آموزش فا در جلسه با شاگردان آسیا- اقیانوسیه‌‏ای

(لی هنگجی، ۱۲ آوریل ۲۰۰۴، در نیویورک)

پرسش: بعضی از هماهنگ‌‏کنندگان قادر نیستند به نظرات مختلف گوش دهند. شبیه مأمورین اداری‌‏ای شده‌‏اند که بین مردم عادی یافت می‌‏شوند.

معلم: هماهنگ‌‏کنندگان باید مایل باشند و بتوانند به نظرات مختلف گوش دهند. اما اگر درباره‌‏ی هماهنگ‌‏کنندگان فکر کنید، آن‌‏ها هم تزکیه‌‏کننده‌‏اند و کامل نیستند. بعضی شاگردان برایشان سوال است که، "چرا کسی را که باهوش‌‏تر از همه است و در منطقه‌‏مان از همه بهتر تزکیه کرده است برنداریم هماهنگ‌‏کننده کنیم"؟ (حضار می‌‏خندند) به این شکل نیست. و چرا خود من مستقیماً بیرون نمی‌‏آیم و کارها را انجام نمی‌‏دهم؟ من می‌‏خواهم برای شما فرصت کمال و تکوین تقوای عظیم به‌‏جا بگذارم. اگر همه‌‏ی کارها را انجام می‌‏دادم، یا به شما می‌‏گفتم که هر امر خاص را چطور اداره کنید و شما فقط پشت سر من راه می‌‏افتادید، مسلماً هماهنگی خوب می‌‏شد، چون‌‏که [فکر می‌‏کردید،] "این چیزی است که استاد به ما گفت. اما و اگری ندارد. فقط استاد را دنبال کنیم". ولی آنگاه آیا هیچ تقوای عظیمی می‌‏داشتید؟ چه چیزی تکوین داده بودید؟ آیا در مواجهه با چالش‌‏ها و یا سختی، مسیر خودتان را پیموده بودید؟ فقط وقتی در حالی که به فا اعتبار می‌‏بخشید و با چالش‌‏ها روبرو می‌‏شوید راه‌‏هایی پیدا می‌‏کنید که امور را به‌‏خوبی انجام دهید، و وقتی موفقیت‌‏تان از تلاش‌‏های خودتان می‌‏آید – فقط آن خارق‌‏العاده است.

هماهنگ‌‏کنندگان در بین مریدان دافا در اصل فقط هماهنگ‌‏کننده هستند، نقاط تماس و ارتباط، و افرادی که اطلاعات را انتقال می‌‏دهند. درباره‌‏شان مثل استاد فکر نکنید، و چنین انتظارات بالایی نداشته باشید که همین‌‏طور که تزکیه می‌‏کنید به آنها تکیه کرده و انتظار داشته باشید همه چیز را دیگر درست اداره کنند. این‌‏طور نیست. اگر هماهنگ‌‏کننده واقعاً مثل استاد بود، یا می‌‏توانست امور را از تمام زوایا در نظر بگیرد و هیچ‌‏موقع اشتباه نکند، آنگاه خیلی از افراد آن منطقه نمی‌‏توانستند با موفقیت تزکیه کنند، چراکه با وجود او که آن‌‏قدر خوب امور را در نظر می‌‏گیرد، هیچ‌‏چیز نمی‌‏ماند که شما درباره‌‏اش فکر کنید. اگر او همه‌‏ی کارها را درست انجام می‌‏داد فرصتی نمی‌‏داشتید که کیفیت‌‏های عظیم‌‏تان را نشان دهید. متوجه مطلب هستید، درست است؟

در واقع، مدت‌‏ها قبل به هماهنگ‌‏کنندگان منطقه‌‏ای [و محلی] گفتم که امور را به صورت آزاد مدیریت کنند، و اینکه، به‌‏جز هنگامی که به تلاش‌‏های گروهی می‌‏رسد، که هماهنگی لازم دارند، نباید مسیری را که هر مرید دافا به‌‏عنوان یک فرد منفردی که در حال اعتباربخشی به فا است پیش می‌‏گیرد محدود کنند. بنابراین غیر از مواقعی که موردی است از اینکه چیز بدی برای دافا است و هماهنگ‌‏کننده لازم است متوقفش کند، هر مرید دافا باید به طور کامل نقش خود را ایفا کند و فعالانه آنچه را که به عنوان یک مرید دافا باید انجام دهد انجام دهد. همان‌‏طور که به اعتباربخشی به فا می‌‏پردازید، هر چه را که به آن فکر می‌‏کنید، آن را می‌‏بینید، با آن روبرو می‌‏شوید، یا می‌‏توانید به آن پی ببرید، بروید و انجامش دهید، و فقط آن موقع در حال پیمودن مسیر خودتان و تکوین تقوای عظیم خودتان هستید. آیا به همین صورت نیست؟ ( تشویق)

در رابطه با بعضی شاگردان، درمی‌‏یابم که هنوز چشم‌‏شان به هماهنگ‌‏کنندگان دوخته است، و فکر می‌‏کنند، "آخر این هماهنگ‌‏کننده چرا در حد استاندارد نیست"؟ ( استاد می‌‏خندد) اگر هماهنگ‌‏کننده جداً واقعاً خوب بود و می‌‏توانست جلوتر فکر همه چیز را بکند، آن‌‏وقت به نظرم شاگردانِ دیگر در آن منطقه واقعاً هیچ راهی نداشتند که مهارت‌‏ها و توانایی‌‏هایشان را به کار بگیرند. اگر یک منطقه‌‏ی خاص به خوبی عمل می‌‏کند، آن‌‏وقت مسلماً چیزی است شبیه به این: هماهنگ‌‏کنندگان صرفاً می‌‏گویند که چیزی لازم است انجام شود، و مریدان دافا، پیش‌‏قدمانه، با همدیگر هماهنگی می‌‏کنند و با هم به چالش‌‏ها غلبه می‌‏کنند، خرد مریدان دافا را به طور کامل به کار می‌‏گیرند، تا آن را به خوبی و به شکلی ایده‌‏آل‌‏تر انجام دهند. حتی وقتی هماهنگ‌‏کنندگان، خیلی خوب امور را در نظر نمی‌‏گیرند یا حتی بعضی چیزها را از نظر انداخته‌‏اند، مریدان دافا طی راه آن را کامل و بی‌‏نقص خواهند کرد – و این تقوای عظیم شماست. وقتی امور سخت‌‏اند رنجیده نشوید، و فکر نکنید لازم است افراد ببینید که در حال انجام چه کاری هستید. استاد می‌‏تواند هر چه را که انجام می‌‏دهید ببیند، و تمام خدایان هم همین‌‏طور. وقتی که خوب عمل کرده باشید، این تقوای عظیم جاویدان خود شماست.

در تزکیه‌‏تان نمی‌‏شود همیشه به دیگران نگاه کنید. لازم است به خودتان نگاه کنید، و خودتان را تزکیه کنید. وقتی مشکلی هست، خودتان را بررسی کنید و سعی کنید مشکل شخص خودتان را پیدا کنید. وقتی می‌‏بینید چیزی کم و کسر است، ببینید چطور شما می‌‏توانید هر کار را به خوبی انجام داده، فکرتان را طی مسیر درست نگه داشته، و افکار درست و اعمال درست یک مرید دافا را در مواجهه با چالش‌‏ها متجلی کنید – این است که خارق‌‏العاده است. و به عنوان یک مرید دافا، این اعتباربخشی‌‏تان به فا با افکار درست است، و فقط این هنگام واقعاً سزاوار یک مرید دافا بودن هستید.

پرسش: برخی کشورها در منطقه‌‏ی آسیا- اقیانوسیه پیوندهای نزدیکی با شیطان دارند، و اختلاف عملکرد ما در نجات موجودات ذی‌‏شعور [با مناطق دیگر] عظیم است.

معلم: فقط هرقدر که می‌‏توانید انجام دهید، و اموری را انجام دهید که در توان‌‏تان هستند و در جایی که شرایط مهیا باشد. می‌‏توانید در مناطقی که شیطان لگام‌‏گسیخته است دست نگه‌‏دارید – این اشکالی ندارد و تقصیر شاگردان ما نیست. البته، هر جایی که مریدان دافایی وجود نداشته باشد، نجات حیات‌‏ها در آینده با مشکل مواجه خواهد شد؛ از آنجا که شما مرید دافا هستید به این فکر خواهید کرد. بر طبق وضعیت امور را انجام دهید، هر قدر که می‌‏توانید انجام دهید، و وقتی به اموری می‌‏رسد که نمی‌‏توانید انجام دهید، خواهیم دید که بعداً چه کار می‌‏توانیم کنیم.

پرسش: وقتی هیچ پنداشتِ [از پیش تصور شده] یا طرح از پیش تنظیم شده‌‏ای نداریم، تأثیر اعتباربخشی به فا عالی است، و وقتی عکس این حالت باشد تأثیر ضعیف است.

معلم: بله، در رابطه با بسیاری از اموری که انجام می‌‏دهید، وقتی آزاد از پنداشت‌‏های بشری هستید وابستگی‌‏های خودتان مخلوط نخواهد شد. اگر، ورای مسئول بودن نسبت به فا، هیچ وابستگی بشری‌‏ای نداشته باشید، هیچ کدام از چیزهای خودتان، و هیچ کدام از عوامل شخصی‌‏تان مخلوط نشده باشند، آن‌‏وقت حتماً آن کار را خوب انجام خواهید داد. در صورتی که وقتی عوامل خودتان را مخلوط کرده باشید، آن‌‏وقت نمی‌‏توانید آن کار را خوب انجام دهید.

موضوعی هست که باید به آن توجه کنید: شما در حال اعتباربخشی به فا هستید، نه اعتباربخشی به خودتان. مسئولیت یک مرید دافا اعتبار بخشیدن به فا است. اعتباربخشی به فا تزکیه است، و چیزی که در روند تزکیه خارج می‌‏کنید هیچ چیز غیر از وابستگی به خود نیست؛ نمی‌‏توانید به جای این بروید و مشکل اعتباربخشی به خود را بدتر کنید، حتی اگر این کارتان ندانسته باشد. وقتی به فا اعتبار می‌‏بخشید و تزکیه می‌‏کنید، این روندی است از خارج کردن "خود"، و فقط زمانی که این کار را انجام می‌‏دهید به‌‏طور واقعی دارید به خودتان اعتبار می‌‏بخشید. زیرا نهایتاً مجبورید تمام چیزهای بشری‌‏تان را رها کنید، و فقط بعد از اینکه تمام وابستگی‌‏های بشری‌‏تان را رها کرده باشید می‌‏توانید از همهمه‌‏ی مردم عادی قدم بیرون گذارید.

شما تزکیه‌‏کننده‌‏اید، پس لازم است تقوای عظیم داشته باشید. و تقوای عظیم‌‏تان از کجا می‌‏آید؟ آیا از رها کردن "خود" و از خودگذشته بودن در این محیط طاقت‌‏فرسا، و به‌‏طور کامل مسئول بودن نسبت به فا به عنوان یک مرید دافا، نمی‌‏آید؟ آیا این، خودش، تقوای عظیم نیست؟ و بیشتر اینکه، شما این را در یک محیط طاقت‌‏فرسا انجام دادید. هرقدر بیشتر برای "خود" تقدم قائل شوید یا [عواملی از] "خود" را مخلوط کنید، تقوای عظیم کمتری دارید، و برای همین است که احتمال موفق شدن‌‏تان در امور یا خوب انجام‌‏دادن‌‏شان کمتر است. امور دافا باید مقدس‌‏ترین باشند، و برای همین است که هر قدر کمتر از پنداشت‌‏های خودتان داشته باشید و عوامل خودتان را درگیر کنید، بهتر می‌‏توانید آنها را اداره کنید و احتمال بیشتری هست که موفق شوید.

پرسش: آیا می‌‏توانیم در تابلوهای بزرگی که برای نشان دادن حقیقت مربوط به دافا استفاده می‌‏کنیم، تصاویری از استاد را که در حین انجام تمرینات هستند شامل کنیم؟

معلم: فکر نکنم اگر به منظور روشنگری حقیقت باشد مسئله‌‏ای باشد – و آیا قبل از این، این کار را نکرده‌‏اید؟ (حضار می‌‏خندند)

پرسش: (معلم: همه‌‏ی کلمات احترام‌‏آمیز قبل از پرسش‌‏ها را بلند نمی‌‏خوانم، باشد؟) رسانه‌‏ی تلویزیونی‌‏ای که توسط مریدان دافا به وجود آمد نیازمند نیروی انسانی، منابع مادی، و پول برای کار در بلندمدت است. و از آنجایی که من یک مرید تایوانی هستم هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان در ایستگاه تلویزیونی اغلب به من می‌‏گویند، "۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر در تایوان دافا را تزکیه می‌‏کنند، پس وقتی ایستگاه تلویزیونی کمک نیاز دارد نباید همیشه برای یافتن نفرات مشکل داشته باشیم". استاد، آیا تایوان می‌‏تواند برای روشنگری حقیقت روی ابزار تلویزیون بیشتر تمرکز کند؟

معلم: کسانی که به تکنولوژی [لازم] وارد هستند یا مهارت‌‏های بخصوص را دارند، خواه از تایوان باشند یا هر جای دیگر، معمولاً، حتماً از آنها استقبال می‌‏شود.

پرسش: وقتی پیشرفت یک ترجمه جایی گیر می‌‏کند، آیا به خاطر مداخله است؟

معلم: معمولاً کارهای بخصوصی که مریدان دافا انجام می‌‏دهند با تزکیه‌‏ی خودشان در ارتباط است، و در عین حال، مرتبط با شرایطشان است. در رابطه با چیزهای خاصی مثل این، باز لازم است که با هم بحث و گفتگو کنید و ببینید چطور باید آنها را بهتر اداره کنید و مسیر خودتان را بپیمایید. هیچ یک از کتاب‌‏های خارجی‌‏زبان دافا توسط من ترجمه نشده است ( استاد می‌‏خندد، حضار می‌‏خندند)، و هر مرید دافایی که درگیر است مسئولیت‌‏های مختلفی به دوش می‌‏کشد. کار ترجمه توسط کسی [به آنها] محول نمی‌‏شود. همه‌‏ی آن توسط افرادی انجام می‌‏شود که [برای رسیدن به بهترین ترجمه‌‏شان] فعالانه بحث و گفتگو می‌‏کنند و با همدیگر هماهنگی می‌‏کنند. پس صرفاً ببینید چطور باید بهتر انجامش دهید. در هر کاری که می‌‏کنید، در حال اعتبار بخشیدن به فا و تزکیه‌‏ی خودتان هستید، و آنها همگی کارهایی‌‏اند که باید انجام دهید.

پرسش: آیا برای پذیرش دانش‌‏آموز در یک مدرسه‌‏ی مینگ‌‏هویی باید گزینشی و انتخابی عمل کنیم؟ (حضار می‌‏خندند) استاد، لطفاً در این موضوع قدری ما را راهنمایی کنید.

معلم: چیزی که فکر می‌‏کنم این است که شما حالا مدرسه‌‏ای را اداره می‌‏کنید، بنابراین نباید برای پذیرش، گزینشی عمل کنید. در اصل، می‌‏دانید، دافا فقط درباره‌‏ی تزکیه است – دافا هیچ‌‏چیز جز تزکیه ندارد. و هرچند امروز مسیر تزکیه‌‏ای که مریدان دافا پیش می‌‏گیرند متفاوت است – بعضی شاگردان به منظور روشنگری حقیقت، نجات عده‌‏ی بیشتری از مردم دنیا، تحت کنترل نگه‌‏داشتن آزار و شکنجه، و غیره، با هم جمع شده‌‏اند و رسانه‌‏هایی راه‌‏اندازی کرده‌‏اند یا این کار و آن کار را انجام داده‌‏اند – هیچ یک از آنها بخشی از خود دافا نیست. اینها مواردی‌‏اند از اینکه شاگردان در حالی که به فا اعتبار می‌‏بخشند مسیر خود را می‌‏پیمایند، و چیزهایی‌‏اند که توسط خود شاگردان ایجاد شده‌‏اند. بنابراین این نیز تقوای عظیم شما را تکوین می‌‏دهد، و ستودنی است.

از آنجا که بخشی از دافا نیست، پس باید بخشی از جامعه‌‏ی عادی باشد، و بنابراین با جامعه‌‏ی عادی باید هم‌‏راستا باشد. کسانی که نجات‌‏شان می‌‏دهید حیات‌‏هایی در اجتماع عادی هستند، پس حتی بیشتر هم لازم است که به اجتماع عادی نزدیک‌‏تر شوید و کاری کنید رسانه‌‏هایتان چیزی شوند که عموم مردم علاقمند به دیدن و شنیدن‌‏شان باشند. فقط به این شکل می‌‏توانید به تأثیر بهتری برسید.

همین هم برای مدارس مینگ‌‏هویی صدق می‌‏کند. خود دافا مدرسه ندارد، ولی مریدان دافا در حال نجات موجودات ذی‌‏شعور و روشنگری حقیقت هستند، و در حال به‌‏جا گذاشتن بهترین چیزها برای مردم آینده، موجودات آینده، هستند، و مریدان جدید و جوان دافا را می‌‏پرورانند. بنابراین چیزی که این بیان می‌‏کند این است که آنچه انجام می‌‏دهید همگی چیزهای خوبی هستند. پس از آنجا که کارهای خوبی برای موجودات ذی‌‏شعور انجام می‌‏دهید، نمی‌‏توانید بین کسانی که می‌‏توانند وارد شوند و کسانی که نمی‌‏توانند، فرق قائل شوید. آیا پذیرش افراد بیشتری از اجتماع عادی بهتر نمی‌‏بود؟ طور دیگری بگوییم، اگر بخواهید به سمت داشتن یک چرخه‌‏ی مثبت حرکت کنید – این توان‌‏فرساست که همیشه مریدان دافا سرمایه‌‏ی آن را تهیه کنند – آن‌‏وقت باید در جامعه ریشه کرده باشید و وارد چرخه‌‏ی مثبتی شوید. این راهش است.

پرسش: آیا می‌‏توانیم در درون نظام آموزشی و در یک مدرسه‌‏ی موجود، یک کلاس مینگ‌‏هویی دایر کنیم؟

معلم: صرفاً بر طبق شرایطتان انجامش دهید و به هر صورتی که انجامش دهید نباید اشکالی داشته باشد. وقتی به انجام کارهای خوب برای موجودات ذی‌‏شعور می‌‏رسد، ممانعت و یا رَویه‌‏ی تعیین‌‏شده‌‏ای وجود ندارد. خواه دایر کردن یک مدرسه‌‏ی مینگ‌‏هویی باشد یا برگزاری کلاس‌‏های مینگ‌‏هویی توسط خودتان، یا شاید معلم هستید و در کلاس به دانش‌‏آموزان مطابق با جن- شن- رن آموزش می‌‏دهید، هیچ یک از اینها مسئله‌‏ای ندارد. و البته، دایر کردن یک مدرسه‌‏ی مینگ‌‏هویی صرفاً کاری عالی است. حالا که دایر شده‌‏اند، امیدوارم بهتر و بهتر اداره‌‏شان کنید، آنها را بزرگ و بزرگ‌‏تر سازید، و تعداد بیشتر و بیشتری از آنها را دایر کنید. آنها، برای تمام موجودات، موهبت هستند، و در خصوص موجودات شیطانی، آنها را پاکسازی می‌‏کند.

پرسش: خیلی وقت‌‏ها افرادی هستند که می‌‏آیند فالون گونگ را یاد بگیرند تا برای پناهندگی اقدام کنند. این مسائل را چطور باید اداره کنیم؟

معلم: (معلم می‌‏خندد) در اصل، واقعاً برای دولت چین مایه‌‏ی آبروریزی است. چطور مردم کشورهای دیگر برای پناهندگی اقدام نمی‌‏کنند؟ (حضار می‌‏خندند) چرا این همه افراد از چین درخواست پناهندگی می‌‏کنند؟ آیا چین ادعا نمی‌‏کند که "قوی" است؟ تا به حال شنیده‌‏اید ملتی قوی این همه افراد را داشته باشد که از آنجا فرار می‌‏کنند که پناهنده شوند؟ به‌‏نظر می‌‏آید که آن جزءِ "قوی"‌‏اش جعلی باشد.

طوری دیگر نگاه کنیم، تمام انگیزه‌‏ها به کنار، اگر افراد خواستار فرصتی باشند تا در ایالات متحده یا کشور توسعه‌‏یافته‌‏ی دیگری بمانند، آسان‌‏ترین راه در حال حاضر این است که با به‌‏کارگیری نام فالون گونگ برای پناهندگی اقدام کنند. شنیده‌‏ام سمینارهایی در محله‌‏ی چینی‌‏های شهر نیویورک درباره‌‏ی درخواست برای پناهندگی هست، و (حضار می‌‏خندند) آنجا به طور خاص آموزش می‌‏دهند که چطور فالون گونگ را یاد گرفت. البته، آنها واقعاً در حال آموزش فالون گونگ به مردم نیستند. به مردم می‌‏گویند که در فالون گونگ چند حرکت وجود دارد، چند تمرین، و در فالون گونگ چه کتاب‌‏هایی هست، به همراه اینکه مأمور امور مهاجرت در آزمونش (حضار می‌‏خندند) چه می‌‏پرسد. این کاری است که انجام می‌‏دهند.

به هر جهت، وقتی کسی تحت نام فالون گونگ برای پناهندگی اقدام کند، آینده‌‏ی خود را به فالون گونگ داده است. زیرا او دارد سرنوشت خود را با استفاده از نام فالون گونگ تغییر می‌‏دهد – خواه از این مطلع باشد خواه نباشد. این بیان بشری عادی‌‏اش بود. واقعیت این است که هر کسی برای دافا به اینجا آمد، و اگر کل دنیا برای دافا آمد، آن‌‏وقت البته که چیز مهمی نیست که از دافا کمی نفع ببرند. پس، بفرمایید [انجامش دهید]. (معلم می‌‏خندد) تا وقتی دولت محلی مخالفت نکند، ما هم نخواهیم کرد.

به هر حال، وقتی کسی با استفاده از نام فالون گونگ پناهندگی سیاسی گرفته است، او به فالون گونگ مدیون می‌‏شود چراکه آن سرنوشت او را تغییر داد. آنگاه آن فرد مطلقاً نمی‌‏تواند مخالف فالون گونگ باشد، در غیر این صورت در حال انحلال آینده‌‏ی خود خواهد بود. هیچ چیز خطرناک‌‏تر از این نیست. بنابراین در رابطه با افرادی مثل او، اشکالی ندارد که آنها بیایند تمرین را یاد بگیرند یا تمرینات را انجام دهند، اما در امتداد مسیر، باید به آنها درباره‌‏ی مخاطره‌‏ی موجود بگویید: "مطمئن باشید که درگیر آزار و شکنجه‌‏ی فالون گونگ نشوید، حتی فکر این کار را هم نکنید. این به خاطر خودتان است. این را فقط برای این به شما می‌‏گویم که می‌‏خواهید از فالون گونگ استفاده کنید؛ وگرنه هیچ‌‏چیز نمی‌‏گفتم".

