(Minghui.org) اصول دنیوی شامل انواع نظریهها و مفاهیم باستانی و مدرن میشود. قبل از اینکه فالون دافا را تمرین کنم، به نقل قولهای کلاسیک و سخنان مشهور معاصر علاقهمند بودم. فکر میکردم آنها خوب و منطقی هستند. پس از شروع تمرین فالون دافا، آن آموزهها را بیشتر مطالعه کردم، به تدریج متوجه شدم که چنین اصول دنیوی میتواند باعث مداخله در رشد شینشینگم شود. این احساس اخیراً وقتی واضحتر شد که یک وبلاگ را خواندم که بسیار فلسفی بود، بنابراین متوجه شدم که باید آن ایدههای گیجکننده را با ذهنی آرام از بین ببرم.
به عنوان مثال، اخیراً این نقل قول را خواندم: «برای انسان بودن، لازم نیست کسی بیش از حد خوب باشد، و به سگها نیز نباید بیش از حد غذا داد.» این غیر مستقیم بیان میکند که باید در همه چیز متعادل رفتار کرد. اگر کسی با دیگران بسیار خوب رفتار کند، آنها سپاسگزار نخواهند بود؛ اگر سگ بیش از اندازه سیر باشد، نقش محافظ خانه را بازی نخواهد کرد. آیا این فکر درستی است؟ برای مردم عادی ممکن است منطقی باشد. اما برای تزکیهکنندگان، میتواند منحرفکننده و یک دام باشد.
استاد [لی هنگجی] بیان کردند:
«تزکیه روندی از صعود یک موجود است، با ذرهذره فرد خوبی شدن شروع میشود تا اینکه بهتدریج شخص بهتری شود، بهطوری که وارستهتر از غیرتمرینکنندگان و در نهایت، فرد والاتری شود.» (به تمرینکنندگان ویتنام)
مریدان دافا باید افراد بهتر، با قلب مهربان باشند و توقعی نداشته باشند. آیا آنها به این خاطر که مردم بر اساس اصول دنیوی سپاسگزار نیستند، از خوب بودن امتناع میورزند؟
چرا اصول دنیوی با رشد شینشینگ مداخله میکند؟ به این خاطر که مردم عادی از اصول دنیوی پیروی کرده در حالیکه تزکیهگنندگان اصول فوقطبیعی را دنبال میکنند. تزکیهکنندگان از جامعه عادی هستند و در آن تمرین میکنند و به همین ترتیب هنوز بخشی از آن هستند. از این رو، این اصول دنیوی میتواند سردرگمی بزرگی ایجاد کند که عمیقاً پنهان است. ما اغلب بدون آنکه از آنها آگاهی داشته باشیم، به آنها چسبیدهایم.
استاد بیان کردند:
«از دیدگاه سطوح بالا، زندگی یک فرد برای این نیست که یک انسان باشد.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
اصول مورد بحث مردم در جامعه عادی، چه عمیق باشد یا عامیانه، به نظر میرسد که به عنوان راهنمایی برای انسان بودن مطرح میشود. با توجه به این تفاوت بنیادی، تمرینکنندگان باید این اصول دنیوی را رها کنند. افراد عادی به دنبال علاقه خود هستند، اما مریدان دافا باید بر طبق اصول استاد رفتار کنند.
استاد بیان کردند:
«از حالا به بعد هر آنچه که انجام میدهید، اول باید دیگران را در نظر بگیرید تا اینکه روشنبینی درست از خودگذشتگی و نوعدوستی را کسب کنید.» («کوتاهی نداشتن در سرشت بودایی» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
«اصول دنیوی برای هستی مردم و اینکه چگونه آنها به زندگیشان میپردازند، وضعیت واقعی موجودات در این جهان نیست. اصول این دنیای بشری نمیتوانند به هیچ نوعی از کمال معنوی رهنمون کنند، و شیوهای که مردم در این دنیا زندگی و رفتار میکنند مطابق با وضعیت واقعی موجودات در این جهان نیست.» (به کنفرانس تبادل تجربه تایوان)
بسیاری از ایدههای دنیوی میتوانند وابستگی باشند. ما باید تمام آن وابستگیهای خودخواهانه خود را رها کنیم.
نظریههای دنیوی عمدتاً بر خلاف اصول صالح کیهان هستند؛ آنها پیچوتاب خوردهاند. از این رو، هرگونه تفکری مطابق با نظریههای دنیوی، انحراف از دافا است. تزکیهکنندگان باید نظریههای دنیوی را رها کنند تا بتوانند با دافا یکی شوند. در عین حال، نباید از مردم عادی برای چسبیدن به نظریههای دنیوی انتقاد کنیم و نباید با آنها درباره آنچه که درست یا غلط است، بحث کنیم. زمانیکه با مردم عادی دچار تضاد میشویم، اگر درگیر این موضوع شده که چه کسی مقصر است، در واقع در استانداردهای مردم عادی گیر میکنیم.
استاد بیان کردند:
«همانگونه که خدایان این را میبینند، برای یک تزکیهکننده اینکه در این دنیای بشری حق با او باشد یا نباشد حتی یک ذره هم مهم نیست، درحالی که از بین بردن وابستگیهایی که از تفکر بشری میآید مهم است، و دقیقاً اینکه از عهدهی این برآیید که همانطور که تزکیه میکنید آن وابستگیهایی را که ریشه در تفکر بشری شما دارند از بین ببرید است که مهم بهحساب میآید.» (آموزش فای ارائه شده در منهتن)
در فرهنگ سنتی، بسیاری از آموزههای جهان، قسمتهایی از کنفوسیوس، بودیسم و دائوئیسم را شامل میشوند. حتی اگر این اصول از یک مدرسه راستین باشند، مریدان دافا باید آنها را رها کنند؛ زیرا آن بر خلاف نیاز اولیه «تنها در یک مدرسه تزکیهکردن» است که استاد بیان کردند.
استاد بیان کردند:
«هیچ چیزی خارج از مطالعۀ فا را اضافه نکنید. بنابراین ابداً نمیتوانید چیزی را که بخشی از خود دافا نیست بین مریدان دافا پخش کنید، ابداً نمیتوانید باعث بوجود آمدن هیچ اختلالی برای مریدان دافا شوید.» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۴ غرب آمریکا)
پشت هر تفکر انسانی، یک مفهوم بشری پنهان وجود دارد. تزکیهکنندهای که در تفکرات عادی بشری غوطهور است حقیقتاً در حال دست و پا زدن در دنیای مادی است. مریدان دافا که در جامعه عادی زندگی میکنند، نه باید بصورت غیرعادی رفتار کنند و نه باورهای عادی را در افکار خود مخلوط کنند. یک تزکیهکننده تنها زمانی میتواند در دنیا زندگی کند که با فا یکی شود و توسط استانداردهای بالاتر فا هدایت شود.