاری کنیم که آن نهاد رسانهای بهطور مؤثرتری نقش خود را ایفا کند، آنگاه باید با ابزار عادی آنرا اداره کنید. این چیزی است که به ایستگاه تلویزیون، ایستگاه رادیو، روزنامهی اپک تایمز و نهادهای دیگر رسانهای گفتهام. این چیزی بود که به آنها گفتم. اگر بخواهید این شکلهای [رسانهای] را برای روشن کردن حقایق و نجات مردم استفاده کنید، آنگاه باید این رویکرد را برگزینید. هرکاری که مردم عادی انجام میدهند یا هرطور که یک شرکت را اداره میکنند، شما باید همانطور آنرا انجام دهید. فقط اینطور است که انگیزهی شما نجات مردم است. تفاوت در اینجا نهفته است.
تجربهی زندهی عملی نشان داده است که شیوهی بشری مدیریت کاملاً مؤثر است، بنابراین چرا از آن استفاده نمیکنید؟ شاید آن شیوه برای انجام کارها قرار است برای آینده بهجای بماند. اما اگر به من میگویید که با روال مدیریتیتان هیچ کسی به کسی گوش نمیکند، آنگاه آیا آن شیوه میتواند به آینده منتقل شود؟ خیر، آن عملی نخواهد بود. اگر هرگاه چیزی را مقرر میکنید افراد نمیخواهند گوش کنند و فقط میخواهند هرکاری را که مناسب میلشان است انجام دهند، و هر کسی کارها را به روش خودش انجام دهد، آیا این هرگز میتواند عملی باشد؟ دقیقاً شبیه وقتی است که این مشت بیرون میرود-- وقتی همه با هم گره کرده میشوند قوی است. ( استاد دستشان را مشت میکنند.) اما اگر بگویید که این شخص میخواهد این را انجام دهد، آن شخص میخواهد آن را انجام دهد، و شخصی دیگر کار دیگری را (پنج انگشت را باز میکنند و به هر انگشت اشاره میکنند)، آنگاه آن ضعیف است، و بهمحض اینکه بیرون میرود، پس زده خواهد شد، درست است؟ شما باید برنامه و طرح داشته باشید و کارها را سازماندهی کنید، بهخوبی هماهنگی کنید، و با یکدیگر همکاری کنید.
برخی از افراد ممکن است فکر کنند، "چرا من باید به این و آن گوش کنم؟ فکر میکنم بهتر از او تزکیه کردهام." نباید این را بگویید. تنها کسی که خوب تزکیه کرده باشد راضی خواهد بود هرکاری را که برای او مشخص شده انجام دهد، و [فکر کردن به آن شکل] فقط ثابت میکند که بهخوبی تزکیه نکردهاید. گفتهام که شرکتهای رسانهای که اداره میکنید ذاتاً قسمتی از دافا نیستند، و اینکه وظایفی که در ارتباط با نقشهای تعیینشدهی شما هستند معرف سطح تزکیهتان نمیباشند. شما مریدان دافا هستید، و به اختیار خودتان برای منظور نجات موجودات ذیشعور و اعتباربخشی به فا دور هم جمع شدهاید. شما این پروژه را برای نجات مردم و اعتباربخشی به فا بنا میکنید. مسائل باید اینگونه نگریسته شوند. از آنجا که شرکت قسمتی از دافا نیست، باید جاپای محکمی در اجتماع بهدست بیاورد، و عادی باشد. چرا نباید چیزی عادی با روشهای عادی مدیریت شود؟ شغل یک شخص عادی نمایانگر اینکه سطح او در آسمانها قبلاً چقدر بالا بود نیست، و معرف اینکه قلمرو فعلی یک تزکیهکننده چقدر بالاست یا چقدر خوب تزکیه کرده است نیز نمیباشد. از آنجا که این اصل را درک میکنید، و میدانید که صرفاً بهخاطر اینکه کسی شما را مدیریت میکند به این معنی نیست که تا مکان بالاتری تزکیه کرده است، پس آیا هنوز باید اینجا موضوعات نارضایتی یا حسادت مطرح باشد؟ اشکالی ندارد که کسی شما را مدیریت کند، چراکه آن برای دافا است. آیا مریدان دافا قرار نیست قادر باشند با شرایط مختلف سازگار باشند؟ وقتی درحالی که در زندان بودید با آزار و شکنجهی ناگوار مواجه شدید، وقتی توسط افراد شرور کتک و دشنام میخوردید، و به شما تحکم میشد، آیا در آن زمان تسلیم نارضایتی شدید؟ پس چرا اینطور است که در این شرایط، وقتی درگیر کاری اینقدر مقدس هستید، نمیتوانید آنرا انجام دهید؟؟
امروز تعداد زیادی از مریدان دافا روبروی من هستند، بنابراین میخواستم به مسائل اشاره کنم. شما درخصوص نهادهای رسانهای خیلی خوب عمل کردهاید و تاکنون تأثیر عظیمی در نجات موجودات ذیشعور داشتید. بنابراین این چیزی است که باید خوب انجام شود. آرزوی استاد این است که جاپای محکمی در اجتماع پیدا کنند و آنها را شغل و حرفهای استوار و با چرخش مثبتی سازید، و بدینطریق بگذارید تأثیر حتی عظیمتری داشته باشند و کار حتی بیشتری برای نجات موجودات ذیشعور انجام دهند. این چیزی است که میخواستم بگویم. در مورد مدیریت امور، باید بخشها، سطح مدیریتی، و افرادی که کارهای عملی انجام دهند را داشته باشید. نقشها متفاوت هستند، اما همگی در یک هدف اعتباربخشی به فا مشترک هستند. آنهایی که کارها را مدیریت میکنند و آنهایی که کارها را به انجام میرسانند تقوای عظیم یکسانی بهدست میآورند. شما درحال حمایت کردن از قالب آن نهاد رسانهای هستید و از آن استفاده میکنید تا موجودات ذیشعور را نجات دهید، بنابراین تأثیر شما یکسان است.
چیزهای زیادی دارم بگویم، اما هرچه را که مطرح میکردم اهمیت بسیار زیادی به آن موضوع میبخشید. بیشتر نخواهم گفت. فقط میخواستم دربارهی امور فعلی بهطور کلی صحبت کنم. اگر پرسشهایی دارید که واقعاً احساس میکنید باید بپرسید یا فوراً باید حل و فصل شوند، میتوانید بهطور خلاصه روی برگههای کاغذ منتقل کنید، و آنها را برای شما پاسخ خواهم داد. (تشویق)
با نگاه به کُنه وضعیت جاری، میتوانیم ببینیم که عوامل شیطانی تمام شدهاند و اینکه روح شیطانی حکچ شرور نابود شده است. فقط اینطور است که برخی از پیامهای آن هنوز وجود دارند-- برای مثال، در برخی از کتابها یا عکسها از گذشته-- همراه با عوامل شیطانیاش، گرچه اکثر آن عوامل شیطانی منهدم شدهاند. صدماتی که به مریدان دافا وارد میآید از دستهای از ارواح سطح پایینِ کاملاً پست و اهریمنهای پوسیدهای که در مکانهای سطح پایین وجود دارند که توسط اصلاح- فا تحتتأثیر قرار گرفتند میآید. آن چیزها بهطور مستقیم توسط عوامل شیطانی کنترل میشوند، و عوامل بد کهنِ حتی سطوح بالاتر، لایه به لایه دارای تأثیر میباشند. اما در چین، آن روح شیطانی حکچ مدتها پیش تمام شده است. همانطور که میدانید، عواملی از روح شیطانی پشت حزب شرور وجود دارد. چه کسی در گذشته جرأت میکرد بگوید که حزب شرور بد است؟ مردم جرأت نمیکردند چیزی بگویند، حتی پشت درهای بسته در خانهی خودشان. مردم حتی از فکر کردن به آن میترسیدند، و حسی داشتند که چیزی درحال مشاهدهی آنها است. اما حالا، هر کسی-- از مسئولان مرکزی حزب شرور گرفته تا افراد عادی-- جرأت میکنند در ملاء عام به آن ناسزا بگویند. هرگاه با هم جمع میشوند، به حکچ شرور ناسزا میگویند. این نشان میدهد که عوامل شیطانی که قبلاً مردم را کنترل میکردند دیگر نیستند، و اینکه آنها تمام شدهاند. پس چرا قدرت سیاسی آن هنوز صحیح و سالم است؟ آن فقط یک گروه از تبهکاران است که میخواهند مردم را سرکوب و استثمار کنند، و در قدرت بمانند-- این یک گروه بینهایت فاسد است که مشغول به کار میباشد، و به قدرت چسبیده است. آن به میل و دلخواه عوامل شیطانی کیهان کهن رفتار میکند، که از افکار بدشان سوء استفاده میکنند و از آنها استفاده میکنند تا برای مریدان دافایی که هنوز قدم پیش نگذاشتهاند و بهخوبی تزکیه نکردهاند فشار ایجاد کنند و این شرایط اهریمنی را نگه دارند. آن جامعه درحال حاضر کاملاً فاسد است.
اگر هماکنون این امر را بهپایان میرساندم، حیاتهای آیندهی بسیار زیادی نابود میشدند. آن افرادی که پایین آمدند تا فا را بهدست بیاورند، آن افرادی که بهمنظور بهدست آوردن فا آمدند، بیهوده آمده بودند. بدون توجه به اینکه آن موجودات درحال حاضر درحال انجام چه کاری هستند، در ابتدا خدا بودند. آنها دیدند اینجا چقدر وحشتناک بود، با این حال جرأت کردند بیمهابا خود را به اینجا بیندازند-- جرأت کردند بیایند. چرا اینطور بود؟ زیرا به اصلاح- فا و دافا امید داشتند، و از روی ایمان عمیقی آمدند. بدون توجه به اینکه درحال حاضر چگونه رفتار میکنند، باید به اینکه در ابتدا امور چگونه بودند نگاه کنیم و به تاریخشان نگاه کنیم-- به اینکه آن حیات سابقاً چگونه بود-- و نهایت تلاشمان را برای نجات آنها انجام دهیم. به هرحال، این قانون بزرگ کیهان است، و برای موجودات ذیشعور بیشمار، این فرصتی است که سخت بهدست میآید. آن فقط این یکبار اینجاست، و اگر آنها بتوانند بمانند، خواهند ماند؛ اگر نتوانند، برای همیشه ناپدید خواهند شد. بنابراین احساس میکنم که نیاز داریم به انجام این کار ادامه دهیم و به نجات آنها ادامه دهیم. اگر افرادی که امروز فا را بهدست آورده بودند شما نمیبودید بلکه دیگران بودند، و شما در شرایط آنها میبودید و مردم عادی بهحساب میآمدید، دربارهی این بیندیشید: آیا شما سزاوار دلسوزی و ترحم نمیبودید؟ و درخصوص مردم چین، که از شدیدترین آزار و شکنجه زجر میکشند، آنها تا این حد مورد آزار و شکنجه قرار میگیرند فقط بهحساب اینکه نیروهای کهن سعی میکنند با شما مداخله کنند. بنابراین برای شما حتی دلیل بیشتری وجود دارد که آنها را نجات دهید. درحال حاضر، این مشخص است که باید سه کار را بهخوبی انجام دهید و خود را بهخوبی تزکیه کنید. افکار درست قوی داشته باشید. وقتی خود را بهخوبی تزکیه میکنید، مسلماً افکار درستتان قوی خواهد بود. بنابراین برای همگی شما، نجات موجودات ذیشعور مسئولیت شما و مأموریت تاریخی شما است، و این چیزی است که درعین حال هم تاریخی و یادبودی است و هم طاقتفرسا.
شما میدانید که برای ما سخت نیست که یک شخص را نجات دهیم؛ سختی در مزاحمت و فشار شیطانی نهفته است. وقتی یک شخص از عهدهی این برمیآید که حقیقت را درک کند و نجات یابد، از سطحی بنیادی صحبت کنیم، به این معنی است که، تمامی حیاتها در سیستم کیهانی پشت او که آن شخص نمایانگر [آنهاست] توأم با هم نجات مییابند. به این معنی است که تعداد بیشماری از موجودات ذیشعور و سیستمهای عظیمی-- حیاتهای بسیار زیادی-- نجات مییابند. عاملی به این مهمی است که برای شخص مشکل میسازد که فرصتی داشته باشد تا حقیقت را بشنود و درک کند چه چیزی روبروی او قرار دارد. آن، شکل عوامل شیطانی مختلفی را بهخود میگیرد که با روشنگری حقایق ما مداخله میکند، اما در اصل، آن بهواسطهی وجود آن عامل مهم پشت همهی آن است. من الان گفتم مسئولیتی که مریدان دافا دارند تاریخی و یادبودی است و اینکه این مأموریت تاریخی چیزی نیست که هر کسی بتواند بهعهده بگیرد-- فقط مریدان دافا ارزش آنرا دارند. این باشکوه است، واقعاً باشکوه.
میخواهم در ادامه چیزی را ذکر کنم. چیزی است که قبلاً دربارهی آن با شما صحبت نکردهام. در جلسهی دیروز دربارهی چیزی صحبت کردم، و لازم است امروز آنرا تکرار کنم. وگرنه بهطور غلطی منتشر میشود. در گذشته، بهعنوان قسمتی از اصلاح- فا، خدایان در هر سطحی موضوع تعیین اینکه پس از اصلاح- فا برای بشریت چه اتفاقی بیفتد را مورد توجه قرار دادند، و خدایان در سطح خاصی برنامهریزی کردند که یک "روز رستاخیز" عظیمی باشد. این مطلب میتواند در سنت غربیها یافت شود، که دربارهی مواجه شدن بشر با یک داوری عظیم میگوید. اما این محدود به بشریت نمیشد: تمامی موجودات کل سهقلمرو با این مواجه میشدند. حتی افراد مرده بایستی زنده میشدند و با داوری مواجه شوند. این داوری نتیجهگیری نهایی برای تمامی چیزهایی بود که از زمان خلقت دنیا روی داده بود، و شامل شروع دافا و گسترش آن میشد و نشاندهندهی پایان نجات موجودات ذیشعور میبود، و بهویژه، تمامی آنچه که موجودات درطول دورهی پایانی اصلاح- فا انجام داده بودند را دربرمیگرفت-- تمامی آنها در تصویری کامل به نمایش گذاشته میشد. وقتی دربارهی "موجودات ذیشعور" صحبت کردهام، این واژه را در شکلی وسیع و جامع مورد استفاده قرار دادهام که شامل هرچیزی در کیهان میشود. بدون توجه به اینکه علم انسان چیزی را موجود زنده یا غیرزنده مینامد، حقیقت این است که همه چیز زنده است. حیاتهای انبوهی از بُعدها، تمامی موجودات ذیشعور، برای این دافا آمدند؛ و محیطهای زندگی که تمامی موجودات ذیشعور در اختیار گذاشتند، خودشان برای این دافا بهوجود آمدند. پس میگویم که در انتها، تمامی آنها میبایستی با داوری مواجه شوند. قبلاً درحالی که فا را آموزش میدادم این را ذکر نکردم، چراکه برنامهریزیهایی که در آن سطح مشخص انجام گرفت دیگر بهحساب نمیآید؛ نهایتاً این من خواهم بود که تصمیم میگیرم چه کاری انجام شود. روز رستاخیز که آنها برنامهریزی کردند به داوری آنهایی که نقش مخالف یا منفی ایفا میکردند، یا آنهایی که کارهای بد انجام میدادند محدود نمیشد. بلکه، آنهایی که نقش مثبت ایفا کرده بودند نیز میبایستی با داوری مواجه شوند. آنها با چه چیزی مواجه میشدند؟ اینجا مثالی میآورم. درحالی که درطول اصلاح- فا ممکن است نقش مثبتی ایفا کرده باشید، این سؤال باقی میماند: آیا مسئولیتهایتان را تا آخرین درجه بهانجام رساندید؟ مثال دیگر این است که، آنهایی که اینجا آمدید تا مرید دافا باشید: عهدی که بستید چه بود؟ آیا آن عهد را محترم شمردید؟ خدای آفریدگار از شما چه چیزی میخواست؟ آیا شما بر طبق خواست خدای آفریدگار عمل کردید؟ اگر عهد اولیهتان را محترم نشمردید یا برطبق خواست خدای آفریدگار عمل نکردید، پس آنچه را که قرار بوده انجام دهید کامل نکرده بودید و درواقع خدا را فریب داده بودید. از آنجا که بدین صورت باعث صدماتی به وضعیت محیط محلیتان در آن زمان، به پیشرفت اصلاح- فا، و به موجودات ذیشعوری که درنتیجه نجات نیافتند شده بودید، و درنتیجه به سطوح مختلف کیهان آسیب رسانده یا نابود کرده بودید، شما پاسخگو میبودید. دیروز در مورد این صحبت کردم، و میبایستی امروز این را برای شما تکرار میکردم که مبادا بهطور غلطی انتشار یابد. قبلاً در این مورد صحبت نکردم و نخواسته بودم وارد این موضوع شوم، چراکه میدانم همگی شما بسیار زیاد انجام دادهاید. اما نهایتاً، بدون توجه به اینکه چگونه میخواهید موضع خود را دربرابر اصلاح- فا مشخص کنید و با اصلاح- فا و خودتان مواجه شوید، اگر نتوانید خوب عمل کنید، واقعاً پاسخگو درنظر گرفته خواهید شد.
