(Minghui.org) من و همسرم پس از خواندن سرمقاله‌ی مینگهویی با عنوان "سخنرانی کردن به‌منزله‌ی ایجاد اختلال در فا است" شدیداً شوکه شدیم. ما هم سهواً، درحال ایجاد اختلال در فا بودیم! با مطالعه‌ی نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر، پی ‌بردیم که اشتباهات ما از وابستگی‌های‌مان به منیت، شهرت، خودنمایی و شور و شوق بیش از حد نشأت گرفته‌اند. دلیل اصلی آن کمبود مطالعه‌ی فا و افکار درست و عدم سنجش و بررسی اعمال خود با استانداردهای فا بود. در جریان سفرهای تبادل تجربه‌ی جاهلانه‌مان،‌ به‌واسطه‌ی وابستگی‌هایی‌ که داشتیم کارمای سیاه و ماده‌ی منفی را بین هم‌تمرین‌کنندگان پخش کرده بودیم. می‌خواهیم همراه تمرین‌کننده‌ی "الف" به عمل خطای‌مان در ایجاد اختلال در فا اقرار کنیم به ‌این امید که هم‌تمرین‌کنندگان از آن درس عبرت بگیرند.

دیگر از فا یاد نمی‌گرفتیم

سال گذشته،‌ با الف که از منطقه‌ی دیگری آمده بود ملاقات کردیم. پس از گوش دادن به تبادل تجربه‌ی الف، فکر کردیم که درک واقعاً بالایی دارد، کاملاً خوب تزکیه کرده است و اینکه آن به راستی یک تبادل تجربه‌ای واقعی بود. کورکورانه بر این باور بودیم که الف توسط استاد برای کمک به رشد ما فرستاده شده بود. بنابراین از آن‌ روز به‌ بعد،‌ برای تبادل تجربه با دیگران دست‌کم روزی یک‌بار و گاهی سه‌بار در روز جلساتی را ترتیب می‌دادیم که هر جلسه بین سه تا چهار ساعت طول می‌کشید. در این جلسات، بیشتر الف صحبت می‌کرد. بعضی از تمرین‌کنندگان هنگامی‌که گوش می‌دادند تحت تأثیر قرار گرفته و به‌ گریه می‌‌افتادند و بعضی در جستجوی جواب، سؤال‌هایی می‌پرسیدند. بسیاری از تمرین‌کنندگان شروع به تعریف و تمجید او کردند و حتی بعضی از تمرین‌کنندگان همه جا به‌دنبال او می‌رفتند و او را همراهی می‌کردند. آنهایی که سخنانش را نشنیده بودند حسادت‌شان بر‌انگیخته شده، می‌گفتند که آنها "به‌آن سطح نرسیده‌ بودند"، "تا آن سطح تزکیه نکرده‌ بودند" و غیره. ترتیبی دادیم که الف در خانه‌ی ما اقامت کند. وقتی فا را با هم مطالعه می‌کردیم، من و همسرم سؤال‌هایی از او می‌پرسیدیم تا برای درک مطالب کمک‌مان کند. در واقع به‌جای یادگیری از فا، از او یاد‌ می‌گرفتیم.

گمراه کردن دیگران

یک‌‌بار،‌ او را برای تبادل تجربه به مکان دیگری بردیم. تمرین‌کننده‌ی "ب" مرتباً از الف می‌پرسید، "درباره‌ی این کارمای بیماری چیزی به ‌من بگو. چه کاری باید انجام دهم؟" واقعاً نگران به نظر می‌رسید،‌ گویی الف می‌توانست تمام مشکلاتش را حل کند. "پ"، تمرین‌کننده‌ی دیگری، شاهد بود که الف هفت ساعت با پاهای ضربدری نشسته بود و گفت، "نگویید چه کسی در تزکیه بهتر است. نگاه کنید، تمام وقت، آنجا با پاهای ضربدری نشسته است. چه کسی می‌تواند با او برابری کند؟" ‌تمرین‌کننده‌ی "ت" سه‌ کار را هر روز انجام می‌داد، مردم را به‌صورت رو در رو ترغیب می‌کرد تا از ح.ک.چ خارج شوند و دی‌وی‌دی‌ها را پخش می‌کرد. پس از گوش‌ دادن به صحبت‌های الف، گیج شده بود و نمی‌دانست باید چه کاری انجام دهد. فقط پس از اینکه با آرامش فا را مطالعه کرد توانست حالت ذهنی‌اش را اصلاح کند. در مدتی که من و همسرم در فا اختلال ایجاد می‌کردیم، وقایع مشابه بسیاری اتفاق افتاد.