پرسش: من، یک مرید، مایلم که برای یاری استاد در اصلاح فا از نوشتن به‌‏شکل شعر استفاده کنم. مایلم از استاد بپرسم، چگونه می‌‏توانم خلاقیت و مهارت‌‏های نوشتن خود را بهبود دهم؟

معلم: در واقع، می‌‏دانم چیزی که می‌‏خواهید بپرسید این است که چطور می‌‏توانید خردتان را غنی کنید تا اعتباربخشی به فا را به‌‏خوبی به انجام برسانید. اگر بنیه‌‏ی لازم را داشته باشید، مطمئناً خواهید توانست قطعات خوبی بسرایید، در حالی که اگر کاملاً فاقد این بنیه باشید در ابتدای امر تا حد معینی مشکل خواهید داشت. برای مثال، اگر بخواهید اشعار سبْک تانگ بگویید آنگاه لازم است که ابتدا در مورد مسائلی نظیر این آموزش ببینید که شعر تانگ به چه صورت است، [یا به طور مشابه،] تصنیف سونگ به چه صورت است یا درام و تصنیف یوآن به چه صورت است، و آن‌‏وقت می‌‏توانید سعی کنید که چیزی بسرایید. از آنجا که یک مرید دافا هستید، شاید وقتی واقعاً بخواهید که آن را انجام دهید بتوانید انجامش دهید، و به‌‏خوبی [بتوانید انجامش دهید]، و به طور قطع مطمئناً از دیگران سریع‌‏تر شروع به کار خواهید کرد و سریع‌‏تر ورزیده خواهید شد. چندین مرید دافا هستند که خیلی سریع و بدون تلاشِ زیاد شعر می‌‏سرایند؛ وقتی می‌‏خواهند چیزی بسرایند همان وقت می‌‏توانند آن را انجام دهند. ولی در رابطه با افراد عادی، چیزی سرودن برای آنها زحمت زیادی دارد، و آنها باید در وضع و حالت درستی باشند و [برای سرودن،] به این یا آن رویکرد فکر کنند. ولی در مورد مریدان دافا امور باید سریع پیش برود، هر چه هم که باشد. وقتی از "خود" حتی بیشتر دست بکشید، خردتان برای اعتباربخشی به فا، به طور طبیعی نمایان خواهد شد.

پرسش: به‌‏تازگی اشاره کردید که کلمات معینی در نوشته‌‏هایتان نیاز به بازنگری دارند. آیا می‌‏توانیم مستقیماً کلمات صحیح را روی کلمات قبلی بچسبانیم، به‌‏جای اینکه کلمات قبلی را با خراشیدن پاک کنیم؟

معلم: در اصل هر طور انجامش دهید خوب است، تا وقتی که درستشان کنید. شاگردان سرزمین اصلی چین ابزار این کار را ندارند. می‌‏دانم که در گذشته، بیشتر کتاب‌‏هایی که در سرزمین اصلی چین چاپ می‌‏شدند از کاغذ روزنامه استفاده می‌‏کردند، و [کاغذ آنها] خیلی ضخیم بود، بنابراین اگر با یک تیغ باریک به‌‏آرامی آنها را بخراشید صدمه نمی‌‏بیند. فقط دارم ایده‌‏ای به شما می‌‏دهم. اجبار نیست که این‌‏طور انجامش دهید. (حضار می‌‏خندند)

پرسش: بعضی دولت‌‏های آسیایی، به خاطر علایق اقتصادی، وانمود می‌‏کنند که شکنجه و آزاری را که در چین در حال وقوع است نمی‌‏بینند. آیا باید تلاش بیشتری صرف این نماییم که به آنها کمک کنیم واقعیت مربوط به اقتصاد چین را ببینند؟

معلم: تا وقتی هر کاری به موجودات ذی‌‏شعور نفع برساند، می‌‏توانید انجامش دهید. مردم درباره‌‏ی چیزها به‌‏طور متفاوتی فکر می‌‏کنند، و در زندگی خود هنجارهای مختلفی را دنبال می‌‏کنند. بعضی افراد ممکن است نفع مادی را آن‌‏قدر مهم در نظر نگیرند، و بعد از اینکه آنها از واقعیت‌‏ها مطلع شوند نتایج خوبی خواهید گرفت. ولی می‌‏دانم که انسان‌‏ها گرایش دارند که توسط علایق مادی فریفته شوند.

پس بگذارید کمی در مورد مردم این دنیا صحبت کنم. علایق مادی ضرورتاً نیروی به‌‏حرکت‌‏آورنده‌‏ی حیات‌‏های گذشته است، که خودخواه هستند. مردم دنیا فقط برای علاقه‌‏ی شخصی زندگی می‌‏کنند و توسط آن به حرکت در می‌‏آیند. و علاقه‌‏ی شخصی بیشتر از هر چیز دیگری می‌‏تواند باعث شود که فرد درد بکشد یا احساس خوشحالی کند، اما حتی اگر کسی آرزوهای خود را برآورده کند، آنچه به دست می‌‏آورد برایش چیزی پایا و ماندگار، یا چیزی عینی و واقعی نیست. گذشته از این، انسان‌‏ها هر قدر هم سخت برای چنین چیزهایی بجنگند این [چیزها] واقعاً دست آنها نیست، چراکه کل زندگی یک فرد در این دنیا، مدت‌‏ها پیش‌‏تر تعیین شده است، و خدایان هر قدمی را که یک انسان برمی‌‏دارد کنترل می‌‏کنند. مهم نیست فرد چه بخواهد، آن به حساب نمی‌‏آید، اگرچه در طلب‌‏بودن‌‏های فرد می‌‏تواند وابستگی شود. مردم دنیا بلااستثنا کارها را از روی علاقه‌‏ی شخصی انجام می‌‏دهند، هرچند واقعاً نمی‌‏توانند به آنچه که می‌‏خواهند برسند. انسان‌‏ها این‌‏طور هستند. صرف‌‏نظر از اینکه انسان‌‏ها بتوانند چیزی را به دست آورند یا نتوانند، بر روی آن کار خواهند کرد، و این رفتارِ بشری است. و نمی‌‏شد همین‌‏جا می‌‏نشستند و منتظر می‌‏ماندند چیزهای خوب جلوی پایشان بیفتد – انسان‌‏ها باید کار انجام دهند. وقتی چیزی باشد که متعلق به شخص است، باید کار کند تا آن را بگیرد؛ و وقتی چیزی باشد که متعلق به او نیست، از روی وابستگی‌‏ها به همان شکل برای گرفتن آن زحمت می‌‏کشد. انسان‌‏ها این‌‏طورند. واقعیت این است که، گذشته از وابسته بودن، هنگامی که انسان‌‏ها در این دنیا زندگی می‌‏کنند هیچ‌‏گاه نمی‌‏توانند سرنوشت خود را در دست بگیرند. هیچ راهی نیست که بتوانند هر چه را که می‌‏خواهند بگیرند. برای اینکه کسی به چیزی برسد، آن باید چیزی باشد که به عنوان بخشی از زندگی‌‏اش مقرر شده باشد؛ اگر آن برایش مقرر نشده باشد هرگز آن را نخواهد داشت. پیش‌‏تر گفته‌‏ام که دو چیز می‌‏تواند زندگی یک انسان را تغییر دهد. یکی تزکیه است، و دیگری این است که آن موجود شروع به انحطاط کند. این چیزها می‌‏توانند زندگی فرد را تغییر دهند. غیر از آنها راه دیگری برای فرد نیست که زندگی خود را تغییر دهد.

پس بنابراین برای یک انسان معنی زندگی چیست؟ تجربه کردن آن احساسی که از وابسته بودن به علاقه‌‏ی شخصی به شما دست می‌‏دهد و لذت بردن از جریان یک زندگی بشریِ غرقه در احساسات. فکر کنید که این چقدر رقت‌‏بار است، و این واقعاً چه‌‏نوع احساسی است. وقتی که به چیزی می‌‏رسند خوشحال هستند و وقتی که آن را از دست می‌‏دهند ناراحت‌‏اند؛ وقتی که گوشت می‌‏خورند به نظرشان خوشمزه می‌‏آید، و وقتی که شکلات می‌‏خورند آن را شیرین می‌‏یابند... اما در دنیای بشری چیزهای تلخ، گزنده، و دردآور نیز وجود دارد، آن احساساتی که جوان‌‏ها دارند که از وابستگی‌‏های احساسی می‌‏آید، و همچنین آن احساساتی که مردم طبقات مختلف اجتماع همان‌‏طور که در جریان زندگی خود چیزهایی را دنبال می‌‏کنند، به دست می‌‏آورند، یا از دست می‌‏دهند دارند – هرچند آن به‌‏دست‌‏آوردن‌‏ها و از دست ‌‏دادن‌‏ها چیزی نیست که واقعاً از تلاش بیاید. این  طوری  است که مردم به هنگام زندگی در این دنیا هستند. مردم خیلی رقت‌‏انگیزند! و با این حال مردم صرفاً نمی‌‏‌‏توانند پشت این  مثلاً  "واقعیت" را ببینند، و نمی‌‏خواهند هم ببینند.

بنابراین برای خدایان، اگر بخواهند تمام آن احساساتی را که انسان‌‏ها در این دنیا دارند شدت دهند، باید یک‌‏سری عوامل درگیر باشد. برای مثال، آنها برای انسان‌‏ها احساسات را خلق کردند؛ به آنان یک جفت چشم دادند که نمی‌‏تواند تصویر واقعی کیهان را ببیند، و توهم چیزهای مادی [را دادند]؛ و البته خیلی عوامل دیگری وجود دارد. فقط این‌‏موقع می‌‏توانند مردم را به لذت بردن از این احساسات وابسته کنند – این احساساتی که خدایان تنها به بشر می‌‏دهند – و چنین احساساتی را تشدید کنند. بنابراین برای اینکه کاری کرد که مردم چنان احساسات شدیدی را تجربه کنند، این نیز ضروری بود که مردم را آرزومند آن احساسی کرد که فرد، هنگامی که به چیزی که می‌‏خواهد می‌‏رسد، دارد. ساده بگوییم، زندگی‌‏ای که انسان‌‏ها می‌‏گذرانند واقعاً صرفاً توسط علاقه‌‏ی شخصی به‌‏حرکت واداشته می‌‏شود– علاقه‌‏ی شخصی است که فرد را به ادامه‌‏دادن وامی‌‏دارد. از روی علاقه‌‏ی شخصی دو نفر با هم نزاع خواهند کرد؛ از روی علاقه‌‏ی شخصی دو ملت با هم خواهند جنگید؛ و از روی علاقه‌‏ی شخصی یک جنگ جهانی می‌‏تواند سر بگیرد. علتش این است که انسان‌‏ها این وابستگی، این میلِ علاقه‌‏ی شخصی را دارند. و دقیقاً چون این عوامل وجود دارند، برای خدایان آسان است که امور را کنترل کنند.

آیا این روزها مردم صحبت از حقوق بشر، آزادی عقیده و اینها نمی‌‏کنند؟ مریدان دافا دیده‌‏اند – به عنوان تزکیه‌‏کننده همه‌‏تان می‌‏توانید به‌‏روشنی ببینید – که هیچ‌‏چیزی اینجا در دنیای بشری قابل اطمینان نیست، و وقتی علاقه‌‏ی شخصی به‌‏میان می‌‏آید آن چیزها کنار انداخته می‌‏شوند. در غرب آیا خیلی از کشورها برای دموکراسی، آزادی عقیده، و حقوق بشر مشغول کار نیستند؟ به نظر می‌‏رسد نشانی از پیشرفت مدرنیت باشد، اما بعد وقتی توسط علاقه‌‏ی شخصی وسوسه می‌‏شوند، چند دولت علیه آن تبهکاران فرومایه در چین که شاگردان فالون گونگ را شکنجه می‌‏کنند چیزی می‌‏گویند؟ چیزی که دیده‌‏ایم این است که جرئت نمی‌‏کنند با موضوع روبرو شوند، هرچند که خیلی از قسمت‌‏هایی که همیشه نشان‌‏گر "پیشرفت" در نظر گرفته می‌‏شوند– همچون حقوق بشر، آزادی عقیده و غیره – در حال نقض شدن هستند. وقتی علاقه‌‏ی شخصی به‌‏میان می‌‏آید بسیار ضعیف و بی‌‏رمق می‌‏شوند، چیزهایی که می‌‏بینند را نادیده می‌‏گیرند، و جرئت نمی‌‏کنند چیزی بگویند. همه‌‏ی آن صحبت‌‏ها درباره‌‏ی دموکراسی، آزادی عقیده، و ... همه‌‏ی آن چیزهایی که مردم آن‌‏قدر آنها را ارج می‌‏گزارند و آن‌‏قدر شدید مدافع آنها هستند، وقتی که پای نفع مادی به میان می‌‏آید در یک آن بی‌‏معنی می‌‏شوند.

به عنوان مریدان دافا، این باید برای شما روشن‌‏تر باشد: ما نمی‌‏توانیم به هیچ چیز در این دنیا وابسته باشیم. ما در حالی که تا حد ممکن با اجتماع عادی مطابقت داریم تزکیه می‌‏کنیم، و حتی وقتی که حالا از طریق چیزهایی چون حقوق بشر و آزادی عقیده در حال روشن کردن حقیقت هستیم، باز هم برای نجات دادن موجودات ذی‌‏شعور است، همین. آن قبل‌‏ها که کمونیسم پدیدار شد، آیا مردم مدتی شیفته‌‏ی آن نبودند، و آیا خیلی‌‏ها فکر نکردند که این پیشرفت جامعه است؟ کافی نیست که شما، یک تزکیه‌‏کننده، فقط به چیزهای بشریِ اینجا وابسته نباشید – لازم است که درباره‌‏ی آنها هشیار نیز باشید.

نمی‌‏گویم که باید با این چیزها مخالفت کنید. این باید برای یک مرید دافا روشن باشد. کاری که دارم می‌‏کنم این است که یک حقیقت فا را به شما برسانم و بگویم. برای بشر، اینکه امروز به این نقطه برسد، اینکه بتواند معقولانه رنج مردم را کاهش دهد، در خصوص بشر هیچ اشتباهی در این کار نیست. اما مردم چه چیزی را واقعاً می‌‏توانند به انجام برسانند؟ در اصل، غیرمنطقی بودن به هنگام به‌‏میان آمدن علاقه‌‏ی شخصی نیز چیزی تحت کنترل خدایان است. و برای همین است که وقتی برای دولت یا بخش تجارت حقیقت را روشن می‌‏کنید، این احساس را پیدا خواهید کرد که مردم حتماً علایق عملی خودشان را مقدم می‌‏گیرند، افراد درگیر کسب و کار حتماً فکر وضعیت مالی شرکت خودشان را خواهند کرد، چراکه برای آنها این چیزها از همه مهم‌‏تر هستند. وقتی می‌‏روید و برای آنها حقیقت را روشن می‌‏کنید، زمانی که موضوع مورد بحث روی علاقه‌‏ی شخصی حیاتی آنها اثر می‌‏گذارد آنها نمی‌‏خواهند گوش کنند. من هم این را دیده‌‏ام. ولی مردم با هم فرق دارند، و همان‌‏طوری که گفتم، کسانی هستند که در زندگی خود اصول دیگری را دنبال می‌‏کنند. به این صورت است. می‌‏توانید بروید و این [شکل از روشنگری حقیقت] را انجام دهید، اما لازم است به طور کامل درباره‌‏ی امور روشن باشید، و لازم است بدانید که بشر چگونه است.

پرسش: به عنوان مرید شما، مایلم بپرسم که چرا در تاریخ نظم و ترتیب داده شد که هنگ‌‏کنگ و ماکائو در سرزمین‌‏اصلی چین تحت شکل "یک کشور، دو نظام" وجود داشته باشند؟ سرچشمه‌‏ی تاریخی این مکان‌‏ها کجاست؟

معلم: از نظر منشاء تاریخی‌‏شان، بخشی از خاک چین‌‏اند. در این مقطع، نمی‌‏توانید بگویید که خاک کشور دیگری هستند. در خصوص "یک کشور، دو نظام"، از آنجا که همه می‌‏دانند که آن حزب اصلاً خوب نیست، و حتی خودشان هم می‌‏دانند که همه به این صورت فکر می‌‏کنند، خوب، در حالی که می‌‏خواستند این قلمروها را پس بگیرند و کاری کنند که تحت سلطه‌‏ی حزب دربیایند، این را هم می‌‏دانستند که هنگ‌‏کنگ و ماکائو با آن موافقت نخواهند کرد، و دنیا هم موافقت نخواهد کرد، بنابراین این منجر شد به "یک کشور، دو نظام". (حضار می‌‏خندند) واقعاً چیز شرم‌‏آوری است. چطور وقتی سایر کشورها قلمروشان بازگشت، دو نظام نگه نداشتند؟ آیا علتش این نیست که مردم، آن چیزهای شما را دوست ندارند؟

پرسش: آیا هدف واقعی از داشتن "یک کشور، دو نظام"، دادن فرصتی به مردم چین است که از وضعیت واقعی مطلع شوند؟

معلم: البته، هیچ‌‏چیز به‌‏طور تصادفی اتفاق نمی‌‏افتد، و هیچ‌‏چیز صرفاً به‌‏خاطر یک دلیل اتفاق نمی‌‏افتد. وقتی خدایان چیزی را نظم و ترتیب می‌‏دهند مثل انسان‌‏ها فکر نمی‌‏کنند. وقتی چیزی را نظم و ترتیب می‌‏دهند، موضوعاتِ درگیر عظیم و تماماً دربرگیرنده هستند. وقتی انسان‌‏ها به دنیا نگاه می‌‏کنند، این کار را از میان یک لایه از ذرات انجام می‌‏دهند. برای مثال، این دنیایی که انسان‌‏ها می‌‏بینند بین دو نوع ذره است – مولکول و سیاره – و آنها به این دنیا از میان ذراتی که ساخته‌‏شده از مولکول‌‏اند می‌‏نگرند. خدایان فرق می‌‏کنند. یک خدا به هنگام سر و کار داشتن با موضوعی، در محدوده‌‏ی توانایی‌‏های خود، به پیامدهای آنچه که برای تمام ذرات در کیهان رخ خواهد داد نگاه می‌‏کند. آنها به مسائل به صورت چندبعدی و از تمام منظرها نگاه می‌‏کنند، و برای همین است که توسط چیزهایی که نظم و ترتیب می‌‏دهند هدف‌‏های متعددی حاصل می‌‏شوند.

همچنین، حتی به همین صورتی هم که هست، انسان‌‏ها حتی اجازه ندارند همه‌‏ی چیزها در این دنیا را که توسط این سطح از ذرات شکل گرفته‌‏اند ببینند. دلیلش این است که اگر می‌‏گذاشتند انسان‌‏ها همه چیز را ببینند، خیلی چیزها بود که علم نمی‌‏توانست توضیح دهد، و آن‌‏وقت حتی اگر به مردم اجازه هم نمی‌‏دادید به خدایان باور می‌‏آوردند. بنابراین برای اینکه مانع از این شد که انسان‌‏ها این دنیا را با وضوح کامل ببینند، مجبور بودند برای انسان‌‏ها یک جفت چشم مانند این درست کنند. از آنجا که چشمان انسان‌‏ها از ذرات مولکولی ساخته شده است، چرا این‌‏طور است که باز نمی‌‏توانند بعضی چیزهایی که از ذرات مولکولی ساخته شده‌‏اند و درون این محدوده هستند را ببینند؟ چون آنها برای بشر موانع بسیاری بر پا کردند. هدف واقعی از دو نظام، برآوردن نیازهای طراحی دنیا در این دوره‌‏ی تاریخی است. قبلاً در مورد این مسائل صحبت کرده‌‏ام.

پرسش: من اغلب از فرم ادبی شعر برای نوشتن مقالات روشنگری حقیقت برای وب‌‏سایت‌‏های دافا استفاده می‌‏کنم، و بعضی مواقع، برای بیان معنای درونی اعتباربخشی به فا، قواعد و فرم‌‏های ترکیب‌‏بندی شعریِ کلاسیک را به طور اکید دنبال نکرده‌‏ام. آیا این کار اشتباه بوده است؟ اگر آن برای بیان دقیق معنای درونی انجام شود، ضروری نیست که پایبند به قواعد و فرم‌‏های ترکیب‌‏بندی شعری کلاسیک بود و یا قراردادها را رعایت کرد – آیا این درک درست است؟

معلم: می‌‏خواهید که قواعدشان را نقض کنید – آیا صحبت‌‏تان همین است؟ در واقع، این دقیقاً ذهنیت بشر نوین بعد از نزول اخلاقیاتش است – یعنی مخالفت با سنت و آنچه که اصیل است. اینجا در حال صحبت درباره‌‏ی شما نیستم. این را می‌‏گویم که از نظر فا، این جایی است که بشر اکنون هست. واقعیت این است که بشر در حال سر خوردن به پایین و جاهل شدن است. فرهنگ چین چیزی است که خدایان به بشر انتقال دادند، و فرهنگ هر سلسله، شامل شعرِ آن – خواه شعر تانگ باشد، تصنیف سونگ، یا درام و تصنیف یوآن – تمامشان شکل‌‏هایی از فرهنگ هستند که بدن‌‏های کیهانی مختلف، هنگامی که برای شکل دادن پیوندهای کارمایی آمدند، برای موجودات بشری به همراه آوردند. بنابراین، اگر بخواهید آن چیزها را بسرایید بهتر این است که از قواعدشان پیروی کنید. اگر می‌‏گویید، "از قافیه‌‏سازی خوشم نمی‌‏آید"، خوب، اگر قافیه‌‏سازی را دوست ندارید این روزها شعر آزاد وجود دارد، بنابراین می‌‏توانید شعر آزاد بگویید. آنها چندان چیزی که نیازمند پیروی باشد ندارند، و مطابق قالب‌‏های مدرن هستند. ولی در اصل، به نظر من آن اشعار خیلی کم‌‏جاذبه هستند و هیچ معنای عمیق‌‏تری ندارند. از طرف دیگر، اشعاری که با قالب‌‏های کهن سروده می‌‏شوند چیزی‌‏اند که به دل می‌‏نشیند.

پرسش: مایلم از طرف مریدان دافای چونگ‌‏چینگ به شما درود بفرستم و افکار آنها را به شما برسانم. آنها از من خواستند حتماً آنها را به شما انتقال دهم.

معلم: از همه ممنونم. ( تشویق) استاد کاملاً مطلع است. به آنها بگویید استاد کاملاً مطلع است.

پرسش: بعضی از مریدان بعد از زندانی شدن در اردوگاه کار اجباری، بعضی مسیرهای اشتباه را پیش می‌‏گیرند، و مریدان دیگر بسیار دلواپس و نگران وضعیت آنان هستند. چگونه باید به آنها کمک کنیم؟

معلم: اگر به آنها باید کمک شود، کمکشان کنید. دروغ را راحت می‌‏شود افشا کرد. کدام "ندامت"؟ آن "ندامت" به کجا می‌‏خواهد هدایت کند؟ آیا همه‌‏اش فریب و حیله نیست؟ با برگشت به اجتماع و تفکر آرام در مورد مسائل، همه چیز روشن خواهد شد. در رابطه با همه‌‏ی آنهایی که فرضاً "تبدیل" شدند، آیا آنها مدت کوتاهی بعد از خارج‌‏شدنشان در مورد مسائل روشن نشدند؟ چند نفر آنها تمام این مدت سردرگم باقی مانده‌‏اند؟ در خصوص آنهایی که در تمام این مدت نتوانسته‌‏اند به حد نصاب برسند، علتش این است که احساس می‌‏کنند کارهای بد بسیار زیادی انجام داده‌‏اند، می‌‏دانند که اشتباه کرده‌‏اند، و از روبرو شدن با [هم]‌‏شاگردان [دافا] بیش‌‏از حد شرمسار هستند، و حالا به آن شرم وابسته شده‌‏اند. دلیلش این است.

پرسش: آیا برای شاگردان‌‏مان اشکالی ندارد که پول صرف کنند تا مکانی برای کار روشنگری حقیقت اجاره نمایند؟

معلم: در اصل، وقتی به روشنگری حقیقت می‌‏رسد، مریدان دافا همیشه از پس‌‏انداز و حقوق خودشان برای انجام کارها استفاده کرده‌‏اند. اما لازم است که چگونگی زندگی‌‏تان را در نظر بگیرید: نه تنها باید چگونگی زندگی‌‏تان را در نظر بگیرید، بلکه طرز زندگی خانواده‌‏تان را نیز باید در نظر بگیرید، و دیگران را مورد ملاحظه قرار دهید. اگر نتوانید زندگی خانواده‌‏ی خود یا زندگی خودتان را خوب اداره کنید، روشنگری حقیقت را برایتان سخت خواهد کرد. یا از نگاهی دیگر، اگر زندگی‌‏تان باثبات نباشد و حتی برای تهیه‌‏ی خوراک خود مشکل داشته باشید، آنگاه مجبور خواهید شد که توجه‌‏تان را به آن معطوف کنید، و آیا کار روشنگری حقیقت‌‏تان در واقع مختل نمی‌‏شود؟ پس باید شرایطتان را در نظر بگیرید. من می‌‏توانم قلبتان را ببینم. فقط آنچه از دستتان برمی‌‏آید انجام دهید.