سپس، میتوانید برگهها را بالا بفرستید و من به پرسشهایتان پاسخ خواهم داد. (تشویق)
مرید: مایلم از استاد دربارهی عملکرد و اهمیت نمایشهای شن یون در این لحظهی تاریخی اصلاح- فا بپرسم.
استاد: هماکنون همهی شما دیدهاید که در هر یک از اجراهای هنری نمایش شن یون حداقل صدها نفر حضور دارند، و بیشتر مواقع بیش از هزار نفر وجود دارند یا حتی دو یا سه هزار، و بسته به اندازهی محل، به بیش از پنج هزار میرسد. با وجود چنان تعداد زیادی، بیش از نود درصد افراد شرکتکننده بعد از تماشای نمایش، تغییری در نگرش نسبت به دافا دارند و در مورد اینکه حزب اهریمنی چیست آگاه میشوند؛ مردم کاملاً مثبت میشوند. چنان تغییر مؤثری در آن همه افراد در آنِ واحد، واقعاً مشکل است که صرفاً از طریق روشنگری حقیقت بهدست بیاید. فقط فکر کنید که چه تعداد از مریدان دافا که همگی همزمان روشنگری حقیقت کنند را طلب میکند تا به آن دست یافت؟ البته، اینطور نیست که بگوییم رسانههای ما تأثیر بزرگی نداشتهاند. بلکه، اینطور است که درحال حاضر هیچ چیزی بهجز اجرای شن یون نمیتواند یک چنین تاثیر بزرگ و آنی را که توصیف کردم داشته باشد.
تجربهی هر کسی در زمان درک کردن شنیون متفاوت است. حضار چینی در سطحی منطقی آن را درک میکنند. نیکویی خالص و زیبایی آنچه در صحنه ظاهر میشود، چه از لحاظ تأثیر بصری و چه حسی، عالی است، مخصوصاً به این دلیل که کاملاً بر مبنای فرهنگ الهام شده از فرهنگ خداییگونهی به ارث رسیدهی [چین] است، نشانهای از فرهنگ حزب ندارد، و چیزی واقعاً بشری و بخش به ارث رسیده به انسان است. پس وقتی نمایش، نیکخواهی عظیم و صبر و بردباری مریدان دافا را نشان میدهد، و بعد از آنکه دروغهای حکچ پلید را برملا میکند، بهراستی برای شرکتکنندگان چینی واقعاً تکاندهنده است. غربیها و افراد ملیتهای دیگر نیز پی میبرند که این تجربه واقعاً قدرتمند است، حتی بعضی از افراد همانطور که نگاه میکنند با حالتی مبهوت درواقع موجودات خدایی را بر صحنه میبینند. هرگز هیچ جای دیگری به جز در یک نمایش شن یون چنین نمایش با درجهی اهمیتی بالا یا آن نوع از مثبتنگری را در صحنه ندیدهاند. افراد بسیاری بعد از دیدن، چنین چیزهایی میگویند، "آسمانی بود"، "خدا با آنها بود"، "این به ما امید به آینده را میدهد" یا " شن یون هنرها را زنده میکند." بسیاری از افرادی که چنین نظراتی میدهند افراد برجستهای هستند، و نه تیپهایی که سبکسرانه صحبت میکنند. و بعضی از آنها آنقدر تحتتأثیر قرار میگیرند که همینطور که صحبت میکنند اشک میریزند. تمام اینها نشان میدهد که نمایشها واقعاً به آنچه توصیف کردهام دست مییابند. پس میدانیم که نمایشهای شن یون واقعاً میتوانند تأثیر نجات دادن موجودات را داشته باشند. بنابراین بهعنوان مریدان دافا، وقتی این را درنظر بگیریم که یک تور شن یون میتواند نجات صدها هزار نفر را برآورده کند، آیا چیزی دربارهی آن وجود دارد که دوست نداشت؟
بسیار خوب، برای این پرسش این کافی است.
مرید: تمام مریدان کشورهای خارجی که به کنفرانس نیویورک آمدهاند به استاد درود میفرستند.
استاد: از همه متشکرم. ( تشویق گرم)
مرید: آیا شن یون میتواند برای اجرا به هند سفر کند؟ همچنین افراد بسیاری در هند وجود دارند، مخصوصاً شاگردان مدرسه، که بهسرعت درحال کسب فا و تمرینها هستند، اما بهخاطر کمبود مطالب چاپی دافا، نمیتوانیم مطمئن باشیم که آنها بعد از یاد گرفتن تمرینها یا دانستن دافا دربارهی آن کوشا باشند. چگونه میتوانیم به این تمرینکنندگان جدید کمک کنیم؟ موضوع دیگر این است که، آیا ما اجازه داریم نسخهی انگلیسی اپکتایمز را در این زمان در هند تولید کنیم؟
استاد: برای شن یون اشکالی ندارد که در آنجا نمایش دهد. اگر شرایط اجازه میدهد میتوانید نسخهی انگلیسی اپکتایمز را شروع کنید. برای بودن این رسانه هیچ مانعی وجود ندارد. اگر شرایط کفایت کند، یک روز در سرزمین چین ظاهر میشود.
شاگردان جدیدتر لازم دارند که فا را بیشتر مطالعه کنند، هیچ راه کنارگذر و میانبری نیست. اگر به وضع تزکیهی مریدان دافا بهطور کل نظر بیاندازیم، از مسیر طولانیِ پیموده شده به وضوح درمییابیم که میگوید چقدر مطالعهی فا مهم است. انسان مثل یک ظرف است. اگر با فا پر شده باشد، -- درحالی که این فای کیهان است -- او بهطور طبیعی افکار درست خواهد داشت و نقش مثبتی ایفا خواهد کرد. مطمئناً اینطور است. بنابراین فقط یک راه وجود دارد، و این است که فا را بیشتر مطالعه کرد. انجام تمرینها را به یک آیین و تشریفات تبدیل نکنید و در آن [مرحله] متوقف شوید. بلکه، باید همه را به مطالعهی بیشتر فا راهنمایی کنید. بهترین چیز تشکیل مطالعهی گروهی فا در محلهای مختلف است، این بهخصوص در هند، با داشتن تعداد زیادی از شاگردان، خوب خواهد بود.
مرید: زمانی که درحال اشاعهی شن یون هستیم، دو روز یا یک روز قبل از اجرای نمایش تعداد زیادی از بلیتها باقی میماند، همتزکیهکنندگان اغلب دو نظر دارند. یکی اینکه باید قیمت بلیتها را پایین بیاوریم، چون نباید صندلیهای خالی داشته باشیم. نظر دیگر این است که نباید قیمت بلیتها را پایین آورد چون لازم است نام شن یون را بنا نهیم.
استاد: از آنجا که این مطرح شده است، این آن چیزی است که مایلم بگویم. شما میدانید که چه تعداد مارک و نشانهای تجاری مشهور وجود دارند که بهطور بینالمللی شناخته شدهاند، خوب، اغلب این نشانهای تجاری مشهور در اوضاع رکود اقتصادی، خیلی تحتتأثیر قرار نگرفتهاند، بهطور کلی بگوییم، وقتی که اقتصاد بد است روی آنها زیاد تأثیر نمیگذارد، به دلیل اینکه معمولاً اقتصاد بد بر بخشهای پایینتر جامعه تأثیر میگذارد، بخشهای بالاتر پساندازهایی دارند، پس زیاد ضربه نمیخورند. از زاویهی دیگر نگاه شود، قطعاً اینطور است که در جامعهی بشری طبقات بالا دارای مقدار زیادی برکت هستند، و کیفیت مادرزادی چنین افرادی بهتر است. هرچند که این قاعده و قانون قطعی و خطکشی شدهای نیست، اما در مورد بسیاری از افراد صدق میکند، چون اگر به آنها برکتهایی تخصیص داده نشده بود سزاوار آنچه که دارند، نمیبودند -- برخلاف آنچه که منطق حیلهگرانهی حکچ پلید میگوید. قصد ما این نیست که بین فقیر و پولدار تفاوت بگذاریم، زیرا ما سعی داریم که تمام موجودات ذیشعوری که برابرمان قرار میگیرند را نجات دهیم، صرف نظر از اینکه به چه طبقهای تعلق دارند. بنابراین قابل قبول نیست اگر از افراد بانفوذ و بالای جامعه مراقبت به عمل نیاوریم.
موضوع دوم بلیت است. تأثیر نمایش شن یون هماکنون بهعنوان یک نمایش تراز اول در دنیا به حساب میآید-- بهترین. (تشویق) و منظورم فقط الآن نیست. انواع نمایشها در اعصار مختلف تاریخی را بررسی کردهایم و مال ما هنوز بهترین است. به اجرای تئاتری نمایش اشاره دارم و این، شکل هنری و فن هنری به نمایش گذاشته را هم شامل میشود. صادقانه بگوییم، نمایشهای مردم عادی با آن قابل قیاس نیست. آنچه که ما در اینجا داریم جمعی از تزکیهکنندگان است و نقطهی شروعشان نجات موجودات ذیشعور میباشد و آنچه صحنه را پر میکند فقط موجودات خداییاند که همیاری میکنند. آیا نمایشهای مردم عادی میتوانند به این دست یابند؟ نمیتوانند.
و اما دربارهی قیمت بلیت، میدانیم که افراد در جامعهی غربی، طبقات اجتماعی دارند؛ این واقعیت وجود دارد، هر چقدر هم بعضی از افراد ممکن است دربارهی آن ناراحت باشند، آن طبقات اجتماعی واقعاً وجود دارند. افراد طبقات مختلف به فروشگاهها و مکانهای متفاوتی میروند، هیچ حرفی در آن نیست. این چیزی است که مردم چین که تحت سلطهی حزب پلید زندگی کردهاند نمیتوانند بفهمند. اگر از کسی که از طبقهی بالا است بخواهید که برود و در چیزی که از طبقهی پایینتر است شرکت کند، قطعاً شرکت نخواهد کرد. ظاهر، چیزی است که همه به آن توجه دارند، با توجه به اینکه هر کسی میخواهد از لحاظ ظاهری خوب بهنظر برسد، بسیاری از افراد وجود دارند که میخواهند به ردیف طبقهی بالا راه پیدا کنند. پس اگر بتوانید محل خوبی را برای نمایشهایمان پیدا کنید، هم افراد از طبقهی بالا و هم طبقهی پایین خوشحال خواهند بود که بروند. اما از طرف دیگر، اگر محل در همسایگی فقیرانهتر یا محلی باشد که نمایشات سطح پایین را به اجرا میگذارد، افراد طبقهی بالا و نیز طبقهی متوسط، کاری به آن نخواهند داشت. هرطور هم که دربارهاش فکر کنید، این واقعیت جامعه است. اگر میخواهیم مردم را نجات دهیم، پس هر زمان که سعی در نجات آنها داریم باید به موقعیت و وضعیت آنها توجه کنیم. این را بدیهی و مسلم فرض نکنید.
نظر من دربارهی فروش بلیتهای شن یون این است. شما همگی دربارهی اینکه شب پیش از افتتاح نمایش وقتی هنوز بلیتهای مانده دارید چه کار کنید، صحبت میکنید. بگذارید اول دربارهی این موضوع از جنبهی تزکیه صحبت کنم. اینکه فروش در محل معینی چگونه پیش میرود، در واقع، نشانهی حقیقی ملموس این است که در آنجا تمرینکنندگان چگونه بهخوبی تزکیه کرده و همکاری کردهاند ( تشویق). این را فقط به این خاطر نمیگویم که فکر میکنم شن یون خیلی مهم است. برعکس، آن واقعاً بازتاب تزکیهتان است. در بعضی از مناطق، دستیاران کوتهفکر هستند. فقط با افرادی که آنها "به آنها باور دارند" تیم درست میکنند و اگر افراد دیگری وجود داشته باشند که نمیتوانند آنها را تحمل کنند، نمیگذارند که آنها شرکت کنند و حتی آنها را دور میکنند. در بعضی مناطق شاگردانی هستند که با وابستگیها و امیال بشری شدید با هم رفتار میکنند و همکاری را در تقدم قرار نمیدهند. دعوای پایانناپذیر بین افراد وجود دارد که منجر به لطمه زدن به اعتباربخشیمان به فا و فروش بلیتها میشود. در بعضی از محلها، افراد سعی میکنند که تمرینکنندگان را به پیوستن به سمت خودشان بکشانند؛ هرگروه راه خودش را میرود و به هیچوجه با یکدیگر کار نمیکنند. در بعضی مناطق واقعاً افرادی بودند که مقاصد بد را پرورش میدهند و آن مشکل ایجاد میکند. و اما موارد دیگر، افراد با این فکر که مبادا جاسوسها دربارهی برنامههایشان بدانند ذهنشان مشغول بوده و بنابراین آنچه را که درحال انجام آن هستند پنهان میکنند، تا حدی که تمرینکنندگان دربارهی اینکه چه میگذرد هیچ تصوری ندارند-- در هر کدام از این موارد آنها قرار است که چگونه با یکدیگر همکاری میکنند؟( تشویق). امور را نهانی انجام میدهند، مثل اینکه کاری که نمیشود صحبتاش را کرد انجام میدهند. اما آیا این چیزی نیست که شما باید با اعتماد بهنفس و متانت انجام دهید؟ بارها و بارها گفتهام: نگذارید ظواهر یا عوامل بد، چشمان شما راگول بزنند زیرا این مرحله از تاریخ به مریدان دافا برای اعتباربخشی به فا داده شده است؛ اگر بتوانید این مسیر را بهخوبی طی کنید، هیچ چیزی سد راه شما نخواهد شد، زیرا تماماً به اینکه آن را بهدرستی طی کنید مربوط میشود. اگر ذهنتان آنقدر بسته و محدود باشد چگونه میتوانید به آنچه لازم است، دست یابید؟ قادر نخواهید بود. البته ترتیب دادن یک اجرای شن یون امری است که تمرینکنندگان هر منطقهای بهطور داوطلبانه انجام دادهاند. آن را انجام میدهید زیرا چیزی است که میخواهید انجام دهید. اگر مایل نیستید که آن را انجام دهید، اینطور نیست که استاد اصراری بر انجام آن داشته باشد. آن چیزی است که توسط مریدان دافا به دلخواه خود انجام داده میشود، فقط برای اعتباربخشی به فا. بههرحال، چیزی بسیار واقعی وجود دارد که مشاهده کردهام. یعنی، تغییری که یک اجرای شن یون بهطور منطقهای فراهم میآورد عظیم است. بسیاری از افراد در یک وهله دربارهی دافا آگاه میشوند و به سمت بهتری تغییر میکنند. تحت شرایط عادی برای شما دست یافتن به چنین چیزی بسیار سخت است و از آن گذشته بعضی از افراد منطقه به دلیل اجرای شن یون به جستجوی دافا میپردازند و شروع به تزکیهکردن میکنند. آن هم چیزی است که اغلب دیدهایم.