نادیده گرفتن پند خوب

در این مدت، بعضی از تمرین‌کنندگان نزد ما آمدند تا با ما صحبت کنند. به روش‌های گوناگون سعی کردند ما را از انجام این کار بازدارند. می‌خواستند به این کار ادامه ندهیم و آن را فوراً متوقف کنیم و می‌گفتند آنچه که انجام می‌دهیم اشتباه است. با این حال، بر ‌این باور بودیم که تمرین‌کننده‌ی الف دارای درک بسیار خوبی است و استاد آنچه که انجام می‌دهیم را تأیید می‌کند، در‌ غیر این‌ صورت، قادر نبودیم درست عمل کنیم. فکر می‌کردیم تمرین‌کنندگانی که سعی دارند ما را متوقف کنند، به ما حسادت می‌کنند. حتی به ‌سمت آنها افکار درست می‌فرستادیم تا عواملی که در سفرهای تبادل تجربه با تمرین‌کننده‌ی الف، با ما مداخله می‌کردند را از بین ببریم.

سال گذشته پس از یک سفر تبادل تجربه، هماهنگ‌کننده‌ا‌ی محلی مجدداً نزد ما آمد تا ما را از جدیت موضوع مطلع کند. این هماهنگ‌کننده از ما خواست تا نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر را با دقت بخوانیم و با تأمل روی خودمان، ببینیم که آیا آنچه انجام می‌دهیم مطابق با فا است یا نه و بر اساس فا به‌ درون نگاه کنیم. تمرین‌کننده‌ای که چشم سومش باز بود، من و همسرم را دیده بود که در وضعیت بسیار خطرناکی قرار داریم و اشاره کرد که نباید چنین اشتباهی را چندین بار تکرار کنیم. اما ‌از آنجا که شیطان کنترلش را روی ما افزایش داده بود، نصیحت صادقانه‌ی آنها را کاملاً نادیده گرفته و فکر می‌کردیم که بیش ‌از حد محافظه‌کار هستند.

تشخیص خطای‌مان

پس از خواندن سرمقاله‌ی مینگهویی با عنوان "سخنرانی کردن به‌منزله‌ی ایجاد اختلال در فا است"، از شوک خیس عرق سرد شده بودیم. آن را دوباره و دوباره خواندیم و با جدیت در مورد خودمان تأمل کردیم. نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر را کاملاً با ‌دقت خواندیم، پیوسته به این درک رسیدیم که استاد در آموزش‌های قبلی خود، در خصوص این موضوع بسیار واضح به ‌ما هشدار داده بودند.

عذرخواهی

من و همسرم می‌خواهیم عمیقاً از هم‌تمرین‌کنندگانی که درگیر این موضوع بوده‌اند عذرخواهی کنیم! لطفاً این تبادل تجربه را به‌عنوان هشداری در ‌نظر بگیرید، از اشتباهات ما درس عبرت بگیرید و از ایجاد اختلال در فا مانند آنچه که ما انجام دادیم بپرهیزید. تزکیه‌ی اصلاح فا بسیار عمیق بوده و مسیر سخت و ناهموار است. می‌بایست به‌جای اینکه امور را با بی‌پروایی و با قلب‌ها و تصورات بشری انجام دهیم، در هر‌ آنچه که انجام می‌دهیم فا را به‌عنوان معلم در نظر بگیریم.

استاد، به‌خاطر نیک‌خواهی بیکران‌تان متشکریم! وب‌سایت مینگهویی، برای اعلام هشدار به‌موقع متشکریم! لطفاً هر مورد نادرستی در این تبادل تجربه را متذکر شوید.