اخیراً، در وضعیت ذهنی متعارضی قرار داشتم. از یک طرف، فوریت روند اصلاح فا را حس میکردم، اما از طرف دیگر، با بداقبالیهای خانوادگی و اعمال فشار از طرف دانشکده مواجه شدم. برایم سخت بود که روی موضوعی تمرکز کنم، و احساس گم شدن و درماندگی میکردم. در میان انواع مختلف موضوعات پیچیده، باید دست به انتخاب میزدم که چه چیزی را حفظ و چه چیزی را رها کنم. این مسئله باعث شد که درد جانکاهی بر قلبم سنگینی کند. مرگ ناگهانی پدرم در سال گذشته که یک تمرینکننده نیز بود، ضربه بسیار بزرگی برای خانواده ما بود. به هر جهت بعد از آن برای ادامه تحصیل به دانشکده برگشتم، اما احساس ناآرامی داشته و همیشه نگران مادر تنهایم بودم. خوشبختی و سعادت خانوداگی که قبلاً داشتم از کفم رفته بود. میخواستم برای مراقبت از مادرم همه چیز را رها کرده و در خانه بمانم، اما با وجود انواع متنوعی از موضوعات پیچیده، نمیتوانستم از همه چیز چشمپوشی کنم.
این دقیقاً همانطوری است که استاد بیان کرد:
"احساسات یک تور است: هرچه بیشتر دست و پا بزنید، بندهای آن محکمتر میشوند
شهرت و منفعت، مردم را در سراسر زندگیشان به بند میکشند"
("آرزوی شما چیست؟" از هونگ یین ۳)
افسرده و بیحوصله شده بودم، و انگیزهای برای انجام هیچ کاری نداشتم.
درست زمانی که بسیار سردرگم بودم، هونگ یین ۳ را باز کردم. خودم را آرام کردم و در سکوت فای استاد را خواندم. مابین خطوط آن، رحمت استاد را احساس کردم، مسئولیتی که مریدان دافا درحال بهدوش کشیدن آن هستند و ضرورت نجات موجودات ذیشعور در طول دوره اصلاح فا. ناگهان بیدار شدم. ما به عنوان مریدان دافا، موجوداتی هستیم که بهخاطر فا به اینجا آمدیم، و مأموریت ما این است که خودمان را بهخوبی تزکیه کرده و در اصلاح فا استاد را یاری کنیم، و عهد و پیمانهایمان را به انجام برسانیم. ما در اجتماع بشری زندگی، تحصیل و کار میکنیم، که شکل بیرونی تزکیه ما است، چیزی مثل ردا و معبد برای راهبان است. علت اینکه ما از استاد پیروی کرده و به اینجا آمدیم، عوامل بیرونی نیست، همانطور که مسئولیت راهبان، پوشیدن زیباترین ردا و ساختن باشکوهترین معبد نیست، بلکه این است که قدرت دینگ خود را قوی کند، شینشینگ خود را به خوبی تزکیه کند، و سطح و توان گونگ خود را بالا ببرد. البته، راهبان به معبد و ردای خود نیاز دارند، و تا آنجا که آنها راحت و مناسب باشند نباید مشکلی با آنها داشته باشند. آیا تزکیه ما نیز نباید اینگونه باشد؟
از هونگ یین ۳، شعر "سختیها" را خواندم:
"چشمانم را میبندم و [به حالت] نیمه خواب میروم
تا از تمام مشکلات اینجا جدا شوم
به محض بیدارشدن، چیزهای بیپایانی پیش میآیند
نه آسمان و نه زمین نمیتواند
راه اصلاح فای مرا مسدود کند
اما قلبهای بشری مریدان میتواند"
سرانجام، وقتی این شعر را خواندم، مسیرم را پیدا کردم: ما بهعنوان تمرینکننده در هر جایی که هستیم، میتوانیم موجودات ذیشعور را نجات دهیم، به فا اعتبار ببخشیم، و این کارها را به خوبی انجام دهیم. چرا من بیش از حد درگیر موضوع مادرم، دانشکده و شغلم هستم، و قادر نیستم خودم را رها کنم؟ آیا مسیر من، مسیری برای اعتباربخشی به فا نیست؟ پاسخ واضح و ساده است: مادامیکه اولویتها را بدانم، میتوانم موضوعات ناچیز در زندگیام را سبک بگیرم؛ میتوانم با جریان همراه شده و آنچه که باید انجام دهم را انجام دهم. درنتیجه، گرههای موجود در قلبم باز شدند، اولویتها در زندگیام روشن و مشخص شده و تعارضها برطرف شدند.