پس تا آنجایی که به سؤال قیمت بلیت مربوط میشود، این را درنظر بگیرید که این در دنیا بهترین نمایش هنری بر روی پرده است که موجودات خدایی درحال اجرا کردن هستند و اینکه مشکلات سلامتی فرد وقتی اجرا را تماشا میکند رفع میشود. و در نظر بگیرید که وقتی کسی نمایش را نگاه میکند، استرسی که از جانب بحران اقتصادی امروز بر زندگیاش وارد میشود، هر چقدر هم که زیاد باشد، بطور کامل حل میشود و راحت میشود؛ واقعاً بعد از تماشا مشکلات فرد میتواند ناپدید شود، او احساس میکند مثل اینکه نوری را در انتهای تونل دیده است (خنده) و بهنظر میرسد که بهعنوان یک فرد تغییر کرده است، اگر وضع مالیاش نیز تغییر نکرده باشد.( تشویق) این روی میدهد زیرا افراد درحالی که در زمان [اجرای] نمایش، انتخاب درست را انجام میدهند، برای آنها کارمایشان برطرف خواهد شد و تبدیل به برکات خواهد شد. بعد از دیدن نمایش مشکلات سلامتی بسیاری از افراد حل میشود. پس بگویید ببینم: آن چقدر میارزد؟ بسیاری از حضار گفتهاند، فقط درخصوص کیفیت نمایش در ظاهریترین سطح، آن یک بلیت، پانصد دلار-- پانصد دلار آمریکا-- ارزش دارد. ( تشویق) خواه در اروپا باشد، آمریکا یا مکانهای دیگر، بسیاری از حضار گفتهاند که پانصد دلار میارزد.
البته وقتی بلیتهایی فروختهنشده دارید، موضوع دیگری هم دستاندرکار است؛ فقط به خاطر همکاری ضعیف از جانب مریدان دافا نیست. یعنی در بسیاری از مکانها مردم شن یون را نمیشناسند. هر چقدر هم که شن یون بهخوبی اجرا شود، چند صد هزار نفری که نمایش را میبینند مقدار بسیار کمی به حساب میآیند وقتی که بیش از هفت میلیارد نفر بر روی زمین وجود دارد. همچنین در جوامع غربی نمایشها و شرکتهای باله، تاریخی دارند که به یک قرن پیش برمیگردد و والدین، کودکانشان را درست از زمان جوانیشان به دیدن آنها میبرند. همان یک اجرا را بارها و بارها تا زمان پیریشان تماشا میکنند. پس مردم حتی جزئیات شرکت باله، مثل چه درجهی اهمیتی را دارا است، چه کسی در نمایش بازی میکند، هنرمند چگونه است و غیره را میدانند. بنابراین وقتی که شرکت باله به شهر میآید، تمام کاری که آگهی باید انجام دهد این است که بگوید چه شرکتی است و چه تاریخی نمایش اجرا میشود و همین و بس. میتوانند آن را ساده بگیرند و کارها انجام میشوند، مردم میآیند. اما در مورد ما، هرچقدر هم بهخوبی آگهی کنیم، هنوز فکر میکنید که به اندازهی کافی خوب نیست و حتی فکر میکنید فقط وقتی فایده دارد که همه چیز دربارهی نمایش را در آگهی بچسبانید. اما این امکان ندارد. و گذشته از این حتی اگر آگهی فوقالعاده خوب انجام شود، لزوماً به این معنی نیست که مردم خواهند آمد. دوسال پیش در محوطهی متروی نیویورک بیش از ده میلیون نفر-- تقریباً تک تک افراد-- آگهی شنیون را پنج بار دیده بودند. پس به آن وسعت انجام شده بود، اما بازهم آن افراد نیامدند. و چرا نیامدند؟ آنچه مردم فکر میکردند این بود "میدانم که در شهر هستید، اما نمیدانم که آیا آنچه که به نمایش میگذارید را دوست دارم یا نه و نمیدانم چه کیفیتی دارد." مطمئن نبودنشان این را میگوید که ما هنوز در سطح شناساندن مارک و نشان تجاری کمبود داریم. پس مسئلهای درخصوص آگهیهای ما نیست و صرفاً اینطور نیست که سعی کافی نکردهایم. بلکه، عاملی درخصوص اینکه مردم شناختی از [شن یون] ندارند وجود دارد.
باز دلیل دیگری وجود دارد. وقتی اجراهای آواز و رقص از چین میآیند درنظر بگیرید که چه نوع چیزهایی به مردم در آمریکا یا هر کشوری که میخواهد باشد نشان داده میشود. یک معجون درهموبرهم بزرگ است. برای مثال در محتوای حرکات رقصشان تکنیکهایی از باله، رقص کلاسیک چینی، و "مدرن"، یا معاصر، رقصی که انواع و اقسام چیزهای تصادفی بینظم و ترتیب در آن مخلوط شده است. پس آیا فکر میکنید که در جامعهی غربی، جایی که به شکلهای هنری رسمی و بهطور واضح تعریف شده عادت دارند، این را میپذیرند؟ چینیهای سرزمین چین این را نمیفهمند. مردم چین-- شامل طراح صحنه، مدیران و اجراکنندگان-- درحالی که از فرهنگ حکچ پلید پر شده و در محدودهاش به دام افتادهاند، کمترین تصوری در مورد این چیزها یا دربارهی روانشناسی مردم طبیعی ندارند. اما روح شیطانی حزب پلید بر تمام اینها روشن و آگاه است و تماماً در پی صدمه به مردم چین و از بین بردن فرهنگ آنها بوده است. بنابراین مردم چین را به انجام چنین کارهایی کشانده است، این دلیل آن است که چرا چیزهایی که اجرا میکنند این همه بههم ریخته بوده و اینقدر فاقد خلاقیت هستند. بنابراین خارج از چین کسی را نمیبینید که آن را ستایش کند و این برای اجراهای شن یون مانع مشخصی را به وجود آورده است. لحظهای که مردم میشنوند "نمایش چینی"، تصور و گمان بدی دارند.
اما با این حال نیز، مشاهده کردهام که کیفیت زیبایی محضی که نمایش شن یون را اشباع میکند واقعاً میتواند تأثیر نجات موجودات ذیشعور و به لرزه درآوردن جان و روح را داشته باشد. در زمان پیشرو همانطور که شن یون به نمایش دادن ادامه میدهد تأثیر آن فقط بزرگتر و بزرگتر خواهد شد. وسعتی که نمایشهای شن یون جامعه را به حرکت درآورده و بر جامعه تأثیر گذاشته درحال حاضر چیزی است که هیچ نمایش دیگری نمیتواند با آن رقابت کند. واقعاً چشمگیر است. و از این بیشتر، این با ترکیب تأثیر قدرت خود شن یون بهعلاوهی مریدان دافای محلی که برنامه را سازماندهی کردند بهدست آمده است. بعد از آنکه مردم نمایش را میبینند از اعماق قلبشان دربارهی آن آشکارا صحبت میکنند، شخص به شخص و دهان به دهان منتشر میشود. بهزودی حسی از هیجان سربرمیآورد و ما بهسرعت روی رادار خواهیم بود. در آن موقع فقط لازم است چند کلمه بنویسید و کارتان انجام میشود-- " شن یون درحال آمدن است!" نیاز نخواهید داشت زیاد تبلیغ کنید. ( تشویق)
پس وقتی بلیتهای باقیمانده دارید چهکار باید بکنید؟ بهخوبی انجام ندادید و بنابراین بلیتها ماندند. نظر من این است که نباید قیمت بلیتها را پایین بیاوریم. ( تشویق پرشور). بعضی افراد ممکن است در تعجب بمانند، "اما از آنجا که ما درحال نجات مردم هستیم، آیا خوب نخواهد بود که حتی یک نفر بیشتر را برای تماشا بیاوریم؟" مگر هر چه بیشتر باشد، بهتر نیست؟" اینطور نیست. آنطوری که تصور میکنید نیست. بعضی از افراد چینی هنوز درک نمیکنند که امور در خارج چین چگونه عمل میکنند. اگر واقعاً قیمتها را پایین بیاورید، اگر واقعاً آن راه را برگزینید، تأثیر درازمدت آن فوقالعاده بد است. با مثالی روشن کنیم، زمانی فردی بود که یکی از گرانترین بلیتها را خرید. شنید فرد کناری او میگوید که بلیتاش را با تخفیف خرید، و این او را خشمگین کرد-- تا حدی که مدیر تئاتر را پیدا کرد و شدیداً از او بازخواست کرد. یک مورد دیگر، تمرینکنندگان ما تماشاگران در طبقهی سوم را دعوت کردند که به بخش ارکستر بیایند. آنها دیر متوجه شدند که افرادی که آنجا نشسته بودند، در بهترین جا، برایشان قابل قبول نبود. مردم بلند شدند و دنبال مدیر گشتند تا پولهایشان را پس بگیرند، حرفهایی مثل این زدند، "چه فکر میکنید، افرادی را اینجا میآورید که بلیتهای ارزان خریدهاند؟" آنها واقعاً ناراحت بودند، و احساس میکردند که به آنها توهین شده است. مسئله این نیست که طرز فکرشان درست بود یا نه، بیایید از آنها انتقاد نکنیم، نکته این است که، اگر میخواهیم مردم را نجات دهیم، وقتی مؤثر خواهیم بود که آنرا به شیوهای انجام دهیم که واقعیتهای جامعه را بهحساب آورد. چیز دیگر این است که هر وقت مارک جدیدی ساخته میشود باید دورهی زمانیِ پرچالشی را از سر بگذراند، و چگونگی کسب اعتبار در جامعهی غربی، این است که اطمینان حاصل کنید که قیمت، کیفیت محصول را منعکس میکند. این روزها، برعکس، در سرزمین چین، وقتی افراد کسب و کار میکنند میخواهند سریع معامله کنند، و میخواهند اجناسشان را به محض رسیدن جابهجا کنند. اینطور در نظر میگیرند که یک بسته پولِ بهدست آمده هنوز هم یک بسته پول است و اصلاً به شهرت، اعتبار یا نشان تجاری توجهی نمیکنند. و آخر کار نتیجه چیست؟ هیچ چیزی دستشان نمیآید. ما نمیتوانیم کارها را آنگونه انجام دهیم. لازم است که از کیفیت و اعتباری که در جامعه داریم مراقبت کنیم، و تا آخر راه آنگونه عملکردن به نفع ما خواهد بود، چراکه موجودات ذیشعور بیشتری را نجات میدهیم. بنابراین فکر نمیکنم مسئله این باشد که آیا قیمتها را پایین بیاوریم یا نه. برعکس، مسئله این است که بتوانید تمام توجهتان را به خوب همکاری کردن معطوف کنید. با آن کار، بلیتهای بیشتری را به فروش میرسانید.
مرید: اخیراً متوجه شدهام آنچه که از بین بردن وابستگیها و تمایلات را سخت میکند در واقع این است که تصمیم من بر تزکیه کردن کافی نیست و ارادهام استوار نیست، و بنابراین، همینطور که به پایان نزدیک میشویم این مسئله، به طور مشخصی آشکار است.
استاد: اگر متوجه شدهاید، شروع خوبی است، زیرا پیشرفت را شروع کردهاید، اگر ما بتوانیم کوتاهیهایمان را تشخیص دهیم، آنوقت میتوانیم بهسرعت جبران کنیم. درحال حاضر، بعضی از افراد هنوز به آنها آگاهی ندارند، و مایل نیستند با وضعیت تزکیهشان روبرو شوند یا کوتاهیهایشان را ببینند. پس آیا میتوانید آنرا تزکیه بنامید؟
مرید: در ژاپن تعدادی از هماهنگکنندگان در اداره کردن امور با زور و فشار رفتار می کنند و به نظرات افراد دیگر گوش نمیدهند. این تا آنجا کشیده شده است که گروهی از مریدان با آنها مخالفت میکنند. و در نتیجه بسیاری از مریدان کاملاً دلسرد شدهاند. فکر میکنم که ما نباید امیدمان را به انجمن از دست بدهیم یا در جر و بحث بر سر اینکه چه کسی ظاهراً درست است یا غلط گرفتار شویم. وقتی از جنبه نظر اصول فا با یکدیگر صحبت کنیم، باید قادر باشیم نهایتاً هر مسئلهای را حل کنیم. ما باید سعی کنیم، با قلبی پاک شروع کنیم و نیتمان را درست کنیم، در برابر قصور دیگران صبور باشیم.
استاد: در تزکیه، شخص نباید به بیرون بنگرد. اگر افراد به ایدههای شما گوش نمیدهند، آیا آنوقت رفتاری منفی شکل میدهید؟ برای چه کسی تزکیه میکنید؟ شما میدانید آن عوامل اهریمنی در سرزمین چین چگونه بهشدت پلیس را وادار میکنند مریدان دافا را آزار و شکنجه کنند، مگر نه؟ اما با وجود چنین آزار و شکنجهای، هیچکدام از آنها منفی یا شدیداً مأیوس نشدند. اما شما بر سر یک چنین چیز کوچکی دلسرد میشوید؟ ( تشویق) شما باید فعالانه حقیقت را روشن کنید و راه خودتان را بپیمایید. انرژیتان را با مشغول شدن بر هماهنگکنندگان هدر ندهید.
این حقیقت دارد که تعدادی از شاگردان جدید که فا را عمیقاً مطالعه نکردهاند تحتتأثیر قرار گرفتهاند، پس لازم است که جهت را تغییر دهم و چند کلمهای به هماهنگکنندگان بگویم. وقتی درحال انجام کارهایی هستید، به این فکر کنید که استاد چگونه آنها را اداره میکند، و کمی از آن یاد بگیرید. فقط وقتی از عهدهی این برآیید که وسعت ذهنی درخور یک تزکیهکننده را داشته باشید قادر خواهید بود که افراد بیشتری را هدایت کنید و مردم را نجات دهید. در مورد بعضی امور، همه لازم است به راهنماییهای انجمن دافا گوش بدهند و بهشکلی متحد عمل کنند. در موارد دیگر، انجمن لازم است فشارهایش را کم کند و بگذارد هر کسی مستقل عمل کند. اما، وقتی افراد نتوانند به اجماع برسند، انجمن باید برای همه تصمیم بگیرد، همینکه تصمیمی گرفته شد، آنگونه عمل خواهد شد، و شما لازم است همکاری کنید. ( تشویق) ما نمیتوانیم اجازه دهیم که تفاوت نظرها بر آنچه که لازم است انجام شود تأثیر بگذارد. البته، اگر شما واقعاً به درکی برسید و با هم پیشرفت کنید، آن عالی است، و باید همینگونه باشد. اما زمانیکه وقت تنگ است، که اغلب اینطور است، و نمیتوانیم منتظر بمانیم تا همه بر یک نظر باشند و آنوقت دست به عمل بزنیم، پس گاهی اوقات برای همه لازم است که فقط تصمیم اجرایی توسط انجمن را دنبال کنند، آیا درک میکنید؟ ( تشویق پرشور)
مرید: پدر من تمرینکنندهای قدیمی است و در بیرون از چین زندگی میکند، اما شهامت این را ندارد که قدم پیش گذارد. نمیدانم باید چهکار کنم؟
استاد: پس رتبه نخواهد گرفت. (خنده) اولاً، اگر خودش میتوانست متوجه شود که چهکار کند، بهترین میبود، زیرا بالاخره این تزکیه است. کار دیگری که میتوانی انجام دهی ایناست که برای او نقش یک کاتالیزور را داشته باشید و به او کمک کنید. اهریمن یک روز به یکباره به او نخواهد گفت، "ما دیگر تو را آزار نخواهیم کرد." اگر شخص بخواهد تزکیه کند، باید فقط ادامه دهد. آنچه که در واقع در کار است ترس است. همه دربارهی "به کنار گذاشتن تمامی افکار مرگ و زندگی " صحبت میکنند، اما وقتی فشار کمی زیاد میشود نمیتوانند تحمل کنند. [مانند] "انسان سطح پایینی که دائو را میشنود" نباشید.
مرید: لطفاً به خودتان اجازهی نشستن بدهید.
