(Minghui.org) من در سال ۱۹۹۵ شروع به تمرین فالون دافا کردم. رنج‌های بسیاری را تجربه کردم ولی برخی از آنها را به عنوان قسمتی از مسیر تزکیه‌ام در نظر نگرفتم. می‌خواهم بعضی از تجاربم را با هم‌تمرین‌کنندگان در میان بگذارم.

حل مشکلات بوسیلۀ رها کردن وابستگی‌ها

در سال ۲۰۱۰، دندان آسیایم در قسمت چپ پایین درد گرفت. زیاد به آن فکر نمی‌کردم، اما در طول هفت ماه بعدی گهگاهی درد می‌کرد. بعضی وقتها دردش بسیار زیاد بود و من نمی‌توانستم به خوبی غذا بخورم یا بخوابم. به شوهرم که تمرین کننده نیست چیزی نگفتم، چون در آنصورت مرا مجبور به استفاده از دارو می‌کرد.

یک شب هنگام صرف شام، نتوانستم درد را تحمل کنم و میز شام را ترک کردم. دراز کشیدم و با خود فکر کردم: "من تمرین کننده هستم و با این وجود زمان بسیار سختی دارم. می‌بایست بر اساس فا به درون نگاه کنم."

فکر کردم که سه کار را خوب انجام داده‌ام. هیچگاه تمرین گروهی را از دست نداده بودم، فا را با سخت‌کوشی مطالعه می‌کردم و درباره فالون دافا به مردم می‌گفتم. افکار درست را آنطور که می‌بایست می‌فرستادم و ساعت ۳ صبح برای انجام تمرینها بیدار می‌شدم. فکر می‌کردم که به خوبی در حال پیشرفت بوده‌ام و هنگامی که به درون نگاه می‌کردم، هیچ وابستگی پیدا نمی‌کردم.

می‌دانستم که محنت‌ها بدون دلیل اتفاق نمی‌افتند. اگر نیروهای کهن باعث آن نبودند، پس به‌دلیل وابستگی‌ها بود. برای نفی ترتیبات نیروهای کهن، افکار درست فرستادم و برای افکاری که مطابق با فا نبودند، به درون نگریستم. سرانجام فکری پیدا کردم: "من تزکیۀ گفتار را انجام نداده بودم."

معلم بیان نمود:

"تزکیه‌ی گفتار که ما آموزش می‌دهیم اشاره می‌کند به: چیزهای معمولی مثل شهرت و نفع شخصی که نمی‌توانید آن‌ها را رها کنید و چیزهایی که به کار واقعی یک تزکیه کننده در جامعه مرتبط نیست؛ مریدانی که در یک مدرسه در مورد چیزهای بیهوده با یکدیگر صحبت می‌کنند، چیزهایی که به خاطر وابستگی‌ها برای خودنمایی کردن انجام می‌شود؛ پخش کردن شایعات شنیده شده و صحبت کردن در مورد چیزهایی در جامعه با هیجان و علاقه‌ی خیلی زیاد. فکر می‌کنم که تمام اینها وابستگی‌هایی هستند که مردم عادی دارند و در این چیزها باید مواظب صحبت‌ کردن‌مان باشیم -- تزکیۀ گفتار که ما به آن اشاره می‌کنیم، این است." (جوآن فالون)

نمی‌توانم باور کنم که معلم این مطلب را به این واضحی بیان نمود و با این وجود من برای چنین مدت زیادی به آن آگاه نشده بودم. همین که به وابستگی‌ام آگاه شدم، درد دندانم متوقف شد و به لطف کمک معلم، برای صرف شام به خانواده‌ام پیوستم.

جوانتر از سنم به نظر رسیدن

به دلیل تجربه‌ای که در بالا ذکر کردم، به راستی احساس کردم که برای یک تزکیه کننده هیچ چیز اتفاقی نیست. هر چیزی که اتفاق می‌افتد برای کمک به ما به منظور از بین بردن وابستگیها می‌باشد. درست مثل آنچه معلم بیان نمود:

"یک حقیقت را به شما می‌گویم: تمام روند تزکیه، روند دائمی رها کردن وابستگی‌های بشری است ... برای چه با این مشکلات مواجه می‌شوید؟ تمام آنها از بدهی‌های کارمایی خودتان ناشی می‌شوند. تا حالا قسمت‌های بیشماری از آنها را برای شما از بین برده‌ایم، و فقط مقدار کمی باقی مانده است، که به سختی‌هایی در سطوح مختلف تقسیم می‌شوند تا بتوانید شین‌شینگ‌تان را رشد دهید. سختی‌ها، قرار داده می‌شوند تا ذهن‌تان را آبدیده کنند و وابستگی‌های مختلف‌تان را از بین ببرند. آن‌ها سختی‌های خودتان هستند، و ما برای رشد شین‌شینگ‌ شما از آنها استفاده می‌کنیم. باید قادر باشید که بر همه‌ی آنها غلبه کنید. تا وقتی شین‌شینگ خود را رشد دهید، قادر خواهید بود بر آنها غلبه کنید – مگر اینکه نخواهید بر آنها غلبه کنید. اگر بخواهید بر آنها غلبه کنید، می‌توانید. بنابراین از حالا به بعد وقتی با تضادی مواجه شدید نباید فکر کنید که آن به طور تصادفی بوده است. این بدین دلیل است که وقتی تضادی پیش می‌آید، ممکن است معلوم نباشد از کجا یک‌دفعه سر و کله‌اش پیدا می‌شود، اما به طور تصادفی اتفاق نمی‌افتد. آن برای این است که شین‌شینگ شما را رشد دهد. تا وقتی خود را به عنوان یک تمرین‌کننده ببینید، قادر خواهید بود آن را به خوبی اداره کنید."