پرسش: ممکن است استاد کمی بیشتر درباره‌‏ی آینده‌‏ی کیهان و بشر صحبت کنند؟

معلم: صحبت کردن درباره‌‏ی آینده در این زمان، معنی واقعی‌‏ای برای شما ندارد. آینده‌‏ی نوع بشر شگفت‌‏آور خواهد بود و مردمی که باقی می‌‏مانند سعادتمند خواهند شد. زیرا دافا در اینجا ارائه شد و بنابراین این مکان نگه داشته می‌‏شود، و موجوداتی که در این دوره علیه دافا مرتکب گناه نشده باشند سعادتمند خواهند شد. به این دلیل که دافا در اینجا ارائه شد و اشاعه یافت، این برای موجودات آینده شرایط مطلوبی بنا کرد که در اینجا زندگی کنند. شاید غلات در آینده به شکل درخت میوه باشند، و هر دانه‌‏ی برنج به این بزرگی ( با دست چیزی شبیه توپ فوتبال آمریکایی ترسیم می‌‏کنند). فقط یک شوخی کوچک بود. اما، نسبتاً بگوییم، میزان مشقتی که وجود دارد بسیار کمتر خواهد بود؛ هوا و آب تمیز خواهند بود؛ آن چیزهای سمی، حشرات، پشه‌‏ها، مگس‌‏ها، [و غیره،] از میان خواهند رفت؛ و دنیا واقعاً شگفت‌‏انگیز خواهد بود. خدایان کهن نمی‌‏توانند شگفتی کیهان جدید را تصور کنند چراکه نمی‌‏توانند آن را ببینند، و جرئت نمی‌‏کنند و نمی‌‏توانند تصور کنند به چه شکل است – تماماً روی بنیان متفاوتی ساخته شده است. موجودات قدیم خودخواه بودند، اما کیهان آینده بر پایه‌‏ی‌‏ خودخواهی بنیان گذاشته نمی‌‏شود، و همه‌‏چیز بهتر خواهد بود.

پرسش: در آینده‌‏ی نزدیک خیلی از افراد، خودشان می‌‏آیند که فا را به دست آورند، پس آیا ما باید محل‌‏های تمرین‌‏مان را گسترش دهیم؟

معلم: البته که این کاری است که باید انجامش دهید، و در حال انجامش بوده‌‏اید. (حضار می‌‏خندند) وقتی برای یک محل [تمرین] افراد از حد ظرفیت بیشتر هستند، صرفاً یک محل تمرین جدید را راه بیندازید. بله، باید این‌‏طور انجامش داد.

پرسش: عده‌‏ای از شاگردان در ژاپن به هم اعتماد ندارند، که انجام بسیاری از کارهای اعتباربخشی‌‏مان به فا را سخت می‌‏سازد. من از این بابت غمگینم، و واقعاً امیدوارم بتوانیم خیلی زود به صورت گروهی رشد کنیم.

معلم: واقعاً. در اصل، صرف‌‏نظر از موقعیت، وقتی عوامل بد پا می‌‏گیرند، علتش مشکل داشتن شاگردانمان است. دیروز شاگردی مسئله‌‏ی نوشته‌‏های جعلی را پیش کشید، و من این را می‌‏پرسم: شما موجودی هستید که دافا تکوین‌‏تان داده است، پس چطور می‌‏توانید فریب آن چیزهای جعلی را بخورید؟ و چرا چیزها را با استانداردهای فا نمی‌‏سنجید؟ پس آیا شیطان به‌‏خاطر بیش‌‏از حد قوی بودن وابستگی‌‏هایتان جایگاه به دست نیاورد؟ در اصل، بعضی افراد هنوز منطقی نیستند، و افکار درستشان به‌‏اندازه‌‏ی کافی قوی نیست.

پرسش: در ژاپن بیشتر از هزار مذهب در حال پخش شدن هستند، و مردم ژاپن همیشه فالون گونگ را به‌‏عنوان یک مذهب توصیف می‌‏کنند.

معلم: این چیزی است که در مورد این فکر می‌‏کنم. از این پس، وقتی کسی می‌‏گوید که فالون گونگ مذهب است، اهمیت ندهید. اگر بخواهند بیشتر بدانند می‌‏توانید به آنها بگویید که چگونه فالون گونگ مذهب نیست؛ و اگر نمی‌‏خواهند بیشتر بدانند، لازم نیست درباره‌‏ی این صحبت کنید که مذهب است یا نه. اگر کسی می‌‏خواهد آن را یک مذهب بنامد، [خوب] بنامد، زیرا در اجتماع، عبارت "مذهب" هیچ مفهوم بدی ندارد. مریدان دافا هنگام تزکیه، شکل مذهب را برنمی‌‏گیرند، چراکه آداب و رسومی را برپا نمی‌‏کنید و نمی‌‏خواهید که آن آداب و رسوم با شما مداخله کنند. چیزی که به شما می‌‏گویم یک اصل پایه‌‏ای در فا است. افراد عادی هر اندازه بتوانند آن را بفهمند... در اصل، مدت‌‏ها پیش به شما گفتم که افراد عادی به ما مذهب خواهند گفت. در این مورد قبلاً هنگامی که فا را آموزش می‌‏دادم صحبت کردم.

پرسش: آیا در نسخه‌‏ی ژاپنی جوآن فالون، حرف "" که برای مثال در "目的" به کار رفته نیز باید به حرف "" تغییر پیدا کند؟[۱]

معلم: زبان ژاپنی، داستانی دیگر است، چراکه معنی‌‏هایش با حروف چینیِ هان فرق می‌‏کند. فکر می‌‏کنم بهتر است به نسخه‌‏ی ژاپنی دست نزنید.

پرسش: آیا این صحت ندارد که شاگردانی که بخشی از انجمن فالون دافا هستند نباید هر کاری را که شاگردان دیگر انجام می‌‏دهند فرونشانند؟ (حضار می‌‏خندند)

معلم: در رابطه با کارهایی که شاگردان برای اعتباربخشی به فا و نجات تمام موجودات به‌‏وسیله‌‏ی روشنگری حقیقت انجام می‌‏دهند، آنان نباید آنها را متوقف کنند، و هر کسی که این کار را انجام دهد اشتباه می‌‏کند. اما بعضی شاگردان گرایش دارند که در امور به طور افراطی عمل کنند، و این به‌‏راحتی می‌‏تواند تأثیر منفی بگذارد. در این حالت لازم است که آنها را متوقف کرد. خیلی از شمایی که اینجایید هماهنگ‌‏کننده‌‏های مناطق مختلف هستید، و یک چیز را باید به خاطر داشته باشید: به جز زمانی که هماهنگی کلی برای به انجام رساندن کاری لازم است، بیایید آزادی عمل بدهیم و بگذاریم شاگردان خود را آبدیده کنند، و بیایید فرصتی به آنها بدهیم که تقوای عظیم خودشان را بسازند. باید به شاگردان فرصت بدهید و بگذارید آنها امور را انجام دهند. باید این را به خاطر داشته باشید. حتی من، استادتان، نیز امور را آزاد می‌‏گذارم و می‌‏گذارم شاگردانمان مسیر خود را بپیمایند. وقتی شاگردی کار اشتباهی انجام داده است باید به او متذکر شوید. و اگر او واقعاً تأثیر بدی داشته است، آن‌‏وقت باید با جدیت تمام با او صحبت کنید، و ببینید چطور باید آن را درست کنید و آن اثر بد را جبران کنید. ولی نگویید او اهریمن است. سخت است در تزکیه مرتکب اشتباه نشد، و در بین اشتباهات، برخی بزرگ خواهند بود و برخی کوچک.

بعد، در خصوص شاگردانمان، شما [شاگردان] باید نگاه جدی‌‏ای به خودتان بیندازید. شما مرید دافا هستید، پس نمی‌‏توانید نسبت به خودتان و یا دافا با بی‌‏مسئولیتی رفتار کنید. شما، هر چه باشد، موجودی هستید که دافا تکوین داده است، و تقوای عظیم شما در کیهان آینده درخششی فروزان خواهد داشت. پس چگونه می‌‏توانیم مسیر خود را به‌‏خوبی نپیماییم؟ پس، بیایید بیش‌‏از حد تقصیر را به گردن هماهنگ‌‏کنندگان نیندازیم. فرض کنید که هماهنگ‌‏کننده عالی و بی‌‏نقص شد، او تزکیه‌‏اش را تمام کرد، ولی نگاه شما همیشه متوجه بیرون بود، بجای اینکه به‌‏داخل بروید خودتان را تزکیه کنید – آن‌‏وقت آیا هنوز یک تزکیه‌‏کننده می‌‏بودید؟ کسی که دارید تزکیه‌‏اش می‌‏کنید خودتان هستید. اگر واقعاً هماهنگ‌‏کننده مشکلی دارد، آن‌‏وقت به آرامی با خوش‌‏نیتی به او متذکر شوید. شما همه تزکیه‌‏کننده‌‏اید، و تزکیه‌‏کنندگان هنوز وابستگی‌‏های بشری دارند که هنوز برداشته نشده‌‏اند، وابستگی‌‏های بشری واقعاً در برابر تحریک شدن آسیب‌‏پذیرند، و وقتی تحریک می‌‏شوند معمولاً نقشی منفی ایفا می‌‏کنند. پس باید مهربان باشید و امور را به روشی مهربانانه حل و فصل کنید، باید [رفتاری] دوستانه و صمیمی [داشته] باشید، و مسائل را به‌‏روشنی توضیح دهید، از روی حسن‌‏نیت. و آن موقع امور حل می‌‏شوند. اما، اگر هماهنگ‌‏کننده‌‏ای حتی نتواند به نظرات مختلف که با خوش‌‏نیتی ارائه شده‌‏اند گوش دهد، به این معنی است که دچار مشکل شده است.

از طرف دیگر، یک تعداد خیلی کم از شاگردان ما به این شکل هستند: در ظاهر با دیگران مهربان‌‏اند، ولی چیزهایی که می‌‏گویند بسیاری از عوامل خود آنها را همراه خود دارد، حتی عواملی که دیگران را می‌‏آزارد. اما در ظاهر، حرف‌‏هایشان بسیار ملایم و مؤدبانه است. (حضار می‌‏خندند) این ریاکاری و گول زدن مردم است، و ابداً وضعیتی نیست که مرید دافا باید داشته باشد.

اگر هماهنگ‌‏کنندگان در منطقه‌‏ای خاص بر پایه‌‏ی فا در حال تزکیه نباشند، و یا مریدان دافای آنجا سختکوشانه در حال مطالعه‌‏ی فا نباشند، آن‌‏وقت این نوع مسائل پیچیده‌‏ای که درباره‌‏شان صحبت می‌‏کنیم پدیدار می‌‏شوند. ولی تمام مریدان دافا و هماهنگ‌‏کنندگان باید موضوعی برایشان روشن باشد: وابستگی‌‏های بشری یک فرد که هنوز تزکیه نشده باشند بیرون خواهند آمد، اما این معنی را نمی‌‏دهد که او خوب نیست؛ و بسیاری از جنبه‌‏های خوب‌‏تزکیه‌‏شده‌‏ی او نمایش داده نخواهند شد، چراکه هر چه باشد آن وابستگی‌‏های بشری را تزکیه کرده است. واقعیت این است که وقتی تزکیه‌‏کننده‌‏ای بین افراد عادی است اما دیگر هیچ وابستگی بشری‌‏ای ندارد، او واقعاً هیچ چیزی ندارد که بتواند تجلی پیدا کند، و مسلم است که وقتی واقعاً تا آن نقطه تزکیه کرده باشد به کمال خواهد رسید. بنابراین تا زمانی که کسی وابستگی‌‏های بشری دارد آنها خود را نشان خواهند داد، اما این معنی را نمی‌‏دهد که او تزکیه نکرده است یا اینکه خوب تزکیه نکرده است. فقط این‌‏طور است که در رابطه با موضوع خاص یا قسمت خاصی خیلی خوب عمل نکرد. همه باید به این موضوع توجه کنید.

به بیان دیگر، چیز مهمی نیست که وابستگی‌‏های بشری در حینی که خودمان را تزکیه می‌‏کنیم بیرون بیایند. نکته‌‏ی کلیدی این است که همه با او به عنوان یک تزکیه‌‏کننده برخورد کنند، و وقتی مشکلات پدیدار می‌‏شوند به درون نگاه کنید. اگر همه بتوانند این کار را کنند، وضعیت تزکیه‌‏ی آن منطقه مطمئناً عالی خواهد بود و تضادها مطمئناً کم خواهند بود.

 

پرسش: در تزکیه رهبری وجود ندارد، و دافا سازمانی ندارد. وقتی اعضا یا رؤسای انجمن‌‏مان با گروه‌‏های دیگر جامعه و با دفاتر دولتی تعاملی دارند، آیا به کار بردن عنوان "رئیس" یا "عضو انجمن" مناسب است؟

معلم: می‌‏گویم که مناسب است – آیا انجمن ساخته نشد تا با اجتماع عادی مطابقت داشته باشید؟ پس چرا از این روش برای روشنگری حقیقت در اجتماع عادی استفاده نکرد؟ البته که بی‌‏اشکال است، و دولت به شما اجازه‌‏ی ثبت می‌‏دهد. ولی نمی‌‏توانید وابستگی به خودنمایی داشته باشید، چون شما دارید به فا اعتبار می‌‏بخشید، نه به خودتان.

مریدان دافا تزکیه‌‏کنندگان حقیقی هستند. اگر اجتماع امروز به این صورتی که هست نبود، واقعاً حتی نمی‌‏خواستم این انجمن‌‏های [دافا] را دایر کنید، و فقط در قسمت‌‏های مختلف، محل‌‏های تمرینی همراه با عده‌‏ای هماهنگ‌‏کننده داشتیم، و بعد عده‌‏ای هماهنگ‌‏کننده برای منطقه، همین و بس. در اصل، یک هماهنگ‌‏کننده کسی است که افراد را به دور هم جمع می‌‏کند، و او هم یک تزکیه‌‏کننده‌‏ی عادی است؛ او کسی است که به دیگران خدمت می‌‏کند و از خودش بیشتر مایه می‌‏گذارد.

پرسش: گروهی از بیماران سرطانی از ما می‌‏خواهند که برویم به آنها تمرین را یاد دهیم. آیا می‌‏توانیم این کار را انجام دهیم؟ [و سوالی دیگر این است که] ما مهارت‌‏های پایه‌‏ای برای خواندن و رقص نداریم، ولی اگر جداً دل به یادگیری و تمرین آنها بدهیم، آیا می‌‏توانیم در مدت‌‏زمان کوتاهی یک اجرای بزرگ فراهم کنیم؟

معلم: در مورد این مطلب [دوم]، کاری که از دست‌‏تان ساخته است را مطابق شرایط و توانایی‌‏هایتان انجام دهید. ولی اگر مقدمات لازم برای یک اجرای بزرگ را ندارید، با این حال اصرار به [برپایی این] اجرا داشته باشید، آن‌‏وقت تماشاچیان به شما می‌‏خندند. سرگرم کردن مردم ایراد ندارد، اما اگر مردم باریک‌‏بین باشند و شما را به مسخره بگیرند، آن‌‏وقت به نظرم تأثیر عکس می‌‏گذارد. پس کاری که می‌‏کنید باید مطابق شرایط و اوضاع باشد.

در مورد بیماران سرطانی که می‌‏خواهند تمرین را یاد بگیرند، بستگی به انگیزه دارد. وقتی که مردم دنیا می‌‏خواهند فا را به دست بیاورند، تزکیه کنند، و بگویند فالون دافا عالی است، این اعتباربخشی فعالانه‌‏ی انسان‌‏ها به فا و انتخاب فعالانه‌‏ی آینده‌‏ی خودشان است. ولی اگر شما از دافا به عنوان نوعی ابزار برای شفادرمانی استفاده کنید، و این کار را بین مردم عادی انجام دهید، آن موقع این کار در واقع بی‌‏احترامی نسبت به دافا است.

می‌‏توانید به زندان‌‏ها بروید تا تمرین را معرفی کنید، و می‌‏توانید به بیمارستان‌‏ها بروید تا آن را به بیماران یاد دهید. ما این کار را برای اعتباربخشی به فا انجام می‌‏دهیم. تفکرتان باید مثل وقتی باشد که برای آموزش تمرین به جاهای دیگر می‌‏روید، و در اصل دارید این کار را انجام می‌‏دهید که موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید و کاری کنید مردم فا را کسب کنند و رهایی به دست آورند. اگر دافا را به ابزاری برای اصلاح اشتباهات مردم یا معالجه‌‏ی بیماری‌‏هایشان تبدیل کنید، یا به آن به عنوان راهی برای تغییر محنت‌‏هایی که افراد عادی [برای خود در ذخیره دارند] فکر کنید، آن‌‏وقت این یک مشکل است. دافا منحصراً به‌‏هدف نجات مردم در حال اشاعه در اجتماع بشری است. این موضوع باید برایتان روشن باشد. بعضی‌‏ها می‌‏گویند، "فالون گونگ در معالجه‌‏ی سرطان فوق‌‏العاده خوب عمل می‌‏کند. همه‌‏تان باید بیایید تمرینش کنید،" که در این صورت مسلماً مؤثر واقع نمی‌‏شود، چراکه فکرتان خارج از مسیر است. دافا اینجا نیست که مردم را شفا دهد. مشکلات را برای مردم به‌‏هدف نجات دادن‌‏شان در سطحی بنیادی، برطرف می‌‏کند. اگر این نقطه‌‏ی شروع است نتیجه مطمئناً خوب خواهد بود. اما اگر با یک وابستگی به بعضی مسائل عادی به آن بپردازید، آن‌‏وقت تأثیر خوب نخواهد بود.

تزکیه چیزی باوقار است. لی هنگجی ابداً اینجا نیامد که هدایت‌‏تان کند مردم را شفا دهید، و چه برسد به بعضی مسائل بشری، و ابداً برای این نبود که هدایت‌‏تان کند نوعی مذهب در جامعه شروع کنید. برای آموختن این به شما که تزکیه کنید و از روی احساس مسئولیت نسبت به نجات زندگی‌‏تان آمدم.

پرسش: در مدت انتخابات ریاست جمهوری تایوان، وابستگی‌‏های بشری عده‌‏ای از شاگردان برانگیخته شد. آیا این آزمایشی بود که نیروهای کهن ترتیب داده بودند؟ طریقه‌‏ی درست اداره‌‏ی این موضوع برای ما چیست؟

معلم: اگر آسمان هم فرو می‌‏ریخت، افکار درست یک تزکیه‌‏کننده تکان‌‏نخورده می‌‏ماند – این تزکیه است، و این ستودنی است. ( تشویق) یک تزکیه‌‏کننده به هیچ چیز در این دنیا وابسته نیست. امروز تزکیه‌‏ی مریدان دافا شکل متفاوتی را پیش می‌‏گیرد. شما در تزکیه تمام سعی‌‏تان را در دنیای بیرون می‌‏کنید که با اجتماع عادی مطابقت داشته باشید، در اجتماع عادی شغل‌‏های معمولی دارید، و خانواده و شغل و تمام اینها را دارید – پیوند نزدیکی با جامعه دارید. در خصوص انتخابات تایوان، عده‌‏ای از شاگردان فکر کردند که شخص خاصی خیلی خوب است و بنابراین خواستند به او رأی بدهند، در صورتی که عده‌‏ای دیگر فکر کردند فرد دیگری خیلی خوب است و خواستند به آن یکی رأی بدهند. مردم نظرهای مختلف و مختص خود را دارند، و این هیچ اشکالی ندارد. اعمال فردیِ یک نفر در جامعه معرف دافا نیست. اما نمی‌‏توانید به آن چیزها آن‌‏طور که مردم عادی وابسته‌‏اند وابسته باشید.

هر کسی که به او رأی می‌‏دهید، من، به عنوان استاد شما، نمی‌‏توانم بگویم اشتباه می‌‏کنید، و در این چیزها درگیر هم نمی‌‏شوم. زیرا مسیری که از شما می‌‏خواهم پیش بگیرید از شما می‌‏خواهد در اجتماع عادی تزکیه کنید. تزکیه‌‏کنندگان فقط می‌‏توانند به یک اجتماع سود برسانند. شما در اجتماع عادی تزکیه می‌‏کنید ولی اجتماع بشری را به این یا آن سمت نمی‌‏رانید.

پس در مورد هر شاگرد، برای شما اشکالی ندارد که به عنوان یک فرد منفرد به هر کسی رأی بدهید. فقط اینکه نمی‌‏توانید بیش از حد وابسته باشید. ولی از طریق شکنجه و آزار علیه مریدان دافا در سرزمین‌‏اصلی چین، مریدان دافا از [واقعیت] چیزی با خبر شده‌‏اند، و بنابراین عده‌‏ای فکر می‌‏کنند، "هر کسی که به شیطانی که ما را شکنجه می‌‏کند نزدیک باشد، به او رأی نمی‌‏دهم". ( تشویق) و به عنوان استاد شما مخالفتی با این نیز ندارم. (حضار می‌‏خندند، تشویق می‌‏کنند) اینها افکار خود شاگردان است، و به عنوان استادتان، به شما نگفته‌‏ام به چه کسی رأی دهید. حتی کمتر این‌‏طور است که به شما بگویم دست به هیچ عملکرد گروهی‌‏ای بزنید، و چنین چیزی مجاز نیست. (حضار می‌‏خندند)

در رابطه با بحث و صحبت شاگردان با هم در مورد مسائلی معین، این کاری است که آنها، همراه هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان خود، و به صورت افراد منفرد، انجام می‌‏دهند. و وقتی در مورد این صحبت می‌‏کنید که به چه کسی رأی خواهید داد و فردی دیگر می‌‏خواهد به چه کسی رأی دهد، اینها همگی اعمال افراد منفرد هستند و ارتباطی با خود دافا یا انجمن دافا ندارد. یک هماهنگ‌‏کننده در انجمن دافا، به همین شکل، می‌‏تواند از حزب خاصی حمایت کند، و این عملکرد شخصِ اوست. این را به این علت می‌‏گویم که او در حال تزکیه است و در عین حال عضوی از جامعه. آیا می‌‏توانید از او بخواهید که در حین تزکیه به طور کامل از تمام امور بشری کنار بکشد؟ این فقط هنگامی می‌‏تواند اتفاق بیفتد که تزکیه‌‏اش به کمال رسیده باشد. بنابراین در حینی که در اجتماع عادی تزکیه می‌‏کند، با اجتماع در تعامل خواهد بود، و به هر کسی که بخواهد رأی خواهد داد. او دیدگاه خودش را دارد، و هیچ اشکالی در مورد آن وجود ندارد.

نتیجه‌‏ی انتخابات هر چه باشد، نباید منجر به برخورد و اختلاف در اجتماع شود – این بسیار خطرناک است. به عنوان یک تزکیه‌‏کننده باید با خودتان سختگیرتر باشید، و برای همین است که به شاگردانمان می‌‏گویم که نمی‌‏توانید تحت ‌‏تأثیر وابستگی‌‏های بشری باشید یا مثل افراد عادی [دارای عملکردی] از روی انگیزه‌‏ی آنی و بدون پیش‌‏اندیشی باشید. دلیلش این است که شما همراه خود انرژی دارید و دارای توانایی‌‏هایی هستید، آنچه انجام می‌‏دهید عوامل بسیار بزرگ را به حرکت در می‌‏آورد، و تأثیری که روی اجتماع می‌‏گذاشتید عظیم می‌‏بود. پس نمی‌‏توانید جمعیت افراد عادی را دنبال کنید. دیدم که عده‌‏ای از شاگردان تا آن حد تحت تأثیر افراد عادی قرار گرفتند که عصبانی و پر از احساسات شدند، و افکار درستشان قوی نبود؛ در آن لحظه هیچ کس نمی‌‏توانست تصویر تزکیه‌‏کنندگی شما را ببیند. نمی‌‏توانید این‌‏طور عمل کنید. در آن سال طی دادخواهی ۲۵ آوریل‌‏مان، ما صلح‌‏جو و کاملاً معقول بودیم. ما برای اجتماع سودمندیم.