استاد: بسیاری از برگههای سؤال از من میخواهند که بنشینم، اما من فکر میکنم که خواهم ایستاد. (همه میخندند، تشویق) زمانی طولانی از آخرین باری که همدیگر را دیدهایم گذشته است، و من میخواهم خوب شما را ببینم، درست همانطور که شما میخواهید مرا خوب ببینید. ( تشویق گرم)
مرید: من کودکی دارم که سال قبل شن یون را دید و بسیار تحتتأثیر قرار گرفت. حتی اشک ریخت. امسال دوباره شن یون را دید، و از اولین آهنگ، قبل از آنکه پرده حتی باز شده باشد شروع به اشک ریختن کرد. او گفت که همان صحنه دوباره در برابر چشمانش ظاهر شد، و اینکه آسمان چگونه است. کودک یک ارتباط تقدیری با دافا دارد، به آن و استاد باور دارد. اما گاهی اوقات شکهایی دارد. آیا این مزاحمت و مداخله است؟
استاد: این را در آموزشهای فایم ذکر کردهام. اگر فا را کمی بیشتر مطالعه کنید همگی شما در این مورد، واقعاً روشن خواهید شد، انسانها بهطور طبیعی هر دوی بخش خوب و بد را دارند، و تمام چیزهای مادی و موجودات در سهقلمرو از عوامل خوب و بد ساخته شدهاند، هر کدام از آنها میتوانند تأثیر بگذارد. وقتی خوبی است که بر اعمال شخص چیره میشود، آنوقت او خوب است، زمانیکه پلیدی است که بر اعمال شخص غالب است پس او خوب نیست. همانطوری که یک فرد تزکیه میکند اگر نیکویی فراوان باشد، پس او در حالتی متناظر خواهد بود، اگر کمبود خوبی وجود داشته باشد، نادانی احمقانهاش آشکار میشود. فقط مسئله این است که کدام کیفیت تأثیرگذار است. تزکیه تماماً دربارهی دور ریختن چیزهایی است که خوب نیستند، یا منفی هستند، و به معنی تزکیه کردن بخش مثبتتان تا نقطهی کمال است. و آن وقت است که ثمرات خوب بهدنبال خواهد آمد. نباید فکر کنید، "وای، این کودک برجسته است. او باید درست مثل یک خدا باشد و همیشه پارسا." اینطور نیست. مردم، مردم هستند. اگر کسی بتواند خدایان را ببیند، او هنوز هم یک انسان است؛ صرفاً اینطور است که حالت انسانی او متفاوت است.
مرید: مادر من بیش از ده سال تزکیه کرد، اما چند وقت پیش درگذشت. وقتی درحال تزکیه کردن بود، در زندگیام کمکرسان بزرگی بود. اما در امتحان مرگ و زندگی نتوانستم به او کمک کنم.
استاد: نباید در این باره افکار زیادی داشته باشید، یک وابستگی خواهد شد. فقط قلبتان را در تزکیه کردن بگذارید. فقط زمانی که خوب تزکیه کردهاید قادر خواهید بود به موجودات ذیشعور کمک کنید. مریدان دافایی که درگذشتهاند همگی پاداشهای خوبی دارند که در انتظار آنهاست. احتیاجی نیست که نگران باشید.
مرید: چرا همهی مقالاتی که از سرزمین چین به وب سایت مینگهویی فرستاده میشوند بهنظر میرسد عناصر معینی از حزب در آنهاست؟
استاد: بسیاری از مقالاتی که از چین میآیند واقعاً به شیوهای که در فرهنگ حزب صحبت میشود، صحبت میکنند. نویسندگان آن مقالات هیچ تفاوتی نمیبینند، زیرا اینگونه در آن محیط پرورش یافتند. اما پس از آنکه مقالات را ویرایش کردید، هنوز میتوانید از چیزهای حقیقی که در آنها وجود دارد استفاده کنید. نگذارید این بر چیزی تأثیر گذارد.
مرید: ما چگونه میتوانیم از طرز فکر و رفتار شاگردانی که از چین میآیند سر درآوریم؟
استاد: سعی کنید خودتان را جای آنها بگذارید و کمی آنها را درک کنید. آنها نیز تزکیهکننده هستند، و در اساس، مثل هر شخص دیگر. آنها نیز سه کار را انجام میدهند، و آنها نیز مریدان من هستند. همین زمینهها کافیاست که سعی کنید با آنها کار کنید. بهتدریج خودشان به موضوع آگاه میشوند. باید بر این واقف و روشن باشید. فقط بهخاطر این آنها را دور نکنید.
مرید: آیا نباید مریدان کوچکمان را برای یادگیری رقص، ژیمناستیک و موسیقی هدایت کنیم؟
استاد: میدانم همگی شما کودکان آکادمی فی تیان را دوست دارید-- زمانیکه بر صحنه آنقدر خوب اجرا میکنند-- و آنها را بسیار خوشبخت در نظر میگیرید. شما میخواهید کودکانتان در فی تیان شرکت کنند و بعداً بخشی از شن یون شوند درست؟ خوب، آنقدر افرادی وجود نخواهند داشت که بتوانند به شن یون ملحق شوند. همچنین، ملزوماتی که برای ورود به فی تیان باید با آن روبرو شد بالا هستند، زیرا فی تیان، شاگردان را برای پیوستن به شن یون آماده میسازد. شن یون یک شرکت در سطح استاندارد جهانی است، و ملزومات فقط درحال بالا رفتن هستند. شرایط فیزیکی کودک باید به استانداردهایی که برای شرایط حرفهای است برسد، و شاگردان رقص باید بلند و باریک باشند، استخوانبندی قلمی و پاهای بلند داشته باشند، انعطافپذیر باشند، و پرش قائم خوبی داشته باشند. پسرها نیز، باید این وضعیتها را داشته باشند، و بنابراین آنهایی که چاق هستند یا استخوانبندی خیلی درشتی دارند، یا به اندازهی کافی قدبلند نیستند، مناسب نیستند. شاگردان موسیقی باید نوازندگیشان خوب باشد و درک خوبی از ریتم داشته باشند با این تفاوت که شن یون لازم دارد که آنها قبل از ورود، ماهر باشند. مریدان دافا پروژههای زیادی در دست دارند، و اگر شما بر روی چیز دیگری کار میکنید، آنهم خوب است. اما آنهایی که واقعاً صفات مشخصهی لازم را دارند فرصتشان را از دست نخواهند داد، حتی اگر چیزی نگویید. هر چند، اگر صفات مشخصهی لازم را ندارید سخت تقلا نکنید که هر طور شده انجام شود.
مرید: هر زمان فعالیت گروهی داریم، بهخاطر اینکه تعداد بسیار کمی از همتمرینکنندگانی وجود دارند که توانایی این را دارند که درخصوص تولید مطالب و لوازم، در بارِ کارها سهیم شوند و کار ترویج را انجام دهند، اغلب فقط من هستم و باید تقلا کنم که امور انجام شوند. این وضعیت مجموعه مشکلات بزرگی را برای کار عادی و خانوادهام بهوجود آورده است. (استاد: قطعاً.) بنابراین برایم سخت است که برای مطالعهی فا یا تزکیه به زور هم که شده جایی باز کنم.
استاد: در واقع، تمام مریدان دافای ما با این نوع از چالش روبرو هستند، چون هر کدام خانوادهای دارند که باید از آن مراقبت کنند، و هر کدام هنوز باید تزکیه کنند و به فا نیز اعتبار بخشند. برای همه همینطور است. امور را به خوبی متوازن کنید. البته، وضعیتهای خاص معینی وجود دارد که سایرین مهارتهایی را که نیاز است ندارند، و فقط یک شخص وجود دارد. در این مورد، بهترین سعیتان را بکنید تا کسانی را برای یاد دادن آن مهارتها پیدا کنید.
مرید: نمیدانم عهد و پیمانم چیست. بعضی از تمرینکنندگان به من میگویند این کار را بکن، و دیگران میگویند آن کار را انجام بده، اما نمیتوانم همه را انجام دهم. چطور میتوانم مطمئن باشم راه من و عهد و پیمان واقعی من چه هستند؟
استاد: هرگز به هیچکسی نگفتهام که باید این یا آن کار را انجام دهد. نیروی انسانی در هر جایی نیاز است. اگر احساس میکنید که در مورد معینی دارای مهارت خاص هستید، یا چیزی وجود دارد که مشخصاً دوست دارید که انجام دهید. پس بروید و محکم و استوار در آن مورد بهترین کار را انجام دهید. تا جایی که آن سعی و کوشش بتواند موجودات ذیشعور را نجات دهد، و شما نقشی برای ایفای آن دارید، پس بروید و انجامش دهید، و همین است و بس. اینطور نیست که انگار وقتی عهدتان را نوشتید، شرح دادید که شما بهطور مشخصی پایین میآیید که یک گزارشگر یا یک نمایشگر باشید. (همه میخندند)
مرید: آیا میتوانم از استاد بپرسم که کمی دربارهی محیط و فضای اصلاح- فا در این زمان صحبت کنند؟
استاد: محیط در سرزمین چین و در خارج از چین متفاوت است و مشکلاتی که بقیهی دنیا با آن روبرو است، و محیطهایش، همینطوری است که هست. مریدان دافا باید منطبق بر موقعیتهایی که در آن هستند تزکیه کنند، و به همین نحو بر طبق آن موقعیتها و شرایط، به فا اعتبار بخشند و موجودات ذیشعور را نجات دهند. درحال حاضر، اهریمن در بعضی از مناطق سرزمین چین واقعاً دیوانه است، و در چنین وضعیتهایی شخص لازم است نهایت حفظ امنیت را در ذهنش داشته باشد. روشنگری حقیقت و تزکیه شخصی به هم مرتبط هستند. اگر وضعیت ذهنی فردی درست نباشد، یا اگر افکار درستش به اندازهی کافی قوی نباشد، آنوقت مشکلات بهدنبال خواهد آمد، زیرا آنچه اساسی است تزکیهی خودتان است. همچنین به خاطر بسپارید که اهریمنان فاسد و موجودات پلید سطوح پایین که مستقیماً به مریدان دافا را آزار و اذیت میرسانند نمیخواهند موجودات ذیشعور نجات داده شوند.
مرید: بسیاری از پروژهها وجود دارند که شرکت مریدان دافا را لازم دارند، و بسیاری از مریدان هستند که هنوز باید اهمیت آیندهی رسانههای مریدان دافا را درک کنند.
استاد: بله، میدانم. این مخصوصاً دربارهی اپک تایمز انگلیسی و دیگر نسخههای روزنامههای غیرچینی زبان و دیگر رسانهها صدق میکند. ما واقعاً کمکی نداریم. و اغلب باعث میشود که خیلی از کارها به سختی انجام شوند. بنابراین میخواهم بپرسم: آیا هماهنگکنندگان پروژههای ما، در مجموع واقعاً به آنچه که باید دست یابند، رسیدهاند؟ آیا هنوز هم کوتاهیهایی وجود دارد؟ اگر شما واقعاً بتوانید این را بهخوبی اداره کنید، بهراستی شروع خواهند کرد به تأثیری که باید بگذارند دست یابند، و محیط پیرامونمان را عوض خواهد کرد، حتی رسانه میتواند آنطور تأثیری را بگذارد که افراد بیشتری در جامعه بخواهند آنها را بخوانند یا تماشا کنند، حقیقت را بدانند، و حتی به دنبال دافا بگردند. اگر واقعاً بتوانید به آن دست یابید، آنوقت بهاندازهی کافی نیروی انسانی خواهید داشت، زیرا افراد جدید مرتباً خواهند آمد، که بعضی از آنها افراد بسیار ماهری هستند. اگر نتوانستید آن گام بلند به جلو را اداره کنید، پس باید امور را امتحان کنید و بپرسید که آیا بهدلیل نوعی عدم کفایت است و به همین خاطر است که چنین مشکلی دارید. اگر واقعاً بتوانید بهخوبی اداره کنید، وضعیت تغییر خواهد کرد-- تغییر به سمت بهتر. مورد واقعاً این است. البته، آنچه توصیف کردم تنها دلیلِ این وضعیت شما نیست. عوامل اهریمنی نیز وجود دارند که بالاخره برای شما مشکل فراهم میآورند. آنها معتقدند که فقط وقتی در سختی، در میان دشواریها و تحت وضعیتهای سخت تزکیه کنید تقوای عظیم را بهدست خواهید آورد. و بنابراین، مداخله میکنند. وضعیت درحال حاضر اینگونه است.
مرید: وقتی درحال انجام مطالعهی گروهی فا هستیم، آیا باید بخشهایی از آموزشهای فای استاد، مثل امضاء، تاریخ و ملاحظات پرانتزی مثل "تشویق" یا "استاد میخندد" را بلند بخوانیم؟
استاد: (میخندند) خیر، لازم نیست. لازم نیست امضاءها، تاریخها، ویرگولها، یا بخشهای پرانتزی را بخوانید. (میخندند)(همه میخندند) فقط فا را بخوانید-- محتوای فا را-- و آن کافی خواهد بود. چیز عجیبی در میان شاگردان چینی وجود دارد، یعنی، هنگام مطالعهی فا بعضی از افراد فکر میکنند که نباید اسم کامل استاد را هنگامی که با آن مواجه میشوند، بلند بخوانند، و اینکه، در عوض، فقط باید بگویند "استاد" یا "استاد محترم". خواندن فا، خواندن فا است، پس نباید آن را تغییر دهید.
مرید: مریدان دافای سرزمین چین که در کره زندگی میکنند به استاد درود میفرستند.
استاد: متشکرم.
مرید: در رسانهی ما مدیریت، ایدهها و نظرات کارمندانش را باید چگونه مدنظر داشته باشد؟ و مخصوصاً وقتی ایدهها و نظرات شاگردان با [نظرات] خودشان اختلاف دارد؟ هماهنگکنندگان اپک تایمز سیدنی ترجیح میدهند برای استخدام افراد جدید، در دیگر کشورها، در اطراف، به جستجو بپردازند، و بهنظر میرسد به شاگردانی که اینهمه مدت در شرکت درحال کار کردن بودهاند بها نمیدهند.
استاد: این حقیقت دارد. ما اغلب این کار را میکنیم. یعنی وقتی افراد همکاری نمیکنند آنها فقط میروند و به دنبال افراد دیگر میگردند و این کار را دوباره و دوباره ادامه میدهند تا جایی که امور انجام نمیشوند، در پایان، اپک تایمز فقط یک محل بزرگ تمرین میشود. (همه میخندند)
حال که بر سر این موضوع هستیم، میخواهم چند کلمهای دربارهی اینکه تعدادی از شاگردان چگونه تمام توجهشان را بر درست مدیریت کردن میگذارند بگویم. اگر محیط، محل معمول کارتان بود، آیا جرأت میکردید تمام توجهتان را بر رئیستان بگذارید؟ آیا آن کار را میتوانستید بکنید؟ نمیتوانستید. پس چگونه است که، در حین اعتباربخشیدن به فا و تزکیه کردن خودتان، تمام توجهتان را بر امور بیرونی متمرکز میکنید؟ از این گذشته، استاد به شما گفته است که تزکیه دربارهی تزکیه کردن خودتان است، باید درون را تزکیه کنید، باید به درون خودتان نگاه کنید. اگر همگی شما بتوانید موفق به انجام آن شوید، هیچ مشکلی نیست که نتوان حل کرد، و این عالیترین شیوهی کار کردن با هم است و یک ابزار جادویی داده شده از جانب فا است. پس چهطور است که نمیتوانید به آن عمل کنید. آنهایی که امور را مدیریت میکنند برای آن مسئول هستند و همینطور آنهایی که همکاری میکنند-- هر کدام مسئول هستند. اما آیا به ذهنتان خطور کرده است که ما همیشه دربارهی اینکه دیگران چطور "به خوبی همکاری نمیکنند،" در مورد بعضی افراد که همیشه دربارهی اینکه چرا مدیریت این یا آن مشکل را دارد، صحبت میکنیم. در هر موردی، آن نگاه کردن به بیرون است، تزکیه کردن به بیرون است، و زیاد بحث کردن دربارهی اینکه دیگران درحال انجام چه کاری هستند. چرا درعوض، ما بهدنبال اشتباهات خودمان نمیگردیم، و سعی کنیم که بهراستی خوب عمل کنیم؟ اگر واقعاً بتوانید امور را بهدرستی انجام دهید، دیگران شما را چگونه ارزیابی میکنند؟ پس وقتی که شما بهعنوان هماهنگکننده، دلواپس و نگران هستید که کاری حتماً انجام شود، چرا یک لحظه به خودتان برنمیگردیدکه ببینید شاید شما با بیکفایتی انجام دادهاید که شاگردان را به آنجا کشانده که نمیخواهند آنچه را که به آنها میگویید انجام دهند؟ پس باید به یاد داشته باشید، این تزکیه است -- دقیقاً تزکیه!
