(Minghui.org) سیزدهم می امسال مصادف با روز جهانی فالون دافا و بیستمین سالروز معرفی فالون دافا به عموم است. در روز دوازدهم می ۲۰۱۲، در حدود ۷۰۰۰ تمرینکننده فالون گونگ از نقاط اطراف دنیا در شهر نیویورک گرد هم آمدند. آنها در محله چینیها واقع در منهتن رژهای باشکوه برگزار کردند تا بیستمین سالروز معرفی عمومی فالون دافا و سیزدهمین روز جهانی فالون دافا را جشن بگیرند. آنها خواهان این بودند که برای معرفی کردن حقیقت- نیکخواهی- بردباری، قانون بزرگ عالم، به جهانیان، قدردانی خود را نسبت به آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، ابراز دارند. آنها همچنین از استاد محترم برای نجات نیکخواهانه او تشکر کردند.
صفوف بزرگ
گروه مارش سرزمین الهی در رژه
گروه مارش سرزمین الهی
تیم نمایش تمرین فالون گونگ در رژه
تیم تمرین فالون گونگ
نوشته روی پرچم: "تبریک زادروز استاد محترم و بزرگداشت بیستمین سالروز معرفی عمومی فالون دافا"
رژه مرکب از سه بخش بود: پذیرش گسترده دافا، خطای ابدی [آزار و شکنجه در چین]، و حمایت مردم اقشار مختلف از سه کنارهگیری و متلاشی کردن ح.ک.چ . این رژه به بیش از دهها قطعه امتداد مییافت، با ۷۰۰۰ تمرینکننده و هزاران پرچم و تابلو در رنگهای مختلف که در زیر نسیم ملایم در اهتزاز بوده، و پیامهای بسیاری همراه خود داشتند: "آسمان و زمین بیستمین سالروز معرفی عمومی فالون دافا را جشن میگیرند"، "فالون دافا خوب است"، "جهان به حقیقت- نیکخواهی- بردباری نیاز دارد"، "تغییرات تاریخی نزدیک میشوند، حقیقت نور هدایتکننده است"، و "آسمان ح.ک.چ را از بین خواهد برد، برای ایمنی خود از ح.ک.چ خارج شوید".
رژهای باشکوه
نوشته روی پرچمها، "جهان به حقیقت- نیکخواهی- بردباری نیاز دارد"
رژهای باشکوه
نوشته روی پرچمها، "آزار و شکنجه فالون گونگ را متوقف کنید"
نُه شرح و تفسیر و سه انصراف
گرامیداشت یاد تمرینکنندگانی که بر اثر آزار و شکنجه در گذشتهاند
تمرینکنندگان تمثیلی از کتاب جوآن فالون به زبانهای مختلف را نگه داشتهاند
صفوف رژه
تمرینکنندگان پرچمهایی با این عبارت نگه داشتهاند، "جیانگ زمین و دستهاش را به خاطر آزار و شکنجه فالون گونگ به دست عدالت بسپرید"
صفوف رژه
تیم نمایش تمرینها
صفوف رژه
گروه مارش سرزمین الهی، متشکل از بیش از ۳۰۰ تمرینکننده فالون گونگ، جلودار این رژه گسترده و باشکوه بود. آوای پرطنین "فالون دافا خوب است"، "طبلکهای فا و شیپورهای فا دنیا را ده سو میلرزاند"، "فا آسمان و زمین را اصلاح میکند"، و "پادشاه مقدس فالون" تکاندهنده و امیدبخش بودند. مدلهایی از کتابهای بزرگ فالون گونگ زیر نور خورشید میدرخشیدند. "دختران آسمانی" باوقار و زیبنده و "رقص فرخنده اژدها و شیر" به دنبال آن در حرکت بودند. در پایان اولین مقطع رژه، صف بزرگی از تمرینکنندگان تایوانی بودند که تمرینهای آرام و صلحآمیز فالون گونگ را به نمایش میگذاشتند. بخش دوم متشکل از تمرینکنندگانی از کانادا و شهرهای آمریکا بود که مردم را از آزار و شکنجه بیرحمانه فالون گونگ در چین مطلع میکردند. تمرینکنندگان که یکدست سفید پوشیده بودند تصاویری از تمرینکنندگانی که بر اثر آزار و شکنجه جان خود را از دست دادهاند حمل میکردند. بخش سوم، ابلاغیههای تحسین، تجلیل و حمایت از فالون دافا از سوی مردم کشورهای مختلف را به نمایش میگذاشت. چینیهایی که از واقعیتها آگاه شدهاند از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن کنارهگیری کردهاند.
