زمانی که فا را گرفتم، همیشه تزکیه شینشینگ را بالاترین اولویت قرار میدادم. هر روز، چه بارانی، چه آفتابی، روزهای تعطیل و تمام طول سال فا را مطالعه میکردم و تمرین ها را انجام میدادم. هر چند، گاهی کمی سست میشدم، اما ارادهام در کوشا بودن هرگز تغییر نمیکرد.
حتی در طول سالهایی که نیروهای کهن پلید آزار و شکنجه را تشدید کرده و در بازداشتگاه حبس بودم، قادر بودم تزکیهام را به خوبی ادامه دهم و به فا اعتبار ببخشم. با این حال، با بازگشت به محیط آزاد، شروع به سست شدن کردم، نه فا را مثل قبل مطالعه میکردم و نه افکار درست را به تعداد دفعات گذشته میفرستادم. همچنین کارهای مربوط به نجات موجودات ذیشعور را به بعد موکول میکردم. در نتیجه، قبل از آنکه بتوانم کاری را در طول روز انجام دهم، زمان با سرعت سپری میشد. بعضی وقتها هم موضوعات بیاهمیت مردم عادی مثل تصور "آیندهای خوب" در جامعه اذیتم میکرد. بدین ترتیب، علاقهام به کوشاتر بودن به قوت گذشته نبود.
پس از خواندن مقاله تبادل تجربهای با موضوع "بررسی درکمان از مفهوم کوشا بودن"، شوکه شدم. قبول دارم که تزکیه سخت است، چون نیاز داریم دائما به جلو پیش رفته و سختکوشانه تلاش کنیم. علیرغم زجر کشیدن از آزار و شکنجه شیطانی، زندگی در تنهایی بیپایان و ناامیدانه، وسوسه شدن با وابستگیهای مختلف اجتماع انسانی در دوره پایان دارما، هنوز میتوانیم ذهنیتمان را طوری نگهداریم که انگار از اول شروع به تزکیه کردهایم تا اینکه شینشینگمان را رشد دهیم. این کوشا بودن است. مثل همان چیزی است که استاد به ما گفتند،
"امیدوارم که مریدان دافا بتوانند فا را معلمشان در نظر بگیرند، مداخله را بازدارند و محکم تزکیه کنند- اینگونه است که فرد سخت کوشانه پیشرفت میکند." ("نکاتی برای چاپ مجدد" در "تشریح محتوای فالون دافا")
در این دوره پایان دارما، چیزهای صالح زیادی وجود ندارند. مهم نیست که شخص چقدر با چیزهای بد مقابله کرده و آنها را رد کند، هنوز هم ذهنش را آلوده میکنند. با این وجود، اگر فرد اجازه دهد ذهنش به دنبال وابستگیها برود، حتی بیشتر آلوده میشود. هر چقدر به پایان نزدیکتر میشویم، جدیتر میشود. لغزش کوچکی منجر میگردد که به سمت بخش بشری بیفتیم. در "آموزش فا در کنفرانس هوستون" استاد داستانی برایمان گفتند،
"در زمانهای گذشته، در هند مرید برهمنیسمی بود که تزکیه میکرد. در تزکیه بسیار کوشا بود و در کوهها به تنهایی تزکیه میکرد. روزی، شکارچیای، آهویی را دنبال میکرد، و آن را با تیر [و کمان] زخمی کرد. آهو فرار کرد [و به جایی که آن تزکیه کننده بود رفت]، و او آهو را پنهان و مراقبت کرد. بیهیچ کس در کوه، خیلی احساس تنهایی میکرد، بنابراین شروع به مراقبت از آهو کرد. انسانها، اگر مراقب نباشند، میتوانند وابسته شوند، و واقعا حس بشری دلسوزی و وابستگی به احساسات، به سمت این آهوی کوچک سرازیر شدند. با گذر زمان خیلی به آهو وابسته شد، و به تدریج آهو نزدیکترین همراه او شد. در نتیجه، او تمام انرژی خود را برای آهو میگذاشت و وقتی مدیتیشن میکرد ذهنش نمیتوانست آرام شود؛ به این فکر میکرد که به آهو چه غذایی بدهد. عزمش در محکم پیشروی کردن سست شد.