مرید: در سرزمین چین برخی از شاگردان باسابقه هستند که عقیده دارند چیزهایی مانند بهاصطلاح "فای مشروح" و "سخنرانی دهم" واقعی هستند.
استاد: همگی اینها چیزهایی هستند که توسط آن مأموران مخفی ناپسند ساخته میشوند. چنین چیزی مانند این "فای مشروحِ" فرضشده وجود ندارد، همینطور هیچ "سخنرانی دهم" یا هیچ چیز اهریمن پوسیدهایی مانند این وجود ندارد. آنها بعداً چه چیزی از خود درمیآورند، یک "فای پا"؟ (خنده) این چیزها فقط توسط روح اهریمنی ساخته میشود که از مغز مأموران مخفی استفاده میکند، و این بهکار برده میشود تا آنهایی که بین ما هستند و آنها فکر میکنند کوشا نیستند، آنهایی که دوست دارند چیزهای شایعهای را گوش کنند، آنها که دوست دارند چیزی جدید بشنوند فقط بهخاطر جدید بودناش، یا آنها که دوست دارند خودنمایی کنند را سردرگم کنند. برای این منظور است که چنین افرادی را سردرگم کنند. اما آنها نمیتوانند حتی یک شخص که بهطور استوار تزکیه میکند را سردرگم کنند.
مرید: آیا اینطور است که وقتی یک شخص داخل چین دیویدی شن یون را میبیند دقیقاً مانند کسی که خارج از چین نمایش را در یک تئاتر میبیند نجات مییابد؟
استاد: تا وقتی که کسی بتواند ماهیت شیطان را ببیند، روشن شود که دافا خوب است و مریدان دافا افراد خوبی هستند، آنگاه آن کافی خواهد بود. اما این که گفته شد، تماشا کردن دیویدی هرگز همان تأثیر دیدن نمایش در یک تئاتر را ندارد. برخی از افراد پرسیدهاند که آیا نمیتوانستیم فیلم ضبطشدهی نمایش را روی یک پردهی بزرگ پخش کنیم، درنتیجه بگذاریم افراد بیشتری آنرا ببینند، که انگار درحال تماشای زندهی شن یون میبودند. خیر، نمیتوانید. تقریباً قطعاً نمیخواهید چنین کاری را در خارج از چین انجام دهید، چراکه این کار فرصت مردم برای نجات یافتن را ازبین خواهد برد. اگر این کار میکردید، به این معنی میبود که آنهایی که فرصت تقدیری برای دیدن زندهی شن یون روی صحنه را داشتند توسط آن مبهوت نمیشدند، به شکلی که بهطور طبیعی میبایستی مبهوت شوند، یا بدتر اینکه، اگر آن طوری بهنظر میرسید که انگار نمایش شبیه [دیویدی] میبود، آنها حتی نمیآمدند. بنابراین نمیخواهید که آن رویکرد را بهکار گیرید. وقتی اجرای زندهی صحنه دیده میشود، موجودات خدایی بهطور مستقیم روی صحنه وجود دارند، درحالی که وقتی دیویدی مشاهده میشود چیزی شبیه آن قدرت وجود ندارد، و بیشتر اینکه، محیطی که شخص در آن محیط ویدئو را تماشا میکند ممکن است با او تداخل ایجاد کند. به هر حال، درخصوص سرزمین چین این فرق میکند، چرا که مردم نمیتوانند آنجا شن یون را ببینند. اگر آنها بتوانند از عهدهی این برآیند که دیویدی را ببینند، میتواند تأثیر خاصی داشته باشد. اما خارج از چین نمیخواهیم که آن رویکرد را بهکار گیریم.
مرید: اعضای اصلی در رسانهی ما اغلب میروند تا روی پروژههای دیگر کار کنند، بهطوری که غیر ممکن میشود که از کیفیت کارمان اطمینان حاصل کنیم. چگونه میتوانیم این مسئله را بهتر اداره کنیم.
استاد: درست است، وقتی کسی که بسیار خوب عمل کرده برای [رفتن به] پروژههای دیگر ناگهان ترک کند، بلافاصله کمبود نیروی انسانی را پدید میآورد. در مورد برخی از شاگردان، لحظهای که چیزی خوشایند آنها نباشد، درنظر نمیگیرند که [ترک کردن] چگونه دیگران را تحتتأثیر قرار خواهد داد، در نظر نمیگیرند که چگونه این مسئله آن کاری که درحال انجام بود تا به فا اعتبار بخشد را تحتتأثیر قرار خواهد داد، و درست هر کاری را که مایل هستند انجام میدهند. من این را در برخی از شاگردان مشاهده کردهام، و [این کار] باعث برداشت مثبتی توسط خدایان نیز نمیشود. در عین حال، این هم درست است که پروژههای دیگر به افراد نیاز دارند. اگر وقت اضافی داشته باشید که به آنها کمک کنید، بسیار خوب، بسیاری از مریدان دافا همزمان درحال بهدوش کشیدن چندین کار هستند، بنابراین نباید در اصل مشکلی باشد. اما بدون توجه به اینکه چقدر این موضوع را مورد بحث قرار میدهیم، همگی به مشکل هماهنگی و تزکیه خلاصه میشود.
مرید: آیا ممکن است استاد لطفاً در مورد نه مسابقه صحبت کنند؟
استاد: تلویزیون سلسلهی تانگ جدید در دو سال گذشته نه مسابقه برگزار کرده است. این آنها را کاملاً پرشور و جذاب کرده است، و آنها یک رویداد مهم شدهاند. این نه مسابقه همگی دربارهی فرهنگ سنتی-- فرهنگ اعطا شدهی خداییگونه، میراث فرهنگی واقعی انسان-- هستند. این چیزی است که درحال از دست رفتن بود. درخصوص اجرای بلندمدت، این مسابقات چنین چیزهایی را به آینده و مردمان آن منتقل خواهند کرد. و درخصوص حال حاضر، روش آشکاری که این قالب در آن مفید است این است که آن شرححال انتیدیوی را ارتقاء میبخشد و بینندگان این ایستگاه را افزایش میدهد، درحالی که بهطور اساسیتر، آن حتی تأثیر عظیمتر روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذیشعور را دارد. وقتی مسابقات تمام میشوند، بگذارید همانجا متوقف شوند و به تبلیغ زیاد آنها ادامه ندهیم. و اگر به اطلاعرسانی چنین رخدادهایی ادامه دهید، و درحال انجام آن بهصورت بینالمللی باشید، آنگاه شما درحال تبلیغ چیزهای مردم عادی هستید چراکه هرچه باشد اکثر آنچه که آنها درگیر آنها هستند چیزهای عادی هستند. مسابقات برای این هستند که به تبلیغ ایستگاه تلویزیونی، غنی کردن برنامههای آن، و بیشتر رسمیت دادن به نام آن، کمک کند. و ایدهی دیگر پشت مسابقات این است که مردم درحال رقابت براساس چیزهایی از فرهنگ سنتی هستند-- چیزی که برای مردم آینده بوده و مفید است و به مردم کمک میکند تا سنتهایشان را احیا کنند.
مرید: مسابقهی آواز امسال فقط شامل سبک خوشخوانی بود، و شامل خوانندگی محلی چینی نبود. آیا این بهخاطر این است که خوانندگی محلی درحال تأیید نشدن برای نگه داشتن است؟
استاد: من قبلاً ذکر کردهام که در دنیا سبکهای آواز بسیاری وجود دارد. هر قومیت با فرهنگ یک بدن کیهانی متفاوتی همخوانی دارد. شاید یک سبک آواز خاصی، یک خصیصهی متمایز کنندهی فرهنگ خاصی در سیستم بدن کیهانی خاصی باشد. بنابراین ما هیچ یک از سبکهای خاص آواز را رد نمیکنیم، بهجز چیزهایی که تأثیری نامساعد بر اجتماع دارند، چیزهای بد. من آن چیزها را تأیید نمیکنم. از آنجا که تعداد بسیار زیادی از انتخابهای ممکن وجود دارد، و ما احتمالاً نمیتوانیم هرچیزی را استفاده کنیم، بنابراین مجبور هستیم برخی چیزها را درنظر بگیریم و بهطور انتخابی چیزها را استفاده کنیم. درخصوص این موضوع که برای جامعهی بشری آینده چه چیزی بهجای خواهد ماند، این موضوعی از آینده است. هرچه که خوب باشد نگهداشته خواهد شد. امسال خوانندگی محلی چینی شامل نبود، بلکه فقط خوشخوانی بود. آن سبک میتواند درخصوص هر قومیتی استفاده شود.
مرید: مایلم بپرسم که آیا سازمانهایی مانند مرکز اطلاعات فالون دافا نیز باید شبیه یک شرکت عادی اداره شود.
استاد: من نمیتوانم بهطور خاصی دربارهی چیزها صحبت کنم. اگر حالا میگفتم که چگونه مرکز اطلاعات باید اداره شود، شما برمیگشتید و میگفتید، "استاد گفت که مرکز اطلاعات باید به چنین و چنان شیوهای اداره شود،" و اینکه "از آنجا که استاد این را گفت، هیچکسی نباید به فکر انجام طور دیگری باشد." بنابراین نمیتوانم به این پرسش بهطور مشخص اشاره کنم. آنچه که میتوانم بگویم این است که اگر قادرید اینچنین انجام دهید و شرایط درستی برای آن وجود دارد، پس میتوانید. اما اگر توانایی انجام آن را ندارید یا شرایط مساعد نیست، پس هنوز باید آنرا به تعویق بیندازید. با این حال، فکر میکنم برای شرکتهای رسانهای مانند اپکتایمز و انتیدیتیوی، این یک الزام است.
مرید: یک مرید دافای چانگچون از من خواست که از جانب وی یک سؤال را با استاد مطرح کنم. و گفت که درحال مشاهدهی این هست که گرچه بسیاری از همتزکیهکنندگان برای مدت زمانی طولانی واقعاً در اعتباربخشی به فا فعال بودهاند اما قادر نیستند بهخوبی فا را مطالعه کنند یا تمرینها را انجام دهند. او احساس میکند که این مشکلی جدی است. من برای مدتی در همین مخمصه بودم. تأثیر این است که وقتی روی پروژههایمان کار میکنیم تا به فا اعتبار بخشیم، امور مقدس نیستند، و سخت است که به تأثیری که میخواهیم برسیم. و تضادها بین همتمرینکنندگان نیز نتیجهی مطالعه نکردن فا بهخوبی است، که باعث میشود در نگاه کردن به درون و همکاری کردن باهمدیگر بهخوبی عمل نکنند.
استاد: بله، واقعاً. من هم همین احساس را دارم. امیدوارم که مریدان دافا در هر منطقه از سرزمین چین-- نه فقط آنهایی که در چانگچون هستند-- از عهدهی این برآیند که همهی سه کار را بهطور همزمان بهخوبی انجام دهند. فقط با اینطور عمل کردن است که آنچه را که باید، بهطور واقعی به انجام میرسانید، و فقط آنگاه است که بهعنوان مریدان دافا بهطور کوشایی درحال پیشرفت هستید.
مرید: مداخلات زیادی در آسیای جنوب شرقی وجود دارد. آیا این بهخاطر این است که تلاشهای مریدان دافا برای روشن کردن حقیقت ناکافی بوده است؟
استاد: اگرچه این بخش از تاریخ برای مریدان دافا درنظر گرفته شده تا به فا اعتبار بخشند، اما محیط پیچیده است و عوامل شیطانی مشغول کار هستند؛ و بنابراین چالشها. اما تاجایی که بتوانید بهخوبی عمل کنید، افکار درست فراوانی داشته باشید، و کارها را بهخوبی هماهنگ کنید، وضعیت تغییر خواهد کرد. اگر قادر نباشید این کار را انجام دهید، هراسان باشید، یا وابستگیهای بشری بسیار زیادی داشته باشید، آنگاه محتمل است که بهخوبی عمل نکنید. و وقتی بهخوبی عمل نکنید، عوامل شیطانی وحشیانهتر رفتار میکنند، عوامل منفی چیره میشوند، و تمام چیزی که خواهید دید مداخله و آزمونهای سخت خواهد بود. مریدان دافایم... شما در گسترهی وسیعی پخش هستید ( نشان دادن با دست)، و هر یک از شما حالا مسئول منطقهی مربوط به خود در این دنیا هستید. تغییرات در تفکرتان میتواند به تغییرات در محیط پیرامونتان منجر شود. چگونگی مردم در منطقهتان نتیجهای است از دامنهای که تا آن حد برای آنها حقیقت را روشن کردهاید. محیط توسط وابستگیهای بشری شما شکل میگیرد. وقتی محیط بد است، بهخاطر این است که شما آن را به این شکل ساختید. البته، اگر بگویید، "پس من شبیه یک خدا رفتار خواهم کرد،" و شروع کنید که غیرمنطقی باشید، آنگاه این حالت دیگری از مداخلهی خودشکلدادهشده خواهد بود. شما باید منطقی باشید، با اطمینان و متانت به امور بپردازید، و بهخوبی آگاه باشید که چه کاری باید انجام دهید.
مرید: مریدان روسیه به استاد درود میفرستند.
استاد: از شما تشکر میکنم. ( تشویق)
مرید: ما سخت تلاش کردهایم تا حقیقت را روشن کنیم، اما وضعیت زیاد تغییر نکرده است. چهکار میتوانیم انجام دهیم تا شن یون در روسیه اجرا شود؟
استاد: بله، عوامل سیاسی وجود دارد که به چالشهای بزرگی منجر شده است. نگران نباشید. اگر مریدان دافای ما واقعاً خوب عمل کرده باشند اما مسائل هنوز هم آنجا خوب نباشد، آنگاه بگذارید کمی زمان بدهیم و ببینیم. عوامل شیطانی نیروهای کهن میتوانند ببینند که کار حکچ شرور تمام است، و اگر در مرز شمالیاش کشوری میبود که با آن به شکلی که ایالات متحده رفتار میکرد، رفتار میکرد، آنگاه شیطان در وضعی نمیبود که مریدان دافا را مورد آزار و شکنجه قرار دهد. بنابراین، شرایط خاصی وجود دارد که ممکن است اینطور نباشد که مریدان دافا خوب عمل نکرده باشند، بلکه اینطور باشد که شرایط بزرگتری درگیر چیزی شبیه این است. بنابراین با این فرض، بگذارید منتظر بمانیم و ببینیم. بدون توجه به اینکه چه چیزی باشد، مریدان دافا باید کارهایی را که درخصوص روشن کردن حقیقت و نجات مردم قرار است انجام دهند را هنوز هم انجام دهند.
مرید: وقتی تبلیغات میفروشیم، با شرایطی شبیه به این برخورد کردهایم: برخی از مشتریان ما وقتی حقیقت را روشن میکردیم به ما گوش کردند و دربارهی دافا آگاه شدند، و تصمیم گرفتند که تبلیغات کنند، اما بعد از مدتی وقتی احساس کردند که تأثیر حداقل بود تبلیغات با ما را متوقف کردند. آیا این بهخاطر این بود که ما مریدان خوب عمل نکردیم، یا اینطور بود که آن مشتری پس از اینکه آنچه را که باید برای دافا انجام دهد را انجام داد و ترک کرد؟
استاد: یک شخص پس از اینکه حقیقت را برای او روشن کردید ضرورتاً تغییر نمیکند. وقتی حقیقت را روشن میکنید، باید ایدههای اشتباه شخص را پاک کنید و کمک کنید تا ببیند که نیات حکچ شیطانی است. اگر روشنگری حقیقت شما ناکافی باشد و تأثیر تبلیغات حداقل باشد، آنگاه مسلم است که مشتری نمیخواهد بماند. اما اگر یک قرارداد امضا شده باشد، آنگاه آن باید محترم شمرده شود. اگر یک نقض قراردادی باشد که به هرگونه زیانی منجر شود، آنگاه هر کسی که مسبب زیان بوده باید پاسخگو باشد. اگر هیچ پیامد اقتصادی وجود نداشته باشد و فقط موضوعی از این باشد که آیا میخواهند ادامه دهند، آنگاه آن را براساس هر مورد اداره کنید. چنین چیزی که یک مشتری قرار است این یا آن را برای دافا انجام دهد وجود ندارد. شما درحال نجات موجودات ذیشعور هستید، همین و بس. اینطور نیست که موجودات ذیشعور باید کارهای خاصی برای شما انجام دهند. درخصوص اینکه شما خوب عمل کردهاید یا نه، استاد واقعا نیاز ندارد که در مورد این چیزها نظر بدهد. شما پاسخ را خواهید دانست اگر سعی کنید پی ببرید که چه چیزی کاملاً درست نیست.