دورا که ساکن نیویورک است گفت، "بیش از ۳۰ سال در نیویورک زندگی کردهام، و این اولین باری است که یک چنین رژه شگفتانگیزی میبینم. واقعاً لذت بردم. لطفاً از من و دوستم در محله چینیها عکس بگیرید."
یک تماشاگر چینی: من میدانم که فالون گونگ بسیار صالح و درست است
زمانی که رژه از مقابل یک کلیسا عبور کرد، خانم لو و همسرش، که به مدت ۱۱ سال در نیویورک زندگی کردهاند، در سکوت به تماشای رژه ایستادند. خانم لو به گزارشگر گفت، "من مسیحی هستم، اما از فالون گونگ حمایت میکنم. هر روز روزنامه اِپُک تایمز را میخوانم، و میدانم که فالون گونگ یک تمرین صالح و درست است. اما ح.ک.چ پلید و شیطانی است– برای همین است که فالون گونگ را شکنجه میکند. پلیدی هرگز پیروز نمیشود. ببینید [این رژه] چقدر تماشایی و چقدر باشکوه است. میدانم که مرگ ح.ک.چ نزدیک است، و من هر روز دیدن آن لحظه را انتظار میکشم".
خانم کای، که بیشتر از یک سال پیش به نیویورک آمده است، شاهد این رژه بود و گفت، "در چین نمیتوانستیم یک چنین رژه تماشایی ببینیم. واقعاً هیجانانگیز است".
خانم یو، که از تایشان چین آمده است، با حالتی حاکی از شور و هیجان گفت، "تقریباً یک ساعت است که به تماشا ایستادهام، اما هنوز کل این صف را ندیدهام. باید چندین هزار نفر باشند. واقعاً برای آنها خوشحالم. بیستمین سالروز واقعاً ارزش جشن گرفتن را دارد. افراد بسیار زیادی آن را تمرین میکنند، مطمئناً بسیار خوب است".
یک مرد مسن تا زمانی که رژه به مقصد خود رسید آن را تماشا کرد. او یک شماره ویژه اپک تایمز را در دست خود نگه داشته بود و به گزارشگر گفت، "من هر روز اپک تایمز را میخوانم. فالون گونگ را دوست دارم، و از آن حمایت میکنم".
خانم وانگ، که چند ماه پیش به تازگی به نیویورک رسیده است گفت، "وقتی در چین بودم، افترا و تبلیغات ح.ک.چ علیه فالون گونگ را باور کرده بودم، و حتی اعضای خانوادهام را ترغیب میکردم که آن را تمرین نکنند. وقتی به اینجا آمدم، متوجه شدم که تبلیغات ح.ک.چ همهاش کذب بوده است. حالا نه تنها به اعضای خانوادهام نصیحت میکنم که به تمرین آن ادامه دهند، بلکه خودم هم میخواهم آن را تمرین کنم".
یک خانم میانسال چینی به گزارشگر گفت که چگونه درباره فالون گونگ مطلع شده بود. او گفت، "فالون گونگ حقیقت-نیکخواهی- بردباری را یاد میدهد. به نظرم این خوب است. من مطالب و سیدیهای اطلاعرسانی درباره فالون گونگ را از تمرینکنندگان گرفتم. بعد از خواندن و تماشای آنها، میدانم که فالون گونگ خوب است".
توریستها: اصولی که مردم سراسر دنیا باید آن را درک کنند
مایکل از ماساچوست
مایکل از ماساچوست به محض رسیدن به منهتن این رژه را دید. او گفت، "هرگز انتظار نداشتم که شاهد مردمی از کشورها و مناطق بسیار زیادی باشم که برای این مراسم جشن در اینجا جمع میشوند. خیلی خیلی خوشم آمد. پیامهای خوب بسیار زیادی دیدم. من با اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری به طور کامل موافقم. اینها اصولی هستند که مردم سراسر دنیا باید آنها را درک کنند. متشکرم!"
سوبد از مکزیک چیزهایی یاد میگیرد که دربارهشان نمیدانست
سوبد از مکزیک گفت، "برای من اولین بار است که چنین رژه باعظمتی را میبینم. چیزهای بسیاری یاد گرفتم که قبلاً نمیدانستم. برمیگردم و مطالبی را که امروز گرفتم به دقت میخوانم، و سپس به اینترنت میروم تا بیشتر یاد بگیرم".