پرسش: حالا که موجودات شیطانی و خادمان تاریکِ نیروهای کهنِ زیادی باقی نمانده است، موقعی که شاگردان خوب عمل نمی‌‏کنند چه با آنها در حال مداخله است؟

معلم: خیلی از خادمان تاریک نیروهای کهن از بین رفته‌‏اند، آنها در اطراف سرزمین‌‏اصلی چین با هم قرار می‌‏بندند، و هر از گاهی بیرون می‌‏آیند که کار بدی انجام دهند. (حضار می‌‏خندند) و چیزی که می‌‏خواهم دور ریخته شود آن موجودات خدایی بدی هستند که بیرون سه قلمرواند. آنها در حال هدایت موجودات شیطانی‌‏اند، و برخی حتی خودشان کارها را انجام می‌‏دهند. ولی به هر صورت، حالا که در این مقطع است، اگر خدایی جرئت کند مستقیماً در آن چیزها شرکت کند، آن‌‏وقت حتی اگر من او را دور نریزم آن بالایی‌‏ها این کار را خواهند کرد. امور اکنون به سرعت در حال تغییرند.

پرسش: معنی "ماندگار یا گذرا همه به خاطر زمان است" چیست؟

معلم: "ماندگار" اشاره به گذشتن از میان سالیان دراز و طولانی دارد و همه‌‏ی چیزهایی که در طول آن زمان نمایان شده‌‏اند. قسمت "گذرا" صرفاً اشاره دارد به برهه‌‏ای کوتاه از زمان. چه ماندگار باشد چه گذرا، طوری که خدایان می‌‏بینند، طول مفهوم زمان یکسان است. و شاید لحظه‌‏ای از زمان در آنجا منجر به سال‌‏های دراز و طولانی برای حیات‌‏های اینجا شود. و به چشم ما چیزی که فقط یک لحظه است، این لحظه می‌‏تواند دوره‌‏ای طولانی و ماندگار در یک میدان زمانی دیگر باشد. ضمناً، آنچه دوره‌‏ای طولانی و ماندگار در دنیای ماست برای خدایان بسیار عظیم معینی فقط لحظه‌‏ای کوتاه است. زمان است که باعث تمام اینها می‌‏شود، و زمان است که ترفند می‌‏زند. معنی‌‏اش این است.

پرسش: من فرصت نامزدی در انتخابات شورای شهر را داشتم، و با افراد زیادی از اقشار مختلف جامعه آشنایی پیدا کردم، و این بنیان خوبی برای روشنگری حقیقت در آینده گذاشت. چون به سِمت شورای شهر وارد نبودم مجبور بودم زمانی را برای یادگیری موضوعات شورا، شرکت در امور خدمات عمومی، و یادگیری این که چگونه یک عضو شورا باشم صرف کنم. بعضی اوقات درباره‌‏ی این موضوع خیلی احساس تعارض می‌‏کنم، چراکه فکر می‌‏کنم که وقتم را باید برای تولید برنامه‌‏های تلویزیونی یا شکل‌‏های دیگر کار روشنگری حقیقت صرف کنم.

معلم: فایی که آموزش می‌‏دهم درباره‌‏ی تزکیه در اجتماع عادی است. و وقتی در اجتماع عادی تزکیه می‌‏کنید، به عنوان یک مرید دافا همه نوع تعاملی با اجتماع خواهید داشت. شغلهای مختلفی که دارید ذاتاً [این معنی را می‌‏دهد که شما] با اجتماع در تعامل خواهید بود. تعارضی در اینجا وجود ندارد.

در اصل، خیلی از شاگردانمان شغل‌‏های مختلفی دارند و در کنار کارشان حقیقت را روشن می‌‏کنند. فقط موضوعی از این است که چگونه به خوبی زمانتان را برنامه‌‏ریزی کرده و از آن استفاده کنید، موضوعی از این است که چگونه بهتر عمل کنید. من مخالف این نیستم که شغل‌‏های برگزیده‌‏ی معینی داشته باشید. کسب و کارتان هر قدر هم که بزرگ باشد و مقامتان هر قدر هم که بالا باشد، هیچ کدام اینها مغایرتی [با آنچه که انجام می‌‏دهیم] ندارد. می‌‏خواهم تأیید کنم که افراد هر قشری از جامعه می‌‏توانند تزکیه کنند، و [با اجازه دادن به این] واقعاً دارم نمونه‌‏ای به جا می‌‏گذارم. در تاریخ موارد خیلی کمی از نجات یافتن ثروتمندان یا صاحب‌‏منصبان رده بالا وجود داشت. ولی من بر آن اساس تبعیض قائل نمی‌‏شوم، فقط به قلب افراد نگاه می‌‏کنم. همه را نجات می‌‏دهم. ( تشویق) تجربه‌‏ی زنده ثابت کرده که این درست بوده است– نه تنها انجام‌‏پذیر است، بلکه مریدان دافای من در تزکیه موفق شده‌‏اند. در گذشته، چون قانونِ بزرگ نبود، حقایقی که خدایان مختلف اعتبار می‌‏بخشیدند و به آنها روشن می‌‏شدند حقیقت بنیادی کیهان نبودند. امروز قانون بزرگ در حال منتقل شدن است، بنابراین هر کاری می‌‏تواند انجام شود.

پرسش: ما کار و فعالیت‌‏های زیادی برای اعتباربخشی به فا داریم. من وقت برای تضمین اینکه همه چیز را به انجام برسانم ندارم، و هر روز زمان کمی برای انجام تمرینات و مطالعه‌‏ی فا دارم.

معلم: بله، این یک مشکل است. اگر واقعاً با کار دافای واقعی معینی مشغول هستید، می‌‏توانید اندکی تمرینات را آسان‌‏تر بگیرید و بعداً وقت کنار بگذارید که جبرانش کنید. این اشکال ندارد. زیرا، در خصوص این تمرینات، می‌‏توانید وقتی وقت دارید بیشتر انجامشان دهید، و وقتی وقت ندارید کمتر انجامشان دهید. استاد در این مورد به شما گفته است. با این حال، وقتی به مطالعه‌‏ی فا می‌‏رسد، فکر می‌‏کنم که باز لازم است برای مطالعه زمان باز کنید، حتی اگر این فقط به معنی مدت‌‏زمان خیلی کوتاهی باشد. اما وقتی برای مطالعه زمان باز می‌‏کنید مشکلی وجود دارد که احتمال پیش آمدنش هست: ذهنتان را نمی‌‏توانید آرام کنید، و اگر نتوانید ذهنتان را آرام کنید، در واقع بیهوده مطالعه می‌‏کنید و وقتتان را تلف می‌‏کنید. اگر قصد دارید که مطالعه کنید، لازم است هر چیز دیگری را که در ذهنتان است کنار بگذارید، ذهنتان را استوار نگه دارید، ذهنتان را آرام کنید، و واقعاً مطالعه کنید. حتی اگر فقط چند پاراگراف [به این صورت] مطالعه کنید، بهتر از خواندن کل کتاب با یک ذهن بی‌‏قرار است. وقتی فا را مطالعه می‌‏کنید باید جذبش کنید.

پرسش: آیا درست است که همه‌‏ی محنت‌‏هایی که مریدان اکنون از میان آنها می‌‏گذرند توسط هدف قرار دادن اصلاح دافا توسط نیروهای کهن ایجاد شده‌‏اند؟

معلم: نه، محنت‌‏های شما همگی بخشی از تزکیه‌‏تان هستند، و مداخله‌‏ی نیروهای کهن تزکیه‌‏ی فقط تعداد کمی از شما را هدف می‌‏گیرد. می‌‏گویم که من مداخله‌‏ی نیروهای کهن با مریدان دافا را به رسمیت نمی‌‏شناسم، زیرا مریدان دافا مریدان من‌‏اند، و هیچ کس دیگری لیاقت اداره‌‏ی آنها را ندارد. و حتی کمتر این‌‏طور است که بتوانیم اجازه دهیم در نقشه‌‏شان برای استفاده از مریدان دافا و تحمیل چیزها به مریدان دافا برای رسیدن به اهدافشان موفق شوند، و مریدان مرا تباه کنند. دلیلی که توانسته‌‏اند مداخله کنند این است که از وابستگی‌‏ها و کاستی‌‏هایتان استفاده برده‌‏اند، و همین‌‏طور کارمایتان هست که از گذشته‌‏تان باقی مانده است. شکنجه و آزار همچنین از این عوامل ناشی می‌‏شود. اصلاح فا در ورای سه قلمرو ارتباط چندان مستقیمی با شما ندارد، اما شما طی دوره‌‏ی اصلاح فا اینجایید و موقعی که استاد اینجا هست اینجایید، و شما مریدان دافا در دوره‌‏ی اصلاح فا هستید.

پرسش: بعضی شاگردان فکر می‌‏کنند که اگر فقط در خانه بمانند و افکار درست بفرستند، و از تلفن زدن برای روشنگری حقیقت استفاده کنند، به عنوان مرید دافای دوره‌‏ی اصلاح فا به حساب می‌‏آیند و لازم ندارند که بیرون بیایند. آیا این اشکالی ندارد؟

معلم: اگر آنقدرها با امور دافا مشغول نباشند، آن‌‏وقت کاملاً درست نیست که برای فعالیت‌‏های گروهی به منظور اعتباربخشی به فا و روشنگری حقیقت، یا فعالیت‌‏های دیگر نظیر مطالعه‌‏ی گروهی فا، بیرون نیایند. مطالعه‌‏ی گروهی فا یک محیطی است که برایتان به‌‏وجود آوردم و یک شکلی است که برایتان به جا گذاشته‌‏ام. فکر می‌‏کنم که هنوز باید شرکت کنید. زیرا از آزمون تجربه سربلند بیرون آمده است، و تزکیه کردن به‌‏این صورت به شاگردانمان اجازه می‌‏دهد که به سریعترین شکل رشد کنند. وقتی [به‌‏تنهایی] خودتان تزکیه می‌‏کنید، عواملی را که به شما کمک می‌‏کنند رشد کنید از دست می‌‏دهید. و آیا شمایی که مرید دافا هستید نگفته‌‏اید که هر طور که استادتان بگوید عمل می‌‏کنید؟ آیا نگفته‌‏اید که باید مسیری که یک مرید دافا باید پیش بگیرد را مستقیم بپیمایید؟

می‌‏توانم چالش‌‏هایتان را ببینم، بنابراین نمی‌‏خواهم بگویم که "باید" چنین و چنان کنید. به‌‏ندرت چنین چیزی می‌‏گویم، چون می‌‏دانم برایتان سخت است. از این گذشته، در تزکیه باید خودتان به درک امور برسید. من اصول فا را تشریح می‌‏کنم، اما لازم است که خودتان مسیر را بپیمایید. اگر به شما می‌‏گفتم که "باید" چنین و چنان کنید، ولی در چیزی کوتاهی‌‏ای داشتید، آن‌‏وقت این کوتاهی در اصل تقصیر استاد می‌‏بود؛ استاد نگذاشته بود به درک [های] خودتان از آن چیز برسید یا نگذاشته بود خودتان اداره‌‏اش کنید، بنابراین آن قسمت از شما تزکیه نشده بود. برای همین است که به‌‏ندرت چیزها را آن‌‏طور بیان می‌‏کنم. یک مرید دافا باید مسئولیت‌‏هایش و آنچه را که به عنوان یک مرید دافا باید انجام دهد تشخیص دهد.

پرسش: من بارها در فعالیت‌‏های مهم برای اعتباربخشی به فا شرکت کرده‌‏ام، و پی برده‌‏ام که وقتی سعی داریم کار بزرگی را به انجام برسانیم، غالباً مقدار زیادی مداخله، از بین بردن کارما، و غیره وجود دارد.

معلم: از همان روز اول، اخلال وجود داشته است، بنابراین اخلال‌‏ها بعضی مواقع پیش می‌‏آیند، هم بزرگ و هم کوچک. باقی‌‏مانده‌‏های نیروهای کهن و آن چیزهای بد صرفاً کنار نخواهند کشید. هر بار که فا را آموزش می‌‏دهم می‌‏توانند آن را بشنوند. درست مثل شما آن را می‌‏شنوند، و هم‌‏زمان با شما، اما صرفاً به انجام آن کارها پافشاری می‌‏کنند. گناهانشان آن‌‏قدر عظیم است که دیگر نمی‌‏شود آنها را بر حسب زندگی آنان سنجید. در آینده به طور بی‌‏پایان تاوان گناهانشان را خواهند پرداخت، و با این وجود هم نخواهند توانست تاوان همه‌‏ی آن را بپردازند – گناهانشان این طور عظیم است. و وقتی به باقی‌‏مانده‌‏های نیروهای کهن در سه قلمرو، و انواع گوناگون عوامل فاسد در کیهان، می‌‏رسد، آن عوامل کهن نهایی در حال قربانی کردن آنها و واداشتن آنها به این هستند که تا خود پایان ادامه دهند. گناهان آن چیزها آن‌‏قدر عظیم است که گناهانشان می‌‏توانست آنها را به خاکستر تبدیل کند. بی‌‏رحمی آن عواملِ بد است که آنها را به آن صورت درآورده است.

پرسش: آیا بهتر است که ذهنی ساده داشت یا پیچیده؟ و به چه دلیل؟

معلم: به چشم خدایان، اگر ذهن کسی ساده و پاک باشد، خدایان او را فرد خوبی در نظر می‌‏گیرند. و اگر ذهن کسی پیچیده باشد، آن‌‏وقت خدایان او را بد در نظر می‌‏گیرند، چراکه به‌‏طوری که خدایان می‌‏بینند، آیا آن به خاطر وابستگی‌‏های شکل‌‏گرفته در دنیای بشری، پیچیده نشده است؟ آیا پیچیده بودن نتیجه‌‏ی وابسته بودن به دنیای بشری نیست؟ بنابراین این حقیقتی در تزکیه است.

داشتن ذهنی ساده معنی‌‏اش این نیست که خرد کمی دارید، و داشتن ذهنی پیچیده معنی‌‏اش این نیست که خردمند هستید. و این مغایرتی با شکل تزکیه‌‏ای که مریدان دافا اینجا در محیط افراد عادی انجام می‌‏دهند یا هیچ یک از چیزهایی که امروز برای اعتباربخشی به فا در حال انجامشان هستید ندارد. خرد یک مرید دافا از افکار درست – افکار خدایی – می‌‏آید، و این نوع خرد با مفهوم یک ذهن پیچیده که بین افراد عادی و در جامعه شکل گرفته باشد فرق می‌‏کند. آن چیز همه‌‏اش درباره‌‏ی علاقه‌‏ی شخصی است، خودخواه است، و شکلی از حیله‌‏گری است که با نقشه کشیدن علیه افراد دیگر توسعه پیدا کرده است. از طرف دیگر، نقطه‌‏ی شروع یک مرید دافا اعتباربخشی به فا است، و در پی چیزی برای خود بودن وجود ندارد. بنابراین به طور بنیادی فرق می‌‏کند. دومی خرد بزرگ است، در صورتی که به اولی باید افکار پیچیده گفت. و مطمئناً هم تجلی‌‏هایشان با هم فرق می‌‏کند.

پرسش: منطقه‌‏ی ما اکنون مدتی طولانی است که شاگردان باسابقه‌‏ی بسیاری داشته که برای مدتی به مطالعه‌‏‌‏ی گروهی فا نیامده‌‏اند، و تمرینات را در بیرون نیز با ما انجام نمی‌‏دهند. آنها فکر می‌‏کنند که می‌‏توانند بدون آمدن به مطالعه‌‏ی گروهی فا، درست همان‌‏طور در خانه فا را به‌‏خوبی مطالعه کنند، و اینکه در خانه می‌‏توانند به همان شکل، تمرینات را هم به‌‏خوبی انجام دهند. به نظرشان این‌‏طور پرداختن به امور مانع رشد ما به صورت کل نمی‌‏شود.

معلم: در اصل، می‌‏گویم که اگر واقعاً افرادی شبیه این وجود داشته باشند، این نتیجه‌‏ی وابستگی‌‏های بشری‌‏شان است. اگر باور ندارید، ریشه‌‏های ذهنتان را مورد کند و کاو قرار دهید و حتماً وابستگی‌‏ها را پیدا می‌‏کنید. آسان‌‏گیرانه بگوییم، تنبل هستید. جدی‌‏تر بگوییم، می‌‏ترسید. البته، بعضی شاگردان باسابقه، با کاری مشخص دست و بالشان بند شده است، و آن فرق می‌‏کند.

پرسش: اگر کسی زمانی از آن فرد ننگین در هنگ‌‏کنگ دنباله‌‏روی کرده باشد، آیا هنوز می‌‏تواند در پروژه‌‏های رسانه‌‏ای که اکنون در حال انجامشان هستیم شرکت کند؟

معلم: بهتر است که از استاد سوال خاصی نظیر این را نپرسید. بعضی شاگردان ما مرتکب اشتباه شده‌‏اند، اما تا زمانی که آنها را اصلاح کرده باشند خوب است – چه کسی هرگز اشتباهی نکرده است؟ بنابراین از نقطه‌‏نظر شاگرد [که بگوییم]، وقتی شاگردانِ دیگر به شما اعتماد نمی‌‏کنند، سرسختانه با آنها مخالفت نکنید. این فکر بدی نیست که کمی از آن موضوع دوری کنید، چراکه به این طریق هر دو طرف، فشار روانی کمتری روی خود دارند.

اگر افراد نمی‌‏گذارند آن کارها را انجام دهید، می‌‏توانید صرفاً به خیابان بروید تا فلایر پخش کنید، که به همان شکل موجودات ذی‌‏شعور را نجات می‌‏دهد. یا می‌‏توانید به کنسول‌‏گری یا سفارتخانه بروید تا افکار درست فرستاده یا کارهای دیگر انجام دهید. می‌‏توانید هر یک از اینها را انجام دهید، پس چرا باید به یک کار [خاصی] وابسته باشید؟ هر چه بیشتر وابسته شوید، تأثیر بدتری به شاگردان دیگر منتقل می‌‏کنید، درست است؟ پس چرا روی آن پافشاری کرد؟ و آیا نیروهای کهن از این‌‏طور بودن‌‏تان برای ایجاد آشوب و اغتشاش استفاده نخواهند کرد؟ بنابراین در خصوص هر کاری که انجام می‌‏دهید، اگر آن بتواند از اینکه دافا را در نظر می‌‏گیرید ناشی شود، آنگاه فکر می‌‏کنم امور متفاوت خواهند بود و وضعیت تغییر خواهد کرد. پیشنهاد می‌‏کنم که تمام شاگردانی که با سوءظن به آنها نگریسته می‌‏شود، به کنسول‌‏گری‌‏ها یا سفارتخانه‌‏ها و به خیابان بروند تا اطلاعات را پخش کنند، به مکان‌‏هایی بروید که بیشتر از همه به شما نیاز دارند، و به‌‏طور مستقیم و رودررو برای مردم حقیقت را روشن کنید، و فعلاً درگیر کارهای داخلی پروژه‌‏ها نشوید. به همه نشان دهید که آیا واقعی هستید، که آیا در حد استاندارد هستید.

در مورد آنهایی که واقعاً مسئله‌‏دار هستند، لازم نیست نگران آنها باشید. آن افراد بین مریدان دافا هستند اما در فا نیستند، و وقتی نیروهای کهن کارشان با آنها تمام شود زندگی‌‏شان به پایان خواهد رسید. در حقیقت، می‌‏دانم که بعضی از آنهایی که مسئله‌‏دار هستند می‌‏دانند که دافا خوب است، اما چون می‌‏ترسند دفاتر جاسوسی کارهای شرم‌‏آوری را که قبلاً انجام داده‌‏اند که باعث صدمه به افراد شده است پیش همه آشکار کنند، ترسشان آنها را به این کشانده که به انجام کارهای بد ادامه دهند در حالی که تمام مدت از بدن‌‏های قانون استاد التماس می‌‏کنند امور را بر آنها آسان‌‏تر کند. اما آنها چگونه می‌‏توانند؟ تزکیه خیلی باوقار است، مخصوصاً تزکیه‌‏ی یک مرید دافا – چه تقوای عظیمی! با این حال آنها دارند از روی وابستگی به این شکل التماس می‌‏کنند، و علاوه بر آن، ترسی کثیف و زننده دارند. آنها هیچ موافقتی دریافت نخواهند کرد، امکانش نیست. اما باقی‌‏مانده‌‏های نیروهای کهن و اهریمن‌‏های پوسیده می‌‏توانند وابستگی‌‏های آن افراد را ببینند، و بنابراین خود را به‌‏جای استاد جا می‌‏زنند و شما را هدایت می‌‏کنند یا به شما می‌‏گویند که انجام کارهای خاصی اشکال ندارد. با این کار دارند سعی می‌‏کنند که تا سرحد مرگ شما را شکنجه کنند.

پرسش: تمام مریدان دافای تایوان و مریدان کوچک در مدارس مینگ‌‏هویی تایوان به استاد درود می‌‏فرستند. (معلم: متشکرم.) (همه تشویق می‌‏کنند) تمام مریدان کوچک در کودکستان‌‏های مینگ‌‏هویی تایوان به استاد درود می‌‏فرستند. طی دوره‌‏ی اصلاح فا، چگونه می‌‏توانیم از رویکرد آموزش، برای اعتباربخشی به دافا بهتر استفاده کنیم؟

معلم: در اصل، کاری که در حال انجامش هستید اعتباربخشی به دافا است. دانش‌‏آموزان مدارس مینگ‌‏هویی، مریدان جوان شده‌‏اند، و این روی جامعه تأثیر داشته است، روی مدارس تأثیر گذاشته است و روی دوایر آموزشی تأثیر گذاشته است. بنابراین انجام شدن امور در عمق بیشتر و با وسعت بیشتر، این در واقع چیزی است که به امید این هستم که انجامش دهید. (معلم می‌‏خندد) ( تشویق) گفتم که این چیزی است که من به امید آن‌‏ام، اما اگر دقیق‌‏تر بگویم، چیزی است که تمام حیات‌‏ها به امید آن هستند. (معلم می‌‏خندد) ( تشویق)

پرسش: در یک منطقه، بعد از اینکه عده‌‏ای تازه از چین رسیده و اظهار کردند که مرید دافا هستند، بعضی از هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان بلافاصله به آنها کمک کردند که برای پناهندگی اقدام کنند. آیا قبل از اینکه به آنها کمک کنیم پناهندگی بگیرند لازم است زمانی را بگذاریم تا بیشتر آنها را بشناسیم؟

معلم: وقتی به این موضوعات می‌‏رسد، شاگردان می‌‏توانند بر طبق شرایط، خودشان تصمیم بگیرند که چه انجام می‌‏دهند. اگر آن شخص یک مرید واقعی دافا باشد، آن‌‏وقت نمی‌‏توانید وقتی او سختی دارد از کمک کردن خودداری کنید. سوالات بسیار زیادی از فا از او بپرسید و موضوع روشن خواهد شد، نه؟

پرسش: بعضی شاگردان وقتی کارهایی انجام می‌‏دهند افراطی عمل می‌‏کنند و تأثیر بدی روی دافا داشته‌‏اند.

معلم: موجوداتی که خدایان از همه کمتر برایشان احترام قائل‌‏اند آنهایی‌‏اند که نمی‌‏توانند خود را پیدا کنند و هر وقت که کارهایی انجام می‌‏دهند فقدان افکار درست دارند. اگر کسی نتواند خود را پیدا کند، اگر نگوید که چه منظوری دارد، اگر وقتی کارهایی انجام می‌‏دهد افراطی عمل کند، و اگر اوی واقعی کنترل را در دست نداشته باشد، آن‌‏وقت به من بگویید، من در حال نجات چه کسی خواهم بود؟ کدام یک شما هستید؟ خدایان برای موجوداتی مثل این کمترین احترام را قائل‌‏اند. گرچه آن افراد به رده‌‏ی مریدان دافا پیوسته‌‏اند، در اصل قسمتی از دافا نیستند. واقعاً غم‌‏انگیز است. آنها افکار درستی ندارند.

پرسش: بعضی شاگردانی که توانایی‌‏های فوق‌‏عادی دارند فکر می‌‏کنند که، هنگامی که افکار درست می‌‏فرستند، حیات‌‏ها در بعدهای دیگر باید نجات پیدا کنند، و این کمی عدم نیک‌‏خواهی است که آنها را ریشه‌‏کن کرد...

معلم: اگر اصلاح فا وجود نداشت، یا اگر وقتی این اتفاق افتاد صرفاً استادِ یک روش در حال راهنمایی شاگرد خود بود، آن‌‏وقت واقعاً نمی‌‏شد بگویید که برای مرید او داشتن این درک، اشتباه است، اگرچه استادش فکر می‌‏کرد که از نظر افکار صحیح کمبود دارید. هر استادی که باشد، اگر مریدی شبیه این داشت، آن مرید دیر یا زود مرخص می‌‏شد، زیرا اگر آنچه را که استاد شما به شما می‌‏گوید انجام ندهید، چه نوع مریدی هستید؟ امروز چیزی که دارد اتفاق می‌‏افتد متفاوت است. اصلاح فا در حال نمایان شدن است و بسیار فراتر از تزکیه‌‏ی شخصی یک موجود می‌‏رود. وقتی یک موجود با شما و با دافا مداخله می‌‏کند، آن موجود باید پاکسازی شود، و این دیگر موضوعی از این نیست که آیا شما به عنوان یک فرد منفرد بارحمت هستید یا نه؛ بلکه موضوعی از این است که نسبت به دافا مسئول هستید یا نه.

شما یک مرید دافا هستید، پس فکر نکنید که هدف از نجات مردم فقط این است که خود شما تا کمال تزکیه کنید. این‌‏طور نیست. مسئولیت یک مرید دافا اعتباربخشیدن به فا است. آیا حتی به فا اعتبار نمی‌‏بخشید؟ آیا زمانی که دافا در حال صدمه دیدن است، شما بی‌‏تفاوت هستید؟ مریدان دافا در سرزمین چین توسط شکنجه و آزار از سوی آن چیزها کشته شدند – آیا این ارتباطی به شما ندارد؟ شما از فا همه چیزی به دست آورده‌‏اید، در حالی که دافا در ازایش نیازمند هیچ چیزی از شما نیست. اما از آنجا که شما یکی از مریدان دافا هستید، اگر دافا از میان می‌‏رفت، آیا امکان داشت که شما وجود داشته باشید؟ آیا محافظت از دافا محافظت از خودتان نیست؟ در اصل، فکر می‌‏کنم مشکل این شاگرد فراتر از سردرگمیِ صرف رفته است. من خواندن آنچه را که روی برگه‌‏ی پرسش است تمام نکردم...

پرسش: ...  مجموعه چیزهایی اختراع کرد که شامل یک تعداد بار از حفظ خواندن لون‌‏یو و اضافه کردن مودراهای[۲] خاص می‌‏شود، و گفت که تأثیر قدرتمندی دارد. (معلم: دیدید، نگفتم مشکل او از سردرگمیِ صرف فراتر رفته؟) (حضار می‌‏خندند) و آرام به راه افتاد که به شاگردان دیگر آموزش دهد.

معلم: این مداخله است. اکنون در حال استفاده شدن توسط اهریمن‌‏هاست، فقط اینکه هنوز به آن جدیت نیست. پس در مورد این شاگرد، سطحش به طور بدی تنزل پیدا کرده است، و در مقایسه با مریدان دافایی که به طریق درست و با ابهت در حال اعتباربخشی به فا هستند، خیلی ناچیز و بی‌‏ارزش به چشم می‌‏آید، (معلم آه می‌‏کشد) و بسیار عقب است. واقعیت این است که نمی‌‏تواند با شاگردانِ دیگر مداخله کند، چراکه بسیاری از شاگردان می‌‏توانند تشخیص دهند که او درست نیست، و فقط یک اقلیت کم که وابستگی‌‏های قوی دارند تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.

پرسش: من احساس می‌‏کنم که نیروهای کهن برای ما بعضی زمان‌‏های بحرانی را نظم و ترتیب دادند و می‌‏خواهند ما را پایین نگه دارند، اما تا وقتی که ما آن آزمون‌‏ها را بگذرانیم و به آن سختی‌‏ها چیره شویم قادر خواهیم بود که وابستگی‌‏های بنیادی‌‏مان را رها کرده و به‌‏این ترتیب بهتر عمل کنیم.

معلم: بله، اگر شما به هیچ‌‏چیز وابسته نبودید نیروهای کهن بهانه‌‏ای نمی‌‏داشتند و نمی‌‏توانستند کاری نسبت به شما انجام دهند.

پرسش: نقش تایوان در دوره‌‏ی اصلاح فا چیست و بعد از اینکه فا دنیای بشری را اصلاح کند چه خواهد بود؟

معلم: اصلاح دنیای بشری توسط فا موضوعی مربوط به آینده است. در خصوص نقش تایوان، فقط می‌‏توانم به شما بگویم که در حالی که [آن و سرزمین اصلی،] نیاکان یکسانی دارند و به یک گروه قومی تعلق دارند، اما طرز برخورد نسبت به دافا در دو طرف تنگه، متفاوت است، و آن یک تفاوت شدید است.

پرسش: مریدان دافا مشخصاً چگونه خواهند دانست که روزی است که دوره‌‏ی اصلاح فا پایان می‌‏یابد؟

معلم: وابسته نباشید. وقتی آن روز بیاید، تاریخ این کیهان کهن به پایان خواهد رسید، و مریدان دافا به کمال خواهند رسید. آن لحظه که شما به کمال می‌‏رسید و به باز شدن [گونگ] می‌‏رسید برای یک موجود ذی‌‏شعور، آن فقط موضوعی از حرکت از یک ثانیه به ثانیه‌‏ی بعدی است – و حتی یک ثانیه هم نیست – از یک لحظه به لحظه بعد، و از خط جداکننده‌‏ی بین انسان و خدا بودن عبور می‌‏شود. تزکیه‌‏ی یک مرید دافا از ریزکیهان به سطح می‌‏رود، و برای همین است که بخشی که در ریزکیهان به طور کامل تزکیه شده است وقتی که بدن اصلی در حال کنترل آن نیست کاری انجام نخواهد داد، اما آن همه‌‏چیز را می‌‏داند چراکه هر چه باشد تزکیه را تمام کرده است. بخشی از شما هست که در بالاترین قلمرویی که به آن تزکیه کرده‌‏اید و در هر قلمروی منفردِ پایین آن، تمام راه تا پایین، وجود دارد و شما وضعیت امور در تمام قلمروهایی که در آن هستید را می‌‏دانید. بنابراین بین یک ثانیه و ثانیه‌‏ی بعد، فرد بلافاصله از یک بشر بودن به یک خدا بودن می‌‏رود. و در آن لحظه همه چیز را خواهید دانست، و در آن لحظه یک خدای توانای مطلق و باعظمت خواهید شد.

پرسش: آیا وضعیت سیاسی کنونی در تایوان، طراحی نیروهای کهن است، یا توسط وابستگی‌‏های مریدان دافا به وجود آمد؟

معلم: ظاهراً شاگردان ما واقعاً دلواپس این هستند. مریدان دافا آن وضع را به‌‏وجود نیاوردند؛ آن چیزها ارتباطی به مریدان دافای ما ندارد. همه‌‏شان توسط عواملی که نیروهای کهن در گذشته به‌‏جا گذاشتند به‌‏وجود آمد. اما با قضاوت توسط امور در حال حاضر، به‌‏نظر می‌‏رسد که باقی‌‏مانده‌‏های نیروهای کهن، دیگر نمی‌‏توانند آرزوهای خود را به انجام برسانند.

پرسش: شاگردی هست که بعد از اینکه شیطان شکنجه و آزار خود را آغاز کرد برای دادخواهی به پکن رفت. اما بعد از آن او فقط جوآن فالون را می‌‏خواند و نوشته‌‏های جدیدتر را نمی‌‏خواند. ما بارها افکارمان را با او در میان گذاشته‌‏ایم، به این امید که از  آن درک نادرست بیرون بیاید، اما هیچ موثر نبوده است. ممکن است بپرسم که برای بیدار کردن او از چه نوع "پتکی" باید استفاده شود؟ (معلم می‌‏خندد) (حضار می‌‏خندند)

معلم: با نیت خوب با او صحبت کنید و ببینید که وابستگی‌‏هایش چه هستند. او به سبب وابستگی‌‏ای یک مانع ذهنی دارد، و او ترس دارد، و اینها آن‌‏چیزهایی هستند که آن وضعیت را به بار آورده‌‏اند. او دروغ‌‏ها و تبلیغات شیطان را باور کرد – غیر از این چه؟ اما او می‌‏داند که فا خوب است، بنابراین در کشمکش است، و نمی‌‏تواند [بعضی چیزها را] رها کند. اگر واقعاً نتواند به حد نصاب برسد، آن‌‏وقت این مربوط به خود اوست. اما اگر هنوز به نجات او امید هست، پس باید به او کمک کنید.

پرسش: اخیراً از فرم اجراهای هنری برای روشنگری حقیقت به اجتماع استفاده می‌‏کرده‌‏ایم، و نتایج عالی بوده‌‏اند. بعضی گروه‌‏ها از ما دعوت کرده‌‏اند تا تمرینات را به نمایش بگذاریم و تمرین را آموزش دهیم، که یک گروه منحصراً از بیماران سرطانی تشکیل می‌‏شود. مایلم بپرسم ما چطور باید آن را اداره کنیم؟ همچنین، در حال طرح‌‏ریزی این هستیم که اجرایی در مقیاس بزرگ را سازمان‌‏دهی کنیم. آیا می‌‏توانیم ورودیه بگیریم؟ آیا می‌‏توانیم برای گروه‌‏های دیگر پول جمع کنیم؟

معلم: مطلقاً نمی‌‏توانید برای گروه‌‏های دیگر پول جمع‌‏آوری کنید، و نباید کارهایی که برای مریدان دافا حائز اهمیت نیست را انجام دهید. برای مریدان دافا، اعتباربخشی به فا، روشنگری حقیقت، نجات موجودات ذی‌‏شعور، و نفی کردن شکنجه و آزار اولین اولویت هستند، و هیچ چیزی نباید مداخله کند. اگر کارهایی انجام دهید که ارتباطی با دافا ندارد، آنچه به دست می‌‏آورید ارزش آن کوشش را نخواهد داشت.

ممکن است بعضی از افراد فکر می‌‏کنند، "اگر برای آنها مقداری پول جمع‌‏آوری کنم، ممکن است که آن افراد نسبت به فالون گونگ خوب شوند". به این صورت نیست. سالهای بسیار زیادی است که فا را آموزش داده‌‏ام، و هرگز به این فکر نکرده‌‏ام که از ابزار مالی، نوعی اعتبار و قدرت، و یا نفوذ شخصی استفاده کنم که مردم فا را کسب کنند. اگر او برای فا نیاید آن‌‏وقت بی‌‏فایده است.

پرسش: در حالی که دعوی‌‏ها در جریان‌‏اند، آیا شاگردان ما می‌‏توانند حقیقت را برای قضات روشن کنند؟ آیا این یکپارچگیِ روند قضایی را به خطر می‌‏اندازد؟

معلم: صحبت درباره‌‏ی شکنجه و آزار نباید مسئله‌‏ای باشد، و برای شاگردانی که بخشی از دعوی نیستند نباید اشکالی داشته باشد که حقیقت را روشن کنند. در دنیای بشری، مردم خود را با انبوهی از بازداری‌‏ها مهر و موم کرده‌‏اند، اما اگر امور را با خرد انجام دهید، در حال انجام کار بدی نخواهید بود، و نباید مسئله‌‏ای باشد.

پرسش: یک هماهنگ‌‏کننده که در یک مکان توریستیِ به‌‏خصوص در هنگ‌‏کنگ حقیقت را روشن کرده است موفق شده که آن مکان را بسیار خوب اصلاح کند، آن واقعاً تحسین‌‏برانگیز است. بعضی شاگردان در مورد او به صورت یک خدا فکر می‌‏کنند. و بعضی شاگردان گفته‌‏اند که یک‌‏هفته رفتن به آنجا برای روشنگری حقیقت، بهتر از یک سال تمام تزکیه‌‏کردن در تایوان است. (حضار می‌‏خندند) (معلم: این افراط است.) به خاطر اینکه بسیاری از شاگردان از سر تحسین به آنجا می‌‏روند...

معلم: شاگردان ما – این را به خاطر داشته باشید – بعضی از شاگردان ما به‌‏خوبی عمل کرده‌‏اند، اما او هنوز در حال تزکیه است. بنابراین اگر آن کارها را انجام دهیم، آیا شاگردان را هدایت نخواهد کرد که وابستگی‌‏های جدید شکل دهند؟ و آیا شاگردان را کمی بیش‌‏از حد از خود راضی نخواهد کرد؟ بنابراین فکر می‌‏کنم که هنوز لازم است که مراقب باشید. بله، وقتی شاگردی در زمینه‌‏ای به‌‏خوبی تزکیه کرده باشد، باید از او یاد بگیریم. اما آن شاگرد هنوز در حال تزکیه است و باز وابستگی‌‏های بشری‌‏ای دارد که هنوز برداشته نشده‌‏اند، بنابراین لازم است که از فا به‌‏عنوان استاندارد خود استفاده کنید.

پرسش: ...اخیراً این خانم اصرار داشته که روش فرستادن افکار درست را تغییر دهد. او ترتیب بخش‌‏های پنج‌‏دقیقه‌‏ای را تغییر داد، پنج دقیقه‌‏ی اول را از زدودن تمام افکار بد در ذهن خود به ریشه‌‏کن کردن خادمان تاریک تغییر داد. و شاگردان دیگر را وامی‌‏دارد که از فرمول‌‏های او پیروی کنند.

معلم: دیدید، بفرمایید. (حضار می‌‏خندند) باعث شد وابستگی‌‏هایی شکل دهد – حالا دیدید چه اتفاقی افتاد؟ هدایتش کردید که امور را به روش خودش انجام دهد. برای همین است که به شما می‌‏گویم لازم است فا را بسیار مطالعه کنید و از فا به عنوان استاندارد خود استفاده کنید. هر زمان شخصی در زمینه‌‏ای به‌‏خوبی تزکیه می‌‏کند، به خاطر این است که در فا به‌‏خوبی تزکیه کرده است، نه به خاطر اینکه از فا بهتر است. پس اگر شما به جای اینکه از فا یاد بگیرید از نمونه‌‏ی یک شخص پیروی کنید... [به خاطر داشته باشید که] قبل از اینکه شخص تزکیه‌‏اش را تمام کرده باشد هنوز نقص‌‏هایی دارد، و وقتی در یک زمینه خوب است معنی‌‏اش این نیست که در تمام زمینه‌‏ها خوب است. حالا واقعاً اتفاق افتاده است، شما وابستگی آن شاگرد را برانگیخته‌‏اید. مراقب این نوع چیز باشید.

پرسش: استاد، ممکن است لطفاً درباره‌‏ی این صحبت کنید که چگونه می‌‏توانیم به روشی ظریف و هوشمندانه با استفاده از رسانه، خصوصیت جن- شن- رن کیهان را به افراد مختلف اشاعه دهیم؟ و موجودات در بهشت‌‏های دائوییستی به چه صورت هستند؟

معلم: درباره چه حرف می‌‏زنید؟ (حضار می‌‏خندند) "... به روشی ظریف و هوشمندانه با استفاده از رسانه... به افراد مختلف اشاعه دهیم؟" چرا این‌‏طور به نظرم می‌‏رسد که این چیزی نیست که یک مرید دافا بگوید؟ شاید این شاگردی جدید باشد. روش "ظریف و هوشمندانه‌‏ای" در کار نیست. مریدان دافا همگی در حال انجام امور بر طبق فا هستند؛ آنها برای همه‌‏ی موجودات نیک‌‏خواهی دارند و دارند می‌‏گذارند که موجودات ذی‌‏شعور آنچه را که شگفت‌‏انگیز است بدانند. آنها این کار را بر پایه‌‏ی آنچه که مناسب شرایط مربوطه باشد و بر پایه‌‏ی رغبت خودشان به انجام آن، انجام می‌‏دهند.

بهشت‌‏های دائوییستی به چه صورت‌‏اند؟ سیستم دائوییستی، همان‌‏طور که قبلاً گفته‌‏ام، سیستم دائوییستی در گذشته بهشت‌‏هایی نداشت. دائوییست‌‏ها به‌‏طور انفرادی و در انزوای کامل تزکیه می‌‏کنند، و حتی در آسمان‌‏ها در غار می‌‏مانند. و دائوها در آسمان‌‏ها نیز سرگردان هستند، و فقط در تعداد کمی از موارد معبد دائوییستی دارند. در زمان‌‏های اخیر، با ظهور مذهب دائوییستی، نوعی منازعه‌‏های بودیستی- دائوییستی پیش آمده است. برای همین است که مذهب دائوییستی بنا گذاشته شد، و مذهب دائوییستی نیز شروع به داشتن بوداها و بودی‌‏ساتواها کرد. همه‌‏ی این چیزها حل و فصل شده‌‏اند.

پرسش: وقتی یک زن و شوهر هر دو مرید دافا هستند و تضادها و مشکلاتی دارند که نمی‌‏توانند حل و فصل شوند، آیا می‌‏توانند طلاق بگیرند؟ (حضار می‌‏خندند) آیا این هیچ ارتباطی به تزکیه دارد؟

معلم: در اصل می‌‏گویم که در تزکیه‌‏تان کوتاهی دارید، هرچند که ممکن است بعضی شاگردان بگویند که کاملاً خوب در حال عمل کردن هستید. آیا بیش از حد به آن چیزهای بشری وابسته نیستید؟ اگر هر دوی‌‏تان می‌‏توانستید از "خود" دست بکشید و به‌‏خوبی تزکیه کنید و چنان حس قوی‌‏ای از "خود" نداشته باشید، آن‌‏وقت آیا می‌‏شد که آن چیزها را خوب اداره نکنید، با در نظر گرفتن اینکه هر دوی زن و شوهر مرید دافا هستند؟

در رابطه با طلاق، به شما گفته‌‏ام که تا حد امکان مطابق با اجتماع عادی باشید؛ امروز، چه طلاق گرفتن باشد یا ازدواج کردن، من چیزی نخواهم گفت. درباره‌‏ی امور از نظر اصول فا صحبت می‌‏کنم. اما به شما می‌‏گویم، آن چیزها در آینده مجاز نخواهند بود. آنها از وضع کنونی اجتماع مدرن ناشی می‌‏شوند. من نمی‌‏توانم مجبورتان کنم که چیزها را به روش معینی انجام دهید، اما حیات‌‏های آینده مجاز به انجام این کار نخواهند بود، و [اگر می‌‏توانستند] هم این کار را نمی‌‏کردند.

همچنین، بگذارید کمی درباره‌‏ی موجودات بشری صحبت کنیم. این روزها مردم احساسات را واقعاً مهم در نظر می‌‏گیرند، با این حال احساسات یکی از غیرقابل اعتمادترین چیزهاست. "وقتی با من خوبی خوشحالم، و وقتی که دیگر با من خوب نباشی آن احساس رفته است". پس چطور می‌‏توانید روی این چیز حساب کنید؟ آیا پیوندهای احساسی می‌‏توانند یک ازدواج را حفظ کنند؟ در خصوص موجودات بشری، فقط تعهد اخلاقی نیست که مطرح است، بلکه همچنین، بین مرد و زن، شما به همدیگر دین دارید. بنابراین در رابطه با زن، وقتی که او تمام زندگی خود را در دستان شما گذاشته است، مرد باید متوجه باشد که، "این زن تمام زندگی‌‏اش را به من سپرده است. باید نسبت به او مسئول باشم". حس دین  داشتنی که یک زن و شوهر نسبت به هم دارند چیزی است که امروزه مردم تشخیص نمی‌‏دهند و به آن ارزش نمی‌‏گذارند. البته، اکنون وضع اجتماع شبیه [آنچه که توصیف کردم] نیست، بنابراین آن را از شما انتظار ندارم. به عنوان مریدان دافا باید خودتان را به خوبی اداره کنید و بهترین سعی‌‏تان را کنید که از چنان چیزهایی [چون طلاق] اجتناب کنید.

البته، الان فقط درباره‌‏ی مردها صحبت کردم. حالا لازم است کمی درباره‌‏ی زن‌‏ها صحبت کنم. (حضار می‌‏خندند) خوب، راحت بیانش می‌‏کنم. (حضار می‌‏خندند) به عنوان یک زن، شما نیز لازم است مرد خود را درک کنید. خانم‌‏ها: همه‌‏تان می‌‏خواهید که مردتان، شوهرتان، فردی قوی، درست، و با ابهت و مردانه باشد، اما در اعمالتان همیشه او را پایین نگه می‌‏دارید، او را تحت چنان کنترل سفت و سختی نگه می‌‏دارید که او شبیه یک زن است (حضار می‌‏خندند). پس چگونه می‌‏تواند مردوار باشد؟ وقتی تمام جامعه در این وضع است، درباره‌‏اش فکر کنید، مردان جامعه همگی "سرکار آقا" شده‌‏اند، (حضار می‌‏خندند) و همه‌‏ی زن‌‏ها "جناب خانم" شده‌‏اند، (حضار می‌‏خندند) – این برعکسیِ یین و یانگ است. البته، این  طوری  است که جامعه هست، و من اصرار نخواهم کرد که شما طور خاصی باشید. ما بعضی شاگردان خانم را داریم که واقعاً بااستعدادند، و بعضی‌‏ها هستند که واقعاً خارق‌‏العاده هستند، ( استاد می‌‏خندد) و بعضی وقت‌‏ها از نظر توانایی‌‏ها آقایان را پشت سر می‌‏گذارند. اما به طور مشابه، بسیاری از زمان‌‏ها واقعاً لازم است که مرد خود را درک کنید. به عنوان یک تزکیه‌‏کننده، باید هر کجا که هستید فرد خوبی باشید، و باید نسبت به دیگران با ملاحظه باشید – پس در خانه چرا نمی‌‏توانید ملاحظه‌‏ی شوهر خودتان را کرده و او را درک کنید؟ آیا قرار نیست که برای بشریت آینده، بهترین چیزها را به جا بگذاریم؟ وقتی هر دوی شما تزکیه‌‏کننده هستید باید نسبت به یکدیگر ملاحظه‌‏گر باشید، و با آن‌‏طور بودن چگونه می‌‏توانید درباره‌‏ی طلاق صحبت کنید؟ ازدواج باید چیزی ناگسستنی باشد. (حضار می‌‏خندند) ( استاد آه می‌‏کشد)

پرسش: مایلم از شما بخواهم که لطفاً درباره‌‏ی اینکه چگونه برای افراد درگیر تجارت حقیقت را روشن کنیم صحبت کنید.

معلم: انسان‌‏ها به علاقه‌‏ی شخصی وابسته هستند. برای افراد عادی، علاقه‌‏ی شخصی بالاتر از همه‌‏ی چیزهای دیگر است، و این صرفاً طوری است که انسان‌‏ها هستند. وقتی به آنها درباره‌‏ی حقیقت می‌‏گویید، آنها درک می‌‏کنند، "اوه، شما افراد خوبی هستید و دارید شکنجه می‌‏شوید. اما من هنوز هم لازم دارم که بروم پول به دست بیاورم". به این خاطر که کشورهای مختلف در این زمانی که فالون گونگ در حال شکنجه شدن است به سرمایه‌‏گذاری پول در آنجا ادامه می‌‏دهند، این به شیطان توانایی و سرمایه‌‏ی شکنجه کردن فالون گونگ را داده است، و آن کشورهایی را که پول را سرمایه‌‏گذاری کردند وابسته به آن بازار کرده است، بنابراین جرئت نمی‌‏کنند که هیچ چیزی را افشا کنند یا علیه شکنجه و آزار موضعی اتخاذ کنند. این صرفاً طوری است که انسان‌‏ها هستند، مگر آنکه تزکیه را در پیش بگیرند، بنابراین این نهایت چیزی است که می‌‏توانیم برای رساندن مطلب به آنها پیش برویم. تا جایی که به افراد درگیر تجارت مربوط می‌‏شود، می‌‏توانید به همان اکتفا کنید.