مرید: چگونه میتوانیم درخصوص روشنگری حقیقت به دویستهزار نفر افراد چینی در برزیل بهتر عمل کنیم؟
استاد: شما مریدان دافا هستید، بنابراین فقط بهترین سعیتان را بکنید. روشنگری حقیقت مسئولیت شما است. اگر این را میپرسید که چگونه ممکن است با تمام افرادی که میخواهید نجات دهید صحبت کنید، آنگاه میگویم که فقط بهترین سعیتان را بکنید-- هرچهقدر که میتوانید انجام دهید. وقتی مریدان دافا درخصوص کارهایی که باید انجام دهند خوب عمل میکنند، چیزها تغییر میکنند.
مرید: شاگردان جدید بسیاری وجود دارند که مایلند به پروژههای خاصی ملحق شوند، اما آزادانه عقاید خود را بیان نمیکنند چراکه میترسند شاگردان باسابقه از آنها انتقاد کنند. و بعد اینکه شاگردان باسابقهای وجود دارند که بهنظر میرسد شرکت در فعالیتها را با تزکیه کردن برابر میدانند، و آنها شاگردان جدید را هل میدهند که همه جا بروند تا شرکت کنند.
استاد: پس مشکلی درخصوص شاگردان باسابقه وجود دارد. شاگردان جدید هرچه باشد شاگردان جدید هستند، و آیا تمرکز ما بر نجات موجودات ذیشعور نیست؟ شاگردان جدید تازه ملحق شدهاند، و واقعاً به کمک نیاز دارند. مهمترین چیز این است که آنها را راهنمایی کنید تا فا را زیاد مطالعه کنند.
چیز دیگر این است که، بیایید شرکت کردن در رخدادهای گروهی که تعداد افراد زیادی را بهخود اختصاص میدهد و شما نمیتوانید بهطور مستقیم حقیقت را روشن کنید را متوقف کنیم (برای مثال، راهپیماییها و فعالیتهایی در مناطقی که چینیهای مقیم زیادی وجود ندارند). آنها تأثیر مهم زیادی ندارند و مؤثر نیستند.
مرید: اگر افراد عادی کار رزرو شن یون را انجام دهند و این مریدان دافا نباشند که رهبری کار را بهعهده داشته باشند و فروش بلیتها را جلو ببرند، آیا حضار همانطور نجات پیدا میکنند؟
استاد: بله، اینطور خواهد بود. هر کسی که نمایش را تماشا کند نجات خواهد یافت، و بدون توجه به اینکه چه کسی آن کار را انجام میدهد یکسان خواهد بود.
مرید: برخی از شاگردان تقریباً هر سال به سرزمین چین برمیگردند. آیا آنها میتوانند پروژههای مهم را بهعهده بگیرند؟
استاد: فکر میکنم بهتر است که این کار را نکنند. یک روز ممکن است توسط پلیس شرور حزب شیطانی برده شوند، و یکبار که با ترس روبرو شوند، ممکن است که هر چیزی بگویند. (خنده، آه)
مرید: چه وقت شن یون قادر خواهد بود در چین اجرا شود؟
استاد: این دقیقاً چیزی است که درحال فکر کردن هستم! ( تشویق) اما بگذارید به شما اطمینان بدهم، آنها قطعاً خواهند رفت! ( تشویق پرشور، هورا)
مرید: بسیاری از مریدان میدانند که انجام کار تزکیه نیست، اما هنوز هم برای دستاوردهای رسانههای ما ارزش زیادی قائل میشوند. اگر بخواهیم از نقطهنظر تزکیهی شخصی صحبت کنیم، چگونه باید حالت پاک ذهن را حفظ کنیم و درعین حال در آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند مؤثر باشیم؟
استاد: افکار درستتان را قوی نگه دارید، و پی ببرید که درحال انجام آن کار هستید تا مردم را نجات دهید. نقطهی شروع آنچه که انجام میدهید، بهعنوان یک تزکیهکننده، مقدس است. اگر همانطور که به انجام امور میپردازید رویکردتان درست نباشد، برای هر دوی آنچه که درحال کار کردن روی آن هستید و تزکیهتان مداخله خواهید آورد و سایهای روی آن میاندازید.
مرید: آیا بحران جاری اقتصادی توسط افول قابلملاحظهی اخلاقیات بشریت و مخصوصاً آنهایی که در قدرت هستند سبب شده است؟
استاد: بیایید دربارهی شرایط اقتصادی دنیا نگران نباشیم. اینکه چه کسی قدرت را در دست دارد یا اینکه جایی در روزی چه اتفاقی میافتد هیچ ارتباطی با تزکیهی ما ندارد. تمرکز ما بر نجات مردم است، همین و بس. نظم و ترتیبهای معمولی برای اجتماع بشری اکثراً بهطور مشخصی براساس برکتهای اختصاص داده شده به مردم و مقدار کارما است.
مرید: مریدان در شهر دونگگانگ، استان لیائونینگ؛ استان شینجیانگ؛ شهر گائومی، استان شاندونگ؛ شهر لانجوئو، استان گانسو؛ شهر چینگدائو؛ پارک یویوآنتان، پکن؛ استان شانسی؛ ناحیه یانگپو، شانگهای؛ شانگهای؛ ناحیه چانگپینگ، پکن؛ شهر ویفانگ، استان شاندونگ، شهر چونگچینگ؛ شهر شنزن؛ جزیرهی هولو، استان لیائونینگ؛ شهر شنیانگ؛ شهر چنگده، استان ههبی، شهر کومینگ، استان یوننان؛ شهر شیجیاجوآنگ، استان ههبی؛ شهر یانتای، استان شاندونگ؛ شهر جینان؛ استان هیلونگجیانگ؛ شهر لیانیونگانگ، استان جیانگسو؛ دانشگاه جهجیانگ؛ بخش گوآن، استان شاندونگ؛ شهر ههفی، استان آنهویی؛ شهر جیانگمن؛ شهر گویییانگ، استان گوییجو؛ شهر سییان؛ ادارهی سلامتی شهرداری گوآنگجو؛ شهر چائویانگ، استان لیائونینگ؛ شهر ووکسوئه؛ شهر هوآنگگانگ، استان هوبی؛ بخش سیشویی؛ شهر ماچنگ؛ شهر فوشون؛ شهر داتونگ، استان شانکسی؛ شهر ههبی، استان هنان؛ شهر ویهایی، استان شاندونگ؛ شهر چیچیهار؛ شهر فویانگ؛ شهر تیانجین؛ شهر جینچانگ، استان گانسو؛ شهر چانگچون؛ شهر هاندان، استان ههبی؛ شهر چائوشان؛ شهر سوجو؛ و شهر تاییان درودشان را به استاد میرسانند.
استاد: از همگی تشکر میکنم. ( تشویق گرم)
مرید: درود بر استاد نیکخواه، باشکوه و ارجمندمان از طرف مریدان دافا در مدارس مینگهویی. دپارتمان امنیت داخلی امریکا برای آموزش زبان چینی به سازمانهای خارج از چین که حکچ در آنها نفوذ کرده است بودجه میپردازد. در عین حال، سازمانهایی شبیه سازمان ما که آموزش زبان چینی نرمالی ارائه میدهند چنین بودجههایی را دریافت نمیکنند. برخی از شاگران فکر میکنند ما باید از این فرصت برای روشنگری حقیقت به حکومت و افشا کردن شیطان استفاده کنیم. اما برخی فکر میکنند که از آنجا که این آزار و اذیت مستقیمی نیست، نباید درگیر شویم.
استاد: درحالی که آزار و اذیت میشویم، میتوانید دربارهی کارهایی که حکچ شرور در خارج از چین انجام داده، به دنیا بگویید، اما بیش از حد خودتان را با این مشغول نکنید. نجات موجودات ذیشعور اولین و مهمترین چیز است. فقط سعی کنید افراد بیشتر و بیشتری را نجات دهید. شما میتوانید همانطور که شرایط اجازه میدهد آن عناصر شیطانی را افشا کنید. درواقع، گاهی اوقات من فکر کردهام: حالا که حکچ شرور تقریباً کارش تمام است، تمام آن چیزهایی که آن، فکر خود را سخت بهکار انداخته تا از طریق فریب و کلاهبرداری بهدست بیاورد به چه کسی باید داده شود؟ هنوز تصمیمگیری نشده که آن چیزها به کجا ختم میشوند.
مرید: استاد، ممکن است چند کلمه به مریدان دافایی که در سرزمین چین زندانی شدهاند بفرمایید؟ آنها چگونه باید درحالی که زندانی شدهاند خودشان را اداره کنند و افکار درستشان را تقویت کنند؟
استاد: آنها لانههای تاریکی هستند که شیطان درطول روزهای پایانی خود مستقر شده است. وضعیت هر مرید دافایی متفاوت است، اما تحت هیچ شرایطی نباید افکار درستتان را شل کنید، و نباید حتی برای یک لحظه فراموش کنید که یک مرید دافا هستید. اگر فا را [در جایگاه] اول بگذارید، از عهدهی این برخواهید آمد که افکار درست داشته باشید و قادر خواهید بود در مقابل شیطان ایستادگی کنید؛ خواهید دانست که در مواجهه با شیطان چه کاری انجام دهید. با اینکه این را گفتم، امور پیچیده هستند، و حالت تزکیهی افراد متفاوت هستند. برخی ممکن است واقعاً زندگیشان را از دست بدهند، و برخی بهطور شدیدی آزار و شکنجه شوند. وضعیت هر شخصی متفاوت است؛ تاریخ گذشتهی هر شخص بههمراه آنچه که نیروهای کهن ممکن است برای یک مرید دافا برنامهریزی کرده باشند اگر فریب خورده باشد، مسائل را بهشدت پیچیده کردهاند. اما هرچه که باشد، اگر بتوانید از عهدهی این برآیید تا دافا را در قلب خود حفظ کنید، آن را با موفقیت به انجام میرسانید. و حتی اگر شخص زندگیاش را از دست بدهد، مطمئناً به موقعیت شایستهی خود بازخواهد گشت. گرچه برخی از افراد بهطور موقتی سردرگم میشوند، اما نهایتاً آن را با موفقیت به انجام میرسانند.
مرید: در منطقهی ما محل تمرینی وجود دارد و بیشتر شرکتکنندگان افریقایی- امریکایی هستند. برخی از آنها بیش از هشت سال است که میآیند، اما فقط تمرینها را انجام میدهند و کتاب را فقط یک یا دوبار خواندهاند. همین امر برای افرادی که جدید میآیند صحت دارد. چگونه باید به آنها کمک کنیم؟
استاد: به آنها کمک کنید تا فا را مطالعه کنند، و به آنها خوب توضیح دهید که مطالعهی فا چقدر مهم است.
مرید: آیا گروه همسرایان اروپایی باید ادامه دهند تا با استفاده از شکل همخوانی سعی کنند آگاهی را بالا ببرند و مردم دنیا را نجات دهند؟
استاد: گاهی اوقات به این فکر میکنم که آیا آوازخوانی شما میتواند واقعاً تأثیری شبیه شن یون داشته باشد، آیا میتواند بهطور واقعی مردم را نجات دهد؟ سخت است که این کار انجام شود. اگر همسرایی نتواند درخصوص نجات موجودات ذیشعور به تأثیری واقعی برسد، آنگاه آن آنقدر هدفمند نیست. دلیل اینکه این را میگویم این است که وقتی با هم تمرین [آوازخوانی] میکنید یا آواز میخوانید، آن کار منابع انسانی مصرف میکند. بههر حال اگر بتوانید واقعاً نقش عمدهای در نجات موجودات ذیشعور ایفا کنید، آنگاه تا وقتی که برخی از افراد واقعاً نجات مییابند، حتی اگر نتوانید تعداد زیادی را تضمین کنید، باید آن را انجام دهید. اما به هیچ شکلی به خودِ همسرایی وابسته نشوید.
مرید: شاخهی تورنتوی شرکت کتابهای تیانتی تقریباً نزدیک به یک سال است که برای کسب و کار افتتاح شده است، و تعداد افرادی که به فروشگاه میآیند تا از حقیقت آگاه شوند و فا را مطالعه کنند بهتدریج زیاد شده است. اما عملکرد کسب و کار شرکت هنوز ایدهآل نیست. آیا فروشگاه باید شبیه شرکتهای رسانهای اداره شود، و روی بازاریابی و تبلیغات کار کند؟
استاد: شما میآیید نزد من حتی این پرسش را مطرح کنید؟ ( افراد میخندند) فقط عملکرد کسب و کارتان را اداره کنید؛ هیچ چیز اشتباهی درخصوص انجام آن وجود ندارد. وقتی خوب عمل نمیکنید، شیطان مداخله خواهد کرد و مشکلات وجود خواهد داشت. درحال حاضر امور اینگونه هستند. اگر میخواهید کاری انجام دهید، پس آن را بهخوبی انجام دهید.
مرید: هفتهی گذشته چند تبهکار بدنهاد در فلاشینگ سعی کردند درست در مقابل یک بازرس فدرال ادارهی دادگاه ایالات متحده دوربینهای فیلمبرداری را از دست شاگردان ما بقاپند. ما برنامهریزی میکنیم تا آن تبهکاران را به دادگاه بکشانیم. پلیس امریکا فقط با [اتهام] "تلاش برای سرقت" آنها را جریمه کرد.
استاد: بسیار خوب، آن تلاش درجهت سرقت بود، چراکه موفق نشدند چیزی را بردارند. (خنده) این طبیعی است که پلیس آن را بگوید. آنها نمیتوانستند بگویند که آن چیزها دزدیده شدند وقتی دزدیده نشدند. اگر تبهکاران واقعاً چیزی را برمیداشتند، آن گاه میتوانید آنها را به دادگاه بکشانید.
مرید: ما مایلیم به حکومت فدرال بگوییم که از مدتها پیش تاکنون این تبهکاران خشن ما را هدف قرار دادهاند، سعی کردهاند ما را برانگیخته کنند، و ما را برای عقیدهمان تهدید کردهاند.
استاد: این فقط موضوعی از عقیده نیست. این است که حکچ شرور پشت این چیزها قرار دارد. درواقع، مردم درحال حاضر میدانند، حتی بدون اینکه به آنها بگویید-- حتی پلیس آن را میداند. با این حال من دربارهی چیزی فکر میکردهام. شاگردان ما که در فلاشینگ هستند، آنهایی که در خط مقدم هستند، نقطهی شروع خوبی دارند-- اینکه در مقابل شیطان بایستند. این واقعاً خوب است، و من این را تأیید میکنم. اما، آیا اینطور نیست که شاید کمی در مسائل عجله میکنید؟ به آرامی دربارهی مسائل بیندیشید، و کمی ذهنتان را وسیع کنید. اگر بتوانید واقعاً همه را بهعنوان موجودات ذیشعور درنظر بگیرید که میخواهیم نجات دهیم، و سپس سعی کنید که آنها را نجات دهید، ببینید که آیا چیزها تغییر میکنند. قطعاً تصادفی نیست که شیطان در فلاشینگ سربرآورد و مردم را واداشت تا کارهای بد انجام دهند. آن باید ظاهر شده باشد تا نقایص شاگردان ما را هدف قرار دهد. بهطور کورکورانهای نروید تا علیه جنبههای بشری آنها بجنگید. هدف شما این نیست که آنها را شکست دهید، بلکه آنها را نجات دهید. کارها را با نیکخواهی و ذهنی آرام انجام دهید و سپس ببینید چگونه آن پیش میرود.