قبل از اینکه تمرین دافا را شروع کنم، در انجام کارها سرسخت بودم. هرگز از کامل کردن کاری منصرف نمی‌شدم. هنگامی که تصمیم گرفتم که فالون دافا آن چیزی است که در زندگی‌ام می‌خواهم، سستی نکردم. من تمرین‌کننده‌ای مصمم بودم و هر آنچه استاد از تمرین‌کنندگانش خواسته بود را انجام می‌دادم.

اما، با این که برای زمان زیادی تمرین کرده بودم، رنگ چهره‌ام بدتر از مردم عادی به نظر می‌رسید. بنابراین هنگام صحبت در مورد فایده‌های فالون دافا، احساس می‌کردم که متقاعد کننده نیستم. بهانه می‌آوردم و می‌گفتم که به‌خاطر کم خوابی، رنگ‌پریده هستم.

پس از اتفاق درد دندان‌، سرانجام فهمیدم که ظاهر فیزیکی من به دلیل اینکه واقعاً تمرین‌کننده‌ای سخت‌کوش نبوده‌ام بهبود پیدا نکرده است. برای مثال، یکی از اقوام همکارم که کارمند وزارت کار است، به واسطۀ ارتباطات خود توانست برای دوران بازنشستگی‌اش پولی بیشتر از حد معمول پس‌انداز کند. رئیس من که می‌خواست با استفاده از ارتباطات آن همکار به همان نتیجه برسد، به من پیشنهاد کرد که در این نقشه درگیر شوم. این فرصتی برای رشد شین‌شینگ من بود، اما من از لحاظ احساسی نمی‌توانستم آن را رها کنم. همچنین می‌بایست در نظر می‌گرفتم که اگر آن درخواست را رد می‌کردم، آبروی رئیسم می‌رفت، بنابراین همراهی با آن را پذیرفتم.

من در گذر از آزمایش‌های بسیاری شکست خوردم. نتوانستم احساسات و منافع شخصی را رها کنم و در نتیجه ظاهر فیزیکی‌ام بهبود نیافت.

باور دارم که فقط زمانی که آزمایش‌ها را به خوبی رد کنیم است که می‌توانیم شین‌شینگ‌مان را رشد دهیم و اصول فا که بر جامعۀ مردم عادی حاکم است، کنترلی بر بدن فیزیکی ما نخواهد داشت.

پس از اینکه بازنشسته شدم، به تدریج فهمیدم که تزکیۀ واقعی چیست. قبلاً فقط روزی یک فصل از جوآن فالون را می‌خواندم و هنگام مطالعه فکرم اغلب جای دیگری بود. حالا هر کلمه و عبارت را به دقت می‌خوانم. در انجام هر کاری، می‌گذارم که فا مرا راهنمایی کند. الان من ۶۰ ساله هستم، ولی احساس می‌کنم که ۳۰ ساله هستم.

قبل از اینکه تمرین فالون دافا را شروع کنم،‌ اغلب مریض بودم و لاغر به نظر می‌رسیدم. پوستم شل و چروک بود. حالا وزنم زیاد شده است. پوستم قابل ارتجاع و رنگ چهرۀ خوبی دارم. همکاران سابقم وقتی مرا دیدند، تعجب کردند. آنها گفتند: "رنگ پوستت عالی است! تو الان خیلی زیباتر و جوانتر به نظر می‌رسی!" پس از ملاقات با همکلاسی‌های قبلی‌ام، همسرم گفت: "تو خیلی جوانتر از آنها به نظر می‌رسی."

می‌دانم که تغییراتی که دارم تجربه می‌کنم به علت تزکیۀ واقعی است. درست همان طور که معلم بیان نمود: "وقتی شین‌شینگ شما بهتر می‌شود، بدن شما واقعاً تغییر می‌کند. وقتی شین‌شینگ شما بهتر می‌شود، ماده‌ای در بدن شما قطعاً تغییر می‌کند." (جوآن فالون)

مایلم هم‌تمرین‌کنندگان را با ذکر این مقالۀ معلم تشویق می‌کنم:

"فا را مطالعه کنید، فا را کسب کنید،
در مطالعه مقایسه کنید،
در تزکیه مقایسه کنید،
تمام اعمال را بسنجید،
به انجام رساندن، تزکیه کردن است."
("هنگ یین"، "تزکیۀ مستحکم")