(Minghui.org) اواخر سال گذشته، هر روز بیرون می‌رفتم تا مردم را ملاقات کنم و تقویم‌های ۲۰۱۶ مینگهویی را توزیع کنم.

تقویم‌های مینگهویی از این لحاظ بسیار ویژه هستند که حاوی اطلاعاتی در‌خصوص روشنگری حقیقت دربارۀ فالون گونگ هستند. آنها همچنین برای بازگرداندن فرهنگ سنتی چین و باور به الهیات نیز کارایی دارند. این تقویم‌ها با تصاویر تعالی‌بخشی که در هر صفحه کشیده شده‌‌اند، در چین بسیار محبوب شده‌اند.

در جلد تقویم امسال، پسری تقویمی را در دست دارد که بر آن نوشته شده است: « آسمان برکت‌های فوق‌العاده‌ای به‌ارمغان می‌آورد.»

یک روز صبح، دوچرخه‌ام را با ده‌ها عدد از چنین تقویم‌هایی پر کردم و برای توزیع آنها راه افتادم. به چهار‌راهی رسیدم که کارگران روزمزد جمع‌شده بودند و در انتظار کار بودند. آن روز تعداد زیادی از کارگران آنجا بودند.

وقتی نزدیک شدم، در ابتدا برخی از آنها فکر کردند که من یکی از آنها هستم. وقتی فهمیدند که دنبال کار نیستم، چند نفر دورم جمع شدند. آنها پرسیدند: «آیا برای ما کار داری؟»

گفتم: «خیر، من یک تمرین‌کننده فالون گونگ هستم. سال جدید به‌زودی فرا می‌رسد و آمدم تا به شما تقویم‌های جدید مینگهویی بدهم و برای همه سال جدیدی همراه با سلامتی و ایمنی آرزو کنم.»

در‌حالی‌که درباره فالون گونگ توضیحات بیشتری می‌دادم، شروع به باز کردن بسته‌بندی تقویم‌ها کردم. وقتی خبر پیچید که تقویم‌های جدید مینگهویی توزیع می‌کنم، همه آمدند تا تعدادی بگیرند. برخی از آنها آنقدر مشتاق گرفتن تقویم بودند که مستقیماً از کیفم تقویم‌ها را برمی‌داشتند.

در حین توزیع هر تقویمی، حقایق را روشن می‌کردم. به آنها گفتم که بیش از ۲۰۰،۰۰۰ تمرین‌کننده فالون گونگ در چین و خارج از چین به‌خاطر راه‌اندازی آزار و شکنجۀ وحشیانه علیه فالون گونگ از جیانگ زمین شکایت کرده‌اند. گفتم که فالون گونگ فوق‌العاده است و اینکه تکرار عبارت «فالون گونگ خوب است؛ حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» برای‌شان برکت خواهد آورد. همچنین گفتم که خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته به آن می‌تواند جان‌شان را نجات دهد و آینده خوبی برای‌شان به‌ارمغان می‌آورد.

برخی از آنها پاسخ دادند: «درباره فالون گونگ می‌دانم، فالون گونگ خوب است.» دیگری گفت: «فالون گونگ بی‌گناه است! من به ماهیت این آزار و شکنجه پی‌برده‌ام. تمرین‌کنندگان فالون گونگ باید رهبران آینده این کشور باشند.»

سپس ناگهان مردی دست راستش را بلند کرد و فریاد زد: «زنده باد فالون گونگ!»

گفتم: «فکر می‌کنم اشتباه متوجه شده‌اید. فالون گونگ یک روش تزکیه حقیقی مدرسه بودا است. ما علاقه‌مند به سیاست نیستیم و هرگز در سیاست درگیر نخواهیم شد. با روشنگری حقیقت درباره فالون گونگ و این آزار و شکنجۀ شیطانی، به شما کمک می‌کنیم که آینده خوبی برای شما تضمین شود.»

تمام تقویم‌ها را توزیع کردم، اما هنوز چند نفر بودند که تقویم نگرفته بودند. آنها با شکایت گفتند: «ما تعدادمان بسیار زیاد است. چرا تقویم‌های بیشتری نیاوردی؟» بنابراین به آنها قول دادم که روز بعد تقویم‌های بیشتری بیاورم.

به قولم عمل کردم و روز بعد تقویم‌های بیشتری به همان مکان بردم. همه یک تقویم دریافت کردند و حقیقت را دربارۀ  فالون گونگ شنیدند. همگی مملو از شادی بودند.

تقویم‌های مینگهویی موجودات ذی‌شعور را نجات می‌دهند

یک روز در ژانویۀ ۲۰۱۶، به اتفاق دو تمرین‌کنندۀ دیگر یک تاکسی گرفتیم تا برای توزیع تقویم‌ در یک بازار به یکی از روستاهای مجاور برویم. وقتی آنجا رسیدیم، برای توزیع تقویم‌ها از هم جدا شدیم.

وقتی مکان خوبی پیدا کردم، با صدای بلند اعلام کردم: «اینجا تقویم‌های فالون گونگ دارم. آیا کسی یک عدد می‌خواهد؟»

مردم با عجله جلو آمدند. آنقدر مشغول توزیع تقویم‌ها بودم که وقت برای روشنگری حقیقت نداشتم، بنابراین فقط به همه گفتم که وقتی به خانه رسیدند حقایق فالون گونگ را که روی تقویم‌ها نوشته شده است، بخوانند.

پس از مدت کوتاهی، تنها یک تقویم رومیزی باقی‌ماند. سپس دو مرد نزدیک شدند و هر دو تقویم می‌خواستند. بنابراین تنها کاری که می‌توانستم بکنم این بود که آخرین تقویم را به یکی از آنها بدهم. آن فرد دیگر از اینکه تقویم نگرفته بود، واقعاً ناراحت شد.

بنابراین نزد تمرین‌کننده دیگری رفتم تا یک تقویم از او بگیرم، اما او نیز تقویم‌هایش تمام شده بود. سپس از تمرین‌کننده سوم پرسیدم و او دو تقویم برایش باقی‌مانده بود. بنابراین آن مردی که در ابتدا تقویم نگرفته بود، اکنون دریافت‌کنندۀ خوشحال یک تقویم و حقیقت بود.

یک روز دیگر مردی را دیدم که به‌نظر سرشناس می‌آمد و بیش از ۷۰ سال سن داشت. حقیقت را برایش روشن کردم و یک تقویم به او دادم. از دریافت تقویم جدید بسیار خوشحال شد و وقتی درباره فالون گونگ توضیح دادم از من تشکر کرد. پاسخ دادم: «نیازی نیست از من تشکر کنید، از استاد لی هنگجی، بنیان‌گذار فالون گونگ، تشکر کنید!»

وقتی نام استاد لی را گفتم، اشک در چشمان آن مرد محترم جمع شد.

پیش از اینکه از هم جدا شویم، گفت: «شما مواظب باشید. این روزها انواع و اقسام افراد این اطراف هستند.»

http://en.minghui.org/html/articles/2016/2/22/155662.html