تمرینکننده هنگکنگ: از استاد به خاطر نجات من و دخترم سپاسگزارم
خانم لی مینگیوئه و دخترش، لی شائولانگ از هنگ کنگ، برای اولین بار به نیویورک آمدند تا در مراسم جشن شرکت کنند
در سال ۱۹۹۷ زمانی که لی شیائولانگ کودکی دو ماهه بود، ذاتالریه گرفت و دو بار در بیمارستان بستری شد. وضعیت وی وخیم بود. مادرش، خانم لی مینگیوئه، از افسردگی پس از زایمان رنج میبرد. خانم لی گفت که ناامید شده بود و حس میکرد که زندگی عاری از معنی است، زیرا بعد از تولد فرزندش توانایی محافظت از او را نداشت. دلش میخواست که بمیرد. در آن زمان، همسایهاش او را با فالون دافا آشنا کرد. خانم لی سه شب را بدون اینکه بخوابد، به خواندن جوآن فالون گذراند. او گفت، "در آن زمان در این فکر بودم: 'این چیزی است که به دنبالش میگشتم"'.
"سپس بلافاصله سخنرانیهای استاد را برای فرزندم پخش کردم، و او سه روز در خواب بود. بعد از اینکه بیدار شد، به طور معجزهآسایی سلامت خود را بازیافته بود. او یک کودک سالم و دوستداشتنی شد".
اگرچه این مادر و دختر برای بیش از ده سال با فراز و نشیبهایی روبرو شدهاند، اما در پروژههای روشنگری حقیقت شرکت میکنند. دختر او یک عکاس است و در طی تمام رژهها در هنگ کنگ عکسهایی تهیه کرده است. او گفت، "به لطف مادرم که تمرینکننده است، میتوانم در مسیر تزکیهام باشم".
مادرم مرا تشویق میکند که تزکیه کردن را کنار نگذارم
آقای شن در سال ۱۹۹۸ همراه با مادرش از این تمرین باخبر شد، اما تا سال ۲۰۰۷ یک تمرینکننده واقعی نشد. زمانی که حزب کمونیست چین اندکی پس از آن در سال ۱۹۹۹ آزار و شکنجه را شروع کرد، مادر او برای درخواست پژوهش به اداره دادخواهی شورای کشور واقع در پکن رفت و به دنبال آن همواره با آزار و اذیت روبرو شد. بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ سه بار زندانی شد و در سال ۲۰۰۱ به دو سال کار اجباری محکوم شد. آقای شن در آن زمان ۱۲ سال داشت. آن موقع هیچ محیط تزکیهای برای او نبود. وی بعدها برای ادامه تحصیلاتش به کانادا رفت. آقای شن گفت، "پس از آنکه مادرم در سال ۲۰۰۳ از اردوگاه کار اجباری آزاد شد، همیشه برایم زنگ میزد تا به من بگوید که تمرین کردن فالون گونگ را ادامه دهم. مادرم با به خطر انداختن ایمنی خود به تشویق من ادامه داد، زیرا مکالمات تلفنی ما شنود میشدند. بعدها، نگهبانان زندان صدای مکالمات تلفنی بین من و مادرم را پخش کردند، و این یکی از دلایل شکنجه بیشتر او شد."
آقای شن گفت، "دافا برای ۲۰ سال اشاعه یافته است. اگر ح.ک.چ فالون گونگ را آزار و شکنجه نکرده بود، من در سال ۲۰۰۷ تمرینم را شروع نمیکردم. ناراحتم که سالهای بسیاری از زمان ارزشمند را از دست دادهام. آزار و شکنجه هنوز در چین ادامه دارد. امیدارم که خیلی زود خاتمه یابد".
هانا (وسط) به رغم آزار و شکنجه، در باور خود استوار مانده است و از هر فرصتی استفاده میکند تا به مردم واقعیتها را در مورد فالون گونگ بگوید
هانا در سال ۱۹۹۵ تمرین فالون گونگ را شروع کرد. در آن زمان او از یک فروپاشی جدی عصبی رنج میبرد. او فقط میتوانست یک شب در هفته بخوابد. حالش به حدی بد بود که میخواست خودکشی کند. سه ماه بعد از آنکه تمرین را شروع کرد، توانست به خوبی بخوابد. هانا گفت، "قبلاً رابطه خوبی با مادرم نداشتم. بعد از آنکه خودم را بر طبق حقیقت- نیکخواهی- بردباری اداره کردم، متوجه شدم که باید با مادرم با مهربانی رفتار کنم و نسبت به او باملاحظه باشم. در عوض، مادرم نیز حامی من شده است، چون من در سال ۱۹۹۹ به خاطر تمرین کردن فالون گونگ شغلم را از دست دادم".