"چند سال بعد، روزی ناگهان آهو مرد، و این برای او بسیار دردناک بود. همیشه به آهو فکر میکرد، و حتی کمتر میتوانست در پیشرفتش کوشا باشد. در آن زمان سالهای عمرش سپری شده بودند، و اگر تزکیه کننده نباشید، زندگیتان نمیتواند طولانی شود. نتوانست بیشتر تزکیه کند و زندگیاش پایان یافت. وقتی زندگیاش خاتمه مییافت، به قانون بودا فکر نمیکرد؛ هنوز در فکر آهو بود، و به همین دلیل، پس از اینکه مرد به آهویی باز پیدا شد. وقتی شخصی در بستر مرگ است، ممکن است به هر چیزی که به آن وابسته است و درباره اش فکر میکند بازپیدا شود، برای همین در یک لحظه به آهویی بازپیدا شد. چقدر تأسفانگیز است. یک تزکیهکننده- یک تزکیهکنندهای که کاملا خوب تزکیه میکرد- در انتها در یک لحظه نابود شد."
باید درس بزرگی از این داستان بگیریم. نیروهای کهن پلید از هر فرصتی برای آزار و شکنجه ما استفاده میکنند. همه میدانیم که تمرین کنندگان را با حبس کردن در زندان ها، اردوگاه های کار اجباری و مراکز شستشوی مغزی آزار و شکنجه میکنند؛ و خارج از روشهای رژیم پلید نیز، هرگز از آزار و شکنجه تمرین کنندگان دست نکشیدهاند. از وابستگیهایی که تمرین کنندگان به طور کامل از آن ها پاک نشدهاند استفاده میکنند که توهماتی بسازند تا ارادهمان را تضعیف کرده و در به خوبی انجام دادن سه کار مداخله کنند. این هم شکلی از آزار و شکنجه نیروهای شیطانی است.
در چین، تمرین کنندگان مناطق بسیاری، مطالعه-فای گروهی، که شکلی از تزکیهای است که استاد به ما داده اند را از سر گرفتند. دریافتهام که وقتی با هم مطالعه میکنیم، مشکلات زیادی ظاهر میشود. در بعضی مکانها، فقط دو الی پنج نفر در مطالعه گروهی شرکت دارند، و باز همیشه تضادهایی وجود داشته است. اگرچه قبل از شروع آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹، مشکلات تزکیهای برایمان پیش میآمد که بتوانیم رفعشان کنیم، مشکلات اینقدر مشهود نبود. مهم نیست چه نوع مشکلاتی داریم، باید از دید فا به آن ها نگاه کنیم: باید درون خودمان را جستجو کنیم، فقط با انجام این میتوانیم رشد کنیم. بسته به این که چطور بر پایه فا باشیم، اگر آن طور که تزکیه کنندگان باید باشند به طور محکم خودمان را رشد دهیم، به خود وابسته نباشیم و ملاحظه دیگران و کل بدن را کنیم، نیروهای شیطانی هیچ فرصتی برای شکنجه ما پیدا نخواهند کرد.
استاد از ما میخواهند که محکم و استوار تزکیه کنیم. نباید به محیط بیرونی اجازه دهیم بر ما تاثیر بگذارد و نباید به وابستگی ها اجازه دهیم با ما مداخله کرده و در نتیجه کارهایمان در نجات موجودات ذیشعور به هدر برود.
"یک ذرهی دافا باید در همه وقت نسبت به فا مسئول باشد، نسبت به تمرین کنندگان مسئول باشد، نسبت به جامعه مسئول باشد، نسبت به خودش مسئول باشد و مسائل را از دیدگاه اصول فا در نظر بگیرد. اگر این لازمه را با پیشرفت اصلاح فا بسنجیم، درخواست زیادی نیست." ("اصول فا و احساسات بشری (چینگ)"، توسط ویراستاران کلیرویزدم، ۹ ژوئیه ۲۰۰۱)
استاد به ما یادآور شدند،
"این دلیل آن است که چرا گفته میشود همیشه طوری تزکیه کردن که انگار تازه شروع کردهاید مطمئنا به رسیدن به نهایت مرتبه تان منجر میشود." ("آموزش فا در کنفرانس بین المللی نیویورک بزرگ ۲۰۰۹")
نه تنها نیاز داریم که فا را مطالعه کرده و تمرینات را انجام دهیم، بلکه باید شین شینگمان را هم رشد دهیم، طوری آن را انجام دهیم که انگار تازه شروع کردهایم. همین طور که در درک فا به پیش میرویم، دائما باید درونمان را جستجو کرده و خودمان را رشد دهیم تا به موجودات ذیشعور بیشتری نجات عرضه کنیم. باید متوجه فوریت آن باشیم.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه تزکیه