مرید: وقتی گزارشگرانی که مسئول تهیهی گزارش دربارهی شن یون هستند تحت شرایط سختی هستند که باید سر موعد مقرر کار را انجام دهند و بار کاری سنگینی دارند، سخت است که منابع را بین رسانههای ما و گزارشگران به اشتراک گذاشت. انجام این کار سخت است. درنتیجه مشکلات زیادی از رقابت و بحث و جدل افراد با یکدیگر برای گرفتن تعداد کمِ جواز ورود تخصیصدادهشده برای رسانهها بوده است.
استاد: واقعاً. زیاد اینطور نیست که مشکل، رقابت و بحث و جدل افراد برای جوازهای عبورِ تخصیصدادهشده باشد. مواقعی بوده است که حضار زیادی وجود نداشته اما هنوز هم گزارشگران هر جایی حضور داشتند و این برای مردم مرعوب کننده بوده است. این اجرای نمایش است که افراد به آن میروند. آیا تابهحال به این فکر کردهاید که کسانی که مرتباً به تئاتر میروند چگونه به شما نگاه میکنند؟ و برخی از شاگردان دوست دارند که خودنمایی کنند. آنها درحالی که دوربینشان را حمل میکنند، "کلیک، کلیک، کلیک،" بیوقفه عکس میگیرند، از چپ و راست. این کار مردم را اذیت کرده است. این فقط موضوعی از شخصیت شما و اینکه چگونه رفتار میکنید نیست، بلکه، این موضوعی درخصوص تزکیه است. شما نجات موجودات ذیشعور را اولین و مهمترین کار نساختید. تهیهی گزارش در مورد اجرای نمایش کار خوبی است؛ نیت شما این است که به تبلیغ این رخداد کمک کنید. اما وقتی تعداد بسیار زیادی گزارشگر وجود داشته باشد، ممکن است واقعاً تأثیر برعکسی بگذارد. و مدیریت تئاتر نیز قادر نخواهد بود آن را تحمل کند. بنابراین واقعاً این گزینه وجود ندارد که محدودیتی در تعداد مجوزهای عبور رسانهها نداشته باشیم.
مرید: تمامی مریدان دافا در صنعت هوافضای پکن، تمامی مریدان دافا در گنجیاکو، جادهی جانلان، دروازهی بیرونی فوچنگ، پکن؛ محل تمرین شوآنگسییو در بخش هایدییان، پکن؛ شهر چانگشا، استان هونان؛ شهر گوآنگجو؛ دریاچهی شرقی منطقهی خوشمنظره، شهر ووهان؛ بخش هونگشان؛ آکادمی علوم چین؛ آکادمی علوم اجتماعی چین؛ شهر جوهای، پارک هونگدو، شهر نانچانگ؛ شهر لییانگ، استان هونان؛ شهر چنجو؛ ناحیهی هنگنان؛ شهر شینینگ؛ شهر لییوجو، استان گوآنگ چی، شهر هاربین؛ ناحیهی دونگگوآنگ، استان ههبی؛ ناحیهی فوچنگ؛ شهر چنگندو؛ شهر بنکسی، استان لیائونینگ؛ بخش ۲۰۴، شهر شنیانگ؛ ناحیهی چانگچینگ؛ شهر نینگبو، استان جهجیانگ؛ شهر دونگفانگ، استان هاینان؛ شهر شینیانگ، استان هنان؛ شهر جیانگمن، استان گوآنگدونگ؛ دانشگاه دارایی و اقتصاد دونگبی در شهر دالیان؛ و استان جیانگسو به استاد درود میفرستند.
استاد: از همگی متشکرم. ( تشویق)
مرید: درحالی که فروش بلیت شن یون را تبلیغ میکنیم (استاد: عجب-- این یک کنفرانس درمورد شن یون نیست. چرا همه دربارهی آن میپرسند؟) متوجه شدم که هدف شن یون نجات مردم است، و اینکه، همانطور که مریدان دافا روی این کار میکنند، عواملی از تزکیهمان درگیر هستند. بنابراین روشنگری حقیقت باید کار اصلیای باشد که انجام میدهیم. اما برخی از همتمرینکنندگان فکر میکنند که تبلیغات کردن در رسانههای فعال روز، کار اصلی است.
استاد: فروش بلیت فقط همین است، فروش بلیت، و زمانیکه مشکلات ظاهر میشوند فقط نیاز دارید که حقیقت را روشن کنید. در اجرای نمایش است که مردم نجات مییابند. چیز اشتباهی درخصوص تبلیغ کردن در رسانههای طبیعی، بزرگ یا کوچک، وجود ندارد. درخصوص اینکه چگونه تبلیغات کنید، کارها را براساس شرایط محلیتان انجام دهید. برخی میگویند که پخش کردن فلایرها همهی کار را انجام میدهد؛ برخی میگویند تمرکز بر فروش بلیتها در مکانهای خاصی کار را انجام میدهد؛ و برخی عقیده دارند که تبلیغات کردن ضروری است. هر طور که انجام دهید خوب است. در برخی از مناطق آنها زیاد تبلیغ نکردند، اما شاگردان با همدیگر بهخوبی کار کردند و تمامی بلیتها را در فقط چند فروشگاه فروختند. چیزی که درحال گفتن آن هستم این است که، کارها را بر اساس شرایط خاص محل خودتان انجام دهید.
مرید: آن افرادی از ما که کارهای رسانه را انجام میدهند نیاز دارند که فا را بهصورت گروهی مطالعه کنند، اما ما در سراسر دنیا پراکنده شدهایم. آیا برای ما مناسب است که فا را روی اینترنت با هم مطالعه کنیم؟
استاد: میتوانید آن را امتحان کنید. اما فکر میکنم، هر جایی که مریدان دافا ممکن است باشند-- در هر گوشهی دوری از دنیا ممکن است درحال انجام کار رسانه باشند-- آنها نباید از انجمن دافای محلی جدا شوند. و برای شما بهترین چیز این است که خودتان را از گروه محلی نیز منفک نکنید. همگی باید فا را با مریدان دافا در منطقهی محلی خودتان مطالعه کنید.
مرید: وقتی رژیم حزب شیطانی سقوط کرده باشد، آیا مردم سرزمین چین هنوز هم فرصتی دارند که تحت آن شرایط مساعدتر بیایند تا دافا را درک کنند و نجات یابند؟ برای اینکه به آن برسیم چه کاری نیاز است تا انجام دهیم؟
استاد: وقتی شیطان واقعاً سقوط کند، و آن زمانی است که فا دنیای بشری را اصلاح میکند، وضعیت متفاوتی درخصوص امور مرتبط با اصلاح دنیای بشری توسط فا خواهد بود، متفاوت از وضعیت درحال حاضر-- کاملاً متفاوت. دربارهی آن امور فکر نکنید، چراکه درحال حاضر باید کارها را برطبق وضعیت کنونی انجام دهیم و مردم را بر این اساس نجات دهیم.
مرید: چگونه باید اشارهها از طرف استاد و مداخله از طرف نیروهای کهن را از هم تشخیص دهیم؟
استاد: استاد و خدایان راستین مشخصی مطمئناً به شما اشارههایی ارائه خواهند کرد. اما اغلب به این منظور خواهند بود که، برای خاطر شما، وابستگیهایتان را از بین ببرند یا به شما کمک کنند تا از خطر دوری کنید، و آنها برای تزکیهی شما خواهند بود. درمقابل، مداخلهها از طرف عوامل شیطانی، اغلب شکل اشارههای اشتباه را به خود میگیرند که همراه وابستگیهای شما میروند، توسط چیزی بیشاز حد مشعوف شدنتان، دوست داشتنهای شما یا هر وابستگی دیگرتان. درنتیجه احساس شادی فوقالعاده زیاد میکنید و حتی بیشتر وابسته خواهید شد، و راه اشتباه را بر میگزینید، تمام مدت فکر میکنید که این استاد بود که شما را همراه با آن هدایت میکرد. این معمولاً چیزی است که رخ میدهد. پس آنگاه چگونه باید این دو را تشخیص دهید؟ برخی از افراد میگویند که با پیامهای ارواح که دررؤیاها دریافت میکنند تزکیه میکنند. میگویم که آن بیخود است. (خنده) وابسته بودن به اشارههای زمان خواب تزکیه نیست، بلکه، بهطور خطرناکی خارج از مسیر رفتن است. مریدان دافا از طریق پیروی از کتاب دافا تزکیه میکنند، و آنها فا را بهعنوان استانداردشان برمیگزینند. خواه در عالم خواب باشد یا در هر موقعیت دیگر، باید فا را بهعنوان استاندارد ارزیابی درست و اشتباه بهکار ببرید، و فقط آنگاه دچار مداخله نخواهید شد. هرگز نوعی از روش تزکیه به شما ندادهام که مجبور نباشید تزکیه کنید بلکه بهجای آن فقط هرچه را که بدنهای قانون من به شما میگویند انجام دهید. من آن را بهعنوان تزکیه قبول نمیکنم. ممکن نیست که هریک از شاگردان کنار من باشند، و به همین خاطر به شما آموزش دادهام که "فا را بهعنوان استاد برگزینید." درحالی که کتاب فا را دارید، باید بدانید که چگونه تزکیه کنید.
مرید: پس از اینکه استاد فا را به شاگردان استرالیایی آموزش دادند، در برخی از زمینهها وضعیتشان بهتر شده است. بههرحال، پس از زمان کمی، امور پسروی کردند. مشکلات گفتگو بین شاگردان چینی و غربی وجود داشته است، و هرگاه مشکلات ظاهر میشوند بسیاری از شاگردان میگویند، "ما باید فا را بیشتر مطالعه کنیم،" یا "بیایید وابستگیهایمان را کنار بگذاریم،" اما افراد واقعاً به درون نگاه نمیکنند.
استاد: وابستگیهای بشری همیشه حضور خواهند داشت. اگر به این آسانی میبود که استاد فا را به آنها یکبار آموزش دهد و پس از آن تمامی وابستگیهایشان برود، آنگاه من خوشحال میبودم که هر روز به آنها فا را آموزش دهم. اما درواقع، فا درحال حاضر با ما است-- فقط موضوع زندگی کردن با آن وجود دارد. تزکیه یک روند است، و یک شخص باید وقت بدهد تا [وابستگیها] از بین بروند. اما با اینکه این را گفتم، باید همیشه نگاهی به ساعت داشته باشید. باید وقت را غنیمت شمارید-- واقعاً باید. شما میگویید که انجمن دافا درحال پسروی به روشهای قدیم خود است و مجدداً درحال بسته شدن است، اما آیا واقعاً اینطور است؟ من بهدقت بررسی خواهم کرد. اما وضعیت هرچه که باشد، بهعنوان مریدان دافا که درحال تزکیهی خودشان هستند، باید بدون توجه به اینکه آیا انجمن خوب عمل میکند یا خیر، خودتان بهخوبی عمل کنید. استاد هرگز همهی امید خود یا همهی امید استرالیا را به هر یک شخص یا انجمن نبسته است. من آنها را به تکتک مریدان دافا و توانایی شما در خوب تزکیه کردن بستهام. شما امید نجات موجودات در منطقهتان هستید، شما مریدان دافایی هستید که درحال اعتباربخشی به فا میباشید، و شما درحال کمک به استاد هستید اصلاح- فا را انجام دهد. فقط انجمن نیست که درحال کمک به استاد است اصلاح- فا را انجام دهد، و نه فقط دستیاران. اگر وابستگیها شما را به این سمت میبرد که نگاهتان به انجمن متمرکز شود، این درست نیست. اگر انجمن واقعاً مشکلاتی داشته باشد، من به آنها رسیدگی خواهم کرد، اما در پاسخ به وابستگی شما درحال انجام آن نخواهم بود.
مرید: آیا ما شاهد رستاخیز عظیم نهایی خواهیم بود؟
استاد: شما نباید به هر چیزی که استاد دربارهی آن صحبت میکند وابسته شوید. (حضار میخندند) به آن هیچ فکر نکنید. درخصوص آنچه که باید انجام دهید، خوب عمل کنید.
مرید: برخی از شاگردان درخصوص کارکردن روی پروژههای دافا، بهطور پویایی خیلی فعال هستند، و درحال تزکیهی شینشینگشان میباشند. اما تمرینها را انجام نمیدهند، و فرستادن افکار درست را خیلی جدی نمیگیرند. آیا چنین شاگردانی میتوانند به کمال برسند؟
استاد: اگر اینطور باشد، ممکن است او خیلی برای تزکیه قلب نگذاشته باشد، اما اگر تصمیم بگیرد توجه بیشتری بکند امور به انجام خواهد رسید. اما با اینکه این را گفتم، حقیقتاً افرادی هستند که فا را مطالعه نمیکنند و فقط کار انجام میدهند. شما باید هر سه کار را انجام دهید. اگر فقط کار انجام دهید و مطالعه نکنید، آنگاه این حالتِ یک شخص عادی است که درحال انجام کار دافا است. و یک شخص عادی که کار دافا انجام میدهد نمیتواند به کمال برسد؛ فقط میتواند پاداش و خوبی جمع کند. جمع کردن خوبی، یا برکت، به این معنی است که شخص وقتی مجدداً بهدنیا میآید برکت خواهد داشت، اما همهاش همین است، و به کمال نخواهد رسید. آنگاه آیا نمیگویید که تمام تلاشهایتان برای هیچ بوده است؟ آیا این قابل قبول است وقتی که یک تزکیهکننده تزکیه نکند؟ وقتی میروید تا حقیقت را روشن کنید، فقط وقتی ذهن شما از مقدار فراوانی فا پر شده باشد قادر خواهید بود مردم را نجات دهید. این وقتی است که کلمات شما قدرت این را خواهند داشت تا آنها را تکان دهند.
مرید: وقتی درحال روشنگری حقیقت بودم با افرادی عادی مواجه شدم که گفتند میدانند که چنین و چنان مرید دافا را میشناسند و چهطور او بهخوبی یک فرد عادی غیرتمرینکننده نیست، و گرچه کلمات او خوب بهنظر میرسند، اما رفتارش واقعاً ضعیف است.
استاد: من نیز چنین چیزهایی شنیدهام. اگر آنچه انجام میدهید شایستهی یک مرید دافا نباشد، آنگاه درحال ایفای نقشی هستید که نیروهای کهن مایلند ببینند، و این خطرناک است. اما با اینکه این را گفتم، امیدوارم که آن عده از شما که این اتفاق برایتان افتاده که بشنوید مردم چنین کلماتی میگویند، دربارهی این بیندیشید که این چگونه ممکن است به شما ربط داشته باشد. آیا آنچه را که الان گفتم درک میکنید؟
مرید: من یک مرید کوچک دوازده ساله هستم. من فرصت ثبتنام کردن در آکادمی هنری فی تیان را از دست دادم زیرا پدرم مخالفت کرد. آیا فرصت دیگر خواهم داشت؟
استاد: از آنجا که هنوز بزرگسال نیستید، قانون تصریح میکند که والدین شما سرپرستی شما را داشته باشند. اگر والدینتان موافقت نمیکنند، پس آن انجام نخواهد شد. اگر استعداد طبیعی و خصوصیات فیزیکی مورد نیاز را داشته باشید، همیشه فرصتی خواهد بود. اگر نداشته باشید، آنگاه سعی کنید وابسته نباشید.
مرید: وقتی تمرینکنندگان غربی درحال یادگیری چینی هستند، آیا باید واژگان ساده شده را مطالعه کنند یا سنتی؟
استاد: زیاد فرقی نمیکند که واژگان ساده شده باشد یا سنتی. اشکالی ندارد که ساده شده را مطالعه کرد، درست همانطور که اشکال ندارد سنتی را مطالعه کرد-- هیچکدام مشکلی نیست. این را میگویم زیرا آنهایی که واژگان ساده شده را مطالعه میکنند میتوانند هنوز هم واژگان سنتی را بخوانند، و برعکس. به امور بشری باید در آینده رسیدگی شود. آنچه که درحال حاضر به آن توجه داریم موضوع نجات موجودات ذیشعور است. با این حال باید این نکته ذکر شود که بسیاری از واژگان ساده شده توسط حکچ شرور ساخته شدند، و بار معنایی آنها خوب نیست. اما با این همه افراد-- بیش از یک میلیارد-- که از واژگان ساده شده استفاده میکنند، این باید چیزی باشد که در زمان بعدی به آن رسیدگی شود.