بعد از اینکه هانا در اکتبر ۱۹۹۹ برای فالون گونگ درخواست پژوهش کرد به مدت دو هفته به زندان انداخته شد و سپس به یک مرکز شستشوی مغزی فرستاده شد. او حسابدار یک شرکت بزرگ بود و به خاطر ایستادگی در تمرین فالون گونگ از شغلش اخراج شد. سومین باری که درخواست پژوهش کرد، پلیس او را تهدید کرد، "اگر دوباره برای پژوهش بروی، تو را به اردوگاه کار اجباری میفرستیم". هانا به درخواست پژوهش ادامه داد و به یک سال کار اجباری محکوم شد. بعدها، وی بارها در مراکز شستشوی مغزی زندانی شد، اما باز هم بر عقیده خود استوار ماند. او از زمان بهبهترین شکل استفاده میکرد تا واقعیتهای مربوط به فالون گونگ را به مردم بگوید. اما پلیس به ایجاد مزاحمت برای او ادامه میداد. او مجبور شد چین را به مقصد تایلند ترک کند و چهار سال بعد به آمریکا آمد.
زمانی که هانا در تایلند بود، برای تک تک روزهایش ارزش قائل میشد و هر روز به اسکله میرفت تا واقعیتها را روشن کرده و به توریستهای چینی توصیه کند که از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. پس از آنکه به نیویورک رسید، هر روز به روشنگری حقیقت و کمک به مردم در کنارهگیری از ح.ک.چ در اسکلهها ادامه میداد. هانا گفت، "وضعیت خیلی تغییر کرده است، و مردم منتظرند که از حقیقت آگاه شوند. اکنون توریستها در مکانهای توریستی خودشان میآیند تا از من مطالب را بگیرند".
تمام اعضای خانواده دافا را تزکیه میکنند
آقای جنگ از سنگاپور به رغم تبلیغات افتراآمیز ح.ک.چ، همراه با مادرش شروع به تمرین فالون گونگ کرد
آقای جِنگ دانشجو است. او در سال ۱۹۹۹ همراه با مادرش تمرین فالون گونگ را شروع کرد. بعد از خواندن مقالههای تبادل تجربه تمرینکنندگان، با خود فکر کرد که این تمرین واقعاً عالی است و تصمیم گرفت که تزکیه کند. او توجهی به تبلیغات ح.ک.چ نکرد. وی گفت، "در مدت ۱۳ سال تزکیهام، استاد چیزهای خوب بسیاری به من داده است. من سالم و سلامتم، و نه قرص مصرف کردهام و نه تزریقاتی داشتهام. دافا به مردم میآموزد که خوب باشند– واقعاً عالی است".
آقای چن و آقای اونگ و اعضای خانوادهشان همگی تمرینکننده هستند. آنها هم به صورت جسمی و هم ذهنی فایدههای بسیاری را تجربه کردهاند
آقای اونگ از سنگاپور گفت که او در سال ۱۹۹۷ تمرین فالون گونگ را شروع کرد، و کل خانوادهاش با او همراه شدند. آقای اونگ به علت فشارهای کاری، از فشار خون بالا و مشکلات معده در عذاب بود. بعد از اینکه به مدت چند ماه تمرین کرد بیماریهای او از بین رفتند. او قبلاً بدخلق و زودرنج بود. بعد از شروع تمرین، حقیقت- نیکخواهی- بردباری را راهنمای رفتار با دیگران قرار داد. شیوه مدیریتی او تغییر کرد، و او از مقام معاونت به مدیریت یک شرکت ژاپنی ترفیع یافت.
آقای چن دانشجویی در سنگاپور است. مادرش در سال ۱۹۹۸ تمرین فالون گونگ را آغاز کرد. پزشکان گفتند که امکان دارد او تومور مغزی داشته باشد. همکار وی او را با فالون گونگ آشنا کرد. از زمانی که مادر چن تمرین را آغاز کرده است، سالم و تندرست بوده است، از این رو هر شش عضو خانوادهشان تمرین را آغاز کردند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه جشنهای روز دافا