پرسش: مایلم از استاد بپرسم، شاکیامونی به "احکام، تمرکز، خرد" اعتبار بخشید و روشن‌‏بین شد، بنابراین درحالی که ما در فا جذب می‌‏شویم ما نیز باید، در درون دافا، به اصول خودمان که جذب در فا است اعتبار بخشیده و روشن‌‏بین شویم، آیا این درست است؟

معلم: بله، اما من خلاصه‌‏سازی آن چیزهایی را که قرار است به آنها اعتبار ببخشید و روشن‌‏بین شوید تمام نکرده‌‏ام، بنابراین شما هنوز نمی‌‏دانید که آنها چه هستند – تا زمانی که روشن‌‏بین شده باشید نخواهید دانست، چراکه روش تزکیه‌‏ی ما فرق می‌‏کند. نروید و فقط برای متفاوت بودن، چیزی بسازید. اگر از مسیر خارج شده و فردا نوعی عبارت جدید اختراع کنید، و اظهار کنید که "این چیزی است که در حال تزکیه‌‏ی آن هستم"، آن‌‏وقت به انحراف رفته‌‏اید.

پرسش: مریدان دافا از استرالیا، ژاپن، مالزی، (استاد: فکر می‌‏کنم که این را بخوانم.) استرالیا، ژاپن، مالزی، اندونزی، سنگاپور، ماکائو، کره، تایوان، نیوزلند، مریدان دافایی که به صورت غیرقانونی در اردوگاه کار اجباری زنان در پکن زندانی شده‌‏اند، لیو جو در استان گوانگ‌‏شی، مِی‌‏جو در استان گوان‌‏دونگ، شن‌‏جن، یانگ‌‏جو در استان جیانگ سو، سیدنی، مدارس مینگ‌‏هوییِ ژاپن، نینگ‌‏بو در استان جه‌‏جیانگ، جو های، هانگ‌‏جو، چینگ‌‏دائو در استان شان‌‏دونگ، های‌‏یانگ، شانگ‌‏های، یان‌‏بیان، ووهان، شان‌‏سی، شهر جی‌‏لین در استان جی‌‏لین، شهر شوان‌‏چنگ در استان هی‌‏لنگ‌‏جیانگ، وی‌‏های، فان‌‏یو در استان گوانگ‌‏ژو، شی‌‏آن، پکن، و شهر جیانگ‌‏من در استان گوان‌‏دونگ به استاد باعظمت و گرامی، بالاترین درودهای خود را می‌‏رسانند.

معلم: از همه متشکرم. ( تشویق) می‌‏دانم. و این مخصوصاً برای آن شاگردان در سرزمین‌‏اصلی چین این‌‏طور است، می‌‏دانم چه احساسی دارند، از دلتنگی‌‏شان برای استاد با خبرم، و در واقع من هم نسبت به شما همین احساس را دارم. شیطان از بین خواهد رفت؛ ابر سیاه نمی‌‏تواند آسمان را بپوشاند.

پرسش: وقتی برای روشن کردن حقیقت با پکن تماس گرفتم، یک هم‌‏تمرین‌‏کننده جواب تلفن را داد. به آنها گفتم، "مریدان دافا در اطراف دنیا به شما فکر می‌‏کنند. لطفاً به طور استوار به استاد و دافا باور داشته باشید. تحلمش سخت است، اما می‌‏توانید تحملش کنید. انجامش سخت است، اما می‌‏توانید انجامش دهید". آن تمرین‌‏کننده از من خواست که وقتی شما را دیدم درودش را به استاد برسانم. همه دلتنگ شما هستند.

معلم: از همه تشکر می‌‏کنم. ( تشویق)

پرسش: مایلم از سوی افسران امنیت عمومی در استان گوان‌‏دونگ به استاد درود برسانم. هم‌‏اکنون تعداد (معلم: از قسمتی که در اینجا تعداد آنها را می‌‏گوید رد می‌‏شوم) هستند که واقعیت شکنجه و آزار را می‌‏بینند.

معلم: وضعیت روشنگری حقیقت و نجات موجودات برای مریدان دافای سرزمین‌‏اصلی چین سریع‌‏تر در حال تغییر است تا به‌‏صورت بین‌‏المللی، و علتش این است که هر چه باشد تعداد بسیاری از مریدان دافا آنجا هستند؛ تقریباً ۱۰۰ میلیون مرید دافا در حال اعمال تأثیری بسیار عظیم در نفی شکنجه و آزار هستند. روشنگری حقیقت در سراسر دنیا و نجات موجودات در خارج از سرزمین‌‏اصلی چین به مردم همه‌‏ی جاها کمک کرده است که از حقیقت آگاه شوند و شکنجه و آزار را محکوم کنند، و شیطان را پاک‌‏سازی کرده است. این نتیجه‌‏ی اصلاح فا و تلاش‌‏های جمعی مریدان دافا در سراسر دنیا است. اما در رابطه با اینکه شکنجه و آزار در سرزمین‌‏اصلی چین پیش از رسیدن اصلاح فا متوقف شود، مریدان دافا در سرزمین‌‏اصلی چین باز باید نقش اصلی را ایفا کنند. در مورد شکنجه و آزار کنونی، عده‌‏ی زیادی از عموم مردم در چین از آن به تنگ آمده‌‏اند، و فقط عموم مردم نیست، در طبقات بالاتر جامعه نیز و حتی در رکن بالایی حکومت، افراد زیادی پا پیش گذاشته‌‏اند تا درباره‌‏ی واقعیت‌‏های شکنجه و آزارِ علیه فالون گونگ، مستقیماً صحبت کنند. به زودی مردم برخواسته و این شکنجه و آزار را محکوم خواهند کرد.

پرسش: در نوشته‌‏های اخیر ذکر کرده‌‏اید که مسئولیت‌‏های بزرگ‌‏تری در آینده در انتظار ما است. آیا این به پایین آمدن ما به دنیای فانی بعد از کمال، به‌‏منظور نجات موجودات ذی‌‏شعور‌‏مان اشاره می‌‏کرد؟

معلم: آنچه در حال حاضر دارید انجام می‌‏دهید نجات موجودات ذی‌‏شعور است. نمی‌‏توانید به بالا بروید و بعد برگردید. (حضار می‌‏خندند) چه کسی می‌‏خواهد که برگردد؟ شما اینجایید و فکر می‌‏کنید این مکان بسیار خوب است، اما دلیلش این است که چشمان شما نمی‌‏تواند واقعیت چیزها در اینجا را ببیند. وقتی به آن بالا برسید و نگاهی به عقب بیندازید، اینجا در این دنیای بشری را صرفاً کثیف می‌‏یابید، و حتی اگر از شما خواسته می‌‏شد هم نمی‌‏خواستید برگردید. و برای همین است که می‌‏گویم آن موجوداتی که جرئت کردند به اینجا بیایند و فا را کسب کنند همگی ارزش ارج نهادن را دارند. اما شکنجه و آزار توسط نیروهای کهن موجب شده است که موجودات ذی‌‏شعور علیه دافا مرتکب گناه شوند، و اعمال موجودات بشری در طی این شکنجه و آزار واقعاً افراد بسیار زیادی را تباه کرده است، و حیات‌‏های بسیار زیادی را تباه کرده است.

پرسش: مریدانی که معلولیت دارند چگونه باید فرستادن افکار درست را اداره کنند؟ این را می‌‏پرسم چون دست راست من فلج است.

معلم: آن‌‏وقت می‌‏توانید از دست چپ‌‏تان استفاده کنید. اهمیتی ندارد، چراکه وقتی افکار درست می‌‏فرستید حتی استفاده نکردن از هیچ حالت دست نیز اشکال ندارد. از شما خواستم از حالت‌های دست استفاده کنید تا به شما کمک کنم که حس قوی‌‏تری از این داشته باشید که دارید افکار درست می‌‏فرستید، تا به شما حس بیشتری از فرمان دادن بدهد، همین.

پرسش: در تایوان، چگونه می‌‏توانیم هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان را ترغیب کنیم که از منفعل بودن در اعتباربخشی به فا به فعال بودن تغییر یابند، و قدر اندوخته‌‏ی زمانی پایانی در اصلاح فا را بدانند؟

معلم: در مورد این، در اصل، من درباره‌‏ی شاگردان در تایوان از همه کمتر نگرانم. به خاطر طرز برخورد دولت نسبت به دافا در آنجا، آن زیاد نگرانم نمی‌‏کند. و به این خاطر که با در دسترس بودن فا، شاگردان در آنجا خیلی خوب عمل کرده‌‏اند. گاهی این‌‏طور احساس می‌‏کنم که آنچه آنها در حال انجامش هستند مشابه چیزی است که آن موقع که من در چین بودم روی داد. ( تشویق) در رابطه با یک تعداد خیلی کم از افراد که در مناطقی معین خوب عمل نمی‌‏کنند، این تجلی‌‏ای از این روند است که یک شاگرد درک بهتری به دست آورد و [تجلی‌‏ای از] این روند که شاگردان جدید به بلوغ برسند، و تمامی آن رفته‌‏رفته بهتر خواهد شد. اخلال‌‏هایی که آنها در تزکیه‌‏ی شخصی‌‏شان با آن روبرو می‌‏شوند مثل شکنجه و آزار در سرزمین چین نیست، اما مسلم است که غالباً آزمایش‌‏هایی برای افراد منفرد وجود خواهد داشت. بنابراین به عنوان تزکیه‌‏کننده، شما باید آن را به طور صحیح درک کنید. نمی‌‏توانید از آزمون‌‏ها و آزمایش‌‏ها در ترس باشید. اگر تمام روزهایتان را در آسایش و خوشی کامل می‌‏گذراندید آیا در حال تزکیه می‌‏بودید؟

پرسش: وقتی ما فا را با شاگردان چینی مطالعه می‌‏کنیم، یک پاراگراف را به چینی می‌‏خوانیم و بعد یک پاراگراف را به ژاپنی. بعضی شاگردان چینی فکر می‌‏کنند که مطالعه‌‏ی فا به این شکل، خیلی آهسته است و به اندازه‌‏ی خواندن به صورت یک گروه [زبانی]، مؤثر نیست.

معلم: من فکر می‌‏کنم که هر دو روش خوب است، اشکالی ندارد که شاگردان ژاپنی‌‏زبان با هم بخوانند و شاگردان چینی‌‏زبان با هم. هر چه که برای شما آسان‌‏تر است. قانون مطلقی وجود ندارد. صرفاً هر چه را که به افراد کمک می‌‏کند که رشد کنند انجام دهید.

پرسش: سن من نسبتاً کم است. وقتی در بعضی هم‌‏تزکیه‌‏کنندگانی که سن‌‏شان از من بیشتر است وابستگی‌‏هایی می‌‏بینم، جرئت نمی‌‏کنم آنها را مطرح کنم. آیا این ترس است – یک وابستگی؟

معلم: نترسید. وقتی چیزی می‌‏بینید که نادرست است می‌‏توانید درباره‌‏اش صحبت کنید. حتی مریدان خیلی خیلی کم‌‏سن هم می‌‏توانند درباره‌‏ی آنچه که می‌‏بینند صحبت کنند.

پرسش: شاگردی را می‌‏شناسم که چندین سال پیش مرتکب اشتباه عظیمی شد و واقعاً تأثیری منفی روی دافا داشت. حالا او در وضعیت واقعاً دشواری است. آیا باید به او کمک کنم؟

معلم: اگر آن شخص کارهای بدی انجام داد و تمرین [تزکیه] را متوقف کرد، آن‌‏وقت نمی‌‏توانید به او شاگرد بگویید. در حال حاضر همه‌‏تان با روشنگری حقیقت مشغول هستید، بنابراین می‌‏توانید برای خودتان قضاوت کنید که آیا می‌‏ارزد که وقت خیلی زیادی را برای کمک به او بگذارید یا نه. با در نظر گرفتن [کارهایی] که در حال حاضر دارید، اینکه سبک و سنگین کنید که آیا کاری مثل آن را انجام دهید و اینکه آیا آن فرد می‌‏تواند هنوز نجات یابد، اینها چیزهایی‌‏اند که شما باید بر اساس شرایط تصمیم بگیرید.

پرسش: تایوان جایی است که در خارج از چین، روزنامه‌‏های چینی‌‏زبان در آن از همه جا بیشتر خوانده می‌‏شوند. استاد، ممکن است لطفاً ما را در رابطه با آینده‌‏ی انتشار یک روزنامه در تایوان قدری راهنمایی کنید.

معلم: باز همان را می‌‏گویم: خودتان بر اساس شرایط و توانایی‌‏های شاگردان تصمیم بگیرید. از استاد نخواهید که چیزی را تأیید کند. یکبار که استاد چیزی بگوید، شما خواهید گفت، "استاد آن را گفت"، و اعتنا نمی‌‏کنید که آیا آن شدنی است، آیا چالش‌‏هایی وجود دارد، و آیا شرایط مهیا هست، و همه چیز را نادیده گرفته و به انجام آن اصرار می‌‏ورزید. برای همین است که می‌‏گویم باید امور را بر حسب شرایطتان طرح‌‏ریزی کنید.

پرسش: چگونه باید "غبار پوشاننده را می‌‏زدایم، و تمام واقعیت‌‏هایشان دیده می‌‏شود" را درک کنیم؟

معلم: "غبار پوشاننده را می‌‏زدایم"... از آغاز زمان در کیهان تا حال حاضر، میزان سنجش‌‏ناپذیری از زمان گذشته است. همیشه بدن‌‏های کیهانی‌‏ای هستند که متلاشی می‌‏شوند، درست مثل متابولیسم. آنها فاسد می‌‏شوند و سپس دوباره شکل می‌‏گیرند، و شکل گرفته و سپس دوباره فاسد می‌‏شوند. به این خاطر، علم بشر در اصل بر این باور است که انفجاری بزرگ آن‌‏چیزی است که جهان را پدید آورد. غبار کیهان به پایین فرو می‌‏افتاده است، و عناصر بد، پیوسته در حال پایین رفتن هستند. از بالا تا پایین، هیچ سطحی به آن خالصی که در گذشته بود نیست. و مخصوصاً سه قلمرو، بدتر و بدتر شده است؛ مدت‌‏های طولانی است که با غبار پوشانده شده است، و غبار مدام ضخیم‌‏تر می‌‏شود. وقتی قبلاً ماه به بالا فرستاده شد، به بزرگی امروز نبود؛ حالا ضخامت سطح بیرونی آن ده‌‏ها کیلومتر افزایش یافته است. بنابراین در خصوصِ "غبار پوشاننده را می‌‏زدایم، و تمام واقعیت‌‏هایشان دیده می‌‏شود"، موجودات ذی‌‏شعور توسط برخی عوامل خارجی پوشانده شده‌‏اند، و خیلی از عناصر بد حتی خود موجودات را ناخالص کرده‌‏اند، و مخصوصاً بشریت در طی شکنجه و آزار دافا توسط شیطان بیرونی کنترل شده است. بنابراین بعد از اینکه این چیزها پاک شوند نگاه دیگری خواهیم انداخت و خواهیم دید که آن موجودات چگونه هستند. معنی‌‏اش این است. ( تشویق)

پرسش: طرح‌‏ریزی کلی و هماهنگی هر دو در رابطه با هر موضوعی مطرح هستند. چرا این‌‏طور است که به هماهنگی تشویق نموده ولی به طرح‌‏ریزی کلی تشویق نمی‌‏نمایید؟

معلم: صرفاً نیاز دارید که با هم جمع شده و گفتگو کنید که چگونه امور را انجام دهید. اصلاح فا پیشروی خود را دارد. در اصل، آنچه که شما در حال انجامش هستید صرفاً سه‌‏کار است؛ بنیاد و اساس پیش از این معین شده است. با نقطه‌‏ی کانونی بودن سه‌‏کار، شما درمی‌‏یابید که چگونه آنها را به‌‏خوبی انجام دهید و هم‌‏زمان خودتان را به‌‏خوبی تزکیه کرده و موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهید – سخت‌‏ترین قسمت، نجات موجودات ذی‌‏شعور است. انجام خوب امور در واقع موضوعی از هماهنگی است. وقتی می‌‏گویم هماهنگی، در حال صحبت درباره‌‏ی با هم به خوبی همکاری و کار کردن هستم. اعتباربخشی به فا نیز تزکیه است، و اگر همگی‌‏تان به درون نگاه کنید می‌‏توانید به‌‏خوبی همکاری کنید. دافا تزکیه است، و چیز دیگری وجود ندارد. مریدان دافا در حال انجام کارهایی برای روشنگری حقیقت هستند تا، اولاً، تمام موجودات را نجات دهند، و ثانیاً، شکنجه و آزار را مهار کنند، شکنجه و آزار را افشا کنند، و با آن مخالفت نمایند. ما هدف دیگری نداریم. بنابراین در مورد فعالیت‌‏هایی که مریدان دافا سازماندهی می‌‏کنند و روشنگری حقیقت از طریق شکل رسانه، شما با هم جمع می‌‏شوید و چیزها را طرح‌‏ریزی می‌‏کنید، و آنها چیزهایی هستند که شاگردان ما به عنوان افراد منفرد انجام می‌‏دهند.

پرسش: آیا عوامل بیرون کیهان، چیزی مثل همان آبِ بی‌‏حیات و ساکن هستند؟

معلم: آب بی‌‏حیاتی که در موردش صحبت کردم فقط شکلی در سطحی معین از کیهان است. کیهان آن‌‏قدر پیچیده است که با زبان انسان قابل توصیف نیست. در نقطه‌‏ی معینی حتی آب هم وجود ندارد، آن دیگر آب نیست. کیهان فوق‌‏العاده عظیم است، و در هر قلمروی بسیار بزرگ یک دلیل بنیادی پشت خلقت آن کیهان وجود دارد، اما هیچ یک از آنها آن بنیادی‌‏ترین دلیل نیست. اما برای موجودات در قلمرویی مفروض، وقتی آنها تمام آن را می‌‏بینند فکر می‌‏کنند که آن، دلیل بنیادی است. این پدیده‌‏ی خیلی متداولی است.

پرسش: آیا هماهنگ‌‏کنندگان در انجمن دافا می‌‏توانند خود را بالاتر از شاگردان قرار دهند؟ شاگردان قادر نیستند انتقادی مطرح کنند، و هماهنگ‌‏کننده‌‏ی اصلی در حال شکل دادن گروه‌‏ها و دسته‌‏بندی‌‏هایی است.

معلم: فکر می‌‏کنم که اگر هماهنگ‌‏کننده‌‏ای در واقع آن مشکل را دارد، آن‌‏وقت او واقعاً لازم دارد که به آن توجه کند. چرا شاگردان درباره‌‏ی شما، یک هماهنگ‌‏کننده، آن‌‏طور فکر می‌‏کنند؟ شاید این آن‌‏موردی است که ما مشکلات بسیار زیادی داریم؟ اکنون باید واقعاً روی آن فکر کنید. هماهنگ‌‏کنندگان، خوب در اصل، وقتی که می‌‏گویم هماهنگ‌‏کنندگان، یا افراد با موقعیت‌‏های مسئولیتی، این فقط یک اسم است. آنها "مسئول" چه هستند؟ آیا می‌‏توانید مسئول دافا باشید؟ آیا واقعاً می‌‏توانید آن را اداره کنید؟ در اصل شما صرفاً رابط هستید، افرادی که به دیگران خدمت می‌‏کنند، و شما قدرت یا اختیاری ندارید. همه را به خوبی هماهنگی کنید، و این بهترین کارکردی است که می‌‏توانید در کمک کردن به استاد، در این سطح ظاهری بشری داشته باشید.

به نظر نمی‌‏رسد گفتن اینکه هماهنگ‌‏کنندگان در حال گرد آوردن طرفداران برای شکل دادن یک گروه هستند مناسب باشد. آیا همه‌‏ی هماهنگ‌‏کنندگان در اصل در حال مراقبت و سرپرستی همه‌‏ی شاگردان نیستند؟ شاید بعضی اوقات او به آنهایی که در اطراف او هستند نزدیک‌‏تر به نظر برسد، و احتمال دارد که این در شاگردان چنان برداشتی به وجود بیاورد. اگر شاگردان معینی مسائلی با هماهنگ‌‏کننده داشته باشند و کاستی‌‏های هماهنگ‌‏کننده را در بین عده‌‏ای از شاگردان پخش کنند، آن‌‏وقت مشکل فقط مربوط به هماهنگ‌‏کننده نمی‌‏شود. شما دارید تزکیه می‌‏کنید، پس چرا در حال نگاه به درون نیستید؟ شما دارید در بین شاگردان نسبت به هماهنگ‌‏کننده مخالفت و خصومت ایجاد می‌‏کنید، دارید گروهی از افراد را به مخالفت‌‏ورزی با هماهنگ‌‏کننده هدایت می‌‏کنید، و این، بی‌‏مسئولیتی هم نسبت به خودتان و هم نسبت به دافا است. من به هر دو جنبه نگاه می‌‏کنم.

بنابراین در خصوص هماهنگ‌‏کننده، شما لازم است که خوب عمل کنید؛ و در خصوص شاگردان، شما نمی‌‏توانید همیشه روی هماهنگ‌‏کننده متمرکز باشید. شما یک مرید دافا هستید، و هر فرد در حال تزکیه‌‏ی خودش است، اما شما در حال چه کاری هستید؟ آیا فقط دارید به هماهنگ‌‏کننده کمک می‌‏کنید که تزکیه کند؟ آیا خودتان را تزکیه نمی‌‏کنید؟ آیا مشکل این نیست؟ اما در خصوص هماهنگ‌‏کننده، آیا شما حقیقتاً مشکلی جدی دارید؟ اگر نتوانید به استاد کمک کنید که شاگردان در ناحیه‌‏ی خودتان را به خوبی هدایت کنید، آن‌‏وقت آیا خودتان مشکلاتی ندارید؟ می‌‏دانید من چه فکر می‌‏کنم؟ من نمی‌‏توانم هیچ کدام از مریدان دافا را جا بگذارم. هر فردی خانواده‌‏ی من است، پس چطور می‌‏توانید با اعضای مختلف خانواده‌‏ی من به‌‏طور متفاوت رفتار کنید؟ وقتی به کار دافا می‌‏رسد قطعاً از شما، هماهنگ‌‏کنندگان، حمایت می‌‏کنم، و به‌‏خوبی راهنمایی‌‏کردنِ شاگردانِ محلی واقعاً کمک بزرگی است. گفته‌‏ای هست که افراد عادی دارند: "یک فرد سوال‌‏برانگیز را به کار نگیر؛ اگر فردی را به کار گرفتی از او سوال نکن". این چیزی است که افراد عادی می‌‏گویند. دافا در حال تکوین شما است، اما به عنوان مریدان دافای ما، شما باید همه‌‏ی وابستگی‌‏هایتان را خارج کنید، شامل وابستگی به یک هماهنگ‌‏کننده یا یک رهبر بودن. هر کسی یک تزکیه‌‏کننده است. فقط این‌‏طور است که شما کسی هستید که برای دیگران به میزان بیشتری از خودتان می‌بخشید. پس هماهنگ‌‏کنندگان، این چیزی است که به عنوان استاد شما برای شما لازم می‌‏دانم.

انجام کار دافا نیز تزکیه کردن است، و هیچ یک از شیوه‌‏های کاری در اجتماع عادی به اینکه چگونه به یک هماهنگ‌‏بودن در دافا می‌‏پردازید هیچ ارتباطی ندارد. به بیان دیگر، این شکل یا روش کار، پیش‌‏تر وجود نداشت، که فرد هم مسئولیت دارد و هم یک تزکیه‌‏کننده‌‏ی عادی است. شما در حال اکتشاف مسیرهای خودتان هستید، و هر هماهنگ‌‏کننده‌‏ی دافا در حال آبدیده کردن خودش است. در ابتدا شاید او خیلی خوب عمل نکرد، اما به‌‏تدریج باید به بلوغ برسد. و در طی آن روند مطمئناً کاستی‌‏هایی داشته و اشتباه‌‏هایی خواهد کرد، و این، روند آبدیده شدن است. این  طوری است که من به عنوان استاد شما به آن نگاه می‌‏کنم. نمی‌‏توانم او را قبل از اینکه تا بلوغ آبدیده شده باشد با فردی دیگر جایگزین کنم و از اول شروع به آبدیده کردن آن فرد جدید کنم، چراکه در آن روند، اشتباهات بسیار زیادی وجود خواهد داشت و شاگردان شکایات بسیار زیادی خواهند داشت، و این می‌‏تواند حتی به وضع کلی دافا صدمه وارد آورده و مخل اعتباربخشی مریدان دافا به فا به صورت یک بدن شود.

وقتی هماهنگ‌‏کننده‌‏ای مشکلی دارد، شاگردان باید آن را به او متذکر شوند، و حتی به صورت جدی آن را به او گوشزد کنند. در خصوص شاگرد، شما باید برای دافا تقدم قائل شوید، به جای اینکه همیشه برای نظرات خودتان تقدم قائل شده و متذکر شوید که چگونه دیگران در اشتباه هستند. اگر هماهنگ‌‏کننده‌‏ی خاصی در انجمن دافا واقعاً در حال عقب نگه‌‏داشتن شاگردان از انجام کارها است، آن‌‏وقت او مشکلی جدی دارد، چراکه این به منزله‌‏ی مداخله با این است که هر مرید دافا مسیر اعتباربخشی به فای خود را بپیماید. اگر آن فرد حقیقتاً این‌‏طور است، آن‌‏وقت لازم است درباره‌‏ی اینکه آیا آن فرد مناسب است فکر کنیم؛ عملی نخواهد بود که او آن‌‏طور ادامه دهد. اما اگر غیر از این است، یا اگر بعضی شاگردان در واقع امور را آشفته کرده باشند، و مایل نباشند که به اندرز و صلاح‌‏دید هماهنگ‌‏کننده گوش کنند و آن را برگردانند و اظهار کنند که او در حال مداخله با اعتباربخشی شاگردان به فا است، آن‌‏وقت این اصلاً خوب نیست. در این حالت، چرا مریدان دافا نمی‌‏توانند به امور از نقطه‌‏نظر دافا نگاه کنند؟ من می‌‏خواهم که هر فرد تا بلوغ آبدیده شود.

از زاویه‌‏ی دیگری که به آن نگاه کنیم، تضادهای شما در واقع آزمایش‌‏هایی هستند که لازم دارید در روند رشد، آنها را بگذرانید. شما همگی در حال رشد خودتان هستید، و هر فرد باید رو به درون به خودش نگاه کند. در طرف هماهنگ‌‏کننده، وقتی که آن مشکلات پدیدار می‌‏شوند نمی‌‏توانیم بگوییم که شما مسئول نیستید – باید مسئولیت آن را به دوش بکشید. وقتی هدایت چنان گروه بزرگی از شاگردان را خوب انجام نداده‌‏اید مسئولیت بزرگ است، و باید متوجه این باشید. به عنوان استادتان، نمی‌‏توانم یک مرید را هم جا بگذارم، و به شما می‌‏گویم که به عنوان یک هماهنگ‌‏کننده، شما نمی‌‏توانید یک عدد از مریدان مرا جا بگذارید. ( تشویق) وقتی شاگردی رابطه‌‏اش با شما خوب است، امور را با او انجام می‌‏دهید، و وقتی کسی به شما گوش نمی‌‏دهد، او را بیرون نگه می‌‏دارید؟ نمی‌‏توانید این‌‏طور باشید، و به عنوان استادتان من این  نوع هماهنگ‌‏کننده نمی‌‏خواهم. لازم است به طریقی هماهنگی کنید که به افراد اجازه دهد با هم کار کنند، و لازم است که پیوسته بر پایه‌‏ی فا رشد کنید و محیطی صالح را شکل دهید، به طوری که مریدان دافا بتوانند امور اعتباربخشی به فا همچون روشنگری حقیقت، نجات موجودات ذی‌‏شعور، و مهار شکنجه و آزار را به‌‏خوبی انجام دهند.

پرسش: در چهار سال گذشته، بعضی شاگردان فالون گونگ از سرزمین‌‏اصلی چین پول بسیار زیادی خرج کرده‌‏اند که برای کار کردن به کره بیایند. وضعیت مهاجرت آنان غیرقانونی است، و درآمد ماهانه‌‏شان هفت تا ده هزار یوآن است. قادر نیستند که مسئولیتی را که یک مرید دافا، در طی دوره‌‏ی اصلاح فا دارد تشخیص دهند، و اینجا آمده‌‏اند که صرفاً پول جمع کنند و پول به خانه بفرستند. حتی می‌‏گویند که این توسط استاد نظم و ترتیب داده شده است. مایلم بپرسم که چگونه می‌‏توانیم این شاگردان را متقاعد سازیم که به چین برگشته که به فا اعتبار ببخشند؟

معلم: زمانی که مرید دافایی می‌‏بیند که وضعیت در چین سخت و ترسناک است، اینکه هنوز مریدان دافای بیشتری هستند که در حال شکنجه شدن‌‏اند، و اینکه خیلی از مردم دنیا در حال مسموم شدن هستند، اگر یک مرید دافا چیزهایی را که یک مرید دافا باید انجام دهد انجام ندهد، آن‌‏وقت آیا او هنوز مرید دافا است؟ اشکال ندارد که برای انجام امور دافا چین را ترک کرد، اما اگر فردی امور دافا را انجام نمی‌‏دهد، چگونه می‌‏تواند لایق مرید دافا بودن باشد؟ خواه در سرزمین‌‏اصلی چین باشند یا در خارج، باید هنوز مریدان دافا باشند. یکبار که همانند افراد عادی شوند افراد عادی هستند. بنابراین در خصوص این شاگردان، باید به آنها به‌‏روشنی توضیح دهید که اگر بخواهند آنجا بمانند لازم دارند که آنچه را که یک مرید دافا باید انجام دهد انجام دهند.

پرسش: اخیراً، اختلاف نظرها و عدم درک‌‏ها در بین هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان نسبتاً بزرگ بوده است. مایلم از استاد بپرسم که آیا این به این خاطر است که هر چه در مراحل آخر تزکیه پیش‌‏تر می‌‏رویم، اختلاف بین سطح هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان بزرگ‌‏تر می‌‏شود؟ یا اینکه نیروهای کهن هستند که در حال مداخله‌‏اند؟

معلم: راست است که اختلاف‌‏ها بین سطح شاگردان در حال بزرگ شدن است، اما مداخله‌‏ی نیروهای کهن نیز هیچ‌‏گاه متوقف نشده است. بنابراین هر زمان که در نظر شاگردی عوامل شخصی وجود داشته باشند، آن مورد بهره‌‏برداری قرار خواهد گرفت. این پدیده دیگر آنقدرها روی نمی‌‏دهد. در اصل، درباره‌‏ی چنین چیزی بارها صحبت کرده‌‏ام. شاگردان تزکیه‌‏کننده یک وجودِ جمعی هستند، و انواع افکارِ هنوز خارج نشده متجلی خواهند شد. اگر نخواهید که به درون نگاه کنید و خودتان را تزکیه کنید، آن‌‏وقت وضعیتی پیچیده شکل خواهد گرفت. پس وقتی این مشکلات در ناحیه‌‏ای پدیدار می‌‏شود، مطمئناً این‌‏طور است که مشکلی در خصوص مطالعه‌‏ فای آن ناحیه وجود دارد. تمام آنهایی که درگیرند [تا اندازه‌‏ای] مسئول هستند و خودشان را خوب تزکیه نکرده‌‏اند، یا دست‌‏کم در خصوص آن یک موضوع.

پرسش: ما چگونه با یک مذهب، متفاوت هستیم؟

معلم: دافا بی‌‏شکل است! مسیری که امروز شما را در آن روانه می‌‏کنم خالص‌‏ترین است. ما هر چیزِ با شکل را به کنار انداختیم، و فقط به قلب نگاه می‌‏کنیم. تزکیه اساس تعالی یک موجود است، در حالی که هر چیزی که درباره‌‏ی شکل خارجی است وابستگی‌‏ها را برخواهد انگیخت. نگاه کنید که چند فرد مذهبی امروز وجود دارد که از بودایان، دائوها، یا خدایان پیروی نکرده بلکه درعوض از شکل‌‏های مذهب پیروی می‌‏کنند. چیزی که آنها به آن اعتقاد دارند خدایان نیست، بلکه شکل مذهب است و علت ساختن مذاهب – یک دنیا تفاوت هست. اعتقاد به خدایان و اعتقاد به مذاهب – اینها از هم بسیار دورند. مذاهب وابستگی‌‏های افراد به خود شکل‌‏ها را بیدار می‌کند، و آنها به‌‏طور جدی ایمان صالح مردم به خدایان را تحت تأثیر قرار داده‌‏اند. عواملی در شکل‌‏ها وجود دارد که رشد یک تزکیه‌‏کننده را تحت تأثیر قرار می‌‏دهد.

پرسش: بعضی از اوقات وقتی با آزمون‌‏ها روبرو می‌‏شوم نمی‌‏دانم نتیجه‌‏ای از کارمای خودم است یا نظم و ترتیب‌‏های نیروهای کهن.

معلم: صرف‌‏نظر از اینکه نظم و ترتیب‌‏های نیروهای کهن است یا کارما، باید اول از همه خودمان را بررسی کنیم. حتی وقتی هم که افکار درست می‌‏فرستید از شما می‌‏خواهم که ابتدا خودتان را پاک کنید. اول به خودتان نگاه کنید، و اگر پی بردید که مشکلی دارید، به آن رسیدگی کنید. با این کار، نیروهای کهن قادر نخواهند هیچ کاری انجام دهند؛ وقتی نمی‌‏توانند چیزی بیابند که علیه شما به کار ببرند عقب خواهند کشید. البته، در زمان حاضر حتی اگر نیروهای کهن بخواهند که عقب بکشند این تمامش نمی‌‏کند – به‌‏طور کامل پاک‌‏سازی‌‏شان کنید. وقتی برای فرستادن افکار درست می‌‏نشینید بعد از اینکه خودتان را پاک می‌‏کنید، آنها را پاکسازی کنید. ( تشویق)

پرسش: بعد از خواندن "دسته‌‏ی طبل‌‏های کمری" در "هنگ‌‏یین ۲"، به این درک رسیدم که صف طبل‌‏های کمری، تأثیر از بین بردن شیطان و اصلاح کردن فا را دارد.

معلم: بله، صدای ضربه‌‏هایتان در خود، جن- شن- رن را حمل می‌‏کنند، و در آن صداها توانایی‌‏های مریدان دافا متجلی می‌‏شوند.

پرسش: مریدان جوان در تایوان یک دسته‌‏ی طبل‌‏های سبک غربی شکل داده‌‏اند. من فکر می‌‏کنم که باید یک دسته‌‏ی طبل‌‏های کمری شکل دهند. (حضار می‌‏خندند)

معلم: نگذارید شکل‌‏ها شما را محدود کند. هر چیزی که مریدان دافا در حال اعتباربخشی به فا انجام می‌‏دهند قدرت دارد. در اصل، دسته‌‏ی طبل‌‏های کمری صرفاً ایده‌‏ای بود که شاگردان نیویورکی به آن رسیدند. ما غالباً در رژه‌‏های اجتماع عادی شرکت می‌‏کنیم، و خواسته‌‏ایم که به مردم دنیا جنبه‌‏ی عادی زندگی یک مرید دافا را نشان دهیم. هر بار که آنها در رژه‌‏ای بودند سبک لباس سلسله‌‏ی تانگ، دختران آسمانی، و غیره را داشتند، بنابراین آنها به فکر افتادند که، "آیا می‌‏توانیم چیز دیگری ایجاد کنیم"؟ و به این ترتیب ایده‌‏ی یک دسته‌‏ی طبل‌‏های کمری پدیدار شد. ما می‌‏توانیم از شکل‌‏های گوناگونی استفاده کنیم، بنابراین اگر ایده‌‏ای دارید و فکر می‌‏کنید که انجام‌‏پذیر است، آن هم بی‌‏اشکال است.

پرسش: شرایط هر چه هم که باشد، ما همگی در دافا پابرجا خواهیم بود، و همیشه استاد را دنبال خواهیم کرد، در هر قدم از راه، تا مأموریت اعتباربخشی‌‏مان به فا را کامل کنیم.

معلم: بله، به عنوان مریدان دافا، همه‌‏ی شمایی که اینجا هستید ممکن است این فکر را داشته باشید، و برای همین است که در وضعیت اعتباربخشی به فا در این دنیا تغییرات عظیمی وجود داشته است، برای همین است که امروز شیطان کاهش یافته است، و برای همین است که می‌‏توانیم موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهیم. ( تشویق)

پرسش: فکر می‌‏کنم که بعضی شاگردان در استرالیا در حال پیروی از فا نیستند بلکه در حال پیروی از افراد و صرفاً همراهی جمعیت هستند، و در حال اخلال در اصلاح فا و تلاش‌‏مان برای نجات مردم دنیا هستند. و شاگردانی هستند که دوست دارند امور را تحت انحصار درآورند و وقتی قادر نیستند چیزی را به انجام برسانند آشکارا به همه نمی‌‏گویند. امور را با همه مطرح نمی‌‏کنند و امور را به طور شفاف انجام نمی‌‏دهند. دیگران فکر می‌‏کنند که آنها در حال انجام کارهای والا و خارق‌‏العاده‌‏ای هستند، در حالی که در واقع هیچ چیز اساسی‌‏ای را به انجام نرسانده‌‏اند، و به همه نمی‌‏گویند که زمان باارزش را تلف کرده‌‏اند. آنها آن شاگردانی را که واقعاً کار انجام می‌‏دهند از گود خارج می‌‏کنند.

معلم: درباره‌‏ی وضعیت استرالیا می‌‏دانم. وابستگی‌‏های بشری بعضی شاگردان هنوز کاملاً قوی است. استاد چشم‌‏به‌‏راه است که چه وقت همگی می‌‏توانید از "خود" قدم به بیرون بگذارید.

پرسش: اگر سازمان یک فرد عادی نگذارد که ما تحت نام دافا در یک رژه شرکت کنیم، آیا می‌‏توانیم از نام دیگری استفاده کنیم یا صرفاً باید اصلاً شرکت نکنیم؟

معلم: اگر مورد این است البته که نمی‌‏توانیم شرکت کنیم. آیا مریدان دافا برای تفریح به آنها ملحق می‌‏شوند؟ مریدان دافا آمدند که موجودات ذی‌‏شعور را نجات دهند، بنابراین [به رژه‌‏ها محلق می‌‏شویم] تا دافا را به مردم دنیا نشان دهیم و بگذاریم که بدانند دافا اینجاست. اگر نمی‌‏گذارند این کار را انجام دهیم، آن‌‏وقت البته که شرکت نخواهیم کرد. اما شرکت نکردن یک راه حل نیست – چرا آنها نمی‌‏گذارند [از نام دافا استفاده کنیم]؟ باید بروید با آنها صحبت کنید، و می‌‏توانید حقیقت را روشن کنید. اگر انگیزه‌‏ی سیاسی در پشت آن دارند، آن‌‏وقت ما نیز می‌‏توانیم آن را از طریق ابزار قانونی حل و فصل نماییم؛ مهم نیست چقدر طول بکشد، آن لازم است که در سطحی بنیادی حل و فصل شود.

پرسش: در رابطه با رسانه‌‏هایی که توسط مریدان دافا اداره می‌‏شود، در بسیاری از مناطق آسیا آنها به سرعتِ آمریکای شمالی توسعه پیدا نکرده‌‏اند. چگونه می‌‏توانیم این نوع کار را بهتر انجام دهیم؟

معلم: صرفاً امور را بر طبق منابعی که در دسترس دارید و محیط و وضعیت کنونی‌‏تان انجام دهید. استاد شما را به انجام هیچ کاری مجبور نمی‌‏کند و نمی‌‏تواند آن‌‏اندازه به طور خاص شما را جهت‌‏دهی کند. در خصوص اعتباربخشی به فا، شما در حال پیمودن مسیرهای خودتان هستید، و من نمی‌‏توانم اینجا بنشینم و بگویم که باید به چیزهای معینی دست پیدا کنید، چراکه هر وضعیت متفاوت است. امور را بر اساس وضعیت‌‏تان به‌‏طور محلی انجام دهید.

پرسش: در طول دو سال گذشته، فقط تعداد کمی از شاگردان برای انجام تمرینات به محل تمرین می‌‏آمده‌‏اند. آیا درست است که شاگردان در خارج، همگی می‌‏توانند تمرینات را در خانه انجام دهند؟

معلم: البته که نه. در اصل، می‌‏دانم بزرگ‌‏ترین دلیل این است که شاگردان ما کار واقعی بسیار زیادی برای روشنگری حقیقت بر عهده گرفته‌‏اند، و به خاطر اینکه خیلی مشغول هستند وقت کمتری دارند که بیرون بیایند و تمرینات را انجام دهند. اگر مورد این است که طبیعی است. اما اگر نیست، آن‌‏وقت غیرطبیعی است. از آن شاگردانی که بیرون نمی‌‏آیند بیشتر جویا شوید.

پرسش: مریدان ژاپنی در طی فعالیت‌‏های اخیرشان مورد مداخله قرار گرفته‌‏اند. باید چه کار کنیم؟

معلم: ژاپن... خوب، هرجا که مشکلی پیش می‌‏آید، آنجا جایی است که باید بروید که حقیقت را روشن کنید. روحیه‌‏ی ژاپنی این‌‏گونه است که تا زمانی که چیزی حاصل نشده باشد دست برنمی‌‏دارد. دافا به هر شکلی برای مردم خوب است، و هر جا که برای روشنگری حقیقت می‌‏رویم، در اصل داریم بذر خوبی ( شن) را پخش می‌‏کنیم، عوامل بد را در آنجا پاکسازی می‌‏کنیم، و برای حیات‌‏های آنجا سعادت به همراه می‌‏آوریم. مردم سمتی دارند که آگاه است. در خصوص بسیاری از امور، وقتی همه‌‏ی افراد با همدیگر همکاری کنند، آنها بهتر پیش خواهند رفت. امیدوارم که بتوانید توجه و انرژی کمتری را روی این صرف کنید که چه کسی خوب عمل کرده و چه کسی خوب عمل نکرده است، چه کسی خوب است و چه کسی بد است، یا این و آن شخص چگونه است – تمام توجه خود و تمام انرژی خود را معطوف و صرف اعتباربخشی به فا کنید. ( تشویق) وقتی همه‌‏تان بتوانید با همدیگر همکاری کنید و در امور مربوط به اعتباربخشی به فا خوب عمل کنید، این زمانی است که تقوای عظیم‌‏تان را بنا می‌‏کنید. وقتی در حال اظهار نظر درباره‌‏ی این هستید که چه کسی خوب است و چه کسی بد، خدایان به شما حتی نگاه درستی نخواهند انداخت.

البته، بعضی افراد مشکلاتی دارند و باید مورد انتقاد قرار گیرند. باید مشکل را از روی حس مسئولیتی نسبت به فا حل و فصل کنیم و این کار را با حسن‌‏نیت انجام دهیم، فا را اولین اولویت قرار دهیم، و باید از رویکرد یک انسان عادی مطلقاً اجتناب کنیم.

پرسش: من مریدی از کره هستم. بعضی هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان می‌‏خواهند بدانند که آیا این مناسب است که بعضی از هم‌‏تزکیه‌‏کنندگانی که رسانه‌‏ای را اداره می‌‏کنند حقوق دریافت کنند.

معلم: این چیزی است که در شروع به افراد گفتم: گفتم که مریدان دافا در دایر کردن رسانه‌‏ها خوب عمل کردند، و اینکه شما لازم است به جامعه راه یابید، وارد چرخه‌‏ی مثبتی شوید، از نظر مالی مستقل شوید، درست مثل رسانه‌‏های معمولی شوید که قادرید حقوق پرداخت کرده و نیازهای زندگی آنان را برآورده سازید به طوری که بتوانند به طور تمام‌‏وقت برای آن کار کنند – که البته عالی خواهد بود – و رسانه‌‏های جریان اصلی شوید. اما تا زمانی که به آن نقطه رسیده و برای حقوق سرمایه داشته باشید، پرداخت حقوق با پول کمک‌‏شده توسط شاگردان‌‏مان مطلقاً مجاز نیست. در حالی که دیگران دارند برای دافا از خود مایه می‌‏گذارند، آیا شما می‌‏توانید برای آن در حال دریافت چیزی باشید؟ به عنوان یک مرید دافا باید صرفاً آنچه که می‌‏توانید در کار گذارید – خواه آن پول، تلاش، یا هر چیز دیگری باشد. اگر واقعاً بتوانید [مثل رسانه‌‏های دیگر] در جامعه عمل کنید، و سودآور شده و حقوق بپردازید، آن‌‏وقت حتی اگر زیاد هم نباشد، هر کسی می‌‏تواند سهمی را دریافت کند، و وقتی پول بیشتری وجود دارد می‌‏توانید مقدار بیشتری را تسهیم کنید. اگر آنگاه سودهای بیشتری داشته باشید و بتوانید به سطح حقوق رایج برسید، آنگاه استادتان برای شما خوشحال خواهد بود. پس، شرط این است که قبل از اینکه به آن نقطه برسید نمی‌‏توانید با استفاده از کمک‌‏ها از سوی شاگردان‌‏مان حقوق بپردازید.

پرسش: پروژه‌‏ی روزنامه بیش از پنجاه نفر را به خود اختصاص داده است. چگونه می‌‏توانیم [منابع‌‏مان را] بهتر برنامه‌‏ریزی کنیم؟ این روی پروژه‌‏های دیگر تأثیر گذاشته است.

معلم: لازم است که این امور را به خوبی هماهنگی کنید. روزنامه در مراحل اولیه‌‏ی خود است، بنابراین به کمک از سوی تعداد زیادی از افراد نیاز دارد، اما سعی کنید منابع انسانی را تلف نکنید. بیش از پنجاه نفر بسیار زیاد است، چراکه باید این امر را که هر فرد لازم است مسیر خود را بپیماید و امور دیگری را انجام دهد در نظر بگیرید. در مرحله‌‏ی آغازینِ اداره‌‏ی یک روزنامه، امور ممکن است نسبتاً سخت باشند، و تعداد افرادی را طلب کند، اما تعداد بیش از حدی را درگیر نکنید. باید این چیزها را به خوبی هماهنگی کنید، چراکه روشنگری حقیقت در محیط‌‏های دیگر نیز مهم است.

روشنگری حقیقت به طور مستقیم و روشنگری حقیقت از طریق رسانه یکدیگر را کامل می‌‏کنند. نمی‌‏توانید فقط روی یک روش روشنگری حقیقت تکیه کنید. همان‌‏طور که دیده‌‏اید، در حال حاضر راه‌‏های متنوعی وجود دارد، شما به رویکردهای زیادی رسیده‌‏اید: اینترنت، تلویزیون، رادیو، توزیع وی‌‏سی‌‏دی، تماس تلفنی، نامه، فکس، توزیع کارهای ادبی، حقیقت را شخصاً به طور مستقیم روشن کردن، و شاگردان در چین پوستر می‌‏چسبانند، و البته پروژه‌‏هایی در حال انجام هستند که به روش‌‏های گوناگون، شیطان را به لرزه می‌‏اندازند. شما در حال استفاده از شکل‌‏های متعددی همراه هم هستید.

پرسش: دستیاران و هماهنگ‌‏کنندگان مکان‌‏های گوناگون در کره به طور خیلی مکرری عوض شده‌‏اند، و هیچ اصلی وجود ندارد که در انتصاب و عزل یک نفر دنبال شود. بسیاری از مریدانی که به طور فعالانه تزکیه‌‏ی اصلاح فا را انجام می‌‏دهند و در صفوف جلو در حال گام برداشتن هستند برداشته و جایگزین شده‌‏اند. بعضی افراد هم‌‏اکنون دوبار نصب و عزل شده‌‏اند. بعضی از آنهایی که اخیراً منصوب شدند فقط چند ماه پیش فا را کسب کردند، و تمام طول روز مشغول اداره‌‏ی امور بشری هستند. استاد، ممکن است لطفاً به من بگویید که آیا استانداردی عمومی برای نصب و عزل‌‏های انجمن دافا وجود دارد؟ آیا برای رییس انجمن مناسب است که صرفاً هر طور که مایل است تصمیم‌‏گیری کند؟

معلم: در مورد این، فکر می‌‏کنم که به هماهنگ‌‏کنندگان‌‏مان در کره پیشنهادی ارائه کنم: برای اینکه شاگردان‌‏مان بتوانند به‌‏خوبی تزکیه کنند، و به منظور اینکه تمام شاگردان در تزکیه‌‏شان به بلوغ برسند، آن همه تغییر ایجاد نکنید، چراکه در اصل، شور و اشتیاق شاگردان را از بین می‌‏برد. چیز دیگر این است که اگر پیوسته به آن صورت در حال تعویض افراد باشید، قبل از اینکه شاگردان از طریق [تأثیر] آبدیده‌‏کردن کار دافا به بلوغ رسیده باشند در حال جایگزین کردن آنها هستید، و سپس فرد بعدی که منصوب می‌‏شود دوباره پیش از اینکه به بلوغ برسد جایگزین می‌‏شود. کار دافا با هر نوع کار بشری فرق می‌‏کند. شما در حال یافتن راه خود از میان آب‌‏های کشف‌‏نشده هستید. دریابید که دستیاران و هماهنگ‌‏کنندگان مریدان دافا در مناطق مختلف چگونه باید کار خود را انجام دهند و خود را تا بلوغ آبدیده کنند، و به آنها کمک کنید که به بلوغ برسند. روش‌‏های هیچ رهبر یا مأمور اداری دنیوی، مناسب تزکیه‌‏ی دافا نیست، بنابراین باید روش خودمان را پیدا کنیم و به همه اجازه دهیم که آبدیده شوند.

البته، اگر هماهنگ‌‏کنندگان واقعاً به فکر صلاح شاگردان هستند و این کار را بر اساس فا انجام می‌‏دهند، و سعی می‌‏کنند که به آن فرد کمک کنند که وابستگی‌‏اش به یک رهبر بودن را خارج کند، من با آن مخالفت نخواهم کرد. اما اگر مورد این نیست، آن‌‏وقت نباید آن را این‌‏طور که انجام می‌‏دهید انجام دهید. در طرف هماهنگ‌‏کننده، اگر شما دارید فکر می‌‏کنید، "من هر کسی را که به من گوش کند منصوب می‌‏کنم، و اگر کسی این کار را نکند او را برخواهیم داشت"، آن‌‏وقت این، بی‌‏مسئولیتی نسبت به دافا است، و این رویکرد درخور کار دافا نیست. یک هماهنگ‌‏کننده باید غالباً با شاگردان تبادل افکار کند، خودش را به عنوان یکی از شاگردان ببیند، و یک رویکردِ "بیایید با هم امور را به‌‏خوبی انجام دهیم" داشته باشد. وقتی شاگردان به‌‏خوبی شما را بشناسند، کار دافا سریع‌‏تر و سریع‌‏تر به انجام خواهد رسید.

این انتقاد نیست. فقط دارم پیشنهاد می‌‏کنم که درباره‌‏ی چیزها با دیگران بحث و گفتگو کنید. پس در خصوص شاگردان‌‏مان، باید هماهنگ‌‏کنندگان‌‏مان را بیشتر یاری کنید. و در خصوص هماهنگ‌‏کنندگان‌‏مان، واقعاً باید ارتباط خود را با شاگردان‌‏مان افزایش دهید – با شاگردانی بیشتر و محدوده‌‏ی وسیع‌‏تری از شاگردان. مطمئن باشید که قیافه‌‏ی نوعی رهبر به خودتان نگیرید. این انتقاد نیست. صرفاً دارم کمی فوت و فن به شما می‌‏آموزم. ( تشویق)

پس در خصوص مریدان دافای کره، بسیاری از زمان‌‏ها شما در اصل عالی عمل کرده‌‏اید، و بسیاری از مریدان دافا در آنجا به‌‏خوبی تزکیه کرده‌‏اند. هر وقت می‌‏بینم که خوب عمل می‌‏کنید، و مخصوصاً، هر وقت که به صورت کلی با هم همکاری می‌‏کنید و تأثیر عظیمی دارید، انبوه خدایان شما را تحسین می‌‏کنند. و شما نقش مهمی در روشنگری حقیقت و مخالفت با شکنجه و آزار ایفا کرده‌‏اید. از نقاط قوت‌‏تان استفاده ببرید و افکار درست مریدان دافا را به کار بگیرید، و حتی بهتر عمل کنید. خوب عمل‌‏کردن شما به خودی خود شیطان را می‌‏ترساند. استاد امیدوار است که هماهنگ‌‏کنندگان، همه‌‏ی شاگردان را به خوبی هدایت کنند، و امیدوار است که مریدان دافا کامل‌‏تر به بلوغ برسند.

پرسش: می‌‏خواهم که تماماً و کاملاً در دافا جذب شوم، به طور محکم و کوشا با خلوص و پاکی پیشرفت کنم، بهترین تلاشم را در سه کار ارائه دهم، و استاد را، که با رحمت و رنج ما را نجات داده است، مأیوس نکنم.

معلم اگر تمام شما این درک را داشته باشید، موفق خواهیم شد که وظایف‌‏مان را به‌‏خوبی انجام دهیم. اشاره کردید که چگونه استاد با رحمت و رنج شما را نجات داده است، ولی اگر از من بپرسید، می‌‏گویم شما هستید که خارق‌‏العاده‌‏اید، شما که تا اینجایی که امروز هستید آمده‌‏اید. ( تشویق)

همین دیروز درباره‌‏ی چیزی صحبت کردم: آیا می‌‏دانید در ابتدا با چه نوع شاگردانی روبرو بودم؟ خواه در سرزمین‌‏اصلی چین بود یا مناطق دیگر، شاگردان بسیار زیادی بودند که، بار اولی که به سالن سخنرانی وارد می‌‏شدند، به حضار نگاه می‌‏کردم و آنها را با انواع و اقسام جهان‌بینی‌هایی می‌‏دیدم که در بین افراد عادی شکل داده بودند، به‌‏زحمت هیچ کدام از آنها افکار خودش را داشت یا می‌‏توانست به چیزها با ذهنی شفاف نگاه کند. خیلی از افراد متزلزل بودند، و حتی وقتی که می‌‏گفتند دافا عالی است از قلبشان نبود. به این، همه‌‏ی آن پنداشت‌‏هایی که داشتند را اضافه کنید، و بعضی افراد انواع و اقسام چی‌‏گونگ‌‏ها را یاد گرفته بودند – آن‌‏قدر زیاد که اعتیادآور شده بود. آیا آن افراد می‌‏توانستند به خدایان تزکیه کنند؟ همان‌‏طور که می‌‏توانید تصور کنید، فرسنگ‌‏ها دورتر بودند. اما اینکه امروز به اینجایی که هستید آن را رسانده‌‏اید، اینکه امروز این اندازه به انجام رسانده‌‏اید، این واقعاً باعظمت است.

البته، به عنوان استاد شما، برای چه نوع افرادی بالاترین احترام را قائلم؟ در اصل، خدایان هم آن را همین‌‏طور می‌‏بینند: کسی که فکرش شفاف است – و من به افرادی که به‌‏شکل ناچیزی حیله‌‏گر یا زرنگ هستند اشاره نمی‌‏کنم، منظور من آن نیست، [درباره‌‏ی] کسی [صحبت می‌‏کنم] که افکار درست خودش را دارد، فکر خودش را دارد، با ذهن خودش فکر می‌‏کند، و توسط هیچ پیام خارجی تحت نفوذ نیست. ذهنش تار و مبهم نیست، و [مثل بعضی افرادی] نیست که وقتی دیگران می‌‏گویند چیزی خوب است، می‌‏گویند آن خوب است، و اگر دیگران بگویند چیزی بد است، می‌‏گویند که بد است، انگار که هویتی ندارند. اما امروز، چیزی که می‌‏بینم این است که همگی معقول و آرام هستید، و امور را به روشی متعادل انجام می‌‏دهید. حقیقتش، شما دیگر یکی از موجودات بشری عادی نیستید، و دیگر حتی نمی‌‏توانید که برگردید، واقعاً نمی‌‏توانید. ( تشویق) تفاوت بین شما و افراد عادی بسیار بزرگ شده است.

پرسش: آیا نیروهای کهن درباره‌‏ی قانون ایجاد متقابل و بازداری متقابل می‌‏دانند؟

معلم: مسلم است که می‌‏دانند. آیا نیروهای کهن جلوه‌‏ای از الوهیت نیستند؟

پرسش: استاد، شما درباره‌‏ی این صحبت کردید که چگونه بسیاری از خدایان می‌‏خواستند که به صورت انسان بازپیدا شوند ولی پوست‌‏های بشریِ کافی وجود نداشت، بنابراین بسیاری از گیاهان و حیوانات، آنها هستند. از آنجا که حیوانات نمی‌‏توانند فا را کسب کنند، آیا این درست است که آنها فقط می‌‏توانند در فا جذب شوند؟

معلم: بله، درست است، اما پایه  و  اساسش این است که نگرش آنها نسبت به دافا باید مثبت باشد. در گذشته هنگامی که فا را پخش می‌‏کردم، برای مطمئن ساختن اینکه در کیهان آینده این فا هرگز ناتوان یا پژمرده نمی‌‏شود، مجبور بودم مسیر مستقیمی را بپیمایم، و بنابراین این قانون را گذاشتم که حیوانات نمی‌‏توانند فا را کسب کنند. مدت‌‏ها قبل نیز به این صورت بود که حیوانات مجاز نبودند فا را کسب کنند. و بعد در طول سالیان، رفته رفته همه چیز شروع به انحراف کرد، و حیوانات اجازه‌‏ی تزکیه یافتند، و رفته رفته حیوانات بیشتر و بیشتری تزکیه کردند. بنابراین در گذشته که در حال پخش کردن فا بودم و این را وضع کردم که حیوانات قرار نیست در دافا تزکیه کنند، وای، تمامی قلمروهای بسیار، آشوب به‌‏پا کردند. اما باز، قانون قانون است. اگر حیوانی بخواهد فا را کسب کند، می‌‏توانید به صورت یک انسان بازپیدا شوید و من به شما فرصتش را می‌‏دهم. در هر صورت، امروز به این دنیا رسیده‌‏اید، و در اصلاح فا، صرف‌‏نظر از اینکه آیا یک حیوان هستید، یک گیاه، یا هر نوع چیزی، صرفاً به طرز برخوردتان نسبت به دافا نگاه می‌‏کنم. برای آنهایی که نسبت به دافا مثبت هستند، من می‌‏توانم همه چیز را حل و فصل کنم. معمول‌‏ترین حالت این است که بعد از اینکه جذب می‌‏شود کاری می‌‏کنم به هر جایی که از آن آمده است بازگردد. می‌‏توانم موضوع را حل و فصل کنم. حیوانات مجاز نیستند که مستقیماً در دافا تزکیه کنند، چراکه این، بی‌‏احترامی نسبت به دافا می‌‏بود.

پرسش: در این مرحله‌‏ی پایانی اصلاح فا، هم‌‏تزکیه‌‏کننده‌‏ای داریم که یکی از اعضای خانواده‌‏اش (که او نیز یک هم‌‏تزکیه‌‏کننده است) در حال گذر از میان ازبینبردن کارما است، آن‌‏قدر شدید که نیازمند تزریقات است. در نتیجه، آنها نمی‌‏توانند به‌‏طور صاف و هموار برای اعتباربخشی به فا کار انجام دهند، و روی همدیگر تأثیر می‌‏گذارند. مایلم از استاد گران‌‏قدر بپرسم که آیا این ناشی از مشکل خود آنان است یا ناشی از مداخله؟

معلم: برای تزکیه‌‏کنندگان، هیچ چیز اتفاقی نیست. معمولاً این به روند رشد تزکیه‌‏کننده مرتبط است. اگر آن یک شاگرد جدید یا فردی است که کوشا نیست، آنگاه آن وضعیت وقتی که او آزمایشی را به خوبی نمی‌‏گذراند پیش خواهد آمد. اما اگر در حالی که مریدان دافا در حال اعتباربخشی به فا هستند مداخله‌‏ای جدی مثل این اتفاق بیفتد، آنگاه باید خادمان تاریک یا اهریمنان پوسیده باشند که ما را شکنجه و آزار می‌‏کنند. افکار درست بفرستید که آنها را از بین ببرید. شاگردان جدید یا شاگردانی که به اندازه‌‏ی کافی کوشا نیستند، شما باید خودتان را در این رابطه بیشتر مورد مشاهده و بررسی قرار دهید.

پرسش: اخیراً، ائتلافی برای آزادی بیان و حقوق بشر، نشستی را در توکیو در زمینه‌‏ی وضعیت جاری حقوق بشر در چین و تلاش جهانی برای دادگاهی کردن جیانگ برپا کرد. فردی از انجمن فالون گونگ ژاپن سخنرانی‌‏ای در کنفرانس ایراد کرد، و سخنرانان دیگر شامل کسانی از تلاش جهانی آزادسازی، و ائتلاف جهانی برای دادگاهی کردن جیانگ بودند. بعضی هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان احساس می‌‏کنند که این روش انجام کار کاملاً مناسب نبود.

معلم: نمی‌‏توانید به آن شکل به آن نگاه کنید. باید این امر را که افراد عادی برای حمایت از ما آمدند به رسمیت بشناسیم، و بنابراین آیا بهتر نشد که شرکت کردیم؟ آن مثل این می‌‏بود که مردم دنیا بخواهند به فا اعتبار ببخشند ولی ما آن را تصدیق نکنیم. ما در حال مهار کردن شکنجه و آزار و افشای آن هستیم، و وقتی افرادی عادی درگیر هستند معنی‌‏اش این نیست که در حال درگیر شدن در سیاست هستیم. زمانی که در حال پخش کردن فا بودم، به سازمان نگاه نمی‌‏کردم، و به فرم‌‏ها نگاه نمی‌‏کردم، فقط به قلب مردم نگه می‌‏کردم. اهمیتی ندارد چه سازمانی است، تا زمانی که جامعه‌‏ی تبهکاران یا یکی از آن [سازمان‌‏هایی] که به طور‌‏ وحشتناکی فرومایه یا فاسد هستند نباشد، اگر آن برای حمایت از دافا نزدمان بیاید، باید به افراد فرصتی برای اعتباربخشی به فا بدهیم – آیا اینجا نیامدیم که تمام موجودات را نجات دهیم؟ حتی اگر افراد منفرد از آن گروه‌‏های واقعاً بدی که ذکر کردم باشد که قلب این را دارند که بیایند به دافا اعتبار ببخشند، آن‌‏وقت هنوز باید فرصتی برای این کار به آنها بدهید، درست است؟

ولی چیزی هست که باید در ذهن داشت: مریدان دافا مطلقاً نمی‌‏توانند بروند و در نوعی چیز [سیاسی] که افراد عادی گرد هم آورده‌‏اند شرکت کنند – تا آنجا که ربطی به فالون گونگ ندارد، نمی‌‏توانید در آن شرکت کنید. اما اگر افراد در حال سازماندهی چیزی برای حمایت از فالون گونگ هستند، آن‌‏وقت اگر نمی‌‏رفتیم درست نمی‌‏بود.

پرسش: در جوآن فالون نقطه‌‏ی تای‌‏جی یا آبی است یا قرمز یا سیاه، اما آنچه که در بعضی مطالب، چاپ شده سفید است. آیا این اشتباه است؟

معلم: در اصل، می‌‏دانید، رنگ‌‏ها در بعدهای کیهان – قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، و بنفش – آنها تغییر می‌‏کنند. تای‌‏جی نمادی است که نگرش دائوییستی به کیهان را انعکاس می‌‏دهد، و بنابراین فقط می‌‏توانیم بگوییم که نمادی است که معرف سیستم دائوییستی است. برای مثال، مدل‌‏های سیاه- قرمز و نیلی- قرمزی که درباره‌‏شان صحبت کرده‌‏ام فرم سیستم دائوییستی را دارند. در رابطه با جاخالی‌‏های تای‌‏جی، آن را بیشتر مورد بررسی قرار دادم، و آن باید شفاف باشد، یعنی سفید – جاخالی‌‏های هر دو نوع تای‌‏جی، سفید هستند. در اصل، آن فقط نشانی است در شکل متجلی‌‏شده‌‏ی خود.

پرسش: فرزند من خودش را یک مرید دافا می‌‏نامد، و فا را دوست دارد، به دیگران درباره‌‏ی فا می‌‏گوید، و حقیقت را روشن می‌‏کند. اما مطالعه‌‏ی فا یا انجام تمرینات را برای خود جدی نمی‌‏گیرد. اگر او را ملزم به این کار کنم، آیا عمل نامناسبی است؟

معلم: اگر فرزند خیلی کم‌‏سن است نمی‌‏توانید او را مجبور کنید. وقتی بچه‌‏ای خیلی کم‌‏سن است از آنچه که بزرگ‌‏ترها انجام می‌‏دهند پیروی می‌‏کند. وقتی سنش بیشتر می‌‏شود و می‌‏تواند خودش با خواندن کتاب‌‏ها فا را مطالعه کند، آن‌‏وقت خودش [به تنهایی] در حال تزکیه خواهد بود.

پرسش: احساس می‌‏کنم که هنوز بعضی هم‌‏تزکیه‌‏کنندگان در سنگاپور هستند که اغلب درباره‌‏ی دافا با پنداشت‌‏های بشری فکر می‌‏کنند. (معلم: بله) چگونه می‌‏توانیم این مسئله را رفع کنیم؟

معلم: بله، در خصوص هر چیزی که مریدان دافا انجام می‌‏دهند، آنها باید آن را بر پایه‌‏ی فا انجام دهند و درباره‌‏ی چیزها بر حسب فا فکر کنند. واقعاً شاگردانی هستند که وابستگی‌‏های بشری‌‏شان بیش از حد قوی است، و عده‌‏ای هستند که پشت سر افراد کارهای بدی انجام داده‌‏اند. دارم تمام اینها را تماشا می‌‏کنم.

پرسش: وقتی قبل از فکر کردن به کلمه‌‏ی "میه" برای از بین بردن شیطان، خودم را پاکسازی می‌‏کنم، آیا می‌‏توانم به کلمه‌‏ی "چو"[۳]  فکر کنم؟

معلم: صرفاً همان‌‏طور که به شما می‌‏گویم انجام دهید. هر چه هم به فکرتان برسد، آنچه از شما می‌‏خواهم انجام دهید قطعاً قدرتمندترین است. ( تشویق) افکار درست بعضی شاگردان همیشه کمبود دارد، و هر وقت که باد در سرشان می‌‏افتد به فکر یک چیز متفاوتی می‌‏رسند. آن هنگامی است که توسط اهریمن‌‏ها استفاده خواهید شد، و شما به بیراهه رفته و مشکل خواهید داشت. آنهایی که راه را اشتباه رفتند یک‌‏شبه اشتباه نرفتند. به آن شکل به آهستگی شروع کردند.

پرسش: همه‌‏ی شاگردان هنگ کنگ به استاد درود می‌‏فرستند. مریدان دافا چگونه باید فعالیت‌‏هایی را اداره کنند که توسط افرادی عادی سازمان‌‏دهی شده است که مقاصد کاری سیاسی یا مقاصدی دیگر دارند؟

معلم: آنچه که افراد عادی انجام می‌‏دهند ارتباطی با ما ندارد. اما وقتی افراد عادی توسط مخالفت با شکنجه و آزار فالون گونگ از ما حمایت می‌‏کنند، یا وقتی با سرکوب حقوق بشر توسط چین مخالفت می‌‏کنند، نمی‌‏توانید بگویید که ارتباطی به فالون گونگ ندارد. در هنگ کنگ، در این زمان، وقتی افراد عادی از ما دعوت می‌‏کنند که بخشی از اموری باشیم که مربوط به ما هستند، و اگر آن صلح‌‏آمیز و معقول باشد، آن‌‏وقت می‌‏توانیم شرکت کنیم. فقط دارم می‌‏گویم که هنگ کنگ می‌‏تواند شرکت کند. اگر ارتباطی با ما ندارد و اصلاً به ما مرتبط نیست، آن‌‏وقت نمی‌‏توانیم شرکت کنیم. این باید برایتان روشن باشد.

برای مثال، دفعه‌‏ی قبل که آنها در حال مخالفت با ماده‌‏ی ۲۳ بودند، وقتی آن رویداد بزرگ و پویا وجود داشت، آیا آنها آن را برای فالون گونگ انجام ندادند؟ (معلم می‌‏خندد) و بعد از آنکه روی داد، فعالان دموکراسی، افراد از گروه‌‏های اجتماعی گوناگون، افراد در دوایر سیاسی، و افراد زیادی از جریان اصلی جامعه شروع کردند که به‌‏دقت به فالون گونگ نظر بیندازند. و برای همین است که فکر می‌‏کنم عموم مردم هنگ کنگ اکنون درک روشنی از فالون گونگ دارند. البته، همان‌‏طور که در این گفته آمده است، "آگهی‌‏ای که همه جا به‌‏دیوار زده شده باشد هنوز نمی‌‏تواند فرد بی‌‏سواد را مطلع کند"، بنابراین هنوز مطمئناً افرادی هستند که جا مانده‌‏اند، هنوز مطمئناً افرادی هستند که حقیقت را نمی‌‏دانند، و برای همین است که لازم است به انجام امور برای روشنگری حقیقت ادامه دهید.

پرسش: هنگ کنگ چگونه می‌‏تواند در استفاده از رسانه برای اعتباربخشی به فا نقش بهتری ایفا کند؟

معلم: روزنامه نیاز دارد که به‌‏تدریج در جامعه وارد چرخه‌‏ی مثبتی شود و یک رسانه‌‏ی جریان اصلی شود. رسانه‌‏ای که توسط مریدان دافا اداره می‌‏شود قطعاً رسانه‌‏ی جریان اصلی خواهد شد. ( تشویق) نه تنها رسانه‌‏ی جریان اصلی می‌‏شود، بلکه در آینده بزرگ‌‏ترین رسانه‌‏ی دنیا خواهد بود. ( تشویق) در واقع، چارچوب روزنامه‌‏ای که اداره می‌‏کنید همین حالا نیز بزرگ‌‏ترین است. یک رسانه در هر کشوری را در نظر بگیرید، و آن فقط کشورهای آن منطقه را پوشش می‌‏دهد. هر قدر هم آن کشور بزرگ باشد، هنوز فقط یک رسانه‌‏ی ملی است، هر چند که روزنامه‌‏ها می‌‏توانند در کشورهای دیگر توزیع شوند. و هیچ یک از آنها آن اندازه اثر و نفوذ ندارد.

در گذشته، بعضی روزنامه‌‏های چینی‌‏زبان، توزیع گسترده‌‏ای داشتند، اما بسیاری از آنها بعدها تطمیع شدند، و اکنون حس عدالت خود را از دست داده‌‏اند و جرئت نمی‌‏کنند حقیقت را گزارش کنند. اگر کسی بخواهد گزارش‌‏هایی صادقانه ببیند، ناچار است رسانه‌ای را بخواند که شما اداره می‌کنید.



[۱] یادداشت مترجم: این سوال در اشاره به تغییراتی است که معلم اخیراً برای متن چینی پیشنهاد کرده‌‏اند. نوشتار ژاپنی از حروف بسیاری استفاده می‌‏کند که از چین سرچشمه می‏‌گیرند.

[۲] یادداشت مترجم: این عبارت در جایی دیگر به صورت "حالت‏‌های دست" یا "وضعیت‏‌های دست" ترجمه شده است.

[۳] یادداشت مترجم: کلمه‌‏ی مشابهی است که به معنی "خلاص شدن"، "از بین بردن"، یا "از میان برداشتن" است.