مرید: وقتی گفته میشود که "شیطان کارش تمام است،" آیا به این معنی است که حزب شرور درشرف متلاشی شدن است؟
استاد: عوامل حزب شیطانی دیگر نیستند. همانطور که گفتم اینطور است که آن افرادی که درحال نگه داشتن آن سیستم هستند واقعاً فقط سعی میکنند قدرتشان را حفظ کنند.
مرید: بسیاری از مأموران مخفی به محیط من آمدهاند. چگونه باید به آنها رسیدگی کنیم؟
استاد: امنیت ایالات متحده یا پرسنل اطلاعاتی، یا پلیس امنیت وجود دارند، که درحال تعقیب هر مأمور مخفی بوده و درحال پاییدن آنها هستند. یک مأمور مخفی که توسط فرهنگ حکچ شرور بهبار میآید خودش شخصی است که توسط فرهنگ حزب شیطانی فریب خورده است، و به این دلیل در خطر است. وقتی ما موجودات ذیشعور را نجات میدهیم، به همه یک فرصت میدهیم. اما برخی از افراد هستند که همیشه مشاجره و دعوا میکنند و بین ما آشوب و دردسر بهوجود میآورند، و ممکن است فکر کنید آنها مأموران مخفی هستند درحالی که واقعاً نیستند؛ اما، کارهایی که انجام میدهند درواقع بدتر از کارهایی است که مأموران مخفی انجام میدهند. اما چنین شخصی فکر میکند که درحال انجام کاری خوب است، و هیچ به این فکر نمیکند که درخصوص او چه چیزی هست که باعث میشود شاگردان ما او را نپذیرند.
مرید: بسیاری از شهروندان چینی هنگام تلفن برای خروج از حکچ، برای استاد آرزوی موفقیت کردند. کلمات سپاسگزاری آنها نسبت به استاد بسیار احساسانگیز است. مایلم بدینوسیله آنها را به استاد منتقل کنم.
استاد: لطفاً اگر این امکان را دارید تشکر من را به آنها برسانید. ( تشویق)
مرید: طرز برخورد حکومتهای غربی نسبت به حزب شرور بهطور فزایندهای نرم شده است. مریدان احساس میکنند که قدرتشان برای نجات آنها ناکافی است، و اینکه شاگردانی که درگیر هستند تعدادشان خیلی کم است.
استاد: به این چیزها توجه نکنید، چراکه فقط اینطور است که نیروهای کهن درحال اجرای بازی متعادلسازی هستند. آنها اجازه نخواهند داد که درحال حاضر یک طرف به طرف دیگر مسلط شود. آنها عقیده دارند که شیطان دیگر کافی نیست که مریدان دافا را آزمایش کند، و بنابراین سعی میکنند مسائل را تراز کنند. با این همه، مسائل بهطور کلی درحال تغییر میباشند، وضعیت بهصورت کلی درحال تغییر است-- تغییر بهسمت بهتر.
مرید: دو روز گذشته در یو اِن پلازا، من چند نفر که بهدنبال پناهندگی بودند را دیدم، یکی از آنها تیشرت زرد [دافا] پوشیده بود. وقتی دربارهی آن پرسیدم گفت که یکی از شاگردان ما آن را به او قرض داده است.
استاد: کدام شاگردی آن را به او قرض داد؟ لباسهایی که میپوشید معرف مریدان دافا است. اگر همینطوری آن را به یک شخص عادی قرض بدهید، و آن شخص کارهایی را انجام دهد که شایستهی فا نباشد یا کارهایی که نباید انجام شوند، آنگاه آیا شما درحال نجات موجودات ذیشعور هستید یا نابود کردن آنها؟ همیشه افرادی را داریم که مطابق انتظارات نیستیند. (خنده) اگر هر کسی میتوانست از عهدهی این برآید که خوب عمل کند، سختیهایی که امروز با آنها مواجه هستید اینگونه که هستند نمیبودند.
مرید: مریدان دافا متن برخی از آوازها از حزب شرور را تغییر دادهاند و آنها را میخوانند. البته متن آوازها هماکنون مخالف حکچ شیطانی هستند، اما ملودیها همان هستند و من پی میبرم آنها برای شنیدن آشفته هستند.
استاد: نظر من این است که مریدان دافا نباید آن چیزها را بخوانند. برای عموم مردم اشکال ندارد که آن چیزها را بخوانند.
مرید: وقتی حقیقت را برای سرزمین چین روشن میکنیم، [با افرادی مواجه میشویم] که دو نوع نگرش دارند: یکی موافق ایدهی "دست کشیدن از سه [سازمان]" هستند اما با دافا احساس همدردی ندارند؛ نوع دیگر با دافا احساس همدردی دارند اما مایل نیستند که از سه [سازمان] بیرون بیایند. وقتی از بین رفتن بهوقوع بپیوندد، سرنوشت آنان چه خواهد بود؟
استاد: این بدین معنی است که آنها بهطور بنیادی نسبت به گذشته تغییر نکردهاند؛ اینطور است که حقیقت بهطور کافی به آنها توضیح داده نشده است. درخصوص اینکه سرنوشت آنان چه خواهد بود، از طریق این، خط اینجا ترسیم شده است. هر سمت آن که او بایستد، به آن سمت تعلق دارد، و هیچ ابهامی وجود ندارد. این امکان دارد که شخص بگوید با این یا آن موافق است، درحالی که درحقیقت، در قلبش هیچ تغییری نکرده باشد. شاید فقط چیزهای خوشایندی میگوید تا نسبت به شما مؤدب باشد، اما درحقیقت تغییر نکرده باشد و فقط مؤدب باشد.
مرید: در نیویورک، بسیاری از افراد بهخاطر گرفتن پناهندگی سیاسی، شروع کردهاند با مریدان دافا در ارتباط باشند. بسیاری از همتزکیهکنندگان از رفتار آنها منزجر شدهاند، و میخواهند آنها را دفع کنند.
استاد: چیزی که من فکر میکنم این است که گرچه این انگیزهی خوبی نبود که آن افرادی که بهدنبال پناهندگی بودند را به برقراری ارتباط با مریدان دافا کشاند، اما هرچه باشد کاری که ما درحال انجام آن هستیم این است که سعی کنیم مردم را نجات دهیم. اگر بتوانید با نیکخواهی با آنها رفتار کنید، شاید برای همیشه کلمات و اعمال شما را بهیاد بیاورند. این چیزها ممکن است تأثیری روی شخص داشته باشد، و شاید این شبیه کاشتن بذرهای رابطهی آیندهی او با دافا باشد. بههرحال اگر با آنها بهخوبی برخورد نکنیم، شاید آن رابطه از دست برود. اما هر چه باشد، باید بدانیم که آنچه درحال انجام هستیم نجات مردم است.
مرید: وقتی درحین کارهای عادیام با هنر فاسد روبرو میشوم، آیا برای من امکان دارد که، اگر افکار درست را حفظ کنم، آن عوامل منحرف را تصحیح کنم، شبیه طوری که شن یون آن را انجام میدهد؟
استاد: اگر بروید و سعی کنید هنر مدرن مردم عادی را تصحیح کنید، آیا فکر میکنید آنها به شما گوش میکنند؟ و علاوه بر این، ما وقت این را نداریم که درحال حاضر آن چیزها را به عهده بگیریم. کاری که قرار است انجام دهید نجات مردم است، بنابراین در مقطع فعلی نیازی ندارید که به آن چیزها توجه کنید. درحال حاضر میتوانید فقط به همهی آن چیزها اعتنا نکنید. وقتی فا دنیای بشری را اصلاح میکند، فا طبیعتاً ابزار خود را برای اصلاح امور اینجا خواهد داشت.
مرید: در ناحیهی دلتای رودخانهی مروارید در گوآنگدونگ، تعداد زیادی از شرکتهای صنعتی و تجاری و اجتماع بزرگی از مهاجران وجود دارند، و برخی از شهرهای ساحلی آنجا بزرگ هستند، و جمعیت متراکم است. اما آنجا مریدان بهاندازهی کافی عمل نکردهاند.
استاد: شرایط مشخص هر منطقه از چین فرق میکند، و هیچ انتخابی ندارید جز اینکه کارها را با حفظ شرایط محلی انجام دهید. در عین حال، این مهم است که مراقب امنیت باشید. هر بخش از چین که باشد، مریدان آنجا درک میکنند که مسئولیت آنها چیست، یعنی، خودشان را بهخوبی تزکیه کنند و موجودات ذیشعور را نجات دهند. و این کاری است که باید انجام شود. هر چه افراد بیشتری بتوانند نجات یابند بهتر است، چراکه این مسئولیتی است که شما به دوش میکشید.
مرید: درخصوص کارهای تلویزیونی که ما انجام میدهیم، برخی از مهارتها هنوز به سطحی حرفهای نرسیدهاند. آیا برای ما درست است که با مردم عادی در این زمینه همکاری کنیم؟
استاد: اگر میخواهید برای پروژهای خاص مردم عادی را استخدام کنید، این نباید مشکلی باشد. بههرحال، بهترین چیز این است که بهصورت اشتراکی شروع شرکت یا همکاری روی برخی از پروژهها یا چیزهای دیگر را انجام ندهید. اگر شخص مورد تداخل قرار بگیرد، به مشکل منجر میشود. نمونههای بسیار زیادی از این مورد بوده است. شما مرید دافا هستید، و آنچه که انجام میدهید مقدس است درحالی که آنچه که او انجام میدهد بشری است؛ این دو کمی میتوانند به هم پیوند بخورند. اگر شرکت خودتان را اداره میکنید و مایلید که شخصی را استخدام کنید و آن شخص صرفاً کارمند شما باشد، این خوب است، چراکه هرکاری را که به او بگویید انجام خواهد داد. اما اگر بهجای آن با او همکاری کنید، اغلب منجر به مشکلاتی میشود. برای شخص راحت است که مورد تداخل قرار گیرد.
مرید: برخی از شاگردان قدیمی که سالها پیش فا را کسب کردند، پس از اینکه توسط برخی گرفتاریها در ذهنشان و وابستگیها گیر افتادند، دافا را ترک کردند. ما راهی نداریم تا آن گرهها را باز کنیم، و برای آنها احساس تأسف و نگرانی داریم. چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم؟
استاد: آن را کمی با احتیاط اداره کنید. سعی کنید ببینید مسئلهی بنیادی شخص واقعاً چیست. اگر واقعاً اینطور است که شخص به حکچ شرور چسبیده، یا در سطحی بنیادی نخواهد تزکیه کند و در گذشته فقط برای سرگرمی ملحق شده بود، آنگاه بگذارید باشد. اما هر چه که باشد، بهعنوان مریدان دافا قرار است سعی کنید موجودات ذیشعور را نجات دهید بدون توجه به اینکه وضعیتشان چیست، و این کاری است که باید بروید و انجام دهید. وقتی کسی را میبینید که نجات دهید، بروید آنرا انجام دهید. و اگر نتوانید از عهدهی آن برآیید، آنگاه این تقصیر شما نیست.
مرید: پروژههای زیادی هستند که میتوانم در آنها درگیر شوم. بهجز شن یون، مطمئن نیستم چگونه تشخیص دهم کدامیک به عهد آغازین من مرتبط هستند.
استاد: این چیزی نیست که شما بتوانید بگویید، و اگر بیش از حد دربارهی آن فکر کنید، این یک وابستگی است. فقط بروید و آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند را انجام دهید، و آنچه که انجام میدهید درست خواهد بود.
من فکر میکنم بهتر است بیشتر وقت شما را نگیرم. برای شما آسان نبوده که سفر کنید، و باید کنفرانس تبادل تجربه را ادامه دهید. امیدوارم که از طریق این کنفرانس همگی بهوسیلهی دیدن اینکه چگونه دیگران بهخوبی عمل کردند و چه رویکردهایی را برگزیدند رشد کنید، و با خودتان چیزهای خوبی به خانه برگردانید. اگر بتوانید واقعاً چیزی از این کنفرانس بگیرید، برای تزکیهتان سودمند خواهد بود و بنابراین بیهوده نیامدهاید. مخارج مرتبط با هر کنفرانس کم نیست. مجموعاً، بر طبق تخمین ما، قیمت پروازها این بار بهتنهایی ممکن است میلیونها شده باشد. هزینهها واقعاً زیاد بودند. بنابراین نگذارید این فقط یک تشریفات شود، و نیایید که فقط به جمعیت ملحق شوید. و نباید از روی کنجکاوی بیایید، بخواهید بشنوید که استاد چه چیزی برای گفتن دارد. استاد به شما گفته است که باید آخرین قدم سفر را بهخوبی بپیمایید و مأموریتتان را به انجام برسانید. و این چیزی است که همیشه به شما خواهم گفت.
در پایان، امیدوارم که عزمتان را کم نکنید. آیا نظری به نور صبحدم انداختهاید؟ شیطان تمام شده است، و هر چه به انتها نزدیکتر شود، سرزندهتر باید باشید. آنچه را که بهعنوان مریدان دافا قرار است، به انجام برسانید، و موجودات ذیشعور بیشتری را نجات دهید. در اینجا است که تقوای عظیم قرار دارد. پشت هر موجودی که نجات میدهید گروه عظیمی از حیاتها قرار دارد. چه چیز باشکوهی است این.
بسیاری از شما ممکن است برگههایی را بالا فرستاده باشید که توسط اعضای کنفرانس برداشته شده باشند، درحالی که بسیاری هنوز میخواهند چیزهای بیشتری بپرسند. اما خواه بپرسید یا نه، در کتاب فای ما میتوانید پاسخ را پیدا کنید. آن را بیشتر بخوانید. شما در حالتی از توهم تزکیه میکنید، و نمیتوانید ببینید که کتاب فا واقعاً شبیه چیست. وقتی واقعاً از عهدهی آن برآیید تا آن را ببینید، کلمات، ناکافی، کاملاً ناتوان خواهند بود تا آن را توصیف کنند. قبلاً به شما گفتهام که پشت هر کلمه بوداها، دائوها و خدایان قرار دارند، لایهای پس از لایهای دیگر. و نمیتوانید معنی این را درک کنید وقتی استاد گفت که هر چیزی در کتاب فا فشرده شده است، چراکه در این زمان نمیتوانید، با افکار بشریتان، به کنه آن جمله پی ببرید. هر چیزی میتواند آنجا بهدست آورده شود؛ تماماً بستگی دارد به اینکه چقدر قلبتان را برای آن میگذارید و وضعیت ذهنیتان چگونه است. هر چیزی میتواند از طریق کتاب فا بهدست آید. اما تزکیه موضوعی جدی است، و نمیتوانید کوچکترین سرسریگری درخصوص آن داشته باشید. اگر وقتی فا، کتاب را مطالعه میکنید هر نوعی از افکار ناخالص را با خود بیاورید، هیچ چیزی نخواهید دید و چیزی بهدست نخواهید آورد. بسیاری از مریدان دافا اظهار کردهاند که وقتی یک شخص برای مدت زمانی طولانی آزار و اذیت میشود، این طور است که گویی با خواندن فا هیچ رشدی نمیکند. درواقع، مشکل این است که در آن زمانها مغز شما با آزار و اذیت مشغول شده است، و نمیتوانید ذهنتان را آرام کنید. تزکیه جدی است. باید قادر باشید که وقتی مطالعه میکنید از حالتی پاک و خالص اطمینان حاصل کنید، و تزکیه کنید، و فقط آنگاه رشد خواهید کرد و نتیجه خواهید گرفت.
با یادآوری آشنایی به پایان خواهم رساند. امیدوارم که همگی آخرین قدم سفر را بهخوبی اداره کنید و سزاوار عنوان "مرید دافا" باشید. از همگی تشکر میکنم. ( تشویق پرشور طولانی)