میخواهم در ادامه درکهایم را براساس تجربیاتی که داشتهام با شما درمیان بگذارم:
وقتی سردرگم و درمانده میشویم، بهترین کار این است که برای یافتن راهحل مشکلات زندگیمان با افراد غیرتمرینکننده بحث نکنیم، زیرا این کار باعث میشود که در شیوه تفکر مردم عادی گرفتار شده و از دافا منحرف شویم. ما باید برای حل مشکلاتمان از زاویه دید یک تزکیهکننده به مسائل نگاه کنیم. یک آزمون ساده برای ارزیابی این است که آیا عمل انجامشده با استاندارد فا و حالت یک تزکیهکننده مطابق است، و اینکه آیا برای دافا و تزکیه ما مفید است. سپس، فرد باید فا را از صمیم قلب مطالعه کند.
استاد بیان کردند:
"فا میتواند تمام وابستگیها را درهم شکند، فا میتواند تمام شیطانها را منهدم کند، فا میتواند تمام دروغها را متلاشی کند، و فا میتواند افکار درست را نیرومند کند." ("مداخله را دور کنید" از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)
همه چیز درون محدوده فا قراردارد. تا زمانیکه ذهنمان را آرام کنیم و فا را مطالعه کنیم، چیزی وجود ندارد که فا نتواند آن را حل کند. این حقیقتاً اعجابانگیز است!
بعلاوه، میخواهم پیشنهادی ارائه دهم که در ادامه میآورم. وقتی برخی از تمرینکنندگان برای حل سریع مشکلات مضطرب و پریشان هستند، به تصویر استاد در جوآن فالون نگاه کرده و از او میخواهند که اصول فا را برای آنها آشکار کند. سپس، کتاب را باز میکنند و سعی میکنند که در صفحه تصادفی بازشده پاسخ را پیدا کنند. فکر نمیکنم که این شیوه درستی برای حل یک مشکل باشد، زیرا فرد این کار را با یک وابستگی بسیار قوی انجام میدهد. اعمال تمرینکنندگان دافا باید براساس فا باشد. فقط زمانی که از به دنبال چیزی بودن دست بکشیم و فا را بدون هیچگونه نگرش بشری بخوانیم، قادر به درک معنی عمیقتر دافا میشویم.
مریدان دافای سراسر دنیا یک بدن هستند. نیازی نیست که تمرینکنندگانی را پیدا کنیم که دوست داریم با آنها تزکیه کنیم و نباید به دنبال تغییر محیطمان باشیم. چه در چین باشیم یا خارج از چین، نزدیک استاد باشیم یا دور از استاد، ساکن یک روستا در چین باشیم یا در بخش دورافتادهای از دنیا، اینها میتوانند انتخابهایی باشند که در گذشته انجام دادهایم و یا توسط استاد برنامهریزی شده باشند. بنابراین، مهم نیست کجا هستیم، باید بهعنوان مریدان دافا بهترین سعیمان را بکنیم، زیرا ما تنها امید موجودات ذی شعور در آن منطقه بخصوص هستیم.
استاد بیان کردند:
"هیچ پدیدهای صرفاً «طبیعی» نیست، زیرا هرچیزی نظم و ترتیب خودش را دارد. چیز «تصادفی» وجود ندارد." (آموزش فا در کنفرانس فای ایالات متحده غربی)
امور برای تمرینکنندگان اینگونه است. امیدوارم تمرینکنندگانی که سردرگم هستند و نمیدانند که باید چه مسیری را درپیش گیرند، برانجام سه کار تمرکز کرده و وقتشان را با پرداختن به تعارضهای درونی غیرضروری، هدر ندهند.
مطالب بالا برخی از درکهای من با توجه به سطح کنونیام هستند. خواهشمند است هر چیزی را که نادرست است، یادآوری کنید. ههشی!
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود